فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله همدوسی نور

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله همدوسی نور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 



همدوسی کافی نور برای اثرات تداخل ضروری است اما هرهمدوسی ناچیزی می تواند باعث ایجاد اثرات شبکه توری شود .برای مثال برهم کنش خیلی کوتاه طول ها به کاربرده می شود یا زمان های مشاهده خیلی کوتاه به کاربرده می شوند .این زمان مشاهده می تواند خیلی کوتاهتر از مدت بالس لیزر باشد برای مثال اگر ماده زمان های واپاشی خیلی کوتاهی داشته باشد شرایط وامکان تداخل باید به دقت بررسی شود.
اشعه نور همدوس می تواند با آزمایشات معمولی وقرار دادی تداخل تعریف شود درعملکردهای فتونیک کمپلکس که باعث همدوسی شبکه توری می شود.
همدوسی طولی:
همدوسی محدود زمانی می تواند به وسیله همدوسی خطی وهمدوسی زمانی باریکه نور تعریف شود وبه وسیله مشاهده مدوله عمق دریک آزمایش تداخل اندازه گیری شود شبیه یک تابع تاخیزی نور بین اشعه ها .
یک مقدمه برای این هدف درشکل 28-2 نشان داده شده .
اشعه تابیده شکافته می شود به دوقسمت مساوی به وسیله اشعه BS شکافنده که می تواند یک آینه 50% باشد .
اشعه ها تنها در آیندهای M2 , M1 بازتاب می شوند ودوباره درBS ترکیب می شوند. به وسیله حرکت دادن آینه M1 درامتداد X ازتداخل سنج مایکسول اشع های نور می تواند به ترتیب پشت سر هم تاخیر داشته باشند .
نتایج شدت مدوله شده شبیه سرعت فریز V (X) باشدت IMIN ,IMAT برطبق قطر باریکه اندازه گیری می شود مثلاً بایک دوربین CCD شبیه یک تابع تاخیری X :
سرعت فریز V(X) =
همدوسی طولی LC با تاخیر برای سرعت فریز که با ضریب کاهش یافته تعریف می شود . که بدون تاخیر بعضی اوقات یا به جای استفاده می شود .
همدوسی طولی LC => V( LC ) = V( X=0)
درهر حالتی همدوسی طولی با طول موج نور همدوس اندازه گیری می شود توجه کنید که طول موج نور تعدادی نوسان ایجاد می کند کخ همزمان هستند .
طول همدوسی نور با پهنای نوار طیفی منبع نور رابطه دارد.
LC = 2 LN 2 = 0/624
مشخصاً همدوسی طولی با همدوسی زمانی ZC رابطه دارد اگر ZC را داشته باشیم می توانیم همدوسی طولی را محاسبه کنیم .
همدوسی زمانی :
همدوسی زمانی موج نور مانند همدوسی طولی توضیح داده شده است آن است زمانی که نور برای منتشر شدن درهمدوسی طولی احتیاج دارد پس از پا محاسبه می شود.
همدوسی زمان = TC =
یا پهنای با توزیع طول موج به صورت زیر رابطه دارد :
TC = 2 IN 2 = 0.624
= Vpeak = cmaterial
جایی که vpeak وpeak بسامد وطول موج ماکسیمم طیف را توصیف می کنند
ومیانگین نوارهای باریک درمقایسه با این مقادیر کوچک هستند .
باید توجه شود که همدوسی زمانی با زمان خود به خودی انتشارهای به وجود ‌آمده و یا مدت بالس ها متفاوت است .
به علاوه طول موج های منتشر شده درنور متفاوت است .نوسانهای فاز می تواند همدوسی را توصیف کند .اگر فازهای منتشر شده جفت نباشد مانند نور مانع دمایی نوسانات فاز می تواند همدوسی طولی را کاهش دهد بنابر این پهنای نوار نور را افزایش می دهد.
شکل (29. 2)
درآزمایش های غیر خطی زمان همدوسی باید مرتبط با ثابت های زمانی مناسب با ‌‌آزمایش باشد .(زمان های مشاهده شبکه) آنها می توانند کوتاهتر از مقدار پالس های بر انگیخته باشند برای مثال ماده می تواند زمان های جبران را بعد از چند ps جذب شبکه های توری شبیه ماده ای است که احتیاج به زمان های همدوسی به مقدار ps دارد اگرچه تنها پالس لیزر چندین ns است .این به این معناست که همدوسی کوتاه حتماً شامل اثرات القایی شبکه های توری نمی شود یا به عبارت دیگر پیدایش شبکه های القایی باید بررسی شود.
علاوه براین پهنای نوار طیف و مقدار توصیف شده است .
میانگین بسامد نور vpeak این منبع ها به طور متوسط دررنج مرئی می باشد پس بسامد میانی vpeak =6*1014HZ است .
به نظر می رسد که خواص همدوسی برای لیزهای نوری با مانع نوری قرار دادی مشخص نمی شود .همدوسی لیزها هنوز می تواند خیلی بهتر از مقادیر داده شده در بالا باشد .
اما لیزهای تجاری معمولاً نشان می دهند که ....
13-2 همدوسی طولی وزمانی ,پهنای نوار و منابع نور برای یک طول موج 500nm داده شده است .
منبع نور همدوسی طول همدوسی زمانی Bandwidth
HZ
Sumlight 104- × 3 1015- 14 10 .6 1
spectral filer 2/0 1013-.2 .5 10,21012 102 . 5
spectrallamp 190 1010-.2.6 109 105 .6
interferometer 1900 109-.2 .6 108 106 .6
laser 106 106- .2 .6 105 109 . 6
پهنای نورارها در رنج ریزnm است بنابراین همدوسی طولی فقط در رنج mm تا m می باشد .
قسمت های متفاوب از برش عرضی نور یک باریکه می تواند غیر همدوس باشد .
بنابراین این همدوسی با یک آزمایش تداخل با استفاده از برش های مختلف عرضی با یک شکاف دوگانه یا منبع نقطه ای دوگانه باید بررسی شود.
آزمایش تداخل درشکل 2030 نشان داده شده است.
شکل 30-2 اندازه گیری همدوسی جانبی با دو نقطه خارج شده از اشعه که با دو روزنه D2,D1 انتخاب شده وتداخل روی پرده این روزنه ها می توانند به طور عمودی با جهت انتشار نور تغییر مکان پیدا کنند.
همدوسی جانبی با طول LC ,lat مشخص می شود.
دراین آزمایش با مقایسه همدوسی طولی به طول LC به دست می آید ,اما هرنوع ازهمدوسی جانبی ناچیز از منبع نور مانند مثال از انتشار های دمایس آزمایش های تداخل می تواند انجام شود اگر بعد جانیب منبع مشخص شده باشد وبرش های مختلف از برش عرضی تلفیق شده باشند دریک پرده نمایش نتایج مختلفی از فازهای متفاوت است که باید کوچکتر از باشد .
برای این تاثیر قابل اغماض از بعد عرضی منبع غیر همدوس فاصله آنها ازپرده باید بزرگترازاین باشد.
ZScreen – s ource >
با قطر Dscreen ازپرده Dsource ازمنبع نور .طول موج توصیف شده با باید توجه شود که تحت این شرایط اعداد فرنل F بزرگتر از1 نیست بنابر این تقریب نور هندسی به کار برده نمی شود.
بیشتر کاربردهای فتونیک روی تداخل باریکه های مختلف نور که پایه گذاری شده طول وفاز جداگانه ای در هرمسیر دارد که باید درسه بعد ساخته شود.
همدوسی جانبی کافی باریکه ها معمولاً برای عملکرد موثر ضروری است .
دو باریکه نور 1 و2 شدت مدوله شده دررنج برهم تهی شان تولید می کنند اگر بردارهای میدان الکتریکی مولفه های همسو داشته باشند.
شکل 1.31 ) تداخل دومیدان نور
مولفه های عمود منصف میدان التریکی یک جهت مدوله شده ازنتایج بردار میدان الکتریکی را نشان خواهد داد اما شدت ثابت خواهد ماند مثل شدت های دو باریکه که درفصل بعد توصیف می شود.
نمودار شدت از (167. 2) با استفاده ازمولفه های موازی بردارهای میدان الکتریکی E2, E1 تجزیه می شود که به صورت مختلط نوشته می شود.اما پایایس ساختار مورب مانند باریکه گوسی با دامنه E0 /1,2(r1/2) می باشد .
E 1 / 2 = e i ( 2 v 1/ 2 t + k 1/2 . r + 1/ 2 ) + C .C .
یا مختلط نباشد .
I= ( E1 + E 2 ) 2
Iges = {E2 0,1+ E2¬0,2 + 2 E 0,1 E0,2 COS { }

 

Iges = I1+ I2 + 2 COS { ( r 2 _ r 1 ) + } .
کسینوس فضای مدوله شده ماکسیمم است اگر دامنه E0,1 وE0,2 مساوی باشند .شدت ماکسیمم درساختار سنج + مرتبه I2 = I1 = I ومینیمم صفر است . طول موج مدوله شده A با شدت ماکسیمم درجهت r1-r2 که مورب است بازاویه A بین دو باریکه وطول موج آنها است .
(181. 2)
برای باریکه های موازی 0 است وبیشترین مقدار برای باریکه های ناهمسو می باشد . این اثر استفاده شده مثلاً برای میزان سازی طول موج انتشار بازخورد توزیع شده لیزرها که ثابت شبکه توری رابه وسیله زاویه تحریک تغییر می دهد. به عنوان مثال نتایج نمودار تداخلی از2 باریکه گوسی که ازناحیه کمرشان عبور می کند نشان داده شده در شکل 2032
یک برش دو وجهی بین نمودار عمودی و ایستاده از پلان کاغذی درنتیجه تئداخل باریکه است که درشکل 33-2 نشان داده شده .
شکل 32/2 :مدلی از شدت تداخل از دوطیف روبه زوال باپرتو گوسین که درمیان پلانی از xy برهم نهاده شده است.که عمود برصفحه کاغذ است .دوپرتو با فرکانسهای متفاوت درنتیجه شدت موقتی مدوله شدن است که دربخش 6-9-2 توضیح داده خواهد شد.
4- 9- 2
موقعیت دوپرتو نور قطبیده شده عمودی .
- موقعیت دو پرتو قطبی خطی عمودی یک شدت مدوله شده وابسته به مسیر وفاز نوری تولید نمی کند.اما به عنوان یک تابع ازپارامترها جهت بردار درنتیجه میزان الکتریکی خواهد بود که معمولاً درزمان وفضای پیچیده راه را تغییر می دهد.این بردار ازجمع برداری دوبرابر پرتو میدان الکتریکی محاسبه می شود.که همیشه دردو پلان متضاد هم سمت گیری خواهد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  25  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله همدوسی نور

دانلودمقاله دینامیک سازه ها

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله دینامیک سازه ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

- مقدمه
در مهندسی سازه ، سازه هائی وجود دارند که جهت تحلیل دینامیکی ، قابل تبدیل به سازه یا مجموعه ای از سازه های یکدرجه آزادی هستند . بعنوان مثال قابهای ساختمانی پرتال شکلی که بصورت برشی مدل میشوند بفرم مجموعه ای از سازه های یکدرجه آزادی در نظر گرفته میشوند . اما واقعیت اینستکه همیشه سیستمهای سازه ای پیچیده تری وجود دارند که میتوان با برخی ساده سازیها با آنها نیز مثل سازه های یکدرجه آزادی رفتار نمود . بعنوان مثال میتوان از سیستمهائی سازه ای که دارای انعطاف پذیری و جرم گسترده اند یا سیستمهائی که از جرم های متمرکز با رابطهای انعطاف پذیر تشکیل شده اند نام برد .
در این مقاله تحلیل دینامیکی تقریبی سیستمهای متشکل از جرمهای متمرکز با رابطهای انعطاف پذیر با استفاده از روش مختصات کلی) generalized coordinates ( مورد مطالعه قرار گرفته است .

 

2- اصول روش مختصات کلی
با رعایت سه فرض اساسی زیر میتوان ساختمانهای شکل متعارف را بصورت برشی مدل کرد.
1- جرمها در تراز طبقات متمرکز باشند .
2- تیرها در برابر ستونها صلب باشند . لازم به تذکر است که با این فرض اجازه دوران به جرم ها داده نمیشود .
3- از تغییر شکل محوری ستونها صرفنظر میشود . لازم به تذکر است که در این روش ، تنها تغییر شکل جانبی ستونها مورد توجه قرار میگیرد .
و نتیجه این که با مدل کردن ساختمان بصورت برشی ، میتوان آن را بصورت مجموعه ای از جرمهای متمرکز با رابطهای انعطاف پذیر در نظر گرفت . سازه ای که به این ترتیب بدست می آید به تعداد جرم های متمرکزش دارای اشکال مودی یا مودهای تغییر شکلی میباشد . اولین مود تغییر شکلی را که میتواند اتفاق بیفتد مود اصلی و بقیه آنها مود های از مرتبه بالا نامیده میشوند . تحقیقات انجام شده نشان داده اند که اثر مود های بالاتر در دقت نتایج حاصل از تحلیل دینامیکی چنین سیستمهائی کم بوده و بیشترین و تعیین کننده ترین اثر را مود اصلی دارد .
در تحلیل دینامیکی تقریبی با ا ستفاده از روش مختصات کلی تنها مود اصلی است که در نظر گرفته میشود و از اثر سایر مودها صرفنظر میشود .
یک ساختمان پرتال شکل N طبقه در شکل (1) ، مدل شده آن بصورت برشی در شکل (2) و تحریک خارجی دینامیکی بصورت بار گسترده خارجی P(x,y) در شکل (3) نشان داده شده است . البته تحریک دینامیکی می تواند زلزله نیز باشد و در این مقاله نیز اثر زلزله بر ساختمانهای برشی مورد توجه قرار گرفته است . اکنون اگر تنها مود اول تغییر شکل را در نظر بگیریم وجابجائی آخرین طبقه را Y(t) فرض کنیم ، تغییر شکل کلی سیستم را که در شکل (4) آورده شده میتوان بصورت زیر در نظر گرفت :

 

 

 

 

 


 


 




شکل (4) شکل (3) شکل (2) شکل (1)

 

Y(t) : مختصه کلی یا جابجائی مرجع است که تابع زمان بوده و درحقیقت پاسخ جرم به تحریک دینامیکی خارجی میباشد . البته مختصه کلی میتواند تغییر مکان ویا حتی تغییر زاویه یک نقطه دلخواه از سازه باشد . در سازه های مدل شده بصورت برشی معمولأ جابجائی جانبی آخرین گره یا جرم بعنوان مختصه کلی در نظر گرفته میشود .
این پارامتر را از آن جهت مختصه کلی گویند که میتوان بکمک تابع تغییر شکل ، تغییر مکان تمام نقاط سازه را از روی آن بدست آورد .

