فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق بررسی تحلیلی ارتباط بین تغییرات قیمت سهام با تغییرات سودهای واقعی و پیش ‌بینی شده

اختصاصی از فی گوو تحقیق بررسی تحلیلی ارتباط بین تغییرات قیمت سهام با تغییرات سودهای واقعی و پیش ‌بینی شده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی تحلیلی ارتباط بین تغییرات قیمت سهام با تغییرات سودهای واقعی و پیش ‌بینی شده


تحقیق بررسی تحلیلی ارتباط بین تغییرات قیمت سهام با تغییرات سودهای واقعی و پیش ‌بینی شده

 

بررسی تحلیلی ارتباط بین تغییرات قیمت سهام با تغییرات سودهای واقعی و پیش ‌بینی شده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس

26 صفحه در قالب word

 

 

 

چکیده

هدف کلی از این تحقیق مطالعه، بررسی  و سنجش میزان تاثیر سود  حسابداری اعم از واقعی و پیش بینی بر قیمت بازار سهام در بورس اوراق بهادار تهران می باشد .نتایج حاصله از بررسی داده های بدست آمده برای یک دوره 5ساله (80-1376)و همچنین برای هر سال به علت جداگانه موید این مطلب بوده است که ارتباط خطی معنادار قوی بین متغیرهای وابسته و مستقل مدل تحقیق،چه به صورت یکساله و چه بصورت یک دوره پنج ساله وجود دارد.

  1- مقدمه

این تحقیق جهت آزمون ارتباط تغییرات قیمت سهام و تغییرات سود واقعی و پیش‌بینی شده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طراحی شده است.آنچه در این تحقیق مورد نظر است بررسی وجود ارتباط خطی بین تغییرات قیمت سهام و تغییرات سود سهام شرکتها می‌باشد. در واقع می‌خواهیم از تجزیه و تحلیل رگرسیون یک متغیره، نتیجه بگیریم که آیا ارتباط معناداری بین تغییرات قیمت سهام و سود شرکتها وجود دارد یا خیر؟

در یک بازار کارا قیمت اوراق بهادار منعکس کننده مجموعه‌ای از همه اطلاعات موجود بوده و اطلاعات جدید سریعا بر روی قیمت اوراق بهادار منعکس می‌شود و سرمایه‌گذاران با توجه به اطلاعات در دسترس و انتظاری که از بازده اوراق بهادار در آینده دارند تصمیم‌گیری می‌نمایند لذا بازار اوراق بهادار نقش مهمی در به حرکت انداختن موثر سرمایه و تخصیص بهینه منابع دارد. یکی از دلایل انتخاب این موضوع آگاهی از رفتار قیمت سهام در بازار بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد.یکی از نقشهای اصلی بازار سرمایه تخصیص اقتصادی مالکیت سهام می‌باشد. به طور کلی قیمتها در یک بازار کارا علایم مناسب و صحیحی برای تخصیص منابع میباشد. طبق نظریه بازار کار اوراق بهادار تعداد زیادی خریدار و فروشنده نسبت به اطلاعات موجود و دیدگاهی که نسبت به آینده شرکتهایی که اوراق بهادار آنها در بازر معامله می‌گردد عکس‌العمل نشان داد. و بدین ترتیب باعث تعیین جهت بازار می‌گردند.از این رو ارتباط را بین قیمت سهام و سود فروش می‌شود و سرمایه‌گذاران به صورتی آشکار سود شرکتها را مورد توجه قرار می‌دهند. شاید یکی از عوامل مهم تاثیر سود بر قیمت سهام این باشد که سود اعلان شده و سود پیش‌بینی شده به سهامداران کمک می‌نماید تا بتوانند بر آن اساس سود تقسیمی آینده را که یکی از فاکتورهای موثر در تعیین قیمت سهام می‌باشد پیش‌بینی کنند.هدف کلی این تحقیق مطالعه بررسی و سنجش میزان تاثیر سود حسابداری بر قیمت بازار سهام در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد.وفرضیات این تحقیق شامل:

1) بین تغییرات قیمت سهام با تغییرات واقعی EPS رابطه معناداری وجود دارد.

2) بین تغییرات قیمت سهام با تغییرات EPS پیش‌بینی شده رابطه معناداری وجود دارد.

 

2 - مروری بر کارهای دیگران

تحقیق بال و براون در سال 1968 در امریکا، که در مورد 261 شرکت و در فاصله زمانی سالهای 65-1946 انجام شده است. این تحقیق به بررسی رابطه علامت تغییرات قیمت و سود پرداخته است.بال وبراون دریافتند که بیشتر واکنش قیمت سهام، قبل از اعلام سود سالانه نه رخ می‌دهد و نه تنها در حدود 10% تغییرات در ماه اعلام سود اتفاق می‌افتد.پاتل و ولف سان، واکنش قیمت سهام را نسبت به سود در طی یک روز بررسی کردند و دریافتند که بیشترین واکنش قیمت در طی 2 ساعت اعلام سود رخ میدهد.تحقیق استفن. پ. باگیسنکی شواهدی منطبق بر وجود اثر انتقال اطلاعات پیش‌بینی سود مدیریت فراهم آورده است.یافته‌ها نشان میدهد که واکنش قیمت سهام شرکتهای فاقد پیش‌بینی، به طور مثبتی با تغییر در انتظارات سود که از طریق پیش‌بینی سود مدیریت انتقال یافته است، از نظر علامت و هم از نظر مقدار دارای همبستگی است.از مجموعه بحث فوق میتوان نتیجه گرفت که تغییرات قیمت سهام با تغییرات سود همبستگی زیادی دارد و سرمایه‌گذاران به شرکتهایی که EPS پیش‌بینی شده آنها خوب است بیشتر علاقمند می‌باشند.

3- مدل تحقیق

در تحقیق حاضر به منظور آزمون فرضیه‌های تحقیق از مدل‌های رگرسیونی دو متغیره استفاده  شده است. مدل رگرسیون دو متغیره برای آزمون ارتباط بین تغییرات سود سهام با تغییرات قسمت سهام بکار رفته است. مدل‌های رگرسیون این تحقیق به شرح زیر می‌باشند:

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است

متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق بررسی تحلیلی ارتباط بین تغییرات قیمت سهام با تغییرات سودهای واقعی و پیش ‌بینی شده

دانلود مقاله بین فناوری اطلاعات و عملکرد

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله بین فناوری اطلاعات و عملکرد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

بین فناوری اطلاعات و عملکرد

 

 

 


مقدمه
امروزه ما در عصر اطلاعات و ارتباطات به سر می¬بریم که مهمترین ویژگی آن تولید اطلاعات به صورت حجیم و تسهیل و تسریع ارتباطات است. با ورود رایانه به زندگی روزمره بشر تمام زوایای زندگی و مظاهر جامعه بشری دستخوش تغیر شده است. استفاده از فن آوری ارتباطات و اطلاعات جهت پشتیبانی فرایند تصمیم¬گیری دست¬آوردهای بسیاری را برای سازمان¬های ما به همراه داشته است. از آن جمله سرعت و دقت در پردازش متون و تهیه گزارشات به روز و صحیح با هزینه¬ای معقول و در زمان کمتر می¬باشد. (رضائیان،1384، ص37)
در این فصل شمایی کلی از تحقیق ارائه می‌شود. بدین صورت که ابتدا مسئله مطرح در تحقیق بیان شده و سپس اهمیت و ضرورت بحث، در خصوص موضوع تحقیق مورد بررسی قرار گرفته و پس از آن فرضیات تحقیق، همچنین اهداف تحقیق بر شمرده می‌شوند. و پس از آن به طور خلاصه روش تحقیقِ مورد استفاده در این تحقیق، قلمرو و جامعه تحقیق توضیح داده خواهد شد.
بیان مسأله
شواهد و مدارک موجود بیانگر این امر است که امروزه سازمان‌ها و مؤسسات مختلف با مسائل و مشکلات متعددی دست به گریبان هستند که این مسائل و مشکلات سبب کاهش کارایی و اثربخشی و سرانجام باعث کاهش بهره‌وری سازمانی می‌شود. بررسی‌های به عمل آمده در نظام اداری ایران نشان می‌دهد که بهره‌وری در سازمان‌ها علیرغم ورود تکنولوژی پیشرفته، روند کاهشی داشته است. در کشور ما اگر چه گام¬های زیادی در به کار¬گیری تکنولوژی اطلاعاتی در سازمان¬ها بر داشته شده ولی موضوع هنوز آن طور که شایسته است مورد توجه قرار نگرفته و این نگرانی همواره وجود داشته که با توجه به نو بودن مفاهیم¬، افراد بر اساس ذهنیات خود آن را مطرح کنند، از این رو شاهد هستیم که گاهی اوقات فن¬آوری اطلاعات و ارتباطات را تا حد رایانه و کاربرد آن تنزل داده¬اند. شرکت¬های نساجی کاشان نیز از این مسئله مستثنی نبوده و علیرغم استفاده از فن¬آوری روز اطلاعات، از پایین بودن میزان کارایی و اثربخشی خود، و همچنین از عملکرد پایین کارکنان و مدیران خود در سطوح مختلف سازمانی رنج می¬برند. لذا در این پژوهش بر آنیم تا میزان تاثیر استفاده از فن¬آوری اطلاعات را در کارایی و عملکرد این شرکت¬ها بررسی نماییم.
سنجش عملکرد یک سازمان مستلزم ارزیابی تمامی معیارهای کمی و کیفی دخیل در عملکرد می-باشد. از آنجا که روش TOPSIS و روش SAW توانایی بررسی ابعاد کیفی و کمی را بطور ترکیبی، دارا بوده و همچنین چون در این تحقیق به مطالعه تطبیقی بین شرکتهای نساجی و رتبه¬بندی آن¬ها پرداخته شده و روش¬های TOPSIS و SAW توانایی بررسی تطبیقی و رتبه¬بندی این سازمان-ها را دارا می¬باشند، لذا در این تحقیق از این دو روش برای انجام تجزیه و تحلیل داده¬ها استفاده کرده¬ایم. از آنجا که میزان کارایی و عملکرد شرکت حاصل فعالیت کلیه ارگان¬های سازمان، چه اداری، چه مالی، چه پژوهشی و چه تولیدی می¬باشد ولی استفاده از ICT بیشتر در بخش اداری و مالی این سازمان¬ها به چشم می¬خورد، لذا در این تحقیق یکی از دو فرض تحقیق را به بررسی تاثیر ICT در بخش اداری و مالی و فرض دیگری را به بررسی تاثیر آن در عملکرد کلی سازمان تخصیص داده¬ایم و میزان این تاثیر را در شرکت¬های نساجی کاشان با استفاده از روش¬های TOPSIS و SAW مورد بررسی و تحلیل قرار داده¬ایم.
لذا مسئله تحقیق را می¬توان بدین صورت بیان نمود که به کارگیری فن¬آوری اطلاعات و ارتباطات چه تاثیری در میزان عملکرد شرکت¬های نساجی کاشان داشته است؟ به عبارت دیگر آیا استفاده از فن¬آوری اطلاعات و ارتباطات باعث بهبود عملکرد این شرکتها چه در سطح کل سازمان و چه در بخش مالی و اداری، گردیده است یا خیر؟
اهمیت تحقیق
با توجه به پیشرفت چشم¬گیر فن¬آوری اطلاعات و ارتباطات در کشورهای پیشرفته جهان و توجه روز افزونی که نسبت به ICT در کشورهای در حال توسعه می¬شود و اینکه امروزه تأثیر ICT در عملکرد سازمانها کاملاً مشهود بوده و نقش به سزایی دارد، لازم دانستم تا نقش ICT را در عملکرد شرکت¬های که به تازگی اقدام به پیاده سازیICT نموده¬اند را بررسی کنم. و چون جامعه آماری این پژوهش شرکت¬های نساجی هستند و این گونه شرکت¬ها فقط به پیاده سازی ICT در سیستم-های اداری و مالی خود نموده¬اند سمت و سوی تحقیق به سوی بررسی تأثیر به کارگیری فن¬آوری اطلاعات و ارتباطات در عملکرد اداری و مالی شرکت های فوق می¬باشد.
ضرورت تحقیق
در زیر به سه مورد از موارد ضرورت تحقیق اشاره می کنیم:
الف: با وجود اینکه استفاده از فن آوری‌ اطلاعات یک امر حیاتی است، موانعی در استفاده و گسترش IT در سازمان‌ها وشرکت‌ها وجود دارد که بدلیل عدم آگاهی کافی از نقش IT در تغییر عملکرد شرکت‌ها می باشد که می توان به شرح زیر بیان نمود.
1 ـ مدیران عالی: اکثرمدیران عالی به اندازه کافی نقش IT را درک نمی‌کنند. این افرد رویکرد یکپارچه سازی را آغاز نمی‌کنند و در مقابل استفاده از کامپیوتر، به دلیل ترس از عدم توانایی بعدی در درک فرایند یاکنترل آن مقاومت می‌کنند. در صورتی که اگر کوره سوادی راجع به IT و نقش آن در تغییر عملکرد شرکت‌ها داشته باشند ممکن است ذهنیت جدیدی پیدا کنند.
2 ـ کارکنان بخش IT: این افراد نیازهای اطلاعاتی مربوط به مدیران را درست درک
نمی‌کنند و تنها به تکنولوژی (توسعه تکنولوژی) علاقه‌مندند.
3 ـ سایر کارکنان عملیاتی: وجه غالب کارکنان، فهم استراتژیک ناچیزی از اطلاعات
دارند، که می‌توان آن ها را به دوگروه تقسیم کرد:
ـ گروهی که سواد کامپیوتری ندارند و از طرف IT وفرهنگ مربوط به آن احساس تهدید می‌کنند. این گروه از کارکنان به دلیل ترسشان در مقابل هر نوع اصلاحات عصر اطلاعات مقاومت می‌کنند.
ـ کسانی که سواد کامپیوتری دارند، بدون توجه به نیاز مبرم به ایجاد هماهنگی میان فعالیت‌های IT، می‌خواهند برنامه خود را دنبال کنند. این افراد به هیچ وجه مایل نیستند که تلاش‌های خود را در قالب یک برنامه اصلاحی جامع تر تعالی بخشند و بنابراین هر نوع تلاش سازمانی بارویکرد استفاده از کامپیوتر را تضعیف می‌کنند.
4 ـ کمبود امکانات مالی و عدم اولویت بندی در تخصیص سرمایه: بکارگیری IT نیازمند سرمایه‌گذاری و اختصاص بودجه لازم از سوی شرکت‌ها و سازمان‌هاست. نیاز به سرمایه گذاری عمده در زمینه IT از جمله مسائل بازدارنده در اشاعه فن آوری‌های جدید اطلاعاتی و ارتباطی در سازمانهاست.
5 ـ کمبود همکاری بین واحد های تحقیق و توسعه.
6 ـ آموزش و زیرساخت نامناسب.
ب: بوسیله روشن‌تر شدن نقش IT در بهبود عملکرد سیستم‌های یک سازمان یا شرکت، مدیرانی که قبلا اقدام به استفاده از IT در سازمان‌هاو شرکت‌های خود ننموده‌اند ترغیب به استفاده از IT در زمینه‌های مختلف می شوند و همچنین مدیرانی که قبلا اقدام به استفاده از IT در سازمان‌ها و شرکت‌های خود نموده‌اند ترغیب به توسعه استفاده از IT در زمینه‌های مختلف شوند.
ج: مهمتر از همه اینکه با توجه به سرمایه‌گذاری در زمینه IT در هر سازمان یا شرکت، استفاده از IT تا چه حد توانسته است نیازهای مدیران، مشتریان داخلی و خارجی و... را برآورده سازد. (صرافی نژاد، 1384، ص16)
هدف تحقیق
مدیریت در سازمان‌ها نیاز به شناخت حوزه علم مدیریت و علوم مرتبط با آن
دارد، قلمرو داخلی این دانش که علوم اجتماعی می باشد، امروزه با توسعه فن آوری ارتباط تنگاتنگی دارد. در یک ارتباط متقابل مدیریت تأثیر گذار بر روی کلیه رویداد های علمی و اجتماعی می باشد.
قرن بیست و یکم را «عصر اطلاعات» نامیده‌اند، زیرا نقش اساسی در این قرن بر¬عهده اطلاعات است و اطلاعات عامل اصلی و زیر بنایی توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها محسوب می‌شود و نقش مهمی در زمینه فعالیتهای انسانی ایفا می‌کند.، در این قرن مدیری موفق تر است که بهره برداری کافی از اطلاعات مربوط به حوزه کاری خود داشته و ابزار و فنون استفاده از اطلاعات را بشناسد و به کارگیرد. بدون تردید ارتباطات و نقل و انتقال اطلاعات در یک سازمان از جمله مهمترین وظائف مدیران است و زیربنای تصمیم‌گیری‌ها، برنامه‌ریزی وکنترل صحیح به ‌شمار می‌رود و از آنجا که تصمیم‌گیری مهمترین وظیفه مدیران است و روش تصمیم‌گیری یک مدیر، ضابطه ای مناسب برای تشخیص کارآیی هر سازمان به شمار می رود، لذا برای تصمیم‌گیری‌های صحیح، احتیاج به اطلاعات دقیق و گزارش¬هایی است که به موقع تهیه و در اختیار مدیران قرار داده می‌شود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    10صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بین فناوری اطلاعات و عملکرد

