فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله فواید و نتایج خدمتگزاری چیست

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله فواید و نتایج خدمتگزاری چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه :
از فواید و محاسن خدمت گزاری و کمک به مردم رضایت و شفاعت پیامبر (ص) و ائمه ی معصومین (ع) است ، چنانکه امام على (علیه‏السلام) مى‏فرماید: مَنْ سَرَّ مومنا فَقَدْ سَرَّنى ؛ «هر کس مؤمنى را شاد کند مرا شاد کرده است » . خدمت و کمک به دیگران موجب ایجاد احساس آرامش و خشنودی خود انسان می شود ، چه این که بارها اتفاق افتاده یا دیده ایم کسانی که به دیگران کمک می کنند و حتی خود ما پس از هر کمکی ، در وجود خود ، احساس مفید بودن و ارزشمند بودن را حس کرده ایم . توانایی انسان در هر زمینه ای " این توانایی ممکن است آموختن علم و دانش به دیگران ، کمک مالی ، دادن غذا به در راه مانده ای ، نجات اسیری از بند ،حتی ایجاد لبخند بر لب دیگران و هزاران چیز دیگر " زمانی مفید و دارای ارزش است که جهت خدمت به مردم باشد . از طرفی کمک و خدمت به مردم دعای خیر آنان را در پی دارد که این هم می تواند از فواید و نتایج خدمت گزاری باشد چه این که بارها شنیده ایم که دعای خیر مردم یار و همراه خدمت گزاران به مردم است ؛ زیرا دعاى آنان درباره خدمت رسان و احسان‏کننده به اجابت خواهد رسید.

 

تاثیر خدمت گزاری بر فرد و اجتماع
بی شک خداوند متعال هر آن چه آفریده ، از کوه و دشت و جنگل و دریا گرفته تا انسان ها و حیوانات ، همه را نعمت قرار داده است . به تعبیر اهل فن ، این عالم دارای نظام هماهنگی است که اجزاء آن با یکدیگر ارتباط و هماهنگی دارند ؛ به واقع نظام احسن بر عالم حاکم است و هر چیز در جای خود قرار گرفته است و همه آفریده ها ، در ارتباط تنگاتنگی که با هم دارند ، به یکدیگر بهره می رسانند . طبق این اصل ، انسان ها در راستای هدفی که خداوند برای زندگی آن ها در نظر گرفته - که از آن به کمال انسان تعبیر می گردد – باید برای یکدیگر مفید واقع شوند و به همدیگر کمک نمایند . انسان ها می توانند خود را برای دیگران نعمت قرار دهند تا دیگران از آن ها استفاده کنند .
انجام هر نوع عمل خیر یا ارتکاب گناه ، بازتاب های دنیایی دارد و اثر آن ، در این دنیا مشاهده خواهد شد تا درس عبرتی برای دیگران باشد و دیگر این که مردم به سوی رعایت انصاف و انجام کارهای نیک در زندگی هدایت شوند و از آن جمله است خدمت به مردم ، چنان که شاعر می فرماید :
این جهان کوه است و فعل ما ، صدا سوی ما آید صداها را ، ندا
اگر توانمندی دست افتاده ای را بگیرد ، توانمندی دیگر دست او را در افتادگی خواهد گرفت .
خداوند متعال می فرماید :
« یااَیّها اَلناسُ إِنَّما بَغیکُم عَلی" أَنفُسِکُم » سوره یونس آیه 23
ای مردم ! حتماً نتایج سرکشی و ستم گری هایتان به خودتان بر می گردد .
امام علی علیه السلام فرمود : کسی که برای برادرش چاه بکند ، خداوند او را در همان چاه می افکند .
تو چاهی کنده در رَه تا که خلقی را در اندازی نیندیشی از آن روزی که خود را در میان ، بینی ؟
در میان روابط گوناگون اجتماع ، خدمت به مردم ، از نظر اسلام احترام خاصی دارد . در سخنان پیشوایان بزرگ اسلام نیزتأکید شده که اهمیت دادن به خدمت به دیگران و محترم شمردن آن ، موجب رضای خداوند ، قبولی اعمال و عبادات و خیر دنیا و آخرت است . پیامبر اسلام (ص) به ابوذر فرمودند: ای اباذر، هرچه می توانی در انجام کارهای خیر و اعمال نیک بکوش و اگر از دست تو بر نمی آید که برای مردم ، کاری و خدمتی انجام دهی لا اقل با روی باز و چهره‎ی گشاده با آنان روبه رو شو.» باید با دست و زبان ، قلم و قدم و با کمک های مادی و مالی به انسان های نیازمندِ به کمک ، خدمت نمود تا در حوادث و رویدادها بتوان دست نیاز به سوی خالق یکتا دراز نموده و تقاضای رحمت و رأفت کرد .
کسی که می خواهد در مواقع گرفتاری و سختی از نصرت و یاری دیگران برخوردار باشد و مورد خذلان قرار نگیرد ، حتماً باید کمک به دیگران را مورد توجه قرار دهد ، چرا که کم اعتنایی و بی توجهی به درد دیگران موجب محروم ماندن از یاری و نصرت آنان می گردد . و چه خوش گفت شاعر شیرین سخن که :
تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز
خدمت به دیگران موجب آبادانی خانه و دیار می شود و عمر را طولانی می کند ، چرا که خداوند هیچ کار نیکی را بی اجر نخواهد گذاشت ، انسان های خدمت گزار به مردم ، در دل ها نفوذ می کنند و دیگران به چشم قهرمان به آن ها نگاه می کنند ،قهرمانان الگوی جامعه هستند و رفتار آنان سرمشق دیگران می شود و به این ترتیب خدمت به دیگران به یک هنجار اجتماعی تبدیل خواهد شد و موجبات سعادت جامعه را فراهم خواهد کرد . از طرفی وقتی خدمت به دیگران به یک ارزش اجتماعی تبدیل شود ، انسان های نیازمند نیز به تکاپو خواهند افتاد که نه تنها مشکلات خود را حل کنند و دست نیاز به سوی کسی دراز نکنند بلکه با خدمت به دیگران خود را به عنوان قهرمان خدمت گزاری معرفی کنند . در جامعه ای که همه به فکر کمک و خدمت به انسان ها باشند فاصله طبقاتی از بین می رود ، صفت برتری طلبی در عده ای ، تن پروری و محتاج دیگران شدن در گروهی و خیلی از انحرافات و کج روی هایی که ناشی از فقر و تهی دستی است از بین می رود . انسان های عالم و دانشمند ، علم و دانش خود را به دیگران می آموزند و زمینه از بین رفتن جهل و نادانی فراهم می شود و اجتماع به سوی پیشرفت و دوری از ضعف فرهنگی خواهد رفت و صد البته جامعه آگاه و دانا به مراتب بهتر از اجتماعی است که گروهی در آن عالم به علوم باشند و دیگران در جهل و نادانی . علامه مجلسی(ره) می فرماید : «علماء به هر مقدار که در علم و کمال کاملتر باشند باید به همان میزان، نسبت به مردم مهربان تر و همین مهربانی و دلسوزی است که آنها را به خدمتگذاری می کشاند و عالم باید بوسیله‎ی تواضع و خدمت و مهربانی در دلهای مردم راه پیدا کند و قلوب مردم را به طرف خود جلب کند تا بتواند آنها را هدایت کند وگرنه در هدایت مردم توفیقی به دست نمی آورد و این را تجربه ثابت کرده است.» . خدمت به مردم ، روح امید و طراوت را در جامعه موجب می شود و بساری از مشکلات روحی و روانی موجود در جامعه را از بین می برد چرا که بسیاری از بیماری های مغزی و قلبی در نتیجه گرفتاری های روحی و روانی و نداشتن اعصاب سالم به وجود می آیند ، کمک به دیگران و برطرف شدن مشکلات ، زمینه ساز آرامش ، آسایش و رفاه است و افراد سالم و شاد هستند که جامعه شاداب را می سازند .
بهترین زندگی اجتماعی ، و عالی ترین تمدن انسانی ، آن تمدنی است که حقوق و حدود افراد جامعه بر مبنای حق و انصاف تعیین شده باشد و به علاوه مردمش به نسبت ، دارای لیاقت و شایستگی بیشتری باشند . در زندگی اجتماعی ، همه مردم از فواید تعاون و همکاری های عمومی برخوردارند و به شایستگی راه تکامل را می پیمایند ، در تمدن عالی انسانی ، تمام افراد جامعه دارای آزادی فردی هستند و می توانند آزادانه در راه اصلاح و رستگاری خود گام بردارند .
از دیگر آثار و نتایج خدمت کردن نفوذ در دل هاست که موجبات نزدیکی و رفاقت و دوستی انسان ها را موجب می شود ، انسان در تمام دوران زندگی ، از کودکی جوانی تا روزگار کهولت و پیری همواره نیازمند رفاقت و دوستی دیگران است . رفقا و دوستان نه تنها با هم انس می گیرند و با مصاحبت و هم نشینی ، موجبات شادمانی و نشاط یکدیگر را فراهم می سازند ، بلکه هر دوستی ، در امور مادی و معنوی رفیق خود نفوذ می کند و هر یک دانسته و ندانسته روی عقاید و اخلاق و رفتار و گفتار دیگری اثر می گذارند .
خدمت گزاری به مردم باعث اعتماد به نفس و تحکیم شخصیت است و به انسان عزت و شرف می بخشد ، سعی و کوشش در کمک به دیگران نشانه ی وظیفه شناسی اجتماعی است و مهر و محبت دیگران را در پی دارد . خدمت گزاری مایه ی سریلندی و افتخار و از عوامل سازگاری اجتماعی است . بدون شک اغراق نیست اگر بگوییم خدمت به خلق موجب، نام و آوازه نیک ، فرزندان صالح ،رزق و روزی فراوان و با برکت ،
شفاعت پیامبر (ص) و ائمه (ع) و اولیاء ، سربلندی و افتخار در دنیا و آخرت و عاقبت به خیر شدن می شود .

 

یکی از مهم‏ترین آموزه‏های قرآن و اهل بیت علیهم السلام خدمت‏به مردم و نیازمندان جامعه است . از دیدگاه مکتب حیاتبخش اهل بیت علیهم السلام خدمتگزاری به افراد جامعه، حد و مرزی ندارد و یک دین باور حقیقی در تمام صحنه‏های زندگی با الهام از رهبران آسمانی خویش می‏کوشد تا باری را از دوش دیگران بردارد و خدمتی را به بشر ارائه کند; گر چه فرد مخدوم، هم کیش او نباشد، البته خدمت‏به اهل ایمان اهمیت ویژه‏ای دارد .