 

: یک تابع هندسی بوده و بیانگر منحنی تغییر شکل سیستم می باشد و برای رسیدن به یک دقت قابل قبول باید طوری انتخاب شود که نزدیک به منحنی مود اول تغییر شکل سازه باشد .

 


3 - سازه یکدرجه آزادی کلی
یک سازه یک درجه آزادی به جرم m* ، سختی جانبی k* ، میرائی c* و تحریک خارجی دینامیکی f*(t) طوری درنظر می گیریم که پاسخ این سازه به تحریک خارجی دینامیکی برابر با Y(t) شود .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


سازه یکدرجه آزادی کلی

 

اگر انرژی پتانسیل سیستم اصلی را با انرژی پتانسیل سیستم یکدرجه آزادی کلی مساوی قرار دهیم خواهیم داشت :
U = سیستم اصلی
U = سیستم یک درجه آزادی کلی
U سیستم اصلی = U سیستم یک درجه آزادی کلی
اگر انرژی جنبشی سیستم اصلی را با انرژی جنبشی سیستم یکدرجه آزادی کلی مساوی قرار دهیم خواهیم داشت : V = سیستم اصلی
V = سیستم یک درجه آزادی کلی
V یستم اصلی V = سیستم یک درجه آزادی کلی اگر کار نیروهای میرائی دو سیستم را در اثر یک تغییر مکان مجازی ، مساوی قرار دهیم خواهیم داشت :
= کار نیروهای میرائی سیستم اصلی
= کار نیروهای میرائی سیستم یک درجه آزادی کلی
کار نیروهای میرائی سیستم اصلی = کار نیروهای میرائی سیستم یک درجه آزادی کلی
اگر در اثر یک جابجائی مجازی ، کار مجازی دو سیستم را مساوی قرار دهیم خواهیم داشت :
= کار مجازی سیستم اصلی
= کار مجازی سیستم یک درجه آزادی کلی
کار مجازی سیستم اصلی =کار مجازی سیستم یک درحه آزادی کلی
در صورتیکه تحریک خارجی مؤثر بر سازه نیروی زلزله باشد خواهیم داشت :

اکنون که همه مشخصات سازه یک درجه آزادی کلی تعیین شد میتوان معادله تعادل دینامیکی آنرا بفرم زیر نوشت :

با حل معادله فوق ، که پاسخ سازه یک درجه آزادی کلی به تحریک دینامیکی خارجی است بدست میآید . اکنون میتوان با بکاربردن یک تابع تغییر شکل مناسب ، پاسخ سیستم اصلی را بدست آورد .
که در فرمولهای فوق سختی جانبی ستون طبقه i ام ، جاجبجائی جانبی طبقه i ام ، جرم طبقه i ام ، مقدار تابع تغییر شکل در تراز طبقه i ام ، نیروی وارده در تراز طبقه i ام ، شتاب زمین و جابجائی مجازی میباشند . لازم به توضیح است که جهت تحلیل دینامیکی سیستم یک درجه آزادی کلی میتوان هم از روشهای دقیق و هم از روشهای تقریبی استفاده کرد . ولی چون روش مختصات کلی اصولأ یک روش تقریبی بوده و قسمتی از این روش تعیین پاسخ سیستم یکدرجه آزادی کلی است لذا استفاده از یک روش تقریبی برای اینکار معقولتر بنظر میرسد .

 


4- تحلیل دینامیکی طیفی
برای تحلیل دینامیکی سازه روشهای دقیق مثل روش تاریخچه زمانی (Time History Method) و روشهای تقریبی مثل روش طیفی(Spectral Method) وجود دارند . در قابهای ساختمانی پرتال شکل مدل شده بصورت برشی اختلاف نتایج حاصل از ایندو روش قابل اغماض می باشند . روش طیفی که یک روش سریع و مناسب برای تحلیل دینامیکی سازه است در این مقاله مورد استفاده قرار گرفته است . همانطور که اشاره شد در روش طیفی از اثر مودهای بالاتر صرفنظر میشود بنابراین اختلاف بین نتایج حاصل از دو روش فوق نسبت به حالتی که اثر همه مودها یا مودهای مهم در نظر گرفته میشود محسوس تر میباشد اما این اختلاف به نوعی نیست که قابلیت روش طیفی را با در نظر گرفتن یک مود زیر سؤال ببرد . پارامترهای مورد نیاز برای تحلیل دینامیکی طیفی عبارتند از : پریود اصلی سازه که با T1 نمایش داده میشود ، ماکزیمم جابجائی پایه متناظربا با T1 1که با نمایش داده میشود و ماکزیمم شتاب متناظر با T1 که با نمایش داده میشود . برای محاسبه T1 از روشهای تقریبی مثل روش رایلی استفاده میشود . در این روش با استفاده از جرم متمرکز شده طبقات ، سختی جانبی رابطهای انعطاف پذیر بین جرمها و مقدار تابع تغییر شکل در تراز هر جرم یک زمان پریود برای سازه محاسبه میشود که با زمان پریود مود اول سازه اختلاف خواهد داشت واین در حالیستکه با چند سیکل اصلاح زمان پریود تقریبی منطبق بر زمان پریود دقیق خواهد شد . تعداد سیکلهای اصلاح بستگی به نوع تابع تغییر شکل دارد . در اینجا جهت جلوگیری از حجیم شدن مطالب از ارائه روش رایلی و نحوه اصلاح زمان پریود صرفنظر شده وتنها زمان پریود دقیق مود اول سازه ها مورد استفاده قرار گرفته اند . مقادیر و از طیف پاسخ مؤلفه شمال – جنوب زلزله ال سنترو برای میرائی 5% استخراج میشوند .


,
برش پایه ماکزیمم
در فرمولهای فوق فرکانس زاویه ای نوسان ، نیروی وارد به هر جرم و هم بیانگر دو بار مشتق نسبت به زمان میباشد .
5- توابع تغییر شکل
همانطور که قبلأ اشاره شد انتخاب تابع تغییر شکلی که تقریب مناسبی از شکل مود اول ارتعاش باشد مهمترین تأثیر را بر دقت جوابهای حاصل از تحلیل دینامیکی قابهای ساختمانی مدل شده بصورت برشی با استفاده از روش مختصات کلی دارد . در اینجا هفت تابع ساده که احتمالأ دارای این شرط هستند مطرح میشوند :
1- تابع تغییر شکل خطی ...........................................................................................................................................
2- تابع تغییر شکل کسینوسی ..................................................................................................... 3- تابع تغییر شکل سینوسی .............................................................................................................
4- تابع تغییرشکل تیر طره با یک بار متمرکز در انتهای آزاد .......................................................... 5- تابع تغییر شکل تیر با بار یکنواخت ........................................................................... 6- تابع تغییر شکل تیر طره با بار خطی با شدت ماکزیمم در سرآزاد ............. 7- تابع تغییر شکل تیر طره با بار خطی با شدت صفر در سر آزاد ............................. البته لازم به توضیح است که توابع فوق طوری تنظیم شده اند که . در این مقاله رفتار این توابع تغییر شکل در تحلیل دینامیکی با استفاده از روش مختصات کلی مورد مطالعه قرار گرفته اند .

 

7- مقایسه دقت توابع تغییر شکل
برای مقایسه دقت توابع تغییر شکل معرفی شده در قسمت (6) ، 18 قاب ساختمانی پرتال شکل فولادی که نسبت به بار قائم طراحی شده اند و پس از مدل کردن بصورت برشی نسبت به خیز جانبی آخرین طبقه کنترل شده اند ، انتخاب میشوند . روند کلی برای چنین مقایسه ای به این صورت است که تمام قابهای مورد نظر بروش تاریخچه زمانی و با استفاده از نرم افزار کامپیوتری SAP 90 تحلیل دینامیکی شده اند . جهت تحلیل دینامیکی بروش مختصات کلی یک برنامه کامپیوتری بنام Mogayese وبا استفاده از نرم افزار کامپیوتری Fortran PowerStation 4.0 نوشته شده است . این برنامه ، برش پایه و اولین زمان پریود اصلاح نشده حاصل از هر هفت تابع تغییر شکل را ارائه میکند که قابل مقایسه با برش پایه و زمان پریود اصلی حاصل از تحلیل دقیق با استفاده از نرم افزار SAP 90 میباشند . در مورد زمان پریود در قسمتهای قبلی توضیحات کافی ارائه شد . از اینجا به بعد تمام توجه خود را بر روی برش پایه ها متمرکز می کنیم . یرای مقایسه برش پایه های حاصل از روش مختصات کلی وروش دقیق از روش مقایسه نموداری استفاده شده است . به این ترتیب که مقادیر حاصل از روش مختصات کلی برای هر تابع تغییر شکل در برابر مقادیر دقیق نسبت به زمان پریود وبا استفاده از نرم افزار Excel رسم شده و سپس نمودارها با هم مقایسه میشوند . به این ترتیب میتوان میزان انحراف برش پایه های حاصل از هر تابع را از نتایج دقیق سنجید واظهار نظر کرد .

مقایسه دقت تابع شماره (1) با نتیجه دقیق حاصل از آنالیز Time Historyبرنامه SAP90


مقایسه دقت تابع شماره (2) با نتیجه دقیق حاصل از آنالیز Time History برنامه SAP 90

مقایسه دقت تابع شماره (3) با نتیجه دقیق حاصل از آنالیزTime History با برنامه SAP 90 مقایسه دقت تابع شماره (4) با نتیجه دقیق حاصل از آنالیزTime History با برنامه SAP 90

مقایسه دقت تابع شماره (5) با نتیجه دقیق حاصل از آنالیزTime History با برنامهSAP 90

مقایسه دقت تابع شماره (6) با نتیجه دقیق حاصل از آنالیزTime History با برنامهSAP 90

مقایسه دقت تابع شماره (7) با نتیجه دقیق حاصل از آنالیزTime History با برنامهSAP 90

 

همانطور که از نمودارهای ارائه شده ملاحظه میشود انطباق نتایج حاصل از توابع شماره (3) و شماره (1) بر نتایج دقیق بسیار مناسبتر از سایر توابع که همگی زیر منحنی دقیق هستند ، میباشد . عالیترین انطباق را تابع شماره (3) یا تابع سینوسی دارد و بعد از آن تابع شماره (1) یا تابع خطی دارای وضعیت مناسبتری نسبت به سایر توابع میباشد . پس میتوان اینطور نتیجه گیری کرد که در تحلیل دینامیکی تقریبی بروش مختصات کلی در بین هفت تابع تغییر شکل مورد مطالعه ایده آلترین شرایط را تابع سینوسی و سپس تابع خطی دارند و دیگر توابع رفتار کما بیش یکسانی از خود بروز میدهند . از طرف دیگر با ملاحظه نمودارهای فوق ملا حظه میشود که نمودارهای تقریبی همان آهنگ تغییرات نمودار دقیق را دارد و اگر همه نتایج ، بسته به نوع تابع ، به یک نسبت افزایش داده شوند همگرائی آنها به نتایج دقیق ، فوق العاده مناسب خواهند بود . این مطلب در واقع بیانگر این حقیقت است که روش مختصات کلی یک روش بسیار مناسب و سریع و آسان برای تحلیل دینامیکی سازه های مدل شده بصورت برشی است که با یک تابع تغییر شکل مناسب قادر به ارائه نتایج بسیار نزدیک به نتایج دقیق ، میباشد .
مطالعه فوق در حد یک مقاله دانشجوئی قابل ارائه میباشد جهت کسب اطلاعات بیشتر به رفرنسهای معرفی شده مراجعه شود .

 

تقدیر و تشکر
بر خود واجب میدانم که از استاد ارجمند و بزرگوارم جناب آقای پروفسور عیسی سلاجقه که با راهنمائیهای پدرانه و دلسوزانه خویش روشنگر راه زندگیم شدند قدردانی نمایم . همچنین از برادر بزرگوارم جناب آقای مهندس حسین غفاری نیز تقدیرو تشکر مینمایم .

