فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بوقلمون

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله بوقلمون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  21  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

منشع اصلی بوقلمون از آمریکای لاتین و مکزیک بوده و در حال حاضر نیز بوقلمونهای وحشی که قادر به پرواز هستند در مناطق جنگلی وجود دارند . اصلاح نژاد بوقلمون از چندین دهه گذشته در کشورهای صاحب نام صورت گرفته و در حال حاضر به اسامی تجاری مختلفی در نقاط مختلف دنیا عرضه میگردد که هر کدام دارای خصوصیات جداگانه میباشد و عموما به سه دسته متوسط ،نیم سنگین و سنگین تقسیم میشوند .
پرورش بوقلمونهای گوشتی و رسانیدن به وزن ایده ال در زمان مقرر مستلزم ارائه مدیریت صحیح،جیره بالانس شده از حیث سطح انرژی و پروتئین و مکمل های ویتامین و معدنی متناسب با سن پرنده میباشد .
خصوصیات بوقلمون های تجاری
صنعت بوقلمون تجاری از اهمیت خاصی برخوردار است و نسبت به اینکه گوشت استحصالی در کدام مسیر مورد قرار گیرد . زمان کشتار مشخص و معین میشود بوقلمون های نر گوشتی در مدت زمان 18 هفته به وزن معادل 16 کیلوگرمی وبوقلمون های ماده گوشتی در پایان 14 هفتگی به وزن معادل 8 کیلوگرمی میرسند . لاشه گوشت بوقلمون از 60 درصد گوشت سفید و 40 درصد گوشت قرمز تشکیل یافته است مزه گوشت سفید یا قرمز لاشه بخاطر ترکیبات و عوامل مختلف از یکدیگر متمایز بوده و بسیار لذیذ و خوشمزه میباشد .
گوشت بوقلمون از نظر ترکیبات دارای پروتئین بالا،کمترین کلسترول املاح و اسید امینه های ضروری میباشد . لذا یک منبع مناسب پروتئین جهت پخت و تهیه انواع خوراکها و غذاهای مختلف و همچنین برای افراد مسن ،کودکان در حال رشد ،مبتلایان به امراض قلبی و عروقی سایر احاد جامعه میتوانند نیز از گوشت بوقلمون به عنوان منبع پروتئین مناسب استفاده نماید .گوشت بوقلمون از نظرمیزان کلسترول در درجه دوم اهمیت بعد از ماهی قرار میگیرد لذا کسانی که میزان کلسترول و چربی خون بالا دارند براحتی میتوانند از آن بهره مند گردند . در صنایع جانبی بدلیل وزن بالا لاشه و کمی ضایعات براحتی مورد مصرف قرار میگیرد ، موارد مطرح شده خود گواه توجه سایر کشورها به گوشت بوقلمون به عنوان یک منبع پروتئین مناسب تلقی میشود .
شایان ذکر است میزان تلفات جوجه بوقلمون 5/4 تا 5% و عموما در سه هفته اول سن بوده که از نظر اقتصادی و مصرف دان ، بیشتر اذهان را به خود جلب مینماید .
نکات مهم در جوجه ریزی بوقلمون تجاری
• بستر با ضخامت 8 سانتی متر از تراشه و چوبهای تمیز اشباع ، خشک و عاری از آلودگی های خارجی و گرد و خاک .
• مادر مصنوعی با 38 درجه سانتی گراد و حرارت سالن 22 تا 26 درجه سانتی گراد و گارد محافظ بقطر 4 متر جهت 250 قطعه جوجه یکروزه بمدت یک هفته تعداد 4 عدد آبخوری داخل گارد .
• یک ساعت استراحت در صورت انتقال از یک سایت طولانی و سپس جوجه ریزی و دادن آب و دادن خوراک یک ساعت بعد از جوجه ریزی .
• دادن خوراک یک ساعت بعد از جوجه ریزی
• برنامه نوری بمدت 5/2 ساعت روشنایی و 5/3 ساعت تاریکی در 24 ساعت اول سپس 14 ساعت روشنایی و 10 ساعت تاریکی تا پایان دوره پرورشی با شدت 100 لوکس
• توجه خاص به درجه ها و معرفی منابع حرارتی ، آب و خوراک ،جلوگیری از ورود موش و سایر پرندگان وحشی
• ساختمان اداری و مسکونی داخل مزرعه احداث شود ،ایجاد حوضچه ضد عفونی به ابعاد و عمق مناسب در مدخل درب ورودی سالن ها استفاده از چکمه و لباس مناسب
• فضای مورد نیاز جوجه یک روزه تا 8 هفته ،8قطعه در هر متر مربع و از 8 هفته تا پایان دوره پرورشی ،4 قطعه در هر مترمربع

 

واکسیناسیون
علی رغم مقاومت نسبی در مقابل عوامل بیماری زا ، به منظور اطمینان از حصول نتیجه بهتر انجام واکسیناسیون در مورد بوقلمونهای تجاری به شرح ذیل میباشد .
3روزگی برونشیت 12 روزگی نیوکاسل 17 روزگی گامبرو 27 روزگی نیوکاسل لاسوتا روغنی 36 روزگی یاداوری نیوکاسل
با اینکه تابستان گرم برای گردش و تفریح دلپذیر است ولی برای صنعت پرورش بوقلمون ناخوشایند می باشد در این حالت میزان رشد و تولید تخم عمدتا به خاطر افزایش کرچی کاهش می یابد. که یک اثر کاهشی نامتناسب در تولید گوشت سینه بوقلمون دارد. باید از خود پرسید که چه چیز می تواند این اثرات زیان آور را کاهش دهد؟
برای حل این مشکل معمولا عاقلانه به نظر می رسد که به علت اصلی این مسئله برگردیم. اولین موضوع در مورد پرورش بوقلمون این است که آنها بتوانند زنده بمانند و این بدان معنی است که درجه حرارت بدن آنها بایستی در شرایط متغیر محیطی ثابت بماند. درجه حرارت نرمال بدن بوقلمونها 41 تا 41/2 درجه سانتی گراد می باشد. هضم غذا, فرایند رشد و فعالیت در بوقلمون ایجاد حرارت می کند که دفع این حرارت بایستی از طریق تشعشع حرارتی و انتقال صورت گیرد و وقتی لازم باشد بوقلمون می تواند با له له زدن (نفس نفس زدن) میزان اتلاف حرارتی را به طریقه خنک شدن تبخیری افزایش دهد.
بازده یا کارآیی دفع حرارت بستگی به درجه حرارت محیط و حرکت هوای اطراف پرنده دارد اتلاف حرارتی از طریق تشعشع توسط تراکم گله تحت تاثیر قرار می گیرد و هر چقدر پرندگان نزدیک به یکدیگر باشند تشعشع حرارتی یکدیگر را بیشتر جذب می کنند بنابراین فاکتورهای مدیریتی بر روی اثرات درجه حرارت محیطی خیلی موثر می باشند. با گردش هوای اطراف, حرارت بدن بوقلمون دفع می شود بطوریکه می تواند درجه حرارت بدنش را بصورت ثابت حفظ کند گردش هوای اطراف پرنده عامل مهمی در کاهش استرس گرمایی است بنابراین ونتیلاتورهای (هواکشهای) با سرعت بالا ترجیح داده می شوند برای همین منظور هواکشهای مدور که باعث جریان هوای بالای سر پرندگان می شوند مفید می باشند.
در روزهای بسیار گرم بوقلمونها در مسیر جریان هوای ناشی از این هواکشها قرار می گیرند و سرشان را در داخل هوای پرجریان قرار می دهند. جریان هوای حاصل از هواکشهای مدور تعبیه شده می تواند بطور دقیق برآورد شود بشرطی که آنها در سالنهای پرورشی نصب شده باشند همچنین احتمال می رود که سرمایه گذاری جهت پرورش تجاری ارزشمند باشد بویژه اگر پرندگان سنگین وزن را پرورش دهیم.
بطور نظری کاهش درجه حرارت آب قابل دسترس پرندگان دارای مزایای زیادی است اگرچه مدارک کمتری در مورد این موضوع وجود دارد. ممکن است که این مسئله با آب نوشیدنی خنک حل شود ولی در این حال امکان دارد روشهایی برای جلوگیری از افزایش دمای آب در آب و هوای گرم وجود داشته باشد. بخاطر مکان قرار گرفتن لوله های آب, اگر آب قابل دسترس پرندگان گرم باشد یک اثر منفی در توانایی پرندگان برای خنک کردن خودشان خواهد گذاشت. ممکن است دلیلی برای عایق کردن لوله های آب مصرفی و مخزن آب وجود داشته باشد. کار کردن با ماده های تخمگذار (تخمی) مزایای بالقوه آب خنک را آشکار می سازد.
جدول 1 : عملکرد جوجه های تخمی در دمای 33 درجه سانتی گراد با آب آشامیدنی گرم و خنک

2درجه سانتی گراد 33 درجه سانتی گراد عملکرد
75/8 63/8 روز / پرنده / غذا (g)
93 81 تولید تخم (درصد)
هدف عوامل گزارش شده فوق این است که بوقلمونها غذای بیشتری را بدون اصلاح درجه حرارت بدنشان مصرف کنند. بوقلمونها نمی توانند تخم یا گوشت تولید کنند مگر اینکه مواد مغذی مصرف کنند. همچنین متخصصان تغذیه نقش مهمی در کاهش اثرات زیان آور ناشی از درجه حرارت تابستان دارند در درجه حرارت بالاتر بوقلمون به انرژی کمتری جهت ثابت نگهداشتن درجه حرارت بدنش نیاز دارد بنابراین نسبت مواد مغذی ضروری بایستی کمتر باشد وقتی که آب و هوا گرم است بوقلمون بخاطر جلوگیری از ایجاد حرارت درونی بدن فعالیت کمتری می کند بنابراین زمان بیشتری را برای خوردن و ایستادن صرف نخواهد کرد.
مواد مغذی باید در زمان کمتری مصرف شود این حالت می تواند با افزایش درصد مواد مغذی در جیره حاصل گردد بنابراین بهترین روش جهت کاهش نسبت مواد مغذی به انرژی, کاهش مقدار انرژی قابل متابولیسم نمی باشد بلکه افزایش مقادیر سایر مواد مغذی است این امر باعث افزایش هزینه هر تن ماده غذایی و کاهش ضریب تبدیل غذا می شود و لی در حفظ میزان رشد و عدم کاهش تعداد تخم موثر خواهد بود. به شرطی که برای پرورش دهنده عملی باشد. روش دیگر موجود متخصصان تغذیه کاهش مقدار درجه حرارت حاصل از جیره است که توسط بوقلمون مورد هضم قرار می گیرداین روش با موارد زیر حاصل می شود:
1- افزایش میزان انرژی حاصل از چربیها یا روغنها نسبت به کربوهیدراتها
2- کاهش میزان اجزای جیره که فیبر بالایی دارند
3- کاهش مقادیر اضافی نیتروژن دفعی حاصل از درصد کل پروتئین, در حالیکه مقادیر اسیدهای آمینه ضروری در حد تعادل باشد
همچنین احتمال می رود که در درجه حرارت بالا اثرات متقابل ما بین اسیدهای آمینه افزایش یابد نمونه هایی از این مورد در نتایج حاصل از آزمایشات But گزارش شده است در این آزمایش نتایج حاصل از درجه حرارت های 15 و 25 با دو برنامه غذایی مقایسه شدند. یکی از برنامه های غذایی توسط But پیشنهاد گردید و برنامه دیگر شامل سطوح لایزین و متیونین مختلف بود که با افزودن 10 درصدی منبع سنتتیک این اجزاء همراه بود.
به نظر می رسد که از سن 0 تا 68 روزگی پاسخ رشد یکسانی در هر دو برنامه دمایی با افزودن اسیدهای آمینه حاصل میگردد. اما از 68 تا 134 روزگی اثرات متقابل محسوسی ما بین مواد مغذی نسبت به درجه حرارت بالا مشاهده میگردد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   21 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بوقلمون

