فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مطبوعات جهان همراه با سورس سایت و نرم افزار آندرویید

اختصاصی از فی گوو مطبوعات جهان همراه با سورس سایت و نرم افزار آندرویید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مطبوعات جهان همراه با سورس سایت و نرم افزار آندرویید


 سورس  سایت وورد پرس و نرم افزار آندرویید

 سورس  سایت وورد پرس و نرم افزار آندروییدو تنظیمات خاص انها

قابلیت فرستادن اپپدیت جدید و قابلیت های بروزرسانی دیگر در نرم افزار که به شما کمک های شایانی خواهد کرد

آدرس سایت اصلی :http://codecanyon.net/item/blogpress-an-android-app-for-your-wordpress/9205748

توسعه بومی آندروید برنامه ای برای وب سایت بر اساس وردپرس است.

نرم افزار آندروید به سرعت در حال استفاده از تنها با اضافه کردن JSON توسعه یافته است.

. با کلیک بر روی پست نشان می دهد توضیحات کامل، لینک ها، تصاویر و ...

پست همیشه به روز خواهد شد از آنجایی که ما با استفاده از JSON از. فهرست پست شدن خواهد شد در صفحه اصلی نمایش داده شود.

 

ویژگی های نرم افزار آندروید BlogPress

    
نظرات / مشاهده نظرات
    
پروفایل های اجتماعی (Google، فیس بوک توییتر)
    
مواد طراحی
    
پشتیبانی RTL و ترجمه آماده
    
انتقال برنامه به کارت SD
   
امکان به روز کردن نرم افزار
    
دو Varient از لیست نمایش
    
لیست نویسنده (NEW)
    
صفحه نمایش چلپ چلوپ
    
مجتمع شده با وب سایت های وردپرس
    
خدمات بازی گوگل (تبلیغات)
    
تجزیه و تحلیل ترافیک گوگل
   
هشدار جدید از طریق به روز رسانی وضعیت
 
    قابلیت جستجو
    
پشتیبانی از نمایش قراردادن
    
API REST (تضمین شده توسط API کلیدی)
    
به اشتراک گذاشتن با سایر برنامه های کاربردی
    
مستندات دقیق

 


دانلود با لینک مستقیم


مطبوعات جهان همراه با سورس سایت و نرم افزار آندرویید

مقاله ی عفاف و حجاب در دیگر کشور های جهان

اختصاصی از فی گوو مقاله ی عفاف و حجاب در دیگر کشور های جهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ی عفاف و حجاب در دیگر کشور های جهان


 مقاله ی عفاف و حجاب در دیگر کشور های جهان

 دانلود  مقاله ی عفاف و حجاب در دیگر کشور های جهان بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 21

چکیده

با وجود تمامی تأکیدهای موجود بر ضرورت توجه به حیا و حجاب در جامعه اسلامی، شاهد تغییرات سریعی در نحوه اجرای این امر الهی در سده اخیر در تمامی کشورها هستیم به گونه ای که حجاب در برخی جوامع عاملی برای تشخیص مسلمان و غیرمسلمان بودن افراد نیست و یا نمایش دفرمه ای از حجاب را شاهد هستیم که گویای بی میلی درونی افراد برای رعایت حریم واقعی حجاب است. نمونه وضعیت اول، تمامی کشورهای اسلامی هستند که در آن حجاب از سوی سیستم قانونی حمایت نمی شود و نمونه شرایط دوم، کشورهایی همچون ایران و عربستان هستند که در آن حجاب به رنگ و اشکالی خارج از درک عمومی و سنتی از حجاب در حال شکل گیری هستند. موضوع حجاب و عفاف دو بحث تنگاتنگ و مرتبط با یکدیگرند و در بررسی هر یک، لاجرم مقولات حوزه دیگر نیز در بحث گنجانده خواهند شد. حجاب حکمی دینی در اسلام و ناظر بر جنبه اجتماعی حیات انسان است که توجه به فلسفه آن ما را به ضرورت توجه افراد جامعه اسلامی به موضوع عفت در حیطه شخصی می رساند. از پیامبر اسلام صلوات الله علیه نقل شده است که فرمودند کسی که حیا ندارد، دین ندارد (لا دین لمن لا حیاء له). بر اساس این حدیث شریف روشن است که رعایت حریم حیا شرط لازم مسلمان بودن است. بااینحال، روشن است که میزان و معیار برای زنان و مردان مسلمان به یک شکل و اندازه تعیین نشده است و علت این تفاوت را می باید در تفاوت های فطری و نقش های اجتماعی هریک از زن و مرد که براساس همین تفاوت ها تعیین می شود، جست.در مقاله حاضر تصمیم بر این است به بررسی حجاب و عفاف در سایر کشور های خارجی و ملل مختلف پرداخته شود. کلیدواژه :  اهمیت ، گسترش ،حجاب ،عفاف،ملل مختلف،کشورهای خارجی   مقدمه علیرغم آنچه امروز شاهد هستیم، رعایت موازین حجاب به عنوان تبلوری از حیای درونی منحصر به جوامع اسلامی نبوده و ادیان مسیحیت، یهودیت، و بوداییزم نیز محدودیت هایی برای رعایت حجاب و عفاف قایل هستند. مستندات تاریخی حاکی از وجود نرم های خاصی برای پوشش زنان و مردان در جوامع مختلف با ادیان متفاوت در ادوار مختلف تاریخی است. دستورنامه پاپ پیو یازدهم به مدارس مذهبی در سال ۱۹۲۸ یکی از اسنادی است که به وضوح اهمیت و لزوم پوشش مناسب و یا حجاب را در مدارس و در سطح حامعه مسیحی نزد کلیسای کاتولیک را تا یک قرن گذشته نشان می دهد. تغییر جوامع غیراسلامی در فاصله گیری از حجاب و عفاف آبشخورهای فراوانی دارد و دوره های مختلفی را به عنوان سرمنشأ آن نام برده اند. طبق نظر یک تاریخدان از دانشگاه آکسفورد انگلستان که در سال گذشته اننتشار یافت، آغاز دوران موسوم به دوران «سکس»‌ در غرب را باید در قرن ۱۸ میلادی دانست. به گفته فرامرز دهبوی والا، «سکس خارج از ازدواج»‌ در جوامع غربی به عنوان زنا مجازاتی برابر با مرگ داشت و آخرین مورد اعدام برای این جرم در انگلستان در سال ۱۶۵۴ ثبت شده است. اما از این زمان تا سال ۱۷۵۴ شاهد وقوع دگرگونی عظیمی در رفتار انسان ها در جامعه غربی و حذف مجازات روبرو هستیم. در شناخت دلایل و ابعاد این واقعیت اجتماعی حجاب و عفاف در جوامع امروز، باید به نیروهای بیرونی و تأثیرات آنها بر مقولات هویتی، اوضاع سیاسی، دسته بندی های اجتماعی، و حتی موضوعی چون تولید اقتصادی توجه داشت. یکی از این نیروها، به زعم بسیاری از جامعه شناسان مسلمان، نفوذ فرهنگی غربی به کشورهای اسلامی هم به عنوان یک فرایند طبیعی و هم به عنوان یک سیاست کلان و دراز مدت از سوی کشورهای غربی برای گسترش نفوذ و تسلط بر جوامع اسلامی است. در این مقاله تلاش می شود تا ماهیت «بی حجابی» و در کنار آن «بی حیایی» را به عنوان محصولی از روند جهانی شدن که با آغاز سال های دهه ۶۰ میلادی و توسعه مطالبات اجتماعی اقلیت های احتماعی در غرب به اوج خود رسید، مورد بررسی قرار دهیم.  دهبوی این تغییرات که خود نام «اولین انقلاب جنسی»‌ تاریخ بر آن می نهد را منوط به وقایع چندی از جمله رشد شهرنشینی در قرن ۱۷ میلادی که امکان نظارت و آموزش مؤثر در جوامع کوچک روستایی را کم می کرد، تغییرات سبک زندگی خانواده ها و افراد، رنگ باختن اعتقاد افراد به بی چون و چرا بودن قوانین کتاب مقدس و کلیسا و روی آوردن به «وجدان فردی» به عنوان قانون جدید انسان و خردگرایی همزاد با فردگرایی، می داند. بیان مسئله اگر چه با توجه با تبیلغات منفی و همه جانبه غرب علیه اسلام و فرهنگ اسلامی، بسیاری از مردان و زنان غربی ، تصویر ترسناک و خطرناکی در ذهن خود ایجاد کرده‌اند، لکن در کنار تمام تبیلغات منفی غرب، روند گرایش و تمایل مردان به خصوص زنان غربی به اسلام و علی الخصوص به مسئله حجاب غیر قابل انکار است  به شکلی که بر اساس آمار مختلف، اسلام نسبت به دیگر ادیان در غرب رو به گسترش است و بیش از ۱۵۰ درصد، افزایش یافته است آنچه از نظر جامعه شناسان غربی مورد نظر قرار گرفته است، فراموش شدن دلیل اصلی پوشش زنان در مواقع دعا و غیر از آن است، بنابر نظر این افراد، دلایل معنوی پشت سر آن وجود داشته است که در حال حاضر فراموش شده است به هر حال آنچه در دنیای امروز غرب وجود دارد، از آنچه که در تاریخ گذشته تمدن غرب وجود داشته است، فاصله پیدا کرده است. پروفسور “مادلین زیلفی” استاد تاریخ خاورمیانه در دانشگاه مریلند درباره افزایش رروند تمایل قشر تحصیلکرده زنان در دانشگاه‌های آمریکایی می‌گوید: سرعت این روند مرا کنجکاو کرده است، من بارها این موضوع را در دانشکده دیده‌ام که اسلام به دختران هویت بخشیده است، اکنون دختران مسلمان با انگیزه قویتری در دین اسلام تحقیق می‌کنند و نسبت به اعتقاداتشان جدیت بیشتری دارند. زیلفی همچنین می‌گوید: حجاب کلمه‌ای است که معنای بسیار دارد، حجاب همیشه در داخل و خارج کشورهای اسلامی نماینده خیلی از چیزها از جمله یک بیانیه سیاسی محکم علیه فساد و بی بند و باری و یک عمل مذهبی عمیق شخصی بوده است؛ این موضوع به اصل اسلام برمی‌گردد؛ قرآن  حجاب را در قالب لباس لازم شمرده است.  ممنوعیت حجاب در مدارس فرانسه اولین بار تصویب قانون ممنوعیت حجاب در مدارس فرانسه سر و صدای زیادی ایجاد کرد  مسلمانان فرانسه به عنوان بزرگترین جامعه مسلمان اروپا، از سال ۲۰۰۴ به موجب تصویب قانونی از داشتن حجاب در مدارس دولتی منع شدند. به موجب این قانون تحت عنوان طرح“ممنوعیت استفاده از نشانه‌های مذهبی در مدرسه‌های فرانسه“، استفاده از حجاب اسلامی در مدارس فرانسه رسماً غیرقانونی شد. پیش از آن نیز اغلب مدارس فرانسه به سختی به دانش آموزان خود اجازه می‌دادند با پوشش اسلامی در کلاس‌های خود حاضر شوند در شرایطی که تبعیت مسلمانان فرانسه از این قانون نشانه موجه بودن آن در نظر مسلمانان نیست، بسیاری از دختران مسلمان به واسطه این ممنوعیت برای تحصیل به کشورهای همسایه فرانسه سفر کرده یا در مدارس خصوصی حاضر می‌شوند تا بتوانند حجاب و هویت دینی خود را حفظ کنند طرح قانون ممنوعیت حجاب در آمریکا طرح ممنوعیت حجاب که برای اولین بار در اروپا و کشور فرانسه اجرا گردید، به سرعت در سطح جهان مثل آمریکا  رواج یافت. پیش‌نویس قانون ممنوعیت نمادهای دینی برای معلمان مدارس از جمله داشتن حجاب در ایالت اورگان آمریکا مطرح شده است. مبارزه غرب برای گسترش حجاب در جامعه پس از حوادث یازده سپتامبر، صدور و تصویب قوانین ضد اسلامی در غرب و گسترش پدیده اسلام فوبیا وارد فاز جدیدی شده است و به دنبال آن حجاب که از ارکان اساسی ایمان زن مسلمان و سمبل عفاف وی محسوب می‌شود، در بعضی از کشورهای غربی با تهدیدها و مشکلات فراوانی روبرو است    .  مجازات زندان برای زنان محجبه در بلژیک براساس طرح پیشنهادی برخی نمایندگان پارلمان بلژیک، زنان محجبه‌ای که از پوشیه یا نقاب در اماکن عمومی استفاده می‌کنند، مجرم شناخته شده و جریمه نقدی شده یا زندانی می‌شوند. “کریستین دوفرانیه ” عضو مجلس سنای بلژیک و رئیس فراکسیون جنبش اصلاح از ارائه طرحی قانونی به مجلس خبر داد که طبق آن، استفاده از حجاب پوشیه یا نقاب در این کشور جرم محسوب شود. این نماینده پارلمان بلژیک با اشاره به اینکه پیشنهاد طرح این قانون در چارچوب سلامت عمومی و احترام به ارزش‌های جامعه است، ادعا کرد: باید قانونی وجود داشته باشد که براساس آن هرکس از لباسی که موجب عدم شناخت و تشخیص هویتش در اماکن عمومی شود، مورد پیگرد قانونی قرار گیرد


