فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله وجدان کاری در نهج البلاغه

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله وجدان کاری در نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


یک احساس عمومی درباره وجدان

 

ای وجدان، ای شگفت‌انگیزترین آشنای روح انسانی، ما دیگر به جستجوی کلمه‌ای که بعنوان یک کالبد شایسته روح ترا دربرگیرد تلاش بیهوده نخواهیم کرد، مگر می‌توان اقیانوس پرتلاطم و بی‌ساحل را که هیچ کرانه و ژرفایش پیدا نیست در یک پیمانه کوچک جای داد؟
ای خورشید روح‌افزا ما، پرتو خود را از ما دریغ مدار، اگر هم برای چند لحظه چشم بهم گذاشته و مانند شب پرگان وصل ترا نخواهیم، بالاخره دیدگان خود را از دست نمی‌دهیم، زیرا به خوبی می‌دانیم که چشم بهم گذاشتن و خود را بنابینایی زدن با کوری همان فاصله را دارد که هستی با نیستی، ای مشعل شبهای تاریک ما، چرا ستایشت نکنیم؟ در آن هنگام که گردبادهای طوفانی تمایلات ما به لرزه‌ات درمی‌آورد، چه مقاومتهای آهنینی که از خود نشان نمی‌دهی؟ و چه اندازه نیرو در دفاع مخلصانه از شخصیت انسانی که صرف نمی کنی؟ آری تا آب زلال روح خشتک نشده است ای ماه وش در آن آب زلال می‌لرزی و می‌لرزی و تمام وجود ما را می‌شورانی، آه چه کوششها که برای ادامه درخشندگی شعله‌های ملکوتی خود انجام می‌دهی؟
تا آنگاه که ظلمات متراکم تمایلات و تبهکاریها تلاش بی‌نهایت ترا خنثی نموده و هنگام خاموشیت فرا رسد در آن موقع با صدای ضعیف زیرپنجه حیوانی هوسهای بنیان کوه ما که با آخرین نفسهای تو همراهست پایان انسانیت را اعلام داشته و به راه خود می‌روی و از افق روح ناپدید می‌گردی، پس از تو دیگر برای انسان جز مشتی رگ و پوست و استخوان و یک عده غزایز کورکورانه چه خواهد ماند؟
در تاریکی شبهای ظلمانی آنجه که همه دادگران و دادپروران و دادرسان به خواب عمیق فرو رفته‌اند. تو ای همیشه بیدار در بستر کاخهای مجلل که انسانهای نیرومندی سربه بالش پر نیایش نهاده و به دریای خویشتن خم شده است و با دربیغوله ای از کوخهای محقر که انسان ضعیفی جسد آزرده خود را بر روی آن فرش نموده و به صدای جویبار خویشتن گوش فرا می‌دهد در هر دو صحنه بساط محاکمه را می‌گسترانی و شرافت توأم با خرسندی یا رذالت توأم با ندامت در چهره درونی هر دو انسان برای تو نمودار می‌گردد، در آن هنگام که می‌خواهیم از قضاوت عادلانه و انعطاف‌ناپذیر تو روگردان می‌شویم و ترا ندیده بگیریم به هرطرف که برمی‌گردیم مانند نورافکن دوار با ما می‌گردی و نور خود را به قیافه تاریک و در هم پیچیده ما می‌افکنی، مگر انسان راه فراری از خویشتن سراغ دارد راستی آدمی کدامین روی خود را نشان می‌دهد آن موقع که می‌خواهد از خویشتن طفره بزند؟
این کبوتر ضعیف و این همای سعادت در مبارزه با کرکس تمایلات تا زنده است بیدار و کوشش می‌کند و دمی از مقاومت نمی‌ایستد تا آنگاه که بال و پر او شکسته شود و موجودیت خود را از دست بدهد.
تعریف وجدان در معنای عام
کلمه وجدان در لغت نامه دهخدا در ردیف کلمات وجد، وجود، اجدان آمده است که به معنای یافتن، مستغنی شدن، دوست داشتن، اندوهگین شدن، شیفتگی، آشفتگی، ذوق و شوق، شور، حالت، خوشحالی و فرح، توانایی و قدرت است و در بین این کلمات وجد ارتباط نزدیکی با وجدان دارد که در اصطلاح در تعریف وجد آمده است آنچه بر قلب بدون تصنع و تکلیف وارد شود وجد نامیده می‌شود و گویند وجد برقهایی است که می‌درخشد و سپس بزودی خاموش می‌گردد. حالت ذوق و شوق صوفیان سماع پسند را وجد می‌گویند. محمدبن محمود آملی می‌گوید وجد واردی است که از حق سبحانه و تعالی برون آید و باطن را از هیبت خود بگرداند بواسطه احداث وصفی همچون حزن یا فرح.
جنید رحمه الله فرمود وجد انقطاع اوصاف است در هنگامیکه ذات به سرور موسوم شود.
در وجد و حال بین چو کبوتر زنند چرخ
بازان کز آشیان طریقت پریده اند «خاقانی»
پس آنانکه در وجد مستغرقند
شب و روز در عین حفظ حقند «سعدی»
گر مطرب حریفان این پارسی بخواند
در وجد و حالت آرد پیران پارسا را «حافظ»
در عرف بعضی، وجدان عبارت است از نفس و نیروها یا قوای باطنه وجدان در مقابل فقدان است که دلالت بر حضور کیفیت حالتی می‌کند برخی دانشمندان گفته‌اند: وجدان نیروی فطری است وجدان به دو دسته تقسیم می‌شود 1- وجدان توحیدی 2- وجدان اخلاقی تعریف وجدان به دو قسمت تقسیم می‌شود 1- تعریف عمومی 2- تعریف خصوصی
تعریف عمومی تعاریفاتی هستند که جنبه کلی و عمومی داشته و نمود مشخصی را بیان نمی‌کند هر پدیده‌ای که در درون ما استقرا پیدا می‌کند ما با آن حقیقت وجدان داریم یعنی آن را دریافته‌ایم خواه این حقیقت به صورت واحدهای مفرد یا بصورت قضایای مرکب و خواه مورد آگاهی روشن یا تاریک یا نیمه روشن قرار بگیرد، وجدانیات نامیده می‌شود. در تعریفات عمومی وجدان قضایایی مطرح هستند که ما واقعیت آنها را در درون انسانی مشاهده می‌کنیم. وجدان از نظر اخلاقی عبارت از آگاهی به بعضی از شئوون «شخصیت» وجدان به معنای فلسفی دریافت درونیست و همچنین شخصیت را می‌توان به دو قسمت اساسی تقسیم کرد: یکی شخصیت خارجی این قسم عبارتست از انعکاس وضع روانی یک فرد در اجتماع مثلاً‌ می‌گوییم شخصیت فلان فرد چنین است . دوم شخصیت واقعی فرد: شخصیت واقعی هر فرد عبارتست از آنکه انسان در سازمان روانی خود به توسط غرایز یا امور اکتسابی ایجاد نموده است.
وجدان از دیدگاههای مختلف:
نویسندگان بزرگ و ادبا چه شرقی و چه غربی آنانکه انسان را از نزدیک و از جهات مختلفی مورد مطالعه قرار داده‌اند درباره قلمرو درونی انسانها هنوز پدیده‌ها را از همدیگر مانند نمودهای فیزیکی مشخص تفکیک ننموده‌اند به همین جهت است گه گاهی دل می‌گویند و مقصودشان وجدان است و گاهی وجدان می‌گویند مرادشان پدیده مخصوصی از دل است. وجدان دارای سه پدیده است: 1- شعور روشن 2- شعور نیمه روشن (شعور نیمه تاریک) 3- شعور تاریک یا وجدان مخفی لذا ممکن است واحدی در شعور کاملاً‌ تاریک ما بطور ناخودآگاه تحریکاتی ایجاد کند که نه تنها قابل اهمیت بوده باشد بلکه ممکن است سرنوشت روانی ما را کاملاً رهبری نماید به قول مولوی:
چون کسی را خار دریا پیش خلد
پای خود را بر سر زانو نهد
با سر سوزن همی جوید سرش
ور نیابد می کند با لب ترش
خد در پا شد چنین دشواریاب
خار در دل چو بواد واده جواب
خار دل را اگر بدیدی هر خسی
کی غمان را راه بودی بر کسی
از نظر ویکتور هوگو وجدان مرکز اختلاط اوهام و علایق و ابتلات، کوره احلام و کنام افکاریست که انسان از آن شرم دارد.
ابن سینا می‌گوید: اهل معرفت که دارای درون منزه هستند هنگامیکه کثافتهای مادی از خود دور نمودند و از اشتغالات پست رها شدند رو به عالم قدس و سعادت بوده و با کمال اعلی به هیجان درمی‌آیند و برای آنان لذت عالیه‌ای رو می‌دهد.
امیرالمومنین علی علیه‌السلام می‌فرماید: همین خواص و پیشتازان حرفه‌ایی و بی‌وجدانند که تاریخ بشریت را به روز سیاه نشانده اند.
بررسی تاریخ در موضوع وجدان به تاریخ پیدایش بشریت برمی‌گردد و روش وجدان اخلاقی یکی از ارکان تبلیغی پیامبران بوده است.
بزرگترین عامل برقراری عدالت اجتماعی همان وجدان است و بس. در قرآن کریم نمود ماورای طبیعی وجدان در قالب سه مورد آمده است: 1- سرزنش وجدان 2- نظارت وجدان 3- آرامش وجدان.
1- سرزنش وجدان: « لااقسم بیوم القیامه و الااقسم بالنفس اللوامه.» سوگند به روز رستاخیز خورم و به نفس سرزنش کننده سوگند نمی‌خورم از اینجا نمود سرزنش وجدان بسیار حائز اهمیت که در معرض سوگند و معادل روز رستاخیز قرار گرفته است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   13 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله وجدان کاری در نهج البلاغه

