فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

آفات و بیماریها

 

 

 

Bark beetles

لارو چندین کونه از این سوسکها بر روی بوته هایی که به تازگی خشک شده و مرده اند قادر به زندگی است و از آنها تغذیه می کند. عموماً در بافتهای زیر پوستی در گیاه فعالیت انجام می دهد. شبکه هایی که توسط کرم حشره در روی چوب نارون ایجاد شده در شکل قابل مشاهده است . در تمام سال امکان مشاهده این بیماری وجود دارد . برای کنترل شاخه و برگهای از بین رفته و مرده از اطراف گیاه جمع آوری شود و چک کنیم که بیماری دیگری مثل قارچ عسلی که سبب تضعیف درخت و مستعد کردن ابتلا به این آفت می شود در درخت وجود نداشته باشد.

 

شفافیت گیاه water logging

شاخ و برگ گیاه زرد شده و سپس پژمرده می گردند مخصوصاً اگر مشکل کم آبی نیز وجود داشته باشد . ولی اگر شرایط محیطی گیاه بهبود یابد و اب مورد نیاز گیاه نیز تأمین شود امکان بازگشت گیاه به شرایط اولیه وجود دارد اینجا روی سیکلامن در عکس نشان داده شده است.

 

Grey mould

قسمتهایی که رنگدانه های خود را از دست داده بر روی ساقه گیاه ظاهر شده (اینجا در عکس بر روی گیاه گل رز نشان داده شده) و حالت کمربند مانندی دور ساقه ایجاد کرده و سبب die back (قسمتهای بالا خاک در گیاه مثل ساقه و برگ از بین می رود ولی ریشه سالم است) می شود عامل بیماری قارچی است. قارچهای کرکدار خاکستری و همچنین هاگ قارچهای سیاه امکان رشد بر روی قسمتهای آلوده را دارند. ساقه های نرم و توکدار مستعدتر برای آلودگی به این بیماری هستند. هاگ این قارچها توسط هوا یا آب و یا باران منتشر می شوند. کنترل این بیماری سخت است زیرا گستردگی قارچها زیاد است. می توان از قارچ کشهایی مثل carbendazim برای مقابله با این بیماری استفاده کرد.

 

Honey fungus

سیلسیوم این نوع قارچ خامه مانند و سفید است و بوی تندی دارد. در لایه زیر پوست و ساقه تنه و ریشه هیا گیاه گسترش می یابد. چوب زیر پوست رنگدانه های خود را از دست می دهد و بی رنگ می شود رنگدانه های برگها از بین رفته و برگها پژمرده می شوند. گیاهان زیادی امکان ابتلا به این نوع قارچ را دارند. گیاه ممکن است die back (شاخه ها و برگها از بین رفته و فقط ریشه سالم می ماند) کند. روش شیمیایی خاصی برای مقابله با این بیماری وجود ندارد. فقط باید گیاهان آلوده نابود شوند و ابزاری که برای این کار استفاده می شود کاملاً مورد شستشو قرار گیرند تا از شیوع این قارچ جلوگیری شود و همچنین سعی شود تا مدتی از کشت گیاهان مستعد به این قارچ جلوگیری شود.

 

پوسیدن گیاه بر اثر رطوبت زیاد - Damping off

جوانه های گیاه از بین رفته (در عکس روی نوعی کاهو نشان داده شده است) ساقه ها رنگداه های خود را از دست داده و حالت چروکیدگی پیدا می کنند و معمولاً در گیاهانی که در آب شناورند و یا به حدی آبیاری شده اند که در آب غوطه ورند و یا رطوبت زیاد هوا این حالت رخ می دهد. امکان ظهور قارچهای سفید نیز وجود دارد. عموماً در اواخر زمستان و بهار این حالت رخ می دهد و قابل مشاهده است.

 

Weed killer damage – Broad leaved

برگها نازک و فنجانی شده و رگبرگها حالت موازی به خود می گیرند (اینجا روی برگهای سوزنی کاج که شکل طبیعی خود را از دست داده اند نشان داده شده) دمبرگ و ساقبه به حالت پیچ خورده در می آیند. اوایل تا اواسط تابستان امکان مشاهده این علایم وجود دارد.

 

Respberry Cane spot(تمشک)

لکه های ارغوانی با مراکزی سفید – نقره ای بر روی ساقه گیاه ظاهر می شوند.
برآمدگیهایی به رنگ کهربایی ایجاد شده و صمغی که شبیه شیره گیاهی است در محل های آلوده قابل مشاهده است. لکه ها سبب ایجاد شکاف و خشک شدن ساقه می شوند. برگها و گلها نیز تحت تأثیر قرار می گیرند. اوایل تابستان تا پاییز امکان مشاهده این نشانه ها وجود دارد. راه کنترل : نابودی شاخه ها و گیاهان آلوده است.

 

Bacterial canker

قسمتهایی از پوست درخت پهن شده به نسبت گذشته و سمت جلو پیشرفت کرده و برآمدگیهایی به رنگ کهربایی ایجاد می کنند. صمغی که شبیه شیره گیاهی است در نزدیکی محلهای آلوده قابل مشاهده است . شاخ و برگها ریزش می کنند و غنچه ها توانایی بازشدن ندارند. این بیماری به دور بعضی از ساقه های منشعب تولید حالتی شیه کمربند را کرده و سبب خشک شدن آنها می شود. در بهار تا پاییز امکان مشاهده این بیماری بر روی گیاه وجود دارد. برای کنترل و مقابله از قارچ کشهایی که به صورت copper – Based هستند یک بار در انتهای تابستان و یک بار دراوایل پاییز و همچنین اواسط پاییز استفاده شود.

 

Beech bark disease(راش)


قسمتهای کوچکی از پوست می میرند و به سمت داخل فرو می روند. مواد قیر مانندی در سطح پوست گیاه ظاهر می شود و امکان گسترش بیماری زیاد است. سبب زردی و مرگ شاخه های آلوده می شود.

 

Seiridium canker

شاخ و برگ درخت زرد شده و از بین می روند (اینجا بر روی سرو نشان داده شده است) در هجوم سنگین این بیماری پوست درخت سخت و زمخت می شود و حالتی مثل کمبربند بر دور ساقه ایجاد می کند. در پاییز و زمستان امکان ظهور این بیماری وجود دارد. عامل بیماری قارچی و راه مبارزه شیمیایی هنوز کشف نشده است. فقط باید شاخه ها و گیاهان آلوده را جداسازی و نابود نمود.

 

Smut

برجستگیهای تاول مانندی بر روی ساقه گیاه ظاهر می شود. (اینجا بر روی گیاه Trollius نشان داده شده است) بر روی جوانه ها توده ای پودری و سیاه رنگ ایجاد می شود. اگر برجستگیهای تاول مانند زیاد شوند، ساقه درخت خشک می شود. عامل این بیماری قارچی است .
در تابستان عموماً مشاهده می شود (عوامل بیماری) .
راه مقابله و کنترل
1) جمع آوری برگها و گیاهان مرده از اطراف گیاه مورد نظر
2) در صورت امکان انتقال گیاه به مکانی دیگر
هرس ضعیف و بد poor pruning

در نوع هرسی که در شکل بر روی درخت توسکا صورت گرفته، قسمت قطع شده از درخت خیلی نزدیک به تنه بوده و زخم نتوانسته به صورت کامل التیام یابد و عوامل بیماری زا توانسته اند وارد زخم شد دو وضع آنرا وخیم تر کنند.

 

Rose root Aphid- eggs

شته های سیاه – قهوه ای و بزرگ در پاییز از طرف ریشه به سمت بالا حرکت کرد و بر روی شاخ و برگ گیاه تخم گذاری می کنند. تخمها در ابتدا قهوه ای ولی بعد از مدتی به رنگ سیاهی که می درخشد در می آیند . تخمها در پاییز و بهار بر روی گیاه دیده می شوند.

 

Fire bilight

آلودگی در سطح پوست گیاه گسترش پیدا کرده و امکان مشاهده صمغ باکتریایی نیز وجود دارد. (اینجا در عکس بر روی درخت گلابی نشان داده شده) . چوب قسمت زیرین پوست به رنگ قهوه ای مایل به قرمز در آمده . گلها و برگهای مجاور آنها نیز خشک می شوند. اواخر بهار و تابستان امکان ظهور این بیماری وجود دارد. عامل بیماری باکتریایی بوده و فقط باید گیاهان آلوده را نابود کرد.

 

Woolly Aphid

شپشک سفید و کرکداری بر روی شاخه های گیاه ظاهر می شود. مخصوصاً در شاخه هایی که به تازگی هرس شده اند و یا دارای زخمهایی بر روی پوستشان هستند در شاخه های جوان در محلهایی که شته ها از آن تغذیه می کنند برآمدگیهایی ایجاد می شود. اواسط بهار تا اواسط پاییز امکان ظهور این بیماری بیشتر است. برای مقابله و کنترل می توان از اسپری کردن سمومی چون pirimicarb – pirimiphos – methyl استفاده کرد (در اواخر تابستان)

آفات و بیماریهای گیاهی
با توجه به تکنولوژی‌ جدید و گسترش سریع آن و صنعتی شدن شهرها، تغییرات مهم و اساسی در محیط زیست در جهت آلودگی‌های ناشی از مراکز صنعتی و بقایای مضر آنها و باعث آلودگی شدید و محیط زیست شده و اثرات ناگواری برای زندگی بشر و سایر حیوانات پدید آورده است ، با بی‌توجهی به مسائل فنی و استانداردهای بین المللی در ایجاد واحداث فضاهای سبز شهری ، آیندگان ، وارث ناهنجاری‌های زیادی خواهند بودکه در برخی موارد رفع این تنگناها و مشکلات غیر ممکن خواهد بود.
از جمله مسائلی که در مجموعه فضای سبز شهری نباید مورد بی توجهی قرار گیرد، مسأله پیشگیری و مبارزه با آفات و بیماریهای درختان فضای سبز بوده که دراین راستا، طی بررسی‌های بعمل آمده در ارتباط با شناسائی و مشخص نمودن آفات و بیماریهای کلیدی فضای سبز به تفکیک آفات ذیل معرفی می‌گردند:
سوسک شاخک بلند درختان غیر مثمر: Aeolesthes sarta
I – میزبان : درختانی چون صنوبر ، بید، چنار ، نارون و …
II- مشخصات ظاهری: حشره کامل سوسکی به رنگ قهوه‌ای تیره مایل به سیاه بوده ، با شاخک‌های بلندتر از طول بدن (در افراد نر) یا هم اندازه طول بدن (در افراد ماده). حشره فوق نسبتاً درشت می‌باشد و براحتی قابل تشخیص می‌باشد.
III- بیولوژی : لارو این حشرات بلافاصله پس از خروج از تخم ، پوست تنه درخت را سوراخ و وارد چوب می‌گردد و حدوداً دو سال در داخل تنه مشغول تغذیه و حفر دالان می‌باشد.
IV- مبارزه: با توجه به اینکه حشرات فوق به درختان ضعیف حمله می‌کنند لذا در حال حاضر تقویت عمومی درختان (هرس مناسب ، آبیاری منظم، کوددهی و …) بهترین روش مبارزه محسوب می‌گردد و سایر روش ها در عمل کارایی چندانی ندارد.

بزرگنمائی

بزرگنمائی

 


سوسک برگخوار نارون : Galerucella Luteola
I-میزبان : به درختان نارون، داغداغان و آزاد حمله می‌کند
II- مشخصات ظاهری : حشره کامل ، سوسکی کوچک با قابالهای زرد رنگ بوده که بر روی آنها نوارهای طولی تیره رنگی دیده می‌شود که در اوایل بهار در اکثر درختان نارون به چشم می‌خورند.
III- بیولوژی : حشرات کامل و لاروهای این حشرات از برگ درختان نارون تغذیه و در نتیجه این تغذیه برگها قلوه کن و یا توری می‌شوند، در نتیجه با کاهش سطح برگ، بمرور برگ درختان خزان نموده و درختان مذکور ضعیف شده و در صورت استقرار در سالهای متمادی، درخت آلوده از پای در می‌آید
IV- مبارزه : در زمان ظهور حشرات و یا در زمان اوج پرواز با استفاده از سموم تماسی می توان ، از جمعیت آفت کاست. همچنین در مراحل بعدی با سمومی چون دیملیلین ( لاروکش ) با لاروهای این حشره مقالبه می گردد و بالاخرخ مبارزه نهائی ، زمان عزیمت لاروها از تنه درخت به سمت پایین بوده ، در این زمان 5/0 متر از دور تا دور تنه درختان را با سموم سیفی چون سوین ، سمپاشی نموده و به این طریق ،چنانچه روشهای قبلی تاثیری روی جمعیت افت نگذاشته باشد می توان روش اخیر را استفاده نمود ( نکته مهم در استفاده از سموم در این افت زمان مناسب استفاده می باشد)

شفیره سوسک برگخوار نارون

لارو سن سوم سوسک برگخوار نارون و خسارت آن از نمای نزدیک
تودهتخم سوسک برگخوار

دسته تخم سوسک برگخوار در سطح زیرین برگ نارون

 




لارو کرم سفید

کرم سفید ریشه : Polyphylla olivieri
I- میزبان : آفت فوق پلی فاژ بوده بوده و به اکثر گونه‌های گیاهی صدمه می‌زند.
II- مشخصات ظاهری: حشره کامل ، سوسکی درشت و به رنگ نخودی مایل به خاکستری رنگ بوده که در اواسط بهار در هنگام غروب خورشید در اکثر مناطق به چشم می‌خورد ، لاروهای ثوی و خمیده این سوسک، شیری رنگ و در اغلب خاکها بچشم می‌خورد
II- III- بیو لوژی : لارو این حشره پس از خروج از تخم ، وارد خاک شده و با تغذیه از ریشه گیاهان ، باعث پژمردگی و توقف رشد ، زردی و خشکی درختان و بوته های زینتی و ... می شود .لارو این آفت خشارتزا بوده و به راحتی با زبرو روکردن خاک قابل رویت می باشد.
لاروها فوق پس از سه سال تغذیه ، تبدیل به حشره کامل 9 شده و از خاک خارج می گردند.
III- مبارزه : - محلولپاشی و شخم خاک پای گیاه با سمومی چون سوین و لیندین و یا دیازینون و
IV- - کلش و زیر و رو نمودن خاک و در معرض هوا و نور خورشید قرار دادن لارو نیز در کاهش جمعیت آن مؤثر است.

کرم سفید در ریشه ترون(بزرگنمائی)

 


بزرگنمائی شته‌ها : Aphis
I- میزبان: افت فوق پلی فاژ بوده و به اکثر گونه‌های گیاهی خسارت وارد می کند.
II- مشخصات ظاهری: حشراتی کوچک که اندازه آنها بین 3-1 میلیمتر متغیر است و غالباً بصورت دسته جمعی زندگی می کنند این حشره در طبیعت در رنگهای متفاوتی دیده می شود
III- بیولوژی : این حشرات با استفاده از خرطوم خود از شیره گیاهی ‌مکیده و با این عمل، موجب ضعف، زردی، بد شکلی ، دفرمه شدن و ریزش گل و میوه و تولید عسلک (مواد چسبناک مثل عسل روی گیاه) می‌گردند.
عسلک خود موجبات جلب گرد و غبار و دوده و در نتیجه کاهش فتوسنتز و مسدود شدن روزنه‌های تنفسی گیاه می‌گردد و خود بعنوان عامل ثانوی باعث تشدید خسارت می گردد.
IV- مبارزه:
- شستشوی گیاه با فشار آب ، هرس قسمتهای آلوده و تقویت گیاه
- استفاده از ارقام مقاوم وهمچنین سود جستن از حشرات بیولوژیک ودشمنان طبیعی (کفشدوزک ، بالتوری و000)
- استفاده از سموم تماسی ویا نفوذی

 


مگس سفید گلخانه: Trialeurodes Vaporariorum
I-میزبان : این حشره گونه‌ای پلی فاژ بوده ومخصوص گلخانه‌ها ونواحی نیمه گرمسیر می‌باشد.
II- مشخصات ظاهری :
حشره کامل نر و ماده هر دو بالدار کوچک و فعال می باشند، به رنگ سفید بوده و به هیچ وجه با مگس های حقیقی و گونه های ردیف دو بالان ارتباطی ندارد.
III- بیولوژی : حشرات فوق مکنده بوده و با تغذیه از شیره گیاهی باعث ایجاد نقاطی بی‌رنگ روی برگ وهمچنین ضعف وزردی گیاه می‌شوند. واین آفت نیز مانند سایر آفات مکنده باعث ترشح عسلک می‌شود. و آلودگی با سیاهی برگ و سرشاخه همراه می باشد
IV- مبارزه : با استفاده از سموم فسفره تماسی ویا نفوذی می‌توان جمعیت آن را کاهش داد، همچنین با استفاده از تله‌های زرد چسبنده، سبب جلب حشرات به سمت کارت‌های فوق شده و سبب کاهش جمعیت آن می گردد.