 

مراجع
1- کتاب تئوری وروشهای محاسبه دینامیک سازه ، تألیف : ماریو پاز ، ترجمه : دکتر حسن مقدم و مهندس عباس خواجه کرم الدینی.
2- دینامیک سازه ها ، تألیف : ری کلاف و جوزف پنزین ، ترجمه : دکتر علی اکبر گل افشانی و مهندس سهیل مهری
3- دینامیک سازه ها و تعیین نیروهای زلزله (نظریه و کاربرد) ، تألیف : آنیل . کا چوپرا ، ترجمه : شاپور طاحونی
4- جزوه درس دینامیک سازه جناب آقای دکتر عیسی سلاجقه ، دانشگاه شهید با هنر کرمان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 12   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله دینامیک سازه ها

دانلودمقاله اشنایی با ریاضیات

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله اشنایی با ریاضیات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

آشنایی با ساختمان منطقی جمله هایی که مطالب ریاضی بوسیله آنها بیان می شوند مستلزم مفاهیم گزاره، گزاره نما، و اسم نماست. این مفاهیم که بخشی از منطق ریاضی مقدماتی محسوب می شوند می توانند مفاهیم و احکام ریاضی را قابل فهم و قابل توضیح نمایند. در عصر حاضر ایفای نقش منطق ریاضی در توجیه و قابل انتقال نمودن مفاهیم در پیشرفت و تکامل کامپیوتر بر هیچکس پوشیده نیست.
2.1 حساب گزاره ها
1.2.1 تعریف: گزاره جمله ای خبری است که یا راست است یا دروغ اگرچه راست یا دروغ بودن آن معلوم نباشد.
برای هر گزاره یک ارزش راستی یا دروغی یا مختصراً یک ارزش قائل می شویم. مثلاً هر یک از جملات«عدد 3 فرد است»،«عدد 6 زوج است» و« اصم است» گزاره هستند. هر یک از گزاره های اول و دوم راست هستند ولی راست یا دروغ بودن گزاره سوم یا مقدمات کنونی، برایمان معلوم نیست ولی در هر حال یا راست است یا دروغ.گزاره ها بطورکلی به سه دسته تقسیم می شوند: گزاره شخصی، گزاره کلی و گزاره جزئی( یا وجودی) نوع اول گزاره ای است که از شیء معینی خبر می دهد. و در این بخش مورد بحث ماست. نوع دوم و سوم را در بخش آینده تعریف و بررسی خواهیم کرد.
از ترکیب گزاره ها گزاره های مرکب حاصل می شود این عمل با رابطهای گزاره ای امکان پذیر است.
2.2.1 رابطهای گزاره ای: گزارها را با حروف p ، q ،v ،s و یا با حرف اندیس دار نظیر ، ،... نشان می دهیم و هر نوع ترکیبی از آنها با الفاظ زیر که رابطهای گزاره ای نامیده می شوند امکان پذیر است.
«چنین نیست که»،«و»،«یا»،« اگر»،« اگر و فقط اگر»
علایم ~ ، &، ، ( یا )، ( یا ) نیز به ترتیب برای این رابط ها بکار خواهند رفت. اینک به توضیح آنها می پردازیم:
3.2.1 نقیض: اگر Pگزاره ای باشد«چنین نیست کهP» را نقیض P می گوییم و با علامت ~P نشان میدهیم. علامت ~ را ناقص و گزاره ای را که ناقص در آن عمل می کند دامنة عمل ناقص می نامیم. پیداست که اگر گزاره ای راست(دروغ) باشد نقیض آن دورغ( راست) است.
بعنوان مثال نقیض گزاره«6 عدد اول است» گزارة«چنین نیست که 6عدد اول است.» و گزاره«6 عدد اول نیست» خواهد بود.
4.2.1 ترکیب عطفی: اگر pو q دو گزاره باشد گزاره«p,q » را ترکیب عطفی p با q می گوییم و با علامت نشان میدهیم. علامت& را عاطف و p وq را مؤلفه های
عاطف نامیم. ترکیب عطفی فقط و فقط وقتی راست است که هر دو مؤلفه آن گزاره های راستی باشند.
از الفاظی که از نظر منطقی مترادف عاطف است لفظ« ولی= اما» است مثلاً گزاره«6 زوج است ولی اول نیست» به معنی« 6 زوج است و 6اول نیست» خواهد بود که البته گزاره ای راست است.
5.2.1 ترکیب فصلی: اگرp وq دو گزاره باشند گزارة«p یاq » را ترکیب فصلی p با q نامیده به علامت p v q نشان میدهیم. این گزاره فقط و فقط وقتی دروغ است که هردو مؤلفه آن دروغ باشند. توجه کافی به تفاوت این« یا» که یاء منطقی نامیده می شود با لفظ عادی« یا» که در استعمال عادی برای ترکیب گزاره ها بکار میرود مبذول دارید. در استعمال عادی لفظ«یا» گزارة ترکیب شده فقط وفقط وقتی راست است که یکی از مؤلفه ها راست و دیگری دروغ باشد این نوع«یا» را یاء مانع جمع می نامیم.
در منطق لفظ«یا» همواره به معنی منطقی بکار می رود و «یای» مانع جمع را با تکرار لفظ«یا» و نیز با لفظ« الا» مشخص می کنند. مثلاً گزاره های
« یا 5 فرد یا 5ز وج است»
« 5 فرد است والا زوج است»
به یک معنی هستند که مشخص کننده یای مانع جمع است.
6.2.1 ترکیب شرطی: اگر p و q دو گزاره باشند گزارة« اگر p آنگاه q » را ترکیب شرطی p باq می نامیم و آنرا به علامت ( یا ) نشان می دهیم.
در اینجا مؤلفه p مقدم و مؤلفه q تالی گفته می شود . ترکیب شرطی فقط وقتی دروغ است که pگزارة راست و q گزارة دروغ می باشد.
تذکر1: ارزشهای گزارة عطفی و گزاره از ترتیب مؤلفه ها مستقل است ولی ارزش گزارة شرطی چنین نیست، یعنی ممکن است راست ولی دروغ باشد و یا بالعکس دروغ و راست باشد
تذکر 2: بیان ترکیب شرطی« اگر p آنگاه q » در ریاضیات و نیز در زبان عادی به صورت های متنوعی امکان پذیر است که عبارتند از:
اگر p ، q ؛
هرگاه p آنگاه q ؛
در حالتی که p ، q ؛
q اگر p ،
q به شرطی p ؛
P و فقط وقتی که q ؛
P شرط کافی برای q است؛
q شرط لازم برای p است ؛
شرط کافی برای q آن است که p ؛
شرط لازم برای p آن است که q ؛
P مستلزم q است؛
q از p لازم می آید؛
.
7.2.1 ترکیب دو شرطی : گزارة
« اگر p آنگاه q و اگر q آنگاه p » (1)
ترکیب عطفی دو گزارة شرطی و است که می توان آن را به صورت زیر
نوشت:
معادل با (2)
این گزاره را ترکیب دو شرطی دو گزارة p و q می نامیم و آنرا به علامت
(3)
نشان میدهیم ارزش این گزاره فقط و فقط وقتی راست است که مؤلفه های p و q هم ارزش باشند اگرچه را به عنوان رابط گزاره ای تعریف کردیم ولی باید به مفهوم آن هم توجه داشت.
تذکر 1: مشابه ترکیب شرطی در مورد ترکیب دو شرطی نیز بیانهای مختلفی برای وجود دارند که عبارتند از:
شرط لازم و کافی برای p آن است که q؛
P فقط و فقط وقتی p که q ؛
فقط و فقط وقتی که q ؛
اگر p آنگاه q و بالعکس؛
شرط لازم برای p آن است که q و شرط کافی برای p آن است که q .
تذکر 2: در ریاضیات موردی هست که استفاده از ترکیب شرطی به جای ترکیب دو شرطی متداول است و آن در« تعریف» های ریاضی است. مثلاً تعریف« مثلث ABC را متساوی الاساقین می نامیم. در صورتی که دارای دو ضلع مساوی باشد» در واقع بدین معنی است که« مثلث ABC فقط و فقط متساوی الاساقین است که دارای دو ضلع مساوی باشد» و یا معادل است با« مثلث ABC را فقط و فقط متساوی الاساقین خوانند که دارای دو ضلع متساوی باشد.»
8.2.1 ترکیبات منطقی و فرمول های حساب گزاره ای: رابطهای گزاره ای یعنی ~ ،&، ، و را ملاحظه کردیم که اولی در یک گزاره و سایرین در دو گزاره عمل می کنند. ترکیبات گزاره ها بوسیله آنها ترکیبات منطقی و عبارت حاصل از ترجمه یک گزاره را به زبان منطق( یعنی نوشتن آن با رابط های گزاره ای و حروف) یک فرمول حساب گزاره ها یا مختصراً یک فرمول می نامیم. گزاره های سازه ای یک ترکیب منطقی نیز گزاره هایی هستند که ترکیب منطقی از آنها ساخته می شود( بوسیلة رابط های گزاره ای)
در نوشتن ترکیبات منطقی بصورت فرمولها اساساً باید دامنه یا دامنه های هر عمل را با پرانتز مشخص کرد استفاده از پرانتز در منطق مشابه ریاضیات است.
در ترکیبات منطقی باید به رابط اصلی توجه کافی شود. مثلاً در گزارة ، ~ رابط اصلی است در حالی که در گزارة ، رابط اصلی است. بکاربردن پرانتزها بعضاً الزامی است مثلاً ترکیب منطقی معنی ندارد، ولی معنی دار است که رابط عطفی دوم( از چپ به راست) رابط اصلی شمرده می شود.
د ربکارگیری پرانتز ها قراردادهای زیر را نیز داریم که توجه به آنها موجب تسهیل در ساده نویسی می گردد.
1.8.2.1 قرارداد: دامنه عمل ناقص فقط و فقط وقتی د رپرانتز قرار داده می شود که رابط اصلی این دامنه یک رابط دوطرفه باشد، بنابراین مثلاً نقیض را به صورت و نقیض گزارة را به صورت می نویسیم و نیز نقیض گزارة بصورت سادة نوشته می شود زیرا در گزارة رابط اصلی«~ » است.
2.8.2.1 قرارداد: اگردامنه عمل یک رابط دوطرفه در طرفی نقیض یک گزاره باشد. این دامنه را در پرانتز محصور نمی کنیم. مثلاً در ترکیب فصلی گذاشتن پرانتز ها ضرورتی ندارد و آنرا به صورت می نویسیم.همچنین ترکیب شرطی با حذف پرانتز هایی که لازم است به صورت سادة نوشته می شود.
مثال: گزارة« اگر و آنگاه » را به زبان منطق ترجمه کنید.
جواب: اگر p ، q و r به ترتیب گزاره های« »،« » و « » باشند آنگاه ترجمة گزاره چنین خواهد بود:

3.8.2.1 قرارداد: گزاره های و بصورت های و خواهند بود و تعمیم آن به هر تعداد نامتناهی با قراردادن پرانتزها از چپ به راست، گزاره ها را با معنی خواهد کرد. همچنین گزارة« p مگر آنکه q » را به معنی اگر آنگاهp ، و یا به صورت در نظر می گیریم. مثلاً« او را نمی بخشم مگر آنکه عذرخواهی کند» که به معنی« اگر عذرخواهی نکند او را نمی بخشم» است.
تذکر: تشخیص ساختمان منطقی گزاره ها با بیان عادی آنها لازم و ضروری است. این امر بیشتر در گزاره های شرطی مورد توجه است. مثلاً در گزارة« در مثلث ABC اگر آنگاه و بالعکس» مثلث بودن ABC مقدم یک ترکیب شرطی است که تالی این ترکیب شرطی گزارة دو شرطی:
« اگر و فقط اگر »
می شود درواقع گزاره مذکور به صورت زیر قابل بیان است
( ABC مثلث است)
9.2.1 ارزش راستی فرمولها: اگر در فرمولی نظیر یا یا حروف گزاره ای سازای آنرا نمایش گزاره های دلخواه بشماریم، هر فرمول نمایش گزاره ای بیشماری خواهد بود. برای تسهیل بیان، هر دستگاه از ارزشهای حروف گزاره های یک فرمول را یک ارزشدهی در آن فرمول می نامیم.( برای اختصار ارزش راست بودن را به T و دروغ بودن را به F نمایش میدهیم) مثلاً در گزاره اگر p راست و q دروغ باشد یک ارزشدهی در است.
تعداد ارزشدهی های یک گزاره به تعداد گزاره های سازای آن بستگی دارد. مثلاً در گزاره p ( شامل یک گزارة سازا) فقط دو ارزشدهی وجود دارد ولی دارای چهار ارزشدهی ، ، و است به همین ترتیب در گزاره ای با سه گزارۀ سازا هشت ارزشدهی خواهیم داشت. و بطورکلی در گزاره ای با n گزاره سازا دقیقا ارزشدهی امکان پذیر است.
برای تعیین تمام حالات ممکن ارزشدهی یک فرمول کلیة حالات گزاره های سازا را در جداولی تنظیم می کنیم و برای خود فرمول نیز یک یا چند ستون در نظر می گیریم سپس براساس تعاریف ارزش گزاره ها، ارزشدهی فرمول را معین می کنیم و ستون حاصل را جدول ارزش راستی فرمول موردنظر می نامیم.
جدول ارزش راستی هر یک از گزاره های ، و را در زیر نشان داده ایم:



T
T
T
F T
F
T
F T
T
F
F

 




T
F
F
F T
F
T
F T
T
F
F

 



