فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله شش سیگما

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله شش سیگما دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

داستان موفقیت آمیز شش سیگما
احتمالاً چیزهایی در رابطه با آموزش کمربند سپاهان در سازمانتان شنیده اید . ممکن است ابتدا این سؤال برای شما مطرح گردد که «هنرهای رزمی چه ارتباطی با شغل من دارد؟ ممکن است در ابتدا گیج شدید و از خودتان بپرسید که «این عبارتها چه معنایی دارند؟»
چند هفته بعد ، همه افراد بخش شما به جلسه مهمی دعوت می شوند ، پس از نمایش یکسری اسلاید و تصویر ، مدیر سازمان با اشاره به موفقیت جنرال الکتریک و موتورولا ، در خصوص یکی از رقبای بزرگ سازمان سخن می گوید ، در ادامه وی به بیان مثالهایی در خصوص شش سیگما و اینکه چگونه می تواند باعث صرفه جویی مالی و رضایت و خوشنودی مشتریان شود ، می پردازد و سپس یکی از سخنرانان می گوید : «اگر سطح فرآیند از سه سیگما به چهار سیگما تغییر کند ، می توان بخ یک صرفه جویی ، معادل صد میلیون دلار دست یافت» .
دقیقاً شش سیگما چیست ؟
شش سیگما روشی هوشمندانه و عاقلانه جهت مدیریت فعالیت های تجاری یک سازمان و یا یک بخش است . در شش سیگما اولین اصل توجه به مشتری می باشد .
سه هدف اصلی از بکارگیری شش سیگما عبارتند از :
• افزایش رضایت مشتری
• کاهش زمان انجام فعالیت ها
• کاهش تعداد نقص ها
اگر چه شش سیگما فرآیندهای یک سازمان را اندازه گیری و تحلیل می کند ، ولی تنها یک برنامه کیفیت نیست ، بلکه برنامه ای برای فعالیتهای تجاری یک سازمان است . رسیدن به هدف شش سیگما به چیزی بیشتر از بهبودهای کوچک و افزایش سود نیاز دارد ، این رویکرد ، به کسب موفقیت های همه جانبه در سازمان نیازمند است .
چه چیز جدیدی در شش سیگما وجود دارد ؟
در سال های 1980، مدیریت کیفیت جامع (TQM) ، بسیار عمومیت داشت . مدیریت کیفیت جامع نیز رویکردی برای بهبود بود ، اما سرانجام در بسیاری از شرکت ها ، به طور آهسته و بی سر و صدا به دست فراموشی سپرده شد .
سه ویژگی عمده زیر شش سیگما را از دیگر برنامه های گذشته کیفیت مجزا می سازد :
1- شش سیگما مشتری گراست و اغلب بطور آشکارا سعی در حفظ رضایت مشتریان خارجی دارد و همواره به سوی این بهبود حرکت می کند . (منظور از مشتریان خارجی ، مشتریانی هستند که محصولات و خدمات سازمان را خریداری می کنند.)
2- پروژه های شش سیگما باعث گسترش سرمایه بالایی می شوند .
3- در واقع شش سیگما باعث تغییر عملکرد مدیریت می شود . شش سیگما چیزی بیش از پروژه های بهبود است .
شش سیگما باعث ایجاد مزایای بسیاری می گردد ، اما رسیدن به این مزایا نیازمند کار تیمی در تمام سطوح سازمان است .

 

 

 

 

 


فصل دوم

منظور از شش سیگما چیست ؟
می توان به سؤال «شش سیگما چیست؟» به روش های مختلفی پاسخ داد .
1- مقیاس و معیاری آماری برای نشان دادن کارایی یک فرآیند یا محصول
2- هدفی جهت رسیدن به سطح عالی و کاملی از بهبود .
3- سیستمی مدیریتی به جهت رسیدن به جدیدترین شکل رهبری در سازمان و دستیابی به کلاس جهانی .
شش سیگما به عنوان مقیاس و معیاری آماری
« » یکی از حروف یونانی است که در علم آمار به معنای انحراف معیار است . انحراف معیار ، شاخص آماری جهت پی بردن به انحراف موجود در مجموعه ای از داده ها ، دسته ای از اقلام و یا یک فرآیند است .
سطح سیگما به منظور کمک به موارد زیر محاسبه می گردد :
1- بر روی معیارهایی که از دید مشتری سازمان مهم است تمرکز کنید . بسیاری از معیارها از قبیل ؛ ساعات کار ، و حجم فروش ، یعنی همان معیارهای مرسوم که اغلب سازمانها و شرکتها از آنها استفاده می کنند ، عمدتاً به آنچه که مشتری نسبت به آن توجه و اهمیت نشان می دهد ، مربوط نمی شوند .
2- روشی یکسان جهت مقایسه و اندازه گیری فرآیندهای متفاوت ارائه می دهد .
اولین قدم در محاسبه سیگما و یا درک مفهوم و اهمیت آن ، تشخیص انتظارات مشتریان است . در واژه نامه شش سیگما به نیازها و انتظارات مشتری ، CTQ (مشخصه بحرانی برای کیفیت) گفته می شود .
معیار سیگما کمک می کند تا بتوان به مطلوب و یا نامطلوب بودن عملکرد یک فرآیند پی برد و روش مشترک و یکسانی جهت درک وضعیت فرآیندها ، ارائه نمود . از معیار سیگما به منظور ارزیابی عملکرد یک فرآیند و ایجاد زبان مشترکی برای بیان این معیار استفاده می شود .
شش سیگما به عنوان یک هدف
هنگامی که سازمانی نیازهای مهم مشتریان را نادیده می گیرد و نسبت به آنها بی اهمیت است ، در واقع این امر باعث پیدایش عیوب ، شکایات و افزایش هزینه می گردد . افزایش تعداد عیوب یعنی افزایش هزینه اصلاح و دوباره کاری آنها ، بعلاوه افزایش مقدار معیوب باعث خطر از دست دادن مشتریان نیز می گردد . مسلماً همه سازمانها به دنبال اجتناب از عیوب و نتایج ناشی از آن ، که همان افزایش هزینه ها و کاهش رضایت مشتری است ، می باشند .

 

 

 

جدول 1-2-مقادیر سطح سیگما
سطح سیگما تعداد عیوب در هر یک میلیون فرصت
6 4/3
5 233
4 6210
3 66807
2 308537
1 690000

 

هدف شش سیگما کمک به افراد و فرآیندها جهت تولید محصولات و ارائه خدمات بدون عیب و نقص است . در اینجا نقص صفر مورد نظر نیست . در شش سیگما فرض می شود که همیشه پتانسیل ایجاد عیوب وجود دارد . این جمله در مورد بهترین فرآیندها و بهترین محصولات تولید شده نیز صادق است ، اما در سطح عملکرد 9997/99% ، شش سیگما هدف را برای عملکرد به گونه ای تعیین می کند که در بسیاری از فرآیندها و محصولات ، تقریباً عیب و نقصی وجود نخواهد داشت .
زمانی که یک شرکت پرچک شش سیگما را بلند می کند ، بدین معنا است که آنها می خواهند تا حد امکان ، فعالیت های مرتبط با مشتری و محصولات خود را به سطح شش سیگما برسانند از آنجائی که 4/3 نقص در میلیون ، یک هدف چالش برانگیز محسوب می شود ، لذا ممکن است در ابتدا هدف کوچکتری در نظر گرفته شود ، مثلاً رسیدن از سطح دو سیگما به سه سیگما ، البته این هدف نیز ، هدف کم و پائینی نیست ، چرا که به معنی کاهش عیوب از تعداد بیش از 300000 نقص در یک میلیون فرصت به کمتر از 70000 نقص در یک میلیون فرصت است .
شش سیگما به عنوان سیستم مدیریت
تفاوت مهم بین شش سیگما و دیگر برنامه های به ظاهر مشابه که طی سالیان قبل مورد استفاده قرار می گرفته اند ، مربوط به میزان نقش مدیریت در پایش منظم نتایج هر یک از برنامه ها است . هنگامی که جک ولش ، شش سیگما را در جنرال الکتریک مطرح نمود عنوان کرد که 40 درصد از پاداش سالانه مدیران ارشد بر اساس میزان مشارکت و موفقیت آنها در اجرای شش سیگما پرداخت خواهد شد .
انجام این کار باعث گردید تا مدیران توجه بیشتری را در واحدهای خود به شش سیگما معطوف سازند . برنامه های آموزشی در جنرال الکتریک به عنوان یک عامل بسیار مهم مورد توجه قرار گرفتند و هزاران تیم آموزش دیدند . در همان زمان مدیران نیز در دوره های آموزشی شش سیگما که چند روز و گاهی اوقات چند هفته به طول می انجامید ، شرکت کردند .
اما آموزش تنها بخشی از یک سیستم مدیریت است ، یک سیستم مدیریت ، شامل مسئولیت پذیری در قبال نتایج و ارزیابی جهت اطمینان از حصول نتایج می باشد .
به عنوان مثال هتل های استاروود که مجموعه ای از هتل های بی نظیر ، وستین ، شرایتون و چندین هتل لوکس دیگر است ، نشان از ترکیب و ادغام شش سیگما در مدیریت دارد . در استاروود ، که به عنوان اولین به کار گیرنده برنامه شش سیگما در صنعت مهمانپذیری شناخته شده است ، مدیران همه سطوح ، مسوولیت پاسخگویی به معیارهای زیر را دارند :
• رضایت مشتری
• کارآیی فرآیندهای کلیدی
• معیارهای کارت امتیازی در رابطه با چگونگی فعالیت و عملکرد سازمان
• گزارشات سود و زیان
• رفتار کارکنان
مدیران در جلسات معمول ، وضعیت معیارهای کلیدی را مورد بازنگری قرار می دهند و در معیارهایی که وضعیت نامناسبی دارند پروژه های جدید شش سیگما را تعریف می کنند .
شش سیگما به عنوان یک سیستم مدیریت ، اگر چه با نقش حیاتی مدیران ارشد شکل می گیرد ، ولی متعلق به آنها نیست و یا اگر چه در شش سیگما حضور و حمایت مدیران میانی بسیار مهم و پر اهمیت است ولی شش سیگما توسط آنها نیست که هدایت می شود .
به اختصار ، شش سیگما سیستمی است که رهبری توانمند و مشارکت کارکنان را با یکدیگر ترکیب می کند .
شش مطلب درباره شش سیگما
نکته اول : تمرکز واقعی و حقیقی به روی مشتری
نکته دوم : مدیریت مبتنی بر حقایق و اطلاعات
نکته سوم : فرآیندها جایی هستند که اقدامات وجود دارند
نکته چهارم : مدیریت کنشی
نکته پنجم : مشارکت و همکاری بدون حد و مرز
نکته ششم : حرکت به سوی تعالی / تحمل شکست

 

 

 

 

 


فصل سوم

شش سیگما در سازمان شما
اگر سازمان شما تصمیم به یادگیری شش سیگما گرفته است هیچ مطالب دقیقی در خصوص این که ، این مسیر چگونه خواهد بود ، وجود ندارد . «اما» ممکن است این موضوع باعث تعجب شما شود . «از آنجایی که شش سیگما درباره تعالی و سازگاری صحبت کرده است ، آیا نباید یک مسیر مشخص برای اجرای آن وجود داشته باشد ؟»
بکارگیری شش سیگما : سه مسیر اصلی در اجرای شش سیگما
به شش سیگما به عنوان راهی به سوی آینده ای جدید و بهتر برای سازمانتان ، بیندیشید . این بزرگراه دارای سه مسیر ، یا سه رویکرد است و بطوریکه هر یک راهی متفاوت داشته و شاید شما را به مقصد متفاوتی ببرند .
مسیر اول : دگرگونی سازمان
تجربه نشان می دهد که اغلب مدیران و کارکنان هوشیار ، می توانند احساس کنند که شرکت و سازمان نیاز به پشت سر گذاشتن عادت گذشته و ایجاد دگرگونی دارد . برای آن دسته از سازمان هایی که نیاز و هدف آنها اجرای کامل رویکرد شش سیگما است ، مسیر اول یعنی دگرگونی در سازمان ، رویکرد مناسبی است .
از تیم هایی که در راستای دگرگون سازی سازمان فعالیت می کنند ، اغلب خواسته می شود که به فرآیندهای مهم توجه کرده و پیشنهاداتی را برای تغییر ارائه دهند . این فعالیتها ممکن است شامل بررسی دقیق موارد زیر باشد :
• چگونگی توزیع محصولات شرکت
• اثر بخشی فرآیند فروش
• توسعه محصول جدید
• شکایات مهم مشتریان
• عیوب محصول و مشکلات همیشگی
• سیستم های اطلاعاتی که در فرآیند تصمیم سازی تجاری مهم هستند .
• کاهش هزینه در مقیاس های قابل توجه
مسیر دوم : بهبود استراتژیک
این مسیر بیشترین گزینه ها را در اختیارتان قرار می دهد . در مسیر بهبود استراتژیک تلاش شما می تواند به یک یا دو نیاز بحرانی شازمان محدود شود ، به طوری که تیم ها و آموزش های طرح ریزی شده اصلی ترین فرصت ها و مهمترین ضعف های سازمان را هدف قرار می دهند . سازمان هایی که مسیر بهبود استراتژیک را پیش گرفته عبارتند از : جانسون وجانسون ، سیرز ، امریکن اکسپرس و سان میکرو سیستم .

مسیر سوم : حل مسأله
مسیر حل مسئله آهسته ترین راه بهبود از طریق شش سیگما است . این رویکرد مشکلات قدیمی ، یعنی اغلب همان مسائلی را که بهبود ناموفق قبلی بوده اند . هدف قرار می دهد . رویکرد حل مسئله ، مناسب ترین رویکرد برای شرکت هایی است که در صدد استفاده از منافع اجرای شش سیگما بدون ایجاد تغییرات عمده در سازمان می باشند . اگر سازمان شما این رویکرد را پیش گیرد ، با احتمال بسیار ، تنها تعداد کمی از افراد به طور عمده در این تلاش سهیم می گردند . مگر این که این رویکرد به یکی از مسیرهای دیگر متمایل شود .
مزیت این روش تمرکز نمودن بر روی موضوعات مهم و شناسایی علل ریشه ای آنها با استفاده از داده ها و تحلیل های اثر بخش به جای احساسی برخورد کردن است .
کدام صحیح است ؟
رویکرد بهبود استراتژیک می تواند به سازمان کمک کند تا تمرکز خود را روی فرصت هایی با اولویت بالاتر معطوف کند و مدیریت تغییر را به بخش های مورد نظر محدود نماید . ولی در مقابل ممکن است باعث احساس ناخوشایندی در افرادی شود که از فرآیند بهبود کنار گذاشته شده اند . از دیگر مشکلات این روش ، می توان به امکان بروز ناهماهنگی بین بخش هایی که شش سیگما را اجرا می کنند با بخش هایی که درگیر آن نیستند اشاره نمود .
رویکرد حل مسدله از کمترین پیچیدگی برخوردار است و این فرصت را به سازمان می دهد که با نحوه کارکرد شش سیگما آشنا شود . متأسفانه این مسیر به طور فریبنده ای پر مخاطره است و نمی تواند مشکلات بنیادی سازمان را حل کند ، بعلاوه قادر نیست دید جامعی از انجام موفقیت آمیز تغییرات ایجاد نماید . عملکرد این روش مانند خاموش نمودن آتش بدون خارج کردن ماده آتش زا است .
بدون توجه به این که سازمان شما در چه سطحی تلاش خود را آغاز نموده است ، مهم آن که اجرای به درستی انجام پذیرد . شما و همکارانتان باید وظایف جدیدی را که از سیستم شش سیگما پشتیبانی می کند ، درک کرده و آن را برعهده بگیرید .
کمربند سیاه
احتمالاً این مهمترین نقش در شش سیگما است . کمربند سیاه ، فردی است که به طور تمام وقت جهت رسیدگی به فرصت های بهبود و هدایت آنها برای دستیابی به نتایج ، فعالیت می نماید . کمربند سیاه همکارانش را هدایت ، تشویق و مدیریت می کند ، آموزش و تعلیم می دهد و از آنها مراقبت می نماید و تقریباً یک متخصص در بکارگیری ابزارها برای تشخیص مشکلات و حل آنها و یا طراحی فرآیندها و محصولات است .
بدون یک کمربند سیاه قوی و خستگی ناپذیر ، اغلب تیم های شش سیگما اثر بخش و کارا نیستند . کمربند سیاه باید مهارت های بسیاری داشته باشد ، این مهارت ها شامل توانای در حل مسأله ، توانایی جمع آوری و تحلیل اطلاعات ، درک سازمانی ، تجارب رهبری و مربی گری و قدرت اجرایی مناسب می شود .

کمربند سیاه ارشد
در اغلب سازمان ها ، کمربند سیاه ارشد (MBB) معلم ، مربی و یا مشاور کمربند سیاهانی ات که بر روی پروژه های گوناگون فعالیت می نمایند . در اغلب موارد ، کمربند سیاه ارشد یک متخصص واقعی در ابزارهای تحلیلی شش سیگما است . کمربند سیاهان ارشد غالباً از مدارج بالای علمی در زمینه مهندسی ، علوم و یا مدیریت برخوردار می باشند .
در اغلب شرکت ها ، یک MBB نقش نماینده تحول را در سازمان ایفا می کند ، کسی که برای ترویج روش ها و راه حل های شش سیگما تلاش می نماید . همچنین MBB ممکن است نقش مربی شش سیگما را برای کمربند سیاهان یا سایر گروه ها داشته باشد . نهایت این که ، یک MBB ممکن است در پروژه های شش سیگمای مرتبط ، نظیر بررسی نیازهای مشتری یا تعیین معیارهای سنجش برای فرآیندهای کلیدی همکاری کند .
کمربند سبز
یک کمربند سبز فردی است که ، مهارت های شش سیگما را غالباً در سطح کمربند سیاه آموزش دیده است . کمربند سبز یک شغل واقعی در سازمان دارد و به عنوان عضوی از تیم و یا رهبر پاره وقت تیم شش سیگما فعالیت می کند . نقش و وظیفه کمربند سبز این است که مفاهیم و ابزارهای جدید شش سیگما را برای فعالیت های روزانه سازمان به کار گیرد .

