فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله برقگیر ها

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله برقگیر ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 
برقگیرها یکی از مهمترین وسایلی هستند که در پستها مورد استفاده قرار می گیرند .
کار برقگیر که معمولا بین سیم فاز و زمین نصب می شود این است که اگر ولتاژ فاز نسبت به زمین از حد معینی بیشتر شد آن مقدار ولتاژ به زمین منتقل کند که افت ولتاژ روی برقگیر ثابت و برابر ولتاژ حفاظت برقگیر شود . یعنی تا زمانی ولتاژ را هدایت م یکند که ولتاژ شبکه به حالت عادی و دائم کار خود برسد .
برقگیر در واقع برای حفاظت تجهیزات پست در مقابل اضافه ولتاژ های ناشی از صاعقه و کلیدزنی مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا در ابتدا و انتهای پست یا قبل و بعد از ترانس نصب می شود .
برقگیر شبیه یک کلید باز است ( یک مقاومت غیر خطی متغیر) که هنگامی که فکرانس عادی شبکه است این کلید باز بوده و در صورت بروز اضافه ولتاژ این کلید باز به کلید بسته تبدیل می شود و انرژی را به زمین منتقل می کند و زمانی که ولتاژ عادی شد دوباره کلید باز می شود .
جنس برقگیرها اغلب از جنس کاربید سیلیسیم می باشد که با گرد چینی مخلوط کرده و به صورت ورقه های گرد در می آورند و در هر برقگیر چند عدد از آنها را روی هم قرار می دهد . کاربید سیلیسیم یک مقاومت غیر خطی است و اشکال آن این است که هنگام کار عادی شبکه جریان قابل توجهی از برقگیر عبور کرده و وارد زمین می شود . به همین خاطر باید از فاصله هوایی استفاده کنیم . البته امروزه از ماده دیگری به نام اکسید روی در ساختمان برقگیرها استفاده می شود که در حالت عادی جریان بسیار کمی از برقگیر عبور می کند و نیازی به فاصله هوایی نیست .
می توان گفت ساده ترین نوع برقگیر فاصله هوایی است که سربوشینگ ترانسها یا دو سر مقره های استفاده شده در خطوط انتقال یا باس بارها ( به طور موازی دو سر مقره ها ) نصب می شود که دارای معایبی نیز هستند . از جمله اینکه چون در هوای آزاد نصب شده اند ولتاژ شکست بین شاخکها تابع شرایط جوی است . یعنی با تغییر دما و رطوبت و فشار هوا تغییر می کند . بنابراین ولتاژ آن متغیر است . عیب دیگر آن این است که پس از پایان صاعقه چون هوای یونیزه شده بین شاخکها وجود دارد ممکن است جریان هنوز به زمین منتقل شود و باعث عملکرد رله ها شود البته به علت وجود رله های رکلوزر (RECLOUSER) این مشکل قابل رفع است .
برای رفع عیوب شاخکهای هوایی از یک مقاومت غیر خطی سری شده با شاخکها استفاده می کنند که این مقاومت غیر خطی در حالت فرکانس عادی دارای مقاومت بالاییاست و مانع از عبور جریان می شود و در حالت اتصال کوتاه دارای یک مقاومت پایین است که باعث عبور ولتاژ اضافی به زمین می شود .
ساختمان برقگیرهای متداول امروزی از تعدادی مقاومت غیر خطی و فواصل هوایی تشکیل شده که به موازات هر فاصله هوایی یک مقاومت یکنواخت کننده قرار می دهند و علت آن این است که در ولتاژهای بالا تقسیم ولتاژ یکنواخت نمی باشد . این مقاومت های بزرگ برای یکنواخت کردن ولتاژها به کار می روند .
در ولتاژهای بالاتر در برقگیرها ، صفحات بزرگ سرامیکی وجود دارد که باعث می شود پس از رفع صاعقه هنگامی که ولتاژهای شبکه عادی می شوند حرکت کرده و بدین ترتیب قوس نیز حرکت می کند و طول آن زیاد شده و گرمای آن پخش می شود . برای حرکت این صفحات سرامیکی از میدانهای الکترومغناطیسی استفاده می شود و برای ایجاد این میدانها از سیم پیچ استفاده می شود . به موازت هر یک از این سیم پیچها یک مقاومت غیر خطی وجود دارد . همچنین به طور سری با این سیم پیچ مقاومت غیر خطی چند فاصله هایی و چند مقاومت یکنواخت کننده نیز وجود دارد که هر فاصله هوایی با یک مقاومت موازی است . به این ترتیب هنگامی که صاعقه به وجود می اید چون سیم پیچها امپدانس زیادی دارند جریان از طریق مقاومتهای غیرخطی و فواصل هوایی وارد زمین می شود ولی در حالت کار عادی شبکه چون مقاومتهای غیرخطی دارای مقاومت زیادی هستند جریان از طریق سیم پیچها عبور می کند که باعث ایجاد یک نیروی مغناطیسی می شود و در نتیجه باعث حرکت صفحات شده و قوس را از بین می برند .
برقگیرها همچنین دارای یک نمراتور هستند که پس از هر دفعه عملکرد یک شماره اضافه می کند .
لاین تراپ POWER LINE Carreier (P.L.C)
برای ارتباطات مخابراتی پستها از این سیستم استفاده می شود زیرا که برق علاوه بر فرکانس (50 HZ) یک موج حامل (Carreier ) دارد که می توان از آن در مخابرات استفاده کرد . با استفاده از وسیله ای به نام تله موج که در ورودی پست نصب می شود فرکانس 50 HZ را جدا کرده و می توان از فرکانسهای باقی مانده در شبکه P.L.C استفاده کرد .
در برخی از پست های تابلوهای مربوط به سیستمهای مخابراتی و ارتباطی Scada در داخل اطاق جداگانه ای به نام اطاق ارتباطات COMMUNICATION ROOM نصب می شود .
Scada سیستمهای مربوط به کنترل قسمتهای مختلف پست از مرکز کنترل می باشد
معمولا لاین تراپ را در یک فاز قرار می دهند .
ترانسها :
ترانسهای ولتاژ دو نوع هستند . یکی ترانس ولتاژ القایی و دیگری ترانس ولتاژ خازنی
ترانس ولتاژ القایی (V.T یا P.T)
دارای یک سیم پیچ اولیه و یک سیم پیچ ثانویه و یک هسته است . اولیه دارای تعداد دور زیاد و ثانویه دارای تعداد دور کم است . یعنی دارای نسبت تبدیل کاهنده است .
اصول کار آن بر اساس القاء الکترومغناطیسی است یعنی در اثر ولتاژی که به اولیه داده می شود و این میدان هم سیم پیچ ثانویه را قع می کند و در ا« سیم پیچ هم یک ولتاز القاء می کند .
ترانس ولتاژ القائی همچنین ممکن است سه سیم پیچه باشد .
ترانس ولتاژ خازنی C.V.T
چون در ولتاژهای بالا استفاده از V.T مقورنن به صرفه نیست ( به لحاظ عایق بندی ) بنابراین از ترانس دیگری استفاده می کند به نام ترانس ولتاژ خازنی C.V.T
روش کار به این صورت است که توسط چند خازن که به طور سری قرار گرفته اند ولتاژهای بالا را به ولتاژهای پایین تری تبدیل می کنیم . چون می دانیم که طبق خاصیت خازن ها ولتاژ بین خازنها به طور مساوی تقسیم می شود و بنابراین اگر از یکی از خازنها استفاده کنیم ولتاژ کمتری در دسترس خواهیم داشت . ولی چون نمی توان با خازن ولتاژ دقیقی به دست آورد می توان در انتها از یک ترانس ولتاژ معمولی استفاده کرد و ولتاژ مورد دلخواه را به دست آورد .
چون از خازن استفاده می کنیم برای خنثی کردن اثر خازنها و تثبیت ولتاژ از یک سلف استفاده می کنیم . دلیل دیگر استفاده از (C.V.T) کاربرد آن در سیستمهای P.L.C
می باشد .
ترانس جریان (C.T) :
اصول کار ترانس جریان همانند ترانس ولتاژ است . یعنی جریان را از دامنه بزرگتر به کوچکتر تبدیل می کند ، بدون اینکه شکل موج آن تغییری کند . C.T نیز همانند ترانس ولتاژ دارای یک سیم پیچ اوله و یک سیم پیچ ثانویه و یک هسته می باشد که سیم پیچ اولیه سری در مدار است .
این ترانسها ممکن است به صورت هسته بالا یا هسته پایین ساخته شوند . اگر هسته و سیم پیچ در قسمت بالای ترانس باشد هسته بالا و اگر هسته و سیم پیچ در قمست پایین ساخته شود هسته پایین نام دارد . نکته مهمی که در مورد ترانسهای جریان باید رعایت کنیم این است که هیچگاه نباید ثانویه ترانس جریان باز بماند چون زمانی که ثانویه اتصال کوتاه است یا باری در ثانویه قرار دارد باعث می شود که جریان از آن عبور کند و یک شار مخالف در هسته ایجاد کند و این شار ولتاژ اولیه را در حد کنترل شده ای نگه می دارد ولی اگر ثانویه باز باشد این جریان عبور نخواهد کرد در نتیجه شاری هم به وجود نخواهد آمد . بنابراین باعث می شود که ولتاژ در هسته به شدت بالا رود و باعث صدمه رساندن به ترانس شود .
نکته : مطلب دیگر در مورد ترانسهای ولتاژ و جریان مربوط به عایق بندی آنها است . در ترانس جریان معمولا تا سطوح kv 3 به صورت خشک عایق بندی می شود و از سطوح kv3 تا kv30 چون ممکن است اتصال کوتاه به ترانس صدمه بزند بنابراین باید استحکام بیشتری برخوردار باشد ، به همین خاطر ترانس را به کمک مواد رزینی عایق بندی می کنند و از سطوح kv30 به بالا ترانس باید بوسیله روغن عایق کاری شود .
در ترانس ولتاژ معمولا تا سطوح kv20 به صورت خشک عایق بندی می شود از سطوح kv20 به بالا ترانس به وسیله روغن عایقبندی می شود . به همین خاطر ترانس دارای یک مخزن روغن می باشد وهنگامی که روغن ترانس گرم می شود و افزایش حجم پیدا می کند مازاد روغن به مخزن هدایت می شود و هنگامی که روغن داخل ترانس کم می شود از روغن داخل مخزن استفاده می کند .
ترانس قدرت دارای قسمت دیگری به نام رطوبت گیر است که تشکیل شده است از موادی به نام سلیکاژن که این مواد اگر رطوبتی داخل روغن باشد آن را گرفته و نشانه آن تغییر رنگ این مواد است . رنگ طبیعی این مواد آبی است و لی پس از دریافت رطوبت رنگ آن صورتی می شود و باید رطوبت آنها گرفته شود .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  35  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله برقگیر ها