F
T T
F
تذکر: ارزش یک فر مول صرفاً با ارزشهای حروف سازای آن( یا به عبارتی گزاره های آن) مشخص می شود و از هر امر دیگر نظیر معانی حروف مستقل است.
10.2.1 راستگوها: فرمولی را که همواره( یعنی به ازای هر نوع ارزشدهی) راست( یا دروغ) باشد راستگو( یا دروغگو) می نامیم.
مثلاً فرمول راستگو و دروغگو است.
فرمولهای راستگو از قوانین منطق و فرمولهای دروغگو از تناقضات منطق محسوب می شوند. با تنظیم جدول ارزش یک فرمول می توان راستگوها و دروغگوها را مشخص کرد. بدین ترتیب که اگر در ستون آخر جدول ارزشدهی فرمولT ظاهر شده باشد فرمول مورد نظر راستگو است و اگر همه ارزشهای ظاهر شده F باشند فرمول مورد بحث دروغگو خواهد بود. برخی از دروغگوها نام خاصی نیز دارند مثلاً به اجتماع نقیضین معروف است. در جدول زیر چند راستگو را ملاحظه می کنیم که برخی از آنها به نام خاصی نیز معروفند. اثبات راستگو بودن آنها با استفاده از جدول ارزشدهی آن میسر است. می توان از آنها در هر فرمول دیگری بهره جست و ارزش فرمول را بدست آورد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   23 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله اشنایی با ریاضیات

دانلودمقاله سیمان

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله سیمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

اگرچه قدمت سیمان به بیش از 2000 سال می رسد ولی آهک ناخالص به عنوان یکی از مصالح ساختمانی تاریخچه ای طولانی دارد. گفته شده است که فنیقی ها در حدود 700 سال قبل از میلاد مسیح آهک پوزولانی را به کار برده و رومی ها نوع آهک یا سیمان پخته شده را استفاده می کردند. هم چنین در قرون وسطی در هلند با پخت آهک و توقف در کوره های ثابت گنبدی نوعی سیمان هیدرویکی تولید و معروف شده است.
اما قدمت آنچه امروزه تحت عنوان سیمان معروف شده است به بیش از 2000 سال
می رسد این ماده محصول نوآوری یک فرد انگلیسی به نام جان اسمیتن در سال 1756 به کمک پخت مواد در کوره های ثابت به صورت بطری بوده است. ولی معروف ترین نام در این زمینه از آن فردی به نام جوزف آسپدین است که فرآیند پخت مواد را در سال 1824 به ثبت رسانید.
او نیز در روش خویش از کوره های گنبدی به ارتفاع تقریبی cm95 به قطر cm 40 و ظرفیت 15 تن استفاده نمود. و هر شارژ مواد به کوره چندین روز به طول انجامیده است. مصرف سوخت( زغال سنگ) در این روش به 50% وزنی مواد بالغ گشته است و معادل بوده است.
در صنایع تولید مصالح ساختمانی( سیمان گچ آهک) از کانی های طبیعی و نیز محصولات صنعتی که دارای یک یا چند اکسید اصلی ، باشد استفاده می گردد. این مواد را به دو دسته تقسیم می نماییم. مواد آهکی، مواد رسی، و خاک های مخلوط از آهن و رس( شامل آلوویوم، مارل، و .....)
سنگ آهک:
این ماده در طبیعت به وفور یافت می گردد. خالص ترین نوع آن مالیت و آراگونیت با وزن مخصوص به ترتیب 7/2 و 59/2 می باشد. سختی سنگ آهک الی بوده و صرفاً خالص ترین نوع ن سفیدرنگ است. در سایر موارد بعلت حضور اجزاء رسی یا آهنی رنگ آنها تیره می باشد.

گچ آهکی:
این ماده یک سنگ رسوبی است. در مقابل سنگ آهک بسیار نرم بود که آن را برای فرآیندهای مرطوب مناسب می نماید. با توجه به عدم نیاز به انفجار استخراج آن می توان در بسیاری از موارد سنگ شکن را حذف نمود در بعضی از لایه های این سنگ درصد کربنات کلسیم را نیز می رسد این ماده تا بوده موارد مصرفی آن در صنایع ساختمانی شیمیایی والکترونیک است.
مارل:
عبارت است از سنگ آهنک همراه با اجزاء سیلیس رس و اکسید آهن بعلت توزیع گسترده این ماده از آن بعنوان یکی از منابع اصلی مواد اولیه استفاده می گردد. این ماده از نظر زمین شناسی یک سنگ رسوبی است که در اثر ته نشین همزمان کربنات کلسیم، و اجزاء رسی ایجاد می گردد. سختی آهک از سنگ آهک کمتر بوده که در آن بعضاً اجزاء قدیمی نیز یافت می شود.
منظور از سیمان پرتلند ماده ای است که از اختلاط آسیاب نمودن کلینکر، سنگ گچ یا سنگ آنورنیت و حداکثر 20% مواد افزودنی تولید گردد. اگر میزان مواد افزودنی از مقدار ذکرشده بیشتر گردد محصول تولید سیمان مخلوط خواهد بود. مواد اولیه در تولید سیمان پرتلند عبارتند از سنگ آهک، رس، و مواد اصلاحی در جهت بهبود زینرینگ، محصول خام حاصله در این عمل اکسیدمنیزیم باشد. کلینکر حاصل از ریخت دارای فازهای(کاندهای) اصلی سیلیکات های کلسیم جزئی اکسید کلسیم آزاد واکسید منیزم وجود دارد. در مرحله آخر از تولید کلینکر پخته شده به همراه مواد افزودنی وارد آسیاب شده و پودر سیمان( محصول نهایی) با دانه بندی مشخص تولید می گردد.
* سنگ آندرنیت یک سنگ رسوبی است که با دانه بندی مشخص آماده سازی شده و عموماً از کاند آندرنیت که همان سولفات کلسیم بودن آب است تشکیل می گردد.
روشهای تهیه سیمان
1- روش خشک:
در حقیقت روشی است که ما در کارخانه تولید می کنیم.
2- روش تر:
روشی است سرخ شده انرژی بسیار بالایی می خواهد و تولیدش مشکل است( آب را با مواد اولیه قاطی می کنند و دو نوع آب درست می کنند) و بعد خشک می کنند.

فازهای اصلی سیمان

علامت شیمیای اختصاری نام میزان ترکیب نام شیمیایی ترکیب فرمول

AliTE Tricalcium
Silicat

BliTE Dicalcium
Silicat

Aluminate Tricalcium
Aluminate

Ferte Tricalcium
Aluminate
Silicat

اکسیدهای اصلی سیمان و نقش هر کدام بر فرآیند پخت و خواص سیمان
اکسید کلسیم 64% اکسیدسیلیس 22%
اکسید آلومینیوم 6% اکسید آهن 3%
چنانچه اکسید آهک موجود در مواد خام سیمان افزایش یابد در این صورت:
دشوارشدن پخت مواد، افزایش آهک زیاد، افزایش فاز آلایت و کاهش فاز بلایت، افزایش مقاومت اولیه سیمان، کاهش زمان گیرش
چنانچه اکسید سیلیس موجود در مواد خام سیمان افزایش یابد در این صورت:
دشوارشدن پخت مواد افزایش آهک زیاد
کاهش و افزایش کاهش مقاومت اولیه سیمان
افزایش زمان گیرش سیمان ایجاد سایش بر آستری نسوزکوره
در صنایع سیمان معمولاً از سوخت فسیلی استفاده می کنیم:
1- گاز 2- مازود
تأسیساتی که برای این سیستم ها استفاده می شود:
1- Electrical 2- Mechanical
سوخت از این نظر حائز اهمیت است که ما باید میزان معینی را برای سوخت کوره بفرستیم سوخت را چگونه اندازه می گیریم؟
کالری 1 مترمکعب مازود در زمستان و تابستان با هم فرض می کند. در زمستان بیشتر و در تابستان کمتر است.
آبیک حدود 28000 هزار لیتر در یک ساعت مازود می سوزاند:
چه چیزهایی روی کالری تأثیر می گذارد؟
1- حجم 2- فشار 3- دما
در شرایط استاندارد ما کالری را اندازه گیری می کنیم.
« شرایط استاندارد را اصطلاحاً نرمالیته گویند».

دما را بوسیله سنسور فشاررا توسط فشارسنج اندازه گیری می کنیم.
حجم(valve ) توسط کنتور
مواد ازنظر جرم با هم فرقی ندارند ولی از نظر valve لیتری آن با هم فرق می کنند.
بوسیله فلوتز( وسایل اندازه گیری حجم) می توان مشکلات متفاوت را حل کرد.
برای آماده سازی مازود مشکلاتی وجود دارد.( برای تهویه احتیاج به یک پیش گرم کن داریم) ( پیش گرم کن مازود)
در پیش گرم کن یک مشکل داریم که به دو صورت مازود و گاز کار می کند.
1- روش آب کردن مازود(مثل غیر): که عمدتاً بدلیل خطرات ناشی از آن از جمله آتش سوزی این روش انجام نمی شود.
2- روش روغن: روغن را داغ کرده و از داخل لوله هایی که در کنار مازود سخت است عبور داده تا مازود گرم شده و آب شود و آماده استفاده می گردد.
روش داغ کردن با آب داغ که خواه یا ناخواه آب قاطی مازود شده و جالب نیست از این روغن برای مخازن استفاده می کنیم: 1- پمپ روغن 2- پمپ مازود
1- پمپ روغن: دائماً روغن را سیر کوله می کند( تا روغن داغ شود و در مسیر لوله حرکت کرده تا مازود را آب کند).
2- پمپ مازود: هنگامی که مازود گرم شود می توان از این پمپ استفاده نمود و سوخت را به مشعل برسانیم.
معدن شرکت سیمان آبیک با مساحت 600 هکتار در طول و عرض جغرافیایی و ارتفاع متوسط 1330 متر از سطح دریا قرار دارد. این معدن از دو قسمت مجزا( معدن سنگ آهک و معدن خاک یا مارل) تشکیل شده است. استخراج سنگ آهک از کوههای پیرعلی و دو برابر به صورت روباز و به روشی چاله زنی و با دریل واگن انجام می شود بدین صورت که چال هایی به عمق 1 الی 12 متر و قطر 3 الی 5/4 اینچ حفر می گردد.سپس با استفاده از دینامیت، آنفو، و چاشنی که به صورت سری بسته می شوند آبشاری انجام و سنگ آهک استخراج می گردد و توسط ماشین آلات مکانیکی بارگیری شده و با کامیون به آسیاب سنگ حمل می شوند. روزانه مقدار 4 هزارتن سنگ آهک با توجه به نیاز کارخانه بارگیری می شود.
دپوی خاک مارل( مخلوط طبیعی سنگ آهک و خاک) بجز در مواردی خاص همیشه بدون انفجار و توسط بولدوزر انجام می شود. پس از دپو توسط لودر بارگیری وبا کامیون به آسیاب خاک حمل می شود.
روزانه 12000(دوازده هزار تن) خاک مارل برداشت می شودکه حدود 40 دستگاه کامیون جهت حمل آن به اسیاب های خاک به کار گرفته می شوند. سایر مواد معدنی افزودنی مورد نیاز کارخانه شامل سنگ گچ، سنگ آهن و پوزولان است.
سنگ گچ ازمعدن آزادبر، کندوان و کبلان طالقان سنگ آهنک از معدن شمس آباد اراک و سنگ پوزولان از معدن سنگ سبز آبیک خریداری می شود.
آسیاب سنگ
این آسیاب برای خردکردن سنگ آهک و آهنن احداث شده است.
سنگ شمکن اولیهاز نوع زیراتوری و سنگ شکن ثانویه و مخلوطی می باشد. مواد اولیه پس از استخراج از معدن توسط کامیون حمل و مستقیماً به دهانه سنگ شکن ژنراتوری ریخته می شوند. این سنگ شکن از یک بدنه ثابت مخروطی شکل و یک هسته میانی که حرکت خارج از محوری داری تشکیل شده است.
در اثر نزدیک شدن یک سمت هسته در حالت چرخش به بدنه سنگ ها خرد و هم زمان سمت دیگر هسته از بدنه دور شده باعث خروج مواد خردشده از خروجی سنگ شکن اولیه می شود.
در زیر این آسیاب یک قیف 75تنی و در زیر قیف یک خوراک دهنده قرار دارد.
در زیر خوراک دهنده ریلی برای ریختن مواد برروی نوار نقاله قرار دارد. مواد توسط نوار نقاله به سمت سرندها انتقال می یابند و به دو سر نوار اولیه ریخته می شوند.
در زیر هر سرند 3 قیف با ظرفیت 100تن وجود دارد مواد باندازة حدود دقیق می شوند. مواد 5 تا 10 وارد قیف 2 و مواد 20-10 وارد قیف 3 می شوند مواد از قیف 1 نیاز به خردایش بیشتر ندارد اما مواد دقیق 2 و 3 به ترتیب وارد 2 آسیاب ثانویه یکی مخصوص و دیگری مخصوص می شوند خروجی دو آسیاب اخیر مجدداً به یک الک ریز ریخته، مواد ریز الک وارد سیلوها و سنگهای درشت تر از 5 سانتیمتر باخوراک اولیه مخلوط شده به دوسرند اولیه افزوده و این سیکل تکرار می شود.
آسیاب خاک:
در آسیاب خاک خط 1 : مواد حمل شده توسط کامیون در قیف آسیاب تخلیه و توسط نوار نقاله، زنجیری تعبیه شده در زیر آن به آسیاب اولیه منتقل می گردند.
این آسیاب دارای غلطک است که در خلاف جهت یکدیگر می چرخند و مواد توسط دندانه های تعبیه شده برروی آنها فرو می شوند. سپس مواد به سمت دو آسیاب غلطکی ثانویه رفته تا اندازه کمتر از 5 سانتی متر خرد می گردند.
ظرفیت بهره برداری از این آسیاب 750 تن در ساعت است.
در آسیاب خط 2 که از نوع چکشی است، مواد پس از تخلیه توسط نوار فلزی به داخل آسیاب هدایت می شوند. 136 چکش 150 کیلوگرمی با سرعت 290درو در دقیقه مواد را تا ابعاد کمتر از فرو می نماید.
ظرفیت بهره برداری از این آسیاب 800تن در ساعت است و طرح افزایش ظرفیت به 2600 تن در ساعت می رسد.
مواد خردشده در آسیاب خاک توسط نوار نقاله لاستیکی به عرض 2/1 متر طول 320 متر و سرعت 5/2 متر بر ثانیه به انبار خاک منتقل می شوند. این مواد توسط دستگاه استاکو در طول 140 متر با ارتفاع 10 الی 11 متر و عرض 36 متر به صورت طولی و لایه لایه بمنظور اختلاط و یکنواخت سازی مواد برروی هم انباشته می شوند. در این شرکت دو انبار خاک وجود دارد. و هر انبارداری دو پایل می باشد که ظرفیت هر پایل 3000 تن است و به نوبت در طول شبانه روز از هر پایل پس از تنظیم مواد برداشت می شود و هر دو ساعت نمونه ای برای آنالیز به آزمایشگاه کنترل کیفی ارسال می گردد.
برداشت خاک در انبار خاک توسط دستگاه ریکلایمر انجام می شود.
این دستگاه در جلو شانه دار بوده که به اختلاط و یکنواخت سازی مواد کمک می کند و نیز دارای 10 بیل است که به محور اصلی متصل بوده و ضمن حرکت دورانی از پائین به بالا مواد را برداشته و برروی نوار نقاله تخلیه و از آنجا توسط نوارهای اصلی مواد به سوی آسیاب مواد خام هدایت می شود.
درحال حاضر 2 سالن خاک با 4 پایل وجود دارد ودر طرح توسعه به8 پایل خواهد رسید.
آسیاب مواد خام
در مسیر انتقال مواد به آسیاب مواد خام، دو سیلوی سنگ آهک و یک سیلوی سنگ آهن به ظرفیت 2500 تن و ارتفاع 28 متر برای تصحیح و تنظیم مواد خام وجود دارد.
پس از تصحیح مواد توسط نوار نقاله برروی کالسکه و از آنجا بداخل بونکر های خط 1 و 2 ریخته می شوند. مواد خام از بونکر توسط نوار زنجیری برروی نوار نقاله ریخته و سپس وارد آسیاب می شوند.
آسیاب مواد خام 1 از نوع گلوله ای و سه خانه ای می باشد. در خانه اول مواد توسط گازهای گرم خروجی از کوره، رطوبت زدایی شده خانه اول دارای گلوله های 90-60 میلی متر خانه دوم دارای گلوله های 50-40-30 میلی متر و وزن 27 تن وجود دارد. که موجب خردایش مواد می شود و سپس مواد به خانه سوم که دارای گلوله هایی با ابعاد کمتری است(5-0) وارد شده وبه دانه بندی مطلوب می رسد.
مواد خردشده برروی ایراسلاید ریخته می شوند و ضمن عبور هوا از درون ایراسلاید مواد سیال شده و با توجه به شیب موجود به سمت جلو حرکت می کنند پس از انتقال به الواتور توسط آن به سپراتور های دینامیکی منتقل و به کمک سپراتورها مواد نرم از درشت جداسازی می گردد. مواد نرم به وسیله ایراسلاید به ایرینفت و مواد درشت به خانه اول و سوم آسیاب جهت خردایش مجدد منتقل و در اثر سایش به مواد نرم تبدیل می گردند. مواد خروجی از خانه اول و دوم آسیاب وارد ایراسلاید و الواتور شده و به طرف سپراتور می روند و در سیلو های مواد خام ذخیره می گردند. آسیاب مواد خام واحد 2 که از نوع غلطکی( فایفر) می باشد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  37  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله سیمان