دانلود مقاله چرخه حسابداری

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله چرخه حسابداری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  25  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

چرخه حسابداری
چرخه حسابداری فرایندی مرحله به مرحله برای ثبت، دسته بندی و خلاصه سازی معاملات اقتصادی شرکت های تجاری می باشد. این چرخه اطلاعات مفید و سودمندی در قالب صورت وضعیتهای مالی از جمله صورت وضعیت درآمد، ترازنامه، صورت وضعیت جریان نقدینگی، و صورت وضعیت معاوضه های صاحبان سهام می دهد.
اصل مدت زمان شرکتهای تجاری را ملزم می سازد صورت وضعیت های مالی را به صورت دوره‌ای آماده سازند. بنابراین چرخه حسابداری یکبار در هر دوره حسابداری کنترل و متابعت می‌شود. چرخه حسابداری از ثبت و ضبط معاملات با افراد آغاز می شود و با آماده سازی صورت وضعیت‌های مالی و بستن حساب ها خاتمه می یابد.
مراحل اصلی چرخه حسابداری مراحل اصلی چرخه حسابداری در پایین آورده شده است. از مثالی بسیار ساده برای توضیح و شرح هر مرحله استفاده می کنیم.
تجزیه و تحلیل و ثبت معاملات از طریق ثبت های دفتر روزنامه
ارسال و انتقال ثبت های دفتر روزنامه به حساب های دفتر کل
آماده سازی ترازنامه آزمایشی قبل از اصلاحات(تعدیل نشده)
آماده سازی ثبت ها در پایان هر دوره
آماده سازی ترازنامه آزمایشی اصلاح شده
آماده سازی صورت وضعیت های مالی
بستن حسابهای موقت از طریق بستن حساب ها
آماده سازی ترازنامه آزمایشی بعد از بستن حساب ها

نمودار جریان

 

 

 


از راست: ثبت های دفتر روزنامه، حساب دفترکل، ترازنامه آزمایشی قبل از اصلاحات، اصلاح ثبت ها، ترازنامه آزمایشی اصلاح شده، صورت وضعیت های مالی، بستن حساب ها، ترازنامه آزمایشی بعد بستن
تعاریفی از سیستم اطلاعاتی
o انواع راه ها وروش ها ی سازماندهی اطلاعات در دسترس . از جمع آوری داده ها گرفته تا بازیابی اطلاعات و استفاده از آنها .
o فرایندی است که طی آن ورودی هایی با عنوان داده وارد سیستم می شود و بعد از پردازش بصورت خروجی ( اطلاعات ) جهت تصمیم گیری در اختیار تصمیم گیرندگان قرار می گیرد .
o تمام فعالیت هایی که به کمک رایانه صورت می گیرد را سیستم اطلاعاتی می گویند . از سیستم های سخت افزار پیچیده تا گزارش های جاری حسابداری .
نمونه ای از یک سیستم حسابداری برای واحدتجاری


سیستمهای حسابداری ازنظر وسایل پردازش در سیستم عامل اطلاعات به سه دسته تقسیم می شوند
1-سیستم حسابداری دستی 2-سیستم حسابداری مکانیکی 3-سیستم حسابداری کامپیوتری( الکترونیکی )

 

چرخه حسابداری
سیستم حسابداری باید بطور منظم تمام اطلاعات مالی مربوط به یک موسسه را اندازه گیری، ثبت، طبقه بندی و آثار اقتصادی آن را در صورتهای مالی تلخیص کند. فرایند حسابداری شامل یک سری مراحل پیاپی است که در هر دوره مالی تکرار می شود. این مراحل پیاپی را معمولا چرخه حسابداری، دوره عمل حسابداری و یا دوره پردازش اطلاعات حسابداری گویند. که به شرح ذیل می باشد:

 

 نمودارگردش داده ها :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 نمودارگردش عملیات

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمودار برنامه ساده برای فروشهای نسیه

 

 

 

 

 

 

 

چرخه پردازش معاملات و فعالیتها از 4 چرخه به شرح زیر تشکیل شده اند
1)چرخه درآمد
2)چرخه مخارج
3)چرخه تولید
4)چرخه تامین مالی

چرخه معاملات دریک سیستم اطلاعاتی حسابداری

 

 

 

 

 


چرخه درآمد
مجموعه ای از فعالیت های تجاری متناوب و فرآیند پردازش اطلاعات مربوط به تهیه و ارائه کالا و خدمات به مشتریان و دریافت وجوه حاصل ازفروش این کالا وخدمات است.

 



سه وظیفه ی اصلی سیستم اطلاعاتی حسابداری چرخه ی درآمد:
 1- فعالیت های تجاری اصلی چرخه ی درآمد
 2- تشریح اهداف کنترلی اصلی چرخه ی درآمد و تهدید ها
 3-ارائه مدل سیستم اطلاعاتی حسابداری کارآمد

ساختار نمودارچرخه درآمد
4-1-وصول مطالبات
مرحله ی چهارم چرخه ی درآمد دریافت وجوه نقد از مشتریان است دو دایره در این مرحله مشارکت دارند
چرخه مخارج
یک مجموعه عملیات تکراری وعملیات پردازش داده های مربوط به خرید کالا وخدمات وپرداخت بهای آنهاست. این فصل برخرید مواد اولیه و کالای تکمیل شده وملزومات وخدمات تاکید دارد.

نمودار زمینه چرخه مخارج
فعالیتهای چرخه مخارج
یکی از وظایف اساسی سیستم اطلاعاتی حسابداری پشتیبانی اثر بخش از عملکرد فعالیتهای تجاری شرکت از طریق پردازش کارامد داده های معاملات و رویدادهای تجاری آن است.
پنج فعالیت اساسی در چرخه مخارج :
1.درخواست خرید کالا 2.سفارش کالا 3.دریافت کالا 4.تصویب صورتحساب خرید 5.پرداخت بهای کالای خریداری شده
دفترکل وفعالیت های گزارشگری
1.بهنگام کردن دفترکل:
2.انتقال ثبت های اصلاحی

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  25  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چرخه حسابداری

دانلود مقاله نقش مهرورزی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله نقش مهرورزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   23 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

چکیده
عصر جدید عصر بازار عشق و محبت است و بدین لحاظ همۀ جنگهای این دوران از عرصه خانواده تا جامعه و حکومتها و ایدئولوژیها بر سر همین کالاست و اثبات این ادعا که : چه کسی عاشق تر است ! مثلاً حتی شاهدیم که تجاوز نظامی آمریکا به عراق هم یک فلسفۀ عاشقانه دارد و نشانه عشق به آزادی مردم عراق است و اثبات این عشق .

 

خداوند در قرآن کریم محک چنان خدشه ناپذیری از عشق و دوستی و محبت بدست داده که ماهیت هر ادعای دروغینی در این باب را رسوا می سازد . می فرماید : آنکه ادعای دوست داشتن کسی را دارد اگر این ادعا راست باشد حتماً خداوند را بسیار شدیدتر دوست می دارد .

 

کمترین نشانۀ محبت به خدا همانا کمّ و کیف به یاد آوردن خدا در زندگی روزمره است و نگرانی از تخطی نمودن از احکام او می باشد . این امر درست مثل رابطه هر عاشقی با معشوق است . پس اگر ما مدعی هستیم که مثلاً عزیزان خود را دوست می داریم پس بایستی خدا را نیز بسیار بیشتر از ان عزیزان به یاد و در نظر داشته باشیم و نگران رضایت او از خود باشیم و لذا در احوال و اعمال روزمره خود شاهد و ناظر باشیم . آیا چنین نیست ؟ از این محک الهی بوضوح درک می شود که اگر ما عاشق خدا باشیم می توانیم سائر انسانها را هم کمابیش دوست بداریم . ولی اگر خدا را کمی دوست بداریم می توانیم سائر انسانها را لااقل دشمن نداریم و به همه بخل نورزیم . ولی اگر از خدا بیگانه باشیم مسلماً تاب تحمل حتی نزدیکترین نزدیکان خود را نداریم . و اما اگر خدا را منکر بوده و با او بواسطۀ جنگ با احکامش ستیزه کنیم آنگاه حتی عزیزترین کسان خود را نیز دشمن خود خواهیم یافت و تحمل هیچکسی را نخواهیم داشت .

 

اما اگر مسلمان و معتقد به قرآن نباشیم به گونۀ دگر حقانیّت این آیه قابل اثبات است : دوست داشتن کسی به این معنا که او را فقط برای خود خودش بخواهیم و عاشق سعادت و عزت جاودانه او باشیم و او را برای مقاصد و هوسهای خود نخواهیم بدان معناست که روح او را دوست بداریم و نه خواص جسمانی و رفتاری او را و سائر فوایدی که از او برای ما حاصل می اید. در تعریف منطقی عشق و دوست داشتن این توصیف خدشه ناپذیر و برحق است و تنها تعریفی است که عشق را از سلطه گری و آدخواری تفکیک می کند و از احساس مالکیت تمیز می دهد . یعنی دوست داشتن کسی به معنای واقعی همان دوست داشتن روح و ذات و هویت جاودانه و ماورای طبیعی اوست . پس باید به این معانی باوری قلبی و شدید داشته باشیم تا بتوانیم روح ان محبوب را درک و احساس کنیم و این همان درک و تصدیق خدا در بشر است و اساس ایمان به عالم غیب و حیات جاودانه است زیرا روح انسان از روح خداست همانطور که طبق احادیث قدسی صورت انسان نیز از جمال اوست . پس اگر چنین است بایستی طبعاً خدا را بعنوان منشاء روح و حیات بشری خیلی بیشتر از ان جسم فانی محبوب دوست بداریم تا بتوانیم او را برای خودش دوست بداریم و نه خواص گذرای دنیوی اش را . پس اصلاً ادعای عشق و محبت و دوستی ذاتاً برخاسته از ایمان شدید به خداست و انسان غیر مؤمن قادر به دوست داشتن هیچکس نیست حتی فرزندانش و حتی خودش . پس کافران و منکرین دین خدا را با محبت کاری نیست زیرا برای عشق و دوستی دل بایستی زنده به روح و جاودانگی باشد و این مفاهیم را با خود داشته باشد . پس از این لحاظ کافر به معنای انسانی قسی القلب و مرده دل است که تمام علایق و عواطف او نیز چیزی جز احساس مالکیت و نفس پرستی نمی باشد ولذا همسر و فرزندان و خاندان چنین فردی از دعوی عشق و دوستی او جز احساس ستم و زور و تزویر ندارند .

 

و اما طبق کلام قرآن و همچنین تجربۀ عقلانی بشر ایمان و محبت به خدا در ایمان و محبت به رسولان و مؤمنانش و پیروی از احکامش آشکار می شود که در این باره دهها آیه و حدیث وجود دارد . در کلام آخر کسی که انبیاء و اولیاء و مؤمنان زنده را در جامعه دوست نمی دارد و انسانی تبهکار است اصولاً دلش مرده و امکان محبت و مهرورزی به هیچکسی را ندارد . به لحاظ دگر محبت بزرگترین اجر خدا به بندگانی است که در مسیر فضائل اخلاقی و تقوا جهاد می کنند . زیرا انسانی که از همه کینه دارد و به همه بخل می ورزد شبانه روز در آتش است و جان می کند در واقع مقام محبت همان عرصه بهشت باطنی برای مؤمنان است.

