فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد


چکیده
پژوهش حاضر به منظور (بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد) صورت گرفته است. بدین منظور از جوانان معتاد و غیرمعتاد 20 تا 30 ساله شهرستان بندرانزلی یک نمونه 80 نفری (40 نفر معتاد و 40 نفر غیرمعتاد) به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شده است.
داده‌های آماری از طریق اجرای آزمون MMPI (فرم کوتاه) از گروههای نمونه بدست آمده و برای تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق حاضر از آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون T مستقل و با در نظر گرفتن نتیجه آزمون لوین با استفاده نرم افزار SPSS مورد استفاده قرار گرفته است.
هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی در بین افراد معتاد و غیرمعتاد می‌باشد که نهایتاً از تجزیه و تحلیل و بررسی داده‌ها نتیجه زیر بدست آمد:
بین افراد معتاد و غیرمعتاد از لحاظ شخصیت ضداجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد (P=0)
یافته‌های فرعی زیر نیز از تحقیق حاضر بدست می‌آیند:
- بین خود بیمارانگاری در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد.( 008/0=P)
- بین افسردگی در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (003/0=P)
- بین پارانویا در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (0=P)
- بین اسکیزوفرنی در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (003=P)

فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : کلیات
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهداف تحقیق
سؤالات
فرضیات
تعاریف اصطلاحات
فصل دوم : پیشینه پژوهش
تاریخچه مواد مخدر در جهان
جنگ تریاک در چین
جنگ تریاک در دوران معاصر
مراکز تولید جهانی مواد مخدر
نقش مافیا در توزیع بین‌المللی مواد مخدر
سازمان پلیس بین‌المللی
تاریخچه مواد مخدر در ایران
تشخیص دوگانه و اختلال شخصیت ضد اجتماعی
رفتار اختلال شخصیت ضداجتماعی
شخصیت صداجتماعی ، بیمار روانی و ضد اجتماع
تعریفی از اختلال شخصیت ضداجتماعی
بیمار روانی
اختلال شخصیت ضداجتماعی
اختلالات شخصیتی
تحقیقات داخل کشور
فصل سوم : روش تحقیق
مقدمه
روش تحقیق
جامعه آماری
نمونه آماری
روش نمونه‌گیری
نحوه اجرای آزمون
روش جمع‌آوری داده‌ها
ابزار اندازه‌گیری
اعتبار و پایایی
متغیرها
روش آماری
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل نتایج :
مقدمه
مشخصه‌های آماری نتایج کمی
مقایسه میانگین‌ها
یافته‌های فرعی تحقیق
فصل پنجم : بحث و نتیجه‌گیر
مقدمه
نتیجه‌گیری
محدودیتهای تحقیق
پیشنهادات
کاربرد نتایج
منابع :
منابع فارسی
منابع انگلیسی
منابع اینترنتی

 


فهرست جداول و نمودارها
عنوان صفحه
جدول شماره 4-1 مشخصات مرتبط با دو گروه معتاد و غیرمعتاد
نمودار شماره 4-1 مقایسه میانگین افراد معتاد و غیرمعتاد
جدول شماره 4-2 آزمون لوین برای تساوی واریانسها
جدول شماره 4-3 میانگین و انحراف معیار شخصیت ضداجتماعی افراد معتاد و غیرمعتاد

فصل اول :

کلیــــات

مقدمه
زندگی بشر از ابتدا با مشکلات و مسائلی همراه بوده است و تاریخ گویای گوشهآای از مشکلات بشر است. زیرا در تاریخ قطور زندگی بشر گر چه هنوز چند برگی از آن بیشتر بررسی نشده و این مقدار کم هم مبهم است ، ولی با همه ابهام و تاریک که دارد، فریادها و ناله‌های دلخراش و داستانهای غم‌انگیز بشر را نتوانسته است مخفی کند. گر چه امروزه پیشرفتهای در همه زمنیه‌های زندگی بشر بوجود آمده ولی باز هم وحشت و اضطراب و انحراف از بشر دور نشده است. زمانی بشر از طوفان و سیل و تحطی و بیماریهای واگیر وحشت داشت و زمانی از جنگ‌ها و لشکرکشیها. در اثر پیروزی علم بر طبیعت مقداری از این مصائب و نگرانیها از بین رفته و لیکن جای خود را به دردها و مصائب سخت‌تری داده است. اکنون بشر از درون ناراحت است و از ناراحتی‌های عصبی و روانی شکایت دارد. از همنوع خود بیم دارد. ترس و وحشت از سلاحهای اتمی و میکروبی و شیمیایی قرن بیست و یکم را به قرن «اصطراب و تشویش» مبدل ساخته، و از همه مهمتر اکنون از مسئله «اعتیاد» که پدیده‌ای نسبتاً جدید است و انبوهی از انسانها را به خودکشی تدریجی محکوم نموده وحشت دارد.
در حال حاضر مسئله اعتیاد به مواد مخدر در مقابل گروهی از انسانها قرار گرفته است که به علت عدم تامین اقتصادی و اجتماعی ، فشارهای روانی و خانوادگی و غیره برای فرار از حقایق تلخ زندگی به ‌آن پناه می‌برند.
کشیدن یک نخ سیگار ، نوشیدن یک لیوان نوشابه الکلی ، زدن چند پک به وافور و استعمال یک ذره مرفین هروئین برای تسکین و بی‌خبری از اضطراب درونی و فشار روانی ناشی از فقر اقتصادی و مسائل دیگر اولین قدم بسوی بدبختی و خودکشی تدریجی است. عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، روانی ، جسمی و مخصوصاً عوامل خانوادگی در هماهنگی فرد با محیط اجتماعی نقش مهم دارد. آرامش و امنیت، نداشتن فشار و اضطراب درونی و خانوادگی، از تعدادی از انحرافات منجمله اعتیاد به مواد مخدر کاسته و انسان را در برابر مشکلات مقاوم می‌نماید، اگر تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی هماهنگ و متناسب با نیازهای افراد جامعه نباشد، در درون انسانهایی که زمینه مساعد دارند انفجار رخ داده و وقوع انحراف و اعتیاد حتمی است و حتی شیوع امراض روانی اجتناب‌ناپذیر است.
انحراف یا کجروی که از آن بنام عارضه یا بیماری یاد می‌کنند یکی از مظاهر زندگی دسته جمعی بخصوص زندگی امروزه است و از زمانی آغاز شد که انسان به صورت گروهی زندگی خود را شروع نمود. شرایط خاص و ملاکها و الگوها و ارزش‌های حاکم بر هر جامعه، در تغییر مفهوم انحراف و کیفیت ‌آن موثر است. مثلاً مجازات قتل عمد اعدام است. شرابخواری و اعتیاد به مواد مخدر در جامعه اسلامی انحراف محسوب و جرم دارد، ولی این اعمال در برخی جوامع غرب امری عادی است و انحراف محسوب نمی‌شود.
بهر حال روانشناسان فرق آدم سالم و دیوانه را در داشتن قدرت روحی در جنگ با مشکلات زندگی می‌دانند. لذا معتاد یک نوع انسان غیرنرمال است . مثلاً حسادت یکی از آسیبهای اجتماعی و انحرافات است که از درون انسان سرچشمه می‌گیرد. وقتی فرد خود را با شخصی که در موقعیت بهتری است مقایسه می‌کند، دچار رنج و ناراحتی می‌گردد. در این صورت برای رفع ناراحتی خود یا به موادمخدر روی می‌آورند و یا دلش می‌خواهد که موقعیت دیگران را با توطئه و نیرنگ تضعیف نماید.
در کشور ایران بزهکاری بطور عمده تحت اثر دو انگیزه ریشه‌یابی شده است :
1- اعتیاد
2- بیکاری
بطور کلی بشر در دنیای امروز بحدی دچار انحراف و سقوط اخلاقی شده که در سایر اعصار و قرون گذشته میزان انحرافات بدین صورت نبوده است. لذا دورنمای آینده از دید برخی صاحبنظران و جامعه‌شناسان بسیار تاریک است و معتقدند هر روز از بد ، بدتر شده و قاعده حیات جنگل سرانجام همه جهان را فرا می‌گیرد.
اعتیاد به مواد مخدر امروزه به صورت یک بلای اجتماعی است، بطوریکه ضایعات مادی و معنوی آن کمتر از جنگهای بین‌المللی نیست. شیوع اعتیاد در سطح جهان به صورتی است که هر روزه بر آمار معتادان افزوده می‌شود. اعتیاد بلایی است که در همه اقشار جامعه اعم از تحصیل کرده ، ورزشکاران ، هنرپیشگان، فقرا و ثروتمندان نفوذ کرده است. ولی قربانیان اصل اعتیا‌د، جوانان و افراد کم تجربه می‌باشند.
در حال حاضر مسئله اعتیاد به مواد مخدر در شهر بندرانزلی گریبان گروهی از انسانها بویژه جوانان این شهر را گرفته که به علت عدم تامین اقتصادی و اجتماعی، فشارهای روانی و خانوادگی و غیره برای فرار از حقایق تلخ زندگی به آن پناه می‌برند که خود می‌تواند باعث افزایش جرم و بزه در شهر بندرانزلی شود.

بیان مسئله
اعتیاد به مواد مخدر فرد را به یک کلکسیون سیار بیماری تبدیل کرده و مشکلاتی برای فرد و اجتماع بوجود می‌آورد. معتاد علاوه بر اینکه سلامتی خود را از دست می‌دهد، بار سنگینی هم بر دوش اجتماع می‌شود و از طرفی آن جامعه را مورد تهدید قرار می‌دهد این‌چنین افراد که اکثراً قانون‌شکن هستند برای بدست آوردن مواد، دست به هرگونه اعمال خلاف قانون و ناروا می‌زنند.
با توجه به اینکه قانون ، استعمال و خرید و فروش مواد را منع کرده اما معتاد برای تهیه آن دست به هر جنایتی می‌زند و خود را از قید مسئولیت‌های زندگی شخصی و اجتماعی رها می‌کند. این‌گونه افراد که معمولاً خودپسند، بی‌عار و ولگرد و عصبی مزاج هستند همیشه در پی ماجرا می‌گردند. معتاد وقتی بجان خود هم رحم نمی‌کند دیگران و اجتماع هم نباید از او انتظاری داشته باشند. این همه موارد دلیل بر این است که معتاد قدرت مقابله با حقایق و واقعیات زندگی را ندارد و نیز نیروی جسمانی و روانی معتاد رشد معمول خود را طی نکرده است. افراد معتاد منحرف اغلب در اجتماعات بدنام شرکت کرده و از شرکت در اجتماعات و جلسات خوشنان گریزانند.
معتاد با تاثیرپذیری از مواد ، زندگی خود و سرانجام دیگران را به خطر انداخته و بتدریج حالت عصبی معتاد وحیم‌تر شده و موقعیت‌های غیرعادی یکی پس از دیگری به سراغ او می‌آیند، قضاوت و اندیشه‌اش مختل شده و اغلب در حال چرت و بی‌خبری است. (حلم سرشت 1375 ، ص 234)
امروزه اغلب اجتماعات بشری در چنگال پدیده مهلک اعتیاد به مواد مخدر گرفتارند. پناه بردن به مواد مخدر، واقعه تازه‌ای در زندگی بشر نیست و از دیرباز اجتماعات مختلف بشری هر یک به تناسب شرایط اقلیمی و عادات و سنت‌های مخصوص به خود به انگیزه رهایی از فشارهای روحی و یا به انگیزه کسب لذت‌های کاذب و زودگذر و یا بوسیله کنجکاوی و تقلید کورکورانه به یکی از انواع مواد مخدر پناه برده‌اند. مسئله مورد پژوهش بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد شهرستان بندرانزلی می‌باشد.
با توجه به آنچه که در بالا توضیح داده شد عواملی که باعث روی آوردن محقق برای انجام این پژوهش شدند عواملی از قبیل افزایش جوانان مجرم در زندانها که به علت‌های گوناگون دزدی، حمل مواد و جرایم دیگر که به مواد مخدر مربوط می‌شوند.

اهمیت و ضرورت تحقیق
تامل و تعمق در مسئله اعتیاد که امروزه گریبانگیر جوامع بسیاری شده است . و هر ساله افراد بیشماری را روانه زندانها و گورستانها می‌نماید.
بطور کلی بشر در دنیای امروز بحدی دچار انحراف و سقوط اخلاقی شده که در سایر اعصار و قرون گذشته میزان انحرافات بدین صورت نبوده است. برخی جامعه‌شناسان معتقدند که ریشه تمام دردهای اجتماعی در محیط اجتماعی است و می‌گویند که کسی ذاتاً منحرف و کجرو بدنیا نمی‌آید. (قائمی 1373 ص 139)
بهمین علت قرن حاضر بخاطر جهات گوناگون ، عناوین مختلفی را بخود اختصاص داده است از جمله : عصر علم، قرن اضطراب ، عصر انحراف و عصر تزلزل ارزشها. (همان منبع ص 142)
لذا دورنمای آینده از دید برخی صاحبنظران و جامعه‌شناسان بسیار تاریک است و معتقدند هر روز از بد ، بدتر شده و قاعده حیات جنگل سرانجام همه جهان را فرا می‌گیرد. (همان ، ص 14)
اعتیاد به مواد مخدر امروزه به صورت یک بلای اجتماعی است، بطوریکه ضایعات مادی و معنوی آن کمتر از جنگهای بین‌المللی نیست. شیوع اعتیاد در سطح جهان به صورت است که هر روزه بر آمار معتادان افزوده می‌شود. اعتیاد بلایی است که در همه اقشار جامعه اعم از تحصیل کرده ، ورزشکاران، هنرپیشگان، فقرا و ثروتمندان نفوذ کرده است. ولی قربانیان اصلی اعتیاد جوانان و افراد کم تجربه می‌باشند.
اعتیاد بزرگترین درد و بیماری برای شخص معتاد و جامعه است لذا نجات جان معتاد در واقع نجات جامعه است. اعتیاد به مواد مخدر که عنوان یک مشکل اجتماعی را بخود اختصاص داده پدیده‌ایست استعماری که زمینه‌های ناسالم اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، روانی، شخصیتی ، جسمی، سیاسی و تربیتی در بروز و ابتلای به آن اهمیت دارد. اعتیاد به مواد مخدر نه تنها خود زائیده مسائل مختلفی است، بلکه بوجود آورنده عوارض مختلی مثل عوارض جسم، فکری ، اجتماعی ، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره است. جامعه‌شناسان عقیده دارند؛ نیاز هر جامعه به مواد مخدر نشانه انحطاط و سقوط آن جامعه است. و به عقیده سیاستمداران جهان، برای تسخیر مملکتی و تضعیف و تصاحب ملتی، هیچ عاملی بهتر از تریاک نیست. آنها معتقدند برای مغلوب ساختن ملتها یک کیلو تریاک و یک حلقه وافور از چندین تانک و هزاران توپ موثرتر است. (اورنگ 1367 ص 14)
با در نظر گرفتن این که اعتیاد ریشه‌های سیاسی و اجتماعی دارد و استعمارگران با استفاده از این حربه سعی در تسلط و نفوذ شیطانی خود در کشورهای دیگر دارند و همچنین با توجه به اینکه اعتیاد خود عاملی برای انواع جرم و بزهکاری می‌باشد. موجب انجام پژوهش در زمینه این مسئله که آیا رابطه بین اعتیاد و شخصیت ضداجتماعی افراد وجود دارد یا خیر شد که ضرورت و اهمیت تحقیق روشنتر می‌شود و اهمیت اصلی این پژوهش ایجاد بصیرت و دانش لازم در جهت شناخت بخشی از عوامل و ارتباط برخی عوامل شخصیتی با اعتیاد می‌باشد.

اهداف تحقیق
الف ) هدف کلی
بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد شهرستان بندرانزلی.
ب ) اهداف ویژه
بدست آوردن آماد سایر اختلالات روانی در شخصیت معتادین نمونه با استفاده از آزمون MMPI

سوالات
آیا بین افراد معتاد و غیرمعتاد از نظر میزان شیوع اختلال شخصیت ضداجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد؟
فرضیات
بدلیل اینکه تحقیق حاضر برای نخستین بار در ایران انجام شده و طی جستجوهای مکرر به تحقیق مشابه برخورد نشده است و نیز اینکه تحقیق حاضر تحقیقی از نوع استقرایی است سابقه فرضی برای آن یافت نشده است. لذا تحقیق حاضر نیازی به فرضیه ندارد.

تعریف اصطلاحات
تعاریف نظری
معتاد: معتاد کسی است که عادت به مصرف دارو دارد و در نتیجه مصرف که نیاز جسمی و روانی اوست اخلاق عمومی، سلامت و رفاه خود، خانواده و اجتماعش را به خظر می‌اندازد.(فرجاد 1378 ص 12)
اعتیاد: اعتیاد را میدتوان حالتی دانست که در نتیجه اتسعمال داروی مخدر به شخص دست می‌دهد و موجب می‌شود که خویشتن‌داری شخص از میان برود و زیاده‌روی در استعمال آن به حدی برسد که به حال شخص و اجتماع مضر باشد. (اورنگ 1367 ص 9)
اختلال شخصیت ضد اجتماعی : عبارت است از ناتوانی از تن دادن به هنجارهای اجتماعی بطوری که جنبه‌های متعددی از رفتار فرد در نوجوانی و بزرگسالی تحت تأثیر این ناتوانی قرار گرفته باشد (رفیعی 1378 ص 212)

تعاریف عملیاتی
معتاد: از نظر محقق کسی است که به یک یا چند ماده مخدر وابستگی جسمانی و روانی داشته و در صورت ترک علائم ترک آن ماده خاص بروز می‌کند.
اعتیاد: در تحقیق حاضر منظور معتاد شدن فرد به یکی از انواع مواد مخدر که در زیر مشخص شده است می‌باشد. (تریاک ، هروئین، حشیش ، گراس)
اختلال شخصیت ضداجتماعی : در این تحقیق کسی که نمره بالای 70 درصد در مقیاس Pd فرم کوتاه آزمون MMPI کسب نماید، مد نظر است.

