فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله خواص بتن

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله خواص بتن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

استفاده از مواد شیمیایی از زمانهای بسیار دور متداول بوده است. مصریان قدیم گچ تکلیس شده ناخالص را بکار می‌بردند یونانیان و رومی‌ها سنگ آهک تکلنیس شده را مصرف می‌کردند و بعداَ آموختند که به مخلوط آهک و آب، ماسه،سنگ خردشده یا آجر و سفال‌های شکسته نیز اضافه کنند این اولین نوع بتن در تاریخ بود. ملات آهک درزیر آب سخت نمی‌شود و رومی‌ها برای ساختمان‌سازی در زیر آب، سنگ و آهک و خاکستر آتشفشانی با پودر بسیار نرم سفال‌های سوخته شده را با هم آسیاب می‌نمودند و بکار می‌بردند سیلیس و آلومین فعال موجود در خاکستر و سفال با آهک ترکیب شده و آنچه به اسم سیمان پوزولانی (پوزولان از اسم دهکده pozzuli که در نزدیکی آتشفشان وزو قرار دارد و برای اولین بار خاکستر آتشفشانی را در این محل پیدا نمودند گرفته شده است). شناخته شده است را تولید می‌نماید نام «سیمان پوزولانی» را تا به امروز برای توصیف سیمانهایی که بآسانی از آسیاب نمودن مواد طبیعی در دمای معمولی بدست می‌آیند بکار برده‌اند بعضی از ساختمانهای رومی که در آنها آجرها بوسیله ملات به یکدیگر چسبانده شده‌اند مانند
Coliseum در روم و pont du Gard در نزدیکی Nimes و سازه‌های بتنی مانند ساختمان pantheon در روم تا امروز باقی مانده‌اند و مواد سیمانی آنها هنوز سخت و محکم است در خرابه‌های نزدیک pompeii اغلب ملات بهم چسباننده سنگها کمتر از خود سنگها که نسبتاَ سست می‌باشد هوازده شده است.
در قرون وسطی انحطاطی در کیفیت و کاربرد سیمان بوجود آمد و فقط در قرن 18 بود که پیشرفتی در دانش سیمانها حاصل شد در سال 1756 که john Smeaton مأمور بازسازی برج چراغ دریایی Eddystone د رفرا ساحل جنوب غربی انگلستان شده بود به این نتیجه رسید که بهترین ملات وقتی بدست می‌آید که مواد پوزولانی با سنگ آهک حاوی نسبت قابل توجهی از مواد رسی مخلوط شود با تشخیص اینکه نقش خاک رس که قبلاً نامناسب در نظر گرفته می‌شد. Smeaton اولین شخصی بود که خواص شیمیایی آهک آبی یعنی ماده‌ای که از پخت مخلوطی از سنگ و خاک رس بدست می‌آید پی برد. متعاقباً سیمانهای آبی دیگر مانند سیمان رومی که james parker از کلسینه نمودن گلوله‌های سنگ آهک رسی آن را بدست آورده بوجود آمد. بالاخره در 1824 Joseph Aspdin که معماری در شهر لیدز بود سیمان پرتلند را به ثبت رساند این سیمان را از حرارت دادن مخلوطی از پودر نرم خاک رس و سنگ آهک سخت در کوره تاحدودی که CO2 آن بخارج رانده وشد بدست آورند دمای کوره خیلی پائین‌تر از حد لازم برای تولید کلینکر نخستین نمونه از سیمانی که امروزه آن را به نام سیمان پرتلند می‌شناسیم در سال 1845 بوسیله Isaac Johnson از حرارت دادن مخلوط خاک رس و سنگ آهک کیفیت تا حد کلینکر شدن و صورت پذیرفتن واکنش‌های لازم برای تشکیل ترکیبات چسباننده‌ی پرقدرت تهیه گردید.
نام سیمان پرتلند که در ابتدا به علت تشابه رنگ و سیمان حاصل کرده با سنگ پرتلند – سنگ آهکی که در Dorset انگلستان استخراج می‌شود به آن داده شد تا امروز در سراسر دنیا برای توصیف سیمانی که از در هم آمیختن کامل و حرارت دادن مواد آهکی و رسی، یا سایر مواد حاوی سیلیس، آلومین، و اکسید آهن تا دمای کلینکر شدن و آسیاب نمودن کلینکر حاصل شده باقی مانده است و تعریف سیمان پرتلند در استانداردهای مختلف با توجه به اینکه از پخت سنگ گچ به آن افزوده می‌شود بر این راستا قرار دارد امروزه ممکن است مواد دیگری نیز افزوده یا آمیخته شوند.

 

بتن تازه:
گواینکه بتن تازه فقط بصورت گذرا مورد توجه واقع می‌شود باید توجه نمود که مقاومت بتن با نسبتهای مخلوط معین بصورت خیلی جدی تحت تأثیر درجه‌ی تراکم آن واقع می‌شود و بنابراین بسیار مهم است که روانی مخلوط بتن تازه در حدی باشد که بتوان آنرا با سهولت کافی حمل نمود درجاریخت، متراکم کرد و سطح آن را پرداخت نمود بدون آنکه در خلال این مراحل جداشدگی صورت گیرد.
عوامل مؤثر بر کارآیی:
عامل اصلی مقدار آب مخلوط است که بر حسب کیلوگرم( یا لیتر) آب، بر متر مکعب بتن، بیان می‌شود از نظر سهولت( گواینکه تقریبی است) فرض می‌شود که برای یک نوع سنگدانه بخصوص با دانه‌بندی معین و کارآیی مشخص بتن، مقدار آب مستقل از نسبت سنگدانه‌ها به سیمان و یا از مقدار سیمان مخلوط باشد براساس این فرض می‌توان نسبت‌های مخلوط بین بتن‌های بامقدار سیمان مختلف را تخمین زد. جدول A مقادیر نمونه آب را برای اسلامب‌های مختلف بتن و حداکثر اندازه‌های مختلف سنگدانه‌ها می‌دهد این مقادیر فقط در مورد بتن بدون حباب هوا صدق می‌کند.

 

مقدار آب بتن kg/m3

 

حداکثر اندازه سنگدانه
in mm اسلامب 25 تا mm 50 اسلامب 75 تا mm 100 اسلامب 150 تا mm 175
سنگدانه گرد گوشه‌ سنگدانه گوشه‌دار سنگدانه گرد گوشه سنگدانه گوشه‌دار سنگدانه گرد گوشه‌ سنگدانه گوشه‌دار
5/9 5/18 210 200 225 220 250
7/12 5/17 200 195 215 210 235
19 165 190 185 205 200 220
4/25 155 175 175 200 195 210
1/38 150 165 165 185 185 200
08/5 2 140 160 160 180 170 185
2/76 3 135 155 155 170 165 180
جدول A : مقدار تقریبی آب برای اسلامب‌های مختلف و حداکثر اندازه‌های سنگدانه‌ها( تا حدی براساس روش سازمان ملی سنگدانه‌ها در ایالت متحده)

 


چنانچه مقدار آب بتن وسایر نسبتهای مخلوط ثابت فرض شوند در این صورت کارآیی توسط حداکثر اندازه سنگدانه‌ها، دانه‌بندی، شکل و بافت سطحی آنها کنترل می‌شود.
دانه‌بندی و نسبت آب به سیمان تواماً مورد بررسی قرار گیرند زیرا دانه‌بندی معینی که بهترین کارآیی را برای یک مقدار بخصوص نسبت آب به سیمان تولید می‌کند ممکن است بهترین دانه‌بندی برای نسبت دیگری از آب به سیمان، نباشد بویژه هر چه نسبت ‌آب به سیمان بیشتر باشد برای حصول بهترین کارآیی دانه‌بندی ریزتری مورد نیاز خواهد بود درواقع برای نسبت معینی از آب به سیمان یک نسبت سنگدانه درشت» با مصرف مصالح معین« وجود خواهد داشت که بهترین کارآیی را می‌دهد و بر عکس برای یک کارآیی معین مقدار ثابتی از نسبت سنگدانه درشت به ریز وجود دارد که احتیاج به کمترین مقدار آب خواهد داشت.
به هر حل باید به خاطرداشت که اگر چه هنگام بحث در مورد دانه‌بندی لازم برای حصول یک کارآیی مناسب نسبت‌های جرمی توصیه شده‌اند ولیکن این توصیه‌ها فقط درمورد سنگدانه‌های با وزن مخصوص ثابت صدق می‌کنند. در حقیقت کارآیی بوسیله نسبت‌های حجمی دانه‌های با اندازه‌های مختلف کنترل می‌شود لذا وقتی سنگدانه‌های با وزن مخصوص‌های مختلف اصلاً در حالت بعضی از مصالح سبک وزن یا مخلوطی از مصالح سبک وزن و معمولی با کاربرده می‌شوند. باید نسبتهای مخلوط را براساس حجم مطلق هراندازه از دانه‌ها تعیین نمود این موضوع در حالت بتن با حباب هوا نیز صدق می‌کند زیرا حباب هوا همانند ذرات ریز بدون وزن عمل می‌نماید. تأثیر خواص سنگدانه‌ها بر کارآیی افزایش مقدار سیمان مخلوط کاهش می‌یابد و احتمالاً وقتی نسبت سنگدانه به سیمان به کمی یا 2 باشد بکلی این اثر از بین می‌رود.
در عمل تخمین اثر نسبت های مخلوطی بر کارآیی احتیاج به دقت دارد، زیرا از سه عامل نسبت به سیمان. نسبت سنگدانه‌ها به سیمان و مقدار آب مخلوط، فقط دو عامل مستقل از یکدیگرند. برای مثال اگر نسبت سنگدانه‌ها به سیمان کاهش داده شود اما نسبت آب به سیمان ثابت بماند مقدار آب مخلوط افزایش می‌یابد و در نتیجه کارآیی افزاش خواهد یافت از طرف دیگر اگر مقدار آب ثابت نگه داشته شود وقتی که نسبت سنگدانه به سیمان کاهش می‌یابد نسبت آب به سیمان کاهش خواهد یافت اما کارآیی بصورت جدی تحت تأثیر قرار نمی‌گیرد.
بعلت بعضی از اثرات ثانوی ذکر آخرین شرط نیز ضروری بنظر می‌رسد نسبت کمتری از سنگدانه‌ها به سیمان به معنی مقدار بیشتری از کل سطح جانبی مواد جامد (سنگدانه‌ها و سیمان) است بطوریکه در این صورت یک مقدار معین از آب، سبب کارآیی تا حدی کمتر می‌شود. این اثر را می‌توان با استفاده از دانه‌بندی قدری درشت‌تر از سنگدانه‌ها، خنثی نمود همچنین عوامل جزئی دیگر نیز مانندبرخی ذرات سیمان، مؤثرند. اما تأثیر این عوامل، هنوز بحث‌انگیز است.

 

زمان سخت‌شدن بتن:
برای مشخص نمودن میزان سفت‌شدن بتن می‌توان ملات خارج شده از آن را با استفاده از الک mm 5 آزمایش نمود. میله‌ای از نوع واکنش فلزی به اسم میله proctor را برای تعیین زمانهایی که مقاومت در مقابل نفوذ برابر Mpa 5/3 و Mpa 6/27 بکار می‌برند. قرائت اول زمان گیرش اولیه نامیده می‌شود و نشانگر آن است که بتن بیشتر از آنکه بتواند در اثر لرزیدن قابلیت تحرک‌پذیری یابد سفت شده است. زمانی که مقاومت در برابر نفوذ به Mpa 6/27 برسد، زمان گیرش نهایی می‌باشد. مقاومت فشاری بتن سنجیده شده با استوانه استاندارد در این صورت Mpa 7/0 می‌باشد این زمان گیرش کاملاً متمایز از زمانهای گیرش سیمان می‌باشد.
روش انجام این آزمایش توسط ASTMC 403-92 تجویز شده است و می‌تواند برای مقاصد مقایسه‌ای بکار رود این سنجش نمی‌تواند یک ارزیابی مطلق باشد زیرا آزمایش، بجای بتن اصلی، بر روی ملات انجام می‌شود. بخش اول آئین‌نامه BS5072:1982 نیز آزمایش زمان سفت‌شدن را تجویز نموده است.
اثر زمان و دما بر کارآیی:
بتن تازه مخلوط شده به مرور زمان سفت می‌شود ولی این موضوع را نباید با گیرش سیمان اشتباه نمود. بسادگی می‌توان گفت که قسمتی از آب مخلوط می‌تواند جذب سنگدانه‌ها( اگر اشباع نشده باشند) گردد و قسمتی بوسیله تبخیر از بین می‌رود (بخصوص اگر بتن در معرض تابش خورشید یا وزش باد قرار گیرد. ) و بخشی از آن نیز صرف واکنش‌های شیمیایی اولیه می‌گردد در خلال مدت یک ساعت از زمان مخلوط نمودن بتن ضریب تراکم تا حدود 1/0 کاهش پیدا می‌کند.
مقدار دقیق افت در کارآیی به عوامل متعددی بستگی دارد. اولاً هر چه کارآیی اولیه بالاتر باشد کاهش اسلامپ بیشتر خواهد بود. ثانیاً روند کاهش اسلامپ در مخلوط‌های پرسیمان بیشتر است و بعلاوه روند این کاهش به خواص سیمان مصرف شده بستگی دارد وقتی که مقدار قلیایی‌ها خیلی زیاد و مقدار سولفات خیلی کم باشد روند کاهش بیشتر خواهد بود.
تبخیر کارآیی نسبت به زمان همچنین به شرایط رطوبتی سنگدانه‌ها بستگی دارد (در یک مقدار آب کل معین)؛ البته همانطور که ملاحظه می‌شود افت کارآیی در سنگدانه‌ها بستگی دارد به علت جذب آب توسط آنها بیشتر است هر چند که افزودنی‌های کاهنده آب، زمان سفت شدن اولیه بتن را به تأخیر می‌اندازند ولی غالباً باعث قدری افزایش در
روند کاهش اسلامپ با گذشت زمان می‌شوند.
همچنین کارآیی مخلوط تحت تأثیر دمای محیط قرار می‌گیرد گو اینکه اگر دقیقاً بخواهیم دراین رابطه‌های خود بتن مطرح است واضح است که برای حفظ کارآیی اولیه در یک روز گرم مقدار آب مخلوط باید افزایش داده شود افت اسلامپ درمخلوطهای سفت کمتر تحت تأثیر دما قرار می‌گیرد زیرا چنین مخلوط‌هایی کمتر تحت تآثیر تغییرات میزان آب واقع می‌شوند از آنجائیکه کارآیی بتن با دما کاهش می‌یابد سنجیدن اسلامپ پس از گذشت یک زمان از پیش تعیین شده پس از مخلوط کردن مهم است اندازه‌گیری اسلامپ بلافاصله پس از تخلیه بتن از دستگاه مخلوط‌کن بمنظورز کنترل پیمانه و مخلوط کردن آن ارزشمند است همچنین تعیین اسلامپ در زمان ریختن بتن در قالب بمنظور حصول اطمینان از آن که کارآیی برای روش بکارگرفته شده تراکم بتن مناسب است ارزش دارد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  61  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله خواص بتن