حامی یا قهرمان
این عناوین ، عبارت هایی معمول در شش سیگما معمولاً حامی ، یک مجری و یا یک مدیر مهم در سازمان است که از کمربند سیاهان و تیم پروژه حمایت می کند . قهرمان یا حامی اغلب عضوی از شورای رهبری و یا کمیته رهبری شش سیگما در سازمان است .
مسئولیت های قهرمان عبارتند از :
• اطمینان یافتن از این که پروژه ها در راستای آرمان های اصلی سازمان قرار گرفته اند.
• اطلاع رسانی در خصوص پیشرفت پروژه ها برای سایر اعضای تیم رهبری
• فراهم کردن منابع مورد نیاز مانند ؛ زمان ، پول و کمک گرفتن برای تیم از دیگران
• هدایت در بازنگری پروژه ها
• بحث و تبادل نظر در خصوص ناسازگاری ها ، تضادها ، هم پوشانی ها و ایجاد ارتباط با دیگر پروژه های شش سیگما رهبر اجرایی
ممکن است این نقش به نام های دیگری نظیر قائم مقام شش سیگما یا افسر ارشد سیگما نیز نامیده شود . این فرد وظیفه هماهنگی بین کل فعالیت های شش سیگما را برعهده دارد . وی اغلب در سطح قائم مقام سازمان است و مستقیماً به مدیر عامل ، رئیس و یا یکی دیگر از مدیران ارشد گزارش می دهد .
رهبر اجرایی شش سیگما فردی است که سابقاً متخصص بهبود سازمان ، بهبود کیفیت و یا یک مدیر اجرایی ذیصلاح در شرکت بوده است . وی از تجارب بالا ، رهبری قوی و توانایی های اجرایی مناسبی برخوردار است .

 

 

 

 

 

 

 

فصل چهارم

فرآیند حل مسأله تیم شش سیگما
قبلاً با عباراتی همچون CTQ (عوامل بحرانی برای کیفیت) و یا MBB (کمربند سیاه ارشد) آشنا شده ایم . اکنون مهمترین واژه اختصاری در شش سیگما را معرفی می کنیم : DMAIC
برای هم راستا نمودن فعالیت تیم هایی که ذاتاً با یکدیگر متفاوت می باشند ، باید از مدلی مشترک و مناسب استفاده کنیم ، تا این مدل بتواند هم افزایی لازم را درون تیم ها ایجاد نماید . پاسخ به این نیاز در شش سیگما ، فرآیند DMAIC (تعریف کردن ، اندازه گیری کردن ، تحلیل کردن ، بهبود دادن و کنترل کردن) است . این فرآیند مجموعه ای انعطاف پذیر ولی قدرتمند متشکل از 5 گام می باشد که به منظور توسعه و بهبود استفاده می گردد .
چرخه عمر تیم DMAIC
تقریباً چندین مرحله در چرخه تیم های DMAIC وجود دارد .
مرحله اول : تعیین و انتخاب پروژه(ها)
در این گام ، مدیریت فهرستی از پروژه های بالقوه شش سیگما را برسسی کرده و امید بخش ترین پروژه ای که باید توسط تیم مورد بحث و بررسی قرار گیرد را انتخاب می کند .توصیه می کنیم تا رهبران ، پروژه هایی را را انتخاب کنند که مبتنی بر "2M" می باشند ، یعنی : معنی دار و مدیریت پذیر باشند .

مرحله دوم : تشکیل تیم
به همراه تعیین مسأله ، انتخاب تیم و رهبر تیم (کمربند سیاه و یا کمربند سبز) نیز باید مورد توجه قرار گیرد . رهبران زیرک می دانند که حضور افراد در تیم نباید بر اساس فراغت کاری آنها تعیین شود . اگر شما را برای یک تیم انتخاب نموده اند ، به این معناست که شما به عنوان فردی باهوش و پر انرژی شناخته شده اید تا نتوانید یک شرکت کننده واقعی باشید.
مرحله سوم : تهیه منشور پروژه
منشور پروژه ، سند مهمی است که تهیه آن ، راهنمای مستندی را برای اعضای تیم فراهم می نماید ، منشور پروژه مواردی مانند : دلیل تعریف پروژه ، هدف ، طرح ریزی اولیه پروژه .
مرحله چهارم : آموزش تیم
آموزش دارای اهمیت بالایی در شش سیگما است . البته برخی معتقدند که واژه «آموزش» برای فراگیری شش سیگما مناسب نیست ، چرا که بسیاری از اوقات «کلاس» صرف انجام کارهای عملی و آموختن آن به کمربند سیاه ها و یا سایر اعضای تیم می گردد . در آموزش شش سیگما ، تأکید بر یادگیری توام ابزارها و فرآیند DMAIC است .
مرحله پنجم : انجام DMAIC و بکارگیری راه حل ها
تقریباً همه تیم های DMAIC مسئول به کارگیری راه حل های خودشان هستند ، و نباید اجرا را به گروه دیگری منتقل نمایند .
مرحله ششم : انتقال راه حل
سرانجام تیم DMAIC منحل خواهد شد و اعضاء یا به کارهای عادیشان باز می گردند و یا به پروژه بعدی انتقال خواهند یافت . با توجه به این که اغلب آنها در زمینه هایی کار می کنند که از راه حل هایشان تأثیر می پذیرند ، فعالیت های آتی آنها نیز به مدیریت در انتخاب راه حل ها و کسب اطمینان از اثربخش بودن مسأله حل شده کمک می نماید .
مدل حل مسأله DMAIC
ممکن است بپرسید چه چیزی DMAIC را متفاوت و یا برتر از سایر تکنیک های حل مسأله نموده است . DMAIC به عنوان مجموعه ای از حروف یا مراحل ، فراتر از سایر تکنیک ها نیست . آنچه آن را متمایز می کند ، فعالیتهایی است که شما در هنگام طی مسیر در طول DMAIC انجام می دهید به آن می رسید .
مهمترین تفاوت ها و یا مزایای DMAIC هفت مزیت در زیر می باشد :
1- اندازه گیری مسأله
2- تمرکز بر روی مشتری
3- صحه گذاری علل ریشه ای
4- شکستن عادات گذشته
5- مدیریت ریسک ها
6- اندازه گیری نتایج
7- حفظ تغییرات
گام اول : تعریف مسأله
گام اول شرایط اجرای پروژه را مهیا می سازد و غالباً تیم را با چالش بزرگی مواجه می سازد . در این مرحله تیم باید به سؤالاتی پاسخ دهد . ما روی چه موضوعی کار می کنیم ؟ علت انتخاب این مسأله بخصوص چیست ؟ مشتری کیست ؟ نیازهای مشتری چیست ؟ چگونه این کار را انجام می دهیم ؟ منافع حاصل از بهبود کدامند ؟ با پاسخ دادن به این سؤالات منشور پروژه شکل می گیرد .
منشور پروژه از سازمانی به سازمان دیگر تفاوت می کند ، اما معمولاً موارد زیر را شامل می گردد .
• عواید سازمانی
• مسأله / بیان اهداف و فرصت
• فرضیات / محدودیت ها
• محدوده
• افراد و مسئولیت ها
• برنامه اولیه
گام دوم : اندازه گیری کردن
پی گیری منطقی مرحله تعریف ، انجام فاز اندازه گیری است ، بعلاوه این مرحله پلی برای گام بعدی ، یعنی تجزیه و تحلیل کردن است .
1- جمع آوری اطلاعات جهت معتبر ساختن و کمی کرد مسأله / فرصت
2- کشف حقایق و داده هایی که سرنخ علل اصلی مسأله می باشند .
تیم های شش سیگما سازمان را از منظر فرآیندگرایی مورد توجه قرار می دهند و آن اساس در خصوص معیازهایی که می بایست اندازه گیری شوند تصمیم می گیرند .
تقریباً همیشه ، اولین اولویت تیم DMAIC معیارهای خروجی است که به بهترین نحو مسائل کنونی را کمی می کنند . این معیارهای اصلی ، اطلاعاتی هستند که جهت تکمیل منشور پروژه استفاده می شوند .
گام سوم : تجزیه و تحلیل
در این مرحله تیم DMAIC وارد جزئیات می شود و درک خود را از فرآیند و مسأله افزایش می دهد . اگر همه چیز مطابق نظر شما پیش رود علت اصلی مشکل مشخص خواهد شد . هدف اصلی تیم در مرحله تجزیه و تحلیل ، یافتن علل ریشه ای است .
برخی از انواع علت ها که باید بررسی و کشف شوند ، عبارتند از :
- روش ها
- ماشین ها
- مواد
- معیارها
- عوامل خارجی
- افراد
گام چهارم : بهبود
این گام که گام راه حل و اقدام نیز نامیده می شود ، جایی است که بسیاری از افراد وسوسه می شوند تا از ابتدای پروژه به سراغ این مرحله بیایند . در واقع ، عادت شروع به حل مسأله بدون درک آن ، آنقدر قوی است که ادامه مسیر به صورت هدفمند و بر اساس فرایند DMAIC برای تیم بسیار دشوار می گردد .
زمانی که چندین راه حل بالقوه پیشنهاد شده است ، مجدداً تیم نیاز به تحلیل دارد . راه حل نهایی و یا مجموعه ای از تغییرات باید همواره توسط حامی و اغلب توسط تیم راهبری تأیید شوند . اکنون لازم است راه حل بهبود ، انتخاب شده و اجرا شود . برخی از سازمان ها یک Iی دیگر به معنی «اجرا» نیز به مراحل موجود افزوده اند و آن را DMAIC می نامند . منظور از اجرا ، فقط «انجام دادن راه حل» نیست ، راه حل های DMAIC باید به دقت آزمایش و مدیریت شوند .
گام پنجم : کنترل
یکی از همکاران ما ، سازمان ها و فرآیندهایشان را به کش های لاستیکی تشبیه می کند . شما می توانید بدون تلاش زیاد ، شکل آنها را به انواع و اشکال جدید و جذاب تغییر بدهید . اما به محض این که آنها را به حال خود واگذار می کنید ، ناگهان در می روند و به شکل قبلی خود باز می گردند ! جلوگیری از بازگشتن به سوی عادات و فرآیندهای گذشته ، هدف اصلی مرحله کنترل است .
فعالیت های مرحله کنترل که توسط کمربند سیاهان و تیم های DMAIC انجام می شود عبارتند از :
• توسعه یک فرآیند پایش جهت پیگیری تغییرات اعمال شده
• ایجاد یک طرح پاسخ برای حل مسائلی که ممکن است پیش آیند .
• کمک به متمرکز کردن توجه مدیریت بروی چنند مشخصه بحرانی ، که در خصوص نتایج پروژه (Y) و معیارهای کلیدی فرآیند (X) ها مؤثر بوده اند .
از دید کارکنان ، لازم است تا تیم :
• گزارش پروژه را به صورت مناسبی ارائه نمایند .
• مسوولیت پروژه را به افرادی که به صورت روزمره کار انجام می دهند ، انتقال دهند.
• از پشتیبانی مدیریت در خصوص اهداف بلند مدت پروژه اطمینان یابند .

 

 

 

 

 


فصل پنجم

راهنمایی برای موفقیت شش سیگما
یکی از اصولی که در شش سیگما به آن اعتقاد داریم این است که کارکنان نزدیک به فرآیند بهترین افرادی هستند که می توانند برای بهبود آن کار تجهیز شوند . شش سیگما بر شما ، به عنوان یکی از کارکنان سازمان ، تأثیراتی خواهد داشت ، در این فصل علاوه بر بررسی برخی از این تأثیرات ، فرصتها و چالشهایی که ممکن است با آن مواجه شوید نیز پرداخته می شود .
اداره کردن تغییرات شش سیگما
تجربه ورود به گردباد تغییرات سازمانی می تواند الهام بخش نیز باشد ، اما گاهی اوقات باعث ایجاد ترس هم می شود هنگامی که رهبران سازمان متعهدانه تلاش هایی را در جهت توسعه شش سیگما به انجام می رسانند ، باز هم امکان دارد تا بسیاری از سؤالات بدون پاسخ باقی بمانند . معمولاً هدف از پاسخ ندادن به این گونه از سئوالات ، نگهداشتن افراد در تاریکی نیست .
1- رهبران به تنهایی قادر به پیش بینی تمام سؤالات ، و در نتیجه پاسخ به سؤالاتی نظیر «این کار چه تأثیری بر من خواهد داشت» نیستند .
2- استفاده از شش سیگما ، تلاشی روزمره و مرحله به مرحله نیست ، بلکه تجربه ای توام با یادگیری است که به تدریج رشد می کند .
می توانیم در خصوص این که چه چیزی رخ خواهد داد و چگونه آن را پاسخ دهید ، به نکاتی اشاره کنیم .
مبحث اول : دعوت به پیوستن در تیم شش سیگما
این موضوع چه معنایی دارد ؟
کمربند سیاهان شش سیگما و حامیان پروژه می دانند که دعوت کردن از هر کسی برای حضور در تیم ، کار مناسبی نیست ، بنابراین به دنبال افرادی هستند که استعداد و آگاهی لازم را داشته باشند .
چگونه موفق شویم ؟
اغلب ، فراخوان پیوستن به تیم شش سیگما یکی از آن پیشنهاداتی است که نمی توان آن را نپذیرفت . به طور کلی ، اگر تیم قرار باشد بر روی یک پروژه مرتبط با کار شما فعالیت کند آنگاه توصیه های شما نیز می تواند سازنده باشد .
برخی از مهمترین عوامل موفقیت عبارتند از :
• یک قهرمان متعهد
• زمان موجود
• نفوذ یا کنترل
• هماهنگی با دیگر تلاش ها
• پاسخگویی
اینها تنها بخشی از مهمترین مواردی هستند که می توانند مورد توجه قرار گیرند .
مبحث دوم : شرکت در آموزش های شش سیگما
این موضوع چه معنایی دارد ؟
دوره های آموزش شش سیگما می توانند طولانی باشند ، مثلاً از 4 تا 5 هفته . همچنین ابزارها و مهارت هایی که فرا می گیرید فوق العاده هستند و علاوه بر کاربرد در تیم DMAIC ، می توانند برای مشارکت در فعالیتهای روزمره سازمان نیز بسیار مفید باشند .
چگونه موفق شویم ؟
در صورتی که دوره های آموزشی کیفیت را گذرانده باشید یا در پروژه های بهبود فرآیند درگیر بوده اید ، ممکن است احساس کنید که این دوره آموزشی ، تکراری ، اضافی و یا همان مطالب گذشته است اما پس از آغاز دوره مطمئناً متوجه خواهید شد که مطالب و نکات ظریف زیادی وجود دارند که برای یادگیری مطرح می گردند و همین مطالب هستند که باعث موفقیت پروژه های شش سیگما می شوند .
برخی از موارد مرتبط با دوره آموزشی DMAIC عبارتند از :
• کوتاه بودن زمان
• تسلط بر آمار
به طور کلی با وجود کار بسیار و دشواریهای بسیاری که دوره های آموزشی شش سیگما دارند ، اغلب افراد از این دوره ها لذت برده و به این دوره ها به هنوان عامل مؤثر در پیشرفتشان می نگرند .
مبحث سوم : تشکیل تیم DMAIC برای بهبود فرآیند کاری شما
این موضوع چه معنایی دارد ؟
قطعاً به این معنا نیست که بیش از 60 دقیقه توسعه تیمی مورد سؤال و جواب قرار بگیرید ، بلکه تأییدی است مثبت به وجود موقعیت های بهبود در واحد شما . در فرآیند DMAIC تأکید بر چرایی مسأله می باشد ، نه این که چه کسی باعث آن شده است .
چگونه موفق شویم ؟
اولاً ، بدانیم که تیم شش سیگما دشمن شما نیست . اگر فرآیندهای کاری شما برای مدیریت آنقدر مهم است که اقدام به تشکیل یک تیم کند ، حتماً اهمیت این فرآیندها بقدری است که اقدام به بهبود را نیز به همراه آورد . همراهی با دیگران در همان مراحل اولیه ، باعث افزایش شانس شما ، در مؤثر بودن نقشتان می گردد .
مبحث چهارم : همکاری برای جمع آوری داده ها
این موضوع چه معنای دارد ؟
پس از این که آموختید پروژه DMAIC ، تمرکزش روی موضوعات کاری شما است ، معمولاً از شما خواسته می شود تا در جمع آوری داده ها مشارکت نمائید .
چگونه موفق می شویم ؟
اگر چه ممکن است اندازه گیری بحث برانگیز باشد ، اما عموماً دشوار و سخت نیست . غالباً تیم های DMAIC برای جمع آوری ساده و آسان اطلاعات ، تشویق و ترغیب می شوند . شما با رعایت موارد زیر می توانید فعالیتهای تیم را در این گام ، مؤثرتر نمایید .
• داده ها را به درستی ثبت کنیم .
• در جمع آوری اطلاعات ، سازگاری و ثبات داده ها را مد نظر قرار دهید .
• سؤالات خود را مطرح کنید .
• پیشنهاداتتان را ارائه کنید .
مبحث پنجم : همکاری در اجرای راه حل فرآیند
این موضوع چه معنایی دارد ؟
خوب ، قرار است یکسری تغییرات صورت پذیرد ، شما هم می توانید در بکارگیری این تغییرات کمک نموده و یا از حل مسأله فرار کنید . شما باید تصمیم بگیرید و یکی از راه حل ها را انتخاب نمایید .
چگونه موفق شویم ؟
انتخاب یک موقعیت انفعالی توسط شما باعث می شود تیم به عنوان فردی غیر فعال به شما بنگرند . با این کار تجربه و آموزش با ارزشی به دست خواهید آورد و نیز به عنوان یکی از پیشگامان معرفی خواهید شد . یک رهبر باشید و نه فقط یک تمام کننده و یا نجات یافته شش سیگما .
بهبود مهارت های شغلی شما به واسطه شش سیگما
تا اینجا به طور مستقیم عنوان نکردیم که شش سیگما برای شما چه فوایدی دارد . این بدین معنا نیست که نمی توان به شما اطمینان کرد که تا در خصوص شش سیگما نهایت سعی خود را به کار بندید . علاوه بر مطالبی که در شش سیگما به شما ارائه می شود ، مزایای دیگری نیز وجود دارد . این مزایا را به طور خلاصه 3E می نامیم .
تجربه
به عنوان یک عضو تیم ، مجموعه ای از ابزارهای قدرتمند و مهم جهت بهبود یا طراحی مجدد فرآیند ، را خواهید آموخت . بر فرآیند DMAIC که اکنون به عنوان یک استاندارد صنعتی جدید برای حل مسأله مطرح است تسلط خواهید یافت و این توانایی را به دست خواهید آورد که نتایج واقعی ناشی از پروژه ها خودتان را نشان دهید .
توانایی انجام کارها و تعداد دستاوردهای شما حاکی از اشتیاق رسیدن به اهداف تجاری است . بدون توجه به سابقه و تجارب تخصصی تان اعم از : فنی ، عملیاتی ، فروش و یا منابع انسانی ، تجربه شش سیگما نگرش مدیریتی جامعی را در اختیار شما قرار خواهد داد که در ادامه حرفه شما ، بسیار گرانبها خواهد بود .
ارائه توانمندی ها
تعداد روش هایی که در مقایسه با حضور در یک پروژه شش سیگما می تواند منجر به کسب بهتر و سریع تر تجربه گردد محدود است . در حقیقت شش سیگما راهی را به منظور آزمایش پتانسیل افراد در همه سطوح سازمان ، به رهبران سازمان نشان می دهد .
هیجان
جذابیت و سرگرمی در شش سیگما بیشتر از سایر موفقیت های کارهای گذشته به چشم می خورد . شش سیگما باعث می شود تا درگیر در موضوعات واقعی شوید و توانایی های شما را در انجام کارها . درک کار گروهی و ایجاد تغییرات افزایش می دهد .
آگاهی
چهارمین E ؟ بله ، ممکن است کمی بعید باشد ، ولی غیر ممکن نیست . در شش سیگما می آموزیم که به جای توجه به برداشت های اولیه باید واقعیات را مورد توجه قرار دهیم . نهایتاً برخی از افراد در می یابند که این نوع نگرش به مشتری ، فرآیند و اطلاعات ، تفاوتی را در نوع نگرش آنها به دنیا و تعریف نمودن مسائل آن ایجاد نموده است .