دانلود مقاله ارتباط بین محافظه کاری وسطح افشا در بورس اوراق بهادار تهران

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله ارتباط بین محافظه کاری وسطح افشا در بورس اوراق بهادار تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

چکیده:
موضوع افشای اطلاعات به نحو مناسب و جامع کامل در گزارشهای سالانه شرکتها در تصمیم گیری قشر وسیعی از افراد جامعه دخالت دارد.
ارائه کلیه اطلاعات به گونه ای که تصویر کاملی از فعالیت ها در رویدادهای مالی واحد تجاری را بیان نماید حاکی از افشای کامل می باشد سطح افشای اطلاعات در گزارشهای مالی علاوه بر هماهنگی و نیاز و خبرگی استفاده گنندگان گزارشهای مالی به ویژگی ها و معیارهای برگرفته از گزارشهای مالی نیز وابسته است از این رو تحقیق حاضر سعی در بررسی ارتباط محافظه کاری با سطح افشای اطلاعات مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در چهار صنعت محصولات کانی غیر فلزی،مواد و محصولات شیمیایی، خودرو و ساخت قطعات،فراورده های غذایی و اشامیدنی خواهد داشت.
با استفاده از اطلاعات صورتهای مالی و قیمت های سهام 85 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 83-88 و بهره گیری از روش تجزیه و تحلیل رگرسیون تک متغیره به کمک نرم افزار spssنتایج تحقیق نشان داد که بین محافظه کاری به روش باسو و سطح افشا رابطه منفی و معناداری وجود ندارد همچنین بین محافظه کاری به روش اقلام تعهدی غیر عملیاتی و سطح افشا تنها در صنعت مواد و محصولات شیمیایی رابطه منفی و معناداری وجود دارد و در سه صنعت دیگر چنین نتیجه ای مشاهده نمی شود.

 


مقدمه:
برای تصمیم گیری اقتصادی نیاز به اطلاعاتی است که بتوان با کمک آنها منابع موجود و در دسترس را به نحوی مطلوب تخصیص داد. یکی از مهمترین عوامل در تصمیم گیری صحیح، اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است(احمدپور،4،1386).
معمولاً زمانی که اطلاعات تازه ای از وضعیت شرکتها در بازار منتشر می شود،آن اطلاعات از سوی تحلیل گران، سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و بر مبنای آن، تصمیم گیری نسبت به خرید و فروش سهام صورت می پذیرد.در صورت افشای ناهمگون اطلاعات، واکنش های متفاوتی از سوی سرمایه گذاران در بازار سرمایه شاهد می باشیم که تحلیل های نادرست و گمراه کننده ای را از وضعیت جاری بازار به همراه خواهد داشت. تاکید بازارهای سرمایه بر افشای اطلاعات بطور یکسان است تا کلیه استفاده کنندگان به اطلاعات دسترسی یکسان داشته باشند و در نتیجه معاملات بر مبنای اطلاعات درونی و معاملات بر اساس شایعه کاهش یافته و استفاده از این اطلاعات روش مند گردد. به همین منظور اغلب بازارهای سرمایه مقررات و ضوابطی را برای افشا و انتشار اطلاعات بر شرکتهای پذیرفته شده در آن بازار سرمایه حاکم کرده اند. بازارهای کارآی اوراق بهادار با موضوع افشای کامل رابطه تنگاتنگ دارد(همان منبع،6-4).
علی الرغم آنکه اکثر تحقیق های فعلی حسابداری در چارچوب فرضیه های بازار کارآی موثر سرمایه صورت می گیرد و فرض می نماید قیمتها انعکاسی از اطلاعات موجود هستند، لیکن مدیران در مقایسه با سرمایه گذاران نسبت به اطلاعات مربوط به شرکت دارای تفوق و شناخت بیشتری هستند. لذا بکارگیری سیاستها و طرحهای افشا اطلاعات می تواند آگاهی ها و اطلاعات برتر مدیران را به بازار سرمایه منتقل ساخته و در برقراری ارتباط بین مدیران و سرمایه گذاران و در نتیجه تعدیل تضاد منافع موثر واقع شود(ایزدی نیا،1377-112).
دومین متغیر این تحقیق محافظه کاری میباشد.با سو در سال 1997 میلادی محافظه کاری را به عنوان تمایل حسابداران در الزام.بر درجه بالاتری از تایید پذیری برای شناسایی اخبار خوب نسبت به اخباربد در صورتهای مالی تفسیر کرد.در این تفسیر از محافظه کاری سود حسابداری اخبار بد را سریعتر از اخبار خوب منعکس میکند برای محافظه کاری شرکتها روشهای مختلفی وجود دارد که در این تحقیق از دو روش باسو و اقلام تعهدی غیرعملیاتی استفاده میشود.طبق تحقیق های صورت گرفته،افشای کامل اطلاعات توسط شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار رابطه معناداری با یکسری متغیرها دارد. برای مثال افشای کامل اطلاعات رابطه معناداری با نوع صنعت و داشتن معاملات با خارج از کشور (مربوط به کشورهای مصر و امارات)،اندازه شرکت،نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام،فروش خالص و نسبت سود قبل از مالیات به فروش خالص دارد.همچنین رابطه معکوس و معناداری با محافظه کاری دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1-1 مقدمه
در فصل اول مسئله تحقیق را مورد بررسی قرار می دهیم سپس تعریف موضوع تحقیق را بیان نموده و در ادامه به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم همچنین اهداف تحقیق را در قالب اهداف کلی و ویژه بیان میکنیم.چارچوب نظری تحقیق که بیان اصلی طرح سئوال و موضوع تحقیق بودهاست در این فصل اورده شده و در ادامه به فرضیه های تحقیق اشاره شده است.

 

2-1- بیان مسئله
دیمیترو پولوس و استریو در سال 2008 رابطه بین کیفیت افشا و محافظه کاری را در 105 شرکت یونانی در فاصله زمانی بین سالهای 1995 تا 2004 مورد مطالعه قرارداد اند و به این نتیجه رسیده اند که بهبود افشا و افزایش شفافیت در شرکتهایی که محافظ کاری اندکی در حسابداری و گزارشگری مالی اعمال میکنند بیشتر مشاهده میشود.ازانجایی که سازمان بورس و اوراق بهادر تهران نیز به افشای اطلاعات توجه نموده و هنگام رتبه بندی شرکت ها کفایت و مناسب بودن افشای اطلاعات را مد نظر قرارمی دهد لذا بررسی سطح افشای اطلاعات نیز در کنار کیفیت افشای اطلاعات با عنوان یک عامل تاٌثیر گذار در تصمیم گیری ها در خور توجه است.باسو در سال 1997در تحقیقی با عنوان(اصل محافظه کاری و عدم به موقع بردن سود )محافظه کاری را به عنوان تمایل حسابداران در الزام بر درجه بالاتری از تاٌیید پذیری برای شناسایی اخبار خوب نسبت به اخبار بد در صورت های مالی تفسیر کرد و در این تفسیر از محافظه کاری نشان داد که اطلاعات افشا شده مانند سود حسابداری اخبار بد را سریع تر از اخبار خوب منعکس میکند با توجه به این نتیجه ی تحقیق باسومی توان به این موضوع پی برد که رابطه معکوس بین محافظه کاری و افشای اطلاعات وجود دارد.
افشای کافی افشای مناسب و افشای کامل اصطلاح هایی است که در کتب و مقاله ها حسابداری و حسابرسی برای توصیف افشا مورد استفاده قرار گرفته اند. اما متداول ترین نظریه در خصوص افشای کافی می باشد که حاکی از حداقل افشای مورد نیاز است و یا به عبارتی دیگر مفهوم افشای کافی بیان کننده این موضوع است که صورتهای مالی نباید گمراه کننده باشد.افشای مناسب بر برخورد یکسان با کلیه استفاده کنندگاه بالقوه در خصوص افشای اطلاعات مالی دلالت می کند.ارائه کلیه اطلاعات به گونه ای که تصویر کاملی از فعالیتها و رویدادهای مالی واحد تجاری را بیان نماید حاکی از افشای کامل می باشد. اگر چه لازم است صورتهای مالی به نحو کامل ارائه شود اما نباید حاوی اطلاعات بیش از حد و بی اهمیت باشد زیرا ممکن است توجه استفاده کنندگان صورتهای مالی به اطلاعات جزئی و کم اهمیت معطوف و در نتیجه رویدادها و عملیات با اهمیت نادیده گرفته شود.در ضمن میزان افشای اطلاعات در گزارشگری مالی علاوه بر هماهنگی با نیاز و خبرگی استفاده کنندگان گزارشهای مالی به ویژگیها و معیارهای مورد انتظار از افشا نیز وابسته است(ارزیتون ،2004 ،4-2).
عوامل و متغیرهایی که بر مطلوبیت صورتهای مالی تاثیردارند و از متون(نوشته های) حسابداری و حسابرسی اعم از مقالات تحقیقی اندیشمندان این رشته و نشریات انجمن های مختلف حسابداران رسمی دنیا استخراج گردیده به شرح زیر است (هشی ،2006 ،94-93):
اندازه واحد تجاری
ساختار مالکیت
نوع صنعت
عمر شرکت
نوع موسسه حسابرسی
فناوری اطلاعات(IT)
ترکیب اعضای هیئت مدیره
محدوده جغرافیایی
وجود حسابرسی داخلی
10. میزان سودآوری
11. حجم معاملات
اگرچه افشای کافی در گزارشهای سالانه نقش اساسی در تصمیم گیری های صحیح و آگاهانه گروههای مختلف بخصوص سرمایه گذاران دارد، اما تحقیق های انجام شده در کشورهای مختلف در برخی موارد نشان داده است که واحدهای اقتصادی بدون فشارهای دولت وضرورت های قانونی و حرفه ای، تمایلی به افشای کافی اطلاعات مالی ندارند(ارزیتون،1383،4) .طبق بررسیهای بعمل آمده، احتمال می رود که عدم تمایل به افشای کافی مرتبط با ساختار شرکتها باشد.
لذا در تحقیق حاضر به بررسی این موضوع میپردازیم.آیا در بازار سرمایه تهران نیز بین محافظه کاری و سطح افشای اطلاعات رابطه منفی و معنی داری وجود دارد یا خیر.

 

3-1- چارچوب نظری تحقیق
این تحقیق به دنبال بررسی رابطه سطح افشای اطلاعات با محافظه کاری میباشد.متغیر های اصلی این تحقیق شامل سطح افشا به عنوان متغیر وابسته و محافظه کاری به عنوان متغیر مستقل میباشد.
افشای اطلاعات عبارت است از تجزیه و تحلیل مدیریت،یادداشت های توضیحی و صورتهای مکمل 3 مفهومی که در افشا برداشت میشود عبارتست از افشای کافی –منصفانه و کامل که در این تحقیق سطح افشا یا کامل بودن آن مورد بررسی قرار میگیرد.در این تحقیق سطح افشا بر اساس چک لیست تهیه شده در تحقیقات پیشین به صورت محاسبه ی نسبت اطلاعات افشاشده/اطلاعاتی که باید افشا شود اندازه گیری میشود
قبلا در سالف 1377 شقفی و ملکیان و در تحقیق دیگری توسط نوری فرد و در سال 1383 توسط ارزتیرن و در سال 1387 مجتهد زاده و در سال 1392 توسط کوک و در سال 1994 توسط والاس و همکاران در سال 2006 توسط عفاف مبارکو محمد حسن مورد بررسی قرار گرفته است.
دومین متغیر این محافظه کاری میباشد.با سور در سال 1997 میلادی محافظه کاری را به عنوان تمایل حسابداران در الزام. بر درجه بالاتری از تایید پذیری برای شناسایی اخبار خوب نسبت به اخباربد در صورتهای مالی تفسیر کرد.در این تفسیر از محافظه کاری سود حسابداری اخبار بد را سریعتر از اخبار خوب منعکس میکند برای محافظه کاری شرکتها روشهای مختلفی وجود دارد که در این تحقیق از دو روش باسو و اقلام تعهدی غیر عملیاتی به شرح زیر استفاده میشود محافظه کاری از ویژگی های بارز گزار شکری مالی است که از مدت ها قبل با تئوری و عمل حسابداری در امیخته است (کیم وواژنگ (2007) و به نظرواتز (2003)محافظه کاری حداقل از ابتدای قرن بیستم تا کنون یک ویژگی برجسته و غالب در عرصه حسابداری و گزارشگری مالی بوده است.قبلاٌ محافظه کاری در سال (2007 )پاتیک و همکاران و در تحقیقات دیگری توسط احمد و همکاران(2002) توسط واتز در سال 2002-2003وتوسط کیم و واژنگ در سال) 2007(و چانک ووین در سال) 2008(و کلاو همکاران در سال)2006(و بلکویی در سال) 2000(مورد بررسی قرار گرفته است

 

4-1- فرضیه ها تحقیق
این تحقیق به دنبال بررسی این مسئله است که آیا ارتباط منفی و معناداری بین افشای کامل اطلاعات مالی با محافظهکاری وجود دارد؟
برای پاسخ به این سوال فرضیه های اصلی تحقیق به این ترتیب تدوین می گردد :
فرضیه اصلی اول: بین محافظه کاری به روش باسو و سطح افشا در در بورس اوراق بهادار تهران رابطه منفی ومعنا داری وجود دارد
فرضیه اصلی دوم :بین محافظه کاری به روش اقلام تعهدی غیر عملیاتی و سطح افشا در بورس اوراق بهادار تهران رابطه منفی ومعنا داری وجود دارد.
فرضیه فرعی اول: بین محافظه کاری به روش اقلام تعهدی غیر عملیاتی و سطح افشا درصنعت محصولات کانی غیر فلزی در بورس اوراق بهادار تهران رابطه منفی ومعنا داری وجود دارد
فرضیه فرعی دوم : بین محافظه کاری به روش اقلام تعهدی غیر عملیاتی و سطح افشا درصنعت مواد و محصولات شیمیایی در بورس اوراق بهادار تهران رابطه منفی ومعنا داری وجود دارد .
فرضیه فرعی سوم: بین محافظه کاری به روش اقلام تعهدی غیر عملیاتی و سطح افشا درصنعت خودرو و ساخت قطعات دربورس اوراق بهادار تهران رابطه منفی ومعنا داری وجود دارد.
فرضیه فرعی چهارم:بین محافظه کاری به روش اقلام تعهدی غیر عملیاتی و سطح افشا درصنعت فراورده های و اشامیدنی و غذایی در بورس اوراق بهادار تهران رابطه منفی ومعنا داری وجود دار

 

5-1- اهداف تحقیق
1-5-1 هدف کاربردی
به طور کلی فقدان استانداردهای حسابداری در ایران در خصوص افشاگری در کلیه زمینه های مالی، و لحاظ داشتن اهمیت افشای کامل اطلاعات مالی در تصمیم گیریهای اقتصادی،بررسی ارتباط افشای کامل گزارشهای سالانه را با برخی از متغیرهای مستقل ضروری می کند.
از انجاییکه سرمایه گذارران ممکن است به محافظه کاری شرکت های سرمایه پذیر اهمیت دهند و از طرفی دیگر سطح افشای اطلاعات شرکت سرمایه پذیر در انتخاب شرکت مورد نظر برای سرمایه گذاری میتواند دخیل باشد لذا بررسی رابطه محافظه کاری و سطح افشای اطلاعات میتواند برای سرمایه گذاری بهینه سرمایه گذلران مسمر ثمر باشد.

