فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله طراحی Data mart

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله طراحی Data mart دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .


مقدمه
متأسفانه انباره داده‌ای متمرکز تا حدی که از آن انتظار می‌رفت، رشد نکرده است. در مقابل تا میزان زیادی با ریسکها، مدت زمان طولانی برای پیاده سازی وهزینه بالا پرشده است. مایه حیات یک سازمان توانایی توسعه بخشیدن به برنامه‌های کاربردی است که به طور سریع اطلاعات ارزشمند را به تصمیم گیرنده‌های تجاری انتقال می‌دهد. با این وجود، انباره داده‌ای متمرکز سعی دارد تا با صورت بر پایه شده براساس معماری مشخص و عدم توانایی‌های مناسب و تغییر کاربردهای جدید که مورد نیاز است، عمل نماید.
بسیاری از سازمانها انفجار داده‌ها را گزارش می‌دهند که حجم قابل توجهی از میزان داده‌ها اصلی را در بر دارد، و این به علت نیاز شدید و سریع به گزارش‌های جدید و جداول خلاصه داده‌ای می‌باشد. این مسئله در هزینه های هنگفت نهایی و بار سنگین گزارش‌های مدیریتی خود را نشان می‌دهد. انباره داده مترکز به این منظور طراحی شده‌اند تا بتوانند گزارش‌های از قبل پیش‌بینی شده را پاسخگو باشند. انباره داده‌ها در عین حال همان طور که Bill Inmon اشاره کرده است، «به منظور کشف فعالیت‌ها طراحی شده است» و نیز در اکثر موارد «کاربران نمی‌دانند چه اطلااتی را در درجه اول نیاز دارند.»
بخش عمده هزینه یک انباره داره ای معمولی به علت روش brute force می‌باشد، که در اثر اساس و طرح پردازش موازی مطرح شده است. با وجود اینکه پردازش موازی بسیار هزینه در بردارد ولی هیچ کمکی به تولید پاسخ‌های پرس و جوی سریع و adhoc نمی‌کند. در نتیجه مجبور خواهیم بود، به روش‌های جدیدی به منظور ارضاء این خواست resort نماییم.
اکثر دانشمندان به این منظور معماری data mart وزنی enterprise را آزمایش می‌نمایند datamart تکنولوژیی است که Poised شده تا dra stically کاربردها و جنبه‌های اقتصادی انباره داده‌ای را دوباره شکل دهد و نیز مقایسه دیدگاههای مختلف در رابطه با ویژگی‌ها و سودمندی‌های معماری data mart در مقابل انباره‌های داده‌ای قدیمی به منظور ساخت، deploy، و مدیریت راه حلهای datamart وزنی enterprisk.

 

The Corporate Data Warehouse
در گذشته پیاده سازی‌های شرکت‌های انباره داده‌ای بر پایه main frameها عمل کرده است و مدیریت گسترده‌ای را در محدوده خود نیاز داشته است و نیز به وسیله مدیریت MIS اطلاعات از بالا به پائین قابل دسترسی بوده‌اند. در زیر این معماری همه چیز در سطح مدیریتی ساخته شده است. این مسئله معمولاً به یک انباره داده‌ای معمولی و ساده تبدیل می‌شود که تمامی نتایج لازم جداگانه برای سیستم‌های عملکردی تمامی شرکت‌های مناسب خواهند بود.
این پیاده‌سازی‌های انباره داده‌ای باید با جنبه‌های پیچیده که توسط طبیعت مدیریت گسترده خودشان تولید شده است مواجه شوند. همه چیز مجبور است در مسیر لایه‌های مختلف مورد موافقت قرار گیرد. زیرا انباره داده‌ای طراحی شده است تا همه بتوانند از آن استفاده کنند در نتیجه همه افراد سازمان باید در نحوه طراحی آن موافقت‌نظر داشته باشند. در چنین مواقعی نتیجه یک تغییر ساده ممکن است بسیار بزرگ و سرنوشت ساز باشد زیر تغییر یک چیز در انباره داده همه چیز را تغییر می‌دهد.

دیدگاههای مختلف از راه حلهای انباره داده‌ای
چالش‌های مختلف موجود در ارتباط با انباره داده نتیجه شد. اما هنوز همان هدف سابق در رابطه با انتقال داده‌های مختلف جهت پشتیبانی از تصمیمی‌گیری‌ها به کاربران انتهایی مورد نظر بود.
خوشبختانه روش more pragmatic و جدیدترین در حال حاضر در اختیار ماست. این راه حل تحت نام انباره‌های داده‌ای توزیع شده قابل دسترسی می‌باشد. نقطه مرکزی در این روش بر روی کاربردها و datamartها می‌باشد. همچنین این کار توسط تکنولوژی پایگاه داده‌های وزنی، و به صرفه انجام می‌شود. امروزه data mart ها سودهای قابل توجهی را به سازمان‌های خود باز می‌گردانند، بدون آنکه هزینه زیادی را دربر داشته باشند و یا ریسک موجود در انباره های داده ای متمرکز مدیریتی را در پروژه‌ها ایجاد نمایند و نیز می‌توانند براساس اینکه پروژه چه چیزی را می‌طلبد خود را رشد دهند و یا تغییر نمایند.
یک clata mart سیستم کاربردی پشتیبانی از تصمیم‌گیری می‌باشد، که بر روی رفع و حل یک مشکل تجاری خاص متمرکز می‌شود و این کار را در یک محیط موضوعی یا دپارتمان انجام می‌دهد. یک clatamart باید با یک مدل داده‌ای مدیریتی ساخته شود تا از شکل گرفتن سیستم‌های پشتیبانی تصمیم‌گیری غیر مجتممع اطلاعات ناسازگار تجارتی و توانایی رشد در ذهن جلوگیری نماید.
اما یک انباره داده‌ای یک پیش نیاز غیرقابل اجتناب برای clatamart نمی‌باشد.
Clatamartها به وسیله سرعت پاسخگویی که برای پرس و جوهای چند بعدی و adhoc تولید می‌کنند و نیز برای قیمت پائین‌شان در ساخت و بازیابی مشهور شده‌اند. در بسیاری از موارد هزینه کمتر از نصف هزینه یک انبار داده‌ای مجتمع بزرگ می‌باشد. چند جزء کلیدی برای پیاده‌سازی موفقیت آمیز یک datamart وجود دارد.

راه حل‌های Data mart
به طور واضح data Martها به تنهایی نمی‌توانند تمام نیازهای تجاری را رفع نمایند خصوصاً به منظور پشتیبانی تصمیم‌گیری‌های گسترده مدیریتی. همان طور که تاجران clat mart می‌سازند و با نیازهای کاربردی کاربران مواجه می‌شوند، یاد می‌گیرند کدام بخش‌های داده ارزشمندتر هستند، کدام بخش‌های داده نیاز دارند به جدیدترین فرم درآیند و کدام بخشها داده‌های جزئی نهایی و یا داده‌های خارجی مورد نیاز هستند. همچنین MIS ممکن است مناطقی را مشخص کند تا داده‌ها را متمرکز نماید که بتواند بین چندین clata Mart به طور اشتراکی مورد استفاده قرار گیرند. این اصلی‌ترین نقش انباره‌های داده‌ای اشتراکی می‌باشد. Data Martها در نهایت محلی شدند تا اطلاعاتی که به وسیله چندین کاربر مورد نیاز هستند در آنها متمرکز شود.
انباره های داده‌ای اشتراکی به کندی ساخته شده‌اند و در هر مرحله براساس نیازهای تجاری این طراحی انجام شده است. همان طور که نیازهایشان رشد کرده است، شرکت‌ها چندین data mart ساخته‌اند و جالب است که در نهایت، خیلی از تجارت‌ها معماری چند لایه‌ای پشتیبانی از تصمیم‌گیری را توسعه خواهند داد.
در بسیاری از سازمان ها، تصمیم‌گیری به شکل غیرمجتمع انجام می‌پذیرد و چندین data mart ممکن است هیچگاه consolidode نشود. در بعضی دیگر، جاهایی که تصمیم‌گیری بالا به پائین به شکل قدرتمندی انجام می‌شود، یک انباره داده‌ای مدیریت نیز کمک بسیار زیادی می‌نماید. این کار به MIS اجازه می‌دهد تا نتایج سریع‌تری را به کاربر برساند.
اساسی که از این حقیقت یعنی هر کاربر انفرادی به میزان محدودی از داده و اطلاعات نیاز دارد. با وجود اینکه مقداری نیاز برای توابع ضربی آنالیزی وجود دارد، محدوده نیازهای داده‌ای به ذاته کاهش می‌یابد اگر ما محدوده انباره بسازیم، می‌توانیم مشکلات را در روشهای متمرکزتر و هدفمندتر به طور ساده‌تر انجام دهیم. شکل زیر دو پیاده‌سازی کاربردی مشخص را نشان می‌دهد که هر کدام از انباره داده‌ای مشتق شده‌اند و زیر مجموعه‌ای از سیستم‌های مدیریتی هستند و هرکدام کاربردهای جداگانه را به دپارتمان‌های مختلف اعلام می‌دارند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله طراحی Data mart