فصل دوم

پیشینــه پـژوهـــش


تاریخچه مواد مخدر در جهان
استعمال مواد مخدر سابقه‌ای طولانی در میان جوامع داشته و شکلهای مصرف آن متنوع بوده و به زمینه‌های مساعد در هر جامعه بستگی داشته است. مواد مخدر در طول تاریخ انسان؛ زمانی به عنوان مواد خوراکی، گاهی به عنوان دارو، گاهی برای ایجاد لذت و یا فرار از ناراحتی‌ها و از بین بردن و التیام درد بکار بده می‌شده است. لذا در طول تاریخ بُشر کمتر ملتی را می‌توان یافت که با استفاده غلط از مواد مخدر روبرو نبوده باشد. مواد مخدر معمول در جشنها و مراسم مذهبی و گاهی نیز توسط جادوگران مورد استفاده قرار می‌گرفته است.
بررسی آثار نوشته تاریخی این نتیجه را می‌دهد که بشر از ابتدا از مواد مخدر اطلاع داشته است. زیرا با تجربه از خاصیت مواد مخدر آشنا شده و برای تسکین در از آن استفاده می‌نمود. مطالعه آثار نوشته دوران باستان بیانگر این حقیقت است که در سومر ، آشور ، بابل ، مصر، یونان و روم از تریاک استفاده می‌شد.
هومر شاعر یونانی در آثار خود ازگل خشخاش گفتگو کرد. و آنرا جزو گلهای زینتی باغهای روم در 600 سال پیش از میلاد دانسته است. نوشته‌هایی ازتمدن سومریها باقی است, نشان می‌دهد که سومریها از کهن‌ترین اقوامی هستند که نه تنها از تریاک استفاده می‌کردند، بلکه نام «گیاه شادی بخش» نیز بر آن نهاده بودند، که این نام هنوز شایع است. پزشکان آشوری نیز صدها سال پیش از میلاد به خواص دارویی تریاک پی برده بودند.(اورنگ 1367 ص 6)
بشر از 7000 سال قبل ، از وجود یک ماده مخدر قوی در خشخاش آگاه بوده و در لوحه‌های گلی که از سومریان باقی مانده از تریاک نام برده شده است.
یونانیها تریاک را « اپیوم» نامیده و اطباع ترکیباتی از تریاک را برای بیماریهای مختلف جسمی و روانی تجویز می‌کردند. جالینوس مشتقی از تریاک را نوشدارو نامیده و برای مداوای بیماریهای مختلف از قبیل صرع، یرقان ، سنگ کلیه و غیره بکار می‌برده است. در حدود 4000 سال قبل، کشیدن تریاک در چین نیز رایج بوده است. (دانش 1379 ص 206)
لذا تریاک را اولین بار سومریها کشف کردند و ضمن استفاده از ‌آن به عنوان یک داروی مسکن ، تدریجاً به عنوان «مکیف» و «مخدر» نیز مورد استفاده قرار گرفت. کشف تریاک بوسیله سومریها در لوحه‌ای که از 7000 سال قبل به جای مانده ، ثبت شده است. (اورنگ 1376 ص 6)
نوشته‌هایی که بر روی پاپیروس از مصریان مانده نشان می‌دهد که مصریها از قدیم با استعمال تریاک آشنا بودند. لذا اصل تریاک از مصر بوده است. چرا که اسم بتائیکا مشتق از شهر طبس مصر است که خشخاش در آنجا می‌کاشتند. صادق کریم‌پور در مورد سابقه تاریخی خشخاش می‌نویسد:
« خشخاش ابتدا در مصر کشت می‌شد و بنام «بتائیکا» معروف بود که از کلمه طبس نام شهری واقع در مصر که در آن خشخاش کشت می‌شد ماخوذ شده است . در 1500 سال قبل از میلاد تخم خشخاش از مصر به یونان برده شد و در آنجا رواج پیدا کرد. در افسانه‌های هومر از جزیره‌ای نام برده شده که در آن قهرمانان اودیسه گرفتار نشئگی مواد اعتیادآوری گردیده که نجات آنها به سادگی میسر نبوده است.» (کریم‌پور 1378 ص 42)
در این میان اشیایی که به داروسازان دوران باستان تعلق داشته و در موزه علوم لندن به معرض تماشا گذاشته‌اند، کوزه‌هایی به شکل گرز خشخاش دیده می‌شود که به جنس کاشی است و حدود 5/12 سانتی‌متر بلندی دارد. بر روی یکی از این کوزه‌ها خطوطی به شکل اثر تیغ‌های کشیده شده بر روی گرز خشخاش ، بچشم می‌خورد. کوزه‌های مزبور متعلق به اواخر دوره مفرغ یعنی حدود 1500 سال قبل از میلاد مسیح است که در قبرس ساخته شده‌اند و احتمالاً به منظور نگهداری تریاک محلول در آب یا شراب، از آن استفاده می‌کرده‌اند تا بتوانند این فرآورده مخدر را به مصر صادر کنند.
دیری نگذشت که مصریان خود به کشت خشخاش دست زدند. آنها بر روی سکه‌ها و سفالینه‌های یونانی و جواهراتی که بر روی تابوتها و مجسمه‌های رومی دیده می‌شود نقشهایی از گرز خشخاش را حک کرده‌اند که نشانه آگاهی آنها از خواص تریاک است. (همان منبع ص 44)
در کتاب ویرانگریهای اعتیاد در موارد سوابق تاریخی مواد مخدر چنین آمده است: « برخی می‌گویند در روی لوحه‌های گلی سومریان که مربوط به 7000 سال قبل است از خشخاش و طرز کشت و گرفتن شیره آن نام برده شده و یونانیان تریاک را بنام " اوپیوم" می‌شناختند ولی جز مصرف طبی، مصارف دیگری نداشت. ولی رواج آن در کشورهای اروپایی از آغاز فعالیت شرکت انگلیسی هند شرقی توسعه و گسترش یافته است.» (همان منبع ص 14)
در برسی تاریخچه مواد مخدر؛ روشن می‌شود که تریاک ابتدا در مراسم مذهبی و بساط جادوگران مورد استفاده قرار گرفته است و به عنوان شربت خواب‌آور یا مسکن مصرف می‌شد.
در کتاب اودیسه اثر هومر، بر شربتی اشاره می‌شود که هلن قهرمان تروا در اختیار داشته است. این شربت تمام دردها و ستیزه‌جویی‌ها را از میان برده و هر بیماری را درمان می‌کرده است و احتمالاً ماده اصلی این شربت، تریاک نبوده است. همچنین تصور می‌شود « سرکه‌ی آمیخته به ماده‌ای تلخ» که به حضرت مسیح که بر صلیب کشیده شده بود تقدیم گردیده است (متی باب 27 آیه 34). ماده تلخ مزبور به زبان عبری باستان Rosh گفته می‌شود که به معنی تریاک است. (طالبی 1357 ص 33)
بدن شک از قرن 4 قبل از میلاد به بعد، پدران داروسازی در غرب مثل بقراط و جالینوس به خاصیت آرام‌بخش بودن تریاک پی برده بودند. گفته می‌شود که پاراسلوس حدود سال 1530 م تریاک را در الکل حل کرد و این تنتور تریاک به «لدانم» یا افیون معروف است. موزه علوم لندن یادداشتهایی در مورد داروهای سینه بسیار قدیمی در اختیار دارد که همگی محتوی لدانم هستند. یونانیان در زمان سقراط از تریاک برای تسکین درد استفاده کرده و به خواص طبی آن پی برده بودند. هندیان نیز به گیاه کوکنار آشنایی داشته‌اند. چرا که در زمان حمله داریوش بزرگ به هند آنان با «کوکنار» آشنایی کامل داشتند. مجارستان هم از اولین کشورهایی است که با خشخاش آشنا بوده است. زیرا که 1200 سال قبل از میلاد مسیح گیاه‌شناسان مجارستان خشخاش را می‌شناخته و از شیره آن استفاده می‌کرده‌اند. بطور کلی در روزگار باستان اجتماعات بشری با موادمخدر و نباتات مکیف، به صورت ابتدایی برای استعلاج و مواد ضروری آشنایی داشته‌اند، به طوریکه اقوام اروپایی در اول تاریخ میلادی افیون را شناخته و به عنوان دارو استفاده می‌کردند.
سابقه استفاده از مواد مخدر با توجه به آنچه ذکر آن گذشت بسیار کهن است. زیرا از چند هزار سال پیش سومریها، مصریها، هندیها، رومیان و چینی‌ها کسانی بوده‌اند که موادمخدر را به شکلهای گوناگون مورد استفاده قرار داده‌اند. مثلاً هندوها در مراسم مذهبی از شاهدانه یا کانابیس استفاده می‌کردند و این گیاه همچنین در بین هندیها و چینی‌ها مصارف طبی داشته است.
در آغاز مصرف موادمخدر به صورت کنونی نبود. بلکه جنبه مصرف طبی داشت و فقط به دستور اطباء مصرف می‌شد. کمااینکه ابن‌سینا و زکریای رازی به خواص گل خشخاش و سایر گیاهان مخدر آشنایی داشته و حتی خواص آنها را ذکر کرده‌اند. در آن زمان اعتیاد ابعاد وسیعی نداشت و به صورت مسائل اجتماعی و سیاسی بروز کرد و بعد سیاسی و بین‌المللی بخود گرفت. لذا گل خشخاش از مدتها قبل از میلاد مسیح شناخته شده بود و مورد استفاده دارویی داشت ولی از اواخر قرن 18 میلادی بود که برای تهیه تریاک از آن استفاده و به صورت تخدیری استعمال شد.
حدود 5/1 قرن پیش مسئله کشت خشخاش و در نتیجه تولید تریاک مسائل و مشکلات بسیاری بوجود آورد که از آن جمله سلطه استعمارگران به مستضعفان و غارت منافع آنان می‌باشد. زیرا تریاک بیش از سایر موادمخدر در کشورها به خصوص کشورهای جهان سوم راه یافت.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   105 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد

دانلود مقاله بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

چکیده
پژوهش حاضر به منظور (بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد) صورت گرفته است. بدین منظور از جوانان معتاد و غیرمعتاد 20 تا 30 ساله شهرستان خمین یک نمونه 80 نفری (40 نفر معتاد و 40 نفر غیرمعتاد) به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شده است.
داده‌های آماری از طریق اجرای آزمون MMPI (فرم کوتاه) از گروههای نمونه بدست آمده و برای تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق حاضر از آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون T مستقل و با در نظر گرفتن نتیجه آزمون لوین با استفاده نرم افزار SPSS مورد استفاده قرار گرفته است.
هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی در بین افراد معتاد و غیرمعتاد می‌باشد که نهایتاً از تجزیه و تحلیل و بررسی داده‌ها نتیجه زیر بدست آمد:
بین افراد معتاد و غیرمعتاد از لحاظ شخصیت ضداجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد (P=0)
یافته‌های فرعی زیر نیز از تحقیق حاضر بدست می‌آیند:
بین خود بیمارانگاری در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد.( 008/0=P)
بین افسردگی در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (003/0=P)
بین پارانویا در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (0=P)
بین اسکیزوفرنی در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (003=P)

 


فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : کلیات
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهداف تحقیق
سؤالات
فرضیات
تعاریف اصطلاحات
فصل دوم : پیشینه پژوهش
تاریخچه مواد مخدر در جهان
جنگ تریاک در چین
جنگ تریاک در دوران معاصر
مراکز تولید جهانی مواد مخدر
نقش مافیا در توزیع بین‌المللی مواد مخدر
سازمان پلیس بین‌المللی
تاریخچه مواد مخدر در ایران
تشخیص دوگانه و اختلال شخصیت ضد اجتماعی
رفتار اختلال شخصیت ضداجتماعی
شخصیت صداجتماعی ، بیمار روانی و ضد اجتماع
تعریفی از اختلال شخصیت ضداجتماعی
بیمار روانی
اختلال شخصیت ضداجتماعی
اختلالات شخصیتی
تحقیقات داخل کشور
فصل سوم : روش تحقیق
مقدمه
روش تحقیق
جامعه آماری
نمونه آماری
روش نمونه‌گیری
نحوه اجرای آزمون
روش جمع‌آوری داده‌ها
ابزار اندازه‌گیری
اعتبار و پایایی
متغیرها
روش آماری
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل نتایج :
مقدمه
مشخصه‌های آماری نتایج کمی
مقایسه میانگین‌ها
یافته‌های فرعی تحقیق
فصل پنجم : بحث و نتیجه‌گیر
مقدمه
نتیجه‌گیری
محدودیتهای تحقیق
پیشنهادات
کاربرد نتایج
منابع :
منابع فارسی
منابع انگلیسی
منابع اینترنتی

 


فهرست جداول و نمودارها
عنوان صفحه
جدول شماره 4-1 مشخصات مرتبط با دو گروه معتاد و غیرمعتاد
نمودار شماره 4-1 مقایسه میانگین افراد معتاد و غیرمعتاد
جدول شماره 4-2 آزمون لوین برای تساوی واریانسها
جدول شماره 4-3 میانگین و انحراف معیار شخصیت ضداجتماعی افراد معتاد و غیرمعتاد
فصل اول :

 

کلیــــات

 

مقدمه
زندگی بشر از ابتدا با مشکلات و مسائلی همراه بوده است و تاریخ گویای گوشهآای از مشکلات بشر است. زیرا در تاریخ قطور زندگی بشر گر چه هنوز چند برگی از آن بیشتر بررسی نشده و این مقدار کم هم مبهم است ، ولی با همه ابهام و تاریک که دارد، فریادها و ناله‌های دلخراش و داستانهای غم‌انگیز بشر را نتوانسته است مخفی کند. گر چه امروزه پیشرفتهای در همه زمنیه‌های زندگی بشر بوجود آمده ولی باز هم وحشت و اضطراب و انحراف از بشر دور نشده است. زمانی بشر از طوفان و سیل و تحطی و بیماریهای واگیر وحشت داشت و زمانی از جنگ‌ها و لشکرکشیها. در اثر پیروزی علم بر طبیعت مقداری از این مصائب و نگرانیها از بین رفته و لیکن جای خود را به دردها و مصائب سخت‌تری داده است. اکنون بشر از درون ناراحت است و از ناراحتی‌های عصبی و روانی شکایت دارد. از همنوع خود بیم دارد. ترس و وحشت از سلاحهای اتمی و میکروبی و شیمیایی قرن بیست و یکم را به قرن «اصطراب و تشویش» مبدل ساخته، و از همه مهمتر اکنون از مسئله «اعتیاد» که پدیده‌ای نسبتاً جدید است و انبوهی از انسانها را به خودکشی تدریجی محکوم نموده وحشت دارد.
در حال حاضر مسئله اعتیاد به مواد مخدر در مقابل گروهی از انسانها قرار گرفته است که به علت عدم تامین اقتصادی و اجتماعی ، فشارهای روانی و خانوادگی و غیره برای فرار از حقایق تلخ زندگی به ‌آن پناه می‌برند.
کشیدن یک نخ سیگار ، نوشیدن یک لیوان نوشابه الکلی ، زدن چند پک به وافور و استعمال یک ذره مرفین هروئین برای تسکین و بی‌خبری از اضطراب درونی و فشار روانی ناشی از فقر اقتصادی و مسائل دیگر اولین قدم بسوی بدبختی و خودکشی تدریجی است. عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، روانی ، جسمی و مخصوصاً عوامل خانوادگی در هماهنگی فرد با محیط اجتماعی نقش مهم دارد. آرامش و امنیت، نداشتن فشار و اضطراب درونی و خانوادگی، از تعدادی از انحرافات منجمله اعتیاد به مواد مخدر کاسته و انسان را در برابر مشکلات مقاوم می‌نماید، اگر تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی هماهنگ و متناسب با نیازهای افراد جامعه نباشد، در درون انسانهایی که زمینه مساعد دارند انفجار رخ داده و وقوع انحراف و اعتیاد حتمی است و حتی شیوع امراض روانی اجتناب‌ناپذیر است.
انحراف یا کجروی که از آن بنام عارضه یا بیماری یاد می‌کنند یکی از مظاهر زندگی دسته جمعی بخصوص زندگی امروزه است و از زمانی آغاز شد که انسان به صورت گروهی زندگی خود را شروع نمود. شرایط خاص و ملاکها و الگوها و ارزش‌های حاکم بر هر جامعه، در تغییر مفهوم انحراف و کیفیت ‌آن موثر است. مثلاً مجازات قتل عمد اعدام است. شرابخواری و اعتیاد به مواد مخدر در جامعه اسلامی انحراف محسوب و جرم دارد، ولی این اعمال در برخی جوامع غرب امری عادی است و انحراف محسوب نمی‌شود.
بهر حال روانشناسان فرق آدم سالم و دیوانه را در داشتن قدرت روحی در جنگ با مشکلات زندگی می‌دانند. لذا معتاد یک نوع انسان غیرنرمال است . مثلاً حسادت یکی از آسیبهای اجتماعی و انحرافات است که از درون انسان سرچشمه می‌گیرد. وقتی فرد خود را با شخصی که در موقعیت بهتری است مقایسه می‌کند، دچار رنج و ناراحتی می‌گردد. در این صورت برای رفع ناراحتی خود یا به موادمخدر روی می‌آورند و یا دلش می‌خواهد که موقعیت دیگران را با توطئه و نیرنگ تضعیف نماید.
در کشور ایران بزهکاری بطور عمده تحت اثر دو انگیزه ریشه‌یابی شده است :
اعتیاد
بیکاری
بطور کلی بشر در دنیای امروز بحدی دچار انحراف و سقوط اخلاقی شده که در سایر اعصار و قرون گذشته میزان انحرافات بدین صورت نبوده است. لذا دورنمای آینده از دید برخی صاحبنظران و جامعه‌شناسان بسیار تاریک است و معتقدند هر روز از بد ، بدتر شده و قاعده حیات جنگل سرانجام همه جهان را فرا می‌گیرد.
اعتیاد به مواد مخدر امروزه به صورت یک بلای اجتماعی است، بطوریکه ضایعات مادی و معنوی آن کمتر از جنگهای بین‌المللی نیست. شیوع اعتیاد در سطح جهان به صورتی است که هر روزه بر آمار معتادان افزوده می‌شود. اعتیاد بلایی است که در همه اقشار جامعه اعم از تحصیل کرده ، ورزشکاران ، هنرپیشگان، فقرا و ثروتمندان نفوذ کرده است. ولی قربانیان اصل اعتیا‌د، جوانان و افراد کم تجربه می‌باشند.
در حال حاضر مسئله اعتیاد به مواد مخدر در شهر خمین گریبان گروهی از انسانها بویژه جوانان این شهر را گرفته که به علت عدم تامین اقتصادی و اجتماعی، فشارهای روانی و خانوادگی و غیره برای فرار از حقایق تلخ زندگی به آن پناه می‌برند که خود می‌تواند باعث افزایش جرم و بزه در شهر خمین شود.

 

بیان مسئله
اعتیاد به مواد مخدر فرد را به یک کلکسیون سیار بیماری تبدیل کرده و مشکلاتی برای فرد و اجتماع بوجود می‌آورد. معتاد علاوه بر اینکه سلامتی خود را از دست می‌دهد، بار سنگینی هم بر دوش اجتماع می‌شود و از طرفی آن جامعه را مورد تهدید قرار می‌دهد این‌چنین افراد که اکثراً قانون‌شکن هستند برای بدست آوردن مواد، دست به هرگونه اعمال خلاف قانون و ناروا می‌زنند.
با توجه به اینکه قانون ، استعمال و خرید و فروش مواد را منع کرده اما معتاد برای تهیه آن دست به هر جنایتی می‌زند و خود را از قید مسئولیت‌های زندگی شخصی و اجتماعی رها می‌کند. این‌گونه افراد که معمولاً خودپسند، بی‌عار و ولگرد و عصبی مزاج هستند همیشه در پی ماجرا می‌گردند. معتاد وقتی بجان خود هم رحم نمی‌کند دیگران و اجتماع هم نباید از او انتظاری داشته باشند. این همه موارد دلیل بر این است که معتاد قدرت مقابله با حقایق و واقعیات زندگی را ندارد و نیز نیروی جسمانی و روانی معتاد رشد معمول خود را طی نکرده است. افراد معتاد منحرف اغلب در اجتماعات بدنام شرکت کرده و از شرکت در اجتماعات و جلسات خوشنان گریزانند.
معتاد با تاثیرپذیری از مواد ، زندگی خود و سرانجام دیگران را به خطر انداخته و بتدریج حالت عصبی معتاد وحیم‌تر شده و موقعیت‌های غیرعادی یکی پس از دیگری به سراغ او می‌آیند، قضاوت و اندیشه‌اش مختل شده و اغلب در حال چرت و بی‌خبری است. (حلم سرشت 1375 ، ص 234)
امروزه اغلب اجتماعات بشری در چنگال پدیده مهلک اعتیاد به مواد مخدر گرفتارند. پناه بردن به مواد مخدر، واقعه تازه‌ای در زندگی بشر نیست و از دیرباز اجتماعات مختلف بشری هر یک به تناسب شرایط اقلیمی و عادات و سنت‌های مخصوص به خود به انگیزه رهایی از فشارهای روحی و یا به انگیزه کسب لذت‌های کاذب و زودگذر و یا بوسیله کنجکاوی و تقلید کورکورانه به یکی از انواع مواد مخدر پناه برده‌اند. مسئله مورد پژوهش بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد شهرستان خمین می‌باشد.
با توجه به آنچه که در بالا توضیح داده شد عواملی که باعث روی آوردن محقق برای انجام این پژوهش شدند عواملی از قبیل افزایش جوانان مجرم در زندانها که به علت‌های گوناگون دزدی، حمل مواد و جرایم دیگر که به مواد مخدر مربوط می‌شوند.

 

اهمیت و ضرورت تحقیق
تامل و تعمق در مسئله اعتیاد که امروزه گریبانگیر جوامع بسیاری شده است . و هر ساله افراد بیشماری را روانه زندانها و گورستانها می‌نماید.
بطور کلی بشر در دنیای امروز بحدی دچار انحراف و سقوط اخلاقی شده که در سایر اعصار و قرون گذشته میزان انحرافات بدین صورت نبوده است. برخی جامعه‌شناسان معتقدند که ریشه تمام دردهای اجتماعی در محیط اجتماعی است و می‌گویند که کسی ذاتاً منحرف و کجرو بدنیا نمی‌آید. (قائمی 1373 ص 139)
بهمین علت قرن حاضر بخاطر جهات گوناگون ، عناوین مختلفی را بخود اختصاص داده است از جمله : عصر علم، قرن اضطراب ، عصر انحراف و عصر تزلزل ارزشها. (همان منبع ص 142)
لذا دورنمای آینده از دید برخی صاحبنظران و جامعه‌شناسان بسیار تاریک است و معتقدند هر روز از بد ، بدتر شده و قاعده حیات جنگل سرانجام همه جهان را فرا می‌گیرد. (همان ، ص 14)
اعتیاد به مواد مخدر امروزه به صورت یک بلای اجتماعی است، بطوریکه ضایعات مادی و معنوی آن کمتر از جنگهای بین‌المللی نیست. شیوع اعتیاد در سطح جهان به صورت است که هر روزه بر آمار معتادان افزوده می‌شود. اعتیاد بلایی است که در همه اقشار جامعه اعم از تحصیل کرده ، ورزشکاران، هنرپیشگان، فقرا و ثروتمندان نفوذ کرده است. ولی قربانیان اصلی اعتیاد جوانان و افراد کم تجربه می‌باشند.
اعتیاد بزرگترین درد و بیماری برای شخص معتاد و جامعه است لذا نجات جان معتاد در واقع نجات جامعه است. اعتیاد به مواد مخدر که عنوان یک مشکل اجتماعی را بخود اختصاص داده پدیده‌ایست استعماری که زمینه‌های ناسالم اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، روانی، شخصیتی ، جسمی، سیاسی و تربیتی در بروز و ابتلای به آن اهمیت دارد. اعتیاد به مواد مخدر نه تنها خود زائیده مسائل مختلفی است، بلکه بوجود آورنده عوارض مختلی مثل عوارض جسم، فکری ، اجتماعی ، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره است. جامعه‌شناسان عقیده دارند؛ نیاز هر جامعه به مواد مخدر نشانه انحطاط و سقوط آن جامعه است. و به عقیده سیاستمداران جهان، برای تسخیر مملکتی و تضعیف و تصاحب ملتی، هیچ عاملی بهتر از تریاک نیست. آنها معتقدند برای مغلوب ساختن ملتها یک کیلو تریاک و یک حلقه وافور از چندین تانک و هزاران توپ موثرتر است. (اورنگ 1367 ص 14)
با در نظر گرفتن این که اعتیاد ریشه‌های سیاسی و اجتماعی دارد و استعمارگران با استفاده از این حربه سعی در تسلط و نفوذ شیطانی خود در کشورهای دیگر دارند و همچنین با توجه به اینکه اعتیاد خود عاملی برای انواع جرم و بزهکاری می‌باشد. موجب انجام پژوهش در زمینه این مسئله که آیا رابطه بین اعتیاد و شخصیت ضداجتماعی افراد وجود دارد یا خیر شد که ضرورت و اهمیت تحقیق روشنتر می‌شود و اهمیت اصلی این پژوهش ایجاد بصیرت و دانش لازم در جهت شناخت بخشی از عوامل و ارتباط برخی عوامل شخصیتی با اعتیاد می‌باشد.