 

 

 


مهرورزی
ـ مهرورزی با مهربانی ، محبت و لطف قلبی « و اشعر قلبک الرحمه للرعیه و المحبه لهم و اللطف بهم » ( نامه 53 ) دلت را با مهربانی و محبت و لطف واحسان نسب به مردم بپوشان . اشعار به معنای پوشیدن و شعار به معنی زیر پیراهن است و کنایه ازاین است که رحمت و محبت و لطف تو نسبت به مردم ظاهری و بر اساس منافع وماصالح نباشد بلکه باید قلبی باشد و همه جان تو آکنده از مهربانی ومحبت و لطف نسبت به آنها باشد و نگذاری در دل تو ذره ای خشونت ، بغض و یا بی لطفی نسبت به آنها وجود داشته باشد . 2 ـ « امانت دانستن پست و مقام » ، اساس مهرورزی «و لاتکونن علیهم سبعاً ضاریاً تغتنم اکلهم فانهم صنفان : اما اخ لک فیی الدیین و إما نظییر لک فی الخلق یفرط منهم الزلل و تعرض لهم العلل و تؤتی علی ایدیهم فی العمد والخطاء فأعطهم من عفوک و صفحک مثل الذی تحب أن یعطیک من عفو و صحفه فانک فوقهم و والی الامر علیک فوقک و الله فوق من ولاک و قد استقاک امرهم و ابتلاک بهم و لاتنبصنّ نفسک لحرب الله إنه لاید لک بنقمته و لا غنی بک عفوه و رحمته و لا تندمنّ علی عفو » نسبت به مردم مانند یک حیوان درنده حمله ور نشو که خوردن آنها را مغتنم بشماری زیرا مردم دو گروهند : یک گروه برادران دینی تواند و گروه دوم مخلوقات خدا هستند که در خلقت نظیر تو که دچار لغزشهایی شده و اسباب بدکاری به آنها رو یآورده و دانسته وندانسته مرتکب خطا شده اند . بس با بخشش و گذشت خود آنان را عفو کن همانطور که دوست داری خداوند با بخشش و گذشت خویش تورا بیامرزد زیرا تو بالادست آنها و ولی امر بالادست و خداوند بالادست و لی امر تو می باشد و اراده کرده است که کارشان را تو به سامان رسانی و آنان سبب آزمایش تو قرار داده و مبادا خود را برای جنگ با خداوند آماده سازی که ترا توانایی خشم او نبوده و از بخشش و مهربانیش بی نیازی نسیتی و هرگز نباید از بخشش و گذشت پشیمان شوی . امام علی (ع) درنامه ای به اشعث فرماندار آذربایجان که پس از جنگ جمل در شعبان سال 36 هجری در شهر کوفه نوشتند ، خطاب فرمودند : « و إن عملک لیس لک بطمعه ( مطعمه ) و لکنه فی عنقک امانه » همانا پست فرمانداری برای تو وسیله آب و نان نبوده ، بلکه امانتی در گردن تو است . حضرت علی (ع) براساس اصل « امانت » بودن پست و مقام مالک را بر حذر داشته است که مردم را به چشم طعمه ای نگاه کند که با درنده خویی بخواهد گوشت تن آنان ( بیت المال ) تناول کند . حقیقت این است که اگر به مقام به دیده امانت نگاه نشود موجب درنده خویی می شود و زمینه ستم و ستمگری را فراهم می سازد و لذا از این دو سخن استفاده می شود که مبنای مهرورزی با بندگان خدا این است که پست و مقام را یک امانت الهی بدانیم . 3 ـ مهرورزی ؛ مبنای خوشبینی کارگزاران نسبت به مردم امام علی (ع) در نامه به مالک اشتر می فرماید : « ( و اعلم) انه لیس شیء بأدعی الی حسن ظن راع برعیته من احسانه الیهم و تخفیفه الؤونات علیهم و ترک استکراهه ایا هم علی مالیس له قبلهم فلیکن فی ذلک امر یجتمع لک به حسن الظن برعیتک فان حسن الظن یقطع عنک نصباً طویلاً » (نامه 53 / 36 ) بدان مالک ! هیچ وسیله ای برای خوش بین شدن کارگزاران نسبت ببه مردم کارآمدتر از احسان نسبت به آنها و سبک کردن فشارهای زندگی از آنها و تحمیل نکردن آنچه را که در حد توان مردم نسبت ، وجود ندارد . بنابراین برای موارد مذکور چنان تدبیر کن تا اسباب خوشبینی نسبت به مردم برای تو فراهم شود زیرا خوشبینی نسبت به مردم رنج طولانی مشکلات را از تو بر می دارد . خوشبینی نسبت به مردم اساس تکیه به اراده الهی مردمی امام علی (ع) دراین نامه سه مصداق از مهرورزی را بیان فرموده است : 1ـ احسان 2ـ سبک کردن فشارهای زندگی از دوش مردم 3ـ تحمیل نکردن آنچه که در حد توان مردم نیست سپس حضرت نتیجه مهرورزی را در مصادیق سه گاه خوشبینی نسبت به مردم مطرح کرده اند حقیقت این است که حکومتهای سلطه پذیر در طول تاریخ استعمار ، باید بدبینی نسبت به نقش وتوانمندی مردم در مقابله با دشمنان ، دست تسلیم در برابر دشنان بلند کرده اند و با تکیه به آنها دچار خود فروختگی و خیانت به ملت شده اند . این مطلب دردوران قاجار و پهلوی بخوبی مشهود می باشد و تاریخ سلسله این دوخاندان آکنده از خیانتها و ذلتها می باشد . عوامل اصلی این بد بینی درست نقطه مقابل عوامل سه گانه ای است که حضرت امیر (ع) برای خوشبینی کارگزاران به مردم بیان شده است یعنی : ظلم ، سنگین کردن فشارهای ناشی از حیف ومیل بیت المال بر مردم وتحمیل کردن خواسته های استعماری دشمنان بر مردم بواسطه استبداد آن عوامل موجب به حاشیه رانده شدن مردم از حیطه قدرت و اقتدار حکومتهای سلططه پذیر شده و نگرش تحقیر آمیز آنها نسبت به مردم درمجموع بدبینی نسبت قدرت مردمی رابرای آنها بهمراه آورده و آنان با تکیه به نبردهای نظامی و قدرت اطلاعاتی و قدرت دشمنان به حیات ننگین حاکمیت خویش ادامه داده اند . و اما حکومت دینی با مهرورزی بواسطه عوامل سه گانه مذکور به قدرت وتوان مردم خوشبین می شود زیرا با مهرورزی ، مردم به صحنه قدرت ، اقتدار نظام وارد می شوند وتوان عظیم و شگفت انگیز اراده مردم آشکار می شود و بدین ترتیب ، کارگزاران به مردم و توان آنها خوشبین شده و بجای تکیه بر دشمنان به ارادة الهی مردم تکیه می کنند . بر این اساس یکی از دستاوردهای مهم نظام اسلامی ، ظهور و بروز قدرت ارادة مردم است بنحوی که مقام معظم رهبری در موضع گیری در برابر توطئه هسته ای استکبار جهانی فرمودند که ما بدنبال ساخت بمب اتمی نیستیم و بمب اتمی ما اراده مردم است . امروز تنها قدرتی که میتواند برقدرت هسته ای استکبار جهانی غلبه پیدا نماید ، قدرت مردم است ، قدرتی که در چارچوب تئوری مردم سالاری دینی تحقق می یابد و این همان قدرتی است که 26 سال است که نظام جمهوری اسلامی را در برابر تمامی توطئه های استکباری و صهیونیستی حفظ نموده و سیر رشد و پیشرفت را برای ایران اسلامی تضمین کرده است . حقیقت این است که هیچ قدرتی توان مقابله با اراده مردمی را ندارد که با تکیه بر خداوند امدادهای غیبی او و با فرهنگ شهادت به خود آگاهی وخود باوری رسیده است . 4 ـ مهرورزی با مردم جز با دلهای پاک ممکن نیست . امام علی (ع) در نامه به مالک اشتر می فرماید : « و إن افضل قره عین الولاه استقامه العدل فی البلاء و ظهور موّده الرعیه و إنه لاتظهر موّدتهم الّا بسلامه صدورهم » (نامه 53/58 ) همانا برترین چشم روشنی کارگزاران بر پایی عدالت در شهرها و ظهور محبت آنها نسبت به مردم است و این محبت و مهرورزی ظهور پیدا نمی کند مگر بواسطه سلامت و پاکی کارگزاران 5 ـ مهرورزی کارمندان با مردم مستلزم نظارت است . « ثم أسبغ علیهم الارزاق فانّ ذلک قوه لهم علی استصلاح انفسهم وغنی للهم عن تناول ما تحت ایدیهم و حجه علیهم إن خالفوا أمرک أوثلموا امانتک . ثم تفقد اعمالهم وابعث العیون من اهل الصدق و الوفاء علیهم فان تعاهدک فی السر لامورهم حدوه لهم علی استعمال الامانه و الرفق بالرعیه » (نامه 53/74 ) سپس حقوق فراوان به آنها عطا کن زیرا حقوق فراوان موجب توانایی آنها در اصلاح خویشتن می گردد و موجب بی نیازی از دست درازی به اموال بیت المال می شود واتمام حجتی است بر آنان در صورت مخالفت امر تو و یا خیانت در امانت . سپس رفتار کارمندان را مورد بررسی قرار ده و بازرسانی را بر آنان بگمار از اهل صدق و وفاداری زیرا بازرسی پنهانی سبب امانتداری ومهربانی آنان با مردم می شود . 6 ـ آسیب شناسی مهرورزی « ایاک والمن علی رعییتک باحسانک أو التزید یذهب بنور الحق و فتتبع موعدک بخلفک فان المن یبطل الاحسان و التزید یذهب بنور الحق و الخلف یرجب المقت عند الله و عند الناس قال الله تعالی کبر مقتا عند الله أن تقولوا تفعلون » ( نامه 53/146و147 ) بر حذر باش از اینکه نسبت به احسان به مردم بر آنها منت بگذاری و یا نسبت به کار خویش برای مردم بزرگ نمایی کند یا وعده ای به مردم بدهی و خلف وعده کنی زیرا منت گذاری احسان را باطل و بزرگ نمایی نور حق را خاموش می سازد و خلف وعده موجب خشم خداوند و مردم می شود ، خداوند فرموده است : دشمنی بزرگ نزد خداوند آن که بگوئید چیزی را که عمل نمی کنید . احسان از مصادیق مهم مهرورزی نسبت به مردم است و آسیب آن منت گذاری است که موجب می شود که تأثیر احسان که ایجاد محبت در دلهاست از بین برود . 7 ـ مهرورزی بوسیله شفاف سازی و عذرخواهی امام علی (ع) درنامه 53 فراز 129 تا 131 به مالک اشتر می فرماید : « وإن ظنت الرعیه بک حیفا فأصحر لهم ببعذرک و اعدل عنک ظنونهم باصحارک فان فی ذلک ریاضه منک لنفسک و رفقاً برعیتک و اعذاراً تبلیغ به حاجتک من تقویمهم علی الحق » هرگاه مردم نسبت به بی عدالتی تو سوءظن پیدا کنند پس عذر خویش را آشکارا با آنان در میان بگذار و سوءظن آنها را بر طرف کن که این کار ریاضتی برای خودسازی توست و موجب مهرورزی به مردم است و در آن پوزش خواهی وجود دارد که نیاز حکومت را بر بنیان گذاری جامعه و مردم بر حق تحقق می بخشد . یکی از ارکان مردم سالاری دینی ، به فرمایش امام راحل (قدس سره الشریف) ، مردم را ولی نعمت خود دانستن است . با این نگرش مردم حق دارند که در عملکرد کارگزاران خصوصاً در حوزه عدالت ، حساس باشند در اینصورت اگر نسب عدالت کارگزاران گمانی ایجاد شود ، بر طبق سخن امیرالمؤمنین علی (ع) ، این گمان باید از طرف حاکمیت به رسمیت شناخته شود ودو گونه برخورد باید با آن صورت گیرد . 1. شفاف سازی افکار مردم در صورت عدم صحت گمانه زنی آنان 2. عذر خواهی از مردم در صورت صحت گمانه زنی آنان . سپس حضرت سه اثر را برای چنین برخوردی با مردم بشمرده اند : اثر اول : خود سازی کارگزاران حقیقت این است که احترام به نقطه نظرات مردم موجب مبارزه با نفس اماره است نفسی که خصوصاً در حوزه قدرت و مقام بسیاری از کارگزاران را به تکبر و تحقیر وامی دارد . اثر دوم : مدارا با مردم « رفق » با مردم دومین اثری است که چنین برخوردی با گمانه زنی مردم نسبت به عدالت حکومت برای کارگزاران حاصل می کند . رفق به معنای مدارا است . اما مدارایی که توأم با مهربانی و رفاقت است لذا آن حضرت در نامه 46 خطاب به یکی از فرماندارا می فرماید : « ارفق ماکان الرفقق ارفق و اعتزم بالشده حین لاتغنی عنک الا الشده » ( آنجا که مدارا کردن بهتر است مداراکن و در جایی که جز با درشتی کار انجام نگیرد درشتی کن ) تقابل بین رفق و شدت در این سخن بیانگر آنست که رفق به معنای مدارا است اما مدارای همراه با مهربانی و نرمش . مداراکردن با مردم که توأم با رفاقت و مهربانی نمودن با آنهاست از مصادیق مهم مهروزی است که بواسطه شفاف سازی یا عذرخواهی در برابر گمانه زنی های مردم درامر عدالت تحقق می یابد و اینگونه مهرورزی نسبت به مردم مبتنی بر نگرش تکریمی به مردم است که از پایه های مهم مردم سالاری دینی است . یعنی « خود را خام ملت دانستن » و« آنها را ولی نعمت خود داشتن» است که مفادجمله رسول خدا (ص)است که می فرمود:«رئیس القوم خادمهم»؛ رئیس قوم خادم آنهاست. اثر سوم : امیر المؤمنین (ع) پایه گذاری جامعه ومردم بر حق را از نیازهای حکومت اسلامی و کارگزاران آن دانسته اند و عذرخواهی کارگزاران در صورت قصور و تقصیر را وسیله رفع این نیاز مطرح فرموده اند . « تقویم » از قوام یعنی بنیان ریشه گرفته است و به معنای بنیان گذاری است و « تقویمهم علی الحق » یعنی بنیان گذاری مردم و جامعه بر حق . نویسنده در این فراز از نوشتار نمی تواند احساس عمیق خود را نسبت به امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی و احیاگر اسلام ناب محمدی (ص) و جامعه اسلامی ابراز نکند که هر آنچه از مقوله های حکومتی که تاکنون از منبع سرشار و دریا گونه نهج البلاغه استفاده نموده و برای نهادینه کردن در حکومت اسلامی فرا روی کارگزاران قرار داده ایم، در سخن و عمل حضرت امام راحل تجلی یافته است و معظم له از « ب » بسم الله رهبری خویش تا « س» و الناس آن تمامی دستورات امیرالمؤمنین را مو به مو اجرا نموده است از صفحه ذهن می گذرد هنگامی که صریحاً درقضیه نخست وزیری بازرگان از ملت عذر خواهی کرد و با این عذر خواهی خط حق طلبی ملت را تقویت نمود و دائم با شناخت گمان هایی که برای ملت بوجود می آوردند ، با شیوه شفاف سازی و روشنگری مردم را هدایت می نمدند . روحش دراعلی علبین عند ملیک مقتدر مأوی گزیند . 8 ـ مهرورزی بر رعایت حقوق متقابل ملت و دولت مبتنی است . « و اعظم ماافترص سبحانه من تلک الحقوق ( التی افترضها لبعض الناس من علی بعض ) حق الوالی علی الرعییه و حق الرعیه علی الوالی فریضه فرضها الله سبحانه لکل علی کل فجعلها نظاماً لالفتهم و عزاً لدینهم » ( خطبه 216/5 الی 7 ) بزرگترین و مهمترین حقوقی که خداوند میان مردم واجب نموده است ، حق رهبری بر مردم و حق مردم بر رهبری است . حقوقی که دارای منفعت متقابل است برای هریک بر دیگری و ای حقوق متقابل را نظام و سامانه ( سیستم ) الفت و همبستگی میان رهبر و مردم و موجب عزت دین قرار داد . اصول چهارگانه ای که دولت اصول گرا بعنوان پایه های مدیریت اجرایی کشور قرار داده است یعنی : عدالت گستری ، مهرورزی ، خدمتگذاری و تحول از عواملی است که الفت و پیوند و همبستگی بین رهبریت نظام و مردم را تحقق می بخشد مراد از رهبریت نظام ، شخص رهبر و کارگزاران حکومتی امور آنها را تدبیر می کند . شایان توجه است که مهرورزی متقابل ملت و حکومت یکی از پایه های الفت و همبستگی ملی و دینی است . یعنی همانگونه که دولت باید به مردم مهرورزی کند ، مردم نیز باید به دولت مهرورزی نماید و دراینصورت است که الفت و همبستگی میان دولت و مردم بوجود می آید . ان شاءالله در پایان به وظایف مردم در برابر رهبری اصول چهارگانه دولت خواهیم پرداخت . امیرالمؤمنین علی (ع) تحقق الفت و مهرورزی متقابل بین مردم و دولت را در چارچوب نظام و سامانه حقوق متقابل مردم و دولت دانسته اند و در اینصورت است که مهرورزی به الفت وهمبستگی باید از بین مردم و دولت منجر می شود . 9 ـ غرور زدگی آفت ، مهرورزی امام علی (ع) در فراز اول نامه 50 خطاب به فرماندهان خود می فرماید : « اما بعد فان حقاً علی الوالی آلا ییغیره علی رعیته فضل ناله و لاطول خص به أن ما قسم الله له من نعمه دنوا من عباده و عطفاً علی اخوانه » بر رهبر و دولت اسلامی واجب است که برتری که به آن دست یافته است و فضیلتی که به او اختصاص یافته ، موجب طغیان نسبت به حقوق مردم نشود بلکه آن فضائل را نعمتهایی مقدر شده از جانب خداوند می باشد که باید موجب نزدیک شدن به بندگان خدا و محبت و مهربانی نسبت به برادران دینی شود .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش مهرورزی