تحقیق در مورد خطبه 83 نهج البلاغه

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد خطبه 83 نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد خطبه 83 نهج البلاغه


تحقیق در مورد خطبه 83  نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:14

 

 

 

 

ومن خطبة له علیه السلام

وهی من الخطب العجیبة تسمّى «الغراء» [وفیها نعوت الله جل شأنه، ثمّ الوصیة بتقواه، ثمّ التنفیر من الدنیا، ثمّ ما یلحق من دخول القیامة، ثمّ تنبیه الخلق إلى ما هم فیه من الاعراض، ثمّ فضله علیه السلام فی التذکیر] [صفته جلّ شأنه]

الْحَمْدُ للهِ الَّذِی عَلاَ بِحَوْلِهِ ودَنَا بِطَوْلِهِ مَانِحِ کُلِّ غَنِیمَةٍ وَفَضْلٍ، وَکَاشِفِ کُلِّ عَظِیمَةٍ وَأَزْلٍ أَحْمَدُهُ عَلَى عَوَاطِفِ کَرَمِهِ، وَسَوَابِغِ ـ نِعَمِهِ وَأُومِنُ بهَ أَوَّلاً بَادِیاً وَأَسْتَهْدِیهِ قَرِیباً هَادِیاً، وَأَسْتَعِینُهُ قَاهِراً قَادِراً، وَأَتَوَکَّلُ عَلَیْهِ کَافِیاً نَاصِراً. وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً صلى الله علیه وآله عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، أَرْسَلَهُ لاِِنْفَاذِ أَمْرِهِ، وَإِنْهَاءِ عُذْرِهِ وَتَقْدِیمِ نُذُرِهِ [الوصیة بالتقوى]

أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللهِ بِتَقْوَى اللهِ الَّذِی ضَرَبَ لَکُمُ الاََْمْثَالَ وَوَقَّتَ لَکُمُ الاَْجَالَ ر، وَأَلْبَسَکُمُ الرِّیَاشَ وَأَرْفَغَ لَکُمُ المَعَاشَ وَأَحَاطَ بِکُمُ الاِِْحْصَاءَ وَأَرْصَدَ لَکُمُ الْجَزَاءَ وَآثَرَکُمْ بِالنِّعَمِ السَّوَابغِ، وَالرِّفَدِ الرَّوافِغِوس، وَأَنْذَرَکُمْ بِالْحُجَجِ الْبَوَالِغِ فَأَحْصَاکُمْ عَدَداً، ووَظَّفَ لَکُمْ مُدَداً فِی قَرَارِ خِبْرَةٍ وَدَارِ عِبْرَةٍ، أَنْتُمْ مُخْتَبَرُونَ فِیهَا، وَمُحَاسِبُونَ عَلَیْهَا. [التنفیر من الدنیا]

فَإِنَّ الدُّنْیَا رَنِقٌمَشْرَبُهَا، رَدِغٌ مَشْرَعُهَا یُونِقُمَنْظَرُهَا، وَیُوبِقُ مَخْبَرُهَا، غُرُورٌ حَائِلٌ وَضَوْءٌ آفِلٌ وَظِلٌّ زائِلٌ، وَسِنَادٌمَائِلٌ، حَتَّى إِذَا أَنِسَ نَافِرُهَا، وَاطْمَأَنَّ نَاکِرُهَا قَمَصَتْ بِأَرْجُلِهَا وَقَنَصَتْ بِأَحْبُلِهَا وَأَقْصَدَتْشس بِأَسْهُمِهَا، وَأَعْلَقَتِالْمَرْءَ أَوْهَاقَ الْمَنِیَّةِقَائِدَةً لَهُ إِلى ضَنْکَ الْمَضْجَعِحس، وَوَحْشَةِ الْمَرْجِعِ، ومُعَایَنَةِ الْـمَحَلِّ وَثَوَابِ الْعَمَلِ وَکَذلِکَ الْخَلَفُ بِعَقْبِ السَّلَفِ لاَتُقْلِعُ الْمَنِیَّةُ اخْتِرَاماً وَلاَیَرْعَوِی الْبَاقُونَ اجْتِرَاماًلا، یَحْتَذُون مِثَالاً وَیَمْضُونَ أَرْسَالاً إِلَى غَایَةِ الاِنْتِهَاءِ، وَصَیُّورِصالْفَنَاءِ. [بعد الموت البعث] حَتَّى إِذَا تَصَرَّمَتِ الاَُْمُورُ، وَتَقَضَّتِ الدُّهُورُ، وَأَزِفَ النُّشُورُ أَخْرَجَهُمْ مِنْ ضَرَائِحِالْقُبُورِ، وَأَوْکَارِ الطُّیُورِ، وَأَوْجِرَةِالسِّبَاعِ، وَمَطَارِحِ الْمَهَالِکِ، سِرَاعاً إِلَى أَمْرِهِ، مُهْطِعِینَإِلَى مَعَادِهِ، رَعِیلاً صُمُوتاً قِیَاماً صُفُوفاً، یَنْفُذُهُمُ الْبَصَرُ وَیُسْمِعُهُمُ الدَّاعِی، عَلَیْهِمْ لَبُوسُ الاِسْتِکانَةِ وَضَرَعُ الاِسْتِسْلاَمِ وَالذِّلَّةِ، قَدْ ضَلَّتِ الْحِیَلُ، وانْقَطَعَ الاََْمَلُ، وَهَوَتِ الاََْفْئِدَةُ کَاظِمَةًص، وَخَشَعَتِ الاََْصْوَاتُ مُهَیْنِمَةً وَأَلْجَمَ الْعَرَقُ وَعَظُمَ الشَّفَقُ وَأُرْعِدَتِعص الاََْسْمَاعُ لِزَبْرَةِ الدَّاعِیإِلَى فَصْلِ الْخِطَابِ وَمُقَایَضَةِ الْجَزَاءِلص، وَنَکَالِالْعِقَابِ، وَنَوَالِ الثَّوَابِ.

[تنبیه الخلق] عِبَادٌ مَخْلُوقُونَ اقْتِدَاراً، وَمَرْبُوبُونَ اقْتِسَاراً وَمَقْبُوضُونَ احْتِضَاراً وَمُضَمَّنُونَ أَجْدَاثاً وَکَائِنُونَ رُفَاتاً وَمَبْعُوثُونَ أَفْرَاداً، وَمَدِینُون جَزَاءً، وَمُمَیَّزُونَ حِسَاباً قَدْ أُمْهِلُوا فی طَلَبِ الْـمَخْرَجِ، وَهُدُوا سَبِیلَ الْمَنْهَجِ ص، وَعُمِّرُوا مَهَلَ الْمُسْتَعْتِبِ وَکُشِفَتْ عَنْهُمْ سُدَفُ الرِّیَبِ وَخُلُّوا لمِضْماَرِ الْجِیَادِ وَرَوِیَّةِ الاِرْتِیَادِ وَأَنَاةِ الْمُقْتَبِسِ الْمُرْتَادِ فِی مُدَّةِ الاََْجَلِ، وَمُضْطَرَبِ الْمَهَلِ