 

اهداف تحقیق
الف ) هدف کلی
بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد شهرستان خمین.
ب ) اهداف ویژه
بدست آوردن آماد سایر اختلالات روانی در شخصیت معتادین نمونه با استفاده از آزمون MMPI

 

سوالات
آیا بین افراد معتاد و غیرمعتاد از نظر میزان شیوع اختلال شخصیت ضداجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد؟
فرضیات
بدلیل اینکه تحقیق حاضر برای نخستین بار در ایران انجام شده و طی جستجوهای مکرر به تحقیق مشابه برخورد نشده است و نیز اینکه تحقیق حاضر تحقیقی از نوع استقرایی است سابقه فرضی برای آن یافت نشده است. لذا تحقیق حاضر نیازی به فرضیه ندارد.

 

تعریف اصطلاحات
تعاریف نظری
معتاد: معتاد کسی است که عادت به مصرف دارو دارد و در نتیجه مصرف که نیاز جسمی و روانی اوست اخلاق عمومی، سلامت و رفاه خود، خانواده و اجتماعش را به خظر می‌اندازد.(فرجاد 1378 ص 12)
اعتیاد: اعتیاد را میدتوان حالتی دانست که در نتیجه اتسعمال داروی مخدر به شخص دست می‌دهد و موجب می‌شود که خویشتن‌داری شخص از میان برود و زیاده‌روی در استعمال آن به حدی برسد که به حال شخص و اجتماع مضر باشد. (اورنگ 1367 ص 9)
اختلال شخصیت ضد اجتماعی : عبارت است از ناتوانی از تن دادن به هنجارهای اجتماعی بطوری که جنبه‌های متعددی از رفتار فرد در نوجوانی و بزرگسالی تحت تأثیر این ناتوانی قرار گرفته باشد (رفیعی 1378 ص 212)

 

تعاریف عملیاتی
معتاد: از نظر محقق کسی است که به یک یا چند ماده مخدر وابستگی جسمانی و روانی داشته و در صورت ترک علائم ترک آن ماده خاص بروز می‌کند.
اعتیاد: در تحقیق حاضر منظور معتاد شدن فرد به یکی از انواع مواد مخدر که در زیر مشخص شده است می‌باشد. (تریاک ، هروئین، حشیش ، گراس)
اختلال شخصیت ضداجتماعی : در این تحقیق کسی که نمره بالای 70 درصد در مقیاس Pd فرم کوتاه آزمون MMPI کسب نماید، مد نظر است.

فصل دوم

 

پیشینــه پـژوهـــش

 


تاریخچه مواد مخدر در جهان
استعمال مواد مخدر سابقه‌ای طولانی در میان جوامع داشته و شکلهای مصرف آن متنوع بوده و به زمینه‌های مساعد در هر جامعه بستگی داشته است. مواد مخدر در طول تاریخ انسان؛ زمانی به عنوان مواد خوراکی، گاهی به عنوان دارو، گاهی برای ایجاد لذت و یا فرار از ناراحتی‌ها و از بین بردن و التیام درد بکار بده می‌شده است. لذا در طول تاریخ بُشر کمتر ملتی را می‌توان یافت که با استفاده غلط از مواد مخدر روبرو نبوده باشد. مواد مخدر معمول در جشنها و مراسم مذهبی و گاهی نیز توسط جادوگران مورد استفاده قرار می‌گرفته است.
بررسی آثار نوشته تاریخی این نتیجه را می‌دهد که بشر از ابتدا از مواد مخدر اطلاع داشته است. زیرا با تجربه از خاصیت مواد مخدر آشنا شده و برای تسکین در از آن استفاده می‌نمود. مطالعه آثار نوشته دوران باستان بیانگر این حقیقت است که در سومر ، آشور ، بابل ، مصر، یونان و روم از تریاک استفاده می‌شد.
هومر شاعر یونانی در آثار خود ازگل خشخاش گفتگو کرد. و آنرا جزو گلهای زینتی باغهای روم در 600 سال پیش از میلاد دانسته است. نوشته‌هایی ازتمدن سومریها باقی است, نشان می‌دهد که سومریها از کهن‌ترین اقوامی هستند که نه تنها از تریاک استفاده می‌کردند، بلکه نام «گیاه شادی بخش» نیز بر آن نهاده بودند، که این نام هنوز شایع است. پزشکان آشوری نیز صدها سال پیش از میلاد به خواص دارویی تریاک پی برده بودند.(اورنگ 1367 ص 6)
بشر از 7000 سال قبل ، از وجود یک ماده مخدر قوی در خشخاش آگاه بوده و در لوحه‌های گلی که از سومریان باقی مانده از تریاک نام برده شده است.
یونانیها تریاک را « اپیوم» نامیده و اطباع ترکیباتی از تریاک را برای بیماریهای مختلف جسمی و روانی تجویز می‌کردند. جالینوس مشتقی از تریاک را نوشدارو نامیده و برای مداوای بیماریهای مختلف از قبیل صرع، یرقان ، سنگ کلیه و غیره بکار می‌برده است. در حدود 4000 سال قبل، کشیدن تریاک در چین نیز رایج بوده است. (دانش 1379 ص 206)
لذا تریاک را اولین بار سومریها کشف کردند و ضمن استفاده از ‌آن به عنوان یک داروی مسکن ، تدریجاً به عنوان «مکیف» و «مخدر» نیز مورد استفاده قرار گرفت. کشف تریاک بوسیله سومریها در لوحه‌ای که از 7000 سال قبل به جای مانده ، ثبت شده است. (اورنگ 1376 ص 6)
نوشته‌هایی که بر روی پاپیروس از مصریان مانده نشان می‌دهد که مصریها از قدیم با استعمال تریاک آشنا بودند. لذا اصل تریاک از مصر بوده است. چرا که اسم بتائیکا مشتق از شهر طبس مصر است که خشخاش در آنجا می‌کاشتند. صادق کریم‌پور در مورد سابقه تاریخی خشخاش می‌نویسد:
« خشخاش ابتدا در مصر کشت می‌شد و بنام «بتائیکا» معروف بود که از کلمه طبس نام شهری واقع در مصر که در آن خشخاش کشت می‌شد ماخوذ شده است . در 1500 سال قبل از میلاد تخم خشخاش از مصر به یونان برده شد و در آنجا رواج پیدا کرد. در افسانه‌های هومر از جزیره‌ای نام برده شده که در آن قهرمانان اودیسه گرفتار نشئگی مواد اعتیادآوری گردیده که نجات آنها به سادگی میسر نبوده است.» (کریم‌پور 1378 ص 42)
در این میان اشیایی که به داروسازان دوران باستان تعلق داشته و در موزه علوم لندن به معرض تماشا گذاشته‌اند، کوزه‌هایی به شکل گرز خشخاش دیده می‌شود که به جنس کاشی است و حدود 5/12 سانتی‌متر بلندی دارد. بر روی یکی از این کوزه‌ها خطوطی به شکل اثر تیغ‌های کشیده شده بر روی گرز خشخاش ، بچشم می‌خورد. کوزه‌های مزبور متعلق به اواخر دوره مفرغ یعنی حدود 1500 سال قبل از میلاد مسیح است که در قبرس ساخته شده‌اند و احتمالاً به منظور نگهداری تریاک محلول در آب یا شراب، از آن استفاده می‌کرده‌اند تا بتوانند این فرآورده مخدر را به مصر صادر کنند.
دیری نگذشت که مصریان خود به کشت خشخاش دست زدند. آنها بر روی سکه‌ها و سفالینه‌های یونانی و جواهراتی که بر روی تابوتها و مجسمه‌های رومی دیده می‌شود نقشهایی از گرز خشخاش را حک کرده‌اند که نشانه آگاهی آنها از خواص تریاک است. (همان منبع ص 44)
در کتاب ویرانگریهای اعتیاد در موارد سوابق تاریخی مواد مخدر چنین آمده است: « برخی می‌گویند در روی لوحه‌های گلی سومریان که مربوط به 7000 سال قبل است از خشخاش و طرز کشت و گرفتن شیره آن نام برده شده و یونانیان تریاک را بنام " اوپیوم" می‌شناختند ولی جز مصرف طبی، مصارف دیگری نداشت. ولی رواج آن در کشورهای اروپایی از آغاز فعالیت شرکت انگلیسی هند شرقی توسعه و گسترش یافته است.» (همان منبع ص 14)
در برسی تاریخچه مواد مخدر؛ روشن می‌شود که تریاک ابتدا در مراسم مذهبی و بساط جادوگران مورد استفاده قرار گرفته است و به عنوان شربت خواب‌آور یا مسکن مصرف می‌شد.
در کتاب اودیسه اثر هومر، بر شربتی اشاره می‌شود که هلن قهرمان تروا در اختیار داشته است. این شربت تمام دردها و ستیزه‌جویی‌ها را از میان برده و هر بیماری را درمان می‌کرده است و احتمالاً ماده اصلی این شربت، تریاک نبوده است. همچنین تصور می‌شود « سرکه‌ی آمیخته به ماده‌ای تلخ» که به حضرت مسیح که بر صلیب کشیده شده بود تقدیم گردیده است (متی باب 27 آیه 34). ماده تلخ مزبور به زبان عبری باستان Rosh گفته می‌شود که به معنی تریاک است. (طالبی 1357 ص 33)
بدن شک از قرن 4 قبل از میلاد به بعد، پدران داروسازی در غرب مثل بقراط و جالینوس به خاصیت آرام‌بخش بودن تریاک پی برده بودند. گفته می‌شود که پاراسلوس حدود سال 1530 م تریاک را در الکل حل کرد و این تنتور تریاک به «لدانم» یا افیون معروف است. موزه علوم لندن یادداشتهایی در مورد داروهای سینه بسیار قدیمی در اختیار دارد که همگی محتوی لدانم هستند. یونانیان در زمان سقراط از تریاک برای تسکین درد استفاده کرده و به خواص طبی آن پی برده بودند. هندیان نیز به گیاه کوکنار آشنایی داشته‌اند. چرا که در زمان حمله داریوش بزرگ به هند آنان با «کوکنار» آشنایی کامل داشتند. مجارستان هم از اولین کشورهایی است که با خشخاش آشنا بوده است. زیرا که 1200 سال قبل از میلاد مسیح گیاه‌شناسان مجارستان خشخاش را می‌شناخته و از شیره آن استفاده می‌کرده‌اند. بطور کلی در روزگار باستان اجتماعات بشری با موادمخدر و نباتات مکیف، به صورت ابتدایی برای استعلاج و مواد ضروری آشنایی داشته‌اند، به طوریکه اقوام اروپایی در اول تاریخ میلادی افیون را شناخته و به عنوان دارو استفاده می‌کردند.
سابقه استفاده از مواد مخدر با توجه به آنچه ذکر آن گذشت بسیار کهن است. زیرا از چند هزار سال پیش سومریها، مصریها، هندیها، رومیان و چینی‌ها کسانی بوده‌اند که موادمخدر را به شکلهای گوناگون مورد استفاده قرار داده‌اند. مثلاً هندوها در مراسم مذهبی از شاهدانه یا کانابیس استفاده می‌کردند و این گیاه همچنین در بین هندیها و چینی‌ها مصارف طبی داشته است.
در آغاز مصرف موادمخدر به صورت کنونی نبود. بلکه جنبه مصرف طبی داشت و فقط به دستور اطباء مصرف می‌شد. کمااینکه ابن‌سینا و زکریای رازی به خواص گل خشخاش و سایر گیاهان مخدر آشنایی داشته و حتی خواص آنها را ذکر کرده‌اند. در آن زمان اعتیاد ابعاد وسیعی نداشت و به صورت مسائل اجتماعی و سیاسی بروز کرد و بعد سیاسی و بین‌المللی بخود گرفت. لذا گل خشخاش از مدتها قبل از میلاد مسیح شناخته شده بود و مورد استفاده دارویی داشت ولی از اواخر قرن 18 میلادی بود که برای تهیه تریاک از آن استفاده و به صورت تخدیری استعمال شد.
حدود 5/1 قرن پیش مسئله کشت خشخاش و در نتیجه تولید تریاک مسائل و مشکلات بسیاری بوجود آورد که از آن جمله سلطه استعمارگران به مستضعفان و غارت منافع آنان می‌باشد. زیرا تریاک بیش از سایر موادمخدر در کشورها به خصوص کشورهای جهان سوم راه یافت.
از نخستین رواج دهندگان تریاک انگلیسی‌ها هستند که به انگیزه تسلط بر کشورهای جهان سوم بطور مستقیم و غیرمستقیم تریاک را تحمیل نمودند. در کشور چین حتی مستقیماً وارد عمل شدند. زیرا با برانداختن جنگ تریاک 40 میلیون چینی به مواد مخدر معتاد شدند. انگلیسی‌ها به بهانه تجارت با چین از کشور هند که مستعمره‌شان بود مقادیر زیادی تریاک را بطور قاچاق وارد چین کردند. ولی چون دولت چین مخالف رواج تریاک بود دستور جمع‌آوری و از بین بردن تریاک‌ها را صادر کرد. اما دولت انگلستان برای خنثی نمودن این عمل به چین اعلام جنگ نمود و ضمن پیروز شدن در جنگ غرامتهای بسیاری را از چین دریافت کرد و پس از جنگ سرانجام ورود تریاک به چین آزاد شد.
طبق اسناد و مدارک تاریخی، بشر موادمخدری مثل حشیش و برگ کوکا را به غیر از تریاک از قدیم‌الایام می‌شناخته و در پزشکی از آن استفاده می‌کرده‌اند. سقراط حکیم و معاصرین او خصوصیات برخی موادمخدر را شناخته و پزشکان یونانی و رومی آنها را بکار برده‌اند.
مزایا و خواص دارویی و پزشکی تریاک موجب شده است که تا حدود 150 سال پیش کشت و زرع این ماده در برخی از مناطق جغرافیایی مانند جنوب شرقی آسیا و مناطق استوایی رواج یافته و کم کم تجارت تریاک به صورت کالایی تجاری، مجاز و متداول شده است.
ولی گسترش واقعی تریاک پس از کشت و تجارت آن توسط کشورهای استعمارگر سبب ایجاد مسئله‌ای بنام اعتیاد گردید.
وقوع جنگ بین بریتانیا و چین در سالهای 1839 و 1856 میلادی که به «جنگ تریاک» معروف است، موید این مطلب است هر چه هست وجود مواد مخدر در کشورهای گوناگون است و با شدت ضعفی که در نوع آن وجود دارد، هم در شرق و هم در غرب مصرف می‌شود. با این تفاوت که در کشورهای ثروتمند از نوع زبده‌تر و بهترش مثل «ماری‌جوانا» و «ال. اس. دی» و تحت نظر شبکه پیچیده مافیا. ولی در کشورهای فقیر نوع ضعیف‌تر و کم‌خرج‌تر آن مصرف می‌شود مثل : حشیش، چرس ، بنگ که بیشتر در هندوستان و پاکستان و افغانستان رواج دارد.
در هندوستان اعتیاد سابقه‌ای طولانی دارد. در امپراطوری مغولها به فیلهای جنگی تریاک داده می‌شد. در زمان تسلط انگلیسی‌ها بر هند نیز سربازان هندی طبق برنامه معینی معتاد می‌شدند تا اگر مجروح شدند درد کمتری را احساس کنند. در داخل تاج محل که شاه جهان آن را به عنوان آرامگاهی برای زن محبوبش بنا کرده است وافور عقیقی دیده می‌شود که با آن تریاک را به داخل خون خویش می‌رسانده است . (طالبی 1357 ص 35).
کارخانه قدیمی تهیه تریاک که با آجرهای قرمز رنگ در «غازی‌پور» ساخته شده از بناهای کمپانی هند شرقی است که بوسیله انگلیسی‌ها دایر گردیده است. این کارخانه‌ که در حال حاضر بسته‌های 5 کیلوگرمی تریاک را به بریتانیا، روسیه شوروی، سنت لوئیز صادر می‌کند در دهه 1820 صادر کننده عمده تریاک به چین بود. (همان منبع ص 36).
هندوستان که بزرگترین پرورش‌دهنده خشخاش در جهان است در آن حدود یک میلیون نفر بطور مستقیم از راه کشت خشخاش زندگی می‌کند. (اشرف 1355 ص 47) .
در پاکستان و افغانستان هنوز تبدیل تریاک به هروئین وجود دارد. گرچه در سال 1979 میلادی در پاکستان بر اساس قوانین اسلامی که مصرف هر چیز سمی را حرام کرده است، تریاک تحریم گردید. اما باز هم کشت خشخاش و تبدیل آن به هروئین وجود دارد. مقداری از تریاک افغانستان هم به پاکستان وارد می‌شود آن هم با قیمت ارزان. مرفین و هروئین دنیای غرب بیشتر از طریق پاکستان تامین می‌گردد.
موادمخدر (هروئین و مرفین) از کراچی توسط کشتی یا هواپیما به لندن ، فرانکفورت ، نیویورک ، شیکاگو، هوستن و مونترال حمل می‌گردد. در پاکستان بنا به گفته دکتر راشد چودری مدیر آسایشگاه و بیماران روانی لاهور، در هر دقیقه یک نفر به هروئین معتاد می‌شود. (سالانه 50 هزار نفر). (صبوراردوبادی 1350 ص 63). در حال حاضر بیش از 000/300/1 نفر معتاد در کشور پاکستان زندگی می‌کنند. (همان منبع ص 54). اکنون به مبارزه با موادمخدر در پاکستان اهمیت داده می‌شود و مقامات پاکستان مبارزه با مواد مخدر را «جهاد مقدس» نامیده‌اند. لذا چون پاکستان نزدیک منطقه مثلث طلایی است، در نتیجه به شدت در معرض خطر است.
در ترکیه تریاک بطور قانونی کشت می‌شود و صادراتی به منظور مصارف پزشکی هم دارند.
در سوئد اعتیاد جرم محسوب نمی‌شود و مجازاتی ندارد. و ضمناً مجازات اعدام هم ندارند ولی مجازات قاچاقچیان حداکثر ده سال زندان است. (اورنگ 1367 ص 24).
در اسرائیل مصرف مواد مخدر شیوع دارد. بطوریکه طی سال 63 حداقل 350 هزار سرباز اسرائیلی به دلیل اعتیاد سلاحهای خود را با موادمخدر تعویض کرده‌اند. مبادله سلاحهای انفرادی با مواد مخدر توسط نظامیان اسرائیلی یک پدیده گسترده و رو به افزایش در ارتش می‌باشد. (اشرف 1355 ص 33).
در انگلیس طبق تحقیقات آمارگران، جوانان انگلیسی در سنین 15 سالگی به بعد به هروئین روی می‌آورند. آخرین آمار نشان می‌دهد که هر ساله 600 نفر به تعداد این جوانان افزوده می‌شود. رهبر حزب سوسیال دمکرات در این مورد گفته است یکی از علل مهم گرایش جوانان به موادمخدر پایین بودن قیمت این مواد می‌باشد. (همان منبع ص 49)
آمریکا که مهد انواع موادمخدر مثل تریاک، ال.اس.دی ، مرفین، کوکائین و هروئین است، اعتیاد در آنجا بیشتر از همه جا هست. در آمریکا اغلب جوانان بطور همزمان از چند ماده مخدر استفاده می‌کنند که در این صورت ترک یا معالجه آن هم خیلی مشکل بنظر می‌رسد. لذا این قبیل معتادان گرفتار عوارض عمیق روانی هستند.
بر اساس اظهارات وزیر خارجه آمریکا، این کشور سالانه برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر 5/1 میلیارد دلار خرج می‌کند.
هم اکنون در آمریکا 40 میلیون نفر معتاد زندگی می‌کنند که 20 درصد آنها را زنان تشکیل می‌دهند. در رابطه با کودکان نیز آماری که در سال 1982 در رابطه با مصرف مواد مخدر در آمریکا گرفته شده است ، بدین ترتیب می‌باشد که : در آمریکا در سال 1982 43 درصد از دانش‌‌آموزان دبستانی به مرفین مبتلا بوده و در دانشگاهها نیز 50 درصد دانشجویان معتاد بوده‌اند. (کریم‌پور 1378 ص 43) . همچنین معتادین به الکل امروزه جمعیتی معادل 10 میلیون نفر را در آمریکا شامل می‌شود. (همان منبع ص 41).
اعتیاد در آمریکا بیداد می‌کند. قاچاق مواد مخدر چه در داخل و چه در خارج کشور با سرعت سرسام‌آوری روبه‌فزونی گذاشته است.
در آمریکا سالانه میلیاردها دلار ماری‌جوانا بطور غیرقانونی کشت و تولید می‌شود. در کالیفرنیا طی سال 1981 میلادی حدود 100 تن ماری‌جوانا کشت و ضبط گردید. (اورنگ 1367 ص 50) . در حال حاضر بیشتر از 200 هزار کشت‌کننده ماری‌جوانا و امثالهم در آمریکا وجود دارند که در ابتدا به عنوان کمک خرج زندگی خود دست به این کار زده‌اند.
استعمال کوکائین که سابقاً مخصوص میلیونرها بود، در بین توده مردم هم رواج یافته است. در سال 1981 میلادی 48 تن کوکائین بطور قاچاق وارد آمریکا شد و در بازار سیاه به فروش رسید، بدون اینکه مأمورین پلیس بتوانند در مقابله با آن کاری از پیش ببرند. (همان منبع ص 60).
از دیگر کشورهای وارد کننده مواد مخدر بخصوص هروئین به آمریکا ، تایلند، لائوس و برمه می‌باشند که به مثلث طلایی مشهور گردیده‌اند.
مکزیک نیز یکی از مراکز کشت خشخاش و صادرکننده عمده مواد مخدر به آمریکا است. قسمت اعظم ورود و مبادله مواد مخدر توسط سازمان مافیا انجام می‌گیرد که برخی از مراکز کشور را تحت نفوذ دارند.
تعداد معتادین به انواع مواد مخدر طبق برآورد سال 1980 به 75700000 نفر بالغ می‌گردد.
تعداد جنایاتی که در اثر استفاده چنین موادی به وقوع می‌پیوندد، کلاً خارج از کنترل مامورین یا مردم است .
در بررسی تاریخچه مواد مخدر در جهان نکات بارز و برجسته‌ای وجود دارد مثل جنگ تریاک در چین، مراکز تولید جهانی مواد مخدر، نقش مافیا در ارتباط بین‌المللی مواد مخدر، مثلث طلایی و سازمان پلیس بین‌المللی و غیره که لازم است در ادامه این بررسی، برای آشنایی با موارد فوق فهرست‌وار توضیحی داده شود.