دانلود مقاله جنون در جزا

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله جنون در جزا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 32   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 

جنون در جزا

 

چکیده
موضوع درگیری بیماران روانی با قانون و ارتکاب رفتار مجرمانه یکی از مشکلات رسیدگی‌های قضایی است. غالباً دادگاه ها با جلب نظر متخصصین روانپزشکی رأی خود را درباره متهم به اختلال روانی صادر می‌نمایند. بیش از هشتاد سال است که از تصویب قوانین کیفری در ایران می‌گذرد و در طی تغییرات قوانین، به اجمال سخن از اختلالات روانی (خصوصاً جنون) و تأثیر آن بر مسئولیت کیفری به میان آمده است.
بطور کلی در روزگار ما عقیده بر این است که اجرای کیفرها درباره بزهکار مجنون با هیچ یک از هدف های مجازات ها یعنی اصلاح و تربیت بزهکار و عبرت آموزی دیگران سازگار نیست.
این مقاله سعی دارد رویکرد سیستم عدالت کیفری ایران، قوانین آمریکا و چند کشور اروپایی در مواجهه با مقوله جنون و مسئولیت کیفری مجانین و نقش پزشکی قانونی را بررسی نماید.

 

واژگان کلیدی
جنون- اختلالات روانی- مسئولیت کیفری- قانون – پزشکی قانونی

 

 

 

 

 

 

 

 

 


مقدمه
جنون در لغت به معنی پوشیده گشتن و پنهان شدن است. در اصطلاح کسی که بر اثر آشفتگی روحی و روانی عقلش پوشیده مانده و قوه درک و شعور را از دست داده است مجنون می نامند. در واژگان فقهی جنون و عقل در مقابل هم به کار رفته است. عقل مهمترین رکن مسئولیت است. جنون به معنی مصطلح کلمه عبارت است از افول تدریجی و برگشت‌ناپذیر حیات روانی انسان، یعنی توانایی درک، احساس و اختیار.
با نگاهی به تاریخ تحولات کیفری و با دیدن تشتت آرای قضات و صاحبنظران در شناخت مفهوم جنون می‌توان دریافت که در گذشته‌های دور رویه‌ای یکسان در برخورد با مقوله جنون و مسئولیت کیفری مجانین وجود نداشت اما با تبیین این واژه و تعامل روز افزون علم حقوق و علم روانشناسی و پزشکی قانونی و حرکت جوامع و حکومت ها به سوی عدالت شاهد حرکت به سوی وحدت رویه‌ای برای برخورد و تعامل با این مقوله در سراسر جهان می‌باشیم. در همه قوانین کیفری، رفع مسئولیت جزایی و عدم مجازات مجرم مشروط به اثبات ناتوانی فرد از تشخیص درست و نادرست نیز با ناآگاهی فرد از نتیجه رفتار خود است.
در هر زمانی و در هر مکانی مجموعه ای از آداب وآیینها مورد پذیرش جامعه قرار گرفته که عدول از این ارزشهای مورد پذیرش جامعه باعث واکنش متقابل از سوی افرادی می شود که در این جامعه زندگی می کنند و عدول از ارزشهای انسانی و اخلاقی مورد پذیرش همگان در هیچ جامعه ای مورد تأیید قرار نگرفته است و جامعه با چنین افرادی همواره برخورد کرده است و در این میان مجرم به عنوان فردی که با زیر پا گذاشتن قوانین و مقررات نظم عمومی را مختل کرده است در جوامع گوناگون مورد تنبیه و مجازات قرار گرفته است اما شارع و قانونگذار به دلایلی چند گروه را از مجازات معاف کرده است که در حقوق جزا از آنها به علل رافع مسئولیت جزائی و علل موجهه جرم نام می برد که هر کدام دارای تفاوتها و شباهتهای است که ذکر آنها در این مجال نمی گنجد . اما دو موضوع از علل رافع مسئولیت جزائی به دلیل تعارضاتی که دارند همواره مورد بحث و جدل بوده اند . یکی از آنها کودکی (صغر سن ) است که به علت تعارض قوانین بین المللی و قوانین شرعی و موضوعه مورد اختلاف و اختلاط است و دیگری جنون است که با توجه به یافته های جدید روانشناسی لزوم تعریف مجدد جنون و بازنگری در قوانین موضوعه را می طلبد . و از آنجا که اکثر مجرمین برای فرار از مجازات به این حربه متوسل می شوند در این سطور به بررسی جنون و مفاهیم مرتبط با آن می پردازیم .