دانلود مقاله پسته

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله پسته دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
پسته یکی از مهمترین محصولات باقی کشور می باشد. در حال حاضر بیش از 300هزار هکتار باغ پسته با تولید سالیانه 240هزار تن پسته خشک در ایران، وجود دارد. به دلیل شرایط مناسب اقلیمی کشور، پسته ایران دارای مرغوبیت بالایی بوده و از نظر کیفیت نیز در بین رقبای خارجی خود کم نظیر می باشد. سالیانه بیش از 100هزار تن پسته به خارج صادر شده و در آمدی در حدود چهارصد میلیون دلار را برای کشور به ارمغان می آورد. با توجه به افزایش سطح زیر کشت از طریق احداث باغهای جدید پسته در استانهای کشور و مصرف داخلی کم آن در مقایسه با مقدار تولید، ضرورت توجه به امر صادرات پسته، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این رابطه خریداران خارجی با پرداخت بها کالا، محصولات را خریداری می کنند که از کیفیت عالی برخوردار بوده و عاری از هرگونه مواد خارجی و یا عوامل زیان آور برای سلامت انسان باشد.
برای حفظ رتبه اول تولید و صادرات این محصول در جهان، لازم است توجه خاصی به امر تولید و صادرات داشته و با برنامه ریزی دقیق حضور خود را در بازارهای جهانی تنظیم و ثابت نماییم. برای رسیدن به این جایگاه لازم است کلیه مراحل داشت، برداشت، عمل آوری، بسته بندی، انبار و حمل و نقل این محصول را دقیقاً کنترل نماییم تا ضمن ارایه محصول مرغوب و عاری از هرگونه آلودگی و منطبق با استانداردهای مشخص، همچنان در عرصه های تولید و تجارت بین الملل بی رقیب مانده و از این راه کمک مؤثری به توسعه صادرات غیر نفتی نماییم.
بنابراین بر دست اندرکاران تولید پسته واجب است که در حد امکان و با توجه به نکاتی که پیرامون آن صحبت خواهد شد از تشکیل و بوجود آمدن زهرابه ها در محصول پسته جلوگیری نموده تا به این وسیله هم از نظر مالی لطمه یی به آنها وارد نیاید و هم این که حیثیت کشورمان در عرصه بین المللی حفظ شود.
تاریخچه آفلاتوکسین:
در حدود 40 سال قبل (سال 1960میلادی) و در فاصله چند ماه بیش از 100هزار بوقلمون در شرق انگلستان در اثر ابتلا به بیماری نامعلومی از بین رفتند. بیماری مشابهی نیز در جوجه اردکها و جوجه قرقاول ها مشاهده شد. همچنین در آمریکا یک نوع بیماری بین خوکهایی که از ذرت های کپک زده تغذیه نموده بودند، شیوع پیدا کرد.
حدود یکسال پس از این واقعه برای اولین بار توانایی قارچ آسپرژیلوس برای تولید آفلاتوکسین بر روی بادام زمینی و محیطهای کشت آزمایشگاهی مشخص گردید.
سالیانه مقادیر قابل توجهی از محصولات کشاورزی به ارزش میلیاردها دلار دستخوش حمله قارچها قرار گرفته و نابود می شوند. محصولات حاوی توکسین کیفیت مرغوبی نداشته و به قیمت ارزانتری ارایه می شوند و در صورتی که به عنوان مواد غذایی و علوفه برای انسان و دام مورد استفاده قرار گیرند، ضایعات مختلفی داشته و در نهایت منجر به مرگ خواهد شد. موادی که آلودگی به آفلاتوکسین در آنها آشکار شده است، عبارتند از: ذرت، پنبه دانه، بادام زمینی، پسته، گردو، بادام، نارگیل، انجیر، برنج، سورگوم، سویا، آفتابگردان، قهوه، کاکائو و دانه های روغنی، حبوبات، محصولات ریشه ای، انواع علوفه و لبنیات.
بررسیهای انجام شده در حیوانات آزمایشگاهی مانند انواع موش، خرگوش، میمون و غیره نشان می دهد که آفلاتوکسین باعث مسمومیتهای شدید، ضایعات کبدی و مرگ آنها می شود. تعدادی از گاوها که از بادام زمینی کپک زده تغذیه کرده بودند نیز دچار کاهش وزن و ضعف شده و از بین رفتند. در سایر حیوانات مانند بز، گوسفند، سگ، غاز، مرغ، بوقلمون، اردک و... نیز آفلاتوکسین باعث آسیب رساندن به کبد و مرگ این حیوانات شده است.
در انسان اولین اندامی که بوسیله آفلاتوکسین آسیب می بیند، کبد است. آفلاتوکسین و فرمهای تغییر یافته آن در قلب، مغز، کلیه و مجاری ادراری مشاهده شده است. موارد متعددی از مسمومیت به وسیله آفلاتوکسین در کشورهای مختلف مانند تایوان، اوگاندا، تایلند، نیوزیلند، چک و اسلاوکی، ایالات متحده، کنیا، هند و... هم گزارش شده است. در تایوان 26 نفر بر اثر تغذیه از برنج کپک زده به مدت 3هفته شدیداً بیمار شده و سه کودک 4 تا 6 ساله در همان ابتدا جان خود را از دست دادند. در اوگاندا نیز تعدادی از پسرهای 15ساله بر اثر تغذیه از مواد کپک زده جان باخته و یک خانواده نیز بر اثر تغذیه از لوبیا و ماهی کپک زده، جان خود را از دست دادند. همچنین در کشورهای یاد شده، بیش از ده ها نفر در اثر استفاده از مواد آفلاتوکسین دچار بیماری های کبدی، تورم شکم و پا و ضعف شدید شده و نهایتاً جان باخته اند. چنانچه میزان آفلاتوکسین مصرف شده کمتر از حد مرگبار باشد، باعث ایجاد سرطان کبد و ضایعات ژنتیکی در انسان می شود.
با توجه به اهمیت موضوع، تحقیقات گسترده ای به منظور شناسایی عامل بیماری و شیوه عمل آن صورت گرفته و مشخص شده است که قارچ آسپرژیلوس نقش مهمی در تولید آفلاتوکسین دارد. به همین علت مطالعات وسیعی چه در داخل و چه در خارج از کشور در رابطه با شیوه زندگی قارچ، شرایط تشکیل آفلاتوکسین و چگونگی پیشگیری و سم زدایی انجام شده است.
تعریف آفلاتوکسین
آفلاتوکسین زهرابه است که به وسیله گروهی از قارچها (کپکها) ترشح می شود. این قارچها ضمن تغذیه و رشد و نمو، زهرابه ای را تولید می نمایند که در مواد غذایی باقی می ماند. چنانچه انسان و هر حیوان خونگرم دیگری از مواد غذایی آلوده به این زهرابه تغذیه نماید، زهرابه در داخل بدنش تجمع یافته و هنگامی که مقدار آن به حد معینی برسد خطرات جانی بوجود می آورد.
انواع آفلاتوکسین بر اساس رنگ فلورسانس و حرکت نسبی روی صفحه گروماتوگرافی (TLC) به چهار گروه عمده B1,B2,G1,G2 تقسیم بندی می شود. علاوه براین چهار نوع توکسین اصلی، متابولیتها و مشتقات دیگری از آفلاتوکسین جداسازی و شناسایی شده است. از مهمترین مشتقات سمی می توان به توکسینهای M1, M2 و GM1 که پس از تغذیه حیوانات به مواد آلوده به آفلاتوکسین در بدن و شیر آنها بوجود می آید را نام برد.
خصوصیات عامل تولیدکننده آفلاتوکسین
قارچها موجوداتی هتروتروف هستند و بایستی مواد آلی از پیش ساخته شده را مصرف نمایند. این موجودات ممکن است زندگی ساپروفیتی داشته و یا اینکه به صورت پارازیت زندگی نمایند. در تمام موارد و پس از ترشح آنزیمهای هضم غـذا، مواد غذایی محیط زیست قارچ شکسته و به صورت مواد ساده و محلول در آب، جذب سلولهای قارچ می شوند. سلولهای قارچ ممکن است مثل سلول مخمرها، تنها یک سلول تک هسته ای تشکیل دهنده تمام موجود باشد و یا ممکن است سلولهای قارچ بلند و رشته ای بوده و با اتصال به یکدیگر پیکره قارچ را تشکیل دهند. طبقه بندی قارچها تا حدود زیادی بستگی به سیکل زندگی قارچ و شکل اندامهای تولید مثلی و اسپورهایشان دارد.
آنتونیو میچلی در سال 1729 اولین فردی بود که جنس Aspergilus را نامگذاری کرد. جنس Aspergilus در راسته Eurotiales و خانواده Trichocomaceae قراردارد. منوگراف Aspergilus با حدود 100، گونه توسط راپرو فنل در سال 1963 ارایه گردید و طبقه بندی کامل آن توسط سامسون وگامز در سال 1985گزارش شد. گامز (1993) ارتباط گونه های آسپرژیلوس را با 11شکل جنسی مشخص نمود. با این حال برای بسیاری از گونه های آسپرژیلوس شکل جنسی مشخص نشده است.
تمامی نژادهای Aspergilus Flavus تولید آفلاتوکسین نمی کنند. و مقدار تولید آفلاتوکسین به وسیله نژادهای آفلاتوکسین زا بر روی محیطهای غذایی مختلف نیز یکسان نمی باشد.
قارچ آسپرژیلوس که عامل تولید آفلاتوکسین می باشد در دامنه وسیعی از مواد و شرایط آب و هوایی مختلف زندگی کرده و بقا پیدا می کند. این قارچ در باغهای پسته به صورت اندامهای در حال رشد و یا اندام زمستان گذران (اسکلرت) بر روی بقایای گیاهی (میوه، برگ، گل آذین نر و پوسته نرم جدا شده) و یا سایر مواد آلی (کودهای حیوانی، کود سبز) زندگی کرده و در شروع و طی فصل رشد، محیطهای مساعدی را برای رشد و تکثیر قارچ فراهم می سازد. اندامهای تولدی مثل غیر جنسی مساعدی را برای رشد و تکثیر قارچ فراهم می سازد. اندامهای تولید مثل غیر جنسی قارچ(کنیدیوم) هوازا بوده و به آسانی با حرکت هوا پراکنده می شود.
بررسیهای بعمل آمده نشان می دهد که اندامهای مقاوم (اسکلرت) قارچ، چندین سال در خاک زنده باقی مانده و در شرایط مساعد جوانه زده، رشد کرده و اسپور تولید می نماید. بافت خاک نیز تاثیر مهمی در بقا و زنده ماندن قارچ دارد.
آزمایشهای مختلف نشان می دهند که خاکهای سنگین به خصوص خاکهایی که مقدار زیادی مواد آلی در آنها وجود داشته باشد. محل مناسبی برای زندگی و بقا قارچ می باشند. اما هرچه بافت خاک سبک تر و مواد آلی به کار رفته در آن کمتر باشد، میزان آلودگی و بقا قارچ در آن نیز کمتر می باشد. آب و هوای گرم و مرطوب شرایط مساعدی را برای رشد و نمو این قارچ فراهم می آورد. بنابراین در فصول گرم و شرایط مرطوب این قارچ به سرعت زیاد شده و پراکنده می شود. همچنین این قارچ بر روی تعدادی از حشرات بیماریزا و نیز روی میزبان مرده، اسپورزایی می نماید. عسلک ایجاد شده توسط حشرات، در تحریک رشد آسپرژیلوس و دیگر قارچها بر روی گیاه، می توان نقش داشته باشد. چنانچه شرایط محیطی، بخصوص رطوبت، مساعد بوده و محیط غذایی مناسب جهت رشد، موجود باشد، قارچ به سرعت رشد کرده و اندامهای تولدی مثل غیر جنسی به تعداد زیاد تولید می کند (روی هر کنیدیوفور قارچ بیش از 50000 اسپور تولید می شود) این اسپورها در هوا منتشر شده روی تمام مواد اطراف از جمله میوه پسته قرار می گیرد. پوست رویی با پوشش کوتیکلی که خارجی ترین لایه میوه پسته می باشد، بعنوان یک محافظت کننده برعلیه حمله پاتوژن عمل می کند. محققین، آنزیم کوتیناز را از قارچهای پاتوژن که کوتیکل را از بین برده و نقطه ای برای ورود به میزبانان فراهم می کند را جدا کرده اند. قارچهایی که از راه زخم وارد می شوند (مانند قارچ آسپرژیلوس) فاقد آنزیم کوتیناز بوده و توان نفوذ از لایه کوتیکلی را ندارند. قارچ آسپرژیلوس، زمانی که پوست رویی آسیب می بیند، بسرعت در میوه نفوذ کرده و رشد می نماید. هرگونه آسیب در پوست رویی پسته (hull) از قبیل زودخندانی، ترک خوردگی نامنظم پوست رویی، خسارت پرندگان و حمله آفات و بیماریها، راه مناسبی جهت ورود قارچ آسپرژیلوس به داخل میوه پسته و رشد و تولید آفلاتوکسین می باشد. بنابراین با توجه به مطلب ذکر شده، بایستی از تجمع هرگونه مواد در حال پوسیدن مانند کودهای آلی، اجزاء ریخته شده گیاهی و ... جلوگیری نمود و با آفات و هرگونه عامل خسارت زا بر روی پوسته نرم پسته به موقع مبارزه کرد تا راههای ورود قارچ به میوه پسته بسته شده و از ایجاد خسارت جلوگیری شود.
شرایط بهینه رشد قارچ و تولید آفلاتوکسین
همانطور که عنوان شد، آفلاتوکسین را قارچهای گروه A flavus هنگام تغذیه از موادغذایی ترشح می نمایند، ولی ناگفته نماند که وجود قارچ مربوطه به صورت اسپور روی پسته و یا هر ماده غذایی دیگر دلیل بر آلودگی به آفلاتوکسین نیست. زیرا این گونه قارچها به صورت اسپور تقریباً در همه جا یافت می شوند و اسپورها زمانی جوانه زده و فعالیت می نمایند که حداقل شرایط زندگی برای آنها مهیا باشد.
مهمترین شرایط برای فعالیت این قارچها و در نتیجه تولید آفلاتوکسین، عبارتند از موادغذایی، حرارت و رطوبت، پسته که نقش ماده غذایی را دارد، در شرایط فعلی قابل تغییر نیست، و قارچهای عامل نیز از نظر حرارت، در یک دامنه نسبتاً وسیع فعالیت می کنند( از 6 تا 46درجه سانتیگراد). مناسبترین دما برای فعالیت قارچ آسپرژیلوس38-36 درجه و برای تولید زهرابه 25درجه سانتیگراد است. همانطور که می دانید، حرارت نیز عاملی است که محدود کردن آن (برای جلوگیری از فعالیت قارچ) کار ساده ای نیست. تنها مساله ای که می توان بر آن بیش از همه تکیه نمود، رطوبت کافی نیاز دارند و چنانچه حداقل رطوبت مورد نیاز تامین نشود، قادر به فعالیت نبوده و آفلاتوکسین تولید نماید. براساس منابع موجود، رطوبت نسبی هوا باید حداقل 85درصد و رطوبت دانه نیز حداقل 8درصد باشد تا زهرابه تولید شود.
ایجاد آفلاتوکسین و روشهای کنترل آن در مراحل تولید پسته
نتایج تحقیقات متعدد نشان می دهد در صورتی که فرآوری پسته براساس اصول صحیح علمی انجام گیرد، علت اصولی آلودگی محصول پسته به عدم مدیریت صحیح باغ بر می گردد. عوامل عمده آلودگی محصول پسته در باغ وجود پسته های زودخندان حمله آفات و تاخیر در برداشت محصول می باشد.
بنابراین رعایت اصول احداث باغ و اعمال مدیریت صحیح، می تواند نقش مهمی در کنترل آلودگیها داشته باشد.

 

1 ـ احداث باغ
1-1 - شرایط آب و هوایی
آگاهی از شرایط آب و هوایی منطقه از نظر تامین نیاز حرارتی، نبودن سرمای بهاره و پاییزه، داشتن تابستانهای گرم و طولانی، عدم وجود بارندگی و بادهای شدید در فصل گلدهی و برداشت، از ضروریات تولید محصول اقتصادی و سالم پسته می باشد. نکته قابل توجه این است که وجود بارندگی در فصل برداشت، سبب افزایش رطوبت نسبی شده احتمال آلودگی پسته را به آفلاتوکسین افزایش میدهد.
2-1- نقشه باغ
پس از انتخاب منطقه مناسب کاشت، ابتدا باید نقشه دقیقی از زمین تسطیح شده مورد نظر را بر روی کاغذ رسم نمود و در آن فواصل دقیق درختان روی ردیف و بین ردیفها، محل احداث ساختمان و یا تاسیسات مورد نیاز، مسیر جاده و خیابانهای باغ، شبکه آبیاری، جهت وزش باد غالب و شیب زمین را مشخص کرد.
3-1 - فاصله کاشت:
با توجه به اینکه فاصله کاشت، تعیین کننده تراکم واحد سطح است و تراکم درخت روی نفوذ نور، تهویه و بخصوص رطوبت نسبی محیط اطراف درختان تاثیر می گذارد، بنابراین تراکم بیش از حد باعث افزایش رطوبت نسبی هوای اطراف درخت، مخصوصاً هنگام آبیاری در زمان برداشت می شود. افزایش رطوبت نسبی، احتمال آلودگی محصول به آفلاتوکسین را افزایش می دهد. بنابراین با توجه به نوع خاک، آب و هوا، پایه و رقم مورد نظر، فواصل کاشت روی ردیف 4-3متر و بین ردیف 7-6 متر توصیه می شود.
4-1 - انتخاب رقم:
با توجه به اینکه ارقام پسته از لحاظ زمان رسیدن (زودرسی، دیررسی) رسیدن یکنواخت، ریزش پسته های رسیده قبل از برداشت و درصد پسته های زودخندان با هم تفاوت دارند، بنابراین انتخاب رقم مناسب از اهمیت زیادی برخوردار است.
در مناطقی که دارای بارندگی اواخر تابستان هستند، بهتر است از ارقام زودرس(فندقی زودرس، رضایی زودرس و...) استفاده کرد تا اینکه قبل از شروع بارندگیهای اواخر فصل، محصول برداشت شده باشد. همچنین در مناطقی که دارای تابستانهای خنک هستند، به دلیل عدم تامین نیاز حرارتی، رسیدن میوه تا اواخر مهرماه طول می کشد و چون در این زمان احتمال ریزیش باران افزایش می یابد، لازم است از ارقامی استفاده شود که نیاز حرارتی کمتری دارند.
با توجه به اینکه ارقام مختلف پسته از نظر زمان رسیدن، متفاوت می باشند، کاشت مخلوط آنها در باغ مشکلات متعددی را به وجود می آورد. به طور مثال اگر رقم احمد آقایی با رقم اکبری به صورت مخلوط کشت شده باشد، چون رقم احمد آقایی زودتر از رقم اکبری می رسد، امکان برداشت هم زمان وجود نداشته و تاخیر در برداشت هم آلودگی پسته های رقم احمد آقایی را افزایش می دهد. بنابراین لازم است از کاشت مخلوط ارقام در باغ خودداری شده و باغات مخلوط موجود نیز به صورت تک رقم، اصلاح شوند.
البته در مناطقی که محدودیت شرایط آب و هوایی وجود ندارد، برای احداث باغات وسیع پسته بایستی مجموعه ای از ارقام زودرس متوسط رس و دیر رس را در قطعات جداگانه کشت نمود تا بدلیل اختلاف در زمان رسیدن محصول، فرصت لازم و کافی برای برداشت و استفاده بهینه از ماشین آلات فرآوری ، مهیا شود.
درصد زودخندانی در ارقام مختلف، متفاوت می باشد. تحقیقات انجام شده نشان می دهد که در ارقام قزوینی، شاه پسند و اوحدی، عارضه زودخندانی وجود ندارد و در ارقام ایتالیایی، احمد آقایی، اکبری و کله قوچی کمتر از یک درصد می باشد.
بیشترین درصد زودخندانی مربوط به ارقام لک سیریزی، ممتاز تاج آبادی و ابراهیم آبادی می باشد. بنابراین لازم است به منظور کاهش آلودگی پسته به آفلاتوکسین در باغ، از ارقامی که درصد زودخندانی کمتری دارند، استفاده شود.
2ـ داشت
1-2 - هرس باردهی
پس از رسیدن درخت پسته به سن باردهی، باید هر ساله شاخه های خشک، آلوده به آفات و بیماریها، پاجوشها و شاخه هایی که رو به پایین و یا به طرف مرکز درخت رشد می نمایند را حذف نمود . همچنین لازم است شاخه هایی که رشد بیش از حد دارند را نیز سر برداری نمود. قابل ذکر است که افزایش تراکم شاخه در داخل تاج درخت، باعث کاهش نفوذ نور و تهویه می شود که این خود عامل مهمی در کاهش محصول و افزایش رطوبت نسبی محیط شده و شرایط آلودگی محصول بیشتر فراهم می شود.
2-2 - آبیاری
با توجه به اهمیت عارضه زودخندانی در تولید پسته های آلوده به آفلاتوکسین و نقش آبیاری در ایجاد این عارضه، رعایت مقدار و دور آبیاری صحیح در باغ پسته برحسب شرایط منطقه، کاملاً ضروری می باشد.
تحقیقات انجام شده نشان می دهد که آبیاری نامناسب در اواخر بهار، باعث افزایش تعداد پسته زودخندان می شود. برای مثال، حذف یک نوبت آبیاری در اوایل خرداد که زمان افزایش سریع اندازه پسته و سخت شدن پوست استخوانی می باشد، باعث زیاد شدن درصد پسته های زودخندان می شود.
بنظر می رسد تنش آبیاری در مرحله تشکیل و سخت شدن پوست استخوانی، باعث کاهش استحکام پوست استخوانی در محل خندانی شده و در مرحله رشد نهایی، فشار مغز به آنان باعث شکافته شده و خندان شدن آن قبل از موعد می شود. در این مرحله پوست سبز هنوز به پوست استخوانی چسبیده است و در محل خندانی شکاف برمیدارد.
نوسانات آبیاری در تشکیل پسته های زودخندان و امکان آلودگی آنها به حشرات و قارچهای مولد آفلاتوکسین تاثیر زیادی دارند بنابراین یکی از راههای کاهش پسته های زودخندان و در نتیجه کاهش آلودگی به آفلاتوکسین انجام عملیات منظم آبیاری است.
3-2 - تغذیه و کوددهی
عناصر مختلف غذایی در رشد و نمو میوه پسته، نقش زیادی دارند، لذا کم و زیادشدن
عنصری خاص و یا بهم خوردن تعادل عناصر غذایی، رشد و نمو میوه را مختل می نماید .
بنظر می رسد تغذیه نامناسب و کمبود بعضی از عناطر به خصوص کلسیم، عارضه زودخندانی و شکاف خوردگی نامنظم پوست سبز را افزایش می دهد. کودهای حیوانی مخصوصاً کود مرغی را باید به دلیل ایجاد شرایط مناسب برای رشد قارچهای مولد آفلاتوکسین در حداقل زمان ممکن به باغ انتقال داده و در شیارهایی به عمق 30 تا 50 سانتیمتر قرار داد تا از امکان رشد قارچ و پخش اسپور آن جلوگیری شود لذا توصیه می شود تغذیه باغهای پسته به طور اصولی ایجاد شود.
4-2 - بهداشت باغ:
آفات
هر عاملی که باعث شود تا پوست نرم پسته که محافظ مغز آن می باشد، خسارت ببیند، بافت مغز را در معرض تهاجم قارچهای هوازا قرارداده و امکان ابتلا به آفلاتوکسین را افزایش می دهد. بنابراین آفاتی مانند سن، شب پره خرنوب و پرندگان که به میوه پسته خسارت می زنند، نقش مهمی در شیوع آلودگی دارند. بهترین روش مبارزه با پرندگان استفاده از دور کننده ها و برای آفات، کنترل به موقع آنها می باشد.
علفهای هرز:
علفهای هرز علاوه بر این که شرایط رطوبتی باغ را برای رشد قارچ مساعد می کنند، محل زمستان گذارانی بعضی از آفات نیز می باشند، بنابراین اعمال مدیریت مبارزه ضروری است.