دانلودمقاله بررسی اناهیتا

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله بررسی اناهیتا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 واژه آناهیتا :
در ایران باستان ، به سبب ارجمندی آب ، چندین ایزد ، مانند ابم نبات و تشتو و خرداد که وظیفه پاسبانی از آب را به عهده داشتند و آناهیتا ، ایزد باندی آب در ایران باستان یکی از بزرگترین و محبوب ترین ایزدان آیین زرتشت است که در یونان : آنائیتیس ، ارمنی : آناهیت فارس : ناهید نامیده می شود. نام کامل این فرشته ، اردوی سوَره آناهیتا ، از ترکیب سه صفت اردوی/ به معنی فزودن و بالاندن که نام یکی از رودهای افسانه ای است و غالباً با سورَه بـه مـعنی زور می آید و بالاخره آناهیتا از ترکیب حرف نفی اَ ( برابر قائده : اَنه ) و آهیَته / به معنی چرک ، پلید و ناپاک درست شده است.
پس آناهیتا یعنی نیالوده ، پاک و بی آلایش. آناهیتا با گذشت زمان به صورت آناهیتا آناهید و ناهید درآمده است.
اردوی سورآناهیتا ایزد بانوی همه ی آب های روی زمین و سرچشمه ی اقیانوس کیهانی است. او برگردونه ای سوار است که چهار اسب آن را می کشند : باد ، باران ابر و تـگرگ. وی سرچشمه ی زنـدگی ، پـاک کننده ی تـخمه ی همه ی نرها و زهدان همه ی ماده ها و تصفیه کننده شیر در پستان همه مادران است. به دلیل ارتباطی که با زندگی دارد جنگویان در نبرد ، زنده ماندن و پیروزی را از او طلب می کنند.2
اما واژه ی آناهیتا در سر زمینهایی که در هزاره ی دوم اول پ. م. ورود اقوام آریایی را تحمل می کردند پند همین الهه به صورتی تازه و با نامهایی هندو و اروپایی ظاهر می شود. سَرَسوَتی در هند ، آناهیتا در ایران و آفرودیت در یوانا معرف این قول نام ها است. هر چند در ادواری که پدر سالاری در آسیای غربی برقرار می شود ، دیگر این الهه ی بزرگ در رأس خدایان قرار ندارد و مقامی فروتر و درجه ی دوم پیدا می کند اما خویشکاری او همچنان بر جای می ماند. سَرَسوَتی در دره ی سندوا آناهیتا در ایران الهه گانی بس قدرتمندند. جنگاوری ازدواج و باروری خویشکاری بزرگ ایشان است.
آناهیتا بارور کننده ی زهد نما است. او دشمن پیروزمند یوان ، جادوان و پریها است. او شهریاری می بخشد. او یـاور انـسانها است. او بـخشنده ی فره1 است. او بـه اهورامزدا یـاری می رساند تا زرتشت مقدس ابراه دین بکشاند. او حامی مؤمنان و دشمن دیوپرستان است.
درباره ی وجه تسمیه ی آناهیتا عقاید صاحب نظران تا حد زیادی با هم متفاوت است :
نظر بارتولمه : ( arddri ـ ) اسم مؤنث ، نام روخانه ای اساطیری غالباً با sure و Anah ita توأماً می آید. در یشت 5 اوستا نام رودخانه ای است که از کوه هوکریه به دریای و روکشه می ریزد.
arddri در اصل به معنای رطوبت / نمناکی است.
Sure به معنای / نیرومند است.
ahita صفت مفعولی به معنای آلوده است.
an-ahita به معنی ( بی آلایش / پاک ) است.
براندن اشتاین اعتقاد دارد این اسم صورت متغیر شکل یافته ی نام مهمترین ایزد بانوی ایلامی یعنی Nanhunte است که بعداً nahiti تبدیل شده است ). نظر رایشت و مای هوفی هم همین تعاریف بسنده شده است.
هرمان ولر در اثر خود به نام آناهیتا در این باره چنین می گوید :
ardri : با واژه ی هندی باستان ( شیرین ، ندم ) و مشتق از ریشه rd است که به گونه ی تحول یافته ی ریشه ی r در اصل در جریان یافتن و جاری شدن است. همچنان که rd+nis بـه مـعنای جریان یافتن است و می توان آن را با واژه های هـندی باستان ar-na ( باران ) یا ar-nara ( اقیانوس ) و ardra ( نمناک و ملایم و نرم ) سنجید. اما از آنجا که در این مورد به ویژگی آب به عنوان عنصر باروری توجه می شود ، ولو این واژه را جریان مقدس نمناک مشتق می داند.
به نظر لومل اردوی سور آناهیتا سه نام دارد و این واقعیتی است نسبتاً غیرعادی و همه ی این سه نام را می توان ترجمه کرد : رطوبت ، قهرمان ، پاک.
آناهیتا در یشت 8 ، بند 2 به صورت صفتی برای روشنایی ستاره ی تـیشتر نیز آمده است.1 تیشتر ستاره ی رایومند فرهمند را می ستاییم که منزل آرام و منزل خویش بخشد. آن فروغ سفید افشاننده ی درخشنده ی درمان دهنده ی تن پرنده ی بلند از دور درخشنده را که روشنایی بی آلایش( پاک ) افسانه ... )2
در یشت 10، بند 88 آناهیتا به صورت صفتی برای میترا ، هوم ، برسم ، زوهـر وگفتار می آید :
مهر را می ستاییم کسی که دارای دشت های پهن است که از کلام راستین آگاه است زبان آوری که دارای هزار گوش تست ، خوش اندامی که دارای هزار چشم است. بلند بالایی که در بالای برج پهن ایستاده ، زورمندی که بی خواب پاسبان است.
هوم مقوی درمان بخش و فرمانده ی زیبا با چشم های زردرنگ در بلندترین قله کوه هوئیتی کـه مـوسوم است به هـوکریه از بـرای آن ( مـهر ) بی آلایش آن ( هوم ) بی آلایش از برسم بی آلایش ها و از زوهربی آلایش و از کلام بی آلایش.3
با همه ی این نظریه ها حالا نظریه ی کوروش محسنی را می خوانیم :
واژه ی نـاهید کـوتاه گـشته ی واژه ی « آنـاهیتا = آنـاهیـت است. واژه آنـاهیتـا در اوسـتـا مـرکب از دو بـخش آن / پـا در ، ضد + اهیته / کوده و در یـک جــا بـه چـشم نـاآلوده / پــاک می باشد. نـام ایـن ایـزد ـ پـس از روی کـار آمـدن آیــین و دیــن زرتـشت ـ اوستا بــیشتـر بــه ریـخـت « اردویـسور آنـاهیتـا آمـده کـه بـه چـشم « رود نـیرومند پـاک » می باشد.
ناهید نیز به مانند مهر ، از خدایان باستانی ایران بوده و به وارونه ی باور ریچاردفرای که این خـدا را هم پیوند با تیره های بومی ایرانی. بیش از درونشد ( ورود ) آریایی ها بـه ایـران می داند. این الهه و نشانه های پیرامون آن ، بیشتر آریایی بودن آن را آشکار می سازد.1
ناهید ـ چنان که گذشت ـ هم ایزد آب و باران است و هم نمادی از رسایی و کمال زن فریادرس پشتیبان زنان و نیز بخشنده ی فراوانی ـ کامیابی و پیروزی دولت به شمار می آمد و به همین انگیزه ها ، در و ید ( ذهن ) باورمندانش جایگاهی بس ارجمند در میان ایرانیان و کـشورهای پـیرامون ایران داشته و پـرستشگاه های ویـژه ی فـراوانی داشت کـه از آن مـیان می توان از نیایشگاه های استخر و تخت سلیمان در زمان اشکانیان و سامانیان یاد نمود.
از دیگر برتوی های الهه ناهید ، تاج بخشی به شاهان بوده در نقش رستم و نیز در طاق بستان ، ناهید حلقه ی پادشاهی را به نرسید و پیروز ، شاهان می بخشد. بر پایه ی آیین کهن پادشاهان هخامنش و اشکانی و ساسانی بیشتر در پرستشگاه ناهید استخر و چندی پس از آن شیوه تاج گذاری می کردند.2
از مجموع منبع های در پیوند با آیین زرتشت چنین بر می آید که باور به این ایزد را باید یکی از کهن ترین و پراهمیت ترین باورهای ایرانیان باستان به شمار آورد. هیچ ایزدی در اوستا و آیـیـن زرتـشت تـا انـدازه ی آنـاهیتا با گرمی و دلبستگی یاد نمی شود. از این روی غیر ایرانی بودن این ایزد ؛ که گاهی چنین پنداشته شده ، غیرممکن است.
تاریخ هم گواه است که ایرانیان هرگز به پدیده ای غیر --- مهر چندانی نداشته و هرگز از آن پاسداری نکرده اند.
در حالی که همزاد آناهیتا ، اپم نپات در مقام نوه ی آب ها ، در دریاها می زید ، آناهیتا دوشیزه ی رودها ، تبسم رودی توانگر و افسانه ای ، بیرون از اندازه ی طبیعی و تبلور آب مقدس و همه ی رودها است. او سرچشمه ی همه ی آب های روی زمین است. با اندامی بلندبالا و درونی بی نظیر.
دریای فـراخکرت هـزار دریا ، در نـیمروز و کنار الـبرز ، سرچشمه ی اردویسور است. 1 فره زرتشت برای نگهداری به آناهیتا سپرده شده است.
با این که جدا کردن آناهیتا از بدنه ی آیین زرتشت ناشدنی است ، اما خود او همواره به صورت ایزدی انتزاعی متجلی می شود و هرگز به مثابه ی عنصری از پیکرآیین مزدیت در نمی آید.
همین ویژگی آناهیتا است که نشان از کهن بودن آن دارد و نشان می دهد که آناهیتا کهن تر از زرشت است و ایزدی است که هم میزبـان زرتشت است و هم میهمان او ).1
خاستگاه آناهیتا :
اینک به زمان هایی بـر می گردیم کـه چه طور به الـهه ی مـادر ، زن ، --- ، اهـمیت می دادن و چه عواملی باعث نیاز و یا توجه به این الهه شدن و خاستگاه های اولیه این الهه. مادر خدا از کجا شروع شده و توجه به الهه مادر شده و سپس به جایگاه آناهیتا و چه طور وارد دین زرتشت شده می پردازیم.
سنت پرستش مادر ـ خدایان بین اقوام گوناگون در جهان کهن رواج داشته و تنها به سرزمین ما محدود نمی شده است. شاید بارزترین مثال در این مورد یونان باشد که در آن جا مادرـ خدا در تمام دوران کهن سنگی به عنوان قادر مطلق پرستش می شد و تصور پدر خدایی هنوز در اندیشه های مذهبی ساکنان آن رسوخ نکرده بوده ، پیش از ورود اقوام آریایی به ایران و تقسیم شدن آنان به گروه های گوناگون در این اقوام بومی ایران نیز پرستش مادر ـ خدایان رایج بوده است.
اکتشافات باستان شناسی ای که در اواخر قرن 19 و پس از آن در ایران انجام گرفته سبب گردیده است که به تدریج آگاهی های ارزشمندی درباره ی چگونگی پرستش مادر ـ خـدایان بـه دست آید. این حـفریات در نـقـاط مـختلف سرزمین ایـران مـانند : « تل باکون » ( نزدیک تخت جمشید در فارس )، « تپه گیان » ( نزدیک نهاوند در غرب ایران ) ، « گئوی تپه » ( آذربـایجـان ، در غـرب دریــاچـه ی ارومـیـه ) ، « تـپه چـفاگاوانـه » ( اسـلام آبـاد غـرب ) « کـوهدشت » ( لرستان ) ، « تـورنگ تپه » ( استرآباد گـرگـان ) ، « تـپـه ی سیلک » ( کـاشان ) ، « تپه یحیی و حاجی فیروز » ( جنوب کرمان ) ، « شهد سوخته » ( جنوب زابل ) « تپه حصار » ( نزدیک دامغان ) و چندین نقطه ی دیگر انجام شده و پیکره های کوچکی از مادر ـ خدایان کشف گردیده که غالباً مربوط به هزاره ی دوم و اول پیش از میلاد است.
در تپه گیلان ( نهاوند ) تندیسه ی مادر ـ خدایی در سال 32-1931 توسط کنتنو و گیوشن به دست آمده که تنها نمونه ی سالم مادر خواست. این پیکره را گیرشمن متعلق به 2500 تا 1800 پیش از میلاد می داند. روی برنزهای لرستان نیز که متعلق به هزاره ی نخست پیش از میلاد است ، نقوش از مادر ـ خدا دیده می شود.
این اشیاء غالبا ًسنجاق های مفرغی و مسی هستند که انتهای آنها به صفحه ای بزرگ و مدور ختم می شود. به طور کلی در منطقه ی خوزستان که مهد پرورش تمدن ایلامی بوده بیش از سایر نقاط غرب ایران تندیسه های مادر ـ خدا یافت شده است. یکی از این نقاط مسجد سلیمان است. در منطقه ی فارس و نواحی جنوبی ایران نیز کاوش های باستان شناسی نتایج پرثمری داشته است. مثلاً « تل باکون » قطعات شکسته ی زیادی از نیم تندی یان مادر ـ دست یافتن به این پیکره ها همه بیانگر آن است که سنت پرستش مادر ـ خدا از کهن ترین ادوار تمدن های نوین سنگی در ایران رواج داشته است.
وفور این کشفیات در نقاط مختلف سرزمین ما ، از شرق تا غرب و از جنوب تا شمال و در میان مردمی که دارای فرهنگ های گوناگون بوده اند نشان دهنده ی رواج سنت پرستش این خدای کهن ایرانی است.
به احتمال زیاد پرستش مادر ـ خدا بر اساس یک روش سیاسی مادر سالاری استوار بوده است که تا حدود هزاره دوم قبل از میلاد اعمال می شده است. ممکنه بپرسید که چرا در جهان کهن ، مادر خدایان تا این حد اهمیت داشته و آنها توجه ویژه می شود ؟
باید در نظر داشت که در جوامع بدوی ، زن وظایف بسیار مهمی داشت. او گذشته از این که نگاهبان آتش و احتمالاً سازنده ی ظروف سفالین بود ، در زمینه ی کشاورزی نیز افزارهای ویژه ای برخوردار باشد. پس جای تعجب نیست ).1
زنجیر اتصال خانواده به وسیله ی زنان صورت می گیرد چه زن ناقل خون قبیله به خالص ترین شکل خود به شمار می رود. این طرز اولویت زن یکی از امور مختصیاکنان اصلی نجد ایران بوده و بعدها در آداب آریاییان فاتح وارد شده است ).2
این سنت از دوره های کهن سنگی و نوسنگی آغاز و در دوره های بعد به گونه های کثیر نمایان می شود. در سنگ نوشته هایی که از هخامنش به جا مانده و به خط میخی و زبان فارسی باستان است ، مادر ـ خدا نامی مشخص می یابد و « آناهیتا » خوانده می شود و این همان ایزد بـانویی است کـه شاهان هـخامنش او را هـمانند اهورامزدا و مـهد ( مـیترا ) ستایش می کنند.1 این توصیف های روشن حکایت از آن دارد که از زمان های قـدیم تـندیس های این ایزد بانو در مراسم پرستش او وجود داشته است.
بی گمان از زمان اردشیر خوش حافظه2 به بعد این تندیس ها بخشی ازآیین پرستش او را تشکیل می داده است ، زیرا یکی از تاریخ نویسان قدیم یونان ( برسوس ) روایت می کند که این شاه مجسمه هایی را از او در شهرهای دوردست بابل و دمشق و همدان و سارد و شوش برپا کرده بود.
ناهید ایزد بانوی محبوب مردم در بسیاری از سرزمین ها شده در ارمنستان « فره زندگی ارمنستان ، زندگی بخش ، مادر همه ی خردها ، خـیرخواه همه ی نـژاد بـشر ، دخـتر ارمزدای ( اهورامزدا ) بزرگ نیرومند » ( آگاثنگلوس ، به نقل ازگری ، مبانی ، ص59 ).
ناهید در اناطولی دارای معابد بسیاری بود. به طوری که استرابون مورخ رومی می گوید در آن جا از دختران خاندان اشرافی درخـواست می شد که پیش از ازدواج در مـعبد نـاهید به « روسپی گری مقدس » می پرداختند. مشکل بتوان اظهارنظر کرد که آیا این کار در ایران نیز اجرا می شده یا نه ؟
همه ی متن های دینی روسپی گری را با تندترین کلمات ، زشت شمرده اند ، اما بعضی بر آنند که این تقبیح ها خود دلالت بر این دارد که چنین کاری معمول بوده است. به هر حال نادرست است اگر بر این عقیده باشیم که پیرامون این ایزد بانوی آب ها آیینی آمیخته با هرزگی وجود داشته است ، زیرا از کاهنده هایی سخن رفته که در خدمت او بوده اند و تعهد پاکدامنی داشته اند.1 به سبب نقش و اهمیت آب ، ایزدان آب و الاهه های آب و باروری از آن حوزه ی خاصی نیستند و قلمرویی تقریباً جهانی دارند.
مـتن ها در هر قلمرویی اندام و اخلاقی برابر با خواست آفریدگان خود دارند. ایـن گمان ها هنگامی می توان اعتبار داد که مسأله کوچ آریاییان به ایران به اثبات می رسید. اگر هم تاکنون قدیم بودن آریاییان در ایران ثابت نشده مسأله کوچ آن ها نیز معلق است.
همان گونه که بالاتر اشاره شد ، درخشانی موفق به اثبات حضور آریاییان تا نیمه های هزاره سوم قبل از میلاد در ایران شده است. توجه داشته بشیم که غیر ایرانی بودن آناهیتا متفاوت است از هویت نژاد ، در این جا ایراد ما به نژاد مردمی بود که احتمالاً آناهیتا را از دیگران گرفته اند.
نیبرگ ، آناهیتا را یکی از خدایان نورانی می داند که در جنگ های خود از او یـاری می خواهند و با تکیه بر بندهای 88 ، 90 ، 132 ، از یشت 5 معتقد است که آناهیتا خدای ستارگان نیز پنداشته می شده است و قطعاً در مقام کهکشان یک سیمون آسمانی بوده است. از این روی نیبرگ ، آناهیتا را الهه ی سیمون می خواند. به گمان او احتمالاً مطرح شدن پوروچیستا ، دختر زرتشت ، دریسنا 53 2حکایت از نیاز به آتـش یک ایـزد بـانوی بـاروری می کند و نشان می دهد که انجمن نو ایرانیان نشانی از مادر سالاری دارد. گیگر1 نیز اردویسور را ، بی تردید همان سیمون ، سیراب کننده ی خاستگاه آریاییان می داند.
لومل معفقد به غیرزرتشتی بودن آناهیتا است ، اما درباره ی راه ورود این ایزد به آیین زرتشت ، ناگزیر از گمانه زنی است : اگر آناهیتا برگرفته از باورهای مردمی ایران باشد ، چرا بر خاتف میترا ، هوماو اپم نپات که با آبشخوری هند و ایرانی وارد آیین زردتشت شده اند و هر یک همگن آریایی خاص خود را در دین ودایی دارد ، در این جا ، جای آناهیتا خالی است.
آیا آناهیتا از دین همسایه ای غیرآریایی برگرفته نشده است ؟ آناهیتا علاوه بر همسانی با ارتمیس و آته ، با آفرودیت و عشتار نیز همگن است. این همگونی ، با نام ناهید که به ورنوس اطلاق می شود تأیید می شود.
صفت هایی که امروز آناهیتا در دست داریم ، نمی تواند برای یافتن مبدأ آناهیتا تعیین کنننده باشند. زیرا در گشت و گذار تاریخی آناهیتا ، بسیاری از خصال خدایان همگن به او داده شده است. پیوند میان آنائیتیس یونانی با ایزد باندی آبو باروری ایران ، حاصل همین برخوردهای فرهنگی است.
اگر وجود آناهیتا در میان خدایان مادی در غرب ایران که گیوشمن مطرح می کند به اثبات برسد ، آن گاه به همان نسبتی که به نظر نیبرگ مبنی بر نورانی بودن آناهیتا کم اعتبار می شود ، احتمال اصلیت بومی ( غیرآریایی ) بودن آناهیتا قوت بیشتری می گیرد. البته کشف پیکره های گلی آناهیتا در کوی کریکلان قلعه زارتپه و رخشا در بخارای غربی ، تالی برررو در 6 کیلومتری سمرقند جلب توجه می کند.1
به هر حال وجود این الهه هم در زمانهای آریاییها بوده و هم در خارج مرز ایران در غرب ( پرستش آناهیا ـ نه همچون مهد ) در بیرون از مرزهای ایران نیز گسترش داشته است.
ستایش ایزد آناهیتا راه درازی را گذرانده و با گذر از میانرودان و سوریه به آسیای کوچک و پس آن گاه از راه دریای مدیترانه به روم راه یافته. ستایش آناهیتا در غرب با ستایش بزرگ ما در همه ی خدایان ممزوج گردید.
چهره ی ایزدان به نگاره ی آناهیتا هم پیوند شد و آناهیتا چهره ی ویژه ی شرقی خود را همچنان نگه داشت ولی ناهید پس از این که از ایران گذشته و به میان تیره های سامی و آسیای کـوچک رسید رنـگ و روی برخی از خدایان تیره های بیگانه را به خود گرفت. نگاره ی هم ریشه بودن آفرودیت با ناهید از شهوت و --- به دور است.2
در این میان مسأله ی تفاوت میان تصویری که به کمک آبان یشت از آناهیتا داریم با شکل و پرداخت نگاره ها و مجسمه هایی که از آناهیتا به دست آمده اند ، در خور توجه است.
در حالی که آناهیتا در تصویرها و مجسمه ها اغلب اوستا بر فرهنگ شمالی ـ آریایی نزدیک تر است تا به برداشت بومیان جنوب غربی فلات ایران و بابل.
بـنابراین بـا تـوجه بـه اپـم نپات در اوستا و سرسوتی ، ایـزد آب ها ودریـاچه ها در ریگ ودا می توان گـمان بـرد کـه بـاورهای ذهـنی ـ مـذهبی ایـرانیان از ایـزدآب ، بـه هـنگام تـجسم یـافتن مـادی در مـعبدها ، بـه شدت تـحت تـأثیر بـرداشت های مـیزبانان بـومی و دیـگر ایـزدان آب در مـنطقه ، بـه ویـژه در غـرب ایران قـرار گـرفته است.
بـا ایـن هـمه همه ی شواهد گویای این حقیقت است که هسته ی بنیادی فرهنگ آناهیتایی ، ایرانی ـ آریایی بوده است.1
ایزد بانویی با شخصیت بسیار برجسته که جای مهمی درآیین های ایران باستان به خود اختصاص می دهد و قـدمت ستایش او به دوره های بسیار پیشین و حـتی بـه بـیش از زرتشت می رسد.2
آناهیتا در یشت :
خـدایـانی کـه در اوسـتـا ذکـر شـده انـد ، هـمـه در یـشـت هـا سـتـوده می شوند. بـزرگ داشت ایـن ایـزدان در یـشت ها و گـفتگـو دربـاره ی گـوهر و سـرشـت آنـان و صـفـات و اعـمالشـان اغـلـب بـا جـزئیـات مـفصـل و اشـارات دقـیتق هـمـراه اسـت کـه نـشـان می دهد.
پرستش آنان از دیرباز معمول بوده و ستایشان در مذهب عامه ی مردم پاییده است.
بیشتر یشت ها نام ایزدانی هستند که سی روزه ی ماه نیز دارای اسامی آنهاست. یشت ها مانندگاهان 1منظوم ولی اوزان آن ها با هم متفاوت است.
هر یک از یشت ها ستایش هاست برای ایزدی از ایزدان دین زرتشت. در این ستایش هاست که ویژگی های هر ایزد و ارج و ارزش او در دین نموده شده است.
یشت های کوچک از سایر پاره های اوستا گرفته شده شامل ادعیه و نمازهای گوناگون است ، اما یشت های بزرگتر هر یک دارای ویژگی های مخصوص به خود هستند. مثلاً در آبان یشت و تشتر یشت : رویدادهای طبیعی ، در مهد یشت و فورین یشت : جنبه ی اخلاقی در زامیا یشت : شکوه و جلال سلطنت ایران و رقابت تورانیان و ایرانیان عنصر غالب است.
شایان ذکر است که آن چه فردوسی ، طبری ، ابن الاثیه و بیرونی درباره ی داستان های ملی ایران آورده اند ، در یشت ها آمده است.
آبان یشت سرود شکوهمندی است در ستایش ایزدباندی آب ها اردوی سور آناهیتا در این دوران آناهیتا مانند میترا موفق می شود. به حریم یاوران اهورامزدا راه یابد.
آبان یشت احتمالاً به وسیله ی یک یا چند تن از پیروان آیین ناهیدی سرورشده ومنظوراز--- آن پذیرفته شدن آیین ستایش آناهیتا درباورهای زرتشتیان بوده است.
یکی از بخش های دیگر اوستا که در برابر « گاهانی » اوستای جدید نامیده می شود. خرده اوستا است که مجموعه ای است متأخر و در آن نیایش های روزمره گردآوری شده است. جرء ادعیه ی خرده اوستا پنج نیایش راجع به خورشید و مهر و ماه و آب ( اردوی سور نیایش ) و آتش وجود دارد.
در خرده اوستا ، نیایش به اردوی سور آناهیتا ، سرچشمه ی مینوی آب های جهان پنین آغاز می شود :
نماز به تو اردوی سور آناهیتای پاک و سودبخش ، به خشنودی اهورامزدا اشم و هو. بر می گزینم کیش مزدیستی را که آورنده ی زرتشت است و کیش است که پا دیار ---- و کیش اهورایی است. درود و ستایش و توانایی و زوهر و آفرین باد به اهورامزدای فروغمند باشکوه و به امشاسپندان به آب های مزدا داده ، به آب اردوی سور آناهیتای پاک می ستاییم. آب اردوی سور آناهیتا را که در همه جا گسترده شده است.1
آناهیتا ایزد بانویی است که یکی از زیباترین یشت های اوستا ، یعنی یشت پنج به او اختصاص دارد و او به عنوان تجسم آسمانی و زمینی آب در جهان بینی زرتشتی همان مقامی را داراست که امشاسپندان ، خرداد و مرداد . در آیین زرتشتی آب ، عنصری مقدس است.
بنابراین جای تعجب ندارد اگر آناهیتا ـ که هم رودی است مینوی و هم ایزد بانویی است که از آب ها نگاهبانی می کند ـ در اوستا مورد ستایش قرار می گیرد. یشت پنج ، یعنی تنها مؤاخذی که می توان از خلال آن موجودیت اساطیری آناهیتا را بازیافت ، شامل 30 گرده و 132 بند است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 86   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی اناهیتا