 

تعریف جنون
جنون در لغت به معنی در آمدن شب ، پوشیدن و پنهان شدن ،شیوایی ، شیفتگی و بالاخره دیوانگی است(۱) و در اصطلاح کسی را بر اثر آشفتگی روحی و روانی عقلش پوشیده مانده و قوه درک و شعور را از دست داده است ، مجنون می نامند ( ۲).
در لسان فقها ، مجنون کسی است که قوه عقل و درک ندارد و به اختلال کامل قوای دِماغی مبتلاست و به عبارت دیگر ، مختل المشاعر است . صاحب مسالک گفته است : جنون اقسامی دارد که جامع بین آنها فساد عقل است ، در صورتی که مستقر بوده ، زودگذرمانند اغما نباشد .
برخی فقها در تعریف جنون گفته اند : جنون فساد عقل است و تباه شدن و اختلال آن(۳). به طوری که شخص تحت تاثیر آن در سنجش واقعیت ها دچار اختلال عمده می گردد . ملا احمد نراقی در تعریف جنون می نویسد : جنون فساد مستقر در عقل است که به فراموشی زود گذر و بیهوشی عارضی مربوط نمی شود . عقل آلت فهم است که با در هم ریختگی آن موجب زوال امکان فهم و شناخت ، در حدود متعارف می گردد(۴)
در واژگان فقهی جنون و عقل در مقابل هم به کار رفته است . عقل مهمترین رکن مسئولیت است و در فرهنگ لغات در معانی مختلف از جمله فهمیدن ، دریافت کردن ، هوش ، شعور ذاتی و خرد آمده است بنابرین ، جنون باید به نا فهمی ، کم هوشی و نا بخردی معنی شود(۵).
جنون در حقوق جزا بیشتر به مفهوم دیوانگی به کار می رود(۶) و با معنای عرفی آن شباهت دارد و شامل حالات زیر است :
ü عدم مسئولیت قضائی به دلیل اختلالات روانی.
ü عدم قدرت تمییز بین صحت و سقم مطالب.
ü حالتی که در آن شخص قادر به اداره خود نبوده وضع او برای خود و دیگران خطرناک است(۷) .
در اصطلاح روان پزشکی ، دیوانه واژه ای عامیانه و غیر علمی است که مرادف بیماری روانی است(۸) . از دیدگاه روانپزشکی ، جنون در زمره اختلالات روانی مورد مطالعه قرار می گیرد . اختلالات روانی نوعی بیماری با علائم روانی و رفتاری همراه با آشفتگی در کارکرد ناشی از اختلال زیست شناختی ، اجتماعی ، روانشناسی ، ژنتیک ، فیزیکی یا شیمیایی است و مشتمل بر طیف وسیعی از حالاتی است که با الگوهایی از علایم و نشانه های غیر طبیعی رفتاری و روانشناختی که به سو ء عملکرد می انجامد مشخص می گردد و طبقه بندی خاص خود را دارد(۹) . از منظر روان پزشکان جنون بیماری روانی یا روان پریشی یا بیماری وخیم روانی است که به واسطه آن جریان فکر ، اندیشه ، رفتار ، کردار ، احساس و اعمال ، از راه صواب و عادی منحرف شده باشد(۱۰).
شایع ترین نوع بیماری روانی که در حد جنون باشد ، معمولا تحت عنوان اسکیزوفرنی نام برده می شود(۱۱) . و گروه مهمی از بیماریهای روان پزشکی است . این بیماری جزء بیماریهای گروه سایکوزها و روان پریشیها ست . و دارای گونه های زیر است :
۱ . نوع پارانوئید ۲ . نوع کاتونیک ۳ . نوع آشفته یا هبه فرنیک ۴ . نوع باقی مانده ۵ . نوع نا متمایز(۱۲)
شایع ترین نوع اسکیزو فرنی در جامعه و همچنین مسئله ساز ترین آن اسکیزوفرنی نوع پارانوئید است این گروه معمولا به دلیل سوءظنی و بد بینی که در ساختار ذهنی آنها وجود دارد ، همواره در محیط کار و خانواده و اجتماع در گیری ایجاد می کنند و موجب اختلال نظم اجتماعی و آسایش دیگران می شوند. ولی انواع دیگر مانند کاتاتونیک ممکن است که آسیب اجتماعی چندانی به بار نیاورند(۱۳) .
همچنین باید توجه داشت که زوال خود آگاهی و شعور نیز به سبب هر بیماری و عارضه ای مانند مستی، بیهوشی، دهشت، اعتیاد شدید به مواد مخدر، و هیستریها در حکم جنون است(۱۴) .
موضوع مهمی که باید به آن توجه داشت ، تفاوت میان سفیه و مجنون است زیرا سفیه کسی است که اگر چه واجد ادراک و قوه تمیز است لکن ، در اداره امور مالی خود به طوری ناتوان است که از نظر عرف، تصرفات وی در حقوق مالی غالیا خارج از مسیر عقلایی است . حقوقدانان اسلامی سفاهت را درجه ای از دیوانگی تلقی نکرده ، عقل را فارق سفه و جنون شمرده اند ، چنانکه در تمیز میان کودکی و سفیه ، بلوغ را ملاک دانسته اند . از این رو ، سفاهت از عوامل رافع مسئولیت کیفری قلمداد نشده و سفیه را ، هر چند در تصرفات مالی محجور است ، اما همچنان نسبت به آثار جزائی اعمال خویش مسئول می شمارند . به طوری که اگر اقرار به جرمی نماید که مستلزم مجازات حد یا تعزیر باشد ، محکوم به آن می گردد و اگر مرتکب قتل عمد شود ، سفاهت وی مانع اجرای کیفر قصاص نخواهد بود . چنانکه در ماده ۲۳۴ قانون مجازات اسلامی آمده است : " اقرار به قتل عمد از کسی که به سبب سفاهت یا افلاس محجور باشد نافذ و موجب قصاص است . "
برخی فقهای اسلامی بر خلاف رای مشهور " رشد " جانی را از شرایط ثبوت قصاص دانسته ، استمرار سفه متصل به سن صغر را به رغم بلوغ بزهکار مانع قصاص شمرده اند . چنانکه علامه حلی جنایت سفیه را مانند فعل صغار به منزله خطای محض قلمداد کرده است(۱۵) .

 

انواع جنون
جنون با مفهوم جزائی آن ، به دو دسته تقسیم می شود :
۱. جنون دائمی
۲. جنون ادواری
جنون دائمی : یا اطبا قی یا مُطبق ، در آن استمرار وجود دارد و همیشه با فرد همراه است و آن نزد ابو حنیفه جنونی است که یک ماه مُستوعِب باشد و نزد ابو یوسف جنونی است که بیشتر ایام سال عارض باشد و نزد محمد جنونی است همه ایام سال باشد(۱۶). در اصطلاح روان پزشکی ، جنون دائمی عبارت است از نوعی بیماری روانی که در آن علائم به طور دائم و مستمر وجود دارد و اگر هم با معالجه و مداوا شدت خود را از دست بدهد باز از بین نمیرود . این بیماری معمولا حالت مزمن مییابد و تا آخر عمر با بیمار خواهد بود . نمونه این بیماری در بعضی از بیماران اسکیزوفرنی دیده می شود(۱۷) .
جنون ادواری : یا دوری ، حا لت دیوانگی گاه عارض می شود و گاه افاقه و درمان دست می دهد و به گفته قدما ، آنست که در بهار طغیان کند و در فصول دیگر تسکین پذیرد(۱۸).در اصطلاح روان پزشکی ، جنون ادواری ( جنون دوره ای – جنون مانیاک دپرسیو ) نام بیماری عاطفی عمیقی است که با تغیییرات شدید خلقی ( نشاط مفرط یا افسردگی شدید ) و بهبود پذیری و میل به عودت به کسالت مشخص می شود و از نظر بالینی دو نوع ، افسردگی و تحریکاتی دارد :
ü نوع افسردگی : این بیماری با افسردگی و غم شدید و کندی و وقفه در جریان فکر و فعالیت و کند شدن حرکات بدنی مشخص می شود .
ü نوع تحریکاتی : یا مانی ، با نشاط فوق العاده ، غرور بی مورد ، پر حرفی ، جریان فکر فوق العاده سریع و تشدید فعالیت حرکتی مشخص می شود و بیمار دارای پرش افکار می باشد که مستمر نیست(۱۹) .
دکتر اردبیلی در کتاب حقوق جزای عمومی خود می نویسد :از میان اشکال مختلف جنون،قانونگذار در تبصره ۲ ماده ۵۱ قانون مجازات اسلامی فقط جنون ادواری را شناخته است(۲۰).اما با دقت در این ماده می توان فهمید که قانونگذار این نوع جنون را به خاطر ماهیت خاص آن ذکر کرده است نه از آن رو که فقط این نوع را به رسمیت می شناسد .
اما با توجه به یافته های جدید روان پزشکی که بیماریهای روانی از جمله جنون را به علت وجود ژنهای خاصی در بدن می داند که در جنون دائمی و بیماریهای روانی با ماهیت دائمی این ژنها فعال می باشند ولی در جنون ادواری این ژنها غیر فعال بوده و در حالت خفته به سر می برند ولی به علل گوناگون از جمله عوامل شخصی ، خانوادگی یا اجتماعی دچار جهش شده و فعال می شوند و بیماری را بروز می دهند در این مرحله پزشک با استفاده از دارو و دیگر درمانهای پزشکی ، ژنها ی فعال را دوباره به حالت خفته بر می گرداند و این همان چیزی است که قانون از آن به افاقه نام برده است . به عبارت دیگر از دیدگاه روانپزشکی چیزی به نام جنون ادواری وجود ندارد و این موضوع لزوم بازنگری در قوانین را با توجه به یافته های جدید روانپزشکی می طلبد(۲۱) .

 

درجات جنون
جنون دارای درجاتی است و برخی دیوانگان حالت خطرناکی دارند ، در صورتی که برخی دیگر بی آزار و آرام هستند و حتی گاهی به صورت نا شناخته در جامعه به سر می برند . در برخی از کشورها ( مانند فرانسه ) بین درجات جنون تفکیک قائل شده اند، در فقه حنفی بین مجنون و معتوه ( مجنون نسبی ) فرق گذاشته اند اما در فقه امامیه چنین تفکیکی دیده نمی شود و چیزی به عنوان مجنون نسبی شناخته نشده است. و قانونگذار ایران به تبعیت از چنین عقیده ای در ماده ۵۲ چنین تفکیکی را نپذیرفته و اشعار می دارد : جنون به هر درجه که با شد رافع مسئولیت جزائی است(۲۲). به عبارت دیگر قانونگذار هر درجه از جنون را مانع مسئولیت کیفری مجنون شمرده است و این با توجه به دامنه گسترده بیماریهای روانی می تواند راه گریزی برای تبهکاران حرفه ای به وجود آورده و بخواهند از این ماده سو ء استفاده کنند و با این خلاء قانونی از چنگال عدالت بگریزند . اما اگر ماده ۷۲۹ قانون مجازات اسلامی کلیه قوانین مغایر با این قانون را ملغی اعلام نکرده بود با توجه به تبصره ماده ۴ قانون اقدامات تامینی که می گفت " ...مطلقا یا به طور نسبی فاقد قوه ممیزه می باشند ..." می توانستیم بپذیریم که قانون گذار ایرانی درجه بندی جنون را پذیرفته است . این عدم تفکیک و دسته بندی می تواند باعث به وجود آمدن مشکلات بسیاری شود زیرا متخصصان پزشکی روانی معمولا مجرمان را به دو دسته سالم و بیمار تقسیم می کنند و در نتیجه باعث می شوند که اولا بیماران به بیمارستان و سالم ها به زندان گسیل شوند ، ثانیا افراد میانه حال که بین سالم و بیمار قرار دارند، بلا تکلیف بمانند(۲۳) .