 

امام حسین علیه السلام با تاکید بر این باور وحیانی می‏فرماید:
«اعلموا ان حوائج الناس الیکم من نعم الله علیکم فلاتملوا النعم فتتحول الی غیرکم; (1) بدانید نیازمندیهای مردم که [به شما مراجعه می‏کنند] از نعمتهای الهی است پس نعمتها را افسرده نسازید [یعنی مبادا با رنجاندن مردم نیازمند کفران نعمت کنید] که این وظیفه خدمت رسانی به دیگران محول خواهد شد .»
بزرگ رهبر جهان اسلام حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در پیامی جهانی به پیروان خود چنین رهنمود می‏دهد:
«ایما مسلم خدم قوما من المسلمین الا اعطاه الله مثل عددهم خداما فی الجنة; (2) هر مسلمانی که به گروهی از مسلمانان خدمت کند خداوند متعال به تعداد آنان، خدمتگزارانی را در بهشت‏به او عطا خواهد کرد .»
اساسا یکی از مهم‏ترین آرزو و درخواستهای ائمه اطهار علیهم السلام از خداوند متعال توفیق خدمتگزاری به مردم بوده است و آنان این خواسته ارزشمند خویش را در قالب دعاها و سخنان گهربار خویش ابراز می‏نمودند . امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق با پروردگار متعال چنین نجوا می‏فرماید:
«واجر للناس علی یدی الخیر ولاتمحقه بالمن (3) ; خداوندا! انجام کارهای خیر را برای مردم، به دست من اجرا کن و خدمات نیکم را با منت گزاری ضایع مگردان .»
رفع نیاز حاجتمندان و کمک به ارباب رجوع، از نکات قابل توجهی است که در جوامع حدیثی و منابع فقهی بخشهای مستقلی برای آن منظور شده است . «قضاء حاجة المؤمن‏» ، «خدمة المؤمن‏» ، «الاهتمام بامور المسلمین‏» ، «الطاف المؤمن و اکرامه‏» برخی از عناوین این ابواب است . در متن این گفتارهای سودمند، افزون بر ثوابهای اخروی خدمت رسانی، به نتایج پربار این صلت‏خداپسندانه در دنیا نیز اشاره شده است . در یکی از همین روایات، حضرت سیدالشهداء علیه السلام به خدمتگزاران راستین به مردم نوید می‏دهد:
«من نفس کربة مؤمن فرج الله عنه کرب الدنیا والاخرة (4) ; هر کس اندوهی رااز دل یکی از اهل ایمان بزداید، خداوند متعال غصه‏های دنیا و آخرت او را از میان برداشته [مشکلاتش را حل خواهد نمود ].» بنابراین خدمت رسانی در جامعه اسلامی، بویژه از سوی کارگزاران و مسئولان و صاحبان قدرت و مال و متنفذان، امری لازم و ضروری است . و شایسته است که هر مسلمان وظیفه شناس و مسئولیت‏پذیر در هر پست و مقامی که باشد در امر خدمت رسانی همت نماید و تلاش خود را مضاعف گرداند .
یکی از مهم‏ترین آموزه‏های قرآن و اهل بیت علیهم السلام خدمت‏به مردم و نیازمندان جامعه است . از دیدگاه مکتب حیاتبخش اهل بیت علیهم السلام خدمتگزاری به افراد جامعه، حد و مرزی ندارد و یک دین باور حقیقی در تمام صحنه‏های زندگی با الهام از رهبران آسمانی خویش می‏کوشد تا باری را از دوش دیگران بردارد و خدمتی را به بشر ارائه کند; گر چه فرد مخدوم، هم کیش او نباشد، البته خدمت‏به اهل ایمان اهمیت ویژه‏ای دارد .
امام حسین علیه السلام با تاکید بر این باور وحیانی می‏فرماید:
«اعلموا ان حوائج الناس الیکم من نعم الله علیکم فلاتملوا النعم فتتحول الی غیرکم; (1) بدانید نیازمندیهای مردم که [به شما مراجعه می‏کنند] از نعمتهای الهی است پس نعمتها را افسرده نسازید [یعنی مبادا با رنجاندن مردم نیازمند کفران نعمت کنید] که این وظیفه خدمت رسانی به دیگران محول خواهد شد .»
بزرگ رهبر جهان اسلام حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در پیامی جهانی به پیروان خود چنین رهنمود می‏دهد:
«ایما مسلم خدم قوما من المسلمین الا اعطاه الله مثل عددهم خداما فی الجنة; (2) هر مسلمانی که به گروهی از مسلمانان خدمت کند خداوند متعال به تعداد آنان، خدمتگزارانی را در بهشت‏به او عطا خواهد کرد .»
اساسا یکی از مهم‏ترین آرزو و درخواستهای ائمه اطهار علیهم السلام از خداوند متعال توفیق خدمتگزاری به مردم بوده است و آنان این خواسته ارزشمند خویش را در قالب دعاها و سخنان گهربار خویش ابراز می‏نمودند . امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق با پروردگار متعال چنین نجوا می‏فرماید:
«واجر للناس علی یدی الخیر ولاتمحقه بالمن (3) ; خداوندا! انجام کارهای خیر را برای مردم، به دست من اجرا کن و خدمات نیکم را با منت گزاری ضایع مگردان .»
شیوه صحیح خدمت‏گزاری
خدمت به برادران دینی و برآوردن نیازهای آنان، یک وظیفه است، همان‏گونه که انجام تمام وظایف دینی، یک سلسله شرایط و شیوه‏های خاصی دارند، کمک به مردم نیز وقتی مورد رضایت کامل خداوند است که با رعایت اصولی انجام گیرد. به عنوان مثال، خدمت‏گزار باید در خدمت به برادر مؤمن‏اشْ با روی گشاده با او برخورد کند، در برآوردن حاجت او سستی و تنبلی به خرج ندهد، از منّت گذاشتن به او ـ که سبب تباهی اجر معنوی عمل اوست ـ خودداری کند و... .
علی بن ابی طالب علیه‏السلام در این‏باره رهنمودهای زیادی دارند؛ از جمله شان می‏فرمایند: «برآوردن نیازهای مردم، هنگامی به صورت کامل انجام می‏گیرد که سه امر رعایت شود: اول این که برآورنده نیاز کار خود را کوچک و ناچیز بشمارد، دوم این که تا جایی که ممکن است، نیکی به مردم را مکتوم و پنهان نگه دارد، و سوم این که در برآوردن نیازْ تا حدّی که ممکن است، شتاب به خرج دهد».

 

وظایف خدمتگزاران در نظام جمهوری اسلامی ایران
امام عظیم الشأن در مجموعه گفتار های خود برای مسئولین ، دولتمردان و نهادهای مسئول در جامعه ، در باب خدمت و خدمتگزاری به نکات ظریفی اشاره داشته اند . دریک جمع بندی ساده نکات برجسته ای از این سخنان ارئه خواهد شد تا خدمتگزاران به نظام الهی اسلام در خدمت به مردم شریف ایران ، معیارهائی برای تلاش مقدس خود داشته باشند .

 

الف - تواضع و جلب محبت مردم برای ایجاد پایگاه مردمی
"کوشش کنید که پایگاه ملی برای خودتان درست کنید ، ... هرچه صاحب منصب ارشد باشد ، باید بیشتر خدمتگزار باشد ، مردم بفهمند که هر درجه ای که این بالا می رود ، با مردم متواضع تر می شود ... کاری بکنید که دل مردم را بدست آورید ."... آقا کاری بکنید که محبت مردم را جلب کنید ، این هم رضای خدا در آن هست ، هم راحتی خودتان در آن هست و هم برای کشورتان مفید است .
ب - مردم داری و رفتار خوب با مردم
امام راحل (ره) در جهت مردم داری و رفتار خوبی که باید در سکنات هر مسئول و دولتمردی وجود داشته باشد ، سخن های بسیاری داشته اند ، فرازهای ذیل برداشتی از سخنان آن عزیز می باشد.
ب 1 - رفتار اسلامی
"همه بدانیم که عقل هم اقتضا می کند به همان طوری که اسلام دستور داده با مردم رفتار شود ، حکومت ها هم همانطور رفتار بکنند ، وقتی درصدر اسلام مأمورین را می فرستادند ، همان سردار بود ، همان که استاندار بود ، امام جماعت هم بود ، یعنی اینقدر مورد اعتماد مردم بود و مردم اورا به عدالت می شناختند که به او اقتدا می کردند و با او نماز می خواندند .

 

ب 2 - عدم ایجاد نارضایتی
" این ها باید حالا فکر این معنا باشند که مردم را داشته باشند و یکی از راهها یش این است که وزارتخانه ها و ادارات یک جوری باشند که نارضایتی ایجاد نکنند و بالاخره ما مردم را لازم داریم ، یعنی جمهوری اسلامی تا آخر مردم را می خواهد . "
ب 3 - عدم سخت گیری
" باید حرکت ما به صورتی باشد که مردم بفهمند که اسلام برای درست کردن زندگانی دنیا و آخرت آمده است ، تا ملت احساس آرامش کنند ، مردم ما خیلی زحمت کشیده اند ... مردم عادی ما تمام زحمات حکومت را متحمل می شوند ، پس ما باید به فکر مردم باشیم و بر آنان سخت نگیریم که از صحنه خارج شوند .
ب 4 - جبران تلخی ها
" ... و شما باید کاری بکنید که آن ذائقه تلخی که مردم در گذشته از دیگران داشته اند به ذائقه شیرینی مبدل سازید که اگر چنانچه خدای نخواسته مشکلی برایتان پیدا شد ، همین مردم کوچه و بازار بیایند و مشکل شما را رفع کنند .
ج - شرکت دادن مردم در کارها
"وقتی مردم دیدندکه شما در صدد خدمت به آنها هستید ، طبیعی است که آنها هم کمک به شما می کنند ... ... عمده این است که ما هم بتوانیم خدمت متقابل بکنیم و باید از مرحله لفظ و شعار بیرون برویم و به مرحلة عمل برسیم ، یعنی هر وزیری در وزارتخانة خودش واقعاٌ بین خودش و خدا ، خودش را موظف بداند به اینکه آن پرسنل ، آن جا هر کس در تحت نظر اوست ، آنها را بسیج کند به اینکه با مردم رفتار خوب بکنند و با مردم رفتار سالم داشته باشند و همین طور شرکت دادن مردم را در امور... ... آنها را کنار نگذارید ، رد نکنید ، آنها را وارد کنید در کار، وقتی وارد کردید در کار و آنها دیدند که شما می خواهید همکاری کنید با آنها ، آنها هم همکاری می کنند با شما .
د – توجه به خواسته های مردم
" ... شما نمی توانید کارهائی که الآن در ایران هست انجام بدهید ، الّا با هماهنگی با ملت ، هماهنگی با ملت هم این است که شما توجّه کنید به خواست اینها... ... مأمورینی که می خواهید بفرستید به اطراف ، این مأمورین را درست توجیه کنید که با ساخت مردم موافق باشند ، همانطوری که خود شما می خواهید با مردم هم فکر باشید ، این ها هم با مردم هم فکر باشند ، با روحانیان هم فکر باشند ، طوری باشد که هماهنگی داشته باشد .
ه – ارزش دادن به مردم
" ما باید به مردم ارزش بدهیم ، استقلال دهیم و خودمان کنار بایستیم و روی خیر و شر کارها نظارت کنیم ." ...به مجلس و دولت و دست اندرکاران توصیه می نمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصاٌ مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشم ما و اولیاء نعم همه هستند و جمهوری ره آورد آنان و با فداکاری آنان تحقق پیدا کرد و بقاء آن نیز مرهون خدمات آنان است فرو گذار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خود بدانید .
و – عمل کردن به تعهدات اسلامی و خضوع در برابر قانون
" مقصود این است که درحکومت اسلام ، اسلام و قانون اسلام حکومت کند ، اشخاص برای خودشان و به فکر خودشان حکومت نکنند ، مامی خواهیم احکام اسلام در همه جا جریان پیدا کند و احکام خدای تبارک و تعالی حکومت کند ، در اسلام حکومت ، حکومت قانون ، حتی حکومت رسول الـ... وحکومت امیر المؤمنین ، حکومت قانون است ، یعنی قانون خدا آنها را تعیین کرده است ،آن ها به حکم قانون واجب الاطاعه هستند ." اسلام برای برقراری قانون آمده است و پیغمبر اسلام و ائمة اسلام و خلفای اسلام ، تمام برای قانون خاضع بوده اند و تسلیم قانون بوده اند ، ما هم باید تبعیّت از پیغمبر اسلام بکنیم و از ائمة خدا بکنیم و به قانون هم عمل کنیم و هم خاضع باشیم در مقابل قانون ، قانون برای همه است .
ز- اهمیت دادن به بیت المال و پرهیز از کم کاری
" بیت المال مسلمین را بزرگ بشمارید ، حکومت های اسلامی باید بیت المال مسلمین را برای جلال و جبروت خودشان صرف نکنند ، بیت المال مسلمین صرف آن چیزی بشود که برای مسلمین است ." برادر ها ، امروز روز کار است ، هر کس در هر جا هست باید کار بکند ، ما می خواهیم خودکفا باشیم ، خودکفائی را با تبلیغات نمی شود کرد ، با کار می شود کرد ." من نمی فهمم کسی علاقه داشته باشد به مملکتش و آن وقت از مملکتش اجر ببرد و عمل نکند ، خوب یک اجرتی که این ها می گیرند در مقابل عمل است ، اگر عمل کم بکنند حرام است ، این اجرت جایز نیست استفاده بکنند از این .
چگونگی خدمت گزاری و تاثیر و روش های آن در جامعه
کودکی ما همه آرزوی فردایی بود که حسرت هیچ چیزی در سفره نباشد، آرزوی آن بود که کسی بیاید و حسرت و لذت را به تساوی میان لحظه ها قسمت کند، آرزوی آن بود که کسی بیاید که به فکر ما باشد و تو آمدی تا همه را به آرزوهای ما دعوت کنی «دوستان عزیزم! خود را برای خدمت به اسلام و ملت محروم مهیا کنید؛ کمر به خدمت بندگان خدا که خدمت به خداست ببندید».
روزهای ما از شور جوانی دور بود، زندگی حسرت یک تصویر بود و تو حسرت ما را می شناختی «آنچه مهم است، این است که آن قشر مستضعف بیشتر مورد نظر باشد». بیشتر از فقر، درد ما تنهایی بود ، بی کسی بود، هیچ کس ما را نمی دید، درد ما را نمی شناخت، حرف ما را نمی شنید، گویی ما نبودیم، اما تو آمدی و ما را دیدی و گفتی تا نگاهمان کنند «اسلام برای مستضعفین آمده است و اول نظرش به آنهاست».