دانلود مقاله معاد

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله معاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 مقدمه :
واژه ایست عربی به معنای رستاخیز یعنی دوباره برخاستن (پس از مرگ). باور به رستاخیز (معاد) یکی از اصول دین اسلام است. معاد هم روحانی وهم جسمانی است. معاد یکی از اصول دین اسلام و یکی از مهم‌ترین آن هاست .
برای معاد هیچ دلیل عقلانی توسط متکلمین و فلاسفه اسلامی آورده نشده است. فلاسفه ای همچون پور سینا منکر وجود دلایل خردمحور برای اثبات معاد بوده اند و به ادله نقلی برای حقانیت معاد اکتفا کرده اند.
باید دقت شود که بین هست یا نیست معاد و چگونگی آن فرق گذاشته شود. نسبت به اصل معاد اقامه برهان شده است. و بوعلی سینا با اثبات معاد روحانی به طریق برهان بحث از هست معاد را ثابت کرده‌اند. اما سخن آن بزرگ در روحانی بودن و جسمانی بودن آن است که بوعلی بر معاد جسمانی نتوانست اقامه‌ی برهان کند اما ملاصدرا با تبیین عالم مثال معاد جسمانی با رویکرد مثالی را اثبات کرده است. بدین جهت باید بحث را نسخت در اثبات اصل معاد دنبال کرد و بعد هم در چگونگی معاد که جسمانی است یا روحانی و یا مثالی .
ادیان بزرگ از سعادت انسان در دنیا و آخرت صحبت می کنند. اما معاد پرستان حکومتی که عموما خود بدون هیچگونه پای بندی اخلاقی از موقعیت اجتماعی شان بهره های مادی میگیرند، برای مردم آخرت را اصل دانسته، بهره گیری از فضائل دنیا را حقیر جلوه می دهند. آنها مردم را به ظهور امام غایب، معاد، رستاخیز و بهشت رجوع می دهند. به مردم می گویند اگر فقر، بیکاری، فساد، بی امنیتی، فقدان آزادی ها و همه گونه خطر را تحمل کنید به بهشت می روید و رستگار خواهید شد.
اسلام، مسیحیت و یهودیت از سعادت انسان در دنیا و آخرت صحبت می کنند. انسان هائی که در دنیا نیکوکارند به بهشت بشارت داده میشوند: "آنانکه ایمان آوردند و نیکو کار شدند بزودی در بهشتی در آوریم که نهرها از زیر آن جاریست و در آن زندگانی جاوید کنند و بر آنها در بهشت، جفت های پاکیزه است و آنان را بسایه رحمت ابدی خود در آوریم"(قران النسا 57)(1). دنیائی که مملو از نیکو کاری باشد مسلما بهتر و انسانی تر است. در هیچ یک از ادیان سختی کشیدن در دنیا برای رسیدن به سعادت آینده توصیه نمیشود. در این ادیان روز معاد یا قیامت، مردگان به پا می خیزند و اعمال نیک و بد هرکدام به حساب می آید. انسان های خوب به بهشت میروند و آخرتی خوب دارند و دیگران راهی جهنم شده به آخرتی بد می رسند.
اما در ادیان نامبرده مبحثی وجود دارد که اشاتولوگی (Eshatology) یا علم المعاد نام دارد. میتوان آن را فرجام شناسی(2) یا معاد شناسی ترجمه کرد. معاد شناسی مبحث "آخرین چیزها ،مرگ، رستاخیز، دوزخ و بهشت" است(3). موضوع آن بررسی معاد، مرز میان دنیا و آخرت است. معاد شناسی در ادیان مختلف معنای یکسانی ندارد. اسلام، مسیحیت و یهودیت هرکدام معاد شناسی خود را دارند.
در معاد شناسی زندگی در دنیا فرع و معاد یا آخرت که زمان آن معلوم نیست اصل است. عمده فعالیت های انسان برای سعادت در آینده است. بهره گیری از فضائل زندگی، لذت بردن و گاهی حتی بر آورده نمودن امیال و غرائز طبیعی انسانی دل بستن به مسائل حقیر به شمار میرود. رسیدن به بهشت موعود هدف زندگی انسان است.
در دین زرتشت انسان آزاد است که از خوبی که دائما با بدی در حال مبارزه است پشتیبانی کند. اما این دین معتقد به دوگرائی، ثنویت، یا دوآلیسم، خوبی یا بدی، سفیدی یا سیاهی پدیده ها است، مقوله ای که میتواند انسان را در این دنیای پیچیده و رنگارنگ به نتایج غلطی برساند.
مبحث مکاشفه یوحنا
بخشی از معاد شناسی تفکری را در بر می گیرد که "مکاشفه یوحنا" (apocalypse) نام گرفته است(5). یوحنا یکی از نام های خدا در انجیل، جان در انگلیسی، ژان در فرانسه، یوهانس در آلمانی ، نام یکی از مقدسین در کلیسای کاتولیک و ارتدکس و همچنین نامی است که اغلب پاپ های کاتولیک برای خود انتخاب می کنند. مبحث مکاشفه یوحنا در آغاز مسیحیت به وجود آمد. تصاویری از نبرد عیسی مسیح به نمایندگی خداوند از یکطرف و شیطان با طرفدارانش در روز معاد نقش شده است که مراحل پیروزی عیسی مسیح بر شیطان را نشان میدهند. این تصاویر در ضمن نشان می دهند که چگونه طی این نبرد جهان کنونی که یکی از صفات مشخصه آن کفر و مرکز فساد است (در آن زمان مسیحیان محل کفار یا مرکز فساد را بابل اطلاق می کردند)، بطور وحشتناکی از بین میرود و جهانی که حکومت خدا، کمال خلقت و مظهر عدل و داد است، جای آن را میگیرد. گفته میشود که ایده جنگ خوبی علیه بدی، نور علیه ظلمت و خدا علیه اهریمن از دین زرتشت به ادیان دیگر راه پیدا کرده است(5).
چون در رابطه با مبحث مکاشفه یوحنا به کلیسا انتقادات زیادی شد، امروز کلیسا از آن فاصله می گیرد. در مبحث نامبرده دنیای ناقص و فاسد امروز در پی جنگ عیسی مسیح علیه شیطان در یک فاصله زمانی کوتاه (لحظه) به دنیائی کامل تبدیل میشود. اما کلیسا امروز معتقد است که رسیدن به آخرت در یک لحظه نیست و طی یک روند یا پروسه صورت میگیرد. حاکمیت خداوند با خلقت عیسی مسیح و در قسمت هائی از زمین (کلیسا) شروع شده و طی روندی همه جهان را در بر خواهد گرفت(5).
مارتین بوبر فیلسوف یهودی الاصل آلمانی می نویسد(7): "دو نوع معاد شناسی وجود دارد. یکی پیامبرانه که در آن هموار کردن راه نجات ابدی، در هر لحظه تا حد غیر قابل تعیینی در اختیار خود انسان است". برای مثال از نظر دین، انسان در اثر کارهای نیک که انجام و یا عدم انجام آن در گرو تصمیم و خواست خود او است یا به آخرت خوب یا به آخرت بد یعنی جهنم و نیستی کامل می رسد. او ادامه می دهد: "نوع دیگر، نوع مربوط به مکاشفه یوحنا (یا آپوکالیپتیک apocalyptic) است که در آن پروسه رهائی انسان با تمام جزئیاتش از آغاز جهان مشخص شده و برای اجرای آن از انسان ها فقط به عنوان ابزار استفاده میشود. به آنها حد اقل این حق داده میشود که آنچه بطور تغییر ناپذیر از قبل آنچه تعیین شده است را بشناسند، از آن آگاهی یابند و در مورد نقش خود از آن اطلاع حاصل کنند". به گفته زیگموند هورویتس (8): "یک فرد معتقد به مکاشفه یوحنا (Apokalyptiker) در واقع در لحظه حاضر که او آن را می گذراند زندگی نمی کند بلکه به خاطر آینده بهتری زنده است که با چشم خود آن را مشاهده نموده است". ژاکوب تاوبس(9) مینویسد: مبحث نامبرده برمبنای این تصور قرار دارد که "آنچه تصویر گردیده است بعلت ضرورت های درونی باید تحقق یابد. وظیفه بیننده فقط آنست که پرده از این ضرورت بگیرد و آنرا آشکار کند".
بنیاد گرائی اسلامی و معاد پرستی
بنیاد گرایان اسلامی از مکاشفه یوحنا باز هم فراتر می روند. آنها نه تنها دنیا را گذرا، بی ارزش و معاد را هدف غائی می دانند و رسیدن هرچه زودتر آن را خواهانند، بلکه علاوه بر این به نوعی معاد را می پرستند و معتقدند باید بطور فعال به فرا رسیدن آن سرعت بخشید. راه این سرعت بخشیدن را هم نابودی انسان ها و جهان خاکی می دانند. منطق بنیاد گرایان معاد پرست منطقی ساده، ابتدائی و جنایتکارانه است: مرگ و نابودی انسان ها را به آخرت می رساند. اگر مقتولی بی گناه باشد به بهشت می رود و اگر گناهکار باشد کشتن او به طریق اولی جائز بوده است.
بنابراین نظر، کشتار هرچه وسیعتر باشد ثواب بنیادگرا نیز بیشتر است. با شناختن این سیستم فکری، جنایات مسلمانان افراطی در 11 سپتامبر در آمریکا، در الجزیره که بنیادگرایان مردم دهات را گروه گروه (حدود پنجاه تا صد نفر) سر می بریدند و نیز در عراق و سایر نقاط دنیا لااقل تا حدی قابل درک میشود.
هدف تبلیغات معاد پرستان چه کسانی هستند؟
برای جامعه شناسان روشن است که فقر، سرکوب، تحقیر و نداشتن امید به آینده زمینه مناسبی برای رشد این طرز فکر بخصوص در جوانان است. پس باید میان قربانیانی که از نا امیدی و فشار زندگی جذب تفکر بنیاد گرائی میشوند و آن هائی که مروجین اصلی این تفکر هستند، تفاوت قائل شد. غالب انسان هائی که جذب این تفکر میشوند، به تصور خود چیزی برای از دست دادن ندارند. عموما از وضع موجود ناراضی اند و شانسی هم برای تغییر نمی بینند. همراه با تفکر معاد پرستی آنها قبول می کنند که راه حل مشکلات آنها و سایر انسان ها سرعت بخشیدن به فرا رسیدن معاد می باشد. اما این که مبلغین اصلی معاد پرستی چه کسانی هستند را کمی پائین تر مورد بررسی قرار می دهیم.
مبارزه با تفکر معاد شناسی
مبارزه با تفکر معاد شناسی و مقاومت در برابر آن شاید سنتی کمتر از خود این طرز فکر ندارد. در قرآن آمده است: "ای کسانی که ایمان آورده اید، جهت چیست که چون به شما امر شود که برای جهاد در راه دین بی درنگ خارج شوید بخاک زمین دل بسته اید؟ آیا راضی به زندگی دنیا عوض حیات ابدی آخرت شدید؟ متاع دنیا در پیش عالم آخرت اندک و ناچیز است"(التوبه 38).
حکیم عمر خیام در یکی از زیباترین رباعیات خود میگوید:
گویند بهشت و حور عین خواهد بود
وانجا می ناب و انگبین خواهد بود
گرما می ناب و معشوق پرستیم رواست
چون عاقبت کار چنین خواهد بود
احسان طبری (10) در مورد حافظ و خیام می نویسد که آنها "یکی از اصول مهمه ی دین (اصل معاد) را مورد تردید قرار میداده و در واقع نتیجه می گرفته اند که مواهید مذهب در باره زندگی فردی واهی است و باید قدر زندگی این جهان را دانست و از فضائل آن برخوردار شد و به دام زهد و رع و ریاضت و احتماء و احتراز از امور دنیوی نیافتاد و فریب ریا و سالوس کائنان جهالت پرست را نخورد".
در دوران رنسانس (قرن 16 تا 18 میلادی) در اروپا این اعتقاد حاکم شد که زندگی سنتی مذهبی را باید مورد بحث منقدانه قرار داد تا زمینه یک فرهنگ عقلائی فراهم شود. رها کردن پیش داوری های مذهبی و خرافات، رو آوردن به "دین معقول"، رد حکومت های استبدادی و استقرار دموکراسی در چند کشور اروپائی و آمریکا از ویژگی های این دوران بودند. تفکر غالب در این دوران از این حرکت می کرد که خرد و آزادی بشریت را در آینده نزدیکی از سرکوب و فقر نجات خواهد داد. امانوئل کانت نوشت:"جرات کن که از خرد خویش استفاده کنی"(11). در این زمینه فکری، دنیا و فضائل آن در مقابل آخرت فرعی نبودند و مردم کم کم از حکومت ها انتظار بهبود وضع مادی، معنوی، امنیت و آزادی های بیشتر پیدا کرده و حکومت ها را با این معیار می سنجیدند که آنها چه دستاوردهائی در این زمینه ها داشته اند. می دانیم از دوران رنسانس به بعد بود که پیشرفت غرب سرعت گرفت.
رسوخ معاد شناسی در افکار روشنفکران معاصر ایران
معاد شناسی در افکار معاصر جامعه ایرانی بی تاثیر نبوده است. برای نشان دادن این تاثیر فقط به آوردن چند خط از شعر کاروان از هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، تهران اسفند 1331، که به طرز زیبائی به شرح زندگی سخت زحمتکشان و وصف حال مبارزین در بند میپردازد، بسنده می کنیم. آهنگ و سرود این شعر توسط کنفدراسیون دانشجویان ایرانی ضبط و پخش شد.
شاعر به معشوقه یعنی گالیا می گوید:
"در گوش من فسانه دلدادگی مخوان
دیگر زمن ترانه شوریدگی مخواه
دیر است گالیا، دیر است گالیا، به ره افتاد کاروان ...
زود است گالیا،
در گوش من فسانه دلدادگی مخوان،
اکنون زمن ترانه شوریدگی مخواه،
زود است گالیا، نرسیده است کاروان
....
روزی که بازوان بلورین صبحدم
برداشت تیغ و پرده تاریک شب شکافت
روزیکه آفتاب از هر دری شتافت
روزی که گونه و لب یاران هم نبرد
رنگ نشاط و خنده گمگشته باز یافت
من نیز باز خواهم آمد آن زمان .... سوی تو ..."
صرفنظر از نقش ساکن برای معشوقه (گالیا) در تلاش و مبارزه برای رسیدن به آزادی، که مورد بحث این مقاله نیست، تاثیر طرز فکر معاد شناسی در این شعر غیر قابل انکار است.
معاد شناسی و دوآلیسم در افکار مارکس
فقط طرفداران مذاهب از معاد شناسی متاثر نیستند. برای نشان دادن این ادعا به رسوخ این طرز فکر در افکار کارل مارکس، فیلسوف و اقتصاد دان بزرگ دو قرن پیش که به هیچ رو نمیتوان او را مذهبی دانست اشاره می کنیم. مارکس معتقد به تکامل جامعه است و از تکامل همواره تحول در جهت مثبت را درک می کند. این تکامل از سرمایه داری به سوسیالیسم است. او در هجدهم برومر می نویسد: "ولی انقلاب های پرولتری یعنی انقلاب های قرن نوزدهم برعکس (بر عکس انقلاب های بورژوائی – نگارنده) از یکدیگر انتقاد می کنند، پی در پی حرکت خود را متوقف می سازند و به آنچه انجام یافته به نظر می رسد باز می گردند تا بار دیگر آنرا از سر بگیرند، خصلت نیم بند و جوانب ضعف و فقر و تلاشهای اولیه خود را بیرحمانه به باد استهزا می گیرند، دشمن خود را گوئی فقط برای آن به زمین می کوبند که از زمین نیروی تازه بگیرد و بار دیگر غول آسا علیه آنها قد برافرازد. در برابر هیولای مبهم هدف های خویش آنقدر پس می نشینند تا سرانجام وضعی پدید آید که هر گونه راه بازگشت آنها را قطع کند و خود زندگی با بانگ صولتمند اعلام دارد گل همینجاست، همینجا برقص"(12).
پس به نظر مارکس جامعه بشری بطرف کمال، به طرف جامعه ای در حرکت است که در آن روابط تولیدی و انسانی بر روابط و شرائط سرمایه داری برتری کامل دارد، انسان به اعلی درجه بالندگی و شکوفائی میرسد. این حرکت از ماهیت و ضرورتی درونی نتیجه میشود. مارکس می نویسد "او (بورژوازی) بیش از همه گور کن خود را تولید می کند. سرنگونی او و پیروزی پرولتاریا بطور مساوی غیر قابل احتراز میباشند" (از مانیفست حزب کمونیست).
در نقل قول های فوق دو نکته جالب توجه وجود دارد:
اول اینکه مارکس برای مبارزه میان طبقه کارگر و بورژوازی تلویحا لحظه پیروزی قائل است. در نظر اول مبارزه مورد نظر برای رسیدن به جامعه ایده آل یک پروسه است اما با نگاهی دقیق تر متوجه میشویم که طی این حرکت جوامع کنونی تحولی نمی یابند و تنها پس از پیروزی طبقه کارگر بر بورژوازی یا خوبی بر بدی جامعه کاملی ایجاد میشود که در آن "هرگونه راه بازگشت" قطع شده است. در تفکر مارکس هم انسان های امروزی ناکامل، در حال گذار و تغییرند و هم جوامع بشری. آنها فقط در جامعه ایده آل آینده کامل خواهند شد.
دوم اینکه دوگرائی (دوالیسم – تقسیم پدیده ها به خوب و بد، سیاه و سفید، بهشت و جهنم، پیروزی طبقه کارگر و یا شکست آن را در افکار مارکس نشان می دهد.
نویسندگان مختلفی به دوآلیسم حاکم در افکار مارکس اشاره نموده و جالب اینکه آنرا به ایرانیان قدیم نسبت داده اند. آرنولد کونتسلی (4) مینویسد:
"اما معاد شناسی انجیل ریشه در خود دین یهود ندارد. ریشه آن در ایران قدیم است و از آئین زرتشت متاثر است. بخصوص یک جنبه معادنگاری پارس ها ظاهرا معاد نگاری انجیل را به طور عمده ای از خود متاثر ساخته است: دوآلیسم میان خدا و شیطان، خوبی مطلق وبدی ناب. این معاد نگاری که اوج آن در آئین زرتشت بود، کشمکش میان نیروهای خوبی با ارتش بدی را تصویر می کرد. کشمکشی که در یک روز آخر همه روزها، به یک مبارزه آخرین و دادگاه اخروی می انجامد که در آن بدی شکست می یابد و بهشت جاودانه آغاز میگردد. در این دیالکتیک معاد نگارانه پارس ها، اسکلت طرز فکر معاد شناسانه کارل مارکس قابل تشخیص است".
رودلف بارو نویسنده و فیلسوف آلمانی در کتاب آلترناتیو (Die Alternative) – بدیل، راه دیگر – (13) در سال 1977 نوشت: "چنین دورنمائی – آنهم به جلو و نه به عقب – کاملا با احتیاجات روشنفکران ناراضی از سرمایه داری مطابق بود که دوران نفی رمانتیک را پشت سر داشتند و آلترناتیوی به جلو جستجو میکردند و هر روز انقلابی گرائیشان بیشتر میشد. کوشش این افراد البته پیشقراول (یا پیشگام – Elite) در جهت کمال محض، در جهت عمومیت دادن و کمال بخشیدن به طرز زندگی و ذهنی گرائی خود، در ارجحیت دادن به برنامه رهائی عمومی، منعکس است. در واقع فقط برای آنها است که تضاد میان منافع بلاواسطه و منافع تاریخی در مقیاس جهانی عملا از بین می رود. این انتظار از کارگران که منافع بلاواسطه و مشترک خود را فدای اهدافی که لزوما قابل وصول نیستند، بنمایند، با زندگی و لذت های حیات واقعی انسان هائی مطابقت دارد که ارتشی را به این منظور تعلیم داده و ارگانیزه می کنند. بعد ها هم اینان هسته های احزاب حاکم، دولت و بوروکراسی اقتصادی را تشکیل خواهند داد. روشنفکران پیشقراول چنین نقشی را برای خود از قبل به عنوان رهبری سیاسی جنبش کارگری تعیین نموده اند. معمای فداکاری آنها در پیش از انقلاب در چکیده بررسی هگل نهفته است که مینویسد: "قهرمانان عموما – حد اقل از جنبه روحی – اجرت خود را دریافت میکنند"".
مبلغین معاد پرستی چه کسانی هستند؟
مبلغین معاد پرستی عموما از طبقات متوسط تا بالا هستند. آنها یا هنوز در قدرت نیستند یا به قدرت رسیده و از اریکه قدرت حکومتی معاد پرستی را تبلیغ می کنند.
حتی اگر اهداف اعلام شده معاد پرستان به قدرت نرسیده، مقاومت علیه بی عدالتی یا اشغال کشور توسط بیگانگان باشد، هدف آنها بهبود زندگی مردم این دنیا نیست. آنها اعتقاد دارند که زندگی انسان ها در مقابل معاد و بهشت موعود ارزشی ندارد. آنها فقط استفاده از ترور و زور را برای پیش برد مقاصد خود می شناسند. در فکر حل مشکلات واقعی جامعه امروز نیستند که سهل است، معمولا بلافاصله پس از پیروزی جز از بین بردن آزادی ها، بر پا کردن ماشین کشتار، زورگوئی و ایجاد مراکز جدید فساد دستاورد دیگری برای جامعه ندارند.
معاد پرستان مانند پیروان سایر ایدئولوژی های افراطی وقتی به قدرت می رسند در زندگی خصوصی هیچگونه پای بند اخلاقی ندارند، از موقعیت خود کمال سوء استفاده را میبرند، مخالفین را سر به نیست می کنند، از مادیات تا حد فساد بهره می گیرند، مشاغل را میان نزدیکان خود تقسیم می کنند، سرمایه های کلان به جیب می زنند، در خانه های مجلل زندگی میکنند و وقتی فرزندان خرد سال طبقات محروم با کلید بهشت به سینه برای شهادت به میدان جنگ میروند، فرزندان خود را در آغوش گرم خانواده نگاه می دارند. در این موارد آنها اجازه سوال هم به مردم و ارگان های کنترل نمی دهند. با شعارهای افراطی آنها ضمن اینکه بهره گیری از مادیات بی حساب در زندگی خصوصی را از نظر روانی برای خود خنثی می کنند، چند هدف اصلی را نیز دنبال می کنند:

