فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله تعریف ادبیات

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله تعریف ادبیات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


گذشته : مجموعه آثار مکتوب و بر جامانده
حال : شعر و نثر داستانی و نمایشی و نوشته های ادبی و شاعرانه
تعریف مکتب یا سبک ادبی : ابتکار در زبان و معانی و شیوه ی بیان
تعریف ادبیات مردمی فارسی : ادبیات عرفانی که با زندگی و فرهنگ مردم پیوند دارد .
درس اول
خط تصویری : کشیدن تصویر چیزها به دور از ظرافت برای انتقال مفهوم
مراحل خط ... خط تصویری .... علامت نویسی .... منفی نگاری .... الفبایی
اولین بار الفبا .... فنیقی ها : سه هزار سال قبل از میلاد
الفبا در ایران = چند صد سال قبل از میلاد ..... مارها .... به تقلید از فنیقی ها
( انواع خط )‌
دوره رواج تعداد
حروف جهت نوشتن علا نامگذاری
میخی

 

اوستایی
پهلوی باستان و هخامنشینان

 

اواخر ساسانی
اشکانیو ساسانی 36

 

44
22 چپ به راست

 

راست به چپ
راست به چپ چون شکل حروف و وسیله نوشتن آن شبیه میخ است
خط نوشتن کتاب مذهبی اوستا
از ریشه پرثو = پهلو
از نام قوم اشکانی گرفته شده

 

بخش های اوستا : یسنا – یشتها – ویسپرد – وندیداد –خرده اوستا حاوی مناجاتها و ستایشها
تعریف زبان فارسی : زبان ایران پیش از اسلام

 

