مشخصات این فایل
عنوان: مقایسه سلامت روانی دانش آموزان طلاق با دانش آموزان عادی
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 15
این مقاله درمورد مقایسه سلامت روانی دانش آموزان طلاق با دانش آموزان عادی می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله مقایسه سلامت روانی دانش آموزان طلاق با دانش آموزان عادی می خوانید :
اهمیت تحقیق از لحاظ شخصی:
به نظر من طلاق فاجعه ای است که کانون محبّت خانواده را از هم می پاشد و پدر و مادر را از هم جدا می کند که این برای آینده ی فرزندان بسیار خطرناک است چه بسا که فرزندان به انحراف ممکن است کشیده شوند و آینده ی آنها رو به تباهی رود.
من به این دلیل این موضوع را انتخاب کردم که نه تنها خودم تجربه ی بسیار از این تحقیق کسب کنم بلکه کسانی هم که این تحقیق را مطالعه می کنند خود را با این پدیده آشنا سازند تا در آینده دچار مشکل نشوند و با خواندن این کار به آنها کمک شود تا به خوشبختی برسند و با دید باز زندگی آینده خود را شروع کنند.
تحقیقاتی از این قبیل به خواننده کمک می کند تا در مورد آینده ی خود بیشتر بیاندیشند تا با مشکلات کمتری مواجه شوند، با خواندن این تحقیق یاد می گیرند که چگونه زندگی کنند و چه برخوردی در زندگی خود با خانواده و فرزندان خود داشته باشند و همسر خود را با دید باز و آگاهی کامل از شرایط او انتخاب نمایند تا با مشکلاتی از قبیل طلاق مواجه نشوند، زیرا طلاق فاجعه ای است که خانواده را از هم می پاشد، همسران را از هم جدا کرده و باعث آوارگی فرزندان می شود، پس باید با در نظر گرفتن تمامی مسائلی که بوجود می آید باید در راه ادامه ی زندگی خویش بکوشیم تا با مشکلات کمتری برخورد کنیم. (کاتوزیان، 1376، صص 315، 318).
ضرورت تحقیق:
یکی از آفات زندگی اجتماعی و نظام خانواده مشکل طلاق است. طلاق بریدن پیوند مقدّسی است که همراه با هزاران امید و آرزو شکل گرفته است. طلاق نشان عدم دقّت در انتخاب و یا سقوط اخلاقی یکی از طرفین اصلی زندگی خانوادگی و گاه مرگ ارزشهاست در کانون همسری است.
بررسی مسأله ی طلاق از دیدگاه های گوناگون می تواند در کاهش این بلای اجتماعی مؤثر باشد و از اینرو مسأله ی بریدن پیوند ازدواج همواره مورد توجّه اندیشمندان و حقوقدانان و مربیان جامعه بوده و دلسوزان و مصلحان را به تلاشهای فرهنگی و اجتماعی برای جلوگیری از گسترش و افزایش این آفت همدلیها واداشته است.
اهداف تحقیق:
به خاطر داشتن این نکته مهم است که زن و شوهر به عنوان یک بزرگسال موقعیت را تجربه می کنند و می فهمند در حالی که فرزندان آن را به طور متفاوتی می بینند و تجربه می کنند.
بچّه ها صرفنظر از سنّشان، توانایی محدودی برای فهمیدن آنچه در جریان طلاق روی می دهد، آنچه را که احساس می کنند و سئوالاتی که در این زمینه برایشان پیش می آید، دارند، ولی این مسئله آنان را از تلاش در ترسیم «تصویری بزرگ از این واقعه» باز نمی دارد. کودکان کوچکتر هم از نگاه خودشان مسائل را می بینند، یعنی خودشان را علّت رویدادها می دانند. به همین دلیل است که بچه های کوچکتر، به خاطر جدایی و طلاق والدینشان، غالباً خود را سرزنش می کنند یا دلایل خیالی اختراع می کنند...