 

بقایای گیاهی:
بقایای گیاهی در باغ مثل برگ، گل آذین نر، دم خوشه و میوه های باقیمانده در باغ باعث ایجاد کانونی برای شیوع آلودگی به قارچهای مولد آفلاتوکسین می شود. بنابراین بایستی برای کاهش آلودگی و رعایت بهداشت باغ، منابع مذکور را حذف نمود.
در بعضی از مناطق پسته کاری، پوست رویی و محور خوشه ها پس از فرآوری به باغ منتقل می شوند که این خود یکی از عوامل مؤثر در افزایش جمعیت قارچهای مولد آفلاتوکسین می باشد. لذا توصیه می شود از انتقال این مواد و یا هر نوع پس مانده حاصل از فرآوری به باغ و انبایش آنها در مجاورت باغهای پسته خودداری نموده و آنها را نیز مانند کود حیوانی در زیر خاک مدفون نمود.
با توجه به موارد ذکر شده، هرس نامناسب، باران زود هنگام، دیر برداشت کردن محصول، سمپاشی های آخر فصل، مخلوط کردن دانه های ریخته شده بر روی زمین و خوشه های روی شاخه های پایین که با خاک در تماس هستند با دانه های سالم، آبیاری های بی مورد آخر فصل، باعث بالا بردن رطوبت و در نتیجه ایجاد آفلاتوکسین در دانه های پسته می شود که باید تا حد امکان از ایجاد شرایط فوق که شرایط مطلوب رشد قارچ را فراهم می سازد
جلوگیری نمود.
3- برداشت
با توجه به نامناسب بودن سیستم کاشت بعضی از باغات پسته و عدم امکان برداشت مکانیزه، دقت در رعایت اصول صحیح و بهداشتی برداشت و انتقال، می تواند نقش اساسی در
تهیه محصول سالم ایفا نماید.
1 - 3 - تعیین زمان برداشت محصول
زمان رسیدن پسته با علایم ظاهری مانند تغییر رنگ پوست رویی، سهولت پوست دهی و جدا شدن میوه از خوشه همراه است. علاوه بر این تغییرات میزان چربی و قند می تواند به عنوان شاخص رسیدن پسته مورد استفاده قرار گیرد. چنانچه برداشت تا بعد از زمان فوق به طول انجامد. تغییرات جوی نظیر باد و بارندگی موجب ریزش محصول خواهد شد. به غیر از دانستن زمان رسیدن محصول، ملاحظات دیگری نیز باید برای تعیین زمان برداشت مورد توجه باشد، مانند درصد پسته هایی که در اثر آغاز مرحله پیری ترکهایی در پوست نرم رویی آنها ایجاد شده است. علاوه بر آن، سم پاشیهای زمان داشت باید طوری تنظیم شوند که قبل از شروع برداشت، دوره کارنس یا زمانی که بعد از سم پاشی جهت تجزیه سم مورد نیاز است در آنها به پایان رسیده باشد. همچنین آخرین آبیاری که نقش به سزایی در بالا بردن درصد خندانی دارد نیز متناسب با زمان برداشت انجام گیرد. از نکاتی که برای جلوگیری از به تاخیر افتادن عمل آوری پسته و توقف بیش از حد در پایانه ها باید مورد توجه قرار گیرد، فراهم بودن امکانات فرآوری و خشک کردن است. با توجه به عدم یکنواختی رسیدن محصول، می توان بعد از مشاهده رسیدن 80-60درصد میوه ها اقدام به برداشت نمود

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 23   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پسته

دانلود مقاله آلبالو

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله آلبالو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه :

 

درخت آلبالو یا Black cherry
نام علمی : Prunus cerasus و از خانواده Rosaceae می باشد.
آلبالو از نظر گیاه شناسی بسیار به گیلاس شبیه است. آلبالو بومی نواحی بین دریای خزر و دریای سیاه است که احتمالاً بذر آن توسط پرندگان به سایر نقاط از جمله اروپا برده شده است. مناطق عمده کشت آلبالو فرانسه، یوگسلاوی و آلمان می باشد.

 

گیاه شناسی :
آلبالو گیاهی خزان پذیر با برگهای لوزی بصورت متناوب روی شاخه قرار دارند. رنگ پوست آن قهوه ای روشن تا نقره ای است. آلبالو از نظر حجم در مقایسه با گیلاس جای کمتری را اشغال می کند.
ارتفاع درختان آلبالو 4-2 متر و ساقه بعضی از ارقام بسیار قابل انعطاف است و براحتی بدون آنکه شکسته شود خم می شود بهمین دلیل در چیدن میوه بعضی ارقام نیازی به نردبان نمی باشد و میتوان درخت را خم کرد و میوه آنرا چید. گل روی اسپورهای سـالهای قبل و همچنین روی شــاخه های ســال قبل هم تشکیل می شود. گلها بصورت 5-3 تایی در یک جوانه ظاهر و گلها دارای 5 گلبرگ، 5 کاسبرگ، پرچم و یک مادگی است. بر عکس گیلاس آلبالو خود بارور است و برای تلقیح نیازی به ارقام گرده افشان ندارد. گرده ‌آلبالو میتواند گل گیلاس را تلقیح کند.

 

گل آلبالو معمولاً دیرتر از سایر میوه های هسته دار باز می شود بهمین دلیل معمولاً با خطر سرمازدگی مواجه نمی شود. میوه آلبالو دارای دم بلند که بر اساس بلندی یا کوتاهی دم تقسیم بندی می شود و معمولاً ارقام دم کوتاه مرغوب ترند.

 


اقلیم :
نیاز سرمایی آلبالو بین 1600-600 ساعت زیر 7 درجه سانتیگراد می باشد. تابستان های خشک و خنک برای این درخت مناسب است. مقاومت به سرما در حد سیب است. ریشه آلبالو در برابر خاک مرطوب نسبت به گیلاس دارای مقاومت بیشتری است و ریشه آلبالو سطحی و تا حداکثر عمق 5/1 متر گسترش می یابد.

 

ازدیاد :
آلبالو به سه روش کاشت بذر، پاجوش و پیوند قابل ازدیاد است. آلبالوهای معمولی بیشتر بصورت پاجوش ازدیاد میگردد. ولی ارقام جدید آلبالو از قبیل آلبالو گیسی و آلبالو مجارستان (سیکانی مجی-اردی جوبیلیوم و بوترمو) با پیوند روی پایه آلبالو تلخ(محلب) ازدیاد می یابد و پیوند شکمی(T) در آلبالو معمول می باشد.

 


کاشت و تربیت درختان آلبالو :
فاصله کاشت در آلبالو 5*4 و یا 5*5 است. زمان انتقال نهال به زمین اصلی از پاییز و پس از ریزش برگها آغاز و تا قبل از باز شدن شکوفه ها در بهار ادامه دارد. درخت آلبالو معمولاً در خزانه دارای شاخه های جانبی است که در موقع کاشت باید این شاخه های جانبی را قطع کرد. آلبالو معمولاً سربرداری نمی شود و پس از سال دوم 6-5 شاخه در اطراف ساقه اصلی حفظ و بقیه حذف میگردد.

 

هرس :
هرس در آلبالوهای بارور مطرح نیست و به غیر از شاخه های شکسته شده و یا بیمار بقیه حفظ میگردد. میوه آلبالو روی شاخه های یکساله و اسپورها تشکیل میگردد. بهترین شاخکهای میوه ده روی شاخه های 3-2 ساله قرار دارد. هر چه از عمر این شاخکها میگذرد کم بارتر می شوند. عمر شاخکهای روی ساقه های افقی، بیشتر از شاخکها روی ساقه های عمودی است. پس از آنکه درخت آلبالو به حد رشد کامل و میوه دهی رسید هر ساله شاخه ها باید 20-10 سانتیمتر رشد داشته باشد تا خاصیت میوه دهی ادامه یابد.

 

آبیاری :
نیاز آبی آلبالو با گیلاس برابر است اگر چه مقاومت به خشکی در آلبالو بیشتر از گیلاس است.

 

برداشت :
محصول آلبالو را باید وقتی برداشت کرد که کاملاً رسیده باشد. رنگ میوه رسیده قرمز تیره است. زمان رسیدن میوه حدود 90 روز پس از تمام گل درخت می باشد. متوسط وزن هر میوه 6-5 گرم و متوسط هر درخت 30 کیلوگرم است. برداشت معمولاً با دست انجام می شود. آلبالو مصرف تازه خوری ندارد و بیش از 95% آن به مصرف تهیه آب میوه، کمپوت، مربا و شربت می رسد.
کود و تغذیه :
بر طبق آزمایشاتی که در کشورهای مجارستان در باغهای آلبالو انجام شده است ازت و فسفر اثر کمی روی مواد غذایی موجود در برگهای آلبالو داشته اند. اما کودهای پتاسه بستگی خوب و مثبتی با پتاس محتوی برگها نشان داده اند. ولی منگنز نسبت منفی داشته است. اما به هر حال کودهای ازته و پتاسه اثر زیادی در تشکیل و تولید میوه داشته اند که افزایش تولید فقط با کودهای پتاسه بوده است. اثر مثبت پتاس و همچنین بطور نامحسوس (کمی) اثر ازت در جلوگیری از سرما زدگی گلهای آلبالو مشاهده گردیده است.
با توجه به آزمایشات فوق برنامه کلی مصرف کودهای شیمیایی در باغهای آلبالو به شرح ذیل می باشد.

 

ازت : حدود 30 تا 40 کیلوگرم در درختان جوان و 80 تا 100 کیلوگرم در درختان بالغ
پتاس : درختان جوان 40 کیلوگرم و بارور حدود 100 کیلوگرم و همچنین بـــر حسب ضرورت از کــودهای ریز مغزی نیز هر ساله باید استفاده نمود.
آفات مهم آلبالو در استان اصفهان :
مهمترین آفت آلبالو مگس گیلاس می باشد.

 

بیماریهای مهم آلبالو :
از مهمترین بیماریهای آلبالو در استان اصفهان شانکر باکتریایی درختان هسته دار و پوسیدگی آرمیلاریایی ریشه می باشند.
ســـطح کشت آلبالو در ایران 10607 هکتار که اکثراً در استانهای خراسان، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و تهران کشت گردیده است. سطح کشت آلبالو در استان اصفهان 8/751 هکتار (8/151 هکتار نهال و 600 هکتار بارور) با متوسط عملکرد 5242 کیلوگرم در هکتار می باشد. مناطق عمده تولید آلبالو در استان اصفهان شهرستانهای نجف آباد، خمینی شهر، سمیرم، شهرضا و اصفهان می باشند.

 




 

ویژگی ها :
درختی است قدیمی که حتی قبل از میلاد حضرت عیسی مسیح در کشورهای غرب آسیا کاشته می شده است و برای اولین بار انگلیسی ها پس از کشف شدن آمریکا این درخت را به آمریکا بردند و در حال حاضر در سراسر جهان بیش از هزار نوع آلبالو و گیلاس (که شکل تربیت شده آلبالو است) وجود دارد. آلبالو در فصل تابستان فراوان یافت می شود و هر فنجان پر آن بیست و پنج گرم کربوهیدرات، 28 میلی گرم کلسیم، 22 میلی گرم فسفر، 0.6 میلی گرم آهن ، 327 میلی گرم پتاسیم و 16 میلی گرم ویتامین C وجود دارد.

 

آلبالو میوه ای است صفرا بُر و برای وادار کردن کیسه صفرا به ترشح صفرای انباشته شده در آن به درون معده بسیار مفید است. البته بعضی از افراد نمی توانند آلبالو را تحمل کنند و به همین جهت این گروه می توانند از چای آلبالو استفاده کنند.
برای تهیه چای آلبالو می توانید صد گرم آلبالو تازه را که خیلی خیلی هم رسیده نباشد در یک قوری آبجوش ریخته و مدت بیست دقیقه آنرا بجوشانید و حاصل را که به شکل یک مایع بسیار خوش رنگ و شفاف است با قند یا شکر میل کنید. این کار نیز عملی است که جوشانده آلبالو را در یخچال نهاده و به تدریج تا پایان روز و در دفعات آنرا بنوشید.

 

چای آلبالو برای کم کردن خارش بدن و رفع حساسیت واز بین بردن جوش های جوانی نیز مؤثر است.

 

صد گرم آلبالو 16 گرم مواد قندی،85/0 گرم پروتئین و 6/8 کالری دارد. بعلاوه صد گرم آن حدود 50 میلی گرم کلسیم، 20 میلی گرم فسفر، 1 میلی گرم آهن، 400 واحد بین المللی ویتامین A ، 14/0 میلی گرم تیامین، 12/0 میلی گرم ریبوفلاوین، 5 میلی گرم ویتامین C و نیز مقداری سدیم،منیزیم، پتاسیم، مس، روی و املاح دیگر دارد. برای آلبالو خواص زیادی ذکر کردهاند که از جمله میتوان به ارزش آن در درمان التهاب کلیه، ناراحتیهای کبد، معده و روده و نیز بیماریهای تبدار اشاره کرد. دم آلبالو خاصیت ادرار آور داشته و از قدیم به ارزش آن توجه داشتهاند. از آلبالو برای تهیه آلبالو پلو، اشکنه آلبالو، شربت آلبالو و ترشی آلبالو و موارد دیگر استفاده میشود.