وقتی تو نبودی ما همه خشم بودیم، طوفان بودیم، طوفانی کور و بی هدف ، ویران می کردیم بی آنکه بدانیم چرا، ما حتی خشم خود را به خوبی نمی شناختیم، بی هدف می خروشیدیم و همه توان خود را صرف چیزی می کردیم که بیهوده بود و همه از آن رو که دنیا به ما پشت کرده بود. همه دنیا رو به آن سوی شهر داشت. انگار قبله هم در آن سوی شهر بود «خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولا~ن کشور ما، پشت کردن به دفاع از محرومان و روآوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد». اما تو چهره ها را برگرداندی ، رو به ما ایستادی و دستهایت را به سوی ما دراز کردی و گفتی که خدا همه جا هست، اما قبله رو به جنوب است «به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می کنم، که خیر دنیا و آخرت شماها [در] رسیدگی به حال محرومان جامعه است.»
آن روزها، حتی خیرات همه در آن سوی شهر بود، انگار خدا اینجا نبود، کسی به فکر ما نبود، مهربانی اینجا نبود و انصاف نمی دانم شاید آن سوی کوه ها خواب بود و تو آمدی تا حتی کاخ نشینان آن سوی شهر را هم به ما بخوانی «چه نیکوست که طبقات تمکن دار، به طور داوطلب برای زاغه و کپرنشینانش مسکن و رفاه تهیه کنند؛ و مطمئن باشند که خیر دنیا و آخرت در آن است و از انصاف به دور است که یکی بی خانمان و یکی دارای آپارتمان ها باشد.»

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   15 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فواید و نتایج خدمتگزاری چیست

دانلود مقاله اکوسیستم نیشابور

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله اکوسیستم نیشابور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

(استان خراسان)

 

این نام بسیار کهن است و در اصل به معنی خاور (شرق) زمین است.

 

در اوائل قرون وسطی نام خراسان به طور کلی به تمام ایالات اسلامی که در سمت شرق کویرلوت تا کوههای هند واقع بودند، اطلاق می‌گردید. به این ترتیب تمام بلاد ماوراءالنهر را در شمال شرقی شامل می‌شد. حدود خارجی خراسان آن دوره در آسیای مرکزی بیابان چین و یا می رود در سمت هند، جبال هندوکش بود، ولی بعدها این حدود هم دقیقتر و هم کوچکتر گردید.

 

حدود خراسان اصلی در دوران اسلامی و بعد از آن از شمال به رود جیحون محدود گشت ولی همچنان تمام ارتفاعات اطراف هرات را دارا بود.
ایالت خراسان که در دوره خلفای دوم و سوم به تصرف مسلمانان در آمد، از سوی اعراب به چهار قسمت تقسیم گردید که در قرون وسطی شناخته شده بودند: نیشابور، مرو، هرات و بلخ.

 

بعدها قسمتهایی از ماوراء نهر نیز جزو خراسان محسوب گردید مانند سمرقند. این شهرها هر یک کانونی هم در رشد و پیشرفت علوم و در قرون اولیة اسلامی مهد دانشمندان بزرگی بودند.
در جنگ هرات که در دوره قاجاریه در سال 1249 هجری قمری صورت گرفت، قسمت شرقی خراسان به افغانستان ملحق شد. بعدها قسمت‌های دیگری هم از شمال و جنوب شرقی آن از دست رفت.

 

امروزه از شهرهای مهم خراسان می توان مشهد، نیشابور، سبزوار، بیرجند و قوچان را نام برد.

 

سرزمین خراسان سرزمینی متنوع است که در آن می توان کویر، جنگل، کوهستان و دشت های حاصلخیز را مشاهده کرد.

 


موقعیت جغرافیایی استان خراسان
استان خراسان با مساحتی معادل 313335 کیلومتر مربع، وسیع‌ترین استان کشوراست و در حدود یک پنجم مساحت ایران را تشکیل می‌دهد. این استان از شمال و شمال شرق به جمهوری ترکمنستان، از شرق به کشور افغانستان، از جنوب به استان سیستان و بلوچستان و از غرب و شمال غربی به استان یزد، اصفهان، سمنان و گلستان محدود می‌باشد. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری استان خراسان دارای 23 شهرستان، 54 شهر، 24 بخش و 224 دهستان و 7996 آبادی دارای سکنه است.
نیشابور
نیشابور» شهری است در قلب خراسان، ساختن نیشابور را به شاپور اول ساسانی نسبت می دهند و اسم شهر را به معنی «نهاده نیک شاپور» می دانند.
«ابرشهر» نام قدیم نیشابور است، احتمال دارد که این نام در اصل شهر آپارناک یا آپارنی و جایگاه یکی از سه قبیله مهم پارت بوده باشد که شاهنشاهی نیرومند اشکانی را بنیاد کردند.

 

و «ابرشهر؛ تارنگار اطلاع رسانی نیشابور»، بر آن است، شناختی دیگر از نیشابور، به وسعت گذشته تا اکنون، در حوزه های مختلف تاریخ، فرهنگ، هنر، گردشگری، جاذبه های تاریخی و طبیعی، کشاورزی، اقتصاد، صنعت و ...، به روایت منابع (چاپی و الکترونیک) موجود، در اختیار علاقمندان و پژوهشگران این حوزه قرار دهد.
سازنده شهر نیشابور را اقرسط، شاپور اول، پادشاه ساسانی دانسته‌اند و در زبان پهلوی، آن را نیوشاهپور می‌گویند. نیشابور یکی از چهار شهر بزرگ خراسان قدیم به شمار می‌رفته و در دوره حکومت یزدگرد دوم (457 - 438) مدتی محل اقامت او بوده است.
مسلمانان در دوره خلافت عثمان بن عفان توانستند با مردم این شهر صلح کنند و از این طریق، دین اسلام را وارد نیشابور کردند. در دوره طاهریان و سامانیان، نیشابور موقعیتی ویژه داشت و توانست موقعیت دیرین خود را به دست آورد؛ کتابخانه‌های بزرگ، مدرسه‌های گوناگون و دانشمندان نامی از خصوصیات آن زمان شهر بود. در اواخر حکومت مسعود غزنوی که سلجوقیان به شرق ایران هجوم آوردند، طغرل این شهر را مرکز حکومت خویش ساخت. در دوره حکومت سلطان سنجر، نیشابور مورد هجوم «غزان» قرار گرفت؛ شهر را آتش زدند و بسیاری را کشتند.
سپس یکی از غلامان سنجر به نام مؤید بر نیشابور تسلط یافت و آن را آباد کرد، اما با حمله مغولها در سال 618 میلادی این شهر به گونه‌ای ویران شد که دیگر هرگز موقعیت قبلی خود را باز نیافت. چنگیز خان مغول که شخصا فرماندهی تسخیر را بر عهده داشت، آن را با خاک یکسان کرد.
بسیاری از دانشندان و بزرگان مانند عطار نیشابوری توسط مغولان به قتل رسیدند.

 

آثار تاریخی نیشابور:
در نیشابور کنونی سه بنای مهم وجود دارد: آرامگاه خیام، عطار و امامزاده محروق.
بنای قبر این امامزاده از آثار قرن هشتم هجری است و معماری بسیار زیبایی دارد.

 

وضعیت جغرافیایی نیشابور:
نیشابور از شهرهای استان خراسان است؛ در شمال این شهر کوههای بینالود، در غرب آن سبزوار، در شرق آن مشهد و در جنوبش کاشمر قرار دارد.
فاصله آن تا تهران 776 کیلومتر و تا مشهد 137 کیلومتر است و از سطح دریا 1250 متر ارتفاع دارد.

 

منابع :
لغت نامه دهخدا
ته کوه های بینالود
بینالود‌ (Binalud)
بصورت لاتین Binalood نیز آمده است.


موقعیت بینالود
رشته ارتفاعی به طول 125 کیلومتر در حدفاصل شهرستانهای مشهد و نیشابور که دهستاهای سرولایت، ماروسک، مازول، اردوغش و زبرخان در دامنه جنوبی و دهستان های پیوه ژن، ارومه، شاندیز، گلمکان و چناران در دامنه‌های شمالی آن واقع است. این رشته‌کوه دارای قله‌های متعددی است که بلندترین آنها با 3211 متر، شیرباد 3200متر و قله زرگران با 3100 متر ارتفاع در جنوب قله بینالود قرار دارند. کلیه آبریزهای شمالی این کوهستان به کشف‌رود و آبریزهای جنوبی آن به رود کال شور می‌ریزد. روستاهای مهمی چون زشک، شاندیز، ترقبه،گلمکان در دامنه‌های شمالی و روستاهای بزرگی مانند پیوه‌ژن، دررود و خرو در دامنه‌های جنوبی این کوهستان قرار دارند.
«گیتا شناسی ایران؛جلد اول؛ کوهه و کوهنامه ایران» نوشته عباس جعفری، موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی، 1379، ص126.

 

بینالود را «بام خراسان» لقب داده اند.

 


زمین لرزه های نیشابور

 

ماهی سیاه کوچولو در وبلاگ«نیشابور؛ شهر آناهیتا»، در مقاله ای کوتاه،موضوع پراهمیت زمین لرزه های نیشابور را به رشته بررسی درآورده، و در پایان نیز نتایج و راهکارهایی را ارایه داده است، با هم مقاله مذکور را می خوانیم:

 


«زلزلــه های ویران کننـده، همراه با نابــودی سازه ها و مردم، دگرریختی های زمین از جمله زمین لغزه، بطور متواتر بر این گستره وارد آمده است. تمامی زلزله هایی که بر پیکره ی نیشابور وارد آمده، به دلیل نبود دسترسی به اطلاعات و ثبت داده ها، در جدول و نوشتار نیامده است. برخی به خاطر اینکه خرابی به بار نیاورده، به ثبت و ضبط نیامده است. بعضی از نواحی نیز به دلیل نبود دسترسی و ضعف ارتباطات در ذهن تاریخ هم باقی نمانده است.

 

چنانچه خلیفه ی نیشابور، بر پای حاشیه نویسی نسخه ای از کتاب تاریخ یمینی که به سال حدود 400 هجری قمری نوشته شده، یعنی قرن پنجم هجری، نیشابور از ابتدای بنا تا این تاریخ 18 بار به زلزله خراب شده است. در صورتی که بررسی های حال حاضر از این شمار تنها 7 زلزله به ثبت رسیده است و بقیه ی زلزله ها به دست فراموشی سپرده شده است.

 

چنانچه از زلزله هایی که ثبت نشده و آخرین زلزله ای که بدون کشته و زخمی همراه بوده است (آوریل 1949 میلادی) صرف نظر شود و تنها به 11 زلزله ای که بین سال های 454 میلادی تا 22 اوت 1928 میلادی بر این سرزمین وارد شده است، اکتفا کنیم:

 

از سال 454 میلادی تا 1928 میلادی، طی 1474 سال 11 زلزله ی مخرب یادداشت شده است که میانگین این رویداد در این دوره ی تاریخی، برابر 134 سال می باشد. یعنی به طور میانگین هر 134 سال یک زلزله ی تخریب کننده بر این گستره، گذشته است.

 

اگر اخبار وارده توسط خلیفه ی نیشابور (حاشیه ی تاریخ یمینی) مبنی بر اینکه تا قرن یازدهم 18 بار، نیشابور به زلزله خراب شده است، درست باشد و میانگین سالهای سلطنتی شاپور اول را سال 280 میلادی در نظر بگیریم، نیشابور از ابتدای بنا تا اوت 1928 میلادی 26 بار به زلزله خرابی کلی و یا باعث تخریب حداقل نیمی از شهر شده است. با این وصف میانگین تعداد زلزله ها طی 1648 سال (از قرن سوم میلادی) 63 سال می باشد. یعنی نیشابور هر 63 سال یک بار، به زلزله خراب گردیده است.