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ی عفاف و حجاب در دیگر کشور های جهان

دانلود مقاله نگاهی به معماری جهان اسلام

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله نگاهی به معماری جهان اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

واژه " بنا نهادن" به معنای بن بخشیدن ، پی نهادن و آفرینش دوباره بر اساس طرح واندیشه از قبل تعیین شده است. واژه آرشه تخنائومه یونانی که لاتینی شده آن آرشیتکت است خود ترکیب جالب توجهی از دو واژه " آرشه" ، به معنای بُن و منشا (وهمچنین پی افکندن بر اساس مبنا و اصلی مشخص و معلوم) و کلمه " تخنه " به معنی هنر می باشد.
تخنه ، ریشه ای هند و اروپایی دارد و از فعل " تیکتو" و" تخنائومه " به معنی آفرینش ِساختمند و ماهرانه است. هرچه بیشتر به وارسی واژه آرشی تکتونیکی یا آرشیتکت بپردازیم بیشتر به جامعیت معماری و پیوند های عمیق و نا گسستنی آن با هنر پی خواهیم برد: معماری با معنای آفریدن (وطبعا هنر) ، ساختن و پروردن خویشاونداست.
مارتین هیدگر [1]با تکیه بر همین معنای کهن هلنی ِ" پوئزی " poesy، واژه هنر را از جنس آفریدن ، فراآوردن ، فرآوردن ، فروردن و پروردن دانسته و گفته است که معماری از سنخ هنرهایی است که استعداد پروردن (نیروی آفرینشگری) انسان در آن به اوج جامعیت خود می رسد [2]. براین اساس می توان گفت که معماری ، بیشتر از هر هنری با فرهنگ انسانی مرتبط بوده و خواهدبود.
درتمدن اسلامی ما نیز واژه " بیت "علاوه بر اینکه به معنای شعراست به معنای برجهای فلکی نیز می باشد؛این همه مبین این حقیقت است که معماری از جامع ترین استعدادهای انسان در حسن ترکیب بخشی است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


مصالح مادی، ضرورتهای مرتبط با حیات انسانی وتدبیرهای هنری فنی، سه مولفه مهمی است که در کیفیت ایجاد ، آرایش و تشکل انداموار معماری سهم تعیین کننده دارد ؛ و " فضا "، "حجم " و"ایستایی " از عناصر بنیادین آن به شمار می رود.
معماری ؛ اجتماعی‌ترین هنربشری است. به غیر از دوران گردآوری خوراک، حضور فضا، بنا و شهر از گذشته تا امروز و در آینده، لحظه‌ای از زندگی روزمره آدمیان غایب نبوده و نخواهد بود. بشر، نیازمند فضایی است که او را در مقابل تأثیرات محیط محافظت نماید. این نیاز از ابتدای زندگی تا به امروز تغییر چندانی نداشته است. این فضای محافظ یا همان فضای معماری، مرکزی است که بر مبنای آن تمامی ارتباطات فضایی شکل می یابند و سنجیده می‌شوند. فضای معماری به بیانی ، مکان یا ظرفی است که در آن بخشی از فعالیتهای مربوط به زندگی بشر صورت می‌پذیرد. بنابراین فضای معماری با زندگی رابطه‌ای ناگسستنی دارد. انسان ازهمان دمی که از رحم مادر جدا می‌شود، در فضایی جدید قرار می‌ گیرد که همان فضای معماری است. انسان در فضای معماری زندگی می‌کند، به فضا فکر می‌کند و فضا را خلق می‌نماید. معماری هنر به نظم درآوردن فضاست وانسان تازمانی که افعال خود را منظم نکند و به زندگی خود نوعی سازمان نبخشد نمی‌تواند فضا را به نظم درآورد.
رابطه انسان با فضای معماری رابطه‌ای روزمره است که بخش مهمی از زندگی او را در بر می‌گیرد. این رابطه پیچیده‌تر از رابطه انسان با فضای هنری نقاشی و مجسمه سازی‌ است، زیرا وی این فضا را از درون نیز تجربه می‌کند. از این رو بعد از قرن‎ها، هنوز مسأله اصلی معماری، فضا ، زندگی و شیوه ارتباط بین این دو است. فضای معماری که اصلی‌ترین وجه معماری است، از طریق اصلی‌ترین جنبه زندگی یعنی " خلاقیت " ایجاد می شود. با اینکه فضای معماری به فضای زندگی انسانها مربوط است، ولی این ارتباط از قالب خاصی نتیجه نمی‌شود. فضای زندگی به صورت الگویی از پیش تعیین شده، در جهان ایده‌آل‎ها وجود ندارد، بلکه باید ایجاد شود و معمار مسؤول ایجاد آن است.
روح انسان تجربه هبوط و استقرار و سکونت را بیش از هر هنر دیگری در معماری احساس کرده است. این معماری است که در طول تاریخ همچون نمادی مادرانه انسان را در بر گرفته است و بنابراین با معنوی ترین عر صه های وجود بشر پیوند و قرابتی تمام عیار داشته است. همین جنبه های معنوی وشهودی معماری است که آن را با مدنیت انسان مرتبط و همداستان کرده است.
به نظر می رسد معماری در تعین بخشیدن جامع به روحیات مردم یک عصرو بیان نسبت انسان با عالم درون و بیرونش (هرچند نمادین و انتزاعی) تواناتر از هنرهای دیگر بوده و همچون آینه ای علاوه بر تجلی دادن نیازهای معنوی و مادی انسانها ، کیفیت و کمیت زیست آنها را با زبانی خاص نمایانده است.
شایدبارزترین جلوه معمارانه بشر، خانه وخانه سازی باشد: انسان پس از این که از غارها بیرون آمد و به زراعتگری پرداخت و از شکارچی سرگردان به کشاورزِمستقر تبدیل شد، به ایجاد خانه اندیشید. خانه برای آدمیان درطول عصرها و نسل‌های متمادی، همیشه دربردارنده‌ مفاهیمی بس والا و برین بوده است.
امامهمترازخانه متعارف ومعمول برای انسان، " خانه اعتقادات جمعی" وی بوده است که درقالب معابد ومساجد درطول تاریخ هنرخودنمایی می کند: همان خانه ای که بافطرت انسان تکلم می کند وخاطرات ازلی اش رابه اومتذکرمی شود. برای همین است که معماری درادیان همیشه جایگاه ارزشمندی داشته است. ازآنجاکه دین برآن است تامؤمنان وگروندگان خودرابه عبادتگری فراخواندوعبادت راازاساسی ترین ابعادوجودی هرانسانی تلقی می کند ساختن معابد به نحوی که متناسب بادرونمایه های آن دین باشد بسیاربااهمیت تلقی شده است. این مهم دردین اسلام بسیاربااهمیت ترشمارده شده است.
معماری اسلامی به حکم آن که ازهمه تجربه های معماری دینی پیش ازخودحداکثربهره ممکن رااندوخت وحقیقت دینی رادرکامل ترین گونه ممکن اعلام داشت شاخص ترین جلوه معماری دینی به شمارمی رود. ماهیت این معماری سازگارباماهیت دین اسلام وعناصرساختاری وتزیینی آن پیوسته ازارزشهای مستتردرنهاداسلام پیروی کرده است.