دانلود مقاله

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

آفات و بیماریها

 

 

 

Bark beetles

لارو چندین کونه از این سوسکها بر روی بوته هایی که به تازگی خشک شده و مرده اند قادر به زندگی است و از آنها تغذیه می کند. عموماً در بافتهای زیر پوستی در گیاه فعالیت انجام می دهد. شبکه هایی که توسط کرم حشره در روی چوب نارون ایجاد شده در شکل قابل مشاهده است . در تمام سال امکان مشاهده این بیماری وجود دارد . برای کنترل شاخه و برگهای از بین رفته و مرده از اطراف گیاه جمع آوری شود و چک کنیم که بیماری دیگری مثل قارچ عسلی که سبب تضعیف درخت و مستعد کردن ابتلا به این آفت می شود در درخت وجود نداشته باشد.

 

شفافیت گیاه water logging

شاخ و برگ گیاه زرد شده و سپس پژمرده می گردند مخصوصاً اگر مشکل کم آبی نیز وجود داشته باشد . ولی اگر شرایط محیطی گیاه بهبود یابد و اب مورد نیاز گیاه نیز تأمین شود امکان بازگشت گیاه به شرایط اولیه وجود دارد اینجا روی سیکلامن در عکس نشان داده شده است.

 

Grey mould

قسمتهایی که رنگدانه های خود را از دست داده بر روی ساقه گیاه ظاهر شده (اینجا در عکس بر روی گیاه گل رز نشان داده شده) و حالت کمربند مانندی دور ساقه ایجاد کرده و سبب die back (قسمتهای بالا خاک در گیاه مثل ساقه و برگ از بین می رود ولی ریشه سالم است) می شود عامل بیماری قارچی است. قارچهای کرکدار خاکستری و همچنین هاگ قارچهای سیاه امکان رشد بر روی قسمتهای آلوده را دارند. ساقه های نرم و توکدار مستعدتر برای آلودگی به این بیماری هستند. هاگ این قارچها توسط هوا یا آب و یا باران منتشر می شوند. کنترل این بیماری سخت است زیرا گستردگی قارچها زیاد است. می توان از قارچ کشهایی مثل carbendazim برای مقابله با این بیماری استفاده کرد.

 

Honey fungus

سیلسیوم این نوع قارچ خامه مانند و سفید است و بوی تندی دارد. در لایه زیر پوست و ساقه تنه و ریشه هیا گیاه گسترش می یابد. چوب زیر پوست رنگدانه های خود را از دست می دهد و بی رنگ می شود رنگدانه های برگها از بین رفته و برگها پژمرده می شوند. گیاهان زیادی امکان ابتلا به این نوع قارچ را دارند. گیاه ممکن است die back (شاخه ها و برگها از بین رفته و فقط ریشه سالم می ماند) کند. روش شیمیایی خاصی برای مقابله با این بیماری وجود ندارد. فقط باید گیاهان آلوده نابود شوند و ابزاری که برای این کار استفاده می شود کاملاً مورد شستشو قرار گیرند تا از شیوع این قارچ جلوگیری شود و همچنین سعی شود تا مدتی از کشت گیاهان مستعد به این قارچ جلوگیری شود.

 

پوسیدن گیاه بر اثر رطوبت زیاد - Damping off

جوانه های گیاه از بین رفته (در عکس روی نوعی کاهو نشان داده شده است) ساقه ها رنگداه های خود را از دست داده و حالت چروکیدگی پیدا می کنند و معمولاً در گیاهانی که در آب شناورند و یا به حدی آبیاری شده اند که در آب غوطه ورند و یا رطوبت زیاد هوا این حالت رخ می دهد. امکان ظهور قارچهای سفید نیز وجود دارد. عموماً در اواخر زمستان و بهار این حالت رخ می دهد و قابل مشاهده است.

 

Weed killer damage – Broad leaved

برگها نازک و فنجانی شده و رگبرگها حالت موازی به خود می گیرند (اینجا روی برگهای سوزنی کاج که شکل طبیعی خود را از دست داده اند نشان داده شده) دمبرگ و ساقبه به حالت پیچ خورده در می آیند. اوایل تا اواسط تابستان امکان مشاهده این علایم وجود دارد.

 

Respberry Cane spot(تمشک)

لکه های ارغوانی با مراکزی سفید – نقره ای بر روی ساقه گیاه ظاهر می شوند.
برآمدگیهایی به رنگ کهربایی ایجاد شده و صمغی که شبیه شیره گیاهی است در محل های آلوده قابل مشاهده است. لکه ها سبب ایجاد شکاف و خشک شدن ساقه می شوند. برگها و گلها نیز تحت تأثیر قرار می گیرند. اوایل تابستان تا پاییز امکان مشاهده این نشانه ها وجود دارد. راه کنترل : نابودی شاخه ها و گیاهان آلوده است.