چون کودکان حس «خویشتن» را در وهله ی اول با مشاهده ی والدین و تعامل آنها فرا می گیرند و می سازند؛ بنابراین کودکانی که شاهد بحث های والدینشان بوده اند غالباً آنرا به گونه ای تجربه می کنند که گویی شخصاً در آن درگیر بوده اند. بچّه های کودک نمی توانند خود را از والدینشان جدا نمایند. از همه بدتر آنکه، برای بچه ها فهمیدن این مسأله بسیار دشوار است که چرا دو نفر از مهمترین افراد زندگیشان که برای امنیت و بقا به آنها متکّی هستند، نمی توانند با هم باشند. درست به همین دلیل است که به خواهران و برادران یا دوستانشان می گویند که نخواهند گذاشت مادر یا پدر آنان را تنها بگذرانند. چرا مامان یا بابا فقط به خاطر اینکه با هم بحث کرده اند از پیش آنها بروند؟ بچه ها نمی فهمند که چرا یک مباحثه باعث می شود که والدینشان یکدیگر را ترک کنند و بروند.
وقتی والدین پیوسته بحث و جدل می کنند، بچه هایشان در میان این درگیری سرگردان می مانند که چگونه رفتار می کنند و جانب کدامیک را بگیرند و یا به چه طریق هر دو را راضی نگه دارند. البته این برای یک کودک بار بسیار سنگینی است. (قدیری، 1382، صص 27-29).
هدف کلّی:
هدف کلّی این پژوهش بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی موثّر بر طلاق در شهرستان نیشابور است. از آنجایی که یکی از آفات زندگی اجتماعی و نظام خانواده مشکل طلاق است به همین منظور مسأله ی طلاق و شناخت عوامل موثر بر آن باعث خواهد شد که عوامل اصلی را شناخته و بتوان راه حل و پیشنهاداتی در این زمینه ارائه داد تا در رفع این بلای شوم که در رأس آن فرزندان را تحت تأثیر قرار می دهد و موجب لطمات روحی و روانی بر آنها می شود و آثار و نتایج وخیمی را وجود دارد رفع کرد.
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه ی تحقیق
مبانی نظری:
درباره ی طلاق عقاید و نظرهای مختلفی ابراز شده است. عدّه ای آنرا زیانبخش و خطرناک دانسته و به طور کلّی محکوم کرده اند و دسته ای از لزوم آن در اجتماع جانبداری نموده اند.
مخالفین طلاق می گویند: طلاق مخالف طبیعت ازدواج است، چه ازدواج پیمان همکاری و زندگی مشترک مادام الحیات می باشد و پیوند زناشویی که یک پیوند دائمی است نباید با طلاق گسسته شود؛ طلاق برای اطفال زیان بخش است و آنان را دچار سرنوشت اسف باری خواهد کرد؛ آمار نشان می دهد که بسیاری از اطفال بزهکار کسانی هستند که پدر و مادرشان بر اثر طلاق از هم جدا شده اند؛ طلاق روابط نامشروع زن یا شوهر را ترویج می کند، چه زن یا شوهری که با دیگری رابطه نامشروع دارد با ادامه گسترش این روابط امیدوار است که روزی بتواند از همسرش جدا شود و با عاشق یا معشوق خود خانواده دیگری تشکیل دهد.
موافقین طلاق به ضرورت آن در پاره ای موارد استناد می کنند: گاهی اتفاق می افتد که بین زن و شوهر هیچگونه هماهنگی و توافق اخلاقی وجود ندارد؛ ممکن است یکی از زوجین بدکار و یا جانی و شریر باشد؛ ممکن است بر اثر پاره ای امراض صعب العلاج یا بعضی اعتیادات مضر، یا در نتیجه سوء معاشرت زن یا مرد، ادامه ی زندگی زناشویی ممکن نباشد؛ آیا در این گونه موارد زن و مرد باید یک عمر در رنج و سختی و بدبختی به سر برند و به زندگی رنج افزای زناشویی ادامه دهند؟ آیا بهتر نیست که این پیوند نامناسب گسسته شود تا هر یک از زن و مرد سعادت خود را با تشکیل خانواده ی دیگری باز یابند؟ هرگاه زن و شوهر همیشه اختلاف و نزاع داشته باشند، نه تنها زندگی برای خود آنها جهنّمی توان فرسا خواهد بود، بلکه فرزندان آنان نیز از زندگی در چنین خانواده ای رنج خواهند برد. چنین خانواده ای نمی تواندکانونی دلپذیرومناسب برای فرزندان خود باشدواطفال دراینگونه خانواده ترتیبی به سزا نخواهند یافت مجنون یا عقیم بودن زن یا شوهر نیز به اعتقاد بعضی می تواند طلاق را توجیه کند.(صفائی، امامی،1372،ص 261).