نکته در خوراهمیت اینکه معمار متدین مسلمان ، نه تنها فهم ِ والایی ازنیات توحیدی خود داشت بلکه درک ژرفی هم از سرشت مصالحی که با آن کار می کرد داشت.او با سنگ چون سنگ و با آجر چون آجر رفتار می کرد؛ واین ناشی ازادراک حِکمی اوازهستی و بی شک متاثرازمعرفت دینی اوست. او نه تنها با به کاربستن فنونی که سنگ را سبک ودر حال پرواز به سمت بالانشان دهد ، بلکه با استفاده از نقوش هندسی و اسلیمی ؛ نقوشی که سبب می شود تا اجسام مادی ، ضمن حفظ سرشت خود ،در برابر نمونه های مثالی شان جلا نیزیابند ، به ماده شرافت و شأن می بخشد.
نقشهای ِاسلیمی این مجال را بدست می دهند تا به قلب ماده سرایت و رسوخ کنند ، تیرگی را ازآن بزدایند وآن را در برابرانوار الهی چشم نواز سازند. اسلیمی ها به گونه های مختلف ، فضای خالی را در هنر اسلامی رقم می زنند و اشیای مادی را از آن سنگینی ِنفس گیرشان آزاد می سازند و به روح مخاطب فرصت و فراست و رخصت پرواز می بخشند. توسعه و تکرار موسیقیایی این نقوش است که از ثابت ماندن نگاه در یک نقطه جلوگیری می کنند و به نگاه و نظر ، مجال حرکت می دهند.
معماری اسلامی ، فراتراز صرف ِتجربه ای زیباشناختی یا فضایی است ؛ این معماری جلوه ای نمادین از حقیقتی والاتراست.
دین اسلام در همه وجوه انسان جاری و ساری است ؛ در این دین هیچ چیز نیست که متأثر از امر مقدس نباشد. فقط سلسله مراتبی از " وجود" درکاراست که ریشه در توحید الهی دارد.
این توحید ِنهفته در متن هستی ، بیش از همه در هنرهای جهان اسلام مشهود است ؛ هنرهایی که در آن هیچ تمایزی میان هنرهای ظریف و صنایع کاربردی وجود ندارد؛ تکنیک و زیبایی وجوه مکمل خلاقیت هنری است.
به طورکلی درادیان ، هنر، از صنعتگری و کار صنعتگر از بقیه وجوه زندگی ، مخصوصاً زندگی اعتقادی او جدانیست. اعتقادات ِهنرمنددرهمه اندام وجوارح حیات او جریان دارد ومایه نشاط واسباب شعف مدام اوست.هنرمنددراین ساحت به حضورهماره دربرابرذات باریتعالی اعتقادی راسخ داردواوراازرگ ِگردن به خویشتن نزدیکترمی بیندومی داند [3]. این جنبه خاص بیش از همه در رابطه میان برادرمآبی های اصناف صنعتی دیده می شود ؛ در اینجا روند ِرازآشنایی و مهارت و ظرافت ِ کاری که در هر مرحله از شاگردی صورت می گیرد با تهذیب تدریجی در سلوک روحانی مطابقت دارد.
مؤمنان ومتفکران مسیحی [4] هم آثار هنری را تجسم لاهوت درناسوت می دانستند وبراساس این باور ، هنر را ، ودیعه ای مقدس معرفی می کردند و برای آن منزلتی خاص قایل بودند؛ آنان تصویرهایی را که هنرمندان بر اساس روایات و قصص انجیل پدید می آوردند محق ِاحترام می دانستند. هنرومعماری بیزانس [5] هم، زاده ایمان مسیحی هنرمندان و خواست ِارباب کلیسا بود واین مهم درتار و پود آثار هنری ومعماری آن تنیده و بافته شده بود ؛ مثلا:
معماری بیزانس بر زمینه ای صلیبی شکل وبا هندسه ای مایه و پایه گرفته از محتوای فراخوان کشیشان و راهبان ، کلیساهای عظیمی را به وجود آورد. معماران بیزانس حتی گاه با جرح و تعدیل معابد یونانی - رومی به ایجاد کلیسا می پرداختند تاآن راهرچه بیشتربه نظام اعتقادی خودنزدیک سازند [6].
معماری اسلامی علاوه براین که همسایه جغرافیایی هنر و معماری بیزانس (که بر عنصر تزیین ، بخصوص موزاییک و وفاداری به مضامین دینی علاقه مند بود) بود در همسایگی ِ تاریخی معماری ایرانی هم قرارداشت : آثار معماری باقیمانده از عصر هخامنشی نشان می دهد که ایران، عرصه رویارویی فرهنگها،وبه دنبال آن هنر ایرانی محل جلوه گری هنرهای مختلف اساطیری آن روزگاران بوده است [7]؛ همان حقیقتی که در دوران ما قبل یونانی شرق برای هند و چین و ژاپن محقق شده بوددرایران و مصر و بین النهرین به صورت دیگر به روی آدمی گشوده شد ؛ صور منقوش رازآمیزی که مبین نوعی تفکر تنزیهی بود. در ایران باستان ، صورتها و چهره های طبیعی نیز در هاله ای از صور خیالی و مثالی قرار دارند و این تا به حدی است که می بینیم برخی از مرغان واسطه زمین و آسمان محسوب می شوند.
در حجاریهای تخت جمشید ، آنجا که تصاویر انسانی بر دل سنگ حک شده است نیز نوعی آرامش اثیری به چشم می رسد. چهره ها تماماً سنخ هستند و بیانگر فرد مشخص و معلومی نمی باشند و جملگی از خصوصیات نسبتا یگانه ای برخوردارند [8]. معماری ایران باستان بر پایه یزدان شناسی ، جهان شناسی و انسان شناسی خاص زرتشتی جلوه گر بود:
مثلا آتشکده ها بر اساس اشکال چهار گوش که دو قطرش مرکزی را می سازد که جایگاه جاویدانان و محل آفرینش فرشتگان وماوای اهورامزدا ست بنا می شود. جلوه چنین تفکری را در معماری چهارتاقی پارتی و ساسانی می بینیم : گنبدی بر چهار پایه [9]که بر فراز آتشگاهها ساخته می شد [10]. گنبد یا آسمانه همانطور که از نامش بر می آید، شباهتی رمزی با آسمان و عرش دارد. گنبد مظهر آسمان و فضای مکعبی شکل ِزیرین آن مظهر زمین و ماده ، و قوس مقرنس کاری شده آن همچون حلقه واسط زمین و آسمان تلقی می گردد.
آینه کاری وبهره گیری ازموزاییکها ویارنگ درخشنده طلایی وفیروزه ای برای گنبدها وتزیین نقوش ومقرنس ها، همه وهمه بیانی ازقاعده جلوه گری نوراست ؛ کاری که همچون کیمیاگری کردن است که معماردرآن سنگ رامانند نورجلوه گرمی سازدوازدل تاریک وسردش، درخشش وتلولورامی رویاند. پس همان طورکه عالم ، تجلی نورخداونداست ، ظهورجهان نیزجزظهورنوراونیست:
به این ترتیب دربروزمعماری اسلامی ، پیروی معماران از" مکتب قرآنی " ، " خوی نبوی " رابروشنی درمی یابیم . اما تنهااین دوعامل علت قامت افراشتن معماری اسلامی نیست بلکه باید " استعداد ایرانی " راهم به آن افزود. زیرا اعراب جاهلی دارای معماری خاصی نبودند. آنهااز آنجا که حسب شرایط خاص اقلیم ، اقوامی غیر یکجانشین بودند و استقراری قطعی نداشتند بیش و پیش از آنکه دلبسته مکان باشند ،وابسته به زمان بودند وچندان در مکان خاصی دیرپایی نداشتند. دلبستگی فراوان ایشان به ضرباهنگ (rhythm) بیش از هر عنصر دیگری بود و لذا مؤانست بیشتری با شعر و موسیقی داشتند. تاآنجا که برخی از اندیشمندان در این خصوص نوشته اند که "تازیان همه هنرشان در شعر خلاصه می شود " [11]؛ واین خود به مرور زمان بدل به ضرب المثل شده است که در میان اعراب اگر کسی شاعر باشد معجزه نیست بلکه معجزه آن است که شاعر نباشد. " نزار قبانی" می نویسد:
" عرب ، شعر را تنفس می کند. موی خود را با آن شانه می زند و لباسی از شعر به تن می پوشد. در میان اعراب همه نوزادان وقتی به دنیا می آیند در شیرشان چربی شعر است [12]" .
اعراب ، جز شعر (وآنهم نوعأ با محوریت زن وغلبه موضوعی عناصر نازل) بهره چندانی از هنر و بخصوص معماری نداشتند و لذا در تکوین و غنای هنر و معماری اسلامی نقش زیادی ایفا نکردند.
معماری اسلامی از شاخصترین و برجسته ترین عناصر فرهنگهای مختلف بهره برد ؛ " میراث آنها را گردآوری کرد، امابه گزینش دست یازیده و عناصری را که برگزیده و نگه داشته بخوبی در خود تحلیل برده ، مهر و نشان خود را بر آنها زده و چنان پیچ و تابشان داده است که دیگرآنهارا نمی توان باز شناخت. صدسالی این هنر راکفایت کرده است تا با آثاری که می آفریند خود را چنان به کرسی بنشاند که نتوان آثار آن را به هنرهای کهنی نسبت داد که از ثمره کار آنها توانگر شده است. [13]"
معماری اسلامی ؛افاضه صورت وحدانی نوینی است بر ماده ای که خود از هنر بیزانس ، ایران ، هند، و.. گرفته شده است.دراین نوع از معماری چهارنوع مفهوم و نظام فکری به نحو شگفت انگیزی دریکدیگرتنیده شده اند:
صمیمیت ، زیبایی ،‌آسایش و استعلا [14]
به دلیل عدم گرایش هنراسلامی به شمایل گرایی ، بیشتر آن بخش از عناصر هنری و معماری اقوام و ملل مختلف مورد استفاده قرار گرفت که جنبه تجریدی داشت ؛ مانند نگاره های متقارن و نقوش اسلیمی و مواردی از این دست که ماده آنها از حجاریهای دوره ساسانی است. " عدم گرایش به شمایل نگاری از کیفیت آن نمی کاهد، درست برعکس، در اینجا با طرد هر صورتی که ذهن را به شیی خاصی در خارج از خود متمرکز و محدود، و نفس را به یک صورت منفرد متوجه کند ، فضای خاصی را می آفریند. عمل تزیین با صور انتزاعی ، به واسطه وزن وآهنگ ناگسسته ودر هم تنیدگی بی پایان آن برغنای کیفی این فضا می آفریند. "
- وحدت درکثرت
" معنای وحدت در کثرت ، به هیچ رو ، تکرار ، همشکلی و یکپارچگی نیست. بلکه همکاری و هماهنگی اجزاء در رسیدن به یک هدف واحد است ... این اصل زیر بنای همه اصول دیگر می باشد. نکته مهمی که در بیان این اصل باید بدان توجه داشت این است که " وحدت " تنها یک مفهوم است و نمی تواند به عنوان یک اصل از آن نام برده شود. ... اصول باید بتوانند میان چند مفهوم رابطه برقرار کنند و یا رابطه چند مفهوم را تبیین کنند. ... این اصل در معماری و هنرهای وابسته به آن به شیوه های گوناگونی متجلی شده است. ...ترجمان اصل وحدت در کالبد و فضاهای معماری به یاری اصول زیر بررسی می شود:
الف ـ تأکید بر کانون و مرکزیت فضایی ـ کالبدی با گرایش به الگوهای ساماندهی مرکزی.
ب ـ تأکید بر جفت سازی یا تقارن و محوربندی فضایی ـ کالبدی.
پ ـ جای گیری فضاهای اصلی ساختمان روی محورهای اصلی آن.
ت ـ جای گیری فضاهای فرعی و ارتباطی ساختمان روی محورهای فرعی.
ث ـ جای گیری فضاهای میانجی و میاندر در دو سوی محورهای اصلی.
ج ـ تأکید بر مرکزیت در آرایه سازی ها و نگاره های اسلیمی.
همه اصول یاد شده به گونه ای در پدید آمدن اصل حرکت از کثرت به وحدت مؤثر هستند. این اصول گاه از سوی برخی به گونه ای پراکنده و بی ارتباط با هم عنوان می شوند. ولی به گمان ما همه آنها بسیار به هم وابسته و در ارتباط با هم هستند و باید گفت وجوه متعدد یک پدیده هستند
جهان بینی اسلامی ، جامع ترین و زیباترین نگاه را به هستی دارد:
توحید در اسلام امری تغییر ناپذیر است ومسلمانان ، همواره جهان را صاحب یک خالق می دانند. آنها معتقدند که مشیت حضرت سبحان بود که همه موجودات را به عرصه وجود آورد و سرانجام نیز همه چیز در نهایت هدفمندی به سوی او باز می گردند [15]. به همین دلیل است که بینش توحیدی معمار بر همه تدابیر و تحرکات ذوقی او چیرگی دارد.
وحدت ، رمز هستی و رمز وجود است و قانون ِمحوری هستی به حساب می آید ؛ در پرتو چنین بینشی است که همه صورتها دارای مرکزی معین است ؛ تا آنجا که اگراین مرکز یا محور از مجموعه بنا گرفته شود کل نظام آن فرومی ریزد ، سامان بنا مخدوش می شود و اجزا ، آشفته ، بی هویت و موهوم می گردند. پس بی سبب نیست که حیاط ، همیشه در مرکز بنا قرار می گیرد ، کوشک در میان باغ خود نمایی می کند ، ایوان در میان نما ،" گنبد خانه " دروسط حجم [16]، حوض در مرکز حیاط و فواره در میان حوض جای می گیرد. همه چیز از یک نقطه آغاز می شود وبه سوی همان نقطه میل می کند. این اعتقاد " از اویی " و " به سوی اویی" که برخاسته از متن قرآن مجید است (انا لله و انا الیه راجعون) و کوشندگی باطنی انسان به جانب مبدا آفرینش و اشتیاق وافرش به سرور دیدار ، در همه تدابیر و تحرکات معمارمسلمان پیوسته حضور دارد.
در معماری اسلامی ، سیر هنراز باب وجه الرب است ونه وجه النفس. هم از این روست که نام و امضاء معمار در کار نیست و هرچه هست مستغرق در یاد محبوب ازل است.
" در این وادی خاطر معمار مومن مسلمان ، حقانی و حواس ظاهر و قوای باطنی اش ، جمله محو خداوند است ؛ بر کل نیروهای وجودی اش نوری حکمفرما است که پیوسته او را به اطاعت از خداوند یگانه جمیل دعوت می کند. او با شوق لقای الهی به سوی علو وجود خودش متصل و به جهان حقیقت وارد می شود [17]. آنچه معمار در این وادی انجام می دهد بنوعی اظهار بندگی و گونه ای نیایش است [18]. آنان هرگز بدون وضو دست به کار نمی شدند و حتی گاه با لباس احرام ودر حال نوعی بی خبری نسبت به جهان مادی ناپایدار ، هدیه خود را به درگه حضرت دوست تقدیم می کردند.
تعالیم اسلام برکل شئون وصورهنری رایج درتمدن اسلامی تاثیرنهاده است وصورتی وحدانی به این هنرداده است. بنابراین همه جلوه های هنری درتمدن اسلامی به نوعی مُهرمِهراسلام دارند . همچنان که اشتراک دردین باعث شده تااختلافات وتعلقات نژادی وسنن باستانی اقوام مختلف درذیل علایق وتعلقات دینی ومعنوی قرارگیردوهمه رنگ دینی رابپذیرند، وجودزبان دینی مشترک هم به این مهم نیرو می داده است.
- سودمندی اجتماعی
نه تنهامعماری که همه گونه های مختلف هنردینی وبه خصوص هنراسلامی ذاتی درون گرایانه دارند.این درون گرایی به معنی آن نیست که انسان بایدازهمه تنعم های دنیایی دست بکشدوبه رهبانیتی جدای ازجامعه روی آورد.ازقضااسلام عقیده داردکه یدالله مع الجماعه واین نکته درخورتوجهی درتحلیل محتوای هنراسلامی است.