 


جنگ تریاک در چین
داستان غم‌انگیز صدور تریاک به چین جزئی از تاریخ کشور باستانی چین است که بد نیست ذیلاً به آن اشاره‌ای بشود.
در بررسی‌های تاریخ تریاک آمده است که این ماده توسط پرتغالیها به هندوستان وارد شده و قرنها بعد انگلیسی‌ها با گسترش امپریالیسم خود سهم بسزایی نیز در شیوع اعتیاد به تریاک در کشورهای مختلف بخصوص چین داشته‌اند، (کریم‌پور 1378 ص 44) زیرا در دهه 1600 میلادی سربازدان هلندی توتون را ب تایوان بردند.
در چین استعمارگران توتون را با تریاک مخلوظ کرده و به بومیان می‌دادند. (ستوده 1374 ص 45) به تدریج مردم چین از کشیدن توتون دست کشیدند و به تریاک روی آوردند. در اینجا بیگانگان به ابریشم و چای چین نیاز داشتند و چینی‌ها هم تقاضای واردات کالاهای خارجی داشتند. در نتیجه امپراطور چین به آنها اجازه داد که به بندر کانتون بیایند. بازرگانان خارجی در مقابل ابریشم و چای نقره می‌پرداختند. چون قیمت کالای چین روزبروز افزایش می‌یافت لذا همین امر مسئله‌ساز گردید. در نتیجه استعمارگران برای مبارزه با این کار راه حلی ارائه دادند و آن ورود تریاک به چین بود. تریاک به وسیله انگلیسی‌ها از هندوستان به چین و توسط آمریکا از ترکیه به چین وارد شد.
امپراطور چین برای مقابله با این کار تریاک را تحریم کرد. اما در کانتون تمام مامورین دولتی به وسیله بازرگانان خارجی اغوا شدند. در نتیجه، کشیدن تریاک به صورتی گسترده در چین متداول گردید. هر چه مامورین دولتی چین بر سختگیری خود افزودند اما نتیجه‌ای نداشت و قاچاقچیان هر دفعه نقره بیشتری برای خرید تریاک خارجیان به کشتی‌های محتوی تریاک پرداخت می‌کردند. به این ترتیب کمپانی هند شرقی در مقابل نیاز فراوان چینی‌ها تولید تریاک خود را در هند افزایش داد.
بطوریکه حدود یک ششم درآمد دولت هند، و قسمت اعظم هزینه ایجاد نیروی دریایی سلطنتی انگلیس از طریق فروش تریاک به چین حاصل شد. مورخین انگلیسی می‌گویند تجارت تریاک در چین احتمالاً بزرگترین تجارت آن عصر بشمار می‌رود که در هیچ جامعه‌ای نظیر آن دیده نشده است. (اشرف 1355 ص 26).
ورود تریاک به چین روزبروز اضافه‌تر می‌شد و با افزایش ورود تریاک به چین، چین با کمبود نقره روبرو شد. لذا امپراطور چین برای مبارزه با این کار فرمان برخورد قاطع و جدی را با مسئله تریاک مطرح کرد و مامورین خود را که «لین تسیه هسو» نامیده می‌شدند، برای مقابله با قاچاقچیان تریاک به کانتون بسیج کرد و تمام بازرگانان را به گروگان گرفتند. این گروگان‌گیری تا زمانی ادامه داشت که می‌بایستی بازرگانان تریاکهای انبار شده را یا به دریا بریزند و یا به هند بازگردانند. ولی دولت انگلیس یرای حفظ بازار تریاک خود در چین با کشتی‌های جنگی و سربازان زیاد به جنگ با چین پرداخت که نتیجه شکست چینی‌ها بود.
همانطور که مذکور افتاد استعمارگران ابتدا از تریاک و سپس از مشتقات آن به عنوان یک حربه‌کاری سیاسی استفاده کرده‌اند و بنابر آنچه که قبلاً گفته شد جنگ تریاک در چین در مقابل اقدامات دولت چین برای مبازره با مواد مخدر بوجود آمد. زیرا وقتی دولت چین در سال (1839 م) رسماً واردات تریاک را منع کرد و مقادیر زیادی تریاک را منهدم کرد. این کار برای انگلستان به منزله اعلان جنگ بود. لذا در سال 1840 میلادی نخستین جنگ تریاک در چین آغاز و دو سال ادامه داشت. چرا که انگلستان توسط کمپانی هندشرقی از هند به چین تریاک صادر می‌کرد و از این راه هم سود سرشاری می‌برد و هم زمینه را برای تسلط فراهم می‌نمود.
حاصل جنگ تریاک برای انگلیسی‌ها شکست چین و انعقاد قراردادنانکینگ (نانکن) در پایتخت کشور چین یعنی " نانکینگ" بود. که بر اساس آن بندر ؛ کانتون ، آموی ، فوچوو ، نینک‌پو و شانگهای به روی کالاهای صادراتی انگلیس منجمله عمدتاً تریاک گشوده شد. جالب توجه است که در قراردادها و متمم‌های آن به صراحت سخنی از تریاک رفته و حتی یک کلمه از جنگ تریاک و علت اصلی آن که قاچاق تریاک بود، نیاوردند و انگلستان کوشش کرده که تجارت تریاک همچون یک کالای تجارتی از طرف حکومت چین قانونی اعلام شود.
14 سال بعد از جنگ اول قیام مردم چین منجر به جنگ دیگری شد که طی آن چین شکست خورد و با انعقاد قراردادی دیگر دروازه‌های چین به روی واردات تریاک و سایر کالاهای کمپانی هندشرقی باز شد.
صادرات تریاک امریکا به چین پس از انگلیس در مقام دوم قرار داشت. زیرا آمریکا هم اصل «کامله الوادا» را به دولت چین تحمیل نمود. دولتهای استعماری دیگری مثل فرانسه، اسپانیا، هلند، پرتغال نیز با تجارت و قاچاق تریاک به چین در حد توان خود سود برده و توطئه‌چینی کردند. (اورنگ 1367 ص 55)
لذا استعمار انگلیس و سپس فرانسه که به خاک چین تجاوز کرده بودند زمینه را برای تجارت تریاک و در نتیجه هروئین هموار کردند.
قرارداد استعماری نانکینگ امتیازاتی به شرح زیر برای انگلیس داشت:
اشتغال قهرآمیز هنگ‌کنگ که منجر بن استیلای استعمار انگلیس و سپس اجاره آن برای 99 سال شد و هنوز هم این سلطه ادامه دارد.
تحمیل غرامت سنگین 21 میلیون دلار نقره‌ای بر ملت چین که این غرامت شامل جبران هزینه‌های جنگ تحمیلی و قیمت تریاکهای مصادره شده می‌شد.
سومین امتیاز، گشودن 5 بندر (کانتون، آموی، فوچوو، نینک‌پو و شانکهای) چین به روی کالاهای صادراتی انگلیس عمدتاً تریاک بود که متعاقب آن قرارداد «هومن» به امضاء رسید.
تحمیل یک جانبه «شرط کامله الوداد» بر ملت چین یکی دیگر از امتیازات عهدنامه نانکینگ بود که در عهد نامه هومن تحمیل گردید.
متعاقب این مسائل توسط آمریکائیها عهدنامه دیگری بنام «وانگ هسیا» بین آمریکا و چین منعقد شد که جزئیات هر کدام از این عهدنامه در مقام پایه‌ریزی سلطه استعماری انگلستان و آمریکا بر علیه چین بود. جنگ استعماری تریاک به عنوان سمبل و نمونه‌ای از غارتگریها و تجاوز نیروهای استعماری به سرزمین‌های آسیایی در قرن 19 است که ضربه‌ای مهلک بر پیکر آنان وارد آورد و در راه ریشه‌کن کردن اعتیاد اقدامات مهم و اساس انجام داد.
ضمناً اکثر مقامات کشورهای همجوار چین، در قاچاق مواد مخدر دست داشتند. مثلاً چیانکاچک که با کشور چین می‌جنگید در خرید و فروش تریاک فعالیت داشت تا مخارج ارتش خود را تامین نماید.
پس کشور چین نه تنها از طرف استعمارگران بلکه از طرف مزدوران استکبار یعنی مقامات و کشورهای همجوار هم همیشه تحت فشار بوده است.

 

جنگ تریاک در دوران معاصر
نتیجه اینکه اگر دولتهای استعماری در قرن 19 بطور مستقیم ، خود درگیر جنگ تریاک بودند، اینک در قرن 20 ، توسط رژیمهای مزدور دست نشانده خود، درگیر جنگ مواد مخدرهستند. کمااینکه در حال حاضر استکبار جهانی «نبرد هروئین» را به جای جنگ تریاک دوران استعمار علیه جهان مستضعفان براه انداخته است. لذا ریشه‌های اعتیاد در کشورهای ضعیف دولتهای خارجی است ولی ریشه اعتیاد ، در کشورهای قوی و سلطه‌گر منشا داخلی دارد.

 

مراکز تولید جهانی مواد مخدر
استکبار جهانی توزیع هروئین را در کشورهای جهان سوم بالاخص آسیا بیشتر دنبال می‌کند.
@ ص 28
تاکنون اجساد بسیاری از خبرنگارانی که برای تهیه خبر به مناطق مذکور رفته‌اند پیدا شده است. در این مناطق بیش از نیمی از تریاک و هروئین جهان تهیه می‌گردد. لابراتوارها، در جنگلها مستقر است و سال به سال بر تعداد اعضای باند مافیا افزوده شد و فعالیت آنان مرموزتر و پیچیده‌تر می‌گردد. هروئین و سایر مواد مخدر 85 درصد ‌درآمد مناطق «مثلث طلایی» را تشکیل می‌دهد و چند میلیون نفر نیز در این مناطق معتاد هستند. (همان منبع ص 204)
در حال حاضر شهر بانکوک مرکز تایلند بیش از 2 میلیون نفر معتاد دارد (همان ص 209) و بزرگترین مرکز تهیه و فروش هروئین در جهان است. مقامات عالی‌رتبه تایلند با سازمان مافیا همکاری نزدیک داشته و در عمده فروشی توزیع موادمخدر در آمریکا و اروپا و سایر کشورهای جهان نقش مهمی را ایفا می‌نمایند. کشورهای همجوار و نزدیک مثلث طلایی نیز از این آفت در امان نبوده و روزبروز بر تعداد معتادین مخصوصاً جوانان و اطفال در این کشورها افزوده می‌گردد. منطقه هلال طلایی که شرح آن در صفحات قبلی گذشت بعد از مثلث طلایی یکی از مراکز مهم تولید مواد مخدر در جهان است.

 

نقش مافیا در توزیع بین‌المللی مواد مخدر
سیاست سلطه‌گری انگلیس مبنی بر معتاد نمودن مردم کشورها مورد تقلید سایر کشورهای استعمارگر قرار گرفت و وضع بدی را بر جهان حاکم کرد. لذا در سال (1912 م) جمعی از اشخاص خیر و نوعدوست با تشکیل مجامع بین‌المللی خواهان ممنوعیت مصرف تریاک و عدم دخالت دولتها در خرید و فروش آن شدند که در نتیجه این کوششها کنوانسیون ممنوعیت خرید و فروش تریاک در لاهه (هلند) تشکیل گردید.
در این کنوانسیون دول زیر متعهد ممنوعیت خرید و فروش تریاک شدند. آمریکا، انگلیس، اطریش، آرژانتین ، کامبوج، تانزانیا، قبرس، مالزی. در اجرای این کنوانسیون بزرگترین تاجر تریاک یعنی کمپانی هندشرقی (انگلیس) از تجارت پرسود بازماند و فقط یک بخشی از کمپانی عظیم هندشرقی به تجارت ادامه داد و سازمان چند ملیتی بزهکاران «مافیا» ابتکار عمل را به دست گرفت و رفته رفته گسترش فعالیت مافیا، منجر به هرج و مرج جهانی در امر اعتیاد گردید. (همان ص 208)
در دوران جنگهای بین‌المللی اول و دوم آلمان، ایتالیا، فرانسه و انگلیس مرکز فعالیتهای مافیا شد. در ایتالیا موسولینی مبارزه علیه مافیا را شروع اما چندان موفقیتی بدست نیاورد.
سازمان مافیا تریاک را از خاوردور که مبدأ اصلی و صدور تریاک بود به اقصی نقاط دنیا برده و میلیونها نفر را به اعتیاد مبتلا کردند.
سازمان غارتگر مافیا که بر نقل و انتقالات مواد مخدر نظارت دارد و نیز حمایت کارتلها و تراستهای سرمایه‌داری را ذخیره دارد، همواره از منابع سرشاری برخوردار است. درآمدهای حاصل از مواد مخدر مثل هروئین و کوکائین که نصیب سازمان می‌شود، آن را به صورت قدرتی بزرگ درآورده است.
بطوریکه اگر با زور و خشونت نتواند موانع مهم کسب درآمد را که مقامات دولتی هستند از سر راه خود بردارد، با تحویل پول زیاد و به صورت رشوه موانع را به سکوت وامی‌دارد.
لذا مافیا که از مخوفترین سازمانهای بین‌المللی بوده و نقل و انتقال مواد مخدر را نظارت می‌کند سالیانه تا 168 میلیارد دلار درآمد دارد. (طالبی 1357 ص 56)
در برنامه‌های استکبار جهانی؛ مافیا عامل اصلی اجرای برنامه‌هاست زیرا کوشیده است تا از سازمانهای مخفی مشابه خود در جنوب شرقی آسیا و در سرزمینی که به «مثلث طلایی» شهرت دارد، استفاده کند. لذا مافیای غرب و مافیای شرق دست به دست هم داده و با هم همکاری دارند.
در جنوب شرقی آسیا سازمانی بنام سازمان «تریاد» وجود دارد که ستاد مرکزی آن در هنگ‌کنگ و سنگاپور قرار دارد که این سازمان مافیایی آسیایی با سازمان مافیایی غربی در قاچاق و تجارت مواد مخدر با هم همکاری دارند. زیرا مافیای اروپایی در آسیا نیز مافیای آسیایی ساخته است. (اشرف 1355 ص 27)
تریادهای چینی فرقه‌ای مبارز بودند که در اثر اغوا و وسوسه شیطان مستکبر منحرف شده و کار قاچاق هروئین را در شبکه‌های مافیای اروپایی انجام می‌دهند. رابطه‌ای که بین مافیای اروپایی و آسیایی وجود دارد، صمیمانه‌ترین رابطه‌ای است که در اروپا یافت می‌شود.(همان منبع ص 28)
اکنون مشارکت گروههای سازمان مافیایی تریاد با گروههای مشابه اروپایی باعث شده تا مبارزه علیه این سازمان مافیایی مشکل‌تر از هر زمان دیگر گردد.

 

سازمان پلیس بین‌المللی
در سال 1912 میلادی جوامع مختلف با هماهنگی سازمان یافته‌ای اعتیاد را یک خطر جدی برای نوع بشر اعلام کردند و از آن زمان تاکنون ب