مراحل زبان
1- فارسی باستان : در زمان هخامنشی – نوشتن فرمانها و نامه های شاهان
شرقی شمالی
2- فارسی میانه : جنوبی
غربی شمالی : پهلوانیک
جنوبی : پارسی میانه
3-فارسی نو تحول فارسی از اسلام با تأثیر از زبان و دستور عربی
پیوستگی دوره سامانی با دوران اسلامی :
مهم ترین نوشته ها به فارسی میانه : خدای نامه
تأثیر خدای نامه
1- نوشتن سیرالملوک
2- شاهنامه ها شاهنامه منثور عبدالرزاق توسی منبع شاهنامه فردوسی
3- تاریخ نویسی
4- نوشتن کتابهای اخلاقی و آموزشی ، قابوسنامه – بحر الفواید – نصیحه الملوک – اخلاق ناصری
5- ادبیات داستانی : هزار افسان منشا هزار ویک شب – خسرو شیرین – هفت پیکر
تقسیم بندی دوره های تاریخ ادبیات بر اساس : شاخص های ادبی است .
شاخص های ادبی کسانی هستند که :
1-ویژگی های آثار ادبی گذشته بطور مستقل و کامل در آثار آنهاست .
2- به دلیل درک درست از مقتضیات اجتماعی و فرهنگی و .... به خلق آثار می پردازند .
3- در روزگار خود و بعد از خود مورد احترام یا بغض یا تقلید قرار می گیرند .
علت عدم هماهنگی دوره های ادبی با تقسیمات سیاسی و اجتماعی و جغرافیایی :
- سلسله های تاریخی و حوادث سیاسی فقط سیر تحول یک دوره تا دوره دیگر را کند یا تند می کند و با دوره های ادبی ارتباط مستقیم ندارند .
عصر پیش از رودکی
اوضاع سیاسی و اجتماعی
1- شکست ساسانیان از اعراب در جنگ فتح الفتوح (نهاوند) به دلیل نابسامانی اقتصادی و اجتماعی
2- دو قرن کشمکش مداوم در ایران
3-جنگ ایرانیان مخالف : به آفرید – المقفع – ابومسلم خراسانی
4-علاقه ایرنیان به یادگیری زبان عربی
5-تشکیل حکومتهای و نیمه مستقل و سامانی در شرق و شمال شرق
( درس دوم ) : پیشگامی ایرانیان
تأثیر اسلام بر ایرانیان به دلیل - فرهنگ نیرومند
- اندیشه استوار
- سیبویه فارسی : بزرگترین عالم علم نحو
- اخفش : شاگرد سیبویه و خلیل بن امر = واضع علم عروض (صاحب تحسین کتاب لغت فارسی )
علل تأثیر ایرانیان در نشر علوم انسانی
1-راه یافتن ایرانیان به دستگاه حکومت به ویژه در عصر عباسی
2- آشنایی قبلی ایرانیان با مسائل دینی و برخورد مذاهب و معتقدات عامل توجه مسلمانان به دانش های روزگار شد .
3-ترجمه علوم مختلف در فرهنگ ایران به زبان عربی باعث روحیه علمی مناسب با فرهنگ اسلامی شد .
(شعوبیه)
- به دلیل سیاست سخت گیرانه بنی امیه نسبت به ایرانیان ، آنها را بنده و فرودست می دانستند .
- چون اعراب زیر بار نرفتند ایرانیان مسأله برتری عجم بر عرب را مطرح کردند.
و در آثار خود به تحقیر اعراب پرداختند و همین گروه به شعوبیه معروف شدند .
در مخالفت با بنی امیه :‌
1- مختار ثقفی در سال 65 در کوفه – به خونخواهی حسین بن علی (ع) بر ضد امویان
2-ابومسلم خراسانی 129- برانداختن امویان و حکومت عباسیان
فارسی نو : (دری)
- کلمه دری = منسوب به در
- در اصطلاح : زبان دولتی دستگاه ساسانی
- دنباله پهلوی ساسانی و پهلوی اشکانی - ابندا در ایران رایج بوده
- بعد از اسلام در حکومتهای مستقل و نیمه مستقل خراسان و ماوراء النهر رسمیت یافت
- در امور اداری دربار و نوشتن آثار ادبی به کار می رفت
-پیش از رسمی شدن خط عربی بجای پهلوی در کتابهای اسلامی اشعار و جمله ها و ضرب المثل هایی از زبان دری با خط عربی است .
خط عربی
- قدیمی ترین کتاب به خط فارسی = الانبیه عن حقایق الادویه = اسدی توسی = 447 سال = در زمینه پزشکی
نخستین سخن سرایان فارسی
زمان پیدایش شعر در بین اقوام عالم از زمانی آغاز شد که انسان توانست شور و هیجان درونی خود را با کلام خیال انگیز و مؤثر بیان کند .
-شعر فارسی = به تقلید از عربی
-رواج شعر به شیوه عروضی = نیمه اول قرن 3