معماری اسلامی براین اساس کوششی است در برآورده سازی نیازهای دنیوی و متداول و حوایج اخروی ولذا به هر دو وجه وجودی مسلمان توجه دارد.
اگرچه مسجد ، در نگرش نخستین محل عبادت است؛ اما مکانی برای بحث و فحص در علوم مختلف و جایگاه رفع مشکلات و حل گرفتاریها نیز به شمار می رود. در تاریخ تمدن اسلام ، مدارس و مساجد دو مکان جدا از یکدیگر نیستند و عبادت و دانش در محلی واحد صورت می پذیرد و هرگز دیده نشده است که حرکتی اسلامی و فریادی حق طلبانه از مسجد آغاز نشده باشد و یا به نحوی از انحاء با آن پیوستگی نداشته باشد.
مسجد درهمه شعبه های حیات اجتماعی واعتقادی مسلمانان حضوری جدی داردوبه مفهوم راستین کلمه دارای سودمندی های مختلف است. مهمتراز این همه ایجادکننده وحدت اجتماعی وتعامل فکری می باشد.
- تدبیرهای تزیینی خاص
تزیین درهنردینی به معنی مغفول نهادن معنا وپوشاندن حقیقت نیست [19] . هنرمندان این وادی پیوسته درتکاپوی آن بوده اندتاازراه تزیین وجوه ناپیدای پیام رادرخاطره مخاطب بیدارسازند. آنان دراین راه به طورپیوسته دراندیشه خلق گونه های مختلف وبکرتزیینی بوده اند. معمار مسلمان در روزگاران گذشته هرپدیده زیبایى را که در اطراف خویش مى دید - اگر آن را درخورعظمت و جلال ِ حقیقت دینی مى یافت - سعى مى کرد تا به هنگام فرصت براى آن جایى در مسجد باز کند. هنرمندان و معماران مسلمان به تزیین از دیدگاه اعتقادی خود می نگریستند و آن را در خدمت آفرینش فضای مورد نظر خود به کار می بردند.
به طورکلی هنرمند مسلمان درتزیینات ، کمترازسنگهای قیمتی وفلزاتی چون طلاونقره استفاده می کند واین امربه نظرمی رسد که برتراویده ازاعتقادراسخ اونسبت به پرهیزازتجمل دنیوی باشد. برای همین است که درتمدن اسلامی ، سفالینه های لعابداردرخشان جایگزین ظرف های زرین وسیمین ادوارگذشته می شود.
تزیین در اینجا پوشاننده حقیقت و ترفندی برای زیبا نمایی و قلبِ جوهر (ذات) نیست ؛ بنابراین با تزیینات دنیایی که نوعأ به منظور استتار باطن معیوب و اغوای مخاطبان به کار بسته می شودتفاوتهای اساسی دارد. تزیین در اینجا هماهنگ سازی مصالح با فرم کلی می باشد و همچنین ایجاد " طراوت " و " درخشش" در بنا. در تزیینات اسلامی ، فریب تصویری و یا تفاخر هنرمند وابهت آفرینی های کاذب مد نظر نیست ؛ بلکه قصد آن است تا افزون برفخامت ، سکون وسروری که لازمه عبادتگری است پدید آید و جوهره اعتقادی بنا بروزی دو چندان یابد.
محراب ، جایی است که مسلمان درآنجا به حرب بانفس اماره خودمی پردازد به همین منظورباید درایجادانواع مهارت های خلاقه وذوقی درآن کوشید؛ وصدالبته هنرمندان ومعماران ما چنین می کردند.
- اعطای وجه تزیینی به عناصر ساختمانی
از جمله ویژگیها و خصایص قابل تحسین معماران مسلمان یکی هم این بوده است که تعداد قابل توجهی از اجزایی را که در اصل مورد استفاده ساختمانی بوده به عناصر تزیینی نیز تبدیل می کرده‌اند و بدین سان از یک عنصر، کاربریهای مختلفی اخذ می کردند. این مهم از توانِ کشف رابطه ای و نگرش شناور معمار بر می آمده که به دنبال یافتن مصارف نوین از مواد و عناصر متداول بوده است. مانند: وجه تزیینی بخشیدن به سر ستون ها ، پایه ستون ها (بقعه خواجه ابونصر پارسا ، بلخ) و ستونهای چند وجهی ایجاد کردن در برخی بناها (ورودی گنبد غفاریه در مراغه) .
- توجه به جنبه های معنوی رنگ
رنگ ، مهمترین و پرمحتواترین بُعد هنرهای اسلامی است: در فرهنگ اسلامی ما رنگ و زینگی های رنگی (لون ها) [20] برای کسانی که نعمتها و آیات خداوند را یادآورمی‌شوند و به آنها می اندیشند نشانه هایی از وجود ذات باریتعالی هستند:
وَمَا ذَرَأَ لَکُمْ فِی الأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ [21]
(و [همچنین] آنچه را در زمین به رنگهاى گوناگون براى شما پدید آورد [مسخر شما ساخت] بى‏تردید در این [امور] براى مردمى که پند مى‏گیرند نشانه‏اى است ).
درآیات دیگری ، رنگارنگی آفرینشهای الهی نشانه هایی برای کسانی است که آگاهند ، دانایند و دانشمند. یادآور شدن نعمتهای الهی و اندیشیدن، نخستین گامهای آگاهی و دانش است. نیز رنگ در کلام الهی مفهوم غیر مادی دارد:
وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَأَلْوَانِکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّلْعَالِمِینَ [22]
(و از نشانه‏هاى [قدرت] او آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف زبانهاى شما و رنگهاى شماست قطعا در این [امر نیز] براى دانشوران نشانه‏هایى است).
خداوند رنگ را استعاره ای برای حکومت جهانی اسلام برگزیده است. بنابراین اثری که در هماهنگی رنگی ساخته شود اثری است گویای توحید و یگانگی. مسلم است که در این وادی ، هنرمندان مسلمان ما در مقام یک رنگ شناس علمی یا عملی ظاهر نمی شدند بلکه آنها با رنگها الفت خاصی داشتند و بیشتر رنگهایی را به فضای قدسی اثر خود دعوت می کردند که ارتباط و انطباق بیشتری با روح توحیدی معماری اسلامی داشته باشند.
در این میان آبی و سبز بیش از رنگهای دیگر در منظر پسند ایشان قرار داشت. زیرا آبی رنگی است آرام و درونگرا. بیننده را به سوی خود می کشد و در درونِ آرامش خود غرقه می سازد. آبی ، رنگی است فضایی و خداوند آن را برای تسکین و آرامش ناراحتیها و تقلیل ناگواریها و فرو نشاندن خستگی ها و نابسامانی های زندگی روزمره ، بر فراز " کره خاکی " آفریده است. آبی ، چشم را به خود متوجه می سازد و موجب تقویت آن می گردد؛ و چنین است که آسمان آبی برفراز زمین ، چشم " آبی‌بین‌ " را تقویت می کند و در اندیشه او رسوخ می‌نماید.
حضرت امام جعفر صادق به یکی از یارانش می فرماید:
ای مفضل ، در رنگ آسمان تفکر کن که خداوند آن را به این رنگ آفریده است برای آنکه موافقترین رنگها برای چشم بشر است و نظر به آن دیده را قوی می سازد. آبی ، حرکتِ دورانی درونگرا دارد و به همین دلیل در میان شکلهای هندسی با دایره موافق و هماهنگ است. هر چه قدر زرد ، محرک و تبذیر کننده نیروهای بصری است و در حالتهای ویژه ، محرک خوی نفسانی است ، آبی ، بر خلاف ، آرام کننده هر گونه تحریک و ذخیره کننده نیروهاست. متمرکز شدن در آبی ، سبب تمرکز اندیشه می گردد.
سبز نیز رنگی است میانه و معتدل. سبز ، رنگ تعقل ، تفکر ، متانت و آرامش خردمندانه است. نه آنچنان چون آبی، سرد و آرامنده است و نه آنچنان هیجان آفرین و محرک که انسان را از تعادل بیرون کشاند. قرآن مجید ، رنگ سبز را رنگ بهشتی می داند و این مطلب از آیات مختلف قرآن که بهشت و فردوس را " وَأُدْخِلَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلاَمٌ [23] " به عنوان باغهایی - که زیردرختان آنها جویها روان است - نامیده و توصیف کرده است می توان دریافت. زیرا ویژگی باغ و جنت، درختان فراوان و جویبارهای آن است. بهشت ، پوشیده از درختان میوه است و درختان میوه عموماً سبزند و انعکاس این سبزینگی در آبهای شفاف و زلال و روان در زیر آنها دو برابر می شود. انسان ، اغلب برای رفع خستگی و اندوه خود به سبزه زارها و باغها پناه می برد تا در چنین فضاهایی آرامش و نیروی فرسوده شده یا از دست رفته اش را دوباره بازیابد. سیادتی که رنگ سبزبرای انسان داشته است راشایدبتوان ازاین رهگذرتوجیه کرد.
هنراسلامی ، همواره ازالگوی اساسی بهشت پیروی کرده است؛ بهشت دارای دوویژگی توامان است: طراوت ودرخشش. هنرمندان مسلمان – بخصوص درمعماری مساجد ومشاهد متبرکه به صداهتمام بلیغ – کوشیده اند تاتدابیرخودرامتمرکزبراین دوعنصراساسی سازند. این است که آنچه آفریده اند آرامش وشکوهمندی رابه صورت همزمان باخودبه همراه دارد. [24]
- ملازمت پیوسته با خوشنویسی
خط در معماری اسلامی ، از اجزا جدا ناشدنی آن به شمار می رود و همواره نقش و سهم با اهمیتی را درمجموعه بنا دارد. مهمترین دلیلی که می توان بر اسرار معماران مسلمان در خصوص استفاده شایسته از خط اقامه کرد ، پاسداشت حرمت ‌قرآن کریم است:
کلام الهی باید با بهترین صوت ممکن و به گونه ای حزین خوانده شود و به زیباترین گونه ممکن نوشته شود تا اولاً از حرمت آن صیانت شود و ثانیاً معانی متعالی آن هر چه جذاب تر و قدرتمندانه تر تجلی یابد.
خط و کتیبه های خطی که غالباً در بردارنده آیات کتاب خدا و یا احادیث و روایاتند ، روح خاصی را در بنا به جریان می افکند و جلوه عبادی و قدسی ویژه ای را به بنا می بخشد و طهارت معنوی شگفتی را به آن اعطا می کند. خط بر قامت بنا ، ردای عبادت می افکند و با نشستن در اطراف گنبدها و مناره‌ها ، بنای مورد نظر را در عمل عبادت غرقه می سازد.
آنچه مسلم است هنرخوشنویسی در غیرهمنشینی و مؤانست با قرآن هرگز نمی توانست به چنین رشد اعجاب انگیزی واصل شود. قرآن همواره قلم و نوشتن را ارج نهاده است. حروف قرآن برای خوشنویسان متعبد الهام بخش بوده و باعث شده است تا برای حروف کلمات آسمانی بطونی قایل شوند و برای کتابت قرآن ، ابداعاتی در شیوه نگاشتن پدید آورند به نحوی که در شأن این کتاب جاویدان باشد.
هنر خوشنویسی ، مجموعه ای از نمادهای ویژه خود را همچون اعتدال ، توازن ، تناسب ، حسن ترکیب و هماهنگی سلیقه و ذوق دارد. این هنر شریف بر اساس اصول و قواعدی همچون زیبایی سیمای حروف ، کشیدگی های معتدل ، نظم و ترتیب دلپذیر ، قرینه سازی موزون و لطف مجاورت حروف و کلمات ، در هیأت هنری مستقل و به عنوان همراه و همدوش همیشگی در کنارمعماری اسلامی ظاهر شد.
در بناهای اسلامی ، نوعاً از خط کوفی ، خط بنایی (که خود نوعی کوفی تلقی می شود) و ثلث استفاده می گردد:
خط کوفی ، خطی راست گوشه و مستقیم است که در امتداد تکاملی خود باعناصر مدور تزیینی پیوند می خورد و در همه حال صلابت و متانت خویش را حفظ می کند (برج مقبره ، گنبد کاووس) . خط بنایی ، مستغرق در هندسه می شود تا از این رهگذر ، قابلیت استفاده در سطوح مختلف بنا را پیدا کند و در ریتم زیبای آجر کاریهای " خفته راسته " یا " جناغی" چهره بنماید. این خط با ظرافتهای بصری خود در اواخر قرن هشتم و نهم چنان در بناهای خراسان و ماوراء النهر حضوری همه جانبه پیدا کرد که نوعاً معماران لزومی بر استفاده از صورتهای مستظرفه دیگر ندیدند.(سمرقند ، شاه زند ، مقبره قاضی زاده رومی). خط ثلث ، در حدود قرن ششم ، با گرایشهای قدرتمندانه خود پا به عرصه معماری اسلامی گذاشت تا به اشتیاق معماران در بهره گیری ازاشکال زنده تر و چشم نوازتر پاسخ بدهد؛ به همین منظور می توان گفت که خط ثلث (پیش از آن که از روی بناها به روی کاغذ بنشیند) جایگاه بصری خود را در میان کاشیکاریهای معرق می یابد و با رنگ سفید بر زمینه لاجوردی قرارمی گیرد و درمجاورت و مؤانست با اسلیمی های فیروزه ای تشخص پیدا می کند.
به همان مقدار که ثلث درهمراهی با کتیبه ها توانمندیش را اثبات می کند ، نستعلیق این عروس خطوط اسلامی (که در کف با کفایت نام آورانی چون سلطانعلی مشهدی و میر عماد به گوهری شاهوار بدل می شود) نمی تواند (در بناها چندان جلوه گری کند) به نظر می رسد که کوفی ، بنایی و ثلث توان آن را داشته اند تا به قدر کفایت ، حوایج ابداعی طراحان نواندیش را برآورند ، آن سان که دیگر ایشان نیازی به استفاده از خطوط دیگر نداشته باشند. نستعلیق؛ همواره نیاز بروز وجد باطنی هنرمندان مسلمان رابه بهترین صورت ممکن برآورده است. همان شوری که دربحرهزج مسدس نهفته است وهمان نغمه مقتدرانه ای که دردستگاه ماهوربه گوش ِجان انسان می رسد، درهندسه پنهان این خط دیده می شود.
- هندسه خاص و خالص
معماری اسلامی از جنبه " تنزیهی " برخوردار است: با این تنزیه و عدم تفرد و تمرکز معنوی در وجود واحد ، بنای پدید آمده با " اسقاط افاضات و تعلقات " ، صورتی شاخص و درخشان پیدا می‌کند ؛ هر چند که معماربه اصل بدیهی ِمراتب توجه دارد.
در کلیساهای بزرگ ، شبستان دراز و مستطیل شکل ، راهی است که انسان را از عالم خارج به سکوی مخصوص عبادت در کلیسا هدایت می کند و گنبدهای مسیحی یا به آسمان صعود می کنند یا به سکوی عبادت در کلیسا نزول می نمایند و کل معماری یک کلیسا برای مؤمن مسیحی ، حاکی از این معناست که حضور ربانی از اجرای مراسم عشا ربانی در سکوی عبادت- تنها - فیض می یابد ، درست به مانند نوری که در میان تاریکی می تابد. بر خلاف کلیسا که همه چیز در سکوی عبادت متمرکز است هیچ فضایی از مسجد بر فضای دیگر برتری ندارد و مؤمن می تواند حضور خداوند و الطاف او را در همه جا شهود کند.