 

تشخیص جنون
تشخیص جنون یکی از اموری است که برای بسیاری از افراد که به دادگاه مراجعه می کنند باید اثبات شود چه در امور حقوقی برای تشخیص سن رشد و احراز سفاهت و چه در امور جنائی و کیفری ، و بسیارند افرادی که ارتکاب جرم را نتیجه جنون آنی خود دانسته و بدین وسیله می خواهند از علل رافع مسئولیت جزائی استفاده کنند و حتی زندانیانی که با مجنون جلوه دادن خود ( تجنن ) قصد خروج از زندان را دارند در این خصوص دادگاه با استفاده از متخصصین پزشکی قانونی باید مجنونین واقعی و کسانی که سعی در مجنون جلوه دادن خود دارند را تشخیص دهد و اجازه ندهد کسانی از این حق سوء استفاده کنند و از آنجا که جنون فرض و اماره قانونی نیست و لذا باید در هر مورد وجود آن اثبات شود(۲۴) . در منطق عمومی مردم ، تشخیص جنون بدیهی و ساده است ولی به نظر کارشناسان گاه درک مرز جنون و عقل فنی و پیچیده است ، زیرا جنون درجاتی دارد و پی بردن به آن در مواردی که نمود خارجی و آشکار ندارد جز برای پزشک متخصص و بدون آزمایشهای دقیق و مستمر و طولانی امکان ندارد(۲۵). با توجه به تبصره ماده ۴ ( قانون مجازات اسلامی ) دادگاه می تواند در تشخیص جنون از نظر پزشکان متخصص امراض روحی استفاده کند ، در این راستا دادگاه می تواند از کسان و نزدیکان او و سایر مطلعین ، تحقیقات لازم را به عمل آورد . ( ماده ۹۵ قانون آئین کیفری دادگاههای عمومی و انقلاب ) و از آنجا که تشخیص و تعیین جنون امری ماهوی و در اختیار دادگاه است ، در هر حال تصمیم نهایی با دادگاه است . ( تبصره ماده ۴ قانون اقدامات تامینی ) چنانچه جانی مدعی عروض جنون در زمان ارتکاب جنایت گردد ، در صورت عدم وجود سابقه جنون باید ادعای خود را اثبات نماید . چرا که اصل دلالت بر سلامت او داشته و قول ولی دم مبنی بر تعقل وی به هنگام ارتکاب جنایت ، مقدم خواهد بود . لکن اگر جانی قبلا مجنون بوده و اکنون مدعی شود که جنایت در زمان دیوانگی او واقع شده است ، ادعای جانی با وجود سوگند پذیرفته می شود ، مگر آنکه اولیای دم افاقه او را اثبات کنند . زیرا ، ادعای آنان خلاف اصل است(۲۶) .
موضوعی که افراد رسیدگی کننده به این نوع پرونده ها باید مد نظر داشته باشند این است که مبادا این گونه افراد خودرا مجنون جلوه دهند و در اصطلاح تجنن نمایند . زیرا تجنن یا خود را دیوانه جلوه دادن برای فرار از مجازات یا پرداخت دین فراوان دیده می شود ، بعضی از این افراد دیوانه نما آنقدر نقش خود را خوب بازی می کنند که جز با بستری شدن در یک مرکز علمی روانی و مطالعه دقیق ، تشخیص سلامت و جنون آنان مقدور نیست(۲۷) و از نظر تظاهرات خود بیمار جلوه دادن، به سه صورت زیر دیده می شود :
۱. منفی بافی : مانند خود را به لالی زدن یا کر وانمود کردن یا حالت بهت زدگی به خود گرفتن ، که این حالت در اشخاصی دیده می شوند که تحت تعقیب قضائی و انتظامی هستند .
۲. رفتار غیر عادی و ادا و اطوار ساختگی برای تظاهر به بیمار عصبی و روانی جسمی : این افراد سعی می کنند حتی [به] پرسشهای ساده درباره وقایع روزمره پاسخ نا مربوط دهند.
۳. هذیان گویی دروغین و هیجان زدگی غیر واقعی : افراد با هوش و دانا که تحت تعقیب می باشند با هذیان سرائی و هیجان زدگی خود را مجنون جلوه داده و استادانه ادعای ارتباط با سازمانهای مهم و و دانستن اسرار آنها را دارند و خود را کاشف و مخترع نامداری معرفی می نمایند ولی مانند بیماران واقعی نمی توانند به مدت طولانی تظاهر کنند و به زودی وادار به حقیقت گوئی می شوند(۲۸) .

 

مسئولیت جزائی مجنون
در حقوق جزا (( قصد مجرمانه )) را می توان خواستن قطعی و منجز به انجام عمل و یا ترک عملی دانست که قانون آن را نهی کرده است .البته ، در اینجا خواستن و یا اراده باید در شرایط متعارف یک انسان عاقل ، مختار و واجد رشد جسمی و روانی مطرح گردد ، زیرا زوال عقل و اختیار و یا عدم رشد موجب می شود که تمایل یا اراده بر ارتکاب جرم مخدوش گردیده و مسئولیت کیفری مجرم غالبا از میان برود و یا به مسئولیت جزایی تخفیف یافته تبدیل شود(۲۹).
افلاطون ، دیوانگان را غیر مسئول می دانست و معتقد بود که این افراد در صورتی که مرتکب جرمی می شوند نباید با آنها مانند سایر مجرمین رفتار کرد . در قرون وسطی نیز مجانین را جن زده می دانستند و معتقد بودند که جنیان در بدن دیوانگان وارد می شوند و [در] اثر ورود آنها [به] بدن، انسان دیوانه می گردد . تا اینکه در اواخر قرن هیجدهم در اثر تلاش و کوشش دانشمندان معروفی چون پینل( pinel ) و اسکیرول ( Esquirol ) که پس از انجام تحقیقات خود اعلام کردند که جنون نوعی بیماری روانی است و بایستی که افراد مجنون مانند سایر بیماران تحت معالجه و درمان قرار گیرند به موجب آن در قانون جزای ۱۸۱۰ کشور فرانسه برای نخستین بار ، عدم مسئولیت جزائی بزهکاران دیوانه پذیرفته شد .اسلام موضوع عدم مسئولیت جزائی دیوانگان را دوازده قرن قبل از قوانین موضوعه کشورهای اروپایی به صراحت پذیرفته بود(۳۰) زیرا حقوقدانان اسلامی به استناد مدارک روایی و با توجه به تاثیر اراده مجنون از فشارهای روانی و ناتوانی وی در سنجش امور ، عمد و خطای او را یکسان شمرده به دلیل عدم اعتبار قصد وی ، جنایت ارتکابی را به منزله خطایی محض قلمداد کرده اند قانونگذار نیز در ماده ۲۲۱ قانون مجازات اسلامی آورده است : " هر گاه دیوانه یا نابالغی عمدا کسی را بکشد خطا محسوب و قصاص نمی شود . بلکه باید عاقله آنها دیه قتل قتل خطا را به ورثه مقتول بدهند . " همچنین در تبصره یک ماده ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی
مقرر می دارد : " جنایتهای عمدی و شبه عمدی دیوانه و نا بالغ به منزله خطاء محض است . " و همین حکم را در تبصره ماده ۳۰۶ قانون مذکور تکرار کرده است(۳۱). همچنین باید توجه داشت که جنون از اسباب شخصی رافع مسئولیت کیفری است و فقط در حق مجنون موثر است و از شرکاء و معاونان جرم که عاقل بوده اند رفع مسئولیت نمی کند . بنابراین ، تعقیب آنان بلا مانع است . حال آنکه تعقیب متهم مجنون ممنوع است(۳۲) .
با دقت نظر در مواد قانونی مختلف و دکترین حقوقی می توان برای جنون چندین حالت متصور شد که به ترتیب آنها را بیان می کنیم:
۱. جنون پیش از ارتکاب جرم:
در قانون از جنون پیش از ارتکاب جرم تعریفی به عمل نیامده است،اما جنون پیش از ارتکاب جرم را شاید بتوان از تفسیری که از بند ۵ ماده ۲۲قانون مجازات اسلامی به عمل آورد یعنی توجه به (( وضع خاص متهم و یا سابقه او )) یکی از جهات مخفف به شمار آورد و در کیفرهای تعزیری و یا بازدارنده ، تخفیفی در محکومیت بزهکار قایل شد(۳۳) .
۲. جنون مقارن با ارتکاب جرم:
در صورتی می توان جنون را از عوامل رافع مسئولیت جزائی دانست که مقارن با وقوع ارتکاب جرم باشد . چنانچه قانونگذار در ماده ۵۱ قانون مجازات اسلامی اشعار می دارد " جنون در حال ارتکاب جرم به هر درجه که باشد رافع مسئولیت کیفری است " و در تبصره ۲ همین ماده شرط رفع مسئولیت از مجنون ادواری را " جنون در حین ارتکاب جرم " می داند . همچنین باید توجه داشت که تقارن جنون با جرم به تنهایی برای رفع مسئولیت کیفری کافی نیست ، بلکه ، پزشکان روانی برای جنون شرط دیگری هم در عمل قائل شده اند که تلویحا از عبارت " جنون در حال ارتکاب جرم " نیز می توان فهمید و آن ارتباط جنون با جرم است . به طور کلی رفتار انسانها تجلی انگیزه های روانی است که بر اساس احساس و درک از واقعیات شکل می گیرد بیماران روانی نیز هر یک واقعیت را به گونه ای تاویل و تفسیر می کنند و رفتار آنان نمودی از طرز تلقی و نحوه ادراک از این واقعیت است بعض از آنان مانند گروهی از عقب ماندگان ذهنی هیچ گونه درک از واقع و ارتباط امور با یکدیگر ندارند . بعضی دیگردر نتیجه درک نادرستی از واقع اسیر فکر غلط و ثابتی می شوند که مبنای استدلال و نهایتا رفتار آنان قرار می گیرد. گروهی دیگر تحت تاثیر اوهام و احلام دیداری و شنیداری گاه می پندارند کسی با آنان سخن می گویند و به آنها دستور می دهد گاه حضور واقعی دیگران را که در صدد آزار و اذیت آنها است در کنار خود لمس می کنند . بنابرین ، رفتار مجرمانه آنان به منظور رهایی از زجر و رنج باطنی و به صورت ایراد ضرب و جرح یا آدمکشی باید نتیجه منطقی تصورات و تخیلات آنها باشد . از این رو ، یکی از ابهاماتی که پزشکان روانی در تشخیص جنون باید معلوم کنند این است که آیا جرم ارتکابی نتیجه این نابسامانی یا بیماری روانی بوده است یا خیر ؟ و گر نه ، بسا ممکن است جرمی که مجنون به آن متهم است هیچ گونه ارتباطی با وضع یا بیماری روانی او نداشته باشد و یا به عبارت دیگر این حالات موثر بر رفتار او نباشد . در این حال ، رفع مسئولیت از مجنون دشوار است(۳۴) . بدین منظور قانونگذار در تبصره ماده ۴ قانون اقدامات تامینی مقرر می دارد : " در باره تشخیص عدم مسئولیت مجرمین و اینکه آیا مطلقا یا به طور نسبی فاقد قوه ممیزه می باشند دادگاه نظر پزشک متخصص امراض روحی را جلب می نماید و در هر حال تصمیم نهایی با دادگاه است . " تشخیص وضع روانی بزهکار و احتمالا تعیین نوع بحران عارض بر او هرچند لازم است ولی کافی نیست . پزشک متخصص امراض روحی بر طبق تبصره مذکور باید علاوه بر آن در پایان گزارش خود درباره عدم مسئولیت بزهکار اظهار عقیده کند(۳۵).
۳. جنون پس از حدوث جرم:
چنانچه جنون پس از وقوع جرم و پیش از محاکمه یا صدور حکم قطعی باشد ، تحقیقات در دادگاه انجام می گیرد و تا زمان افاقه تعقیب متوقف خواهد شد . ولی در ماهیت جرم ارتکابی تاثیری نداشته و با وجود شرایط و عناصر لازم ، جنایت عمدی خواهد بود ، لکن برخی در اجرای قصاص بر قاتلی که پس از ارتکاب جنایت دیوانه شده است تردید کرده اند . این گروه با توجه به اطلاق حدیث رفع که شامل جنون در زمان ارتکاب جنایت و نیز جنون عارض بعد از آن می گردد ، مجازات جانی را در این مورد جدا بعید دانسته و گفته اند مشکل بتوان بدون امکان استماع دفاعیات متهم وی را محکوم به قصاص نمود . چرا که اگر جانی عاقل بود از خود دفاع کرده و مثلا به نحوی قابل پذیرش به جرح شهود می پرداخت یا مدعی دفاع مشروع می شد . بنابرین شبهه حاصل از عدم امکان دفاع ، به سبب دیوانگی موجب سقوط قصاص خواهد بود . گروهی از فقهای اهل سنت نیز این رای را پذیرفته و برخی جنون را در صورتی مانع قصاص شمرده اند که تا قبل از اقدام به اجرای آن عارض گردد(۳۶) .
ابتلای متهم به جنون ، پس از وقوع جرم ، از موانع تعقیب دعوای عمومی است که با هدف اعطای حق دفاع به متهم صورت می گیرد و طبیعی است که پس از رفع مانع ، به استناد اصل تساوی افراد در مقابل قوانین و نیز قاعده قانونی یا الزامی بودن تعقیب ، دعوای عمومی جریان خود را دوباره از سر گرفته ، محاکمه طبق ضوابط به عمل خواهد آمد(۳۷). ولی سایر اقدامات مانند استماع گواهان ، تحقیق از معاونان و شرکاء جرم ، تفتیش و کارشناسی در صورت لزوم انجام خواهد گرفت .متهم مجنون نیز بنا به دستور دادستان تا رفع حالت مذکور در محل مناسبی نگهداری خواهد شد ( ماده قانون مجازات ۵۲ اسلامی ) اما در مورد دعوای خصوصی ، طبق ماده ۹۵ قانون آئین دادرسی کیفری دادگاههای عمومی و انقلاب " در مورد دیه یا خسارات مالی در صورت مطالبه ، حکم مقتضی صادر می نماید " و با توجه به ماده ۲۲۱ قانون مجازات اسلامی " هر گاه دیوانه یا نا بالغی عمداّ کسی را بکشد خطا محسوب و قصاص نمی شود بلکه باید عاقله آنها دیه قتل خطا را به ورثه مقتول بدهند. "
۴. جنون بعد از محکومیت کیفری:
طبق قوانین موضوعه کیفری ایران جنون محکوم علیه مسقط مجازات نیست(۳۸) .و اگر متهم تا زمان صدور حکم محکومیت قطعی سالم باشد ، ولی در اثنای اجرای مجازات جنون بر او عارض شود، مانع از اجرای بعضی از مجازاتها درباره او نیست(۳۹) . در مورد حد زنا و مسکر در مواد ۹۵ و ۱۸۰ قانون مجازات اسلامی آمده است " هر گاه محکوم به حد دیوانه یا مرتد شود حد از او ساقط نمی شود " در مورد مجازاتهای تعزیری قانونگذار در ماده ۲۸۹ قانون آئین دادرسی کیفری دادگاههای عمومی و انقلاب، اشعار می دارد " جنون بعد از صدور حکم و فرار محکوم علیه در حین اجرای حکم موجب سقوط مجازات تعزیری نمی باشد ".
در مورد مجازات حبس ، در صورتی که محکوم علیه ، مجنون شود با استناد به مواد ۳۷قانون مجازات اسلامی و تبصره ماده ۲۹۱ قانون آئین دادرسی کیفری دادگاههای عمومی و انقلاب با تشخیص جنون از سوی پزشکی قانونی ، محکوم به حبس به دستور دادستان به بیمارستان روانی – و در صورت نبود آن به محل مناسبی – انتقال داده می شود. مدت اقامت محکوم علیه در بیمارستان روانی جزء مدت محکومیت او محسوب خواهد شد .
۵. افاقه جنون پس از ارتکاب جرم:
در صورتی که مجنون بعد از ارتکاب جرم بهبودی خود را بدست آورد آ یا افاقه مرتکب جرم تاثیری در محکومیت او دارد ؟
بدیهی است ملاک در دفع قصاص جنون در زمان وقوع فعل است ، اگر چه نتیجه آن در زمان افاقه حاصل آمده باشد(۴۰)، بدین منظور قانون گذار در تبصره ماده ۲۲۱ قانون مجازات اسلامی در جرائم قتل نفس یا نقص عضو عمدی که مرتکب آن صغیر یا مجنون باشد، پس از بلوغ یا افاقه مرتکب جرم اگر مجنی علیه در اثر سرایت فوت شود، موجب قصاص نمی داند.
همچنین امور حقوقی قوه قضائیه در نظریه ای بیان می کند " چنانچه احراز شود جانی حین ارتکاب جنایت مجنون بوده ، جنون وی رافع مسئولیت کیفری و جنایت وی به معنای خطای محض و پرداخت دیه به عهده عاقله است و بهبودی جانی پس از ارتکاب جنایت و اقرار و اعتراف وی به ارتکاب جنایت تاثیری در خصوص مورد ندارد و کماکان دیه به عهده عاقله می باشد " (۴۱)