در حالی که مذهب کاتولیک طلاق را ممنوع می دارد، پروتستان ها و ارتدکس ها آنرا پذیرفته اند چندان که بحث درباره ی منع و اباحه ی طلاق در فرانسه به صورت یک مسأله ی سیاسی درآمده است؛ مسأله ای که کاتولیک ها و کلیسا، همچون حزبی سیاسی، با آن مبارزه می کنند.
در اسلام، با همه ی توصیه هایی که در آن نسبت به حفظ خانواده و احتراز از طلاق شده است، از نظر حقوقی مرد می تواند هرگاه بخواهد زن خود را طلاق دهد و زن نیز اختیار دارد تا در موارد خاص از دادگاه درخواست طلاق کند.
امیل دورکهیم، پدر جامعه شناسی علمی، در کاوشهایی که برای یافتن علل خودکشی و راه پیش گیری از آن کرده به این نتیجه رسید که نکاح اثر بسیار مطلوبی در لجام زدن به هوسهای اشخاص دارد و مرز اخلاقی مفیدی برای آنهاست، ولی، به همان اندازه که انحلال نکاح آسانتر شود، از اثر آن نیز کاسته می شود.
به نظر این گروه، دلایلی که برای لزوم پیش بینی طلاق گفته شده مبالغه آمیز و نادرست است: اگر اشخاص، غافل از دیگران، تنها در پی سعادت خود باشند، اجتماع هرگز روی سعادت و آسایش را نمی بیند. (کاتوزیان، 1378، صص 311-312).
دکتر میترا حکیم شوشتری در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: نمی توان همه ی کودکان طلاق را دارای اختلالات روانی دانست، زیرا در برخی مواقع کودکان زندگی در خانواده های پرتنش، سرشار از تعارضات خانوادگی، مشاهده ی درگیری های لفظی و جسمانی والدین را تجربه کرده و پس از جدایی والدین از یکدیگر می توانند محیط بهتری را در کنار یکی از والدین خود داشته باشند.
بهجت رحمانی مشاور استاندار همدان می گوید: گرایش و رویکرد خانواده ها از سنّتی به مدرن موجب بروز نابسامانی های مختلف در جامعه شده است. زنان ما بعضاً دارای خواسته های خاص خود هستند که این خواسته ها در تناقض با فرهنگ سنّتی خانواده ها قرار گرفته و تنش بین اعضای خانواده ها را افزایش می دهد. نابسامانی در خانواده ها و کم اعتنایی به حقوق زنان باعث بالا رفتن آمار طلاق، اعتیاد، خودکشی، افزایش کودکان خیابانی و سستی پایه های نظام خانواده می شود.(حقانی زنجانی، 1374، ص 99).
طلاق از دیدگاه اسلام:
در حقوق اسلام، مرد می تواند هرگاه بخواهد زن خود را طلاق دهد. زن نیز حق دارد در موارد خاص مانند غیبت طولانی و بی خبر شوهر و استنکاف و عجز او از دادن نفقه، از دادگاه بخواهد. به اضافه زن یا شوهر می تواند به دلیل عیب یا تدلیس همسر خود نکاح را فسخ کند. یعنی موارد انحلال نکاح درسد مانند وضعی است که قانون مدنی پیش از وضع قانون حمایت خانواده داشت.
شاید در بادی امر چنین به نظر آید که در جامعه ی اسلامی خانواده بنیان محکمی ندارد و کانونی است برای دفع شهوت و ارضای خودخواهی های مرد زیرا اوست که زن را به همسری انتخاب می کند و هرگاه نخواست رهایش می سازد. ولی این توهم نابه جاست. حقوق هیچ ملّتی را جدای از عادت و رسوم و اخلاق حاکم بر آن نمی توان به درستی فهمید. در میان همه ی اقوام تجاوز به قانون و سوء استفاده از ظواهر آن کم و بیش وجود دارد. مسلمین نیز مصون از خطا نیستند ولی مسلمان در رها کردن همسر آزاد و خودسر نیست و حفظ خانواده نیز از نظر شارع اسلام دور نمانده است.
