فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق مقایسه تطبیقی حقوق زن در اسلام و دیدگاه های فمینیستی - word

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق مقایسه تطبیقی حقوق زن در اسلام و دیدگاه های فمینیستی - word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق مقایسه تطبیقی حقوق زن در اسلام و دیدگاه های فمینیستی - word


دانلود تحقیق مقایسه تطبیقی حقوق زن در اسلام و دیدگاه های فمینیستی - word

عنوان :

مقایسه تطبیقی حقوق زن در اسلام و دیدگاه های فمینیستی

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات: 14  صفحه

تکه های از متن به عنوان نمونه :

تعریف مسأله و بیان سوالها

خداوند متعال نوع انسان را از دو جنس مرد و زن آفریده و تفاوت در جنسیت را مایه بقای نوع انسانی قرار داده است. تفاوتهای جسمی و روحی - روانی زن و مرد ناشی از خلقت تکوینی آنهاست حکمت ها و مصلحت های خاص خود را دارد. این تفاوتها در بعد تشریحی، مسایل فقهی و حقوقی خاص و متفاوتی را برای هر دو جنس به دنبال دارد و باعث شده که احکام آنها در برخی موارد با هم مشابهت نداشته باشد.

دین مبین اسلام به عنوان آخرین دین الهی که بهترین و کامل ترین برنامه را برای سعادت دنیوی و اخروی انسان ارایه داده است برای زن و مرد هویتی واحد قایل است و تنها ملاک و معیار برتری هر یک از دو جنس را تقوی معرفی می کند.

و شخصیت انسانی آنها را واجد حقوق مساوی و مستعد رشد و کمال و تقرب به خداوند متعال می داند.

برای شناخت و درک صحیح مسایل فقهی و حقوقی زنان باید به ویژگیهای خاص تکوینی زنان در بعد روحی – روانی و جسمی توجه شود و سپس در مورد حضور متناسب زنان در عرصه های خانوادگی ،‌اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی و ... به قضاوت بنشینیم و گونه برداشت‌ها و تصمیم گیریهای ما در مورد زنان تناسبی با حقوق زنان نداشته ، دچار افراط و تفریط و چه بسا حقوق زن به نام تساوی حقوق یا دفاع از حقوق زنان پایمال شود یعنی همان کاری که در سده های اخیر در غرب صورت گرفته است.

فمینیسم یا زن سالاری افراطی از جمله جریانات دفاع از حقوق زنان در سده اهی اخیر به خصوص دهه 60 میلادی است. این طرز تفکر در اواخر قرن 18 در غرب شروع به شکل گیری کرد و به طور مشخص و سازمان یافته در چهارچوب یک نهضت سیاسی در سال 1848 شروع شد.

با دقت در دیدگاهها و عملکرد فمینیست ها که گاهی گرایش های افراطی نیز در پیش گرفته اند مشاهده می کنیم که آراء آنها ناشی از سیر تاریخی ستم به زنان در غرب بوده و این ستم باعث شده که جنبشی در دفاع از حقوق زنان در آن دیار شکل بگیرد و زنانی که تا کنون ستم می دیدند اکنون به شکل دیگری در قالب دفاع از حقوق زنان مورد ستم واقع شوند.

بنابراین سؤالاتی که این رساله در صدد پاسخ به آنهاست عبارتند از:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق مقایسه تطبیقی حقوق زن در اسلام و دیدگاه های فمینیستی - word

دانلود مقاله مقایسه مدیریت سود و کیفیت سود

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله مقایسه مدیریت سود و کیفیت سود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
یکی از اهداف اساسی وضع استانداردهای حسابداری این است که استفاده کنندگان بتوانند با اتکا بر صورت های مالی تصمیم های نسبتاً مربوط و صحیحی اتخاذ کنند، پس نیاز حرفه حسابداری به آن شیوه گزارشگری می باشد که منافع تمام استفاده کنندگان به صورتی مطلوب رعایت شود. اما همان طور که از تعریف مدیریت سود بر می آید، مدیران برای رسیدن به اهداف خاصی که منطقاً منافع عده ای خاص را تأمین می کند، سود را طوری گزارش می کنند که این با هدف تأمین منافع عمومی استفاده کنندگان مغایرت دارد. حسابرسان وظیفه دارند بر مطلوبیت صورت های مالی در چارچوب استانداردهای حسابداری صحه بگذارند، در حالی که استاندارد های حسابداری نیز در بعضی از موارد دست مدیران را برای انتخاب روش حسابداری باز می گذارد . در واقع مشکل از آنجا ناشی می شود که مدیریت سود در بعضی مواقع باعث گمراه کننده شدن صورت های مالی می شود، در حالی که صورت های مالی از نظر قرار گرفتن درچارچوب استانداردهای حسابداری مشکلی نداشته و حسابرسان از این نظر نمی توانند بر صورت های مالی اشکالی بگیرند. پس با توجه به این موضوع که سود یکی از مهمترین عوامل در تصمیم گیری ها می باشد، آگاهی استفاده کنندگان از قابل اتکا بودن سود می تواند آن ها را در اتخاذ تصمیم یاری دهد (مشایخی و صفری، 1385،ص 36)1.
در این راستا یک مؤسسه حسابرسی مستقل و با مهارت، قادر به شناخت ارائه نادرست اقلام صورت های مالی مورد رسیدگی بوده و می تواند نسبت به ارائه صحیح آن بر صاحبکار خود تأثیرگذار باشد تا در نتیجه آن اطلاعات مالی قابل اتکایی گزارش شود. رسیدن به این هدف مطلوب به خصوصیات مؤسسات حسابرسی کاملاً وابسته است و این خصوصیات مؤسسات حسابرسی می تواند به شکل مثبت یا منفی با کیفیت حسابرسی در ارتباط باشد به نظر تیت من و ترومن2 (1989) حسابرس با کیفیت تر صحت اطلاعات ارائه شده را بهبود می بخشد و به سرمایه گذاران اجازه می دهد برآورد دقیق تری از ارزش شرکت بدست آورند (پورکریم، 1388،ص3)3.
حسابداری را می توان فرایند شناسایی اندازه گیری طبقه بندی و گزارش اطلاعات مالی به منظور فراهم کردن امکان قضاوت آگاهانه و اتخاذ تصمیمات منطقی توسط استفاده کنندگان مالی تعریف کرد. عملکرد و رویه های حسابداری طی قرون متمادی تغییرات قابل ملاحظه ای داشته است و از ثبت نسبتأ ساده در دوران باستان، تا سیستم های حسابداری کامپیوتری و پیچیده امروزی تکامل یافته است. اما در جریان این تغییرات و تحولات هدف نهایی حسابداری یعنی تامین اطلاعات استفاده کنندگان بدون تغییر باقی مانده است. در حقیقت حسابداری یک سیستم اطلاعاتی است که به عنوان مهمترین زیر مجموعه سیستم های اطلاعاتی مدیریت، وظیفه جمع آوری، طبقه بندی، تلخیص و ارائه گزارش های مربوط به وقایع مالی و اقتصادی یک سازمان را بر عهده دارد. اگر چه بیشتر استفاده کنندگان این اطلاعات سهامداران و مدیران یک بنگاه اقتصادی هستند ولی مدیریت بنابر وظایف و مسولیت هایی که در قبال گروه های مختلف استفاده کنندگان اطلاعات مالی دارد و همچنین بنابر الزامات قانونی یا درخواست طرف های تجاری یا تامین کنندگان مالی بنگاه، اطلاعات مختلفی را در اختیار استفاده کنندگان خارج از بنگاه قرار می دهد. این گزارش ها جهت استفاده کنندگان خارجی اطلاعات مالی در چارچوب مشخص ارائه می شود و صحت این اطلاعات و گرازش ها توسط حسابرسان مستقل تایید می گردد. یکی از اقلام صورت های مالی که به عنوان معیار ارزیابی عملکرد و توانایی سودآوری واحد انتفاعی قرار می گیرد، " گزارشگری سود" می باشد. محاسبه سود خالص یک واحد انتفاعی متأثر از روش ها و برآوردهای حسابداری است. اختیار عمل مدیران در استفاده از اصول تحقق و تطابق، برآورد و پیش بینی و همچنین اعمال روش هایی نظیر تغییر روش ارزیابی موجودی کالا، استهلاک سرقفلی، هزینه جاری یا سرمایه ای تلقی کردن هزینه های تحقیق و توسعه و تعیین هزینه مطالبات مشکوک الوصول از جمله مواردی هستند که مدیران می توانند از طریق اعمال آنها سود را تغییر دهند. از یک طرف به دلیل آگاهی بیشتر مدیران از وضعیت شرکت، انتظار می رود بگونه ای اطلاعات تهیه و ارائه شود که وضعیت شرکت را به بهترین نحو منعکس کند.
از طرف دیگر بنابه دلایلی نظیر ابقاء در شرکت، دریافت پاداش و... مدیریت واحد انتفاعی خواسته یا ناخواسته ممکن است با دستکاری سود، وضعیت شرکت را مطلوب جلوه دهد. تحت چنین شرایطی سود واقعی با سود گزارش شده در صورت های مالی مغایرت داشته و رویدادی تحت عنوان مدیریت سود رخ داده است از سویی دیگر دنیای تجاری و حرفه ای امروز دستخوش تغییر وتحولات سیاسی گردیده و انقلاب اطلاعات تأثیر بسزایی در نحوه کار داشته است. جهانی شدن نه تنها به تجارت، بلکه به حرفه های مختلفی نیز تسری یافته است. این بدین معناست که تقضا برای دقت نظر بیشتر نسبت به نتیجه ی کارهای حرفه ای افزایش یافته است. و دیگر نمی توان به سیستم ها و روش های سنتی اتکا کرد حرفه حسابرسی نیز از این امر مستثنی نیست. با رشد رقابت در حرفه موسسات حسابرسی ضرورت ارائه خدمات با کیفیت هر چه بهتر به بازار را بیشتر دریافته اند. برای رقابت بر پایه ای غیر از حق الزحمه، موسسات حسابرسی به دنبال متفاوت کردن خدمات خود هستند.
هدف کلی حسابرسان حفاظت ازمنافع سهامداران در مقابل تحریفات و اشتباهات با اهمیت موجود در صورت های مالی است. حسابرسان به منظور حفظ اعتبار حرفه، شهرت حرفه ای خود و اجتناب از دعاوی قضایی علیه خود به دنبال افزایش کیفیت حسابرسی هستند. کیفیت که تعیین کننده عملکرد حسابرسی است تابع عوامل متعددی از قبیل:توانایی های حسابرس (شامل دانش ،تجربه، قدرت تطبیق و کارایی فنی) واجرای حرفه ای (شامل استقلال، عینیت، مراقبت حرفه ای، تضاد منافع و قضاوت) است (مجتهدزاده و آقایی، 1383،ص 54)1. در این میان انگیزه های مدیران در جهت اعمال منافع شخصی خود در کیفیت سود، مانع از رسیدن حسابرسان به اهداف خود می شوند. در مقابل حسابرسان می توانند با افزایش کیفیت حسابرسی، مدیریت سود صورت گرفته توسط مدیران را کشف کرده و مدیران را در اعمال مدیریت، در سود در تنگنا قرار دهند. لذا هدف در این پژوهش بررسی ارتباط بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی شرکت های پذیرقته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و سعی شده است به این سوال پاسخ داده شود که آیا بالا بودن کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نشان دهنده مدیریت سود پایین در این شرکت هاست یا خیر؟

 