 

آلبالو سرد و خشک است و برای کسانی که طبع گرم دارند مفید است.تشنگی را برطرف می سازد و غلظت خون را از بین می برد و دافع صفرا است. مقوی معده و از بین برنده التهاب است. اگر آب یا مربای آن را با یک دهم رازیانه مخلوط کنید برای دفع سنگ مثانه و سوزش مجاری ادراری بسیار سودمند است.

 


آلبالو میوه ای سرخ رنگ، شبیه گیلاس ولی کوچکتر و ترش و شیرین. میوه آلبالو، لذیذ، مطبوع و نام دیگرش « آلی بالی» است.
درخت آلبالو در مناطق مختلف ایران می روید و از میوه تازه و خشک آن استفاده می کنند و یا شربت و مربا ویا آلبالو پلو و یا خورش آلبالو درست می کنند.
از آنجا که قند موجود در آلبالو از لولز است برای بیماران مبتلا به مرض قند ( دیابت ) مضر نیست و جذب آن آسان است.
بهترین آلبالو برای خوردن، آلبالوی تازه اشست که رنگی کاملاً قرمز و درخشان دارد و آلبالوی نارس، دیر هضم است و کار روده ها را مختل می کند.
قسمت هایی که از درخت آلبالو در تغذیه و درمان استفاده می کنند عبارتند از: 1) میوه 2) دم میوه 3) مغز هسته میوه

 

خواص:
آلبالو مسکن تشنگی است و شربت آلبالو بهترین دارو برای افرادی است که عطش فراوان دارند.
هسته آلبالو، ضد اسهال و ضد فشار خون است.
آلبالوضد مواد صفراوی، حالت تهوع و ضد سنگ کلیه است.
آلبالو مسکن تشنگی و شربت آلبالو بهترین دارو برای افرادی است که عطش فراوان دارند .هسته آلبالو، ضد اسهال و ضد فشار خون است .
آلبالو، اشتها آور بسیار خوبی است.
ضماد و مرهم آلبالو برای باز شدن رنگ رخسار و چهره مؤثر و مفید است.
مصرف آلبالو برای گرم مزاجان و افرادی که چربی زیادی در شکم دارند سودمند است.
مصرف البالو برای افرادی که خارش پوستی دارند مؤثر و مفید است.
آلبالو خواص گیلاس دارد و مصرف آن اعصاب را آرامش می دهد ولی در هر حال نباید در مصرف آن زیاده روی کرد.
مصرف چند روز متوالی شربت یا مربای آلبالو برای معالجه نارسایی های کبد مفید است.
شربت یا مربای آلبالو در معالجه التهاب و ورم کلیه و ورم معده و روده مؤثر است.
مصرف جوشانده 30 گرم دم کرده دم آلبالو برای افرادی که دچار بیماری های کلیه و مثانه هستند مفید است، دم آلبالو را به مدت 12 ساعت در آب سرد خیس نموده سپس در یک لیتر اب اضافه کرده و می جوشانند و صبح و ظهر و شب یک لیوان از جوشانده را می خورند.
آلبالو برای رفع حرارت و تشنگی و غلظت خون و صفرا مفید است.
درخت آلبالو در مناطق مختلف ایران می‌روید. آلبالوی تازه بسیار لذیذ است و از میوه تازه و خشک آن استفاده می‌کنند. از این میوه شربت، مربا یا آلبالوپلو

 

 

 


درست می‌کنند. اگر به ادبیات هم علاقه داشته باشید می‌توانید سری به باغ آلبالو نوشته چخوف بزنید.

 

آلبالوی با خاصیت‌
آلبالو برای افراد دیابتی مضر نیست زیرا قند آن از نوع سوربیتول است که ۷۰ درصد آن در بدن انسان بدون این‌که به گلوگز تبدیل شود، صرف تولید انرژی می‌شود. آلبالو برای کاهش درد مفاصل، روماتیسم و نقرس بسیار مفید است. این میوه مقدار اسیداوریک خون را که در بیماران نقرسی‌ بالاست، کاهش می‌دهد. آلبالو دارای کالری و چربی کمی است و مقدار زیادی آب دارد. همچنین دارای پتاسیم بالا و سدیم کمی است که با نگهداری آب در بدن، تعادل آن را در بدن حفظ می‌کند.
مصرف آلبالو متابولیسم بدن را افزایش می‌دهد، در نتیجه انرژی بیشتری در بدن می‌سوزد. آلبالو خاصیت ملینی دارد. همچنین برای رفع حالت تهوع مناسب است.
آلبالو غنی از آنتی اکسیدان است. آنتی اکسیدان ‌های موجود در این میوه‌ها جلوی عمل رادیکال‌های آزاد را در بدن می‌گیرند. رادیکال‌های آزاد مولکول‌های ناپایداری هستند که با حمله به سلول‌های سالم، باعث تخریب آنها می‌شوند. تخریب سلولی توسط رادیکال‌های آزاد، باعث پیری زودرس سلول‌ها می‌شود. به دلیل همین خاصیت آلبالو در پیشگیری از سرطان و بیماری‌های قلبی مفید است. آلبالو و فرآورده‌های غذایی تهیه شده از آن ضدعفونی کننده ‌قوی روده‌هاست. علاوه بر این میوه‌ای مدر به شمار می‌آید. مصرف آلبالو برای دفع سنگ‌کلیه و رفع مشکل سنگ کیسه‌صفرا سودمند است. آلبالو به درمان کم خونی، رفع خستگی، نارسایی کبد و التهاب مفصل کمک می‌کند.
آلبالو در یک نگاه‌
صد گرم آلبالو ۱۶ گرم مواد قندی، ۸۵/۰ گرم پروتئین و ۶/۸‌کالری دارد. به‌علاوه صدگرم آن حدود ۵۰ میلی‌گرم کلسیم، ۲۰ میلی‌گرم فسفر، ۱ میلی‌گرم آهن، ۴۰۰ واحد بین‌المللی ویتامین A، ۱۴/۰ میلی‌گرم تیامین، ۱۲/۰ میلی‌گرم ریبوفلاوین، ۵ میلی گرم ویتامین C و نیز مقداری سدیم، منیزیم، پتاسیم، مس، روی و املاح دیگر دارد.

 

چند نکته آلبالویی‌
از آلبالویی که رنگ آن کاملا قرمز نشده است و دارای گوشتی سفت است (به اصطلاح نارس است) خودداری کنید زیرا مصرف آن کار روده‌ها را مختل می‌کند و موجب سوء‌هاضمه می‌شود.
یک مرتبه مقدار زیادی آلبالو نخورید بلکه به مقدار کم بخورید و در موقع خوردن هم خوب آن را بجوید تا به‌راحتی هضم شود. وقتی آلبالو خوردید روی آن آب نخورید زیرا موجب نفخ می‌شود. جوشانده دم آلبالو ادرارآور است. برای تهیه این جوشانده باید ۳۰ گرم دم‌ آلبالو را که خشک کرده‌اید در یک لیتر آب ۱۰ دقیقه بجوشانید و بعد آن را مصرف کنید. در طب جدید هم جوشانده دم‌آلبالو در مواردی که بخواهند خروج ادرار را زیادتر کنند مصرف می‌شود.معمولا کسانی که مشکل ورم‌روده دارند با مصرف آلبالو مشکل دارند زیرا آلبالو دیر هضم می‌شود. البته آنها می‌توانند آلبالوی پخته را به صورت کمپوت یا مربا مصرف کنند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله27    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آلبالو