 

 

 

فصل ششم

نگاهی به جعبه ابزار شش سیگما
هر تکنیکی که به فهم ، مدیریت و بهبود بهتر یک سازمان یا یک فرآیند کمک کند می تواند به عنوان یکی از ابزارهای شش سیگما معرفی گردد ، اما بعضی از تکنیک ها هستند که به عنوان ابزارهای کلیدی ، در برنامه ریزی و اجرای پروژه های شش سیگما شناخته شده اند . برای سهولت ، این ابزارها را در چهار دسته گروه بندی نموده ایم . اولاً این دسته بندی کامل نیست و ثانیاً بسیاری از ابزارها می توانند در جاهای مختلفی استفاده شوند .
ابزارهای تولید ایده و سازماندهی اطلاعات
طوفان فکری
نقطه شروع بسیاری از ابزارهای شش سیگما ، طوفان فکری یا تکنیک خلق ایده است . هدف اصلی طوفان فکری ، تهیه فهرستی از گزینه ها برای یک فعالیت و یا یک راه حل می باشد ، اغلب فهرستی طولانی از گزینه ها به یک انتخاب نهایی منتج می گردد .
مشکل مربوط به طوفان فکری اینست که همه فکر می کنند ، خیلی خوب این کار را انجام می دهند . واقعیت نشان می دهد که جهت ایجاد خلاقیت واقعی ، لازم است که کار با برنامه و به شکل منظمی انجام پذیرد .

نمودار خویشاوندی
نمودار خویشاوندی ، روشی برای گروه بندی ایده ها و یا گزینه ها است . این نمودار معمولاً پس از طوفان فکری و جهت کمک در ترکیب و ارزیابی ایده ها ، به کار می رود .
رأی گیری گروهی
تیم ها از رأی گیری گروهی جهت کاهش دادن فهرست ایده ها یا گزینه ها ، استفاده می کنند . این تکنیک بسیاری از مواقع در ارائه طوفان فکری به کار می رود .
نمودار درختی
نمودار درختی جهت نمایش ارتباط یا سلسله مراتب ایده های منتج از طوفان فکری بر گرفته می شود . همچنین با استفاده از این رویکرد می توانید نیازهای اصلی مشتری همانند ارزش مناسب را به نیازهای مشخص تر ، مانند ؛ هزینه نصب کم ، تعمیرات و نگهداری کم و... مرتبط نماید .

شکل 6-1 : ساختار درختی . روش های مختلف بسیاری جهت استفاده از این ابزار ، وجود دارد .
نقشه کلی فرآیند (نمودار SIPOC) :
SIPOC ، مخفف کلمات : تأمین کننده . ورودی ، فرآیند ، خروجی و مشتری است . SIPOC در مرحله تعریف کردن DMAIC ، مورد استفاده قرار می گیرد . اغلب برای مصور کردن فرآیندهای اصلی سازمان سازمان ، SIPOC به تکنیک های دیگر ترجیح داده می شود .
از این نمودار جهت نمایش فعالیت ها و زیر فرآیندهای اصلی به همراه چهارچوبی از فرآیند ، که توسط تأمین کنندگان ، ورودی ها ، خروجی ها و مشتریان مشخص شده است استفاده می گردد . یک نمودار SIPOC به تعریف محدوده و عناصر بحرانی یک فرآیند ، بدون پرداختن به جزئیات بسیار که باعث از بین رفتن مسأله اصلی می شود ، کمک می کند .

شکل 6-2 : نمودار SIPOC برای فرآیند اجاره دادن کالا . البته در این مثال ، نیازمندی ها در هر بخش نیز به کمک مستطیل های خط چین اضافه شده است .

فلوچارت (نقشه فرآیند)
از فلوچارت جهت نمایش جزئیات یک فرآیند ، شامل وظایف و روش ها ، مسیرهای جایگزین ، نقاط تصمیم گیری و حلقه های دوباره کاری ، استفاده می شود . از فلوچارت می توان جهت نمایش نقشه کنونی فرآیند (نحوه اجرای فرآیند در حال حاضر) یا نقشه ایده آل فرآیند (آنگونه که فرآیند باید کار کند) استفاده نمود . نسبت به هدف مورد نظر از ترسیم فلوچارت سطح جزئیات تفاوت خواهد کرد . بسیاری از کمربند سیاهان جهت ترسیم فلوچارت از نرم افزار استفاده می کنند ولی غالباً ترسیم یک فلوچارت با رسم دستی آن آغاز می گردد .

شکل 6-3 : یک فلوچارت یا نقشه فرآیند ساده . اغلب فلوچارت های ترسیم فرآیند از چهار نماد استفاده می کنند : دایره برای شروع و پایان فرآیند ، مستطیل برای تشریح یک فعالیت ، لوزی برای تصمیم یا بازبینی موضوع و پیکان برای مسیر انتقال .

نمودار علت و معلول (استخوان ماهی)
یکی از تکنیک هایی که به طور وسیع مورد استفاده عموم قرار می گیرد ، نمودار علت و معلول است . این نمودار ، نمودار استخوان ماهی یا ایشی کاوا نیز نامیده می شود . علاوه بر داشتن نام های بسیار ، این ابزار توسط ابزارهای متعدی به کار گرفته می شوند . نمودار استخوان ماهی ترسیم شده در شکل 6-4 ، برای بررسی علل بالقوه یا اثر بالقوه یک مسئله توسط طوفان فکری به کار گرفته شده است . توسط این تکنیک علل بالقوه در گروه هایی دسته بندی شده و یا به کمک نمودار خویشاوندی علل مشابه و نزدیک با هم ، در یک گروه گردآوری شده اند . می توان عللی که به علت های دیگر منتهی می گردد را به کمک نمودار درختی نشان داد . ارزش نمودار علت و معلول آن است که ایده های جمع آوری شده را بر مواردی که مشکل از آنها نشأت می گیرد متمرکز می کند و باعث می شود که اعضای تیم تمام علل بالقوه مورد نظر را در قالب دسته های مشخص شده مورد توجه قرار دهند .
نمودار علت و معلول علت اصلی مسأله را مشخص نمی کند ولی در عوض کمک می کند تا حدس ها و فرضیه ها به صورت منطقی تری شکل گیرند و بدینوسیله اندازه گیری و تحلیل های ریشه ای بیشتری بر آن موارد انجام شود .

 



شکل 6-4 : نمودار علت و معلول یا استخوان ماهی . طبقه بندی علت ها (که اغلب استخوانهای اصلی نامیده می شوند) متناسب با مسأله تعریف می گردند .
ابزارهای جمع آوری اطلاعات
نمونه گیری
اندازه گیری تمام متغیرهای مرتبط با فرآیند ممکن است پر هزینه و غیر منطقی باشد . خوشبختانه به کمک نمونه گیری می توان تعداد نسبتاً کمی از اقلام را انتخاب و نتایج حاصل را به کل اقلام تعمیم داد .
تعاریف عملیاتی
اگر شمارش و گروه بندی اقلام توسط افراد به طور یکسان انجام نشود آنگاه اندازه گیری بی معنا خواهد بود . یک تعریف عملیاتی عبارت از توصیفی شفاف ، کامل و قابل درک از نحوه تفسیر داده ها یا رخدادها در فرآیند است که امکان جمع آوری داده ها را به طور یکسان و سازگار فراهم می سازد .
روش های ندای مشتری (VOC)
از آنجائیکه مشتریان ، به عنوان مرکز اغلب فعالیت ها و اهداف شش سیگما تلقی می شوند ، مجموعه وسیعی از تکنیک ها جهت جمع آوری و ارزیابی نظریات مشتری خارجی ، اولویت بندی نیازها و تهیه بازخوردهای مرتبط با مشتری بکار برده می شوند .
برگه های کنترل و صفحه گسترده ها
برگه های کنترل فرم هایی هستند که جهت جمع آوری و سازماندهی اطلاعات ، مورد استفاده قرار می گیرند . برگه های کنترلی می توانند از جداول و بررسی های ساده تا دیاگرام هایی که محل های وقوع نقایص و اشتباهات را مشخص می کنند ، متفاوت باشند .
برای جمع آوری و سازماندهی اطلاعات ثبت شده در برگه های کنترلی ، از صفحه گسترده ها استفاده می گردد ، در صورتی که بدرستی طراحی گردند استفاده از اطلاعات را بسیار ساده می نمایند . شکل 5-6 یک صفحه گسترده را به همراه اطلاعات گرفته شده از اقلام صورت غذای جدید بیماران یک بیمارستان نشان می دهد .

 

اقلام صورت غذا مقدار سفارش شده مقدار مصرف شده درصد مصرف
لوبیا 477 387 13/81%
نان سیر 255 12 41/4%
مرغ سوخاری 669 624 27/93%
بستنی فصلی 1121 1118 73/99%
هات داگ 235 124 77/52%
غذای اسپانیایی 112 21 75/18%
سوپ پیاز 23 0 00/0%
کباب گوساله 611 544 03/89%
مجموع 3503 2830 79/80%

 

شکل 5-6 : نمونه ای ساده از یک صفحه گسترده . ممکن است یک صفحه گسترده برای نمایش اطلاعات جامع تر ، کمی پیچیده تر نیز طراحی شود .
تحلیل سیستم اندازه گیری
این عبارت مجموعه وسیعی را دربر می گیرد ، به طوری که شامل روش های بسیاری است که جهت کسب اطمینان از صحت و اعتبار اندازه ها به کار گرفته می شود .
ابزارهای تحلیل داده ها و فرآیند
تحلیل جریان فرآیند
شما یا تیم DMAIC می توانید به همراه نقشه یا فلوچارتی از یک فرآیند مهم ، شروع به بررسی دقیق فرآیند نموده ، جهت کاهش حمل و نقل ها ، تصمیمات غیر ضروری و دیگر موارد اقدام نمائید .
تحلیل فعالیت های با ارزش افزوده یا بدون ارزش افزوده
یکی از مزایای بزرگ توجه به نیازهای مشتریان خارجی ، توانایی ارزیابی فرآیندها بر اساس فعالیت های ارزش افزوده می باشد . فرآیندهای سازمان به مرور حجیم شده و اغلب فعالیت های آن مانند بازرسی ها ، فعالیت های اضافی ، تحلیل ها و تهیه گزارشات افزایش می یابند . افزایش این فعالیت ها برای مشتری نهایی که هزینه های آنها را پرداخت می کند ، مزیت و منفعتی به همراه ندارد .
نمودارها و گرافها : بررس اجمالی
معمولاً اولین و بهترین روش تحلیل مشخصه های یک فرآیند ، ایجاد تصویری از داده ها است . نمودارها و گرافها چیزی جز نمایش بصری دادها نیستند . برای اغلب ما ، بررسی یک نمودار دایره ای یک نمودار خطی خیلی راحت تر و پر معنی تر از مطالعه جدولی از اعداد است . هنگامی که بخش های مختلف داده ها را مقایسه می کنید ، مانند تقسیم بندی که در برگه های کنترلی به آن اشاره شد ، متوجه نکاتی می شوید که تنها به کمک اعداد ، متوجه آن نخواهید شد . نمودارها و گرافهای مختلفی تعریف شده اند که هر یک نگاه متفاوتی به داده ها دارند . معمولاً یک کمربند سیاه ، حداقل از چند مورد از این نمودارها و گرافها برای یک پروژه استفاده می کند . در ادامه برخی از معمولی ترین انواع نمودارها و گرافها آورده شده است .

شکل 6-6 : نمودارهای دایره ای . دو نموداری که بر اساس مناطق جغرافیایی تهیه شده اند جزئیات بیشتری را نسبت به نمودار اول منعکس می کنند . این مورد مثالی است که ارزش طبقه بندی داده ها را نشان می دهد .
نمودار پارتو :
نمودار پارتو ، نوعی نمودار میله ای است که مجموعه ای از مشاهدات را طبقه بندی نموده و آنها را به صورت نزولی ، مرتب و با یکدیگر مقایسه می کند . از این نمودار جهت یافتن بزرگترین بخش یا مهمترین علت های یک مسأله استفاده می شود . نمودار پارتو (شکل 7-6) به یافتن مؤثرترین موضوعات کمک می کند ، لذا می توانید پروژه و راه حل ها را به روی موضوعاتی که بیشترین تأثیر را دارند ، متمرکز کنید .

شکل 6-7 : نمودار پارتو بر اساس این نمودار ، تیم DMAIC ممکن است قبل از نتیجه گیری بخواهد داده ها را به طور دقیق تری مورد بررسی قرار دهد ، احتمال دارد بر اساس این تحلیل شواهدی در مورد «مشکلات سفارش گذاری» به عنوان کلید اصلی ، بدست آید .
هیستوگرام (نمودار فراوانی) :
هیستوگرام ، نوع دیگری از نمودار میله ای است که توزیع یا پراکندگی داده ها را در دامنه ای از مشخصه ها نظیر اندازه ، سن ، هزینه ، مدت زمان ، وزن و غیره نشان می دهد . (برعکس ، نمودار پارتو داده ها را به گروه های مختلف طبقه بندی می کند)
در تحلیل هیستوگرام ها ، می توانید شکل منحنی و یا میله ها ، پراکندگی مشاهدات ، دامنه ، فراوانی میله ها و یا تعداد تحدب های منحنی را مورد توجه قرار دهید . در صورتی که در هیستوگرام حدود مجاز را برای نیازمندی مشتری تعریف نموده باشید ، به سهولت می توان مشخص نمود که در شرایط فعلی تا چه میزان نیازها برآورد می شوند و تا چه میزان برآورد نمی شوند .
نمودار روند :
نمودارهای پارتو و هیستوگرام ، تغییرات را طیزمان نشان نمی دهند . این کار وظیفه نمودار روند است .
نمودار پراکندگی (نمودار همبستگی) :
هدف یک نمودار پراکندگی ، یافتن رابط بین دو عامل در یک فرآیند ، جهت اطلاع از همبسته بودن آنها (یعنی وجود ارتباط بین تغییرات آنها) می باشد . اگر دو مشخصه با یکدیگر رابطه داشته باشند ، ممکن است یکی علت دیگری باشد ، ولی از آنجائی که وجود همبستگی دلیلی قطعی برای علت و معلول بودن نیست ، باید با احتیاط نتیجه گیری نمایید .
ابزارهای تحلیل آماری
تحلیل فرآیند و بررسی نمودارها غالباً هر آنچه یک کمربند سیاه جهت تعیین ریشه های یک معادله نیاز دارد را در اختیار او قرار می دهد . با این وجود ، در مواردی ، داده ها دقیق نبوده و یا ممکن است به مدارکی فراتر از آنچه که این ابزارها ارائه م دهند نیاز داشته باشید در این موارد ، تیم های شش سیگما می توانند ابزارهای تحلیل آماری پیشرفته ای را به کار گیرند .
روشهای آماری که مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از :
• آ

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شش سیگما

دانلودمقاله سمبولیسم

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله سمبولیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


در آغار سده نوزده، در آن دوران که هریک از مکتب‏ها و جنبش‏های ادبی قلمروئی از جهان هنر و ادب را ویژه خود ساخته بود، جنبش دیگری بنام سمبولیسم پا به پهنه هستی گذارد.
این جنبش در حقیقت شورش و عصیان نسل جوان در برابر تمام هستی‏ها و پدیده‏های اجتماعی و هنری و اخلاقی بود.
سمبولیسم مکتبی ادبی بود که بدبینی و نومیدی را با وهم و رویا، همراه با احساس و خیالی ژرف و نیز درهم آمیخته بازبانی آکنده از کنایه و اشاره که ویژه خود این مکتب است، بیان می‏داشت.
سمبولیسم تنها بر پایه «اصالت احساس» تکیه داشت و هنرمندان این مکتب برای احساس‏های خود به هیچ اصل دیگری گردن نمی‏نهادند و از هیچ منطق و واقعیت دیگری پیروی نمی‏کردند.
سرایندگان و نویسندگان در این مکتب هریک با زبانی رمزی ویژه خویش سخن می‏گفتند زیرا که این گفته «مالارمه» شاعر سمبولیک سرآغاز اندیشه‏ها و گفتار آنان بود که می‏گوید:
«نام بردن از یک چیز سه چهارم لطف شعر را تباه می‏سازد، زیرا که جاذبه‏ی هر شعر بستگی به خرسندی خاطر دارد که خواننده در نتیجه درک نکته‏ها و مضمونهای شعری به کمک گمان خود به دست می‏آورد. با اشاره و کنایه چیزی را نمایاندن یا احساسی را برانگیختن، زیبائی اندیشه هنری را به کمال می‏رساند.»