 

چنانچه تعداد زلزله هایی که از ابتدای بنا ی نیشابور تا سال 1145 میلادی اتفاق افتاده است، 18 بار در نظر گرفته شود، میانگین تعداد زلزله ها از نظر فاصله ی زمانی 48 سال خواهد بود. بدین معنی که هر 48 سال یک بار این شهر به زلزله خراب شده است.

 

 

 

جدول شماره ی(3-1-2) زمین لرزه های عمده در نیشابور

 

 

 

ردیف
تاریخ
وقوع
زمین لرزه

 

اثرات زمین لرزه

 

فصل
سال

 

ماه
سال فاصله زمانی
از
زمین لرزه ی قبلی
1 25 ژوئیه 454
میلادی آسیب به ساختمانها و نابودی بسیاری از افراد زمستان بهمن از 280
میلادی، 174 سال
2 مه 763 میلادی کوهها از جای کنده شد، دگرریختی بهار اردیبهشت 309
سال
3 22 دسامبر 856
میلادی تلفات مالی و جانی، نابودی عمارت ها پائیز دی 93
سال
4 1145 میلادی تلفات مالی و جانی بسیار 289
سال
5 1209 میلادی ویرانی کامل 64
سال
6 1251 میلادی نابودی بخشی از شادیاخ 42
سال
7 7 اکتبر 1270 میلادی حومه شادیاخ و نابودی چند روستا و 10000 کشته پاییز مهر 19
سال
8 فوریه
1389 میلادی ویرانی تمام شهر، دگرریختی زمین، زمین لغزه زمستان بهمن 119
سال
9 23 نوامبر 1405 میلادی ویرانی تمام شهر 30000 تن کشته پائیز آذر 16
سال
10 30 ژوئیه 1673 میلادی نیمی از شهر فرو ریخت، 1600 تن کشته زمستان بهمن 268
سال
11 22 اوت 1928 میلادی آسیب به ساختمانها و 10 نفر کشته تابستان شهریور 255
سال
12 23 آوریل 1949 میلادی آسیب به ساختمانها، بدون کشته بهار اردیبهشت 21
سال

 


همانطور که در جدول شماره ی (3 – 2) مشاهده می گردد، از نظر فاصله ی زمانی بین دو زلزله، کمترین فاصله ی زمانی 16 سال می باشد که بین زلزله های 1389 و 1405 میلادی روی داده است. بیشترین فاصله ی زمانی میان دو زلزله، متعلق به زلزله های 454 میلادی و 763 میلادی، 309 سال می باشد.

 

از آخرین زلزله ی تخریب کننده که همراه با نابودی تعدای از افراد این شهر بوده است، از سال 1928 میلادی تاکنون 76 سال می گذرد.

 

از آخرین زلزله که نیمی از شهر را در هم کوبیده است، ژوئیه ی 1673 تا حال حاضر 331 سال می گذرد. ضمناً به این مطلب نیز توجه داشته باشیم که بیشترین فاصله ی زمانی میان دو زمین لرزه 309 سال و بیشترین میانگین سال های این رویداد از قرن پنجم میلادی 134 سال می باشد.

 

از سال 1928 میلادی که رویداد زمین لرزه باعث تخریب برخی ساختمان ها و از بین رفتن تعداد 10 نفر از ساکنین نیشابور گردید، تا حال حاضر زلزله ی ویرانگری اتفاق نیفتاده است. یعنی حدود 76 سال از این واقعه می گذرد. اما از ژوئیه 1673 میلادی که باعث ویرانی نیمی از شهر گردید، تاکنون 331 سال می گذرد ویک دوره ی آرامش در حال سپری شدن است.

 

با توجه به داده ها و بررسی هایی که انجام شده نشان از این می باشد که دو زمین لرزه بزرگ 1270 و 1405 در پهنـه ی باختـری نیشـابور روی داده است و از ایـن رو گسله ی 55 کیلو متری فشاری نیشابور می تواند سرچشمه ی این دو زمین لرزه باشد. دو زمین لرزه 1209 و 1389 میلادی در پهنه ی خاوری نیشابور روی داده و از این رو گسله ی 95 کیـلومتری فشاری بینالود می تواند سرچشمه ی این دو زمین لرزه باشد. این بررسی پیشنهاد می کند که با رویداد هر یک از این چهار زمین لـرزه ی بزرگ، هر یک از گسـله های بینـالود و نیـشابور در ازای خود جابه جا شده اند. از آنجا که این دو گسله خود بخشی از گروه گسله هایی هستند که دیگر گسله هایی چون شمال نیشابور، اسفراین و بوژان را نیز در بر می گیرند، این امکان نیز وجود دارد که یکی از این گسله ها و یا گسله ی پوشیده در پهنه ی نیشابور نیز جابه جا شدگی داشته اند.

 

 

 

در هر صورت، لرزه خیزی سرزمین ایران در بسیاری نقاط آن بر همگان روشن و واضح است. از طرفی پهنه ی لرزه خیز نیشابور، با توجه به وجود گسل های کاری و فعالی که شرح آن گذشت و تاریخچه ی رویدادهای مخرب آن بیان گردید، تنها فعالیتی که در این راستا می توان انجام داد این است که راه های پیش بینی و کاهش خطرهای ناشی از زمین لرزه را در این پهنه بررسی نمائیم.

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   41 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اکوسیستم نیشابور

دانلود مقاله آشنایی با نظام قضایی آلمان

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله آشنایی با نظام قضایی آلمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

با توجه به اینکه سیستم حکومتی آلمان به صورت فدرالی است، نظام قضایی آلمان را هم باید در پرتو آن نظام، مورد توجه قرار داد. براین اساس، محاکم آلمان را در 2 سطح فدرالی و ایالتی می توان در نظر گرفت.
1- محاکم در ایالت‌های آلمان
در ایالت آلمان، محاکم بر حسب موضوعات تحت صلاحیت آنها، به 5 دسته تقسیم می‌گردند که عبارتند از: دادگاه‌های عادی، دادگاه‌های کار، دادگاه‌های اداری، دادگاه‌های مالی و دادگاه‌های اجتماعی.
الف ) دادگاه‌های عادی (Ordinary Courts)
دادگاه‌های عادی، خود دارای تقسیم بندی‌هایی نیز می‌باشند و در مجموع از صلاحیت رسیدگی به امور کیفری و مدنی برخوردار هستند. در واقع دادگاه‌های عادی به 3 سطح مختلف که عبارتند از دادگاه‌های محلی، دادگاه‌های منطقه‌ای و دادگاه‌های عالی منطقه‌ای تقسیم می‌شوند.
1- دادگاه‌های محلی (بخش)
در هر ناحیه یک دادگاه محلی وجود دارد که در رابطه با امور مدنی، دعاویی در این دادگاه‌ها قابل طرح هستند که میزان خواسته آنها متجاوز از 3 هزار مارک نباشد. در رابطه با امور کیفری نیز، این دادگاه‌ها صالح به رسیدگی به موارد جنحه و خلاف مانند؛ شهادت نادرست، فحشا، قماربازی، رانندگی در حال مستی، داخل شدن بدون اجازه به منازل و …. می‌باشند. همچنین دعاوی مربوط به ثبت شرکتها ، رسیدگی به ورشکستگی و امور خانوادگی(به جز طلاق) نیز در صلاحیت این دادگاه‌هاست.
از نظر تشکیلاتی، این دادگاه‌ها دارای یک قاضی می‌باشند و در موارد کیفری و در جرایمی که حداکثر مجازات آنها 3 سال حبس است ، علاوه برقاضی 2 نفر نیز به عنوان اعضای هیأت داوری در دادگاه شرکت می کنند.
2- دادگاه‌های منطقه‌ای (شهرستان)
دادگاه‌های منطقه‌ای مدنی به آن دسته از دعاوی که خواسته مالی آنها بیش از 3 هزار مارک است، رسیدگی می‌کنند و امور کیفری و جزایی غیرازجنحه و خلاف همانند؛ سرقت، قتل، آدم ربایی، ضرب و شتم و تجاوز به عنف نیز در صلاحیت دادگاه‌های منطقه‌ای کیفری است که برحسب نوع جرایم متشکل از یک یا 3 قاضی به همراه یک هیأت 2 نفری است . دادگاه‌های منطقه‌ای مرجع تجدیدنظر دادگاه‌های محلی نیز به شمار می‌آیند.
3- دادگاه عالی منطقه‌ای (دادگاه تجدیدنظر)
این دادگاه در هر ایالت، مرجع استیناف آرای محاکم منطقه‌ای می‌باشد والبته در مورد مسائل کیفری دارای صلاحیت محدودی است. در عین حال برای رسیدگی به مسائل جاسوسی و افشای اسرار مهم دولتی، این دادگاه به عنوان دادگاه بدوی رسیدگی‌کننده به موضوع محسوب می شود. این دادگاه در هر ایالت دارای یک یا چند شعبه است که در امور کیفری بر حسب مورد از 3 تا5 قاضی، و در امور مدنی از 3 قاضی تشکیل می‌گردد.

 

ب) دادگاه‌های کار
صلاحیت این دادگاه‌ها رسیدگی به مسائل مرتبط با حقوق کار است و در ایالت‌ها به 2 دسته محلی و منطقه‌ای تقسیم می‌گردند و دادگاه‌های دسته دوم مرجع استیناف آرای دادگاه‌های کار محلی می‌باشند.
ج) دادگاه‌های اداری
این دادگاه‌ها به تمام مسائل اداری (امور عمومی) به استثنای مسائل اجتماعی و مالی یا اختلاف قانون اساسی رسیدگی می‌کنند و به 2 دسته دادگاه‌های محلی و منطقه‌ای تقسیم می‌گردند و هر فرد محق است درمواردی که اقدامات دستگاه‌های دولتی مغایر با قوانین باشد و یا در موارد سوء استفاده از قدرت و نقض حقوق مدنی افراد، به طرح شکایت و اقامه دعوی در محاکم اداری بپردازد.
در دادگاه اداری، حتی مسائلی چون اعتراض به عدم قبولی در دوره یا کلاس درسی، خودداری از دادن پروانه ساختمان و محروم ساختن از گواهینامه رانندگی قابل طرح می‌باشد.
د) دادگاه‌های مالی
این دادگاه‌ها به تمام مسائل مالیاتی و امور مربوط به آن رسیدگی می‌کنند و در هر ایالت به 2 دسته دادگاه‌های محلی و منطقه‌ای تقسیم می‌گردند.
هـ) دادگاه‌های اجتماعی
این دادگاه‌ها نیز در ایالات، به 2 دسته دادگاه‌های محلی و دادگاه‌های عالی اجتماعی تقسیم گشته و صلاحیت رسیدگی به تمام امور مربوط به تأمین اجتماعی، بیمه بیکاری و بازنشستگی به لحاظ نقض عضو و معلولیت ناشی از جنگ را دارا می‌باشند.
علاوه بر دادگاه‌های فوق، در بیشتر ایالات آلمان (آلمان دارای 16 ایالت می‌باشد) دادگاه ویژه‌ای تحت عنوان دادگاه عالی قانون اساسی ایالتی وجود دارد که به مسائل مربوط به قانون اساسی در ایالت مزبور، رسیدگی می نماید و از نظر تشکیلاتی همانند دادگاه‌های دعاوی است. 2- محاکم فدرال
در سطح فدرال نیز دادگاهها تقریباٌ به همان صورتی هستند که در سطح ایالات می باشند، اما به طور کلی آنها را به 2 بخش می توان تقسیم نمود یکی دادگاههای قانون اساسی فدرال و دیگری دادگاههای فدرال است که شامل 5 دادگاه می باشد.
الف ) دادگاه قانون اساسی فدرال
این دادگاه، عالی ترین مرجع رسیدگی قضایی در آلمان است و حافظ و نگهبان قانون اساسی کشور آلمان محسوب می‌شود و صلاحیت آن، رسیدگی به اختلافات بین دولت فدرال و ایالات یا اختلافات ایالات با یکدیگر می باشد. همچنین تفسیر قانون اساسی، اظهارنظر در خصوص تطبیق قوانین فدرال با قانون اساسی یا قوانین ایالات و اصولاً هرگونه اختلافی درخصوص حقوق و وظایف دولت فدرال و ایالات به ویژه در مورد اجرای قوانین فدرال در ایالات و یا نسبت به اعمال حق نظارت از طرف دولت فدرال به عهده آن دادگاه است. به علاوه، این دادگاه یگانه مرجعی است که می‌تواند نسبت به انحلال یکی از احزاب که علیه قانون اساسی، استقلال و حکومت جمهوری فدرال فعالیت کرده باشد، اقدام لازم به عمل آورد و افزون برآن هریک ازشهروندان می توانند در مواردی که نسبت به رای صادره از طرف محاکم پایین‌تر در رابطه نقض حقوق اساسی‌شان توسط دستگاه‌های اداری شاکی باشند، به این دادگاه مراجعه و تقاضای رسیدگی مجدد نمایند.