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد

دانلود مقاله مقایسه رضایت شغلی پزشکان عمومی زن ومرد منطقه 16 تهران

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله مقایسه رضایت شغلی پزشکان عمومی زن ومرد منطقه 16 تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
امروزه سازمانها از جمله وسائل و امکاناتی به شمار می آیند که درجهت ارضاء نیازها به کار می روند نظریه های گوناگون سازمانی دیدگاههای متفاوتی درمورد ارضاء نیازهای افراد از طریق سازمانها دارند چنان که فرضیات متعدد نگرش های گوناگون را ایجاد می کند، این نگرش ها به روابطی بستگی دارد که بین فرد وسازمان موجود است تئوری کلاسیک کارگران را به عنوان نخستین عامل اقتصادی می پندارند بر این مبنا به نظر می رسد که آنان تلاش می کنند تانیازهای زیستی خود را از طریق انگیزش مادی برآورده سازند گرچه تئوری مدیریت علمی، تئوری اداری همگی چنین تصوری را القاء می کنند اما باید دانست که این دونظریه چشم اندازها و دورنماهای متفاوتی را بدنبال می کنند.
دیدگاه نوین یا پیشرفته نیازهای انسان را بسیار پیچیده و بغرع تصور می کند و در نظریه نوین اعتقاد براین است که نه تنها انسانها توسط پاداشهای مادی، امنیت و تعلق برانگیخته می شوند بلکه تحت تاثیر میل به منزلت وعزت نفس خود ودیگران و همچنین خویشتن یابی و تعالی نیز قرار می گیرد. مبحث رضایت شغلی نیز رابطه نزدیک و هماهنگ با مفهوم ارضاء نیاز دارد برخی رضایت شغلی را به مفهوم خشنودی و ارضاء نیازهای اصلی در محل کار عنوان نمودند و نارضایتی شغلی را به عنوان مغایرت میان آنچه یک فرد انتظار دارد از کارش دریافت کند و آنچه که آن فرد واقعاً دریافت کرده است می دانند. از دیدگاه دیگر رضایت شغلی به عنوان یک پاسخ احساس کامل به شرایط و محیط کاری در نظر گرفته شده است.
بیان مسئله
رضایت شغلی نگرشی است که افراد درباره شغل خود دارند که نشأت گرفته از ادارک افراد از شغلشان است نتایج تحقیقات نشان می دهد که افراد با رضایت شغلی بالاتر از نظر فیزیک بدنی و توان ذهنی در وضعیت خوبی قرار می گیرند. نبود رضایت از کار تاثیرات منفی بر نحوه عملکرد افراد خواهد داشت و پی آمدهای این نارضایتی در مشاغل حساس بیشتر نمودخواهد کرد ( مهداد، 1381)
پزشکی از جمله مشاغلی است که رضایت در آن از اهمیت خاصی برخوردار است وجواب به این سوال که آیا جنسیت می تواند تاثیری درمیزان رضایت شغلی پزشکان داشته یا خیر؟ می تواند تا حدودی ما را در پی بردن به عوامل تاثیرگذار بر رضایت شغلی این قشر فرهیخته یاری دهد.
ضرورت و اهمیت تحقیق
پیشرفت و موفقیت هر جامعه ای درگرو سلامت روحی و جسمی افراد آن جامعه می باشد و درجامعه ای که افراد آن از بیماری روحی وجسمی رنج می برند نمی توان انتظار پیشرفت های چشمگیری داشت.
هرگاه که صحیت از بیماری های جسمی می شود تمام چشمها به طرف پزشکان دوخته می شود سپیدی مکانی که گمنام وبی ادعا هرجایی که فریاد استمداد مردم را شنیدند سراز پا نشناخته در دل حوادث، حضوری فعال و ایثارگرانه یافتند آنهایی که این شغل را با مشقات زیاد برگزیدند تا بتوانند دردی از انسانهایی که به دانش آنها محتاجند دوا کنند و مطمئناً رضایت شغلی آنها تاثیر مستقیم و بسزایی در نحوه عملکرد آنها خواهد داشت وچنانچه رضایت و انگیزش شغلی وجود نداشته باشد ادامه اشتغال ملال آور و حتی غیرممکن خواهد بود.
بنابراین رضایت از شغل درگروه پزشکی می تواند اهمیتی دوچندان در پیشرفت یک جامعه داشته باشد و هنگامیکه پزشکان از نظر مادی و معنوی ارضا نشوند مطمئناً تمایلی برای تلاش وتحقیق بیشتر نخواهد داشت و این همان چیزی است که امروزه ها درجامعه فعلی با آن روبرو هستیم و با جملاتی از قبیل در نشریات ومجلات و روزنامه ها روبرو می شوید که : سطح علمی پزشکی وطن ما (20) سال عقب گرد کرده و از پاکستان و کویت وجهان سوم عقب تر است (نشریه سراسری سازمان پزشکی – شماره 58 – اردیبهشت 1382)
اهداف پژوهش
هدف کلی
بررسی رضایت شغلی پزشکان زن و مرد منطقه 6 تهران
سوالهای پژوهش
- آیا بین میزان رضایت شغلی پزشکان مرد و زن تفاوت وجوددارد؟
- فرضیه پژوهش
- بین میان رضایت شغلی پزشکان مرد و زن تفاوت وجود دارد.
تعریف اصطلاحات
رضایت شغلی
تعریف نظری:
رضایت شغلی عبارت است از رضایتی به مفهوم لذت روحی ناشی از ارضای نیازها و تمایلات و امیدها که فرد از کار خودبه دست می آورد.
تعریف عملیاتی: در این پژوهش منظور از رضایت شغلی نمره ای است که فرد در آزمون رضایت شغلی بریفیلدورث کسب می کند.(شفیع آبادی)
پزشک زن ومرد
منظور از پزشک زن و مرد پزشکان با مدرک تحصیلی دکتری حرفه ای در رشته پزشکی است که سن آنها بین 40-35 بوده و درمنطقه 16 تهران در مطلب شخصی خویش با دارا بودن پروانه نظام پزشکی بصورت تمام وقت مشغول خدمت رسانی می باشند.
متغیر کنترل: سن، جنس، متاهل بودن.
رضایت شغلی
یکی از مطمئن ترین نشانه های ناهماهنگی اوضاع یک سازمان، خشنودی پایین آن است . در شوم ترین شکلهای خود خشنودی شغلی اندک سرچشمه گروههای بی اجازه، غیبتها، پایین آمدن آهنگ کار و جایگزینی کارکنان است. ناخشنودی شغلی می تواند بخشی از شکایتها، کارکردهای ناچیز، دزدی کارکنان در سازمان، دشواریهای انظباطی و دیگر مشکلات باشد. هزینه های ناخشنودی شغلی می تواند ارقام نجومی پیدا کند. از سوی دیگر، خشنودی شغلی بالا ، دلخواه مدیریت است، زیرا این پدیده با پی آمدهای مثبتی که خواست مدیران است پیوسته است (دیویس و نیواستورم، 1995)
خشنودی شغلی بالا نشانه نمایان سازمانی است که نیک کارگردانی می شود و به طور بنیادی پی آمدهایی است که از مدیریت رفتاری کار ساز سرچشمه می گیرد. خشنودی شغلی یک معیار اندازه گیری از فراگرد پدیدآوردن فضای انسانی پشتیبان در هر سازماناست.(دیدیس وتیوانستورم، 1995)
در سالهای اخیر که مسئله رضایت شغلی کارکنان توجه بیشتر مدیران ومسئولان بخش خصوصی و دولتی را در سراسر جهان به خود جلب کرده است، درکشور ما نیز مدیران سازمانهای دولتی و موسسات بخش خصوصی اغلب این پرسش را مطرح می کنند که چگونه می توان کارمندان را برانگیخت و موجب رضایت و خشنودی آنها گردید تا از حداکثر استعداد و توانایی خویش در رسیدن به اهداف سازمان استفاده کنند؟
اگر پذیرفته شود افرادی که در یک سازمان کار می کنند، در پی ارضاء نیازمندیهای مادی ومعنوی خویش می باشند، برجسته ترین مشخصه ارتباط میان کارکنان و مدیران در هر سازمان، چشم داشت وامیدی است که کارکنان از مدیران و رهبران دارند، تا بدین ترتیب به خواسته های مادی و معنوی خودجامه عمل بپوشانند.
تعاریف رضایت شغلی
از رضایت شغلی تعاریف متعددی توسط دانشمندان ارائه گردیده که هر کدام بانگرش خاصی به توصیف آن پرداخته اند. در زیر برخی از اهم آنها عنوان می گردد:
فیشر و هانا (1931) رضایت شغلی را عاملی روانی قلمداد می نمایند و آنرا نوعی سازگاری عاطفی با شغل وشرایط اشتغال می انگارند. یعنی اگر شغل موردنظر لذت مطلوب را برای فردتامین نماید در این حالت فرد از شغلش راضی است. در مقابل چنانچه شغل مورد نظر رضایت و لذت مطلوب را به فرد ندهد در این حالت فرد شروع به مذمت شغل می نماید و درصدد تغییر آن بر می آید (شفیع آبادی، 1385)
به نظر هاپاک (1935) رضایت شغلی مفهومی پیچیده و چندبعدی است و با عواملی روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد. تنها یک عامل موجب رضایت شغلی نمی شود، بلکه ترکیب معینی از مجموعه عوامل گوناگون سبب میگردد که فرد شاغل در لحظه معین از زمان از شغلش احساس رضایت نماید و به خودبگوید از شغلش راضی است واز آن لذت می برد. فرد با تاکیدی که بر عوامل مختلف از قبیل میزان درآمد، ارزش اجتماعی شغل، شرایط محیط کار وفرآورده اشتغال در زمانهای متفاوت دارد به طرق گوناگون احساس رضایت از شغلش می نماید.(شفیع آبادی، 1385)
گینزبرگ وهمکارانش (1951) که رضایت شغلی را از دیدگاههای گوناگون مورد توجه قرار داده اند به دو نوع رضایت شغلی اشاره می کنند:
1) رضایت درونی که از دو نوع منبع حاصل می گردد: اول احساس لذتی که انسان صرفاً از اشتغال به کار وفعالیت عایدش می شود و دوم لذتی که بر اثر مشاهده پیشرفت و یا انجام برخی مسئولیت های اجتماعی و به ظهور رساندن توانایی ها و رغبتهای فردی به انسان دست می دهد.
2) رضایت بیرونی که با شرایط اشتغال و محیط کار ارتباط دارد و هر لحظه در حال تغییر و تحول است. از عوامل رضایت بیرونی بعنوان مثال شرایط محیط کار، میزان دستمزد و پاداش، نوع کار و روابط موجود بین کارگر و کارفرما را می توان نام برد. عوامل درونی که خصوصیات وحالات فردی را شامل می گردند در مقایسه با عوامل بیرونی که شرایط کار واشتغال را در بر می گیرد از ثبات بیشتری برخوردارند. لذا رضایت درونی پایدارتر از رضایت بیرونی می باشد. رضایت کلی نتیجه تعامل بین رضایت درونی و بیرونی است(شفیع آبادی، 1379).
به نظر فیشر وهانا (1931) رضایت شغلی تا حد زیادی ناآگاهانه انجام می گیرد. زیرا دقیقاً نمی داند که چرا کارش را دوست دارد. به عبارت دیگر، عواملی که رضایت شغلی را موجب می شوند از نظر فرد کاملاً شناخته شده نمی باشند. شیفر (1935) عدم رضایت شغلی را عملی آگاهانه می داند و معتقد است فرد می داند که چرا از شغلش ناراضی است. ولی عوامل رضایت بخش شغلی بطور کامل شناخته شده نیستند ( شفیع آبادی، 1379)
رابینز رضایت شغلی را از جنبه های گوناگون تشریح می نماید. وی در یک تعریف معتقد است که رضایت شغلی عبارت است از «تفاوت بین مقدار مزایا و پاداشی که کارمند دریافت می کند و آنچه را که به باور خود می بایستی دریافت می کرد»(رابینز، 1998)
و در جای دیگر عنوان می دارد که «عبارت رضایت شغلی به نگرش کلی فرد درباره شغلش اتلاق می شود وکسی که از کارش ناراضی است نگرش وی نیز نسبت به کارش منفی است. هنگامی که افراد درباره نگرش کارکنان صحبت می کنند معمولاً مقصودشان رضایت شغلی است.»
رضایت شغلی رضایتی به مفهوم لذت روحی ناشی از ارضای نیازهای تمایلات وامیدها است که فرد ازکار خودبدست می آورد (فرنج و ساورد، 1993).
شرینگتون در این زمینه اذعان می دارد «هر چند که رضایت شغلی و روحیه کارکنان اغلب تحت تاثیر عوامل متعددی به خصوص تفاوتهای بوجود آمده بین آنها، تغییر پذیرند، ولی به نگرشهای انفرادی افراد مادامی که روحیه بیانگر احساسات جمعی گروهی از کارکنان باشد مربوط می گردد. رضایت شغلی اساساً به میزان علاقه کارکنان نسبت به کارشان مربوط است (رابینز، 1998).
از نظر کیت دیوس وجان نیواستورم (خشنودی شغلی بعدهای بسیار دارد و می تواند نمایانگر نگرشی کلی باشد یا تنها به پاره هایی ازشغل انسان بازگردد. خشنودی شغلی مجموعه ای از احساسهای سازگار و ناسازگار است که کارکنان با آن احساسها ه کار خود می نگرند)(دیویس و نیواستورم، 1995).
برخی از دانشمندان دامنه رضایت شغلی را بحدی وسعت داده اند که آنرا معادل با روحیه تعریف نموده اند. از نظر گوردن روحیه عبارت است از درجه نارضایتی که کارمند از ارضای نیازمندیهای خود بوسیه شغلش تحصیل می کند» (جعفری، 1379).
اما وایت اظهار نظر می کند « هرگونه تعریفی از روحیه که محدود به رضایت شغلی باشد ناقص است» (جعفری، 1379).
مفهوم رضایت شغلی تحقیقات انجام گرفته روی رضایت شغلی ما را در فهم دو دیدگاه رضایت جزئی و رضایت کلی یاری می دهد:
رضایت جزئی: دیدگاه نگرشهای تمایل به چیزها نامیده می شود. لذا این طور به نظر می رسد که رضایت شغلی واقعاً نگرشهای بسیار متعددی درباره اجزاء مختلف تشکیل دهنده شغل می گردد. نبابراین کارکنان دارای نگرشهای ویژه در مورد حقوق، سرپرستاران، گزارشی که تهیه می کنند، رستوران و عوامل دیگر خارجی که مراجع نامیده می شوند، می باشند.
همه این نگرشها به یک اندازه مهم نیستند. نگرشهایی که بسیار مهم تر ظاهر می شوند، آنهایی هستند که به ماهیت کار، اگر منطقی، مطابق میل و مشروع بوده و حقوق اگر مناسب وعادلانه، مربوط می گردند(شفیع آبادی، 1385)
رضایت کلی: دیدگاه دیگری برای مطالعه رضایت شغلی، بررسی آن به عنوان یک حالت درونی به نظر می رسد که کارکنان یک احساس درونی مرکزی رضایت یا عدم رضایت کلی داشته باشند.
تجربیات مثبتی از قبیل نتیجه یک همکاری گروهی، حقوق مناسب، سرپرستی دوستانه ومطابق میل بودن مشاغل یک حالت درونی مثبت و سازنده محسوب می گردند. تجربیات منفی که از حقوق کم، کارسخت و انتقاد و سختگیری عارض می شوند یک حالت درونی منفی می باشند. احساس کلی رضایت یا عدم رضایت، احساس آمیخته ای است که از طریق شدت و تعداد تجربیات مثبت ومنفی حاصل می گردند( شفیع آبادی، 1385).
انتخاب شغل و رضایت شغلی
گنیزبرگ و همکارانش (1951) معتقدند انتخاب شغل فعالیتی سازشی است . بدین معنی که انسان از طریق انتخاب شغل مناسب می خواهد به آرزوهایش را برآورده سازد ورضایت شغلی بدست آورد، از رغبتها و استعدادهایش حداکثر استفاده را بنماید وبه ارزشهای خود جامه عمل بپوشاند. دراین حالت انتخاب شغل، سازگار و هماهنگ باخواسته ها و رغبتها و استعدادهای فرد می باشد (شفیع آبادی ، 1385).
درباره مفاهیم انتخاب شغل عقاید متعددی از طرف دانشمندان ابراز شده است . تفاوت در تعاریف ارائه شده براثر دگرگونی در ساخت نظریه ها نیز طرز تلقی صاحب نظریه درباره ماهیت انسان می باشد، مثلاً گروهی ازعلما معتقدند انسان موجودی است آزاد وتصمیم گیرنده و آگاهانه شغل خود را برمی گزیند، درحالیکه گروهی دیگر انسان را موجودی وابسته وجبرگرا می انگارند که در انتخاب شغل خودهیچ نقشی نداشته و ناآگاهانه شغل خود را انتخاب می کند به نظر آدامس (1975) انتخاب شغل، رفتار و تلاشی آگاهانه است وانسان به خوبی می داند درجستجوی چیست و چگونه باید آنرا بیابد.
پیروان نظریه خصیصه- عامل معتقدند انتخاب شغل رفتاری آگاهانه و فرایندی عقلانی برای حل مشکل می باشد. به عبارت دیگر، انسان با آگاهی از ضرورت انتخاب شغل بطور آگاهانه به شناسایی وتجزیه وتحلیل تواناییها و ضعف های خود اقدام می نماید و سپس درباره مشاغل مورد علاقه اش اطلاعات کافی را جمع آوری می کند. در مرحله بعد از طریق سازش و استدلال منطقی به انتخاب مناسب ترین شغل که با خصوصیات فردی سازگار باشد، موفق می گردد.
به نظر فروید انتخاب شغل بطور ناآگاهانه صورت می گیرد. انسان از عوامل انتخاب شغل و نیروهایی که باعث تلاش فرد درجهت انتخاب شغل می گردند آگاهی ندارند. این گروه معتقدند فشار واجبار واضطراب انسان را وامی دارد تا شغلی را برگزیند. به نظر فروید علل رفتار دقیقاً برای فرد شناخته شده نمی باشد وانسان هیچگونه آگاهی عمیق ازچگونگی و کیفیت اعمالش که انتخاب شغل یکی از آنهاست ندارد.
به نظر سوپر انتخاب شغل به موازات رشد پیش می رود. رشد مرحله ای مداوم وفزاینده است و درخلال آن شخصیت فرد به مرور زمان کاملتر می شود.
انسان درجریان انتخاب شغل آزاد است به مطالعه و بررسی و حتی انجام مشاغل مختلف نیز بپردازد وضمن کسب اطلاع و آگاهی ازویژگیهای مشاغل و شناسایی خصوصیات شخصی دائماً انتخاب خود را تکامل و بهبود ببخشد.
به نظر پاسونز (1909) انتخاب شغل مهمترین فعالیت دوران زندگی است و انسان باید خود را در لحظه ای برای ورود به دنیای مشاغل آماده نماید. ویلیامسون ودارلی (1973) نیز معتقدند که فرد در لحظه معینی از زمان به انتخاب شغلش موفق می شود (شفیع آبادی، 1385) .
ویلتز اظهار می دارد «تردید نیست که افزایش میزان باطنی نسبت به شغل یعنی رضایت ناشی از نفس شغل از طریق اجرای برنامه راهنمایی حرفه ای و روشهای گزینش و انتخاب و از طریق شناخت نفس شغل نتایج نیکویی به بار خواهد آورد»(جعفری، 1379).
نظریه های رضایت شغلی
نظریه های مرتبط با رضایت شغلی نیز مانند تعارف آن متنوع و گوناگون می باشد و دانشمندان درمورد این نظریات اتفاق نظر ندارند. مثلاً شرینگتون چهار نظریه ارضای نیاز، پاداش، تمایز و برابر را جهت توجیه رضایت شغلی ابراز نموده و بروفی (1959) معتقد به نظریات نیازها، انتظارات و نقش بوده و براهام کور من (1370) نظریه های نیازها، گروههای مرجع و نظریه انگیزشی را عنوان می دارد که در زیر به شرح آن پرداخته می شود:
نظریه ارضای نیازها
اساس نظری این دیدگاه بر این مفهوم استوار است که 1) شخص اگر آنچه را که می خواهد بدست آورد خشنود خواهد شد و هنگامیکه آنرا بدست نیاورد ناخشنودتر خواهد گردید (کورمن، 1933).
برطبق این تئوری رضایت شغلی تحت تاثیر ارضای نیازهاست ، و این مورد از طریق میزان ارتباط بین نیازهای فردی ومیزان نیازهایی که ارضاء شده اندمشخص می شود. بنابراین ، عدم رضایت زمانی حاصل می شود که نیازهای مهم ارضاء نشوند.
هرچند که این توضیحات خوشایند به نظر می رسد، اما این تئوری، تئوری مفیدی جهت دستیابی به رضایت شغلی نمی باشد، زیرا مقوله کمبودهای فیزیولوژیکی و فلسفی درونی، ماهیتاً به گونه ای نیستند که مستقیماً قابل مشاهده باشند. نیازها معمولاً زمانی معنی دار می شود که ملاکهایی به عنوان تشریح رفتار بوجود آیند. بنابراین همواره مشکل دانستن اینکه فرد به موقعیتهای مطلوب یا نامطلوب(بدون آگاهی از نیازهای اساسی وی) چگونه پاسخ خواهد داد وجود دارد (شرینگتون، 1989).
میزان رضایت شغلی هر فرد که از اشتغال حاصل می شود به دو عامل بستگی دارد: اول چه مقدار از نیازها و به چه میزانی از طریق کار و احراز موقعیت مورد نظر تامین می گردد و دوم ، چه مقدار از نیازها و به چه میزانی از طریق اشتغال به کار مورد نظر تامین نشده باقی می ماند. نتیجه ای که از بررسی عوامل دسته اول و دوم حاصل می شود میزان رضایت شغلی فرد رامعین می کند(بروفی، 1999).
6- نظریه نقشی
در این نظریه به دو جنبه اجتماعی و روانی توجه می شود.در جنبه اجتماعی تاثیر عوامل نظیر نظام سازمانی و کارگاهی و شرایط محیط اشتغال در رضایت شغلی مورد توجه قرار می گیرد.این عوامل همان شرایط بیرونی رضایت شغلی را شامل می شود.جنبه روانی رضایت شغلی بیشتر به انتظارات و توقعات فرد مربوط می گردد.به عبارت دیگر ، احساس فرد از موقعیت شغلی و فعالیت هایش در انجام مسئولیتهای محوله و ایفای نقش خاص به عنوان عضوی از اعضای جامعه میزان رضایت شتاثیر عوامل نظیر نظام سازمانی و کارگاهی و شرایط محیط اشتغال در رضایت شغلی مورد توجه قرار می گیرد.این عوامل همان شرایط بیرونی رضایت شغلی را شامل می شود.جنبه روانی رضایت شغلی بیشتر به انتظارات و توقعات فرد مربوط می گردد.به عبارت دیگر ، احساس فرد از موقعیت شغلی و فعالیت هایش در انجام مسئولیتهای محوله و ایفای نقش خاص به عنوان عضوی از اعضای جامعه میزان رضایت شغلی فرد را مشخص می نماید.رضایت کلی نتیجه ای است که از ترکیب دو جنبه اجتماعی و روانی حاصل می گردد (بروفی ، نقل از شفیع آبادی ، 1385).
7- نظریه گروه مرجع
نظریه گروه مرجع با نظریه کامروایی نیازی مشابه است با این تفاوت که این نظریه بعنوان نقطه عطف خود ، خواستها ، نیازها و علایق فرد را در نظر نمی گیرد ، بلکه دیدگاهها و عقاید گروهی را مورد نظر قرار می دهد که فرد برای هدایت و ارشاد به آن می نگرد.چنین گروههای به گروه مرجع معروفند ، زیرا این گروهها رویه و نگرش را از دنیا و نیز از چگونگی ارزشیابی وی را از پدیدارهای گوناگون در محیط (به انضمام خودش تا اندازه زیادی) تعیین می کند.بنابراین نظریه می توان پیش بینی کرد که اگر شغلی علایق ، خواستها و شرایط گروه مرجع شخص را برآورد ، شخص آن را دوست خواهد داشت و اگر چنین نکند به آن علاقه ای نخواهد داشت (شکر کن ، 1384).
8- نظریه بهداشتی- انگیزشی
نظریه بهداشت- انگیزش بوسیله یک روان شناس به نام فردریک هرزبرگ ارائه شده است.هرزبرگ می گوید که نارضایتی از کار نقطه مخالف رضایت نمی باشد (برعکس باورهای سنتی).اگر عوامل نارضایتی از محیط کار حذف شود الزاماً موجب رضایت شغلی نخواهد شد ، هرزبرگ پیشنهاد می کند که دستاوردهایش بیانگر این مطلب است که یک طیف دو جنبه ای وجود دارد ،‌ نقطه مقابل رضایت ، نارضایتی است.
طبق دیدگاه هرزبرگ عواملی که به رضایت شغلی منجر می شود جدا و متمایز از آنهایی هستند که به نارضایتی شغلی می انجامند (رابینز، 1988).
هرزبرگ به این نتیجه رسید که دلایل ارائه شده برای رضایت یا موجبات عدم رضایت از نظر ماهیت در افراد یکسان نبوده ، بلکه با یکدیگر متفاوت هستند ، از این رو او مدل ایجاد انگیزه خود را دو دسته عوامل مجزا و منفک از یکدیگر ارائه کرده است :
یک گروه شامل عوامل و شرایطی هستند که فقدان آنها در درجه نخست موجب عدم رضایت می گردد ، ولی وجود و تامین آنها باعث ایجاد انگیزه شدید و قوی نمی گردد.هرزبرگ این عناصر را عوامل بهداشتی یا عوامل موثر در حفظ وضع موجود نامید.این عوامل به زعم هرزبرگ عبارتند از طرز تلقی و برداشت کارکنان درباره شیوه اداره امور و خط مشی های سازمان ، ماهیت و میزان سرپرستی فنی ، استقرار روابط متقابل و دو جانبه با سرپرستان ، همگنان و مرئوسان ، سطح حقوق و دستمزد ، امنیت کاری ، زندگی شخصی کارکنان ، شرایط کاری ، مقام و منزلت.
دسته دوم عوامل موثر در ایجاد انگیزه می باشند.وجود این عوامل در درجه نخست موجب رضایت و انگیزش افراد می گردد ، حال آنکه غیبت آنها تنها عدم رضایت ضعیفی را موجب می شود.به نظر هرزبرگ عوامل موثر در ایجاد انگیزه عبارتند از : موفقیت کاری ،‌ شناخت و قدردانی فردی و ماهیت مسئولیت محوله ، توجه به این نکته حائز اهمیت می باشد که عوامل حفظ وضع موجود عموماً با محیط و شرایط کاری مرتبط می باشد ، حال آنکه عوامل موثر ایجاد انگیزه ، مربوط به محتوی شغل هستند (کوکلان ، 1991).
9- مدل پورتر- لالر
اگرچه رضایت خاطر از جمله داده های مفهوم ظرفیت در مدل وروم است و اگرچه پیامدها بطور ضمنی بر عملکرد دلالت دارد ، اما پس از پالایش و گسترش مدل و روم توسط پورتر و لالر بود که ارتباط بین رضایت خاطر و عملکرد در یک مدل انگیزشی ، مستقیماً مورد بررسی قرار گرفت.
پورتر و لالر با این فرض آغاز کردند که انگیزش (تلاش یا نیرو) با رضایت خاطر و عملکرد مساوی نیست.انگیزش ، رضایت خاطر و عملکرد همه متغیرهای جداگانه ای بوده که به شیوه های متفاوت از آنچه طبق سنت تصور می رفت با یکدیگر ارتباط دارند (لوتانز ، 1993).