[فضل التذکیر] فَیَا لَهَا أَمْثَالاً صَائِبَةً وَمَوَاعِظَ شَافِیَةً، لَوْ صَادَفَتْ قُلُوباً زاکِیَةً، وَأَسْمَاعاً وَاعِیَةً، وَآرَاءً عَازِمَةً، وَأَلْبَاباً حَازِمَةً! فَاتَّقُوا اللهَ تَقِیَّةَ مَنْ سَمِعَ فَخَشَعَ، وَاقْتَرَفَفَاعْتَرَفَ، وَوَجِلَفَعَمِلَ، وَحَاذَرَ فَبَادَرَ وَأَیْقَنَ فَأَحْسَنَ، وَعُبِّرَ فَاعْتَبَرَ وَحُذِّرَ [فَحَذِرَ، وَزُجِرَج فَازْدَجَرَ‌ط، وَأَجَابَ فأَنَابَ وَرَاجَعَ فَتَابَ، وَاقْتَدَى فَاحْتَذَى وَأُرِیَ فَرَأَى، فَأَسْرَعَ طَالِباً، وَنَجَا هَارِباً، فَأَفَادَ ذَخِیرَةً وَأَطَابَ سَرِیرَةً، وَعَمَّرَ مَعَاداً، وَاسْتَظْهَرَ زَاداًلِیَوْمِ رَحِیلِهِ وَوَجْهِ سَبِیلِهِ وَحَالِ حَاجَتِهِ، وَمَوْطِنِ فَاقَتِهِ، وَقَدَّمَ أَمَامَهُ لِدَارِ مُقَامِهِ. فَاتَّقُوا اللهَ عِبَادَ اللهِ جِهَةَ مَا خَلَقَکُمْ لَهُ، وَاحْذَرُوا مِنْهُ کُنْهَ مَا حَذَّرَکُمْ مِنْ نَفْسِهِ، وَاسْتَحِقُّوا مِنْهُ مَا أَعَدَّ لَکُمْ بِالتَّنَجُّزِلِصِدْقِ مِیعَادِهِ، وَالْحَذَرِ مِنْ هَوْلِمَعَادِهِ.

منها: [فی التذکیر بضروب النعم]

جَعَلَ لَکُمْ أسْمَاعاً لِتَعِیَ مَا عَنَاهَا وَأَبْصَاراً لِتَجْلُوَعَنْ عَشَاهَا وَأَشْلاَءًو ط جَامِعَةً لاََِعْضَائِهَا، مُلاَئِمَةً لاََِحْنَائِهَافی تَرْکِیبِ صُوَرِهَا، وَمُدَدِ عُمُرِهَا، بِأَبْدَانٍ قَائِمَةٍ بِأَرْفَاقِهَا وَقُلُوبٍ رائِدَةٍلاََِرْزَاقِهَا، فِی مُجَلِّلاَتِ نِعَمِهِ، وَمُوجِبَاتِ مِنَنِهِ، وَحَوَاجِزِعَافِیَتِهِ. وَقَدَّرَ لَکُمْ أَعْمَاراً سَتَرَهَا عَنْکُمْ، وَخَلَّفَ لَکُمْ عِبَراً مِنْ آثَارِ الْمَاضِینَ قَبْلَکُمْ، مِنْ مُسْتَمْتَعِ خَلاَقِهِمْ وَمُسْتَفْسَحِ خَنَاقِهِمْ

أَرْهَقَتْهُمُالْمَنَایَا دُونَ الاَْمَالِ، وَشَذَّبَهمْ عَنْهَاتَخَرُّمُ الاَْجَالِ لَمْ یَمْهَدُوا فِی سَلاَمَةِ الاََْبْدَانِ وَلَمْ یَعْتَبِرُوا فِی أُنُفِالاََْوَانِ. فَهَلْ یَنْتَظِرُ أَهْلُ بَضَاضَةِالشَّبَابِ إِلاَّ حَوَانِیَ الْهَرَمِ؟ وَأَهْلُ غَضَارَةِ الصِّحَّةِ إِلاَّ نَوَازِلَ السَّقَمِ؟ وَأَهْلُ مُدَّةِ الْبَقَاءِ إِلاَّ آوِنَةَ الْفَنَاءِ؟ مَعَ قُرْبِ الزِّیَالِغع، وَأُزُوفِالاِنتِقَالِ، وَعَلَزِالْقَلَقِ، وَأَلَمِ الْمَضَضِ وَغُصَصِ الْجَرَضِع، وَتَلَفُّتِ الاِسْتِغَاثَةِ بِنُصْرَةِ الْحَفَدَةِ وَالاََْقْرِبَاءِ، وَالاََْعِزَّةِ وَالْقُرَنَاءِ! فَهَلْ دَفَعَتِ الاََْقَارَبُ، أَوْ نَفَعَتِ النَّوَاحِبُ؟وَقَدْ غُودِرَفِی مَحَلَّةِ الاََْمُوَاتِ رَهِیناً وَفِی ضِیقِ الْمَضْجَعِ وَحِیداً، قَدْ هَتَکَتِ الْهَوَامُّ جِلْدَتَهُ وَأَبْلَتِ النَّوَاهِکُجِدَّتَهُ، وَعَفَتِالْعَوَاصِفُ آثَارَهُ، وَمَحَا الْحَدَثَانُ مَعَالِمَهُیع، وَصَارَتِ الاََْجْسَادُ شَحِبَةًبَعْدَ بَضَّتِهَا وَالْعِظَامُ نَخِرَةًبَعْدَ قُوَّتِهَا، وَالاََْرْوَاحُ مُرْتَهَنَةً بِثِقَلِ أَعْبَائِهَامُوقِنَةً بَغَیْبِ أَنْبَائِهَا، لاَ تُسْتَزَادُ مِنْ صَالِحِ عَمَلِهَا، وَلاَ تُسْتَعْتَبُمِنْ سَیِّىءِ زَلَلِهَا

أَوَلَسْتُمْ أَبْنَاءَ الْقَوْمِ وَالآبَاءَ، وَإِخْوَانَهُمْ وَالاََْقْرِبَاءَ؟ تَحْتَذُونَ أَمْثِلَتَهُمْ، وَتَرْکَبُونَ قِدَّتَهُمْ وَتَطَؤُونَ جَادَّتَهُمْ! فَالْقُلُوبُ قَاسِیَةٌ عَنْ حَظِّهَا، لاَهِیَةٌ عَنْ رُشْدِهَا، سَالِکَةٌ فی غَیْرِ مِضْمارِهَا! کَأَنَّ الْمَعْنِیَّسِوَاهَا، وَکَأَنَّ الرُّشْدَ فی إحْرَازِ دُنْیَاهَا.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد خطبه 83 نهج البلاغه

تحقیق در مورد جایگاه حقوقی زن در نهج البلاغه

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد جایگاه حقوقی زن در نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد جایگاه حقوقی زن در نهج البلاغه


تحقیق در مورد جایگاه حقوقی زن در نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:15

 

 

 

 

از منابعی که از دیر باز در مباحث انتقادی درباره « جایگاه و منزلت زن در نگرش دینی» مورد استفاده قرار گرفته است کلام امیرالمومنین (علیه السلام) در نهج البلاغه می باشد.