 

2-5-1هدف علمی
تحقیق حاضر سعی در بررسی رابطه محافظه کاری که از طریق دو روش باسو و اقلالم تعهدی غیر عملیاتی محاسبه می شود، با سطح افشای اطلاعات مالی مربوط به شرکتهای پذیرفته شده در بازار سرمایه تهران را طی سالهای 83 الی88خواهد داشت .

 

6-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
با توجه به مطالب ارائه شده در بخشهای قبل،این نکته آشکار می شود که موضوع افشای اطلاعات به نحو مناسب، جامع و کامل در گزارشهای سالانه شرکتها،در تصمیم گیری قشر وسیعی از افراد جامعه دخالت دارد. به همین دلیل موضوع این تحقیق کانون توجه مجامع حرفه ای، تدوین کنندگان استانداردها و صاحب نظران رشته حسابداری بوده و دامنه این بحث در چند دهه اخیر وسعت بیشتری داشته است.ضرورت انجام آن دسته از تحقیق های تجربی که در دهه های اخیر در رابطه با موضوع افشای مناسب و کامل اطلاعات ومحافظه کاری،امروزه بیش از هر زمان دیگری معلوم شده و در بازار سرمایه گذاری ایران می تواند راهگشای تصمیم گیرندگان و سرمایه گذاران باشد.بنابراین به دلیل فقدان استانداردهای حسابداری کافی در ایران و لحاظ داشتن اهمیت افشای کامل اطلاعات مالی در تصمیم گیری های اقتصادی ، بررسی ارتباط افشای کامل اطلاعات را با برخی متغیر های مستقل ضروری می کند. شناسایی این متغیرها، مانند محافظه کاری،می تواند در تصمیم گیری استفاده کنندگان در جهت تشخیص جامعیت افشای صورتهای مالی حاوی بار اطلاعاتی باشد.
7-1-حدود مطالعاتی
1-7-1 قلمرو زمانی
برای انجام این تحقیق و آزمون فرضیه های آن از اطلاعات و گزارشهای مالی شرکتها از شش سال بین تاریخهای 1383 الی 1388 استفاده شده است.

 

2-7-1 قلمرو مکانی
تحقیق حاضر سعی در بررسی رابطه محافظه کاری با افشای کامل اطلاعات دربورس اوراق بهادار تهران را دارد. لذا قلمرو مکانی بورس اوراق بهادار تهران خواهد بود.
3-7-1قلمرو موضوعی
محور اصـــــلی این تحــقیق ارتباط بین متغیر های محافظه کاری به روش باسو ومحافظه کاری به روش اقلام تعهدی غیر عملیاتی در چهار صنعت1- محصولات کانی غیر فلزی 2- مواد و محصولات شیمیایی 3-خودرو و ساخت قطعات4- فراورده های غذایی و اشامیدنی با سطح افشای اطلاعات می باشد.

 

8-1- تعریف واژگان و اصطلاحات
افشاء اطلاعات:عبارت است از تجزیه و تحلیل مدیریت، یادداشت‌های پیوست و صورت‌های مکمل و مفهوم عمومی- تر افشاء، توزیع و ارائه اطلاعات است.حسابداران تمایل دارند از مفهوم محدودتری استفاده کنند و افشای ارائه اطلاعات مالی در مورد یک شرکت،گزارش‌گری مالی سالانه این شرکت‌ها می دانند. سه مفهومی که از افشاء برداشت می شود عبارت است از افشای کافی،منصفانه و کامل. اصطلاح افشاء کافی بیشتر از بقیه مورد استفاده قرار می‌گیرد که به حداقل مقدار افشاء، اشاره دارد و با هدف گمراه کننده نبودن صورت‌های مالی مطابقت می‌کند. افشای منصفانه به هدف اخلاقی برخورد مساوی با همه استفاده کنندگان بالقوه در ارتباط با افشای اطلاعات مالی اشاره و افشای کامل به ارائه کلیه اطلاعات مربوط اشاره دارد(احمدپور،1386،12)ا
محافظه کاری به روش باسو: باسودر سال 1997در تحقیقی با عنوان (اصل محافظه کاری و عدم به موقع بردن سود ) محافظه کاری را به عنوان تمایل حسابداران در الزام بر درجه بالاتری از تاٌیید پذیری برای شناسایی اخبار خوب نسبت به اخبار بد در صورت های مالی تفسیر کرد و در این تفسیر از محافظه کاری نشان داد که اطلاعات افشا شده مانند سود حسابداری اخبار بد را سریع تر از اخبار خوب منعکس میکند.(باسو ،1997،144)
محافظه کاری به روش اقلام تعهدی غیر عملیاتی: اولین بار توسط گیولی و هاین (20009) برای اندازه گیری محافظه کاری مورد استفاده قرار گرفت اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه اقلام تعهدی غیر عملیاتی عبارتند ازسود خالص- هزینه استهلاک- جریان نقدی عملیاتی-تغییرات حسابهای دریافتنی تغییرات موجودیهای مواد وکالا-تغییرات پیشپرداختها-تغییرات حسابهای پرداختنی و در نهایت تغییرات مالیاتهای پرداختنی می باشد(گیولی و هاین ،2009،133)
صورتهای مالی:گزارشهایی که وضعیت مالی و نتایج حاصل از عملیات یک واحد تجاری را در خلال یک دوره زمانی مشخص ارائه می نماید."صورتهای مالی اساسی"شامل ترازنامه،صورت سود و زیان، صورت سود و زیان جامع و صورت جریانهای نقدی می باشد.
صورتهای مالی پیوست:جداول یا صورتهایی که مکمل صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریانهای نقدی بوده و اطلاعات مفصل تر و کامل تری را ارائه می نماید.

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


1-2 مقدمه
در فصل قبلی مطالبی پیرامون پژوهش از قبیل تشریح و بیان موضوع پژوهش،اهمیت و اهداف پژوهش،ضرورت انجام پژوهش و روش پژوهش بیان شد.فصل دوم به چارچوب نظری اختصاص دارد. در این فصل از تحقیق حاضر به بررسی متغییرهای مورد مطالعه و نیز روابط درونی آنها می پردازیم.در پایان فصل نیز سعی شده است چکیده ای از تحقیقات صورت گرفته مرتبط با تحقیق حاضر ارائه شود.

 

2-2- تعاریف مختلف محافظه کاری
حسابداران به طور سنتی محافظه کاری را از طریق قاعده"هیچ سودی را پیش بینی نکن اما همه زیان ها را پیش بینی کن" بیان نموده اند بلیس ( 1924).باسو این قاعده را به معنی تمایل حسابداران به الزام درجه بالاتری از تایید پذیری در شناسایی اخبار خوب و سودها نسبت به اخبار بد و زیان ها تفسیر می نماید. به طور مثال ، بیانه مفاهیم حسابداری مالی شماره دو (هیات تدوین استانداردهای حسابداری مالی پاراگراف شماره 95) بیان می کند ".... اگر دو برآورد بد بینانه تر را الزام می نماید"
قاعده اقل بهای تمام شده یا بازار برای حسابداری موجودی کالا(بولتن تحقیقاتی حسابداری شماره 45 ،کمیته رویه های حسابداری 1955) شناسایی نامتقارن نتایج مورد انتظار آتی عملیات متوقف شده(هیاتاصول حسابداری، بیانیه شماره 30 ) و کاهش ارزش دارایی های ثابت برای انعکاس نابایی آنها،و در عین حال عدم تجدید ارزیابی بابت افزایش ارزش آنها (بیانه شماره 6 ،هیات اصول حسابداری) بنابراین محافظه کاری منجر به افزایش احتمال شناسایی سریع تر اخبار بد نسبت به اخبار خوب می شود.
در مقابل ، برخی محافظه کاری را به طور وسیع تر و به عنوان،ترجیح رویه های حسابداری که باعث گزارش پایین تری برای حقوق صاحبان سهام می شود، تفسیر نموده اند.به طور مثال، بلکویی (1985) ادعا می نماید که محافظه کاری "دلالت بر این موضوع دارد که ترجیحاً کمترین مقادیر برای بدهی ها و هزینه ها باید گزارش شوند" در سطح مفهومی،هیات استانداردهای حسابداری مالی (بیانیه مفاهیم شماره2، پاراگراف 95) این دیدگاه را با بیان این عبارت رد می کند:" محافظه کاری از این پس، تعویق شناسایی درآمدها تا زمانی که شواهد کافی از وجود آنها در دسترس باشد یا توجیه شناسایی زیان ها پیش از اینکه شواهد کافی از به وقوع پیوستن آنها وجود داشته باشد را ضروری نمی داند" این دیدگاه از محافظه کاری ظاهراً با رویه های حسابداری ناسازگار می باشد. برای مثال ، اکثر شرکت های آمریکایی از روش خط مستقیم به جای روش های تسریعی استفاده می نمایند. تحقیقات پیشین برای نشان دادن انواع محافظه کاری،روش های حسابداری متفاوتی را مد نظر قرار داده اند.(باسو ،1997، 12).
با این حال ، تعاریف ارائه شده مبهم هستند،زیرا مجموع درآمد های یک شرکت در طی عمر مفید(یا یک چرخه تجاری کامل)،فارغ از روش های انتخابی حسابداری، باید یکسان باشد. بنابراین،مواردی که طی دوره ای منجر به محافظه کاری می شوند، ممکن است در دوره های متعاقب نتایج غیر محافظه کارانه ای را به همراه داشته باشند.
گرچه محافظه کاری به طور وسیعی بر ارزش دفتری خالص دارایی ها و سود خالص تاثیر می گذارد، ولی حسابداران اغلب بر شکل های (شیوه های) محدودی از محافظه کاری تمرکز می نماید. برای مثال انتخاب روش های استهلاک تسریعی د رمقابل روش خط مستقیم، سرمایه ای کردن یا هزینه کردن فوری مخارج تحقیق و توسعه،یا قاعده اقل بهای تمام شده و ارزش بازار در رابطه با موجودی کالا،از جمله روش های انتخابی حسابداری محافظه کرانه می باشند. با این حال پژوهش های تجربی معمولاً بر ساختارهای محافظه کاری گسترده تری تکیه می کنند که منعکس کننده تاثیر انباشته انتخاب های حسابداری مدیران،شامل عدم تقارن اطلاعاتی، مفروضات و برآوردهای آن ها نیز می باشد.(احمد و همکاران ، 2002، 23).
باسو (1997)محافظه کاری را به عنوان تمایل حسابداران در الزام درجه بالاتری از تایید پذیری برای شناسایی اخبار خوب در مقایسه با اخبار بد در صورت های مالی تفسیر می کند.در تفسیر او از محافظه کاری،سودها اخبار بد را در مقایسه با اخبار خوب سریع تر منعکس می کند.برای مثال، زیان های عملیاتی تحقق نیافته نسبت به سودهای عملیاتی تحقق نیافته زودتر شناسایی می گردد.این عدم تقارن در شناسایی به تفاوت های سیستماتیک بین دوره های اخبار بد و اخبار خوب در به موقع بودن سودها و دوام سودها منجر می شود.
نمودار 2-1 و 2-2 ،پیش بینی های باسو(1997) را تشریح می کند.شرکتی را در نظر بگیرید که اخبار جدیدی را دریافت می کند و برآورد شرکت را از عمر مفید یک دارایی ثابت تغییر می دهد. نگاره 2-1 ، تاثیر این اخبار را بر ارزش دفتری کزارش شده آن دارایی،و نمودار 2-2، تاثیر مربوطه بر سودها شرکت را نشان می دهد.اگر عمر مفید جدید برآوردی طولانی تر باشد،شرکت از نظر اقتصادی وضع بهتری خواهد یافت،ولی طبق حسابداری بهای تمام شده تاریخی در حال حاضر هیچ سود عملیاتی ثبت نمی گردد.در عوض،هزینه های استهلاکی را که باید در دوره های جاری و آتی به حساب گرفته شوند،طی عمر باقی مانده جدید پخش می شوند، در نتیجه به ترتیب آنچنان که در نمودار 2-1 و نگاره 2-2 مشخص است، هزینه های استهلاک کمتر و درآمد بیشتر می گردد. اگر عمر مورد انتظار کاهش یابد، یک برخورد متقارن هزینه های استهلاک را طی کل عمر باقی مانده کوتاه تر افزایش می دهد. در عمل ، به هر حال ، حسابداران برای دارایی کاهش ارزش را ثبت می کنند، نمودار 2-1، که (اغلب به شدت) باعث کاهش سود جاری می گردد، ولی بر سود آتی تاثیری ندارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


نمودار1-2 تاثیر اخبار جدید بر ارزش دفتری دارایی

نمودار 2-2 تاثیر اخبار جدید بر سودها شرکت

 