دانلود مقاله معاد

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله معاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 مقدمه :
واژه ایست عربی به معنای رستاخیز یعنی دوباره برخاستن (پس از مرگ). باور به رستاخیز (معاد) یکی از اصول دین اسلام است. معاد هم روحانی وهم جسمانی است. معاد یکی از اصول دین اسلام و یکی از مهم‌ترین آن هاست .
برای معاد هیچ دلیل عقلانی توسط متکلمین و فلاسفه اسلامی آورده نشده است. فلاسفه ای همچون پور سینا منکر وجود دلایل خردمحور برای اثبات معاد بوده اند و به ادله نقلی برای حقانیت معاد اکتفا کرده اند.
باید دقت شود که بین هست یا نیست معاد و چگونگی آن فرق گذاشته شود. نسبت به اصل معاد اقامه برهان شده است. و بوعلی سینا با اثبات معاد روحانی به طریق برهان بحث از هست معاد را ثابت کرده‌اند. اما سخن آن بزرگ در روحانی بودن و جسمانی بودن آن است که بوعلی بر معاد جسمانی نتوانست اقامه‌ی برهان کند اما ملاصدرا با تبیین عالم مثال معاد جسمانی با رویکرد مثالی را اثبات کرده است. بدین جهت باید بحث را نسخت در اثبات اصل معاد دنبال کرد و بعد هم در چگونگی معاد که جسمانی است یا روحانی و یا مثالی .
ادیان بزرگ از سعادت انسان در دنیا و آخرت صحبت می کنند. اما معاد پرستان حکومتی که عموما خود بدون هیچگونه پای بندی اخلاقی از موقعیت اجتماعی شان بهره های مادی میگیرند، برای مردم آخرت را اصل دانسته، بهره گیری از فضائل دنیا را حقیر جلوه می دهند. آنها مردم را به ظهور امام غایب، معاد، رستاخیز و بهشت رجوع می دهند. به مردم می گویند اگر فقر، بیکاری، فساد، بی امنیتی، فقدان آزادی ها و همه گونه خطر را تحمل کنید به بهشت می روید و رستگار خواهید شد.
اسلام، مسیحیت و یهودیت از سعادت انسان در دنیا و آخرت صحبت می کنند. انسان هائی که در دنیا نیکوکارند به بهشت بشارت داده میشوند: "آنانکه ایمان آوردند و نیکو کار شدند بزودی در بهشتی در آوریم که نهرها از زیر آن جاریست و در آن زندگانی جاوید کنند و بر آنها در بهشت، جفت های پاکیزه است و آنان را بسایه رحمت ابدی خود در آوریم"(قران النسا 57)(1). دنیائی که مملو از نیکو کاری باشد مسلما بهتر و انسانی تر است. در هیچ یک از ادیان سختی کشیدن در دنیا برای رسیدن به سعادت آینده توصیه نمیشود. در این ادیان روز معاد یا قیامت، مردگان به پا می خیزند و اعمال نیک و بد هرکدام به حساب می آید. انسان های خوب به بهشت میروند و آخرتی خوب دارند و دیگران راهی جهنم شده به آخرتی بد می رسند.
اما در ادیان نامبرده مبحثی وجود دارد که اشاتولوگی (Eshatology) یا علم المعاد نام دارد. میتوان آن را فرجام شناسی(2) یا معاد شناسی ترجمه کرد. معاد شناسی مبحث "آخرین چیزها ،مرگ، رستاخیز، دوزخ و بهشت" است(3). موضوع آن بررسی معاد، مرز میان دنیا و آخرت است. معاد شناسی در ادیان مختلف معنای یکسانی ندارد. اسلام، مسیحیت و یهودیت هرکدام معاد شناسی خود را دارند.
در معاد شناسی زندگی در دنیا فرع و معاد یا آخرت که زمان آن معلوم نیست اصل است. عمده فعالیت های انسان برای سعادت در آینده است. بهره گیری از فضائل زندگی، لذت بردن و گاهی حتی بر آورده نمودن امیال و غرائز طبیعی انسانی دل بستن به مسائل حقیر به شمار میرود. رسیدن به بهشت موعود هدف زندگی انسان است.
در دین زرتشت انسان آزاد است که از خوبی که دائما با بدی در حال مبارزه است پشتیبانی کند. اما این دین معتقد به دوگرائی، ثنویت، یا دوآلیسم، خوبی یا بدی، سفیدی یا سیاهی پدیده ها است، مقوله ای که میتواند انسان را در این دنیای پیچیده و رنگارنگ به نتایج غلطی برساند.
مبحث مکاشفه یوحنا
بخشی از معاد شناسی تفکری را در بر می گیرد که "مکاشفه یوحنا" (apocalypse) نام گرفته است(5). یوحنا یکی از نام های خدا در انجیل، جان در انگلیسی، ژان در فرانسه، یوهانس در آلمانی ، نام یکی از مقدسین در کلیسای کاتولیک و ارتدکس و همچنین نامی است که اغلب پاپ های کاتولیک برای خود انتخاب می کنند. مبحث مکاشفه یوحنا در آغاز مسیحیت به وجود آمد. تصاویری از نبرد عیسی مسیح به نمایندگی خداوند از یکطرف و شیطان با طرفدارانش در روز معاد نقش شده است که مراحل پیروزی عیسی مسیح بر شیطان را نشان میدهند. این تصاویر در ضمن نشان می دهند که چگونه طی این نبرد جهان کنونی که یکی از صفات مشخصه آن کفر و مرکز فساد است (در آن زمان مسیحیان محل کفار یا مرکز فساد را بابل اطلاق می کردند)، بطور وحشتناکی از بین میرود و جهانی که حکومت خدا، کمال خلقت و مظهر عدل و داد است، جای آن را میگیرد. گفته میشود که ایده جنگ خوبی علیه بدی، نور علیه ظلمت و خدا علیه اهریمن از دین زرتشت به ادیان دیگر راه پیدا کرده است(5).
چون در رابطه با مبحث مکاشفه یوحنا به کلیسا انتقادات زیادی شد، امروز کلیسا از آن فاصله می گیرد. در مبحث نامبرده دنیای ناقص و فاسد امروز در پی جنگ عیسی مسیح علیه شیطان در یک فاصله زمانی کوتاه (لحظه) به دنیائی کامل تبدیل میشود. اما کلیسا امروز معتقد است که رسیدن به آخرت در یک لحظه نیست و طی یک روند یا پروسه صورت میگیرد. حاکمیت خداوند با خلقت عیسی مسیح و در قسمت هائی از زمین (کلیسا) شروع شده و طی روندی همه جهان را در بر خواهد گرفت(5).
مارتین بوبر فیلسوف یهودی الاصل آلمانی می نویسد(7): "دو نوع معاد شناسی وجود دارد. یکی پیامبرانه که در آن هموار کردن راه نجات ابدی، در هر لحظه تا حد غیر قابل تعیینی در اختیار خود انسان است". برای مثال از نظر دین، انسان در اثر کارهای نیک که انجام و یا عدم انجام آن در گرو تصمیم و خواست خود او است یا به آخرت خوب یا به آخرت بد یعنی جهنم و نیستی کامل می رسد. او ادامه می دهد: "نوع دیگر، نوع مربوط به مکاشفه یوحنا (یا آپوکالیپتیک apocalyptic) است که در آن پروسه رهائی انسان با تمام جزئیاتش از آغاز جهان مشخص شده و برای اجرای آن از انسان ها فقط به عنوان ابزار استفاده میشود. به آنها حد اقل این حق داده میشود که آنچه بطور تغییر ناپذیر از قبل آنچه تعیین شده است را بشناسند، از آن آگاهی یابند و در مورد نقش خود از آن اطلاع حاصل کنند". به گفته زیگموند هورویتس (8): "یک فرد معتقد به مکاشفه یوحنا (Apokalyptiker) در واقع در لحظه حاضر که او آن را می گذراند زندگی نمی کند بلکه به خاطر آینده بهتری زنده است که با چشم خود آن را مشاهده نموده است". ژاکوب تاوبس(9) مینویسد: مبحث نامبرده برمبنای این تصور قرار دارد که "آنچه تصویر گردیده است بعلت ضرورت های درونی باید تحقق یابد. وظیفه بیننده فقط آنست که پرده از این ضرورت بگیرد و آنرا آشکار کند".
بنیاد گرائی اسلامی و معاد پرستی
بنیاد گرایان اسلامی از مکاشفه یوحنا باز هم فراتر می روند. آنها نه تنها دنیا را گذرا، بی ارزش و معاد را هدف غائی می دانند و رسیدن هرچه زودتر آن را خواهانند، بلکه علاوه بر این به نوعی معاد را می پرستند و معتقدند باید بطور فعال به فرا رسیدن آن سرعت بخشید. راه این سرعت بخشیدن را هم نابودی انسان ها و جهان خاکی می دانند. منطق بنیاد گرایان معاد پرست منطقی ساده، ابتدائی و جنایتکارانه است: مرگ و نابودی انسان ها را به آخرت می رساند. اگر مقتولی بی گناه باشد به بهشت می رود و اگر گناهکار باشد کشتن او به طریق اولی جائز بوده است.
بنابراین نظر، کشتار هرچه وسیعتر باشد ثواب بنیادگرا نیز بیشتر است. با شناختن این سیستم فکری، جنایات مسلمانان افراطی در 11 سپتامبر در آمریکا، در الجزیره که بنیادگرایان مردم دهات را گروه گروه (حدود پنجاه تا صد نفر) سر می بریدند و نیز در عراق و سایر نقاط دنیا لااقل تا حدی قابل درک میشود.
هدف تبلیغات معاد پرستان چه کسانی هستند؟
برای جامعه شناسان روشن است که فقر، سرکوب، تحقیر و نداشتن امید به آینده زمینه مناسبی برای رشد این طرز فکر بخصوص در جوانان است. پس باید میان قربانیانی که از نا امیدی و فشار زندگی جذب تفکر بنیاد گرائی میشوند و آن هائی که مروجین اصلی این تفکر هستند، تفاوت قائل شد. غالب انسان هائی که جذب این تفکر میشوند، به تصور خود چیزی برای از دست دادن ندارند. عموما از وضع موجود ناراضی اند و شانسی هم برای تغییر نمی بینند. همراه با تفکر معاد پرستی آنها قبول می کنند که راه حل مشکلات آنها و سایر انسان ها سرعت بخشیدن به فرا رسیدن معاد می باشد. اما این که مبلغین اصلی معاد پرستی چه کسانی هستند را کمی پائین تر مورد بررسی قرار می دهیم.
مبارزه با تفکر معاد شناسی
مبارزه با تفکر معاد شناسی و مقاومت در برابر آن شاید سنتی کمتر از خود این طرز فکر ندارد. در قرآن آمده است: "ای کسانی که ایمان آورده اید، جهت چیست که چون به شما امر شود که برای جهاد در راه دین بی درنگ خارج شوید بخاک زمین دل بسته اید؟ آیا راضی به زندگی دنیا عوض حیات ابدی آخرت شدید؟ متاع دنیا در پیش عالم آخرت اندک و ناچیز است"(التوبه 38).
حکیم عمر خیام در یکی از زیباترین رباعیات خود میگوید:
گویند بهشت و حور عین خواهد بود
وانجا می ناب و انگبین خواهد بود
گرما می ناب و معشوق پرستیم رواست
چون عاقبت کار چنین خواهد بود
احسان طبری (10) در مورد حافظ و خیام می نویسد که آنها "یکی از اصول مهمه ی دین (اصل معاد) را مورد تردید قرار میداده و در واقع نتیجه می گرفته اند که مواهید مذهب در باره زندگی فردی واهی است و باید قدر زندگی این جهان را دانست و از فضائل آن برخوردار شد و به دام زهد و رع و ریاضت و احتماء و احتراز از امور دنیوی نیافتاد و فریب ریا و سالوس کائنان جهالت پرست را نخورد".
در دوران رنسانس (قرن 16 تا 18 میلادی) در اروپا این اعتقاد حاکم شد که زندگی سنتی مذهبی را باید مورد بحث منقدانه قرار داد تا زمینه یک فرهنگ عقلائی فراهم شود. رها کردن پیش داوری های مذهبی و خرافات، رو آوردن به "دین معقول"، رد حکومت های استبدادی و استقرار دموکراسی در چند کشور اروپائی و آمریکا از ویژگی های این دوران بودند. تفکر غالب در این دوران از این حرکت می کرد که خرد و آزادی بشریت را در آینده نزدیکی از سرکوب و فقر نجات خواهد داد. امانوئل کانت نوشت:"جرات کن که از خرد خویش استفاده کنی"(11). در این زمینه فکری، دنیا و فضائل آن در مقابل آخرت فرعی نبودند و مردم کم کم از حکومت ها انتظار بهبود وضع مادی، معنوی، امنیت و آزادی های بیشتر پیدا کرده و حکومت ها را با این معیار می سنجیدند که آنها چه دستاوردهائی در این زمینه ها داشته اند. می دانیم از دوران رنسانس به بعد بود که پیشرفت غرب سرعت گرفت.
رسوخ معاد شناسی در افکار روشنفکران معاصر ایران
معاد شناسی در افکار معاصر جامعه ایرانی بی تاثیر نبوده است. برای نشان دادن این تاثیر فقط به آوردن چند خط از شعر کاروان از هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، تهران اسفند 1331، که به طرز زیبائی به شرح زندگی سخت زحمتکشان و وصف حال مبارزین در بند میپردازد، بسنده می کنیم. آهنگ و سرود این شعر توسط کنفدراسیون دانشجویان ایرانی ضبط و پخش شد.
شاعر به معشوقه یعنی گالیا می گوید:
"در گوش من فسانه دلدادگی مخوان
دیگر زمن ترانه شوریدگی مخواه
دیر است گالیا، دیر است گالیا، به ره افتاد کاروان ...
زود است گالیا،
در گوش من فسانه دلدادگی مخوان،
اکنون زمن ترانه شوریدگی مخواه،
زود است گالیا، نرسیده است کاروان
....
روزی که بازوان بلورین صبحدم
برداشت تیغ و پرده تاریک شب شکافت
روزیکه آفتاب از هر دری شتافت
روزی که گونه و لب یاران هم نبرد
رنگ نشاط و خنده گمگشته باز یافت
من نیز باز خواهم آمد آن زمان .... سوی تو ..."
صرفنظر از نقش ساکن برای معشوقه (گالیا) در تلاش و مبارزه برای رسیدن به آزادی، که مورد بحث این مقاله نیست، تاثیر طرز فکر معاد شناسی در این شعر غیر قابل انکار است.
معاد شناسی و دوآلیسم در افکار مارکس
فقط طرفداران مذاهب از معاد شناسی متاثر نیستند. برای نشان دادن این ادعا به رسوخ این طرز فکر در افکار کارل مارکس، فیلسوف و اقتصاد دان بزرگ دو قرن پیش که به هیچ رو نمیتوان او را مذهبی دانست اشاره می کنیم. مارکس معتقد به تکامل جامعه است و از تکامل همواره تحول در جهت مثبت را درک می کند. این تکامل از سرمایه داری به سوسیالیسم است. او در هجدهم برومر می نویسد: "ولی انقلاب های پرولتری یعنی انقلاب های قرن نوزدهم برعکس (بر عکس انقلاب های بورژوائی – نگارنده) از یکدیگر انتقاد می کنند، پی در پی حرکت خود را متوقف می سازند و به آنچه انجام یافته به نظر می رسد باز می گردند تا بار دیگر آنرا از سر بگیرند، خصلت نیم بند و جوانب ضعف و فقر و تلاشهای اولیه خود را بیرحمانه به باد استهزا می گیرند، دشمن خود را گوئی فقط برای آن به زمین می کوبند که از زمین نیروی تازه بگیرد و بار دیگر غول آسا علیه آنها قد برافرازد. در برابر هیولای مبهم هدف های خویش آنقدر پس می نشینند تا سرانجام وضعی پدید آید که هر گونه راه بازگشت آنها را قطع کند و خود زندگی با بانگ صولتمند اعلام دارد گل همینجاست، همینجا برقص"(12).
پس به نظر مارکس جامعه بشری بطرف کمال، به طرف جامعه ای در حرکت است که در آن روابط تولیدی و انسانی بر روابط و شرائط سرمایه داری برتری کامل دارد، انسان به اعلی درجه بالندگی و شکوفائی میرسد. این حرکت از ماهیت و ضرورتی درونی نتیجه میشود. مارکس می نویسد "او (بورژوازی) بیش از همه گور کن خود را تولید می کند. سرنگونی او و پیروزی پرولتاریا بطور مساوی غیر قابل احتراز میباشند" (از مانیفست حزب کمونیست).
در نقل قول های فوق دو نکته جالب توجه وجود دارد:
اول اینکه مارکس برای مبارزه میان طبقه کارگر و بورژوازی تلویحا لحظه پیروزی قائل است. در نظر اول مبارزه مورد نظر برای رسیدن به جامعه ایده آل یک پروسه است اما با نگاهی دقیق تر متوجه میشویم که طی این حرکت جوامع کنونی تحولی نمی یابند و تنها پس از پیروزی طبقه کارگر بر بورژوازی یا خوبی بر بدی جامعه کاملی ایجاد میشود که در آن "هرگونه راه بازگشت" قطع شده است. در تفکر مارکس هم انسان های امروزی ناکامل، در حال گذار و تغییرند و هم جوامع بشری. آنها فقط در جامعه ایده آل آینده کامل خواهند شد.
دوم اینکه دوگرائی (دوالیسم – تقسیم پدیده ها به خوب و بد، سیاه و سفید، بهشت و جهنم، پیروزی طبقه کارگر و یا شکست آن را در افکار مارکس نشان می دهد.
نویسندگان مختلفی به دوآلیسم حاکم در افکار مارکس اشاره نموده و جالب اینکه آنرا به ایرانیان قدیم نسبت داده اند. آرنولد کونتسلی (4) مینویسد:
"اما معاد شناسی انجیل ریشه در خود دین یهود ندارد. ریشه آن در ایران قدیم است و از آئین زرتشت متاثر است. بخصوص یک جنبه معادنگاری پارس ها ظاهرا معاد نگاری انجیل را به طور عمده ای از خود متاثر ساخته است: دوآلیسم میان خدا و شیطان، خوبی مطلق وبدی ناب. این معاد نگاری که اوج آن در آئین زرتشت بود، کشمکش میان نیروهای خوبی با ارتش بدی را تصویر می کرد. کشمکشی که در یک روز آخر همه روزها، به یک مبارزه آخرین و دادگاه اخروی می انجامد که در آن بدی شکست می یابد و بهشت جاودانه آغاز میگردد. در این دیالکتیک معاد نگارانه پارس ها، اسکلت طرز فکر معاد شناسانه کارل مارکس قابل تشخیص است".
رودلف بارو نویسنده و فیلسوف آلمانی در کتاب آلترناتیو (Die Alternative) – بدیل، راه دیگر – (13) در سال 1977 نوشت: "چنین دورنمائی – آنهم به جلو و نه به عقب – کاملا با احتیاجات روشنفکران ناراضی از سرمایه داری مطابق بود که دوران نفی رمانتیک را پشت سر داشتند و آلترناتیوی به جلو جستجو میکردند و هر روز انقلابی گرائیشان بیشتر میشد. کوشش این افراد البته پیشقراول (یا پیشگام – Elite) در جهت کمال محض، در جهت عمومیت دادن و کمال بخشیدن به طرز زندگی و ذهنی گرائی خود، در ارجحیت دادن به برنامه رهائی عمومی، منعکس است. در واقع فقط برای آنها است که تضاد میان منافع بلاواسطه و منافع تاریخی در مقیاس جهانی عملا از بین می رود. این انتظار از کارگران که منافع بلاواسطه و مشترک خود را فدای اهدافی که لزوما قابل وصول نیستند، بنمایند، با زندگی و لذت های حیات واقعی انسان هائی مطابقت دارد که ارتشی را به این منظور تعلیم داده و ارگانیزه می کنند. بعد ها هم اینان هسته های احزاب حاکم، دولت و بوروکراسی اقتصادی را تشکیل خواهند داد. روشنفکران پیشقراول چنین نقشی را برای خود از قبل به عنوان رهبری سیاسی جنبش کارگری تعیین نموده اند. معمای فداکاری آنها در پیش از انقلاب در چکیده بررسی هگل نهفته است که مینویسد: "قهرمانان عموما – حد اقل از جنبه روحی – اجرت خود را دریافت میکنند"".
مبلغین معاد پرستی چه کسانی هستند؟
مبلغین معاد پرستی عموما از طبقات متوسط تا بالا هستند. آنها یا هنوز در قدرت نیستند یا به قدرت رسیده و از اریکه قدرت حکومتی معاد پرستی را تبلیغ می کنند.
حتی اگر اهداف اعلام شده معاد پرستان به قدرت نرسیده، مقاومت علیه بی عدالتی یا اشغال کشور توسط بیگانگان باشد، هدف آنها بهبود زندگی مردم این دنیا نیست. آنها اعتقاد دارند که زندگی انسان ها در مقابل معاد و بهشت موعود ارزشی ندارد. آنها فقط استفاده از ترور و زور را برای پیش برد مقاصد خود می شناسند. در فکر حل مشکلات واقعی جامعه امروز نیستند که سهل است، معمولا بلافاصله پس از پیروزی جز از بین بردن آزادی ها، بر پا کردن ماشین کشتار، زورگوئی و ایجاد مراکز جدید فساد دستاورد دیگری برای جامعه ندارند.
معاد پرستان مانند پیروان سایر ایدئولوژی های افراطی وقتی به قدرت می رسند در زندگی خصوصی هیچگونه پای بند اخلاقی ندارند، از موقعیت خود کمال سوء استفاده را میبرند، مخالفین را سر به نیست می کنند، از مادیات تا حد فساد بهره می گیرند، مشاغل را میان نزدیکان خود تقسیم می کنند، سرمایه های کلان به جیب می زنند، در خانه های مجلل زندگی میکنند و وقتی فرزندان خرد سال طبقات محروم با کلید بهشت به سینه برای شهادت به میدان جنگ میروند، فرزندان خود را در آغوش گرم خانواده نگاه می دارند. در این موارد آنها اجازه سوال هم به مردم و ارگان های کنترل نمی دهند. با شعارهای افراطی آنها ضمن اینکه بهره گیری از مادیات بی حساب در زندگی خصوصی را از نظر روانی برای خود خنثی می کنند، چند هدف اصلی را نیز دنبال می کنند:

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معاد

دانلود مقاله کلیماتولوژی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله کلیماتولوژی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