 

Bacterial canker

قسمتهایی از پوست درخت پهن شده به نسبت گذشته و سمت جلو پیشرفت کرده و برآمدگیهایی به رنگ کهربایی ایجاد می کنند. صمغی که شبیه شیره گیاهی است در نزدیکی محلهای آلوده قابل مشاهده است . شاخ و برگها ریزش می کنند و غنچه ها توانایی بازشدن ندارند. این بیماری به دور بعضی از ساقه های منشعب تولید حالتی شیه کمربند را کرده و سبب خشک شدن آنها می شود. در بهار تا پاییز امکان مشاهده این بیماری بر روی گیاه وجود دارد. برای کنترل و مقابله از قارچ کشهایی که به صورت copper – Based هستند یک بار در انتهای تابستان و یک بار دراوایل پاییز و همچنین اواسط پاییز استفاده شود.

 

Beech bark disease(راش)


قسمتهای کوچکی از پوست می میرند و به سمت داخل فرو می روند. مواد قیر مانندی در سطح پوست گیاه ظاهر می شود و امکان گسترش بیماری زیاد است. سبب زردی و مرگ شاخه های آلوده می شود.

 

Seiridium canker

شاخ و برگ درخت زرد شده و از بین می روند (اینجا بر روی سرو نشان داده شده است) در هجوم سنگین این بیماری پوست درخت سخت و زمخت می شود و حالتی مثل کمبربند بر دور ساقه ایجاد می کند. در پاییز و زمستان امکان ظهور این بیماری وجود دارد. عامل بیماری قارچی و راه مبارزه شیمیایی هنوز کشف نشده است. فقط باید شاخه ها و گیاهان آلوده را جداسازی و نابود نمود.

 

Smut

برجستگیهای تاول مانندی بر روی ساقه گیاه ظاهر می شود. (اینجا بر روی گیاه Trollius نشان داده شده است) بر روی جوانه ها توده ای پودری و سیاه رنگ ایجاد می شود. اگر برجستگیهای تاول مانند زیاد شوند، ساقه درخت خشک می شود. عامل این بیماری قارچی است .
در تابستان عموماً مشاهده می شود (عوامل بیماری) .
راه مقابله و کنترل
1) جمع آوری برگها و گیاهان مرده از اطراف گیاه مورد نظر
2) در صورت امکان انتقال گیاه به مکانی دیگر
هرس ضعیف و بد poor pruning

در نوع هرسی که در شکل بر روی درخت توسکا صورت گرفته، قسمت قطع شده از درخت خیلی نزدیک به تنه بوده و زخم نتوانسته به صورت کامل التیام یابد و عوامل بیماری زا توانسته اند وارد زخم شد دو وضع آنرا وخیم تر کنند.

 

Rose root Aphid- eggs

شته های سیاه – قهوه ای و بزرگ در پاییز از طرف ریشه به سمت بالا حرکت کرد و بر روی شاخ و برگ گیاه تخم گذاری می کنند. تخمها در ابتدا قهوه ای ولی بعد از مدتی به رنگ سیاهی که می درخشد در می آیند . تخمها در پاییز و بهار بر روی گیاه دیده می شوند.

 

Fire bilight

آلودگی در سطح پوست گیاه گسترش پیدا کرده و امکان مشاهده صمغ باکتریایی نیز وجود دارد. (اینجا در عکس بر روی درخت گلابی نشان داده شده) . چوب قسمت زیرین پوست به رنگ قهوه ای مایل به قرمز در آمده . گلها و برگهای مجاور آنها نیز خشک می شوند. اواخر بهار و تابستان امکان ظهور این بیماری وجود دارد. عامل بیماری باکتریایی بوده و فقط باید گیاهان آلوده را نابود کرد.

 

Woolly Aphid

شپشک سفید و کرکداری بر روی شاخه های گیاه ظاهر می شود. مخصوصاً در شاخه هایی که به تازگی هرس شده اند و یا دارای زخمهایی بر روی پوستشان هستند در شاخه های جوان در محلهایی که شته ها از آن تغذیه می کنند برآمدگیهایی ایجاد می شود. اواسط بهار تا اواسط پاییز امکان ظهور این بیماری بیشتر است. برای مقابله و کنترل می توان از اسپری کردن سمومی چون pirimicarb – pirimiphos – methyl استفاده کرد (در اواخر تابستان)

آفات و بیماریهای گیاهی
با توجه به تکنولوژی‌ جدید و گسترش سریع آن و صنعتی شدن شهرها، تغییرات مهم و اساسی در محیط زیست در جهت آلودگی‌های ناشی از مراکز صنعتی و بقایای مضر آنها و باعث آلودگی شدید و محیط زیست شده و اثرات ناگواری برای زندگی بشر و سایر حیوانات پدید آورده است ، با بی‌توجهی به مسائل فنی و استانداردهای بین المللی در ایجاد واحداث فضاهای سبز شهری ، آیندگان ، وارث ناهنجاری‌های زیادی خواهند بودکه در برخی موارد رفع این تنگناها و مشکلات غیر ممکن خواهد بود.
از جمله مسائلی که در مجموعه فضای سبز شهری نباید مورد بی توجهی قرار گیرد، مسأله پیشگیری و مبارزه با آفات و بیماریهای درختان فضای سبز بوده که دراین راستا، طی بررسی‌های بعمل آمده در ارتباط با شناسائی و مشخص نمودن آفات و بیماریهای کلیدی فضای سبز به تفکیک آفات ذیل معرفی می‌گردند:
سوسک شاخک بلند درختان غیر مثمر: Aeolesthes sarta
I – میزبان : درختانی چون صنوبر ، بید، چنار ، نارون و …
II- مشخصات ظاهری: حشره کامل سوسکی به رنگ قهوه‌ای تیره مایل به سیاه بوده ، با شاخک‌های بلندتر از طول بدن (در افراد نر) یا هم اندازه طول بدن (در افراد ماده). حشره فوق نسبتاً درشت می‌باشد و براحتی قابل تشخیص می‌باشد.
III- بیولوژی : لارو این حشرات بلافاصله پس از خروج از تخم ، پوست تنه درخت را سوراخ و وارد چوب می‌گردد و حدوداً دو سال در داخل تنه مشغول تغذیه و حفر دالان می‌باشد.
IV- مبارزه: با توجه به اینکه حشرات فوق به درختان ضعیف حمله می‌کنند لذا در حال حاضر تقویت عمومی درختان (هرس مناسب ، آبیاری منظم، کوددهی و …) بهترین روش مبارزه محسوب می‌گردد و سایر روش ها در عمل کارایی چندانی ندارد.

بزرگنمائی

بزرگنمائی

 


سوسک برگخوار نارون : Galerucella Luteola
I-میزبان : به درختان نارون، داغداغان و آزاد حمله می‌کند
II- مشخصات ظاهری : حشره کامل ، سوسکی کوچک با قابالهای زرد رنگ بوده که بر روی آنها نوارهای طولی تیره رنگی دیده می‌شود که در اوایل بهار در اکثر درختان نارون به چشم می‌خورند.
III- بیولوژی : حشرات کامل و لاروهای این حشرات از برگ درختان نارون تغذیه و در نتیجه این تغذیه برگها قلوه کن و یا توری می‌شوند، در نتیجه با کاهش سطح برگ، بمرور برگ درختان خزان نموده و درختان مذکور ضعیف شده و در صورت استقرار در سالهای متمادی، درخت آلوده از پای در می‌آید
IV- مبارزه : در زمان ظهور حشرات و یا در زمان اوج پرواز با استفاده از سموم تماسی می توان ، از جمعیت آفت کاست. همچنین در مراحل بعدی با سمومی چون دیملیلین ( لاروکش ) با لاروهای این حشره مقالبه می گردد و بالاخرخ مبارزه نهائی ، زمان عزیمت لاروها از تنه درخت به سمت پایین بوده ، در این زمان 5/0 متر از دور تا دور تنه درختان را با سموم سیفی چون سوین ، سمپاشی نموده و به این طریق ،چنانچه روشهای قبلی تاثیری روی جمعیت افت نگذاشته باشد می توان روش اخیر را استفاده نمود ( نکته مهم در استفاده از سموم در این افت زمان مناسب استفاده می باشد)

شفیره سوسک برگخوار نارون

لارو سن سوم سوسک برگخوار نارون و خسارت آن از نمای نزدیک
تودهتخم سوسک برگخوار

دسته تخم سوسک برگخوار در سطح زیرین برگ نارون

 




لارو کرم سفید

کرم سفید ریشه : Polyphylla olivieri
I- میزبان : آفت فوق پلی فاژ بوده بوده و به اکثر گونه‌های گیاهی صدمه می‌زند.
II- مشخصات ظاهری: حشره کامل ، سوسکی درشت و به رنگ نخودی مایل به خاکستری رنگ بوده که در اواسط بهار در هنگام غروب خورشید در اکثر مناطق به چشم می‌خورد ، لاروهای ثوی و خمیده این سوسک، شیری رنگ و در اغلب خاکها بچشم می‌خورد
II- III- بیو لوژی : لارو این حشره پس از خروج از تخم ، وارد خاک شده و با تغذیه از ریشه گیاهان ، باعث پژمردگی و توقف رشد ، زردی و خشکی درختان و بوته های زینتی و ... می شود .لارو این آفت خشارتزا بوده و به راحتی با زبرو روکردن خاک قابل رویت می باشد.
لاروها فوق پس از سه سال تغذیه ، تبدیل به حشره کامل 9 شده و از خاک خارج می گردند.
III- مبارزه : - محلولپاشی و شخم خاک پای گیاه با سمومی چون سوین و لیندین و یا دیازینون و
IV- - کلش و زیر و رو نمودن خاک و در معرض هوا و نور خورشید قرار دادن لارو نیز در کاهش جمعیت آن مؤثر است.

کرم سفید در ریشه ترون(بزرگنمائی)

 


بزرگنمائی شته‌ها : Aphis
I- میزبان: افت فوق پلی فاژ بوده و به اکثر گونه‌های گیاهی خسارت وارد می کند.
II- مشخصات ظاهری: حشراتی کوچک که اندازه آنها بین 3-1 میلیمتر متغیر است و غالباً بصورت دسته جمعی زندگی می کنند این حشره در طبیعت در رنگهای متفاوتی دیده می شود
III- بیولوژی : این حشرات با استفاده از خرطوم خود از شیره گیاهی ‌مکیده و با این عمل، موجب ضعف، زردی، بد شکلی ، دفرمه شدن و ریزش گل و میوه و تولید عسلک (مواد چسبناک مثل عسل روی گیاه) می‌گردند.
عسلک خود موجبات جلب گرد و غبار و دوده و در نتیجه کاهش فتوسنتز و مسدود شدن روزنه‌های تنفسی گیاه می‌گردد و خود بعنوان عامل ثانوی باعث تشدید خسارت می گردد.
IV- مبارزه:
- شستشوی گیاه با فشار آب ، هرس قسمتهای آلوده و تقویت گیاه
- استفاده از ارقام مقاوم وهمچنین سود جستن از حشرات بیولوژیک ودشمنان طبیعی (کفشدوزک ، بالتوری و000)
- استفاده از سموم تماسی ویا نفوذی

 


مگس سفید گلخانه: Trialeurodes Vaporariorum
I-میزبان : این حشره گونه‌ای پلی فاژ بوده ومخصوص گلخانه‌ها ونواحی نیمه گرمسیر می‌باشد.
II- مشخصات ظاهری :
حشره کامل نر و ماده هر دو بالدار کوچک و فعال می باشند، به رنگ سفید بوده و به هیچ وجه با مگس های حقیقی و گونه های ردیف دو بالان ارتباطی ندارد.
III- بیولوژی : حشرات فوق مکنده بوده و با تغذیه از شیره گیاهی باعث ایجاد نقاطی بی‌رنگ روی برگ وهمچنین ضعف وزردی گیاه می‌شوند. واین آفت نیز مانند سایر آفات مکنده باعث ترشح عسلک می‌شود. و آلودگی با سیاهی برگ و سرشاخه همراه می باشد
IV- مبارزه : با استفاده از سموم فسفره تماسی ویا نفوذی می‌توان جمعیت آن را کاهش داد، همچنین با استفاده از تله‌های زرد چسبنده، سبب جلب حشرات به سمت کارت‌های فوق شده و سبب کاهش جمعیت آن می گردد.

 

کنـه‌ها :
I – میزبان : این آفت گونه ای پلی فاژ می‌باشد و در بهار مصادف با شروع گرما ، فعالیت خود را آغاز می‌کند.
II- مشخصات ظاهری : ازخانواده عنکبوتیان وبسیار ریز بوده، بطوریکه بزحمت با چشم غیر مسلح دیده می‌شود به رنگهای متفاوتی در طبیعت به چشم می‌خورند.
III- بیولوژی : این گونه نیز جزء آفات مکنده می‌باشد وبا تغذیه از شیره گیاهی موجب ضعف گیاه و ریزش برگها می‌گردد. همچنین در گونه‌ای از این آفت با تولید تارهای در سطح برگ موجب جلب گرد وغبار ودوده بروی برگ شده و باعث مسدود شدن راههای تنفسی و فتوسنتز گیاه می‌گردد کنه‌ها به محض گرم شدن هوا فعالیت خود را آغاز نموده و بسرعت تکثیر می‌یابند.
IV- مبارزه :
- شستشوی درختان وگیاهان با استفاده از ترکیبات صابونی باعث کاهش جمعیت این آفت می‌گردد.
- همچنین با استفاده از کنه‌کش و یا ترکیبات روغنی موجود در بازار نیز در تراکمهای بالای این آفت و خسارت شدید توصیه می گردد .

آبدزدک: Gryllotalpa
حشره ای پلی فاژ بوده وبه ریشه اغلب گیاهان زینتی در باغ وباغچه حمله کرده و درحین حفر دالانهایی داخل خاک ، باعث بالاترشدن سطح خاک دالان ها به نسبت سطوح اطراف میشوند ، که از این لحاظ جلب توجه میکند.
بیولوژی وخسارت :
حشره کامل بطول 50-60 سانتیمتر وبرنگ عمومی قهوه ای تیره با پاهای جلویی قوی وبزرگ می باشد.
حشره ماده تخمهای خود را زیر خاک و درداخل لانه ای که درست نموده است ، قرار میدهد. حشره ای شب فعال بوده وبه سمت نور پرواز میکنند. روزها، داخل زمین ودالانهای تعبیه شده بسربرده وبااریک شدن هوا ، از خاک خارج وبه اطراف محل خروج خود حرکت مینمایند.
مبارزه :
با قرار دادن قوطی های حلبی خالی ،درقسمتهای مختلف باغ ویا باغچه و خارج نمودن کمی ازلبه قوطی از خاک و سپس ریختن مقداری گازوئیل و یا نفت در ته قوطی براحتی میتوان این حشرات را بدام انداخته و سبب کاهش خسارت آنها شد . درسطوح وسیع نیزمیتوان با غرقاب زمین های زراعی ،کلش خاک (که سبب تخریب لانه های حشره میگردد) وبا استفاده از طعمه های مسموم باعث کاهش تراکم آفت شد .