مدیریت سود
به علت قابلیّت انعطاف پذیری ذاتی که در برخی از استانداردهای حسابداری وجود دارد و تفسیر و بکارگیری این رویه ها، در بسیاری از موارد تابع قضاوت و اعمال نظر مدیران است. این فرصت برای آن ها فراهم شده تا با استفاده از تکنیک های متنوع از جمله اقلام تعهدی حسابداری، سود گزارش شده را مدیریت نمایند. بنابرین سود حسابداری ممکن است عملکرد واقعی حسابداری شرکت را منعکس ننماید. از آن جایی که این رفتار مداخله گرایانه (مدیریت سود) ممکن است بر کیفیت اطلاعات افشا شده و مفید بودن آن ها برای تصمیمات سرمایه گذاری اثر داشته باشد، احتمال دارد اعتماد سرمایه گذاران به فرایند گزارشگری مالی را تقلیل داده و گذشته از این ممکن است موجب تخصیص نادرست منابع کمیاب اقتصادی به سمت سرمایه گذاری ها با کارایی اندک گردد همان طور که اشاره شد، امروزه مدیریت سود یکی از موضوعات بحث انگیز و جذاب در پژوهش های حسابداری به شمار می رود. به دلیل این که سرمایه گذاران به عنوان یکی از فاکتورهای مهم به رقم سود توجه خاصی دارند این پژوهش ها از جنبه رفتاری، اهمیت خاص خود را دارد. به این ترتیب، سرمایه گذاران با اطمینان خاطر بیشتر در سهام شرکت هایی سرمایه گذاری می کنند که روند سود آنها با ثبات تر است .
فلسفه مدیریت سود، بهره گیری از انعطاف پذیری روش های استاندارد و اصول پذیرفته شده حسابداری می باشد. البته تفسیرهای گوناگونی که می توان از روش های اجرایی یک استاندارد حسابداری برداشت کرد، از دیگر دلایل وجود مدیریت سود می باشد. این انعطاف پذیری دلیل اصلی تنوع موجود در روش های حسابداری است. در زمانی که تفسیر یک استاندارد بسیار انعطاف پذیر است، یکپارچگی داده های ارائه شده در صورت های مالی کمتر می شود. اصول تطابق و محافظه کاری نیز می تواند باعث مدیریت سود شود (نوروش و همکاران،1384،ص168)1. برخلاف اینکه، اکثر افراد هموارسازی را سوءاستفاده از انعطاف پذیری در گزارشگری می دانند، به نظر ما، مدیران باخرد که هدفشان افزایش ارزش شرکت هایشان می باشد، در چارچوب الزامات قانونی و حسابداری اقدام به بیشترکردن ارزش شرکت تحت نظر خود، استفاده می نمایند. (کیرشن هایتر و ملومند، 2002،ص 17) 2. در مقابل، اگر داده های آورده شده در صورت های مالی به زیان صاحبان سود تغییر کند، تقلب مدیریت در جهت مقاصد فردی اش محسوب می گردد.
هانت ، مویر وشلوین ، (1997) بررسی کرده اند که آیا صلاحدید مدیریت که در مدیریت سود اعمال می شود، بر ارزش شرکت تأثیری دارد یا خیر؟ یافته های پژوهش های آنها نشان داد که نشان دادن رقم پایین تر برای سود حاصل از اقلام معوق، باعث افزایش ارزش بازار سرمایه می شود. آشکار است هنگامی که نظرهای شخصی مدیریت باعث کاهش سود می شود، یکپارچگی داده های ارائه شده در صورت های مالی تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
بازی با «ارقام مالی» (نامی که گاهی اوقات برای مدیریت سود به کار می رود) می تواند تأثیر کاملا منفی، در هنگام کشف شدن باقی بگذارد. «با استفاده از حسابداری مدیریت سود، مدیریت می تواند تصورهای سایرین نسبت به عملکرد شرکتش را تغییر دهد. ارزیابی قدرت سودآوری شرکت ممکن است به اشتباه تعبیر شود و باعث تعیین نامناسب قیمت اوراق بدهی و سرمایه شود. هنگامی که اشتباه هایی کشف می شود شرکت دیگر اطمینان بازار را به دست نخواهد آورد و این باعث کاهش شدید قیمت اوراق بدهی و سرمایه اش خواهد شد (مافورد و کومیسکی، 2002،ص 8) .
مدیریت سود زمانی رخ می دهد که مدیران قضاوت خویش را در گزارش گری مالی و در نحوه ثبت وگزارش های مالی بصورتی وارد نمایند که تغییر در محتوای گزارش های مالی، برخی از سهامداران را نسبت به عملکرد اقتصادی شرکت گمراه نماید و بر معیارها و پیامدهای قراردادی که وابسته به ارقام حسابداری گزارش شده اند تأثیر گذارد. از جمله مواردی که مدیران می توانند بر آنها اعمال قضاوت نمایند عبارتند از: عمر مفید دارایی ها و ارزش اسقاط دارایی های بلند مدت و برآورد مطالبات مشکوک الوصول و انتخاب یک روش از بین روشهای مختلف حسابداری کالا و استهلاک و سرمایه گذاری ها و تخصیص هزینه ها در قیمت تمام شده و ... . تمامی این موارد، جزیی از اقلام تعهدی حسابداری هستند که مدیران در رابطه با آنها دارای اختیار می باشند. بدین ترتیب اعمال آنها که منجر به اعمال مدیریت سود می شود جزء اقلام تعهدی اختیاری هستند ولی اقلام تعهدی غیر اختیاری بواسطه مقررات و سازمان ها و دیگر عوامل خارجی محدود هستند و در اختیار و کنترل مدیریت نیستند. لذا مدیریت امکان تغییر آنها را ندارد. در متون حسابداری از اقلام تعهدی اختیاری بعنوان شاخص مدیریت سود نام می برند. در بعضی از متون تحقیقی از اصطلاح مدیریت عایدات بجای مدیریت سود استفاده شده است.
این در حالی است که بین مفهوم سود و سود خالص با عایدات در متون تئوری حسابداری تفاوت وجود دارد؛ بطوریکه عایدات خود بخشی از سود خالص است و سود خالص بخشی از سود جامع ( آلتمن، 2001) .
نقش اصلی گزارشگری مالی انتقال اثربخش اطلاعات به افراد برون سازمانی به روشی معتبر و به موقع است. برای انجام این مهم، مدیران از فرصت هایی برای اعمال قضاوت در گزارشگری مالی برخوردار شده اند مدیران می توانند از دانش خود درباره فعالیت های تجاری برای بهبود اثربخشی صورتهای مالی به عنوان ابزاری برای انتقال اطلاعات به سرمایه گذاران و اعتباردهندگان استفاده کنند. با این حال چنانچه مدیران برای گمراه کردن استفاده کنندگان صورت های مالی (درون و برون سازمانی) از طریق اعمال اختیارات خود در زمینه گزینش های حسابداری اختیاراتی داشته باشند، احتمال می رود مدیریت سود رخ دهد. فرضیه های اصلی مطرح شده )واتز و زیمرمن ، 1986،ص155) فرضیه های طرح پاداش، فرضیه های قرارداد بدهی و فرضیه های هزینه های سیاسی هستند که در زیر تشریح می شود:

 

فرضیه های طرح پاداش
فرضیه های طرح پاداش، نقش گزینش های حسابداری در طرح های جبران خدمات مدیریت را مورد بحث قرار می دهد. داده های صورت های مالی به خصوص سود خالص، اغلب برای اندازه گیری عملکرد مدیران مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین مدیریت برای گزینش روش های حسابداری و اعمال اختیارات در حوزه برآوردهای حسابداری به منظور بهبود مزایای جبران خدمات خود دارای انگیزه هایی هستند (بولو و حسینی، 1386، ص74)3 .

 

فرضیه های قرارداد بدهی
دومین فرضیه اصلی مطرح شده توسط واتز و زیمرمن فرضیه قرارداد بدهی است. فرضیه مذکور مبتنی بر این تصور است که انگیزه مدیریت سود از قراردادهای بدهی ناشی می شود. بستانکاران، محدودیت هایی را برای پرداخت سود، بازخرید سهام و ایجاد بدهی اضافی به شرکت تحمیل می کنند تا از بازپرداخت اصل و فرع بدهی های شرکت اطمینان حاصل نمایند. این محدویت ها اغلب در قالب اعداد و ارقام حسابداری و نسبت ها بیان می شود.
بنابراین فرضیه قرارداد بدهی بیانگر آن است که مدیران شرکت های دارای نسبت بدهی به حقوق صاحبان سرمایه بالاتر برای اجتناب از ناکامی شرکت در تحقق بخشی از شرایط پیش بینی شده در قرارداد، به سوی انتخاب رویه های حسابداری افزاینده سود گرایش پیدا می کنند .

 

فرضیه های هزینه های سیاسی
آخرین فرضیه نظریه اثباتی، فرضیه هزینه های سیاسی است که به بررسی نقش گزینش های حسابداری در فرایند سیاسی می پردازد. فرایند سیاسی به شرکت ها یا صنایعی که تصور می شود از مزایای کسب سود اضافی یا عرضه کالاها یا خدمات عمومی بهره مند هستند، هزینه هایی را تحمیل می نماید . آگاهی از کسب سود بیش از حد توسط این شرکت ها یا صنایع ممکن است به فشارهایی بر آنها در جهت کاهش قیمت ها یا وضع مقررات شدیدتر و سختگیرانه منجر شود. بنابراین، مدیران این شرکت ها ممکن است انگیزه هایی را برای گزینش رویه های حسابداری داشته باشند و از اختیارات خود برای کاهش سودهای گزارش شده و کاهش ریسک های سیاسی استفاده نمایند. با وجود نظریه های اثباتی در خصوص مدیریت سود مطالعات اخیر مدیریت سود تاکید خود را از نظریه های اثباتی به انگیزه های بازار سرمایه نظیر رفتار فرصت طلبانه مدیران تغییر داده اند. مطالعات اخیر، این موضوع را که مدیران ممکن است عامدانه سرمایه گذران را در خصوص ارزش شرکتها گمراه کنند، مورد بررسی قرار داده اند. تعریف مدیریت سود هیلی و والن،1999 مطابق با این تغییر جهت است.طبق تعریف مذکور،مدیران در گزارشگری مالی به صورت عمدی از قضاوت برای ایجاد ابهام درارزش ذاتی شرکت یا تاثیرگذاری بر تخصیص منابع استفاده می کنند. دلیل محتمل برای چنین تمرکزی در حال حاضر، جلب توجه عمومی فوق العاده به سوءاستفاده از روش های حسابداری توسط مدیریت است (بولو و حسینی، 1386،ص 75)1.

 