 

از همین رو بود که این رمزها و کنایه‏ها (سمبل‏ها) به نوشته‏ها یا سروده‏های هنرمند سمبولیک ویژگی خیال‏انگیزی می‏داد و پدیده‏های هنری او را به شکل یک پدیده عرفانی یا روحانی می‏نمایاند.
مالارمه در جای دیگر می‏نویسد: « یک عبارت زیبای بی‏معنا خیلی با ارزش‏تر از یک عبارت بامعناست که زیبائی چندانی ندارد. »
سمبولیک‏ها به کمک « جادوی واژه‏ها » آنچنان جهان مادی و معنوی و محسوس و نامحسوس را بهم پیوستند که آهنگ و طنین واژه‏ها خود سرانجام بیش از هر موضوع دیگری آنها را بسوی خویش کشید و گاه هدف برجسته برخی از سرودها گردید.
در همه پدیده‏های هنری سمبولیکی، یک احساس و خیال ژرفی که آمیخته با نومیدی و بدبینی است به چشم می‏خورد. این احساس سرکش همواره درون‏بین و خودنگر است و با رویا و خیال همراه است. سخنوری درباره این گروه هنرمندان می‏گوید:
« آنان به همه چیزها و پدیده‏ها معناهائی نامحدود نبخشیدند، به گونه‏ای که هرچیزی با ماوراء‏الطبیعه بستگی پیدا می‏کند، اما شیوه بیان آنان دلپسند و نامفهوم است. »
از آنجا که سمبولیک‏ها به ستیزه‏جوئی با هر قیدوبند منطقی و رئالیستی در شعر و هنر برخاستند، مکتب سمبولیسم در برابر رئالیسم قرارگرفت.
این شیوه در هنر تئاتر نیز اثر بخشید و رواج‏یافت و نمایشنامه‏نویسان بزرگی همچون موریس مترلینگ بشیوه سمبولیسم نمایشنامه نوشتند.
از آنجا که این دسته هنرمندان اصول استوار و پابرجائی را پیروی نکردند و با زبان ویژه رمزی خود سخن از احساس و رویا و خیال به میان آوردند هر کس از خواندن آثار آنان به اندازه نیروی درک و احساس خود، چیز خواهد فهمید.
پیشوای این مکتب در فرانسه شارب‏ بودلر بود که بهره زیادی در برانگیختن این جنبش دارد. همچنین ادگارد آلن‏پو (امریکائی) و موریس مترلینگ (بلژیکی) از رهبران شناخته این مکتب بشمار میروند.
آشنایی با سبک هنری سمبولیسم
گرایشهای هنری نوین در قرن بیستم:
سمبولیسم: Symbolism
سمبولیسم در لغت به معنای رمز گرایی و نمادگرایی است. سمبولیسم، جنبشی نامحسوس در هنر بود که در دهه های 1880و 1890 در ارتباطی نزدیک با جنبش ادبی سمبولیستی در شعر فرانسه ظهور و شکل گرفت. این جنبش واکنشی بود به اهداف طبیعت گرایانه ی مکتب امپرسیونیسم و نیز به اصول رئالیسمی که توسط کوربه وضع شد." نقاشی اساسا هنری عینی است و فقط می تواند شامل بازنمایی چیزهایی شود که واقعی و موجودند... شیء انتزاعی به قلمرو نقاشی تعلق ندارد"
موریه شاعر، در تضاد مستقیم با این ایده، مرامنامه ی سمبولیستی را در فیگارو در18 سپتامبر1886 انتشار داد و در آن اظهار داشت: اصل اساسی هنر" جامه پوشاندن به ایده به شکل حسی است" و کلمه ای بود که اولین بار برای نقاشیهای "ونگوگ" و " گوگن" به کار رفت.
سمبولیسم واقعیت محض را مبتذل و ناچیز می شمرد و مدعی بود که باید واقعیت را به شکل سمبول(نماد) شناخت درونی هنرمند از آن واقعیت ارائه کرد. در سمبولیسم ذهنیت رمانتیسیسم شکل افراطی به خود گرفت. علاوه بر ذهنیت افراطی، سمبولیستها اصرار داشتند که هنر را از هرگونه کیفیت سودمند بزدایند و شعار" هنر برای هنر" (پارناسین)را ترویج دهند.
هدف سمبولیسم حل مناقشه بین دنیای مادی و معنوی است. به همان ترتیب که شاعر سمبولیست زبان شعری را پیش از همه به عنوان بیان نمادین زندگی درونی مورد توجه قرار داد، آنها نیز از نقاشان می خواستند تا بیانی بصری برای رمز و راز بیابند.
نمادگرایان بر این باور بودند که تجسم عینی، کمال مطلوبی در هنر نیست، بلکه باید انگارها را به مدد نمادها القا کرد. بر این اساس آنان عینیت را مردود شمردند و بر ذهنیت تأکید کردند. همچنین کوشیدند رازباوری را با گرایش به انحطاط و شهوانیت در هم آمیزند.
نقاشان سمبولیست تصور می کردند رنگ و خط در ماهیت خود قادر به بیان ایده هستند. منتقدین سمبولیست بسیار تلاش داشتند تا بین هنرها و نقاشی های رودن که با اشعار بودلر و ادگار آلن پو قابل قیاس بود و با موسیقی کلود دبوسی توازی هایی برقرار سازند. از این رو سمبولیست ها بر ارجح بودن ذهنیت وانگیزش بر توصیف( یا نمایش) مستقیم و صریح تشبیهات تأکید می ورزیدند.
هنرمندان سمبولیست از نظر سبک و روش کار بسیار متنوع بودند. بسیاری از هنرمندان سمبولیست از نوع خاصی تصویر پردازی مشابه به نویسندگان سمبولیست، الهام می گرفتند. اما گوگن و پیروان او از موضوعات متظاهرانه و افراطی کمتر استفاده می کردند و غالبا صحنه های روستایی را بر می گزیدند. با وجود آن که نوعی حس مذهبی شدید و پر رمز و راز، مشخصه ی این جنبش بود، ولی همین حس شدید شهوانی و انحرافی، مرگ، بیماری و گناه از جمله موضوعات مورد علاقه جنبش بود.اگر چه سمبولیسم عمدتا در هنر فرانسه بحث می شود اما تاثیر فراگیر و گسترده تری داشت و هنرمندان مختلفی چون "مونش" به عنوان بخشی از جنبش در مفهوم گسترده ی آن مورد توجه هستند.
در مجموع از دیدگاه سمبولیست ها واقعیت آرمان درونی، رویا یا نماد فقط می توانست به صورت غیر مستقیم با واسطه بیان شود، یعنی با استفاده از کلید ها یا تمثیل هایی که نمایانگر واقعیت درونی بودند.
پل گوگن که زندگی اجتماعی خود را با کار دلالی سهام در پاریس آغاز کرد از روی ذوق شخصی به نقاشی و جمع آوری آثار هنرمندان معاصر پرداخت. در سال 1889 وی در مقام شخصیت اصلی هنر نوظهور سمبولیسم خوانده شد. پیروان رمزگرای گوگن خود را "نبی ها" ( کلمه عبری به معنای پیغمبر) می نامیدند.
سورئالیسم و انسان شناسی
!--زمانی که به رابطه میان سوررئالیسم و انسان شناسی می پردازیم پیش از هر چیز و بی اختیار نام انسان شناس معروف فرانسوی میشل لیریس به خاطرمان می آید که از او در این سخنرانی یاد خواهیم کرد و روشی که از وی به ویژه در انسان شاسی بر جای مانده است روش نوشتار خود زندگی نامه ای(Autobiographic)است.اماهمانگونه که خواهیم گفت روابط میان انسان شناسی و سوررئالیسم بسیار فراتر از چهره ها می روند و در دو بعد بلافصل و دراز مدت قابل بررسی و تاکید هستند.--!
اما ابتدا لازم است از خود سوررئالیسم و تعریف آن آغاز کنیم.

تعریف و تاریخچه
پیش از هر چیز باید به این نکته اشاره کنیم که در تاریخ سوررئالیسم، با دو واژه کمابیش مترداف برخورد می کنیم: سوررئالیسم و دادائیسم که البته تفاوت هایی نیز با یکدیگر دارند و سرگذشت کاملا یکسانی نداشته اند. سوررئالیسم واژه ای است که امروز بیشتر به کار می رود و جنبه آکادمیک تری از دادائیسم دارد ولی این آکادمیسم و دانشگاهی اندیشیدن و قرار دادن این دو واژه در چارچوب های نظری بیشتر امری متاخر است که چندان با منشاء شورشی آنها سازگاری ندارد. از لحاظ تاریخی سوررئالیسم مفهومی تشریحی و معنا دار و تا اندازه ای علمی تر» از واژه «دادئیسم» است که در اصل و اساس خود و به صورتی ارادی واژه ای بی معنا و مفهوم بوده است. واژه سوررئالیست ابتدا در سالهای دهه 1920 به وسیله آپولینر ابداع شد و با انتشار گاهنامه «انقلاب سوررئالیست» که آندره بروتون از بنیان گذارنش بود و سپس با متن دیگری از بروتون با عنوان «مانیفست سوررئالیست» در همین دهه رواج یافت. باید توجه داشت که هر دو واژه «انقلاب» و «مانیفست» در این سالهای ابتدای قرن بیستم گویای تمایلات خاص سوررئالیست ها به جنبش های چپ و انقلابی بودند که در اروپا ظاهر شده بود: انقلاب روس در سال 1917 و انقلاب آلمان در سال 1919 هر دو تاثیر زیادی بر شکل گیری اندیشه سوررئالیستی باقی گذاشته بودند. به ویژه شکست انقلاب آلمان و کشته شدن اسپارتاکیست ها که دولت وایمار را که از درون پوسیده بود از میان برد و به زودی جای آن را به گذاری آرام ولی مطمئن به فاشیسم هیتلری داد، نا امیدی سوررئالیست ها را از خروج از جنون دیوانه وار جنگ جهانی اول تقویت کرد. واژه مانیفست نیز دقیقا به «مانیفست حزب کمونیست» اشاره داشت که به تقلید از آن کتاب های متعددی از جمله «مانیفست فوتوریست» در ایتالیا در همین سالها به انتشار رسید.
اما به کار گرفته شدن واژه سوررئالیست در مفهومی آکادمیک از خلال کاربرد آن در آکادمی هنر شوروی در سال 1960 انجام گرفت که این امر نیز کاملا از خلال روابط نزدیکی که بین جنبش چپ و حزب کمونیست با سورئالیست هایی نظیر آراگون وجود داشت قابل توجیه است. در همین دهه 1960 نیز در کاتالوگ «گالری چشم» در سال 1965 در پاریس این واژه در معنایی آکادمیک رواج بیشتری یافت.
اما برخلاف واژه سوررئالیست که معنای روشنی یعنی فراتر رفتن از واقعیت را در خود نهفته داشت، واژه دادائیسم: ”مفهوم“ ی به خودی خود بی معنا و شورشی بود که به صورتی اتفاقی در کاباره ولتر در زوریخ از محافل روشنفکران چپ ، از یک فرهنگ لاروس بیرون کشیده شده بود. دادائیست ها که در ابتدا بیشتر از مدرنیته در حال شکل گرفتن در حوزه زبان آلمانی و به ویژه آلمان و اتریش ریشه می گرفتند، تعمدا بر آن بودند که خود را در رویکردی کاملا منفی تعریف کنند. در فرهنگ سوررئالیسم با این تعریف از دادئیسم روبرو می شویم: جنبشی بین المللی ناشی از نفرت نسبت به جنگ جهانی و بینش های فلسفی که این جنگ را توجیه می کردند ( نژادگرایی، یهود ستیزی، ملی گرایی ، استعمار ...). حرکتی اساسا تحریک آمیز و سنت شکنانه. دادا نوعی اعتراض به همه چیز به ویژه به اخلاق حاکم. طرفدارن دادا از شک مطلق دفاع کرده و از خود انگیختگی فردی، و به بیان در آوردن این خود انگیختی در قالب های ادبی ، تجسمی ، حرکتی، تصویری و غیره به مقابه وحدت امر زنده دفاع می کردند. دادا خود را به مقابه یک حالت روحی تعریف می کند که با هر گونه اقتدار و ساختاری در هر شکلی و در هر نوع بیانی مخالف است. (Biro, A., Passeron, R., 1982,Dic. Generale du surrealisme et de ses environs, Paris, PUF, p. 111).
از همین جا نیز می توان بر این نکته تاکید کرد که شاید سوررئالیسم و دادائسیم را که در سخنرانی حاضر به معنایی مترادف به کار گرفته می شوند، کمتر بتوان به عنوان یک سبک و روش هنری به کار برد و بیشتر بتوان آن را نوعی جنبش اعتراض آمیز و نیهیلیستی در معنای عمیق کلمه به شمار آورد.
چهره ها
نگاهی به نمایندگان سوررئالیست در حوزه های مختلف گویای نوعی عدم انسجام است که در میان آثار این گروه های می توان شاهد آن بود. برای مثال در ادبیات ما با چهره های چون
آندره بروتون،رنه شار، تسارا، الوار، آنتون آرتو، میشل لیریس روبرو هستیم که سبک ها و
نوشته هایی کاملا متفاوت داشته اند .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله سمبولیسم

دانلودمقاله جوشکاری پلاسما

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله جوشکاری پلاسما دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 



 

 

 

 

 

نگاهی به جوشکاری
جوشکاری یکی از روشهای تولید می باشد. هدف آن اتصال دایمی مواد مهندسی (فلز، سرامیک، پلیمر، کامپوزیت) به یکدیگر است به گونه‌ای که خواص اتصال برابر خواص ماده پایه باشد.

جوش قوس
پیشینه
موسیان در ۱۸۸۱ قوس کربنی را برای ذوب فلزات مورد استفاده قرار داد.
اسلاویانوف الکترودهای قابل مصرف را در جوشکاری به کار گرفت.
ژول در ۱۸۵۶ به فکر جوشکاری مقاومتی افتاد
لوشاتلیه در ۱۸۹۵ لوله اکسی استیلن را کشف و معرفی کرد.
الیهوتامسون آمریکائی از جوشکاری مقاومتی در سال ۷-۱۸۷۶ استفاده کرد.
در جریان جنگهای جهانی اول و دوم جوشکاری پیشرفت زیادی کرد. احتیاجات بشر به اتصالات مدرن – سبک – محکم و مقاوم در سالهای اخیر و مخصوصاً بیست سال اخیر سبب توسعه سریع این فن شده است.
فرایندهای جوشکاری
فرایندهای جوشکاری با قوس الکتریکی
جریان الکتریکی از جاری شدن الکترونها در یک مسیر هادی به وجود می‌آید. هرگاه در مسیر مذکور یک شکاف هوا(گاز)ایجاد شود جریان الکترونی و در نتیجه جریان الکتریکی قطع خواهد شد. چنانچه شکاف هوا باندازه کافی باریک بوده و اختلاف پتانسیل و شدت جریان بالا، گاز میان شکاف یونیزه شده و قوس الکتریکی برقرار می‌شود. از قوس الکتریکی به عنوان منبع حرارتی در جوشکاری استفاده می‌شود.روشهای جوشکاری با قوس الکتریکی عبارت‌اند از:
• جوشکاری با الکترود دستی پوشش دار SMAW
• جوشکاری زیر پودریSAW
• جوشکاری با گاز محافظ یا GMAW یا MIG/MAG
• جوشکاری با گاز محافظ و الکترود تنگستنی یا GTAW یا TIG
• جوشکاری پلاسما
برای سیم جوشهای گاز(فولاد- مس – آلومینیوم):R (گاز محافظ آرگون با الکترود تنگستن)TIG برای سیم جوشهای:ER
برای سیم لحیم سخت. : B
الکترود های جوشکاری: 1.تعریف:الکترود مفتولی است فلزی که دور تا دور آنت با مواد شیمیایی پو شش داده شده است. 2.قطر الکترود: عبارت است از قطر مغزی آن. 3.جنس روپوش الکترود: معمولا از مقداری آهک- اکسید سدیم –سلولز- روتیل -آسپست - خاک رس و مقداری دیگر از مواد گوناگون تشکیل شده است.
تقسیم بندی الکترودها: الکترود معمولا از دو نظر تقسیم بندی می گردند :
1.تقسیم بندی الکترودها از نقطه نظر روپوش. 2.تقسیم بندی الکترودها از نقطه نظر جنس مغزی.
فرایندهای جوشکاری مقاومتی
در جوشکاری مقاومتی برای ایجاد آمیزش از فشار و گرما هردو استفاده می‌شود.گرما به دلیل مقاومت الکتریکی قطعات کار و تماس آنها در فصل مشترک به وجود می‌آید. پس از رسیدن قطعه به دمای ذوب و خمیری فشار برای آمیخته دو قطعه بکار میرود.در این روش فلز کاملاً ذوب نمی‌شود. گرمای لازم از طریق عبور جریان برق از قطعات بدست می‌آید.روشهای جوشکاری مقاومتی عبارت‌اند از:
• جوش نقطه‌ای
• درز جوشی
• جوش تکمه‌ای
فرایندهای جوشکاری حالت جامد
دسته‌ای از فرایند‌های جوشکاری هستند که در آنها، عمل جوشکاری بدون ذوب شدن لبه‌ها انجام می‌شود. در واقع لبه‌ها تحت فشار با حرارت یا بدون حرارت در همدیگر له می‌شوند. فرایندهای این گروه عبارت‌اند از:
• جوشکاری اصطکاکی
در این روش به جای استفاده از انرژی الکتریکی برای تولید گرمای مورد نیاز ذوب فلزان از انرژی مکانیکی استفاده می¬گردد. به این ترتیب که یکی از دو قطعه که با سرعت در حال دوران است به قطعه دوم که ثابت نگه داشته شده تماس داده می¬شود ، در اثر اصطکاک بین دو قطعه و تولید حرارت ، محل تماس دو قطعه ذوب شده و لبه‌ها تحت فشار با حرارت در همدیگر له می‌شوند.
• جوشکاری نفوذی
• جوشکاری با امواج مافوق صوت
جوش گاز