 

کنـه‌ها :
I – میزبان : این آفت گونه ای پلی فاژ می‌باشد و در بهار مصادف با شروع گرما ، فعالیت خود را آغاز می‌کند.
II- مشخصات ظاهری : ازخانواده عنکبوتیان وبسیار ریز بوده، بطوریکه بزحمت با چشم غیر مسلح دیده می‌شود به رنگهای متفاوتی در طبیعت به چشم می‌خورند.
III- بیولوژی : این گونه نیز جزء آفات مکنده می‌باشد وبا تغذیه از شیره گیاهی موجب ضعف گیاه و ریزش برگها می‌گردد. همچنین در گونه‌ای از این آفت با تولید تارهای در سطح برگ موجب جلب گرد وغبار ودوده بروی برگ شده و باعث مسدود شدن راههای تنفسی و فتوسنتز گیاه می‌گردد کنه‌ها به محض گرم شدن هوا فعالیت خود را آغاز نموده و بسرعت تکثیر می‌یابند.
IV- مبارزه :
- شستشوی درختان وگیاهان با استفاده از ترکیبات صابونی باعث کاهش جمعیت این آفت می‌گردد.
- همچنین با استفاده از کنه‌کش و یا ترکیبات روغنی موجود در بازار نیز در تراکمهای بالای این آفت و خسارت شدید توصیه می گردد .

آبدزدک: Gryllotalpa
حشره ای پلی فاژ بوده وبه ریشه اغلب گیاهان زینتی در باغ وباغچه حمله کرده و درحین حفر دالانهایی داخل خاک ، باعث بالاترشدن سطح خاک دالان ها به نسبت سطوح اطراف میشوند ، که از این لحاظ جلب توجه میکند.
بیولوژی وخسارت :
حشره کامل بطول 50-60 سانتیمتر وبرنگ عمومی قهوه ای تیره با پاهای جلویی قوی وبزرگ می باشد.
حشره ماده تخمهای خود را زیر خاک و درداخل لانه ای که درست نموده است ، قرار میدهد. حشره ای شب فعال بوده وبه سمت نور پرواز میکنند. روزها، داخل زمین ودالانهای تعبیه شده بسربرده وبااریک شدن هوا ، از خاک خارج وبه اطراف محل خروج خود حرکت مینمایند.
مبارزه :
با قرار دادن قوطی های حلبی خالی ،درقسمتهای مختلف باغ ویا باغچه و خارج نمودن کمی ازلبه قوطی از خاک و سپس ریختن مقداری گازوئیل و یا نفت در ته قوطی براحتی میتوان این حشرات را بدام انداخته و سبب کاهش خسارت آنها شد . درسطوح وسیع نیزمیتوان با غرقاب زمین های زراعی ،کلش خاک (که سبب تخریب لانه های حشره میگردد) وبا استفاده از طعمه های مسموم باعث کاهش تراکم آفت شد .

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   26 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله

دانلودمقاله دیه

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله دیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .


1-1 مقدمه:
حمد و سپاس خدائی را می نمائیم که از هرعیب و نقص پاک و به تمام صفات کمال و جلال متصف می باشد و درود بی حد و حصر بر سرور کائنات و سید انبیاء عظام حضرت ختمی مرتبت محمد (ص) و خاندان پاکش.
الحمد الله الذر شرع الدیات و القصاص و الحدود الرفع الفساد من بین العباد و نظام عالم الوجود و الصلوه علی خیر من ضرع شرعه الحدود محمد و اهل بیت خلفاء المعبود و شفاء یوم الورود.
1- ضرع: یعنی نزدیک نمود و تعیین کرد.
افراد از طریق اجتماعی شدن خود را با احتیاجات و خصوصیات جامعه تطبیق میدهند اما اجتماعی شدن در گروههای مختلف اجتماعی صورت میگیرد و میدانیم که احتیاجات خواستها و ارزشهای گروهها یکسان نیست. به این ترتیب ممکن است دو نفر در دو گروه مختلف اجتماعی کاملاً « اجتماعی » شده باشد ولی ارزشها، خواستها و بطور کلی رفتار اجتماعی آنها با یکدیگر متفاوت باشد. بعلاوه در گروههای که اعضا خود را در جهت ارزشهای مطلوب اجتماعی تربیت می کنند اجتماعی شدن همیشه به طور کامل صورت نمی گیرد.
از طرف دیگر ممکن است به علت وجود گروههای ضد اجتماعی در جحوار گروههای اجتماعی، اعضاء گروههای اخیر معیارها و ضوابط رفتارهای خود را از گروههای ضد اجتماعی کسب کنند و رفتارهای ضد اجتماعی داشته باشند. اگر اکثر اعضاء یک جامعه در شرایط عادی ازای تکاب جرم و تعدی و تجاوز نیست به حقوق یکدیگر خود داری می کنند این بدان جهت است که از آغاز کودکی رفتارهای مورد قبول را فرا گرفته در گروههای جامعه « اجتماعی » شده اند پس به همان اندازه که « اجتماعی شدن » در شرایط بهتر جامعه صورت می گیرد از نیاز به اجرای مقررات جرائی و مجازاتهای سخت کاسته می شود. با توجه به مراتب فوق به نظر می رسد که احتمالاً با پیشرفت جوامع و تقویت احساس اعتماد و اطمینان در اعضاء جامعه از شدت و سختی مجازاتها و مقررات جزائی کاسته شده و نیز جامعه از مجازات کردن متهم که تا حد زیادی میراث دوران انتقام جوئی فردی است متوجه اصلاح حال مجرم می گردد. و مخصوصاً سهم خود جامعه و محیطهای خاص آن در تربیت برهکاران شناخته می شود و کوشش جدی تر در اصلاح آن دسته از شرایط اجتماعی که افراد به ارتکاب جرم و ادار می کنند بعمل می آید.
تدوین و تفسیر اصول و قوانین حاکم بر جرایم و مجازات ها در حقوق اسلام امروزه بیش از هر زمان دیگر ضروری به نظر می رسد این اصول و قواعد از آغاز پیدایش دین اسلام در منابع اصلی حقوق اسلامی یعنی کتاب و سنت وجود داشته و حاکمان باید با توجه به رعایت عدالت قضائی و بهره گیری از این کتاب و سنت و همچنین رعایت قوانین جمهوری اسلامی ایران با مجرمین و بزهکاران رفتار کند و برای اصلاح مجرمین و بزهکاران مجازات های مقرر شده را اعمال کند تا بتوانیم با یاری خداوند جامعه ای پاک و سالم داشته باشیم دیه یکی از این مجازات های مالی است که به منظور اعمال بر مجرمین تعیین شده که این جانب به عنوان موضوع کار تحقیق خود انتخاب نموده ام که امیدوارم با راهنمایی استاد گرامی جناب آقای دکتر شیخ الاسلام که از زحمات ایشان و راهنمایی مفیدشان کمال تشکر را دارم بتوانم کار مفیدی را ارائه دهم.
2-1 تاریخچه دیه:
پیش از اسلام قبایل مختلف عرب تابع نظام واحدی نبودند، آنان از عاداتی کهن پیروی می کردند که به طور عمیق در افکار و جانهایشان نفوذ کرده بود. اعمال زور در زندگیشان نقش عمده داشت و انتقام جویی از اصول بسیار مقبول آنان به شمار می آمد. قدرتی غالب که بتواند اراده خود را بر افراد همه سرزمینهای عرب نشین اعمال و تجاوز گر را تنبیه کند وجود نداشت. اما هر قبیله برای خود رئیسی مورد احترام داشت که همه افراد قبیله سخن و فرمانش را می پذیرفتند. لیکن نفوذ این رئیس در خارج به ثروت آنها و تعداد جنگاوران و نه امت آنان بستگی داشت.
هر فرد عرب به قبیله خود دلبنگی عمیق داشت اگر فردی خارج از آن شخص از افراد قبیله را مورد تعدی و تجاوز و آزار قرار می داد. همه به کین خواهی بر می خواستند افراد قبیله شخص متجاوز هم به دفاع از وی می پرداختند و اوئ را مورد حمایت قرار می دادند.
بنابراین پیش از اسلام آنچه مورد توجه اعراب بود انتقام جویی و کین خواهی بود و این کار به حق یا ناحق انجام می گرفت که درد استانهای ادبی کهن این قوم و نیز اشعار جاهلیت با نمونه هایی از آن روبه رو می شویم.
می گویند مردی شخص از افراد عرب را کشت، خویشاوندان قاتل، نزد پدر مقتول آمدند و به او گفتند چه کنیم تا از ما خرسند شوی گفت یکی از سه کار: یا پسرم را زنده کنید، یا خانه ام را از ستارگان آسمان پر کنید و یا خودتان قاتل را به من بسپارید تا او را بکشیم و یا وجود همه اینها فکر نمی کنم موجبات نسلی خاطرم را فراهم کنید و احساس رضایت کنم، مطلب قابل توجه دیگر این بود که انتقام جوئی مسئله ی خصوصی به شمار نمی آید و تنها اولیای مقتول نبودند که به خون خواهی بر می خواستند بلکه این موضوع به همه ی افراد قبیله مربوط می شود و همه به حمایت از مبنی علیه و یا اولیایی اقدام می کردند. و حتی این حمایت افرادی را که از آن قبیله نبوده اند لیکن در پناه ایشان می زیستند فرا می گرفت و این یک اصل کلی بود که هر فرد قبیله کمر به خون خواهی و می بست و اگر موفق می شد خودش قاتل را هلاک می کرد. زنان در این موارد نقشی مهم ایفا و مردان را به انتقام حیانی تحریک می کردند زنی به نام حوله از بنی رئام که سی مرد از افراد قبیله اش به قتل رسیده بودند از انگشتان کوچک دستهای مسئولان گردیندی فراهم ساخت و برگردنش آویخت و ضمن قرائت اشعاری مردان را به انتقام جوئی بر می انگیخت.
مع هذا از این روایت چنین استنباط می شود که عبدالمطلب در جاهلیت برای قتل 100 شتر به عنوان دیه سنت گذاشت که اسلام آن را امضاء و اجرا کرد.
1-3 پیدایش دیه اختیاری:
صلح و گذشت از انتقام در برابر دریافت عوض و مال، در میان اعراب پیش از اسلام امری نا خوشایند به شمار می آمد، لیکن بعدها مردم بدان اقبال کردند. این اقبال متعاقب جنگهایی پدید آمد که به هلاکت نفوس بسیار انجامیده بود و آنها عاقبت از این همه خصومت و کشتار به ستوه آمده بودند و از راه ترافی بر اخذدیه می کوشیدند که به آرامش و امنیت دست یابید. از اینجا این نتیجه به دست می آِد که صلح در ازای اخذ مال و دیه نزد تا زیان قبل از اسلام شناخته شده بود و علت این کار احساس نیاز مبرم به امنیت بود همین نیاز به استقرار صلح موجب شد که کسانی میان قبایل متخاصم به وساطت بپردازند به طوری که هیچ کدام از طرفین به جبر و ضعف و مال طلبی متهم یا متصف نشوند.
1-4 فلسفه دیه:
و ما کان لمومن ان یقتل مومنا الاخطا و من قتل مومنا خطا قتحریر رقته مومنه و دیه مسلمه الی اهله الما ان یصد قوافان کان من قوم عدو لکم و هو مومن فتحریر رقیه مومنه و ان کان من قوم بیکم و بینم میثاق فدیه مسلمه الی اهله و تحریر رقمه مومنه فمن لم یجد فصیام شهرین متتا بعین ثوبه من الله و کان الله علیما حکیما.
یعنی هیچ مومنی را نرسد که مومنی را به قتل رساند مگر به خطاء مرتکب آن شود، در صورتی که به خطاء هم مومنی را به قتل رساند باید به کفاره این خطاء بنده مومنی را آزاد کند و خونبها مقتول، به صاحب خون بپردازد مگر آنکه ورثه دیه را به قاتل ببخشد و این مقتول اگر یا آنکه مومن است از قومی باشد که با شما دشمن و محار بند در این صورت قاتل (دیه ندهد) لکن بر او است که بنده مومن را آزاد کند و اگر مقتول از قومی است که میان شما و آن قوم عهد و پیمان بر قرار بوده پس خونبها را به صاحب خون پرداخته و بنده مومنی نیز به کفاره آزاد کند و اگر بنده ای نباید بایستی دو ماه متوالی روزه بدارد. این توبه از طرف خدا پذیرفته است و خدا ( به اعمال خلق و جزار آن) آگاه و بصیر و به همه امور دانا و حکم است.
مقصود از دیه و خونبها قیمت گذاری کردن انسان نیست زیرا انسان گران بهاء ترین و ارزشمند ترین موجود نظام خلقت است. ارزش و بهاء انسان معنوی است. و منزلت و فضیلت انسان بر اساس ارتباطی است که یا خداوند متعال دارد و الماترین مرتبه انسان خلاقت الهی است. زمین و آسمان برای انسان آفریده شده که با بهره مندی از آن به سعادت و رستگاری نائل شود.
با توجه به ارزش معنوی انسان و مرتبه و الایی که اسلام برای انسان قائل شده است، قیمت گذاری مادی انسان غلط است. زیرا هر قیمت مادی و اقتصادی برای انسان تعیین گردد و ارزش انسان بی برتر و والاتر از آن است. لذا امکان تعیین ارزش مادی و اقتصادی برای انسان منتفی است علاوه اینکه اگر به ویژگیها و تواناییهای افراد و آحاد انسانها توجه شود بی تفاوتها میان آنها مشاهده می گردد.
اثری که دیه در جامعه دارد همانند اثر قصاص است یعنی به گونه ای مانع از جرات نمودن بر خونریزی می شود، همچنانکه قصاص، مانع خونریزی و آدمکشی است جز اینکه اثر دیه در ممانعت و جلوگیری از آدمکشی، برابر و مساوی با قصاص نیست. مرتبه ضعیف تر قصاص محسوب می شود. چون که دیه سبب جلوگیری از خونریزی و آدمکش می شود. آن را « عقل » هم نامنیدند، به جهت آنکه یکی از معناهای « عقل » منع کردن است، دیه مانع و باز دارنده از آدمکش است، آن را عقل می گویند.
علاوه بر اینکه دیه از هدر بودن و هدر رفتن خون افرادی که شرعاً ریختن خون آنها ممنوع است. ممانعت می نماید. زیرا افرادی که به علت کیفر شرعی یا قصاص، خونشان ریخته می شود، خونشان هدر است و خودشان مهدور الدم هستند. قصاص و دیه ندارند، اما افرادی که شرعاً ریختن خون آنها حرام و ممنوع است، در صورتی که به قتل برسند، قصاص یا دیه دارند، عفو از قصاص و دیه نیز دلیل مهدور الدم نبودن مقتول است.
در حقیقت پرداخت دیه، نوعی احترام به انسان و گرامی داشت خون انسان است اگر دیه نباشد و نسبت به ریخته شدن خون انسان، احساس مسئولیت نشود در نظام اجتماعی و زندگی جمعی با کمترین اختلاف و تعارض اقدام به ریختن خون یکدیگر می نمایند و زندگی در جامعه نا امن می شود. دیه یا قصاص نوعی احساس مسوولیت و ایجاد امنیت در زندگی اجتماعی می گردد.