تئوری نمایندگی2
تئوری زیربنایی مربوط به این پژوهش، تئوری نمایندگی می باشدکه توسط جنسن و مکلینگ3 (1976) ارائه شده است. بر اساس این تئوری مدیران، نمایندگان سهامداران شرکت بوده و بایستی در جهت منافع آنها عمل نمایند.
اما گاهی اوقات مدیران در وضعیت هایی قرار می گیرند که تصمیم هایشان به نفع سهامداران شرکت نبوده و باعث مخدوش شدن گزارش های مالی می شوند، که این مسئله به مشکلات نمایندگی معروف است.
یکی از راه هایی که می توان موضوع اقتصاد اطلاعات را بهتر درک کرد این است که الگو را گسترش داد و به جای یک نفر دو نفر در آن گنجانید. یکی از این افراد «نماینده» دیگری است که او را«موکل» می نامند.(از همین دیدگاه تئوری نمایندگی مطرح می شود، زیرا مسئله وکیل و موکل مطرح است) نماینده طبق قرارداد وظیفه هایی بر عهده می گیرد که به جای موکل خود انجام دهد و موکل طبق قرارداد به وکیل یا نماینده خود پولی پرداخت می کند. برای مقایسه می توان به مالک واحد تجاری و مدیر آن واحد اشاره کرد. از این دیدگاه، مالک را«برآورد کننده اطلاعات» و نماینده وی را«تصمیم گیرنده»می نامند. فرض براین است که «برآوردکنندگان اطلاعات» مسئولیت انتخاب سیستم اطلاعات را برعهده دارند. انتخاب یا گزینش آنها باید به شیوه ای انجام شود که نماینده بتواند برای تأمین منافع آنان (براساس اطلاعاتی که در دسترس وی قرار می گیرد) بهترین تصمیم ها را اتخاذ نماید. به عبارت دیگر، کارها برعهده نماینده است در حالی که تابع مطلوبیت در رابطه با خواست های مالک واحد تجاری مورد توجه قرار می گیرد.
با توجه به اینکه مالکان شرکت یا کسانی که نماینده ای را تعیین می کنند، همواره خواستار نتیجه حاصل از فعالیت نماینده خود می باشند، در تئوری نمایندگی به نقش حسابداری(در ارائه اطلاعات پس از یک رویداد) توجه خاص می شود و این نقش حسابداری را به اصطلاح «نقش پس از تصمیم» می نامند. اغلب این نقش مرتبط با نقش«تصدی گری»حسابداری می شود که در اجرای آن نماینده گزارش مربوط به رویدادهای گذشته را به یک«موکل» (مالک شرکت) می دهد. این وضع باعث می شود که حسابداری علاوه بر«توان پیش بینی»دارای توان مربوط به بازخورد اطلاعات هم بشود. با توجه به این الگو و بسط یا گسترش آن می توان به نکات مهمی پی برد. بسط یا گسترش الگو در رابطه با شیوه ای که این دو طرف در اطلاعات و ریسک سهیم می شوند، مطرح می گردد. برای مثال، در یک داستان استاندارد اقتصادی، اساس فرض براین گذاشته می شود که مالکان ریسک گریز، ریسک مربوط به شرکت را می پذیرند، در حالی که مدیران به عنوان نمایندگانی عمل می کنند که از نظر ریسک خنثی می باشند. معمای حاصل از داستان مزبور این است که با استفاده از«تئوری نمایندگی»می توان ثابت کرد که اگر مدیریت در برابر ریسک بی تفاوت باشد ولی مدیران، ریسک گریز باشند در آن صورت مدیریت (و نه مالکان) در ازای یک حق الزحمه، ریسک را می پذیرند و باز اینکه دیدگاه مزبور باعث مخدوش شدن این داستان می شود که طرفداران سیستم سرمایه داری از این بابت به پاداش هایی دست می یابند که متحمل همه ریسک ها می شوند! واکنش اقتصاددانان بدین گونه است که اساس فرض خود را براین می گذارند که مدیران هم ریسک گریز می باشند. تأثیر متقابل ریسک گریزی نسبی بین مدیران و مالکان باعث می شود که تئوری نمایندگی برای حسابداران جذاب ترین مسئله را بوجود آورد. اطلاعات یکی از ابزارها یا روش هایی است که می توان پدیده عدم اطمینان را کاهش داد و حسابداران می توانند بدین وسیله در تسهیم ریسک بین مدیران و مالکان نقش مهمی ایفا کنند (احمد بلکوئی،1381، ص89)1.
زمانی که دو طرف از همه حالت های ممکن بی اطلاع هستند، و در نتیجه آنها نمی توانند همه نتیجه های قطعی ومطمئن را مورد توجه قرار دهند. یک چنین حالتی را«نامتقارن بودن اطلاعات»می نامند. برای مثال، امکان دارد مالکان شرکت از اولویت ها یا سلیقه های مدیران ناآگاه باشند و بنابراین نتوانند محاسبه های ارائه شده در بالا را انجام دهند (پارساییان، 1385،ص 251)2.
نمونه ای خاص از اطلاعات ناقص در«تئوری نمایندگی»زمانی وجود خواهد داشت که مالک نتواند همه اقدامات مدیر را مورد مشاهده قرار دهد. امکان دارد این اقدام ها یا عملیات از آنچه مالک انجام می داد، متفاوت باشد، زیرا مدیر دارای سلیقه ها یا الویت های متفاوتی است. این وضع باعث می شود مسئله ای به نام«خطر اخلاقی3»به وجود آید. یک را ه حل این است که مالکان با یک مؤسسه حسابرسی قرار داد ببندند تا هر آنچه به وسیله مدیریت انجام می شود، کنترل گردد. راه دیگر این است که برای مدیریت انگیزه هایی ایجاد شود، مانند دادن سهام شرکت به مدیران، تا اولویت های آنان با اولویت های مدیران در یک مسیر قرار گیرند( همان منبع)4.
در این مطالعه رفتار مدیریت سود، تحت عنوان رفتارهایی شناخته شده است که در آن رفتارها، منافع مدیران و سهامداران با هم در تضاد هستند. پژوهش های انجام شده در این زمینه نشان می دهندکه مدیران از طریق انتخاب سیاست های خاص حسابداری، تغییر در برآوردهای حسابداری و مدیریت اقلام تعهدی، سودهای گزارشی را تعدیل می کنند. یکی از اهداف اساسی وضع استانداردهای حسابداری این است که استفاده کنندگان بتوانند با اتکاء بر صورت های مالی تصمیم های نسبتاً مربوط و صحیحی اتخاذ کنند، پس نیاز حرفه حسابداری به آن شیوه از گزارش گری می باشد که منافع تمام استفاده کنندگان بصورت مطلوب رعایت شود. از سوی دیگر، همان طور که از تعریف مدیریت سود برمی آید، مدیران برای رسیدن به اهداف خاصی که منطقاً منافع عده ای خاص را تأمین می کند، سود را طوری گزارش می کنند که این با هدف تأمین منافع عمومی استفاده کنندگان مغایرت دارد.
حسابرسان وظیفه دارند که بر مطلوبیت صورت های مالی در چارچوب استانداردهای حسابداری صحه بگذارند، درحالیکه استانداردهای حسابداری نیز در بعضی از موارد دست مدیران را برای انتخاب روش حسابداری باز می گذارد. در واقع مشکل از آنجایی ناشی می شود که رفتار مدیریت سود در بعضی مواقع باعث گمراه کننده شدن صورت های مالی از نظر قرار گرفتن در چارچوب استانداردهای حسابداری مشکلی نداشته و حسابرسان از این نظر نمی توانند بر صورت های مالی اشکال بگیرند. پس با توجه به این موضوع که سود یکی از مهمترین عوامل در تصمیم گیری هاست، آگاهی استفاده کنندگان از قابل اتکاء بودن سود می تواند آنها را در اتخاذ تصمیم های بهتر یاری دهد. در این پژوهش سعی شده است که به استفاده کنندگان از صورت های مالی این آگاهی داده شود که گاهی اوقات سود، مدیریت می شود و از این رو سود گزارش شده از سود واقعی متفاوت خواهد بود. در این صورت استفاده کنندگان باید در تصمیم گیری های خود دقت بیشتری بعمل آورده و علاوه بر کمیت سود این شرکت ها به عامل مهم «رفتار مدیریت سود» نیز توجه نماید.
هیلی و والن تعریف زیر را از مدیریت سود ارایه داده اند: «مدیریت سود زمانی رخ می دهد که مدیر برای گزارش گری مالی از قضاوت شخصی خود استفاده می کند، و این کار با هدف گمراه کردن برخی از سهامداران درباره عملکرد واقعی و یا برای تأثیر در نتایج قراردادهایی که به ارقام حسابداری گزارش شده بستگی دارند، انجام می دهد.» اسکات به مدیریت سود به عنوان اختیار شرکت در انتخاب سیاست های حسابداری برای دستیابی به برخی اهداف خاص مدیر، اشاره می کند. فرن و همکاران دستکاری سود توسط مدیریت به منظور دستیابی به قسمتی از پیش داوری مربوط به " سود مورد انتظار" را به عنوان مدیریت سود، تعریف می کند. کلاگ دو انگیزه اصلی برای مدیریت سود تعریف می کند: تشویق سرمایه گذاران برای خرید سهام شرکت و افزایش ارزش بازار شرکت. دی در یک مقاله کاملاً نظری، مباحث مربوط به منافع را عنوان کرده است. به نظر می رسد که مدیریت سود معمولاً از استفاده مدیران از مزایای عدم تقارن اطلاعاتی سهامداران ناشی می شود. این مسئله، کانون تعریف ارایه شده توسط اسکات است. دی، در مباحث مذکور، حداقل دو مسئله مهم را مطرح نموده است. اولاً، برای افزایش پاداش مدیران که توسط سرمایه گذاران تأمین می شود، سود دستکاری می شود.
ثانیاً، سرمایه گذاران بالفعل تمایل دارند که بازار برداشت بهتری از ارزش شرکت داشته باشد. بنابراین، انتقال ثروت بالقوه از سرمایه گذاران جدید به سرمایه گذاران قدیمی، که ایجاد کننده یک تقاضای داخلی برای مدیریت سود هستند، بوجود می آید (مونس خواه، 1389،ص 42)1.

 

انواع قراردادها و نظریه نمایندگی
نظریه نمایندگی فرض می کند که کارفرما و عامل دارای اهداف متفاوتی از یکدیگر هستند، هر دو ریسک گریز و دارای درجه ریسک گریزی متفاوتی می باشند. عامل در صورت یافتن فرصت سعی می کند که کارگریز باشد و در نهایت عامل وکارفرما هریک به دنبال حداکثر کردن منافع شخصی خویشند. با توجه به این، دو مشکل اساسی یا «خطر اخلاقی» بوجود می آید که باید مورد توجه قرار گیرد:
1)عدم تقارن اطلاعات: این مشکل در حالتی اتفاق می افتد که یکی از طرفین قرارداد(کارفرما یا عامل) دارای اطلاعاتی می باشد که طرف مقابل در جریان آن اطلاعات قرار ندارد. بنابراین دارنده اطلاعات می تواند قرارداد را بگونه ای منعقد کند که منافع خود را افزایش دهد و طرف مقابل متضرر شود.
2)کارگریزی: یا شانه خالی کردن از زیر کار به این معنی است که عامل در صورت یافتن فرصت، سعی می کند از انجام کار به نحو مطلوب خودداری وکار محول شده به وی را به نحو شایسته ای به انجام نرساند، یا اینکه آن کار را در زمان طولانی تر از زمان مشخص شده در متن قرارداد به اتمام برساند. در نتیجه، کارفرما باید نظارت وکنترل کاملی بر کارکرد عامل داشته باشد.
با توجه به ویژگی هایی که در بالا اشاره شد، کارفرما باید هنگام انعقاد قرارداد، به ویژگی های اخلاقی و فرهنگی عامل توجه ویژه ای داشته باشد. در فرهنگ هایی که خیانت و فریبکاری مورد پذیرش افراد نمی باشد، معمولاً افراد سعی می کنند که اطلاعات واقعی خود را به صورت کامل در اختیار یکدیگر گذاشته و پس از قبول کار و انعقاد قرارداد، تلاش می کنند که کار قبول شده را به نحو مطلوبی انجام دهند. به عبارت دیگر، در چنین فرهنگ هایی مشکلات خطر اخلاقی، عدم تقارن اطلاعات وکارگریزی افراد کمتر به چشم می خورد. اما هنگامی که خطر اخلاقی وجود دارد، برای هماهنگی بین اهداف کارفرما و عامل، دو نوع قرارداد را می توان به کار گرفت (کانر ،1998ص165) 2. که در ادامه مورد بحث قرار می گیرند.

 

قرارداد برمبنای رفتار یا زمان
این نوع قراردادها معمولاً مقطوع بوده و مبلغ قرارداد، همراه با وظایف هر یک از طرفین در ابتدای امضاء آن مشخص است. به عنوان نمونه در کشور ما، قرارداد بین دولت وکارمندان دولت یک نوع قرارداد بر مبنای رفتار می باشد که درآن، دولت به عنوان کارفرما وکارمندان دولت به عنوان عامل یا عاملان شناخته می شوند. جان و ویتز این نوع قراردادها را مورد انتقاد قرارداده وگفته اند که: در این نوع قراردادها، کارگری که عملکرد و کارایی بهتری را از خود نشان می دهد در مقایسه با کارگری که کارایی چندانی را از خود نشان نمی دهد یکسان فرض می شود. به عبارت دیگر، در این نوع قراردادها به کارایی و سطح خدمات ارائه شده توسط کارگران (عاملان) توجه نمی شود. در این نوع قراردادها به همه افراد با یک چشم نگاه می شود و مسلماً این امر باعث خواهد شد احتمالاً کارگرانی که کارگریز نمی باشند، رفته رفته و به مرور زمان به پیروی از سایر کارگران کارگریز شوند. گرهارت و راینس نیز اعتقاد دارند که در قرارداد برمبنای رفتار، کارگر در صورت یافتن فرصت سعی می کند از انجام کار شانه خالی کند. در نتیجه طبق گفته فاما و جنسون کارفرما لازم است که عمل عامل را تحت کنترل خود درآورده تا مطمئن شود که عامل کار را در زمان مقرر و به نحو صحیح انجام می دهد (حساس یگانه، 1385،ص 19)6.