- تحسین تذکره نویسان = ابوحفص سغری – عباس مروزی
- اولین شعر عروضی به زبان دری = دوره طاهریان حنظله بادغیسی
- طبق تاریخ سیستان : اولین شار پارسی گوی = محمد بن وصیف سیستانی
- سال 251 : نقطه عطف زبان فارسی و شروع شعر فارسی
-شاعران معاصر عمرولیث فیروز مشرقی – ابوسلیک گرگانی
عصر رودکی : دوره تغزل و خرد آزمایی
از نظر سیاسی = دوره اوج و اعتلای حکومت ساسانی در ماوراء النهر و خراسان = 100 سال طول کشید .
مرکز فرهنگی و ادبی : بخارا
ویژگیهای شعر این عصر :
1- گسترش شعر دری با تمام ویژگی های زبانی و مضمونی
2- تشویق و حمایت سامانیان از شعر و شاعران و کثرت شاعران
3-طرز شاعری : سادگی لفظ و آسانی معنی
4- توجه به بیرون و واقعیات حیات فقط در زمینه تعالیم کلی اخلاقی
5- موضوع شعر : وصف و ستایش و اندرز و معانی و رباعی
6- قالب شعری : قصیده و غزل و قطعه و رباعی
7- محور فکری خود و تکیه بر دانش و فضیلت
( درس سوم ) : شهید بلخی : خردمندی اندوهگین
معاصر با : امیر نصربن احمد سامانی و ابوعبدا... جیهانی
پیش از فردوسی = عنوان شاعر خرد گرفت
دانش شهیر افزون – خطش نیکو – آشنایی با فلسفه و کلام
ویژگی حیات علمی : مناظره و مباحثه با محمد بن زکریای رازی
ویژگی شعر : لطف طبع و ذوق شاعری با چاشنی فکر و فلسفه
رودکی شاعر و خرد آزمایی :
نام : ابوعبدا... تخلص : رودکی = چون محل تولدش روستای رودک سمرقند بوده است – در هشت سالگی حافظ قرآن
از حمایت : نصربن احمد و بلعمی وزیر سامانی برخوردار بود .
شعر (بوی جوی مولیان ) = به مناسبت دورشدن امیر از بخارا و تنگ دلی همراهان برای بازگشت او سرود
عنصری : غزل (رودکی وار) را نیکو می دانست .
ناصرخسرو به او = شاعر تیره چشم روشن بین لقب داد .
آثار : 1- صد دفتر : که فقط هزار بیت ان باقی مانده است .
2-مثنوی : کلیله و دمنه
3-منظومه سندباد نامه
قالب : قصیده – غزل قطعه – رباعی
سبک رودکی : خراسانی یا ترکستانی با ویژگی سادگی در عین حال متانت و استحکام و قصیده : (پیری و جوانی ) بر همین سبک
ویژگی شعر او :
1- تخیل : نیرومند
2- زبان : ساده و روان
3- توصیف همراه قدرت خیال و خواننده را به طبیعت نزدیک می کند
4- القاب : پدر شعر فارسی و سلطان شاعران = چون شعر را به کمال نسبی نزدیک کرد .
5- آمیختن زهد و اندرز و شور و شادی و شک و یقین
6-بردباری در مقابل غم و اندوه روزگار
درس چهار م : بوشکور بلخی : شیفته دانایی
قرن : 4 رودکی بوشکور فردوسی
پیری کودکی پیری جوانی
تأثیر از فکر وزبان هر دو
تنها اثر او = مثنوی : آخرین نامه = اندرز و حکمت
کسایی : پرچمدار ادبیات شیعه
تولد :‌دوازده سال بعد از مرگ رودکی = قرن 4
از نظر سیاسی : اواخر سامانی و اوایل غزنویان – ابتدا به مدح پادشاهان پرداخت اما پشیمان شد .
مذهب : شیعه دوازده امامی رودکی کسایی ناصرخسرو
پیرو پیشرو
کسایی رودکی را استاد شاعران جهان نامیده
صاحب نخستین قصیده و مرثیه پیشگام قوامی رازی = قرن 6
محتشم کاشانی = قرن 10
نخستین سوگنامه مذهبی فارسی : کسایی : در موضوع کربلا
لقب او =نقاش چیره دست طبیعت به دلیل وصف های جاندار و روشن از طبیعت
عصر فردوسی : ذدوره حماسه ملی و خرد آرمانی
طول دوره : نیمه قرن 4 تا نیمه قرن 5
از نظر تاریخی : اوج حاکمیت سامانیان
عصر اندیشه استقلال ملی ایران
- تأکید امرای ساسانی به تألیف با زبان فارسی دری و گردآوری تاریخ و روایات
-تشویق شاعران و نویسندگان در ماوراءالنهر و خراسان
- تحسین اثر مستقل نثر فارسی = شاهنامه منثور ابو منصور عبدالرزاق توسی
ویژگی کلی شعر در این عصر :‌ سنت های پایه گذاری شده در این عصر :
1- استحکام قالب و معنی 1- سنت داستان پردازی
2- تنوع اوزان و قالب 2- منظومه سرایی اخلاقی