3-2- محافظه کاری شرطی و محافظه کاری غیر شرطی
دو نوع محافظه کاری منجر به ارائه کمتر از واقع ارزش های دفتری خالص دارایی ها نسبت به ارزش های اقتصادی آنها می شود.یکی از آنها توسط باسو (1997)به عنوان"تمایل حسابداران در الزام درجه بالاتری از تایید پذیری برای شناسایی اخبار خوب نسبت به اخبار بد در صورتهای مالی " تعریف می شود. تایید پذیری نامتقارن،به شناسایی به موقع زیانهای عملیاتی اقتصادی و عدم شناسایی به موقع سودهای عملیاتی اقتصادی منتهی می گردد.قاعده اقل بهای تمام شده یا بازار و کاهش ارزش دارایی ها، مثال هایی از این نوع محافظه کاری است. به وسیله شناسایی به موقع زیان عملیاتی،سود گزارش شده در صورت سود (زیان )،موجب افزایش محتوای اطلاعاتی صورت سود (زیان) برای استفاده کننده گان علاقه مند به ریسک های نامطلوب شرکت( از جمله اعتبار دهندگان) می شود در حالی که برای استفاده کنندگان علاقمند به پتانسیل (توان های بالقوه) افزاینده شرکت، با افزایش محتوای اطلاعاتی همراه نیست. این تاثیر بر صورت سود(زیان) از طریق رابطه سود باقی مانده به ترازنامه نیز منتقل می گردد. کاهش ارزش دارایی ها بر اثر اخبار بد و عدم افزایش ارزش دارایی ها بر اثر اخبار خوب، به ارائه کمتر از واقع مستمر خالص دارایی ها در ترازنامه منجر می شود.
جنبه دیگر محافظه کاری که موجب ارائه کمتر از واقع دارایی ها می گردد،"انتخاب روش های حسابداری محافظه کارانه است"(گیولی و همکاران ، 2007، 123).به هزینه بردن فوری مخارج تحقیق و توسعه، استفاده از روش های تسریعی استهلاک،و روش آخرین صادره از اولین وارده در ارزشیابی موجودی ، مثال های از محافظه کاری غیر شرطی در حسابداری هستند.این نوع محافظه کاری ارزش دارایی ها را کاهش می دهد، و چنین تاثیری بر ترازنامه طی زمان باقی می ماند.به هر حال ، در نهایت تاثیر آن بر صورت سود(زیان) از طریق ارائه کمتر از واقع سود در سال های اولیه دارایی و ارائه بیش از واقع سود در سال های بعد، قابل برگشت است.
هر دو نوع محافظه کاری موجب ارائه کمتر از واقع ارزش دارایی ها می گردند، ولی تفاوت آنها در توان شان در القاء اطلاعات جدید در صورت های مالی است(بال و شیواکومار ، 2005، 16). شناسایی به موقع زیان های عملیاتی مشروط به نوع اخبار بوده و موجب ارائه کمتر از واقع خالص دارایی ها می شود. در مقابل، بکارگیری روش های حسابداری محافظه کارانه ، به وسیله تخصیص سیستماتیک (منظم) بهای تمام شده دارایی طی عمر مفید آن بدون انعکاس اطلاعاتی در مورد تغییر (کاهش ) در ارزش دارایی، موجب ارائه کمتر از واقع خالص دارایی ها می شود( باسو ،2001 ، 45). بنابراین،اولی معمولاً به عنوان محافظه کاری شرطی (وابسته به اخبار) طبقه بندی می شود، از طرفی دومی محافظه کاری غیر شرطی(مستقل از اخبار) نامیده می گردد(ساندر و دیگران ،2009، 56).

 

4-2- مروری بر دلایل تقاضا برای محافظه کاری
1-4-2-دلایل تقاضا برای محافظه کاری از دیدگاه واتس
برخی از دلایل گزارشگری محافظه کارانه توسط محققان ارائه شده است، که تمام این دلایل ارائه شده حاکی از این است که محافظه کاری برای استفاده کنندگان از گزارش های مالی شرکت مفید است. یکی از این دلایل این است که محافظه کاری بخشی از ساختار کارآمد به کار رفته در قراردادهای منعقده بین شرکت و گروه های متفاوت درگیر در آن است و محافظه کاری در نتیجه این قراردادها ایجاد می گردد. به این دلیل (دلیل قراردادی )حسابداری محافظه کارانه یکی از ابزارهای حل مخاطره اخلاقی ایجاد شده توسط گروه های مرتبط با شرکتی است که در آن عدم تقارن اطلاعاتی ،توابع مطلوبیت نامتقارن و مسئولیت محدود وجود دارد.برای مثال محافظه کاری می تواند رفتار فرصت طلبانه مدیریت در گزارشگری معیارهای حسابداری استفاده شده در قراردادها را خنثی نماید.
حتی در صورت جدایی حسابداری مدیریتی و قراردادی از گزارشگری مالی، تا زمانی که معیارهای حسابداری گزارش شده موجب آگاهی سرمایه گذاران از عملکرد مدیریت می شوند،و بر تصمیمات مربوط به تخصیص دارایی سرمایه گذاران و ثروت مدیران اثر می گذارند،مسائل مخاطره اخلاقی در گزارشگری مالی وجود خواهند داشت. این تاثیرات بر ثروت مدیران، آنها را به وارد کردن سوگیری نسبت به همان معیارهای حسابداری تحریک می کند که قانون گذاران امید دارند برا ی افزایش آگاهی سرمایه گذاران مفید باشند. محدودیت های پنهان کنترل این رفتار مدیریتی فرصت طلبانه، معیارهای حسابداری را در عمل به نحو با اهمیتی سو گیرانه خواهند نمود . در حالی که این معیارهای حسابداری ارائه شده در گزارشات مالی به صورت پیش فرض بی طرف تصور می شوند. محافظه کاری، رفتار مدیریتی فرصت طلبانه را محدود کرده و سوگیری های مدیریتی را از طریق الزام بر تایید پذیری نا متقارن نسبت به سودها و زیان ها تهاتر می نماید.
در عمل نقش محافظه کاری بیشتر از تهاتر سوگیری مدیریتی است. به طور متوسط ،محافظه کاری، سودها را به تعویق می اندازد و سودها و خالص دارایی های انباشته شرکت را کمتر از واقع ارائه می کند، این تاثیرات در قرار دادها موجب افزایش ارزش شرکت می شوند،چراکه محافظه کاری پرداخت های فرصت طلبانه مدیریت به خود و سایر گروهها،مثل سهامداران،را محدود می کند. همه گروهها مرتبط با شرکت در این افزایش ارزش شرکت سهیم هستند و ثروت تمام آنها افزایش می یابد.از این رو ، محافظه کاری یک مکانیزم قراردادی کارآمد است.
حتی در صورتی که قراردادی وجود نداشته باشد ، محافظه کاری یک مکانیزم گزارشگری مالی کارا است.سایر دلایل تقاضا برای محافظه کاری که در ادامه به آنها اشاره می شود، بیان می دارند، محافظه کاری علاوه بر این که سوگیری مدیریتی را در گزارشگری مالی کاهش می دهد،به علت اعمال محدودیت بر پرداخت های فرصت طلبانه به مدیران و سایر گروههای درگیر در قرارداد با شرکت، برای گروه هایی از جامعه که با شرکت قرارداد ندارند،نیز مفید ات و از دید جامعه با ارزش تلقی می شود. بنابراین،محافظه کاری و سوگیری ناشی از آن در خالص دارایی ها،حتمالاً از اجزا لازم گزارشگری مالی کارا می باشند،که طبق بیانیه های متفاوت قانون گذاران و دانشگاهیان حسابداری مورد تایید قرار گرفته اند. در سال های اخیر دعاوی قضایی سهامداران به عنوان دلیل دیگری برای محافظه کاری مورد توجه قرار گرفته است.همچنین، دعوی قضایی نتایج نا متفارنی به بار می آورد، که در این دعاوی ارائه بیش از واقع خالص دارایی ها در مقایسه با ارائه کمتر از واقع آنها با احتمال بیشتری موجب تحمیل هزینه های دعاوی قضایی بر شرکت می گردد.محافظه کاری از طریق ارائه کمتراز واقع خالص دارایی ها هزینه های دعوی قضایی مورد انتظار شرکت را کاهش می دهد. که این عدم تقارن در هزینه های دعوی قضایی با رشد سیستم قانونی در محدود کردن پرداخت های فرصت طلبانه به مدیران و سایر گروههای مرتبط با شرکت هماهنگ است.بنابراین این دلیل محافظه کاری نسیت(مانند دلیل قراردادی) بیان می کند که اشخاصی به غیر از گروههای مرتبط با شرکت نیز برای چنین محدودیتی (محافظه کاری )ارزش قائل هستند.
بین گزارشگری و مالیات نیز در گزارشگری مالی محافظ کارنه رابط وجود دارد. شناسایی نامتقارن سودها و زیان ها،مدیران شرکت های سودآور را قادر به کاهش ارزش فعلی مالیات و افزایش ارزش شرکت می نماید. به تاخیر انداختن شناسایی هزینه ها باعث به عقب افتادن پرداخت های مالیات می گردد.
در نهایت، قانونگذاران و تدوین کنندگان استانداردهای گزارش مالی،برای دفاع از گزارشگری و حسابداری محافظ کارانه هر یک انگیزه های خود را دارند.آنچنان که هزینه های دعوت قضایی نا متقارن هستند،به طور مشابه،هزینه های قانونگذاران نیز متقارن می باشند.احتمالا،ازائه بیش از واقع دارایی ها توسط شرکت در مقایسه با ارائه کمتر از واقع آنها ،قانونگذار را با انتقاد کمتری روبرو می سازد. محافظ کاری هزینه های سیاسی تحمیل به تدوین کنندگان استاندارد و قانونگذاران کاهش می دهد. عدم تقارن در هزینه های سیاسی مانند عدم تقارن در هزینه های دعوی قضایی،موافق با گروه های غیر درگیر در قراردادها است که برای محدودیت محافظ کاری بر پرداخت های فرصت طلبانه به مدیران و سایر گروه ها ارزش قائل هستند. بین گزاشگری ومالیات نیر در گزاشگری مالی محافظه کارانه رابطه وجود دارد .شناسایی نامتقارن سودها و زیان ها.مدیران شرکتهای سود اور راقادر به کاهش ارزش فعلی مالیات و افزایش ارزش شرکت می نماید به تا خیر انداختن شنا سایی درآمد ا و تسریع شناسایی هزینه ها باعث به عقب افتادن پرداخت های مالیات می گردد.در نهایت قانونگذاران و تدوین کنندگان استانداردهای گزارشگری مالی ، برای دفاع از گزارشگری و حسابداری محافظه کارانه هر یک انگیزه های خود را دارند انچنان که هزینه ها ی قانونگذاران نیز نامتقارن می باشند .احتمالا،ارئه بیش از واقع دارایی ها توسط شرکت در مقایسه با ارائه کمتر از واقع انها، قانگذارا را با انتقاد کمتری روبرو می سازد.محافظه کاری هزینه های سیاسی تحمیلی به تدوین کنندد گان استاندارد و قانگذاران را کاهش می دهد.عدم تقارن در هزینه های سیاسی مانند عدم تقارن در هزینه های دعوی قضای،موافق با گروهای غیر درگیر در قرادادها است که برای محدویت محافظه کاری برپرداخت های،فرصت طلبانه به مدیران و سایر گروها ارزش قائل هستند .
با توجه به ویژگی های مشترک میان این چهار دلیل، می توان گفت ، انها شکل های متفاوتی از یک دلیل واحد هستند .طبق انچه گفته شد، محدویت بر پرداخت های فرصت طلبانه به مدیران وسایر کروها هماهنگ با محافظه کاری است و این محدودیت به وسیله هزینه های سیاسی و دعوی قضای و قراردادهای تحریک می شود .تایید پذیر ی نیز با این دلایل مشترک است .تایید پذیری برای قرارداد های قانونی بسیار مهم است .تایید پذیر نبودن قرارداد ها بر اساس اعداد حسابداری، باعث غیر قابل اجرا شدن انها می گرد د.به صورت مشابه شواهد مرتبط باتقلب ها، دعاوی قضایی، گزارشگری مالی و قوانین ما لیاتی قابل اجرا، مستلزم اعداد حسابداری تایید پذیری است .
شواهد تجربی حاکی از این است که حسابداری محافظه کارانه وجود دارد و در سال ها یاخیر نیز افزایش یافته است.این شواهد تجربی با درجات متفاوتی، این چهار دلیل محافظه کاری را تایید می کنند. با این، شواهدی نیز دال بر هماهنگ نبودن محافظه کاری با این چهار دلیل وجود. یکی از آن شواهد، بحث مدیریت سود است، مدیریت با تحمل مخارج اضافی و کاهش ارزش های افزوده با هدف ارائه بیش از واقع سود در سال های آتی، دارایی ها کمتر از واقع ارائه می کند. دلیل دیگر این است که مدیریت ترجیح می دهد،عملیاتی را که سود آور نیست،را کنار بگذارد ( در حال حاضر ممکن است بخشهایی در شرکت زیان آور باشند،اما این زیان موقت است، چرا که در دوره های آتی مدیریت نسبت به متوقف کردن عملیات آن واحد ها یا بخش ها اقدام خواهد کرد ).با وجود اینکه این دو دلیل فوق الذکر با مفهوم محافظه کاری شرمت ها از طریق ارائه و گزارش زیان ها هماهنگ هستند،اما به تنهایی یا در مجموع نمی توانند توجیه کننده ارائه کمتر از واقع سیستماتیک خالص دارایی ها،نشانه مشهود محافظه کاری باشند.هماهنگی شواهد تجربی با دلایل متفاوت تقاضا برای محافظه کاری، نشان می دهد،در ارائه گزارش های مالی دارای محتوی اطلاعاتی برای سرمایه گذاران بازار سرمایه ، محافظه کاری یک نقش تولید کننده دارد.این نقش و ایفای آن حاکی از این است که قانونگذاران و تدوین کنندگان استاندارد باید در مخالفت خود نسبت به محافظه کاری تجدید نظر کنند.

 

2-4-2- دلیل قراردادی تقاضا برای محافظه کاری
از سالهای دور از حسابداری استفاده قرار دادی شده است و قرن های زیادی است که از آن برای امور شرکتی و کنترل مدیریت استفاده شده است . طبق نظر محققان ، این استفاده از دراز مدت قراردادی از حسابداری ، توسعه و ماهیت گزارشگیری مالی و حسابداری معاصر را تحت تاثیر قرار داده است و منجر به سو گیری محافظه کارانه شده است. دلیل قراردادی برای معیار های حسابداری سه ویژگی را بیان می کند:به موقع بودن ، تاییدپذیری،و تایید پذیری نامتقارن . در ادامه این ویژگی ها و تعامل بالقوه میان آنها بررسی می شوند .