 

دسته ای با تمسک به ظاهر کلام حضرت، کمال پذیری زن و وجود ارزشهای والای انسانی او را انکار کرده و آن را موجودی دون و بی پایه انگاشته اند. و دسته دیگر با تاکید بر منزلت و مقام کرامت والای زن، کلام حضرت را منافی با منزلت و جایگاه حقیقی وی پنداشته اند.

 

اما یک بررسی اجمالی در سیره حضرت ثابت می کند که آن حضرت علیرغم  سنت جاهلیت به شخصیت و مقام زن احترام بسیار می گذاشته است. او نه تنها در خانه شریک زندگی همسر خود بوده است بلکه مردان را نیز به پاسداری از حرمت و حقوق زنان توصیه کرده و کوششهای ایشان را در اداره خانه و تربیت فرزندان ارج نهاده است. در بیان کرامت و منزلت زن همین بس که او را مظهر جمال و عطوفت الهی معرفی نموده و می فرماید:

«المراة ریحانه و لیست بقهرمانه»

«زن گل خوشبوی زندگی است و نباید کارهای دشوار را بر او تحمیل کرد».

 

در کلامی دیگر از زن به عنوان امانت الهی یاد شده است که همچون امانتهای دیگر خداوند ارزشمند و قابل احترام می باشد و باید آنچنانکه شایسته امانت گذار است از او محافظت و نگهداری شود.

 امام علی (علیه السلام) پیش از هر مکتب مادی طرفدار زن، مدارا با زنان را تحت هر شرایطی حتی در صورت بد رفتاری و اهانت لازم و ضروری دانسته و خشونت و تعرض به او را محکوم نموده است.

«فداروهن علی کل حال»

 در بررسی های روانشناختی و تحلیل های رفتار اجتماعی زن، تاثیر تربیتی چنین شیوه ای را اثبات نموده است. نقشی که زن در تربیت و پرورش نسل بشری ایفا می کند جایگاه ممتاز و منحصر به فرد او را در نظام خلقت مشخص می سازد.

 

قرآن برای بیان نقش زن در سعادت و تربیت فرزندان، همسران حضرت نوح و لوط را مثال می زند که چه بسا به سبب عدم صلاحیت آنان، فرزندانشان به کفر کشیده شدند.

 

حضرت علی (علیه السلام) به جهت آگاهی و اعلام همین جایگاه ممتاز است که حتی وجود پدری همچون خود با آن همه رشادتها که تاریخ ازاو سراغ دارد - فاتح خیبر، قاتل عمروبن عبدود.- را برای داشتن فرزندی دلیر و نیرومند کافی نمی داند. از این رو عدم دلاوری محمد حنفیه را به مادر او نسبت داده و برای داشتن فرزندی شجاع و مبارز از عقیل می خواهد که همسری شایسته برای او برگزیند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد جایگاه حقوقی زن در نهج البلاغه