3- گوناگونی مضامین 3- نظم حماسه های ملی
4- فراوانی شاعران
خصوصیات بارز شعر این دوره محور فکری شعر این دوره
1- نزدیکی به طبیعت 1- عشق به حقیقت
2- آمیختگی با موسیقی 2- برتری خیر بر شر
3- داشتن رنگ ملی 3- بهروزی قوم ایرانی
4- مایه های حکمی و اخلاقی و فقدان مایه های عرفان
تکیه اصلی اعتبار بخشیدن به زبان فارسی
مراکز فرهنگی : غزنه – توس
درس پنجم : نثر فارسی در عصر فردوسی :
1- شاهنامه ابومنصوری = تحسین کتاب نثر فارسی بطور مستقل
به دستور ابومنصور عبدالرزاق توسی = با موضوع ک تاریخ گذشته ایران
اصل کتاب از بین رفته : فقط مقدمه آن : پانزده صفحه به دست ما رسیده است .
قبل از این شاهنامه = شاهنامه ابوالمؤید بلخی : که کلاً از بین رفته
2-ترجمه تفسیر طبری : تفسیر قرآن – اصل آن = عربی = در قرن 3 محمد بن جریر طبری به فارسی به دستور منصور بن نوح سامانی به وسیله عده ای از علمای ماوراء النهر - نثر = ساده – لغات تازی کم – نقطه آغاز نثر دینی فارسی
3- تاریخ بلعمی : قرن 3 از ابوعلی بلعمی وزیر منصور سامانی = ترجمه به فارسی - اصل آن : تاریخ مفصل از محمد بن جریر طبری به عربی
بلعمی در ترجمه کتاب مطالبی به ان افزوده و مطالبی را حذف کرد و این اثر تبدیل به اثر جدیدی شد .
- از متون تاریخی مهم عصر سامانی
4- الابنیه عن حقایق الادویه : آغاز نثر علمی از ابومنصور موفق هروی
موضوع : خواص گیاهان و داروها در عصر منصور بن نوح سامانی
5- هدایه المعلمین فی الطب : از ابوبکر اخوینی بخارایی
با موضوع : درمان بیماری ها - ویژگی آن: برای بسیاری از اصطلاحات علمی واژه های مناسب فارسی به کار رفته .
6- حدود العالم من امشرق الی المغرب : مؤلف مشخص نیست – تحسین کتاب جغرافی به زبان فارسی
نثر : ساده و روان – موضوع : جغرافیای عمومی به ویژه سرزمین های اسلامی
ویژگی : در بردارنده اطلاعات دقیق و کم نظیر
درس 6 : دقیقی : احیای حماسه ملی
نام : ابومنصور به شیوه : رودکی
بعد از مسعودی مروزی : اولین کسی که به نظم داستانهای ملی ایران پرداخت – پیشوای فردوسی در نظم داستان ملی - مدح امرای چغانی و سامانی – کیش : زردتشتی – نظم شاهنامه منثور = به فرمان نوح بن منصور سامانی – آثار : قصیده – غزل – قطعه
- در مدح و غزل : روشی استوار – در ضمن قصیده : پندگویی و راهنمایی آدمیان و دعوت ممدوح به دلیری و سخاوت
- بیان زیبایی های طبیعت
- مهم ترین اثر او : گشتاسب نامه : در استواری . کمال فنی به شاهنامه نمی رسد .
فردوسی : خداوند حماسه و خرد
نام : ابوالقاسم - تولد : 329 یا 330 : قرن 4 – همزمانی کودکی فردوسی با پیری رودکی از نجیب زادگان و دهقانان توس و دل بسته به سنت و فرهنگ ایرانی در روایات تاریخی – در 58 سالگی 2 ثلث کتاب را نوشت .
علت تقدیم شاهنامه به محمود غزنوی و اهداف از این کار :
1- با استفاده از نام محمود و نسخه برداری کتاب را از حوادث حفظ کند .
2-بهره مندی از پاداش و تشویق سلطان برای رفاه زندگی
علل قبول نشدن شاهنامه از طرف محمود غزنوی
1- شاهنامه ایرانی بود و محمود غزنوی ترک
2-فردوسی شیعه مذهب و محمود غزنوی سنی متعصب
3-فردوسی وزیر غزنوی یعنی ابوالعباس اسفراین را مدح و کتاب را به تشویق او به محمود عرضه کرد اما در آن زمان اسفراینی برکنار شده بود .
4- در شاهنامه چنانچه محمود توقع داشت از او ستایش نشده بود .
5- حسادت حاسدان
سال شروع نظم شاهنامه : 370 مدت نظم : 25 تا 30 سال
معرفی شاهنامه :
1- مجموعه تاریخ و فرهنگ قوم ایرانی
2- زبان فخیم و آراسته فردوسی در این اثر
3-جان و شور و اشتیاق این اثر را زنده و پویا کرده
4- شاهنامه عبارت است از همه تاریخ و فرهنگ ایران