عوامل مؤثر در مرتع و پوشش گیاهی
پراکنش هر گونه مرتعی در محدوده های خاصی امکان پذیر است زیرا هر گونه گیاهی احتیاجات محیطی ویژه ای دارد در گیاهان دائمی رشد معمولاً کند و بطئی ولی مداوم است، در حالیکه تجدید حیات این گیاهان نیز در مقایسه با گیاهان یکساله و فصلی کمتر اتفاق می افتد. بر عکس گیاهان یکساله و فصلی سریعاً با استفاده از حداقل رطوبت حاصل از بارندگی های انجام شده و البته مساعد بودن سایر شرایط محیطی بخصوص دما تجدید حیات نموده و رشد می کنند. مجموعه ای از عوامل محیطی و اکولوژیک بر روی پوشش گیاهی منجر به ترکیب گیاهی خاصی می شود مهمترین این عوامل عبارتند از: اقلیم ( رطوبت، درجه حرارت ، نور و باد)، خاک، پستی و بلندی و عوامل زنده.
قبل از پرداختن به هر کدام از این عوامل بهتر است با قوانین مربوط محدودیت ها و عوامل محدود کننده آشنا شویم
یاد آوری مطالب مربوط به اکولوژی عمومی
قوانین مربوط به عوامل محدود کننده:
الف) قانون مینیمم یا قانون حداقل لیبیگ :
در سال 1840 لیبیگ که یک شیمی دان آلمانی بود دریافت که رشد موجودات زنده تحت تأثیر عنصری است که کمترین مقدار را در محیط زندگی داراست. ( عنصری که کمترین میزان را در محیط زیست موجود زنده داراست ، نقش محدود کننده را در رشد آن ایفاء می کند). به این معنی که اگر تمامی عناصر و عوامل مورد نیاز گیاه به میزان کافی در محیط وجود داشته باشد ولی میزان یک عنصر در محیط کم باشد، رشد و نمو این گیاه متناسب با مقدار این عنصر خواهد بود و مقادیر اضافی عوامل و عناصر دیگر بدون استفاده خواهند ماند. به طور خلاصه این قانون را می توان چنین مطرح کرد: عکس العمل رشد یک گیاه ( یا محصول کشاورزی) بستگی دارد فقط به آن ماده غذایی (عنصر) که به میزان کمتری در اختیار گیاه قرار دارد.این قانون فقط در مورد عناصر غذایی لازم جهت رشد گیاه کاملاً قابل استفاده است و لیبیگ آن را در مورد بقیه عوامل محیطی تعمیم نداد، ولی بسیار از دانشمندان دیگر آن را در مورد عوامل محیطی دیگری نظیر درجه حرارت و نور هم تعمیم دادند. عوامل اکولوژیکی محیط از نظر تأثیر بر زندگی و رشد موجودات زنده اصولاً نظیر عناصر غذایی عمل می کنند. قانون مینیمم یا لیبیگ را گاهی قانون بشکه هم می نامند
ب) قانون بلاک من Blackman :
بلاک من در سال 1905 قانون حداقل لیبیگ را در مورد عوامل کنترل کننده فتو سنتز بسط داد و قانون خود را به شرح زیر تعریف نمود: " شدت و سرعت یک فعل و انفعال بیولوژیکی که تحت تأثیر عوامل مختلفی محیطی جریان می یابد ، بستگی دارد به آن عاملی که در محیط به میزان کمتری از میزان اپتیمم خود وجود دارد ". این عامل محدود کننده موانعی بو جود می آورد که سبب می گردد تأثیر سایر عوامل از حد تأثیر این عامل محدود کننده فراتر نرود. و در عوض اجازه می دهد که در پائین تر از این حد عوامل دیگر مؤثر باشند. برای مثال عوامل مختلفی نظیر نور، CO2 ، آب ، حرارت و سایر عوامل در فتوسنتز گیاهان مؤثر می باشند. حال اگر مثلاً در یک محیط نور کم شود حتی اگر CO2 به مقدار کافی در اختیار گیاه قرار گرفته باشد نمی تواند از آن به نحو مطلوب استفاده کند.
ج) قانون تحمل شلفورد Shelford:
متناسب با دو قانون ذکر شده قبلی، شلفورد نیز اظهار داشت که نه تنها تقلیل مقدار یک عنصر یا یک عامل ، گیاهان و جانوران را با محدودیت موجه می کند بلکه افزایش مقدار هر عامل یا عنصر نیز برای موجودات محدود کننده است. در واقع این قانون بیان می دارد که وفور یا شدت عوامل اکولوژیکی می تواند مرزها و امکانات رشد و زندگی جانداران را محدود و معین سازد. در حقیقت قانون تحمل شلفورد مکمل قانون حداقل لیبیگ است. با توجه به قوانین به این نتیجه می رسیم که رشد موجودات زنده در طبیعت تنها از طریق محدود بودن عوامل کنترل نمی شود بلکه وفور و شدت عوامل اکولوژیکی نیز نقش تعیین کننده دارند.
د) قانون میچرلیخ Micherliche ( بازده نزولی):
یک خاکشناس آلمانی بنام میچرلیخ در سال 1909 چنین اظهار داشت که وقتی گیاهان مقادیر کافی از عناصر به جز یک عنصر محدود کننده را داشته باشند، عکس العمل رشدشان متناسب با عامل محدود کننده است ولی مشاهده کرد که رشد گیاه با افزایش مقدار عامل محدود کننده افزوده شد ولی نه با یک نسبت مستقیم. بعبارت دیگر مقدار عملکرد اضافه شده (y) به ازاء هر واحد اضافه شده (x) کوچکتر می شود و بطور نظری مقدارش نصف افزایش حاصل از افزایش قبلی است
انتشار جغرافیایی هر گیاه بطور طبیعی در درجه اول به وسیله آب و هوایی و درجه دوم به وسیله عوامل مربوط به خاک محدود می گردد. میزان بردباری گیاهان در برابر عوامل محیطی متغییر است. حتی بردباری هر گونه در مراحل و ادوار مختلف زندگی ثابت نیست به طور کلی گیاهان پیر و آنهائی که در محیط مستقر شده اند بیش از نهالهای جوان در مقابل تغییرات عوامل محیط بردباری از خود نشان می دهند برای هر یک از عوامل محیط سه حالت اصلی حداقل، متعادل و حداکثر وجود دارد و فاصله بین حداقل و حداکثر ، معرف میدان بردباری هر موجود زنده است به عبارت دیگر می توان گفت که انتشار گیاهان و سایر موجودات زنده بر روی سطح کره زمین معمولاً متناسب با وسعت میدان مذکور و درجه بردباری آنها نسبت به عوامل محیط خود می باشد. و در این صورت بردباری یک گونه نسبت به عوامل محیطی ضامن انتشار آن گیاه یا جانور می باشد.مسلم است که موجوداتی که در برابر کلیه عوامل بردبارتر باشند یعنی دامنه بین حداقل و حداکثر آنها زیاد تر باشد بیش از سایر موجودات انتشار می یابند.در بین حالات سه گانه ، حالت متعادل بهترین و پر ارزش ترین نقطه میدان بردباری گیاه بشمار می رود و آن هنگامی است که اعمال حیاتی گیاه به بهترین وجه انجام گیرد. به طور کلی برای آنکه هر یک از اعمال حیاتی انجام سایر عوامل را محدود نسازد و باعث وقفه و رکود عمل نگردد، باید آن اعمال مختلف با یکدیگر هماهنگی داشته باشند. اعمال حیاتی گیاه در اثر عوامل مختلف دارای حالات اپتیمم هارمونیک متعددی می باشد و در اثر تماس و تطابق آنها با یکدیگر حالت اپتیممی به نام "اپتیمم اکولوژیک" بو جود می آید که اپتیمم واقعی گیاه محسوب می شود.
میدان اکولوژیک Ecological Amplitude
هر موجود زنده در طبیعت دارای میدان اکولوژیک خاصی است که در نتیجه تطابق و هماهنگی با شرایط محیطی و خواص فیزیولوژیکی آن موجود بوجود می آید. هر قدر میدان اکولوژیک گونه ای وسیع تر باشد ، به همان نسبت انتشار آن گونه در محیط های مختلف وسیع تر شده و در همه مناطق به حال اپتیمم دیده می شود. این گیاهان را که در همه جا می رویند و دارای میدان اکولوژیکی وسیعی هستند را گیاهان همه جایی Cosmopolite می نامند و منحصر به منطقه و اقلیمی خاص نیستند. مثل بیشتر علفهای هرز. بالعکس اگر میدان اکولوژیک گونه ای کوچک باشد انتشار آن گونه به محیط خاصی محدود می شود و در این صورت از سایر گونه ها مشخص و متمایز می شود و بومی Endemic آن منطقه نامیده می شود. گیاهانی که از زمان های قدیم در منطقه رویش خود به جای مانده اند به نام گیاهان اتوکتونوز Authocthonous و گیاهانی که در از منه اخیر به نقطه ای مهاجرت کرده اند و در محیط جدید سکنی گزیده اند به نام گیاهان آلکتونوزAllocthonous موسومند. بنابراین بین بومی و خارجی بودن گیاهان نمی توان حد مشخصی قائل شد زیرا دسترسی یک گیاه به نقطه ای که به او امکان خواهد داد به آن محیط سازش یابد و بتدریج پایدار و بومی گردد. کلیه افراد یک گونه که آزادانه تلقیح می شوند و بارور می گردند و نیاز اکولوژیکی یکسان داشته باشند اکوتیپ Ecotype نامیده می شوند. مثلاً گونه گیاه معمولاً در خاک غیر آهکی می روید و اکوتیپ آن هم در جائی دیگر بر روی خاک آهکی مشاهده می گردد.
قانون ژئواکولوژیک انتشار
به طور کلی عوامل جغرافیایی از قبیل عرض های جغرافیایی ، ارتفاعات، جهات مختلف دامنه ها و درجه شیب آنها باعث محدودیت انتشار گیاهان می گردد و انتشار جزئی و کلی آنها نیز همواره به موازات یکدیگر صورت می گیرد و به وسیله میدان اکولوژیک آنها مشخص می شود و دو عامل زمان و ژنتیک در انتشار آنها سهم مؤثری دارد. محدودیت بیشتر گونه ها در نواحی استوایی که عرض جغرافیایی کمتری دارند تابع آب تحت الا رضی می باشد. همچنین محدودیت انتشار گیاهان در قسمتهای فوقانی نواحی کوهستانی تابع درجه حرارت و در مناطق پست تابع عامل آب خواهد بود. شدت تابش نور در جهات مختلف یک دامنه و در شیب های مختلف آن یکسان نیست و به همین سبب موجب تغییرات مزوکلیمائی Mesoclimatic در آن دامنه می گردد. مثلاً در نیمکره شمالی دامنه های جنوبی همواره گرمتر از دامنه های شمالی می باشند و تغییرات مزوکلیمایی و میکرو کلیمایی Microclimatic معمولاً به نسبت کم بودن عرض جغرافیایی و نزدیک بودن به مدار استوا شدیدتر می باشد.

 

 

 

عوامل مؤثر در مرتع
اقلیم و آب و هوا :
نوع آب و هوا، وضع گیاهان و اجتماع گیاهی مناطق مختلف را تا حدودی تعیین می نماید. اصولا رشد و تولید در جوامع گیاهی و جانوران تابعی از کلیه خواص محیطی و اثرات متقابل آنها می باشد. بنابراین خصوصیات اتمسفر به شدت بر نوع موجودات زنده ای که می توانند در هر منطقه رشد کنند تأثیر می گذارد.
آب و هوا Weather : حالت زود گذر یا موقتی اتمسفر در یک منطقه مشخص می باشد و مطالعه جنبه های فیزیکی این حالت و پدیده های مرتبط با آن هواشناسی Meteorology نامیده می شود. از سوی دیگر واژه کلیما (Climate) به معنی اقلیم می باشد و اقلیم شناسی (Climatology) الگوهای وضعیت آب و هوا را در طی زمان و مکان تشریح می کند. آب و هوا به حالات جاری اتمسفر اشاره می کند ولی اقلیم متوسط دراز مدت پارامترهای هواشناسی نظیر نور، دما، باد، رطوبت و بارندگی را نشان می دهد. اگرچه نوسانات پارامترهای اتمسفر فوق الذکر بسیار زیاد می باشد ولی میانگین های دراز مدت آنها روند تغییرات خاصی را طی روز، ماه یا سال دنبال می کند. متخصصین اقلیم شناسی و هواشناسی معمولاً در مطالعات خود، تغییرات حاصل در توده های هوا را از لحاظ آماری، دینامیک و فیزیکی را مورد توجه و بررسی قرار می دهند در حالیکه انکولوژیست ها مجبورند مشخصات اقلیمی و تغییرات اتمسفر در محل تماس با موجود زنده مورد مطالعه ، تعیین نمایند. یک چنین مطالعه اقلیمی را میکروکلیماتولوژی (Microclimatology) می نامند. تمام حجم هوایی که در مجاورت جانوران با ابعاد گوناگون و نیز داخل اشکوب های مختلف گیاهان یک جامعه قرار دارد میکرو کلیمای آن جامعه تلقی می شود.( در واقع میکروکلیما عبارت است از شرایط اقلیمی حاکم در مقیاس و سطح موجود زنده است ). در مقابل میکرو کلیما، واژه ماکروکلیما ( اقلیم بزرگ) را می توان مطرح نمود که ناشی از وضعیت جغرافیایی و پستی و بلندی های روی زمین می باشد که از جمله می توان به اقلیم فلات مرکزی ایران و یا اقلیم کویری جنوب شرقی ایران اشاره نمود. گاهی ممکن است یک یا چند عامل از عوامل میکرو کلیما به صورت موضعی دچار تغییراتی گردیده و در آن نقاط سبب بوجود آمدن شرایط اقلیمی خاصی که آن را مزو کلیما (Mesoclimate) می نامند، بشود (اقلیم محلی). برای مثال اقلیم یک جنگل و یا شیب یک سمت کوه یک مزو کلیما محسوب می شود. بنابراین ملاحظه می شود که اقلیم و مجموعه عوامل محیطی در تعیین نوع گونه های گیاهی و جانوری هر منطقه نقش مهمی را بر عهده دارند. عوامل آب و هوایی به صورت کمی و کیفی در رشد و نمو گیاهان تأثیر می کنند
رطوبت ( آب) Humidity:
معمولاً توسعه مراتع در مناطقی است که آب و هوائی آن حد متوسط بین جنگل و بیابان است. بطوریکه میزان آب مورد احتیاج برای مراتع کمتر از جنگل بوده و بیشتر از گیاهانی است که در بیابان ها و یا کویر ها سبز می شود. مقدار رطوبت برای رشد گیاهان مرتعی تابعی از خصوصیات بارندگی ، ظرفیت نگهداری آب در خاک و مقدار آبی است که در خاک نفوذ می کند. خاکهای رسی تا 25 درصد حجم خود آب را ذخیره می کنند در حالیکه خاکهای شنی در حد بسیار کمتری حدود 6 درصد حجم خود آب را ذخیره می کنند.هنگام ریزش باران بر روی خاکهای رسی مقادیر بیشتری از باران به صورت هرز آب ظاهر می گردد.پوشش گیاهی به صورت مانعی در برابر حرکت هرز آب، از سرعت هرز آب کاسته و در نتیجه آب بیشتری در خاک نفوذ می کند. از طرفی چرای دام و سایر علف خواران باعث کاهش پوشش گیاهی شده و در نتیجه بر میزان هرز آب ها افزوده شده و آب کمتری جذب خاک می شود.رطوبت خاک در طی زمان و در عمق های مختلف تغییر می کند. ریزش باران ، رشد گیاهان را تحریک می کند ولی بعد از آن دوره ای می رسد که رطوبت خاک بشدت محدود می شود. بارندگی در مراتع نیروی غالبی است زیرا در دوره های خشکی هیچ فعالیت بیولوژیکی نمی تواند ادامه یابد و تابع میزان بارندگی می باشد. اگر پوشش گیاهی تخریب شده باشد بارندگی نه تنها باعث تقویت رشد گیاهان نمی شود بلکه به صورت هرز آب مخرب ظاهر شده و موجب فرسایش شدید خاک نیز می شود.
یاد آوری مطالب مربوط به اکولوژی عمومی
(( بین 40 تا 60 درصد وزن تر درختان و حدود 90 درصد وزن تر گیاهان علفی را آب تشکیل می دهد آب در اندامهای گیاهی و جانوری محیطی را فراهم می سازد که در آن محیط تماس بسیاری از ترکیبات و عناصر بیشتر شده و فعل و انفعالات بیوشیمیایی در این چنین محیطی امکان پذیر می شود. نقش دیگر رطوبت به ویژه در گیاهان ، تسریع در انتقال مواد غذایی از محل جذب ( ریشه) و یا مواد ساخته شده در برگ به سایر اندامها می باشد. وجود آب در واکوئول سلولهای گیاهی موجب تورژسانس و تورم سلولها می گردد کاهش آب باعث پلاسمولیز و چروکیده شدن سلولها می شود.جذب آب در گیاهان از طریق تارهای کشنده و به دو طریق جذب فعال و جذب غیر فعال انجام می پذیرد. مکانیزم جذب غیر فعال از فرآیند اسمز تبعیت می کند و یک فرآیند فیزیکی محسوب می شود. در این حالت حرکت آب از یک محیط رقیق ( آب درون خاک) به یک محیط غلیظ ( سلول گیاه) از خلال یک غشاء نیمه ترا وا ( غشاء سیتوپلاسمی سلول های تارهای کشنده)صورت می گیرد که یک پدیده غیر فعال و بدن صرف انرژی است و عامل اصلی ورود آب به درون گیاه است. در حالت جذب فعال آب بر خلاف شیب پتانسیل آن حرکت کرده و توسط گیاهی جذب می شود که این عمل همراه با صرف انرژی ( مصرف ATP) است. از عوامل دیگری که بر روی شدت جذب آب اثر می گذارد میزان دفع آب از سطح گیاه طی پدیده تعریق و تعرق می باشد درجه حرارت نیز بر جذب آب اثر زیادی دارد زیرا در سرما قابلیت نفوذ پذیری غشاء کاهش می یابد. دفع آب از گیاه عمدتاً از طریق تعرق انجام می گیرد در این حالت آب به صورت بخار آب و از محل روزنه ها Stomata به خارج از گیاه منتقل می شود. روزنه ها اغلب در طی روز باز ( بجز بسته شدن نیمه روزی ) و در هنگام شب بسته هستند و مهمترین نقش آنها تبادلات گازی گیاه با محیط خارج است . در مناطق بسیار مرطوب و حالت اشباع رطوبتی دفع آب در گیاهان از طریق تعرق انجام می گیرد. در این حالت دفع آب بصورت قطرات آب و از آوند های چوبی و از روزنه های خاصی بنام روزنه های آبی Hydatodes صورت می پذیرد. مهمترین عواملی که بر روی شدت خروج آب از گیاهان تأثیر می گذارد عبارتند از شرایط محیطی ( درجه حرارت، رطوبت نسبی و باد) ، اندازه و ساختار گیاه، اندازه برگ ها و همچنین اندازه و تعداد روزنه ها. گیاهان مختلف برای رشد خود به مقادیر مختلفی از آب نیاز دارند. نسبت بین تولید خالص و مقدار آبی که از طریق تعرق دفع می شود کارآیی تعرق نام دارد. معمولاً این نسبت به صورت مقدار گرم آب تبخیر شده برای ساخته شدن یک گرم وزن خشک ماده آلی بین می شود. اطلاعات کافی در باره کارآیی تعرق ما را قادر می سازد که با نیاز آبی گیاهان بیشتر آشنا شویم. وارمینگ E. Warming گیاهان را بر اساس سازش های آنها با شرایط مختلف رطوبت خاک و بر اساس تحمل آنها نسبت به کم آبی یا نیاز آبی به صورت زیر گروه بندی نمود:
الف) گیاهان آب دوست یا آبزی Hydrophytes: این گیاهان در شرایط غرقابی یا داخل آب شناو رطوبت ( آب) Humidity رند و یا حداقل قسمتی از اندامهای آنها در آب شناور است مانند نیلوفر آبی، عدسک آبی و نی ها.
ب)گیاهان خشکی پسند Xerophytes : گیاهانی هستند که بیشتر در مناطق خشک وجود دارند و یک دوره خشک طولانی را می توانند تحمل کنند مانند گز، کاکتوس و تاغ.
ج) گیاهان مزوفیت Mesophytes : این گیاهان به رطوبت متوسطی نیاز دارند و سازگاری خاص جهت زندگی در شرایط نامساعد را پیدا نکرده اند مثل اکثر گیاهان زراعی.
د) گیاهان شور پسند Halophytes : این گیاهان در مناطق و یا آبهای شور زندگی می کنند (مانند درختان حر که در آبهای سواحل خلیج فارس می رویند) و خواص گزرومورفیکی از خود نشان می دهند))