دانلود مقاله فتنه در نهج البلاغه و راههای مقابله با آن

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله فتنه در نهج البلاغه و راههای مقابله با آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 فتنه شناسی از دیدگاه نهج البلاغه
موضوع مورد بحث، بررسی معانی و مصادیق فتنه در قرآن و نهج البلاغه است.واژه فتنه دارای معانی و وجوه مختلفی می باشد که در اصل، به معنی آزمودن بوده برای اینکه خالص آن از چیزهای دیگر جدا گردد. فتنه دارای دو چهره است، آنجا که به خدای سبحان نسبت دارد از روی حکمت و مصلحت بوده، موجب تکامل و سعادت فرد و جامعه می شود و سیمای حقیقی افراد مشخص می گردد. آفرینش جهان و نحوة خلقت آدمی به گونه ای است که همواره با عوامل مختلفی مانند مشقت، گرسنگی، ترس، فقر و غنا و نعمتها و ... تحت آزمایشات قرار می گیرد و هیچ انسانی از اصل سنت فتنه در امان نمی باشد. خدای سبحان وقایعی همچون قربانی کردن اسماییل را فتنه نامیده و می فرماید:«ان هذا لهو البلاء المبین» و در این امتحان میزان بندگی و عبودیت ابراهیم(ع) را به نمایش می گذارد و در جای دیگر اموال و اولاد را مطرح نموده و می فرماید«انما اموالکم و اولادکم فتنه» خداوند به مسلمانان هشدار می دهد که مراقب باشید علاقه به اولاد و منافع زود گذر دنیا باعث نشود که حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام بشمارید و بدانید که اموال و اولاد وسیله آزمایش شما هستند . از نمونه های دیگری همچون فتنه فرعون و قوم لوط و جریان گمراه شدن بنی اسرائیل بوسیلة سامری نام برده که در این خصوص حضرت موسی(ع) با عبارت«ان هی الا فتنتک»(این نیست جز امتحان از تو) بیان نمودند که هلاک کردن همراهان من یکی از موارد امتحان عمومی توست، که بندگان خود را با آن می آزمائیم تا هر که گمراه شدنی است گمراه شده و هر که هدایت شدنی است هدایت شود. فتنه ها آنجا که به غیر خدا نسبت می یابد، فاعل آن انسان و یا شیطان است که زمینة گمراهی و شقاوت را هموار کرده و موجب ضلال و انحراف از صراط مستقیم و خروج از دین می شود. امام علی علیه السلام اشاره ای به ابزار و وسایل فتنه نموده و عناصری همچون دنیا، تفرقه و جدایی، رزایل اخلاقی، شیطان را از عوامل بوجود آوردنده فتنه در جامعه می داند حضرت ریشة همة فتنه ها را پیروی از خواسته های نفسانی و احکام دروغین و بدعت آمیز دانسته که در آنها حکم خدا مخالفت می شود و می فرماید:«انما بدع وقوع الفتن اهواک تتبع واحکام تبتدع» و نجات از مضّلات فتنه را پناه بردن به خدا و خود را به او سپردن، تمسک به اهل بیت علیه السلام دانسته و می فرمایند:«ایها الناس شقوا امواج الفتن بسفن النجاه»(ای مردم موجهای فتنه را با کشتی های نجات و تمسک به قرآن و اهل بیت علیه السلام بشکافید). اولین نجات یافتگان فتنه و آشوبهای حکومت خودکامة بنی امیه و سران سقیفه، یگانه دختر پیامبر(ص) و همسر گرامی اش علی علیه السلام، امام حسن و امام حسین علیه السلام و سایر خاندان نبوت بودند و انصاف آن است که سران سقیفه را به باد انتقاد گرفته و مظلومیت و حقانیت امام علی و زهرای اطهر و سایر اهل بیت علیه السلام را باور کنیم زیرا حوادث تلخ و ناگواری پس از رحلت پیامبر اسلام دامنگیر جامعه شد و مصیبت های جانسوزی بر اهل بیت رسول گرامی اسلام وارد شد و با غضب کردن حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زهرای اطهر و دست برداشتن از اسلام و ولایت و رهبری اهل بیت و شکستن پیمان روزغدیر، جایگزین کردن حکومت بشری و خودکامگی بجای حکومت الهی، و تبدیل تغییر احکام الهی منع نقل و نوشتن حدیث پیامبر(ص) و جداسازی قرآن از شرح و تفسیر پیامبر و سوزاندن مصحفها عقده ها را گشودند اما علی علیه السلام همچون کوهی استوار باطل را رسوا ساخت، حق را اثبات نمود و بر زمان شناساند.
بخش اعظم زندگانی امیرالمؤمنین در ستیز و رویارویی با «فتنه ها» سپری گردید. از
ایـن رو شـنـاخـت فـتنه و کشف معیارهای حق و باطل در کشاکش بروز فتنه ها اهمیتی ویژه می یـابـد. چـنـانـچـه پیداست آن امام همام نیز سعی فراوانی در تبیین مشکله فتنه نموده است و هموست که فریاد برآورده است:
«من چشم فتنه را کور کردم، در حالی که احدی جراءت چنین کاری را نداشت.»1
حضرت درطول مدت زمامداری خود با فتنه ناکثین، قاسطین و مارقین مبارزه کرد و به یقین کسی که فتنه ها را با جان خود لمس کرده است خصایص و ابعاد فتنه را بهتر و عینی ترمی تواند بیان کند و به درمان آن بپردازد.
عاملی که فتنه جویان را در عمل سخیف خود جری می سازد،ایجاد شک و تردید در میان عوام و گـاهـی، خـواص اسـت،
در صـورتـی کـه اگـر جـوانـب فـتـنـه، قـبـل از وقـوع تـوسـط عالمان آگاه، تبیین گردد و این تبیین به آگاهی و بیداری جوامع بـیـانـجـامـد، فتنه جویان، راهی برای نفوذ در قلوب مردم نخواهند یافت و وقتی چنین شد فتنه جو به سوراخی خواهد خزید وتوان هرگونه حرکتی از او سلب خواهد شد.
فتنه» چیست و منظور از این تعبیر که بارها در قرآن و نهجالبلاغه و احادیث آمده است چه حقیقتی میباشد؟
اصل فتنه در لغت به معنای سوزانیدن در آتش است و معانی دیگر و استفادههای گوناگون آن همه به آن بازگشت میکند، مانند امتحان و اختیار، گمراهی و گناه، فضیحت و عذاب و آشوب و اختلاف.
در قرآن و نهج البلاغه از دو نوع فتنه سخن به میان آمده است:
1. به معنای امتحان الهی یا کیفری که خداوند به گنهکاران میدهد،
2. به معنی آشوب و طغیان و ایجاد اختلال در نظم و ثبات جامعه که به وسیله قدرتطلبان و آشوبگران به وجود میآید.
فتنه به معنای اول کار خداوند است و آثار تربیتی دارد و افراد را به تلاش و کوشش و اصلاح حال خود وادار میسازد و این معنا در موارد متعددی از قرآن کریم آمده است
مانند:
احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لایفتنون و لقد فتنا الذین من قبلهم.1
آیا مردم گمان میکنند که به صرف اینکه بگویند ایمان آوردهایم، به حال خود رهامیشوند و مورد امتحان قرار نمیگیرند؟ همانا امتهای پیشین را هم امتحان کردیم.
و اتقوا فتنه لاتصیبن الذین ظلموا منکم خاصه.2و بترسید از فتنهای که فقط به ظالمان از شما نمیرسد.
فتنه به این معنی شامل نعمتهای الهی هم میشود مانند اموال و اولاد که وسیله امتحان و آزمون الهی قرار میگیرند. زیرا همانگونه که پیش از این گفته گاهی خداوند با دادن نعمت بندگان خود را مورد آزمایش قرار میدهد.
1.سوره عنکبوت آیه 1
2.سوره انفال آیه 25
فتنه به معنای دوم نیز که همان آشوبگری و به هم ریختن نظم و آرامش در جامعه است، در قرآن کریم آمده و از آن به عنوان چیزی که بدتر و شدیدتراز آدمکشی است یاد شده و جامعه اسلامی به جنگ با عاملان فتنه فراخوانده شده است :
الفتنه اشد من القتل.1
فتنه سختتر از کشتار است.
و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه.2
با آنان بجنگید تا فتنه ای باقی نماند.
امیرالمومنین (ع) در اشاره به این دو نوع فتنه که یکی کار خدا و دیگری کار آشوبگران است، میفرماید:
لایقولن احدکم اللهم انی اعوذبک من الفتنه لانه لیس احد الا و هو مشتمل علی فتنه ولکن من استعاذ فلیستعذ من مضلات الفتن. فان الله سبحانه یقول: «و اعلموا انما
اموالکم و اولادکم فتنه.» و معنی ذلک انه سبحانه یختبر عباده بالاموال و الاولاد.
هیچ یک از شما نگوید خداوندا به تو پناه میبرم از فتنه زیرا هیچ کس
نیست مگر اینکه او را فتنه ای است. کسی که میخواهد به خدا پناه ببرد، از فتنه های گمراهکننده پناه ببرد. زیرا خداوند فرموده:«بدانید که اموال و اولاد شما فتنه
هستند.» و معنای آن این است که خداوند بندگان خود را با اموال و اولاد امتحان
میکند.
بحثهایی که در نهجالبلاغه راجع به فتنه آمده بیشتر ناظر به معنای دوم آن است که به وسیله آشوبگران و فرصتطلبان ایجاد میشود و زمینه را برای سقوط و هلاک جامعه مهیامیسازد.