از آنجا که نگاه معمار به هستی ، نگاهی سخیف و پَست و شکسته و آشفته نیست ، لذا هرگز حیاط ها ، صحن ها ، اتاق ها ، شبستان ها ، ایوان ها ، مناره ها ، گنبدها ، فضاهای باز ، فضاهای بسته و حتی باغچه ها را در اشکال شکسته و گسسته و غیر هندسی مشاهده نمی کنیم. درمعماری اسلامی توجه مدام به استفاده از اشکال کامل و گزینش هندسه ای متعالی ، بنا را به مرتبه ای شفاف و بلورمآبانه ارتقا می دهد ، به آن سان که به نظر می رسد همه چیز همچون جواهری در اوج استادی تراشیده و صیقل داده شده و حشو و زواید از قاموسش دور گشته و تناسب دراجراواجزا جلوه ای خاص یافته است. رعایت تناسب در معماری اسلامی تنها مشاهده اندازه ها و کار بستن آن نیست، بلکه وجود نسبتی مشخص میان اجزا است بدان سان که پسندیده ، تعالی بخش و نمادین تلقی می گردد.
- جهت مداری
جهت برای معمار مسلمان پرمعنی و انگیزه ساز است: حکیمان اسلامی اصلاً شیی بی جهت را موهوم دانسته اند و به آن وقعی نمی گذاردند: فرد مسلمان به هنگام نماز در هر کجا که باشد به سمت قبله - کعبه - نماز برپای می دارد و می دانیم که اگر جهت نماز گزار درست نباشد کل نماز او باطل خواهد بود. همچنین در زیارت مشاهد ائمه اطهار علیهم السلام این مهم به نیکی جلوه گر است.
در فلسفه اسلامی بر چهار جهت اصلی تاکید بسیار شده است. که این خود در معماری منجر به ایستایی و اعتدال در فضا می گردد. در مسجد امام اصفهان ، معمار ، فضایی سرشار از آرامش و توازن پدید آورده است. او در عین این که با چرخشی لطیف ، مجموعه بنا را در سمت قبله همچون انسانی که با تمام وجود به جانب پروردگارش به نماز ایستاده قرار داده ، اما در اولین نگاهها به نظر چنان نمی آید که مسجد به جهت خاصی متمایل است. کل بنا در ورودی به سوی مقدس ترین جهت قبله می چرخد اما این چرخش مانع شکسته شدن فضاهای کامل درونی و فروپاشی توازن و بی جهتی فضاهای مسجد است.
- تقارن
اگر چه تقارن و کارآییهای آن با معماری اسلامی آغاز نمی شود و پیش از آن - خاصه در معماری ساسانی - در مناطقی چون بین النهرین مصر و یونان رواج داشته ، اما معمار مسلمان آن را به منظور تسری تکامل در اشیا و اجسام ، اعطای زیبایی شگفت انگیز و شگرف ماورا الطبیعی و تداوم خوش آهنگ انگاره ها در ذهن بیننده ، به گونه ای بسیار پرورده تر و استادانه تر از گذشتگان به کار می‌گیرد. هر نقش ساده ای که بر دیواری می نشیند ، هر جزء و هر رکن خود را ملزم به رعایت تقارن می بیند. این مهم سبب شده است که معمار همواره از عدد فرد بهره می گیرد. برای همین است که خانه ها ، چه بسیار به سه دری ، پنج دری ، و هفت دری بر می خوریم و هر عنصری تقارنهای خود را با شکوه بی بدیلی در مجاورت و مشابهت خود ایجاد می کند.
- تقابلِ متضاد در فضای بیرون و درون
محی الدین ابن عربی ،عبارت (بیرون ودرون) ظاهروباطن راباتمسک به اصطلاحات کیمیاگرانه والبته درمعنای تاویلی آن برماآسان می کند:
" خشت نقره ،نبوت است ،که ظاهراوست ،وخشت زر،ولایت ،که باطن اوست [25]"
می دانیم که درحکمت معنوی ما،کیمیا همان کاری راانجام می دهد که ولایت. بنابراین دوحرکتی که دایره تاویل باآن بازوبسته می شود عبارت است ازخاتمه دایره نبوت وشروع دایره ولایت ؛ وچنان که حکمتِ امام شناسی شیعی مقررمی دارد، دایره نبوت به حضرت خاتم الانبیا(ص) ختم می شودودایره ولایت بامولای متقیان حضرت علی (ع) آغازمی گردد. به تعبیراهل باطن ، منزلت حضرت رسول تالیف کتاب وآوردن شریعت است بدون اینکه تاویل آن رابرذمه داشته باشدو ومنزلت وصی رسول (ص) تاویل کتاب وشریعت است بدون این که تنزیل آن برعهده حضرتش باشد.
معماری اسلامی میان بیرون و درون بنا تفاوتی آشکار قایل می شود؛ اگرچه این دوبه مانند دین وولایت یا به مانند شریعت وحقیقت عمل می کنند ودراصل ازهم مفارقتی ندارند. این حالت در مساجد که جلوه‌های تمام عیار معماری اسلامی هستند به منتها درجه خود می رسد ، به این معنی که آدمی با سیر میان داخل و خارج ، در واقع سیر میان خلوت و جلوت ، باطن و ظاهر و همچنین وحدت و کثرت می‌کند. هر فضای داخل محل آرمیدن روح و سکنی گزیدن جان و هر فضای خارجی ، جلوتگاه و عرصه ظاهر است. البته تقابلی که درمعماری اسلامی برشمردیم ازنوع تضایف است نه ازنوع تناقض. یعنی اگرچه بیرون ودرون قابل جمع نیستند ولی مفهومأ به یکدیگرنیازمندند.
معماری اسلامی که نقطه مقابل معماری دنیوی و مادی محض قرار دارد هرگز همه امور را صرف ظاهر به پایان نمی رساند و از سیر و سلوک ( گردش و روش اعتقادی) در باطن تخلف نمی کند.
- خدابنیادی و دعوت دینی
معماری اسلامی نتیجه تاریخی تقرب معمار مسلمان به آن حقیقت ِمحض فراگیری است که حُکمش بر اشیا و اشخاص و امور جاری است. منشاء معماری اسلامی ، انسانیت ِخداباورانه انسان است؛ انسانی که دارای روحی مجرد است ؛ روحی که ازاحکام ِماده جداست.هر چیز که به مرتبه تجرد واصل شود ، خلاق است و بهره مند ازتوان آفرینش و ساختن. آن هنگام که روح به درجه تجرد برسداولاً به مرتبه علم می رسد و می تواند نقاب از رخساره معانی برگیرد و به حقایق معقول آگاهی یابد (چرا که لازمه وقوف بر حقیقت ِامور، نیل به تجرد است) و ثانیاً برخوردار از "اراده " می شود و این موهبت، انجام عمل را در پی خواهد داشت.
" نفس مجرد " دارای " خلاقیت " (واجد علم و اراده) است و به همین سبب می تواند به فعل و عمل و آفریدن و فرآوردن بپردازد و ازاین رهگذر صورتهایی را در علم و آگاهی خود خلق کند و آن گاه آن صور را در خارج، ظهور و بروز دهد و بدانها تحقق بیرونی عطا کند.
انسان " مظهر اسما و صفات الهی "است و همه حقایق در ضمیرش به صورتی اجمالی موجود است. خداوند تبارک و تعالی همه اسما را به انسان آموخته است [26]و جوهرهمه اسما در ذات او وجود دارد که صد البته یکی از این همه آفریدن است. انسان دارای نفخه روح اللهی است و بهره مند از"موهبت الهی آفرینندگی" و بهترین نمونه آن هنر می باشد.
معماری اسلامی علاوه بر روح دینی ، قالب و صورتی دینی نیز دارد که در اینجا ، قالب ، صورتی است نمادین از حقیقت ِارجمند اسلام چرا که " راز" جز در صورت " رمز" جلوه گر نمی شود و اسرار جزدرپهنه " نماد" متعین نمی گردد. اگر از پنجره وسیع دین بر وسعت عالم بنگریم ،عالم ظاهر، درعین آن که صورت نازل شده ای ازحقیقت مطلق است ، رمزی برای آن نیز هست.
معماری اسلامی حاصل رویکرد تاریخی واعتقادی بشر به حقیقت ونزدیک شدن او به بهشت مثالی وجود خویشتن وفرافکن سازی ضابطه مند وهنرمندانه این مهم برفضا ست.
هنراسلامی وشهرسازی
با بررسی تاریخ اقوام گذشته و دیگر پیامبران الهی که بخشی از آن در قرآن کریم آمده است، به خوبی می‌توان چهره شهرها را در تاریخ انبیا تبیین کرد. از مجموع آیات الهی چنین بر می‌آید که شهر اسلامی از تقدس خاصی برخوردار است و باید درجهت گسترش واعتلای شهرو شهروندان آن ازهر نظر کوشید.
با نگاهی به ادوار قدیم تاریخ و زندگی بدوی انسان اولیه، به خوبی در می‌یابیم که ازغار تا قصر، همواره عنصری به نام نیاز در رفتار او مشاهده ‌شده است. انسان ، نیاز به امنیت، نیاز به مسکن، نیاز به غذا، نیاز به پوشاک و از همه مهم‌تر نیاز به زندگی اجتماعی را در خود احساس می‌کرده است. اوازبدو تولد به دنبال تأمین امنیت خود بوده است و این خواسته او بر سه رکن دسترسی به " جان پناه" ، " زندگی جمعی " و " آسایش " استوار بوده است .
هرچند منشأ اندشیدن بنیادی آدمی به سرپناه کاملاً روشن نیست و گاهی در کاوش‌ها نتوانسته اند فرقی بین کاشانه آدمیان و آشیانه برخی حیوانات بیابند، اما در بررسی از آثار مربوط به "هوموسابین"‌ [27]ها می‌توان توانایی مردمان در ساخت مأمن را همراه با شناخت اشکال هندسی مقارن دانست. حتی در مورد " نئاندرتال‌ها" [28] سال‌ها تصور می‌شد که در غارها زندگی می‌کرده‌اند لیکن اکنون متوجه ساختن سرپناه توسط خودشان شده‌اند. سکونت در غار از آن روی که بشر آن را با دست‌های خود نساخته بود و نمی‌توانست وی را از بلایای طبیعی صیانت کند وضمنأ بخشی از طبیعت ِیله‌ ورهای پیرامون بود، هرگز تعلق خاطری برای وی ایجاد نمی‌کرد و انسان آن را بخشی و حصه‌ای از روح خود نمی‌دانست و نمی‌شمرد. به مرور زمان که انسان‌ها بی‌هم بودن و بی‌هم ماندن را- به گونه‌ای شهودی- مهم‌ترین درد خود تلقی کردند و دریافتند که هرگز نمی‌توانند بی‌مساعدت یکدیگر به رابطه‌های معنی‌دار بیندیشند و اندیشه و احساس خود را گردآورند، به خانه اندیشیدند. خانه و خانه‌سازی از این زمان به بعد، به مثابه حوالتی تاریخی برای بشر تلقی شد. به‌خصوص اقوامی که از موهبت اقلیم حاصل‌خیز هم برخوردار شده بودند، امر محتوم حیات ذوقی و زیست متعارف خود را در خانه‌سازی به جریان انداختند و به خانه و خانه داشتن به عنوان موهبتی که می‌توان بر آن تکیه کرد و افتخار نمود نگریستند. بشر درفرآیندِ خانه‌سازی به جایی رسید که هر قومی را که در این صناعت فرخنده جایگاه جمیلی داشت، به دیده‌ تحسین می‌نگریست و صاحب تمدن می‌دانست. واژه‌ خانه در طول روزگاران، چنان با عناصر حیاتی وجود انسان آمیخت که خانه‌دار شدن را عین سکونت خاطر و خانه‌‌ به دوشی و خانه خرابی را نهایت درماندگی دانستند. [29]
واژه "پولیس" polis در زبان یونانی جهت شهر به کار برده می‌شد که به معنای "ارک" یعنی حصاری پیرامون هرگونه دژ طبیعی است و در حقیقت به معنای پناه شهر یا محل تحصن به منظوراعطای امنیت یا به دست آوردن امکان آزادی است. واژه "مترو پولیس" یا کلان‌شهر در ادبیات سیاسی به "مادر شهر" ترجمه شده است. این واژه با کنایه برگرفته از نظریه وابستگی در توسعه که در دهه 1970 طرفداران زیادی داشت برای یک مادر- شهر جهانی، مصطلح گردید. در واقع ساکنین شهرهای گذشته به یمن امنیت و سکون به ایجاد آبادی و توسعه آن پرداخته‌اند و به همین دلیل آثار باقی مانده از اینگونه شهرها برای ما پیام تفاهم و امنیت را به ارمغان می‌آورد و ساعت‌ها توجه ما را به خود جلب می‌نماید.
" ابن خلدون" منشأ بنیاد شهرها را خصوصیات تجمل‌خواهی بشر و زندگی در ناز و نعمت می‌داند. او دراین مورد ابتدا نحوه زندگی با دیه نشینان را بررسی می‌کند [30] ومی‌گوید که بادیه نشینیان گروهی هستند که به کارهای کشاورزی و دامپروری مشغولند و ازآنجا که برای پرورش حیوانات و گیاهان محتاج به چراگاهها و زمین‌های حاصل‌خیز هستند، بنابراین مجبورند که در دشت‌ها و صحراها زندگی کنند. در این شرایط، تعاون و همکاری آنها در راه به دست آوردن نیازمندی‌ها و وسایل زندگی از قبیل مواد غذایی، مسکن و سوخت، در حد نیاز است و در صدد تولید مقدار بیشتری برنمی‌آیند، ولی با بهتر شدن وضع اقتصادی این طوایف، خواست‌های تجملی و غیر ضروری مورد توجه قرار می‌گیرد و در راه افزایش کمیت خوراک و پوشاک و کیفیت آنها می‌کوشند و در صدد توسعه خانه‌ها و بنیانگذاری شهرهای کوچک و بزرگ برمی‌آیند. از آنجایی که خواست‌های ضروری مقدم بر نیازهای تجملی بشر است، بنابراین، بادیه نشینی به منزله اصل و منشأ شهرهاست و مقدم بر شهرنشینی است. وی در مورد بنیاد شهرهای بزرگ و توسعه آنها می‌نویسد که چون شهرهای بزرگ دارای ساختمان‌ها و عمارت‌های بزرگ است، ایجاد آنها به نیروی انسانی زیاد و ثروت هنگفت نیاز دارد. بنابراین، فقط پادشاهان و دولت‌های مقتدر می‌توانند با اجیر کردن و یا بردگی جمعیت ها اقدام به ایجاد چنین عمارت‌ها و شهرهای بزرگی کنند. بنابراین، ابن‌خلدون توسعه شهر را وابسته به دوام حکومت ها می‌داند و می‌گوید که هرگاه حکومت وقت سقوط کند، توسعه شهر محدود می‌شود وحتی گاهی آن شهر از بین می‌رود، مگر اینکه دولت جدید به آن شهر توجه کند.
به طور کلی هر حکومت جدیدی که زمام امور را دردست بگیرد به دو دلیل محتاج به ایجاد شهرهای بزرگ است: اول؛به دلیل همین خصلت تجمل پرستی و آسایش و رفاه انسانی و دوم، به دلیل مقابله با دشمن
به نظر می‌رسد که ابن‌خلدون هم منشأ پیدایش شهرها را با نحوه زندگی اقتصادی بشر هم مربوط می‌داند که ابتدا فقط نیازهای ضروری خود را تولید می‌کند و سپس با افزایش بازده تولیدی، به خواست‌های تجملی هم روی می‌آورد. به عبارت دیگر، شهر را محل طبقه حاکم می‌داند که برای ارضای نیازهای تجملی خود، از افراد دیگر جامعه استفاده می‌کند.البته باید توجه داشت که وی منشأ پیدایش شهرها را تنها ناشی از عوامل اقتصادی نمی‌داند، بلکه معتقد است که در تشکیل بعضی از شهرها، مذهب نقش عمده‌ای داشته است؛ به عنوان مثال، شهر مذهبی مکه به امر خداوند و به وسیله ابراهیم (ع) و اسماعیل (ع) بنا شده است.
چیستی و چگونگی "شهر" و "شهر اسلامی" در آموزه‌های اسلامی، محمل و