جوش گاز.
گروه فرایندهای جوشکاری است که در آن، اتصال با ذوب شدن توسط یک یا چند شعله گاز، با اعمال فشار یا بدون آن، با کاربرد فلز پر کننده یا بدون آن انجام می‌شود.
فرایند جوشکاری با لیزر
در این روش از پرتوی لیزر برای جوشکاری استفاده می‌شود.در جوشکاری لیزری دانسیته انرژی فراهم شده بسیار بیشتر از جوشکاری با قوس آرگون یا با مشعلهای اکسی اسیتیلن است.
از لیزر‌های مختلفی می‌توان برای جوشکاری استفاده کرد مانند لیزر گاز کربنیکی یا لیزر یاقوت ولی باید دقت کرد که انرژی پرتو آنقدر زیاد نباشد که باعث تبخیر فلز شود.
فرایند جوشکاری با اشعه الکترونی
کاربرد جریانی از الکترون‌ها است که با ولتاژ زیاد شتاب داده شده‌اند و به صورت باریکه‌ای متمرکز به عنوان منبع حرارتی جوشکاری به کار می‌روند. به دلیل دانسیته بالای انرژی در این پرتو منطقه تفدیده بسیار باریک می‌باشد و جوشی با کیفیت مناسب به دست می‌آید. این فرآیند به عنوان اولین فرایند جوشکاری بکار رفته برای ساخت بدنه جنگنده‌ها استفاده شد.
کنترل کیفیت و بازرسی
طبق طبقه بندی استانداردهای مدیریت کیفیت (ISO 9000)جوشکاری جز فرایندهای ویژه طبقه بندی شده است. که این نشان دهنده این است که برای کنترل کیفیت و تضمین کیفیت این فرایند ویژه می باید پیش بینی های خاصی انجام داد.
جوشکاری پلاسما چیست؟
جوشکاری پلاسما یکی از روش‌های جوشکاری است که در آن با کاربرد گازهای خنثی درجه حرارت به بالای ۲۰۰۰۰ هزار درجه سانتیگراد میرسد و و انرژی قوس بسیار متمرکز تر و پایدار تر از روش جوشکاری با گاز محافظ و الکترود تنگستنی TIG است.
پلاسما به معنی گاز یونیزه شده می‌‌باشد. به دلیل اینکه این گاز در این درجه حرارت و حالت از قانون گازها پیروی نمی‌کند، حالت چهارم وجود ماده به آن گفته می‌شود (جامد، مایع، گاز، پلاسما) چنانچه هوا یا گاز در قوس الکتریکی شرایط گذار به حالت پلاسما را بیابد قوس مربوط دارای انرژی حرارتی بسیار زیادی خواهد شد.
جوشکاری تمام اتوماتیک پلاسما در کشتی سازی هیوندای
کشتی‌سازی هیوندای به عنوان یکی از شرکتهای پیشتاز در ساخت عرصه کشتیهای LNG، طی سالهای اخیر، به ارتقای فن‌آوری طراحی و ساخت حمل کننده‌های LNG روی آورده و تنها شرکت کشتی‌سازی کره جنوبی است که مجوز ساخت کشتی‌های نوع Memberanc و مخازن کروی را دریافت نموده است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  12  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله جوشکاری پلاسما

دانلودمقاله اخلاق

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 



 

 

 

 

 


اخلاق و زندگی اجتماعی
در مبحث اخلاق اجتماعی , نخستین پرسش درباره ارزش خود زندگی اجتماعی است. آیا اجتماعی زیستن , از دیدگاه اسلام , بار ارزشی دارد تا در محدوده اخلاق قرار گیرد و آیا می توان زندگی کردن به صورت جمعی را هم , جزء اخلاق اجتماعی بر شمرد ؟ یا این که بار ارزشی ندارد و خارج از موضوع ومحدوده اخلاق است ؟
درپاسخ باید گفت که قضاوت درباره این موضوع به این بستگی دارد که اجتماعی زیستن را یک فعل اختیاری برای انسان تلقی کنیم یا این که آن را جبری و غیر اختیاری بدانیم . اگر اجتماعی زیستن در اختیار انسان باشد , یعنی اگر بخواهد , بتواند زندگی اجتماعی داشته باشد و اگر نخواهد , بتواند از جامعه کناره گیری کند , در این صورت , خود زندگی جمعی نیز یک موضوع اخلاقی خواهد بود و اگر زندگی اجتماعی , جبری است و هیچ کس قادر نیست به طور انفرادی و منعزل از جمع زندگی کند , در این صورت , موضوع زندگی جمعی , خارج از محدوده و موضوع اخلاق خواهد بود ؛ زیرا همان طور که گفتیم , ارزش های اخلاقی – چه مثبت و چه منفی – مربوط به افعال اختیاری است .
بنابراین , در ضمن پاسخ گویی به پرسش فوق , سوال دیگری طرح می شود که پاسخ به آن به حوزه اخلاق مربوط نمی شود , بلکه در محدوده علوم دیگری قابل طرح و بررسی خواهد بود و آن ,این که آیا انسان در زندگی اجتماعی خود , مجبور است یا مختار ؟ ما این سوال رادر بحث های مربوط به جامعه مطرح خواهیم کرد ؛ ولی در این جا نیز ناچاریم به عنوان مقدمه ورود در بحث اخلاق , به آن اشاره کنیم .
برخی از اندیشمندان غربی معتقد بوده اند که اجتماعی زیستن , یک امر جبری است و دیدگاه های مختلفی از این دست , در علوم اجتماعی به چشم می خورد که زندگی اجتماعی را برای انسان یک ضرورت طبیعی بر می شمارد . بعضی از این هم فراتر رفته و
گفته اند : فرد, در ضمن جامعه , هیچ اصالتی از خود ندارد , بلکه به منزله سلولی است در
اخلاق اجتماعی 2

 

بدنه اجتماع که حیات و هویت و شخصیتش به آن بستگی داردو یا گفته اند : وجود فرد , هم چون برگی است در میان انبوه برگ ها , شاخه ها و سایر اندام های درخت و در ضمن تشبیهاتی از این دست , خواسته اند این وابستگی را نمایش دهند و فرد را تابع محض جامعه و عاری از هر گونه استقلال , و جامعه را دارای اصالت و وجود حقیقی معرفی کنند.
طرفداران این نظریه , از نظر مبالغه در اصالت دادن به جامعه ,افکار متفاوتی دارند و مکتب های جامعه شناسی نیز از این نظر , اختلاف هایی دارند , اما کم بیش کسانی که دیدگاه اصالت جمع را مطرح کرده اند , گرایش به این دارند که هویت فرد , در ضمن جامعه تحقق می یابد و وجودش تابعی از وجود جمع است . نهایت چیزی که بعضی از طرفداران این نظریه پذیرفته اند این است که فرد در درون جامعه می تواند نوعی استقلال محدود داشته باشد در این حد که خودش را از جامعه جدا کرده , بصورت عضومرده ای درآورد ؛ مثل برگی که از درخت جدا شود یا عضویکه از پیکر انسان بریده می شود و طبعاً , پس از جدایی , تنها در مدتی کوتاه به حیات ظاهری خود ادامه دهد و به سرعت فاسد می شود و از بین می رود . فرد هم نسبت به جامعه , همین حکم را دارد . وقتی از آن جدا شد , به منزله موجود مرده ای است که در مدت کوتاهی , از هستی انسانی ساقط می شود و اگر زنده بماند , زندگی او بیش از یک زندگی حیوانی نخواهد بود .
آنچه را که در بالا توضیح دادیم , دیدگاه طرفداران اصالت جامعه , به معنای فلسفی آن است وطبعاً دیدگاهی بسیار افراطی است و با موازین و مبانی بینش اسلامی , هم خونی و سازگاری ندارد .
حال اگر کسی وجود فرد را دقیقاً مثل سلولی از یک پیکره زنده یا برگی از یک درخت تفسیر کند , معنایش این است که زندگی اجتماعی , برای فرد , یک ضرورت طبیعی است و غیر از این , راهی برای زندگی ندارد و نتیجه اش این است که در حوزه
اخلاق قرار نمی گیرد و نمی توان گفت که باید در جامعه باشد یا نباشد , زیرا انسان از این
جهت که انسان است , اگر بخواهد زنده بماند و زندگی کند باید در ظرف جامعه باشد .
اخلاق اجتماعی 3

در این جا آن را به عنوان یک اصل موضوع تلقی می کنیم که زندگی اجتماعی ,کم و بیش , برای فرد , اختیاری است نه جبری , و هرفرد , موجود مستقلی اسست که روح مستقل دارد , اراده , فکر و شناخت دارد و قادر است مسیرهای مختلفی را برای خود در زندگی انتخاب کند . می تواند زندگی خودش را با زندگی افراد پیوند دهد و می تواند این پیوند را قطع کند.
وجود فرد , ارتباطی ارگانیک با وجود جامعه ندارد و به منزله سلولی از پیکر جامعه یا برگی از درخت نیست که قابل تفکیک از آن نباشد وجدا شدن از جامعه به نیستی او بینجامد , بلکه موجودی مختار است , زندگی مستقلی دارد و به اختیار خود می تواند به صورت جمعی یا فردی زندگی کند و به اندازه ای که انسان , درامر زندگی جمعی اختیار دارد , می تواند در حوره علم اخلاق مورد بحث واقع شود .
بنابراین , ما می توانیم درآغاز ورود در بحث اخلاق اجتماعی , این مسئله را بررسی کنیم که آیا زندگی اجتماعی , از جهت اخلاق , چه ارزشی دارد ؟خوب است یا بد ؟ هم چنین درباره کمیت و کیفیت زندگی جمعی و این که چگونه وبا چه کسانی باید معاشرت و پیوند داشت یا پیوند را برید ؟ این ها تا حدودی در اختیار انسان و در محدوده اخلاق است , هر چند که اختیار انسان , در این موارد , یک سان نیست ؛ مثلاًما در نفس کشیدن خودمان هم اختیار داریم , ولی اختیار ما در نفس کشیدن , مثل اختیاری که در حرکت دستمان داریم نیست . دستمان را هر طوری که دلمان بخواهد حرکت می دهیم ؛ اما نفس را تا حدی می توانیم حبس کنیم و بعد به جایی می رسد که دیگر توان حبس کردن نفس را از کف می دهیم .
آری , نفس کشیدن تا حدی , هر چند ضعیف در اختیار ماست و مثل حرکت قلب نیست که انسان های متعارف , هیچ گونه اختیاری در آن ندارند و به همان اندازه که اختیاری است , می تواند دارای حکم اخلاقی هم باشد ؛ یعنی مثلاً اگر کسی بتواند نفس خودش را حبس کند تا بمیرد , این کار خودکشی تلقی می شود و از نظر اخلاقی حرام است . این توضیحی بود برای این که می گوییم : اختیاری بودن کارها متفاوت است ,پس
اخلاق اجتماعی 4

 

اخلاقی بودن آنها هم متفاوت خواهد بود و کارهای اختیاری , تا اندازه ای که در اختیار انسان هستند , مورد بحث اخلاقی قرار می گیرند .
زندگی اجتماعی هم تا حدودی اختیاری انسان است و در همان حد اختیاری است , اخلاقی نیز هست . ممکن است کسی تصمیم بگیرد در گوشه ای دور از دیگران , در غاری یا جنگلی , تنها زندگی کند , با کسی معاشرت نکند و سخنی نگوید , از کسی چیزی نگیردو به کسی چیزی ندهد , از علف بیابان و میوه جنگل بخورد , به شکلی خود بسنده , خودش را از سرما و گرما حفظ کند و برای مدتی به زندگی فردی خود ادامه دهد. آری , این گونه زندگی دور از جامعه هم برای فرد ممکن است . وجود ما تکویناً با وجود افراد دیگر جوش نخورده است به شکلی که از زندگی دیگران انفکاک ناپذیر باشد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اخلاق اجتماعی 5

 


ارزش زندگی اجتماعی
در سومین پرسش که مطرح می شود , می گوییم : آیا اجتماعی زیستن , چه ارزشی دارد ؟ و متقابلاً کناره گیری از اجتماع و رهبانیت از نظر اخلاق اسلامی حکمش چیست ؟
برای پاسخ به این پرسش باید اجتماعی زیستن و کناره گیری از جامعه یا رهبانیت را تحلیل کنیم . چه عواملی موجب گرایش انسان به جامعه می شود و چه عواملی انسان را به گوشه گیری و انزوا وادار می کند ؟
اجتماعی زیستن و تقویت پیوندهای اجتماعی یا اعتزال و انزوا , هیچ کدام ارزش ذاتی ندارند , بلکه ارزش خود را از عوامل و ریشه های دیگری می گیرند . از این رو , ما برای تعیین و تحدید ارزش هر کدام ناگزیر از بررسی علل و عوامل هر یک از آن دو خواهیم
بود . عواملی را که گرایش به زندگی اجتماعی را در انسان برمی انگیزند , می توان به چند دسته تقسیم کرد :
• دسته اول , عوامل غریزی اند ؛ مانند غریزه جنسی . هر فردی از آنجا که تکویناً تمایل به جنس مخالف دارد , خواه و ناخواه , به او نزدیک می شود , با او معاشرت و مباشرت می کند و زندگی اش را با زندگی او پیوند می دهد .
البته زندگی خانوادگی با زندگی اجتماعی به یک معنا , دو اصطلاح متفاوتند ؛ ولی در یک مفهوم وسیع تر , زندگی خانوادگی در واقع خود شکلی از زندگی اجتماعی است ؛ بلکه هسته های اولیه و ریشه واساس زندگی اجتماعی را – چنان که بعضی از نظریات جامعه شناسی که تا حدود زیادی مورد تایید قرآن کریم است , اظهار داشته اند – خانواده تشکیل می دهد .
البته هیچ یک از سطوح زندگی اجتماعی و جریانات و مقاطع تاریخی , تک عاملی نیستند , بلکه پیوسته , عوامل مختلفی در ایجاد آن ها نقش دارند , ولی این فرض غلطی نیست که گفته شود : دو فرد , زندگی مشترکشان را بر
اساس غریزه جنسی بنا بگذارند و غریزه جنسی , عامل زندگی جمعی آن دو با شد .
اخلاق اجتماعی 6

 

• دسته دوم , عومال عاطفی اند که موجب گرایش به اجتماع و پیوند دادن زندگی یک فرد با افراد دیگر می شوند . در بحث عواطف گفتیم که انسان به طور طبیعی میل دارد که به انسان های دیگر نزدیک شود و با آنها انس بگیرد و مخصوصاً عواطف خانوادگی , موجب بقا و دوام زندگی خانوادگی می شود .
• دسته سوم , عوامل عقلی اند که از عوامل دیگر وسیع تر و جنبه اختیاری آنها بیشتر است .
انسان با عقل خود درک می کند که به تنهایی قادر به تامین نیازمندی های زندگی خویش نیست . هم در تامین نیازهای مادی مثل لباس , مسکن و غذا احتیاج به همکاری دیگران دارد و هم در تامین نیازهای معنوی . تکامل معنوی و تامین نیازمندی های مادی انسان در گرو زندگی اجتماعی است و اگر جامعه نباشد , علاوه بر لنگ ماندن زندگی مادی فرد , تعلیم و تربیتی هم وجود ندارد و رشد معنوی و اخلاقی هم تحقق نمی یابد و از این جا است که عقل به لزوم معاشرت با دیگران , پیوند دادن زندگی به زندگی دیگران و تعاون و همکاری با آنان در رفع مشکلات زندگی حکم می کند .
عوامل نام برده , مهم ترین عواملی است که انسان را به انتخاب زندگی جمعی وادار می کند , اما نقش این عوامل , در همه افراد یکسان نیست . کسانی هستند که زندگی جمعی را تنها برای تامین نیازهای مادی خود می خواهند و توجهی به معنویات ندارند و برخی دیگر , اصالتاً توجه به معنویات دارند وبرای تامین نیازهای معنوی , به جامعه دل می بندند و به زندگی جمعی گرایش پیدا می کنند . اینان بیشتر در این اندیشه اند که در جامعه , از علوم , رفتار و تجربه های دیگران استفاده کنند و از آنها در راه تکامل معنوی شان بهره بگیرند , به گونه ای که اگر این عامل نبود یا این مصلحت به خطر افتد , حاضرند دست از زندگی اجتماعی بکشند یا آن را محدود کنند . برخی نیز بیشتر تحت تاثیر عوامل عاطفی اند و بعضی دیگر , نقش این عوامل در آنها ضعیف است و همچنین تاثیر عامل غریزی نیز در افراد , متفاوت است .
بنابراین , ارزیابی اجتماعی زیستن , تابع تاثیر عوامل و انگیزه هایی است که انسان را به
اخلاق اجتماعی 7

 

بنابراین , ارزیابی اجتماعی زیستن , تابع تاثیر عوامل و انگیزه هایی است که انسان را به زندگی اجتماعی یا کناره گیری از آن وادار می کند . پس باید نخست , تاثیر این عوامل را بررسی کرد و طبیعی است که اظهار نظر درباره این گونه مسائل , با وجود عوامل متعدد و نقش های متفاوتی که دارند , بسیار دشوار و پیچیده است . آنجا که رفتار انسان , دارای یک عمل است , کم و بیش , می توان آن را محاسبه و ارزش گذاری کرد , اما در عامل و رفتارهای پیچیده انسان , که عوامل مختلفی در ظهور آنها دست به دست هم می دهند , در هم اثر می گذارند و ارزش یکدیگر را تحکیم یا خنثی می کنند , دیگر به سادگی نمی توان ارزش آنها را بررسی و قضاوت کرد که سرانجام این گونه اجتماعی زیستن چگونه ارزشی دارد و آیا در مجموع مطلوب است یا نامطلوب ؟ بسیاری از محاسبات باید دقیق انجام بگیرد تا پاسخ درستی به پرسش بالا داده شود .
ارزش گذاری در این موارد نسبی است و در بینش اسلامی هیچ ارزش متلقی بر ای زندگی اجتماعی یاکنره گیری از جامعه نمی توان در نظر گرفت اینکه می گوئیم : ارزش گذاری در این موارد , نسبی است نه به این معنا است که تابع نظر و سلیقه افراد است , بلکه معنایش این است که ارزش آن , تابع شرایط مختلف زمانی , اوضاع گوناگون اجتماعی و انگیزه ها و عوامل دیگر است .
به بیان دیگر چون عوامل مختلفی در ارزیابی زندگی اجتماعی نقش دارند , نمی توان فرمول ثابتی برای آن ارائه داد نه اینکه صرف تغییر زمان یا موقعیت جغرافیایی یا اختلاف سلیقه ها باعث اختلاف ارزش ها می شود , بلکه چون عوامل , شرایط و انگیزه های زندگی اجتماعی مختلفند , ارزش ها هم به تبع آنها متفاوت خواهند بود . یک دسته از عوامل و شرایط هستند که اگر جمع شوند , در هر وقت و هرجا و نسبت به هر کسی ارزش مثبت خواهند داشت و دسته دیگری دارای ارزش منفی خواهند بود .
مهمترین ارزش گذاری در مسائل اخلاقی , نیت و انگیزه انسان است . حتی یک کار کاملاً مشخص ممکن است با دو انگیزه متضاد انجام بگیرد : یک انگیزه بسیار خوب و یک انگیزه , بسیار بد . هیچ کاری را با صرف نظر از انگیزه انجام آن نمی توان ارزش -
اخلاق اجتماعی 8