 

دادگاه قانون اساسی دارای 2 شعبه و هریک دارای 8 قاضی است و اعضای آن توسط مجلس ملی فدرال (بوندستاگ) و مجلس ایالات (بوندسرات) انتخاب می‌شوند. مدت خدمت آنها 12 سال و غیر قابل تجدید می‌باشد.
ب) دادگاه های فدرال
دادگاه‌های فدرال آلمان عبارتند از:
1- دادگاه عالی فدرال
مقر آن در کار لسروهه است و عالی‌ترین مرجع پژوهش آرای صادره از محاکم عالی به شمار می‌آید. همچنین این دادگاه، دارای صلاحیت اصلی برای رسیدگی به موارد کشتار جمعی، خیانت و آن دسته از جرایم سیاسی که موجب به خطرافتادن امنیت کشور است. می‌باشد. دادگاه عالی فدرال دارای14 شعبه است که 9 شعبه آن به امور مدنی و 5 شعبه به امور کیفری اختصاص دارد.
2- دیوان عالی اداری فدرال
این دادگاه که محل آن در برلین است، بالاترین مرجع استیناف آرای تمام محاکم اداری منطقه‌ای است.
3- دادگاه عالی مالی فدرال
این دادگاه که محل آن در مونیخ است، مرجع استیناف آرای محاکم مالی منطقه‌ای محسوب می‌شود و صلاحیت آن مربوط به مالیات، عوارض گمرکی و مانند آنهاست.

 

4- دادگاه عالی کار فدرال
در شهر کاسل واقع شده است و مرجع پژوهش دادگاه‌های کار منطقه است.
5- دادگاه عالی اجتماعی فدرال
در شهر کاسل واقع شده است و مرجع استیناف دعاوی بیمه‌های اجتماعی است. به طور کلی باید گفت: سیستم تجدیدنظر در آلمان پیچیده است و قانون، امکانات متعددی را برای تجدیدنظر در آرا پیش بینی کرده است.
دیگر دادگاه‌های فدرال
براساس ماده 96 قانون اساسی آلمان، دولت فدرال قادر است علاوه بر 5 دادگاه قبلی. محاکم زیر را نیز برحسب مورد و شرایط ایجادنماید:
الف) دادگاه فدرال درخصوص مقررات مربوط به مالکیت صنعتی
ب) دادگاه فدرال کیفری نظامی
ج) دادگاه‌های عالی پژوهش در رابطه با موارد بندهای (الف و ب)
کلیات
اقتدار قضایی به عنوان سومین قوه حکومتی در آلمان، در قانون اساسی تضمین شده است. اصل 92 قانون اساسی اعلان می‌دارد که قدرت قضایی‌ به قضاوت تفویض شده است که فقط به وسیله دادگاه قانون اساسی فدرال، دادگاه‌های فدرال و دادگاه‌های ایالات اعمال می شود. این امر به عنوان « امتیاز انحصاری قضاوت» شناخته شده است. تفکیک انواع دادگاه‌ها را باید ثمره ماهیت فدرالی کشور، تحولات تاریخی و تدوین قواعد حقوقی در آلمان دانست.
از این گذشته، اقتدار قضایی از انواع مختلفی از صلاحیت‌های مستقل تشکیل شده است. به طور کلی، احقاق حق افراد به 5 صلاحیت تفویض گردیده که در بند اول اصل 95 قانون اساسی احصا شده و عبارتند از: «صلاحیت عام» ، « صلاحیت دادگاه‌های کار»، « صلاحیت اداری»، «صلاحیت دادگاه‌های اجتماعی» و «صلاحیت دادگاه‌های مالیاتی». در راس هریک از این صلاحیت ها، یک دادگاه فدرال به عنوان عالی ترین دادگاه فدراسیون و آخرین مرجع تصمیم‌گیری قرار دارد که وظایف اصلی هریک از آنها این است که به عنوان محاکمه تجدیدنظر نهایی برای دادگاه‌های ایالات عمل کنند و همچنین ارائه تفسیر واحدی از قوانین و بسط آنها را تضمین نمایند. علاوه بر تفکیک عرضی 5 صلاحیت موجود. یک سلسله مراتب طولی نیز بین محاکم وجود دارد. اصولاً، جریان رسیدگی قضایی از دادگاه‌های نخستین آغاز می‌شود و ممکن است دعوی برای تجدیدنظر، اعم از ماهوی و یا شکلی، به دادگاه های بالاتر نیز کشیده شود. هر ایالتی به طور مجزا ساختار دادگاه‌های خود را براساس مدل عمومی، توصیف شده در قانون اساسی، طرح‌ریزی کرده است. بنابراین، هرایالتی مسئول اجرای عدالت. رسیدگی به صلاحیت و آیین دادرسی خویش است.
علاوه بر این، صلاحیت کاملاً تخصصی قانون اساسی نیز وجود دارد که در آلمان به وسیله دادگاه قانون اساسی فدرال در کارلسروهه و دیگر دادگاه‌های قانون اساسی ایالات مختلف اعمال می‌گردد. صلاحیت قانون اساسی، درسطح ملی، در قوانین آیین‌های دادرسی اختصاصی مانند « قانون دادگاه‌ اساسی فدرال» و در سطح ایالات مربوط، در دیگر قوانین مشابه پیش بینی شده است.

 

با این وجود، یک دیوان عالی کاملاً فراگیر. مشابه دیوان عالی کشور ایالات متحده آمریکا و یا دیوان عالی سوئیس، اصلاً وجود ندارد.
علاوه بر این دادگاه‌های فدرال، که در راس سلسله مراتب هریک از 5 صلاحیت موجود در آلمان قرار دارند، فدراسیون، محاکم فدرال دیگری را نیز پیش‌بینی کرده که فقط صلاحیت رسیدگی به امور خاصی را دارند؛ یعنی صلاحیت اختصاصی دارند (اصل 96 قانون اساسی). این محاکم عبارتند از : « دادگاه‌های نظامی فدرال» که به امور انتظامی افراد نظامی رسیدگی به امور انتظامی مقامات فدرال، دادگاه انتظامی قضات، که به امور انتظامی قضات فدرال رسیدگی می کند و در نهایت «دادگاه اختراعات فدرال» که امور مربوط به اختراعات و ثبت آنها را بررسی می‌نماید.
همان طوری که در بالا هم اشاره شده، تخصصی شدن، ویژگی خاص نظام دادگاه‌های آلمان است. مزیت تقسیم محاکم به عرضه‌های مختلف حقوقی این است که قضات، تجربه و دانش تخصصی لازم را در آن زمینه داشته باشند تا بتوانند کیفیت بهتری از تحقق عدالت واحقاق حق افراد را فراهم آورند. صرف نظر از این عامل مثبت. یک ایراد نیز بر تخصصی شدن محاکم است و آن هم مشکل انتخاب شعبه یا صلاحیت صحیح، درمورد پرونده‌هایی است که موضوع آنها با صلاحیت 2 یا چند سلسله از دادگاه‌ها تداخل دارد.
هرم این دادگاه‌های عمومی با دادگاه های بخش در قاعده هرم آغاز می شود. در ادامه، دادگاه‌های منطقه‌ای و در راس هرم نیز آخرین مرجع تصمیم‌گیری؛ یعنی دادگاه عالی فدرال، قرار دارد که در کارلسروهه واقع شده است.

 

دادگاه عالی فدرال، به عنوان عالی ترین دادگاه فدرال، صلاحیت رسیدگی برای سرتاسرجمهوری فدرال آلمان را دارد. دادگاه‌های عالی منطقه‌ای، محاکمی ایالتی محسوب می‌شوند و به عنوان دادگاه‌هایی منطقه‌ای در ایالات صلاحیت رسیدگی دارند. هر ایالتی، حداقل یک دادگاه عالی منطقه ای دارد.
علاوه بر دادگاه‌های عمومی، که در بالا مورد اشاره قرار گرفت، دادگاه‌های دیگری نیز وجود دارند که به صلاحیت عام ملحق می‌شوند؛ از جمله دادگاه اختراعات فدرال مونیخ. اگرچه این دادگاه در سلسله مراتب دادگاه‌های عمومی قرار ندارد ولی از نقطه نظر سیستمی به شعبه صلاحیت عام متعلق می‌باشد. « قانون اختراعات» ، سازمان، اختیارات و آیین رسیدگی این دادگاه را معین کرده است. دادگاه اختراعات فدرال به پرونده‌های مربوط به ثبت اختراع و صدور یا لغو پروانه رسیدگی می کند. حکم این دادگاه ممکن است توسط دادگاه عالی فدرال مورد تجدیدنظر شکلی قرار گیرد. علاوه بر این ، شماری از محاکم تخصصی نیز وجود دارند که صلاحیت رسیدگی به دعاوی مربوط به خدمات عمومی را دارند. این محاکم صنفی، مشخصاً با مسائل مربوط به کارمندان دولت و نیروهای نظامی ونیز امور خدماتی و انضباطی حرفه‌های حقوقی و دیگر مشاغل سروکار دارند. در نهایت این که محاکم داوری نیز برای حل و فصل دعاوی خصوصی، وجود دارند که به طور وسیعی در حقوق تجارت مورد استفاده قرار می‌گیرند. محاکم داوری مشمول قانون آیین دادرسی مدنی و همچنین تجدیدنظر قضایی در مورد مطابقت آرای آنها با قانون هستند (مواد 1027 به بعد قانون آیین دادرسی مدنی).

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  18  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آشنایی با نظام قضایی آلمان