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   26 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله

دانلودمقاله دین‌شناسی تطبیقی

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله دین‌شناسی تطبیقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

دین‌شناسی تطبیقی

 


تعریف
دانش ادیان یا مطالعه علمی دین که به آن دین‌شناسی تطبیقی نیز اطلاق می‌شود، یک علم تجربی و استقرایی با روشی توصیفی و تحلیلی و با تأکید بر سیر تاریخی و مقایسه سنّت‌های دینی است. به بیان دیگر، دین شناسی تطبیقی را شاید بتوان مطالعه تطبیقی ادیان و یا بررسی و مقایسه ادیان بزرگ دنیا و به معنی دقیق‌تر، مطالعه ویژگی‌های مهم ادیان گوناگون جهان به شیوه کاملاً علمی و عینی و بدون پیش‌داوری است.
از این رو برای مطالعه علمی در زمینه ادیان، محقق بایستی نسبت به ادیان دیگر (غیر از دین خود) احساس همدلی بیشتری داشته باشد و سعه صدر نسبت به ادیان دیگر جزء ضروری مطالعه علمی ادیان دیگر است. در عین حال این مطالعه باید توأم با بیطرفی معقولانه باشد. یک مطالعه واقعی و علمی باید مطالعه‌ای توصیفی و مقایسه‌ای درباره موضوعات گوناگون و به شیوه‌ای علمی و تا حدی ارزش‌گذارانه و انتقادی نیز باشد. در عین اینکه باید نهایت کوشش خود را برای رعایت انصاف نسبت به تمامی ادیان به عمل آورد.
برای وضوح بیشتر باید توجه نمود رشته ادیان، با علم کلام و الهیات متفاوت است، ‌همانگونه که با فلسفه الهی و فلسفه دینی نیز تفاوت دارد. به ویژه آن‌که رشته ادیان با الهیات مدافعه‌گرانه و رشته دفاعیات کلامی کاملاً مغایرت دارد. البته الهیات خود بخشی از رشته ادیان است، چنانچه فلسفه دین نیز بخش دیگری از این رشته است.
دین شناسی تطبیقی با تاریخ ادیان نیز متفاوت است؛ چرا که این رشته به بررسی و مطالعه دقیق اعتقادات و آداب و جهان بینی ادیان می‌پردازد در حالی که تاریخ ادیان همانگونه که از نامش پیداست، ‌خاستگاه‌ها و پیدایش و سیر و تحولی هر دین را در طول تاریخ بدون مقایسه با ادیان دیگر، چه معاصر و یا غیرمعاصر با آن دین بررسی می‌کند تا عقاید و اعمال مهم آنها روشن شود. در اینجا تذکر این نکته ضروری است که برای تحقق اهداف تطبیق ادیان بایستی در ابتدا به فراگیری تاریخ و سیر تحول ادیان پرداخت، چرا که بدون شناخت کامل ادیان مورد تحقیق نمی‌توان آنها را به خوبی با هم مقایسه نمود.
موضوع
موضوع مشخص این رشته از علم، شناخت توصیفی و استقرایی ادیان با توجه به سیر تاریخی و موقعیت اجتماعی و محتوای فلسفی و اندیشه‌ای آنها است. یعنی نگرش تجربی و جامعه‌شناسانه به ادیان، و حاصلِ پس از تحقق آنها و بررسی مقایسه‌ای آنها در سطوح مختلف اعتقادی، اخلاقی و حقوقی وظیفه این رشته است
فایده و کاربرد
هدف دین شناسی تطبیقی تنها بررسی و تطبیق غیر مغرضانه ادیان در کنار یکدیگر است تا هر چه بیشتر پیروان ادیان را به یکدیگر نزدیک نماید، نه آنکه بر نقاط ضعف یا قوت هر دین تأکید نماید. همان‌طور که گذشت، بدون آشنایی کامل نسبت به ادیان مورد بحث نمی‌توان به این هدف نایل شد؛ بنابراین گام نخست، شناخت کامل هر دین و گام بعدی در کنار هم قرار دادن نقاط مشترک و گام سوم توجه به نقاط افتراق ادیان است تا بتوان از بسیاری از اختلافات و منازعات میان پیروان این ادیان جلوگیری نمود تا آنان بتوانند در محیطی توأم با آرامش و صفا در کنار یکدیگر زندگی کنند.
تاریخچه
دین شناسی تطبیقی دانش نوینی با بیش از یک قرن حیات است. این رشته به عنوان مطالعه علمی ویژگی‌های متفاوت ادیان گوناگون جهان، در بعد تطبیقی، زمانی متولد شد که به تدریج شماری از متفکران غربی به ادیان شرقی به عنوان گونه‌هایی از میراث ارزشمند بشری نگریستند و از آن پس این دانشمندان نیاز به بررسی تطبیقی ادیان و اهمیت آن را درک کردند.
هرچند ریشه‌های این رشته علمی به یونان باستان می‌رسد، امّا در دوران معاصر در قالب علمی مستقل شکل گرفته و به شاخه‌های متعددی مانند جامعه شناسی دین، روانشناسی دین، فلسفه دین و... تقسیم شده است. مطالعات این رشته بیشتر برگرفته از رشته‌های زبان‌شناسی، تاریخ، قوم‌شناسی، مردم‌شناسی و بسیاری از رشته‌های دیگر علوم انسانی و علوم اجتماعی است. نخستین کرسی دانشگاهی رشته ادیان در سال 1873 در ژنو و سپس در هلند، بروکسل، فرانسه و آلمان تأسیس شد.
تا سالیان اخیر کتاب‌هایی که درباره تطبیق ادیان به چاپ می‌رسید، به طور عمده متعلق به دنیای غرب بود که در آنها تعصب زیادی نسبت به اندیشه مسیحی وجود داشت و پیوسته تلاش می‌شد تا با محکوم نمودن ادیان غیر مسیحی، به نگرش مسیحی حجیت بخشیده شود، امّا با گسترش روابط فرهنگی ملت‌ها و سیر نزولی گستره سلطه سیاسی غرب، نگاه محققین کم کم به سوی بی‌طرفی کشیده شد و عقاید ارزنده‌ای در این زمینه ارائه شد، اگرچه هنوز این عقاید دارای صبغه‌ای مسیحی است.
در آخرین ربع قرن بیستم، رهیافت‌های گوناگونی در علوم اجتماعی و علوم انسانی در کانون توجه بوده و لاجرم بر دین‌پژوهی اثر نهاده است. رهیافت‌های جدید را می‌توان در اصطلاحاتی چون ساختار، نماد (یا نشانه) و نظام (سامانه) خلاصه کرد. این اصطلاحات در عصر جدید در بند رشته‌های نوینی چون زبان‌شناسی ساختاری، نشانه‌شناسی و سیبرنتیک (فضای مجازی) است.
در دنیای اسلام تلاش‌هایی در زمینه مطالعه تاریخ ادیان خیلی پیشتر از آن آغاز شده بود. امّا جنبه‌های تطبیقی ادیان به شکل امروزین آن کمتر مورد توجه واقع شده است. در ایران اگرچه در سال‌های بسیار دور کسانی مانند ابوریحان بیرونی تلاشی اندک در جهت تطبیق ادیان شناخته شده، صورت دادند، امّا مطالعه و تحقیق به شکل علمی آن در دهه‌های اخیر آغاز شده است. تحصیل در رشته ادیان و عرفان در دانشگاه‌های ایران به کمتر از حدود نیم قرن می‌رسد و کتاب‌های تألیف و چاپ شده در این رشته نیز تعداد کمی را به خود اختصاص می‌دهند بخش عمده‌ای از کتاب‌های موجود نیز متعلق به بخش ترجمه است.
بنیانگذاران
معمولاً سرآغاز دین پژوهی تطبیقی را در ربع سوم قرن نوزدهم و سر رشته آن را در آثار زبان‌شناس آلمانی ف. ماکس مولر (1900 ـ 1823) قرار می‌دهند.
آگوست کنت (1857 ـ 1798) که دین را مربوط به مرحله کودکی اجتماعی می‌دانست، در عین حال آن را نیروی مترقی‌ای در اعصار پیشین تلقی می‌کرد و هربرت اسپنسر (1903 ـ 1820) که قائل به نظریه تکامل از ساده به پیچیده در همه حوزه‌های معرفت از جمله منشأ دین در دین‌شناسی بود، با رهیافت تکاملی در عرصه دین پژوهی گام برداشتند.
ای. بی. تیلور (1917 ـ 1832) مؤسس دین پژوهی مردم شناختی بود. و امیل دورکیم (1917 ـ 1858) بر خصلت اجتماعی دین و نیز در مورد توتمیسم تأکید داشت و این شیوه پرستش قبیله بدوی را ابتدایی‌‌ترین شکل حیات دینی می‌دانست. نقطه آغاز تحقیق او تعریف دین به عنوان نظامی از معتقدات و مراسم ناظر به امر قدسی بود که انسانها را به هم پیوند می‌دهد و از آنها یک جمع یا جامعه اخلاقی می‌سازد، و نیز بنای فعالیتش بر این استوار بود که گروه اجتماعی، مرجع عینی تصویرها و تصورات مربوط به امر قدسی است. دور کیم نیز رهیافتی مردم شناختی در مطالعات خود داشت.
لوسین لوی برول (1939 ـ 1857)، فرانتس بو آس (1942 ـ 1858)، ا. ر. راد کلیف براون (1955 ـ 1881) و میرچا الیاده (1986 ـ 1907) برخی دیگر از بنیانگذاران نحله‌های مختلف رشته دین‌شناسی تطبیقی‌اند.
جایگاه آن در قرآن و سنّت
ادلّه کلی دعوت به فراگیری دانش و سیر در زمین مانند: «قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلُ کانَ أَکْثَرُهُمْ مُشْرِکِینَ»؛[7] بگو: در زمین بگردید و بنگرید فرجام کسانی که پیشتر بوده (و) بیشترشان مشرک بودند، چگونه بوده است. و نیز دعوت به تعمیق آگاهی‌ها و تلقّی محققانه از دین: « قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ»؛[8] بگو: آیا کسانی که می‌دانند و کسانی که نمی‌دانند یکسانند؟ تنها خردمندانند که بپذیرند. و نیز: «قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمى وَ الْبَصِیرُ أَ فَلا تَتَفَکَّرُونَ»؛[9] بگو: آیا نابینا و بینا یکسان است؟ آیا تفکر نمی‌کنید؟ این فقره را نیز شامل می شود.
و یا «العلمُ حیاه الاسلامِ و عمادُ الدینِ»؛[10] دانش زندگی بخش اسلام و ستون دین است.
«فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ»؛[11] پس بشارت بده بندگان مرا که سخنان را می‌شنوند و از بهترین آنها پیروی می‌کنند.
«خُذ الحکمهَ ممّن اتاکَ بها، و اُنظُر إلی ما قال و ما تَنظُر إلی مَن قال»؛[12] حکمت را از هرکس که حامل آن بود فراگیر، و به محتوای آنچه می‌گوید توجه کن نه به گوینده سخن.
«خذوا الحقَ من اهلِ الباطلِ، و لاتأخذوا الباطلَ من اهلِ الحقِّ، کونوا نَقّادَ الکلامِ...»؛ حق را از اهل باطل فراگیرید، و(لی) باطل را از اهل حق فرانگیرید، شما نقد کننده سخنان باشید.
این نمونه‌ها تنها بخش کوچکی از سلسله آموزه‌های دینی در دعوت به گسترش آگاهی‌ها و توجه عالمانه و معرفت‌شناسانه به دین است. در حقیقت، اسلام به عنوان دین خاتم، نقطه عطف دین و دینداری را رقم زده است و آن را وارد مرحله جدیدی از تمدن بشری کرده است که در آن حجتِ مبنا، دانش، تحقیق و استدلال است. از این قرار، این دانش بشری، در میان آموزه‌های دینی از پشتوانه نظری مستحکمی برخوردار است. به علاوه می‌توان مصادیقی از مطالعات تطبیقی را نیز در میان آموزه‌های دین اسلام ردیابی کرد، چنان که در آیه 64 از سوره مبارکه آل عمران می‌فرماید: « قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَهٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ...»؛ بگو ای اهل کتاب بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است...، و در واقع تلاشی در راه معرفی مهمترین نقاط مشترک بین ادیان الهی است، در کتاب روایی تحف العقول نوشته ابن شعبه طرفی نیز احادیثی نقل شده است که از طرف خداوند متعال به حضرت موسی و حضرت عیسی ـ علیهم السّلام ـ وحی شده است. که البته غیر از کتب آسمانی آنها است. و پیش از آن نیز در قرآن کریم، می‌توان به آیاتی اشاره کرد که خداوند از زبان پیامبران پیشین، حقایقی را اعلام می‌کند. هر چند آیات و روایانی نیز یافت می‌شوند که با رویکردی نقادانه به آموزه‌های سایر ادیان توجه کرده‌اند، آیاتی همانند 64 مائده، 30 توبه، 31 توبه و... که یا در اهل کتاب درباره قدرت الهی و نیز فرزند داشتن خدا را باطل اعلام می‌کند. آیات و روایات تحریف کتب آسمانی پیشین نیز بخشی از این رویکرد نقادانه است.
مقایسه با علوم غیر اسلامی
اینکه یک محقق دین‌شناس که خود شخصاً مؤمن نیست، چگونه می‌تواند روح یک سنّت دینی را درک کند و در آن وارد شود، ‌امروزه نیز مانند یک قرن پیش، موضوع بحث است. در مورد ادیان بسیار گذشته، این مسأله به ندرت حاد می‌شود، چرا که شواهد آن منحصر است به متون و یادگارها، و بعد وجودی آن ادیان را باید با استنباط و استنتاج دریافت. ولی در عصر حاضر، غالباً چنین تلقی می‌گردد که هیچ صورت خاصی از دین را عمیقاً نمی‌توان فهمید مگر از درون. امّا پژوهشگر «بیگانه» و غیرمؤمن به یک دین ممکن است تنها از نظر عقلی و فکری بسیاری چیزها را در باب یک سنّت دینی معین، از تاریخ، ساختار و زمینه اجتماعی یک دین ‌بداند و حتی دانش او بسی بیشتر از یک مؤمن به آن دین، یعنی پژوهشگر «خودی» باشد و در عین حال از نظر عاطفی نسبت به کلیه دعاوی آن سنّت در مورد وحی و الهام ربانی، و منشأ وحیانی بی‌اعتنا باشد. گو اینکه آنجا که چنین انس و همدلی‌ای نباشد، دشوار می‌توان وسیله‌ای برای کسب و آموزش آن پیدا کرد.
این معمانما و پارادوکس در تحلیل دین شناسی تطبیقی به عنوان یک دانش اسلامی وجود دارد. اگر چه این دانش در حوزه علوم و تفکر دینی اسلامی شیعی، به دلیل رهیافت‌های توسعه یافته ائمه هدی ـ علیهم السّلام ـ می‌تواند زوایای تاریکی که دیگران از کشف و درک آن ناتوان بوده‌اند را روشن کند. که برخی از نمونه‌های آن در بخش قبلی مورد اشاره قرار گرفت. بنابراین می‌توان گفت دین شناسی تطبیقی اگر بخواهد یکی از علوم اسلامی باشد، جهت‌گیری آن تایید حقایق اسلام و نیز باورهای اصیل همه ادیان الهی هم چون توحید و معاد می‌باشد، و در ضمن نگاهی انتقادی را نیز به همراه دارد، اگر پژوهش‌های دین شناسی تطبیقی فقط به قصد شناخت و تحلیل ادیان صورت بگیرد، متصف کردن آن به اسلامی و یا غیر آن، وجهی نخواهد داشت.

 

 

 

 

 

 

 

. منابع
شنکایی، مرضیه، کاوش‌های دینی در میانه مطالعات تاریخی و تطبیقی، انتخاب، شش 1152 ـ 1154.
. همان.
. برای نمونه ر.ک: برگسن، هانری، دو سرچشمه اخلاق ودین، ترجمه حسن حبیبی، چ اول، شرکت انتشار، تهران، 1358؛ و نیز: یونگ، کارل گوستاو، انسان و سمبل‌هایش، ترجمه ابوطالب صارمی، چ دوم، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1359.
. در باب مطالعاتی در زمینه ملل و نحول و تاریخ

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 12   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله دین‌شناسی تطبیقی

دانلودمقاله دیه

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله دیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .


1-1 مقدمه:
حمد و سپاس خدائی را می نمائیم که از هرعیب و نقص پاک و به تمام صفات کمال و جلال متصف می باشد و درود بی حد و حصر بر سرور کائنات و سید انبیاء عظام حضرت ختمی مرتبت محمد (ص) و خاندان پاکش.
الحمد الله الذر شرع الدیات و القصاص و الحدود الرفع الفساد من بین العباد و نظام عالم الوجود و الصلوه علی خیر من ضرع شرعه الحدود محمد و اهل بیت خلفاء المعبود و شفاء یوم الورود.
1- ضرع: یعنی نزدیک نمود و تعیین کرد.
افراد از طریق اجتماعی شدن خود را با احتیاجات و خصوصیات جامعه تطبیق میدهند اما اجتماعی شدن در گروههای مختلف اجتماعی صورت میگیرد و میدانیم که احتیاجات خواستها و ارزشهای گروهها یکسان نیست. به این ترتیب ممکن است دو نفر در دو گروه مختلف اجتماعی کاملاً « اجتماعی » شده باشد ولی ارزشها، خواستها و بطور کلی رفتار اجتماعی آنها با یکدیگر متفاوت باشد. بعلاوه در گروههای که اعضا خود را در جهت ارزشهای مطلوب اجتماعی تربیت می کنند اجتماعی شدن همیشه به طور کامل صورت نمی گیرد.
از طرف دیگر ممکن است به علت وجود گروههای ضد اجتماعی در جحوار گروههای اجتماعی، اعضاء گروههای اخیر معیارها و ضوابط رفتارهای خود را از گروههای ضد اجتماعی کسب کنند و رفتارهای ضد اجتماعی داشته باشند. اگر اکثر اعضاء یک جامعه در شرایط عادی ازای تکاب جرم و تعدی و تجاوز نیست به حقوق یکدیگر خود داری می کنند این بدان جهت است که از آغاز کودکی رفتارهای مورد قبول را فرا گرفته در گروههای جامعه « اجتماعی » شده اند پس به همان اندازه که « اجتماعی شدن » در شرایط بهتر جامعه صورت می گیرد از نیاز به اجرای مقررات جرائی و مجازاتهای سخت کاسته می شود. با توجه به مراتب فوق به نظر می رسد که احتمالاً با پیشرفت جوامع و تقویت احساس اعتماد و اطمینان در اعضاء جامعه از شدت و سختی مجازاتها و مقررات جزائی کاسته شده و نیز جامعه از مجازات کردن متهم که تا حد زیادی میراث دوران انتقام جوئی فردی است متوجه اصلاح حال مجرم می گردد. و مخصوصاً سهم خود جامعه و محیطهای خاص آن در تربیت برهکاران شناخته می شود و کوشش جدی تر در اصلاح آن دسته از شرایط اجتماعی که افراد به ارتکاب جرم و ادار می کنند بعمل می آید.
تدوین و تفسیر اصول و قوانین حاکم بر جرایم و مجازات ها در حقوق اسلام امروزه بیش از هر زمان دیگر ضروری به نظر می رسد این اصول و قواعد از آغاز پیدایش دین اسلام در منابع اصلی حقوق اسلامی یعنی کتاب و سنت وجود داشته و حاکمان باید با توجه به رعایت عدالت قضائی و بهره گیری از این کتاب و سنت و همچنین رعایت قوانین جمهوری اسلامی ایران با مجرمین و بزهکاران رفتار کند و برای اصلاح مجرمین و بزهکاران مجازات های مقرر شده را اعمال کند تا بتوانیم با یاری خداوند جامعه ای پاک و سالم داشته باشیم دیه یکی از این مجازات های مالی است که به منظور اعمال بر مجرمین تعیین شده که این جانب به عنوان موضوع کار تحقیق خود انتخاب نموده ام که امیدوارم با راهنمایی استاد گرامی جناب آقای دکتر شیخ الاسلام که از زحمات ایشان و راهنمایی مفیدشان کمال تشکر را دارم بتوانم کار مفیدی را ارائه دهم.
2-1 تاریخچه دیه:
پیش از اسلام قبایل مختلف عرب تابع نظام واحدی نبودند، آنان از عاداتی کهن پیروی می کردند که به طور عمیق در افکار و جانهایشان نفوذ کرده بود. اعمال زور در زندگیشان نقش عمده داشت و انتقام جویی از اصول بسیار مقبول آنان به شمار می آمد. قدرتی غالب که بتواند اراده خود را بر افراد همه سرزمینهای عرب نشین اعمال و تجاوز گر را تنبیه کند وجود نداشت. اما هر قبیله برای خود رئیسی مورد احترام داشت که همه افراد قبیله سخن و فرمانش را می پذیرفتند. لیکن نفوذ این رئیس در خارج به ثروت آنها و تعداد جنگاوران و نه امت آنان بستگی داشت.
هر فرد عرب به قبیله خود دلبنگی عمیق داشت اگر فردی خارج از آن شخص از افراد قبیله را مورد تعدی و تجاوز و آزار قرار می داد. همه به کین خواهی بر می خواستند افراد قبیله شخص متجاوز هم به دفاع از وی می پرداختند و اوئ را مورد حمایت قرار می دادند.
بنابراین پیش از اسلام آنچه مورد توجه اعراب بود انتقام جویی و کین خواهی بود و این کار به حق یا ناحق انجام می گرفت که درد استانهای ادبی کهن این قوم و نیز اشعار جاهلیت با نمونه هایی از آن روبه رو می شویم.
می گویند مردی شخص از افراد عرب را کشت، خویشاوندان قاتل، نزد پدر مقتول آمدند و به او گفتند چه کنیم تا از ما خرسند شوی گفت یکی از سه کار: یا پسرم را زنده کنید، یا خانه ام را از ستارگان آسمان پر کنید و یا خودتان قاتل را به من بسپارید تا او را بکشیم و یا وجود همه اینها فکر نمی کنم موجبات نسلی خاطرم را فراهم کنید و احساس رضایت کنم، مطلب قابل توجه دیگر این بود که انتقام جوئی مسئله ی خصوصی به شمار نمی آید و تنها اولیای مقتول نبودند که به خون خواهی بر می خواستند بلکه این موضوع به همه ی افراد قبیله مربوط می شود و همه به حمایت از مبنی علیه و یا اولیایی اقدام می کردند. و حتی این حمایت افرادی را که از آن قبیله نبوده اند لیکن در پناه ایشان می زیستند فرا می گرفت و این یک اصل کلی بود که هر فرد قبیله کمر به خون خواهی و می بست و اگر موفق می شد خودش قاتل را هلاک می کرد. زنان در این موارد نقشی مهم ایفا و مردان را به انتقام حیانی تحریک می کردند زنی به نام حوله از بنی رئام که سی مرد از افراد قبیله اش به قتل رسیده بودند از انگشتان کوچک دستهای مسئولان گردیندی فراهم ساخت و برگردنش آویخت و ضمن قرائت اشعاری مردان را به انتقام جوئی بر می انگیخت.
مع هذا از این روایت چنین استنباط می شود که عبدالمطلب در جاهلیت برای قتل 100 شتر به عنوان دیه سنت گذاشت که اسلام آن را امضاء و اجرا کرد.
1-3 پیدایش دیه اختیاری:
صلح و گذشت از انتقام در برابر دریافت عوض و مال، در میان اعراب پیش از اسلام امری نا خوشایند به شمار می آمد، لیکن بعدها مردم بدان اقبال کردند. این اقبال متعاقب جنگهایی پدید آمد که به هلاکت نفوس بسیار انجامیده بود و آنها عاقبت از این همه خصومت و کشتار به ستوه آمده بودند و از راه ترافی بر اخذدیه می کوشیدند که به آرامش و امنیت دست یابید. از اینجا این نتیجه به دست می آِد که صلح در ازای اخذ مال و دیه نزد تا زیان قبل از اسلام شناخته شده بود و علت این کار احساس نیاز مبرم به امنیت بود همین نیاز به استقرار صلح موجب شد که کسانی میان قبایل متخاصم به وساطت بپردازند به طوری که هیچ کدام از طرفین به جبر و ضعف و مال طلبی متهم یا متصف نشوند.
1-4 فلسفه دیه:
و ما کان لمومن ان یقتل مومنا الاخطا و من قتل مومنا خطا قتحریر رقته مومنه و دیه مسلمه الی اهله الما ان یصد قوافان کان من قوم عدو لکم و هو مومن فتحریر رقیه مومنه و ان کان من قوم بیکم و بینم میثاق فدیه مسلمه الی اهله و تحریر رقمه مومنه فمن لم یجد فصیام شهرین متتا بعین ثوبه من الله و کان الله علیما حکیما.
یعنی هیچ مومنی را نرسد که مومنی را به قتل رساند مگر به خطاء مرتکب آن شود، در صورتی که به خطاء هم مومنی را به قتل رساند باید به کفاره این خطاء بنده مومنی را آزاد کند و خونبها مقتول، به صاحب خون بپردازد مگر آنکه ورثه دیه را به قاتل ببخشد و این مقتول اگر یا آنکه مومن است از قومی باشد که با شما دشمن و محار بند در این صورت قاتل (دیه ندهد) لکن بر او است که بنده مومن را آزاد کند و اگر مقتول از قومی است که میان شما و آن قوم عهد و پیمان بر قرار بوده پس خونبها را به صاحب خون پرداخته و بنده مومنی نیز به کفاره آزاد کند و اگر بنده ای نباید بایستی دو ماه متوالی روزه بدارد. این توبه از طرف خدا پذیرفته است و خدا ( به اعمال خلق و جزار آن) آگاه و بصیر و به همه امور دانا و حکم است.
مقصود از دیه و خونبها قیمت گذاری کردن انسان نیست زیرا انسان گران بهاء ترین و ارزشمند ترین موجود نظام خلقت است. ارزش و بهاء انسان معنوی است. و منزلت و فضیلت انسان بر اساس ارتباطی است که یا خداوند متعال دارد و الماترین مرتبه انسان خلاقت الهی است. زمین و آسمان برای انسان آفریده شده که با بهره مندی از آن به سعادت و رستگاری نائل شود.
با توجه به ارزش معنوی انسان و مرتبه و الایی که اسلام برای انسان قائل شده است، قیمت گذاری مادی انسان غلط است. زیرا هر قیمت مادی و اقتصادی برای انسان تعیین گردد و ارزش انسان بی برتر و والاتر از آن است. لذا امکان تعیین ارزش مادی و اقتصادی برای انسان منتفی است علاوه اینکه اگر به ویژگیها و تواناییهای افراد و آحاد انسانها توجه شود بی تفاوتها میان آنها مشاهده می گردد.
اثری که دیه در جامعه دارد همانند اثر قصاص است یعنی به گونه ای مانع از جرات نمودن بر خونریزی می شود، همچنانکه قصاص، مانع خونریزی و آدمکشی است جز اینکه اثر دیه در ممانعت و جلوگیری از آدمکشی، برابر و مساوی با قصاص نیست. مرتبه ضعیف تر قصاص محسوب می شود. چون که دیه سبب جلوگیری از خونریزی و آدمکش می شود. آن را « عقل » هم نامنیدند، به جهت آنکه یکی از معناهای « عقل » منع کردن است، دیه مانع و باز دارنده از آدمکش است، آن را عقل می گویند.
علاوه بر اینکه دیه از هدر بودن و هدر رفتن خون افرادی که شرعاً ریختن خون آنها ممنوع است. ممانعت می نماید. زیرا افرادی که به علت کیفر شرعی یا قصاص، خونشان ریخته می شود، خونشان هدر است و خودشان مهدور الدم هستند. قصاص و دیه ندارند، اما افرادی که شرعاً ریختن خون آنها حرام و ممنوع است، در صورتی که به قتل برسند، قصاص یا دیه دارند، عفو از قصاص و دیه نیز دلیل مهدور الدم نبودن مقتول است.
در حقیقت پرداخت دیه، نوعی احترام به انسان و گرامی داشت خون انسان است اگر دیه نباشد و نسبت به ریخته شدن خون انسان، احساس مسئولیت نشود در نظام اجتماعی و زندگی جمعی با کمترین اختلاف و تعارض اقدام به ریختن خون یکدیگر می نمایند و زندگی در جامعه نا امن می شود. دیه یا قصاص نوعی احساس مسوولیت و ایجاد امنیت در زندگی اجتماعی می گردد.