1-5 تعاریف دیه:
دیه مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مبنی علیه یا به ولی یا اولیاء دم او داده می شود. در اصطلاح فقهی دیه مقدار مالی است که از طرف قائل به اولیاء دم پرداخت می شود. در قتل عمدی با وجود در خواست ولی دم و امکان قصاص محلی برای پرداخت و مطالبه نیست، اما در صورتیکه ولی دم، دیه قتل طلب کند و قاتل نیز راضی باشد. دیه جار قصاص را خواهد گرفت.
البته در قتل عمدر طرفین می توانند به کمترین یا به بیشتر از آن توافق نماید بطور کلیدر قتل عمدی، واجب اصل قصاص است نه یکی از دو چیز قصاص یا دیه اما در صورتیکه قاتل فرار کند یا اصلاً هلاک شود تکلیف چیست؟ اگر قاتل قتل عمدی فرار کرد و اجرای قصاص بر او ممکن نشد یا اینکه مرد. دیه از مال قاتل اخذ می شود و اگر مال نداشت و یا اگر داشت اما اخذ دیه از آن ممکن نشد از مال الاقرب فالاقرب نیست به وی گرفته می شود!
قانون جمهوری اسلامی در ماده 297 قانون مجازات اسلامی نیز می گوید: دیه قتل عمد در مواردی که که قصاص ممکن نباشد و یا ولی مقتول به دیه راضی شود یکی از امور ششگانه خواهد بود لیکن فقط در مورد شتر لازم است که سن آنها از 5 سال گذشته و داخل در سال 6 شده باشد. به نظر می رسد که تعلق دیه در 18 صورت عدم امکان اجرای قصاص نیست به قاتل به شرطی که سبب آن خود ولی دم نباشد منصفانه است زیرا که اگر مرگ قاتل موجب سقوط دیه مقتول گردد قاتل ممکن است پس از ارتکاب جنایت با خودکشی خون مجنی علیه را باطل سازد و این امر بر خلاف عقل و منطق و مصالح جامعه است. بنابراین لازم است عواقب و خیم جنایت دامنگیر جانی در هر حال باشد و هیچ امری از امور حتی مرگ وی نباید حق ثابت و مسلم اولیاء دم را متزازل نماید. علیمزا در صورتیکه ولی دم خود قصاص جانی را به تاخیر نیانداخته و موجبات بطلان دم مجنی علیه را فراهم کرده باشد قاتل بمیرد یا فرار کند بطوری که دسترسی بر وی ممکن نباشد یا خودکشی کند و امثال آن دیه از مال قاتل و الما از محل دیگر پرداخت گردد.
1-6 اسباب و جوب دیه:
اسباب و جوب دیه، جنایت خطایی یا مشابه خطاء می باشد، یعنی گاهی جنایت عمور است که در صورت عمدی بودن جنایت، حکم شرعی قصاص است، اگر به عوض قصاص مصالحه به دیه نماتیند، دیه واجب می شوئد، ولی جوب این دیه از ناحیه شرع نیست و با مصالحه میان جنایتکار و صاحبان خون واجب می گردد اما اگر جنایت خطایی یا مشابه خطا باشد در شرع حکم به وجوب دیه گردید که جنایتکار باید آن را بپردازد.
جنایت خطایی همانند آنکه انسان تیری به طرف حیوانی پر تاب می کند آن تیر به انسانی اصابت می کند یا اینکه تیر را به طرف شخص معینی پر تاب می کند آن تیر به شخص دیگری بر خورد می نماید که در حقیقت یا اصلاً قصد انسانی را نداشته یا اینکه شخص مصدوم را مقصود نداشته است.
جنایت مشابه عمد یا مشابه خطا این است که قصد به فعل دارد، یعنی می خواهد بزند، اما یا چیزی می زند که غالباً کشنده نسبت و فعل را از روی دشمن انجام نمی دهد. یعنی از روی دشمنی نمی زند مثل اینکه بابت تربیت و ادب کردن می زند و به گونه ای که غالباً کشنده نسبت ولی با این زدن شخص کتک خورده می میرد.
قاعده کلی در تشخیص جنایت عمدی از جنایت خطایی و مشابه خطا این است که در خیانت عمدی، تعتهد نسبت به فعل و قصد دارد، مثل این که کشتن شخص معینی را قصد می کند.
جنایت خطایی شبیه به عمد این است که تعتهد به فعل داشته یعنی اراده زدن شخص معین را داشته، اما در قصد مرتکب خطا شده است، قصد کشتن را نداشته و اراده فعلی که غالباً کشنده نبود را نموده خطا قتل اتفاق افتاده که آن را خطا شبیه عمد می نامند.
1-7 دیه غرامت است یا کیفر:
آیا دیه اصولاً غرامتی است که حق مجنی علیه یا اولیاء او بوده و به سبب جنایتی که بر آنان وارد شده است به آنان پرداخت می شود، یا اینکه دیه اصولاً مجازات است.
در رابطه یا ماهیت دیه از حیث مربی و یا جزائی بودن نظرات متعددی ابزار شده است.
نظریه اول: عده ای دیه را اصطلاحاً به عنوان مجازات دانسته و در مقابل جرمی که شخص مرئکب شده اعمال می شود و هر گونه نظری در مقابل اینکه دیه به عنوان جبران خسارت است مردود است چرا که اجتهاد در مقابل نص جایز نیست.
خصوصاً در قوانین کیفری که تفسیر آن به صورت مضیق است.
نظریه دوم: عده ای عقیده بر این دارند که دیه بیشتر جنبه رمرئی دارد، گروه اخیر چنین استدلال می کنند که خساراتی که مجنی علیه همراه داد خواست به دادگاه کیفری ارائه می دهند به منظور جبران ضرر و زیان وارده است و نه مجازات و در جرائم خطا محض پرداخت آن یه عهده عاقله است و نه خود مرتکب جرم و به لحاظ رعایت « اصل شخص بودن مجازات » دیه را می توان امری حقوق دانست و نه کیفری، دلیل این امر این است که:
اولاً: صدور حکم دیه ناشی از جنایت متوسط است به مطالبه ذی نفع و موید این امر مقررات ماده 154 قانون تعزیرات است که می گوید « دادگاه در مورد مواد قبل بنا به تقاضای مدعی خصوصی نیست به جبران خسارت مادی ضمان آور وارده بر متضرر از جرم رسیدگی نموده و حکم می دهد. این ویژگی وابستگی صدور حکم به مطالبه متضرر از جرم، اختصاص به خسارات ناشی از جرم دارد و نه مجازات مقرر پس دیه بطور مطلق از جمله موارد جنایت شیه عمد، نمی تواند از نوع مجازات مال باشد.
ثانیاً در ماده 139 قانون تعزیرات مقرر شده که « در کلیه مواردی که محکوم علیه علاوه بر محکومیت کیفری محکوم به رد عین مال یا قیمت یا مثل آن شده باشد ملزم به رد عین یا مثل یا قیمت محکوم به به محکوم له خواهد بود. و در صورت امتناع محکوم علیه از اجرای حکم دادگاه می تواند با فروش اموال محکوم علیه حکم را اجرا یا تا استیفای حقوق محکوم علیه را در حسین نگهدارد .
نظریه سوم: گروه سومی معتقد به نظر بینایین بوده و معنقد هستند که دیه در جرائم عمد و شیه عمد از این جهت که مسئول پرداخت دیه در قتل عمد و شیه عمد خود قاتل است جنبه ی کیفری داشته و در جرائم خطای محض چون عاقله عهده دار پرداخت دیه می باشد جنبه ی حقوقی داشته و قانونگذار نیز به تناسب جرم واقع شده ماهیت آن را تعیین کرده است.
مولف شخصاً با توجه به دلائل زیر معتقد به تبعیت از نظریه اول بوده و دیات را نوعی از مجازات می شناسد.
اولاً: قانونگذار صراحتاً در ماده 12 ق. م. ا. دیات را در زمره مجازات منظور کرده و مقرر می دارد که مجازاتهای مقرر در این قانون پنج قسم است. حدود، قصاص، دیات، تعزیرات، و مجازاتهای باز دارند. منظور از دیه مالی است که از طرف شارع برای جنایت تعیین شده است.
ثانیاً : در ماده یک قانون تشکیل دادگاههای کیفری یک و دو و ثعب دیوان عالی کشور مصوب 31/3/1368 مقر ر شده است که در دادگاههای کیفری به ترتیب مقرر در این قانون تشکیل و به جرائمی که مطابق قانون دارای مجازات زیر بوده و در صلاحیت دادگاههای دیگر نباشد رسیدگیو حکم مقتضی صادر می نمایید. 1- حدود 2- قصاص 3- دیات 4- تعزیرات 5- مجازاتهای باز دارنده
ثالثاً: دیه حق الناس است و طبق مقررات ماده 159 قانون تعزیرات است، در حقوق الناس تعقیب و مجازات جرم متوقف بر مطالبه صاحب حق یا قائم مقام قانونی اوست، بنابراین صرف وابستگی حکم به پرداخت دیه در جرائم ناشی از تخلفات رانندگی به مطالبه ذینفع آن را از مجازات بودن خارج نمی کند.
رابعاً در جنایت شبهع عمد که فاعل قصد فعل داشته ولی قصد تلف حاصل از آن را ندارد فعل مقضود گاهی مشروع است و زمانی نا مشروع و آن زمانی است که فاقد اجازه شرع یا اذن معتبر مجنی علیه باشد. در هر دو صورت فاعل، ضامن دیه ناشی از تلف است و ئمشروع و نا مشروع بودن عمل تاثیری در اصل ضمان دیه ندارد، و از همین جاست که قانونگذار در م 304 مقرر داشته است که در قتل عمد و شبه عمد مسئول پرداخت دیه خود قاتل است خاصاً: در گذشته طبق ماده 10 قانون دیات اگر قاتل در شبه عمد حتی یا مصلحت طولمانی قادر به پرداخت دیه نبوده کسان او به ترتیب الاقرب مالاقرب پرداخت می کردند و اگر قاتل دارای بستگان نبوده و یا اگر بستگان او تمکن مالی نداشته باشد دیه از بیت المال پرداخت می شود. در صورتیکه بر طبق مقررات ماده 303 قانون مجازات اسلامی این تعهد از عهده بستگان و اقربا و بالمال دولت برداشته شده و شخص قاتل موظف به پرداخت دیه است: اگر قاتل در شبه عمد در مدت معین قادر به پرداخت نباشد به او مهلت مناسب داده می شود.
سادساً : سابقاً اگر قتلی در نتیجه خطا واقع می شد. مسئول پرداخت دیه آن مطلقاً بر عهده عاقله قاتل بوده که می بایستی راساً بپردازد و حق رجوع به قاتل را نداشت در حالیکه امروزه پرداخت دیه گاهی بر عهده خود قاتل قرار گرفته و هیچگونه مسئولیت متوجه عاقله نیست. چنانکه ماده 305 ق. م. ا. می گوید. در قتل خطار محض در صورتیکه قتل با بینه یا قسامه یا علم قاضی ثابت شود. پرداخت دیه بر عهده عاقله اوست و اگر با اقرار قائل یا نکولی او از سوگند یا قسامه ثابت به عهده خود اوست.
ثابعاً : هیات عمومی دیوانعال کشور رای وحدت رو به شماره 104 مورخ 4/9/1386 مقرر داشته.
« .............. و دادگاه در حکم خود مقدار دیه را بر طبق قانون دیات معین نموده است. بنابراین دعوی ضرر و زیان وارده به شخص مزبور بر اثر همین جرم تحت عنوان دیگری غیر از دیه فاقد مجوز می باشد و اگر تجدید نظر خواه در مورد کمیت دیه اعتراض داشته باشد باید از طریق مراجع کیفری اقدام نماید. بدین ترتیب دیوان عالی کشور پذیرفته که پس از صدور حکم دیه مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم وجهه شرعی و قانونی ندارد.
ثامناً: قتل عمد موجب قصاص است و اگر قاتل عمدی فوت شود قصاص ساقط می شود آیا به دنبال قصاص دیه نیز ساقوا می شود یا خیر؟ بدیهی است اگر دیه را نوعی مجازات بدانیم با فوت قاتل دیه از بین می رود ولی اگر دیه را نوعی خسارت بدانیم با فوت قاتل از بین نمی رود و از مال قاتل در صورت بودن مال و یا از عاقله و یا از بیت المال باید پرداخت شود در صورتیکه قانونگذار به صراحت دیه را نوعی مجازات دانسته و در ماده 259 ق. م. ا. مقرر داشته هر گاه کسی که مرتکب قتل موجب قصاص شده است. بمیرد قصاص و دیه ساقط می شود.
با توجه به دلائل فوق الذکر بالصراحه مشخص می شود که دیه به عنوان یک نوع مجازات در مقابل جرمی که شخص مرتکب آن شده است. اعمال و دیگر بحثی در غیر مجازات بودن آن باقی نمی ماند.
در این مورد نظریه اداره حقوق در رای شماره و تاریخ نظریه چنین اعلام می کند. شماره و تاریخ نظریه 7293/7 – 4/11/73
سوال: آیا دیه مذکور در قانون مجازات اسلامی، در تمامی موارد مجازات محسوب می شود.
نظریه ی اداره حقوق:
دیه مطابق ماده 294 ق. م. ا. مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی علیه پا به ولی یا اولیاء دم او داده می شود.
بنابراین مطابق تعریف فوق و ماده 12 از همان قانون دیه یکی از انواع مجازات های مقرر در این قانون است و هر جا که مقنن آن را مجازات جانی معین کرده باشد. مورد جنبه کیفر دارد. در مواردی من جمله ماده 306 قانون یاد شده که پرداخت مربوط به عائله که در این مورد فاقد جنبه ی کیفری است و علت ذکر آنها در باب دیات صرفاً از آن جهت است که صدور حکم به پرداخت دیه از وظایف دادگاههای کیفری است نه حقوقی به عبارت دیگر این است که هر جا مقنن بر عمل ارتکابی دیه معین کرده باشد آن عمل جرم است مگر متشنیات که تطبیق آنها با مواد قانونی امری است موضوعی و رسیدگی به آن یا قاضی رسیدگی کننده به پرونده است.(1) م.(2) 295ق، م.ا . و (3) م 296 ق.م.ا
در موارد زیر دیه پرداخت می شود:
الف) قتل یا جرح یا نقص عضو که به طور خطا محض واقع می شود .
ب) قتل یا جرح یا نقص عضو که به طور خطا شیه عمل واقع می شود.
ج) موارد را از جنایت عمدی که قصامی در آنها جایز نیست
تبصره 1: ... جنایت ها عمدی و شیه عمدی دیوانه و نابالغ به متزله خطا محض است.
تبصره 2: .... در صورتی که شخص کسی را به اعتقاد قصاص یا به اعتقاد مهدورالدم بودن بکشد.
در مواردی هم که کسی قصد تیر اندازی به کسی یا شئی یا حیوانی را داشته باشد و تیر او به انسان بی گناه دیگری اصابت کند. عمل او خطای محض محسوب می شود.
1-8 تفاوت دیه یا مجازات مالی:
مجازات مالی شامل جزای نقدی و ضبط یا مصادره اموال است. دیه را که بنا به تعریف مال تلقی شده (مواد 15 و 294 ق.م.ا. و در ردیف کیفرهای 5 گانه (ماده 12 ق.م.ا.) به حساب آمده است به دلیلهایی چند نمی توان با جزای نقدی و ضبط و مصادره اموال از یک گوهر دانست اهم این تفاوت ها عبارتند از:
1- اقامه دعوئی مطالبه دیه هم در محاکم کیفری و هم در محاکم حقوئقی امکان پذیر است در حالیکه برای مطالبه مجازات مالی این داد سرا است که باید از دادگاه در خواست محکومیت متهم به پرداخت جزای نقدی را بنماید و در این وضعیت تنها مجرم است که مجازات علیه او اعمال می شود و نمی توان اشخاص دیگر را بجای او مجازات نمود.
2- در مورد مجازاتهای مالی، محکوم می بایستی جزای نقدی را بپردازد و در صورت عدم پرداخت یا عجزاز پرداخت به مدت مشخص زندانی می شود. چنانچه در ماده 31 قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب 3/7/1368 مقدر شده. محکومانی که قادر به پرداخت همه یا بخش از جریمه نقدی مورد حکم نباشد باید به ازای هر هزار تومان ده روز در زندانهای نیمه باز یا باز و یا اکثر اشتغال و حرفه آموزی اقامت نمایند در صورتیکه طرز کار و رفتار محکومان در مدت اقامت مذکور شایسته باشد بنا به تشخیص مسئولان اداره مراکز، این مدت تا سه روز به ازای هر هزار تومان قابل تقلیل است.
محکوم به پرداخت جزای نقدی در صورتی که قدرت پرداخت آن را نداشته باشد پس از گذارندن نصف مدت باز داشت بدل از جریمه می تواند تقاضای اعسار کند. حکم اعسار محکومین به جزای نقدی را نباید یا مقررات ماده 139 قانون تعزیرات یکسان دانست چرا که در ماده 139 گفته شده در کلیه مواردی که محکوم علیه علاوه بر محکومیت کیفری، محکوم به رد عین مال یا قیمت یا مثل آن شده باشد. ملزم به رد عین یا مثل یا قیمت محکوم به به محکوم علیه خواهد بود و در صورت امتناع محکوم علیه از اجرای حکم دادگاه می تواند یا فروش اموال محکوم علیه حکم را اجرا یا تا استیفای حقوق محکوم له، محکوم علیه را در حبس نگهدارد و چنانچه محکوم علیه نسبت به محکومیت مالی مدعی اعسار شود به در خواست محکوم له تا احزار اعسار در حبس باقی خواهد ماند.
اما در مورد دیه در صورتی که محکوم به پرداخت دیه دارائی داشته ولی از پرداخت و تادیه آن امتناع ورزد مجنی علیه و یا اولیا دم می توانند در خواست زندانی کردن او را از دادگاه صادر کنند حکم بنمایند و در این صورت شخص محکوم به دستور حاکم دادگاه زندانی می شود و اگر محکوم تقاضای اعسار کند تا ثبوت اعسار در زندان باقی خواهد ماند. چون با توجه به عنوان کیفری دیه قانوناً در ردیف محکومیت های غیر جزائی محسوب نمی شود. باز داشت محکوم به پرداخت آن تا زمان پرداخت یا ثبوت اعسار آن منع قانونی ندارد. بنابراین در صورتیکه جانی فرار نکرده و در دسترسی باشد و از پرداخت دیه امتناع نماید باز داشت او بلا اشکال است و در صورت ادعای اعسار و ثبوت آن در دادگاه آزاد خواهد شد.
3- مجازات مالی میزان شخص داشته اعم از اینکه جزای نقدی ثابت یا نسبی باشد و پس از تعیین میزان آن از طرف دادگاه دیگر نمی توان مبلغ آن را تغییر و یا تقلیل داد و فقط دادستان است که می تواند با موافقت محکوم علیه به اقساط دریافت کند ولی دیه با اینکه میزان آن در قانون مجازات اسلامی مشخص شده معهذا تغییر مقدار و صرف نظر کردن از آن یا تغییر نوع آن به تراضی طرفین و دستور دادگاه امکان پذیر است در این خصوص اداره حقوق وزارت دادگستری اظهار نموده انتخاب نوع دیه با مسئول پرداخت آن است و پس از انتخاب نوع آن مادام که شروع به پرداخت نکرده است می تواند از آن عدول کند و نوع دیگر از دیه را انتخاب و پرداخت نماید زیرا اختیار در تادیه است. ولی پس از پرداخت تمام یا قسمتی از آن مجوز برای عدول از آن و انتخاب نوع دیگر نیست. النهایه باید توجه داشت در مواردی که محکوم به نوع معین از دیات باشد تغییر آن بهر علت که باشد محتاج به کسب تکلیف از دادگاه است و دادسرا نمی تواند محکوم به را تغییر دهد بلکه باید مراتب را به دادگاه اعلام و طبق نظر دادگاه صادر کننده حکم دیه عمل نماید.
4- جزای نقدی به طرف دیگر دعوی پرداخت نشده و همچنین است مصادره بعض یا کل اشیاء حاصله از جرم، بلکه وجود حاصله به صندوق دولت و اریز و اموال به تفع دولت مصادره می شود. و در حالیکه مبلغ دیه مستقیماً به شخص مجنی علیه و یا اولیا دم پرداخت می گردد.
5- مجازات های مالی مشمول عفو قرار می گیرند ولی سقوط دیه به لحاظ عفو امکان پذیر نیست.
6- در برخی جرائم با مرور زمان امکان تعقیب و محکومیت از بین خواهد رفت مثل مهلت شش ماهه پس از تسلیم گواهی عدم پرداخت در قانون چک بلا محل در حالیکه سقوط دیه به لحاظ مرور زمان پذیرفته نیست.
7- مجازات جنبه ی شخص داشته و فقط در مورد شخص محکوم به مورد اجراء گذاشته خواهد شد حال آنکه در مورد دیه در پاره ای از مواقع شخص دیه را پرداخت نکرده و عاقله مسئول پرداخت آن میشود این امر با اصل منتفی بودن مسئولیت بدون تفصیر است.1
1- حقوق جزای عمومی- دکترهوشنگ شامییاتی. چاپ رودکی1371جلد دوم ص 361
1-9 تفاوت دیه با ارش و جبران خسارت:
مالی را که به عوض جنایت بر عضو کی پردارند و مقدار آن در شرع معین نشده است ارش یا حکومت می گویند ( م 367 قانون مجازات اسلامی ). ارش ریشه کلمه فارسی ارزیدن است و به اعتبار منابع معتبر فقهی به این صورت به دست می آید فرض می کنند محض علیه برده ایست در این حال، ما به التفاوت قیمت صحیح و معیوب او را محاسبه می کنند بر قیمت صحیح تقسیم و آنگاه در دیه نفس ضرب می نمایند، دیه را کیفر بدلی به جار کیفر اصل که قصاص باشد تعریف کرده اند و همچنین دیه مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی علیه یا به ولی یا اولیاء دم او داده می شود مقدار دیه در شرع مخض است ولی مقدار ارش مشخص نیست.
پرداخت ارش از نظر شرعی مهلت ندارد و پرداخت آن باید فوراً به موقع اجرا گذاشته شود مگر آنکه مجنی علیه با تاخیر آ« موافقت داشته باشد.(ز) ولی پرداخت دیه با توجه به ماده م 302 ق.م.ا. مهلت دارد.
با توجه به اینکه ارش ماهیناً دیه است و طبق بند ماده 232 ق.آ.د.ک. دیه بیش از خمس دیه کامل قابل تجدید نظر خواهی و کمتر از آن قطعی است. این سوال مطرح می شود که آیا این مساله در مورد ارش هم عیناً صادق است:
اداره حقوق به این سوال چنین پاسخ داده است (نظریه 506/7 – 24/1/73 ) در مواردی که قانون برای جرامات اعضا دیه خاص تعیین نکرده است برای جبران ضرر و زیان و تعیین مجازات جانی دادگاه حکم به پرداخت ارش صادر می کند، در این صورت حکم صادره مانند سایر احکام جزایی با رعایت شرایط مقرر در قانون تجدید نظر آراء دادگاهها ( ماده 232 ق.آ.د.ک. 78) قابل اعتراض و پس از قطعیت مانند سایر احکام به موقع اجرا گذاشته می شو. نظر فوق یا تغییر به نفع متهم سازگاری دارد اما پاسخ دیگری هم که ممکن است داده شود این است که با توجه به صدر ماده 232 ق.آ.د.ک. مقرر می دارد. آراء دادگاههای عمومی و انقلاب قطعی است مگر در موارد ذیل ... و ارش جز موارد ذیل نیست لذا حکم به پرداخت ارش به هر میزان قطعی است مگر اینکه همان طور که ابتدا گفته شد ارش را ماهیت دیه تلقی کنیم.