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  32  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جنون در جزا

دانلود مقاله تراکم جمعیت

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله تراکم جمعیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 10   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 

تراکم جمعیت
تراکم جمعیت راهی است برای سنجش جمعیت در واحد مساحت یا واحد حجم که تا کنون بارها در مورد موجودات زنده به ویژه آدمی به کار بسته شده است.
فرمول بدست آوردن تراکم:

سازمان ملل: جمعیت جهان تا سال 2050 به 9 میلیارد نفر خواهد رسید
________________________________________

سازمان ملل اعلام کرد: جمعیت جهان تا سال 2050 با 40% افزایش به 1/9 میلیارد نفر خواهد رسید. اما بطور تقریبی می توان گفت تمامی این رشد جمعیت مربوط به کشور های در حال توسعه و جهان سوم و به خصوص در 50 کشور فقیر جهان می باشد.
در این گزارشات آمده است که انتظار می رود که تا سال 2050 جمعیت کشور های جهان سوم از 3/5 میلیارد نفر به 8/7 میلیارد نفر برسد اما جمعیت کشور های پیشرفته همچنان 2/1 میلیارد نفر باقی بماند. دبیر کمیسیون بخش جمعیت سازمان ملل می گوید: "بدین ترتیب یک تراکم جمعیت را در کره زمین شاهد خواهیم بود." البته بیشتر این جمعیت در کشور هایی متمرکز خواهند شد که از نظر تامین مسکن، امکانات آموزشی و بهداشتی با مشکل مواجه هستند.
پیش بینی می شود که آمریکا به عنوان اولین کشور مهاجرپذیر جهان، سالانه پذیرای 1/1 میلیون مهاجر باشد که با این تفاسیر جمعیت امریکا که در سال 2005، 298 میلیون نفر است تا سال 2050 به 394 میلیون نفر برسد. بر طبق همین آمار، رشد جمعیت در 8 کشور جهان _هند، پاکستان، نیجریه، کنگو، بنگلادش، اوگاندا، ایالات متحده امریکا، اتیوپی و چین_بین سالهای 2005 تا 2050 نیمی از رشد جمعیت در کل جهان را شامل شود.
امروزه میزان متوسط باروری در هر زن 6/2 نوزاد است که تا سال 2050 به 2 نوزاد برای هز زن کاهش خواهد یافت. جمعیت هند در اواخر دهه اخیر از جمعیت چین پیشی خواهد گرفت چرا که میزان متوسط باروری در هند برای در هر زن 3 کودک و در چین در هر زن 7/1 کودک است. در فاصله سال های 2000 تا 2005 میزان متوسط باروری در 35 کشور از 148 کشور در حال توسعه جهان، 5 کودک در هر زن بوده است که 30 کشور از این 35 کشور را کشورهای فقیر جهان تشکیل می دهد. روند کاهش جمعیت در چندین کشور در مجاور صحرای بزرگ افریقا و شمال آسیا کندتر از آنچه قبل از این پیش بینی شد، می بوده است.
رابطه‌ی افزایش جمعیت با رشد و توسعه
نیروی انسانی یکی از ارکان مهم توسعه و پیشرفت در امر تکنولوژی و صنعت هر جامعه محسوب می‌شود
کشورهای متمدن و پیشرفته جهان با توجه به کار و تلاش فراوان و استفاده بهینه از نیروی‌انسانی خود نقش مهمی در پیشرفت جامعه ایجاد می‌کنند و این توسعه و پیشرفت نشأت گرفته از وجدان کاری و تلاش برای بهتر اداره کردن جامعه و پیشرفت و مدرنیزاسیون جامعه خود نقش فعال ایفا می‌کنند و این میسر نمی‌شود مگر با کار فراوان کشورهای پیشرفته‌ای مانند فرانسه، آلمان و ژاپن با دادن انعام و جایزه به خانواده‌هایی که فرزندان زیادی متولد می‌کنند و نیروی کار فراوانی را به جامعه عرضه می‌دارند می‌توانند کارگشا باشند این مطلب را گفتم که مقدمه‌ای باشد برای صحبت‌های اخیر ریاست جمهوری درباره ازدیاد جمعیت.
آیا آقای رئیس جمهور که در صحبت‌های خودشان فرمودند ایران اسلامی ظرفیت بیش از 12 میلیون نفر جمعیت را دارد. آیا فکری به حال تربیت فرهنگی و رشد امکاناتی که در جامعه وجود دارد نیز کرده‌‌ایم منکر این بخش از صحبت‌های ایشان نیستم. امروزه ما چقدر توانسته‌ایم به نیروهایی که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده‌اند اشتغال‌زایی را به وجود آوریم.
چرا سن ازدواج در جامعه بالا رفته ما باید فکری به حال اینان کنیم تا بتوانند زندگی بدون دغدغه‌ای داشته باشند و بعد از آن می‌توان فرزندان صالحی را تحویل جامعه داد و تحصیلات کلاسیک را پشت سر بگذارند و به عنوان نیروی فعال، پویا و دینامیک مشکلات جامعه را حل کنند، نه این‌که سربار جامعه باشند.
آقای رئیس جمهور! آیا می‌دانید چند نفر معتاد در جامعه وجود دارد شما که دم از ازدیاد جمعیت می‌زنید چرا بسیاری از اساتید دانشگاه را و دانشجویانی که دوره‌های بالای علمی را می‌خواهند طی کنند ستاره‌دار معرفی می‌کنید.
شرایط ادامه تحصیل را از آنان می‌گیرید شما اگر می‌گویید ازدیاد جمعیت، چقدر بودجه برای کارهای تحقیقاتی دانشگاه مدنظر گرفته‌اید ما با کنار زدن دانشجویان موفق و اساتید خبره و گذاشتن افراد ناکارآمد در لیست‌های کلیدی نمی‌توانیم زمینه‌ی پیشرفت برای جوانان فراهم آوریم و ازدیاد جمعیت نیز برای ما نه این‌که مشکل‌گشا نیست بلکه خطرآفرین هم هست امروزه معضلات و بزهکاری اجتماعی که در کشورهای بزرگ وجود دارد و عدم امنیت روانی و جانی مردم و نبودن کنترل لازم نه این‌که مشکلات ما را حل نمی‌کند بلکه باعث افزایش آن نیز می‌شود.
آیا مراکز بهداشت درمان جوابگوی جمعیت کشور ایران می‌باشد که ما به فکر ازدیاد آن افتاده‌ایم ما حرف از ازدیاد جمعیت می‌زنیم اما فکری به حال نخبگان و متفکران جامعه که در المپیادهای مختلف شرکت می‌کنند و عده زیادی از آنان چون زمینه رشد و بالندگی در ایران برای آن‌ها مقدر نمی‌باشد به کشورهای دیگر می‌روند، اقتصاد و صنعت جوامع دیگر را احیا می‌کنند، آیا این‌ها درد نیست.
رئیس‌جمهور محترم، ما به فکر ازدیاد جمعیت هم بودیم، اما اگر زمینه‌ی تلاش، کار و خلاقیت در جوامع خودمان وجود نداشته باشد چه فایده‌ای برای جامعه دارد؟ آیا فکری هم به حال تورم اقتصادی کرده‌اید؟
در شهرستانی که جمعیتی بالغ بر 200 هزار نفر جمعیت دارد و دارای یک بیمارستان می‌باشد، آن هم بدون تجهیزات و امکانات پزشکی زندگی می‌کنیم.
آیا ما حاشیه‌نشینان خلیج‌فارس با در دست داشتن منابع گازی باید باز هم مشکل بیمارستان داشته باشیم؟ هنوز در این دو شهرستان کنگان و دیر مدارس کپری- استیجاری وجود دارد.
پس این همه جمعیت چرا؟!!