 

گذاری کرد . این حقیقتی است که در بسیاری از فلسفه های اخلاق , مورد غفلت قرار گرفته است .
بر اساس برداشتی که ما تاکنون داشته ایم و نیز تائید آیات و روایات , دست کم نیت و انگیزه را , که از عوامل عمده انجام کار است , نباید در ارزش گذاری رفتارهای اجتماعی , نادیده گرفت . البته عامل موثر در ارزش کار , منحصر در نیت نیست . ممکن است کسی هدف و نیتش خوب باشد , اما راه تحقق بخشیدن به آن را نداند و کار را به گونه ای انجام دهد که حتی موجب ضرر مادی و معنوی خودش یا دیگران شود . به صرف حسن نیت , به تنهایی ملاک ارزش گذاری نیست , ولی نادیده گرفتن آن نیز در ارزش گذاری کار , درست نیست و انسان را از حقیقت دور می سازد .
گاهی انسان منافع زندگی اجتماعی را در نظر می گیرد و بدون توجه به عوامل دیگر , به زندگی اجتماعی , ارزش مطلق می دهد . در رژیم گذشته , یکی از مسائلی که در جامعه ما بسیار رایج بود و قضاوت های مختلفی درباره آن می شد , معاشرت زنها با مردها بود . خوش رفتاری با همه طبقات و گروه ها ارزشی بود که از فرهنگ غرب واررد فرهنگ ما شده بود . در بین روشن فکران و غرب زده ها جاباز کرده بود که انسان باید با هر انسان دیگری گرم وخوش رفتار باشد و در این جهت , فرقی بین مرد و زن نیست . زن هم باید با هر مردی گرم بگیرد , همین طور که با زن های دیگر شوخی می کند , با مردان هم شوخی کند . به هر حال , از دید آنان این یک ارزش است که انسان ها , اعم از زن و مرد باید به همدیگر محبت و انس داشته باشند و با هم خوش باشند .
این فکر , از یک ریشه فلسفی و فرهنگ عمیق سرچشمه می گیرد و هنگامی که آن مبانی فکری وارد مغز افراد شد , این نتایج را به بار خواهد آورد و مثلاً , معشرت زن نا محرم با مرد بیگانه , ارزش خواهد بود . در این صورت , اگر مهمان بیگانه ای وارد خانه شد و همسر صاحب خانه به استقبال او نیامد و با او دست نداد و پذیرایی نکرد , رفتار او ضد ارزش تلقی می شود و خود او متهم می شود به این که آداب اجتماعی را نمی داندو
معاشرتی نیست و جامعه گریز است.
اخلاق اجتماعی 9

 

آری , هنگامی که این اندیشه , به عنوان یک اصل کلی و غیر قابل استثنا پذیرفته شد که همه افراد انسان , سلول های یک پیکرند و باید با یکدیگر هماهنگ باشند و باهم بجوشند و نباید از هم کناره گیری کنند , چنین اندیشه ای در عمل , این نتیجه را به بار می آورد و چنین ارزش هایی را ایجاد می کند . آنگاه , کناره گیری زنی نامحرم از مردی نامحرم , می شود ضد ارزش , و گرم گرفتن و معاشرت و خوش و بش کردن و شوخی کردن با او می شود ارزش .
بنابراین , این گونه ارزش ها خود به خود به وجود نمی آیند , بلکه زمینه های فکری دارند . وقی آن فکرها از راه کتاب های مختلف , رسانه های گروهی و آموزش و پرورش تبلیغ شد , این نتیجه را خواهد داد و این ارزش ها را ایجاد خواهد کرد و اگر کسی مقاومت کند , مرتجع است , شعور اجتماعی اش رشد نکرده , چیزی سرش نمی شود , از
فرهنگ جدید و چیزهای تازه و زیبا دور می ماند . از این دیدگاه , هرچیزی که تازه تر است , زیباتر , جالب تر و مطلوب تر است و این همان اصل فرهنگی ( نوگرائی ) است .
امروز ما نیاز به بحث درباره این گونه مطالب نداریم جو انقلاب و توجه به دین , حاکم است , ولی لازم است در یک محیط اکادمیک , این مسائل دقیقاً بررسی شود تا کسانی که ناآگاهند , به منطق اسلام و بی پایه گی گرایش ها و افکار فوق و امثال آنها پی ببرند .
این که نو بودن , یک ارزش مثبت است و کهنه بودن یک ارزش منفی یا نوگرائی و کهنه گریزی , در ذهن بیشتر مردم جهان , اعم از شرقی و غربی رسوخ کرده و علاوه ب این که موافق طبع نوپسند و هوسهای عموم مردم است , توجیهات فلسفی ویژه ای را نیز با خود همراه کرده است , به ویژه مکتب دیالکتیک که هر حرکتی را تکاملی می داند و هر چیز جدیدی را کامل تر از قدیم و مطلوب تر از آن می شمارد , این گونه نوگرائی و کهنه گریزی را یک امر ضروری تلقی می کند .
در مقابل , ما که بی پایه گی این گونه مطالب را آشکارا می دانیم , آنها را قابل بحث و نیازمند بررسی علمی نمی دانیم و به راحتی از کنار آنها می گذریم , اما اگر بخواهیم این
اخلاق اجتماعی 10

بینش ها و ارزش ها را مورد نقد علمی قرار دهیم باید ریشه های آن را جدا گانه بررسی و نقادی کنیم تا بتوانیم یک فرهنگ پابرجا , متقن , استوار و شکست ناپذیر داشته باشیم .
به هر حال , این که تنها کسی بگوید : در فلان آیه و روایت از زندگی اجتماعی ستایش یا نکوهش شده , برای پاسخ دادن به چنین پرسش پیچیده ای کافی نیست , چرا که ممکن است در آیات یا روایات دیگری , مطالبی بر خلاف آن داشته باشیم , مثلاً روایتی مربوط به آخر الزمان , توصیه می کند که ( کونوا احلاس بیوتکم ) ؛ فرش خانه هاتان باشید , یعنی از خانه بیرون نیایید .
آیا چنین روایتی بر فرض که سند صحیح داشته باشد , می تواند درباره چنین مسئله ای پیچیده و سرنوشت سازی که حیات اجتماعی , بستگی به حل امثال آن دارد , ملاک یک ارزش گذاری کلی باشد ؟
فقهای بزرگ – کثرالله امثالهم – برای استنباط احکام ساده فقهی , مانند احکام آب چاه و احکام ظروف و انفعال آب قلیل , چنین زحمت های می کشند , چه تلاش هایی برای بررسی اسناد, روایات و جمع میان روایات متعارض انجام می دهد و چه بسا که در نهایت در بسیاری موارد , فتوای قطعی ندهند و احتیاط کنند . وقتی در چنین مسائلی که نقش چندان مهمی در زندگی انسان ندارند و احتیاط در آن آسان است , نیاز به این همه تلاش و دقت باشد , درباره مسائلی که با سرنوشت جامعه اسلامی سروکار دارد , چقدر باید دقت کرد ؟ ماناچار باید به خود بیاییم , این مسائل را جدی تلقی کنیم و بیش از آن مسائل ساده , در باره این گونه مسائل به تحقیق بپردازیم که اسا س فرهنگ ما را تشکیل می دهد و سرنوشت جامعه را یم سازد . حاصل این است که این گونه مسائل , بسیار پیچیده است و در بررسی و ارزیابی آنها عوامل مختلفی را باید در نظر گرفت . پاسخ به آنها کار ساده ای نیست نه به طور مطلق می توان گفت که زندگی اجتماعی , در هر شرایط و به هر صورتی مطلوب و دارای ارزش مثبت است و نه می توان کناره گیری از
جامعه را مطلوب مطلق دانست , بلکه ممکن است گاهی گرایش به جامعه , در عالی ترین حد مطلوبیت باشد و گاهی هجرت از جامعه و کناره گیری از آن .
اخلاق اجتماعی 11

 


قرآن و جامعه گرایی
اما در جایی که خشنودی خدا در بازگشت به جامعه است , برای هدایت دیگران و معاشرت با آنها , رهبانیت و دیر نشینی , ارزشی ندارد . و به راستی چگونه ممکن است ترک واجب سبب تقرب به خدا شود ؟
بدون شک , بیشتر کمالات انسان در سایه اجتماع حاصل می شود و بدون أن انسان از چنین کمالاتی محروم خواهد ماند , اما این بدان معنا نیست که بگوئیم : اجتماع دارای ارزش مطلق است چراکه ارزش زندگی اجتماعی , مشروط به همزیستی افراد و گروه های خاصی است , بر اساس خاص و با انگیزه ای خاص .
در قرآن کریم به همان اندازه که به محبت کردن مردم به همدیگر اهمیت داده شده , به تبری از بعضی از انسان ها و دور شدن از آنها هم اهمیت داده شده است و به همان اندازه که درباره صلح و مسالمت بحث دارد , درباره جنگ و جهاد نیز دارد .
قرآن توصیه می کند که برای حفظ یک زندگی اجتماعی مطلوب , گاهی لازم است از اجتماع برید :
قَد کانَت لَکُم اُسوهّ حسنتهّ فی إبراهیمُ والّذین معُه ُ إذقالوا لقومهم انّا بر ّاءُ منکم و مما تعبدون من دون الله کفرنابکم و بدا بیننا وبینکم العداوه والبغضاء ابداً حتّی تومنوا بالله
وحده (1)
حقاً که ابراهیم و یارانش مقتدا و الگویی نیکو هستند برای شما , هنگامی که به قوم خود گفتند : ما از شما و آن چه که می پرستید بیزاریم و میان ما و شما برای همیشه کینه و دشمنی خواهد بود تا آن که به خدای یگانه ایمان بیاورید .
زندگی اجتماعی از نظر اسلام هدف نیست و ارزش مطلق ندارد , بلکه وسیله ای است برای تامین ارزش های بالاتر . بنابراین , ارزش آن نسبی است . حتی در عالی ترین جامعه

 

1. ممتحنه . آیه 4

 

اخلاق اجتماعی 12

 

ایده آلی که در زمان ولی عصر (عج) تشکیل می شود , زندگی اجتماعی , خودبه خود
اصالت ندارد , بلکه تشکیل جامعه برای این است که زمینه رشد معنوی برای هر فرد, بهتر فراهم شود .
خداوند می فرماید :
وعدالله الّذین امنوا منکم و عملوا الصّالحات لیستخلفنّهم فی الارض کما استخلف الّذین من قبلهم و لیمُکّننُّ لهم دیینهم الّذی ارتضی لهم و لیبدِّ لنّهم من خوفهم امناً یعبدوننی لایشرکون بی شیئاً (1)
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کار شایسته کنند , وعده داده است تا آنان را همانند گذشتگانشان در زمین جایگزین کند و به ایشان نسبت به دینی که مورد رضایتشان است , قدرت و مکنت دهد و پس از خوف , در امنیت قرارشان دهد تا مرا بپرستند و به من شرک نورزند .
این آیه نشان می دهد که تشکیل جامعه ایده آل نیز برای آن است که انسان ها بهتر بتوانند خدا را بپرستند . بنابراین , ارزش گذاری بر زندگی اجتماعی , تابع عوامل دیگری است که پیدا کردن آنها و نعیین فرمول دقیقش , کاری است دشوار , اما در یک تعبیر کلی , می توان گفت که ارزش جامعه به اندازه ای است که برای رشد و تکامل فرد , موثر باشد و اگر دارای تاثیر منفی باشد , طبعاً ارزش منفی خواهد داشت .

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1. نور . آیه 55
اخلاق اجتماعی 13

 

 

 

اصل تقدم مصالح معنوی بر منافع مادی
اصل سوم , تقدم مصالح معنوی بر منافع مادی است . گاهی تامین نیازهای مادی با رعایت مصالح معنوی تزاحم پیدا می کند . اگر در جامعه ای همه نیروی مردم صرف کارهای اقتصادی و پیشرفت های مادی شود , طبعاً این جامعه در بعد اقتصادی و زندگی مادی پیشرفت چشمگیری خواهد کرد , زیرا همه نیروی مردم , در این جهت بسیج شده است . حال اگر این جامعه در بخشی از اوقات خود به معنویات بپردازد, طبیعی است که به همان میزان , از پیشرفت های مادی آن کاسته خواهد شد و در این جا است که میان پیشرفت مادی و معنوی آن جامعه , تزاحم به وجود می آید .
البته نباید از ایم مسئله هم غافل شد که گاهی عقب افتادگی های مادی , به منافع معنوی نیز لطمه می زند , اما چنین رابطه ای کلی و همه جانبه نیست . چنان که گاهی نیز معنویات یک جامعه , به پیشرفت های مادی آن کمک می کند , مثلاً کارگری که امین و درستکار باشد یا کارفرمایی که در اندیشه کارگران و زیردستان خود باشد , این گونه خصلت های معنوی , به پیشرفت مادی جامعه کمک می کند .
بنابراین می توان جامعه ای را فرض کرد که در حدی از فرهنگ و اخلاق که جلوی ضررهای مادی را بگیرد , مانند جامعه ای که در آن می گساری , مواد مخدر و شهوترانی های افراطی که به منافع مادی انسان هم زیان می رساند , وجود نداشته باشد. در چنین جامعه ای رشد مادی در بالاترین حد است و معنویات آن نیز در حدی است که به رشد مادی آن کمک می کند , اما از رشد معنوی , عبادت , مناجات , دعا و تفکر در مسائل فلسفی و عرفانی , در آن خبری نیست .
حال اگر جامعه ای را فرض کنیم که وقت خود را تنها در امور مادی و اقتصادی صرف نکند بلکه اعضای آن بخشی از وقت خود را به امور معنوی اختصاص دهند و یا گروهی از اعضای آن به امور معنوی بپردازند , طبیعی است که جامعه در چنین وضعی , در پیشرفت مادی و اقتصادی خود , به پای جامعه نخست نمی رسد , ولی مسلماً در

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   103 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله اخلاق

دانلود مقاله کانبان

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله کانبان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