دانلود مقاله بازار سرمایه

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله بازار سرمایه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 بازار سرمایه چیست؟
یکی از مفاهیم رایج سرمایه گذاری، مفهوم بازار سرمایه است. تعدادی از سرمایه گذاران بالفعل و بالقوه بورس اوراق بهادار تهران در سومین نمایشگاه بین المللی بازار سرمایه از نگارنده خواستند تا به زبان ساده مفهوم بازار سرمایه را تشریح نماید.
از این رو مقاله حاضر در پی پاسخ به سه سوال زیر است: الف) بازار سرمایه چیست؟ ب) وظایف و کارکردهای آن کدام است؟ ج) نقاط ضعف و قوت بازار سرمایه کشور چیست؟ بازار سرمایه بطور کلی بازار سازوکاری است که به کمک آن مردم به خرید و فروش کالا و خدمات می پردازند. بازارها نیازمند بازیگران و زمان کار مشخص هستند. خریداران در بازار دارای قدرت انتخاب مناسب هستند و می توانند از بین کالاها و خدمات، بهترین آنها را انتخاب نمایند. فروشندگان نیز به خریداران بسیاری دسترسی دارند و از این رو هزینه های ارتباطی کمتری می پردازند. بازار سرمایه نیز مشابه هر بازار دیگری است، اما مهمترین کالای این بازار، سرمایه است. بازار سرمایه بخشی از بازارهای مالی است. بازار سرمایه در مقابل بازار پول، جایگاه تامین بلندمدت سرمایه شرکتهاست. بازار سرمایه زیربنای فعالیت های تجاری، صنعتی، دولتی و خصوصی است. بازار سرمایه واسطه ای برای تخصیص وجوه بلندمدت به منظور تشکیل دارایی های سرمایه ای است. وجوه این بازار از سرمایه گذاران انفرادی، شرکت های سرمایه گذاری، صندوق ها، بانک ها و دیگر دارندگان وجوه بدست می آید. وجوه مذکور جهت تامین مالی طرح های کسب وکار و توسعه ای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار مورد استفاده قرار می گیرد. به عبارت دیگر، بازار سرمایه، وجوه را از بخش های دارای مازاد جمع آوری می کند و آن را به سمت کسانی که نیازمند تامین مالی هستند، هدایت می کند. کارایی بازار سرمایه، حاصل عملکرد بازیگران و نیروهای رقیب در آن است. در کشورهای پیشرفته، بازار سرمایه و بخصوص بورس اوراق بهادار مهمترین جایگاه تامین سرمایه واحدهای تجاری و صنعتی است . در حالیکه در کشورهای کمتر توسعه یافته همچون ایران، تمرکز تامین مالی بر سیستم و شبکه بانکی است.
روانشناسی بازار سرمایه
بازار سرمایه ایران به دلیل افزایش سهم عوامل محیطی و فزونی یافتن ریسک سیستماتیک نسبت به ریسک غیر سیستماتیک، به مراتب پیچیده تر از گذشته شده است.
بازار سرمایه ایران به دلیل افزایش سهم عوامل محیطی و فزونی یافتن ریسک سیستماتیک نسبت به ریسک غیر سیستماتیک، به مراتب پیچیده تر از گذشته شده است. تغییرات رو به تزاید نرخ فلزات کانی و افزایش بهای جهانی نفت، منجر به رشد جهشی شرکت های تولیدکننده مواد اولیه در نیمه اول سال جاری شد. تهدیدهای منطقه ای، اعتصابات کارگری و تقاضای روزافزون برخی کشورها برای مواد اولیه جهت تداوم رشد اقتصادی و سایر عوامل منجر به افزایش بهای بسیاری از مواد کانی و غیرکانی در بازارهای بین المللی شد. بنابراین با توجه به روابط پیچیده در دنیای معاصر برنامه ریزی استراتژیک متناسب با این شرایط بسیار دشوار و غیرعملی است زیرا برنامه ریزی استراتژیک فرآیندی است که در آن به محیطی قابل پیش بینی و به روابط خطی نیاز دارد. گری هامل استراتژیست برجسته معتقد است برنامه ریزی یک فرآیند است و فرآیندها نمی توانند استراتژی تولید کنند. بنابراین استراتژی یک برنامه نیست بلکه رویکردی است که براساس آن، فرصت های بالقوه مورد شناسایی قرار می گیرد، در واقع تشخیص فرصت ها، جوهره اصلی استراتژی محسوب می شود.توانایی درک محیط و تشخیص پارادایم الگوی ذهنی جدید، از اصول اساسی تفکر استراتژی جدید به شمار می رود. ناتوانی در تشخیص فضای جدید باعث می شود سرمایه گذاری ها به درستی صورت نپذیرد و فرصت های در حال شکل گیری مورد شناسایی قرار نگیرند.
●استراتژی چرخشی پرتفوی سبد سهام
به طور کلی سرمایه گذاری در بازار سرمایه از طریق تجزیه و تحلیل و مدیریت پرتفوی سبد مالی انجام می شود. روند سرمایه گذاری با مدیریت صحیح پرتفوی تداوم می یابد. به همین جهت تبیین استراتژی چرخشی سهام در پرتفوی از ضرورت های سرمایه گذاری در بازار سرمایه است. سرمایه گذارانی که نسبت به حرکت چرخشی سهام در پرتفوی خود کم توجه بوده و یا اعتقادی به آن ندارند و دارایی های مالی خود را با باور تکرار روزهای خوش نگهداری می کنند، ممکن است لطمه مالی را در درازمدت متقبل شوند. بنابراین ورود و خروج به موقع در بازار سرمایه و ایجاد تعادل بین ریسک هزینه و ریسک از دست دادن فرصت ها اهمیت زیادی در فرآیند سرمایه گذاری در بازار سهام دارد. از این رو سرمایه گذاران باید به طور مرتب نسبت به ترکیب سبد سهام خود از صنایع مختلف توجه کنند و مزیت ها و معایب آن را بررسی کنند. اگر در سبد مالی خود سهام شرکت های فعال در صنایع پیشرو، وجود دارد، آن را باارزش ترین دارایی مالی خود بدانید و سعی کنید حداکثر بازده را از آن به دست آورید. در غیر این صورت از بازار عقب افتاده اید و باید حرکت را از نقطه دیگر و با تٲخیر آغاز کنید. تاخیر در ورود، ریسک سرمایه گذاری جدید را افزایش می دهد و یا احتمالا بازدهی کمتری نصیب پرتفوی می شود. کسب سود در گرو خرید و فروش مناسب و به موقع است. دقت در این مرحله حائز اهمیت است، بنابراین روند حرکتی قیمت سهام، حجم معاملات مربوطه، مقدار حجم مبنا و برآورد آتی از قیمت سهام بررسی شود تا تحت تاثیر شایعات و جو روانی بازار قرار نگیرید. در چنین شرایطی می توان خرید را پلکانی انجام داد تا بخشی از ریسک کاهش یابد. یا از خرید با تاخیر زمانی بسیار منصرف شوید.
ولی فراموش نکنیم یک سرمایه گذار موفق و هوشیار همیشه به دنبال اصلاح سبد مالی خود است. به طور کلی نحوه تصمیم گیری در بازار سرمایه، متاثر از دو رویکرد پیش نگر یا پس نگر است. رویکرد پیش نگر بر مبنای پیش بینی فرصت های نهفته در بازار شکل می گیرد و ریسک و نیز بازده بالاتری به همراه دارد. در حالی که رویکرد پس نگر به مراتب محافظه کارانه تر و کم ریسک تر بوده و پس از ظهور فرصت ها به ایجاد قابلیت های لازم جهت کسب بازدهی می پردازد و بالطبع میزان کسب بازدهی آن هم کمتر است. مجموع باورها، اعتقادات، خصوصیات شخصیتی ازجمله میزان ریسک پذیری سرمایه گذاران، به انتخاب یکی از آن دو رویکرد منجر می شود.

●روانشناسی سرمایه گذاران در بازار سرمایه
بازار سرمایه، نمونه ای از جوامع انسانی محسوب می شود، بنابراین می توان برخی از مراحل معاملات خرید و فروش احساسی، تاثیر جو روانی بازار و پیروی محض از شایعات بازار را با مراحل تبدیل یک پدیده جدید به هنجار و پذیرش و پیروی عامه از آن در جامعه، به عنوان بخشی از رفتار انسانی مورد مقایسه و مطالعه قرار داد. راجرز جامعه شناس آمریکایی در تحقیقات خود اعضای جامعه را در زمینه پذیرش تدریجی یک پدیده، به پنج دسته، نوآورها inovators، زود پذیرها early adopters، اکثریت زود early majority، اکثریت دیرlate majority و دیر پذیرها یا عقب مانده ها laggards تقسیم می کند. در این تقسیم بندی بیشترین تعداد شامل افراد اکثریت زود است. در واقع بعد از شروع حرکت هنجاری ابتدا، زود پذیرها و سپس اکثریت زود، «استراتژی اطمینان» را در پیش می گیرند و برای عقب نماندن از پدیده ای که می رود به زودی هنجار شود، پیروی می کنند. در این الگو موتور حرکت زود پذیرها هستند. با نگاهی عمیق به بازار سرمایه و نحوه تصمیم گیری سرمایه گذاران در هنگام معامله می توان این الگو را مشاهده کرد. سفته بازان در بازار سرمایه نقش زود پذیر ها را بازی می کنند، در واقع موتور حرکت در بازار سرمایه آنان هستند. سفته بازان پس از شناسایی صنایع پیشرو و یا بعضا با سفته بازی در سهام، فعالیت خود را عملیاتی می نمایند و به دنبال آنان اکثریت زود اقدام به معامله سهام می کنند. با گذشت تدریجی زمان و با تاخیر در چند نقطه در دامنه تغییرات حجم مبنا، اکثریت دیر و سپس با تاخیر بعدی دیر پذیرها یا عقب مانده ها وارد معاملات می شوند. عموما ورود دیر پذیرها و عقب مانده ها در بازار سرمایه هنگامی صورت می گیرد که نوآورها و زود پذیرها در حال خروج از بازار هستند و با کسب بازده مورد انتظار، ریسک را به تازه واردان منتقل می کنند. در این شرایط نسبت قیمت به درآمد p/e سهام به مرور افزایش یافته و ریسک خرید و نگهداری سهام افزایش می یابد. به طور مثال می توان به وضعیت سهام شرکت های سیمانی در چند سال گذشته اشاره کرد. بنابراین به نظر می رسد شخصیت سرمایه گذاران با انتخاب رویکرد و زمان ورود آنان در معاملات سهام رابطه مثبت داشته باشد. بدین ترتیب سرمایه گذاران می توانند با درک مناسبی از شرایط جدید نسبت به افزایش قابلیت های خود بیفزایند و تصمیمات خود را مورد ارزیابی قرار دهند.به طور کلی اتخاذ استراتژی سرمایه گذاری در بازار سهام، با اهداف سه گانه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت و میزان سهم هر یک از آنان در سبد سرمایه گذاری تبیین می شود و با شخصیت روانی سرمایه گذاران مرتبط است.
در یک الگوی تحلیلی، شخصیت سرمایه گذاران و رفتار آنان در بازار سرمایه را می توان با الگوی راجرز در زمینه دسته بندی افراد در مواجهه با تغییر ارزش ها مطابقت داد:
▪نوآورها: نوآورها صنایع پیشرو را مورد شناسایی قرار می دهند. این سرمایه گذاران، عموما سرمایه خود را به دو قسمت کوتاه مدت و میان مدت تقسیم می کنند و برای آنان سرمایه گذاری بلند مدت جاذبه ای ندارد. سبد مالی آنان از ریسک و نیز بازدهی بالایی برخوردار است.
▪زود پذیرها: این افراد هنگامی که پارادایم جاری در بازار سرمایه تغییر می کند و فرصت جدیدی برای بهره برداری به وجود می آید، فعالانه بخش قابل توجهی از استراتژی را بر محوریت نوآورها استوار می سازند. در نتیجه چیدمان سبد مالی آنان از ریسک و نیز بازدهی نسبتا بالایی برخوردار است.
▪اکثریت زود: این دسته از سرمایه گذاران فرصت های جدید را شناسایی کرده و آن را در قواعد پارادایم جاری می پذیرند و میزان سرمایه گذاری میان مدت بیشترین درصد را در سبد مالی آنان تشکیل می دهد. سبد مالی آنان از بازدهی و نیز ریسک متوسطی برخوردار است.
▪اکثریت دیر: این افراد حداقل درصد سرمایه را به سرمایه گذاری کوتاه مدت تخصیص می دهند، استراتژی آنان فاقد برتری است و منجر به تحول اساسی در بازده مورد انتظار نمی شود و سبد مالی آنان با حداقل ریسک و نیز بازدهی همراه است.
▪دیر پذیرها و عقب مانده ها: این افراد استراتژی سبد سهام خود را براساس جو روانی بازار و با تاخیر زمانی تشکیل می دهند. بنابراین سبد مالی آنان با بازدهی کم و ریسک بسیار تشکیل می شود. این طبقه بندی به ما کمک می کند تا درک روشنی از سرمایه گذاری خود داشته باشیم و چنانچه انتظارات خود را از حضور در این بازار، تحقق نیافته می بینیم تغییرات لازم را برای دستیابی به نتایج مورد انتظار در رفتار سرمایه گذاری خود بدهیم. بنابراین تعیین میزان هر یک از اهداف سه گانه سرمایه گذاری همیشه تابعی از ریسک و بازده است. با توجه به اهمیت ریسک پذیری در بازار سرمایه، بدیهی است که میزان موفقیت سرمایه گذاران علاوه بر دانش و اطلاعات عمیق نسبت به بازار، تا حدود زیادی بستگی به خصوصیات شخصیتی سرمایه گذاران دارد.
اخلال در بازار سرمایه
بحث قیمت گذاری سیمان از آغاز سال جدید دوباره مطرح شد و رونق موقتی را به این گروه بازگرداند، اما مطابق معمول پس از توافقات اولیه برای افزایش نرخ سیمان به ناگاه بر مسوولان آشکار شد که این امر به دلایلی فعلاً مقدور نیست و ماجرا هنوز ادامه دارد.
در دو سال گذشته میزان فعالیت سهامداران و گردش مالی و در یک کلام سودآوری سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار کاهش جدی و چشم گیری یافته است. اثرات این موضوع فرار سرمایه ها از فعالیت های تولیدی به سمت دلال بازی و خرید و حبس کالاهای سرمایه یی به مانند طلا و مسکن و زمین است که مستقیماً شاخص تورم را افزایش می دهد. آنچه منظور نظر از تحریر این مطلب است نه اثرات فرار سرمایه از بازار بورس اوراق بهادار که عوامل اصلی ایجادکننده آن است.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان مهمترین عامل کاهش رونق در بورس اوراق بهادار افزایش تنش سیاسی به ویژه در روابط بین المللی و منطقه یی است. این موضوع اگر چه تا حدود زیادی منطبق بر واقعیت به نظر می رسد اما باعث کتمان بخش بسیار مهمتری از عوامل مخرب فضای کلی بازار بورس اوراق، یعنی تصمیمات ناگهانی و غیرکارشناسی دولت نمی شود. به عنوان مثال از آغاز سال ۸۶ تاکنون و در مدت زمانی حدود یک ماه، عملکرد دولت باعث فروپاشی چندین گروه بسیار پراهمیت بازار شده است که به طور خلاصه به آن اشاره خواهد شد.
در ابتدای سال خبر آزادسازی نرخ محصولات پتروشیمی که به احتمال بسیار زیاد همراه با برداشتن سوبسید انرژی متعلقه به این شرکت ها خواهد بود ضربه شدیدی را به وضعیت به نسبت باثبات شرکت های پتروشیمی حاضر در بورس وارد کرد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بازار سرمایه