دانلود مقاله بی وزنی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله بی وزنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
بشر همواره در آرزوها و رویاهایش در جستجوی بی وزنی بوده است،کم نیستند کسانی که در رویا آن را تجربه کرده اند.از دیرباز در افسانه ها و میتولوژی کهن هموساپینها نیز این برخورد با بیوزنی به صورت خدایانی که پرواز می کنند یا در آسمان معلقند بسیار دیده میشود.
آرتوسی کلارک دانشمند و نویسنده آثار علمی،بیوزنی را در کتاب ادیسه دو چنین توصیف می کند:بشر درست در آغاز عصر فضا لذت بیوزنی را کشف کرده بود و بیوزنی آزادی را که هنگام ترک بطن کهن دریا از دست داده بود به خاطرش باز می آورد.در ورای جاذبه بار دیگر اندکی از این آزاذی را باز می یافت و با از میان رفتن وزن بسیاری ازدلشوره ها و نگرانیهای زمین از میان می رفت.
در عصر ما (انتهای قرن بیستم)این ممکن شده است که انسان در شرایط هشیاری و با حواس ادراکی خود بیوزنی را تجربه کرده و آن را مورد آزمایش قرار دهد.یوری الکسیویچ گاگارین اولین انسانی است که بر اساس مدارک موجود بیوزنی را به سال 1961 و در سفینه واستوک تجربه کرده و آن را ماورای تصور توصیف می کند.بعد از اتحاد خماهیر شوروی کشورهای مختلف دنیا و مهمتر از همه ایالات متحده در این باره تحقیق کرده و سفاین،ماهواره ها و ایستگاههای مدارگرد متعددی را ساخته و استفاده کرده اند.
در تمام این تجربه ها ایستگاههای فضایی مکانهایی هستند برای زندگی کوتاه مدت و طبیعتآ جز نیازهای ضروری انسان را تامین نمی کنند.جو حاکم بر فضای معماری این ایستگاهها به محوطه اردوگاه جنگلی پیش آهنگان بیشتر شبیه است تا مکانی برای اقامت.
در مورد لزوم کار بر روی موضوع زندگی در فضا کافی است که مقاله ای را از مجله تایم لایف ارائه کنیم.اعضای کنگره(ایالات متحده)معتقدند که ایستگاه فضایی سبب رونق بازار فضا و ترقی علوم مربوط به آن خواهد شد،چون میتواند مکان مناسبی برای مطالعه و تحقیق پیرامون نحوه زندگی در فضا،تسهیل آموزش فضا نوردی و پیشبرد برنامه های موجود در زمینه حفظ جان افراد و غیره باشد.
طب نیز از آن بهره خواهد برد.مثلآ در زمین دانشمندان فقط میتوانند یافته های چندی را داخل ظروف مسطح کشت میکروب پرورش بدهند و حال آنکه داخل ایستگاه فضایی دارای قوه جاذبه کم خواهند توانست خوشه های بزرگی از انسان جهت بررسی و آزمایش کشت کنند و احیانآ راههای موثری برای مبارزه علیه بیماریهای کشنده ای چون سرطان،ایدز،ابولا و التهاب کبد بیابند به علاوه تامین انواع پروتئین خالص به مقدار زیاد که دست یافتن به آنها در زمین مقدور نیست و تولید داروهای شفابخش جدیدامکان پذیر می گردد.فضا همچنین محیط مطلوبی جهت ساخت و کاربرد ترکیبات فلزی و مواد پلاستیکی واجد کیفیات بهتر و کشف طرق جلوگیری یا کاستن از میزان ارتعاشات مکانیکی که موجب فرسایش دستگاهها و قطعات ماشینها میشوند و بالاخره تکمیل کامپیوترها و روباتهای صنعتی مفید خواهد بود.
ممکن است اینها اهداف چندان قابل اعتنایی به نظر نیایند و گروهی عنوان کنند که در فضا باید اهداف عالیتری را جستجو کرد.صحیح،اما فراموش نشود که ما برای مکاشفات فضایی خویش به ابزار مناسب احتیاج داریم.
از پاراگراف بالا میتوان چنین استنباط کرد که یک ایستگاه فضایی در نظر طراحانش یک ابزار است اما ما در این پروژه به قسمت مسکونی آن (بالاخص)به چشم یک فضای معماری نگاه کرده و آن را از این جنبه طراحی میکنیم.این گفته از دکترورفرفون براون(پدر سفرهای فضایی ایالات متحده)قابل ذکر است که فضانوردان اعم از اینکه خلبان، دانشمند،مهندس یا مشاور نظامی باشند که باید وظایف سنگینی را که به آنها محول شده به نحو احسن انجام دهند و این امر ممکن نمیشود مگر آنکه آسایش و راحتی آنها در فضا تامین شود.به هر صورت نیاز به زندگی طولانی مدت در فضا و بیوزنی موصوف آن وجود معمار را با نقش تعیین کننده اش در شکل گیری فضای زندگی لازم میسازد.
در این میان این سئوال به وجود می آید که شرایط بیوزنی چه تغییراتی را در فضای زندگی باعث میشود؟ چه تغییراتی از نظر فلسفی و منطقی مناسب این محیط بیوزن است؟ در طراحی چنین فضایی چه نکاتی اهمیت بیشتری دارد؟ به علاوه این که مطالب به دست امده در شرایط جاذبه چه موارد مصرفی دارند؟
جهت پاسخگویی به این سئولات(در حد توانایی و دسترسی محدود به منابع جدید)در این پروژه ابتدا به تئوری معماری و نحوه زندگی در شرایط بیوزنی پرداخته سپس کیفیات و شرایط حاکم بر آن را با تکیه بر مدارک موجود بررسی می کنیم.نتیجه حاصل از این بررسیها مدارکی را به دست می دهد که طراحی بر اساس آن انجام گرفته و کاملآ بر آن مبتنی خواهد بود.
نهایتآ نتیجه ای که به دست می آید مجموعه ایست از فضاهای معماری که منطبق بر شرایط بیوزنی است و کلیات آن قابل برداشت و الگو برداری در شرایط جاذبه نیز هست.
در اینجا نمی خواهیم به جنبه های اقتصادی و یا سیاسی طراحی در بیوزنی بپردازیم.مسلمآ عوامل بازدارنده ای نیز در چنین طراحی خاص و احتمالآ عملکردی وجود دارند که مانع تحقق آرمانهای طراحی در بیوزنی است.اما چنانکه آموخته ایم در معماری نمیشود،وجود ندارد و تنها غیر ممکن غیر ممکن است در این حیطه غیر ممکن های غیر ممکن هنرمندان نیز نقش بسزایی خواهند داشت،چون هنرمند و دانشمند هر دو برای بیان اندیشه خود تصویر جزئی و مفهوم کلی(از حقیقت)از شیوه ها و وسایل صوری که در اختیار آنان هستند سود می جویند.
از میان شیوه ها و وسایل پیشین جامعه خود برخی را مناسب می یابند و موافق منظور خود آنها را دگرگون می کنند(و به حقیقت آن دست میابند)و به این ترتیب شیوه ها و وسایل تازهای بر مواریث گذشتگان میافزایند.
هنر در جهان بیوزنی نیز چیز غریبی نخواهد بود انسانها بالقوه هنرمند هستند.انسانهایی که گذشته خود را از یاد نبرده اندبا تکیه بر اینکه به آن وابسته نیز نیستند آثاری میافرینند که شاید ذهن ما قادر به درک آن نیز نباشد زیرا:
باید نسلهای هنرمندی سر بر آورند که صور آرمانیشان مبتنی بر شکلهای طبیعی زمین که سرشته از بادو آب نباشد.فضا خود عالمی است از زیباییهای بسیار برتر اما دریغ که ابزارو وسایل ساخته دست بشر هنوز قادر به نشان دادن کامل این زیباییها نیست.

 

دکتر آرتورسی کلارک
درک انسان از هر پدیده ای منوط به شیوه برخورد او با آن پدیده است.با گویشی دیگر جهان از دید هر انسانی به گونه ایست و آن را از دریچه چشم خود می بیند.با وجود این دید کلی انسان از این دریچه قابل بررسی و نمونه برداری است.در واقع آنچه که انسانها از فضای معماری حس میکنند و نوع برداشت آنها از فضا در عین گوناگون بودن در کلیات وجوه تشابه زیادی را داراست تا انجا که این کلیت و این تشابه را میتوان بنام تاثیر آن پدیده(در فضای معماری)بر انسان شناخت به همین علت مطالعه نوع برخورد انسان با پدیده ها و جهان پیرامونش ضروری و مغتنم است.
جهت یکسو شدن برداشتهای مختلف و استفاده در این تحقیق نحوه برخورد انسان را با فضای معماری زیست محیط خود به سه نوع رابطه تقسیم می کنیم:
1- ادراک حسی: که از طریق حواس پنجگانه انسان به او میرسد.