1-5 تعاریف دیه:
دیه مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مبنی علیه یا به ولی یا اولیاء دم او داده می شود. در اصطلاح فقهی دیه مقدار مالی است که از طرف قائل به اولیاء دم پرداخت می شود. در قتل عمدی با وجود در خواست ولی دم و امکان قصاص محلی برای پرداخت و مطالبه نیست، اما در صورتیکه ولی دم، دیه قتل طلب کند و قاتل نیز راضی باشد. دیه جار قصاص را خواهد گرفت.
البته در قتل عمدر طرفین می توانند به کمترین یا به بیشتر از آن توافق نماید بطور کلیدر قتل عمدی، واجب اصل قصاص است نه یکی از دو چیز قصاص یا دیه اما در صورتیکه قاتل فرار کند یا اصلاً هلاک شود تکلیف چیست؟ اگر قاتل قتل عمدی فرار کرد و اجرای قصاص بر او ممکن نشد یا اینکه مرد. دیه از مال قاتل اخذ می شود و اگر مال نداشت و یا اگر داشت اما اخذ دیه از آن ممکن نشد از مال الاقرب فالاقرب نیست به وی گرفته می شود!
قانون جمهوری اسلامی در ماده 297 قانون مجازات اسلامی نیز می گوید: دیه قتل عمد در مواردی که که قصاص ممکن نباشد و یا ولی مقتول به دیه راضی شود یکی از امور ششگانه خواهد بود لیکن فقط در مورد شتر لازم است که سن آنها از 5 سال گذشته و داخل در سال 6 شده باشد. به نظر می رسد که تعلق دیه در 18 صورت عدم امکان اجرای قصاص نیست به قاتل به شرطی که سبب آن خود ولی دم نباشد منصفانه است زیرا که اگر مرگ قاتل موجب سقوط دیه مقتول گردد قاتل ممکن است پس از ارتکاب جنایت با خودکشی خون مجنی علیه را باطل سازد و این امر بر خلاف عقل و منطق و مصالح جامعه است. بنابراین لازم است عواقب و خیم جنایت دامنگیر جانی در هر حال باشد و هیچ امری از امور حتی مرگ وی نباید حق ثابت و مسلم اولیاء دم را متزازل نماید. علیمزا در صورتیکه ولی دم خود قصاص جانی را به تاخیر نیانداخته و موجبات بطلان دم مجنی علیه را فراهم کرده باشد قاتل بمیرد یا فرار کند بطوری که دسترسی بر وی ممکن نباشد یا خودکشی کند و امثال آن دیه از مال قاتل و الما از محل دیگر پرداخت گردد.
1-6 اسباب و جوب دیه:
اسباب و جوب دیه، جنایت خطایی یا مشابه خطاء می باشد، یعنی گاهی جنایت عمور است که در صورت عمدی بودن جنایت، حکم شرعی قصاص است، اگر به عوض قصاص مصالحه به دیه نماتیند، دیه واجب می شوئد، ولی جوب این دیه از ناحیه شرع نیست و با مصالحه میان جنایتکار و صاحبان خون واجب می گردد اما اگر جنایت خطایی یا مشابه خطا باشد در شرع حکم به وجوب دیه گردید که جنایتکار باید آن را بپردازد.
جنایت خطایی همانند آنکه انسان تیری به طرف حیوانی پر تاب می کند آن تیر به انسانی اصابت می کند یا اینکه تیر را به طرف شخص معینی پر تاب می کند آن تیر به شخص دیگری بر خورد می نماید که در حقیقت یا اصلاً قصد انسانی را نداشته یا اینکه شخص مصدوم را مقصود نداشته است.
جنایت مشابه عمد یا مشابه خطا این است که قصد به فعل دارد، یعنی می خواهد بزند، اما یا چیزی می زند که غالباً کشنده نسبت و فعل را از روی دشمن انجام نمی دهد. یعنی از روی دشمنی نمی زند مثل اینکه بابت تربیت و ادب کردن می زند و به گونه ای که غالباً کشنده نسبت ولی با این زدن شخص کتک خورده می میرد.
قاعده کلی در تشخیص جنایت عمدی از جنایت خطایی و مشابه خطا این است که در خیانت عمدی، تعتهد نسبت به فعل و قصد دارد، مثل این که کشتن شخص معینی را قصد می کند.
جنایت خطایی شبیه به عمد این است که تعتهد به فعل داشته یعنی اراده زدن شخص معین را داشته، اما در قصد مرتکب خطا شده است، قصد کشتن را نداشته و اراده فعلی که غالباً کشنده نبود را نموده خطا قتل اتفاق افتاده که آن را خطا شبیه عمد می نامند.
1-7 دیه غرامت است یا کیفر:
آیا دیه اصولاً غرامتی است که حق مجنی علیه یا اولیاء او بوده و به سبب جنایتی که بر آنان وارد شده است به آنان پرداخت می شود، یا اینکه دیه اصولاً مجازات است.
در رابطه یا ماهیت دیه از حیث مربی و یا جزائی بودن نظرات متعددی ابزار شده است.
نظریه اول: عده ای دیه را اصطلاحاً به عنوان مجازات دانسته و در مقابل جرمی که شخص مرئکب شده اعمال می شود و هر گونه نظری در مقابل اینکه دیه به عنوان جبران خسارت است مردود است چرا که اجتهاد در مقابل نص جایز نیست.
خصوصاً در قوانین کیفری که تفسیر آن به صورت مضیق است.
نظریه دوم: عده ای عقیده بر این دارند که دیه بیشتر جنبه رمرئی دارد، گروه اخیر چنین استدلال می کنند که خساراتی که مجنی علیه همراه داد خواست به دادگاه کیفری ارائه می دهند به منظور جبران ضرر و زیان وارده است و نه مجازات و در جرائم خطا محض پرداخت آن یه عهده عاقله است و نه خود مرتکب جرم و به لحاظ رعایت « اصل شخص بودن مجازات » دیه را می توان امری حقوق دانست و نه کیفری، دلیل این امر این است که:
اولاً: صدور حکم دیه ناشی از جنایت متوسط است به مطالبه ذی نفع و موید این امر مقررات ماده 154 قانون تعزیرات است که می گوید « دادگاه در مورد مواد قبل بنا به تقاضای مدعی خصوصی نیست به جبران خسارت مادی ضمان آور وارده بر متضرر از جرم رسیدگی نموده و حکم می دهد. این ویژگی وابستگی صدور حکم به مطالبه متضرر از جرم، اختصاص به خسارات ناشی از جرم دارد و نه مجازات مقرر پس دیه بطور مطلق از جمله موارد جنایت شیه عمد، نمی تواند از نوع مجازات مال باشد.
ثانیاً در ماده 139 قانون تعزیرات مقرر شده که « در کلیه مواردی که محکوم علیه علاوه بر محکومیت کیفری محکوم به رد عین مال یا قیمت یا مثل آن شده باشد ملزم به رد عین یا مثل یا قیمت محکوم به به محکوم له خواهد بود. و در صورت امتناع محکوم علیه از اجرای حکم دادگاه می تواند با فروش اموال محکوم علیه حکم را اجرا یا تا استیفای حقوق محکوم علیه را در حسین نگهدارد .
نظریه سوم: گروه سومی معتقد به نظر بینایین بوده و معنقد هستند که دیه در جرائم عمد و شیه عمد از این جهت که مسئول پرداخت دیه در قتل عمد و شیه عمد خود قاتل است جنبه ی کیفری داشته و در جرائم خطای محض چون عاقله عهده دار پرداخت دیه می باشد جنبه ی حقوقی داشته و قانونگذار نیز به تناسب جرم واقع شده ماهیت آن را تعیین کرده است.
مولف شخصاً با توجه به دلائل زیر معتقد به تبعیت از نظریه اول بوده و دیات را نوعی از مجازات می شناسد.
اولاً: قانونگذار صراحتاً در ماده 12 ق. م. ا. دیات را در زمره مجازات منظور کرده و مقرر می دارد که مجازاتهای مقرر در این قانون پنج قسم است. حدود، قصاص، دیات، تعزیرات، و مجازاتهای باز دارند. منظور از دیه مالی است که از طرف شارع برای جنایت تعیین شده است.
ثانیاً : در ماده یک قانون تشکیل دادگاههای کیفری یک و دو و ثعب دیوان عالی کشور مصوب 31/3/1368 مقر ر شده است که در دادگاههای کیفری به ترتیب مقرر در این قانون تشکیل و به جرائمی که مطابق قانون دارای مجازات زیر بوده و در صلاحیت دادگاههای دیگر نباشد رسیدگیو حکم مقتضی صادر می نمایید. 1- حدود 2- قصاص 3- دیات 4- تعزیرات 5- مجازاتهای باز دارنده
ثالثاً: دیه حق الناس است و طبق مقررات ماده 159 قانون تعزیرات است، در حقوق الناس تعقیب و مجازات جرم متوقف بر مطالبه صاحب حق یا قائم مقام قانونی اوست، بنابراین صرف وابستگی حکم به پرداخت دیه در جرائم ناشی از تخلفات رانندگی به مطالبه ذینفع آن را از مجازات بودن خارج نمی کند.
رابعاً در جنایت شبهع عمد که فاعل قصد فعل داشته ولی قصد تلف حاصل از آن را ندارد فعل مقضود گاهی مشروع است و زمانی نا مشروع و آن زمانی است که فاقد اجازه شرع یا اذن معتبر مجنی علیه باشد. در هر دو صورت فاعل، ضامن دیه ناشی از تلف است و ئمشروع و نا مشروع بودن عمل تاثیری در اصل ضمان دیه ندارد، و از همین جاست که قانونگذار در م 304 مقرر داشته است که در قتل عمد و شبه عمد مسئول پرداخت دیه خود قاتل است خاصاً: در گذشته طبق ماده 10 قانون دیات اگر قاتل در شبه عمد حتی یا مصلحت طولمانی قادر به پرداخت دیه نبوده کسان او به ترتیب الاقرب مالاقرب پرداخت می کردند و اگر قاتل دارای بستگان نبوده و یا اگر بستگان او تمکن مالی نداشته باشد دیه از بیت المال پرداخت می شود. در صورتیکه بر طبق مقررات ماده 303 قانون مجازات اسلامی این تعهد از عهده بستگان و اقربا و بالمال دولت برداشته شده و شخص قاتل موظف به پرداخت دیه است: اگر قاتل در شبه عمد در مدت معین قادر به پرداخت نباشد به او مهلت مناسب داده می شود.
سادساً : سابقاً اگر قتلی در نتیجه خطا واقع می شد. مسئول پرداخت دیه آن مطلقاً بر عهده عاقله قاتل بوده که می بایستی راساً بپردازد و حق رجوع به قاتل را نداشت در حالیکه امروزه پرداخت دیه گاهی بر عهده خود قاتل قرار گرفته و هیچگونه مسئولیت متوجه عاقله نیست. چنانکه ماده 305 ق. م. ا. می گوید. در قتل خطار محض در صورتیکه قتل با بینه یا قسامه یا علم قاضی ثابت شود. پرداخت دیه بر عهده عاقله اوست و اگر با اقرار قائل یا نکولی او از سوگند یا قسامه ثابت به عهده خود اوست.
ثابعاً : هیات عمومی دیوانعال کشور رای وحدت رو به شماره 104 مورخ 4/9/1386 مقرر داشته.
« .............. و دادگاه در حکم خود مقدار دیه را بر طبق قانون دیات معین نموده است. بنابراین دعوی ضرر و زیان وارده به شخص مزبور بر اثر همین جرم تحت عنوان دیگری غیر از دیه فاقد مجوز می باشد و اگر تجدید نظر خواه در مورد کمیت دیه اعتراض داشته باشد باید از طریق مراجع کیفری اقدام نماید. بدین ترتیب دیوان عالی کشور پذیرفته که پس از صدور حکم دیه مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم وجهه شرعی و قانونی ندارد.
ثامناً: قتل عمد موجب قصاص است و اگر قاتل عمدی فوت شود قصاص ساقط می شود آیا به دنبال قصاص دیه نیز ساقوا می شود یا خیر؟ بدیهی است اگر دیه را نوعی مجازات بدانیم با فوت قاتل دیه از بین می رود ولی اگر دیه را نوعی خسارت بدانیم با فوت قاتل از بین نمی رود و از مال قاتل در صورت بودن مال و یا از عاقله و یا از بیت المال باید پرداخت شود در صورتیکه قانونگذار به صراحت دیه را نوعی مجازات دانسته و در ماده 259 ق. م. ا. مقرر داشته هر گاه کسی که مرتکب قتل موجب قصاص شده است. بمیرد قصاص و دیه ساقط می شود.
با توجه به دلائل فوق الذکر بالصراحه مشخص می شود که دیه به عنوان یک نوع مجازات در مقابل جرمی که شخص مرتکب آن شده است. اعمال و دیگر بحثی در غیر مجازات بودن آن باقی نمی ماند.
در این مورد نظریه اداره حقوق در رای شماره و تاریخ نظریه چنین اعلام می کند. شماره و تاریخ نظریه 7293/7 – 4/11/73
سوال: آیا دیه مذکور در قانون مجازات اسلامی، در تمامی موارد مجازات محسوب می شود.
نظریه ی اداره حقوق:
دیه مطابق ماده 294 ق. م. ا. مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی علیه پا به ولی یا اولیاء دم او داده می شود.
بنابراین مطابق تعریف فوق و ماده 12 از همان قانون دیه یکی از انواع مجازات های مقرر در این قانون است و هر جا که مقنن آن را مجازات جانی معین کرده باشد. مورد جنبه کیفر دارد. در مواردی من جمله ماده 306 قانون یاد شده که پرداخت مربوط به عائله که در این مورد فاقد جنبه ی کیفری است و علت ذکر آنها در باب دیات صرفاً از آن جهت است که صدور حکم به پرداخت دیه از وظایف دادگاههای کیفری است نه حقوقی به عبارت دیگر این است که هر جا مقنن بر عمل ارتکابی دیه معین کرده باشد آن عمل جرم است مگر متشنیات که تطبیق آنها با مواد قانونی امری است موضوعی و رسیدگی به آن یا قاضی رسیدگی کننده به پرونده است.(1) م.(2) 295ق، م.ا . و (3) م 296 ق.م.ا
در موارد زیر دیه پرداخت می شود:
الف) قتل یا جرح یا نقص عضو که به طور خطا محض واقع می شود .
ب) قتل یا جرح یا نقص عضو که به طور خطا شیه عمل واقع می شود.
ج) موارد را از جنایت عمدی که قصامی در آنها جایز نیست
تبصره 1: ... جنایت ها عمدی و شیه عمدی دیوانه و نابالغ به متزله خطا محض است.
تبصره 2: .... در صورتی که شخص کسی را به اعتقاد قصاص یا به اعتقاد مهدورالدم بودن بکشد.
در مواردی هم که کسی قصد تیر اندازی به کسی یا شئی یا حیوانی را داشته باشد و تیر او به انسان بی گناه دیگری اصابت کند. عمل او خطای محض محسوب می شود.
1-8 تفاوت دیه یا مجازات مالی:
مجازات مالی شامل جزای نقدی و ضبط یا مصادره اموال است. دیه را که بنا به تعریف مال تلقی شده (مواد 15 و 294 ق.م.ا. و در ردیف کیفرهای 5 گانه (ماده 12 ق.م.ا.) به حساب آمده است به دلیلهایی چند نمی توان با جزای نقدی و ضبط و مصادره اموال از یک گوهر دانست اهم این تفاوت ها عبارتند از:
1- اقامه دعوئی مطالبه دیه هم در محاکم کیفری و هم در محاکم حقوئقی امکان پذیر است در حالیکه برای مطالبه مجازات مالی این داد سرا است که باید از دادگاه در خواست محکومیت متهم به پرداخت جزای نقدی را بنماید و در این وضعیت تنها مجرم است که مجازات علیه او اعمال می شود و نمی توان اشخاص دیگر را بجای او مجازات نمود.
2- در مورد مجازاتهای مالی، محکوم می بایستی جزای نقدی را بپردازد و در صورت عدم پرداخت یا عجزاز پرداخت به مدت مشخص زندانی می شود. چنانچه در ماده 31 قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب 3/7/1368 مقدر شده. محکومانی که قادر به پرداخت همه یا بخش از جریمه نقدی مورد حکم نباشد باید به ازای هر هزار تومان ده روز در زندانهای نیمه باز یا باز و یا اکثر اشتغال و حرفه آموزی اقامت نمایند در صورتیکه طرز کار و رفتار محکومان در مدت اقامت مذکور شایسته باشد بنا به تشخیص مسئولان اداره مراکز، این مدت تا سه روز به ازای هر هزار تومان قابل تقلیل است.
محکوم به پرداخت جزای نقدی در صورتی که قدرت پرداخت آن را نداشته باشد پس از گذارندن نصف مدت باز داشت بدل از جریمه می تواند تقاضای اعسار کند. حکم اعسار محکومین به جزای نقدی را نباید یا مقررات ماده 139 قانون تعزیرات یکسان دانست چرا که در ماده 139 گفته شده در کلیه مواردی که محکوم علیه علاوه بر محکومیت کیفری، محکوم به رد عین مال یا قیمت یا مثل آن شده باشد. ملزم به رد عین یا مثل یا قیمت محکوم به به محکوم علیه خواهد بود و در صورت امتناع محکوم علیه از اجرای حکم دادگاه می تواند یا فروش اموال محکوم علیه حکم را اجرا یا تا استیفای حقوق محکوم له، محکوم علیه را در حبس نگهدارد و چنانچه محکوم علیه نسبت به محکومیت مالی مدعی اعسار شود به در خواست محکوم له تا احزار اعسار در حبس باقی خواهد ماند.
اما در مورد دیه در صورتی که محکوم به پرداخت دیه دارائی داشته ولی از پرداخت و تادیه آن امتناع ورزد مجنی علیه و یا اولیا دم می توانند در خواست زندانی کردن او را از دادگاه صادر کنند حکم بنمایند و در این صورت شخص محکوم به دستور حاکم دادگاه زندانی می شود و اگر محکوم تقاضای اعسار کند تا ثبوت اعسار در زندان باقی خواهد ماند. چون با توجه به عنوان کیفری دیه قانوناً در ردیف محکومیت های غیر جزائی محسوب نمی شود. باز داشت محکوم به پرداخت آن تا زمان پرداخت یا ثبوت اعسار آن منع قانونی ندارد. بنابراین در صورتیکه جانی فرار نکرده و در دسترسی باشد و از پرداخت دیه امتناع نماید باز داشت او بلا اشکال است و در صورت ادعای اعسار و ثبوت آن در دادگاه آزاد خواهد شد.
3- مجازات مالی میزان شخص داشته اعم از اینکه جزای نقدی ثابت یا نسبی باشد و پس از تعیین میزان آن از طرف دادگاه دیگر نمی توان مبلغ آن را تغییر و یا تقلیل داد و فقط دادستان است که می تواند با موافقت محکوم علیه به اقساط دریافت کند ولی دیه با اینکه میزان آن در قانون مجازات اسلامی مشخص شده معهذا تغییر مقدار و صرف نظر کردن از آن یا تغییر نوع آن به تراضی طرفین و دستور دادگاه امکان پذیر است در این خصوص اداره حقوق وزارت دادگستری اظهار نموده انتخاب نوع دیه با مسئول پرداخت آن است و پس از انتخاب نوع آن مادام که شروع به پرداخت نکرده است می تواند از آن عدول کند و نوع دیگر از دیه را انتخاب و پرداخت نماید زیرا اختیار در تادیه است. ولی پس از پرداخت تمام یا قسمتی از آن مجوز برای عدول از آن و انتخاب نوع دیگر نیست. النهایه باید توجه داشت در مواردی که محکوم به نوع معین از دیات باشد تغییر آن بهر علت که باشد محتاج به کسب تکلیف از دادگاه است و دادسرا نمی تواند محکوم به را تغییر دهد بلکه باید مراتب را به دادگاه اعلام و طبق نظر دادگاه صادر کننده حکم دیه عمل نماید.
4- جزای نقدی به طرف دیگر دعوی پرداخت نشده و همچنین است مصادره بعض یا کل اشیاء حاصله از جرم، بلکه وجود حاصله به صندوق دولت و اریز و اموال به تفع دولت مصادره می شود. و در حالیکه مبلغ دیه مستقیماً به شخص مجنی علیه و یا اولیا دم پرداخت می گردد.
5- مجازات های مالی مشمول عفو قرار می گیرند ولی سقوط دیه به لحاظ عفو امکان پذیر نیست.
6- در برخی جرائم با مرور زمان امکان تعقیب و محکومیت از بین خواهد رفت مثل مهلت شش ماهه پس از تسلیم گواهی عدم پرداخت در قانون چک بلا محل در حالیکه سقوط دیه به لحاظ مرور زمان پذیرفته نیست.
7- مجازات جنبه ی شخص داشته و فقط در مورد شخص محکوم به مورد اجراء گذاشته خواهد شد حال آنکه در مورد دیه در پاره ای از مواقع شخص دیه را پرداخت نکرده و عاقله مسئول پرداخت آن میشود این امر با اصل منتفی بودن مسئولیت بدون تفصیر است.1
1- حقوق جزای عمومی- دکترهوشنگ شامییاتی. چاپ رودکی1371جلد دوم ص 361
1-9 تفاوت دیه با ارش و جبران خسارت:
مالی را که به عوض جنایت بر عضو کی پردارند و مقدار آن در شرع معین نشده است ارش یا حکومت می گویند ( م 367 قانون مجازات اسلامی ). ارش ریشه کلمه فارسی ارزیدن است و به اعتبار منابع معتبر فقهی به این صورت به دست می آید فرض می کنند محض علیه برده ایست در این حال، ما به التفاوت قیمت صحیح و معیوب او را محاسبه می کنند بر قیمت صحیح تقسیم و آنگاه در دیه نفس ضرب می نمایند، دیه را کیفر بدلی به جار کیفر اصل که قصاص باشد تعریف کرده اند و همچنین دیه مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی علیه یا به ولی یا اولیاء دم او داده می شود مقدار دیه در شرع مخض است ولی مقدار ارش مشخص نیست.
پرداخت ارش از نظر شرعی مهلت ندارد و پرداخت آن باید فوراً به موقع اجرا گذاشته شود مگر آنکه مجنی علیه با تاخیر آ« موافقت داشته باشد.(ز) ولی پرداخت دیه با توجه به ماده م 302 ق.م.ا. مهلت دارد.
با توجه به اینکه ارش ماهیناً دیه است و طبق بند ماده 232 ق.آ.د.ک. دیه بیش از خمس دیه کامل قابل تجدید نظر خواهی و کمتر از آن قطعی است. این سوال مطرح می شود که آیا این مساله در مورد ارش هم عیناً صادق است:
اداره حقوق به این سوال چنین پاسخ داده است (نظریه 506/7 – 24/1/73 ) در مواردی که قانون برای جرامات اعضا دیه خاص تعیین نکرده است برای جبران ضرر و زیان و تعیین مجازات جانی دادگاه حکم به پرداخت ارش صادر می کند، در این صورت حکم صادره مانند سایر احکام جزایی با رعایت شرایط مقرر در قانون تجدید نظر آراء دادگاهها ( ماده 232 ق.آ.د.ک. 78) قابل اعتراض و پس از قطعیت مانند سایر احکام به موقع اجرا گذاشته می شو. نظر فوق یا تغییر به نفع متهم سازگاری دارد اما پاسخ دیگری هم که ممکن است داده شود این است که با توجه به صدر ماده 232 ق.آ.د.ک. مقرر می دارد. آراء دادگاههای عمومی و انقلاب قطعی است مگر در موارد ذیل ... و ارش جز موارد ذیل نیست لذا حکم به پرداخت ارش به هر میزان قطعی است مگر اینکه همان طور که ابتدا گفته شد ارش را ماهیت دیه تلقی کنیم.