 

قرارداد برمبنای نتیجه یا محرک7
در این نوع قرارداد سعی می شود که عملکرد وکارایی افراد مورد توجه قرار گیرد و عاملانی پاداش وکارمزد بیشتری دریافت کنند که عملکرد بهتری از خود نشان می دهند. در واقع این قرارداد، نوعی قرارداد برمبنای خروجی بوده و قرارداد از نوع«محرک»نیز شناخته شده است. علت نام گذاری این قرارداد به این نام این است که با انعقاد آن، عامل احساس می کند براساس نتیجه کار خود پاداش یا کارمزد خواهد گرفت. در نتیجه، تلاش خواهد کرد کارایی بهتری را از خود نشان دهد. از آنجایی که در این نوع قرارداد، عامل احساس می کند براساس کارکرد مزد خواهد گرفت، در نتیجه سعی می کند کمتر کارگریز باشد. یعنی مصداق«مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد»، حاصل می شود.
از آنجا که این قراردادها باعث ایجاد انگیزه و تحرک در عامل می شود به این نام نیز شناخته شده است. مهم ترین مزیت قرارداد بر مبنای نتیجه رفع مشکل کارگریزی است. به گونه کلی عاملانی که اعتقاد بالایی به دریافت مزد براساس نتیجه عمل دارند معمولاً این نوع قرارداد را بر نوع دیگر ترجیح می دهند
ایسنهارد اعتقاد دارد که قرارداد بر مبنای نتیجه به سبب داشتن ویژگی هایی همچون عدم کارگریزی عامل، از قرارداد بر مبنای رفتار بهتر می باشد. اما مشکل اصلی در قرارداد بر مبنای رفتار، در واقع همان مشکل خطر اخلاقی است. زمانی که عامل احساس کند مبلغ مشخصی را در آینده دریافت خواهد کرد احتمالاً سعی می کند تا حد امکان، در صورت یافتن فرصت، از انجام کار شانه خالی کند. به عبارت دیگر، مشکل کارگریزی در این نوع قرارداد در مقایسه با قرارداد از نوع نتیجه یا محرک بیشتر می باشد (مونس خواه، 1389،ص 45)2.
مفاهیم و مباحث مطرح در قلمرو نظریه نمایندگی عبارتند از هموار سازی سود، حسابداری تعدیلات جامع، حساب سازی ومدیریت سود، که در ادامه مورد بحث قرار گرفته است.
به دنبال این ادعا، موسن ، دانز ، وگوردن ، بحث هایی را مبنی براینکه انگیزه مدیران برای هموارسازی سود براساس این فرض قرار دارد که مدیریت ترجیح می دهد سود و نرخ رشد آن دارای نوعی ثبات باشند، و نه این که جریان مربوط به میانگین سود پیوسته افزایش یابد و شاهد نوسانات سنگین باشد، به صورتی دقیق تر، مطرح کردند. گوردن دیدگاه خود را درباره هموار سازی سود به صورت زیر ابراز داشت:

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   52 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه مدیریت سود و کیفیت سود

دانلود مقاله مقایسه شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله مقایسه شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

-1- اهمیت و ضرورت پژوهش
اگر چه بسیاری از شرکت¬ها از معیارهای سنتی مثل (نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، نرخ بازده سرمایه، نسبت قیمت هر سهام به سود هر سهام) برای ارزیابی و برآورد عملکرد استفاده می¬کنند اما این معیارهای در معرض تحریف شدن به وسیله اعمال مدیران است.
از سال¬ها قبل استفاده از ارزش افزوده اقتصادی برای ارزیابی عملکرد مدیران وسازمان ها پیشنهاد شده، مدیران مالی باید به منظور ارتقای معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد از معیارهایی استفاده کنند که به واقعیت اقتصادی نزدیک¬تر باشد. علی رغم برطرف شدن نقایص مربوط به روش¬های سنتی ارزیابی و برآورد عملکرد به وسیله استفاده از ارزش افزوده اقتصادی انتقادی نیز به این روش وارد است که ذهن پژوهشگران را به خود مشغول ساخته و در صدد یافتن معیارهای بهتر یا تعدیل یا پالایش معیارهای موجود برآمده¬اند تا انتقادهای وارد بر معیار ارزش افزوده اقتصادی را برطرف سازند از جمله این انتقادها اتکاء این معیار بر ارقام تاریخی و محاسبه هزینه فرصت سرمایه¬گذاران بر اساس ارزش¬های دفتری و تحریف نتایج آن بر اثر تورم است.
در سال¬های اخیر تحقیقاتی در ارتباط با ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده به عنوان معیارهای ارزیابی عملکردسازمان انجام شده است (برای مثال طالبی و جلیلی 1381، نوروش و مشایخی 1383، شریعت پناهی و بادآور نهندی 1384، مهدوی و رستگاری 1386) با این حال پژوهشی که پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی بپردازد مشاهده نشد.
از آنجا که انتخاب معیاری مناسب برای ارزیابی پیش بینی عملکرد نقش مهمی در تعیین ارزش یک شرکت دارد، در این پژوهش به مقایسه دو روش رگرسیون و شبکه عصبی در پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده به عنوان معیار عملکرد سازمان پرداخت.
اهمیت این پژوهش را می¬توان چنین بیان نمود که این ضرورت احساس می¬شود که به مدلی دست پیدا کنیم تا بتواند ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده (REVA) را به نحوی مطلوب¬تر و کاراتر پیش بینی کند.
6-1- اهداف پژوهش
با توجه به پژوهش حاضر که پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده با دو روش رگرسیون و شبکه عصبی می¬پردازد اهداف زیر مد نظر است:
1) هدف اساسی این پژوهش پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده با استفاده از مدل پرسپترون چند لایه (MLP) شبکه عصبی است که می¬توان از آن برای سرمایه¬گذاری و تصمیم¬گیری اقتصادی استفاده نمود.
2) هدف دیگر این پژوهش یافتن روش بهتر و کاراتر در پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده است.
7-1- فرضیه های تحقیق
فرضیه اول : قدرت تبیین مدل رگرسیون در جهت تعیین رابطه نسبت های مالی وارزش افزوده اقتصادی پالایش شده مناسب است.
فرضیه دوم : قدرت تبیین مدل پرسپترون چند لایه شبکه عصبی مصنوعی در جهت تعیین رابطه نسبت های مالی وارزش افزوده اقتصادی پالایش شده مناسب است.
فرضیه سوم : مدل پرسپترون چند لایه شبکه عصبی مصنوعی، قدرت بالاتری نسبت به رگرسیون در پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده داراست.
8-1- قلمرو مکانی و زمانی تحقیق
قلمرو تحقیق چهارچوبی را فراهم می¬نماید تا مطالعات و آزمون محقق در طی آن قلمرو خاص انجام پذیرد و دارای اعتبار بیشتر باشد.
این پژوهش شرکت¬های صنایع خودروسازی وداروسازی در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار می¬دهد. دوره زمانی این پژوهش 6 ساله و از ابتدای سال 1383 تا انتهای سال 1388 است.
9-1- تعریف واژه¬ها و اصطلاحات تحقیق
شبکه عصبی مصنوعی
هدف شبکه¬های عصبی کوشش برای ساخت الگوهایی است که همانند مغز انسان عمل می¬کنند. کار شبکه عصبی ایجاد یک الگوی خروجی بر اساس الگوی ورودی ارائه شده به شبکه است. شبکه¬های عصبی متشکل از تعدادی عناصر پردازشی (نرون¬های مصنوعی) می¬باشند که این نرون¬ها درون داده¬ها را دریافت و پردازش می¬کنند. پرسپترون چند لایه روشی از شبکه عصبی مصنوعی می¬باشد که پیشخور بوده و پردازنده¬های شبکه به چند لایه مختلف تقسیم می¬شدند. (بیل و آروجکسون تی، 1998، 123)
ارزش افزوده
ارزش افزوده، ثروت ایجاد شده توسط واحد تجاری را اندازه¬گیری می¬کند و این ثروت حاصل کار و تلاش گروهی است که به نوعی در واحد تجاری سهیم بوده¬اند. به عبارت دیگر ارزش افزوده نشان-دهنده جمع بازده حاصلۀ مؤسسه توسط سرمایه¬گذاران، اعتباردهندگان، کارمندان و دولت می¬باشد که قسمتی از این ثروت با ارزش در قالب سود سهام، بهره وام¬ها، حقوق و دستمزد (شامل بیمه و بازنشستگی و سایر مزایای کارکنان) و مالیات به آنان توزیع می¬شود و قسمت باقیمانده به عنوان ذخایر یا برای سرمایه¬گذاران مجدد در همان واحد تجاری منظور می¬گردد.
ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده
ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده یک چارچوب تحلیلی برای ارزیابی عملیاتی و میزان ارزش ایجاد شده برای سهامداران فراهم می¬کند. در این نسبت به جای تأکید بر قابلیت اتکا اطلاعات به مربوط بودن آن¬ها تأکید می¬کند. به عبارت دیگر این معیار هزینه فرصت تابع به کار گرفته شده را بر مبنای ارزش بازار آن¬ها محاسبه می¬کند (باسیدور و همکاران ، 2007، 145).
پیش¬بینی
تجسم یک موقعیت در آینده بر اساس اطلاعات گذشتهف در واقع پیش بینی بر اساس معیارهای کلی از داده¬های به وقوع پیوسته در زمان¬های گذشته برای تخمین اینده استفاده می¬کنیم (راعی، رضا و کاظم چاوشی، 1382).
میانگین موزون و هزینه سرمایه (WACC)
میانگین موزون هزینه منابع مختلف تأمین مالی بلندمدتی که توسط شرکت بکار گرفته می¬شود. (باسیدور ، 2007، 33)

 

رگرسیون
از لحاظ لغوی به معنی پسروی، برگشت است اما از دید آمار و ریاضی به معنی بازگشت به یک مقدار متوسط یا میانگین به کار می¬رود، بدین معنی که برخی پدیده¬ها به مرور زمان از نظر کمی به طرف یک مقدار متوسط میل می¬کند (عادل آذر، 1380، 58).