 

2- ادراک روانی(تحلیل مغزی): که ثبت مقایسه و تحلیل پیامهای رسیده از پیام گیرنده های حسی را شامل میشود.
3- فعالیت(حرکت):که کلیه فعالیتهای انسان را در محدوده زیستی دربر می گیرد.
تعاریف بالا در عین سادگی نیاز به توضیحاتی دارد که در ادامه به آن می پردازیم:

 

ادراک حسی

 

بطور کلی ادراک حسی کلیه علائمی را در بر میگیرد که توسط گیرنده های حسی به مغز فرستاده میشود. این علائم مبنای درک ما را از جهان پیرامون تشکیل داده جزئیات و نوع تفسیر مغز را از پدیده های جهان پیرامون تعیین می کند.
اگر با دیدی واقعگرایانه به موضوع ادراک بپردازیم تمام حس پنج گانه (بینایی-شنوایی-بویایی-بساوایی و چشایی)فضا ساز هستند و در برداشت انسان از یک فضای معماری موثر میباشند.اما آنچه که در مرحله اول برای ایجاد یک فضای معماری پایدار موثر است دو حس بینایی و لامسه را در بر میگیرد.
این دو حس که آنها را باصره و لامسه مینامیم به ترتیب مهمترین لوازم ادراک فضای معماری پایدار هستند.
ادراک باصره یا بینایی اطلاعاتی است که از طریق چشمها به مغز منتقل میشود و از این دست است:
1- رنگ 2- بافت 3-فرم 4-شکل 5-فاصله 6-جلو و عقب بودن
7-شفافیت 8-گشایش

 


در یک محیط بی وزن(جاذبه صفر)آن پارامترهایی نسبت به شرایط جاذبه تغییر می کنند که مستقیمآ به نوع و جهت دید از آن پدیده ها مربوطند مانند فرم(رجوع شود به بیوزنی چگونه است؟)،شکل(که در واقع تصویر ثبت شده از این پدیده هاست در مغز ما)،فاصله (که مبنای سنجش آن از زمین به انسان منتقل شده)،جلو و عقب بودن(که در شرایط بیوزنی به کل تغییر میکندو مفهومی نزدیک به زیرو رو پیدا می کند) و از این قبیل.. طبق مطالعات اخیر دانشمندان آکادمی علوم شوروی قدرت تشخیص فام و کنتراست رنگ در شرایط بیوزنی تغییر مختصری می کند.اما این تغییر در درک کلی رنگ و مفاهیم آن در ذهن انسان تاثیر چندانی ندارد.
دریافت لامسه یا بساوایی مجموعه اطلاعاتی است که یا مستقیم از طریق گیرنده های پوستی و یا از طریق مقایسه تجربیات گذشته با دریافت تقریبی باصره از زیست محیط معماری به دست می آید.بطور کلی این اطلاعات از این قرارند:
1-زبری و نرمی 2-گرمی و سردی 3- خشکی و انعطاف پذیری 4-تعلیق و وصل 5-سختی و نرمی

 

 

 

در مورد دریافت لامسه تقریبآ تمام این پارامترها بدون تغییر باقی میمانند به استثنای تعلیق و وصل که بخشی از آن مربوط به ادراک روانیست و مهمترین تغییر محیط نسبت به شرایط جاذبه محسوب میشود.در شرایط بیوزنی به علت حالت خاص آن دریافت لامسه تا حد قابل ملاحظه ای(نسبت به شرایط جاذبه)محدود می شود.
در سبک باهاوس نیز به بخش دریافت لامسه بسیار پرداخته شده است.در این سبک طراحی انواع بافتها،رنگهاو…و تاثیر آنها به دقت مورد بررسی و تجربه قرار می گیرد.باید توجه داشت که معماری واصول کلی آن به رابطه انسان و محیط پیرامونش مربوط میشود بنابراین مثالهایی از اصول کلی سبکهای معماری لازم و مغتنم است.

 


ادراک روانی(تحلیل مغزی)

 

مغز انسان بر اساس تحریکاتی که از گیرنده های حسی دریافت می کند پدیده های مختلف جهان پیرامون را تحلیل و ثبت می کند.این تحلیل نحوه پاسخگویی به محرک حاضر و محرکهای مشابه آینده را تعیین می کند.همچنین با استفاده از این تحلیلها نوع برخورد حسی انسان با محیط پیرامون تعیین می شود.بیشتر خاطرات و تجربیات انسان از فضاهای معماری بر پایه این تحلیلها به دست می آید.
مغز این عضو برنامه ریزی نشده به ما امکان انتخاب آزاد می دهد و از همین جاست که انسان خود را از سلطه قانون گزینش طبیعی رها می کند و وارد نظام جدیدی می شود که فرهنگ نام دارد.در نتیجه مطالعه فرآیند و عملکرد مغز از درک فضای معماری این نکته از فرهنگ معماری روشنتر خواهد شد.
از آنجا که بررسی نحوه تحلیل داده ها توسط مغز امکان کنترل تقریبی تاثیر المانهای فضای معماری را به دست می دهد.به تقسیم بندی این تاثیرات از نظر معماری میپردازیم.تحلیل روانی مغز انسان از المانهای معماری به طریق زیر انجام می پذیرد:
1-مکانیابی 2-تعیین فاصله 3-تعیین اندازه 4-تناسبات 5-مقیاس
6-فرم یابی 7-تعتیق و اتصال 8-مبدأ و مقصد(در محورهای حرکتی)

 

در موقعیت انطباق انسان در مکانیابی و همچنین تعیین تناسبات اندازه و فاصله دچار مشکل می شود. اما پس از اتمام روند انطباق به طریق زیر انجام می گیرد:

 


در شرایط بیوزنی مکانیابی به کمک خود انسان به عنوان مبدأ اصلی انجام می گیرد در عین حال نقطه گیری در فضا به عنوان مبدأ سنجش موقت یا موضعی انتخاب می گردد.
این مبدأ سنجش موقت می تواند انسان، دیگر نقطه ای جهت دار در فضا و روند انجام کاری باشد.در معماری شرقی به ویژه معماری حاشیه کویرایران این نکته به روشنی دیده میشود.اتاقی در یک خانه قدیمی کاشان را در نظر بگیرید:در این اتاق تنهایی مفهوم زیادی ندارد زیرا این اتاق بدون حضور انسان دیگر بی معنی و خالی به نظر خواهد رسید.
به بیان دیگر مقیاس سنجش مبدأ انسان دیگری است که با ناظر در اتاق حضور داشته باشد.علاوه بر این نکاتی مانند ارتفاع کریاس،درها،آینه روی دیوار با ایجاد مقیاس انسانی در فضا (و در صورت تنها بودن ناظر فضای معماری)می توانند به عنوان مبنای سنجش مورد استفاده قرار گیرند.با این همه در اینگونه فضاها مبدأ اصلی سنجش انسان است.

 


تعیین اندازه و فاصله نیز به کمک مبدأ مکانیابی انجام می پذیرد در حالیکه درک تناسبات و مقیاس از طریق مقایسه با خود ناظر به دست می آید.
درک تناسبات ارتباط مستقیمی با تناسبات بدن انسان دارد زیرا چنانکه گفتیم تناسبات فضای معماری با خود انسان سنجیده می شود.

 

درباره کشف تناسبات انسانی در معماری و بطور کلی هنر کار بسیار زیادی شده است.
با این همه از آنجائیکه این نکته نیز در شرایط بی وزنی دچار تغییراتی می شود خیلی کوتاه به آن می پردازیم.حرکات دست و پای انسان در شرایط سلامت تابع امکانات عظلات و مفاصل است و در مطالعات گذشته نیز به خوبی شکلهای گوناگون بر روی آن کار شده است اما در تمام این مطالعات انسان راست قامت است و امتداد بدن او بر سطح زمین مماس می باشد در حالیکه در محیط بی وزنی این پارامتر حذف شده و با آنکه بدن دستخوش تغییرات ماکروگرافی زیادی نمی شود فیگور بدن انسان نیاز به نوعی بازبینی دارد.تنها نکته ای که باید به موارد گذشته اضافه شود این است که بدن انسان از صفحه مبنا(چنانکه در گذشته مورد نظر بود)خارج شده و در سه بعد یا به عبارت دیگر در تمام فضا حرکت می کند.در این بررسی امتداد ستون فقرات انسان مبنای سنجش فیگور انسان فرض شده است و چکیده آن را در تصویر مشاهده می کنید.

 


تعلیق و اتصال نیز بسیار مهم است.درک اینکه انسان در فضای معماری معلق یا متصل است.مشخصآ از طریق حس لامسه انجام می پزیرد.درباره اهمیت اتصال در فضای معماری در بخش بی وزنی چگونه است؟توضیح کافی داده شده است یا این همه بی سبب نیست اگر دوباره تآکید کنیم که سطوحی در فضای معماری که شیوه و چگونگی اتصال را تعین می کنند به عنوان مبنای دیگری در سنجیدن فضای معماری مورد استفاده مغز انسان قرار می گیرند.
فرم یابی نیز در محیط بی وزن موضوع جالبی برای مطالعه است.با دید سه بعدی که بی وزنی به ناظر می دهد گویی ناظر در هر لحظه تمام وجوه شئی را می بیند اما این موضوع تنها در مورد اشیایی که ناظر توان دیدن تمام سطوح آن را دارد صادق است(بطور مثال اجرام سماوی مانند زمین در این تعریف نمی گنجد)نتیجتآ ایجاد مبدآ مناسب برای کلیه فضاهای معماری ضروری است.

 

فعالیت

 

درک دینامیک فضای معماری به شدت به بحث فعالیت مربوط است.حرکت در خلال معماری در بحث مدرن نیز بسیار مهم بوده و در طراحی فضای معماری دخالت زیادی دارد.از آنجایی که درک سه بعدی فضا نیز با حرکت و فعالیت در آن ایجاد می شود پرداختن به فعالیت و تامین جنبه های مختلف آن حائز اهمیت زیادی است.
جنبه های مختلف فعالیت را از دید معماری به صورت زیر تقسیم بندی می کنیم:
1-تغذیه 2-خواب 3-حرکت 4-دفع زواید بدن 5-ورود 6-خروج
7-استقرار
در بین این مباحث قسمتهایی که پرداختن به آنها جنبه های عملکردی(فانکسیونالستی) معماری را تشکیل می دهد در جای دیگری از این تحقیق مطرح خواهند شد.اما مواردی مانند استقرار نیاز به توضیح بیشتری دارند.
بین موضوعات بحث فعالیت استقرار از اهمیت به سزایی برخوردار است.
چنانکه از نظر فیزیکی،روانی،فیزیولوژیکی و البته معماری،جایگزینی برای جاذبه به شمار می آید.همان گونه که قبلآ در مورد آن صحبت شد برای ایجاد رابطه با فضای معماری به مینای مناسبی در آن احتیاج داریم و توضیح دادیم که به نظر ما این مبنا از زمین و سطح مبنای آن به خود انسان و جهت یابی فضا مکانی او تغییر پیدا می کند این مبنای جدید (البته نه چندان جدید زیرا توضیح دادیم که در معماری شرق مبنا انسان است نه سطح زمین به عنوان مبنا)نیاز به معیار درست و معینی _ حداقل در سطح ثبات موقت دارد.این معیار می تواند به گونه ای با استقرار انسان مبنا تامین می شود.
بنابراین در طراحی شالوده معماری(و معماری محیط بی وزنی)توجه به مبنای مناسب نکته ای است که باید مورد توجه قرار گیرد.

 

فرم شناسی در محیط بی وزن

 

در محیط جاذبه و با در نظر گرفتن شرایط حاکم بر آن عناصر معماری پایدار(به لحاظ بصری) به المانهای افقی و عمودی تقسیم می شوند.علت آن روشن و واضح است چرا که عنصری که در امتداد قطر کره زمین قرار بگیرد از نظر بصری پایدار و صلب به نظر می رسد در حالیکه عنصر افقی در این شرایط پایدار و غیر صلب است.
عناصر مورب به لحاظ شباهت به فرم های در حال سقوط نیاز به سیستم نگهدارنده (حداقل)از نظر دید دارند.
در شرایط بی وزنی افقی و عمودی مفهوم خود را از دست داده و با شرایط موضعی و نسبت به بدن انسان سنجیده می شوند.در این شرایط آنچه باید به جایی وصل شده باشد تقریبآ شرایط افقی و عمودی را (به لحاظ پایداری بصری)تامین می کند.
همچنین در شرایط جاذبه و به علت جاذبه بی نهایت فضای بیرون و محصول نشده فرم های خارجی بیشتر مورد توجه بوده و در نظر گرفته می شوند البته فضای داخلی مورد توجه بوده و طراحی می شوند اما آنچه به صورت رایج بیشتر مورد توجه است توجه به جلوه های خارجی است.در شرایط بی وزنی به علت محدودیت زیاد استفاده از فضای بی کران بیرون محیط معماری این توجه مسلمآ به داخل فضا منتقل شده و ارزش های معماری فراوانی را می طلبد.
جهت مطالعه و مقایسه فرم شناسی محیط جاذبه و شرایط بی وزنی به علتهای ذکر شده زیر فرم مکعب انتخاب شده است.

 

در شرایط جاذبه:

 

1- در شرایط جاذبه مکعب پایدارترین فرم معماری است و استفاده از آن با تمام سطوحش ممکن و در همه حالاتی که یک وجه مماس با سطح مبنا باشد منطقی است.
2-مکعب حاکی از تکامل،تعادل،استقرار،مادی گری،منطقی و جلال است.
3-کار بر روی تناسبات و ابعاد آن به راحتی انجام شده و قابل مقایسه است.
4-مکعب از تمام وجود امکان اتصال را به شکل ها و صورت های مختلف تامین می کند.
5-مکعب از زوایا و دیدهای مختلف امکانات گوناگون اما یکدستی را در اختیار طرح قرار می دهد.
6-امکان ترسیم و تجسم اتصالات را به سادگی در دسترس قرار می دهد.

 

در یک راستا بودن و هم امتداد قرار دادن ترکیبات در تمام مثالها لازم و ضروری به نظر می رسد در حالی که شرایط بی وزنی این محدودیت را از میان برداشته و امکانات بیشتری را برای ترکیب احجام لازم می سازد.
ترکیب دو مکعب در شرایط جاذبه شامل موارد زیر است:

 

1-تماس یالهای دو مکعب یا یک یال از مکعبی با وجهی از مکعب دیگر.
این نوع ترکیب گویای ارتباط بین مفاهیم (یا عملکردها)اختصاص داده شده به هر یک از مکعبها با یکدیگر و نمایانگر دو گونه بودن این مفاهیم با یکدیگر است.