دانلود مقاله گران فروشی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله گران فروشی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

گران فروشی
تعریف گران فروشی این است که کالایی را به قیمتی بیش از ارزش بازاری آن بفروشیم. ارزش بازاری یک کالا قیمت آن کالاست که در سایر معاملات بکارگرفته می شود.
گران فروشی: عبارت است از عرضه یا فروش کالا یا ارائه خدمت به بهائی بیش از نرخ های تعیین شده به وسیله مراجع قانونی ذی ربط، عدم اجرای مقررات و ضوابط قیمت گذاری و انجام دادن هر نوع عملی که منجر به افزایش بهای کالا یا خدمت به زیان خریدار گردد.
جریمه گران فروشی، با عنایت به دفعات تکرار در طول هر سال به شرح زیر است:
الف- جبران خسارت وارد شده به خریدار و جریمه نقدی معادل مبلغ گران فروشی، در صورتی که جریمه نقدی کمتر از پنجاه هزار (50،000) ریال باشد، جریمه نقدی معادل پنجاه هزار (50،000) ریال خواهد بود.
ب- چنانچه کل مبلغ جریمه های نقدی پس از سومین مرتبه تخلف به بیش از دو میلیون (2،000،000 ) ریال برسد، پارچه یا تابلو بر سر در محل کسب به عنوان متخلف صنفی به مدت ده روز نصب خواهد شد.
ج- در صورتی که کل مبلغ جریمه های نقدی پس از چهارمین مرتبه تخلف به بیش از بیست میلیون (20،000،000) ریال برسد، پارچه یا تابلو بر سر در محل کسب به عنوان متخلف صنفی نصب و محل کسب به مدت سه ماه تعطیل خواهد شد.
گران فروشی یکی از مهم ترین معضلات جامعه محسوب می شود که علاوه بر تضییع حقوق مردم، زمینه بی اعتمادی به تمام تلاش گران و خادمان حاضر در یک صنف را فراهم می کند، هر چند ممکن است افرادی معدود مرتکب این خلاف شوند.علاوه بر این گران فروشی بدبینی مردم به یک قشر دیگر را نیز به دنبال دارد و آن بازرسان بازار است که وظیفه ذاتی آن ها جلوگیری از این اجحاف است و اگر این خلاف در حضور این بازرسان و در جایی اتفاق افتد که تعدادی از آنان به صورت مستمر حضور دارند، این بدبینی دو چندان خواهد شد.
تبعات گران فروشی
اگر متوسط درآمد خانوارهای ایرانی در ماه را 400هزار تومان در نظر بگیریم، هر خانواده 4نفری نیاز دارد در طول یک ماه لااقل یک دست لباس برای نیمی از اعضای خانواده خود تهیه کند.
حال اگر متوسط قیمت فروش یک دست لباس (شامل شلوار و پیراهن یا مانتو و روسری) را 30هزار تومان در نظر بگیریم، هر خانواده در طول یک ماه باید 15درصد از درآمد خود را به خرید پوشاک اختصاص دهد.
اما واقعیت دخل و خرج خانواده های ایرانی فرضیه بالا را کاملا مردود می کند. در شرایطی که گروه های مستاجرنشین بین 60 تا 90درصد از درآمدشان را برای اجاره مسکن هزینه می کنند و حدود 25درصد از کل هزینه ماهانه خانواده ها برای تامین خوراک و آشامیدن مصرف می شود، هزینه خرید پوشاک جایی در سبد هزینه ندارد.
در واقع بر اساس آنچه فرض کردیم، باید 15درصد از درآمد ماهانه صرف خرید لباس شود؛ اما در سال 85 بر اساس آمارگیری بانک مرکزی خانواده ها 5درصد از مجموعه هزینه های خود را به خرید پوشاک اختصاص دادند.
آیا ایرانی ها علاقه ای به پوشیدن لباس نو ندارند؟
پاسخ کاملا روشن است. در ذات هر انسان زیباپسندی وجود دارد و هر کسی دلش می خواهد نو بپوشد، اما پس چرا ایرانی ها خرید پوشاک را اولویت خود نمی دانند؟ باز هم پاسخ روشن است. گران فروشی انگیزه خرید پوشاک را کاهش داده است.
عرضه کت و شلوارهای 500هزار تومانی، پیراهن 50هزار تومانی، مانتوی 40هزار تومانی در بوتیک ها باعث شده توجیه اقتصادی خرید لباس در بین افراد کاملا از بین برود.
یک مانتوی زنانه چند متر پارچه مصرف کرده است و اصلا چه مواد خاصی در دوخت آن به کار رفته که باید به قیمت 40هزار تومان فروخته شود؟ آیا فروشندگان مانتوهای چهارهزار تومانی در مقابل فروشندگان مانتوی 40هزار تومانی ضرر می کنند؟!
در کشور ترکیه پیراهن 100درصد پنبه ای (بهترین الیاف مورد مصرف پیراهن) تولید کشور مصر به قیمت معادل 14800تومان فروخته می شود.
اما مشابه همین پیراهن در بوتیک های سطح شهر تهران بین 37 تا 42هزار تومان عرضه می شود.
گفته می شود برخی فروشندگان پوشاک سود 100درصدی از فروش عایدشان می شود.
این در حالی است که ترویج نظام قیمت گذاری در صنف پوشاک باعث خواهد شد قیمت مصرف کننده بر اساس کیفیت و مواد به کار رفته در لباس تعیین شود و در نتیجه گران فروشی با هدف کسب سود سرشار از محل فروش نیز به طرز چشمگیری کاهش یابد.
یک پیشنهاد برای فروش بیشتر و خرید راحت تر
در کشور ترکیه انواع پوشاک در شیک ترین بوتیک ها گرفته تا فروشگاه های بزرگ و زنجیره ای به صورت اقساط سه ماهه به فروش می رسد.پشت ویترین همه بوتیک های لباس فروشی، قسطی فروشی به صورت برجسته نوشته شده است. فروشندگان لباس در ترکیه این طرح جدید را برای فروش بیشتر اجرا کرده اند.آنها معتقدند هزینه خرید پوشاک زمانی که مشتری باید آن را در مدت سه ماه پرداخت کند، رقم ناچیزی می شود و این باعث می شود افراد بدون دغدغه مالی اقدام به خرید لباس کنند.تجارت پوشاک در ترکیه یکی از پردرآمدترین فعالیت اقتصادی در این کشور به حساب می آید.به نظر می رسد اگر فروش قسطی پوشاک در کشور ما هم رواج پیدا کند، هزینه خرید کاهش خواهد یافت. تصور کنید پالتویی که قیمت آن 300هزار تومان است اگر این امکان فراهم شود تا خریدار بتواند آن را با پرداخت 100هزار تومان در طول سه ماه خریداری کند، خرید راحت تر انجام خواهد شد و از همه مهم تر میل به خرید افزایش خواهد یافت.
گران فروشی پنهان
آیا از گران فروشی پنهان چیزی شنیده اید؟ شاید طرح این پرسش برای شما مصرف کننده کمی جالب باشد، اما با کمی دقت در سبد خرید روزانه خود خواهید فهمید که چطور قربانی افزایش خزنده قیمت کالاها بخصوص مواد غذایی شده اید.
به گفته فعالان بازار، برخی شرکتهای تولید کننده مواد غذایی برای جلوگیری از حساسیت مصرف کننده و در حقیقت افزایش آشکار قیمتها، سعی می کنند با ترفندهای مختلفی، گران فروشی را در قالب شیوه های دیگری دنبال کنند، یعنی به جای اینکه قیمتهای یک کالا را دایماً تغییر دهند، سعی می کنند از وزن آن کاسته و در عوض از نوسان شدید قیمتها جلوگیری می کنند، بگذریم که برخی شرکتها هر دو رویکرد یعنی هم کاهش وزن کالا و هم افزایش قیمت را دنبال می کنند. البته این شیوه ها به این معنا نیست که وزن کالا با وزن اعلام شده (برچسب) مطابقت نمی کند، بلکه موضوع عدم استاندارد وزن مشخص برای یک کالای خاص است که شما می توانید یک کالا با وزنهای مختلف و در همان حال با قیمتهای متفاوت مشاهده کنید. به طور مثال اگر تا چندی پیش کالایی با وزن یک کیلوگرم، 1200 تومان عرضه می شد حالا همان کالا با وزن 850 گرمی به همین قیمت عرضه می شود، یعنی در عین اینکه ظاهراً از افزایش قیمتی برخوردار نبوده، اما با توجه به وزن کالا، متوجه می شوید که تقریباً 180 تومان گرانتر از قبل فروخته می شود و حال آنکه فروشنده از این رشد خزنده چندان آگاهی ندارد.
این وضعیت را می توان در اکثر کالاهای بسته بندی مواد غذایی از حبوبات، لبنیات گرفته تا کیک و کلوچه مشاهده کرد. بنابراین برخی کارشناسان صنایع غذایی که نسبت به این رویه اشراف کامل دارند از تدوین استاندارد وزن مشخص برای هر کالا استقبال کرده اند، یعنی اگر قرار است به طور مثال پنیر از سوی شرکتهای مختلف عرضه شود، در یک طیف وزنی مشخص ارائه گردد تا مصرف کننده بداند که کالایی که خریداری می کند دارای وزن استاندارد و با قیمت خاص است.
یک کارشناس صنایع غذایی در همین ارتباط به خبرنگار ما می گوید: تدوین استاندارد وزنی برای هر کالایی پیشنهاد قابل قبولی است.
مهندس پسندیده می افزاید: در این رابطه مؤسسه استاندارد قانون گذار است و وزارت بهداشت مجری این قوانین به شمار می آید.
وی با اشاره به برخی از سوءاستفاده هایی که توسط بعضی از تولیدکنندگان انجام می شود، می گوید: به عنوان نمونه دولت قیمت فراورده های لبنی را با 4 درصد چربی تثبیت کرد، اما برخی کارخانه ها برای دور زدن دستور دولت، با افزایش دو دهم درصد چربی عملاً فرآورده را با 500 تومان افزایش قیمت عرضه کردند، این در حالی است که افزایش 500 تومانی با دودهم درصد مطابقت نمی کند.
ابهام در وزن خالص
وی با اشاره به شیوه دیگری برای گران فروشی که همان کلی گویی در مورد وزن کالاست، اضافه می کند: برای مثال می توان به وزن روغن نباتی اشاره کرد که در وزنهای مختلف 4.5 ، 5، 16 و 17 کیلوگرمی عرضه می شود که برای نمونه در مورد حلب 17 کیلویی باید گفت 1/5کیلوگرم از وزن آن وزن حلب است و حال با توجه به قیمت روغن (1700 تومان) می توان دریافت که وزن خالص با چه قیمتی عرضه می شود.
وی ادامه می دهد: درج وزن خالص ضرورت دارد، یعنی وزن قید شده در برچسب باید با محتوا یکی باشد.
به گفته وی، ارائه وزنهای تقریبی برای مشتری گمراه کننده است، به طوری که در یک کالا می توان وزنهای 880،810 و 860 گرمی را مشاهده کرد، اما مصرف کننده اعتقاد دارد که کالا یک کیلوگرمی است. برخی متولیان نظارت بر حوزه مواد غذایی زیر بار نمی روند و تأکید دارند که باید دست تولید کننده را در تعیین وزنهای متفاوت باز گذاشت.
وی خاطرنشان می کند: باید هر کالایی دارای وزنهای مشخص و استاندارد باشد، یعنی اگر قرار است که کالایی مثلاً 16 کیلوگرم وزن خالص داشته باشد، همه تولیدکنندگان همین وزن را رعایت کنند.
وی در پایان تأکید می کند، متأسفانه کالاها با وزنهای متفاوتی تولید می شود که به هیچ وجه با خود کالا سنخیت ندارد و اصولاً آن وزن مربوط به کالای دیگری است.
مؤسسه استاندارد متولی است
در همین حال عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس در خصوص متولیان نظارت بر مواد غذایی می گوید: در گذشته این نظارت به طور مشترک از سوی مؤسسه استاندارد و وزارت بهداشت اعمال می شد، اما در مجلس هفتم طی اصلاحیه ای نظارت بر کالاها تمرکز مدیریتی پیدا کرد، یعنی مؤسسه استاندارد متولی این امر شد در عین حال این مؤسسه از آزمایشگاههای مراکز آموزشی استفاده می کند.
سیدمصطفی سیدهاشمی ادامه می دهد: مسائل غذایی با جان و حیات انسانها سر و کار دارد، اما گاهی دیده می شود که افرادی برای پایین آوردن قیمت تمام شده، استانداردهای لازم را اعمال نمی کنند که این بدترین روش برخورد با مشتری است.
وی با بیان اینکه در استاندارد کالا باید چهار مؤلفه کیفیت، بسته بندی، قیمت و وزن کالا مورد توجه قرار گیرد، اضافه می کند: با اینکه در ایران استانداردهای بین المللی اعمال می شود، اما انحراف معیار نیز به شدت وجود دارد.
عدم تحمیل وزن استاندارد
در همین رابطه دیدگاههای رئیس اداره نظارت بر اجرای استاندارد غذایی و کشاورزی مؤسسه استاندارد را جویا شدیم که وی اذعان می کند: تعیین وزن کالاها در دست تولید کننده است در حالی که ما وزن اعلام شده را آزمون می کنیم.
مهندس یوسف زاده تأکید می کند: برچسب وزن با توجه به اعلام تولیدکننده به عهده مؤسسه استاندارد است، اما وظیفه پیگیری عدم تطبیق محتوا با وزن اعلام شده با تعزیرات است.
وی در عین حال تأکید می کند: برای مؤسسه وزن اعلام شده از سوی تولیدکننده ملاک است، یعنی ما وزنی را که در برچسب قید شده، با محتوا آزمون می کنیم که مطابقت داشته باشد.
به گفته وی، تولیدکننده حق دارد که فرآورده خود را با هر وزنی که می خواهد عرضه کند، اما در عین حال باید بر مبنای وزن اعلام شده، کالا ارائه کند.
وی ادامه می دهد: مؤسسه استاندارد وزن و سایر ویژگیهای یک کالا را کنترل می کند و معمولاً در تمام فرآورده های غذایی، برچسب وزن یکی از فاکتورهایی است که باید رعایت شود.
وی با بیان اینکه استاندارد وزنی دارای دو شکل است، اضافه می کند: یکی اینکه دست تولیدکننده باز گذاشته شده که وزن را خود تعیین کند و دیگر اینکه وزن تقریبی (از 10 تا 100 گرم) را اعلام کند.
وی خاطرنشان کرد: چنانچه برچسب وزن بر روی کالایی قید نشده باشد، شاکیان می توانند به دفتر حقوقی مؤسسه استاندارد شکایت کنند.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا استاندارد وزنی مشخصی برای هر کالایی تدوین نمی شود، پاسخ می دهد: نمی توان وزن مشخصی را به تولیدکننده تحمیل کرد، بلکه باید دست تولیدکننده را در انتخاب نوع کالا و وزن آن باز گذاشت.
سزای گران‌فروش نخریدن است!"
گرانی هر کالا دلایل مختلفی دارد که ناشی از نبود تنظیم بازار و نبود پیش‌بینی‌های به موقع برای ایام خاص است اما رفتار مصرف‌کننده هم می‌تواند در به وجود آمدن گرانی‌ها و بخصوص تشدید آن‌ها موثر باشد.
به اعتقاد کارشناسان واکنش مردم نسبت به برخی گرانی‌های مقطعی خود عامل بسیاری از افزایش‌ قیمت‌ها و ایجاد تشنج در بازار است و سودجویان هم با شناسایی و استفاده از همین رفتار مردم به اهداف خود دست می‌یابند.
به طور مثال اعلام خبر حذف یارانه پودر شوینده در چند ماه پیش، باعث هجوم مردم به سمت فروشگاه‌های خرد و کلان عرضه این کالا شد و ظرف مدت کوتاهی پودر شوینده در این فروشگاه‌ها نایاب شد که بازار سیاه آن را به وجود آورد.
شاید مجموع هزینه‌ای که در سال برای خرید پودر شوینده از سوی یک خانوار پرداخت می‌شود پس از حذف یارانه‌ها، مجموعا هشت تا 10 هزار تومان در سال اضافه می‌شود، اما نوع واکنشی که از سوی مردم در این باره نشان داده می شود بسیار فراتر از این است.
به عقیده کارشناسان نوع واکنش مردم به خبر گرانی، افزایش قیمت و یا کمبود کالا در ایران همواره بر عکس مردمان دیگر نقاط جهان بوده است.
در همه جای دنیا مردم پس از گران شدن یک کالا آن را خریداری نمی‌کنند یا حتی در مواردی آن کالا را از سبد خرید روزانه شان حذف می‌کنند تا پس از ایجاد رکود در بازار آن کالا، تولیدکننده‌ها برای جلوگیری از ضرر بیشتر، دوباره قیمت‌ها را به حالت اولیه یا حداقل حالت متعادل‌تری برگردانند اما در کشور ما پس از اعلام اولین خبرها درباره آغاز بالا رفتن قیمت در هر کالایی بلافاصله مردم برای تهیه آن کالا هجوم می‌برند و این موضوع باعث می‌شود بازار آن کالا از رونق کاذبی برخوردار شود که خود برافزایش مجدد قیمت دامن می‌زند.
این سیکل آن قدر تکرار می‌شود تا نهایتا قیمت‌ها به رقم‌های باورنکردنی صعود کند و ورود دیرهنگام دولت برای تنظیم بازار هم در بسیاری از موارد کارساز نیست.
در واقع اعلام هر گونه خبر افزایش قیمت، تهییج مردم برای تهیه آن کالا یا خدمت را در پی دارد که البته باید به دلایل ریشه‌ای چنین برخوردی در روحیه مردم و رفع آن هم پرداخت.
نمونه بازار مسکن در نیمه دوم سال 85 و بازار سکه در اواخر سال 86 کاملا مثال‌زدنی است، بازار پودر شوینده، برنج، چای و قند هم در دوماهه ابتدایی سال 87 شاهد چنین جهش‌هایی بوده‌اند.
* مسکن؛ خانه‌هایی پر از اخبار پوچ!
در اواخر تابستان سال 85 استارت افزایش قیمت‌ زمین و مسکن پس از یک دوره رکود سه ساله زده شد؛ علاوه بر موضوع افزایش قیمت که تا حدودی طبیعی بود، هجوم بسیاری از مردم برای خرید زمین و مسکن و روانه شدن سرمایه‌ها به سمت این بازار افزایش قیمت‌های اولیه را شدت بخشید و به همین دلیل قیمت زمین و مسکن آنچنان افزایش یافت که به گفته کارشناسان تاثیر مخرب آن تا نسل‌های بعدی هم باقی خواهد ماند.
مصطفی‌قلی خسروی ـ رییس اتحادیه مشاوران املاک تهران ـ با اشاره به افزایش قیمتی که مسکن در سال 85 داشت، می‌گوید: مسکن هم مثل هر کالای دیگر از قانون عرضه و تقاضا پیروی می‌کند و هر گاه تقاضا بیش از عرضه باشد قیمت آن رشد می‌کند؛ اما گاهی شاهد هستیم که فرهنگ نادرست و شایعات باعث افزیش تقاضاهای بی‌مورد و در پس آن افزایش قیمت‌های کاذب می‌شود.
او تصریح می‌کند: در حال حاضر آرامش خوبی در بخش مسکن مشاهده می‌شود که امیداریم این آرامش ادامه داشته باشد و خبرنگاران و رسانه‌ها هم باید دقت کنند که باعث ایجاد حرکات کاذب در بازار نشوند چون هر خبر آنها از اهمیت بی‌ حد و حصری در بازار مسکن برخوردار است که شاید خود آن‌ها هم از آن آگاه نباشند.
او می‌گوید: برخی اوقات یک مصاحبه در ایجاد جنجال یا برعکس حفظ آرامش در بازار آن‌قدر موثر است که تاثیر آن بلافاصله در بازار مسکن مشاهده می‌شود.
رییس اتحادیه مشاوران املاک تهران بر شیوه اطلاع‌رسانی بدون جنجال و استفاده صحیح از منابع معتبر تاکید و تصریح می‌کند: حق خبرنگاران و رسانه‌ها به عنوان نماینده افکار عمومی این است که اتفاقات بازار را سریعا منعکس کنند اما این اطلاع‌رسانی باید صحیح و مطابق با واقعیت باشد.
خسروی تاکید می‌کند: یک فرهنگ‌سازی و تغییر نگرش فرهنگی هم باید در مردم اتفاق بیافتد که بی‌دلیل به محض افزایش قیمت یک کالا به دنبال آن نروند و بر بازار مصنوعی آن دامن نزنند؛ در این میان باز هم رسانه‌ها هستند که باید این فرهنگ‌سازی را انجام دهند.