 

جمعیت و پراکندگی آن
براساس آخرین نتایج آمارگیری جمعیت در آبان سال 1375، جمعیت کشور 60/05 میلیون نفر است که 36/8 میلیون نفر (61/3درسد) آن شهری و 23 میلیون نفر (38/3درسد) در نقاط روستایی و بقیه غیرساکن هستند.
تحول رشد جمعیت ایران
جمعیت ایران طی هفتاد سال اخیر از حدود 10 میلیون نفر در سال 1300 شمسی به 60 میلیون نفر درسال 1370 رسیده است. میزان این افزایش در تمام دوره¬ی 70 ساله یکسان نبوده و رشد شتابان آن ازسال 1330 آغاز و تنها طی 40 سال حدود 3/5 برابر شده و از 17 میلیون نفر به 60 میلیون نفر رسیده است.
با توجه به روند جمعیت گذشته و سرشماری¬های انجام شده، رشد سالیانه¬ی جمعیت تحول چشمگیری داشته است. بیشترین رشد جمعیتی در خلال سال¬های 1355 تا 1365 کشور به علت مهاجرپذیری کشور به ویژه ازافغانستان بوده است و پس از آن با کوشش¬های به عمل آمده تا سال 1375 رو به کاهش گذارده است. میزان رشد جمعیت بین سال¬های 70 تا 75 به میزان 1/47 درسد برآورد شده است. رشد سریع جمعیت در ایران، اثر برنامه‌ریزی¬های اقتصادی، اجتماعی را خنثی و موضوع کنترل جمعیت را بطور جدی مطرح کرده است.
رشد طبیعی جمعیت کشور ایران در حال حاضر حدود 1/41 درسد در سال است؛ یعنی در هر سال نیم میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده می‌شود.
از نظر تعداد جمعیت، ایران در میان کشورهای همجوار در خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز در سال 1358 به ترتیب پس از پاکستان، ترکیه و مصر در مقام چهارم قرار داشت، ولی به دلیل افزایش سریع جمعیت ایران در سال¬های اخیر، جمعیت کشور ما از سال 1371 به مرتبه دوم پس از پاکستان رسیده است. بنابراین ضرورت تنظیم رشد جمعیت برای کشورهای در حال توسعه¬ی جهان، به ویژه ایران امری حیاتی است.
ساخت جنسی و سنی
در آبان 1375، از 60055488 نفر جمعیت کشور، 30515159 نفر مرد و 295040329 نفر زن بوده‌اند که در نتیجه، نسبت جنسی برابر 103 به دست می‌آید. به عبارت دیگر، درمقابل هر 100 نفر زن، 103 نفر مرد وجود داشته است.
75/6 درسد جمعیت کل کشور را جمعیت ده ساله و بیشتر تشکیل می‌دهد. از جمعیت 10 ساله و بیشتر روستایی 37/6 درسد فعال و از این جمعیت فعال 90/6 درسد شاغل و مابقی بیکاراند.
ساخت سنی جمعیت ایران همانند دیگر کشورهای در حال توسعه، بسیار جوان است به طوری که 56 درسد جمعیت کشور را افراد کمتر از 20 سال تشکیل می‌دهند.
نوع خانوار و پراکندگی آن
در آبان 1375، از کل خانوارهای معمولی کشور،99/69 درسد را خانوارهای معمولی ساکن تشکیل می‌داده‌اند. از این تعداد، 64/12 درسد در نقاط شهری و 57/35 درسد درنقاط روستایی سکونت داشته‌اند. در کل کشور، میانگین تعداد افراد در خانوارهای معمولی،4/77 نفر به دست آمده است.
این میانگین برای خانوارهای شهری، 4/56 نفر، برای خانوارهای روستایی،5/14 نفر و برای خانوارهای غیرساکن،5/43 نفربوده است.
توزیع جمعیت
توزیع مکانی جمعیت درسطح کشور ناموزون بوده و عوامل جغرافیایی، بسیار متأثر است. هرچند دردهه‌های اخیر این تأثیر تا حدودی کاهش یافته است، اما هنوز عامل عمده در پراکندگی جمعیت ایران محسوب می‌شود. نیمه¬ی غربی به دلیل برخورداری از محیطی مساعدتر نسبت به نیمه شرقی، از تراکم جمعیت بیشتری برخورداراست. تمام استان¬های این بخش به جز ایلام، تراکم بیشتری از تراکم متوسط کشور یعنی 35 نفر در کیلومترمربع دارند. با توجه به متوسط تراکم جمعیت کشور، نواحی کم تراکم و پرتراکم جمعیت از نظرجغرافیایی معنی‌دار خواهد بود. بدین ترتیب نیمه¬ی شرقی کشور از تراکمی کمتر از تراکم متوسط کشور برخوردار است. کمبود منابع آب دراثر بارش کم، وجود زمین¬های کویری و شوره‌زار، کمبود زمین با خاک مناسب و وجود اقلیم خشک و نامناسب از عوامل اصلی این تراکم ناچیز جمعیت است. پرتراکم‌ترین استان ایران استان تهران است که درسال 1370 حدود 370 نفر درهر کیلومتر مربع جمعیت داشته است.
آماری جالب از جمعیت کره زمین!
۱:جمعیت یک منطقه به معنای تعداد افرادی است که در یک بازه زمانی مشخص در آن منطقه زندگی میکنند.جمعیت تحت تاثیر مرگ افراد تولد و یا مهاجرت آنها تغییر میپذیرد.تفاوت حاصل از مرگ و تولد در افراد یک جامعه به معیار رشد طبیعی معروف میباشد.دولتها در دوره های متناوب نسبت به سر شماری اقدام میکنند.در کشورهائی مانند ایران هند و امریکا این سرشماری هر ده سال یکبار و در کانادا هر پنج سال یکبار انجام میگیرد.
در حال حاضر بیش از شش و نیم میلیارد انسان بر روی کره زمین زندگی میکنند.۱۰۰ سال گذشته به عنوان قرنی که بالاترین میزان رشد جمعیت را داشت شناخته شده است.جالب است بدانید فقط در ۳۸ سال یعنی از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۹۹ جمعیت کره زمین به دو برابر رسید.جمعیت در سال ۱۹۶۱ سه میلیارد نفر و در سال ۱۹۹۹ شش میلیارد نفر بر آورد شده است. این سرعت بالای رشد جمعیت انفجار جمعیت نیز خوانده میشود.
۲: آماری تخمینی از جمعیت جهان در ۴۰۰ سال اخیر تا سال ۲۰۵۰
سال ۱۷۵۰: ۷۹۱ میلیون نفر
سال۱۸۵۰: : ۱،۲۶۲،۰۰۰،۰۰۰ نفر
سال۱۹۵۰: ۲،۵۱۸،۶۲۹،۰۰۰نفر

 

سال ۲۰۵۰ (تخمینی) : ۸،۹۱۸،۷۲۴،۰۰۰ نفر
همواره آسیا بیشترین جمعیت دنیا را به خود اختصاص داده است و بیشترین رشد جمعیت در قرن گذشته نیز مربوط به قاره امریکا میباشد.
قاره اقیانوسیه نیز همواره کمترین جمعیت دنیا را داشته است.در سال ۱۷۵۰تقریبا ۲میلیون نفر ساکن اقیانوسیه بودند که در حال حاضر بیش از ۳۵ میلیون نفر ساکن آن هستند.
۳:مقایسه جمعیت قاره ها در سال ۲۰۵۰:
آسیا ۵،۲۱۷،۲۰۲،۰۰۰ نفر
افریقا ۱،۸۰۳،۲۹۸،۰۰۰ نفر
اروپا ۶۵۳،۳۲۳،۰۰۰ نفر
امریکای جنوبی ۷۶۷،۶۸۵،۰۰۰ نفر
امریکای شمالی ۴۴۷،۹۳۱،۰۰۰ نفر
اقیانوسیه ۴۵،۸۱۵،۰۰۰ نفر

 

۴:پدیده شهر نشینی(مهاجرت به شهرها) :

 

در طول تاریخ همواره مردم علاقه به مهاجرت به شهرها داشته اند.اما در یک قرن گذشته (و شاید بیشتر) این پدیده رشد ویژه ای پیدا کرده است.برای مثال در سال ۱۸۸۰فقط ۲۰درصد مردم انگلیس در شهر ها زندگی میکردند ولی در حال حاضر بیش از ۹۵ در صد انگلیسیها ساکن شهر ها هستند.در سال ۱۹۶۰ فقط ۲ شهر نیو یورک و توکیو در جهان دارای جمعیت بالای۱۰میلیون نفر بوندند در حالیکه این نرخ امروزه به ۲۵ شهر رسیده است.و از این بین ۱۵ شهر در کشورهای در حال توسعه قرار گرفته اند.
نتیحه سیل مهاجرت مردم به شهر ها باعث میشود که در سال ۲۰۳۰بیش از ۵ میلیارد نفر در دنیا که شامل ۶۱ در صد از مردم میباشد ساکن شهر ها باشند.
۵:آماری از ۱۰ شهر پرجمعیت دنیا در سال ۲۰۰۶ :
۱:توکیو (ژاپن، آسیا):۳۴،۲۰۰،۰۰۰ نفر
۲:میکزیکو سیتی (مکزیک،امریکای شمالی) : ۲۸،۰۰۰،۰۰۰
3: سئول (کره جنوبی، آسیا): ۲۲،۸۳۰،۰۰۰ نفر
۵:سائو پائولو(برزیل،امریکای جنوبی): ۲۰،۲۰۰،۰۰۰ نفر

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تراکم جمعیت