 

 

 

2-تماس یا مماس شده وجهی از مکعبی با وجهی از مکعب دیگر.
که نشانگر همراستا بودن مفاهیم ذکر شده و نزدیک بودن این دو می باشد.

 


3-تداخل دو مکعب
در صورتی که هر دو مکعب دارای فصل مشترک با سطح مبنا باشند ارتباط نزدیک دو مفهوم یا عملکرد اختصاص یافته و فصل مشترک بین آن دو را گویاست.در صورتیکه با قرار گرفتن یکی روی زمین و اتصال نداشتن دیگری با زمین اتکاء مفاهیم مربوط به دو مکعب به یکدیگر را می رساند.

 


ترکیب متعادل دو مکعب در شرایط بی وزنی علاوه بر موارد بالا شامل موارد زیر نیز می شود:
4-تماس غیر هم مبنا یک راس یا یال از مکعبی با یک راس یا یال از مکعب دیگر.
که حداقل ارتباط مفهومی و عملکردی را بین دو مکعب می رساند.تحرک این دو نسبت به هم و مفصل آنها در نقطه تماس نیز قابل توجه است.

 


5-تماس غیر هم مبنا یک راس یا یال از مکعبی با یک وجه از مکعب دیگر.
این نوع ترکیب جهتگیری یکی از دو فعالیت را نسبت به دیگری توجیه می کند.این جهتگیری مسلمآ در سیرکلاسیون فرضی فضای داخلی تآثیر نیز می گذارد.با این همه دو نوع فعالیت همراستا و جهت دار از یک سنخ نخواهد بود.

 


6-تماس غیر هم مبنا یک وجه از مکعبی با یک از وجه از مکعب دیگر.
کمترین وجه اشتراک بین فعالیتهای اختصاص داده شده به هر یک از فضاها_از خصوصیات این نوع ترکیب است.در این ترکیب فعالیتهای همگون ولی غیر مرتبط لازم و ملزوم یگدیگر هستند.

 


7-تداخل غیر هم مبنا یک راس یا یال از مکعبی با یک راس یا یال از مکعب دیگر.
جهتگیری عملکردی مفاهیم اختصاص داده شده به هر یک از دو مکعب (از یکی به سوی دیگری)ویژگی خاص این نوع ترکیب است.

 


8-تداخل غیر هم مبنا یک راس یا یال از مکعبی با یک وجه از مکعب دیگر.
این نوع ترکیب وجوه اشتراک اندک و دو گونگی مفاهیم مربوط به دو مکعب را در عین یک مکانی بودن آنها می رساند.

 


9-تداخل غیر هم مبنای قسمتی از یک مکعب با قسمتی از مکعبی دیگر.
این نوع از ترکیب همگونی و مشارکت کامل را(در عین وجود وجه مشترک در ارائه مفهومها)بین فعالیتهای اختصاص داده شده به هر یک از مکعب ها می رساند.

 


در بسیاری از موارد آنجا که صحبت از ترکیب فرم ها و احجام در بی وزنی نزد معماران شده است فرم های ملکولار یا برداشت از نوع ترکیبات آنها (بر اساس نظریات شیمیدانان در مورد ملکولها)مطرح بوده اند.
از آنجا که جاذبه بر روی شکل گیری احجام تاثیر کیفی دارد ترکیباتی چون مثلث واژگون(آن طور که در شرایط جاذبه آن را واژگون می نامیم)نماینده خطر بی تعادلی است.چنانکه مندریان معتقد است بنیادی ترین تبانیها،همانا کنتراست مستقر در زاویه قائمه است.تعادل پایدار در فضا با خطهای مستقیم عمود بر هم بیان می شود.
در شرایط بی وزنی (و تعمیم آن در کلیه شرایط)تعادل بصری دیگر در گوشه های 90 درجه نیست بلکه در هماهنگی اجرام (نه احجام آنگونه که ما معمولآ به آن می پردازیم) و فضا ها و در اتصالات مناسب آنها است.
آنچنانکه فرم مکعب در فضا دیگر (به شراط مکعب بودن) ایستا نیست شاید بطور کلی فرم هایی که با تقسیمات سطوح بیشتر به فرم کره نزدیک می شوند مناسب تر باشند.
از نظر مفهومی فرم های بلوری یا ملکولی در محیط بی وزن مناسب تر هستند زیرا در قوانین لایتغیر طبیعت نیز پیوندهای ملکولی محکمتر از پیوند جاذبه ای هستند.

 


20 وجهی

 

 

 

یا

 

 

 

فرم های بلوری

 

 

 

یکی از بهترین نمونه های ترکیب فضایی را می توان در طبیعت یافت. گردهمایی سلول ها ساختاری از اختلاط واحدهای مدولار منفرد است در نتیجه به ساختارهای ثانویه و ابتدایی (عمده)تقسیم نشده و در مورد پوسته بیرونی اجزاء منحصر به فرد به عنوان ابزار باربر و تقسیم کننده فضا عمل می کنند و ترکیبی از واحدهای سلولی مستقل خودکار هستند و می توانند بر کنار از الگویی همیشگی شکل بگیرند.
در این شیوه مخصوص معماری مدرن به آستانه توسعه و پیشرفت رسیده است که اگر با موفقیت دنبال می شد به مقیاس بزرگی از سیستم محیطی فضای معماری منتهی می شد.
متابولیستها پیامبران این نوع معماری و مهمترین طراحان معماری چسباندن و وصل کردن هستند.آنها نوعی سیستم فلسفی را پایه گذاری کرده اند که ایده هایش را از تغییرات به دست می آورد و به یک فلسفه خالص عملی (یراگماتیک)معتقد بوده و عمیقآ به منشور اتن وفادار مانده اند.مطالعه این سیستم در ایستگاه های فضایی (جفت کردن سلول های مستقل)به پیشرفت آن در شرایط جاذبه نیز کمک می کند.

 

ارتباط فضایی

 

فضاهای معماری به انواع مختلف به یکدیگر مربوط می شوند.این ارتباط نیز می توانند در نحوه استفاده و روند طراحی مورد استفاده قرار گیرند،چرا که شیوه ارتباط دو فضا با یکدیگر مؤید اهداف مختلفی است.نحوه مرتبط کردن فضاهای معماری را با یکدیگر به صورت زیر تقسیم می کنیم:

 

1-فضایی در درون فضای دیگر
مسلمآ حتی در شرایط بی وزنی می توان در درون فضایی دیگر را تعریف کرد و این فضای داخلی هدفی را تآمین خواهد کرد که فضای کلی به دنبال دستیابی به آن است و طبعآ جزئیات بیشتری از آن را مطرح می کند.

 

 

 

2-فضاهای متداخل
این نوع ارتباط بین فضاها وجود مشترک بین دو فعالیت مرتبط با دو فضای تعریف نشده اصلی را در عین متفاوت و همسو بودن آنها تآمین می کند.

 


3-فضاهای مجاور
فعالیتهایی که همسو بودنشان در انجام فعالیتهای اختصاص داده شده مورد نظر است و تفاوت بارز بینشان می توانند بدینگونه به یکدیگر مربوط شوند.

 

 

 

4-ایجاد فضای میانه بین دو فضای اصلی
فضاهایی که موضوع فعالیتهای آنها را ارتباط کمی با یکدیگر دارد به علت گوناگونی و تفاوت مفاهیم لزومآ نیاز به فرصت برای تغییر مفهوم دارند.این نوع ارتباط را می توان با ایجاد فضای میانه تآمین کرد.

 

 

 

در این بین نکته دیگری نیز درباره تعریف فضایی در درون فضای دیگر مطرح می شود.یکی از روشهای این نوع ارتباط بین فضاها را،تهدید کردن فضای داخل به کمک صفحات حائل می باشد.صفحات حائل نوعی پیچیدگی فضا را باعث می گردد و استفاده از آن نسبت مستقیمی با ابعاد و تناسبات فضا دارد و با توجه به محدودیت استفاده از فضای بیرون در این پروژه مطلوب به نظر می رسد.اما به این نکته نیز باید توجه داشت که استفاده از یک حائل در فضای معماری به خودی خود لبه های آن را نیز پدید می آورد که از همه جهات مطلوب و مناسب نیست و در طراحی می بایست مورد توجه قرار بگیرد.اگر با دید انتقادی به این نکته نگاه کنیم استفاده از حائل ها به طور کلی به غنای مفهومی فضای معماری نیز کمک می کند.
سازماندهی فضایی

 


فضای معماری را برای پاسخگویی به نیازهای انسان و هم چنین عدم تداخل فعالیتها به گونه های مختلف سازماندهی می کنیم:

 

1-سازماندهی مرکزی
در این نوع سازماندهی فضایی مرکزی،مفاهیم مربوط به فضاهای دیگر را در کنار هم قرار می دهد و معمولآ نسبت به فضاهای دیگر حالتی خنثی دارد.

 

 

 

2-سازماندهی خطی
که فعالیتهایی هم گونه را با تقدم بعضی نسبت به بعضی دیگر در کنار هم قرار می دهد.

 

 

 

3-سازماندهی مجموعه ای نامنظم
این نوع سازماندهی فضایی در عین نامنظم بودن (به رغم ریاضیات کلاسیک) به طبیعت نزدیکتر است.در این شیوه معمولآ فضا ها بر اساس نیاز به آنها و تقدم و تآخر ایجاد آنها در کنار هم قرار می گیرند.

 

 

 

4-سازماندهی شبکه ای
که بدون تفاوت گذاشتن بین فضاها و یا صرفآ بر اساس عملکرد یا فرم آنها ایجاد می شود و از نظام ممشخص هندسی طراحی،پیروی می کند.

 

 

 


هدف در این پروژه در درجه اول رفع نیازهای انسان در رابطه با محیط معماری می باشد. در کنار آن به بخش محدودی از زندگی انسان می پردازیم که بطور خلاصه به آن خانه می گوییم.با حذف بعضی پارامترها که موضوع کلی (معماری و انسان) را خدشه دار نسازد هدف کلی از این بررسی رسیدن به بینش کلی است که درک این روابط را ممکن کند.

 

خانه

 

انسان در عرصه زندگی و فعالیتهای آن نیاز به فضایی محدود و خصوصی دارد تا نام خود را بر آن گذاشته و بر آن احساس مالکیت کند.این مکان خصوصی که در لفظ خانه خوانده می شود واجد شرایط و خصوصیاتی است که اهم آنها عبارتند از:مشخص بودن حدود اصلی خانه،تامین نیازهای اولیه مسکن و تن پناه و عادت.
دکتر منصور فلامکی در کتاب شکل گیری معماری خانه را به مثابه مکانی محدود از فضای زیستی میداند که در سه رده قابل بررسی است.
اولبرسیهایی که به چگونگیهای چونی و چندی یا کمی و کیفی کالبدی خانه می پردازدو به کمک ویژگیهای معماری (و در این مورد بیشتر ساختمانی کالبدی)
دوم بررسیهایی که در حیطه خاص مردم شناسی صورت می گیرد که کمبودهای علمی خود را به کمک تعبیر صورت مسئله در طول بررسی که در پیش دارد جبران می کند.
سوم این رده از بررسیها به دلیل توجه دقیق و پیگیر به دو حد نهایی از پدیده سکونت(خانه ساختن و در خانه زیستن)دسترسی به بیشترین برداشت را برای ما میسر می دارد.این دو حد عبارتند از:محیط با وسیعترین معنایی که از پدیده گسترده بر آن بر می آید و خانه به مثابه محصول کالبدی که برای جوابگویی به نیازهای ملموس و روزمره فردی و جمعی انسان زنده در همان محیط به کمک مصالح ساختمانی معین ساخته و پرداخته می شود.
آنچه که به آن پرداخته ایم مطلب جدیدی نیست،تنها جنبه ای دیگر از واقعیتهایی است که به چشم ما آمده است.شاید تمام مفاهیم جدیدی که از پدیده های جهان به وجود آمده اند نتیجه درست درک نکردن مفاهیم گذشته باشند.