امیرالمومنین (ع) که خود قربانی فتنههایی شد که پس از رحلت رسولخدا (ص) به وجود آمد، جامعه را از افتادن در مسیر فتنه برحذر میدارد و هشدارهای لازم را میدهد و برای اینکه مردم آگاهی لازم داشته باشند، کیفیت پیدایش فتنه و شگردهای فتنهگران و خطرهای آن برای جامعه و راه مقابله با آن را تذکر میدهد.
چگونه یک فتنه در جامعه پیدا میشود و سبب ناامنی و آشوب و به هم ریختن نظم و قانون و از بین رفتن ارزشهای پذیرفته شده جامعه میگردد؟
به عقیده امام فتنه از هواپرستیها و قانونشکنیهای جماعتی شروع میشود که برای رسیدنبه هدفهای نامشروع خود، حق و باطل را درهم می آمیزند و فریبکارانه وارد عمل میشوند:
انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع و احکام تبتدع یخالف فیها کتاب الله و یتولی علیها
رجال رجالا علی غیر دین الله: فلو ان الباطل خلص من مزاج الحق لم یخف علی المرتادین و لو ان الحق خلص من لبس الباطل انقطعت عنه السن المعاندین. 1
همواره آغاز پیدایش فتنهها پیروی از هواهای نفسانی و پیدایش قوانین مجعول و
بدعتگونه است قوانینی کبه با کتاب خدا مخالف است و جمعی برخلاف دین خدا به حمایت ازآن برمیخیرند. اگر باطل از آمیخته شدن با حق نجات مییافت، بر حقیقتجویان پوشیده نمیماند و اگر حق از آمیزش با باطل خلاص میشد، زبان معاندان از آن قطع میگردید.
هشدار امام علی ع درباره فتنه ها
همچنین امام هشدار میدهد که شروع فتنه و پیدایش نطفه آن به صورت آرام و مخفیانه است و به طور خزنده پیش میرود و گسترش مییابد. بنابراین لازم است که در همان آغاز، با عوامل آن قاطعانه برخورد کرد و پایداری و استقامت نمود: و تثبتوا فی قتام العشوه اعوجاج الفتنه عند طلوع جنینها و ظهور کمینها و انتصاب قطبها و مدار رحاها تبدء فی مدارج خفیء و توول الی فظاعه جلیه. شبابها کشباب الغلام و آثارها کاثارالسلام یتوارثها الظلمه بالعهود. 1
با احتیاط و بصیرت گام بردارید به هنگام برخاستن گرد و غبار حادثههایی که نمیتوان به درستی واقع آن را درک کرد و در هم پیچیدن فتنهها به هنگام تولد نوزاد آن و آشکار شدن باطن آن و برقرار شدن قطب و مدار آسیای آن فتنههایی که از مراحل ناپیدا شروع میشوند و به مرحله شدید و روشن میرسند. رشد آنها مانند رشد نوجوان و آثار آن مانند آثار سنگ سخت و محکم است. ستمکاران آن را با پیمانهایی که دارند از یکدیگر ارث میبرند آثار وعواقب نامطلوب فتنه ها از زبان امیر المومنان علی ع
آنگاه امام آثار و عواقب نامطلوب فتنه را پس از پاگرفتن و بزرگ شدن بیان میکند: ثم یاتی بعد ذلک طالع الفتنه الرجوف و القاصمه الزحوف فتزیغ قلوب بعد استقامه و تضل رجال بعد سلامه و تختلف الاهواء عند هجومها و تلتبس الاراء عند نجومها. من اشرف لهاقصمته و من سعی فیها حطمته... 1
سپس بعد از آن، دولت فتنه وحشتآور که شکننده و نابودکننده است فرامیرسد. پس قلبهاپس از استواری میلغزند و مردان پس از درستی و سلامت گمراه میشوند و افکار به هنگام هجوم آن پراکنده و اندیشه هاپس از آشکار شدن آن دچار شک و تردید میگردند. کسی که به مقابله با آن برخیزد و پشتش را میشکند و کسی که در آن کوشش کند هلاک میشود.
مطلب مهم دیگری که دربارهی فتنه در سخنان امام آمده است، کیفیت برخورد با آن و عکسالعملی است که هنگام بروز فتنه باید نشان داد.
راهنمایی های مولی الموحدیدن امیر المومنان در زمان بروز فتنه امام میآموزد که وقتی نشانههای فتنه آشکار شد اولین و آسانترین کار این است که با
فتنه گران همکاری نشود.
آن گاه باید همگام با اکثریت مردم قدم برداشت، زیرا تا فتنه گسترده نشده اکثریت باآن مخالف است و باید بدون انحراف به چپ و راست، راه مستقیم را پیش گرفت و با قدرت و شجاعت در مقابل موجهای فتنه ایستادگی کرد تا فتنه از بین برود:
کن فی الفتنه کابن اللبون لاظه فیرکب و لالبن فیحلب. 1در فتنه ها همچون شتر کم سن و سال باش که نه پشتی دارد که سوار شوند و نه شیری که
بدوشند.
فلا تکونوا انصاب الفتن و اعلام البدع و الزموا ما عقد علیه حبل الجماعه.2
نشانه های فتنه و پرچم های بدعت نباشید و به آنچه ریسمان اکثریت مردم به آن بسته شده است ملتزم باشید.
الیمین و الشمال مضله و الطریق الوسطی هی الجاده علیها باقی الکتاب و آثار النبوه.3
انحراف به راست و چپ مایه گمراهی است و راه وسط و مستقیم همان جاده حق است و قرآن و آثار نبوت بر همین راه است.
إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ; یُنْکَرْنَ مُقْبِلات، وَ یُعْرَفْنَ مُدْبِرَات، یَحُمْنَ حَوْمَ الرِّیَاحِ، یُصِبْنَ بَلَداً وَ یُخْطِئْنَ بَلَداً...
امام على علیه السلام در بخشى از خطبه (93) اشاره به ویژگى هاى فتنه نموده و مى فرماید:هنگامى که فتنه ها روى مى آورد به شکل حق خودنمایى مى کند و هنگامى که پشت مى کند (مردم را از ماهیّت خود) آگاه مى سازد. در حال روى آوردن ناشناخته است و به هنگام پشت کردن شناخته مى شود; مانند گرد بادها به بعضى از شهرها اصابت مى کند و از بعضى مى گذرد.
«فتنه» واژه اى است که همه از آن وحشت دارند و نتیجه آن را شوم و ناگوار مى دانند، ولى فتنه چیست؟ و نشانه هاى آن کدام است؟ امام(علیه السلام) در خطبه(93) نهج البلاغه،هم نشانه هاى فتنه را بیان فرمود و هم تعریف آن را با تکیه بر این نشانه ها، روشن ساخته است. فتنه به حوادث پیچیده اى مى گویند که ماهیّت آن روشن نیست; ظاهرى فریبنده دارد و باطنى مملوّ از فساد; جوامع انسانى را به بى نظمى، تباهى، عداوت، دشمنى، جنگ و خونریزى، و فساد اموال و اعراض مى کشاند. و از همه بدتر این که قابل کنترل نیست.غالباً، در ابتدا چهره حق به جانبى دارد و ساده اندیشان را به دنبال خود مى کشاند و تا مردم از ماهیّت آن آگاه شوند، ضربات خود را بر همه چیز وارد ساخته است. فتنه ها، هیچ قانونى را به رسمیّت نمى شناسند; ممکن است در یک شهر همه چیز را به آتش کشد و در کنار آن شهر دیگرى باشد که در امان بماند. فتنه همان گونه که امام(علیه السلام)در فراز بالا بیان فرمود، مانند گِردباد است که همه چیز را با خود مى چرخاند و مى برد و گاه دیده شده گردبادهاى سنگین، انسانها، حتّى اتومبیل را از جا کنده و به آسمان برده و به هر سو پرتاب مى کنند!! فتنه ها نیز با شخصیّت هاى بزرگ اجتماعى، دینى، علمى و سیاسى و با اموال مردم و سرمایه هاى جامعه، همین کار را مى کند. مى دانیم گردبادها بر اثر وزشِ دو جبهه قوىّ باد در دو جهت مخالف، پیدا مى شود; یعنى دو جبهه مخالف در هم مى پیچند و به گرد هم مى گردند و گردباد را به وجود مى آورند; فتنه ها نیز بیشتر از اختلافات بر مى خیزد; آنگاه که دو جناح، بى فکر و بى مطالعه، بى رحمانه به جان هم مى افتند، فضاى جامعه را تیره و تار مى سازند، نتیجه اش آن است که گردبادهاى حوادث و ناامنى، همه چیز را از بیخ و بن مى کند و نابود مى سازد!به همین دلیل، در برابر حوادث اجتماعى باید خوش بینى ها را تا حدّى کنار گذاشت و درباره کسانى که روى صحنه و پشت صحنه هستند، دقّت کرد و سوابق آنها را بررسى نمود و اگر فتنه اى در کار است، مردم را با خبر ساخت و این وظیفه اندیشمندان هر جامعه است.(1)
اول :
بسیاری از حوادث و رخدادهای تلخ و ناگوار و دشواری که حیات اجتماعی جامعه ما را تهدید می نماید و جزء لاینفک زندگی اجتماعی و روایط بین المللی ما گردیده است را می توان به تعبیر معارف دینی ‌« فتنه» دانست . البته تعبیری که در این مجال از فتنه مقصود است ، غیر از آن است که از منظر اسلام ، ابتلائات و آزمونهای الهی که از سنت های قطعی و بدون تردید خداوندی هستند و بر اساس مشیت و حکمت خدا و از سر خیرخواهی و به منظور تنبه ، عبرت آموزی و آزمودن انسانها و جداشدن سره از ناسره رخ می دهند ، نیز فتنه خوانده می شوند .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 17   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فتنه در نهج البلاغه و راههای مقابله با آن