 

1-10 موارد قانونی پرداخت دیه:
از دیدگاه حقوق جزای اختصاصی بویژه از نظر موضوع جرم و هدف مستقیم قانونگذارد بر قراری این نماد حقوق و با توجه به نظریات مشاهیر فقها به احکام عاقله در قانون جزای اسلامی ایران موارد قانونی پرداخت دیه از ناحیه عاقله را به شرح زیر دسته بندی می کنیم:
از نظر نوع جرم: لازم است که جرم انجام یافته از نظر نوع از جرایم علیه اشخاص بوده و ناظر به تمامیت جسمی مجنی علیه باشد. مانند قتل و ضرب و جرمهای خطای محض بنابراین ارتکاب جرایم علیه شخصیت معنوی افراد مانند توقیف و حبس غیر قانونی، افترا، نشر اکاذیب، اهانت علیه اشخاص و امثال آن و همچنین ارتکاب جرایم علیه اموال و مالکیت از قبیل سرقت، کلاهبرداری، چگ بلامحل خیانت در امانت و امثال آنها و به همین ترتیب ارتکاب جرایم علیه آسیاش عمومی مردم مانند ضرب سکه قلب، جعل و تزویر اسناد اعم از دولتی و عادی و رسمی و تجاری و امثال آنها و بالاخره ارتکاب، جرایم علیه امنیت اعم از امنیت داخلی یا خارجی کشور مانند جاسوسی و خیانت به کشور از ناحیه مرتکب جرم موجب ایجاد مسئولیت کیفری عامله مرتکب جرم نخواهد شد، بلکه در این قبیل جرایم شخص مرتکب از نظر کیفری مسوول و پاسخگویی آثار و نتایج اعمال مجرمانه خویش خواهد بود. به علاوه از بین جرایم علیه تمامیت جسمی نیز تنها در قتل خطای محض و پا در حکم خطای محض و همچنین در ایراد جرمهای وارده به مجنی علیه به شرط اینکه از نظر و خامت و آثار جراحت نیست به مجنی علیه در حد موخه و یا اینکه شدید تر و یا عمیق تر از آن باشد عاقله مسوول پرداخت دیه خواهد شد در نتیجه سایر ایراد ضربها و جرمهای کمتر از موخه به عهده خود مرتکب جرم است و عاقله او مسئوولیتی در این قبیل موارد ندارد.
از نظر راههای ثبوت جرم: هرگاه قتل خطای محض و یا ایراد جرحهای وارده به مجنی علیه در حد موخحه و با عمیقتر از آن باشد و جرم با استفاده از شهادت شهود اثبات شود، عاقله مسئوول پرداخت دیه خواهد شد، ولی بر عکس در مواردی که قتل خطای محض یا سایر جرحهاییی که قانوناً به عهده عاقله می باشد از طریق اقرار مرتکب جرم ثابت می شود، دیگری عاقله او مسئوولیتی در قبال جرم انجام یافته به وسیله دیگری را ندارد. بلکه خود مرتکب جرم پاسخگویی آثار و نتایج اعمال مجرمانه خویش می باشد.
در مواردی که قانونگذار آگاه نص خاص را برای مواردی که جرم قتل خطای محض با استفاده از علم قاضی ثابت می شود. پیش بینی نکرده است، اصل عدم مسئوولیت عاقله است و این برداشت با نظریه شورای عالی قضایی مطابقت دارد.
از نظر نحوه اجرای حکم:
بنابر آنچه در جلد هجدهم « وسائل الشیعه » باب یازدهم از ابواب کیفیت حکم آمده است امیر المومنین علی (ع) درباره ی مردی که متمکن بود و از پرداخت بدهی طلبکاران خود امتناع می کرد داوری و قضاوت می کرد و دستور داد تا او را زندانی کنند، سپس دستور دادند تا خودش اموال خود را میان طلبکاران به نسبت طلب آنها تقسیم کند و اگر از این کار امتناع کرد آن حضرت به عنوان حاکم اسلامی، اقدام به فروش اموال و تقسیم آن بین طلبکاران می کرد.
در این زمینه امام خمینی (ره) نیز در « تحریر الوسیله » چنین اظهار نظر کرده اند:
پرداخت دیه اعم از اینکه از ناحیه عاقله یا مرتکب جرم باشد، چون در سر رسید آن عندالمطالبه واجب الاءاء است در صورتی که عاقله یا مرتکب جرم با وجود استطاعت مالی از پرداخت خودداری کند، دادگاه مسئوول ممتنع را وادار به پرداخت می کند و در صورت خودداری از طریق فروش اموال شخص ممتنع بجز متسیات دیه را به طرق مقتضی وصول کند. در غیر این صورت تا استیفار حقوق محکوم له ممتنع را در حبس نگهداری می کنند.
1-11 مسئوولیت دولت در پرداخت دیه و خسارت
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در فعل مربوط به « وظایف قوه قضایه » در اصل 171 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مسئوولیت دولت را تنها در قبال تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در تطبیق حکم بر مورد خاص برای جبران خسارت مادی و معنوی افراد پذیرفته و پیش بینی کرده اند و به دنبال آن در اسل 1370 کمییون حقوق و قضایی مجلس شورای اسلامی در ماده 58 ق.م.ا. در بیان قواعد عمومی حقوق جزا، ضمانت اجرای اصل 171 را رسماً پیش بینی کرده است که به موجب آن هرگاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در تطبیق حکم در مورد خاص ضرر مادی یا در معنوی متوجه کسی شود در مورد ضرر مادی در صورت تقصیر مفصر طبقموازیش اسلامی ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله دولت جبران می شود. در موارد ضرر معنوی چنانچه تقصیر یا اشتباه قاضی موجب هتک حیثیت از کسی گردد، باید نسبت به اعداه حیثیت او اقدام شود.
1-12 بررسی ماهیت حقوقی دیه عاقله:
دیه عاقله یکی از احکام امضایی است که در صدر اسلام قانون گذار به منظور تنظیم روابط اجتماعی و برقراری امنیت و آسایش در بین قبایل عرب، این قاعده را که منبع آن عرف قبیله ای است تقریر و امضا کرده است. حکم دیه عاقله گرچه از احکام تاسیسی نیست. ولی با تایید و امضای آن از طرف قانون گذار اسلامی مشروعیت قانونی یافته است. بنابراین حاکمیت آن در مواردی که شرایط لازم برای تحقق موضوع حکم دیه عاقله موجود و ثابت باشد امری حتمی و ضروری و تامین کننده اهداف مورد نظر قانون گذار خواهد بود. مثلاً در مورد جرایم عمده و شیه عمد کودکان و افراد دیوانه چون معمولاً این افراد با پدر و سایر افراد خانواده در یک محل سکونت دارند و ارتباط واقعی در بین آنها موجود است و عقلاً و عرفاً سرپرست خانواده پدر یا جد پدری ولی قمری است که مکلف به مراقبت و مواظبت و کنترل اعمال و رفتار آنهاست پس مسئوول شناختن پدر و محکوم کردن او به پرداخت دیه قتل خطار محض فرزندش قابل توجه می باشد.
1-13 عاقله و مسئوولیت پرداخت دیه:
آیا پرداخت دیه قتل محض از ناحیه عاقله حاکمی است تکلیفی یا وضعی:
اگر مسئوولیت پرداخت دیه عاقله را حکم تکلیفی بدانیم در آن صورت بدهکار و مسئوول پرداخت دیه خود مرتکب قتل خطای محض است و این برداشت نه تنها اصل شخص بودن مجازات را تقویت می کند بلکه با منطق قرآن کریم و احکام تاسیس اسلام بویژه مقاد آیات قرآنی سازگارتر است از طرف دیگر چون حکم را تکلیفی بدانیم گر چه عاقله مسئوول پرداخت دیه نیست بلکه ضمان به عهده شخص قاتل خطای محض است نه دیگری، با وجود این پرداخت آن از ناحیه عاقله به عنوان یک تکلیف قانونی و شرعی است که آنها از جانب قاتل می پردازند، در نتیجه چنانچه عاقله ای وجود نداشت و یا اینکه عاقله معسر بوده و از پرداخت دیه عاجز باشد و یا از پرداخت آن خود دارای کند از مال و داارئی قاتل خطای محض دیه اخذ می شود. بر عکس اگر دیه عاقله را بر اساس بعضی از نظریات حکم وضعی بدانیم در این صورت ماهیت حقوقی حکم وضعی موجب خواهد شد که عاقله را ضامن و مسئوول پرداخت دیه جرائم خطای محض که از ناحیه دیگری واقع شده به ترتیب طبقات ارش با رعایت قاعده « الاقرب فالاقرب » مسئوول پرداخت دیه بدانیم و هرگاه قاتل خطای محض عاقله ای نداشته باشد و یا اینکه عاقله او از پرداخت دیه در مدت سه سال عاجز باشند در این صورت دیه از بیت المال پرداخت خواهد شد.
در همین مورد در سوال که شده اسشت از نظریه اداره حقوق، پاسخ اینگونه داده شده است.
سوال: در صورت عدم تمکن عاقله از پرداخت دیه آیا دیه از بیت المال پرداخت می شود یا نه؟
پاسخ: نظریه اداره حقوق: شماره و تاریخ نظریه: 6474/ 7 – 2/10/76
مسئولیت عاقله نیست به پرداخت دیه و محکومیت به آن جنبه ی کیفری دارد و لذا چناچه عاقله تمکن. داشته باشد باید دیه از مال وی پرداخت شود و در صورت عدم تمکن باید از بیت المال پرداخت شود. (1) م 313 و م 304 و 315 در این مورد می باشد.
مهمترین موارد پرداخت دیه از بیت المال عبارت است از:
1- تقصیر یا اشتباه قاضی : (م 58 ق.م.ا.)
2- فرار مرتکب قتا عمد و مردن او و نداشتن مال و نزدیکان یا عدم تمکن آنها (م 260 ق.م.ا)
3- نداشتن عاقله یا عدم تمکن او (م 312 ق.م.ا.)
4- تیر اندازی مامور نظامی یا انتظامی (م 332 ق.م.ا)
5- کشته شدن شخصی در ازدحام یا یافتن حبس مقتول در شارع عام (م 255 ق.م.ا)
6- م 236 ق.م.ا. موضوع اقرار به قتل عمدی و برگشت از آن پس از اقرار دیگری به قتل عمدی همان قتول تبصره ذیل ماده 244 ق.م.ا. مصوب 23/10/80 که در موارد قسامه چنانکه برداشت مدعی علیه ثابت شود و قاتل مشخص نباشد دیه مقتول از بیت المال پرداخت می شود.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   86 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله دیه