(تمرکز این تحقیق بر پیاده سازی سیستم تولید بموقع در کف کارگاه است. تکنیک هایی که در این سطح مورد استفاده قرار می گیرند. به واسطه توجه فزاینده به تکنیک های تولید ژاپنی، به خوبی مستند گردیده ونحوه کار آنها مشخص است (APICS 1985، اسکانبرگر 1982 و ماندن 1983 ). سیستمی که تحویل بموقع را در سطح کف کارگاه اجرا می کند. به عنوان سیستم کانبان شناخته شده و کارتهای مورد استفاده در آن، کارت های کانبان نامیده می شوند. بنابراین به منظور ایجاد تمایز هرجا منظور سیستم مذکور بود از سیستم کانبان و هر جا منظور کارت های آن بود از عبارت کارت کانبان استفاده می شود. بحث در این تحقیق بر روی پیاده سازی JIT در کف کارگاه متمرکز بوده و به نحوه اجرای سیستم JIT در مورد تامین کنندگان خارجی نمی پردازد.
پیش از تحلیل نحوه عملکرد کارت های کانبان، تفاوت میان سیستم های فشاری و کششی در کنترل تولید مورد بحث قرارگرفته و به دنبال آن سیستم تولید تکراری که کارتهای کانبان در ان به موثرترین شکل عمل می کنند، بررسی می گردد.
سیستم کانبان
سیستم کانبان در کارخانجات خودروسازی تویوتا در ژاپن، به عنوان برنامه ای برای هموار سازی جریان محصولات در طول فرآیند تولید توسعه پیدا کرد. هدف آن بهبود بهره وری سیستم و ایجاد اطمینان از درگیر شدن کارگر ، و مشارکت وی در دستیابی به این بهره وری بالا می باشد. این مهم با بکارگیری ابزارهای دیداری برای مشاهده جریان محصولات در طول سیستم تولیدی، و نیز مشاهدة سطوح موجودی امکان پذیر می گردید. طی گذر زمان، سیستم کانبان به عنوان ابزاری برای کنترل فعالیت تولید به منظور دستیابی به اهداف JIT و مدیریت عملیات تولید به موقع، توسعه بیشتری یافت. سیستم کانبان همچنین به عنوان یک سیستم ا طلاعاتی عمل کرده و به کنترل مقادیر تولیدی در کلیه مراحل فرآیند ساخت و مونتاژ کمک می نماید.
برخلاف سیستم های کنترل فعالیت تولید در MRP که به
سیستم های فشاری معروفند، به کانبان به عنوان یک سیستم کششی نگریسته می شود. پیش از بحث مفصل راجع به سیستم کانبان، تفاوت های میان سیستم های فشاری و کششی کنترل تولید به اختصار تشریح می گردد:
سیستم کششی مدیریت تولید:
همانطور که ذکر شد برخلاف سیستم کشی کانبان، عملکرد MRP در سطح کف کارگاه یک سیستم فشاری است در نظر گرفتن تفاوت میان دو رویکرد مزبور، می تواند به شناخت برخی مشخصه های اساسی سیستم کانبان کمک نماید.
هر دو سیستم تحت هدایت سربرنامه ای می باشد که احتیاجات محصولات یعنی اقلام بالاترین سطح در لیست مواد ر ا شناسایی می کند. این سربرنامه نیز به نوبه خود به برنامه های جزیی تری برای ساخت، مونتاژ و خرید شکسته می شود.
یک سیستم فشاری مطابق انچه که در شکل 1 نشان داده شده، عمل می کند (منگا 1987) حال قطعه ای را در نظر بگیرید که می بایست در طول یکسری از ایستگاههای کاری (به ترتیب از ایستگاه M به 1، جایی که مرکز کاری M به 1، جایی که مرکز کاری M اولین ایستگاه بوده و ایستگاههای 1-M الی آخر به دنبال آن می باشند) تحت فرایند قرار گیرد در یک سیستم فشاری تنها در مرکز کاری M به هر قطعه یا سفارش یک موعد تحویل (DD) اختصاص یافته و همچنین آن از قطعه یا سفارش در زمان صدور (RT) مشخصی، به جریان می افتد، اما در سایر ایستگاههای کاری این زمان ها به تبع ایستگاه قبل تعیین می گردند. مثلاً زمان به جریان افتادن سفارش کار در ایستگاه 1-M برابر است با زمان تکمیل کار در ایستگاهM بنابراین، یک محصول در طول سیستم تولیدی، از مواد اولیه تا تکمیل در ایستگاه نهایی، هل داده شده یا باصطلاح با جلو فشار داده می شود. MRP مثال کلاسیک یک سیستم فشاری است.
از سوی دیگر یک سیستم کششی، از سر دیگر خط تولید یعنی از نقطه نظر محصولات نهایی به فرآیند تولید می نگرد، بخش های کنترل تولید بر اساس برآورده ساختن نیازمندی های مشتری کارخانه اقدام به سفارش می نمایند. افق زمانی به میزان قابل توجهی کوتاه است. سفارشات از بالاترین سطح ساختار محصول به سمت پایین تقسیم یا باصطلاح شکسته شده و کنترل کننده وجود تعداد کافی از قطعات برای تولید محصول نهایی را بررسی می کند. اگر قطعات در دسترس باشند، محصول تولید می شود. در غیر این صورت قطعات از ایستگاه کاری قبلی که مسئول تهیه انها است. مطالبه یا باصطلاح کشیده می شوند. طی سایر مراحل تولید به سمت عقب، از چنین رویه ای پیروی شده و این روند تا فروشندگان خارج از کارخانه هم ادامه می یابد، چنین سیستمی تقاضای بالایی را برای سیستم تولیدی و فروشندگان ایجاد می نماید.این تقاضا می تواند به دو روش برآورده گردد: یا ازطریق انباشتن موجودی قطعات در کنار خط، و یا با ایجاد قابلیت برای پاسخگویی سریع به تقاضاهای مزبور در زمانی بسیار کوتاه (زمان پیشبرد کوتاه)، یک سیستم کششی در شکل 2 نشان داده شده است.)1
2(سیستم های تولید کششی بر سه نوع اصلی هستند.
1- سیستم کششی سوپرمارکتی 2- سیستم کششی متوالی
3- سیستم کششی متوالی و سوپر مارکتی در آمیخته )2
3(خصوصیات سیستم کشی تولید:
1- سادگی و انعطاف پذیری
2- استفاده از ماشین آلات کوچکتر وانعطاف پذیر.
3- تجهیزات قابل تغییر
4- نزدیکی ایستگاههای کاری به یکدیگر به طوری که منجر به سرعت در انتقال کالاها می گردد و کالاهای نیمه ساخته در میزان حداقل مورد نیاز ذخیره می شود.
5- انعطاف پذیری کارکنان، به طوری که تجهیزات خود را راه اندازی نموده و از طریق چرخش مشاغل، بتوان سریعاً به تغییرات و نرخ تولید پاسخ داد.
6- سیستم سرپرستی سطوح پایین سازمانی، به نحوی است که سرپرست در حل مسائل رومره خود با توجه به تغییرات در تقاضا و حوادث غیر مترقبه مهارت دارد. )3
(لازم به یادآوری است که مکانیزم کنترل مذکور تنها در کارخانجاتی قابل اجرا است که تحلیلگران سیستمهای تولیدی، سیستم تولید آنها را تولید تکراری می نامند. حال اجازه دهید تا به اختصار تولید تکراری راتعریف نماییم و سپس به چگونگی کاربرد کارتهای کانبان بپردازیم.
تولید تکراری
تولید تکراری عبارت است از:
ساخت، ماشینکاری، مونتاژ و تست قطعات گسسته و استاندارد که در یک حجم مشخص تولید شده و یا انجام همین عملیات برای محصولاتی که در حجم مشخص در قالب گزینه های استاندارد مونتاژ می گردند ...
مشخصه این نوع تولید، جریان های مداوم یا تولید طولانی مدت انواع قطعات است حالت ایده آل این است که قطعات به طور مستقیم از یک ایستگاه کاری به ایستگاه دیگر منتقل شوند.
هال (1983)
در واقع می توان این طور استدلال کرد که نتیجه نهایی بکارگیری کامل رویکرد JIT و استفاده از تکنیک های آن در تولید حرکت از تولید کارگاهی یاتولید دسته ای به سمت تولید تکراری است. هرچه سیستم، به تولید تکراری نزدیک تر باشند، اجرای سیستم کانبان از اهمیت بیشتری برخوردار می گردد.
کنترل فعالیت تولید با کانبان
در قسمت قبل سیستم کانبان به عنوان یک سیستم کششی تشریح گردد حال با ارائه مثالی از یک سیستم ساخت و مونتاژ ساده و نمایش جریان کارتهای کانبان در ان ، چگونگی کارکرد سیستم را بررسی می نماییم. مثال حاضر بر دو محصول بانام های صندلی A و صندلی B که در فصل های پیشین در تشریح منطق MRP بکار گرفته شدند، مبتنی می باشند.
تحت سیستم کانبان، تنها خط مونتاژ اصلی از احتیاجات محصول نهایی مطلع بوده و بدین وسیله با استفاده از رویه ذیل، احتیاجات کل سیستم تولیدی را کنترل می نماید:
خط مونتاژ نهایی با توجه به زمانبندی در دست، به دنبال آن است تا قطعات رادرزمان مورد نیاز و به مقدار مورد نیاز از مراکز کاری تغذیه کننده یاخطوط مونتاژ فرعی دریافت نماید. ین مراکز کاری یا خطوط زیر مونتاژ فرعی به تولید انباشته ای برابر یا انباشته خارج شده می پردازند. به طریق مشابه آنها نیز قطعات مورد نیاز خود را برداشت یا به بیان دیگر دریافت می کنند لذا یک واکنش زنجیره ای از سوی آخرین ایستگاه کاری به سمت اولین ایستگاه در جریان است که هدف آن برداشت تعداد قطعات دقیقاً مورد نیاز و در زمان مورد نیاز از ایستگاههای بالا سری است.
بدین ترتیب جریان مواد بانرخ مصرف مواد در خط مونتاژ نهایی همگام یا باصطلاح سنکرون می گردد. اگر الگوی زمان بندی یک الگوی منظم بوده و محصولات در انباشته ای کوچک تحویل شوند آنگاه موجودی باقیمانده در ایستگاهها بسیار اندک خواهد بود. بنابراین تولید بموقع (JIT) می تواند بدون استفاده از کنترل سفارشات کاری برای قطعات در هر مرکز کاری، بدست آید.)1
4(روش کانبان
"اوهینو" که شاهد تمایل افراد به تولید اضافی بود ، در پی یافتن ابزاری برامد که امکان تولید کالای مورد تقاضا وبا کیفیت خواسته شده فراهم اورد. سیستم کانبان، حاصل این اندیشه و تلاش اوهینو است.
در یک کارگاه، مبتنی بر روش کانبان، هر پست فقط قطعه ای را می سازد که پست بعدی از او تقاضا می کند. آن پست هم به نوبه خود فقط قطعه ای را تولید می کند که پست بعدی از او تقاضادارد. به همین ترتیب، آخرین پست نیز فقط قطعه ای را تولید می کند که متقاضی درخواست کرده است. در نتیجه می بایستی نوعی سیستم اطلاعاتی را یافت که نیاز نهای را با سرعت به پست های بعدی منتقل سازد. نام این سیستم، کانبان است.
خواهید دید که کاربری و فهم این روش بسیار ساده، اما شرایط تحقق آن متعدد و بسیاردشوار است. اگر خط تولید به شکل ارائه شده در نمودار 3 باشد، جریان اطلاعات کانبان برعکس آن بوده و با هر محموله قطعه که به پست 2 می رسد، یک برچسب به نام کانبان جدا شده و به عنوان درخواست قطعه به پست 1 ارسال می شود. زمانی که محموله در پست 1 تکمیل آماده ارسال شود، کانبان در خواست بر روی آن نصب شده وبه پست 2 فرستاده می شود. لذا کانبان، یا با محموله پر در مقابل پست 2 است و یا با محموله خالی وآماده پر شدن در پست 1. اگر محموله کانبان خالی در برابر پست 1 وجود نداشته باشد. به این معنی است که محموله در مقابل پست 2 است و پست 1 متوقف می شود. لذا کانبان، ورقه کاغذ یا کارتی است حاوی اطلاعاتی در خصوص فرایند قبل و بعد ایستگاه تولید که هنگام تحویل گرفتن قطعه برای فرآیند بعدی مفید خواهد بود.)4

 

(انواع کارتهای کانبان
کانبان در اصل واژه ای ژاپنی است به معنی کارت، کانبان ها معمولاً کاغذهای مربع شکلی هستند که در پوشش شفافی قرار داده می شوند. دو نوع عمده این کارت در عمل عبارتند از: (نمودار 4)
(1) کانبان های برداشت: این کارت ها تعداد قطعه ای را که فرآیند بعدی باید از مرکزکاری قبلی خود برداشت نماید، مشخص می سازند، هر کارت وبین دو ایستگاه در جریان است:
ایستگاهی که قطعات را دریافت می کند و ایستگاهی که قطعات مورد نظر را تولید می کند
(2) کانبان های تولید: این کارت ها تعداد تولید قطعه ای را مشخص می سازند که مرکز کاری باید به منظور جایگزین کردن مقادیر برداشت شده تولید کند.
کانبان برداشت، در بردارنده نام مرکزی مصرف کننده و مرکز کاری تامین کننده قطعه مورد مصرف، به همراه نام قلم مزبور و شماره آن می باشد و به علاوه محل دقیق ان در انبار موجودی در جریان ساخت، نوع و حجم ظرف حمل کننده آن نیز مشخص می گردد.
کانبان تولید، شامل نام کاری تولید کننده، قطعه ای که قرار است تولید شود، ومحل آن در انبار موجودی در جریان ساخت می باشد.)1
2(کانبان برداشت اجازه می دهد تا قطعات به فرآیند پایین جریان منتقل شوند. این کانبان ها معمولاً بردو نوع اند.: کانبان داخلی یا بین فرآیندی (برای برداشت از فرآیند داخلی) و کانبان تامین کننده (برای برداشت از تامین کننده بیرونی). در تویوتاسیتی به طور معمول برای هر دو نوع تامین کننده از یک کانبان استفاده می شود. همچنین هنگامی که تولید ناب گسترش می یابد، معمولاً برای تامین کنندگان دور از دسترس از کانبان های الکترونیک نیز استفاده می شود.
برای ایجاد یک سیستم کششی، دو کانبان تولید و برداشت باید با هم کار کنند. مراحل انجام کار در خصوص کانبان برداشت چنین است: 1) در فرآیند پایین جریان،قبل از برداشتن این قطعه، اپراتور مربوطه، کانبان برداشت را از روی گاری بر می دارد. 2) این کانبان به جعبه جمع آوری کانبا ها منتقل شده و سپس توسط مسئول حمل مواد برداشته می شود. 3) پس از آن، این مسئول حمل به سوپر مارکت بالای جریان رفته، یک گاری جدید برداشته، کانبان را از روی گاری بر می دارد و به جای آن که کانبان برداشت را روی گاری می گذارد. 4) این گاری رابرای فرآیند پایین جریان می برد. مراحل کار در خصوص کانبان تولید نیز چنین است: 1) کانبان تولیدی منتقل می شود. 2) مسئول حملی که به فرآیند بالای جریان سرویس می دهد، این کانبان تولید را برداشته و آن را به فرآیند بالای جریان تحویل می دهد. 3) این کانبان به فرآیند بالای جریان علامت می دهد که باید معادل یک گاری، قطعات جدید تولیدکند. مادامی که بدون کانبان، هیچ محصولی تولید یا منتقل نشود، یک سیستم کششی واقعی حفظ خواهد شد.)2
(کارت های کانبان دیگری نیز وجود دارند که به وسیله رنگ، شکل، یا اندازه از یکدیگر متمایز می گردند کارتهایی از قبیل کانبان پیمانکاری ، کانبان وضعیت اضطراری ، کانبان ویژه وکانبان اخطار از این جمله اند با این حال د نوع کانبانی که شرح داده شد، کارتهای پایه یک سیستم کانبان هستند.
جریان کارتهای کانبان
به منظور تشریح نحوه جریان این کارتها در طول فرآیند تولید، مثالهایی از یک مدل شبیه سازی برای سیستم ساخت و مونتاژ تحت کنترل کانبان که مولفان در روند توسعه آن مشارکت داشته اند، آورده می شود، این سیستم در بردارنده یک خط اصلی مونتاژ شامل پنج ایستگاه می باشد خط مزبور یک خط ترکیبی است که مونتاژ دو نوع مختلف محصول را شبیه سازی می نماید هرمحصول مطابق آنچه که در شکل 5 نشان داده شده، در طول خط حرکت کرده و قطعات لازم را بر روی آن مونتاژ می گردند. هر یک از این ایستگاه ها نیز قطعات مزبور را به وسیله یک خط تغذیه کننده که حداکثر می تواند چهارمرکزی کاری داشته باشد، به خط اصلی می فرستند.
می توان از این مدل خط مونتاژ همراه با خطوط تغذیه کننده آن، برای نشان دادن چگونگی جریان کانبان ها در طول سیستم تولید استفاده نمود. فرآیند تولیدی که در بالا ارائه گردید، دو حالت از جریان مواد را نشان دهد:
(1) جریان قطعات در طول خط مونتاژ،
(2) جریان قطعات در طول خطوط تغذیه کننده)1
4(تعیین تعداد کانبان برای تضمین به اجرا درآمدن تعداد صحیحی از سفارشات تولید، اهمیت بسیاری دارد:
1. تعداد مورد نیاز کانبانهای سفارش تولید لازم برای گردش در هر یک از فرآیندها، از طریق زیر تعیین می شود.

که در آن:
Nt = تعداد مورد نیاز کانبان در یک فرآیند
D = تقاضا برای یک دوره واحد
Tp = زمان عملیات
Tw = زمان انتظار برای کانبان
a = کمیت موجود در یک کانتینر
x = ضریب اطمینان
مثال: اگر تقاضا 100 قطعه در روز، TW=5/1 ساعت، TP= 5/0 ساعت، a=10 قطعه در هر کانتینر و X=2/0 باشد، تعداد کانتینر لازم را به دست آورید.

2. تعداد مورد نیاز کانبانهای برداشت نیز بر اساس همین فرمول محاسبه می شود با این تفاوت که به جای NT کلمه NP می آید.با افزایش تقاضا، یا باید تعداد کانبان برداشت را افزایش داد و یا اگر قرار باشد که تعداد کانبان ثابت باشد. باید زمان عملیات و انتظار .. را کاهش دهیم.

جدول 1: تفاوتهای کانبان با MRP-2
معیارها کانبان MRP-2
موجودی هزینه است یک دارایی در برابر حوادث
پیش بینی شده
سطح و اندازه تولید فقط توجه به نیاز متوسط و مقداری حداقل ذخیره برای خرید و ساخت فرمولها و قواعد: اصلاح تولید بهینه در ارتباط با هزینه موجودی و راه اندازی
نگهداری تجهیزات موثر و خرابی حداقل (تعمیر و نگهداری برنامه ریزی شده) طولانی
تاخیر حداقل طولانی
کارگران مدیریت مبتنی بر مشارکت همگانی مدیریت مبتنی بر بازرسی
سیستم MRP-2 درغرب و سیستم کانبان درشرق طراحی شده است اما هر دو با هدف کاهش هزینه، ارتقای نرخ بهره وری و ارضای بهتر مشتری طراحی شد اند. بین این دو سیستم اگرچه فرق هایی وجود دارد، ولی کانبان زمانی موفق است که تولید انبوه و در سطحی بالاتر صورت بگیرد. در صورتی که MRP-2 با توجه به ابزار مورد استفاده اش برای تولید انبوه در سطح بالا، پر هزینه خواهد بود. شرط موفقیت سیستم کانبان در اختیار داشتن یک سیستم پیش بینی پیشرفته است، چرا که در غیر این صورت به سرعت متوقف خواهد شد.
روش بهینه سازی تولید فنی (OPT)
طی دهه های اخیر، روش جدیدی برای مدیریت تولید، توسط ژاپنی ها ابداع شده است که OPT یا بهینه سازی تولید فنی نامیده می شود. این روش، از سیستم کانبان سرچمشه گرفته و در اجرای تولید بهنگام (JiT) عامل اساسی تلقی شود. OPT ، در واقع ابزاری برای زمانبندی است وبا تکیه بر منابع گلوگاهی، برای اصلاح فرایند تولید به کار می رود. این روش با توسل به دانش فنی و تنظیم زمانبندی دقیق فعالیتها، نرخ بهره وری راارتقا می دهد. درواقع این سیستم نیرومند، در استفاده از ابزار تولید چند منظوره در چند دقیقه تکیه دارد.
اساس کار OPT
تنگناها، درواقع شرایط تولید در شرکت را به طور کامل مشخص می سازند، لذا می بایستی به آنها توجه دقیق داشت. ابتدا می بایستی هدف حقیقی شرکت را مشخص کرد: بقا، رشد، قدرت، کیفیت تولید ... ؟ ولی هدف اصلی هر شرکتی کسب سود است.
رابطه بین این شاخص ها (تنگناها) مشخص نیست، یک سری عملیات، بعضی از این شاخصها را به بهای از بین رفتن شاخصهایی دیگر، رشد می دهد. طراحان OPT به شاخصی تمسک جستند که مهارت شرکت را بهتر نشان می دهد، فروش واقعی، موجودی ها به عنوان دارایی و هزینه های تبدیل مواد. یعنی تمام تلاش مدیریت بر محور کاهش موجودی، افزایش فروش و کاهش هزینه تبدیل متمرکز است. در اغلب موارد، میزان موجودی ها سطح فروش و هزینه تولید را تحت تاثیر قرار می دهد:
• فروش واقعی: مقدار تولید یانرخ تولیدی است که توان عملیات تولید و قابلیت تبدیل شدن محصول به پول را بیان می کند.
• موجودی: مقدارموادخام، قطعات قابل خرید، قطعات نیمه ساخته یا تکمیل شده قابل تبدیل شدن به پول است.
• هزینه تولید: تمامی هزینه های تبدیل ورودی ها به خروجی (مستقیم یا غیر مستقیم) است.
ماهیت OPT
روش OPT بر این اساس استوار است که هدف اصلی از تولید. کسب سود است. این روش با تمرکز فعالیتهای مشکل آفرین و تبدیل آنها از گلوگاه، به غیر گلوگاه، سودآوری تولید را ارتقا می بخشد. گلوگاه، ایستگاه یا مرحله ای از فرآیند تولید است که توان تولید را در سطحی که سیستم در ان قادر به تولید می باشد. محدود می سازد. یک گلوگاه، از نظر ماهوی ممکن است ناشی از محدودیت در ظرفیت یک دستگاه، مهارت انسانی ویا منابع باشد. گلوگاه، موجب بیکاری، بی استفاده ماندن یک فعالیت ویا بخشی از فرآیند می شود.
اصول OPT
اصل1. باید به دنبال برقراری تعادل در جریان بود نه ظرفیت، زیرا هر ایستگاهی متاثر از حوادثی مختلف است که موجب انباشتگی تاخیرات می شود. لذا کافی است که تقاضا را با این توانایی ممکن، منطبق کنیم.
اصل2. سطح استفاده از ایستگاههای فاقد تنگنا، نه به وسیله پتانسیل آنها بلکه بر اساس تنگناهای سیستم تعیین می شود.
اصل 3. اشتغال و اشتغال کامل یک منبع (عامل) با یکدیگر مترادف نیستند.
اصل4. از دست دادن یک ساعت در یک تنگنا، ازدست دادن یک ساعت تولید درکل سیستم است.
اصل5. استفاده یک ساعت بیشترازایستگاه غیر تنگنا، فقط یک ساعت است.
اصل 6. تنگناها، به طور همزمان قدرت شعاع خروجی و سطح موجودی انبار را تعیین می کنند.
اصل7. حجم اشتغال تبدیل همیشه نباید برابر با حجم تولید باشد.
اصل 8. در برآورد OPT، بهترین مقدار ایستگاه ها بهترین مقدار کل نیست.
قوانین و برآورد OPT
1. معمولاً شرکت در جستجوی ایجاد تعادل ظرفیت بین ابزار تولیدا ست.
2. انجام امر یاد شده مشکل بوده و بر فرض تحقق چه چیزی مطرح است؟
3. اینکه هر پست از حوادث مختلف تبعیت کند، ناشی از تاخیر انباشته شده است.
4. نباید در جستجوی تعادل بود. نباید ظرفیت را برای پاسخ به تقاضا تغییر داد.)4