مسائل حل نشده در رضایت شغلی
به نظر کرانیز (1969) چندین سوال در زمینه رضایت شغلی بلا جواب مانده است و با انجام تحقیقات بیشتر باید پاسخ مناسب به این پرسشها تعیین شود.برخی از این پرسشها عبارتند از :
آیا بین رضایت کلی در زندگی با رضایت شغلی ارتباطی وجود دارد؟ مطالعات اندکی که در این مورد انجام شده نشان میدهد که رابطه مثبتی بین رضایت کلی در زندگی و رضایت شغلی وجود دارد.یعنی ، افرادی که از زندگی خود راضی هستند از شغلشان نیز رضایت دارند و برعکس رضایت شغلی تا حدود زیادی تامین کننده رضایت در زندگی است.
آیا می توان برای رضایت شغلی حداکثری قائل شد؟
راهنما و مشاور شغلی و حرفه ای به مراجع کمک می کند تا حداکثر رضایت شغلی از اشتغال را به دست آورد.
آیا رضایت شغلی حدی دارد و آیا می توان برای کلمه حداکثری حدی را تعیین کرد؟ متاسفانه تعیین حد رضایت شغلی غیر ممکن است و میزان آن به نوع شغل و فرد شاغل بستگی دارد.
آیا رضایت شغلی از روزی تا روز دیگر در حال تغییر و تحول است؟ رضایت شغلی بطور کلی در حال تغییر و دگرگونی است.مثلاً ممکن است فردی در لحظه معینی از زمان بطور کلی از شغلش راضی باشد و در زمان دیگر رضایت قبلی را از شغلش دائما در حال تغییر هستند.
آیا رضایت شغلی آگاهانه انجام می پذیرد یا ناآگاهانه؟ به نظر فیشر وهانا (1931) رضایت شغلی تا حد زیادی ناآگاهانه انجام می گیرد.زیرا فرد دقیقاً نمی داند که چرا کارش را دوست دارد.بعبارت دیگر ، عواملی که رضایت شغلی را موجب می شوند از نظر فرد کاملاً شناخته شده نمی باشند.شیفر (1953) عدم رضایت شغلی را عملی ناآگاهانه می داند و معتقد است فرد می داند که چرا از شغلش ناراضی است.ولی عوامل رضایت بخش شغلی به نتیجه قطعی نرسیده است و باید قبول کرد که برخی عوامل رضایت شغلی آگاهانه و برخی دیگر ناآگاهانه انجام می پذیرند (شفیع آبادی ، 1385).
سنجش رضایت شغلی
رضایت شغلی را با ابزار و ادواتی می توان سنجید و اندازه گرفت.بر خلاف عوامل فیزیکیی از قبیل ارتفاع و وزن ، رضایت شغلی فقط در درون هر فرد وجود داشته و مستقیماً قابل اندازه گیری نیستند.سه روش از مهمترین روشهای اندازه گیری رضایت شغلی ، مشاهده کردن کارمندان ، مصاحبه با آنان و پرسش از آنها از طریق تکمیل پرسشنامه کتبی می باشد ، پرسشنامه مشهورترین روش تعیین میزان رضایت شغلی می باشد.هرچند ممکن است برخی از انواع پرسشنامه ها دارای روایی و اعتبار پایینی باشند ، برخی دیگر به دقت طراحی شده و دارای روایی و اعتبار برای سنجش رضایت جزیی و رضایت کلی هستند (شفیع آبادی ، 1385).
قبل از تهیه پرسشنامه مناسب برای سنجیدن رضایت شغلی ، باید روش و فلسفه کار معین و مشخص گردد.پس از تعیین روش و اساس کار به تهیه پرسشنامه مناسب اقدام شود و سپس اجرا گردد.به نظر بری فیلد و روث (1951) هر پرسشنامه سنجش رضایت شغلی باید دارای خصوصیات زیر باشد.(1) رضایت شغلی را از دیدگاه مشخص و معینی اندازه گیری کند ، (2) سوالات بطور واضح و روشن مطرح گردند ، (3) بین آزمون شونده و اجرا کننده پرسشنامه همکاری لازم بوجود آید ، (4) پرسشنامه حتی الامکان موثق و معتبر باشد ، (5) پرسشنامه به آسانی نمره گذاری و تعبیر و تفسیر شود و (6) ضمن اجرای پرسشنامه به تغییر حالات روانی آزمون شونده توجه گردد و از آن در تعبیر و تفسیر پرسشنامه استفاده به عمل آید (شفیع آبادی ، 1385).
1- یکی از رایج ترین وسایل اندازه گیری رضایت شغلی «فهرست شرح شغل» (J.D.I) است که این وسیله نقطه نظرات را در خصوص ماهیت کار ، حقوق ، سرپرستی ، کار گروهی و فرصتهای ارتقاء می سنجند.نمونه ای از سوالات سنجش ماهیت کار به شرح زیر است :
راهنمایی : در خصوص شغلی که در حال حاضر دارید تعمق کنید ، اکثر اوقات به چه کاری علاقمند هستید؟
اگر در مورد ارائه شده شغل شما را توصیف می کند دور کلمه بلی دایره بکشید.
اگر در مورد ارائه شده شغل شما را توصیف نمی کند دور کلمه خیر دایره بکشید.
در صورتی که نمی توانید تصمیم بگیرید دور علامت سوال دایره بکشید.
آیا شغل شما جذاب است؟ بلی خیر
آیا شغل شما رضایت بخش است؟ بلی خیر
آیا شغل شما ملال آور است؟ بلی خیر
آیا شغل شما احترام آفرین است؟ بلی خیر
کارکنان جهت مشخص شدن اینکه هر عبارت جنبه ای از شغلشان را توصیف می کند یا خیر مورد سوال قرار می گیرند.
عبارت مثبت (1+) منفی (1-) و عبارت تصمیم گرفت نشده (-0-) منظور می شوند ، که بعد از جمع آنها کسانی که دارای نمرات بالاتری باشند ، رضایت بیشتری خواهند داشت (شفیع آبادی ، 1989).
2- مقیاس رایج دیگری جهت سنجش رضایت شغلی ، پرسشنامه رضایت شغلی دانشگاه مینه سوتا (M.S.Q) می باشد.این پرسشنامه از مقیاس لیکرت برای پاسخها جهت استخراج میزان رضایت در 26 اندازه استفاده می کند.نمونه ای از سوالات این پرسشنامه در زیر نشان داده شده است (همان منبع).
احساس من از شغل فعلی ام اینگونه است:
جدول؟
3- پرسشنامه رضایت شغلی هاپاک (1953) : در این پرسشنامه تعدادی پرسش انتخابی مطرح گردیده است.مراجع بعد از مطالعه هر قسمت مناسب تری پاسخ را با علامت (*) مشخص نماید.نمونه ای از سوالات این پرسشنامه به شرح زیر است :
- یکی از جملات زیر که تعیین کننده میزان توجه شما به شغلتان است انتخاب کنید و سپس در برابر آن علامت (*) قرار دهید.
- از آن دوری می جویم - از آن متنفرم
- نسبت به آن علاقه دارم - آنرا دوست دارم
- نسبت به آن خیلی علاقه دارم - آنر تقریباً دوست دارم
- برایم بی تفاوت است
4- پرسشنامه رضایت شغلی بری فیلدو وروث (1951) : برخی از مشاغل بخشی تر از بقیه مشاغل هستند.به کمک این پرسشنامه احساس مردم به شغلشان تعیین می شود.نمونه ای از سوالات این پرسشنامه به قرار زیر است.
1- درباره شغلم عوامل نامطلوبی وجود دارند که می توان آنها را بهبود بخشید...
به شدت موافق موافق بلاتکلیف مخالف به شدت مخالف
2- از کارم احساس لذت واقعی می کنم.
به شدت موافق موافق بلاتکلیف مخالف به شدت مخالف
5- پرسشنامه عمومی رضایت شغلی : در این پرسشنامه بر خلاف پرسشنامه های قبل ، به شرح و توصیف احساسات و عقاید خود در هریک از زمینه های مربوط اقدام نماید مانند نمونه سوال زیر :
1- طرز تلقی شما نسبت به همکارتان چیست؟ در موارد مختلف بحث کنید.
2- اگر کاری نکنید چه احساسی دارید؟....(شفیع آبادی ، 1385).
عوامل موثر در اشتغال موفقیت آمیز به کار :
عواملی که در اشتغال موفقیت آمیز به کار تاثیر بسزایی دارند عبارتند از : سازش شغلی ، انگیزش شغلی ، موفقیت شغلی ، رضایت شغلی.هرکدام از این عوامل به نوعی در یکدیگر تاثیر می گذارند.تمام عوامل نامبرده به گونه ای در ایجاد رضایت شغلی موثرند.هریک از عوامل فوق در زیر توضیح داده خواهند شد :
سازش شغلی :
سازش شغلی برای ادامه اشتغال موفقیت آمیز عامل مهمی به شمار می رود.هر فردی انتظار دارد که اشتغال به کار مورد نظر نهایت خشنودی و سلامتی و اعتبار را برای فرد تامین نماید و نیازهای اولیه اش را نیز مرتفع سازد.در زمینه سازش شغلی تعاریف گوناگون ارائه شده است.می توان گفت سازش شغلی عبارت است از حالت سازگار و مساعد روانی فرد نسبت به شغل مورد نظر پس از اشتغال می باشد.
سازش شغلی ترکیب و مجموعه ای از عوامل روانی و غیر روانی است.بعنان مثال ، عواملی نظیر ارتباط متقابل با سایرین ، دید مثبت نسبت به شغل ، درآمد کافی و ارزش گذاری به کار باعث می شوند که فرد با شغلش سازگار گردد و بدان ادامه دهد.عوامل غیر روانی تمام ابزار و ادوات کار را شامل می شود که توسط فرد شاغل به نحوی از انحناء برای انجام کارش مورد استفاده قرار می گیرد.علیرغم عوامل غیر روانی که ابزار و وسایلی را شامل می گردند که در بیرون از وجود فرد قرار دهند ، عوامل روانی یا درونی ، احساسات و طرز تلقی فرد نسبت به شغلش را در بر می گیرند و رابطه فرد را با کارش مشخص می نماید.به عبارت دیگر ، عوامل و ویژگیهای شخصی و تجارب آموخته شده فرد در ارتباط با شغلش را شامل می گردند.
نظریه های سازش شغلی
برای ادامه اشتغال ، فرد می باید با شغلش سازگار شود و از آن خوشش آید.درباره سازش شغلی عقاید و نظریاتی ارائه گردیده که در اینجا به ذکر سه نظریه مهم و معروف به شرح زیر اکتفا می شود :
نظریه خصیصه- عامل : نظریه خصیصه- عامل در زمینه سازش شغلی به سه اصل استوار است.اولاً با توجه به وجود تفاوتهای فردی بین انسانها از نظر جسمانی ، روانی و اجتماعی هر فردی می تواند در نوع خاصی از مشاغل حداکثر سازش را دارا باشد.ثانیاً انجام مشاغل متعدد به خصوصیات خاصی نیاز دارد.در نتیجه ، افرادی که به مشاغل گوناگون اشتغال دارند دارای ویژگیهای متفاوتی هستند.ثالثاً‌ سازش شغلی دو بعدی است ، بدین معنی که عوامل درونی و بیرونی در ایجاد آن موثرند.در گذشته ، اعتقاد بر این بود که هر فردی فقط با یک شغل می تواند سازگار شود ، ولی با توجه به سه اصل فوق و تاثیر یادگیری در جریان سازگاری ، به مرور زمان مفهوم سازگاری فقط با یک شغل ارزش خو را از دست داد و اعتقاد بر آن شد که انسان به مرور زمان بر اثر اشتغال و تعامل با محیط کار، به جوانب ناشناخته شغلش پی می برد و احتمالاً با یکی از مشاغل دیگر موجود در همان گروه شغلی سازگار می گردد.به عبارت دیگر ، سازش شغلی تعاملی بین خصوصیات فردی و شرایط شغلی است و عوامل متعددی در ایجاد آن موثرند.
نظریه روان پویایی : در نظریه روان پویایی ، کار وسیله ای برای سازش با جامعه و ظهور غرایز جنسی بطور مقبول می باشد.توجه به نیازها و تامین آنها از طریق اشتغال ، بخش دیگری از این نظریه را شامل می گردد.مزلو (1954) ضمن بررسی نیازها در انتخاب شغل و تاثیر آنها در اشتغال ، معتقد است تا زمانی که نیازهای اولیه ارضاء‌ شوند ، نیازهای عالی تر ظاهر نخواهند شد.در این نظریه نیازها محرک رفتارند و ارضای نیازها در سازش شغلی نقش بسیار موثری را بر عهده دارد.
نظریه رشدی : عده ای از محققان معتقدند سازش شغلی به موازات رشد عمومی پیش می رود.سوپر و تیدمن از رهبران این نظریه می باشند.به نظر سوپر سازش شغلی در حال تغییر و تحول است و سازش شغلی دائمی و غیر قابل تغییر نمی باشد ، بلکه فردی که مدتی با شغلش سازش نموده ممکن است با پیدایش عوامل جدید ، سازش شغلی خود را از دست بدهد و به سوی شغل دیگری روی آورد و با آن سازش برقرار نماید.
به نظر تیدمن و اوهارا (1963) تاریخچه اشتغال و نیز جریان انتخاب شغل فرد در سازش شغلی تاثیر بسزایی دارند.
مشخصات تاریخچه انتخاب و اشتغال به شرح زیر قابل ذکرند :
انواع امکانات گوناگون از نظر فردی و موقعیت های شغلی که در احراز شغل موثر بوده اند.
ارزش اجتماعی و نیز میزان درآمد شغل مورد نظر در مقایسه با سایر مشاغل چگونه است.هرچه درآمد شغل و ارزش شغل بیشتر و ارزش اجتماعی بالاتری را حائز باشد امکان سازش شغلی بیشتر است.
مدت زمان اشتغال به شغل مورد نظر یکی دیگر از عوامل سازش شغلی است.فرد هرچه مدت طولانی تری به انجام کاری بپردازد امکان سازش شغلی بیشتر می شود (شفیع آبادی ، 1385).
انگیزش شغلی :
انگیزش شغلی برای ادامه اشتغال لازم و ضروری است.اگر انسان به شغلش علاقمند نباشد و شغل فرد را برنیانگیزاند ، ادامه اشتغال ملامت آور و حتی غیبر ممکن خواهد بود.درباره انگیزش شغلی نظریه های گوناگونی مطرح گردیده که در زیر به برخی از آنها بطور خلاصه اشاره می شود :
نظریه محرک و پاسخ : در این نظریه چگونه ارتباط بین پاسخهای گوناگون که بر اثر محرکهای مختلف ایجاد می شوند ، بررسی می گردد.به عبارت دیگر ، همواره محرک ، پاسخ را تحت شرایطی بوجود می آورد.این رابطه در عبارت پاسخ تابعی از محرک است ، خلاصه می شود.با توجه به عبارت فوق افزایش حقوق و دستمزد (نوعی محرک) تحت شرایطی باعث افزایش فرآورده های کار (نوعی پاسخ) می گردد.با کنترل سایر شرایط موجود در محیط کار ، مثلاً با افزایش حقوق ، می توان به میزان کارآیی و محصول بیشتری دست یافت.همچنین می توان با هر نوع تغییر در محرک ، پاسخ ، مطلوب را بوجود آورد.این ارتباط که در محیط کادر تحصیل فرآورده های مطلوب تر موثر است.استفاده های فراوانی دارد و مشاور شغلی و حرفه ای نباید از چنین ارتباطی غافل بماند.
نظریه میزان سازگاری : این انتقاد بر نظریه محرک و پاسخ وارد است که فعالیت ارگانیزم صرفاً به خاطر ارضای نیازها و یا تقلیل فشارهای وارده بر آن نیست.بلکه ارگانیزم با فعالیتهای خود علاوه بر رفع نیازهای آنی و تقلیل فشارهای وارده همواره درصدد است برآوردی از نیازهای برتر انجام دهد و راههای مناسبی را برای ارضای این نیازها پیدا کند.لذا بررسی صرف روابط بین محرک و پاسخ نمی تواند کامل و تعیین کننده باشد ، بلکه باید کل هستی و وجود فرد در ارتباط بین محرک و پاسخ مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد.به خوبی مشاهده می کنیم که محرکهای یکسان بر روی ارگانیزم های متفاوت پاسخ های گوناگون را موجب می گردند ، لذا برای تعیین نوع پاسخ باید میزان سازش و سازگاری فرد با محرک ارائه شده مورد مطالعه قرار گیرد.از این رو توصیه می شود بعد از ارائه محرک ، به مطالعه و شناخت ارگانیزم و بررسی میزان سازش فرد با محرک ارائه شده ، اقدام گردد.لذا ، میزان سازگاری فرد با محرک های متعدد شغلی ، انگیزش شغلی را باعث می گردند.
3- نظریه عقلی و استدلالی : پیروان این نظریه معتقدند انسان در محیط کار هدف هایش را با توجه به شرایط و امکانات محیطی بطور منطقی و عقلانی تعیین می نماید و با تکیه به استدلال و منطق خود را متقاعد می سازد که باید به هدف هایش برسد.در این نظریه عقیده بر آن است که انسان با نیروی عقل و استدلال قادر است فشارهای خارجی را کنترل کند و از طریق استدلال و منطق متقاعد شود که ادامه زندگیش مفید می باشد.لذا استدلال و منطق فرد ، عامل و انگیزه ای برای ادامه اشتغال به شمار می رود (شفیع آبادی ، 1385).
موفقیت شغلی :
ارائه تعریف جامعی از موفقیت شغلی که بر دو مفهوم عملکرد و کارایی تاکید داشته باشد ، مشکل به نظر می رسد.زیرا موفقیت شغلی برای افراد مختلف معانی و تعابیر گوناگون دارد.به نظر عده ای موفقیت شغلی همان پیشرفت شغلی و تعامل مهارتها و کسب تخصص ها می باشد.در حالیکه به عقیده گروهی دیگر ، موفقیت شغلی منبع بسیار قوی برای انگیزش شغلی است و همینطور انگیزش شغلی در موفقیت شغلی تاثیر بسزایی دارد.بدین لحاظ می توان گفت که بین انگیزش شغلی و موفقیت شغلی رابطه متقابلی موجود است.موفقیت شغلی به سه حالت غیر روانی ، روانی و عمومی تعریف شده است که در زیر توضیح داده می شود :
1- تعریف غیر روانی : عامه مردم موفقیت شغلی را به میزان درآمد و مادیات می سنجند.به موجب این تعریف هر فردی که درآمد بیشتری داشته باشد در شغلش موفق تر است.سنجش موفقیت شغلی تنها با توجه به میزان درآمد ، کار عملی و صحیحی نیست.زیرا درآمد مشاغل مختلف با توجه به نوع کار و زمان انجام آن تغییر می کند.همچنین ارضای نیازهای مادی تنها عامل لازم برای اشتغال نمی باشد.
به نظر جامعه شناسان درآمد مادی فقط یکی از معیارهای موفقیت شغلی محسوب می شود.این گروه معتقدند عوامل دیگری از قبیل موقعیت شغلی فرد در جامعه و میزان همکاری و مشارکت فرد با دیگران از طریق اشتغال نیز از جمله معیارهای موفقیت شغلی به شمار می روند.همچنین اعتقاد بر آن دارند که موفقیت شغلی در مشاغل مختلف معانی و مفاهیم متفاوتی پیدا می نماید.
2- تعریف روانی : در زمان جنگ جهانی اول به عوامل روانی به عنوان معیارهایی برای سنجش میزان موفقیت شغلی توجه شد.از دیدگاه تعریف روانی ، موفقیت شغلی عبارت از احساس فرد از میزان کارایی و توانایی در انجام کار محوله می باشد.معمولاً افراد موفق کارشان را بهتر انجام می دهند و به راهنمایی کمتری نیاز دارند و کمتر از محیط کار غیبت می کنند.این عده ضمن کار خطاهای کمتری را مرتکب می شوند و در نتیجه کمتر دچار سانحه می گردند.افراد موفق مهارتها را زودتر یاد می گیرند و زمان بیشتری به کار ادامه می دهند.افراد موفق در رسیدن به هدفهای موسسه سهم بیشتری را بر عهده می گیرند.احساسات فرد که توانایی به انجام کار و مفید واقع شدن و موفق بودن در اشتغال را شامل می باشد ، تعریف روانی موفقیت شغلی محسوب می گردد.
3- تعریف عمومی : موفقیت شغلی زمانی حاصل می شود که فرد بتواند از تمام توانایی ها و امکانات خود در رسیدن به هدف های شغلی استفاده نماید.از این دیدگاه میزان درآمد به تنهایی هیچگاه موفقیت شغلی محسوب نمی شود.موفقیت شغلی مفهوم نسبی دارد و هیچ فردی را نمی توان موفق نامید مگر اینکه از هدف ها و ایده آل هایش آگاه شویم.موفقیت شغلی عبارت از رابطه ای است که بین پیشرفت کنونی فرد و ایده آل آینده اش در زمینه اشتغال وجود دارد.ایده آل های شغلی فرد عبارت از یک سلسله هدف های احتمالی شغلی است که فرد برای آینده اش تعیین تعیین می نماید.میزان موفقیت شغلی نام گذاری نمود.لذا معلوم می شود که برای مطالعه موفقیت شغلی باید شرایط و امکانات هر فرد بطور جداگانه مورد مطالعه وتجزیه و تحلیل قرار گیرد (شفیع آبادی ، 1385).
رضایت شغلی :
رضایت شغلی یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت شغلی است.رضایت شغلی عاملی است که باعث افزایش کارایی و نیز احساس رضایت فردی می گردد.هر کارفرما به نوعی درصدد افزایش رضایت شغلی در کارکنان موسسه خود می باشد.محققان رضایت شغلی را از دیدگاه های گوناگون تعریف و توجیه نموده اند.اگر مشاور شغلی حرفه ای بتواند به مراجع کمک کند تا شغلی را برگزیند که از آن راضی باشد ، تا حدود زیادی به هدف مشاور شغلی و حرفه ای نایل آمده است.گروهی معتقدند رضایت شغلی به شدت با عوامل روانی ارتباط دارد.به عبارت دیگر ، این عده رضایت شغلی را در درجه اول از دیدگاه های روانی و خصوصیات فردی توجیه می نمایند.
برای بررسی و مطالعه رضایت شغلی دو روش وجود دارد : در روش اول ، رضایت شغلی اعضای داخل یک سازمان مورد مطالعه قرار می گیرد ، در حالت دوم که جامع تر و کلی تر است رضایت شغلی در مقایسه با سایر موسسات موجود در جامعه انجام می گیرد.
رضایت شغلی بر اثر عوامل متعددی حاصل می شود.رضایت شغلی که نوعی احساسا مثبت فرد نسبت به شغلش می باشد ، زاییده عوامل نظیر شرایط محیط کار ، نظام سازمانی شغل ، روابط حاکم بر محیط کار و تاثیر عوامل فرهنگی است.لذا می توان نتیجه گرفت رضایت شغلی احساسی روانی است که از عوامل اجتماعی نیز متاثر می باشد (شفیع آبادی ، 1385).
عوامل موثر در رضایت شغلی
الف) سن : در حالی که کارکنان مسن تر می شوند ، رضایت بیشتری ابراز می کنند و این احتمالاً بدین دلیل است که آنها حقوق بیشتری دریافت نموده ، زمان بیشتری را در سازمان گذرانده ، مسئولیت شغلی بیشتری در سطوح بالای سازمان داشته و سطح تحصیلات پایین تری دارند که انتظاراتشان را کم می کند.
کارکنان مسن تر به دو دلیل دیگر ممکن است رضایت بیشتری ابراز کنند (1) اعتماد به نفس بیشتر و (2) ارزشهای کاری قوی تر ، کارکنان مسن تر به علت پختگی ، اعتماد به نفس و قاطعیتشان دارای سطح بالایی از خود وارستگی برخوردارند از کارشان رضایت بیشتری دارند و خشنودی بیشتری از کاری که به نحو خوبی انجام داده اند به دست می آورند.
کارکنان با ارزش کاری قوی تر نیز رضایت شغلی بیشتری نشان می دهند و مطالعات نیز نشان داده است که کارکنان مسن نسبت به کارکنان جوان ، از ارزش کاری قوی تری برخوردارند.
همچنان که کارکنان ، سالمند تر می شوند ، گرایش به آن می یابند تا از کارشان خشنودتر باشند.برای این حالت دلیل هایی وجود دارد ، مانند آنکه بر اثر اندوختن تجربه در کار توقعات آنان پایین تر می آید و سازگاری بهتری با موقعیت کاری خود پیدا می کنند.این گرایش درباره مدیران و کارکنان به طور برابر درست است (دیویس و نیواستورم ، 1995).
رابینز معتقد است شواهد بسیار زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه بین سن و رضایت شغلی فرد یک رابطه مثبت وجود دارد که این رابطه تا 60 سالگی حفظ می شود.ولی تغییراتی که در حال حاضر در تکنولوژی روی می دهد احتمالاً این رابطه را بر هم می زند.برخی از مشاغل دستخوش تغییرات بسیار شدید قرار می گیرند و احتمالاً همین امر باعث می شود که مهارت های فردی اشخاص بی فایده شود (همانند مهارت هایی که با پیدایش کامپیوتر منسوخ گردید).
نتیجه ، رضایت شغلی افراد مسن تر در مقایسه با کارکنان جوانتر کمتر خواهد شد (رابینز ، 1998).
ب) گروه شغلی : مطالعات نشان می دهد که کارکنان گروه شغلی بالا از کارشان خشنودتر هستند.بنابر روال ، آنها حقوق بهتری دریافت می دارند و از اوضاع کاری بهتری برخوردارند و ازتوانایی هایشان بهترین بهره در کار گرفته می شود و از این رو آنان دلیلهای خوبی برای خشنودی دارند (دیویس و نیواستورم ، 1995).
شرینگتون نیز اعتقاد دارد که سطح شغلی با رضایت شغلی در ارتباط می باشد.او اظهار میدارد : معمولاً سطوح بالای رضایت شغلی با بالا بودن موقعیت در سلسله مراتب سازمانی مربوط می باشد (شرینگتون ، 1989).
ج) میزان تحصیلات : رابطه بین رضایت شغلی و سطح تحصیلات یک رابطه منفی است.نشان داده شده است که کارکنانی که معلومات بیشتری دارند رضایت کمتری ابراز می کنند وعلت امر احتمالاً این می باشد که انتظار آنان از شغلشان بیشتر می شود (دیویس و نیواستورم ، 1995).
کورمن نیز مانند شرینگتن معتقد است که با ثابت نگه داشتن سطح شغل ، میان سطح تحصیلات فرد و رضایت شغلی او رابطه منفی وجود دارد (شکر کن ، 1384).
د) وضعیت تاهل : تحقیقات زیادی نشان می دهد افراد متاهل در مقایسه با کارکنان مجرد ، غیبت کمتری دارند ، جابجایی آنها کمتر است و رضایت شغلی بیشتری هم دارند.ازدواج باعث مسئولیت فرد می شود و شاید به همین سبب باشد که داشتن شغل قطعی یک امر ارزشمند به حساب می آید.بدیهی است که این نتایج نشان دهنده همبستگی بین تحقیقات است ولی رابطه علت و معلولی آن چندان روشن نیست.به احتمال بسیار زیاد کارکنان آگاه و آنانکه رضایت شغلی دارند ، ازدواج خواهند کرد (رابینز ، 1988).
ه) تراز پیشه ای : بررسی ها نشان داده اند که تراز شغلی بیش از سن با رضایت شغلی ارتباط دارد.آنان که در ترازهای بالا پیشه ای به کار می پردازند ، به طور چشمگیری راضی تر و خشنودتر ا