دانلودمقاله گندم

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله گندم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 


مقدمه :
گندم معمولی در محدوده وسیعی از شرایط آب وهوایی جهان رشد می‌کند ودر حقیقت این گیاه سازگارترین گونه های علات است . زمینهای زیادی در سرتا سر جهان در مقایسه با سایر گیاهان زراعی به کشت آن اختصاص داده شده است . زیرا گندم غذای اصلی انسان است که بطور مستقیم مورد مصرف قرار می‌گیرد . باین ترتیب سطح کشت وتولید جهانی آن از سایر محصولات بیشتر است . گر چه احتمالاً برنج ماده اصلی غذای نفوس بیشتری را تشکیل می دهد گندم منبع اصلی کربوهیدرات غذای انسان را تشکیل داده واز لحاظ تهیه نان وارزش نانوایی آرد هیچیک از غلات انسان را تشکیل داده و از لحاظ تهیه نان وارزش نانوایی آرد هیچیک از غلات بپای آرد گندم نمی رسد . بخاطر داشتن بافت همبندی گلوتن گندم خاصیت نانوایی آن دارای ارزش بسیار بالایی است . کیفیت گلوتن گندم بستگی به ژنوتیپ گندمها دارد و هم این صفت است که آرد گندم را ممتاز می نماید . برخلاف هرغله دیگری ، گلوتن گندم قادر است ور آمدن خمیر را از طریق تشکیل سلولهای کوچک گاز ونگه داشتن گاز کربنیک تشکیل شده در اثر تخمیر به انجام برساند در هرحال مصرف نانهایی که خمیرشان تخمیر حاصل می کنند ویا آنهایی که نمی کنند از قرنها پیش وشاید در دوران قبل از تاریخ ثبت شده ومورد استفاده قرار می گرفته است .

 

نواحی کشت گندم در دنیا :
گندم بدلیل دارا بودن ویژگیهای ژنتیک متفاوت ، انعطاف پذیری فنوتیپها و ژنوتیپها وداشتن ارقام مختلف ، تقریباَ در تمام دنیا کشت می گردد . گندم گر چه یک گیاه منطقه معتدله است امام در مناطق مختلف آب و هوایی کشت می شود . گندم بین 30درجه الی 60 درجه عرض شمالی و 27 درجه تا 40 درجه عرض جنوبی قابل کشت است . گندم همچنین تا ارتفاع 3500 – 3000 متری از سطح دریا ودر تبت تا ارتفاع 4270- 4570 متری کشت می گردد عواملی که موجب توسعه کشت گندم در دنیا می‌گردد عبارتند از آب وهوا وخاک وشرایط اقتصادی مهمترین عواملی آب وهوائی عبارتند از درجه حرارت ، میزان بارندگی ، نور .
حـرات : حداقل‌درجه حرارت جهت‌رویش‌گندم 3 الی0C 4 (صفر فیزیولوژی‌گیاهی ) اپتیو حدود 0C 25 وحداکثر آن در حدود 0C 30 - 22 می باشد .

 

رطوبت : گونه های گندم می تواند در مناطق رشد کند که میزان بارندگی سالیان آنها بین 1750 – 250 میلی متر باشد اما حدود 4/3 سطح زیر کشت گندم در مناطقی قرار دارند که بارندگی سالیانه آنها بین 875 – 375 میلی متر است .
نور : شدت و طیف نور بر روی گسترش وپراکندگی گندم دردنیا نیز موثر می باشد . گندم گیاهی روز بلند است ممکن است در روزهای با طول 8 ساعت نیز گل کند ولی روزهای بلند گل کردن آن را تسریع می کند . روزهای کوتاه موجب طولانی شدن مرحله رویش می گردد وسنبله دهی را به تأخیر می اندازد .

 

خاک : گسترش و پراکندگی گندم بستگی بسیار زیادی نیز به نوع خاک دارد بهترین نواحی کشت گندم از نظر نوع خاک مناطقی هستند که دارای خاک چرنوزم یعنی اراضی که مقادیر خیلی زیادی هوموس باشند . در عین حال اراضی اسیدی و فقیر از مواد آلی مناسب کشت گندم نمی باشد . اراضی غنی از اکسید Fe و Al ومنگان نیز به مقدار کمی مناسب می باشند عوامل اقتصادی نیز باعث توسعه گندم بویژه در کشورهای در حال رشد گردیده است در بسیاری از کشورهای در حال توسعه که در گذشته گندم کشت نمی گردید ویابه مقدار کم کشت می شد . در حال مال بدلیل افزایش جمعیت سطح وسیعی از اراضی آنها به گندم اختصاص داده شده است .

 


گندمهای تک دانه یا Einkorn
گندمهای دیپلوئید شبیه جوی دور ردیفه هستند بطوری که در هر سنبلچه در محور سنبله فقط یک دانه وجود دارد . گندمهای دیپلوئید تک دانه مانند T.boeoticum از یک عطف ( برگ باریک ) بوجود آمده اند . این گندمها را می توان در یونان و قمستهای از آسیای صغیر پیدا نمود . این مناطق از دنیا بعنوان مرکز اولیه تنوع ژنتیکی این گندم شناخته شده اند . پوشینه های گندمهای تک دانه غالباً پس از خرمنکوبی هنوز خارجی به آن چسبیده هستند .
گندمهای تک دانه احتمالاً می توانند بعنوان یک گیاه زراعی جنبی مورد کشت و کار قرار گیرند و ولی در زراعت جو بعنوان علف هرز محسوب می گردند تا امروز نوع زراعی ولخت آن ( بدون پوسته خارجی ) شناخته شده است .
گندمهای جفت دانه یا Emmer
گندمهای معمولی یا Dinkel

 

گندمهای معمولی :
این گندم دارای بیشترین پراکندگی در دنیاست وتقریباً 90 درصد از اراضی زیر کشت گندم دنیا را بخود اختصاص داده است . مصرف این نوع گندم بیشتر برای تهیه نان می‌باشد وبه همین دلیل آن را گندم نان می نامند . گندم معمولی دارای فرمهای پائیزه وبهاره است . گندمهای معمولی را به کمک خصوصیاتی چون شکل سنبله ، ریشک دار یا بدون ریشک ، رنگ ریشک و گلوم وکرک داری ،‌تراکو یا فشردگی سنبله ( تراکم عبارت است از تعداد سنبلچه های موجود درcm 1 ) دندانه های راس گلوم وتعداد گلهای درون سنبلچه های می توان تشخیص داد .

 

گندم دوروم :‌
گندم دوروم بعد از گندم معمولی دارای اهمیت بسیار زیادی است این گندم بیشتر برای تهیه ماکارونی ، شیرینی پزی و صنعتی مورد استفاده قرار می گیرد و عمدتاً در برخی از کشورهای مدیترانه ایران ، عراق ، روسیه ، پاکستان ،چین ،آمریکا ،کانادا و آرژانتین کشت می گردد .گندم دوروم گندم منطقه استپی و دارای فرمهای بهاره وپائیزه می‌باشد. ساقه این گندم در بخش بالایی تو پر می باشد وسنبله های آن تقریباً کوتاه وتقریباً همیشه ریشک دار است . ریشکها طویلتر از سنبله وتقریباً موازی آن است . گلومهای آن ضخیم وبه رنگ زرد ، قرمز ، سیاه و … یافت می شود . محور خوشه غیر شکننده و هر سنبله آن دارای 7-5 گل است .دانه های آن طویلتر از گندم معمولی است . دانه ها شیشه ای تر ( غنی ازمواد پروتئینی ) وبه رنگ سفید خاکستری یا قرمز دیده می شود. گندمهای دوروم بر اساس رنگ ریشک ودانه قابل تشخیص می باشند .

 

ارقام گندم
هزاران رقم گندم در مناطق خشک دنیا کشت می شود ومدام ارقام بهتر ومطلوب تری نیز معرفی و وارد عرصه زراعت می گردد ، واریته های گندم را برای طبقه بندی بر طبق روش که اولین بار توسط کرنیک بکار گرفته شده ومبتنی بر خواص مورفولوژیکی سنبله و دانه رسیده مانند رنگ و کرک دار بودن گلوم ها ، وجود یا عدم وجود ریشک ، رنگ ریشک ، رنگ دانه است . به ارقام مختلفی طبقه بندی می کنند که شرح آن گذشت .

 

گروههای گندم :
در ایالات متحده آمریکا وتجارت جهانی ،ارقام گندم را بر حسب رنگ ومیزان سختی دانه وهمچنین زمان کاشت از لحاظ بهاره یا پائیز بودن گروه بندی می کنند در این گروه بندی شش نوع اصلی زیر وجود دارد .
1- گندم پائیزه قرمز سخت 4- گندم سفید
2- گندم بهاره قرمز سخت 5- گندم دوروم
3- گندم پائیزه قرمز نرم 6- گندم دوروم قرمز

 

ارقام سنتی و اصلاح شده
درمناطقی که زراعت گندم بصورت سنتی انجام می گیرد و واریته های جدید به آنجا راه نیافته است ، واریته های متعدد بومی وغیر اصلاح شده که در نتیجه انتخاب طبیعی ویا انتخاب آگاهانه شخصی طی نسلها بوجود آمده اند . مورد زراعت قرار می گیرند . این واریته ها در برابر عوامل نامساعد مقاوم بوده ، به شرایط اکولوژیکی یک منطقه بخوبی سازگارند .
لیکن در مقابل عملیات زراعی پیشرفته واکنش زیادی از خود نشان نمی دهند و به همین دلیل جایگزین کردن آنها با واریته های اصلاح شده که اکثراً از مناطق دیگری وارد می شوند .شرط لازم وقبلی برای ازدیاد تولید مبتنی بر تکنولوژی نوین است .
ترکیبات شیمیایی دانه گندم :
دانه گندم دارای مقدار بسیار زیادی مواد غیر ازته ، مواد پروتئینی و آب می باشد . مواد معدنی وسلولز به مقدار بسیار کمی در دانه گندم وجود دارد . دانه گندم همچنین دارای مقادیری ویتامین ، آنزیم و سایر مواد می باشد .

 

مواد غیر ازته ( کربوهیدارت )
قسمت اعظم مواد غذایی دانه گندم غیر ازته می باشد . مواد غیر ازته دانه گندم از نشاسته بیش از 90 درصد قند و دکسترین تشکیل شده است نشاسته بیشترین بخش آندوسپرم را تشکیل می دهد ومهمترین وبا اهمیت ترین مواد ذخیره ای دانه گندم می باشد . مواد غیر ازته دانه بصورت گرانول وتقریباً گردمی باشد . گرانولهای کوچک در قسمت دیواره آندوسپرم و گرانولهای بزرگ در مرکز آن دیده می شوند . هرچه میزان ازت کل دانه افزایش یابد میزان نشاسته دانه گندم کاهش می یابد .
مواد چربی :
میزان مواد چربی در دانه گندم 2- 5/1 % است . بیشترین مقدار چربی در جنین ولایه آلئورون ‌ذخیره می‌گردد. چربی دانه گندم بیشتر از اسید الئیک واسید و اسید لینولئیک . یعنی اسیدهایی که به آسانی اکسیده می شوند تشکیل شده است اسیدهای مزبور در شرایط مطلوب رطوبت وحرارت تحت تأثیر لیپاز آزاد وموجب افزایش اسیدی شدن آرد می گردند . آرد سفید که دانه های گندم بعد از جدا شدن جنین و پوسته دانه بوجود می آید و در نتیجه دارای مقادیر بسیار کمی چربی می باشد . بهتراز آرد کامل مصرف می گردد

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله گندم

دانلودمقاله اقرار

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله اقرار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