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معاد

دانلود مقاله بانکداری اسلامی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله بانکداری اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
گرچه امروزه واژه بانک و اصطلاحی مرسوم است که معنا و مفهوم آن نیز، در دید عرف، روشن است، لیکن ارائة تعریفی روشن، جامع و مانع، می تواند، برای تبیین ساز و کارهای حاکم بر این نهاد، موثر باشد. زیرا هرچند، معنا و مفهوم بانک تا حدودی، روشن و خالی از ابهام است ولی در تعریف آن، وحدت نظر وجود ندارد.
کلمة بانک، از واژة آلمانی (Bank) به معنای شرکت و یا از واژه (Banco) از زبان ایتالیایی اخذ شده، که در زمان‌های گذشته به معنای دکه یا محل کسب صرافان در ایتالیا بوده است.
برخی بانک را موسسه‌ای انتفاعی دانسته اند که، با سرمایة خود و یا سپرده‌های مشتریان به منظور کسب سود، اقدام به جمع¬آوری سپرده‌ها، دادن وام، اعتبار و ارائه خدمات بانکی می‌کند و به نظر عده‌ای نیز، بانک یک موسسة مالیِ واسطه است که، وجوه اشخاص را تحت عنوان سپرده دریافت و این وجوه را در اشکال وام و اعتبار، تنزیل بروات تجاری و خرید اوراق بهادار صرف می‌کند.
طبق مادة 1 قانون بانکداری، مصوّب 1334: بانک موسسه ای است که، به صورت شرکتِ سهامی، مطابق قانون تجارت تشکیل شده، و براساس مواد قانون یاد شده، به عملیات بانکی اشتغال ورزد. مادة 58 قانون بانکی وپولی مصوب 1339 نیز، همین تعریف را تکرار کرده است. طبق مادة یاد شده، بانک موسسه‌ای است که، به صورت شرکت سهامی، مطابق قانون بازرگانی تشکیل شده، براساس مواد این قانون، به عملیات بانکی اشتغال ورزد. ولی قانون پولی وبانکی، مصوب 1351 بدون ارائة تعریفی از بانک، در بند الف مادة 30، تأسیس بانک واشتغال به عملیات بانکی و استفاده از نام بانک در عنوان موسسات اعتباری را فقط، طبق مقررات قانون موصوف، امکانپذیر دانسته و در بند الف مادة 31 نیز، تاسیس بانک را فقط به صورت شرکت سهامی عام، با سهام با نام، ممکن دانسته است.
از نظر عده‌ای، بانک موسسه‌ای است که وظیفه و کارش، گرفتن وجوه به عنوان سپرده، نقد کردن چکها و حواله‌ها، تنزیل اسناد تجاری، پرداخت وام، صدور سفته‌های قابل پرداخت در وجه حامل (که اسناد بانکی نامیده می‌شود) است. البته تعریف دقیق‌تر و کامل‌تر آن، این است که: بانک موسسة انتفاعی است که، با سرمایة سهام داران خود و سپرده‌های مشتریان، به منظورِ کسب سود، اقدام به دادن وام و اعتبار و ارائة خدمات بانکی می‌کند.
از خلال این تعریف‌ها و تعریف‌های مشابه می‌توان مشخصات اصلی بانک را به شرح زیر برشمرد:
بانک یک موسسة مالی و اعتباری است، لذا گرچه موسسه‌ای تجاری است، ولی مستقیماً درگیر تجارت نمی‌شود، بلکه به صورت مستقیم با وجوه سرو کار دارد و مدیریت وجوه بر عهدة بانک است.
وظیفه اصلی بانک را می‌توان در دو چیز خلاصه کرد: یکی نگهداری وجوه و دوم اعطای اعتبار
به این ترتیب می‌توان بانک را این گونه تعریف کرد:
بانک موسسه‌ای تجاری است که با تجهیز منابع از طریق جذب سپرده‌های مردم با هدف کسب و تحصیل سود، مبادرت به سرمایه گذاری یا اعطای اعتبار می‌کند، و به علاوه خدمات مالی دیگری نیز به مشتریان خود ارائه می‌دهد.