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نگاهی به معماری جهان اسلام

تحقیق در مورد پدیده پیر شدن جمعیت جهان

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد پدیده پیر شدن جمعیت جهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد پدیده پیر شدن جمعیت جهان


تحقیق در مورد پدیده پیر شدن جمعیت جهان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه80

 

فهرست مطالب

 

فهرست مطالب

عنوان

صفحه

بیان مسئله

 

اهمیت موضوع

 

هدف از تحقیق (ادبیات مسئله)

 

چهارچوب تحقیق (چهارچوب نظری ‎- نظریه)

 

فرضیه

 

تعریف مفاهیم

 

روش تحقیق

 

نتیجه‎گیری و پیشنهادات

 

منابع

 


مقدمه

پدیده پیر شدن جمعیت جهان به دلایل: کاهش میزان مرگ و میر ناشی از پیشرفتهای علوم پزشکی، بهداشت، آموزش و پرورش و در نتیجه افزایش نرخ امید به زندگی و طول عمر، از چنان درجه اهمیتی برخوردار است که عدم توجه به آن جامعه انسانی را در آینده‎ای نزدیک در مقابل مسائل و مشکلات بسیار پیچیده‎تر و چه بسا لاینحل قرار خواهد داد.

درصد جمعیت سالمندان تحقیقاً در کلیه کشورها به طور منظم رو به ازدیاد است. امروزه حدود یک میلیارد نفر از جمعیت جهان را افراد سالمند بالای 60 سال تشکیل می‎دهند. طبق سرشماری جمعیت جمهوری اسلامی ایران در سال 1375، حدود 6/6% کل جمعیت 65 میلیون نفری کشور را سالمندان 60 سال به بالا تشکیل می‎دهند. در غالب جوامع زنان نسبت به مردان از عمر طولانی‎تری برخوردارند و به همین جهت بخش اعظم جمعیت سالمندان را زنان سالخورده تشکیل می‎دهند. وجود نابرابری‎های اقتصادی و عدم کفایت خدمات اجتماعی، مراقبتهای پزشکی و غیره سبب گردیده تا این گروه از آسیب‎پذیرترین اقشار اجتماعی باشند.

مسائل سالمندان به یک نگرانی مشترک جهانی تبدیل شده است. به همین دلیل سازمان ملل متحد سال 1999 میلادی را «سال بین‎المللی افراد سالخورده»‌ نام‎گذاری کرد.

کشورها باید وضعیت سالمندان را با در نظر گرفتن ارزشهای فرهنگی و آداب و رسوم خود در برنامه‎های اقتصادی و اجتماعی خویش مورد توجه قرار داده، از کسانی که در خانواده از افراد سالمند مراقبت می‎کنند حمایت نمایند.

با توجه به تغییرات اساسی در سیستم خانواده و ساختار جمعیتی جوامع، ارائه خدمات رسمی پس از شناخت چگونگی و ترکیب سنی جمعیت سالمندان بسیار ضروری می‎باشد.

در طرح بین‎المللی اقدام برای سالمندان نیز خانواده بهترین مامن برای حمایت از سالمندان تلقی شده و تلاش برای حمایت و پشتیبانی از تحکیم خانواده و پاسخ به نیازهای اعضای سالخورده آن مورد تأکید قرار گرفته است. در ای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پدیده پیر شدن جمعیت جهان

دانلودمقاله ساختار نیروگاه های اتمی جهان

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله ساختار نیروگاه های اتمی جهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 