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1-2 مقدمه
جستجوهای اولیه برای دستیابی به معیارهای ارزیابی عملکرد منجر به استفاده از اعداد و اطلاعات حسابداری در این زمینه شده است.
بسیاری از معیارهای ارزیابی عملکرد، مبتنی برمدل¬های حسابداری، به ویژه مدل سود حسابداری گزارش شده یا سود هر سهم است.
با گذشت زمان، مدیران به منظور حفظ سطح پاداش و بهبود آن، به مدیریت سود از طریق تحریف اعداد حسابداری پرداختند. این موضوع باعث شده است که علیرغم آنکه برخی از شرکت¬ها دارای وضعیت مالی مطلوب از نظر اعداد حسابداری و معیارهای ارزیابی عملکرد مبتنی برمدل¬ها حسابداری بوده¬اند. با بحران¬های مالی از جمله کمبود نقدینگی مواجه شدند. برای رفع نارسائیهای مدل¬های ارزیابی عملکرد که به دلیل استفاده از اطلاعات حسابداری بوجود می¬آید پژوهشگران به جستجوی ارئه معیاری جدید برای ارزیابی عملکرد پرداختند. با پیدایش نظریه¬هایی در زمینۀ سود اقتصادی یا سود باقیمانده مدل¬هایی به منظور محاسبه سود اقتصادی پیشنهاد شد. در این مدل¬ها سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات و هزینه سرمایه به عنوان سود اقتصادی یا سود باقیمانده تعریف می¬شود. بنابراین معیارهای ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده، ارزش افزوده بازار و سود باقیمانده اقتصادی در سیر تکاملی خود تلاش دارند ضمن توجه به پیچیدگی¬های رفتاری مدیران، به ارزیابی عملکرد و تعدیل تضاد منافع پرداخته و اطلاعات موجود در قیمت و بازده سهام را توضیح دهند.
هدف از این فصل ارائه کلیات و مفاهیمی پیرامون ارزیابی عملکرد و شبکه عصبی مصنوعی است. براین اساس ابتدا مباحثی پیرامون ارزیابی و پیش¬بینی عملکرد و شبکه¬عصبی ارائه می¬گردد و بخش بعدی متغییرها تشریح می¬گردد و نحوۀ محاسبۀ آنها بیان می¬شود و بخش آخر برخی از پژوهش¬های مشابه خارجی و داخلی انجام شده ارائه می¬گردد.
2-2- معیارهای عملکرد
استفاده¬کنندگان گزارشهای مالی با استفاده از معیارهای مختلف عملکرد سازمان را ارزیابی می¬کنند. روشهای متعددی برای ارزیابی عملکرد وجود دارد نتیجه به دست آمده از تحقیقات به ارائه چهار رویکرد در رابطه با معیارهای عملکرد به شرح زیر انجامیده است:
1-2-2- رویکرد حسابداری
این رویکرد بر صورت سود و زیان و ترازنامه تأکید دارد یعنی یک جریان خروجی وجه نقد می-تواند هزینه در صورت سود و زیان و یا به عنوان یک دارایی سرمایه¬ای در ترازنامه منعکس شود، که نتیجه آن ایجاد صورت سود و زیان و ترازنامه متفاوت ناشی از نظرات مختلف است (استیوارت 1991، 24)
2-2-2- رویکرد اقتصادی
براساس این رویکرد که در آن مفاهیم اقتصادی استفاده می¬شود. عملکرد واحد تجاری با تاکید بر قدرت سودآوری دارایهای شرکت و با توجه به نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه به کار رفته ارزیابی می¬شود. (انواری رستمی و همکاران، 1383) ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده و ارزش افزوده بازار در این گروه جای دارند.
3-2-2- رویکرد تلفیقی
در این رویکرد ترکیبی از اطلاعات حسابداری و بازار برای ارزیابی عملکرد به کار می¬رود مانند نسبت Q توبین و نسبت قیمت به سود (ملکیان و اصغری 1385، 55-54)
4-2-2- رویکرد مدیریت مالی
در این رویکرد اغلب از تئوری¬های مدیریت مالی نظیر الگوی قیمت¬گذاری دارایی¬های سرمایه¬ای (CAPM) و مفاهیم ریسک و بازده استفاده می¬شود. تأکید اصلی این رویکرد بر تعیین بازده اضافی هر سهم می¬باشد. (انصاری و کریمی 1387، 11-3).
3-2- پیش بینی
یکی از ابزارهای مهم مدیریتی استفاده از روش¬های مختلف پیش¬بینی است. مدیر جهت تصمیم¬گیری نیاز به برآورد رویدادهای آینده با استفاده از اطلاعات گذشته دارد. آینده¬نگری به مفهوم مطالعه قبلی، محاسبه و حدس زدن از اوضاع و شرایط آتی است - کسی که با آگاهی از این محاسبات که غالباً متکی بر آمار و اطلاعات کنونی است- و به اتکاء بینش شخصی خود در خصوص آینده به قضاوت می¬نشیند، به پیش¬بینی می¬پردازد. (آیت¬الهی، 1377، 36)
1-3-2 اهداف پیش¬بینی
به طور کلی در پیش¬بینی دو هدف اساسی دنبال می¬شود.
هدف اول: مشخصاً برنامه¬ریزی مناسب است. برنامه¬ریزی به معنی تدوین و طراحی سیاست¬ها و الگوها و طرح¬ها و ایده¬ها برای آینده جهت تأمین اهداف سازمانی یا اهداف سیستم است. بنابراین
می¬توان گفت که برنامه¬ریزی نوعی پیش¬بینی است. هدف دوم از به کارگیری تکنیک¬های پیش¬بینی تصمیم¬گیری است در یک تعریف تصمیم¬گیری فرآیند تشخیص مسأله و حل مساله است (الوانی، 1374، 66)
2-3-2- عوامل موثر در انتخاب مدل مناسب پیش¬بینی
برای انتخاب مدل مناشب توجه به موارد ذیل ضروری است (الوانی، 1374، 67 )
- محدوده زمانی: به طورکلی اگر بخواهیم مدت نسبتاً دوری را پیش¬بینی کنیم بهتر است از روش-های کمی استفاده نمائیم و اگر بخواهیم پیش¬بینی¬های میان مدت یا کوتاه مدت به عمل آوریم بهتر است از روش¬های کیفی پیش¬بینی استفاده نمائیم.
- آمار و ارقام داده شده: با توجه به نوع آمار گذشته نیز نحوۀ پیش¬بینی فرق می¬کند. در برخی مواقع آمار دارای نوسانات فصلی است و یا اینکه از یک سری نوسانات تصادفی و نامنظم تبعیت می¬کند.
شکل 1-2: شمای ترسیمی آمار و داده¬های گذشته

منبع :(الوانی، 1374، 68)
- ارتباط اطلاعات با متغییرهای مورد نظر:
در پاره¬ای از اوقات آمار و اطلاعات در رابطه با متغییر مورد نظر در دسترس نیست و باید از اطلاعات مربوط به متغییر دیگری که ارتباط با متغیر مذکور دارد استفاده کرد.
- هزینه: مدل¬های مختلف پیش¬بینی چون دارای خصوصیات مختلفی می¬باشند هزینه¬های متفاوتی را ایجاد می¬کنند.
- دقت: برخی از مدل¬ها با دقت 90% موقعیت را در آینده پیش¬بینی می¬کنند و برخی با دقت کمتر. واضح است با توجه به انتظاری که از دقت مدل داریم می¬توانیم مدل مورد نظر را انتخاب کنیم.
- سادگی: بعضی از مدل¬ها اگر چه از دقت زیادی برخوردار ولی به علت پیچیدگی قابل استفاده در کلیه سازمان¬ها نمی¬باشد.

 

3-3-2- انواع شیوه¬های پیش بینی
الف) پیش بینی قضاوتی
در مواقعی که اطلاعات دقیق و کاملی در مورد مسأله وجود نداشته باشد از این نوع پیش¬بینی استفاده می¬شود. در این روش کوشش می¬شود نظرات ذهنی به صورت پیش¬بینی¬های کمی درآید.
انوع پیش¬بینی¬های قضاوتی که نوعی پیش¬بینی کیفی محسوب می¬شوند شامل روش دلفی و روش توافق جمعی است.

الف-1) روش دلفی
ابتدا گروهی از کارشناسان و متخصصان صاحبنظر انتخاب می¬شوند و به وسیله پرسشنامه¬ای نظرات آنان در مورد موضوع مربوط گردآوری می¬شوند. سپس نظرات مختلف را به سایر اعضای گروه اطلاع داده و نظرات جدید جمع¬آوری می¬شوند. به این ترتیب همه اعضاء از اطلاعات و نظرات یکدیگر مرتباً مطلع می¬شوند وبه اظهار نظر جدیدی می¬پردازند. با ادامه جریان ارسال اطلاعات و نظر نظرجویی¬های جدید مدیر می¬تواند براساس نظرات گردآوری شده همگن، مبنای برای پیش¬بینی به دست آورد. روش دلفی بیشتر برای پیش¬بینی¬های بلندمدت (بیشتر از دو سال به کار می¬رود. ) (الوانی 1374، 71)
الف-2) روش توافق جمعی
دراین روش اعتقاد براین است که نظر جمع متخصصان برتر از نظر یک فرد است. از اینرو طی جلساتی نظر افراد حضوراً گردآوری می¬شود و پس از بحث و گفتگو آنچه مورد توافق جمع است اساس پیش¬بینی قرار می¬گیرد.
ب) پیش¬بینی برمبنای گذشته
در این نوع پیش¬بینی برمبنای گذشته آمار و ارقام و اطلاعات اساس پیش¬بینی فرآیند قرار می¬گیرد به عبارت دیگر فرض براین است که در کوتاه مدت می¬توان روند گذشته را به آینده تسری داد (سید حسینی 1380، 17) انواع روش¬های پیش¬بینی برمبنای گذشته شامل روش تقاضای آخرین دوران روش میانگین متحرک ، روش میانگین متحرک وزنی ، روش نموهموار ، روش باکس و جنکینز ، است.
ج) پیش¬بینی علت معلولی
اگر اطلاعات کافی در مورد موضوع پیش¬بینی موجود و روابط بین متغییرها نیز مشخص باشد می-توانیم از این روش استفاده کنیم.

انواع روش¬های پیش¬بینی علت و معلول شامل رگرسیون ، مدل اقتصاد سنجی ، مدل داده ایستاده ، مدل شاخص راهنما می¬باشد.
در یک تقسیم¬بندی دیگر می¬توان پیش¬بینی¬ها را به روش¬های پیش¬بینی کیفی و روش¬های پیش¬بینی کمی تقسیم نمود به عنوان مثال روش دلفی توافق جمعی یک پیش¬بینی کیفی محسوب می¬شوند و پیش¬بینی¬های کمی در دو نوع مشخص یعنی روش¬های یک متغیره و روش¬های چند متغیره قابل تحلیل¬اند.
الف) پیش¬بینی¬های یک متغیره
در روش¬های کمی تک متغیره آمار و ارقام و اطلاعات گذشته را اساس پیش¬بینی قرار
می¬دهیم در این روش¬ها جهت انجام عمل پیش¬بینی، داده¬های سری زمانی مورد استفاده قرار
می¬گیرد.
الف-1) روش تقاضای آخرین دوران
این روش ساده¬ترین روش پیش¬بینی بوده و نیاز به هیچگونه محاسبه¬ای ندارد و فقط سطح واقعی تقاضای دوره قبل را به عنوان پیش¬بینی آینده منظور می¬نماید.

 

الف-2) روش میانگین ریاضی
در این روش میانگین تقاضای تمام دوران گذشته را برای محاسبه سطح تقاضا در دوران آینده محاسبه می¬نمایند. به عبارتی در این تکنیک، سطح تغییرات اتفاقی هموار شده است:

الف-3) روش میانگین متحرک
در این روش سعی می¬شود که بیشتر دوران¬های معاصر در محاسبه میانگین تقاضا استفاده شود و حالتی بین دو روش تقاضای آخرین دوران و روش میانگین ریاضی درد. در عین حال محاسن هر دوی آنها را دارد.

 

الف-4) روش میانگین متحرک وزنی
در روش میانگین متحرک ساده به آمار و ارقام گذشته ارزش مساوی داده می¬شود در صورتی که اغلب آمار جدیدتر دوره ارزش بیشتری نسبت به آمار دوره¬های قبل خود در برآورد دوره آینده دارد.
الف-5) روش هموارسازی نمایی
این روش نوعی میانگین متحرک است و به آماری که به زمان پیش¬بینی نزدیک¬تر باشد وزن بیشتری داده و آماری که در فاصله دورتری هستند با وزن کمتری در محاسبات دخالت داده می¬شوند و مهمترین تفاوت این است که این ارزش گذاری تابع تصاعدی هندسی نزولی است (سیدحسینی 1380، 29)

در رابطه فوق ضریب هموار سازی نامیده می¬شود
الف -6) روش باکس- جنگینز
در این روش ابتدا تحلیل¬گر مدلی آزمایشی براساس اطلاعات گذشته طراحی می¬کند. سپس ضرایب متغیرهای مذکور را برآورد می¬نماید و به کمک اطلاعات موجود مدل را مورد کنترل قرار می¬دهد تا قدرت پیش¬بینی آن سنجیده شود. در صورتی که مدل گویای اطلاعات گذشته بود می¬توان از آن برای پیش¬بینی استفاده کرددر غیر این صورت باید مدل را مورد تجدید نظر قرار داد. در این روش باید اطلاعات زیادی در دسترس باشد و بدین جهت اغلب به کمک برنامه¬های کامپیوتر از این روش استفاده می¬شود.
الف -7) روش کمترین مجذورات
در این روش رابطه¬ای ریاضی بین اطلاعات گذشته ایجاد کرده و سپس براساس آن به
پیش¬بینی آینده می¬پردازیم و سعی می¬شود تا خط راستی را از میان نقاط حاصله از اطلاعات و داده-های موجود طوری بگذارنند که کمترین فاصله را با هریک از نقاط داشته باشد . به عبارت دیگر خط مورد نظر خطی است که مجذور فاصله بین آن و هر یک از نقاط حاصله از داده¬ها حداقل باشند.