تاریخچه بانکداری در جهان و ایران
1- 1- تاریخچه بانکداری در جهان
در تحلیل وظایف اصلی بانکها در اعطایِ اعتبار و نگهداری وجوه، در طول تاریخ، کارکرد اول بیشتر مورد توجه بوده و مردم بیشتر تمایل داشتند که وجوه خود را راساً نگهداری و حفظ کنند، ولی از طرق مختلف نیازهای اعتباری خود را تأمین می‌کردند و در همان حال همواره سوداگرانی با سوءاستفاده از نیازهای مردم، مبادرت به اعطای وام نموده و بهره‌های سنگینی نیز مطالبه می‌کردند. تحریم مذهبی ربا در بین ادیان مختلف، نشان از آن دارد که شیوه‌های خصوصی و رایج تأمین اعتبار در بین مردم در طول تاریخ رواج داشته‌است. البته ادیان توحیدی با حرام دانستن ربا، سازوکار خاصی را جای گزین آن نکرده‌ا‌ند و به جای آن فقط قرض‌الحسنه را پیشنهاد کرده‌اند، در حالی که قرض‌الحسنه نیز فقط می‌تواند برآیند یک منش و رفتار اخلاقی و انسان مدارانه باشد، چراکه برای قرض‌دهنده منفعتی در پی ندارد. لذا در مجموع می‌توان ادعا کرد که ربا هیچ گاه از جوامع بشری رخت بر نبسته است.
در مورد تاریخچه بانک و بانکداری گفته شده که در امپراطوری بابل، معاملات بانکی به شیوة ابتدایی آن رواج داشته و حتی در قانون حمورابی، مقرراتی برای دادن وام و قبول سپرده‌های تجاری ذکر شده و دستورهایی دربارة سرمایه‌گذاری آمده است، به علاوه در یونان قدیم نیز معابد در کنار دیگر تجار به کار صرافی، اشتغال داشتند و در این راستا سپرده‌های مردم را گرفته و به اشخاص دیگر وام می‌دادند. همچنین در چین و ایران باستان نیز، روش‌هایی از مبادلات پولی و دادن وام وجود داشته است.
به مرور زمان و با پیشرفت جوامع، اشکالی از نهادهای مختلف که پاسخگوی نیازهای اعتباری مردم باشد، به وجود آمده و صرافان نیز در این میان، همواره مقامی ممتاز داشته‌اند، اما نخستین موسسة مالی خصوصی با نام بانک در سال 1171 میلادی به نام بانک «ونیز» آغاز به کار کرد.
اشکال مختلف بانکداری با تأسیس بانک بارسلونا در 1401، بانک آمستردام در 1609 و بانک انگلستان در 1694 میلادی ادامه یافت، البته در قرون وسطی با گسترش حیطة نفوذ کلیسا، فعالیت‌های بانکداری در اروپا به شدت محدود شد. تحریم ربا در آیین مسیحیت باعث شد که فعالیت‌های بانکداری دراروپا در انحصار یهودیان قرار گیرد، ولی با پایان قرون وسطی و شکل‌گیری رنسانس و ضعیف شدن کلیسا، صنعت بانکداری در اروپا شکل گرفت. شاید نخستین بانک مدرن و جدید را بتوان بانک فرانسه دانست که در سال 1716 میلادی به موجب یک مجوز دولتی به صورت خصوصی تاسیس شد و به فعالیت‌های مربوط به پذیرش سپرده‌های مردم، اعطاء وام و همچنین انتشار اسکناس پرداخت و در سال 1718 با خرید سهام سهام‌دارانِ بانک از طرف دولت، بانک فرانسه به یک بانک کاملاً دولتی تبدیل شد. گرچه انتشار اسکناس زیاد توسط بانک فرانسه و ناتوانی عدم استطاعت بانک در پرداخت دیون خود، باعث ورشکستگی آن در سال 1720 شد، لیکن با ایجاد بانک فرانسه در واقع بانکداری جدید نیزدر اروپا شکل گرفت و به مرور بر تعداد بانکها با کارکردهای مختلف، افزوده شد. گذشت زمان و رشد بی‌رویه بانکهای ناشر اسکناس و عدم نظارت قانونی دولت بر عملیات بانکی، موجب شد تا بانکها از موازین لازم برای ایجاد تسهیلات اعتباری تجاوز کنند، حتی حمایت مالی شرکت‌های سهامی را بدون محدودیت و بی‌توجه به عواقب آن، در سیستم بانکی پذیرا شوند. تندروی در اعطای اعتبارات و زیاده روی در پرداخت وام، سرانجام موجب توقف و ورشکستگی بانکهای متعدد، یکی پس از دیگری شد، به طوری که دخالت و نظارت دولت را، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در کار بانکداری ضروری گردانید، وبه علاوه در راستای نظارت دولت بر عملیات بانکی، لازم شد که انتشار اسکناس را هم خود دولت به طور انحصاری با تأسیس بانک ناشرِ اسکناس (بانک مرکزی) به عهده گیرد و نظارت قانونی مستقیمی هم بر بانکها اعمال کند، به گونه‌ای که امروزه، یکی از اصول سه گانة حاکم بر عملیات بانکی را اصل نظارت بانکی دانسته‌اند.
اصول یاد شده عبارتند از:
1- اصل تمرکز بانکی: این اصل به معنای کاهش تعداد کاستن از بانکهای کوچک و توسعه و گسترش بانکهای بزرگ با افزایش تعداد شعب است.
2- اصل تخصص بانکی: این اصل به ارزیابی و تشریح نحوة عملکرد بانکها در قالب سه نوع عملیات کوتاه مدت، بلند مدت و عملیات مالی می‌پردازد. براساس این اصل، هر دسته از عملیات بانکی می‌بایست به بانکهای بخصوصی محول شود. مثلاً، بانکهای تجاری فقط به عملیّات کوتاه مدت مبادرت ورزند.
3- اصل نظارت بانکی: به معنای لزوم نظارت کمی و کیفی دولت برسیستم بانکی است.
بعد از جنگ جهانی اول، بحران‌های پولی در کشورهای مختلف موجب اعتقاد بیشتر به لزوم حفظ ارزش پول از راه نظارت در نشر اسکناس شد. از اوایل قرن بیستم به ویژه سال 1921 پس از کنفرانس بروکسل و قبول توصیة آن، بیشتر کشورها پذیرفتند که، وجود بانک ناشر اسکناس یا بانک مرکزی در هر کشوری می‌تواند با حفظ ارزش پول و تنظیم حجم اعتبارات و اعمال سیاست‌های پولی و نظارت بر عملیات کلیه بانکهای تجاری و تخصصی، از بروز بحران‌های پولی جلوگیری کرده و نقش اساسی در راه رشد یا توسعة اقتصادی کشور ایفا کند. یکی از وظایف مهم بانک مرکزی در بلند مدت، ایجاد ثبات در سیاست‌های پولی به منظور دست‌یابی به هدف تثبیت قیمت‌هاست. در ابتدا بانکهای مرکزی تنها منتشرکننده پول بودند، لیکن با افول نظام پایه طلا، بانکهای مرکزی نقش فعّال‌تری را در اجرای سیاست پولی و به منظور تثبیت قیمت‌ها و انجام عملیات پولی، مستقل از نفوذ‌های سیاسی بر عهده گرفتند. از اینجا مسئله استقلال بانک مرکزی مطرح شد.
استقلال بانک مرکزی مستلزم آن است که بانک مرکزی:
الف – دارای استقلال کامل عملیاتی باشد.
ب – دارای یک قوة سیاست‌گذاری مؤثر باشد.
ج – دارای سیاست‌های اقتصادی هماهنگ باشد.
د – مسئول حمایت از ثبات قیمت‌ها باشد.
البته مسئلة استقلال بانک مرکزی، مخالفان و موافقان خاص خود را دارد. برخی، استقلال بانک مرکزی را نشانة رشد و برخی دیگر، آن را ضد دموکراتیک می‌خوانند. گروه اول معتقدند که استقلال بانک مرکزی، تصمیمات سیاست پولی را براساس اهداف و مقیاس‌های تکنیکی بنا می‌کند و کنترل پول را جدا از بازی‌های سیاسی ممکن می‌سازد. گروه دوم بر این عقیده هستند که اگر مسئولان غیرانتخابی قادر باشند، در بانک تصمیماتی بگیرند که بر سرنوشت یک ملت اثر بگذارد، این امر دموکراسی را زیر سئوال می‌برد. به باور این عده، سیاست پولی نیز باید همانند سیاست مالی توسط نمایندگان مردم طراحی شود.
ولی مطالعات انجام شده نشان دهندة آن است که کشورهایی که دارای بانک مرکزی مستقل هستند، دارای رشد بیشتر و تورم کمتری می‌باشند.

2-1- تاریخچه بانکداری در ایران
گرچه معمولاً آغاز بانکداری در ایران را باشروع فعالیت شعب بانکهای خارجی در ایران می‌دانند، با این حال قبل از مشروطیت و پیش از آنکه قبل از این که بانکهای خارجی در ایران به فعالیت بپردازند، در سال 1258 شمسی، حاج محمد حسین امین الضرب (از صرافان آن زمان) پیشنهاد تاسیس یک بانک ایرانی را ارائه داد. وی ضمن اشاره به اهمیت بانک و نقش آن در پیشرفت امور صنعتی و اقتصادی کشورهای اروپایی، پیشنهاد تاسیس یک بانک ایرانی، با سرمایه مشترک دولت و ملت را به ناصرالدین شاه داد که متاسفانه، مورد توجه قرار نگرفت.
در سال 1266 شمسی، نخستین موسسة بانکی به مفهوم واقعی و امروزی خود در ایران تأسیس شد و با آشنایی کامل با روش‌های بانکی جدید که بر اثر قرنها تکامل در کشورهای اروپایی به وجود آمده بود، شروع به کار نمود. این موسسه که با فعالیت‌های خود پایه‌های اساسی بانکداری جدید را درایران استوار کرد، شعبة بانک جدید شرق بود که اساساً انگلیسی و مرکزش در شهر لندن بود و در مناطق جنوبی آسیا (هندوستان ) فعالیّت داشت.
این بانک بدون اخذ امتیاز از دولت ایران، شعبه مرکزی خود را در تهران افتتاح کرد و به عملیات بانکی پرداخت و در اندک زمانی، فعالیت خود را گسترش داد و در شهرهای تبریز، رشت، مشهد، اصفهان، شیراز و بوشهر به ایجاد شعبه اقدام نمود. عملیات بانک از هر نظر در ایران تازه و بی سابقه بود و در نتیجه از همان ابتدای کار با موفقیت رو به رو شد. افتتاح حساب جاری و قبول سپرده و پرداخت بهره به سپرده‌ها از جمله فعالیت‌های این بانک بود. اقدام دیگر این بانک، انتشار نوعی اسکناس به وسیلة شعبة مرکزی خود در تهران و به شکل حواله‌های پنج قرانی به عهدة خزانه دار بانک بود. این حواله‌ها تا حدودی بین مردم رواج پیدا کرد و در معاملات کوچک روزانه مورد استفاده قرار گرفت. حواله‌های مزبور به محض ارائه به بانک قابلیت تبدیل به مسکوک نقره داشت. در حالی که هنوز بیش از دو سال از تاسیس بانک جدید شرق نگذشته و با آنکه فعالیت‌های آن با موفقیت رو به توسعه بود، بانک شاهنشاهی با امتیاز مخصوص از دولت ایران تاسیس و کلیه تشکیلات بانک جدید شرق را در سال 1269 شمسی خریداری کرد و به عملیّات آن در ایران خاتمه داد.
بانک شاهنشاهی به موجب امتیازی که در سال 1267 شمسی از طرف دولت ایران به بارون جولیوس دورویتر داده شد، تأسیس گردید. این بانک می‌توانست علاوه بر فعالیت‌های بانکی و تجاری، انحصاراً به نشر اسکناس بپردازد و در همان حال صندوق‌داری دولت ایران در داخل و خارج از کشور در مقابل کارمزد به این بانک واگذار شده بود.
بانک شاهنشاهی مبادرت به چاپ و انتشار اسکناس کرد و این امر تا سال 1309 ادامه داشت. در این سال امتیاز انحصاری نشر اسکناس از بانک شاهنشاهی بازخرید شد و به بانک ملی ایران واگذار گردید. اسکناس‌های منتشره توسط این بانک تا تیر 1311 یعنی 3 ماه پس از انتشار اسکناس‌های بانک ملی ایران جریان داشت. بانک استقراضی ایران نیز در سال 1269 توسط یکی از اتباع روسیه تزاری تأسیس شد، ولی در مجموع عملکرد قابل قبول و موفقی نداشت.
همه آنچه که ذکر شد مربوط به فعالیت بانکهای خارجی از طریق شعبه‌های خود در ایران بود. این بانکها تا مدّت‌ها، در عرصة پولی و اعتباری کشور یکه تازی می‌کردند. اما نخستین بانک ایرانی، بانک سپه بود که در سال 1304 شمسی با نام بانک پهلوی قشون به منظورانجام امور مالی و به کار انداختن وجوه صندوق بازنشستگی کارمندان ارتش تأسیس شد .
این بانک بعدها بانک تعاونی سپه نامیده شد. سرمایه این بانک از محل وجوه بازنشستگی افراد ارتش تأمین می‌شد. هیئت وزیران در جلسه مورخ 21/11/1332 تصویب کرد که، از تاریخ 21 بهمن 1332، بانک سپه به صورت شرکت سهامی با سرمایه 370 میلیون ریال تماماً پرداخت شده برای مدت نامحدود به ثبت برسد. گرچه هدف اساسی از تأسیس این بانک، انجام امور مالی ارتش بود، با این حال بانک سپه با ایجاد تدریجی شعب در شهرستان‌های مهم کشور به انجام خدمات بانکی برای سایر قشرهای جامعه پرداخت.
در سال 1301 بانک عثمانی و در سال 1305 موسسه رهنی ایران و بانک روس و ایران تشکیل شدند.
در سال 1285 تحت عنوان اعلان تأسیس بانک ملی و در سال 1300 با عنوان تبدیل بانک استقراضی به بانک ایران، تلاش‌هایی برای تأسیس بانک دولتی در ایران انجام شد که به‌نتیجه نرسید، سرانجام در 14 اردیبهشت 1306 شمسی قانون اجازه تأسیس بانک ملی ایران از تصویب مجلس شورای ملی گذشت و دولت مکلف شد، بانکی موسوم به بانک ملی ایران تأسیس کند. در خرداد 1307، اساسنامه بانک به تصویب هیئت دولت و کمیسیون قوانین مالیه مجلس رسید، و در تاریخ 17 شهریور 1307 بانک ملی رسماً افتتاح شد و فعالیت خود را آغاز کرد. بانک ملی ایران در ابتدای تاسیس، یک بانک تجاری عادی بود، ولی حدود فعالیت و ماهیت عملیّات بانک ملی ایران با بازخرید حق انتشار اسکناس از بانک شاهنشاهی در خرداد 1309 از سوی دولت ایران و واگذاری آن به بانک ملی دراسفند همان سال، تغییر یافته و به سرعت روبه توسعه نهاد. اسکناس‌های جدید بانک ملی از اول فروردین 1311 به جریان گذاشته شد و بانک ملی از این تاریخ با حفظ وضع موجود خود به عنوان یک بانک تجاری، عملاً به بانک مرکزی ایران تبدیل شد‌ اساسنامه قانونی سال 1317 و قوانین و تصویب نامه‌های بعدی، وظایف و مسئوولیت‌های بیشتری از قبیل: حفظ ارزش پول، حفظ موازنه ارزی، تنظیم اعتبارات کشور، نظارت بر فعالیت سایر بانکها و به طور خلاصه انجام کلیه وظایف یک بانک مرکزی و رهبری وهدایت اقتصاد کشور را به عهده بانک ملی ایران واگذار نمود و موجبات توسعة آن را بیش از پیش فراهم ساخت.
پس از تاسیس بانک ملی، بانکهای دیگری همچون: بانک کشاورزی، بانک اعتبارات، بانک صادرات ایران، بانک رفاه کارگران و غیره ایجاد شد. به گونه‌ای که در سال 1339 تعداد کل بانکهای کشور27 بانک بود که از این تعداد،10 بانک، دولتی و 17 بانک، خصوصی بودند.
برای نظارت بر فعالیت بانکها و هدایت عملیات بانکی، قانون بانکداری در سال 1334 به تصویب رسید که، تا تصویب قانون پولی و بانکی کشور مصوب 1339 لازم‌الاجرا بود.
باتوجه به فعالیت دوگانه بانک ملی به عنوان یک بانک تجاری و همچنین انجام وظایف یک بانک مرکزی، فکر تاسیس یک بانک مستقل که تنظیم حجم پول و اعتبارات و نظارت بر سیستم بانکی را به عهده داشته باشد، مورد توجه واقع شد.
در سال 1339 قانون بانکی و پولی کشور به تصویب رسیدکه به موجب بند 1 ماده 28 آن«به منظور حفظ ارزش پول و تنظیم اعتبارات، موسسة مستقلی به نام بانک مرکزی ایران تشکیل می‌شد که دارای حق انحصاری انتشار اسکناس و پول فلزی خواهد بود». البته این قانون بعداً اصلاح شد و قانون جدید پولی و بانکی کشور در سال 1351 به تصویب مجلس شورای ملی رسید. مادة 10 قانون مزبور، بانک مرکزی را مسئول تنظیم و اجرای سیاست پولی و اعتباری براساس سیاست کلی اقتصادی کشور دانسته و هدف بانک را نیز حفظ ارزش پول و موازنة پرداخت‌ها و تسهیل مبادلات بازرگانی و کمک به رشد اقتصادی کشور دانسته‌است.
حسب بند «ج» مادة یاد شده، بانک مرکزی دارای شخصیت حقوقی است و در مواردی که در قانون پیش‌بینی نشده است، تابع قوانین و مقررات مربوط به شرکت‌های سهامی خواهد بود و بند« د» نیز مقرر داشته که بانک مرکزی جز در مواردی که قانون به روشنی مقرر کرده باشد، مشمول قوانین و مقررات عمومی مربوط به وزارتخانه‌ها و شرکت‌ها و موسسات دولتی و وابسته به دولت و همچنین مشمول مقررات قسمت بانکداری این قانون نمی‌باشد.
قانون پولی و بانکی کشور مصوب 1351 هم اکنون نیز لازم الاجراست. به علاوه، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با توجه به هدف اسلامی کردن فعالیت‌های بانکی، قانون عملیات بانکی بدون ربا در سال 1362 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. در حال حاضر فعالیت‌های بانکها براساس دو قانون یادشده، انجام می‌شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تاریخچه تأسیس بانک ملی ایران
تشکیل بانک به شکل جدید نخستین بار در سال 1258 هجری شمسی( 1296 ه‍ - ق ) ده سال قبل از بوجود آمدن بانک شاهی از سوی حاج محمد حسن امین دارالضرب یکی از صرافان بزرگ تهران به ناصرالدین شاه قاجار پیشنهاد شد . متاسفانه این پیشنهاد با دخالتهای بیگانگان و عوامل آنان جامه عمل نپوشید و بجای آن بانک شاهی در ایران مستقر گردید.
پس از استقرار مشروطیت هنگامی که دولت از مجلس شورای ملی اجازه استقراض خارجی خواست، احساسات ملی که از وامهای گذشته و رفتار بانکهای بیگانه جریحه دار شده بود به هیجان آمد و نمایندگان مردم به منظور قطع نفوذ سیاسی و اقتصادی بانکهای مذکور و در ترمیم وضع مالی خزانه ضمن مخالفت با استقراض خارجی تاسیس بانک ملی را خواستار شدند، و جمعی از بازرگانان و صرافان متعهد مشارکت در این بانک شدند و در آذرماه 1285 با اعلانی که مبین احساسات عمومی و علاقه مردم به تاسیس یک بانک اعتباری ملی در ایران بود، انتشار یافت .
در روز 23 آبان 1285 میرزا ابوالقاسم ناصرالملک وزیر مالیه وقت مظفرالدین شاه در مجلس شورای ملی حاضر شد و از اوضاع نابسامان مالی کشور خبرداد و پیشنهاد داد که دولت برای رفع این مشکل مبلغی از کشورهای اروپایی وام دریافت کند که با مخالفت شدید نمایندگان مواجه شد . نمایندگان پس از شور و پیگیری در روز 9 آذر ماه همان سال با تأسیس بانکی که بتواند برای کشور سود داشته و با سپرده های مردم به نفع کشور و مردم کارکند موافقت کردند. خبر تشکیل بانک ملی با سرمایه 15 میلیون ( 30 کرور) قابل افزایش به 50 میلیون تومان با وجد و شعف عموم ملت روبرو شد.