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه رضایت شغلی پزشکان عمومی زن ومرد منطقه 16 تهران

دانلود پایان نامه مقایسه راهبردهای یادگیری دانش آموزان موفق و ناموفق - word

اختصاصی از فی گوو دانلود پایان نامه مقایسه راهبردهای یادگیری دانش آموزان موفق و ناموفق - word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه مقایسه راهبردهای یادگیری دانش آموزان موفق و ناموفق - word


دانلود پایان نامه مقایسه راهبردهای یادگیری دانش آموزان موفق و ناموفق - word

عنوان :

مقایسه راهبردهای یادگیری دانش آموزان موفق وناموفق

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات: 130  صفحه

تکه های از متن به عنوان نمونه :

فهرست                                       
فصل اول
مقدمه    2
بیان مسأله    3
اهمیت و ضرورت پژوهش    7
اهداف پژوهش    9
گزاره‌های تحقیق (سؤال‌ها / فرضیه‌ها)    10
معرفی نوع متغیرها و تعاریف عملیاتی    10

فصل دوم
مقدمه    15
یادگیری از دیدگاه روانشناسی رفتارگرا    16
یادگیری از دیدگاه روانشناسی شناختی    18
نظریه رشدشناختی پیاژه    20
نظریه یادگیری گشتالت    22
نظریه یادگیری معنی‌دار کلامی    23
نظریه پردازش اطلاعات    26
راه‌بردهای شناختی - فراشناختی    30
 راهبردهای تکرار در تکالیف ساده یادگیری    33
راهبرد مرور ذهنی در تکالیف پیچیده یادگیری    34
راهبرد بسط دهی در تکالیف پایه    36
راهبرد بسط دهی در تکالیف پیچیده    37
راهبرد سازماندهی در تکالیف پایه    38
راهبرد سازماندهی در تکالیف پیچیده یادگیری    39
فراشناخت    40
معلمان کارآمد    46
پرورش مهارت‌های فکری    47
پرورش مهارت‌های حل مسئله    48
مهارتهای تدریس    52
دستورالعمل‌های قبل از مطالعه    57
دستورالعمل‌های بعد از مطالعه    60
دستورالعمل‌های جهت گسترش حافظه    61
دستورالعمل‌های بهسازی حافظه    63
ادبیات پژوهش موجود در موضوع مورد مطالعه    65

فصل سوم
1-3- روش تحقیق    74
2-3- جامعة مورد مطالعه    75
1-3-3- نمونه مورد مطالعه و روش نمونه‌گیری    75
2-3-2- ملاک انتخاب نمونه    76
4-3- ابزار پژوهش    76
1-4-3- معرفی ابزار    76
2-4-3- اعتبار آزمون    78
5-3- روش نمره‌گذاری    78
6-3- روش تجزیه و تحلیل آماری    79

فصل چهارم
میزان درآمد خانواده    81
میزان تحصیلات پدر آزمودنیها    82
میزان تحصیلات مادر آزمودنیها    83
شغل پدر    84
شغل مادر    85
توزیع فراوانی دانش‌آموزان برحسب موفقیت تحصیلی    85
میانگین انحراف استاندارد راهبردهای یادگیری در دو گروه موق و ناموفق    87
بخش استنباطی    88
رابطه بین راهبردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی در رشته ریاضی فیزیک با درس حسابان    89
رابطه بین راهبردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی در رشته ریاضی فیزیک با درس فیزیک    91
رابطه بین راهبردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی در گروه علوم تجربی با نمره درس شیمی    92
رابطه بین راهبردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی در گروه علوم تجربی با نمره درس زیست‌شناسی    93
رابطه بین راهبردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی در گروه علوم انسانی با درس جامعه‌شناسی    95
نوع راهبردهای یادگیری که دانش‌آموزان موفق و ناموفق در رشته ریاضی بکار می‌برند چیست؟    98
نوع راهبردهای یادگیری که دانش‌آموزان موفق و ناموفق در رشته علوم تجربی بکار می‌برند چیست؟    99
تحلیل ممیز    100
نوع راهبردهای یادگیری که دانش‌آموزان موفق و ناموفق در رشته علوم انسانی به کار می‌برند چیست؟    101
تحلیل ممیز    101

فصل پنجم
بحث و نتیجه‌گیری    104
محدویت‌ها    112
پیشنهادها    113
منابع فارسی    114
منابع انگلیسی  117

مقدمه

محیط پیرامون ما با وجود افراد، اشیاء و رویدادهای متعدد ومتنوع بسیار پیچیده است بعلاوه کنش متقابل وتغییرات مداوم موجود در عوامل مختلف پیچیدگی فزاینده‌ای را بر زندگی انسان تحمیل می‌کند. و انسان برای مقابله با این همه تغییرات بدنبال یافتن راه‌حلهای مناسب برای سازگاری است.

از آنجائیکه منابع خطر و ارضاء نیاز ما نیز پیوسته در حال تغییرند. لازمة زندگی پویایی در سازگاری ارگانیسم با محیط است. و فرایندهای یادگیری پویایی لازم برای ارگانیسم را فراهم می‌کند تا بتواند با شرایط محیطی گوناگون به زندگی خود ادامه دهد. یعنی علاوه براینکه محرکهای مختلف مثبت، منفی یا خنثی را بشناسد. رفتارهای مناسب مقابل هر کدام از محرکها را یاد بگیرد واین یادگیری به طرق مختلف از ابتدای زندی نوع بشر صورت گرفته است اما امروزه با تکامل زندگی بشر یادگیری عمومی و کسب دانش از طریق آموزش بخش مهمی از اطلاعات لازم برای سازگاری را در اختیار قرار می‌دهد. (السون[1] و هرگنهان[2]،1997)

حجم اطلاعات از هر نوع که باشد،چنان رو به افزایش است که هر فرد در هر شغل و مقامی برای رفع نیازهای فردی و شغلی خود نیاز به مطالعه و صرف وقت زیاد برای آن دارد. به این ترتیب مطالعه وسیلة ارتقاء نوع بشر و ابزار انتقال علم ودانش است. ولی متأسفانه در جامعة ما هنوز فرهنگ مطالعه به عنوان یک نیاز واقعی برای مردم به حساب نمی‌آید. و حتی دانش‌آموزان ودانشجویان ما نیز که مطالعه جزء اصلی و حرفه وزندگی آنهاست درست مطالعه نمی‌کنند. روش مطالعه فعال را نمی‌دانند، کند می‌خوانند، به اندازه کافی مطالب را درک نمی‌کنند، به خوبی به یاد نمی‌آورند. نمی‌دانند چه بخوانند؟ چگونه بخوانند؟ و چگونه به خاطر بسپارند؟ از همه بدتر نمی‌دانند که بد می‌خوانند و اینهمه باعث گریز از مطالعه و عدم یادگیری مناسب از آن است.

  بیان مسئله

وقتی دانش‌آموزان تحت آموزش رسمی قرار می‌گیرند. پاسخهای متفاوتی نسبت به محرکهای محیطی از جمله فرایندهای یاددهی – یادگیری از خود بروز می‌دهند. برای درک تفاوتهای دانش‌آموزان در آموزش یکسان لازم است ویژگیهای ورودی یادگیرندگان مورد مطالعه قرار بگیرد. ویژگیهای عاطفی، فیزیولوژیکی و شناختی یادگیرندگان در نحوه واکنش آنها بر محرکها تأثیر دارد وشیوه‌های یادگیری[3] از جمله این ویژگیهاست. و از موضوعاتی است که در دهه‌های اخیر به خصوص توسط نظریه‌پردازان شناختی مورد توجه واقع شده است.

امروزه نظریه‌های شناختی در یادگیری، به دنبال تبیین فعالیتهای پیچیده شناختی مانند درک مطلب، یادآوری وراهبردهای یادگیری هستند تا بدینوسیله بتوانند به سوالهایی مانند اینکه چگونه یادگیری اتفاق می‌افتد؟ چگونه می‌توانیم درباره نحوه یادگیری خودآگاهی داشته باشیم؟ و چگونه مطالب آموخته شده در حافظه نگهداری می‌شوند پاسخ گویند.

یکی از دیدگاههایی که زیر بنای نظریات شناختی است رویکرد پردازش اطلاعات است. در این رویکرد به تبیین فرایندهای ذهنی اثر گذار از لحظه ورود اطلاعات تا یادآوری آنها پرداخته می‌شود. بدین ترتیب که ابتدا محرکهای محیطی (دروندادها) برارگانیزم (گیرنده‌های حسی) اثر می‌گذارند. سپس برای مدتی بسیار کوتاه (یک ثانیه) در حافظه حسی ذخیره می‌شود. بخشی که مورد توجه قرار می‌گیرند وارد حافظه کوتاه مدت می‌شوند و بقیه از بین می‌روند. اطلاعات وارد شده به حافظه کوتاه مدت با استفاده از راهبردهای یادگیری مانند مرور ذهنی[4]، بسط دهی[5]، وسازماندهی[6] برای ثبتی پایدار به حافظه بلندمدت انتقال می‌یابند و در آنجا به صورت مقدارهای سازمان یافته برای تمام عمر باقی می‌مانند این نظام پردازش شامل دوبعد سخت افزار و نرم افزار است. ساختارهای حافظه حسی، کوتاه مدت و بلندمدت سخت افزارهای ذهن را تشکیل می‌دهند. که فطری بوده و در همه افراد یکسان است. و فرایندهایی مانند مرور وبسط‌دهی معادل نرم‌افزار هستند که افراد در چگونگی استفاده از آنها متفاوتند وبهره‌گیری از آنها اکتسابی می‌باشد. (اتکینسون[7] و شفرین[8]،1968)

همانطور که گفته شد برای ثبت اطلاعات در حافظه بلندمدت از راهبردهای متنوعی استفاده می‌شود. این راهبردها بر دونوعند: الف- راهبردهای آموزشی ب- راهبردهای یادگیری (شکل 1-1)

  • راهبردهای آموزشی: راهبردهایی که معلم برای ارائه یک مطلب در زمان خاص از آموزش بهره می‌گیرد.
  • راهبردهای یادگیری: راهبردهایی که دانش‌آموز به طور فعال هنگام یادگیری به کار می‌بندد مانند مرور ذهنی، بسط‌دهی، سازمان‌دهی، پیش‌بینی موارد ارائه شده نظارت فعال بر یادگیری خود

درحالیکه در آموزش معلم محور، یادگیری بر مربی و روشهای آموزشی اومتمرکز است با تبیین موجود در رویکرد شناختی مبتنی بر پردازش اطلاعات، تمرکز اصلی بر فراگیر و نحوة یادگیری اوست. واو را یک پردازشگر فعال می بیند ونه یک ثبت‌کننده منفعل اطلاعات. و این جاست که روش مطالعه،توانایی بهره گیری از مطالب، علاقمندی، هوش وحافظه یادگیرنده درگیر می‌شود.

 


و...........

دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه مقایسه راهبردهای یادگیری دانش آموزان موفق و ناموفق - word

پایان نامه ی مقایسه سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با مادران کودکان عادی. doc

اختصاصی از فی گوو پایان نامه ی مقایسه سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با مادران کودکان عادی. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی مقایسه سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با مادران کودکان عادی. doc


پایان نامه ی مقایسه سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با مادران کودکان عادی. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 107 صفحه

 

جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی

 

مقدمه:

وجود یک جامعه  سالم از نظر بهداشت روان، وابسته به سلامت اجزا کوچکتر آن جامعه مانند مجامع، گروهها و خانواده‌های موجود در آن جامعه است  وجود خانواده‌های سالم ودارای سلامت روان می‌تواند تاثیر بسزایی در سلامت روانی موجود و ایجاد بهداشت روانی در آن جامعه داشته باشد، زیرا نهاد خانواده به خودی خود یک جامعه کوچک است و هر گونه تغییر مثبت یا منفی در آن، در جامعه بزرگ انسانها تاثیر مستقیم و موثر دارد و ثبات و بی‌ثباتی خانواده بطور مستقیم بر ثبات یا بی‌ثباتی جامعه تاثیر دارد.

کودک عامل گسترش نسل است و تولد هر کودک می‌تواند بر پویایی خانواده اثر بگذارد، والدین و دیگر اعضای خانواده باید تغییرات متعددی را جهت سازگاری با عضو جدید تحمل کنند. تولد یک کودک ناتوان  بر خانواده می‌تواند اثرات عمیقی داشته باشد، زیرا خصوصیات کودکان و نوزادان معلول  حدود انتهایی رفتار است و از آنجایی که معلولیت و رفتارهای ناشی از آن امری ثابت و پایدار می‌باشد، این امر بر تعاملاتی که کودک با والدین و خواهران و برادران خود دارد، تاثیر می‌گذارد (هالاهان وکافمن ، 1998).

مراقبت‌های اضافی که برخی از کودکان معلول به والدین تحمیل می‌کنند، برنحوه تعامل والدین تاثیر می‌گذارد. بروز معلولیت در فرزندان اختلالات عاطفی و مشکلات اقتصادی زیادی را در خانواده ایجاد می‌کند، بنحوی که یکایک افراد خانواده دچار بحرانهایی ناشی ازوجود فرد معلول می‌شوند.