تحقیق در مورد نهج البلاغه حضرت امیرالمؤمنین

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد نهج البلاغه حضرت امیرالمؤمنین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نهج البلاغه حضرت امیرالمؤمنین


تحقیق در مورد نهج البلاغه حضرت امیرالمؤمنین

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه22

 

 

مختصری از زندگی نامه حجت الاسلام استاد محمد دشتی :

 

استاد محمد دشتی در سال 1330 در روستایی به نام (آزادمون) از توابع شهرستان محمود آباد به دنیا آمد پس از گزرراندن مراحل ابتدایی در سال 1342 با توجه به علاقه شدید ایشان به علوم حوزوی وارد حوزه علمیه شده و در حوزه علمیه شهر آمل (مسجد امام حسن عسگری ) به فراگیری علوم حوزوی پرداختند . سپس در سال 1343 وارد حوزه علمیه قم شده ودر مدرسه حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی مشغول به تحصیل شدند ودر مدارس رضویه و فیضیه ادامه تحصیل دادند .

دروس خارج فقه را در خدمت حضرت آیت الله مشکینی  و حضرت آیت الله جوادی آملی و حضرت آیت الله مکارم شیرازی و یک دوره اصول را در خدمت حضرت آیت الله میرزا هاشم آملی فرا گرفتند در فلسفه کتاب اشارات را در خدمت حضرت آیت الله حسن زاده

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نهج البلاغه حضرت امیرالمؤمنین