 

از طرفی دیگر تغییرات ناگهانی در اوضاع سیاسی و انعقاد قرارداد 1907 میلادی بین دولتهای روسیه و انگلیس و تقسیم ایران و نیز آغاز جنگ جهانی اول و ورود نیروهای اشغالگر به ایران تمام کوششها و تلاشهای تشکیل بانک ملی را نقش بر آب کرد و این آرزوی بزرگ مردم سالها به تعویق افتاد.

 

پس از پایان جنگ جهانی اول و خروج اشغالگران از ایران ، سرانجام قانون تاسیس بانک ملی ایران در جلسه مورخ 14 اردیبهشت 1306 به تصویب مجلس رسید و اساسنامه بانک در 14 تیر ماه 1307 مورد تصویب کمیسیون مالیه مجلس قرار گرفت و در روز سه شنبه20 شهریور 1307 بانک ملی ایران در تهران رسماً کار خود را آغازکرد.

 

اولین مدیر عامل بانک ملی دکتر کورت لنیدن بلات و معاون او فوگل به همراه 70 کارشناس از کشور آلمان به ایران آمدند.
بر حسب اساسنامه بانک ، بانک ملی ایران بصورت یک شرکت سهامی دارای شخصیت حقوقی شناخته شد و تابع قوانین تجاری تلقی گردید .

 

سرمایه اولیه بانک 20 میلیون ریال بود که فقط 8 میلیون آن پرداخت شد و در سال 1314 سرمایه بانک به 300 میلیون ریال و در سال 1331 به دومیلیارد ریال افزایش یافت که تمام آن پرداخت شده است . این سرمایه در حال حاضر با افزایشی که در سال 91 داشت حدود 100 هزار میلیارد ریال می باشد .

 

با توجه به اینکه در آن تاریخ متخصصین بانکی در ایران وجود نداشت بموجب قانونی اجازه استخدام اتباع سویسی یا آلمانی بمنظور اداره بانک داده شد. تعداد کارکنان بانک در روز افتتاح اعم از ایرانی و آلمانی از 27 نفر تجاوز نمی‏کرد در حال حاضر تعداد کارکنان بانک ملی ایران بالغ بر 45 هزار نفر است .

 

در ابتدای تاسیس بانک علاوه بر شعبه مرکزی دو شعبه در بازار تهران و بندربوشهر که مهمترین بندر بازرگانی آنروز ایران بود تاسیس گردید .

 

نخستین نمایندگی بانک در خارج از کشور در سال 1327 در هامبورگ تاسیس شد .

 

تاسیس بانک کارگشایی: در سال 1305 بنگاهی بنام موسسه رهنی دولتی ایران، از محل وجوه صندوق بازنشستگی کارکنان دولت برای رفع حوائج مردم بوجود آمد که تا سال 1307 تحت نظر وزارت دارایی اداره می گردید پس از تاسیس بانک ملی به این بانک واگذار و در سال 1318 این موسسه بنام بانک کارگشایی مرسوم و یکی از سازمانهای تابعه بانک ملی محسوب شد .

 

در تاریخ 22 اسفند ماه 1310 حق نشر اسکناس از تصویب مجلس شورای ملی گذشت و رسماً به مدت 10 سال بانک ملی ایران اعطا شد که به خودی خود قابل تمدید بود و در فروردین ماه 1311 نخستین اسکناس بانک ملی ایران انتشار یافت .

 

صندوق پس انداز : در سال 1318 بموجب قانونی بمنظور تشویق و ترغیب مردم به پس انداز، صندوق پس‌انداز بانک ملی ایران تاسیس شد که پس از استقرار نظام بانکداری اسلامی بصورت قرض الحسنه پس‌انداز، یکی از واحدهای فعال بانک به شمار می رود .
نخستین مجله اقتصادی کشور در سال 1313 انتشار یافت که اولین نشریه آماری، اقتصادی و مالی در ایران بود که به تهیه شاخص قیمتها، شاخص عمده فروشی و تحول وقایع اقتصادی مبادرت و توانست گام موثری برای تهیه زمینــــــــه مطالعــــــــات اقتصادی در کشــــــور را فراهم آورد این نشریه به همت دکتر لوتس گیلهامر DR. Lutz Glelhammer اولین رئیس اداره بررسیهای اقتصادی و احصائیه(آمار) بانک منتشر شد .

 

بانک کشاورزی تفکیک بانک فلاحتی از بانک : در قانون اجازه تأسیس بانک مقرر شده بود چنانچه دامنه معاملات شعبه فلاحتی بانک، توسعه یابد به بانک مستقلی تبدیل گردد. در تاریخ 25 تیر ماه 1312 شعبه فلاحتی بانک ملی ایران تفکیک و به بانک مستقلی نام بانک کشاورزی تبدیل شد .

 

بانک مرکزی : تا قبل از سال 1338 بانک ملی ایران وظایف بانک مرکزی مانند حق انحصاری انتشار اسکناس و تنظیم جریان پول کشور را بعهده داشت در سال 1338 لایحه اساسنامه بانکی و پولی ایران به تصویب مجلس رسید و از هجدهم مرداد 1339 وظایف بانک مرکزی از بانک ملی منتزع و با سرمایه 6/3 میلیارد ریال فعالیت خود را آغاز نمود.

 

آرزوی مردم ایران و علاقه آنها برای تاسیس بانک ملی رهایی از سلطه اقتصادی و سیاسی بیگانگان و جلوگیری از تسلط آنها بر منابع حیاتی و ذخائر کشور بود، بانک ملی و دیگر بانکهائی که پس از آن آغاز فعالیت نموده‏ اند ، توانستند خدمات مفید و ارزنده‏ای مانند جمع آوری سپرده‏های مردم، حل مشکل نگهداری وجوه نقد و طلا و نقره، نگهداری حساب خزانه دولت،‌اعطای تسهیلات اعتباری جهت راه‌اندازی کارخانجات و موسسات بزرگ تولیدی و زیربنائی ، احداث واحدهای صنعتی- کشاورزی ، تسهیل در روابط تجاری داخلی و خارجی را ارائه نمایند.

 

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار حاکمیت جمهوری اسلامی،‌تغییر سیستم بانکداری و حذف ربا و ایجاد بانک بر مبنای تعالیم و احکام اسلامی مورد توجه قرار گرفت که پس از تصویب لایحه قانونی عملیات بانکی بدون ربا در سال 1362 و ابلاغ آن به بانکها، دستورالعملها و آئین نامه های اجرایی تهیه و از اول فروردین ماه 1363 این قانون در بانک ملی ایران مورد اجرا گذاشته شد .

 

اکنون 86 سال است که از تأسیس پرافتخار بانک ملی ایران می‏گذرد . در حال حاضر بیش از 3169 شعبه فعال در داخل ، 13 شعبه فعال و 4 سابسیدری در خارج کشور و 180 باجه مشغول بکارند که باعث شده این بانک یکی از قوی‏ترین مؤسسات مالی چه در ایران حتی در دنیا باشد(.جدول توزیع شعب در کشور)
بانکم ملی ایران در حال حاضر با بالغ بر 40 هزار کارمند فعال آماده خدمت رسانی به ملتی است که با همت خود پایه های تشکیل این بانک را استوار نمودند. (جدول آمار کارکنان بانک)
بانک ملی ایران بمنظور اجرای هر چه صحیح تر قوانین که با دوصفت بارز و مهم آن وجه تمایز سیستم بانکداری اسلامی و نظام بانکداری در جهان امروز است تعیین حذف ربا از سیستم بانکی و نظام اقتصادی کشور و استفاده از سرمایه های بانک و سپرده های مردم بمنظور رشد اقتصادی برای محرومین و ایجاد عدالت و قسط در جامعه با تلاش کارکنان معتمد و متخصص خود توانسته است گامهای موثر و مفیدی را بردارد.