Y: مقادیر وابسته
X : مقادیر مستقل
A : محل تقاطع با محور y

ب) روش¬های پیش¬بینی چند متغیر (پیش¬بینی علت معلولی)
ب-1) روش رگرسیون خطی و غیرخطی
این مدل رابطه یک متغیر Y را با یک یا چند متغییر بیان می¬کند.
ب-2) ضریب همبستگی
برای تعیین شدت و میزان رابطه بین متغیرهای مطرح شده در مدل رگرسیون از ضریب همبستگی استفاده می¬شود.
همبستگی مثبت
عدم هبستگی
همبستگی منفی
: ضریب همبستگی بین دو متغیر

ب-3) مدل اقتصادی سنجی
الگوی اقتصادسنجی فرض می¬کند که سیستم اقتصاد را می¬توان با یک معادله ولی با مجموعه¬ای از معادلات همزمان بیان نمود. برای مثال نه فقط دستمزدها به قیمت¬ها بستگی دارد، بلکه قیمت¬ها نیزبه میزان دستمزدها بستگی دارد. اقتصاد دانان، بین متغیرهای برونی که دستگاه را متأثر کرده ولی خود متأثر نمی¬شوند و متغیرهای درونی که با یکدیگرعمل متقابل انجام می¬دهند فرق می¬گذارند. این مدل دارای دقت فراوانی است و برای دوره¬های کوتاه¬مدت، میان مدت و بلندمدت قابل استفاده است اما دارای هزینه بسیاری است.
ب-4) مدل داده – ستاده
این مدل تحلیلی است بر جریان داده و ستانده¬های بین سازمان . مدل نشانگر آن است که به ازای چه میزان داده، چقدر ستانده حاصل می¬شود. این مدل به اطلاعات زیاد دارد و برای پیش¬بینی دوره¬های میان مدت مفید است و هزینه بالایی دارد.
ب- 5) مدل شاخص راهنما
در این مدل یک شاخص اصلی به عنوان راهنما تعیین می¬شود و پیش¬بینی¬ها براساس آن انجام می-شود. مثلاً براساس شاخص فروش اتومبیل به طور کلی می¬توان میزان مصزف لاستیک اتومبیل¬ها را
پیش¬بینی کرد. (سیدحسینی، 1380، 52)
4-3-2- اندازه¬گیری خطا
بیشتر تصمیمات مدیریت در تمام سطوح سازمان به طور مستقیم و یا غیرمستقیم به حالتی از پیش-بینی آینده بستگی دارد. در یک تعریف کلی، پیشگویی شرایط و حوادث آینده را پیش¬بینی و چگونگی انجام این عمل، پیش¬بینی کردن نامیده می¬شود. از آنجا که پیش¬بینی وقایع آینده در فرآیند تصمیم¬گیری نقش عمده¬ای را ایفا می¬کند، لذا پیش¬بینی کردن برای بسیاری از سازمان¬ها و نهادها حائز اهمیت است و هر سازمانی برای تصمیم¬گیری آگاهانه باید قادر به پیش¬بینی آینده باشد. برای بررسی یک مدل پیش¬بینی و یا انتخاب بهترین مدل از بین مدل¬های مختلف به شاخصی نیاز داریم که به کمک آن تصمیم لازم در خصوص قبول یا رد مدل پیش¬بینی اتخاذ شود. به علاوه در تمام پیش¬بینی¬ها عدم اطمینان وجود دارد. در نتیجه در کلیه روش¬های پیش¬بینی باید انتظار خطا را داشته باشیم. به طور کلی هر چه مقدار واقعی سری به مقدار پیش¬بینی شده آن نزدیکتر باشد، بر صحت بیشتر مدل پیش¬بینی دلالت دارد. بنابراین کیفیت یک مدل با بررسی میزان خطای پیش-بینی یا همان قابل ارزیابی است.

خطای پیش¬بینی ناشی از آن است که یک یا چند مؤلفه از مؤلفه¬های پیش¬بینی سری زمانی مانند روند، فصلی، دوره، به حساب نیامده است و یا نوسانات بی¬قاعده و نامنظم بوده. مجموع کل خطاها در یک روش پیش¬بینی که در آن مجموع دوره¬های زمانی مشاهده شده باشد عبارت است از:

به علت اینکه وقتی خطاهای پیش¬بینی تصادفی باشند، بعضی خطاها مثبت و بعضی منفی
می¬باشند و خنثی¬کننده یکدیگر می¬باشند و محاسبه خطا با مشکل مواجه می¬شود، مقادیر مطلق خطای پیش¬بینی را در نظر می¬گیریم که عبارت است از:
انحراف مطلق خطا
حال برای به دست آوردن خطا در پریود زمانی از میانگین قدر مطلق خطا (MAD) استفاده می¬شود که عبارت است از:

این خطا را به گونه¬ای دیگر نیز می¬توان محاسبه نمود و آن استفاده از میانگین مجذور خطا (MSE) می¬باشد که به صورت ذیل محاسبه می¬شود:

در میانگین مجذور خطا میزان خطا به دلیل به عنوان2رسیدن آن بسیار بزرگ نشان داده می¬شود با استفاده¬از جذرمیانگین مجذور خطا (RMSE) این مشکل مرتفع¬می¬شود (زارع و کردلوئی، 1389، 51).

5-3-2- توصیف
شبکه عصبی مجموعه¬ای از نورون¬های زیستی به هم متصل است. در استفاده¬های جدیدتر این عبارت به شبکه عصبی مصنوعی که از نورون¬هایی مصنوعی ساخته شده¬است هم اشاره دارد. بنابراین عبارت شبکه عصبی در حالت کلی به دو مفهوم مختلف اشاره دارد:
1- شبکه عصبی زیستی
2- شبکه عصبی مصنوعی
در حالت کلی یک شبکه عصبی زیستی از مجموعه یا مجموعه¬ای از نورون¬های به صورت فیزیکی به هم متصل یا از لحاظ عملکردی به هم وابسته تشکیل شده است. هر نورون می¬تواند به تعداد بسیار زیادی از نورون¬ها وصل باشد و تعداد کل نورون¬ها و اتصالات بین آنها می¬تواند بسیار زیاد باشد. اتصالات، که به آن¬ها سیناپس گفته می¬شود، معمولاً از آکسون¬ها و دندریت¬ها تشکیل شده¬اند.
هوش مصنوعی و مدل¬سازی شناختی بر این دارند که بعضی از خصوصیات شبکه¬های عصبی را شبیه¬سازی کنند. این دو اگرچه در روش¬هاشان به هم شبیه هستند اما هدف هوش مصنوعی حل مسائل مشخصی است در حالی که هدف مدل¬سازی شناختی ساخت مدل¬های ریاضی سامانه¬های نورونی زیستی است.
- شبکه¬های عصبی زیستی
شبکه¬های عصبی زیستی مجموعه¬ای بسیار عظیم از پردازشگرهای موازی به نام نورون¬اند که به صورت هماهنگ برای حل مسئله عمل می¬کنند و توسط سیناپس (ارتباط¬های الکترومغناطیسی) اطلاعات را منتقل می¬کنند. در این شبکه¬ها اگر یک سلول آسیب ببیند بقیه سلول¬ها می¬توانند نبود آنرا جبران کرده و نیز در بازسازی آن سهیم باشند. این شبکه¬ها قادر به یادگیری¬اند. مثلاً با اعمال سوزش به سلول¬های عصبی لامسه، سلول¬ها یاد می¬گیرند که به طرف جسم داغ نروند و با این الگوریتم سامانه می¬آموزد که خطای خود را اصلاح کند. یادگیری در این سامانه¬ها به صورت تطبیقی صورت می¬گیرد، یعنی با استفاده از مثال¬ها وزن سیناپس¬ها به گونه¬ای تغییر می¬کند که در صورت دادن ورودی¬های تازه سامانه پاسخ درستی تولید کند. قدرت شگفت انگیز مغز به خاطر وجود تعداد زیادی نُرُن در آن و ارتباط میان نُرُن اصولاً با سازوکارهای الکتروشیمیایی اطلاعات را منتقل می¬کنند. (الهی، ش و علی رجب¬زاده، 1382، 70).
جدول 1-2مقایسه مغز انسان و کامپیوتر
هوش¬مند آموزش پذیر روش محاسبه سرعت پردازش انرژی مصرفی اندازه عنصر عناصر پردازش¬گر
مغز انسان اغلب بله موازی، توزیعی 100 هرتز 30 وات 6-10 متر 1014 سیناپس
کامپیوتر تاکنون به بسیار کم متوالی، مرکزی 109 هرتز 30 وات (cpu) 6-10 متر 108 ترازیستور

 