پیشگفتار
اِقْرار، اصطلاحى‌ فقهى‌ و حقوقى‌ و آن‌ عبارت‌ است‌ از اِخبار به‌ حقى‌ برای‌ دیگری‌ به‌ زیان‌ خود. اقرار در کتب‌ لغت‌ به‌ اذعان‌ یا اعتراف‌ به‌حق‌ معنا شده‌ است‌ (جوهری‌، 2/790؛ قاموس‌، ذیل‌ قرر). خلیل‌ بن‌ احمد آن‌ را اعتراف‌ به‌ شى‌ء (5/22)، و راغب‌ اصفهانى‌ (ص‌ 600) اثبات‌ شى‌ء دانسته‌ است‌ (قس‌: حج‌/22/5). معنای‌ اصطلاحى‌ اقرار نیز به‌ معنای‌ لغوی‌ بسیار نزدیک‌ است‌ (نک: محقق‌ حلى‌، 3/143؛ شهید اول‌، الدروس‌...، «کتاب‌ الاقرار»؛ زیلعى‌، 5/2؛ قانون‌ مدنى‌، مادة 1259).
مقدمه
در تعریف‌ و ماهیت‌ حقوقى‌ اقرار چند نکته‌ اهمیت‌ دارد:
1. اقرار نوعى‌ اخبار است‌ و اقرار کننده‌ خبر مى‌دهد که‌ حقى‌ برای‌ دیگری‌ برعهدة وی‌ ثابت‌ است‌. از آن‌رو که‌ وی‌ قصد اخبار دارد، نه‌ انشاء، اقرار نه‌ یک‌ عمل‌ حقوقى‌ (عقد یا ایقاع‌)، بلکه‌ یک‌ واقعة حقوقى‌ است‌ (شهید اول‌، القواعد...، 1/164؛ مجددی‌، 60). 2. حقى‌ که‌ در این‌ تعریف‌ موضوع‌ اقرار است‌، در معنای‌ اعم‌ به‌ کار رفته‌، و شامل‌ عین‌، منفعت‌ و حق‌ به‌ معنای‌ اخص‌ مانند حق‌ شفعه‌، حق‌ انتفاع‌، حق‌ ارتفاق‌ و حق‌ قصاص‌ مى‌شود. موضوع‌ اقرار، هم‌ مى‌تواند از امور مدنى‌ باشد و هم‌ از امور کیفری‌ (خمینى‌، 2/50؛ سماکیه‌، 351-352؛ جعفری‌، دائرة المعارف‌...، 1/259).
3. اقرار با دعوی‌ و شهادت‌ (بینه‌) تفاوت‌ دارد، زیرا دعوی‌ عبارت‌ است‌ از «اخبار به‌ حقى‌ به‌ سود خبر دهنده‌ و به‌ ضرر دیگری‌» و شهادت‌ «اخبار به‌ حقى‌ به‌ نفع‌ دیگری‌ و بر ضرر شخص‌ ثالث‌»، در حالى‌ که‌ اقرار - چنانکه‌ گفته‌ شد - اخبار به‌ حقى‌ است‌ به‌ سود دیگری‌ و بر ضرر خبر دهنده‌ (تهانوی‌، 2/1183؛ عاملى‌، 9/212؛ زیلعى‌، 5/2-3).
4. اقرار همیشه‌ جنبة ایجایى‌ و اثباتى‌ ندارد، بلکه‌ گاهى‌ سلبى‌ است‌، چنانکه‌ کسى‌ اقرار کند که‌ هیچ‌ حقى‌ بر ذمة دیگری‌ ندارد. به‌ همین‌ سبب‌، برخى‌ اقرار را اینگونه‌ تعریف‌ کرده‌اند: «اخبار به‌ حقى‌ لازم‌ بر خبر دهنده‌، یا به‌ نفى‌ حقى‌ از او» (اصفهانى‌، 2/229؛ خویى‌، 2/193).
5. خبر دهنده‌ باید به‌ صورت‌ جازم‌ و بدون‌ تردید و تعلیق‌ خبر دهد وگرنه‌ اقرار باطل‌ است‌. به‌ همین‌ سبب‌، برخى‌ در تعریف‌ اقرار «اخبار جازم‌» را ذکر کرده‌اند (شهید اول‌، الدروس‌، همانجا؛ خمینى‌، 2/49).
6. در برخى‌ از موارد اخبارِ قائم‌مقام‌ شخص‌ به‌ ضرر او معتبر است‌ و اقرار تلقى‌ مى‌شود؛ مانند اقرار وکیل‌ به‌ آنچه‌ در انجام‌ دادن‌ آن‌ وکالت‌ داشته‌ است‌، چنانکه‌ وکیل‌ِ در بیع‌ اقرار به‌ فروش‌ مال‌ موکل‌ نماید. از این‌رو، برخى‌ از فقیهان‌ در تعریف‌ اقرار گفته‌اند: «اخبار مکلف‌ از خود یا موکل‌ خود به‌ حقى‌ لازم‌» (ابن‌ مفتاح‌، 4/157؛ بطاشى‌، 8/180؛ سماکیه‌، 449-451).
7. در اقرار خبردهنده‌ از حقى‌ سابق‌ سخن‌ مى‌گوید. بنابراین‌، اعتراف‌ به‌ حقى‌ درآینده‌ (حق‌ مستقبل‌) به‌ نفع‌ دیگری‌، «وعده‌» تلقى‌ مى‌شود، نه‌ اقرار. برخى‌ از فقیهان‌ برای‌ اخراج‌ وعده‌ از تعریف‌ اقرار موضوع‌ آن‌ را «حق‌ سابق‌» ذکر کرده‌اند (شهیدثانى‌، الروضة...، 6/380).
با توجه‌ به‌ نکات‌ یاد شده‌ مى‌توان‌ تعریف‌ کامل‌تری‌ از اقرار ارائه‌ کرد: «اقرار عبارت‌ است‌ از اخبار جازم‌ شخص‌ یا قائم‌ مقام‌ او به‌ حقى‌ سابق‌ برای‌ دیگری‌ بر ضرر خود یا نفى‌ حقى‌ از خود».
اقرار کننده‌ به‌ اقرار خود ملزم‌ است‌. پس‌ اگر کسى‌ اقرار کرد که‌ مبلغى‌ به‌ دیگری‌ مدیون‌ است‌، به‌ پرداخت‌ آن‌ ملزم‌ خواهد بود، یا اگر متهم‌، به‌ قتل‌ یا سرقت‌ مالى‌ اعتراف‌ کند، جرم‌ او ثابت‌ مى‌شود (نک: ابن‌ رشد، 2/471؛ سنگلجى‌، 74).
ارکان‌ اقرار:
اقرار دارای‌ 4 رکن‌ است‌:
اقرار کننده‌ یا مقر، منتفع‌ از اقرار یا مقرٌّله‌، موضوع‌ اقرار یا مقرٌّبه‌، و صیغه‌ یا لفظ اقرار. مقر یا اقرار کننده‌: مقر کسى‌ است‌ که‌ به‌ضرر خود و به‌سود دیگری‌ خبر مى‌دهد و باید دارای‌ این‌ شرایط باشد:
الف‌ - بلوغ‌: اقرار صغیر اگرچه‌ ممیز باشد، معتبر نیست‌، حتى‌ اگر به‌ اذن‌ ولى‌ صورت‌ گرفته‌ باشد (علامة حلى‌، تحریر...، 114). البته‌ فقیهان‌ برآنند که‌ اگر وصیت‌ یا وقف‌ صغیر نافذ دانسته‌ شود، اقرار او نیز دربارة وصیت‌ یا وقف‌ طبق‌ قاعدة «من‌ ملک‌ شیئاً ملک‌ الاقرار به‌» نافذ خواهد بود (نک: همو، قواعد...، 1/277؛ شهید ثانى‌، همان‌، 6/385؛ نیز روحانى‌، 16/119). مادة 1262 قانون‌ مدنى‌ بلوغ‌ اقرار کننده‌ را شرط دانسته‌ است‌ (برای‌ موارد خاص‌ در اقرار صغیر ممیز، نک: همان‌، مادة 1212؛ امامى‌، 6/30-31).
ب‌ - عقل‌: اقرار کننده‌ باید عاقل‌ باشد ( قانون‌ مدنى‌، مادة 1262)، بنابراین‌، اقرار مجنون‌ نافذ نیست‌. درصورتى‌ که‌ اقرار کننده‌ مجنون‌ ادواری‌ باشد و در حالت‌ افاقه‌ و سلامت‌ روانى‌ اقرار کند، اقرار وی‌ نافذ خواهد بود (شهید ثانى‌، همان‌، 6/386؛ روحانى‌، همانجا؛ دولتشاهى‌، 39 به‌ بعد).
ج‌ - رشد: کسى‌ که‌ به‌ واسطة سفه‌ از تصرف‌ در اموال‌ و حقوق‌ مالى‌ خود ممنوع‌ گردیده‌ است‌، اقرار وی‌ در این‌ امر معتبر نیست‌، زیرا طبق‌ مادة 1263 قانون‌ مدنى‌ ایران‌: «اقرار سفیه‌ در امور مالى‌ مؤثر نیست‌»؛ البته‌ اقرار سفیه‌ در اموری‌ که‌ جنبة مالى‌ ندارد، نافذ است‌، مثلاً اقرار سفیه‌ به‌ ارتکاب‌ جرمى‌ که‌ موجب‌ حد یا قصاص‌ یا تعزیر است‌، یا اقرار وی‌ به‌ طلاق‌ و نسب‌ معتبر است‌ (خمینى‌، 2/52؛ نیز نک: حصینى‌، 1/235؛ بحرالعلوم‌، 428). درصورتى‌ که‌ سفیه‌ به‌ امری‌ اقرار کند که‌ هم‌ جنبة مالى‌ و هم‌ جنبة غیرمالى‌ دارد، اقرار او تنها نسبت‌ به‌ جنبة غیرمالى‌ نافذ است‌، مثلاً اگر سفیه‌ به‌ سرقت‌ اقرار کرد، حد بر وی‌ جاری‌ مى‌شود، ولى‌ به‌ پرداخت‌ مال‌ ملزم‌ نمى‌گردد (طوسى‌، المبسوط، 3/3-4؛ شهید ثانى‌، همان‌، 6/387؛ اصفهانى‌، 2/232).
د - قصد: اقرار کننده‌ باید به‌ هنگام‌ اقرار دارای‌ قصد اخبار باشد و الفاظ یا اشاراتى‌ که‌ بدون‌ قصد ادا شود، اثر حقوقى‌ ندارد؛ پس‌ اقرار شخص‌ خفته‌، بیهوش‌، یا مست‌ و نیز اقرار در مقام‌ استهزا، یا در بیان‌ مثال‌ معتبر نیست‌ (نک: علامة حلى‌، قواعد، همانجا؛ شربینى‌، 2/238؛ شیخ‌نیا، 74).
ه - اختیار: اقرار کننده‌ باید در حال‌ اختیار و بدون‌ هیچ‌گونه‌ اکراهى‌ اقرار کند، و گرنه‌ اقرار او چه‌ در امور مدنى‌ و چه‌ در امور کیفری‌ نافذ نخواهد بود ( قانون‌ مدنى‌، مادة 1262؛ باز، شرح‌ مادة 1575؛ عبدالملک‌، 1/113). در حدیثى‌ از حضرت‌ على‌(ع‌) نقل‌ شده‌ است‌: «کسى‌ که‌ در برابر زندان‌، ترس‌ یا تهدید اقرار کند، بر او حد جاری‌ نمى‌شود» (حر عاملى‌، وسائل‌...، 16/111). درصورتى‌ که‌ متهم‌ به‌ سرقت‌ یا قتل‌ و مانند آن‌ برای‌ اقرار مورد ضرب‌ و شتم‌ قرار گیرد، اقرار او معتبر نخواهد بود. همچنین‌ اگر اقرار پس‌ از شکنجه‌ صورت‌ گیرد و متهم‌ بداند که‌ اگر اقرار نکند، دوباره‌ شکنجه‌ خواهد شد، چنین‌ اقراری‌ مؤثر نخواهد بود (شربینى‌، 2/240-241). قانون‌ اساسى‌ جمهوری‌ اسلامى‌ ایران‌ در این‌ باره‌ مى‌گوید: «هرگونه‌ شکنجه‌ برای‌ گرفتن‌ اقرار و یا کسب‌ اطلاع‌ ممنوع‌ است‌. اجبار شخص‌ به‌ شهادت‌، اقرار یا سوگند مجاز نیست‌ و چنین‌ شهادت‌ و اقرار و سوگندی‌ فاقد ارزش‌ و اعتبار است‌...» (اصل‌ 38).
دربارة مقرله‌ و مقربه‌ نیز در منابع‌ فقهى‌ شرایطى‌ پیش‌بینى‌ شده‌ است‌. مقرله‌ یا منتفع‌ از اقرار باید اولاً شخصى‌ معلوم‌ باشد و ثانیاً از اهلیت‌ تمتع‌ برخوردار باشد (نک: طوسى‌، الخلاف‌، 3/371؛ علامة حلى‌، تحریر، 115؛ ملاخسرو، 2/362؛ نیز قانون‌ مدنى‌، ماده‌های‌ 956-957). موضوع‌ اقرار یا مقربه‌ نیز دارای‌ شرایطى‌ است‌ که‌ به‌ خصوص‌ «مشروع‌ بودن‌» را از آن‌ جمله‌ شمرده‌اند (نک: شهید ثانى‌، مسالک‌...، 2/169؛ خمینى‌، 2/50؛ نیز قانون‌ مدنى‌، مادة 654).
صیغه‌ یا لفظ اقرار: اقرار در صورتى‌ صحیح‌ است‌ که‌ به‌ وسیلة چیزی‌ که‌ بر آن‌ دلالت‌ کند، اعلام‌ شود و قصد باطنى‌ بدون‌ کاشف‌ خارجى‌ اقرار شمرده‌ نمى‌شود. اقرار معمولاً از طریق‌ «لفظ» ابراز مى‌شود. در اقرار لفظ مخصوصى‌ شرط نیست‌ و نیز اقرار مى‌تواند به‌ هر زبانى‌ واقع‌ شود (نک: محقق‌ حلى‌، 3/143؛ فیض‌ کاشانى‌، 3/157). مادة 1260 قانون‌ مدنى‌ ایران‌ مقرر مى‌دارد: «اقرار واقع‌ مى‌شود به‌ هر لفظى‌ که‌ دلالت‌ بر آن‌ نماید». کسى‌ که‌ قادر به‌ تکلم‌ نیست‌، اشارة او جانشین‌ لفظ مى‌گردد، به‌ شرط آنکه‌ با صراحت‌ بر معنای‌ اقرار دلالت‌ کند (نک: میرفتاح‌، عنوان‌ اقرار العقلاء...؛ سماکیه‌، 161- 168).
نوشته‌ نیز مانند لفظ راهى‌ برای‌ اقرار است‌، پس‌ اگر کسى‌ ادعا کند که‌ مبلغ‌ معینى‌ از دیگری‌ طلبکار است‌ و نوشته‌ای‌ به‌ خط مدعى‌ علیه‌ حاکى‌ از اقرار وی‌ به‌ این‌ دین‌ ارائه‌ دهد و مدعى‌ علیه‌ نیز انتساب‌ نوشته‌ را به‌ خود تأیید کند، به‌ نفع‌ مدعى‌ حکم‌ مى‌شود، حتى‌ اگر مدعى‌ علیه‌ دین‌ را به‌ لفظ انکار کند (نک: ابن‌ مرتضى‌، 6/7؛ نیز قانون‌ مدنى‌، مادة 1280). سکوت‌ در برابر ادعا اقرار نیست‌، زیرا سکوت‌ نمى‌تواند حاکى‌ از ارادة شخص‌ به‌ اخبار از وجود حق‌ باشد، مگرآنکه‌ قراین‌ قطعى‌ بر آن‌ دلالت‌ کند (قائم‌مقامى‌، 5؛ نیز موسوعة...، 22/12، 64).
اقرار باید از روی‌ جزم‌ و قطع‌ باشد و اقرار کننده‌ نباید اظهار تردید کند. از این‌رو، برخى‌ از فقیهان‌ در تعریف‌ اقرار «اِخبار جازم‌» را به‌ کار برده‌اند (خمینى‌، 2/49؛ نیز نک: اصفهانى‌، 2/229).
اقرار مریض‌:
اقرار مریض‌ درصورتى‌ که‌ در مرض‌ موت‌ نباشد، نافذ است‌، خواه‌ اقرار به‌ نفع‌ یکى‌ از ورثة اقرار کننده‌ باشد و خواه‌ به‌ نفع‌ شخص‌ دیگر و خواه‌ به‌ اندازة ثلث‌ مال‌ و خواه‌ بیش‌ از آن‌ باشد. در اقرار در مرض‌ِ موت‌، فقیهان‌ امامیه‌ درصورتى‌ که‌ اقرار کننده‌ در معرض‌ تهمت‌ باشد، اقرار وی‌ را تنها تا ثلث‌ مال‌ نافذ دانسته‌، و نسبت‌ به‌ بیش‌ از آن‌ را موقوف‌ به‌ اجازة ورثه‌ شمرده‌اند (محقق‌ حلى‌، 3/152؛ علامة حلى‌، تذکرة...، 2/147- 148؛ شهید اول‌، الدروس‌، «کتاب‌ الاقرار»؛ حر عاملى‌، بدایة...، 2/292). قول‌ غیرمشهور در فقه‌ امامیه‌ در این‌ باره‌ که‌ کسانى‌ چون‌ شیخ‌ مفید، شیخ‌ طوسى‌ و ابن‌ ادریس‌ آن‌ را برگزیده‌اند، آن‌ است‌ که‌ اقرار مریض‌ نسبت‌ به‌ وارث‌ و اجنبى‌ به‌ طور مطلق‌ نافذ است‌ (نک: مفید، 662؛ نیز عاملى‌، 9/233-234؛ برای‌ اختلافات‌ مذاهب‌ اسلامى‌، نک: موسوعة، 22/11 به‌ بعد؛ نیز نک: کاسانى‌، 7/224؛ غنیمى‌، 2/85).
اقرار به‌ مجهول‌:
معلوم‌ بودن‌ موضوع‌ اقرار شرط صحت‌ اقرار نیست‌. درصورتى‌ که‌ موضوع‌ اقرار به‌ کلى‌ مجهول‌ باشد، اقرار صحیح‌ است‌ و اقرار کننده‌ ملزم‌ مى‌شود که‌ مقربه‌ را تفسیر کند و از آن‌ رفع‌ ابهام‌ نماید (نک: شهید اول‌، همانجا؛ ابن‌ قدامه‌، 5/313 به‌ بعد). مادة 464 «قانون‌ مدنى‌ عراق‌» ضمن‌ بیان‌ اینکه‌ موضوع‌ اقرار مى‌تواند مجهول‌ باشد، مى‌گوید: اگر کسى‌ به‌ امانت‌ گرفتن‌ یا سرقت‌ یا غصب‌ مال‌ مجهولى‌ اقرار کند، از او خواسته‌ مى‌شود که‌ آن‌ مال‌ را تعیین‌ کند، اما اگر اقرار کند که‌ مال‌ مجهولى‌ را فروخته‌، یا اجاره‌ داده‌ است‌، چنین‌ اقراری‌ صحیح‌ نیست‌، زیرا اقرار به‌ عقودی‌ صورت‌ گرفته‌ است‌ که‌ جهل‌ به‌ موضوع‌ باعث‌ بطلان‌ آن‌ مى‌شود (نک: سنهوری‌، 2/491، حاشیه‌). درصورتى‌ که‌ تفسیر اقرار کننده‌ با درک‌ عرف‌ از اقرار پیشین‌ سازگار باشد، پذیرفته‌ مى‌شود و شخص‌ به‌ مفاد اقرار خود ملزم‌ مى‌گردد (ابن‌ رجب‌، 234 به‌ بعد؛ ابن‌ فهد، 318؛ حصینى‌، 1/235-236؛ صاحب‌ جواهر، 35/32 به‌ بعد). اگر موضوع‌ اقرار به‌ کلى‌ مجهول‌ نباشد و بتوان‌ قدر متیقنى‌ به‌ دست‌ آورد، نیازی‌ به‌ تفسیر نیست‌ و اقرار کننده‌ به‌ همان‌ قدر متیقن‌ مأخوذ مى‌گردد (نک: ابواسحاق‌، 275؛ علامة حلى‌، تحریر، 116؛ غنیمى‌، 2/77). همچنین‌ اگر موضوع‌ اقرار میان‌ دو امر مردد باشد، اقرار کننده‌ باید آن‌ را تفسیر، و از آن‌ رفع‌ ابهام‌ کند.
آثار اقرار
هر کس اقرار به حقی بکند ملزم به اقرار خود خواهد بود و اگر کذب اقرار نزد حاکم ثابت شود آن اقرار اثری نخواهد داشت. انکار بعد از اقرار مسموع نیست لیکن اگر مقر (اقرار کننده) ادعا کند اقرار او فاسد یا مبنی بر اشتباه یا غلط بوده، شنیده می شود و همچنین است در صورتی که برای اقرار خود عذری ذکر کند که قابل قبول باشد مثل اینکه بگوید اقرار به گرفتن وجه در مقابل سند یا حواله بوده که وصول نشده لیکن دعاوی مذکوره مادامی که اثبات نشده مضر به اقرار نیست.
تکذیب‌ مقرٌّ له‌:
قبول‌ و تصدیق‌ مقرله‌ شرط صحت‌ اقرار نیست‌، ولى‌ اقرار درصورتى‌ نافذ و معتبر است‌ که‌ مقرله‌ اقرار کننده‌ را تکذیب‌ نکند (نک: باز، شرح‌ مادة 1580). برخى‌ از فقیهان‌ عدم‌ تکذیب‌ اقرار به‌ وسیلة مقرله‌ را در شمار شرایط مقرله‌ آورده‌اند (علامة حلى‌، قواعد، 1/279؛ شهید ثانى‌، الروضة، 6/377) و برخى‌ دیگر آن‌ را جداگانه‌ و به‌ عنوان‌ شرط صحت‌ یا نفوذ اقرار ذکر کرده‌اند (ابن‌ حمزه‌، 283؛ صاحب‌ جواهر، 35/60، 120). قانون‌ مدنى‌ ایران‌ نیز در شرایط اقرار تکذیب‌ مقرله‌ را موجب‌ عدم‌ نفوذ اقرار دانسته‌، و مقرر داشته‌ است‌ که‌ «در صحت‌ اقرار تصدیق‌ مقرله‌ شرط نیست‌، لیکن‌ اگر مفاد اقرار را تکذیب‌ کند، اقرار مزبور در حق‌ او اثری‌ نخواهد داشت‌» (مادة 1272).
پس‌ از تکذیب‌ مقرله‌، مال‌ در دست‌ اقرار کننده‌ باقى‌ مى‌ماند، اگرچه‌ برخى‌ بر این‌ باورند که‌ قاضى‌ مخیر است‌ مال‌ را از او گرفته‌، نزد خود نگهدارد، یا آن‌ را همچنان‌ در دست‌ اقرار کننده‌ باقى‌ گذارد (نک: عاملى‌، 9/251؛ محقق‌کرکى‌، جامع‌...، 9/230-231؛ صاحب‌جواهر، 35/58 - 59). امام‌ خمینى‌ در توضیح‌ این‌ مطلب‌ مى‌نویسد: «درصورت‌ تکذیب‌ مقرله‌، اگر مقربه‌دین‌ یا حق‌ باشد، دیگر نمى‌توان‌ آن‌ را از وی‌ مطالبه‌ کرد و از نظر ظاهر ذمة او بری‌ مى‌گردد و اگر مقربه‌ عین‌ باشد، مال‌ مجهول‌المالک‌ خواهد بود که‌ در دست‌ اقرار کننده‌ یا حاکم‌ باقى‌ مى‌ماند تا مالک‌ آن‌ معلوم‌ گردد؛ البته‌ این‌ بر حسب‌ ظاهر است‌، ولى‌ از نظر واقع‌، اقرار کننده‌ باید بین‌ خود و خدا چنانچه‌ مدیون‌ است‌، ذمة خویش‌ را از آن‌ فارغ‌ سازد و اگر عین‌ از دیگری‌ است‌، آن‌ را به‌ مالکش‌ برساند» (2/53). درصورتى‌ که‌ مقرله‌ از تکذیب‌ و انکار خود نسبت‌ به‌ اقرار رجوع‌ کند و اقرار را تصدیق‌ نماید، انکار اخیر او پذیرفته‌ مى‌شود و اقرار نافذ خواهد بود و در نتیجه‌، مالى‌ که‌ مثلاً موضوع‌ اقرار بوده‌ است‌، به‌ وی‌ تسلیم‌ مى‌گردد؛ زیرا احتمال‌ دارد که‌ مقرله‌ به‌ هنگام‌ انکار فراموش‌ کرده‌ باشد که‌ موضوع‌ اقرار از آن‌ اوست‌، یا بعداً از طریق‌ ارث‌ و مانند آن‌، مال‌ موردنظر به‌ ملکیت‌ او درآمده‌ است‌ و براساس‌ اصل‌ حمل‌ بر صحت‌ کردن‌ افعال‌ و اقوال‌ فرد مسلمان‌، در اینگونه‌ موارد که‌ احتمال‌ صحت‌ وجود دارد، باید انکار او را پذیرفت‌ (عاملى‌، 9/252). به‌ علاوه‌، چنین‌ مالى‌ مورد ادعای‌ هیچ‌ کس‌ نیست‌ و صاحب‌ ید به‌ ملکیت‌ آن‌ به‌ نفع‌ مقرله‌ اقرار کرده‌ است‌ و با تصدیق‌ بعدی‌ مقرله‌ اثر انکار و تکذیب‌ پیشین‌ از بین‌ مى‌رود، در نتیجه‌، اقرار معارض‌ نداشته‌، نافذ خواهد بود (همانجا؛ محقق‌ کرکى‌، همان‌، 9/232).