 

درجه حرارت:
تأثیر دما بر روی جوانه زنی و رشد گیاهان مرتعی وقتی مؤثر است که رطوبت خاک برای رشد کافی باشد. باران فصل سرد موجب تحریک رشد پهن برگان علفی (که بیشتر گیاهان یکساله هستند) می گردد در حالیکه بارندگی فصل گرم معمولاً برای رشد گندمیان چند ساله مناسب است.عامل درجه حرارت به طور کلی باعث شروع رشد و مشخص شدن دوره رویش گیاهان مراتع شده و این امر آمادگی گیاهان برای چرا و یا تاریخ شروع چرا در مراتع را معین می کند در اکثر مراتع ایران بالا بودن عامل درجه حرارت در فصل بهار و تابستان و اوایل پائیز باعث افزایش تبخیر مستقیم از خاک و گیاه شده و محیط را خشک می نماید و این امر باعث محدودیت رشد و توسعه گیاهان گیاهان در مراتع می شود.
یاد آوری مطالب مربوط به اکولوژی عمومی
((مقداری از تشعشعات خورشیدی که به سطح زمین برخورد می کند به صورت امواج حرارتی طول موج بلند از سطح زمین بازتابش می کند مقدار تشعشعاتی که به سطح زمین می رسد بر حسب درجه حرارت محیط، رطوبت هوا و درجه پوشیدگی آسمان از ابر و غبار تغییر میکند. همچنین این مقدار بیشتر تابع زاویه تابش خورشید است و کمتر تحت تأثیر فاصله زمین از خورشید قرار می گیرد. هنگامیکه خورشید بطور عمودی می تابد ضریب انعکاس حرارتی (آلبدو) کم شده و در نتیجه مقدار کمتری از حرارت به فضا منعکس می گردد
میزان حرارت رسیده به سطح جسم / میزان حرارت منعکس شده از سطح جسم= ضریب انعکاس حرارتی (آلبدو)
ضریب حرارتی زمین در کل 42% است یعنی از کل انرژی خورشیدی رسیده به سطح زمین 42% آن منعکس می گردد.با فاصله گرفتن از استوا درجه حرارت حداکثر روزانه افزایش و حداقل روزانه کاهش می یابد. لذا تغییرات روزانه دما بیشتر خواهد شد و بطور کلی درجه حرارت بالا در عرض های جغرافیایی واقع در شمال و جنوب استوا حادث می شود حداکثر دمای ثبت شده در این مناطق 58 درجه سانتیگراد و سردترین دمای ثبت شده در کره زمین مربوط به قطب شمال در حدود 90- درجه سانتیگراد می باشد. به ازاء افزایش هر 100متر ارتفاع ، 6/0 درجه از دما کاسته می شود. که این امر می تواند بر روی رشد و نمو گیاهان در ارتفاعات مختلف تأثیر بگذارد. به ازاء هر درجه عرض جغرافیایی نیز آغاز فصل رشد گیاهی به تأخیر می افتد ( هر درجه عرض جغرافیایی نیز برابر 110 کیلومتر است).
بطور کلی درجه حرارت به عنوان یک عامل اکولوژیکی ، به دو صورت اثر خود را نشان می دهد، اثر مستقیم و اثر غیر مستقیم.
حرارت بطور مستقیم بر کلیه اعمال حیاتی گیاهان و بر شدت متابولیسم جانوران خونسرد تأثیر دارد و به صورت غیر مستقیم با تأثیری که بر روی عوامل دیگر از جمله مقدار آب دارد، عمل می نماید. بر طبق قانون ونت هافV ant Haff به ازاء افزایش حرارت به اندازه 10 درجه سانتیگراد سرعت فعل و انفعالات بیوشیمیایی تقریباً دو برابر می شود. جدا کردن حرارت به عنوان یک عامل اکولوژیکی مستقل ، عملاً بسیار مشکل است. مثلاً ممکن است انرژی نورانی جذب شده توسط یک ماده به حرارت تبدیل شود (. علاوه بر این حرارت معمولاً به همراه دو عامل دیگر یعنی نور و آب بر فعالیت های موجود زنده اثر می گذارد. اصولاً مناطق محدودی در جهان وجود دارند که درجه حرارت آن به اندازه ای سرد و یا گرم باشد که موجودات زنده نتوانند در آن زندگی کنند ولی درجه حرارت مناطق مختلف از نظر مکانی و زمانی متغییر است.بیشترین تغییرات درجه حرارت در اثر تغییر عرض جغرافیایی اتفاق می افتد.در یک محدوده معین از نظر جغرافیایی، پستی و بلندی ها و ارتفاع از سطح دریا) و فاصله از اقیانوس و دریا مهمترین عوامل در تعیین درجه حرارتند. تغییرات درجه حرارت حتی در یک اکوسیستم نیز می تواند وجود داشته باشد. مثلا بین تاج پوشش یک جنگل و کف آن.
اغلب موجودات زنده کره زمین بین درجه حرارت صفر تا 50 درجه سانتیگراد زندگی می کنند. در این محدوده گونه های مختلف برای ادامه حیات خود از مقدار کمینه و بیشینه حرارتی برخوردارند که در بین آنها درجه حرارت مناسب رشد تحت عنوان درجه حرارت بهینه (Optimal Temperature) وجود دارد. به دلیل اینکه تبادل حرارتی بین گیاهان و محیط اطراف آنها به آسانی صورت می گیرد در اغلب موارد درجه حرارت پیکره گیاه تقریباً نزدیک به درجه حرارت محیط اطراف است. اما اصولاً در گیاهان عواملی از جمله آب گیاه، سن گیاه و فصل سال در تحمل و محدوده بردباری حرارتی گیاه تأثیر فراوان دارد. اغلب گیاهان با از دست دادن آب از سطح اندام ها، خود را خنک می کنند. زیرا هنگامی صدمات ناشی از حرارت بروز می کند که آب کافی جهت سرد شدن گیاه در دسترس نباشد و در اغلب موارد صدمات ناشی از حرارت زیاد با صدمات ناشی از کم آبی (پلاسید گی) همراه است.گیاهانی که در مناطق بسیار گرم زندگی می کنند دارای مکانیسم های خاص مرفولوژیکی یا فیزیولوژیکی برای مقابله با حرارت های بالا هستند. در مقابل، درجه حرارت های پائین نیز دارای اثرات مختلفی در گیاهان هستند. برای اغلب گیاهان زیستن در درجه حرارت های کمتر از 6 درجه سانتیگراد مناسب نیست و در درجه حرارت های بسیار پائین و زیر صفر، تشکیل بلور های یخ در خارج از سلول ها، آنها را در موقعیت خشکی قرار می دهد. اگر هوا یکباره سرد شود درون سلول ها بلور های یخ تشکیل می شود و طبعاً به علت داشتن حجم زیاد ، سلول ها را متلاشی خواهد کرد. پدیده خواب هم در گیاهان مناطق گرم و هم گیاهان مناطق سرد با تغییرات دما اتفاق می افتد. بسیاری از گیاهان برای شکستن دوره خواب بذور شان و جوانه زنی نیاز به گذراندن یک دوره سرما دارند که این پدیده را ورنالیزاسیون Vernalization می گویند. گیاهان برای جوانه زنی نیاز به یک دمای حداقل دارند که به آن صفر گیاه می گویند. گیاهان از لحاظ درجه حرارت مطلوب برای رشد و نمو به گیاهان گرمسیری ، گیاهان سردسیری و گیاهان مناطق معتدله تقسیم میشوند.))
نور Light :
نور نیز از عوامل است که گیاهان نسبت به آن رقابت کرده و در هر محیط بسته به میزان شدت آن ممکن است گیاهان نور پسند و یا سایه پسند بوجود آیند. اضافه می شود که در شرایط مراتع مناطق خشک ایران عامل رقابت نور قابل توجه نمی باشد. با توجه اختلافات موجود در شرایط آب و هوایی مناطق مختلف و با توجه به متفاوت بودن مقاومت گیاهان مختلف در مقابل شرایط اقلیمی تیپ های مختلف زیستی در گیاهان بوجود می آید
یاد آوری مطالب مربوط به اکولوژی عمومی
خورشید منبع اصلی انرژی برای اعمال حیاتی در کلیه اکوسیستم هاست. انرژی خورشیدی دارای خصوصیاتی است که به وسیله دو تئوری مربوط به هم می تواند تشریح شود، تئوری امواج الکترومغناطیس و تئوری کوآنتوم. تئوری الکترو مغناطیس می گوید نور در فضا به صورت موج حرکت می کند تعداد امواجی که در یک زمان معین از یک نقطه معین عبور می کند تواتر یا فرکانس نامیده می شود.
در این فرمول نشان دهنده تواتر ( طول موج در ثانیه) c نشان دهنده سرعت نور (1010 ×3 سانتی متر در ثانیه) و طول موج است ( جهت محاسبه طول موج ، سرعت نور را بر فرکانس تقسیم می کنیم).
تئوری کوآنتوم می گوید نور در فضا به صورت جریانی از ذرات به نام فوتون حرکت می کند انرژی موجود در یک فوتون یک کوآنتوم نام دارد.چون انرژی موجود در یک فوتون متناسب با فرکانس آن است، لذا کوآنتوم را میتوان به صورت طول موج بیان کرد. انرژی موجود در هر فوتون با طول موج آن نسبت عکس دارد

در این فرمول E عبارت است از انرژی فوتون ( کوآنتوم) ،h عبارت است از ثابت پلانگ (× 662ارگ بر ثانیه) ، C نشان دهنده سرعت نور (1010 ×3 سانتی متر در ثانیه) و نشان دهنده طول موج است.
چنین به نظر می رسد که مقدار کل انرژی خورشیدی که به خارج اتمسفر می رسد عملاً ثابت است و معادل 1010 ×05/1 کالری بر متر مربع در سال برآورد شده است. این مقدار انرژی به ثابت خورشیدی(Solary constant) موسوم است. این امکان وجود دارد که ضریب خورشیدی دستخوش تغییراتی اگرچه اندک گردد. آزمایشها نشان داده اند که حداکثر تشعشعات خورشیدی هر یازده سال یکبار روی می دهد.
از کل تشعشعات خورشیدی که به زمین تابیده می شود فقط حدود 50 درصد ان به سطح زمین می رسد و مابقی آن از طریق انعکاس از سطح زمین، سطح ابرها و ذرات معلق در هوا و یا جذب توسط بخار آب و CO2
غیر قابل استفاده می شود و از این مقدار 50% رسیده به زمین فقط حدود 1 الی 2 درصد آن در فتو سنتز گیاهان مورد استفاده قرار می گیرد.
نور از 3 جنبه حائز اهمیت است:1- شدت نور Light Intensity 2- کیفیت نور Light Quality 3- طول مدت تابش نور Light Duration
1- شدت نور:
مقدار نوری که به واحد سطح زمین در واحد زمان میرسد را شدت نور می گویند. شدت نور از نقطه نظر زمانی و مکانی کاملاً متغییر است. بطوریکه ساعت به ساعت و فصل به فصل تغییر می کند. هنگامیکه نور از لایه های اتمسفر عبور می کند ، مقداری از انرژی آن جذب شده و مقداری توسط ذرات معلق متفرّق می گردد. در مناطق خشک شدت نور نسبتاً زیاد است زیرا در آنجا مقدار انعکاس نور توسط ابرها در حداقل مقدار قرار دارد. از طرف دیگر شدت نور با عرض جغرافیایی کاهش می یابد. زیرا وقتی که شعاع خورشید با زاویه کمتر از 90 درجه بر سطح زمین بتابد، نور در منطقه وسیعتری از زمین پراکنده شده و می تواند میزان نور در هر واحد سطح زمین را کاهش دهد.
یکی دیگر از عوامل مهم و موثر در تغییرات شدت نور، تغییرات فصلی است. شدت نور در عرض های جغرافیایی بالا ، در زمستان و تابستان بسیار متفاوت است. که این امر به مقدار زیادی بستگی به وضعیت قرار گرفتن زمین نسبت به خورشید دارد. از عوامل دیگر می توان به پستی و بلندی ها و ارتفاع از سطح دریا اشاره نمود. زاویه و جهت شیب زمین از جمله عواملی است که به وضوح بر شدت نور دریافتی اکوسیستم موثر واقع می شود. برای مثال در عرض های جغرافیایی بالا در نیمکره شمالی ، دامنه های جنوبی، نور بیشتری نسبت به دامنه های شمالی دریافت می کنند. در ارتفاعات بالا نیز بخصوص در مناطق کوهستانی شدت نور دریافتی بیشتر از نقاط پست است. گاهی اوقات شدت نور زیاد ، به عنوان یک عامل محدود کننده برای گیاهان محسوب می شود. نورهایی که شدت شان بسیار زیاد است با ایجاد واکنش های اکسیداسیون نوری بسیار از آنزیم ها را غیر فعال می کنند و در نتیجه ساخته شدن پروتئین نیز مختل می گردد. گیاهان از لحاظ بردباری نسبت به نور، به دو دسته تقسیم می شوند: دسته اول گیاهان نور پسند Helliophyta ( sun plants) هستند که فعالیت فتوسنتزی آنها موقعی به حد مطلوب می رسد که شدت نور زیاد باشد . دسته دوم ، گیاهان سایه پسند Sciophyta ( shade plants) هستند که فعالیت فتوسنتزی آنها موقعی به حد مطلوب می رسد که شدت نور کم باشد. اگر در درختان برگ های داخل و سطح تاج به یک اندازه سبز و شاداب باشند ، درخت سایه پسند است ولی نور پسند ها برگ های خارجی سبز و شاداب و برگ های داخلی اصلاً وجود ندارند و یا شادابی شان کمتر از برگ های خارجی است. از طرف دیگر اگر شاخه های پائینی که در سایه قرار دارند بطور طبیعی رشد نکرده باشند گیاه نور پسند و اگر این شاخه ها خوب رشد کرده باشند گیاه سایه پسند است. در گیاهان علفی نیز اگر برگ های فوقانی و تحتانی هر دو سبز و شاداب باشند گیاه سایه پسند و اگر فقط برگهای بالایی سبز و شاداب باشند گیاه نور پسند است. بعضی از گونه های گیاهی در دوره جوانی سایه دوست بوده و هنگامیکه بالغ می شوند خصوصیات افتاب دوستی پیدا می کنند. این خاصیت یکی از محاسن درختان جنگلی است زیرا در جوانی مجبورند در شرایط نور کم کف جنگل زندگی کنند و هنگامیکه به بلوغ رسیدند می توانند از شدت نور زیاد بهره مند شوند.معمولاً گیاهانی را که از اندامهای رویشی آنها استفاده می کنیم در جاهایی می کارند که نور کم باشد. در این صورت رشد رویشی آنها بیشتر است مانند چای و توتون که در هوای ابری رشد خوبی دارند. افزایش ارتفاع و شاخ و برگ های گیاهان در اثر کمبود نور را اصطلاحاً اتیوله شدن Etiolation می نامند. اگر بخواهیم از اندامهای زایش و دانه گیاه استفاده کنیم گیاه را در مناطق آفتابی می کاریم مثلا کتان ممکن است برای تولید بذر یا تولید الیاف کاشته شود. اگر برای تولید بذر باشد تراکم را کمتر می گیریم تا نور بیشتری وارد پوشش گیاهی گردد. اگر بخواهیم از الیاف کتان استفاده کنیم ، تراکم را افزایش می دهیم . با این عمل میزان نفوذ نور در داخل پوشش گیاهی کمتر شده و در نتیجه گیاهان افزایش ارتفاع می یابند. نفوذ کمتر نور در پوشش گیاهی باعث افزایش غلظت هورمون های اکسین و جیبرلین می شود. و در نتیجه رشد طولی گیاه افزایش می یابد. اصولاً همگام با افزایش شدت نور مقدار فتو سنتز هم افزایش میابد تا به مقدار ثابتی برسد که به آن نقطه اشباع نوری می گویند . این مقدار ثابت به قدرت جذب نور توسط گیاه دارد. البته قسمتی از مواد فتوسنتزی یا قند ساخته شده طی عمل فتو سنتز توسط گیاه برای اعمال حیاتی اش مصرف می شود. محل تلاقی خط فتو سنتز و تنفس تحت عنوان نقطه جبرانی نور Light compensation point نامیده می شود این نقطه شدت نوری را نشان می دهد که گیاه لازم دارد تا رشد خود را ادامه دهد و در واقع حداقل مقدار نوری است که در آن گیاه تولید خالص دارد. نقطه جبرانی نور در گیاهان مختلف، متفاوت است.