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   24 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بانکداری اسلامی

دانلود مقاله رموز بلندآوازگی شرکتهای چینی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله رموز بلندآوازگی شرکتهای چینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 چکیده
فراگیر شدن نامهای تجاری چینی در بازارهای جهانی در سالهای اخیر اتفاقی نیست بلکه حاصل اتخاذ رویکردی معقول و متفاوت در عرصه مناسبات سیاسی و تجاری از سوی دولتمردان و کارآفرینان چینی است. نوشتار حاضر کارراهه های استراتژیک چینی‏ها برای طی مسیر از بی نام و نشانی تا بلندآوازگی جهانی را مورد کاوش قرار می‏دهد تا آموزه مناسبی برای دولتمردان و شرکتهای ایرانی برای جهانی شدن فراهم سازد. برپایی نامهای تجاری مشهور جهانی فرایندی پیچیده و مسیری ناهموار است که سهولتی برای دستیابی به آن متصور نیست.
مقدمه
سازمان توسعه و همکاری اقتصادی در گزارشی اعلام کرده‏است که چین در پنج سال آینده با پیشی گرفتن از آمریکا و آلمان جایگاه بزرگترین صادر کننده جهان را به خود اختصاص می‏دهد. اقتصاد روستایی چین در حال تبدیل شدن به یک اقتصاد صنعتی است. چین می‏خواهد از یک سرمایه گذار منفعل به فعال دارای فرصت برای به دست آوردن درآمدهای بسیار از بازار آمریکا تبدیل شود.
با این حال، برخی معتقدند این دوره به سهولت آغاز نخواهد شد جهش از یک شرکت رقابت کننده ‏از طریق مزیتهای هزینه ای به شرکتی دارای نوآوریهای تکنولوژیک ، نام تجاری قوی، بازاریابی و شبکه توزیع جهانی بسیار دشوار است.
شرکتهای چینی یا به عبارتی پیمانکاران فرعی سطح دوم و سوم دیروز، قصد دارند نامهای تجاری آینده را در اختیار داشته باشند. «ساخت چین» در برابر «ساخت آمریکا» و «ساخت ژاپن» قد علم خواهد کرد. اکنون صادر کنندگان قدرتمند چینی اهداف جاه طلبانه تری دارند و آن عبارت است از فروش کالا تحت نام تجاری خویش و مجهز شدن برای کسب سودهای عالی که نام تجاری به همراه خود می‏آورد.
این نوشتار تلاش دارد تا با بهره گیری از نمونه های واقعی دنیای کسب و کار مسیر حرکت چینی ها را به تصویر کشد. برای این منظور تعداد زیادی از مقالات و کتابها مورد بررسی قرار گرفته است.
اراده ملی برای ترویج نامهای تجاری چینی
سازندگان چینی به رغم رونق بسیار در فروش داخلی و خارجی لزوما شاهد افزایش سود خویش نیستند. دلیل این امر را بایستی در تمرکز سازندگان چینی بر ساخت کالا برای مارک‌های دیگر، در برخی موارد صدور کالا با نامهای جعلی و غفلت از صدور کالاهای دارای فناوریهای سطح بالا تحت نام تجاری خویش جستجو کرد. بسیاری از کالاها با برچسب و نشان تجاری خارجی به خارج از چین منتقل می‏شوند. از طرفی وزارت بازرگانی چین طی گزارشی اعلام کرد صادرات چین عمدتا شامل محصولات مصرفی است و تنها تعداد اندکی از نامهای تجاری چین در صادرات جهانی حضور دارند.
شرکتهای بزرگ چینی مجبورند استراتژی هایی برای جهانی شدن پدید آورند. آنها دریافته اند که درآمدهای اندک از طریق تولید ارزان و بی نام و نشان به سفارش شرکتهای معظم جهانی بایستی جای خود را به ثروت آفرینی ملی از طریق صدور کالاهای دارای فناوریهای بالا و تحت نام تجاری خود دهد.ارزش نام تجاری قابلیتی برای فروش محصولات آنان با قیمتی بالاتر به طور مستقیم به مشتریانی است که خواهان پرداخت به مارک های شناخته شده هستند.
دولت چین با درک ضرورت صدور محصولات با نام تجاری چینی، طلیعه دار این حرکت شده‏است. دولت چین در سال 2001 تصمیم به ترغیب شرکتهای چینی گرفت تا به توسعه نام تجاری خویش در بازارهای جهانی بپردازند. وزارت بازرگانی از شرکتهای چینی خواسته است تا به صدور محصولات با نامهای تجاری معروف خویش و ترویج جهانی آن مبادرت ورزند. به هر منطقه و نیز هر صنعتی دستور داده شده ‏است تا نام تجاری معروف مربوط به خود را پدید آورد. آنان بایستی گروهی از نامهای تجاری مشهور را پرورش دهند که از نفوذ بین المللی برخوردار باشند.
در سال 2001 «اداره دولتی نظارت کیفیت، بازرسی و قرنطینه» به همراه موسسه «ناظر کیفی مصرف کنندگان» قواعدی را برای ارزیابی چگونگی مدیریت نامهای تجاری شرکتهای دولتی چینی اعلام کردند و بدین ترتیب پایه گذار «کمیسیون ملی برای ترویج نامهای تجاری» شدند. در این راستا دولت موظف گردید تا نقشی کلیدی در تشویق شرکتها برای اجرای استراتژی ملی ایجاد نامهای تجاری ایفا کند.
کمیسیون یاد شده سالانه اقدام به ارزیابی نامهای تجاری جدید و برتر ملی بر اساس معیارها و قواعدی مشخص می کند تا زمینه برای مدیریت ،ترویج و توسعه نامهای تجاری چینی فراهم شود. مدیر این کمیسیون معتقد است که «پرورش نامهای تجاری برتر نه تنها وظیفه خود کارآفرینان است بلکه قسمتی از کار بر عهده دولت است». ایجاد محصولات دارای نام تجاری برتر به شدت نیازمند راهنمایی و تقویت شدن از سوی دولت است.این کمیسیون قصد دارد تا از طریق مجموعه ای از ارزیابیها به ترویج و حمایت ملی از شرکتها و محصولات معروف چینی بپردازد و «استراتژی نام تجاری برتر» (Top-Brand Strategy) را عملیاتی سازد.
استراتژی نام تجاری برتر شرکتها را تشویق می کند تا جایگاه جهانی نامهای تجاری خود را ارتقا دهند. هدف نهایی استراتژی یاد شده شکل گیری گروهی از نامهای تجارتی رقابتی و با نفوذ چینی است. مقامات چینی در حال آماده سازی 100 تا 150 شرکت هستند که به خارج از کشور راه یافته و وارد یک رقابت بین المللی شوند. بر اساس برنامه ریزی کمیسیون نامهای تجاری داخلی بایستی به قدری از کفایت برسند که در زمره 50 شرکت برتر جهانی طی 3 تا 5 سال قرار گرفته و به رقابت در عرصه جهانی بپردازندعلاوه بر کمیسیون ملی ، بیش از 30 ایالت و منطقه خودمختار در چین موسساتی از این دست برای ترویج و تقویت نامهای تجاری چینی با بیش از 6000 نوع محصول پدید آورده‏اند.
بیشتر شرکتهای چینی هنوز درک مناسبی از جا انداختن (Positioning)یک نام تجاری ندارند. چین از مزیتهای هزینه ای برخوردار است اما مدیریت نام تجاری و خدمات بازرگانی هنوز در چین مناسب نیست. برای‌ نفوذ در بازار آمریکا، قدرت‌ نام‌ تجاری‌ یک‌ ضرورت‌ اساسی‌ است.آنان می‏دانند که بایستی به سودهای بیشتری دست یابند که منبعث از نام تجاری آنها است. چینی ها دریافته اند که پدید آوردن جایگاه مناسب جهانی برای عبارت «ساخت چین» با تولید محصولات نیروبر(Labor Product) و صرفا ارزان امکان پذیر نیست.
تعدادی از شرکتهای چینی اهداف جاه طلبانه جهانی خود را بدون خجالت بیان می کنند. یک سخنگوی نینگوبرد (NingoBird)یکی از بزرگترین سازندگان تلفن همراه بیان می کند :«هدف آینده ما تبدیل شدن به یکی از 3 سازنده جهانی تلفن همراه است». ژانگ (Zhang)رئیس شرکت چینی و پرآوازه حایر (Haier) خویش را «جک ولش» دیگری می‌نامد تا آنجا که به تقلید از کتاب «راه جنرال الکتریک» کتابی موسوم به «راه حایر» منتشر کرده است.
همزمان با تلاش شرکتهای چینی برای جهانی شدن تعداد زیادی از چینی ها روانه دانشکده های بازرگانی اروپا، استرالیا و آمریکا شده‏اند تا شیوه ها و ترفندهای آنان را در برند سازی بیاموزند.
آیا اراده ملی دولتها و شرکتها برای تسخیر بازارها کافی است؟ یک اقتصاد در حال رشد ناگزیر از پدید آوردن چند ملیتیهاست. انگلیس و آمریکا این کار را کرده‏اند. ژاپن و کره نیز در این مسیر بوده‏اند و اکنون نوبت چین است.
شرکتهای چینی پیش از چند ملیتی شدن باید متوجه چند امر مهم باشند. ابتدا لازم است تا تمامی شرکتها اعم از دولتی و خصوصی به سازمانهای تجاری مدرن تبدیل گردند. جهانی شدن شرکتهای چینی فرایندی گریز ناپذیر است. آنان بایستی مزایای داخلی را تبدیل به مزایای بین المللی کنند. یوانجینگ(Yuanging) رئیس شرکت رایانه ساز لنوو(Lenovo) بر این باور است که «ما نبایستی تنها به خاطر بین المللی شدن اقدام به جهانی شدن کنیم بلکه بایستی آماده باشیم تا اقداماتی جامع برای بازسازی داشته باشیم تا خویش را با استانداردهای بین المللی همراستا سازیم».
در سطح بعدی، تقلیل انبوه سازندگان به چند سازنده کلیدی است. در چین حدود 400 سازنده تهویه هوا، و نیز بیش از 100 سازنده خودرو وجود دارد.این امر منتهی به کاهش قدرت آنها می‏شود. اگر تعداد سازندگان کنونی لوازم خانگی و نیز اقلام مصرفی الکتریکی بیش از 1300 واحد است می‏توان آنها را به تعداد بسیار کمتری تقلیل داد و موجبات قوت آنها را فراهم ساخت.
توفیق روز افزون چینی ها علاوه بر اراده ملی در سطح دولت و شرکتها مرهون ترکیب و پیاده سازی استراتژی هایی است که دست کم اندیشمندان مدیریت بارها آنها را زمزمه کرده‏اند. ترسیم کارراهه‏های استراتژیک و ترکیب کردن استراتژی های شناخته شده در دنیای بازرگانی، هنری است که چینی ها در برخی از صنایع به خوبی در آن به هنرنمایی پرداخته اند و می روند که پس از ژاپن و کره شگفتی و شهرت ساز باشند.
تولید کنندگان چینی زمانی به عنوان تامین کنندگان دست چندم مطرح بودند از این رو مزیت هزینه‏ای آنها موجب گرایش فعالان درجه یک دنیا به آنها گردید. معدود کالاهای چینی راه یافته به بازارهای اروپا و آمریکای شمالی نیز که در فروشگاههای ارزان فروش، عرضه می شدند، به شیوه های گوناگون به اختفای خاستگاه اولیه محصولات می‌پرداختند تا مبادا حساسیتی در مصرف کنندگان آن دیار پدید آورند. امروز کالاهای چینی با نشان تجاری خود آشکارا و با افتخار به فروش می رسند.
هر کارراهه استراتژیک ترسیمی از یک مسیر چند مرحله ای است که هر یک شامل مجموعه ای ترکیبی از استراتژی ها برای نیل به هدفی مشخص است. در مطالعه نامهای تجاری موفق چینی دو کارراهه استراتژیک مورد شناسایی قرار گرفته است. هر کارراهه ترکیبی هوشمندانه از استراتژی ها در ابعاد مختلف است. در نگاه اول استراتژی های به کار رفته در هر کارراهه، استراتژی های آشنا و شناخته شده دنیای کسب و کارند اما هنر استراتژیست ها آنجا آشکار می‏شود که ترکیبی از استراتژی ها را با توجه به شرایط حال و آینده و قابلیتهای شرکت در هر مرحله پدید آورند و در یک کارراهه چند مرحله ای ترسیم کنند.
کارراهه استراتژیک گام به گام
برخی شرکتهای چینی همچون حایر برای دستیابی به شهرت و نام تجاری در فراتر از مرزها ، تلاش می‏کنند تا کارراهه ای استراتژیک ( نمودار 1) را به تقلید از شرکتهای ژاپنی چون تویوتا و هوندا در دهه های 70 و 80 میلادی طی کنند. مولفه های اساسی این کارراهه شامل مراحلی به شرح زیر است :
مرحله 1: بازار هدف سخت،گوشه بازار،عوامل فروش محلی ،کیفیت و قیمت: هدف از این مرحله رسوخ اولیه و در معرض دید قرار دادن محصول و نام تجاری شرکت و آشنائی اذهان مصرف کنندگان است.
بازار هدف سخت گزینه اول حرکت برای جهانی شدن: گسترش بازار بسیاری از شرکتها به فراتر از مرزها با صدور کالا به بازارهای نرم و آسانتر همچون آسیای جنوب شرقی- که بازاری رقابتی دارند اما رقبای قوی و غالبی در آنها فعالیت نمی کنند- آغاز می‏شود. اما «حایر» بر این باور است که بایستی در گزینش بازار برای ورود به عرصه رقابت جهانی به گونه ای متفاوت از سایرین عمل کند. در کارراهه استراتژیک، «حایر» برای ورود به رقابت جهانی، از همان ابتدا، بازارهای سخت را هدف قرار داد.
بازارهای سختی چون بازارهای اروپا و آمریکا از وسعت بیشتری برخوردار بوده و همچنین بازار داخلی بزرگترین رقبای جهانی هستند. از این منظر نفوذ در بازارهای نرم پس از رسوخ و شهرت در بازارهای سخت با سهولت بیشتری صورت می پذیرد.
استراتژی گوشه بازار: دو شرکت «حایر« و «کلون»(Kelon) برای حضور در بازارهای اروپا و آمریکا با عرضه محصولاتی برای گوشه‏ای خاص از بازار همچون یخچالهای کوچک- که بیشتر در دفاتر،خانه های دانشجویی،هتل ها و . . . به کار می روند- آغاز کردند. در منطقه آمریکای شمالی «حایر» موفق ترین شرکت لوازم خانگی در اقلام مصرفی مشتریان با درآمد پایین مانند یخچالهای فشرده و نیز کابینت های ذخیره سازی نوشیدنی بوده است «حایر» با ورود از انتهای پایینی بازار تلاش کرده ‏است روزنه‏ای برای حضور در بازار آمریکا پدید آورد.