 


اقسام‌ اقرار:
اقرار به‌ اعتبارات‌ گوناگون‌ تقسیم‌ شده‌ است‌: گاهى‌ به‌ اعتبار لفظ و صیغه‌، گاهى‌ به‌ اعتبار محل‌ اقرار و گاهى‌ به‌ اعتبار موضوع‌ اقرار.
الف‌ - اقرار منجَّز و معلّق‌: اقرار منجز اقراری‌ است‌ که‌ بر شرط یا صفتى‌ معلق‌ نشده‌ باشد؛ چنین‌ اقراری‌ به‌ اتفاق‌ فقیهان‌ نافذ است‌. اقرار معلق‌ آن‌ است‌ که‌ اقرار بر امری‌ تعلیق‌ گردد، اعم‌ از آنکه‌ تحقق‌ آن‌ مشکوک‌، یا قطعى‌ باشد؛ به‌ اتفاق‌ فقیهان‌ چنین‌ اقراری‌ نافذ نیست‌، زیرا حقیقت‌ اقرار با تعلیق‌ تنافى‌ دارد، چه‌، اقرار اخباری‌ است‌ جزمى‌ به‌ ثبوت‌ امری‌ برعهدة اقرار کننده‌ و ثبوت‌ امری‌ درگذشته‌ نمى‌تواند به‌امری‌ معلق‌ گردد (ابن‌ قدامه‌، 5/349-350؛ علامة حلى‌، تحریر، 117؛ حصینى‌، 1/236؛ غنیمى‌، 2/79؛ بجنوردی‌، 3/55؛ دردیر، 3/530 - 531).
ب‌ اقرار صریح‌ و ضمنى‌: اقرار صریح‌ آن‌ است‌ که‌ شخص‌ از طریق‌ لفظ و به‌ روشنى‌ ادعای‌ طرف‌ خود را بپذیرد و اقرار ضمنى‌ آن‌ است‌ که‌ شخص‌ به‌ امری‌ اعتراف‌ کند که‌ لازمة آن‌ تصدیق‌ به‌ حقى‌ برای‌ مدعى‌ است‌ (نک: صاحب‌ جواهر، 35/79 به‌بعد). اقرار ضمنى‌ هرگاه‌ به‌ عنوان‌ اقرار پذیرفته‌ شود، همان‌ آثار اقرار صریح‌ را خواهد داشت‌، چنانکه‌ قانون‌ مدنى‌ ایران‌ در مادة 1161 به‌ اقرار صریح‌ و ضمنى‌ ارزش‌ یکسانى‌ داده‌ است‌.
ج‌ - اقرار در دادگاه‌ و اقرار خارج‌ از دادگاه‌: از نظر فقهى‌ اقرار چه‌ در محضر قاضى‌ صورت‌ گیرد و چه‌ در غیر آن‌ معتبر است‌. برخى‌ با تمسک‌ به‌ قید «عندالامام‌» که‌ در بعضى‌ از روایات‌ آمده‌ است‌، بر این‌ باورند که‌ در «حقوق‌الله‌» متهم‌ باید در حضور قاضى‌ اقرار کند و در اینگونه‌ حقوق‌ اقرار نزد غیرقاضى‌ را معتبر نمى‌شمارند. این‌ استدلال‌ درست‌ به‌ نظر نمى‌رسد، زیرا اولاً در اینجا به‌ مفهوم‌ لقب‌ استدلال‌ شده‌ است‌ که‌ معتبر نیست‌، ثانیاً ادلة اعتبار اقرار از جمله‌ بنای‌ عقلا، اقرار را به‌ طور مطلق‌ حجت‌ مى‌داند. تعبیر عندالامام‌ در اینگونه‌ روایات‌ به‌ این‌ سبب‌ نیست‌ که‌ اقرار نزد قاضى‌ خصوصیتى‌ دارد، بلکه‌ از این‌روست‌ که‌ در زمان‌ صدور روایت‌ غالباً اقرار نزد امام‌ و قاضى‌ واقع‌ مى‌شده‌ است‌ (نک: مرعشى‌، 37- 38).
در حقوق‌ فرانسه‌ اقرار به‌دو نوع‌ اقرار قضایى‌1 (اقرار در دادگاه‌) و اقرار غیرقضایى‌2 (اقرار خارج‌ از دادگاه‌) تقسیم‌ شده‌ ( کُدسیویل‌، مادة 1354 )، و اقرار قضایى‌ به‌ اقرار شخص‌ یا نمایندة او در دادگاه‌ تعریف‌ شده‌ است‌ (همان‌، مادة .(1356 «قانون‌ مدنى‌ فرانسه‌» به‌ بیان‌ اعتبار اقرار در دادگاه‌ و غیرقابل‌ تجزیه‌ بودن‌ آن‌، و عدم‌ امکان‌ رجوع‌ از آن‌، مگر در اشتباه‌ حکمى‌ پرداخته‌ (همانجا)، ولى‌ از بیان‌ اقرار خارج‌ از دادگاه‌ سکوت‌ کرده‌ که‌ مى‌توان‌ گفت‌ احکام‌ آن‌ را به‌ قواعد عمومى‌ واگذار کرده‌ است‌ و قاضى‌ باید با توجه‌ به‌ اوضاع‌ و احوال‌، درجة اعتبار و قابل‌ تجزیه‌ یا رجوع‌ بودن‌ آن‌ را تشخیص‌ دهد (عبدالملک‌، 1/118 به‌ بعد). در نظام‌ حقوقى‌ آنگلوساکسون‌ نیز اقرار به‌ دو نوع‌ قضایى‌ و غیرقضایى‌ تقسیم‌ شده‌ است‌ (نک: بلک‌...، ذیل‌ اقرار3).
در قوانین‌ برخى‌ از کشورهای‌ عربى‌ چون‌ «اصول‌ محاکمات‌ مدنى‌» لبنان‌ (مادة 210)، «قانون‌ مدنى‌» لیبى‌ (مادة 398) و «قانون‌ بینات‌» سوریه‌ (ماده‌های‌ 94، 102) به‌ این‌ دو نوع‌ اقرار تصریح‌ شده‌ است‌ و در برخى‌ دیگر همچون‌ «قانون‌ مدنى‌» مصر (مادة 408) و «قانون‌ مدنى‌» عراق‌ (مادة 461) اگرچه‌ این‌ تقسیم‌ ذکر نشده‌، ولى‌ در تعریف‌ اقرار «حضور در دادگاه‌» قید شده‌ است‌ . قوانین‌ این‌ کشورها به‌ بیان‌ احکام‌ اقرار غیرقضایى‌ نپرداخته‌اند، ولى‌ همان‌گونه‌ که‌ در «قانون‌ بینات‌» سوریه‌ (مادة 102) مقرر شده‌ است‌، ارزشیابى‌ اقرار غیرقضایى‌ با قاضى‌ است‌ و اثبات‌ آن‌ باید براساس‌ قواعد عمومى‌ مربوط به‌ اثبات‌ صورت‌ گیرد (نک: سنهوری‌، 2/479-482).
انواع‌ اقرار از نظر مقرٌّ به‌: اقرار به‌ اعتبار موضوع‌ آن‌ (مقربه‌) تقسیماتى‌ دارد:
الف‌ - اقرار به‌ حق‌الله‌ و حق‌الناس‌:
موضوع‌ اقرار گاه‌ حق‌الله‌ است‌ و گاه‌ از حقوق‌ افراد یا حق‌الناس‌ است‌ که‌ از آن‌ با عنوان‌ «حق‌ آدمى‌» (علامة حلى‌، تحریر، 118؛ ابن‌ مفتاح‌، 4/184) و «حق‌ عباد» (کاسانى‌، 7/210، 212، 223) نیز یاد مى‌شود. فقیهان‌ حنفى‌ نیز حق‌الله‌ را به‌ دو نوع‌ تقسیم‌ کرده‌اند: حقى‌ که‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ جنبة فردی‌ ندارد، مانند حد زنا، سرقت‌ و شرب‌ خمر؛ دیگر حقى‌ که‌ جنبه‌ای‌ از آن‌ نیز به‌ اشخاص‌ برمى‌گردد، مانند حد قذف‌.
اقرار به‌ حق‌الله‌ شرایط خاصى‌ دارد:
1. تعدد: فقیهان‌ امامیه‌ در اثبات‌ برخى‌ از حقوق‌الله‌ تعدد اقرار را شرط دانسته‌اند، از جمله‌ برای‌ اثبات‌ زنا و لواط 4 بار، و برای‌ اثبات‌ سرقت‌ و شرب‌ خمر دو بار اقرار را لازم‌ شمرده‌اند (شهید اول‌، اللمعة، 269، 273، 281، 286). در فقه‌ اهل‌ سنت‌ نیز برخى‌ از فقها تعدد اقرار را در اثبات‌ بعضى‌ از حقوق‌الله‌ شرط دانسته‌اند. از پیشوایان‌ مذاهب‌ اربعه‌، ابوحنیفه‌ و احمد بن‌ حنبل‌ برپایة خبر رسیده‌ دربارة ماعز، ثبوت‌ زنا را موقوف‌ به‌ 4 بار اقرار دانسته‌اند. همچنین‌ کسانى‌ چون‌ احمد بن‌ حنبل‌ و ابویوسف‌ درمورد سرقت‌ نیز دوبار اقرار را لازم‌ شمرده‌اند. با اینهمه‌، فقیهانى‌ چون‌ مالک‌ و شافعى‌ اساساً تعدد را در اقرار - حتى‌ در این‌ موارد - شرط ندانسته‌اند (علاءالدین‌ سمرقندی‌، 3/195؛ ابن‌ هبیره‌، 2/406، 417؛ ابن‌ رشد، 2/438-439). در قوانین‌ مجازات‌ اسلامى‌ ایران‌ به‌ پیروی‌ از فقه‌ امامیه‌، برای‌ اثبات‌ جرایم‌ یاد شده‌ تعدد اقرار لازم‌ شمرده‌ شده‌ است‌ ( قانون‌ حدود...، ماده‌های‌ 85، 145، 216).
2. صراحت‌: اقرار به‌ حقوق‌الله‌ باید صریح‌ و روشن‌ باشد، به‌ گونه‌ای‌ که‌ هیچ‌ احتمال‌ خلافى‌ داده‌ نشود، در غیر این‌ صورت‌ اقرار نافذ نخواهد بود، زیرا طبق‌ قاعدة «الحدود تدرء بالشبهات‌»، درصورتى‌ که‌ در اثبات‌ حد شبهه‌ای‌ پدید آید، حد اجرا نمى‌شود.
حق‌الناس‌ نیز گاه‌ جنبة کیفری‌ دارد، مانند حق‌ قصاص‌ یا مطالبة دیه‌ که‌ اقرار کننده‌ با اقرار خویش‌ به‌ نفع‌ مقرله‌ به‌ چنین‌ حقى‌ اعتراف‌ مى‌کند و گاه‌ مربوط به‌ اموال‌ است‌، خواه‌ آن‌ مال‌ عین‌ باشد، یا دین‌، یا امور غیرمالى‌ چون‌ طلاق‌ و نسب‌ (اصفهانى‌، 2/230؛ زحیلى‌، 6/619).
تقسیم‌ موضوع‌ اقرار به‌ حق‌الله‌ و حق‌الناس‌ صرفاً تقسیمى‌ نظری‌ نیست‌، بلکه‌ از نظر عملى‌ و آثار نیز حائز اهمیت‌ است‌؛ چنانکه‌ اشاره‌ شد، شرایط صحت‌ اقرار درمواردی‌ که‌ موضوع‌ اقرار حق‌الله‌ است‌، با مواردی‌ که‌ حق‌الناس‌ باشد، تفاوت‌ دارد. همچنین‌ رجوع‌ از اقرار در حقوق‌الله‌، آنگاه‌ که‌ موجب‌ شبهه‌ است‌، اثر اقرار، یعنى‌ ثبوت‌ حد را از بین‌ مى‌برد، ولى‌ در سایر موارد به‌ نفوذ و اعتبار اقرار خللى‌ وارد نمى‌کند (نک: بخش‌ رجوع‌ از اقرار در همین‌ مقاله‌).
ب‌ اقرار به‌ مال‌، حق‌ و نسب‌:
در تقسیمى‌ دیگر موضوع‌ اقرار بر 3 نوع‌ است‌: مال‌، حق‌ و نسب‌. 1. مال‌: گاهى‌ موضوع‌ اقرار مال‌ است‌، خواه‌ عین‌ خارجى‌ باشد، یا دین‌ در ذمه‌، یا منفعت‌، یا عمل‌؛ 2. حق‌: موضوع‌ اقرار ممکن‌ است‌ حق‌ باشد. در اینجا حق‌ در معنای‌ اخص‌ خود به‌ کار رفته‌، و در مقابل‌ مال‌ است‌. این‌ حق‌ ممکن‌ است‌ از امور کیفری‌ باشد، چون‌ حق‌ قصاص‌ یا حد و نیز ممکن‌ است‌ حق‌ ارتفاق‌، حق‌ انتفاع‌، حق‌ خیار، یا حق‌ شفعه‌ باشد (نک: خویى‌، 2/193؛ محقق‌ کرکى‌، جامع‌، 9/236)؛ 3. نسب‌: گاهى‌ موضوع‌ اقرار نسب‌ و خویشاوندی‌ است‌ و اقرار کننده‌ به‌ وجود رابطة خویشاوندی‌ میان‌ خود و دیگری‌ اقرار مى‌کند. فقیهان‌ شیعه‌ (فخرالمحققین‌، 2/463 به‌ بعد؛ عاملى‌، 9/337 به‌ بعد؛ صاحب‌ جواهر، 35/153 به‌ بعد) و فقهای‌ سایر مذاهب‌ اسلامى‌ (ابن‌ قدامه‌، 5/325 به‌ بعد؛ نظام‌الدین‌، 4/210-212؛ حصری‌، 2/277-340) به‌ تفصیل‌ اقرار به‌ نسب‌ را موردبررسى‌ قرار داده‌اند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   40 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله اقرار