 

1-2-4-2-به موقع بودن
در قراردادهای که بین گروه ها مختلف و شرکت بسته می شوند،طرف های درگیر از اعداد حسابداری برای کاهش هزینه های نمایندگی استفاده می کنند.زمانی که مدیران و سایر گروه های درگیر در شرکت به جای ارزش شرکت ثروت خود شان را حداکثر می کنند،هزینه های نمایندگی به وجود می آید . هزینه های نمایندگی ،هزینه های تحمیل شده برای همسو کردن انگیزه های گروه های مختلف با هدف حداکثر سازی ارزش شرکت است.کاهش هزینه های نمایندگی موحب افزایش ارزش شرکت می شود که این ارزش را می توان بین گروه های مختلف درگیر در شرکت تقسیم نمود.
قراردادهای کاهنده هزینه نمایندگی ، مشتمل بر قراردادهای بدهی بین شرکت و اعتبار دهندگان به شرکت ، قرار دادهای پاداش مدیریت ، قراردادهای استخدام و قراردادهای فروش به اضافه بهای تمام شده هستند .گرو های درگیر در قراردادها،به دنبال معیارهای به موقع عملکرد و ارزش خالص دارایی ها برای اهداف قرارداد پاداش و بدهی هستند .به صورت مشابه،معیارهای عملکرد مدیریتی در قراردادهای پاداش،مثل سود،در صورت به موقع بودن،موثر هستند. به موقع بودن،از نتایج ناخواسته مربوط به حق تصدی محدود مدیران در شرکت اجتناب می کند، این نتایج اغلب چشم انداز محدود مدیران نامیده می شود. برای مثال یک مدیر ممکن است پروژه هایی با خالص ارزش فعلی مثبت در سالهای اولیه ولی دارای زیان های بلند مدت را ترجیح دهد ، چرا که سود های آتی مزایای پروژه را بعد از خروج یا بازنشستگی مدیر منعکس می کند .
معادلاتی که بر مبنای سود هستند،در قرارداد های بدهی به منظور محدود کردن توزیع سود ونگهداری میزان حداقلی از خالص دارایی ها در شرکت استفاده می شوند .این محدویت ها یک وثیقه یا پشتبان تضمین شده برای بدهی جاری فراهم می کند، وتوانایی مدیر وسهام داران را برای حداکثر نمودن سود خودشان از طریق پرداخت سود سهام تصفیه( کهکه ممکن است از محل سرمایه شرکت باشد ) به زیان بستانکاران و پایین آوردن ارزش کل شرکت کاهش می دهد. از طرف ریگر،در صورت عدم توزیع سود و محدود کردن سود ها بیشتر از سطح مورد نیاز برای حمایت از بستانکاران از آنجایی که سرمایه گذاران گزینه های جانشین بهتری تسبت به حفظ سرمایه خود در شرکت خواهند داشت،ارزش شرکت کاهش می یابد ، اگر سود های حسابداریس به موقع نباشد، و افزایش یا کاهش در خالص دارایی ها را در سالی که رخ می دهد شناسایی نکنند احتمالا باعث چنین کاهش هایی می گردد . معیارهای به موقع کارآیی این محدودیت (محافظه کاری )را بهبود می بخشد. مشابه قراردادهای پاداش مدیریت مبنی بر سود قرادادهای بدهی مبنی بر حسابداری، تقاضایی برای معیار های به موقع سود و خالص دارایی ها به وجود می آورد .

 

2-2-4-2- تایید پذیری
اکثر اطلاعاتی که معیار های حسابداری،مثل سود و خالص دارایی ها،را می توانند به موقع و دارای محتوای اطلاعاتی نمایند،به راحتی قابل تایید نمی باشند.برای مثال،افزایش مورد انتظار در خالص جریان های نقدی اطلاعات مفیدی برای ارزیابی عملکرد مدیران در اختیار قرار می دهد. با این حال برآورد های از خالص جریان های نقدی ورودی،قابل تایید نیستند،چرا که این برآورد ها به مفروضاتی درباره آینده وابسته هستند که افراد خبره توافقی برآنها ندارند. از آنجا که این برآورد ها قابل تایید نیستند ، در قراردادها استفاده نمی شوند . تایید پذیری قراردادها به منظور استفاده و اعمال در یک دادگاه قانونی ضروری است.برای اینکه معیار های عملکرد ایده ال به موقع باشند،باید دربرگیرنده خالص جریان های نقدی ورودی آتی حاصل از اقدامات جاری مدیریت شامل جریان های نقدی ورودی آتی ناشی از تولید محصول جدید،باشد .با این حال،از آنجایی که هرمعیار سود یا جریان نقدی برای قابلیت اعمال بخشیدن به قرارداد باید قابل تایید باشند،خالص جریان های نقدی ورودی آتی غیر قابل تایید از معیار های سود آوری قراردادها کنار گذاشته می شوند.
زمانی که خالص جریان های نقدی عملیاتی آتی مورد انتظار منفی و در قرارداد منظور نشده باشند ، هیچ تعهد قانونی برای این جریان های نقدی وجود نخواهد داشت . با وجود تایید پذیری ضروری کمتر برای زیان ها،این جریان های نقدی خروجی آتی عموما شناسایی نمی شوند . بدون توجه به عدم وجود هر گونه تعهد قانونی،به یک دلیل مهم برای عدم شناسایی این زیان ها، اقداناتی است که احتمالا برای حذف این جریان های نقدی منفی آتی صورت می گیرد.برای مثال،گر جریان های نقدی ناشی از مزایای آتی تعهد شده به کارمندان هنوز یک تعهد قانونی نباشد مدیریت می تواند طرح را به منظور حذف این مزایا تغییر دهد. در وضعیت دیگر،مدیریت واحد تجاری یا بخشی از آن را که ایجاد کننده جریان های نقدی خروجی است را منحل کرده و خالص دارایی های آن را به فروش رساند .

 

3-2-4-2- تایید پذیری نامتقارن
با فرض این که تایید پذیری برای قراردادها ضروری باشد ، ممکن است این سوال پیش آید که چرا درجه بالاتری از تایید پذیری برای سود ها نسبت به زیان های لازم است ؟ پاسخی را که می توان داد این است که گروه های مرتبط با شرکت تحت تاثیر نتایج نامتقارنی از قراردادها هستند .

 

3-4-2- محافظه کاری و قراردادهای بدهی
با توجه به خالص دارایی ها ممکن است باز پرداخت بدهی اعتبار دهندگان، نامتقارن باشد. درسررسید یک وام ، خالص دارایی های شرکت ممکن است بیش از ارزش اسمی بدهی باشد، بستانکاران بدون توجه به بیشتر بودن خالص دارایی ها،هیچ سود یا پاداش اضافی دریافت نمی کنند.اما زمانی که مدیران شرکت نمی توانند خالص دارایی های کافی برای پوشش پرداخت های تعهد شده به بستانکاران در سررسید فراهم کنند ،و ممکن است تعهد محدود موجب شود بستانکاران کمتر از جمع قراردادهای خود ، از کل خالص دارایی های شرکت دریافت کنند. متعاقبا ، اعتبار دهندگان حد پایین خالص دارایی ها و سود های قابل توزیع را مورد توجه قرار می دهند . زیرا آنها می خواهند اطمینان حاصل کنند حداقل ارزش خالص دارایی های شرکت از مبلغ قرارداد آنها بیشتر است .
در ارزیابی یک وام بالقوه ،وام دهندگان احتمال این که شرکت خالص دارایی های کافی برای پوشش وام هایشان را خواهند داشت،مورد توجه قرار میدهد.ارزش های آتی شرکت و خالص دارایی ها، عموما تایید پذیر نیستند. با این حال ، وام دهندگان معیارهایی را بدست می آورند که نسبت به ارزش های جاری خالص دارایی ها تایید پذیری پایین تری دارند و از آنها به عنوان ورودی ها ی تصمیم گیری خود در مورد وام استفاده می کنند. علاوه آنها از این معیارها که نسبتا تایید پذیری کمتری دارند ، در طول مدت وام برای نظارت بر توانایی قرض گیرنده در پرداخت بدهی هایشان استفاده می نمایند . قراردادهای بدهی از معیار های خالص دارایی ها با تایید پذیری پایین تر برای ک

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ارتباط بین محافظه کاری وسطح افشا در بورس اوراق بهادار تهران

دانلود مقاله تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی ارزش افزوده

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی ارزش افزوده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران

 


ذخیره های معادل سرمایه موجب تبدیل ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام عادی به ارزش دفتری اقتصادی آنها می شود. تنها اگر گزارش بازار سهام شرکت بیشتر از ارزش دفتری اقتصادی سهام باشد، وجوه سرمایه گذاری شده به درستی توسط شرکت ارزش افزوده پیدا کرده اند . در محاسبه نرخ بازده، مانده معادل های سرمایه به Capital و تغییرات دوره به دوره آنها به NOPAT می شود این تعدیلات سرمایه را به معیار بسیار دقیقی تبدیل می کند، که سرمایه گذاران تمایل دارند تا بازده شان بر اساس آنها تحقق یابد و NOPAT را به معیار بسیار واقعی برای اندازه گیری بازده نقدی ایجاد شده برای سرمایه گذاران در اثر فعالیتهای مستمر شرکت تبدیل می کند.

 

2-6-2-2 انواع معادل های سرمایه و تأثیرآنها بر NOPAT و CAPITAL
به شرح زیر است (کاوسی،1382،13).
اضافه می شود به CAPITAL اضافه می شود به NOPAT
معادل های سرمایه افزایش در معادل های سرمایه
ذخیره مالیات بر درآمد معوق افزایش در ذخیره مالیات بر درآمد
ذخیره LIFOافزایش ذخیره LIFO
استهلاک انباشته سر قفلی هزینه استهلاک سر قفلی
ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاریها افزایش در ذخیره کاهش ارزش
سرقفلی ثبت شده
خالص دارائیهای سرمایه ای شده افزایش درخالص دارائیهای نامشهود سرمایه ای
سود زیان انباشته غیر مترقبه سود (زیان) غیر مترقبه
سایر ذخایر:
ذخیره مطالبات مشکوک الوصول افزایش در این ذخیره ها
ذخیره تضمین محصولات
ذخیره درآمد معوق
این ذخایر به ترتیب زیر شرح داده می شوند .

 

3-6-2-2 ذخیره مالیات بر درآمد معوق
یکی از رایج ترین معادل های سرمایه ذخیره مالیات بر درآمد معوق است که نشان دهنده میزان اختلاف بین مالیات بر درآمد محاسبه شده بر طبق قواعد حسابداری و مالیات واقعی پرداخت شده می باشد. از آنجا که شرکت دارایی را با فرض تداوم فعالیت جایگزین می کنند که این امر به نوبه خود مالیات معوقه را افزایش می دهد و با توجه به این که ذخیره مالیات معوق هرگز پرداخت نخواهد شد در نتیجه این ذخیره یک معادل دایمی برای سرمایه است علاوه بر این با افزودن افزایش در این ذخیره به درآمدها در محاسبه NOPAT تنها مالیات واقعی پرداخت شده منظور می شود که موجب ارائه بازده نقدی واقعی کسب شده در فعالیت های شرکت می شود.

 

7-2-2 استاندارد سازی EVA
علیرغم مزایای EVA به عنوان معیار ارزیابی عملکرد بکارگیری آن یک ضعف وجود دارد و آن اینکه بر خلاف معیارهای دیگر EVA را نمی توان در بین شرکت های با اندازه های مختلف مقایسه کرد اما این ضعف به سادگی قابل اصلاح است EVA را می توان استاندارد کرد. به طوری که نشان دهنده سطحی عمومی از سرمایه بکار گرفته شده باشد. برای هر سال EVA استاندارد شده از طریق محاسبه اختلاف بین نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه همان سال و سپس ضرب آن در سرمایه استاندارد شده موجود در ابتدای همان سال به دست می آید . مثلاً EVA استاندارد شده برای سال 1999 برابر است.
(سرمایه استاندارد شده سال 1999× ( (r - c= EVA استاندارد شده سال 1999). سرمایه استاندارد شده سال 1999 برابر با مبلغ سرمایه در پایان سال 1998 ، یا ابتدای سال 1999 می باشد ( در صورتی که تجزیه و تحلیل داده ها برای اولین سال صورت گیرد میزان سرمایه استاندارد شده را همیشه 100 در نظر می گیرند).
شاخص ارزش افزوده اقتصادی توسط استرن استوارت ایجاد شد تا به بیان چالش هایی که شرکتها در زمینه اندازه گیری عملکرد مالی مواجه اند بپردازند. ارزش افزوده اقتصادی با اندازه گیری سود پس از کسر بازده مورد انتظار سهامداران ، سود دهی اقتصادی را بیان می کند. همچنین قیمتهای سهام را صحیح تر از درآمدها ، و درآمد هر سهم ، بازده حقوق صاحبان سهام یا دیگر شاخص های حسابداری پیگیری می کند قویاً توسط مطالعات تجربی پشتیبانی می شود؛ ایجاد بهبود در ارزش افزوده اقتصادی به معنای افزایش ثروت سهامداران می باشد.
ارزش افزوده اقتصادی مفهوم تازه ای نیست. اقتصاد دانان سالهاست که در مورد چهار چوب درآمد مازدا به نتایجی دست یافته اند اما بازرگانان اخیراً شروع به انتقال از مدیریت درآمد به مدیریت ارزش نموده اند. ارزش افزوده اقتصادی زبان مشترک در سازمان را فراهم می آورد. شاخص های متفاوت برای برای فرایندهای متفاوت مورد استفاده قرار می گیرند به عنوان مثال ، رشد فروش و سهم بازار زمانی که استراتژی فرموله می شود مورد بحث قرار می گیرد و ارزش فعلی خالص و یا نرخ بازده داخلی زمانی که سرمایه گذاری های سرمایه ای لحاظ می شوند محاسبه می شوند درآمد و درآمد هر سهم زمانی که خرید سهام یک شرکت مد نظر باشد مورد استفاده قرار می گیرند و سود تجاری زمانی که مزایا مشخص می شوند استفاده می شود. شما کدام را مدیریت می کنید، مدیرانی که از نرخ بازده داخلی برای اثبات یک پروژه استفاده می کند هیچ نگرانی از عملکرد واقعی شان نخواهند داشت چرا که در اندازه گیری عملکرد در میانه یک پروژه مورد استفاده قرار نمی گیرد. مدیرانی که بدلیل بودجه پاداش می گیرند می دانند که مهارت و فنون مذاکره بودجه می تواند بیشتر از نتایج سودمند باشد. ارزش افزوده اقتصادی می تواند به عنوان یک شاخص منحصر به فرد به تمامی فرایندهای مدیریتی استفاده شود. زمانی که تصمیم اتخاذ می شود عملکرد اندازه گرفته می شود و جبران خدمات لحاظ می شود و توسط همان اندازه گیری ها به شما مسئولیت داده می شود مدیران عملیاتی در می یابند که ارزش های افزوده اقتصادی کار آنها را ساده می کند زیرا آنها تعامل بین شاخص های چند گانه موجود را درک می کنند، زمانی که ارزش افزوده اقتصادی نقطه کانونی و مرکزی در تمامی فرایندهای مدیریتی به شمار رود، سازمان اثر بخش تر فعالیت می کند. یک زبان مشترک و یک هدف واضح بر مبنای یک شاخص می تواند بیشتر ابهامات را از بین ببرد. همان طوری که آقای کارل ریئس هیأت سرپرستی سیمین می گوید: EVA ابهام شاخص های برنامه ریزی چندگانه موجود را برطرف نموده و زبان مشترکی را برای همه (از کارمند ساده تا عالی) بوجود می آورد.
8-2-2 دگرگونی EVA
در اقتصاد بازار شرکتهای زیادی ثروت ایجاد می کنندف بدون تردید شرکت هایی نیز هستند که تخریب کننده ثروت هستند، کشف فاکتورهای اقتصادی که منجر به ایجاد ثروت یا تخریب آن می شود برای مدیران و سرمایه گذاران بسیار مهم است. برای مدیران شرکتها ایجاد ثروت برای نگه داری و ماندن اقتصادی شرکت موضوعی اساسی است. مدیرانی که در یک اقتصاد بازار اهمیت این موضوع را نادیده می گیرند ، کسب و کار سازمان و مالکان آن را به مخاطره می اندازند.
پیدا کردن بهترین شرکت و صنایع زیادی برای مدیران سرمایه گذاری دارد با ابزارهای تحلیلی صحیح تر مدیران سرمایه گذاری به طور احتمالی توانا خواهند بود که تکنیکهای انفعالی خود را با نرخ بازده بالاتر و با همان ریسک نخست به عملکرد فعال تبدیل کنند. یک ابزار تحلیل جدید EVA نام گرفته است، می تواند؛ در ایجاد ثروت شرکت به کار گرفته شود. تغییراتی که این ابزار مالی در دو حوزه مدیریت مالی و سرمایه گذاری به وجود آورده است یک نیروی برانگیخته شده درونی است که می تواند دگرگونی (انقلاب) EVA نامیده شود.