 

* سکه؛ احتکار طلا برای روز مبادا!
بازار سکه هم در اواخر سال 86 با چنین معضلی روبرو شد و همزمان با افزایش جهانی قیمت هر اونس طلا که به قیمت‌های بالای 1000 دلار رسید ناگهان تقاضا برای سکه در بازار افزایش زیادی داشت که باعث رونق کاذب در بازار شد، البته در این مورد اقدامات دولت برای فروش سکه توسط بانک‌ها تا حد زیادی موثر واقع شد و پس از چندی قیمت‌ سکه به میزان واقعی خود مطابق با قیمت‌های جهانی رسید.
در همین باره محمد کشتی‌آرای ـ نایب رییس اتحادیه طلا و جواهر تهران ـ با اشاره به افزایش قیمت‌های کاذب‌ و مقطعی اجناس مختلف از جمله سکه می‌گوید: این افزایش قیمت‌ها ناشی از جا افتادن فرهنگ غلطی در بین مردم است که پس از شروع افزایش قیمت در یک کالا، مردم به تصور اینکه آن کالا از این پس گران‌تر هم خواهد شد به سمت آن هجوم می‌برند؛ این موضوع باعث کمیابی آن کالا در بازار و افزایش قیمت مجدد و کاذب آن طی یک سیکل باطل می‌شود.
او می‌افزاید: به طور مثال وقتی قیمت‌های جهانی طلا شروع به بالا رفتن می‌کند مردم برای خرید طلا و سکه هجوم می‌آورند اما به محض اینکه این قیمت‌ها کاهش می‌یابد بازار وارد رکود می‌شود و مردم استقبالی از بازار نمی‌کنند.
نایب رییس اتحادیه طلا و جواهر تهران به گرانی کاذبی که قبل از عید سال 87 در مورد سکه ایجاد شد اشاره کرده و می‌گوید: در آن مقطع قیمت جهانی هر اونس طلا ناگهان به نزدیک 1000 دلار رسید و تقاضا در بازار داخلی به شدت افزایش پیدا کرد، همزمان با آن خرید عید مردم و موضوع عیدی کارکنان دولت که پارسال تبدیل به سکه شده بود پیش آمد و سکه در بازار کمیاب شد و افزایش قیمت شدیدی داشت؛ البته دولت در این مورد به موقع وارد عمل شد و پس از چند روز با عرضه زیاد توسط بانک‌ها، بازار را کنترل کرد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله گران فروشی