مغز انسان حدود 10 میلیارد سلول عصبی (نُرُن) دارد. هر نُرُن با دیگر نُرُن¬ها به طور میانگین از طریق 10000 سیناپس ارتباط دارند. شبکه¬ی سلول¬های عصبی در مغز یک سامانه¬ی بزرگ پردازش اطلاعات موازی تشکیل می¬دهند. این برخلاف نحوه¬ی کارکرد رایانه¬هاست که در آن¬ها یک پردازش¬گر به¬طور منفرد مجموعه¬ای از دستورالعمل¬ها را انجام می¬دهد.
همان¬طور که کامپیوتر برای پردازش اطلاعات از روش پردازش اطلاعات در حافظه¬ی انسان مدل-برداری کرد، فناوری نوین شبکه¬های عصبی مصنوعی ساختار محاسباتی موازی مغز او را مدل می¬کند.
از سال 1942 تاکنون انواع گوناگونی از شبکه¬¬ها به وجود آمده¬اند ولی همه¬ی آن¬ها در دو چیز مشترک¬اند: مجموعه¬ای از گره¬ها و رابطه¬های میان گره¬ها. گره¬ها می¬توانند. به عنوان واحدهای محاسبات در نظر گرفته شوند. ورودی¬ها به آن¬ها وارد می¬شوند و پردازش می¬شوند تا در نهایت یک خروجی به دست آید. این پردازش¬ها ممکن است بسیار ساده باشند (مانند جمع زدن ورودی¬ها) یا کاملاض پیچیده باشند(یک گره شامل یک شبکه¬ی دیگر باشد...). رابطه¬های میان گره¬ها اطلاعات جاری میان گره¬ها را تعیین می¬کنند. تعامل میان گره¬ها به وسیله¬ی این رابطه¬ها منجر به یک رفتار سراسری در شبکه می¬شود که آن را برآیند می¬نامند (چیزی شبیه کارکرد شبکه¬ی عصبی مغز)
نُرُن¬های زیستی پیام (سیگنال)هایی از میان سیناپس¬هایی که روی دنریت¬ها یا روی غشای سلول عصبی جای گرفته¬اند، دریافت می¬کنند. وقتی که پیام¬های دریافتی به اندازه¬ی کافی قوی باشند (یعنی از یک حد آستانه قوی¬تر باشند.) نُرُن فعال می¬شود یک پیام به اکسون می¬فرستد. این پیام به سیناپس دیگری فرستاده می¬شود و نُرُن دیگری را فعال می¬کند.
شبکه¬های عصبی مصنوعی تنها بخش کوچکی از ویژگی¬های شبکه¬های عصبی زیستی طبیعی را شبیه¬سازی می¬کنند. در واقع از دید متخصصان این رشته هدف از ایجاد یک شبکه¬ی عصبی نرم-افزاری ایجاد یک سازو کار برای حل مسایل مهندسی با الهام از الگوی رفتاری شبکه¬های زیستی است.
ساختار نُرُن¬های مدل شده خیلی ساده¬تر از مشابه طبیعی¬شان است. آن¬ها اساساً شامل ورودی¬هایی (مانندسیناپس) هستند که در وزن نُرُن ضرب می¬شوند (قدرت هر سیگنال) و سپس به وسیله¬ی یک تابع ریاضی که فعالیت نُرُن را تعیین می¬کند محاسبه می¬شوند. تابع دیگری (که ممکن است تابع همانی باشد) خروجی¬های نُرُن مصنوعی را محاسبه می¬کنند. ر نهایت برای پردازش اطلاعات شبکه¬های عصبی نتایج نُرُن¬های مصنوعی را با هم تلفیق می¬کنند.
هر چه قدرت ورودی بیشتر باشد وزن نُرُن مصنوعی بیشتر خواهد بود و برعکس. با تغییر و در نهایت تعدیل وزن¬های یک سلول عصبی می¬توانیم برای یک ورودی مشخص، خروجی
دل¬خواه را به دست آوریم. ولی وقتی شبکه¬ی عصبی شامل صدها یا هزاران نُرُن باشد تغییر وزن نُرُن¬ها بدن ابزار بسیار پیچیده و شاید ناممکن باشد. فرآیند تطبیق وزن¬ها آموزش یا یادگیری نامیده می¬شود. شبکه¬های مصنوعی و کاربردهای آن¬ها بسیار متنوع است. تفاوت میان آن¬ها از تفاوت میان توابع آن¬ها، مقادیر پذیرفته شده، توپولوژی، و الگوریتم یادگیری و .... ناشی می¬شود.
شبکه¬ها در مسایل متنوعی ازشناخت الگوی فکر کردن گرفته تا تفسیر توالی نوکلئوتیدها، طبقه¬بندی سرطان¬ها، پیش¬بینی ژنتیک و حتی در تحلیل داده¬های استخراج نفت و هواشناسی به کار می¬آید.
شبکه¬ها برای مدل¬سازی طیف گسترده¬ای از پدیده¬ها در فیزیک، علوم کامپیوتر، بیوشیمی، کردارشناسی ، ریاضی، جامعه شناسی، اقتصاد، ارتباط¬های دوربرد و بسیاری دیگر از زمینه¬ها استفاده می¬شود. استفاده¬ی گسترده از این زمینه¬ی جدید دانش و فناوری به این دلیل است که به بسیاری از سامانه¬ها می¬توان به مثابه یک شبکه نگریست. پروتئین، کامپیوترها، جوامع و... نمونه-هایی از این سامانه¬ها هستند (خاشعی، بیجاری، 1389، 42) (الهی، رجب¬زاده، 1382).
6-3-2- چرا از شبکه¬های عصبی استفاده می¬کنیم؟
شبکه¬های عصبی با توانایی قابل توجه خود در استنتاج نتایج از داده¬های پیچیده می¬توانند در استخراج الگوها و شناسایی گرایش¬های مختلفی که برای انسان¬ها و کامپیوتر شناسایی آن¬ها بسیار دشوار است استفاده شوند. از مزایای شبکه¬های عصبی می¬توان موارد زیر را نام برد:
1. یادگیری تطبیقی: توانایی یادگیری اینکه چگونه وظایف خود را اساس اطلاعات داده شده به آن و یا تجارب اولیه انجام دهد در واقع اصلاح شبکه را گویند.
2. خود سازماندهی: یک شبکه عصبی مصنوعی به صورت خودکار سازماندهی و ارائه داده¬هایی که در طول آموزش دریافت کرده را انجام دهد. نورون¬ها بت قاعده¬ی یادگیری سازکار شده و پاسخ به ورودی تغییر می¬یابد.
3. عملگرهای بی¬درنگ: محاسبات در شبکه عصبی مصنوعی می¬تواند به صورت موازی و به وسیله سخت افزارهای مخصوصی که طراحی و ساخت آن برای دریافت نتایج بهینه قابلیت¬های شبکه عصبی مصنوعی است انجام شود.
4. تحمل خطا: با ایجاد خرابی در شبکه مقداری از کارایی کاهش می¬یابد ولی برخی امکانات آن با وجود مشکلات بزرگ همچنان حفظ می¬شود.
5. دسته¬بندی:شکه¬های عصبی قادر به دسته¬بندی ورودی¬ها برای دریافت خروجی مناسب می¬باشند.
6. تعمیم¬دهی: این خاصیت شبکه را قادر می¬سازد تا تنها با برخورد با تعداد محدودی نمونه، یک قانون کلی از آن را به دست آورده، نتایج این آموخته¬ها را به موارد مشاهده ا زقبل نیز تعمیم دهد. توانایی که در صورت نبود آن سامانه باید بی¬نهایت واقعیت¬ها و روابط را به خاطر بسپارد.
7. پایداری- انعطاف¬پذیری: یک شبکه عصبی هم به حد کافی پایدار است تا اطلاعات فراگرفته خود را حفظ کند و هم قابلیت انعطاف و تطبیق را دارد و بدون از دست دادن اطلاعات قبلی می¬تواند موارد جدید را بپذیرد.
7-3-2- نورون مصنوعی
یک نورون مصنوعی سامانه¬ای است با تعداد زیادی ورودی و تنها یک خروجی نورون دارای دو حالت می¬باشد، حالت آموزش و حالت عملکرد. در حالت آموزش نورون یاد می¬گیرد که در مقابل الگوهای ورودی خاص برانگیخته شود. در حالت عملکرد وقتی یک الگوی ورودی شناسایی شده وارد شود، خروجی متناظر با آن ارائه می¬شود. اگر ورودی جزء ورودی¬های از پیش شناسایی شده نباشد، برای برانگیختگی یا عدم آن تصمیم¬گیری می¬کند (منهاج، 1379، 35).
8-3-2- از نورون انسان تا نورون مصنوعی
با کنار گذاشتن برخی از خواص حیاتی نورون¬ها و ارتباطات درونی آنها می¬توان یک مدل ابتدایی از نورون را به وسیله کامپیوتر شبیه¬سازی کرد.

 

9-3-2- ساختار شبکه¬های عصبی
یک شبکه¬ عصبی شامل اجزای سازنده لایه¬ها و وزن¬ها می¬باشد. رفتار شبکه نیز وابسته به ارتباط بین اعضا است. در حالت کلی در شبکه¬های عصبی سه نوع لایه نورونی وجود دارد:
1. لایه ورودی: دریافت اطلاعات خامی که به شبکه تغذیه شده است.
2. لایه¬های پنهان: عملکرد این لایه¬ها به وسیله ورودی¬ها و وزن ارتباط بین آنها و لایه¬های پنهان تعیین می¬شود. وزن¬های بین واحدهای ورودی و پنهان تعیین می¬کندکه چه وقت یک واحد پنهان باید فعال شود.
3. لایه خروجی: عملکرد واحد خروجی بسته به فعالیت واحد پنهان و وزن ارتباط بین واحد پنهان و خروجی می¬باشد.
شبکه¬های تک لایه و چندلایه¬ای نیز وجود دارند که سازماندهی تک لایه که در آن تمام واحدها به یک لایه اتصال دارند بیشترین مورد استفاده را دارد و پتانسیل محاسباتی بیشتری نسبت به سازماندهی¬های چند لایه دارد. در شبکه¬های چند لایه واحدها به وسیله لایه¬ها شماره گذاری می¬شوند (به جای دنبال کردن شماره گذاری سراسری). هر دو لایه از یک شبکه به وسیله وزن¬ها و در واقع اتصالات با هم ارتباط می¬یابند. در شبکه¬های عصبی چند نوع اتصال و یا پیوند وزنی وجود دارد. پیشرو: بیشترین پیوندها از این نوع است که در آن سیگنال¬ها تنها در یک جهت حرکت می¬کنند. از ورودی به خروجی هیچ بازخوری (حلقه) وجود ندارد. خروجی هر لایه بر همان لایه تاثیری ندارد. پسرو: داده¬ها از گره¬ها لایه بالا به گره¬های لایه پایین بازخورانده می¬شوند. جانبی: خروجی گره¬های هر لایه به عنوان ورودی گره¬های همان لایه استفاده می¬شوند (تمدن، 81).
شکل 2-2 : نرون

 


10-3-2- یادگیری
شاید یکی از مهمترین خواص مغز انسان، توانایی آموختن باشد. بدون تردید یکی از جالبترین قابلیت های شبکه های عصبی، قابلیت یادگیری آنها است. یادگیری در اینجا به صورت تغییر در مقادیر وزن های ارتباطات، به منظور دریافت اطلاعاتی که بتواند در آینده به یادآورده شود تعریف می گردد. رویه های مختلفی برای تغییر وزن ها وجود دارد که به آنها قوانین یادگیری می گویند(تمدن، 81).
زمانی که یک شبکه عصبی رفتار خود را تغییر می دهد و بهبود می بخشد، مقادیر بردارهای ورودی از درون شبکه به دفعات عبور داده می شوند و در عبور شبکه وزن های خود را به گونه ای اصلاح می کند که با توجه به ورودی، بتواند خروجی مورد نظر را تولید نماید. هر عبور بردار ورودی و مقدار خروجی مورد نظر از درون شبکه، یک سیکل نامیده می شود.(دموس وبیل،2004)
با ارائه اصول شبکه های عصبی می توان دریافت که شبکه های عصبی مدل توسعه یافته یک مدل رگرسیون هستند. به طور مثال اگر معادله ساده رگرسیون زیر را که در آن x ورودی مدل، Y خروجی مدل و ها ضرایب رگرسیون هستند، در نظر بگیریم:
(19-2) این مدل با شبکه عصبی ساده که تنها یک نرون دارد معادل است. معادلات رگرسیون با ورودی های بیشتر، نظیر رابطه زیر به همین صورت با یک شبکه عصبی می تواند معادل فرض کرد:
(20-2)
با بسط این ایده می توان ورودی ها و خروجی های بیشتر را نیز در نظر گرفت. تبدیل های غیرخطی بر روی داده های ورودی انجام داد. در نتیجه به معماری شبکه های عصبی پیشخور مرسوم، خواهیم رسید.
وزن در شبکه، معادل ضرایب رگرسیون هستند بنابراین یک شبکه عصبی را می توان یک طبقه عمومی از روش های رگرسیون غیرخطی دانست.
تفاوت اصلی بین شبکه های عصبی و رگرسیون با دیگر رویکردهای آماری در این مسئله است که شبکه های عصبی به هیچ گونه فرضی در مورد توزیع آماری یا ویژگی های داده ها نیاز ندارند و بنابراین تمایل به استفاده از آنها در موقعیت های علمی بیشتر است.
البته لازم به ذکر است که شبکه های عصبی فقط تعمیم تحلیل رگرسیون نیستند بلکه هم در داده های ورودی و هم پارامترها غیرخطی هستند(لونی، ن، 1386، 77).
1-10-3-2- فرآیند یادگیری
سیستم های یادگیر سیستمهایی هستند که صرفا با مشاهده عملکردشان، می توانند رفتارشان را جهت دستیابی به هدف و مقصودی خاص بهبود بخشند.اگر مقاصد و اهداف به طور کامل تعریف شده باشند آنگاه دیگر به فرایند یادگیری احتیاجی نیست .زمانی به پروسه یادگیری نیاز است که اطلاعات کامل در مورد اهداف موجود نباشد، جایی که می دانیم به علت عدم قطعیت در شرایط محیطی، سیستمی که دارای خواص و پارامترهای ثابت باشد نمی تواند به طور کامل عمل کند.رفتار سیستم های یادگیر ، توسط الگوریتم های بازگشتی بیان میشود.به همین خاطر به این الگوریتم ها، قوانین یادگیری میگویندو عموما توسط معادلات تفاضلی (دیفرانسیلی)بیان میشوند.این الگوریتم ها روی اطلاعات موجود آن گونه پردازش میکنند که شاخص اجرایی مشخص شده ای که عموما تقریبی است از هدف خاص که مقصود پروسه یادگیری می باشد بهینه گرددو این کار تنها راه جبران نقصان اطلاعات اولیه می باشد.
در فرآیند یادگیری داده های ورودی به شبکه وارد شده و بر اساس روابط آنها با مقدار خروجی، وزن ها به شکلی که بتوانند کمترین مقدار ممکن خطا را در برابر ورودی و خروجی تولید کنند تنظیم می شوند. یادیگری تا زمانی که هم گرایی ایجاد شود و خطای مجموعه تست شروع به افزایش یابد ادامه پیدا می کند یادگیری باید تا زمانی که دیگر هیچ بهبودی در تابع خطا حاصل نشود ادامه پیدا می کند. هم گرایی در زمانی ایجاد می شود که شبکه دیگر بهبودی نداشته باشد. همانطور که در شکل زیر می بینیم هر چه قدر زمان آموزش افزایش یابد به طور معمول خطا کاهش پیدا می کند.
هرچند در نمونه آموزش به شکل (U) زمانی که خطا کاهش می یابد و به یک مقدار حداقل می رسد و سپس بعد از آن دوباره خطا افزایش می یابد. در نقطه حداقل نقطه بهینه آموزش می باشد(همان منبع، 145)
شکل (9-2) رابطه زمان آموزش و میزان خطا