 

دریک پوشش گیاهی ، فتو سنتز در آرایشی از برگها روی می دهد که معمولاً با یکدیگر همپوشانی داشته و بر یکدیگر سایه می اندازند. تراکم شاخ و برگ در گیاهان زراعی معمولاً به وسیله پارامتری بنام شاخص سطح برگ LAI (Leaf Area Index) بیان می شود. که از رابطه زیر بدست می آید
سطح زمین / سطح کل برگهاLAI=
این پارامتر بدون واحد بوده و نشان دهنده این واقعیت است که چه مقدار از سطح زمین به وسیله برگ های یک جامعه گیاهی پوشیده شده است. به عبارت دیگر چه مقدار از کل انرژی ورودی به وسیله گیاه دریافت شده و چه درصدی از آن به سطح زمین برخورد می کند. مسلما با افزایش سن گیاه سطح برگ ها نیز تا حد معینی افزایش می یابد. از سوی دیگر برگ های گیاه به صورت لایه لایه روی گیاه قرار گرفته اند. بطوریکه لایه های فوقانی بر روی لایه های تحتانی سایه انداخته و مانع از رسیدن نور به آنها می شود.
علاوه بر موارد ذکر شده در خصوص نور ، قابل ذکر است که نور می تواند در جوانه زنی بذر بعضی از گیاهان نیز موثر واقع شود بذر بعضی از گیاهان برای جوانه زنی حتماً نیاز به وجود نور دارند بنابراین باید آنها را سطحی کشت نمود تا نور کافی دریافت کنند مثل چمن ، کاهو، توتون. بذر بعضی از گیاهان نیز نسبت به وجود یا عدم وجود نور بی تفاوت هستند و نور در جوانه زنی آنها نقشی ندارد مثل بذر انواع غلات. بذر بعضی از گیاهان در تاریکی بهتر جوانه می زند مثل بذر کدو، هندوانه و یا گوجه فرنگی.
2- کیفیت نور:
همانطور که قبلا نیز اشاره شد، انرژی خورشید از امواج الکترومغناطیس با طول موج های مختلف تشکیل شده است. تمام طول موج های نور خورشید نمی توانند از لایه های فوقانی اتمسفر عبور کرده و به سطح زمین برسند. برای انسان طول موج های بین 390 تا 760 نانومتر قابل رؤیت اند ( 1 نانومتر = 9- 10متر) و مجموعاً نور سفید را تشکیل می دهند تابش هایی با طول موج کمتر از 390 نانومتر تابش های طول موج کوتاه را تشکیل می دهند که از جمله می توان به اشعه ما وراء بنفش Ultra Violet اشاره نمود. طول موج هایی که بیشتر از 760 نانومتر هستند تابش های طول موج بلند نامیده می شوند و اشعه مادون قرمز Infra Red از این دسته می باشد. اشعه ما وراء بنفش به دلیل داشتن انرژی بسیار زیاد برای بسیاری از جانوران و گیاهان مضر است و قسمت اعظم آن توسط لایه اوزون جذب می شود. و مقدار آن از 7% به 3% کاهش می یابد. این اشعه برای باکتریها بسیار مضر است و به همین دلیل در آزمایشگاهها برای ضد عفونی کردن محیط از لامپ های ما وراء بنفش استفاده می کنند. حالت روزتی Rosette که در اغلب گیاهان مناطق مرتفع دیده می شود احتمالاً به علت وجود اشعه ما وراء بنفش است که بر روی رشد ساقه اثر نامطلوب دارد و شاید وجود این نوع اشعه یکی از عوامل محدود کننده مهاجرت گیاهان به مناطق مرتفع باشد.بدین ترتیب کیفیت نور عاملی است که در جهت تعیین الگوی پراکنش موجودات دارای اهمیت است. اشعه مادون قرمز که تقریباً 42% کل انرژی خورشیدی را شامل می شود، دارای اثرات حرارتی است.گاز کربنیک ، بخار آب و ذرات معلق در فضا مقداری زیادی از این اشعه را جذب می کنند. در مناطقی که بخار آب بیشتری در هوا وجود دارد ( مثل نواحی ساحلی ) جذب این اشعه نیز بیشتر است و به همین دلیل آفتاب سوختگی در سواحل دریا بیشتر اتفاق می افتد.نور مرئی نیز تقریباً 50% کل تشعشعات خورشیدی را تشکیل می دهد و در اثر تجزیه آن به ترتیب هفت رنگ قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی ، نیلی و بنفش حاصل می شود. اغلب گیاهان فقط طول موج های بین 390 تا 760 نانومتر را جذب نموده و در فتو سنتز از آن استفاده می کنند. با توجه به اینکه کلروفیل سبز رنگ است در عمل فتو سنتز، طیف سبز کمترین کارکرد را دارد و قسمت اعظم آن منعکس می گردد. ولی طیف های قرمز و آبی در عمل فتو سنتز، بیشترین اهمیت و بالاترین کارکرد را دارند.
1- طول مدت تابش نور:
محور قطبین زاویه ای برابر 66 درجه و 33 دقیقه با صفحه مدار گردش خورشید می سازد. این نابرابری محوری موجب نابرابری است که در طول شب ها و روزها وجود دارد. به هنگام انقلاب صیفی Summer Solstice( یعنی اولین روز آغاز فصل تابستان که در ایران برابر با اول تیر ماه یا 21 ژوئن است) و انقلاب شتوی Winter Solstice (یعنی اولین روز آغاز زمستان که در ایران برابر با اول دی ماه یا 21 دسامبر است) به ترتیب بلندترین روز و بلندترین شب در سطح زمین حادث می شود. مدارات رأس السرطان و رأس الجدی ، مدارات موازی هستند که عرض جغرافیای شان برابر است با حداکثر بعد خورشیدی تا استوا یعنی 23 درجه و 27 دقیقه . این دو مدار مشخص کننده حدود منطقه ای هستند که خورشید در آن منطقه می تواند به اوج Zenith خود برسد. خورشید در نیمکره شمالی در روز اول تابستان و در نیمکره جنوبی در اولین روز زمستان در اوج می باشد. طول مدت روز و شب در تمام نقاط کره زمین در اولین روز بهار و پائیز یکسان است. در روی خط استوا طول روز در تمام فصول تقریباً ثابت و برابر 1/12 ساعت می باشد.

 

طول مدت روشنایی و تاریکی را در طی 24 ساعت را فتو پریود photoperiod و عکس العمل موجودات نسبت به فتو پریود را فتوپریودیسم photoperiodism می نامند عکس العمل های فتوپریودی در جانوران شامل شروع مهاجرت، خواب زمستانه Hibernation ، آشیان سازی و تغییرات رنگ پوشش خارجی است. و در گیاهان در چهار فرآیند اصلی یعنی فتو سنتز، واکنش های پر انرژی ، تغییر حالت فیتوکروم و فتوپریودیسم دخالت دارد
گیاهان بر حسب چگونگی پاسخ به طول روز به 3 گروه اصلی تقسیم می شوند که عبارتند از:
- گیاهان روز بلند Long Day Plants
- گیاهان روز کوتاه Short Day Plants
- گیاهان روز خنثی Neutral Day plants

 

گیاهان روز بلند:
در گیاهان روز بلند انتقال از مرحله رویشی به مرحله زایشی همراه با طول روز تسریع می گردد و روزهای کوتاه منجر به تأخیر در گل دهی آنها می شود. این گیاهان برای شروع گل دهی به طول روز بیش از 12 ساعت نیاز دارند. برای گونه های مختلف و حتی هر رقم از هر گونه می توان آستانه ای تقریبی از طول روز را مشخص نمود که روزهای کوتاهتر از آن گل دهی را به تأخیر می اندازد. به عنوان مثال اغلب غلات معتدله از جمله گندم ، جو و یا گیاهانی مثل اسفناج و چغندر قند در این گروه جای می گیرند.

 


گیاهان روز کوتاه:
انتقال از مرحله رویشی به زایشی در گیاهان روز کوتاه با نقصان طول روز تسریع می گردد. و روزهای بلند ، گل دهی آنها را به تأخیر می اندازد. این گیاهان برای ورود به مرحله گل دهی به طول روز کمتر از 12 ساعت نیاز دارند برای هر گونه یا هر رقم از این گیاهان نیز آستانه ای از طول روز وجود دارد که روزهای بلند تر از آن گل دهی را به تأخیر می اندازد.گیاهانی نظیر تنباکو، ذرت و یا گل داوودی در این گروه قرار دارند.
گیاهان روز خنثی :
این گیاهان برای ورود به مرحله گل دهی به طول روز خاصی نیاز ندارند و در واقع عکس العمل آنها به طول روز بسیار ناچیز بوده و انتقال از مرحله رویشی به زایشی در این گیاهان به عوامل دیگری مانند سن گیاه، درجه حرارت هوا و خاک، رطوبت خاک، عناصر غذایی و ذخیره هیدرات کربن در گیاه تعیین می شود.
باید توجه داشت که کلیه عوامل محیطی کم و بیش بر تعیین زمان گل دهی گیاهی موثرند و تقسیم بندی فوق بر اساس سهم نسبی طول روز در انتقال گیاه از حالت رویشی به زایشی انجام شده است.تعداد روزهای بین کاشت تا گل دهی، تخمینی از دوره اصلی رویش گیاه (BVP) می باشد.( Basic vegetation phase )، به عبارت دیگر BVP دوره ای است که گیاه قبل از اینکه بتواند به تحریک فتو پریود پاسخ دهد باید پشت سر بگذارد. برای مثال این مدت در ارقام مختلف برنج از زمان جوانه زنی بین 10 تا 63 روز متغیر است. طول این دوره بوسیله ژن ها کنترل می شود فاصله بین اتمام BVP و گل دهی دوره القاء فتو پریود (PIP) نامیده می شود (Photoperiod Induced phase ). در واقع (PIP) مدت لازم بین انتهای BVP و شروع گل دهی است و این زمان بوسیله فتو پریود کنترل می شود. در رابطه با مسئله فتو پریود و گل انگیزی در گیاهان نکته مهم نحوه تأثیر تغییرات طول روز بر روی این پدیده است. در گیاهان رنگدانه ای به نام فیتوکروم phytochrome وجود دارد که می تواند به دو حالت تبادلی وجود داشته باشد. در حالت اول فیتوکروم جاذب نور قرمزRed می باشد که با Pr نشان داده می شود. این فیتوکروم در طی روز و وجود روشنایی با دریافت طول موج 660 نانومتر تبدیل به فیتو کروم نوع دومPfr ( Far Red) میگردد. و آن نیز در طی شب ( تاریکی) با دریافت طول موج های حدود 730 نانومتر(قرمز دور) مجدّداً به Pr تبدیل می گردد. بنابراین هر گاه میزان طول دوره روشنایی زیاد باشد مقدار بیشتری از Pr به Pfr تبدیل میشود. یعنی حاصل کسر بزرگتر میشود. در این حالت گیاه متوجه افزایش طول روز شده و در نتیجه واکنش های مربوط به گل دهی آن نیز آغاز می شود. مشخص شده است در اکثر گیاهان نوعی هورمون بنام فلوریژن Florigen به دنبال اینگونه تغییرات تولید می شود که منشأ ظهور اندامهای اولیه گل می باشد.
بطور کلی واکنش های گیاهان نسبت به طول روز کوتاه و بلند ، از جمله مسایلی است که پراکنش گیاهان را در عرض های جغرافیایی مختلف محدود ساخته است. گیاهان روز خنثی را بیشتر در عرض های پائین تر و نزدیک به استوا و گیاهان حساس به طول روز را در عرض های بالاتر می توان دید.
عوامل مربوط به خاک
خاک نتیجه تأثیر آب و هوا و موجودات زنده بر سنگ مادر است. با گذشت زمان و ادامه تأثیرات عوامل مذکور خاک تحول یافته و سرانجام به خاک مرحله کلیماکس تبدیل می شود. خاک مرحله کلیماکس خاکی است نسبتاً در حال تعادل و پایداری، در این مرحله فرسایش خاک در حداقل ممکن می باشد. تشکیل افقهای خاک تا حدی که شرایط آب و هوایی اجازه داده است ادامه یافته ، شستشوی مواد از لایه های فوقانی با حرکت و جابجایی مواد از لایه های پائین جبران می شود. نوع خاک تشکیل شده به عواملی چند ارتباط دارد این عوامل به شرح زیر می باشند
S=F (cl.o. r. p. t)
S = Soil = خاک، F = Function = تابع، cl = climate = اقلیم، o =organism = موجودات زنده، r = relief= پستی و بلندی، p = parent material = سنگ مادری ، t = time = زمان
بنابراین خاک تشکیل یافته ، تابعی از تأثیر عوامل فوق الذکر و هر نوع تغییر در عوامل مذکور ، باعث تغییر در توسعه و تشکیل خاک خواهد شد. عامل زمان در تحول خاک تابعی است از شرایط آب و هوائی و موجودات زنده . طبیعی است که شدت فعالیت موجود زنده خود تابعی می باشد از شرایط آب و هوائی

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   23 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کلیماتولوژی