دانلودمقاله سرامیک

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله سرامیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


سرامیکها معمولا به استثنای فلزات و آلیاژهای فلزی و مواد آلی ، شامل تمام مواد مهندسی می‌شوند که از نظر شیمیایی جزو مواد معدنی هستند و بعد از قرار گرفتن در دمای بسیار بالا ، شکل اولیه خود را حفظ کرده و مقاوم‌تر می‌شوند. ظروف سفالی ، چینی و چینی‌های بهداشتی و غیره ، جزو این گروه می‌باشند.
به عبارت دیگر: بر تمامی مصنوعاتی که از کانی های غیر فلزی ساخته می شوند سرامیک اطلاق می گردد. فراورده های سرامیکی بسیار متنوعند و مصارف گوناگون دارند. سرامیکها را به انواع زیر طبقه بندی می کنند.
1- سرامیکهای بهداشتی
2- سرامیکهای الکتریکی دی الکتریکها- نیمه هادی ها
پیزو الکتریکها
3- سرامیکهای ساختمانی سیمان
آجر
کاشی
4- شیشه ها شیشه های سیلیکاتی
شیشه های سرامیکی
شیشه های غیر سیلیکاتی
5- انواع چینی
6- مواد ساینده کاربید سیلیسیم – کاربید تنگستن و غیره
7- انواع لعاب
8 – انواع دیر گداز ها
9- تک بلورها
10- سرامیک های پیشرفته

سرامیکها را بر اساس نوع بدنه آنها که ممکن است متراکم یا متخلخل باشد نیز تقسیم بندی میکنند.

 

• از نظر واژه: سرامیک به کلیه جامدات غیر آلی و غیر فلزی گفته می‌شود.
• از نظر ساختار شیمیایی: کلیه موادی که از مخلوط خاک رس با ماسه و فلدسپار در دمای بالا بدست می‌آیند و توسط توده شیشه مانندی انسجام یافته و بسیار سخت و غیر قابل حل در حلال‌ها و تقریبا گداز ناپذیر می‌‌باشند، سرامیک نامیده می‌شوند.
از زمانی که انسان غارنشینی را به قصد یافتن مکان زیست بهتر ، پشت سر گذاشت، با مصالح ساختمانی سر و کار پیدا کرده بود. بدیهی است که این مواد از نوع موجود در طبیعت بود، مانند پوست برای بنا کردن خیمه و یا گل و سنگ برای تهیه مسکن دائمی‌. بعدها بشر آموخت که از قطعات چوب و تخته و میخ و پیچ برای استحکام بنا استفاده کند و موادی مانند آهک ، ساروج و سیمان را برای اتصال محکم‌تر قطعات سنگ و یا چوب به یکدیگر بکار بگیرد، ولی خاک رس مهمترین ماده اولیه تهیه بسیاری از مصالح ساختمانی است. خاک رس به صورت ناخالص در تهیه کوزه ، گلدان هاى گلی ، ظروف سفالی ، اشیا و لوله‌هاى سفالی ، سرامیک ، سیمان و به صورت خالص ، در تهیه ظروف چینی و ... مصرف می‌شود.
مواد اولیه سرامیکها :سرامیکها ، از سه ماده اولیه خاک رس ، فلدسپارها و ماسه تهیه می‌شود. خاک رس ،‌ همان سیلیکاتهای آلومینیوم هیدراته است که به صورت کانی‌های مختلفی یافت می‌شوند.
مهمتری مواد اولیه بدنه سرامیکها خاک رس ، آلکالی فلدسپات و سیلیس است.
در سرامیکهای ویژه مانند سرامیکهای الکتریکی از تالک ، ترکیبات سرب ، تیتانیم و عناصر فلزی استفاده می شود.
آلکالی فلدسپات به دو صورت فلدسپات پتاسیک و سدیک است.
فلدسپات سدیک خالص در دمای 1118 درجه سانتیگراد به طور کامل ذوب میشود.
فلدسپات پتاسیک در دمای 1150 درجه شروع به ذوب شدن می کند. ذوب شدن فلدسپات پتاسیک غیر متجانس است. زیرا هنگام ذوب شدن مایعSiO2 آزاد می شود و جامد لوسیت باقی میماند. ذوب کامل پتاسیم فلدسپات در دمای 1580 درجه صورت می گیرد . فلدسپات پتاسیک بیشتر در بدنه سرامیک به کار میرود . درصورتی که فلدسپات سدیک در شیشه و لعاب به مقدار کم در بدنه استفاده می شود. آلکالی فلدسپات در بدنه دو نقش مهم ایفا می کند. 1- کاهش دمای ذوب 2- ایجاد سختی
سیلیس : نقش سیلیس در بدنه ،ایجاد فاز شیشه و افزایش مقاومت آن است .
خاک رس : بیشترین بخش سرامیک را تشکیل می دهد. کانی های رسی به گروه کائولینیت ، اسمکتیت ، و ورمیکولیت تقسیم می شود که بیشترین مصرف را کائولین دارد. در مثلث فلدسپات- خاک رس – سیلیس ، انواع فراورده های سرامیکی نشان داده شده است . گلهایی که در سرامیک سازی استفاده می شوند عبارتند از گل چینی ، گل سفال گری و گل توپی (گل بال)
گل چینی از کائولین،آلکالی فلدسپات و سیلیس تشکیل شده است .گل چینی سفید،حاوی 50درصدکائولین،30درصد فلدسپات و20درصد سیلیس است.(بصیری،1363).چنانچه شکل پذیری گل کم باشد به جای50درصدکائولین از40درصد همراه با10درصد گل توپی می توان استفاده نمود.گل توپی،بیشتر از مونتموریونیت و کائولین دانه ریز و موادآـلی تشکیل شده است و خاصیت چسبندگی آن بسیار خوب است.گل سفالگری بیشتر از خاک رس تشکیل شده و بیشترین مصرف آن در تهیه آجر است.
• خاک رس: موجب نرمی ‌و انعطاف و تشکیل ذرات بلوری سرامیک می‌شود.
• ماسه: قابلیت چین خوردن ، پس از خشک و گرم شدن و تشکیل ذرات بلوری سرامیک را کاهش می‌دهد.
• فلدسپار: در کاهش دادن دمای پخت و تشکیل توده شیشه‌اى و چسباننده ذرات بلوری سرامیک موثر است

 

موادی که برای بهبود کیفیت به خاک افزوده می شوند عبارتند از:
اگر گل دارای خاصیت نسوز باشد یعنی در دمای پایین ،ذوب و سخت نشود باید مواد کمک ذوب همچون تالک، آهن یا فریت به آن افزود .
اگر گل در دمای پایین ذوب می شود و حالت شکنندگی دارد باید مواد دیر گداز نظیر کائولین ، گل بال ، خاک نسوز یا سیلیس اضافه کرد.
اگر گل دارای چسبندگی زیاد باشد و هنگاه خشک شدن با افزایش حجم همراه گردد باید سیلیس یا کائولن به آن افزود .
چنانچه گل ترد باشد و چسبندگی کم داشته باشد باید گل بال یا بنتونیت به آن افزود.
اگر گل نیاز به تغییر رنگ داشته باشد می توان مواد رنگی به آن افزود (بصیری 1363)

 

طبقه‌بندی کانی‌های رس
کانی‌های سیلیکاتی دو لایه‌ای
• کائولینیت : بررسی پراش اشعه ایکس ، وجود دو لایه را در کائولینیت نشان می‌دهد. لایه اول شامل واحدهای 2-(Si2O5) چهار وجهی است و لایه دوم از واحدهای هشت وجهی 2-Al2(OH)4 تشکیل شده است. از اتصال دو لایه ، یک لایه واحد بوجود می‌آید که تکرار آن ، لایه کائولینیت را می‌سازد.
• هالوی‌سیت : کانی دیگر ، هالوی‌سیت است که در مقایسه با کائولینیت کاربرد کمتری دارد.
کانیهای سیلیکاتی سه لایه‌ای
• مونت موری لونیت : مونت موری لونیت دارای سه لایه ، دو لایه به صورت چهاروجهی‌های سیلیکاتی و لایه وسط به صورت گروه‌های هیدروکسی آلومینات است. به علت توانایی گیر انداختن سیستمهای مولکولی مختلف ، اغلب به عنوان کاتالیست مصرف دارند.
• ایلیت : ساختمان ایلیت ، تقریبا شبیه مونت موری لونیت می‌باشد و چون همیشه همراه با مخلوط کانیهای دیگر است فرمول دقیقی نمی‌توان برای آن در نظر گرفت.
ترکیبات ثانوی خاک رس و تاثیر آن بر سرامیکها
ترکیبات ثانوی ، شامل ترکیبات آهن ، ماسه ، کربناتهای کلسیم و منیزیم ، میکا و مواد آلی است که مقادیر آنها در انواع خاک رس متغیر می‌باشد. ترکیبات آهن موجود در خاک رس مثل پیریتها و هیدروکسیدهای آهن و . . . باعث پایین آمدن نقطه ذوب و تغییر رنگ سرامیک قبل از پخت به زرد متمایل به قهوه‌ای و بعد از پخت به صورتی متمایل به قرمز تیره می‌شوند. ماسه ،‌ باعث کم شدن حالت پلاستیته و کاهش قدرت چسبندگی می‌شود.

 

کربناتهای کلسیم و منیزیم به عنوان ناخالصی باعث آسیب دیدگی محصول شده و بعد از پخت ، باعث افزایش خلل و فرج و کاهش قدرت مکانیکی و خواص نسوزی محصول می‌شوند. نمکهای سولفات و کربنات و کلریدهای فلزات قلیایی خاک رس و وانادیوم ، قابل حل در خاکهای رس هستند و موجب پخش مواد در توده خاک رس می‌شوند. ترکیبات وانادیوم لکه‌های زرد متمایل به سبز ، روی محصول ایجاد می‌کنند. ترکیبات آلی موجود در خاک رس ، باعث ایجاد رنگ خاکستری می‌شوند.
انواع سیلیکا
دی‌اکسید سیلیکون ، معمولا به سه صورت سنگ ، گرانول و پودر وجود دارد. دی‌اکسید سیلیکون در حالت سنگ به صورت کوارتز یافت می‌شود که در این حالت خیلی کمیاب است. به علت خالص بودن بهترین نوع سیلیکا برای مصرف در سرامیک‌ها است. نوع گرانول در صنعت سرامیک سازی خیلی رایج می‌باشد. این نوع سیلیکا را معمولا قبل از مصرف ، دانه‌بندی کرده ، می‌شویند. نوع پودر سیلیکا معمولا خالص نبوده و در ساخت سرامیک چندان مصرف ندارد.
نقش فلدسپارها در سرامیک‌سازی
فلدسپارها خاصیت سیال‌کنندگی دارند و امروزه نیز از این ترکیبات در صنعت سرامیک استفاده می‌کنند. نقش این ترکیبات در سرامیک سازی ، ایجاد فاز شیشه‌ای در توده اولیه است.
انواع فلدسپارها در سرامیک
1. فلدسپار پتاسیم KO , Al2O3 , 6SiO2
2. فلدسپار سدیم Na2O , Al2O3 , 6SiO2
3. فلدسپار کلسیم CaO , Al2O3 , 6SiO2
از بین اینها فلدسپار پتاسیم از همه مهمتر است، ولی در عمل موادی که به عنوان سیال کننده بکار می‌روند، مخلوطی از فلدسپارهای مختلف هستند.

 

سرامیکهای پیشرفته
سرامیکهای پیشرفته از یک یا چند عنصر فلزی و غیر فلزی ساخته شده اند. خصوصیات مهم این سرامیکها عبارتند از : سختی زیاد ، استحکام ، مقاومت در برابر شوک های حرارتی ، مقاومت زیاد در حرارت بالا و خواص ویژه الکتریکی . موارد کاربرد این سرامیکها در ساخت قطعات موتور های ماشین و جت ، الکترو مغناطیس و مغناطیس ، بیو سرامیکها ، قطعات باتری ، دیر گدازها ، صنعت تصفیه نفت ، قطعات نوری ، ابزار برش و مته های حفاری ، ساینده ها ، سلولهای خورشیدی وسایر موارد می باشد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  12  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله سرامیک