گاهنامه ایستگاههای مداری

 

در ژوئیه 1970 با پرواز سایوز 9 و اقامت 18 روزه سرنشینان آن در مدار دکوردی برای تحمل شرایط بیوزنی بر جای گذاشته شد.
سالیوات 1 در آوریل 1971 توسط اتحاد جماهیر شوروی در مدار قرار گرفت و در ژوئیه همان سال سایوز 11 سه کیهان نورد را برای ملاقات با آن به مدار برد.
سالیوات 2 در اولین دقایق بعد از پرتاب در هم شکست.
اسکای لب اولین ایستگاه مطالعاتی و تحقیقاتی ایالات متحده امریکا که توسط سازمان ملی تحقیقات هوا نوردی و فضایی(ناسا)در 14 مه 1973 در مدار قرار گرفت و پس از 5 سال در ژوئیه 1979 در اثر خروج از مدار و بر خورد با جو متلاشی شده و قطعات آن بر فراز اقیانوس هند و استرالیای غربی پراکنده شد.
سالیوات 3 ایستگاه و ماهواره مطالعاتی اتحاد جماهیر شوروی(در سال 1974) در مدار قرار گرفت که برای عکاسی ماهواره ای نیز در نظر گرفته شده و در تحقیقات کشف منابع نفت و گاز (85 حوزه جدید در عرض سه ماه) و همچنین کشف منابع تازه آب در استپهای بایر پیرامون دریای خزر به کار گرفته شده است.
ایستگاه سالیوات 4 که در سال 1974 به مدار زمین فرستاده شد به غیر از امور تحقیقاتی به عنوان ماهواره عکسبرداری نیز مورد استفاده قرار می گیرد.این ایستگاه طرح اساسی ایستگاههای فضایی غیر نظامی را تثبیت کرد و تا کنون به طرز موفقیت آمیزی به کار گرفته شده است.
سالیوات 5 در سال 1976 توسط اتحاد جماهیر شوروی جهت امور نظامی در مدار قرار گرفت.
سالیوات 6 که در سال 1977 در مدار قرار گرفت اولین ایستگاه از نسل دوم ایستگاههای فضایی شوروی محسوب می شود در این ایستگاهها تسهیلات زندگی بیشتری برای فضا نوردان در نظر گرفته شده بود و چهار سال پس از نصب پایین آورده شد.
سالیوات 7 ایستگاهی که در سال 1982 در مدار قرار گرفت اولین ایستگاه دائمی در مدار زمین محسوب می گردد.
اسکای لب 2 نیز در سال 1982 در مدار قرار گرفت.
در اکتبر 1985 ایستگاه تحقیقاتی اسپیس لب متعلق به سازمان فضایی اروپا و توسط شاتل امریکایی کلمبیا در مدار نصب شد.
ایستگاه فضایی میر در فوریه 1986 در مدار نصب شده و از آن زمان به صورت مستمر استفاده شده است.این ایستگاه مهمترین ایستگاه تحقیقاتی روسی است و بارها توسط مدولهای الحاقی مختلف گسترش داده شده است.
رکود اقامت در شرایط بیوزنی متعلق به فضا نوردان اتحاد جماهیر شوروی است که مدت 437 روز را در ایستگاه مداری میر جهت مطالعه اثرات بیوزنی بر بدن انسان و با هدایت دکتر والری پولیا کوف گذرانده اند و ماموریت این گروه در تاریخ 3 آوریل 1995 پایان پذیرفت.

 

 

 


بررسی نمونه های ساخته شده ایستگاههای مداری

 

در این بخش به ذکر نمونه هایی از ایستگاههای طراحی شده (برای زیست موقت انسان) می پردازیم.

 

 

 


اسکای لباولین ایستگاه مطالعاتی و تحقیقاتی ایالات متحده امریکا که توسط سازمان ملی تحقیقات هوا نوردی و فضایی (ناسا)در 14 مه 1973 در مدار قرار گرفت و پس از 5 سال در ژوئیه 1979 در اثر خروج از مدار و برخورد با جو متلاشی شده و قطعات آن بر فراز اقیانوس هند و استرالیای غربی پراکنده شد.
این ایستگاه که با هدف مطالعه بر روی شرایط بیوزنی طراحی شده طولی حدود 36 متر دارد و متنوع ترین وسایل آزمایشگاهی در آن بکار رفته است.قسمتهای مختلف مدار گرد اسکای لب و ساختار آن به قرار زیر است:
1-مدول فرماندهی 2-تلسکوپ آپولو 3-پره های خورشیدی تلسکوپ آپولو
4-فرودگاه کمکی 5-راهروی مضاعف 6-مسدود کننده هوا 7-آفتابگیر
8-نرده های خورشیدی بازیافت شده 9-مخزن آب 10-واحد حرکات فضایی
11-کارگاه فضایی 12-اتاق استراحت

 

اصلیترین پوسته های معماری در مدار گرد اسکای لب (که می تواند مورد استفاده ما قرار گیرد)به ترتیب زیر است:

 

1-راهروی مضاغف:این راهرو علاوه بر اینکه مسیر راه و ورودی به آزمایشگاه رامشخص می کند. به منظور کنترل تلسکوپها نیز بکار گرفته می شود.با آنکه این راهرو با امتداد طولی آن خصوصیات یک محور حرکتی را داراست فاقد تناسبات مناسب می باشد.

 

2-کارگاه فضایی:پوسته ای برای زیستن و کار کردن با 8.5 متر طول و 6.5 متر عرض شامل یک مخزن سوخت راکت ساترن که بدنه اصلی آزمایشگاه را تشکیل می دهد.ابعاد داخلی آن که استوانه ای است با حدود 2.5 متر قطر و 6.5 متر طول در واقع اتاقی است فاقد تناسبات و ابعاد لازم برای یک فضای (هر چند موقت) کار یا زیستی.امتداد محوری آن به طور کلی فاقد ماند(اینرسی)سکون است و طبیعتآ نیاز زیستی و زندگی انسان را تامین نمی کند.

3-اتاق استراحت:این اتاق شامل یک میز با گرم کننده های الکترونیکی غذا می باشد.پنجره هایی نیز دورتادور اتاق تعبیه شده است که منظره زمین را در زیر پای فضا نوردان نشان می دهد.این پوسته که قسمتی از کارگاه فضایی می باشد به جز مبنای سنجش فضا (که الگوی ناقصی است از نمونه های آن در زمین )بیشتر شرایط یک فضای مناسب.
اسکای لب 2 که پس از سقوط اسکای لب جایگزین آن شد طراحی به مراتب بهتر و مناسبتری را داراست.

 

 

 

با این همه در این ایستگاه نیز امتداد محوری به شدت به ماند در فضای معماری(که لازمه یک محدوده اقامتی است)لطمه وارد می کند و علت آن به احتمال قوی نحوه عمل و نصب آن (توسط فضاپیمای سری شاتل)می باشد.

 

 

 

اسپیس لبدر اکتبر 1985 ایستگاه تحقیقی اسپیس لب متعلق به سازمان فضایی اروپا توسط شاتل امریکایی کلمبیا در مدار نصب شد.
بطور کلی مدارگرد اسپیس لب از قسمتهای زیر تشکیل شده است:
1-آزمایشگاه چند منظوره(فضای کار) 2-واحد تلسکوپ 3-قسمت وسایل اندازه گیری 4-مدول پرواز و کنترل 5-تونل ورودی خدمه 6-فضای اقامت و استراحت

 

این ایستگاه یک مدل بسیار خام اما فکر شده از نمونه مناسب برای زندگی انسان در شرایط بیوزنی می باشد.در این نمونه با وجود محدودیت شدید فضا،نحوه مرتبط کردن و تناسبات آن مطلوب به نظر می رسد. متاسفانه اطلاعات زیادی درباره این ایستگاه در دسترس نیست.

ایستگاه فضایی میرکه در فوریه 1986 در مدار نصب شده و از آن زمان به صورت مستمر استفاده شده است بهترین نمونه موجود برای زندگی و کار انسان در شرایط بیوزنی و شناخته شده ترین ایستگاه در نوع خود است. این نمونه مهمترین ایستگاه تحقیقاتی روسی است و بارها توسط مدولهای الحاقی مختلف گسترش داده شده است.
بعد از فروپاشی شوروی این ایستگاه به کرات توسط خدمه امریکایی مورد استفاده قرار گرفته است.
قسمتهای مختلف واحد اصلی میر عبارتند از:
1-هوابند ورود و الحاق 2-واحد کنترل و فرمان 3-فضای اقامت و تسهیلات
4-واحد نیروی محرکه 5-فضای خواب
با اینکه ایستگاه میر نمونه خوبی از فضای قابل زندگی است با این همه همانطور که در مقدمه گفته شد چیزی جز یک اردوگاه موقت برای زندگی نیست.
یک نکته قابل ذکر در تمام این موارد وجود دارد.هیچ کدام از این نمونه ها برای زندگی بلند مدت در شرایط بیوزنی طراحی نشده است بنابراین نمی تواند مبنای درستی برای طراحی یک نمونه درست باشد.

 

 

 


بیوزنی چگونه است؟

 

یوری آلکسیوویچ گاگارین نجارزاده ای از شهر گژانسک در نزدیکی مسکو،نخستین انسانی بود که از محدوده زمین عبور کرد و در دوازدهم آوریل 1961 به ماورای آن سفر کرد.از آن زمان تا کنون حدود 250 تن از ساکنان زمین به فضا رهسپار شده اندو برخی از آنها حتی بر سطح ماده به پیاده روی پرداخته اند.
برخی از این فضا نوردان فضا را فقط شعبه ای از یک آزمایشگاه زمینی می پنداشتند با این تفاوت که در فضا قوه جاذبه وجود ندارد.
اما دیگران دریافتند که ادراک آنها از مختصات فضا و زمان اساسآ دگرگون شده است و در پی تجربه فضا باید روندی جدی از تطبیق روانشناختی را از سر بگذرانند.
سوابق فضانوردان و کیهان نوردان بطور کلی حاکی از احساس خوب و لذت بخش است که ناشی از بیوزنی است.

 

 

 


توصیف بیوزنی توسط فضانوردان

 

شارون مک اولیف اولین معلم فضانورد امریکایی(که در سفینه چلنچر کشته شد)احساس خود را طی تمرینات چنین بیان می کند:بیوزنی غایی ترین عرصه زندگی است.
نورمن تاگارد که در سال 1996 تقریبآدو ماه در عرشه میر به سر برده بودهنگام مشاهده تقرب فضاپیمای آتلانتیس که برای بردن او آمده بود لذت زندگی در شرایط بیوزنی و آشفتگی احساسات خود را با این جمله بیان کرد که:از یک طرف آدم می خواهد به خانه برگردد و از یک طرف دیگر فکر می کند خوب دوست دارم یک کمی دیگر به این کار ادامه بدهم.
نیکلای روکاویچنیکوف فضا نورد روسی درباره بیوزنی چنین می گوید:زندگی در حالت بیوزنی زندگی در حد استقامت انسانی است.این احساس به انسان دست می دهد که به داخل یک ضد جهان پرتاب شده است و از پشت عینک قوانین فیزیک به جهان می نگرد.احساس می کند گویی روی دستهایتان راه می رویدو خون در رگهایتان از حرکت ایستاده است.
شاید این حس ناشی از این باشد که انسان مورد بحث در محیط زمین و تحت تسلط جاذبه جرمی مانند زمین پرورش یافته است و یافته ها و تجربیات او بر این اساس شکل گرفته است.بنابراین تجربیات حسی جدید بر اساس مفاهیم قبلی ارزیابی شده و برآورد می شود.این نوع برداشت پس از انطباق با شرایط بیوزنی جای خود را به لذت غیر قابل وصفی می دهد که تأثیرات آن در قسمت دیگری ذکر شده است.
آزادی عمل که فضانورد در ایستگاه های فضایی و در محیط جاذبه صفر به دست می آورد اهمیت بسزایی دارد.این آزادی عمل که تمام جنبه های وجودی انسان (جسمی،حسی،ذهنی و...)را شامل می شود.تأثیر خود را بر روی ساکنان محیط بیوزن با شدت ادامه داده و در بر می گیرد.بطوری که اکثر فضانوردان پس از زندگی در بیوزنی از بسیاری جهات ذگرگون می شوند.

 

 

 


روانشناسی بیوزنی

 

بسیاری از فضانوردان خطای حس مکانی را زمانی که پشتشان به سقف و سرشان رو به پایین است تجربه کرده اند.نخستین تجربه بیوزنی همواره نا مطبوع است اما پس از چند روز از شدت روند انطباق پذیری کاسته میشود. اما این روند متوقف نمی گردد.هر چه بیشتر در وضعیت بیوزنی باقی بمانید بیشتر به آن عادت می کنید تا اینکه سر انجام بیوزنی را حضم کرده و کاملآاحساس راحتی می کنید.بحث عادت در روانشناسی نکته مهمی است و باید به آن توجه شود.
فعالیتهایی که به محدوده عادت می پیوندد در مجموعه پاسخها و واکنشهای غیر ارادی قرار می گیرد و این خود قسمتی از روند انطباق پذیری است .
در محیط بیوزنی قسمتی از خواص به علت عدم استقرار کافی برای انسان با محدودیت مواجه است(برای بر طرف کردن این ایراد می توان راه حل معماری ارائه کرد که در قسمتهای دیگر درباره آن سخن خواهیم گفت).
در واقع در جاذبه صفر هیچ یک از اندامهای حسی بجز چشمها اطلاعات کامل درباره وضع بدن در فضا به مغز نمی فرستد. علت آن روشن است زیرا گیرنده هایی که می شناسیم فقط تحت تاثیر عوامل زمینی ساخته شده اند مگر چشمها که تحت تاثیر عوامل کیهانی پدید آمده اند.چرا که این چشمها هستند که بینش سه بعدی را به مغز ارسال کرده و از آن درستی تحلیل این داده ها انتظار می رود. تحلیلی که بر اثر تجربیات قبلی بهتر انجام خواهد شد و کمتر دچار اشتباه میشود.
در واقع بینش دو بعدی انسان نسبت به جهان پیرامون که عمدتآ چهار جهت اصلی (جلو،عقب،چپ و راست یا شمال،جنوب،شرق و غرب)را در بر می گیرد به یک بینش کاملآ سه بعدی تبدیل می گردد که شش جهت اصلی (بالای سر،پایین سر،جلو،عقب،چپ وراست)را شامل گشته آن را با موقعیت انسان در محیط سنجیده و ذهن را کاملآ با ابعاد و زوایای مختلف و شش جهتی اشیا و فضاها منطبق می کند (نگاه کنید به عمق عجیبی که طراحی فضانورد روسی ولادیمیردژانیبکوف از درون ایستگاه مداری سالیوات 7 دارد و مقایسه آن با اکثر طراحی ها و نقاشی هایی که در آنها سعی بسیاری در ایجاد عمق و بعد سوم شده است در صورتی که این طراح آماتور آن را به سادگی به دست آورده است.نورمن کوپر فضانورد آمریکایی نیز به هنگام آغاز بی و

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بی وزنی