روابط دچار سردی وتیرگی می‌شود و روابط اجتماعی خانواده نیزمحدود می‌گردد. سایر فرزندان دچار مشکلات عاطفی و اجتماعی می‌گردند و بطور کلی بهداشت روانی خانواده که ضامن سلامت کودکان و سرمایه‌های فردی-اجتماعی است به شدت به مخاطره می‌افتد هر چند خانواده‌های کودکان معلول فشار روانی بیشتری را تجربه می‌کنند ولی سازگاری زناشویی بالاتری را از خود نشان می‌دهند(حسین نژاد، 1375).

در تحقیق حاضر سعی محقق بر روشن کردن این موضوع است که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی در خانواده می‌تواند بر سازگاری اجتماعی مادران اثرات منفی داشته باشد یا نه؟

 

بیان مساله:

خانواده یک نظام اجتماعی است که اختلال در هر یک از اجزای و اعضاء آن کل نظام را مختل می‌کند و این نظام مختل شده به نوبه خود اختلالات مربوط به اعضاء را تشدید و مشکلات جدیدی را ایجاد می‌کند. با این نگرش، معلولیت یکی از فرزندان، برتمامی خانواده و کارکردهای مختلف آن و بر یکایک اعضاء تاثیر غالبا منفی باقی می‌گذارد. به عبارت دیگر معلولیت فرزندی در خانواده، مانع از آن می‌شود که خانواده بتواند کارکردهای متعارف خود را بنحو مطلوب داشته باشد.

از جمله این کارکردها تامین موجبات رشد و پرورش شخصیت فرزندان‌، تأمین محیطی دلپذیر برای اعضاء و ایجاد پایگاهی برای برقراری روابط اجتماعی خانواده با دیگران می‌باشد. خانواده پایگاهی برای برقراری ارتباطات اجتماعی است و برقراری ارتباط با دیگران در استحکام شبکه خویشاوندی سهم بسزایی دارد (ناصرشریعتی وداورمنش، 1374ص 117-116).

همانطور که می‌دانیم انسان عادی برای حفظ و تطابق خود با محیط از انواع روشهای خودآگاه و مکانیسم‌های دفاعی کمک می‌گیرد. ولی هر انسانی در برابر فشارها و عواملی که سبب ایجاد تنش و فشار روانی در او می‌شود، دارای آستانه تحمل است و چنانچه فشارهای محیطی او بیش از اندازه شود، در نقطه‌ای تعادل روانی او به مخاطره می‌افتد (اسلامی‌نسب، 1373ص33).

با به دنیا آمدن کودک ناتوان فشارهایی بر والدین وارد می‌گردد که موجب بر هم خوردن آرامش و انسجام خانواده می‌شود، در نتیجه سازش یافتگی آنان را تحت تاثیر قرار میدهد.

فابر  (1975) خاطر نشان می‌سازد که در اثر وجود کودک عقب مانده ذهنی انواع فشارهای زیر به والدین و سایر اعضای خانواده تحمیل می‌شود:

1) به تعویق افتادن تحول روانی سایر فرزندان

2) محدود شدن پیشرفت خانواده

3) وقوع بحرانهایی مانند مشکلات زناشویی، طلاق، افسردگی والدین

4) بروز احساساتی از قبیل خشم، ناامیدی و احساس گناه (ترنبول وترنبول ، 1990 به نقل از شریفی‌درآمدی ص64).

رزنبرگ ورابینسن (1990) به تاثیر شرایط خانواده بر سازگاری با تولد کودک معلول اشاره می‌نماید. آنها خاطر نشان می‌سازند. خانواده‌هایی که از نظر وضعیت آموزشی، تربیتی و فرهنگی در وضعیت مناسبی نیستند و از امکانات حمایتی برخوردار نباشند و شرایط اقتصادی بدی داشته باشند، فرایند سازگاری را بخوبی طی نمی‌کنند و دچار ناراحتی می‌شوند (به نقل از ماهر،1377).

البرزی (1375) درباره تاثیر کودک عقب مانده ذهنی بر والدین و رویارویی پدر و مادر با کودک عقب مانده ذهنی نشان میدهد که والدین به واکنشهای مختلفی دچار می‌شوند که عبارتند از:احساس خجالت (41درصد)، احساس گناه (37درصد)، پنهان کردن فرزند (10درصد).

خانواده در ارتباط با داشتن چنین فرزندی فشارهایی را تحمل میکند که از جمله آن مواردی از قبیل نگرانی برای فرزند (87درصد)، آزردگی عصبی (2/53درصد)، تاثیر بر روابط خانواده (23درصد)، اختلاف زناشویی (18درصد) اشاره نمود (شریفی‌درآمدی، 1381ص165-164).

فابر (1959) یکی از اولین پژوهشگرانی است که انواع استرس ایجادشده در خانواده که ناشی از پی بردن به معلولیت کودک است را مورد بررسی قرار میدهد. یکی ازرایج ترین این استرس‌ها، واکنش اندوه است. این واکنش سمبل یا نشانه مرگ کودک طبیعی است. بعبارت دیگر، داشتن کودک معلول نشانه از دست دادن یک کودک طبیعی است. آگاهی از اینکه کودک آنها با مشکل متولد شده است و این مشکل ادامه خواهدیافت، فرایندی از اندوه را موجب میشود که شبیه اندوهی است که اعضاء خانواده کودک در حال فوت با آن روبرو است.

فابر اشاره می‌کند که وجود کودک معلول اغلب موجب اختلال در رشد و تعالی خانواده نیز می‌شود. او ویژگی بحرانی که خانواده با آن روبرو است را مانند یک توقف در چرخه زندگی خانواده تعریف می‌کند که در اثر آن :

الف) رشدوتکامل خانواده کند می‌شود

ب) هماهنگی میان و ظایف اعضاء خانواده مختل می‌گردد، در حالیکه در شرایط عادی این هماهنگی موجب رشد و تکامل خانواده می‌شود (ملک‌پور، 1369).

از عوامل فشارزا بر خانواده و والدین کودکان معلول، عوامل غیر اجتنابی هستند که در برابر فعالیتها و اهداف خانواده موانعی را بوجود می‌آورند، این عوامل مشقت‌های عمومی هستند که با فعالیتهای تفریحی، فرصتهای شغلی و فعالیتهای مربوط به سازمان خانواده مرتبط هستند. مک کابین و همکاران معتقدند که هم میزان و هم انعطاف تفریح و فراغت  در این خانواده‌ها کاهش می‌یابد و به همان صورت نیز به دلیل کارهای زیاد مسایل زمانی کاهش پیدا می‌کند. عوامل فشارزای دیگر ناشی از زندگی اجتماعی خانواده  می‌باشند (حسین‌نژاد، 1375).

کازات و ماروین (1984)، فابر (1959) واکنش‌های منفی که والدین از دوستان و همسایگان مشاهده می‌کنند و همچنین خجالت و احساس شرم والدین و یا خواهران و برادران به خاطر فرزند یا برادرشان، همچنین ترس از حوادث و تصادفات نیز میتواند منجر به انزوای اجتماعی خانواده گردند (دارلینگ و سلیگمن، 1989به نقل از ایلالی،1376). 

در خانواده‌های کودکان معلول مادر بیشترین دشواری و فشار را در نگهداری کودک تجربه می‌کند. با حضور کودک معلول در خانواده مادر دیگر قادر نیست مانند قبل کارهایی مثل آماده کردن غذا، شستن لباسها، خرید هفتگی خانه و کمک در تکالیف مدرسه را بخوبی انجام دهد. زمانی را که صرف افراد دیگر خانواده می‌کرد، کاهش می یابد. زیرا بیشتر وقت او صرف مواظبت و تامین احتیاجات کودک معلول می‌شود. با دور شدن مادر از کارهای قبلی، سایر اعضای خانواده بیشتر احساس مسولیت می‌کنند. ممکن است برای افراد دیگر خانواده، سازگاری با فشارها و امور جدید که ناشی از وجود کودک معلول است، بسیار مشکل باشد (ادیب‌سرشکی، 1380ص132).

 

فهرست مطالب:

مقدمه

بیان مساله

اهمیت و ضرورت

هدف از اجرای تحقیق

ـ اهداف کلی

اهداف جزئی

.فرضیات یا سوالات تحقیق

تعریف واژه‌ها

سازگاری اجتماعی

مروری بر مطالعات پیشین

مفهوم عقب ماندگی ذهنی از دیدگاه متحولی پیاژه

تعریف عقب ماندگی ذهنی

طبقه بندی

شدت عقب ماندگی

ویژگی‏ها و اختلال‏های توأم

عوامل زمینه ساز

شیوع

دوره یا سیر

سیستم طبقه بندی خانواده

روی آوردهای خانواده‏های دارای کودک استثنایی ناتوان

خصوصیات خانواده دارای کودک معلول

تأثیر کودک معلول بر واکنش‏های اولیه والدین

انواع واکنش‏های نخستین والدین

مسایل زناشویی

پذیرش یا طرد کودک معلول

سازگاری خانواده کودکان معلول

سازگاری اجتماعی

ملاک و معیار سازگاری

برخی از خصوصیات انسان سازگار به شرح زیر است

عوامل مؤثر در سازگاری

دیدگاه‏ها در مورد سازگاری اجتماعی

در دیدگاه زیستی ـ روانی ـ اجتماعی

دیدگاه تحلیل روانی

دیدگاه یادگیری اجتماعی

دیدگاه علوم رفتاری

دیدگاه مراجع محوری

دیدگاه انسان گرایی

دیدگاه روان شناسی شناختی

مروری بر مطالعات پیشین

روش شناسی تحقیق

حجم نمونه و شیوه محاسبه آن

مکان و زمان انجام تحقیق(محیط پژوهش)

پایایی و اعتبار مقیاس سازگاری اجتماعی (SAS) ))

روش جمع آوری دادها

روش تجزیه و تحلیل داده ها

ملاحظات اخلاقی

منابع

 

منابع و مأخذ:

منابع فارسی:

  1. 1. ادیب سرشکی، نرگس (1380).کودکان استثنایی خانواده ومشاوره.چاپ:آبان.
  2. ارژنگی، وجیه ا... (1381)."تأثیر راهبردهای مقابله‏ای در کاهش تنیدگی والدین کودکان عقب مانده ذهنی". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران.
  3. اسلامی نسب ، علی (1373).روانشناسی سازگاری. چاپ و نشر بنیاد.
  4. انجمن روانپزشکی آمریکا (1994).راهنمای تشخیصی وآماری اختلالهای روانی.مترجم: محمدرضا نیکخو و همکاران، انتشارات:سخن، چاپ سوم.
  5. ایلالی، احترام السادات (1376)."بررسی نسبت سازگاری والدین کودکان عقب مانده ذهنی در رابطه با عوامل تنش زا در مدارس استثنایی شهر ساری ". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده مامایی و پرستاری، دانشگاه تهران.
  6. برجعلی، احمد (1378)."تأثیر سازگاری و الگوهای فرزند پروری والدین بر تحول روانی ـ اجتماعی دانش‌آموزان دبیرستانی شهر تهران .رساله دکترا، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
  7. پاشا شریفی، حسن ؛ شریفی، نسترن (1380).روش های تحقیق در علوم رفتاری. تهران:سخن.
  8. پور مقدس، علی (1367).روان شناسی سازگاری.انتشارات: مشعل.
  9. چاووشی، گیتی (1366). "بررسی مسایل روانی ـ مادران کودکان عقب مانده ذهنی ". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران.
  10. حسن‌آبادی، هادی(1380)." مقایسه پیشرفت تحصیلی، سازگاری اجتماعی و افسردگی دانش‌آموزان مدارس شبانه روزی با دانش‌آموزان روزانه دوره دبیرستان اسفراین". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد رودهن.
  11. حسین نژاد، محمد (1375)."بررسی ومقایسه میزان فشارروانی وسازگاری زناشویی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر وکودکان معلول جسمی وحرکتی باوالدین کودکان عادی شهرتهران ".پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
  12. حناآبادی، حسین (1375). "بررسی تعامل روانی ـ اجتماعی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیرزاهدان و تهران". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران.
  13. خجسته، مهرداد (1383)."مقایسه نگرش مذهبی، رضایت زناشویی و برخی از ویژگی‏های شخصیتی والدینی که فرزند عقب مانده ذهنی خود را در خانه نگهداری می‏کنند و والدینی که آنها را به مرکز نگهداری عقب مانده‏های ذهنی می‏سپارند ".پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران.
  14. دیلمی، عزیز (1380)."بررسی اثر بخشی مشاوره همسالان بر سازگاری اجتماعی و خودپنداره دانش‌آموزان پسر سال اول دبیرستان شهرستان دزفول". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
  15. رستمی، الیاس (1383)." بررسی دلبستگی نوجوانان به والدین و همسالان در جامعه ایرانی و رابطه آن با مؤلفه‏های سازگاری اجتماعی".پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران.
  16. رضا‌زاده، حسین (1379)."بررسی و مقایسه نیازهای روانی و اجتماعی والدین دانش آموزان پسر عقب مانده ذهنی، ناشنوا و عادی چهار شهرستان میانی استان مازندران در مقطع ابتدایی". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
  17. رضایی، مهدی (1377)."بررسی نقش آموزش و مشاوره فعالیتهای روزمره زندگی بر مادران کودکان عقب مانده ذهنی".پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
  18. سادوک،بنجامین (1933).خلاصه روانپزشکی:علوم رفتاری-روانپزشکی بالینی. مترجم:نصرت ا... پورافکاری.تهران:شهر آب،آینده‌سازان.
  19. سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس؛ حجازی، الهه (1376). روش های تحقیق در علوم رفتاری. تهران:نشر آگه.
  20. سلیمی اشکوری، هادی (1366). گزارش سمپوزیوم عقب ماندگی ذهنی تهران: دانشگاه علوم توانبخشی.
  21. سیف نراقی، مریم؛نادری، عزت ا... (1380).روانشناسی وآموزش کودکان استثنایی.تهران:انتشارات ارسباران.
  22. شادمان، میترا (1383)."بررسی سازگاری اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد رودهن.
  23. شریفی‌درآمدی، پرویز (1381).روانشناسی کودکان استثنایی.تهران:روانسنجی، جلد1و 2.
  24. شفر، مارتین (1370). فشار روانی. مترجم:پروین بلورچی. تهران: پاژنگ.
  25. شفیع‌آبادی، عبدالله؛ ناصری، غلامرضا (1377). نظریه‏های مشاوره روان درمانی. مرکز نشر دانشگاهی.
  26. ظریف‌صنایعی،ناهید (1371)."بررسی عوامل تنش‌زا و نحوة سازگاری والدین کودکان تحت درمان با همودیالیز در مراکز طبی کودکان". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده مامایی و پرستاری، دانشگاه تهران.
  27. عابد‌سعیدی، ژیلا؛ امیر‌علی‌اکبری، صدیقه (1380). روش تحقیق در علوم پزشکی و بهداشت. تهران:سالمی.
  28. فرید، ابوالفضل (1375)."بررسی و مقایسه میزان سازگاری اجتماعی یک زبانه‏ها و دو زبانه‏ها در مدارس ابتدایی شهرستان‏های تهران و تبریز". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
  29. کجباف، باقر (1377)."بررسی تطبیقی ـ تشخیص عقب ماندگی ذهنی براساس نظام تحولی پیاژه و معیارهای انجمن آمریکایی عقب ماندگی ذهنی". رساله دکتری، دانشکده علوم انسانی، تربیت مدرس .
  30. محمدی، کوروش (1380)." بررسی ویژگی‏های مؤثر در نگهداری از کودک عقب مانده ذهنی در خانه یا سپردن او به مراکز بهزیستی شهر تهران". پایان نامه، کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
  31. ملک‌پور، مختار (1369). بهداشت خانواده کودکان عقب مانده ذهنی اصفهان: جهاد دانشگاهی.
  32. معانی، ایرج؛ شاپوریان، رضا؛ حجت، محمدرضا (1379).روانشناسی بهزیستی.تهران:زرین.
  33. منصف‌زاده‌تبریزی، مهدی (1377)."بررسی و مقایسه واکنش مادران عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی در پذیرش یا عدم پذیرش فرزند پسر خود در مدارس ابتدایی شهر تهران".پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
  34. میر‌زمانی، محمود."سازگاری اجتماعی زنانی که همسر خود را از دست داده‌اند".اسرار، 3(پاییز1379):90-84.
  35. میلانی‌فر،بهروز (1378).روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی.تهران:قومس.
  36. ناصر‌شریعتی، تقی؛داورمنش، عباس (1374).اثرات معلولیت ذهنی فرزند بر خانواده(خلاصه یک تحقیق).تهران:سازمان بهزیستی کشور، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
  37. نانسی‌رابینسون، هالبرت‌بی‌رابینسون (1377).کودک عقب مانده ذهنی.ترجمه:فرهادماهر.مشهد:انتشارات آستان قدس رضوی موسسه چاپ ونشر.
  38. نظری، شیما (1384)."بررسی نظر والدین کودکان مصروع نسبت به عوامل تنش‌زا و میزان سازگاری آنان با این عوامل در مراجعه کنندگان به مراکز درمانی منتخب شهر تهران". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده مامایی و پرستاری، دانشگاه تهران.
  39. والی‌پور، ایرج (1360). روان شناسی سازگاری. چاپ و نشر وحید.
  40. یعقوبی، ابوالقاسم (1372)."بررسی مسایل روانی-اجتماعی والدین کودکان عقب مانده ذهنی".شهر تهران". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی ، دانشگاه علامه طباطبایی.

 

منابع لاتین:

  1. Ashum Gupta and Nidhi Singhl (2004).Positive perceptions in parents of children with disability. Asia pacific disability rehabilitation hournal. vol, 15 (1):22-34.
  2. Beckman PJ (1991). Comparision of mothers and fathers perceptions if effect of young children with and aithout disability. Journal of mental retardation. 95 (5):585-95.
  3. Beresford B (1994). Resources and Strategies:How parents cope with the care of disabled child.Journal of child Pcychology and Psychiatry.35:171-209.
  4. Chandorkar H, Chakraborty K (2002).Psychological morbidity of parents of mentally retarded children.India Journal of Psychiatry. 47:271-274.
  5. Chauhan, ss (1993) . Mental hygiene: A seience of Adjustment.Second edition. New dehli , india: Allied publishers limi tited.
  6. Flynt SW,Wood TA (1989). stress and coping of mothers of children with moderate mental retardation. Journal of mental retardation. 94 (3):278-830.
  7. Friedrich,W.N and Friedrich, W.L (1981). Pschosocial assets of parents of handicapped and nonhandicapped children. American Journal of mental deficiency. 85,551-530.
  8. Harris,S.L (1995). Family of the developmental disabeld:A guide to behavioral internation, Book:pergram on new york.
  9. kirk .A.S, gallagler.J.J Anastasiow.S.N. (1993). Educuating exceptional boston: Houghton miffun compony.
  10. McGlon K,Santos L,Kazamal,Fong R,Muellerc (2002). Pschosocial stress in adoptive in parents of special-needs children. child welfare. 81 (2):151-71.
  11. Mosha Zeinder and Normans (1996).Handbook of coping:Theory,Research ,Applications.
  12. Patricia M.Minnes (1985).Family Adjustment to stress Associated with a limb-deficient child.Journal of the Association of childrens prosthetic-orthotic clinics,vol 20(4).pp.62.
  13. Pelchat D.,Ricard N.,Bouchard J-M.,Perreault M.,Saucier J-F.,Bethiaume M.,Bisson J (1999).Adaptation of parents in relation to their 6-month-old infants type of disability.child:care,Health and Development,vol.25 no 55 pp.371-398(22).
  14. Ronit Gol-Etrog (2002).The differences between fathers and mothers of young adults with mental retardation in the stress levels coping strategies and attitudes toward integration of their sons/doughters in to the community.university:Haife.
  15. Salovita T,Italinna M,Leinonen E (2003). Explaining the parental stress of fathers and mothers caring for a child with intellectual disability:A Double ABCX Model.Journal Intellectual Disability Research. 47(Pt 4-5):300-120.
  16. Scott M .Williams, MA, & Wendy Hill Williams, MA (2005). My family, past, present and future:Apersonal exploration of marriage and the family. pearson custom publishing.
  17. Singhi PD,Goyal L,Pershad D,singhi s,walia BN (1990).Psychosocial problems in families of disabled children.Br Jmed psychology. 63 (Pt2): 123-820
  18. Trute ,B.& Hiebert_Murphy.D (2002).Family adjustment to childhood developmental disability:A measure of parent Appraisal of Family Impacts.Journal of Pediatric Pcychology. vol.17(3).PP.271-280.
  19. Vermaes IP,Janssens JM,Bosman AM,Gerris JR (2005). Parents Psychosocial adjustment in family of children with spina Bifidia:a meta-analysis. BMC Pediatric.25,5:32.
  20. Wallander JL,Marullo DS (1997). Handicap-related problams in mothers of children with physical impairments. research Development Disability.18(2):15-65.
  21. Warfield ME,Krauss MW,Hauser-cram P,Upshur CC,Shonkoff JP (1999). Adaptatipn durimg early childhood aming mothers of children with disability. Journal Developmental Behavior Pediatric.20 (1):9-16.
  22. Weiss MJ (2002). Harrdiness and social support as predictors of stress in mothers of typical children,children with autism , and children mental retardation.Rutgers,The State university of new jersey. 6 (1):115-30.
  23. Weissman,M.N.and paykel,E.S (1974).The depressed woman:a study of social relationship.chicago:University of Chicago press.

دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی مقایسه سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با مادران کودکان عادی. doc