باید اعتراف کرد که نظام اسلامی خانواده در اجتماعی نتایج دلخواه را به بار می آورد که مردم به اخلاق مذهبی معتقد باشند و اساس آن بر مبنای اسلامی استوار باشد. اگر اخلاق مذهبی از احکام طلاق جدا شود، سوء استفاده ها و زورگویی ها نیز آغاز می شود و این است دلیل اصلی شکایاتی که پیش از قانون حمایت خانواده، از گوشه و کنار در باب احکام قانون مدنی به گوش می رسید. (کاتوزیان، 1378، صص 306-308).
طلاق از دیدگاه قرآن:
اگر زن و مرد بتوانند بدون دخالت دادن دیگران مشکل خود را حل کنند و علّت یا علل جدایی را از میانه بردارند چه بهتر اگر نتوانند، یک نفر انسان باوقار و با حوصله و تیزبین و متدین از جانب خانواده ی مرد و یک نفر از جانب خاندان زن جلسه ای تشکیل دهند، باشد که کار به طلاق نرسد. (انصاریان، 1375، ص 538).
«وَ إِن خِفتُم شِقاقَ بَینِهِما فَابعَثوا حَکَماً مِن اَهلِهَ وَ حَکَماً مِن اَهلِها اِن یریدآ اِصلاحاً یوَفِّقِ اللهُ بَینَهُمآ إنَّ اللهَ کانَ علیماً خَبیراً»
(چنانکه بیم آن دارید که نزاع و خلاف سخت بین آنها «میان زن و شوهر» پدید آید از طرف کسان مرد و کسان زن داوری برگزینند که اگر مقصود اصلاح داشته باشند خدا ایشان را بر آن موفقیت ببخشد، البتّه خدا به همه چیز دانا و از همه ی اسرار خلق آگاه است.) (سوره ی نساء ، آیه ی 35)
طلاق از دیدگاه مسیحیت:
مذاهب سه گانه ی کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان که اکثریت قریب به اتفاق پیروان دین مسیح از این سه مذهب خارج نیستند، دید خاصی در این مسأله ی مهم خانوادگی دارند.
مذهب کاتولیک طلاق را به طور جزم حرام می داند و تحت هیچ عنوانی حتّی در صورت خیانت زن و شوهر پیوند زناشویی را قابل انحلال نمی داند و تنها راهی را که اصحاب کلیسا در صورت خیانت در پیمان زناشویی پیشنهاد می کند، این است که می تواند «تفرقه ی جسمانی» بین آن دو برقرار شود یعنی جدا از یکدیگر زندگی کنند و آن دو از قیام به واجبات زوجیت مورد عفو قرار می گیرند، در حالیکه قانوناً زن و شوهر باشند و آثار زوجیت بر آن دو بار است، مثلاً زن نمی تواند با مرد دیگری ازدواج کند و نیز مرد با زن دیگر نمی تواند عقد ازدواج ببندد زیرا مسیحیت تعدد همسر را به هیچ عنوانی قانونی نمی داند!
امّا دو مذهب ارتدوکس و پروتستان طلاق را در موارد نادری جایز می دانند از جمله خیانت در زناشویی و لکن بعد از وقوع طلاق زن و شوهر هر دو از ازدواج حتّی با افراد بیگانه محروم می باشند!
امّا جواز طلاق در صورت خیانت مستند است. حتّی این دو مذهب پا را فراتر گذاشته، مرد طلاق دهنده و زن طلاق گیرنده را از ازدواج مجدّد با زن و مرد دیگری ممنوع می سازد....
بخشی از فهرست مطالب مقاله مقایسه سلامت روانی دانش آموزان طلاق با دانش آموزان عادی
چکیده
مقدمه
بیان مسئله: طلاق
اثرات و عوارض طلاق:
آثار اجتماعی طلاق
عوامل موثر بر طلاق:
اهمیت از لحاظ علمی:
اهمیت تحقیق از لحاظ اجتماعی:
اهمیت تحقیق از لحاظ شخصی:
اهداف تحقیق:
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه ی تحقیق
مبانی نظری:
طلاق از دیدگاه اسلام:
طلاق از دیدگاه قرآن:
طلاق از دیدگاه مسیحیت:
تاریخچه ی طلاق
پیشینه ی تحقیق:
فرضیه های تحقیق
مفهوم بهداشت روانی
جمعیت نمونه و شیوه ی نمونه گیری:
نتیجه گیری:
پیشنهادات:
منابع و مآخذ:
دانلود مقاله مقایسه سلامت روانی دانش آموزان طلاق با دانش آموزان عادی