 

9-2-2 تکامل EVA
تکامل EVA یک مطالعه جذاب با ریشه های تاریخی است که اثرش را می توان در تعاریف اقتصاد کلاسیک از سود باقی مانده (سود اضافی ) جستجو کرد. به عنوان مثال آلفردمارشال اقتصاد دان انگلیسی در سال 1980 سود اقتصادی را چنین تعریف می کند سود اقتصادی آن چیزی است که بعد از کسر هزینه های سرمایه باقی می ماند که می توان آن را سود مدیریت یا سود تعهد نامید.
بر اساس تعریف مارشال دیدگاه اقتصادی دانان کلاسیک در مورد سود به طور ریشه ای متفاوت از ابزارهای سنجش سود)(….EBIT , EBITD است.
سود حسابداری و اقتصادی نشان دهنده میزان استفاده از دارئی هاست ولی هر یک از اینها دارای تعاریف جداگانه هستند.
استهلاک حسابداری- هزینه- درآمد = سود حسابداری
استهلاک اقتصادی – هزینه – درآمد = سود اقتصادی
حسابداری برای محاسبه استهلاک از روش مستقیم ، مجموع ارقام سنوات ... استفاده می کند ولی اقتصاد دانان از روش نرخ بهره استفاده می کنند.
بنابراین از دیدگاه نظر می رسد که اگر امکان داشت شرکتها وادار به استفاده از روش مبتنی بر بهره شوند، محاسبه سود حسابداری و اقتصادی همگون می شد. نمی توان به چنین نتیجه ای به راحتی دست یافت زیرا پارامترهایی را که در هر الگو ثابت می دانند در دنیای واقعی ثابت نیستند. تورم موجب تغییر بهای تمام شده می شود. تغییرات مورد نظر در نرخ تورم باعث تغییر نرخ تنزیل می شود عوامل عرضه و تقاضا بر ریسک شرکت اثر می گذارند و از این قبیل ، به صورتی گذار این روند به طور دائم در حال تغییر است وجود چنین عواملی ایجاد می کند که حسابداران هر روز سود خالص را محاسبه کنند آن را با واقعیت های اقتصادی هماهنگ کننددر حالی که ریشه های EVA به اقتصاد- دانان کلاسیک بر می گردد سه اقتصاد دان آمریکایی در قرن بیستم اروینگ فیشر 1در طول دهه 1930 دایگلانگ و میلر2 از دهه 1950 تا 1960 معنی کاملتری از سود اقتصادی در حوزه شرکت بسط داده اند.
فیشر ارتباط اساسی بین ارزش خالص و جریان نقدی مورد انتظار تنزیل شده ایجاد کرد در طول دهه 1970 استرن در حال بررسی مشکلات و معایب روش های ارزش گذاری مبتنی بر سود حسابداری بود تا اینکه در سال 1986 آقای استیوارت3 در موسسه مشاوره ای استرن واستیوارت واقع در نیویورک که کتابی4 را منتشر کرد و در این کتاب EVA به عنوان تخمین ارزش حقوق صاحبان سهام معرفی نمود، در واقع EVA در طی بیست سال که استرن واستیوارت با هم کار می کردند توسعه یافت. استرن می پذیرد مفاهیم مالی که EVA بر آن مبتنی است در مدرسه استرن واستیوارت اختراع نشده و یادآوری می شود که اقتصاددانانی مانند آدام اسمیت در گذشته مطرح کرده بودند که: هدف شرکت و مدیرانش بایستی حداکثر کردن ارزش شرکت باشد. به طور اساسی EVA بر دو مبنا یا دو اصل زیر بنا نهاده شده است:
1- شرکت در واقع سود آور نیست، مگر اینکه درآمدهایش بیش از هزینه های فرصت بکار گرفته شده باشد.
2- ثروت برای سهامداران زمانی ایجاد می شود که مدیران شرکت تصمیمات سرمایه گذاری را طوری اتخاذ کنند که ارزش فعلی خالص آنها مثبت باشد(حاتمی، 1386 ، 86-85).

 

10-2-2 اهمیت EVA در مقابل سود حسابداری و شاخص های مبتنی بر سود
در حقیقت فلسفه اصلی ایجاد یک واحد انتقاعی همان سود آوری لیکن آیا منظور از سود همان سودی است که در صورتهای مالی نشان داده می شود به طور حتم جواب منفی است سودی که مورد نظر سهامداران و سرمایه گذاران است غیر از سودی است که در صورت حساب سود زیان نشان داده می شود سودی که در صورت حساب سود زیان نشان داده می شود فقط هزینه بدهی را در نظر می گیرد و هزینه های حقوق صاحبان سهام را نادیده می گیرد. با بکار گیری EVA هم هزینه بدهی و هم هزینه حقوق صاحبان سهام در نظر گرفته می شود و بدین ترتیب سود حسابداری به سود اقتصادی تبدیل می شود از سوی دیگر سود حسابداری با اتخاذ روش های مختلف حسابداری از قبیل روش ارزیابی موجودی ها، روش های استهلاک سرمایه یا هزینه تلقی کردن هزینه های مخارج تحقیق و توسعه در نظر گرفتن ذخایر مختلف می تواند بر اساس خاص مدیران تغییر کند و از عملکرد واقعی شرکت فاصله بگیرد بنابراین شاخص های مبتنی بر ROI,ROE,ARR نمی توانعملکرد شرکت را نشان دهد با به کار گیری EVA و تعدیلات پیشنهادی استیوارت می توان اثرات روش های حسابداری را مرتفع ساخته و عملکرد واقعی از شرکت را ارائه نمود(پارسائیان ، 1384 ، 386).

 

11-2-2 کاربرد های EVA
در حالی که EVA در ابتدا توسط استرن استیوارت برای خدمات مشاوره ای به شرکت هایی که می خواهند یک سطح جبران خدمت مناسبی را برای مدیرانشان تعیین کنند ایجاد شد می توان دو مورد استفاده وسیع برای آن در نظر گرفت EVA را می توان به صورت داخلی یا خارجی مورد استفاده قرار داد.

 

12-2-2 کاربردها داخلی EVA :
هدف EVA به عنوان یک ابزار مدیریتی وادار ساختن مدیران به منظور رفتار به گونه ای است که گویی آنها مالکان واحد تجاری هستند. چو (1997)یک طرح مالکیت EVA را پیشنهاد می کند طرح پیشنهادی مالکیت EVA، پاداش های نقدی به کارکنان را براساس EVA پرداخت می کند. اگر طرح مالکیت در کنار روش عادی پاداش کارکنان در خصوص دادن امتیاز خرید سهام به کارکنان قرار گیرد در این صورت به جای وجه نقد به کارکنان بر مبنای EVA می توان به کارکنان منافع مالکانه (سهام یا سایر اوراق بهادار) داد.
همچنین EVA از طریق بهبود عملکرد عملیاتی فردی به جای عملکرد کلی از انباشتگی شغلی جلوگیری می کند، یک مثال عملی در این خصوص آقای جان کلریکو مدیر عامل پراکس ایر می باشد این مدیر عامل می گوید: EVA سبب شده است که کارکنان ما روی بهره وری سرمایه و زیر نظر داشتن تحصیل سهام به طور اساسی بسیار متمرکز شوند تا این اطمینان حاصل شود که به هنگام خرج سرمایه واقعاً برای سهامداران ارزش ایجاد کرده یا اینکه آن را نابود کنیم چانگ ( 1997) طبق نظر چانگ بسیاری از شرکتها تا حد بسیاری زیادی تحت تأثیر EVA به عنوان یک ابزار مدیریت قرار گرفته اند به عبارت دیگر شرکتها دقیقاً خودشان را زیر نظر دارند تا در پاسخ به مفاهیم EVA در خودشان تجدید نظر کنند.
اندیشمند مشهور مدیریت پیتردراکر در خصوص کاربردهای داخلی EVA بحث کرده است. دراکر در مقاله ای در مجله هاروارد بیزینس دیوپو از EVA به عنوان معیار بهره وری جامع که محبوبیت فزاینده اش منعکس کننده خواستهای جدید عصر اطلاعاتی است یاد کرده است . EVA مشهورترین مبنا برای ارزیابی عملکرد کارکنان دوره ای است، که به آنها تقویض اختیار شده است به خصوص آنهایی که با تصمیمات اساسی مربوط به خرج سرمایه در ارتباط هستند چو (1997) پیتر دراکر به طور مؤثری در حال دستیابی به چنین تشخیصی است که EVA بوسیله مدیریت در روندی جدید برای سبکهای مدیریتی کارا مورد استفاده قرارمی گیرد این سبکهای مدیریتی به طور مستدل و به گونه ای کارا به وسیله مالکان شرکتها در اغلب اوقات در گذشته و در حال در حد وسیعی مورد استفاده قرار گرفته اند گسترش خرید و فروش سهام به وسیله اعضای عادی اجتماعو قدرت چانه زنی جمعی سرمایه گذاران اصلی سبب شده است که شرکتها به سمت کارایی گسترش پیدا کنند.روش دیگر بررسی فعالیت داخلی شرکتها عاملیت نامیده می شود. این مفهوم که مدیران به بهترین نحو مالکان عمل می کنند تضاد عاملیت نمایندگی نامیده می شود زیرا که مدیران شرکت عاملین و مالکان سهامداران روسای اصلی هستند. روجرسون (1997) تحقیقی در خصوص مدل مالک – عامل مربوط به رابطه بین سهامداران ومدیریت شرکتها انجام داد. روجرسون چنین گزارش می دهد که یک قاعده تخصیص منحصر به فردی وجود دارد که همیشه باعث می شود مدیر سطح کارایی از سرمایه گذاران را انتخاب کند و اینکه معمولاً به این معیار در آمدی ایجاد شده تحت قاعده این تخصیص ، به عنوان درآمد اضافی یا ارزش افزوده اقتصادی اشاره می شود.
راه حل روجرسون برای تضاد منافع نتیجه تحقیقات تجربی اش بدین گونه است: وقتی که داده ما سرمایه گذاری است و به دوره های آتی متعددی منفعت می رساند این بهای تمام شده باید به نسبت منافعی که ایجاد می کنند به دوره ها تخصیص یابد و مجموع هزینه های تخصیص یافته تنزیل شده با استفاده از هزینه سرمایه سهامداران مساوی کل بهای تمام شده سرمایه گذاری باشد مهم خواهد بود. این امر مسئله را از دیدگاه مدیران سالانه می کند و محرکی برای مدیر برای انتخاب سطح کارایی از سرمایه ایجاد می کند. مهم نیست که مدیر چگونه پرداختهای دستمزد را طی دوره ها ارزشیابی می کند.
روجر سون می خواهد این مطلب را بگوید که EVA تطابق هزینه ها را با در آمدها تسهیل کرده و ارزشیابی مدیریت را (بر اساس عملکرد شرکت) منطقی تر کرده و سایر روشها را در مسیر صحیح تری قرار می دهد. استفاده داخلی EVA اساساً این است که افرادی را که در داخل شرکت قرار دارند وادار نماید به نحوی عمل کنند که برای مالکان شرکت بهترین حالت باشد(حاتمی،1386،91).

 

13-2-2کاربردهای خارجی EVA
EVA علاوه بر اینکه به عنوان معیاری برای سرمایه گذاری محسوب می شود هدف صریح آن دادن علائمی در خصوص قیمت گذاری مناسب اوراق بهادار شرکت برای سرمایه گذاری عموم می باشد. EVA از این لحاظ تا حدی مورد توجه مطبوعات عمومی و منابع آکادمیک و متخصصان مالی قرار گرفته است. برای مثال یک شماره مجله فورچون چنین گزارش می دهد که EVA نه تنها در حال تغییر دادن چگونگی اداره شرکتها توسط مدیران است بلکه در حال تغییر نحوه قیمت گذاری آنها توسط وال استریت می باشد تولی ( 1998) به نقل ارلفکوسیستی (1999) مجله فورچون در طی 5 سال گذشته مقالات خوبی را در مورد EVA منتشر کرده است که در آنها نتیجه رتبه بندی 1000 شرکت برتر بر حسب MVA ذکر شده است. یکی از مقالات معرف فورچون EVA را ایده مالی که بحث داغ امروز است و هر روز داغ تر می شود عنوان کرده و می گوید که یکی از قدرتمندترین خواص EVA ارتباط قوی آن با قیمت سهام است . شماره دیگری از فورچون گزارش می کند که رئیس موسسه تحقیقاتی گلدمن ساچز اینبورن گزارش بازار سهامش براساس EVA منتشر می کند.
اینبورن در مورد معیارهای عادی S&P500 ، نسبتهای P/E بازده سهام و موارد مشابه بحث نمی کند و در عوض وی پیش بینی هایش را فقط بر یک معیار واحد بنا می نهد و آن ارزش افزوده اقتصادی یا EVA است. سخنان کارکنان اینیورن کلمه به کلمه باعث تغییراتی در قیمت های سهام به صورت منفرد و قیمتهای بازار سهام به صورت کلی شد و به دقت مورد توجه سرمایه گذاران قرار گرفت. به عبارت دیگر EVA به صورت خارجی توسط سرمایه گذاران مورد استفاده قرار گرفته است و مطبوعات عمومی این موضوع را تشخیص میدهند. منابع آکادمیک متعددی وجود دارند که در خصوص کاربرد EVA به عنوان ابزار سرمایه گذاری بحث می کنند.
CPA ژورنال نیز گزارش می دهد که سرمایه گذاران متعددی تجزیه و تحلیل سود اقتصادی را به کار گرفته اند که از آن جهت ارزشیابی پتانسیل شرکت برای درک قیمت سهام در بلند مدت استفاده می کنند. برای صنایع سرمایه بر EVA حتی مهمتر نیز می باشد یکی از تحلیل گران مالی به نام آقای جیمز و یلبور از شرکت اسمیت بارنی اهمیت EVA را چنین بیان می کند از آن جایی که عموم سرمایه گذاران وجوه شان را در صندوقهای سرمایه گذاری مشترک سرمایه گذاری می کنند در اثر این امر صندوقهای مشترک سرمایه گذاری نمایندگان آنها خواهند شد . به خاطر مشکلات بین عاملیت مدیران شرکتهای سهام عام و مالکانشان ضروری است صندوقهای سرمایه گذاری مشترک از طرفداران EVA باشند. مالکان حقیقی در شرکتهای بزرگ سهامی عام بیش از حد پراکنده هستند که بتوانند روی مدیرانشان کنترل داشته باشند. چانگ چنین استدلال می کند که محرک فراهم آوری ارزش برای سهامدار به خاطر رقابت برای سرمایه در حال افزایش است و بنابراین مدیریت در پی معیارهای عملکرد داخلی است که دارای ارتباط نزدیکی با ایجاد ارزش برای سهامداران باشد . به نقل از اربر و همکارانش در شرکت استرن استوارت ارزش افزوده اقتصادی کلید واقعی خلق ارزش است ارزش افزوده اقتصادی چارچوبی برای مدیریت مالی و سیستم جبران خدمت است که می تواند راهنمای تصمیماتی باشد که در شرکت اتخاذ می شود. ارزش افزوده اقتصادی می تواند فرهنگ سازمانی را تحت تاثیر قرار داده و باعث ارتقای کیفیت کار پرسنل سازمان گردد که در نهایت باعث افزایش ثروت سهامداران خواهد شد (مدریس، 2005،4) .
ابر بیان می کند که خلق ارزش نتیجه مدیریت محتاطانه و صحیح سرمایه می باشد، اربر توضیح می دهد که :
1- چگونه اصول ارزش افزوده اقتصادی را به منظور حداکثر کردن ارزش افزوده بازار استفاده کنید. ارزش افزوده بازار برابر است با ارزش شرکت منهای کل سرمایه و ارزش بازار شرکت برابر است با ارزش فعلی سودهای آتی که با استفاده از نرخ هزینه سرمایه شرکت تنزیل شده است.
2- در یک ردیف قرار دادن علایق مالی کارمندان و سهامداران باعث افزایش انگیزه و روحیه خواهد شد و فضایی را ایجاد خواهد کرد که در آن مدیران برای خلق ارزش تلاش بیشتری می کنند.
3- اثرات روشهایی که باعث تحریف حسابداری سنتی (مرسوم) شده است را به منظور اندازه گیری دقیق سود عملیاتی بعد از مالیات حذف کنید.
4- ارزش افزوده بازار را با رشدی محتاطانه افزایش دهید.
اربر پیشنهاد می کند برای استفاده کامل از EVA باید آنرا ساده و قایل محاسبه کرد. برای سادگی به EVA باید اهمیت داده شود و مورد توجه قرار گیرد و به منظور قابلیت محاسبه باید از آن به عنوان مبنای اصلی سیستم پاداش استفاده کرد بنابراین ارزش ایجاد شده در شرکت می تواند بین همه افرادی که به خلق ارزش کمک کرده اند تسهیم گردد (حاتمی، 1386 ،96).