 

1-10 موارد قانونی پرداخت دیه:
از دیدگاه حقوق جزای اختصاصی بویژه از نظر موضوع جرم و هدف مستقیم قانونگذارد بر قراری این نماد حقوق و با توجه به نظریات مشاهیر فقها به احکام عاقله در قانون جزای اسلامی ایران موارد قانونی پرداخت دیه از ناحیه عاقله را به شرح زیر دسته بندی می کنیم:
از نظر نوع جرم: لازم است که جرم انجام یافته از نظر نوع از جرایم علیه اشخاص بوده و ناظر به تمامیت جسمی مجنی علیه باشد. مانند قتل و ضرب و جرمهای خطای محض بنابراین ارتکاب جرایم علیه شخصیت معنوی افراد مانند توقیف و حبس غیر قانونی، افترا، نشر اکاذیب، اهانت علیه اشخاص و امثال آن و همچنین ارتکاب جرایم علیه اموال و مالکیت از قبیل سرقت، کلاهبرداری، چگ بلامحل خیانت در امانت و امثال آنها و به همین ترتیب ارتکاب جرایم علیه آسیاش عمومی مردم مانند ضرب سکه قلب، جعل و تزویر اسناد اعم از دولتی و عادی و رسمی و تجاری و امثال آنها و بالاخره ارتکاب، جرایم علیه امنیت اعم از امنیت داخلی یا خارجی کشور مانند جاسوسی و خیانت به کشور از ناحیه مرتکب جرم موجب ایجاد مسئولیت کیفری عامله مرتکب جرم نخواهد شد، بلکه در این قبیل جرایم شخص مرتکب از نظر کیفری مسوول و پاسخگویی آثار و نتایج اعمال مجرمانه خویش خواهد بود. به علاوه از بین جرایم علیه تمامیت جسمی نیز تنها در قتل خطای محض و پا در حکم خطای محض و همچنین در ایراد جرمهای وارده به مجنی علیه به شرط اینکه از نظر و خامت و آثار جراحت نیست به مجنی علیه در حد موخه و یا اینکه شدید تر و یا عمیق تر از آن باشد عاقله مسوول پرداخت دیه خواهد شد در نتیجه سایر ایراد ضربها و جرمهای کمتر از موخه به عهده خود مرتکب جرم است و عاقله او مسئوولیتی در این قبیل موارد ندارد.
از نظر راههای ثبوت جرم: هرگاه قتل خطای محض و یا ایراد جرحهای وارده به مجنی علیه در حد موخحه و با عمیقتر از آن باشد و جرم با استفاده از شهادت شهود اثبات شود، عاقله مسئوول پرداخت دیه خواهد شد، ولی بر عکس در مواردی که قتل خطای محض یا سایر جرحهاییی که قانوناً به عهده عاقله می باشد از طریق اقرار مرتکب جرم ثابت می شود، دیگری عاقله او مسئوولیتی در قبال جرم انجام یافته به وسیله دیگری را ندارد. بلکه خود مرتکب جرم پاسخگویی آثار و نتایج اعمال مجرمانه خویش می باشد.
در مواردی که قانونگذار آگاه نص خاص را برای مواردی که جرم قتل خطای محض با استفاده از علم قاضی ثابت می شود. پیش بینی نکرده است، اصل عدم مسئوولیت عاقله است و این برداشت با نظریه شورای عالی قضایی مطابقت دارد.
از نظر نحوه اجرای حکم:
بنابر آنچه در جلد هجدهم « وسائل الشیعه » باب یازدهم از ابواب کیفیت حکم آمده است امیر المومنین علی (ع) درباره ی مردی که متمکن بود و از پرداخت بدهی طلبکاران خود امتناع می کرد داوری و قضاوت می کرد و دستور داد تا او را زندانی کنند، سپس دستور دادند تا خودش اموال خود را میان طلبکاران به نسبت طلب آنها تقسیم کند و اگر از این کار امتناع کرد آن حضرت به عنوان حاکم اسلامی، اقدام به فروش اموال و تقسیم آن بین طلبکاران می کرد.
در این زمینه امام خمینی (ره) نیز در « تحریر الوسیله » چنین اظهار نظر کرده اند:
پرداخت دیه اعم از اینکه از ناحیه عاقله یا مرتکب جرم باشد، چون در سر رسید آن عندالمطالبه واجب الاءاء است در صورتی که عاقله یا مرتکب جرم با وجود استطاعت مالی از پرداخت خودداری کند، دادگاه مسئوول ممتنع را وادار به پرداخت می کند و در صورت خودداری از طریق فروش اموال شخص ممتنع بجز متسیات دیه را به طرق مقتضی وصول کند. در غیر این صورت تا استیفار حقوق محکوم له ممتنع را در حبس نگهداری می کنند.
1-11 مسئوولیت دولت در پرداخت دیه و خسارت
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در فعل مربوط به « وظایف قوه قضایه » در اصل 171 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مسئوولیت دولت را تنها در قبال تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در تطبیق حکم بر مورد خاص برای جبران خسارت مادی و معنوی افراد پذیرفته و پیش بینی کرده اند و به دنبال آن در اسل 1370 کمییون حقوق و قضایی مجلس شورای اسلامی در ماده 58 ق.م.ا. در بیان قواعد عمومی حقوق جزا، ضمانت اجرای اصل 171 را رسماً پیش بینی کرده است که به موجب آن هرگاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در تطبیق حکم در مورد خاص ضرر مادی یا در معنوی متوجه کسی شود در مورد ضرر مادی در صورت تقصیر مفصر طبقموازیش اسلامی ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله دولت جبران می شود. در موارد ضرر معنوی چنانچه تقصیر یا اشتباه قاضی موجب هتک حیثیت از کسی گردد، باید نسبت به اعداه حیثیت او اقدام شود.
1-12 بررسی ماهیت حقوقی دیه عاقله:
دیه عاقله یکی از احکام امضایی است که در صدر اسلام قانون گذار به منظور تنظیم روابط اجتماعی و برقراری امنیت و آسایش در بین قبایل عرب، این قاعده را که منبع آن عرف قبیله ای است تقریر و امضا کرده است. حکم دیه عاقله گرچه از احکام تاسیسی نیست. ولی با تایید و امضای آن از طرف قانون گذار اسلامی مشروعیت قانونی یافته است. بنابراین حاکمیت آن در مواردی که شرایط لازم برای تحقق موضوع حکم دیه عاقله موجود و ثابت باشد امری حتمی و ضروری و تامین کننده اهداف مورد نظر قانون گذار خواهد بود. مثلاً در مورد جرایم عمده و شیه عمد کودکان و افراد دیوانه چون معمولاً این افراد با پدر و سایر افراد خانواده در یک محل سکونت دارند و ارتباط واقعی در بین آنها موجود است و عقلاً و عرفاً سرپرست خانواده پدر یا جد پدری ولی قمری است که مکلف به مراقبت و مواظبت و کنترل اعمال و رفتار آنهاست پس مسئوول شناختن پدر و محکوم کردن او به پرداخت دیه قتل خطار محض فرزندش قابل توجه می باشد.
1-13 عاقله و مسئوولیت پرداخت دیه:
آیا پرداخت دیه قتل محض از ناحیه عاقله حاکمی است تکلیفی یا وضعی:
اگر مسئوولیت پرداخت دیه عاقله را حکم تکلیفی بدانیم در آن صورت بدهکار و مسئوول پرداخت دیه خود مرتکب قتل خطای محض است و این برداشت نه تنها اصل شخص بودن مجازات را تقویت می کند بلکه با منطق قرآن کریم و احکام تاسیس اسلام بویژه مقاد آیات قرآنی سازگارتر است از طرف دیگر چون حکم را تکلیفی بدانیم گر چه عاقله مسئوول پرداخت دیه نیست بلکه ضمان به عهده شخص قاتل خطای محض است نه دیگری، با وجود این پرداخت آن از ناحیه عاقله به عنوان یک تکلیف قانونی و شرعی است که آنها از جانب قاتل می پردازند، در نتیجه چنانچه عاقله ای وجود نداشت و یا اینکه عاقله معسر بوده و از پرداخت دیه عاجز باشد و یا از پرداخت آن خود دارای کند از مال و داارئی قاتل خطای محض دیه اخذ می شود. بر عکس اگر دیه عاقله را بر اساس بعضی از نظریات حکم وضعی بدانیم در این صورت ماهیت حقوقی حکم وضعی موجب خواهد شد که عاقله را ضامن و مسئوول پرداخت دیه جرائم خطای محض که از ناحیه دیگری واقع شده به ترتیب طبقات ارش با رعایت قاعده « الاقرب فالاقرب » مسئوول پرداخت دیه بدانیم و هرگاه قاتل خطای محض عاقله ای نداشته باشد و یا اینکه عاقله او از پرداخت دیه در مدت سه سال عاجز باشند در این صورت دیه از بیت المال پرداخت خواهد شد.
در همین مورد در سوال که شده اسشت از نظریه اداره حقوق، پاسخ اینگونه داده شده است.
سوال: در صورت عدم تمکن عاقله از پرداخت دیه آیا دیه از بیت المال پرداخت می شود یا نه؟
پاسخ: نظریه اداره حقوق: شماره و تاریخ نظریه: 6474/ 7 – 2/10/76
مسئولیت عاقله نیست به پرداخت دیه و محکومیت به آن جنبه ی کیفری دارد و لذا چناچه عاقله تمکن. داشته باشد باید دیه از مال وی پرداخت شود و در صورت عدم تمکن باید از بیت المال پرداخت شود. (1) م 313 و م 304 و 315 در این مورد می باشد.
مهمترین موارد پرداخت دیه از بیت المال عبارت است از:
1- تقصیر یا اشتباه قاضی : (م 58 ق.م.ا.)
2- فرار مرتکب قتا عمد و مردن او و نداشتن مال و نزدیکان یا عدم تمکن آنها (م 260 ق.م.ا)
3- نداشتن عاقله یا عدم تمکن او (م 312 ق.م.ا.)
4- تیر اندازی مامور نظامی یا انتظامی (م 332 ق.م.ا)
5- کشته شدن شخصی در ازدحام یا یافتن حبس مقتول در شارع عام (م 255 ق.م.ا)
6- م 236 ق.م.ا. موضوع اقرار به قتل عمدی و برگشت از آن پس از اقرار دیگری به قتل عمدی همان قتول تبصره ذیل ماده 244 ق.م.ا. مصوب 23/10/80 که در موارد قسامه چنانکه برداشت مدعی علیه ثابت شود و قاتل مشخص نباشد دیه مقتول از بیت المال پرداخت می شود.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   86 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله دیه