برحسب نظریه اتمی عنصر عبارت است از یک جسم خالص ساده که با روش های شیمیایی نمی توان آن را تفکیک کرد. از ترکیب عناصر با یکدیگر اجسام مرکب به وجود می آیند. تعداد عناصر شناخته شده در طبیعت حدود ۹۲ عنصر است.
هیدروژن اولین و ساده ترین عنصر و پس از آن هلیم، کربن، ازت، اکسیژن و... فلزات روی، مس، آهن، نیکل و... و بالاخره آخرین عنصر طبیعی به شماره ۹۲، عنصر اورانیوم است. بشر توانسته است به طور مصنوعی و به کمک واکنش های هسته ای در راکتورهای اتمی و یا به کمک شتاب دهنده های قوی بیش از ۲۰ عنصر دیگر بسازد که تمام آن ها ناپایدارند و عمر کوتاه دارند و به سرعت با انتشار پرتوهایی تخریب می شوند. اتم های یک عنصر از اجتماع ذرات بنیادی به نام پرتون، نوترون و الکترون تشکیل یافته اند. پروتون بار مثبت و الکترون بار منفی و نوترون فاقد بار است.
تعداد پروتون ها نام و محل قرار گرفتن عنصر را در جدول تناوبی (جدول مندلیف مشخص می کند. اتم هیدروژن یک پروتون دارد و در خانه شماره ۱ جدول و اتم هلیم در خانه شماره ۲ ، اتم سدیم در خانه شماره ۱۱ و... و اتم اورانیوم در خانه شماره ۹۲ قرار دارد. یعنی دارای ۹۲ پروتون است .
ایزوتوپ های اورانیوم
تعداد نوترون ها در اتم های مختلف یک عنصر همواره یکسان نیست که برای مشخص کردن آنها از کلمه ایزوتوپ استفاده می شود. بنابراین اتم های مختلف یک عنصر را ایزوتوپ می گویند . مثلاً عنصر هیدروژن سه ایزوتوپ دارد: هیدروژن معمولی که فقط یک پروتون دارد و فاقد نوترون است. هیدروژن سنگین یک پروتون و یک نوترون دارد که به آن دوتریم گویند و نهایتاً تریتیم که از دو نوترون و یک پروتون تشکیل شده و ناپایدار است و طی زمان تجزیه می شود .
ایزوتوپ سنگین هیدروژن یعنی دوتریم در نیروگاه های اتمی کاربرد دارد و از الکترولیز آب به دست می آید. در جنگ دوم جهانی آلمانی ها برای ساختن نیروگاه اتمی و تهیه بمب اتمی در سوئد و نروژ مقادیر بسیار زیادی آب سنگین تهیه کرده بودند که انگلیسی ها متوجه منظور آلمانی ها شده و مخازن و دستگاه های الکترولیز آنها را نابود کردند .
غالب عناصر ایزوتوپ دارند از آن جمله عنصر اورانیوم، چهار ایزوتوپ دارد که فقط دو ایزوتوپ آن به علت داشتن نیمه عمر نسبتاً بالا در طبیعت و در سنگ معدن یافت می شوند. این دو ایزوتوپ عبارتند از اورانیوم ۲۳۵ و اورانیوم ۲۳۸ که در هر دو ۹۲ پروتون وجود دارد ولی اولی ۱۴۳ و دومی ۱۴۶ نوترون دارد. اختلاف این دو فقط وجود ۳ نوترون اضافی در ایزوتوپ سنگین است ولی از نظر خواص شیمیایی این دو ایزوتوپ کاملاً یکسان هستند و برای جداسازی آنها از یکدیگر حتماً باید از خواص فیزیکی آنها یعنی اختلاف جرم ایزوتوپ ها استفاده کرد. ایزوتوپ اورانیوم ۲۳۵ شکست پذیر است و در نیروگاه های اتمی از این خاصیت استفاده می شود و حرارت ایجاد شده در اثر این شکست را تبدیل به انرژی الکتریکی می نمایند. در واقع ورود یک نوترون به درون هسته این اتم سبب شکست آن شده و به ازای هر اتم شکسته شده ۲۰۰ میلیون الکترون ولت انرژی و دو تکه شکست و تعدادی نوترون حاصل می شود که می توانند اتم های دیگر را بشکنند. بنابراین در برخی از نیروگاه ها ترجیح می دهند تا حدی این ایزوتوپ را در مخلوط طبیعی دو ایزوتوپ غنی کنند و بدین ترتیب مسئله غنی سازی اورانیوم مطرح می شود .
ساختار نیروگاه اتمی
به طور خلاصه چگونگی کارکرد نیروگاه های اتمی را بیان کرده و ساختمان درونی آنها را مورد بررسی قرار می دهیم .
طی سال های گذشته اغلب کشورها به استفاده از این نوع انرژی هسته ای تمایل داشتند و حتی دولت ایران ۱۵ نیروگاه اتمی به کشورهای آمریکا، فرانسه و آلمان سفارش داده بود. ولی خوشبختانه بعد از وقوع دو حادثه مهم تری میل آیلند (Three Mile Island) در ۲۸ مارس ۱۹۷۹ و فاجعه چرنوبیل (Tchernobyl) در روسیه در ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ ، نظر افکار عمومی نسبت به کاربرد اتم برای تولید انرژی تغییر کرد و ترس و وحشت از جنگ اتمی و به خصوص امکان تهیه بمب اتمی در جهان سوم، کشورهای غربی را موقتاً مجبور به تجدیدنظر در برنامه های اتمی خود کرد .
نیروگاه اتمی در واقع یک بمب اتمی است که به کمک میله های مهارکننده و خروج دمای درونی به وسیله مواد خنک کننده مثل آب و گاز، تحت کنترل درآمده است. اگر روزی این میله ها و یا پمپ های انتقال دهنده مواد خنک کننده وظیفه خود را درست انجام ندهند، سوانح متعددی به وجود می آید و حتی ممکن است نیروگاه نیز منفجر شود، مانند فاجعه نیروگاه چرنوبیل شوروی. یک نیروگاه اتمی متشکل از مواد مختلفی است که همه آنها نقش اساسی و مهم در تعادل و ادامه حیات آن را دارند. این مواد عبارت اند از :
1- ماده سوخت متشکل از اورانیوم طبیعی، اورانیوم غنی شده، اورانیوم و پلوتونیم است .
عمل سوختن اورانیوم در داخل نیروگاه اتمی متفاوت از سوختن زغال یا هر نوع سوخت فسیلی دیگر است. در این پدیده با ورود یک نوترون کم انرژی به داخل هسته ایزوتوپ اورانیوم ۲۳۵ عمل شکست انجام می گیرد و انرژی فراوانی تولید می کند. بعد از ورود نوترون به درون هسته اتم، ناپایداری در هسته به وجود آمده و بعد از لحظه بسیار کوتاهی هسته اتم شکسته شده و تبدیل به دوتکه شکست و تعدادی نوترون می شود. تعداد متوسط نوترون ها به ازای هر ۱۰۰ اتم شکسته شده ۲۴۷ عدد است و این نوترون ها اتم های دیگر را می شکنند و اگر کنترلی در مهار کردن تعداد آنها نباشد واکنش شکست در داخل توده اورانیوم به صورت زنجیره ای انجام می شود که در زمانی بسیار کوتاه منجر به انفجار شدیدی خواهد شد .
در واقع ورود نوترون به درون هسته اتم اورانیوم و شکسته شدن آن توام با انتشار انرژی معادل با ۲۰۰ میلیون الکترون ولت است این مقدار انرژی در سطح اتمی بسیار ناچیز ولی در مورد یک گرم از اورانیوم در حدود صدها هزار مگاوات است. که اگر به صورت زنجیره ای انجام شود، در کمتر از هزارم ثانیه مشابه بمب اتمی عمل خواهد کرد .
اما اگر تعداد شکست ها را در توده اورانیوم و طی زمان محدود کرده به نحوی که به ازای هر شکست، اتم بعدی شکست حاصل کند شرایط یک نیروگاه اتمی به وجود می آید . به عنوان مثال نیروگاهی که دارای ۱۰ تن اورانیوم طبیعی است قدرتی معادل با ۱۰۰ مگاوات خواهد داشت و به طور متوسط ۱۰۵ گرم اورانیوم ۲۳۵ در روز در این نیروگاه شکسته می شود و همان طور که قبلاً گفته شد در اثر جذب نوترون به وسیله ایزوتوپ اورانیوم ۲۳۸ اورانیوم ۲۳۹ به وجود می آمد که بعد از دو بار انتشار پرتوهای بتا (یا الکترون) به پلوتونیم ۲۳۹ تبدیل می شود که خود مانند اورانیوم ۲۳۵ شکست پذیر است . در این عمل ۷۰ گرم پلوتونیم حاصل می شود. ولی اگر نیروگاه سورژنراتور باشد و تعداد نوترون های موجود در نیروگاه زیاد باشند مقدار جذب به مراتب بیشتر از این خواهد بودو مقدار پلوتونیم های به وجود آمده از مقدار آنهایی که شکسته می شوند بیشتر خواهند بود. در چنین حالتی بعد از پیاده کردن میله های سوخت می توان پلوتونیم به وجود آمده را از اورانیوم و فرآورده های شکست را به کمک واکنش های شیمیایی بسیار ساده جدا و به منظور تهیه بمب اتمی ذخیره کرد .
2- نرم کننده ها موادی هستند که برخورد نوترون های حاصل از شکست با آنها الزامی است و برای کم کردن انرژی این نوترون ها به کار می روند. زیرا احتمال واکنش شکست پی در پی به ازای نوترون های کم انرژی بیشتر می شود. آب سنگین (D2O) یا زغال سنگ (گرافیت ) به عنوان نرم کننده نوترون به کار برده می شوند .
3- میله های مهارکننده : این میله ها از مواد جاذب نوترون درست شده اند و وجود آنها در داخل رآکتور اتمی الزامی است و مانع افزایش ناگهانی تعداد نوترون ها در قلب رآکتور می شوند. اگر این میله ها کار اصلی خود را انجام ندهند، در زمانی کمتر از چند هزارم ثانیه قدرت رآکتور چند برابر شده و حالت انفجاری یا دیورژانس رآکتور پیش می آید. این میله ها می توانند از جنس عنصر کادمیم و یا بور باشند .
4- مواد خنک کننده یا انتقال دهنده انرژی حرارتی : این مواد انرژی حاصل از شکست اورانیوم را به خارج از رآکتور انتقال داده و توربین های مولد برق را به حرکت در می آورند و پس از خنک شدن مجدداً به داخل رآکتور برمی گردند. البته مواد در مدار بسته و محدودی عمل می کنند و با خارج از محیط رآکتور تماسی ندارند. این مواد می توانند گاز CO2 ، آب، آب سنگین، هلیم گازی و یا سدیم مذاب باشند .

 

انواع راکتور
راکتورهای اتمی را معمولا برحسب خنک کننده، کند کننده، نوع و درجه غنای سوخت در آن طبقه بندی می کنند. معروفترین راکتورهای اتمی، راکتورهایی هستند که از آب سبک به عنوان خنک کننده و کند کننده و اورانیوم غنی شده(2 تا 4 درصد اورانیوم 235) به عنوان سوخت استفاده می کنند. این راکتورها عموما تحت عنوان راکتورهای آب سبک (LWR ) شناخته می شوند. راکتورهای WWER,BWR,PWR از این دسته اند. نوع دیگر، راکتورهایی هستند که از گاز به عنوان خنک کننده، گرافیت به عنوان کند کننده و اورانیوم طبیعی یا کم غنی شده به عنوان سوخت استفاده می کنند. این راکتورها به گاز - گرافیت معروفند. راکتورهای HTGR,AGR,GCR از این نوع می باشند. راکتور PHWR راکتوری است که از آب سنگین به عنوان کندکننده و خنک کننده و از اورانیوم طبیعی به عنوان سوخت استفاده می کند. نوع کانادایی این راکتور به CANDU موسوم بوده و از کارایی خوبی برخوردار می باشد. مابقی راکتورها مثل FBR ( راکتوری که از مخلوط اورانیوم و پلوتونیوم به عنوان سوخت و سدیم مایع به عنوان خنک کننده استفاده کرده و فاقد کند کننده می باشد ) LWGR( راکتوری که از آب سبک به عنوان خنک کننده و از گرافیت به عنوان کند کننده استفاده می کند) از فراوانی کمتری برخوردار می باشند. در حال حاضر، راکتورهای PWR و پس از آن به ترتیب PHWR,WWER,BWR فراوانترین راکتورهای قدرت در حال کار جهان می باشند .
به لحاظ تاریخی اولین راکتور اتمی در آمریکا بوسیله شرکت " وستینگهاوس" و به منظور استفاده در زیر دریائیها ساخته شد. ساخت این راکتور پایه اصلی و استخوان بندی تکنولوژی فعلی نیروگاههای اتمی PWR را تشکیل داد. سپس شرکت جنرال الکتریک موفق به ساخت راکتورهایی از نوع BWR گردید. اما اولین راکتوری که اختصاصا جهت تولید برق طراحی شده، توسط شوروی و در ژوئن 1954در "آبنینسک" نزدیک مسکو احداث گردید که بیشتر جنبه نمایشی داشت، تولید الکتریسیته از راکتورهای اتمی در مقیاس صنعتی در سال 1956 در انگلستان آغاز گردید. تا سال 1965 روند ساخت نیروگاههای اتمی از رشد محدودی برخوردار بود اما طی دو دهه 1966 تا 1985 جهش زیادی در ساخت نیروگاههای اتمی بوجود آمده است. این جهش طی سالهای 1972 تا 1976 که بطور متوسط هر سال 30 نیروگاه شروع به ساخت می کردند بسیار زیاد و قابل توجه است. یک دلیل آن شوک نفتی اوایل دهه 1970 می باشد که کشورهای مختلف را برآن داشت تا جهت تأمین انرژی مورد نیاز خود بطور زاید الوصفی به انرژی هسته ای روی آورند. پس از دوره جهش فوق یعنی از سال 1986 تاکنون روند ساخت نیروگاهها به شدت کاهش یافته بطوریکه بطور متوسط سالیانه 4 راکتور اتمی شروع به ساخت می شوند .
کشورهای مختلف در تولید برق هسته ای روند گوناگونی داشته اند. به عنوان مثال کشور انگلستان که تا سال 1965 پیشرو در ساخت نیروگاه اتمی بود، پس از آن تاریخ، ساخت نیروگاه اتمی در این کشور کاهش یافت، اما برعکس در آمریکا به اوج خود رسید. کشور آمریکا که تا اواخر دهه 1960 تنها 17 نیروگاه اتمی داشت در طول دهه های 1970 و 1980 بیش از 90 نیروگاه اتمی دیگر ساخت. این مسئله نشان دهنده افزایش شدید تقاضای انرژی در آمریکاست. هزینه تولید برق هسته ای در مقایسه با تولید برق از منابع دیگر انرژی در امریکا کاملا قابل رقابت می باشد. هم اکنون فرانسه با داشتن سهم 75 درصدی برق هسته ای از کل تولید برق خود درصدر کشورهای جهان قرار دارد. پس از آن به ترتیب لیتوانی(73درصد)، بلژیک(57درصد)، بلغارستان و اسلواکی(47درصد) و سوئد (8/46 درصد) می باشند. آمریکا نیز حدود 20 درصد از تولید برق خود را به برق هسته ای اختصاص داده است .
گرچه ساخت نیروگاههای هسته ای و تولید برق هسته ای در جهان از رشد انفجاری اواخر دهه 1960 تا اواسط 1980 برخوردار نیست اما کشورهای مختلف همچنان درصدد تأمین انرژی مورد نیاز خود از طریق انرژی هسته ای می باشند. طبق پیش بینی های به عمل آمده روند استفاده از برق هسته ای تا دهه های آینده همچنان روند صعودی خواهد داشت. در این زمینه، منطقه آسیا و اروپای شرقی به ترتیب مناطق اصلی جهان در ساخت نیروگاه هسته ای خواهند بود. در این راستا، ژاپن با ساخت نیروگاههای اتمی با ظرفیت بیش از 25000 مگا وات درصدر کشورها قرار دارد. پس از آن چین، کره جنوبی، قزاقستان، رومانی، هند و روسیه جای دارند. استفاده از انرژی هسته ای در کشورهای کاندا، آرژانتین، فرانسه، آلمان، آفریقای جنوبی، سوئیس و آمریکا تقریبا روند ثابتی را طی دو دهه آینده طی خواهد کرد .
غنی سازی اورانیم
سنگ معدن اورانیوم موجود در طبیعت از دو ایزوتوپ ۲۳۵ به مقدار ۷/۰ درصد و اورانیوم ۲۳۸ به مقدار ۳/۹۹ درصد تشکیل شده است. سنگ معدن را ابتدا در اسید حل کرده و بعد از تخلیص فلز، اورانیوم را به صورت ترکیب با اتم فلئور (F) و به صورت مولکول اورانیوم هکزا فلوراید UF6 تبدیل می کنند که به حالت گازی است. سرعت متوسط مولکول های گازی با جرم مولکولی گاز نسبت عکس دارد این پدیده را گراهان در سال ۱۸۶۴ کشف کرد. از این پدیده که به نام دیفوزیون گازی مشهور است برای غنی سازی اورانیوم استفاده می کنند.در عمل اورانیوم هکزا فلوراید طبیعی گازی شکل را از ستون هایی که جدار آنها از اجسام متخلخل (خلل و فرج دار) درست شده است عبور می دهند. منافذ موجود در جسم متخلخل باید قدری بیشتر از شعاع اتمی یعنی در حدود ۵/۲ انگشترم ( ۰۰۰۰۰۰۰۲۵/۰ سانتیمتر) باشد. ضریب جداسازی متناسب با اختلاف جرم مولکول ها است.روش غنی سازی اورانیوم تقریباً مطابق همین اصولی است که در اینجا گفته شد. با وجود این می توان به خوبی حدس زد که پرخرج ترین مرحله تهیه سوخت اتمی همین مرحله غنی سازی ایزوتوپ ها است زیرا از هر هزاران کیلو سنگ معدن اورانیوم ۱۴۰ کیلوگرم اورانیوم طبیعی به دست می آید که فقط یک کیلوگرم اورانیوم ۲۳۵ خالص در آن وجود دارد. برای تهیه و تغلیظ اورانیوم تا حد ۵ درصد حداقل ۲۰۰۰ برج از اجسام خلل و فرج دار با ابعاد نسبتاً بزرگ و پی درپی لازم است تا نسبت ایزوتوپ ها تا از برخی به برج دیگر به مقدار ۰۱/۰ درصد تغییر پیدا کند. در نهایت موقعی که نسبت اورانیوم ۲۳۵ به اورانیوم ۲۳۸ به ۵ درصد رسید باید برای تخلیص کامل از سانتریفوژهای بسیار قوی استفاده نمود. برای ساختن نیروگاه اتمی، اورانیوم طبیعی و یا اورانیوم غنی شده بین ۱ تا ۵ درصد کافی است. ولی برای تهیه بمب اتمی حداقل ۵ تا ۶ کیلوگرم اورانیوم ۲۳۵ صددرصد خالص نیاز است .
عملا در صنایع نظامی از این روش استفاده نمی شود و بمب های اتمی را از پلوتونیوم ۲۳۹ که سنتز و تخلیص شیمیایی آن بسیار ساده تر است تهیه می کنند. عنصر اخیر را در نیروگاه های بسیار قوی می سازند که تعداد نوترون های موجود در آنها از صدها هزار میلیارد نوترون در ثانیه در سانتیمتر مربع تجاوز می کند. عملاً کلیه بمب های اتمی موجود در زراد خانه های جهان از این عنصر درست می شود.روش ساخت این عنصر در داخل نیروگاه های اتمی به صورت زیر است: ایزوتوپ های اورانیوم ۲۳۸ شکست پذیر نیستند ولی جاذب نوترون کم انرژی ( نوترون حرارتی هستند. تعدادی از نوترون های حاصل از شکست اورانیوم ۲۳۵ را جذب می کنند و تبدیل به اورانیوم ۲۳۹ می شوند. این ایزوتوپ از اورانیوم بسیار ناپایدار است و در کمتر از ده ساعت تمام اتم های به وجود آمده تخریب می شوند. در درون هسته پایدار اورانیوم ۲۳۹ یکی از نوترون ها خودبه خود به پروتون و یک الکترون تبدیل می شود.بنابراین تعداد پروتون ها یکی اضافه شده و عنصر جدید را که ۹۳ پروتون دارد نپتونیم می نامند که این عنصر نیز ناپایدار است و یکی از نوترون های آن خود به خود به پروتون تبدیل می شود و در نتیجه به تعداد پروتون ها یکی اضافه شده و عنصر جدید که ۹۴ پروتون دارد را پلوتونیم می نامند. این تجربه طی چندین روز انجام می گیرد .