 

به طور کلی می توان فرآیند یادگیری را به دو نوع تقسیم نمود:
1) یادگیری با ناظر
2) یادگیری بدون ناظر
یادگیری با ناظر: یادگیری با ناظر مبتنی بر آموزش است. هدف از این نوع یادگیری حذف تفاوت های بین الگوهای خروجی مطلوب و واقعی است در این نوع یادگیری باید شبکه عصبی را قبل از عملیاتی شدن آموزش دهیم. فرآیند آموزش شبکه عصبی شامل ارائه داده های ورودی و خروجی به شبکه است. داده هایی که در فرآیند آموزش مورد استفاده قرار می گیرند را مجموعه داده های آموزش می نامیم. این فاز آموزش زمان زیادی می برد و هنگامی کامل می شود که شبکه عصبی خروجی های مورد نیاز را برای سری معین داده ها فراهم نماید. زمانی که آموزش تکمیل شده، وزن ها تعیین شده و برای عملیات واقعی مورد استفاده قرار می گیرد.( همان منبع، 64)
- فرآیند با تخصیص وزن ها تصادفی به ارتباط بین هر کدام از نرون ها در شبکه آغاز می شود. با دادن وزن ها، ارزش های میانی(در لایه پنهان) و سپس خروجی سیستم محاسبه می شود. اگر خروجی بهینه باشد، از این نظر که به اندازه کافی به هدف نزدیک باشد، فرآیند متوقف می شود؛ وگرنه، وزن ها مورد تعدیل قرار می گیرند و فرآیند ادامه پیدا می کند تا راه حل بهینه به دست آمده یا به یک قاعده توقف جایگزین برسد.
- یادگیری بدون ناظر: در یادگیری بدون ناظر که گاهی یادگیری خودناظر نیز نامیده می شود، معلم خارجی یا ناظر برای فرآیند یادگیری وجود ندارد. در عوض، کنترل داخلی عملکرد وجود دارد.
شبکه به دنبال نظم ها و روندهای موجود در علائم داده ها می گردد و بر طبق کارکرد شبکه تعدیلات لازم را انجام می دهد(همان منبع، 64).
خلاصه در فرایند یادگیری سه مورد زیر باید به ترتیب انجام شوند:
1- سیستم یادگیرنده توسط محیط تحریک میشود.
2- قانون یادگیری با رجوع به نتیجه تحریک، پارامترهای یادگیری را تغییر میدهد.
3- سیستم یادگیرنده به خاطر تغییراتی که در ساختار داخلی، نرون اتفاق افتاده است، پاسخ مناسب تری به محیط بدهد.
عمل یادگیری با ناظر برای شبکه هایی که از تعداد زیادی لایه های نرونی تشکیل شده اند بسیار کند صورت می گیرد. معمولاً در این موارد تلفیقی یادگیری با ناظر یادگیری بدون ناظر پیشنهاد می شود.
11-3-2- وزن ها
هر اتصالی یک پارامتر مربوط به خوددارد که نشان دهنده قدرت اتصال است ووزن نامیده می شود.با تغییروزن ها به روشی خاص، شبکه می تواند الگوهای موجود درلایه ورودی به مقادیر هدف یا لایه خروجی رابفهمد.قبل از درک وزن ها، تمرکز روی تابع خطا اهمیت پیدا می کند.سری اولیه میزان ها بصورت اتفاقی برگزیده می شود.
1- بردار ارائه کننده شیب تابع خطا ارزیابی می شود.
2- وزن به روز می شود تا اینکه یک حالت همگرایی حداقلی بدست آید، درغیر این صورت وزن هادوباره اصلاح می شود.
شکل 3-2-تابع خطا

) منبع: لا تور کوئینگ و پوینتا ، 2010، 144(

 

پروسه بالا که مربوط به تابع خطای درجه دوم است، درموردی که تابع خطا بخوبی تعریف نشده باشد، مشکل ساز می شود یعنی نقطه منحصر بفردی برای حداقل وجود ندارد اما چند نقطه حداقل موضعی وجود دارد که درشکل زیر ترسیم شده است.درواقع سطوح پیچیده خطا که نشان دهنده تپه ها وگودی هاست ممکن است هنگامی که توابع فعال سازی غیر خطی است بکار روند. (همان منبع، 155)
شکل4-2- تابع خطای پیچیده

منبع (همان منبع، 201)
12-3-2- تاریخچه شبکه عصبی مصنوعی
پیدایش شبکه عصبی مصنوعی را باید در سال¬های اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دید. آفرینندگان آن افرادی چون هرمان فون وارنست ماخ بوده¬اند در این دوره به شکلی کاملاً ابتدایی تنها در زمینه¬های فیزیک، روانشناسی و نروفیزیولوژی شاهد کاربرد پراکنده واندک و ابتدایی از این شبکه¬ها هستیم. در قرن و سال¬های دهه 1940. این تحقیقات شکل جدی¬تری به خود گرفت افرادی چون مک کلوث و والترپیتز دریافتند که شبکه¬های عصبی در اصل می¬توانند هر تابع حسابی و منطقی را محاسبه کنند. در دهۀ 80 دو نگرش جدید قابل تأمل در شبکه¬های عصبی ایجاد کرد:
1- ایده استفاده از سازوکار تصادفی برای توضیح عملکرد طبقی وسیع از شبکه¬های بازخوری که
می¬توان از آن¬ها در ذخیره¬سازی اطلاعات استفاده کرد.
2- الگوریتم انتشار خطا: هم اکنون انواع مختلفی از شبکه¬های عصبی بر پایه این دیدگاه وجود دارد که در زمینه¬های مختلفی چون سیستم¬های هوا- فضا، بانکداری و بورس، الکترونیک، صنایع دفاعی، پزشکی، صوت و تصویر، روبات¬ها، ارتباطات راه دور، سیستم حمل و نقل و... مورد استفاده قرار می¬گیرند.

 

13-3-2- سیستم¬های هوشمند و انواع آن
سیستم¬های هوشمند به سیستم¬های گفته می¬شود که در آنها از دانش هوش مصنوعی جهت بررسی و حل مسائل استفاده می¬شود.هوش مصنوعی ساخت تجهیزات و نرم¬افزارهای کاربردی است که بسیاری از رفتارهای خاص انسان مانند استدلال، یادگیری، حل مسأله و شناخت را تقلید می¬کنند. سیستم¬های مبتنی بر هوش مصنوعی شامل سیستم¬های خبره، شبکه¬های عصبی، زبان¬های طبیعی و روبوت¬هاست، که در ادامه بحث به بررسی شبکه عصبی به عنوان سیستم¬های هوشمند کاربرد آن پرداخته می¬شود.

 

14-3-2- شبکه عصبی چند لایه پیش¬خور (MLP)
شبکه¬های عصبی پرسپترون، به ویژه پرسپترون چند لایه که توانایی بیشتری نسبت به شبکه¬های عصبی تک لایه دارد، در زمره کاربردی¬ترین شبکه¬های عصبی هستند. این شبکه¬ها قادرند با انتخاب مناسب تعداد لایه¬ها و سلول¬ها عصبی، که اغلب زیاد هم نیستند. (یزدی، احمدی، عبدلی، 1385، 57)
یک نگاشت غیرخطی را با دقت دلخواه انجام دهند.شبکه¬های تک لایه از این مشکل اساسی برخوردارند که تنها توانائی حل آن دسته از مسائل طبق¬بندی را دارند که به طور خطی از هم مستقلند. از این رو شبکه¬های عصبی چند لایه توسط محققان مطرح شد.
شبکه¬های پرسپترون چند لایه سلسله مراتبی از واحدهای پردازشگر است که در یک مجموعه¬ی متشکل از دو یا چند مجموعۀ منحصر به فرد از نرون¬ها یا لایه¬ها، سازماندهی شده¬اند.
این شبکه¬ها از به هم پیوستن سه شبکه پرسپترون ایجاد شده است که یکی لایه ورودی و دوتای دیگر لایه¬های میانی و خروجی نامیده می¬ش

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون

تحقیق خصوصی و فعالیت و مقایسه آن با حسابرسی در سازمانهای دولتی

اختصاصی از فی گوو تحقیق خصوصی و فعالیت و مقایسه آن با حسابرسی در سازمانهای دولتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق خصوصی و فعالیت و مقایسه آن با حسابرسی در سازمانهای دولتی


تحقیق خصوصی و فعالیت و مقایسه آن با حسابرسی در سازمانهای دولتی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:22

فهرست:

خصوصی و فعالیت و مقایسه آن با حسابرسی در سازمانهای دولتی

بنابه اظهار نظر مایکل آنگر(9)، پروفسور در رشته اعتبارات بین الملل در دانشگاه امریکن در واشنگتن دی‌سی، هرچند که بازارهای سرمایه توسعه نیافته می‌توانند برنامه خصوصی سازی را به شدت تحت فشار قراردهند، اما کشورهایی در آفریقا و نقاط دیگر در حال یافتن تکنیکهای مالی دیگری هستند که به جابجایی این عملیات به سمت جلو کمک کند.
از سال 1984 تا 1996 آنگر رئیس متخصص اقتصاد اعتباری در آژانس ایالات متحده در دایره توسعه بین الملل برای تشکیلات اقتصادی خصوصی و مشاور ارشد در اداره یو‌اس‌اید برای آفریقا بود.

خصوصی سازی تشکیلات اقتصادی استانی (اس‌او‌ای)(55) در وحله اول یک داد و ستد اقتصادی است، که بازارهای سرمایه را به یک بخش کامل در این فرآیند سوق داده است. با توجه به کمبود سرمایه و پول در بسیاری از کشورها، خصوصا کشورهای آفریقایی، دولت یادگرفته که تکنیکهای دیگر اعتباری را استفاده کند که هم باعث تسهیل در خصوصی سازی شود و هم درعمل، بازارهای سرمایه کشور را عمیق تر کند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق خصوصی و فعالیت و مقایسه آن با حسابرسی در سازمانهای دولتی

دانلود مقاله مقایسه استرس زنان متاهل با زنان مجرد

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله مقایسه استرس زنان متاهل با زنان مجرد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله مقایسه استرس زنان متاهل با زنان مجرد


دانلود مقاله مقایسه استرس زنان متاهل با زنان مجرد

عصر حاضر را دوران استرس و اضطراب نامیده اند و پیچیدیگی های جاری جامعه بشر، سرعت تغییرات و بی توجهی نسبت به زمینه های مذهبی و ائدئولوژیک و نظام اجتماعی و عاطفی خانواده برای افراد و اجتماع بشری، تعارفات و تضادهای جدیدی به وجود آورده است از طرفی همه ما از استعداد های عظیم کشف نشده ای برای رشد وتکامل و دگرگونی، توانایی یافتن معنای ژرف تر دست یافتن به توفیق بیشتر در زندگی بهره مندیم. بنابراین استفاده از توانایی و استعداد ها برای مقابله با انواع اظطراب ها و استرس هایی که در زندگی پیش می آید امکان پذیر می باشد. (تو زنده جانی 1376)
استرس برای بشریت یک پدیده جدید محسوب نمی شود، غار نشینان عصر حجر از سه نوع استرس احساس رنج می بردند، اولین آنها ترس از جنگ های مرگبار و فانی، دومی ترس از عدم دسترسی به غذای کافی برای بقاء و سومین دلیل که راه گریزی نیز نداشته همانا ترس از مرگ و وداع با دارفانی بود. این گونه عوامل و بسیاری از عوامل دیگر در زمان حال و آینده به عنوان منابع استرس در زندگی انسان مطرح خواهد بود. انسان در چند صد سال گذشته به ویژه در قرن بیستم، شاهد تغیر وتحولات مؤثر بوده است. این تحولات انسان را از عمومیت نگری .

فصل دوم: پیشینه تحقیق
تعریف استرس (فشار روانی):
اهمیت مسأله پژوهش:
فصل سوم: روش تحقیق
ابزار اندازه گیری:
شیوه اجرا:
روش آماری:
فرضیه های پژوهش
فرضیه فرعی
تعاریف عملیاتی اصطلاحات:
فهرست منابع

 

شامل 12 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه استرس زنان متاهل با زنان مجرد