شرکتهای ژاپنی نیز مشی مشابهی را دهه های 70 و 80 میلادی امتحان کردند. نفوذ اولیه در بازارهای سخت، با انتخاب گوشه‏ای از بازار با هدف آشناسازی اذهان مصرف کنندگان با نام تازه وارد و نیز آشنایی شرکت با رفتار مشتریان و رقبا صورت می پذیرد.
کانال توزیع آمریکایی و اروپایی: شرکتهای چینی اولین بار طعم بازار آمریکا را دو دهه پیش هنگامی که نیمی از اقلام در «وال‏مارت» ساخت چین بودند چشیدند استفاده ‏از فروشگاههای نامداری که مشهور به فروشنده کالاهای ارزان و در عین حال با کیفیت هستند استراتژیی است که چینی ها برای عرضه و رساندن محصول به مشتری اتخاذ کردند.
قابلیتی چون سیستم های توزیع چون وال مارت و کی مارت(K-Mart) برای ورود به بازار زمانی که ژاپنی ها به بازارهای آمریکا چشم دوخته بودند وجود نداشتند. سونی مجبور بود خود یک نام تجاری در آمریکا به وجود آورد.
کیفیت قابل اتکا و قیمت پایین: در ابتدا بسیاری از شرکتهای چینی تامین کننده کالاهای مصرفی بازار بودند و با اتکا به قیمتهای پایین و کیفیت قابل قبول وارد بازارهای بین المللی شدند. در چین ترکیب کیفیت و قیمت همچنان استراتژی غالب فروش بسیاری از کالاهای مصرفی است.تاثیر جهانی شدن و موفقیت وال مارت نشانگر آن است که قیمتها در بازارهای آمریکا نیز از اهمیت برخوردارند.
هم اکنون کالاهای چینی عرضه شده در بازارهای آمریکا و اروپا با استانداردهای اروپایی و بین‏المللی ارایه می‏گردند و انتظارات مصرف کنندگان را به خوبی با قیمتی مناسب برآورده می سازند.
مرحله 2: طراحی و تولید در محل، سرعت و تمایز، تبلیغات در مقیاس جهانی: تعمیق بازار، وفادارسازی مشتریان و رقابت پذیر شدن شرکت حاصل مرحله دوم کارراهه استراتژیک خواهد بود. باید به خاطر سپرد که حفظ دستاوردهای مراحل پیشین همچنان در دستور کار شرکت قرار دارد.
طراحی و تولید در محل: «حایر» تلاش کرده‏است که آمریکایی ها به جای حس وارداتی بودن نام تجاری آن احساس کنند که «حایر» یک نام تجاری محلی شده ‏آمریکاست. آنها کارخانجاتی را در ایالات متحده ‏افتتاح کرده‏اند و همین سیاست در بازارهای اروپایی پیاده شده‏است.
در گذشته این شرکت سعی می کرد محصولات خود را در چین طراحی کند و در ژاپن و آمریکا به فروش برساند. امروزه «حایر» دارای 10 مرکز اطلاعاتی، 6 مرکز طراحی و چند کارخانه در خارج است و شعار «جهانی شدن به علاوه محلی شدن» را محقق کرده ‏است. این امر می‏تواند از جهانی شدن تولید و نیز رویکرد حک شدن عبارت «ساخت حایر» در عوض «ساخت چین» جهت ایجاد احساس نام تجاری محلی شده نشات گرفته باشد.
سرعت و تمایز دو رویکرد ارزش آفرینی متفاوت: «حایر» افراد تحقیق و توسعه را به ایالات متحده می فرستد تا مستقیما با مشتریان یا حتی عوامل فروش در فروشگاههای زنجیره ای برای یافتن نیازهای مشخص آنان به گفتگو بپردازند. «حایر» در چین و خارج آن موفق بوده ‏است چرا که بر برآورده کردن نیازهای مشتریان و ارزش آفرینی برای آنان متمرکز شده ‏است. مصرف کنندگان در آمریکا به نامهای مشهوری چون جنرال الکتریک و ویرپول عادت کرده‏اند بنابراین جای تعجب خواهد بود که آنان نامی را برگزینند که تاکنون آن را نشنیده‏اند. حرکت کند شرکتهای بزرگ ، فرصتی در اختیار چینی ها برای رقابت در بازارهای خانگی این شرکتها قرار می‏دهد.
سرعت برای درک و ارضای هرچه سریعتر خواسته های مشتریان و تمایز به معنای معرفی محصولات با ویژگیهایی برای برآوردن نیازهای مختلف، دو رویکرد غالب ارزش آفرینی در «حایر» هستند.
شرکتهای بزرگ توجهی به جزییات خواسته های مشتریان ندارند و این فرصتی برای تمایز در اختیار «حایر» هوشیار قرار می‏دهد.یک شرکت بین المللی بزرگ تقریبا 18 ماه صرف توسعه یک نوع ظرف جدید نوشابه می کند اما این زمان در «حایر» فقط پنج ماه است.معمولا تولید کنندگان بزرگ لوازم خانگی از انعطاف پذیری مناسبی برخوردار نیستند بنابراین پاسخ آنها به بازار کندتر است.
تبلیغات در مقیاس جهانی: مانند غربی‏ها شرکتهای چینی نیز به تبلیغات وسیع در مقیاس جهانی می پردازند. تبلیغات در ورزش سریعا رو به رشد است.پیش بینی می‏شود هزینه تبلیغات تا سال 2008 با نزدیک شدن به المپیک پکن افزایش یابد. لنوو تاکنون تنها حامی مالی ارشد و رسمی‏المپیک بوده ‏است. این کار لنوو قسمتی از رویای بلند مدت آن برای تبدیل شدن به یک نام تجاری بین المللی است.
مسافران به گوینگدو در چین شاهد هزاران بالون هستند که لوگوی «حایر» را برخود دارند و در مسیر فرودگاه برافراشته شده‏اند. تالار شهر نمایشگاهی برای تلفن های همراه،تلویزیون های صفحه تخت،رایانه‏ها، ظرفشوها و یخچالهای حایر است.
شرکتهای چینی به تقلید از شرکتهای آمریکایی و ژاپنی می‏کوشند اندک اندک راهی به تبلیغات رسانه‏ای جهانی و نیز تبلیغات غیر مستقیم مقاله‏ای مجلات معتبر راه یابند. برای مثال می‏توان از مصاحبه مدیر ارشد «حایر» با مجله شرکت مک‏کنزی یاد کرد. تقویت محتوای اینترنت پیرامون نام این شرکتها راهکار دیگری برای بهره گیری از تبلیغات پنهان مقاله ای بوده‏است. همچنین به همه این موارد می‏توان انتشار کتابی تحت عنوان «راه حایر» را افزود.
مرحله 3: نوآوری،گسترش طیف تخصصی محصول: در مرحله سوم استراتژی های مراحل پیشین چون بهره گیری از عوامل فروش آمریکایی،تولید در محل، تمایز و سرعت در ارزش آفرینی و تبلیغ جهانی ادامه می یابد. این مرحله نوآوری تکنولوژیک و گسترش طیف تخصصی محصول را در بر می‏گیرد. تبدیل شدن به حاکم بلامنازع بازار هدف اساسی این مرحله است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  6  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رموز بلندآوازگی شرکتهای چینی

دانلود مقاله استرس و افسردگی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله استرس و افسردگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

افسردگی
افـسردگی اختلالی است که قادر است افکار، خلق و خو،احـساسات، رفـتــار، سلامتی جسمانی و روحی شما را تحـت الشـــعاع قرار دهد. هر انسانی در مقاطع خاصی از
زنـدگی خود به افسردگی دچار میگردد. نشانه ها و علایم افسردگی عبارتند از:
* غم و اندوه پایدار، اظطراب، احساس پوچی.
* احــساس نا امیدی و بدبینی- احساس گناه، احسـاس
بی ارزشی و در ماندگی - احساس تیره بختی.
* کاهش سطح انرژی و احساس خستگی.
* دشواری در تمرکز، یاد آوری و تصمیم گیری-عدم توانایی
در اندیشیدن.
* بی خوابی و یا افزایش میزان خواب.
* از دست دادن اشتها و کاهش وزن - یا پر خوری و افزایش وزن.
* عدم تمایل به ملاقات با دیگران - یا وحشت از تنها ماندن - حضور یافتن در فعالیتهای اجتماعی دشوار و غیر ممکن میگردد.
* احساس بی ارزش بودن و نا عادلانه بودن زندگی- احساس شکست- احساس سربار بودن.
* از دست دادن علاقه و میل به فعالیتهای معمولی در زندگی و یا سرگرمیهایی که پیشتر برای فرد لذت بخش بوده اند.
* بیقراری و بیتابی - زود رنجی و تحریک پذیری- و یا کند شدن حرکات و واکنشها- بی تفاوتی.
* افت اعتماد بنفس - سرزنش مدام خود - نگرانی از گذشته و آینده.
* مشکلات جسمانی که معمولا به دارو جواب نمیدهند مانند: خارش بدن - تاری دید -تعریق شدید- خشکی دهان- مشکلات گوارشی (یبوست، اسهال - سوء هاضمه)-سردرد - کمردرد.
* افکار صدمه زدن به خود و یا دیگران - افکار خود کشی.
علائم و نشانه هاى افسردگى
دو ویژگى اختصاصى افسردگى که براى تشخیص افسردگى حتماً یکى از آنها باید وجود داشته باشد، یکى خلق ناشاد (غم، اندوه، ناراحتى یا نگرانی) و دیگرى فقدان علاقه و لذت تقریباً در همه فعالیتهاى عادى و سرگرمیهاى فرد می‌باشد. هر دو این علائم باید در اکثر مواقع روز وجود داشته باشند.
سایر نشانه‌هاى افسردگى شامل از دست دادن توجه و سرخوشى در فعالیتهاى روزانه، اختلال و تغییر عمده در اشتها و وزن بدن، اختلال در خواب به‌صورت کم‌خوابى یا پرخوابى، اختلال در تفکر و تمرکز فکر، وجود اضطراب و کندى حرکات، احساس بى ارزشى و یا احساس گناه، فقدان نیرو یا فقدان انرژى و خستگى، افکار تکرارشونده، مرگ و یا خودکشى می‌باشند.
دانشمندان ارتباط نزدیکى بین خودکشى و افسردگى ذکر می‌کنند به‌طوریکه دوسوم بیماران افسرده به خودکشى فکر می‌کنند و 10 تا 15 درصد آنها به زندگى خود خاتمه می‌دهند.
اگر یک بیمار ? مورد از علائم بالا را به‌مدت ? هفته مداوم داشته باشد به اختلال افسردگى شدید (عمده) مبتلا می‌باشد. مطالعات اخیر در ایالات متحده آمریکا نشان می‌دهد که افسردگى سردسته علتهاى ناتوانى در انسان به‌شمار می‌رود. چنین مطالعات آمارى در بقیه کشورها نیز موجود می‌باشد.
افسردگى در گروههاى مختلف
افسردگى در دانشجویان
دانشجویان از هوشمندترین و مستعدترین اقشار هر جامعه بوده و آینده سازان هر کشور هستند. از این رو توجه به سلامت روانى آنان از اهمیت ویژه‌اى برخوردار است، زیرا دانشجو هنگامى می‌تواند آفرینشگر، فعال و سازنده باشد که شاداب، امیدوار و متعهد باشد.
افسردگى یکى از شایعترین اختلالات روانى است که با علائم کاهش انرژى و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بى اشتهایى و افکار مرگ و خودکشى در شخص همراه است. از علائم شاخص افسردگى کاهش انرژى، بى حوصلگى و عدم تمرکز مى باشد، که در افرادى که داراى فعالیتهاى فکرى هستند بخصوص دانشجویان منجر به بروز اختلال در امور تحصیلى و شغلى، اشکال در تکمیل تکالیف، و کاهش انگیزه براى انجام طرحهاى تازه مى گردد.
میزان افسردگى دانشجویان می‌تواند به عنوان شاخص اساسى سلامت روانى آنان به شمار آید، بنابراین دانشجوى مبتلا به اختلال افسردگى ممکن است علاقه به امور درسى و آموزشى را از دست بدهد و احساس پوچى و بى ارزشى و بى اهمیتى به وى دست دهد. لذا در چنین شرایطى نمى توان تلاش ذهنى هدفمند و جهت‌دار و در عین حال خلاق را از آنها انتظار داشت. همچنین به معیارهاى این گروه سنى یعنى توانمندى، سلامتى، هوش، جذابیت و ... بى علاقه شده و احساس ناتوانى مى کنند.
از طرف دیگر در توانایى تحلیل که لازمه فعالیتهاى آموزشى است دچار ضعف عمده مى گردند، که منجر به نارضایتى از خود در جوان دانشجو گشته و باعث شدت بیمارى مى گردد.
مطالعات زیادى در مورد شیوع افسردگى در دانشجویان صورت گرفته است. در اینجا به نتایج بعضى از مطالعات انجام شده در ایران اشاره می‌شود که بر اساس یافته هاى یکى از این مطالعات، حدود 3/21 دانشجویان مورد مطالعه مبتلا به افسردگى خفیف تا متوسط بوده اند.