 

14-2-2 کاربرد EVA به عنوان معیار سنجش عملکرد و جبران خدمات
معیارهای سنجش عملکرد جز اصلی سیستم های کنترلی مدیریت است برنامه ریزی خوب و تصمیمات کنترلی نیازمند چگونگی عملکرد واحدهاست مدیریت سطح بالا باید مدیران و کارکنان را برای دستیابی به اهداف سازمان تحریک نماید ارزیابی عملکرد و پاداشها عناصر کلیدی در جهت تحریک مدیران است .
ارزیابی عملکرد، واحدهای سازمانی پیش نیازی در جهت تخصیص منابع است و مقایسه پیش بینی، و واقعی رهنمودی در جهت تخصیصهای آتی هستند ارزیابی عملکرد، مدیران سطح بالا را در تصمیم گیری در مورد حقوق، پاداش ارزیابی های آتی و خط مشی های توسعه کمک می کند. به طور خلاصه کاربردهای EVA در دو گروه زیر ارائه می شود.
الف . کاربردهای داخلی
- ابزار مدیریتی سنجش عملکرد
- معیار جامع سنجش بهره وری
- ابزار تبیین رابطه مالکیت با مدیریت شرکت
ب- کاربردهای خارجی
- ابزاری برای سرمایه گذاری
- معیار پیش بینی قیمت سهام
- ابزار سنجش خلق ارزش
- چارچوبی برای مدیریت مالی
- چارچوب موثر بر فرهنگ سازمانی و ارتقا کیفیت کاری شاغلین

 

15-2-2 ارزش افزوده اقتصادی (EVA) به عنوان تکنیک های ارزشیابی
یکی از ویژگیهای مهم مقیاسهای عملکرد مبتنی بر ارزش این است که آنها به طور مستقیم به تکنیکهای بودجه بندی سرمایه ای مرتبط هستند و از این تکنیک برای تامین مالی شرکتها استفاده می شود مخصوصاً روش سود اقتصادی که قابل مقایسه با تکنیک های ارزش فعلی خالص است و در بودجه بندی سرمایه ای موسسات مورد استفاده قرار می گیرد این مقیاسهای ارزش افزوده اساساً برای اندازه گیری عملکرد مدیریت که مبتنی بر توانایی در افزودن بر ارزش شرکت است مورد استفاده قرار می گیرد. لازم به ذکر است که این مقیاسها توسط تحلیلگران اوراق بهادار به کار گرفته می شود و به عنوان شاص تعیین کننده تا حد ممکن بازدهی سهام آتی بر اساس این منطق که عملکرد مالی مدیریت می تواند در بازدهی سهام شرکتها انعکاس خود را بیابد توسط تحلیلگران فوق مورد استفاده قرار می گیرد. همان طور که اشاره شد این مقیاس ارزش افزوده ارتباط نزدیکی با تکنیک ارزش فعلی خالص دارد خصوصاً با تکنیک ارزش فعلی ویژه شما می توانید عملکرد مورد انتظار یک سرمایه گذاری را از طریق جریانات نقدی آتی حاصل از سرمایه گذاری بالقوه با نرخ میانگین موزون هزینه سرمایه مورد ارزیابی قرار داده و این مجموع جریانات نقدی آتی تنزیل شده را با هزینه پروژه مقایسه کنید. اگر جریانات نقدی تنزیل شده بزرگتر از هزینه آن باشد انتظار می رود پروژه ارزش فعلی مثبت ایجاد کند و اشاره به این دارد که آن پروژه به ارزش شرکت اضافه خواهد کرد.
بنابراین آن پروژه انتخاب خواهد شد. در مورد EVA شما عملکرد سالانه مدیریت را از طریق مقایسه سود عملیاتی خالص منهای مالیات تعدیل شده را با هزینه کل سرمایه بر حسب دلار که شامل هزینه سرمایه است را مورد ارزیابی قرار می دهید. در این تحلیل اگر سود عملیاتی خالص منهای مالیات تعدیل شده در طی یک سال مشخص بر مقدار واحد پولی هزینه سرمایه پیشی گیرد این شرکت دارای EVA مثبت برای یک سال است و برای سهامداران خود ارزش افزوده به همراه خواهد داشت.
بر عکس هرگاه EVA منفی باشد شرکت نتوانسته در طی یک سال به اندازه کافی سود کسب نماید و نمی تواند هزینه سرمایه خود را پوشش دهد و ارزش شرکت پایین می آید. و باید گفت که سود خالص عملیاتی بعد از کسر مالیات تعدیل شده NOPAT اشاره به آنچه که شرکت برای تمام عرضه کنندگان سرمایه کسب کرده است دارد و ارزش به پول هزینه سرمایه آن چیزی است که عرضه کنندگان سرمایه می خواهند این عرضه کنندگان سرمایه شامل دارندگان سهام شرکت می شوند در قسمت پایین محاسبات اصلی به طور خلاصه آمده است(حاتمی،1386، 104).

 

16-2-2 معایب ارزش افزوده اقتصادیEVA
1- ارزش افزوده اقتصادی به لحاظ اینکه هزینه فرصت منابع بکارگرفته شده را بر مبنای ارزش دفتری انها محاسبه می کند، می تواند تا حدودی گمراه کننده باشد. به لحاظ اتکا بر ارقام تاریخی فاقد ویژگی مربوط بودن در تصمیم گیری است .
2- برای تجز یه و تحلیل ارزش افزوده اقتصادی، شناسایی همه منابعی که در یک شرکت مورد استفاده قرار گرفته اند، ضروری است. بسیاری از دارایی هایی که در فعالیت های یک شرکت بکار گرفته می شوند، دارایی های نا مشهود هستند که شناسایی، تعیین ارزش و تعیین هزینه سرمایه برای انها مشکل است.
3-گاهی اوقات تجز یه و تحلیل غیر عملی است، به عنوان یک قاعده ئ کلی، تجز یه و تحلیل ارزش افزوده اقتصادی برای شرکتهای تازه تاسیس و شرکتهای سرمایه گذاری مناسب نیست.
4-یکی دیگر از مشکلات ارزش افزوده اقتصادی، هزینه زیاد اجرا و محاسبه ان است ،محاسبه عملیاتی ارزش افزوده اقتصادی بسیار وقت گیر و پر هزینه است.
5-مشکل دیگر ارزش افزوده اقتصادی آن است که: تورم نتایج انرا تحریف می کندو تحت شرایط تورمی، (شرایط کشور ایران) ارزش افزوده اقتصادی برای بر اورد بهره وری واقعی نمی تواند به کار رود(همان منبع،105).

 

17-2-2 مفاهیم مرتبط با EVA
1-17-2-2-ارزش افزوده بازار
احتساب MVA بعنوان معیار ارزیابی عملکرد نیاز به ارائه هیچ دلیلی ندارد با این همه یک حقیقت وجود دارد و آن اینکه MVA مستقیماً با ارزش بازار ذاتی هر شرکت در ارتباط است .
زمانیکه EVA برآورد شد و به ارزشهای فعلی تنزیل شود نتیجه حاصل نشان دهنده ارزش بازاری است که مدیریت آنرا به سرمایه افزوده یا کم کرده است .
نحوه محاسبه MVA
(CAPITAL) سرمایه – ارزش بازار شرکت= MVA
بر خلاف EVA که طور کلی یک ارزیابی از عملکرد داخلی می باشد MVA مقیاسی برای عملکرد خارجی است چگونگی ارزیابی عملکرد شرکت از طرف بازار بر حسب ارزش بازار بدهی و ارزش بازار سهام با سرمایه، سرمایه گذاری شده در شرکت مقایسه می گردد:
میانگین ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام و میانگین ارزش بازار سهام = MVA
ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام + ارزش افزوده بازار = MVA
ارزش افزوده بازارنشان دهنده فاصله بین ارزش بازار شرکت و سرمایه آن می باشد فرمول شماره 2 نشان می دهد که چگونه یک شرکت در سرمایه گذاری منابع گذشته خود موفق عمل کرده و چگونه می تواند در سرمایه گذاری منابع آتی خو موفق عمل کند بنابراین حداکثر کردن MVA باید هدف هر شرکتی باشد زیرا با ثروت سهامداران در ارتباط است . EVA هر شرکت به عنوان منبع انرژی برای روشن نگه داشتن MVA است . از آنجا که EVA نشان دهنده خالص تفاوت بین سود عملیاتی و هزینه سرمایه است زمانیکه EVA های ناشی از سرمایه گذاریهای فعلی و جدید برآورد شد و به ارزشهای فعلی تنزیل شوند نتیجه حاصل نشان دهنده ارزش فعلی خالص جریانهای نقدی ناشی از سرمایه گذاریهای قبلی و آتی است . بنابراین EVA یک معیار داخلی است که پیامد خارجی آن ایجاد صرف یاکسر در ارزش بازار است(جهانخانی و ظریف فر،1374،84) .

 

2-17-2-2 ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده یا REVA
ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده یک گسترش در روش EVA است که چارچوبی تحلیلی برای ارزشیابی عملکرد شرکت در زمینه خلق ارزش سهامداران ارائه می دهد در این روش ارزشهای بازار دارایی های شرکت همراه با هزینه سرمایه بازار به کاربرده می شود.
در این فرمول CAPITAL نشان دهنده ارزش دفتری اقتصادی دارائیها می باشد و C نشان دهنده هزینه سرمایه شرکت که بر مبنای ارزشهای بازار بدست آمده است .
برای درک تغییرات در ثروت سهامداران بهتر است که هزینه سرمایه بر اساس شکل تعدیل شده ای از EVA به نام REVA محاسبه شود. REVA= (r-c) MCAPITAL
Mcapital همان ارزش بازار داریی های شرکت می باشد که نحوه محاسبه آن بقرار زیر:
ارزش بازار سهام ممتاز + ارزش بازار سهم عادی = MCAPITAL بدهیهای جاری بدون بهره – ارزش دفتری بدهی +
REVA از جمله شاخصهای مالی با اهمیت است زیرا در مقایسه با EVA که مبتنی بر سود حسابداری است سود حسابداری نیز شاخص ضعیفی برای سود اقتصادی به شمار می رود ودر شرایط تورمی (شرایط اقتصادی کشور) استفاده از EVA موجب افزایش اختلافات بین سود حسابداری و سود اقتصادی می گردد و در نهایت منجر به محاسبه نادرست EVA می شود در جهت کاهش اختلافات روش REVA می تواند به عنوان روش جدید و قابل اتکا برای سنجش عملکرد تعیین تغییرات ثروت سهامداران و شواهد لازم برای میزان افزایش در ارزش شرکت ها مطرح شود(جهانخانی و ظریف فر،1374،91) .

 

3-17-2-2 نقش EVA و MVA در سیستم پاداش
در عمل طرحها و روشهای مختلفی برای اعطای پاداش به مدیران وجود دارد. این روشها بیشتر به منظور بالا بردن کارانی و عملکرد مدیران ودر نتیجه افزایش ثروت سهامداران طرحی می شوند این طرحها بیشتر از طریق سهیم کردن مدیران در مالکیت شرکتها صورت می گیرد اما این شرط لازم است ولی کافی نمی باشد آنچه به عنوان یک اصل تلقی می شود این است که مدیران باید در فرایند ایجاد ارزش شرکت شریک شوند. از جمله روشهای مورد استفاده در این روشهای مورد استفاده در این فرایند پرداخت پاداش بر اساس ارزش افزوده اقتصادی یا EVA می باشد با توجه به جهت گیری EVA مدیران عملیاتی دارای سه عامل انگیزش مهم هستند که در سایر روشهای پاداش نادیده گرفته شده ویا تحریف می شوند این سه عامل عبارتند از :
1- تلاش در جهت بهبود سود عملیاتی بدون نیاز به استفاده از سرمایه بیشتر.
2- سرمایه گذاری در پروژه های که نرخ بازدهی آنها بیشتر از نرخ هزینه شان می باشد یعنی NPV مثبت دارند .
3- فروش یا واگذاری سرمایه گذاریهای که بازده ی کمتر از نرخ هزینه سرمایه دارند. EVA یک مقیاس اندازه گیری عملکرد است یک از روشهای پاداش این است که پاداش بر اساس درصد معینی از EVA پرداخت شود =%KEVA پاداش .
بر اساس این طرح مدیران به خاطر افزایش در EVA نسبت به هدف تعیین شده پاداش می گیرند بخاطر کاهش در EVA جریمه می شوند. پاداش متناسب با رشد EVA نباید محدود شود زیرا چنین محدودیتی هم برای شرکت مضر است و هم انگیزه مدیریت را برای تلاش بیشتر محدود می کند. بنابراین اگر بخواهیم انگیزش بیشتری ایجاد کنیم منصفانه ترین روش این است که مدیرانی را که موفق به کسب EVA مورد نظر نشده اند جریمه نمود و مدیرانی که EVA بالایی را کسب کرده اند بدون محدود کردن مبلغ پاداش تشویق نماییم. در بعضی از شرکتها ممکن است مدیریت ضعیف باشد ولی EVA شرکت مثبت است این حالت در شرکتهایی اتفاق می افتد که دارای مزیتهای خاص یا سرقفلی مثبت باشند برای رفع این مشکل پیشنهاد شده است که پرداخت پاداش بر اساس تغییرات EVA و براساس فرمول زیر :
(تغییرات %K * EVA)=%K EVA + پاداش
K1= درصدی از EVA در صورتیکه مثبت باشد و اگر منفی باشد K صفر در نظر گرفته می شود.
K2 = در صدی از تغییرات بدون توجه به اینکه EVA مثبت است یا منفی
در عمل K1 ,K2 بر طبق ویژگیهای واحد تجاری تنظیم می شوند و مشارکت مدیران دراین خصوص ضروری است ایرادی که بر روشهای مبتنی بر EVA وجود دارد این است که پاداش را متوجه عملکرد کوتاه مدت می کنند دراین حالت مدیران بیشتر به فکر فعالیتهای کوتاه مدت یا زود بازده می افتند و این موضوع در دراز مدت می تواند برای شرکت مشکل ساز باشد. چاره رفع این مشکل توجه به مفهوم ارزش افزوده بازار (MVA) و دخالت دادن در طرحهای پاداش است همانطوریکه قبلاً گفته شد MVA برابر است با ارزش فعلی همه EVA های آتی شرکت است بر این اساس پرداخت پاداش با فرمول زیر صورت می گیرد.
=%KEVA+ k2 EVA+KMVA پاداشدر این فرمول هدف این است که تصمیمات مدیران در جهت مانع سهامداران هدایت شود بگونه ای که مدیران آثار دراز مدت تصمیمات خود را با آثار کوتاه مدت هماهنگ نمایند دراین فرمول پاداش تابعی از EVA ، تغییرات EVA و تغییرات MVA معیار EVA ممکن است که مدیر را جسور بسازد بنابراین با بکارگیری معیار MVA مدیر آثار دراز مدت تصمیمات خود را نیز مدنظر قرار می دهد.