 

تعاریف اصطلاحات در فیزیک هسته ای
ویژه هسته: یک هسته خاص با اعداد پروتونی (Z) و نوترونی (N) معین را گویند .
ایزوتوپ ها: ویژه هسته هایی با پروتون های یکسان و نوترون های مختلف را گویند.مثال:ایزوتوپ هیدروژن 21 H و 31 H می باشند .
ایزوتون ها: ویژه هسته هایی با نوترون برابر و پروتون مختلف را گویند .
ایزوبارها: ویژه هسته هایی با عدد جرمی A ی برابر (A=Z+N) را می گویند .
ایزومر: ویژه هسته هایی در حالت بر انگیخته با نیم عمر قابل اندازه گیری را ایزومر می نامند .
نوکلئون: ذرات تشکیل دهنده هسته) نوترون یا پروتون ) نوکلئون نام دارند .
مزون ها: ذراتی هستند با جرمی بین جرم الکترون و جرم پروتون . شناخته شده ترین مزون ها عبارتند از: مزون های پی که نقش مهمی در نیروهای هسته ای باز می کند و مزون های مو که در پدیده های پرتو کیهانی مهم است .
پوزیترون: الکترون با بار مثبت به عبارتی ذره ای با جرمی برابر جرم الکترون و باری برابر بار الکترون با علامت مثبت .
فوتون: کوانتوم تابش الکترومغناطیسی که معمولاً بصورت نور اشعه ایکس یا اشعه گاما ظاهر می شودبه عبارت دیگر کوچکترین ذرات سازنده نور فوتون ها هستند .
اسپین: صرفنظر از انرژی مربوط به چرخش الکترون به دور هسته اتمی الکترون نیز انرژی اضافی دیگری دارد که مربوط به چرخش حول محور خود می باشد .علاوه بر الکترون ذراتی دیگر مثل پروتون ، نوترون و فنون ها نیز به نوبه خود دارای اسپین می باشد .
آب سنگین: اصطلاحی که معمولا برای مولکول آب دارای دو اتم هیدروژن سنگین بکار می رود در این مولکول دو اتم دوتریوم بجای دو اتم هیدروژن جایگزین می شود (D2o). آب سنگین دارای خواص غیر عادی بوده و در راکتور های هسته ای نقش ایفا می کنند .
بتاترون: یک شتاب دهنده چرخه ای است این دستگاه شامل یک محفظه حلقوی بدون هوا است.که بین قطبهای یک الکترومغناطیس جای دارد یک چشمه الکترونی نیز داخل آن محفظه قرار گرفته است .
سوخت هسته ای پلوتنیم: یک عنصر شیمیائی یا عدد اتمی 92 و جرم اتمی 239 و یک فلز سمی است. به سادگی در هوا آتش می گیرد. کاربرد عمده پلوتونیم در راکتورهای هسته ای ، بمب های هسته ای ، چشمه ذره آلفا و اشعه گاما در پزشکی است .
کوانتا (Cuonta ): در سال 1901 فیزیکدان معاصر آلمانی ماکس پلانک پیشنهاد نمود که در انتقالات فیزیکی و تاثیرات متقابل اتم های ماده ، انرژی بصورت مقادیر مجزا یا "بسته های" کوچک نشر یافته و یا جذب می شوند. در نتیجه مطابق این تئوری، انرژی دارای مقادیر پیوسته ای نمی باشد. این قسمتهای کوچک نام کوانتوم بخود گرفت .
لباسهای بادی (Pneumatic suit ): لباسهای مخصوص که برای کار در هوای آلوده به مواد رادیو اکتیو ) بخارهای گازها ، ذرات بسیار ریز) بکار می رود .
مهندسی هسته ای:شاخه ای از مهندسی مواد که انرژی هسته ای و نیز موارد استفاده از آن را برای احتیاجات کلی و دفاعی مطالعه و بررسی می کند .
نوترنیو (Neutrino): ذراتی هستند خنثی که تشخیص و حتی به تله انداختن آنها خیلی مشکل است ضمن واپاشی بتای هسته های اتمی همراه الکترون یا پوزیترون گسیل می شود .
نیم عمر (Half Life): یکی از مهمترین کمیت های مشخصه مواد رادیو اکتیو نیم عمر آنها می باشد و طبق تعریف مدت زمانی است که فعالیت چشمه به نصف مقدار اولیه می رسد .
راکتورهای هسته ای: وسیله که درآن واکنش شکافت زنجیری کنترل شده انجام می شود. راکتور هسته ای نام دارد. اورانیوم و پلوتونیم به عنوان سوخت هسته ای به کار می رود .
پرتوهای کیهانی:تابش های کیهانی عبارتست از ذرات مثبت تند ( پروتون ها ) و شماری ذرات آلفا و هسته های دیگر ذرات اولیه. پرتوهای کیهانی دارای انرژی عظیم از مرتبه میلیارد الکترون ولت است گاهی این انرژی به مقادیر حیرت آور از مرتبه 21 ev 10 می رسد این پرتوها قادرند تا عمق اقیانوس ها و زمین هم نفوذ کنند .
جرم سکون (Rest Mass): جرم یک ذره ای که سرعت آن صفر بوده و یا صفر می شود را جرم سکون گویند .
جرم بحرانی سوخت هسته ای (Critical Mass): جرم بحرانی برای انجام یک واکنش زنجیری شکست عبارتست از کمترین مقدار سوخت هسته ای بطوریکه هر دوره نوترون باعث تولید یک دوره بعدی یا همان تعداد نوترون گردد یعنی کاهش نوترون در سوخت هسته ای بطور کامل جبران شود .
تعریف جرم بحرانی: کمترین مقدار لازم جرم فیزیکی ماده سوختنی جهت سوختن را جرم بحرانی گویند
چرا سقف نیروگاه های اتمی گنبدی شکل است؟
تعریف گنبد
اگر شبکه ای در دو جهت دارای انحنا باشد گنبد نامیده می شود شاید رویه یک گنبد بخشی از یک کره یا یک مخروط یا اتصال چندین رویه باشد . گنبد ها سازه هایی با صلبیت بالا می باشند و برای دهانه های بسیار بزرگ تا حدود 250 متر مورد استفاده قرار می گیرند . ارتفاع گنبد باید بزرگتر از 15% قطر پایه گنبد باشد . گنبدها دارای مرکز هستند
نمونه گنبد :

 

مثالهایی از این گنبد ها را در شکل زیر می بینید :

گنبد شکلa یک نوع گنبد از نوع دنده ای می باشد . در صورتیکه تعداد دنده ها زیاد باشد باید به مسئله شلوغی اعضا در در راس گنبد توجه شود که برای اجتناب از این مسئله بهتر است که برخی از دنده های نزدیک راس حذف شود (شکل b )
گنبد دیگری به نام اشفدلر (مهندس آلمانی ) در شکل c نشان داده شده است که تعداد زیادی از این نوع گنبدها بعد از قرن 19 توسط اشفدلر و دیگران ساخته شده است . از ایرادات این گنبد می توان به مسئله شلوغی اعضا در راس اشاره کرد ،که برای حل این مشکل همان راه حل بالا ارائه می شود (شکل d)
نمونه دیگری از گنبدها گنبد "لملا " است .این گنبد را می توان به نوع ترکیبی از یک یا چند حلقه که با یکدیگر متقاطع هستند ،دانست (شکل های e-f )
شکل های g و h نوع دیگری از خانواده ی گنبدها را به نام گنبدهای دیامتیک نشان می دهد .
در شکل های iوj نمونه دیگری از گنبد های حبابی ملاحظه می کنید .
در شکل های k و l نمونه دیگری از گنبد ها به نا م گنبدهای ژئودزدیک ملاحظه می شود
اتصالات در گنبد های دنده ای و اشفلدر حتما صلب هستند .از لحاظ پخش منظم نیرو ، گنبد هاس ژئودزدیک ، دیامتیک و حبابی بسیار مناسب هستند .

از امتیازات سقف های گنبدی ذخیره مقاومتی بیشتر، به دلیل داشتن درجات نامعینی بالا، در مقایسه با سایر سازه های متداول دارد و همچنین سختی و صلبیت زیاد قابلیت استثنایی برای حمل بارهای بزرگ متمرکز و غیر متقارن می باشد .
استفاده از سقف های گنبدی شکل در نیروگاه های هسته ای
سوخت یک نیروگاه هسته ای ، اورانیوم است. اورانیوم عنصری است که در اکثر مناطق جهان از زیرزمین استخراج می شود. اورانیوم بعداز مرحله کانه آرایی بصورت قرصهای بسیار کوچکی در داخل میله های بلند قرار گرفته و داخل رآکتور نیروگاه نصب می شوند. کلمه «Fission» به معنی شکافت است. در داخل رآکتور یک نیروگاه اتمی ، اتمهای اورانیوم تحت یک واکنش زنجیره ای کنترل شده ، شکافته می شوند. در یک واکنش زنجیره ای ، ذرات حاصل از شکافت اتم به سایر اتمهای اورانیوم برخورد کرده و باعث شکافت آنها می گردند. هریک از ذرات آزاد شده مجدداً باعث شکافت سایر اتمها در یک واکنش زنجیره ای می شود. درنیروگاههای هسته ای ، معمولاً از یک سری میله های کنترل جهت تنظیم سرعت واکنش زنجیره ای استفاده می گردد. عدم کنترل این واکنشهامی تواند منجربه تولید بمب اتم شود. اما در بمب اتم ، تقریباً ذرات خالص اورانیوم 235 یا پلوتونیوم (باشکل و جرم معینی) باید با نیروی زیادی در کنارهم قرار گیرند. چنین شرایطی در یک رآکتور هسته ای وجود ندارد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   39 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ساختار نیروگاه های اتمی جهان