 

این میزان در بین دانشجویان دختر 2/22 درصد و دانشجویان پسر 4/17 درصد گزارش شده است (کوشان و واحدیان، 1373). این مطالعه هم چنین نشان داده است که در بین دانشجویان مجرد (1/22 درصد) افسردگى بیشترى نسبت به دانشجویان متاهل (2/19 درصد) وجود داشته است.
همچنین احمدى (1371)، در مطالعه خود بر روى دانشجویان علوم پزشکى اهواز نتیجه گرفت که 52 درصد دانشجویان زن و 38 درصد دانشجویان مرد دچار افسردگى خفیف تا شدید هستند. در این مطالعه میانگین افسردگى دانشجویان مجرد 42/10 درصد و دانشجویان متاهل 97/7 درصد گزارش شده است. یافته‌هاى این مطالعه همچنین نشان می‌دهد که 11 درصد دانشجویان مرد و 20 درصد دانشجویان زن نسبت به آینده ناامید بودند. علاوه بر آن 8 درصد دانشجویان ‌مرد و 7 درصد دانشجویان زن داراى افکار خودکشى بودند.
شایعترین مشکلاتى که در این مطالعه توسط خود دانشجویان نیز مطرح شده است شامل:
حجم زیاد دروس پزشکى، فعالیتهاى زیاد در بخشهاى بالینى، وجود دروس غیر ضرورى، طولانى بودن دوره تحصیل پزشکى، کافى نبودن امکانات رفاهى، کم بودن مدت زمان استراحت، کشیکهاى زیاد و انتظارات بیش از حد برخى از کادر پزشکى از دانشجویان می‌باشد.
نتایج مطالعه کوشان و واحدیان نشان داده است که در دانشجویانى که از رشته تحصیلى خود رضایت نداشته و بى علاقه بودند (5/45 درصد)، و کسانیکه حداقل از یک واحد درسى نمره قبولى نیاورده اند، افرادى که بحرانهاى عمده اى در زندگى داشتند، دانشجویانى که مایلند اوقات فراغت خود را به تنهائى بگذرانند، و مشکل خانوادگى، جسمانى و یا روانى دارند و یا سابقه بیمارى اعصاب در خانواده آنها وجود دارد، میزان افسردگى بیشترى نسبت به سایر دانشجویان وجود دارد. اما دانشجویانى که علاقمند به فعالیتهاى ورزشى و گروهى بودند میزان افسردگى در آنها کمتر گزارش شده است.
مطالعات دیگر نیز به نتایج مشابهى اشاره نمودند از جمله: یزدى و همکاران (1374) در مطالعه خود بر روى دانشجویان تازه وارد دانشگاه تهران، میزان افسردگى را 30 درصد گزارش نمودند. در مطالعه مشابه ناصری (1374)، بر روى دانشجویان دانشگاه آزاد واحد رودهن، این میزان 58 درصد ذکر گردید. در سال 1374 باز هم ترکان در مطالعه خود بر روى دانشجویان رشته پزشکى دانشگاه زاهدان، افـــسردگـــی بیشترى را در دانشجویان زن (65 درصد) نسبت به دانـــشــــجـــویان مرد (41 درصد) گزارش نموده است.

 

شایعترین علائمى که خود دانشجویان در مطالعات مختلف گزارش نمودند شامل موارد زیر مى شود: بى حوصلگى، کاهش قدرت تمرکز و یادآورى، احساس از دست دادن علاقه، احساس غمگینى، کاهش توانائیهاى جسمانى، نا امیدى نسبت به آینده، سخت بیدار شدن در صبح، احساس خستگى دائم، خسته کننده بودن کارهاى روزمره.
در نتیجه با توجه به اثرات ناخوشایند و مخرب بیمار افسردگى در روند زندگى و عملکرد قشر جوان و دانشجو توصیه مى شود که با مشاهده علائم اولیه که در این سایت ارائه شده است براى فعالیتهاى درمانى و جلوگیرى از شدت علائم اقدام نمایند.
افسردگی در زنان بیشتر از مردان است
عوامل بیولوژیکی، روحی، محیطی، فرهنگی و اجتماعی در افسردگی زنان اثرگذار هستند. در هر لحظه ممکن است حداقل ۱۵ تا ۲۰ درصد افراد بزرگسال جامعه، عوارض و نشانه‌های افسردگی شدید را از خود بروز دهند. البته همه انسان‌ها در طول زندگی در دوره‌های کوتاه‌مدت ممکن است به علت از دست دادن عزیزان،‌ ناکامی و شکست در مسائل مختلف دچار یأس و ناامیدی شوند که این عوامل در کوتاه‌مدت منجر به افسردگی می‌شود. براساس یافته‌های روانشناسان پیش از آنکه دختران و پسران به سن بلوغ برسند، میزان افسردگی در هر دوی آنها به یک اندازه است و تنها پس از دوران بلوغ است که اختلاف و تفاوت‌های مربوط به افسردگی در آنها به صورت آشکار قابل تشخیص است. نوسانات شدید هورمونی در زنان می‌تواند تاثیری شگرف بر زندگی آنها بگذارد و با توجه به تاثیری که بر زندگی شخصی و اقتصادی و ارتباط آنها با دیگران می‌گذارد است که گفته می‌شود زنان بیش از مردان در معرض ابتلا به افسردگی هستند.
وجود تبعیض بین دختر و پسر،‌ حاکمیت باورهای غلط در خانواده‌ها، احساس تنهایی، داشتن شرم و حیا، بروز مشکلات و ناراحتی‌ها، بی‌توجهی والدین به دختران، سوءاستفاده از زنان، تحکم و جبر، اذیت و آزارهای جسمی و… از جمله عوامل مهم روان‌شناختی در ابتلای زنان به افسردگی هستند. از دیگر عواملی که زنان را به سمت افسردگی سوق می‌دهد، می‌توان به استرس و فشارهایی که آنها در درون و بیرون خانه تحمل می‌کنند اشاره کرد. مشکلات مالی زنان خانه‌دار با ایجاد روزمرگی در آنها می‌تواند در ابتلای آنها به افسردگی موثر باشد. افسردگی در زنان به شکل افسردگی فصلی، افسردگی دوران بارداری، افسردگی پس از زایمان و افسردگی پیش از قائدگی و پس از یائسگی بروز می‌کند. افسردگی تنها مربوط به دلایل زیست‌شناختی و بیولوژیکی نیست بلکه استرس‌های ناشی از زندگی اجتماعی و فرهنگی نیز در این بیماری موثرند. علائم افسردگی در زنان به شکل احساس گناه، بیهودگی، خستگی، آشفتگی در خواب و اضافه وزن دیده می‌شود که علائمی متفاوت از افسردگی مردان است.
دکتر ابوالفضل ساجدی روان‌شناس و استاد دانشگاه، در مورد افسردگی زنان می‌گوید: «عوامل زیستی به عنوان عامل مشترک افسردگی در زنان و مردان از طریق وراثت، ابتلا به بیماری‌ها، آسیب‌های مغزی، آسیب به مغز در حین تولد در ایجاد افسردگی موثر است. عوامل اجتماعی نیز به وضعیت فرد در مقاطع مختلف زندگی و تحولات زندگی مربوط می‌شود».
دکتر ساجدی بی‌اعتنایی به ارزش‌های اخلاقی در خانواده را در افزایش ابتلای زنان به افسردگی اثرگذار می‌داند و می‌گوید: «در محیط خانواده اگر آرامش، صمیمیت و تفاهم بیشتری بین زن و مرد باشد و به ارزش‌های اخلاقی بی‌اعتنایی نشود، میزان ابتلا به افسردگی کاهش پیدا می‌کند».
خانمی ۲۷ ساله که مهندس کامپیوتر است و مدتی است داروی ضدافسردگی مصرف می‌کند، علت افسردگی‌اش را سرخوردگی از زندگی می‌داند و می‌گوید: «تصورم از زندگی خیلی دور از ذهن نبود بلکه یک شرایط مناسب بود. وقتی شخصا به عنوان یک زن تحصیلکرده نتوانستم به آنچه برای خودم ترسیم کرده بودم و انتظارش را داشتم برسم، دچار چالش روحی شدم و نتیجه‌اش شد ابتلا به افسردگی».
شاید بتوان گفت سرخوردگی از کار، زندگی، موقعیت اجتماعی و حتی ضربه عاطفی منجر به ایجاد چالش روحی در شخص شود. آیا نمی‌شود به گونه‌ای دیگر با این موضوع برخورد کرد؟ البته ظرفیت روانی انسان‌ها در شرایط مختلف و در مواجهه با مشکلات متفاوت است با این همه ، چاره چیست؟
دکتر امان‌الله قرایی‌مقدم، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال می‌گوید: «زن در جامعه باید دوشادوش مرد برای تامین مایحتاج زندگی، ازدواج و اشتغال کار کند و از طرفی فشار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، روحی و روانی، شوهر و فرزندان را در جامعه و خانه تحمل کند، به این لحاظ زنان از نظر عاطفی حساس‌تر هستند و بیشتر در معرض افسردگی قرار می‌گیرند، برای اجتناب از این حالت، به همدلی اعضای خانواده با زنان نیاز است».
فرزانه زن ۳۰ ساله‌ای است که از زمان ابتلا به MS دچار افسردگی است. او علت افسردگی خود را ضعف ناشی از بیماری، مشکلات تهیه دارو و مخارج بالای آن و احساس سرافکندگی در نزد شوهر و خانواده شوهر عنوان می‌کند.
دکتر قرایی‌مقدم وجود افسردگی زنان را زاییده عوامل متعددی می‌داند و می‌گوید: «افسردگی ذاتی و فطری نیست بلکه عوامل اجتماعی دست به دست هم می‌دهند تا زنان بیش از مردان افسرده شوند».مریم ۲۸ ساله و مهندس شیمی است که مدتی است به افسردگی مبتلا شده است. او علت افسردگی‌اش را متناسب نبودن محیط اجتماعی با افکار، سلیقه‌ها و باورهای شخصی‌اش می‌داند و می‌گوید: «در محیط کار انتظاراتی وجود داشت که با اعتقادات من همخوانی نداشت و همین باعث می‌شد مورد تحقیر قرار گیرم».
دکتر ساجدی وابستگی زنان به امور مادی و تجملات را عامل دیگری در افسردگی آنان می‌داند و می‌گوید: «زنانی که نمی‌توانند توانایی‌های خود را به فعلیت درآورند یا به خواسته‌های خود دست پیدا کنند، دچار افسردگی می‌شوند». همچنین در برخی استان‌های مرزی، رفتارهای بد خانواده و برخوردهای سنتی باعث بروز افسردگی می‌شود. از این رو است که بیشترین درصد افسردگی در استان‌های مرزی دیده می‌شود. دکتر قرایی‌مقدم نیز در این باره می‌گوید: «در چنین مناطقی زن باید با حداقل درآمد شوهر، مدیریت خانه را به نحو احسن انجام دهد و هرگونه رفتاری را از سوی شوهر یا فرزندان و اطرافیان تحمل کند و سنگ صبور همه باشد، اما کسی نیست که به حرف او گوش بدهد. در این حالت طبیعی است که چنین زنی افسرده شود».با این همه افسردگی زنان را نمی‌شود نادیده گرفت، چرا که فرزند سالم از خانواده سالم زاییده می‌شود. با توجه به اینکه زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می‌دهند و بدون آنها نهاد خانواده در معرض آسیب قرار می‌گیرد، پس توجه به سلامتی آنان مقوله مهمی است که باید به آن توجه شود. باید نقش واقعی زنان در جامعه از سوی نهادهای آموزشی و رسانه‌ها تبیین شود تا زنان به جایگاه واقعی خود دست یابند.

 

استرس
عوامل استرس زا
به دلایل مختلف، محیط کار در واقع پرورش دهنده ی زمینه های استرس است. زمانی که افراد مختلف در یک جا جمع می شوند، امکان بروز تنش نیز قوّت می گیرد.
افراد به خاطر داشتن گرایش های شخصیتی خاص ممکن است با هم درگیر شوند، قوانین حاکم ما بین افراد یک گروه نیز ممکن است روشن و شفاف نباشند، در نتیجه کارکرد گروه به طور کلی به خاطر وجود این عوامل منفی آسیب می بیند.با وجود رقابت در محیط که افراد مختلف در یک جا جمع می شوند، امکان بروز تنش نیز قوّت می گیرد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 21   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله استرس و افسردگی