 

4-17-2-2 مزایای بکارگیری EVA همراه با ABC
بکارگیری EVA همراه با هزینه هایی بر مبنای فعالیت دارای دو مزیت عمده است.
الف – تصمیم گیرندگان نسبت به کسب بازده اقتصادی از محصولات و مشتریان حساسیت نشان می دهند.
ب- موجبات بکارگیری سرمایه با کارایی بیشتر را فراهم می آورد.
بکارگیری EVA همراه با تکنیکی به نام ارزشیابی متوازن به عنوان راه حلی برای مشکل اندازه گیری عملکرد پیشنهاد شده است بطوریکه بکارگیری این دو تکنیک موجبات ایجاد ارزش بیشتر را برای شرکت فراهم می آورد.

 

5-17-2-2ارزش افزوده اقتصادی و سه بازی مدیران
در این نوشتار نگارنده به تشریح سه نوع بازی (بازی سرمایه ای، بازی رشدهای آینده، و بازی انتقال ریسک) می پردازد. مدیران با ورود به یکی از این بازی ها با وجود اینکه ارزش افزوده اقتصادی مورد نظر را ایجاد می کنند همزمان ارزش شرکت را هم تخریب می کند سرمایه گذاران باید این نکته را بدانند که EVA به عنوان معیار تعیین ارزش و ارزیابی عملکرد مدیران هم چون حسابداری می تواند از طریق مدیریت دستکاری شود.
با توجه به این که در برخی از نوشتار از EVA تعریف شده به نظر می رسد که ممکن است این ذهنیت در خوانندگان به وجود آید که ارزش افزوده اقتصادی از هر نوع عارضه و دستکاری از سوی مدیران مصون است نوشتار حاضر ضمن تأیید برتری ارزش افزوده اقتصادی بر سود حسابداری در ارائه عملکرد واقعی شرکت به تشریح تضادهای بالقوه و ارزش شرکت در قالب بازی های مدیران می پردازد و نشان می دهد که آن نیز از عارضه دستکاری مدیران مصون نیست (حاتمی1386، 117-116).

 

18-2-2 شاخصهای سنجش عملکرد (سنتی ونوین )
برخی از معیارهای مالی که برای ارزیابی عملکرد بنگاه ها از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
عبارتند از : نرخ بازده سرمایه گذاری ، سود باقیمانده و نرخ بازده فروش، ارزش افزوده اقتصادی1 و ارزش افزوده بازار2 و شاخص جامع عملکرد 3 ، شاخص های سنجش عملکرد مبتنی بر ارزش در فرایند ارزیابی ، به منظور آگاهی از میزان ارزش آفرینی بنگاههای اقتصادی، در مقایسه با شاخص های سنتی مبتنی بر داده های تاریخی از کار بست گسترده تری برخوردار شده است؛ که قضاوت آگاهانه و پایدار سودمندتر است زیرا مفاهیم ارزش و ارزش آفرینی را مبنا و هدف قرار می دهد (رهنمای رود پشتی، 1386 ، 360).
سؤال اصلی این است که سهامداران برای سنجش عملکرد، باید از کدام معیار استفاده کنند. روشن ترین معیار برای سنجش عملکرد قیمت سهام است ، اما معیار قیمت سهام از یک ضعف برخوردار است، زیرا برخی عوامل که در قیمت سهام تاثیر دارند مانند شرایط اقتصادی و سیاسی جامعه و جهان خارج از کنترل مدیران می باشد. بنابراین معیارمورد استفاده بایستی از دو ویژگی زیر برخوردار باشد.
1- در معرض تمام عوامل که در خارج از کنترل بوده و بر قیمت سهام تاثیر دارند نباشد.
2- بیشترین رابطه را با تغییرات در ثروت سهامداران داشته باشد.
این ویژگی اصلی ترین تنشی است که یک معیار عملکرد خوب، بایستی آنرا حل کند.
تحقیقات صورت گرفته توسط استیوارت نشان داده است که از بین معیارهای EVA ، رشد فروش، رشد سود، ROE, ROI؛ EVA بالاترین رابطه را با تغییرات ارزش بازار سهام دارد و می تواند بیشتر از 50% تغییرات در این عامل را تشریح نماید. اگر به تاریخچه مدلهایی که به منظور ایجاد ارزش به وجود آمده اند. نظری بیندازیم می توان سیر تاریخی این مدلها را ترسیم کرد.5

 

دهه 1990 دهه 1980
- ارزش افزوده اقتصادی (EVA) - نسبت های ارزش بازار به ارزش دفتری - معیارهای ارزیابی متواز (BCS) - بازده حقوق صاحبان سهام(ROE)
- ارزش افزوده بازار (MVA)

 

 

 

دهه 1970 دهه 1920
- سود هر سهم (EPS) - سیستم دو پونت
- ترکیب حقوق صاحبان سهام - نرخ بازدهی سرمایه گذاریها (ROI)

 

1-18-2-2شاخص های غیر مالی
بسیاری از شرکتها از سود عملیاتی به عنوان یک معیار داخلی و حسابداری استفاده می کنند، در حالیکه شرکتها این معیار را با اطلاعات مالی خارجی (قیمت سهام) ،اطلاعات غیر مالی خارجی (رضایتمندی مشتریان) و اطلاعات غیر مالی داخلی (زمان تحویل کالا) ،تکمیل می کنند. شرکتها این معیارهای مالی وغیر مالی را تحت گزارشی به نام معیارسنجش جامع عملکرد بیان می کنند. این گزارشات شامل موارد زیر است:
1- معیارهای سود آوری : سود عملیاتی و رشد درآ مدی.
2- معیارهای رضایتمندی مشتریان: سهم بازار، پاسخگویی به مشتریان ، عملیات به موقع.
3- معیارهای کارایی ،کیفیت وزمان ، انحراف کارایی مواد مستقیم ، انحراف سربار جذب شده.
4- معیارهای نوآوری : تعداد اختراعات ، تعداد کالاهای جدید.
شاخص جامع سنجش عملکرد BSC که تحت عنوان کارت امتیازی متوازن شناخته شده است، از جمله معیارهای نوین سنجش در عملکرد مدیریت به شمار می آید. این شاخص اولین بار توسط نورتون و کاپلان مطرح گردید و از ویژگی های این شاخص جامعیت آن است. بطوریکه معیارهای مالی و غیر مالی را تواماً در ارزیابی مدنظر قرارمیدهد.
1- شاخص های مالی یک بعدی هستند.
2- شاخص های مالی تاریخی هستند.
3- شاخصهای مالی معلول هستند و به علت ها توجهی ندارند(عدم توجه به رابطه علت و معلولی).
4- شاخص های مالی پاسخی برای ذینفعان دیگر ارائه نمیدهند. شاخص BSC بر پایه استراتژیها، بر استراتژیهای آینده نیز تاثیر گذار است، یعنی با توجه به استراتژی تعریف شده به سنجش عملکرد می پردازد و از نتایج آن برای اصلاح استراتژی قبلی و تدوین استراتژی جدید استفاده می گردد. تعامل شاخص ها، دیدگاههای مورد نظر با هم و استراتژی ها در زیر ارائه شده است.
نمودار 1-2 ارتباط دیدگاه مورد ارزیابی با استراتژی

 

نمودار 2-2 ارتباط دیدگاه با یکدیگر

(زنجیردار وسربندی ، 1389، ص27).
با توجه به روابط تعریف شده در نمودار 1-2 به این مهم دست خواهیم یافت که پیاده سازی BSC در بنگاههایی امکان پذیر است که استراتژی مدون و تعریف شده داشته باشند و سنجش عملکرد با توجه به چهار منظر اصلی صورت می گیرد، که نشانه جامعیت این شاخص است. در نمودار2-2 رابطه علت و معلولی بین دیدگاههای مختلف تبیین شده است، بطوری که اولاً طراحی و پیاده سازی BSC می تواند یک ضرورت تلقی شود. ثانیاً در سودمندی بهره گیری شاخص موثر است. ثالثاً در تدوین استراتژی های آینده اولویت بندی آنها بسیار مفید خواهد بود(حاتمی،1386،41).

 

2-18-2-2 شاخص های مالی
طراحی معیارهای مالی سنجش عملکرد، مبتنی بر اقلام حسابداری صورت می گیرد. زیرا اقلام حسابداری با توجه به پژوهشهای متعدد دارای بار اطلاعاتی و محتوا است. طراحی معیارهای سنجش عملکرد شامل گامهای زیر است:
1- تعیین متغیری که نشان دهنده اهداف مالی و اقتصادی مدیریت باشد: سود خالص، سود عملیاتی، بازده دارائیها، ارزش افزوده اقتصادی و... .
2- تعریف اقلامی که در متغیر گام یک قرار می گیرد: هدف از دارائیها، کل دارائیهاست یا خالص آنها (کل دارائیها منهای کل بدیها).
3- انتخاب معیار برای اقلامی که در متغیر گام یک انتخاب شده اند: دارائیها به بهای تاریخی به ارزش جاری یا ارزش فعلی بیان شوند.
4- انتخاب یک هدف برای اندازه گیری عملکرد: دستیابی به یک نرخ بازده مشابه برای واحدها.
5- انتخاب زمان باز خورد : گزارشات عملکرد مالی به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه به مدیریت ارائه شود، فرایند مذکور می تواند برای شاخصهای سنتی و نوین استفاده شود.

 

بخش دوم 3-2 حاکمیت شرکتی
1-3-2مفهوم حاکمیت شرکتی
برای دستیابی به تعریفی جامع و کامل از نظام حاکمیت شرکتی (حاکمیت شرکتی از واژه لاتین Gubenare به معنای هدایت کردن ، گرفته شده است که معمولاً در مورد هدایت کشتی به کار می رود و دلالت بر این دارد که اولین تعریف حاکمیت شرکتی بیشتر بر راهبردی تمرکز دارد نا کنترل (حساس یگانه ، 1385)).لازم است به فرآیند طرح و تکوین این مفهوم بپردازیم . تعریف های مختلفی از حاکمیت شرکتی وجود دارد ؛ از تعریف های محدود و متمرکز بر شرکت ها و سهامداران آنها گرفته تا تعریف های جامع و دربرگیرنده پاسخگویی شرکت ها در قبال گروه کثیری از سهامداران ، افراد یا ذی نفعان . بررسی ادبیات موجود نشان می دهد که هیچ تعریف مورد توافقی در مورد حاکمیت شرکتی وجود ندارد . تفاوت های چشمگیری در تعریف بر اساس کشور مورد نظر وجود دارد . حتی در آمریکا یا انگلستان نیز رسیدن به تعریف واحد کار چندان آسانی نیست . تعریف های موجود از حاکمیت شرکتی در یک طیف وسیع قرار می گیرند .
دیدگاه های محدود در یک سو و دیدگاه های گسترده در سوی دیگر طیف قرار دارند . در دیدگاه های محدود ، حاکمیت شرکتی به رابطه شرکت و سهامداران محدود می شود . این ، الگویی قدیمی است که در قالب نظریه نمایندگی بیان می شود.در آن سوی طیف ، حاکمیت شرکتی را می توان به صورت شبکه ای از روابط درنظر گرفت که نه تنها میان شرکت و سهامداران بلکه میان شرکت و تعداد زیادی از ذی نفعان از جمله کارکنان ، مشتریان ، فروشندگان و دارندگان اوراق قرضه وجود دارد . چنین دیدگاهی در قالب نظریه ذی نفعان دیده می شود (حساس یگانه ، 1385،96).
در ادامه چند تعریف از حاکمیت شرکتی آورده شده است . این تعریف ها از نگاهی محدود و در عین حال توصیف کننده نقش اساسی حاکمیت شرکتی آغاز می شود ، در میانه بر یک دیدگاه انحصاراً مالی که به موضوع روابط سهامداران و مدیریت تأکید می کند ، می رسد و سرانجام به تعریفی گسترده تر خاتمه می یابد که پاسخگویی شرکتی را در برابر ذی نفعان و جامعه دربرمی گیرد .
فدراسیون بین المللی حسابداران در سال 2004 حاکمیت شرکتی را چنین تعریف کرده است : "حاکمیت شرکتی عبارت است از تعدادی مسئولیت ها و شیوه های به کار برده شده توسط هیأت مدیره و مدیران موظف با هدف مشخص کردن مسیر استراتژیک که تضمین کننده دستیابی به هدفها ، کنترل ریسک ها و مصرف مسئولانه منابع است ."
کادبری در سال 1992 حاکمیت شرکتی را چنین بیان می کند : "سیستمی که شرکتها با آن، هدایت و کنترل می شوند."
پارکینسون در سال 1994 می نویسد : "حاکمیت شرکتی عبارت است از فرآیند نظارت و کنترل برای تضمین عملکرد مدیر شرکت مطابق با منافع سهامداران."
صندوق بین المللی پول و سازمان توسعه و همکاری اقتصادی در سال 2001 حاکمیت شرکتی را چنین تعریف کرده اند : "ساختار روابط و مسئولیت ها در میان یک گروه اصلی شامل سهامداران ، اعضای هیأت مدیره و مدیر عامل برای ترویج بهتر عملکرد رقابتی لازم جهت دستیابی به هدف های اولیه مشارکت".
هاپب و همکاران وی در سال 1998 پس از تحقیقی که در آکسفورد انجام دادند در تبیین حاکمیت شرکتی می نویسند : "حاکمیت شرکتی به تشریح سازمان

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی ارزش افزوده