 

(جریان قطعات در طول خط مونتاژ
مهم ترین جنبه جریان مواد در یک خط مونتاژ، این است که کنترل جریان مزبور بدون کمک کارتهای کانبان انجام می شود. بخشی که ساختار اصلی محصول را شکل داده و تمامی قطعات بر روی آن مونتاژ می گردند، در ایستگاه اول خط می شود. قطعاتی که در طول خط بر روی آن سوار می شوند ممکن است توسط یک خط تغذیه کننده دیگر تولید شده و یا از خارج کارخانه خریداری کردند. ترتیبی که این قطعات طبق آن وارد خط می شوند، توسط زمانبندی خط مونتاژ نهایی تعیین می گردد، زمانبندی مونتاژ، زمان سیکل را مشخص ساخته و کلیه ایستگاه ها باید عملیات خود را در مدت زمان مزبور به انجام برسانند.
جریان مواد تحت تاثیر زمان سیکل تک تک عملیات شکل می گیرد. محصولات نیمه ساخته زمانی از یک ایستگاه به ایستگاه بعدی فرستاده می شوند که عملیا آنها در ایستگاه فعلی تا انتهای زمان سیکل مربوطه، به اتمام رسیده باشد با این حال در یکی از ایستگاههای مونتاژ مشکلی رخ داده و عملیات در زمان مجاز سیکل تکمیل نگردد تولید در کل خط مونتاژ متوقف می شود. در چنین حالتی چراغ هایی آندن با استفاده از رنگ های مختلف برای نشاندادن وضعیت خط، اعلام خطر می نمایند. برای مثال چراغ قرمز می تواندبه معنی ناتوانی ایستگاه در تکمیل کارش بوده و چراغ نارنجی حاکی از در دسترس نبودن مواد به اندازه کافی باشد.
هنگام وقوع چنین وضعیتی کلیه کارکنان ایستگاه مجاور به کمک ایستگاهی که با مشکل مواجه شده شتافته و خط را مجدداً به جریان می اندازند. فعالیت هایی این چنینی (مانند تسریع در رساندن مواد به یک ایستگاه) راه حل هایی کوتاه مدت یا فوری می باشند. در مقابل، رویکردهای بلند مدت می توانند شامل مواردی مانند بررسی علل نرسیدن بموقع مواد به ایستگاه باشند. دراین رویکردها با رفع علل اصلی این اطمینان ایجاد می گردد که دیگر چنین مشکلی روی نخواهد داد. هنگامی که مشکل برطرف می گردد، چراغ آندن سبزه شده و تولید مجدداً به جریان می افتد.
مواد در هر ایستگاه از طریق نقطة دریافت آن ایستگاه که توسط خط تغذیه کننده تامین می گردد (یا در مورد اقلام خریدنی از انبار)، وارد شده و مصرف میشوند، در این حالت مواد دارای ظروف یا پالت های استاندارد و کانبان های برداشت می باشند. هنگامی که ظرف حاوی قطعات خالی می شود، کانبان به همراه ظرف خالی به ایستگاه تغذیه کننده بازگردانده می شود. ظرف مزبور مجدداً پس ازپر شدن به نقطة دریافت ایستگاه مونتاژ باز می گردد.
حال نگاهی به عملیات مختلف تولیدی در خطوط تغذیه کننده می اندازیم و چگونگی کنترل جریان مواد میان عملیات مختلف توسط کارتهایی کانبان رامورد بررسی قرار می دهیم.
جابجایی مواد در خط تغذیه کننده
پیش از تشریح نحوه جریان کانبانها در طول خطوط تغذیه، به اختصار به بررسی عملیات مختلف تولیدی که در یک سیستم انجام می شوند (مانند شکل 5) می پردازیم.
خطوط تغذیه اساسا فرآیندهای با یکسری عملیات متوالی هستند که در آنها مجموعه ای از عملیات گسسته بر روی مواد اولیه واقلام نیمه ساخته انجام می گیرد. این مجموعه عملیات مختلف را می توان به دو گروه فعالیتهای حمل و نقل و فعالیت های انجام فرآیند بر روی مواد، دسته بندی نمود. عملیات حمل و نقل، بطور ساده شامل انتقال مواد از محلی به محل دیگر است.
این درحالی است که عملیات انجام فرآیند بر روی مواد را می توان به نوبه خود به فعالیتهای مجزای دیگر مانند موارد ذیل تقسیم نمود (مرجع دی وهمکاران 1985 را ببینید):
(1) عملیات فرآیندی انفصالی یا تجزیه ای
(2) عملیات فرآیندی استقراری یامحل دهی
(3) عملیات فرآیندی تسلسلی یا ترتیبی
(4) عملیات فرآیندی اتصالی یاترکیبی
حال به اختصار به مرور هر یک از موارد فوق می پردازیم.
(1) عملیات تجزیه ای یک نوع ماده خام را به قطعات مختلف تبدیل می نماید. عملیات ماشین پرس پانچ که با یک بارآماده سازی و با استفاده از یک ورق فلزی به عنوان ماده اولیه، قابلیت سوراخکاری تعدادی از اقلام راداراست نمونه ای از این عملیات می باشد. مثالی دیگر از این حالت می تواند یک ماشین تراش خودکار باشد که برای تولید دامنه ای از اقلام طراحی گردیده است مشخصه اصلی عملیات
تجزیه ای تولید تعدادی از اقلام با استفاده از یک نوع ماده اولیه است.
(2) عملیات استقراری یا محل دهی شامل استقرار ونگهداری مواد در یک محل و برای دوره ای از زمان می باشد. انبار کردن مواد مثالی از این عملیات است.
(3) عملیات ترکیبی هنگامی روی می دهد که مواد اولیه یا قطعات نیمه ساخته در یک مرکز کاری تحت فرآیند قرار گرفته وبه عنوان یک قلم کامل ومجزا خارج می گردند مثالی از عملیات ترتیبی، تراشکاری است که بر روی یک ماشین تراش سنتی انجام گرفته و برای نمونه در آن قطر قطعه تا اندازه موردنظر تراشیده می شود تفاوت میان عملیات ترتیبی و تجزیه ای دراین است که در عملیات تجزیه ای اقلام متعددی از یک ماده ورودی ساخته می شوند.در حالی که در عملیات ترتیبی قطعه ورودی تنها دستخوش یکسری تغیییرات شده و از فرآیند خارج می شود. به بیان دیگر در عملیات ترتیبی یا متوالی در ازای یک ورودی یک خروجی وجود دارد.
(4) عملیات ترکیبی هنگامی انجام می شود که تعدادی از قطعات یا زیرمونتاژها به منظور تولید یک محصول واحد، با یکدیگر مونتاژ یا به هم متصل گردند. بدین ترتیب طبق تعریف هر عملیات مونتاژ یک عملیات ترکیب کننده است. برای نمونه در صنایع مونتاژ الکترونیک، عملیات پر کردن یک PCB (صفحه مدار چاپی) را در نظر بگیرید، یکسری از قطعات روی PCB مونتاژ می گردند تا PCB کامل را شکل دهند.
ترکیبات مختلف این چهار مجموعه عملیات نشانگر همه انواع سیستمهای تولید قطعات گسسته می باشد. ما از این چهار کلاس عملیات تولیدی برای نمایش نحوه استفاده از کارت های کانبان درکنترل جریان تولید خط تغذیه کننده در یک سیستم JIT استفاده می کنیم. یک خط مونتاژ خالص تماماً شامل عملیات ترکیبی می باشد به نحوی که قطعات در ایستگاههای مختلف مونتاژ بر روی قطعه اصلی مونتاژ، سوار می شوند.
یک خط تغذیه کننده بطور نمونه می تواند شامل تعدادی از ایستگاههای کاری باشد. هر ایستگاه کاری دارای دو انبار است، یکی برای قطعات ورودی (نقطة دریافت) و دیگری برای قطعاتی که در ایستگاه مزبور تحت فرآیند قرارگرفته اند. (نقطة ارسال). این انبارها می توانند به عنوان عملیات استقراری یا محل دهی در نظر گرفته شوند. عملیات برخی از ایستگاههای کاری ترکیبی است و عملیات برخی دیگر به صورت ترتیبی، در ابتدای خط تغذیه کننده ایستگاههای کاری عموماً تجزیه ای می باشند، بطوری که یک نوع ماده اولیه به قطعات مختلف تبدیل می گردد.
به عنوان یک مثال از وضعیت ایستگاههای کاری در خطوط تغذیه کننده به مثالی دراین باره می پردازیم.
فرض می کنیم که شرکت صندلی سازی گیزمو دو نوع صندلی سه پایه و چهارپایه می سازد درخت محصول برای این دو نوع صندلی در شکل 6 نشان داده شده است.
فرض کنید که شرکت خود اقدام به ساخت پایه صندلیها می نمایند، همچنین سیستم تولیدی که صندلی ها را ساخته و مونتاژ می کند، شامل یک خط تغذیه کننده برای ساخت فریم، یک خط تغذیه کنده دیگر برای ساخت پایه ها، و یک خط مونتاژ می باشد. فریم یک قلم ا صلی است که دراولین ایستگاه وارد خط شده وپایه ها روی آن مونتاژ می گردند، در ایستگاه بعد نشیمنگاه مونتاژ شده وصندلی کامل می شود.
به منظور نشان دادن جریان مواد در خط تغذیه کننده، به بررسی خط تولید پایه ها یعنی جایی که پایه ها از لوله های فولادی ساخته می شوند، می پردازیم، فرض کنید سه ایستگاه کاری در این خط وجود دارد، در ایستگاه اول برای تولید پایه، لوله فولادی به اندازه مورد نظر بریده شده وقطعات بریده شده (پایه ها) در دسته های سه یا چهار تایی تقسیم می گردند. ایستگاه بعدی، قسمت بالایی این پایه ها را طوری شکل می دهد که به راحتی به فریم صندلی متصل گردند. در ایستگاه پایانی این خط تغذیه، قطعات لاستیکی به انتهاب پایه ها اضافه می گردنداجازه دهید این ایستگاهها را به ترتیب ایستگاها های برش، شکل دهی و تکمیل بنامیم.
جریان کارت های در طول خط تغذیه:
این قسمت به بررسی جریان موادمیان ایستگاه های کاری پرداخته و چگونگی استفاده از کارتهای کانبان را در کنترل جریان مزبور نشان می دهد بدین منظور از مثال فوق برای نشان دادن جابجایی های میان ایستگاهای برش و شکل دهی در خط تغذیه استفاه می شود در این خط پایه های بریده شده از ایستگاه شکل دهی منتقل می گردند. شکل 8 این وضعیت رانشان می دهد.
فرض کنید ایستگاه شکل دهی، به مواد یعنی پایه بریده نیاز دارد. این مواد همان خروجی های ایستگاه برش می باشند هر یک از دو ایستگاه کاری دو نقطه برای انباشت مواد دارند (یکی برای مواد ورودی به ایستگاه-نقطه دریافت- و دیگری برای مواد خروجی- نقطه ارسال). انباشته پایه ها در ظروف استاندار وجود دارد یکی برای انباشته های مربوط به سه پایه ها و دیگری برای انباشته های مربوطه به چهار
پایه ها.
هر ظرف استاندارد دارای یک کارت کانبان می باشد که نوع مواد محتوی ظرف و مقدار آن را مشخص می سازد ظروفی که درنقطه دریافت قرار می گیرند دارای کانبان برداشته بوده و ظروفی که در نقطه ارسال قرار می گیرند دارای کانبان تولید هستند.
در ایستگاه شکل دهی برای مورد نیاز باید یک ظرف خالی و کانبان آن وجود داشته باشد روند نمای شکل 9 مراحل جابجایی موادو
کانبان ها را نشان می دهد متناظر با هر مرحله، شکلی در صفحات آتی نشان داده شده است.
مطابق شکل 10 ظرف خالی و کانبان برداشت نشان دهنده نیاز به مواد برای مرکز کاری شکل دهی می باشند.
شکل 11، ظروف خالی و کانبان برداشت ان را نشان می دهد که به نقطه ارسال در ایستگاه برش برده شده اند.
در ایستگاه کاری برش، مطابق شکل 12 ظروف خالی در موقعیت مشخص قرار گرفته و کانبان های برداشت همراه آنها به نقطه ارسال منتقل می شوند.
مطابق شکل 13 در نقطه انباشت موجودی مواد خروجی – نقطه ارسال- ظرف استانداری حاوی موادی با مشخصات قید شده روی کانبان برداشت، برداشته می شود، به خاطر داشته باشید که مواد خروجی از ایستگاه برش، همان مواد ورودی به ایستگاه شکل دهی هستند.
کانبان های تولیدی که روی این ظروف خروجی از ایستگاه برش نصب شده اند مشخصات مواد درون آنها رانشان داده و بدین ترتیب با یک نگاه ساده می توان تطابق آنها را با مشخصات کانبان برداشت ایستگاه بعد بررسی نمود. در مرحله بعد کانبان ها تعویض می شوند بدین ترتیب که کانبان برداشت روی ظرف حاوی مواد مورد نیاز قرار گرفته و کانبان تولید ظرف مزبور در محل از پیش تعیین شده نصب می گردد(شکل14)
شکل15 ظرفی حاوی مواد مورد نیاز را همراه با کانبان برداشت نشان می دهد که به نقطه انباشت موجودی در محل ورودی ایستگاه شکل دهی- نقطة دریافت – منتقل می شود.
جریان کارت ها در یک ایستگاه کاری
همانطور که در شکل 16 نشان داده شده هر ایستگاه کاری دارای نقاط انباشت مواد ورودی (نقطه دریافت) و خروجی (نقطه ارسال)، می باشد. مواد اذز ایستگاه کاری قبلی (ایستگاه برش) به نقطه دریافت (ایستگاه شکل دهی) آورده می شوند این مواد تا هنگامی که ایستگاه شکل دهی نیازمند مواد گردد در محل مزبور می مانند همچنین محصولات خروجی از این مرکز کاری به نقطه ارسال منتقل شده و از آنجا به ایستگاه بعد فرستاده می شوند. این مراکز کاری می توانند انجام دهنده هر یک از سه عملیات اصلی تجزیه ای، ترتیبی، یا ترکیبی باشند، به منظور نشان دادن این حالت به عنوان مثال ایستگاه شکل دهی رادر نظر بگیرید، فعالیت این مرکز کاری حاکی از انجام عملیات ترتیبی در آن می باشد. این در حالی است که عملیان مرکز کاری برش از نوع تجزیه ای بوده و عملیات ایستگاه تکمیل از نوع ترکیبی است.
روند نمای شکل 17 کلیه مراحل مرتبط با جریان کانبان ها را در مرکز کاری شکل دهی نشان می دهد. در ادامه هرمرحله توسط یک شکل تشریح می گردد.
ظرف خالی همراه با کانبان برداشت از انبار مواد ورودی مرکز کاری تکمیل یعنی از نقطه دریافت به ایستگاه شکل دهی می رسد. همانطور که در شکل 18 نشان داده شده، ظرف خالی در محل معین قرار داده می شود.
ظرفی حاوی قطعات مورد نظر (سه یا چهار پایه شکل داده شده) طبق مشخصات قید شده روی کانبان برداشت، به محل انبار مواد خروجی ایستگاه شکل دهی برده می شود. این ظرف دارای کانبان تولیدی حاوی همان اطلاعات کانبان برداشت مورد نظر می باشد. در اینجا مطابق شکل کانبان تولید برداشته شده، در محل مورد نظر قرار گرفته و کانبان برداشت روی ظرف پر نصب می گردد.
سپس همانطور که در شکل 20 نشان داده شده ظرف پر همراه با کانبان برداشت به نقطه دریافت ایستگاه تکمیل منتقل می شود همچنین کانبان های تولید در ایستگاه های شکل دهی به نقطه دریافت برده می شوند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  51  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کانبان