 


علل توفیق شاهنامه
1- محتویات(عبرتو حکمت و آزادگی)
2- ایمان پاک و اخلاص و صمیمیت
محتویات شاهنامه
1- وقایع و رویدادها
2-اندیشه ها و معانی اجتماعی و فرهنگی .....
3- ستایش پروردگار و پیامبران و خرد
4- پنجاه پادشاهی از کیومرث(اولین پادشاه) تا یزدگرد سوم (آخرین پادشاه ساسانی)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  51  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تعریف ادبیات

دانلودمقاله فضل بن شاذان

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله فضل بن شاذان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
زندگی نامه
ابو محمد فضل بن شاذان بن خلیل ازدى، فقیه صاحب نظر، متکلم متفکر، مفسر حاذق، دانشمند شهیر عالم اسلام و مؤلف گرانقدر در علوم و فنون اسلامى.
از جزئیات زندگى شخصى و تاریخ دقیق تولدش و... چندان آگاه نیستیم، نجاشى او را از طایفه ازد از قبیله‏هاى معروف عرب و پدرش را از شاگردان یونس بن عبد الرحمان شمرده است. (1) با توجه به روایاتى که فضل از امام رضا علیه السلام دارد مى‏توان تولد او را در حدود صدوهشتاد هجرى تخمین زد.
کشى مى‏نویسد: فضل در روستایى در حوالى بیهق بود که خبر خروج خوارج به او رسید براى فرار از چنگ آنان بار سفر بست و از آنجا گریخت در اثر فشار و سختى سفر بیمار شد و در سال 260 هجرى درگذشت. (2) بر قبر او در نیشابور گنبد و بارگاهى است و محل تردد و زیارت شیفتگان علم و ولایت است.
فضل در محفل پیشوایان معصوم
وى افتخار حضور و شاگردى چهار امام معصوم علیهم السلام را دارد. نجاشى مى‏گوید از امام جواد علیه السلام روایت دارد و شیخ طوسى نام او را در زمره یاران امام هادى و عسکرى علیمها السلام ذکر مى‏کند. (3) اگر چه نجاشى در روایت فضل از امام رضا علیه السلام تردید کرده لیکن روایات او در عیون اخبار الرضا علیه السلام (4) و من لا یحضره الفقیه (5) در علل شرایع و احکام، با تصریح «فضل‏» درآخر روایت‏به سماع وى از امام رضا علیه السلام جایى براى این تردید باقى نمى‏گذارد.
مقام فضل در نزد امامان معصوم
کتابى از فضل بن شاذان به دست امام حسن عسکرى علیه السلام رسید، امام با ورق زدن به مطالعه کتاب او پرداخته، فرمود: خدایش رحمت کند، اهل خراسان به منزلتش غبطه مى‏خوردند زمانى که فضل بین ایشان زندگى مى‏کرد. (6)
زمانى از فضل نزد امام عسکرى علیه السلام نامى برده شد، شایعه پراکنیهاى دشمن را پیرامون عقاید و شخصیت او براى امام مطرح کردند و از آن حضرت براى شفاى او دعا طلب کردند، امام علیه السلام فرمود: آرى بر فضل دروغ بستند، خداوند رحمتش کند، خداوند رحمتش کند. راوى مى‏گوید: هنگامى که به خراسان رسیدم فهمیدم در همان زمانى که در خدمت امام بودیم فضل از دنیا رفته بود.
پیامبران و پیشوایان معصوم براى هر کسى به اندازه عقل و فهم و درکش، از مطالب و معارف و حقایق پرده برمى‏دارند «انا معاشر الانبیاء نکلم الناس على قدر عقولهم‏» (8) ، روایت صدوق از فضل بن شاذان در علل شرایع و احکام بیانگر قوت فهم و حذاقت اوست که امام او را لایق دانسته و بسیارى از فلسفه احکام را در حدود بیست صفحه از سرتاسر فقه براى او گفته است.

گفتار دانشمندان در باره فضل
نجاشى رجال شناس بزرگ امامى در ستایش از فضل مى‏گوید: او ثقه و از بزرگان فقها ومتکلمان شیعه و در این طایفه داراى مقام و جلالتى است، وى مشهورتر از آن است که ما به توصیف او بپردازیم . و شیخ طوسى در این راستا مى‏نویسد: فقیه، متکلم، جلیل القدر. و کشى او را از عدول و ثقات برشمرده و در موارد زیادى به گفتار او در توثیق و تضعیف رجال به عنوان سندى اعتماد مى‏کند.
علماى دیگر نیز به اتفاق او را توثیق و از فقیهان عالى‏مقام و متلکمان سترگ به حساب آورده‏اند.
ابن ندیم درباره او مى‏نویسد: فضل بن شاذان رازى، خاصى و عامى است، شیعه او را از خود مى‏داند; از این رو نام او را در جمله دانشمندان شیعه بردم و حشویه او را از خود مى‏پندارد و کتابهایى دارد که با عقاید حشویه سازگار است. مانند: تفسیر، قرائات، سنن در فقه. فرزندش عباس نیز کتابهایى دارد. ابن ندیم ترتیب سور قرآن را در مصحف ابن مسعود و ابى بن کعب از فضل بن شاذان نقل مى‏کند و مى‏نویسد: فضل یکى از پیشوایان و امامان علوم قرآنى و قرائات است از این رو آنچه اوگفته بود بر آنچه خود دیدم ترجیح داده، نوشتیم.
شیخ طوسى در مقام نقد کلام ابن ندیم مى‏نویسد: گمان مى‏کنم ابن ندیم فضل بن شاذان نیشابورى را با فضل بن شاذان رازى از علماى اهل سنت اشتباه کرده است. این اشکال به مطالعه کتاب ایضاح فضل بن شاذان تایید مى‏شود که وى حشویه و تمام گروههاى غیر امامى را مورد نقد و انتقاد قرار داده است و در کتب شیعى نامى از عباس بن فضل بن شاذان به عنوان مؤلف یا راوى حدیث دیده نشده است.
اساتید و مشایخ فضل بن شاذان
از ویژگیهاى این مرد بزرگ، استادان زبردست و دانشمند وى هستند که در تعلیم و تربیت او سهم به سزایى داشته‏اند، فضل مى‏گفت: هشام بن حکم مدافع اسلام و ولایت از دنیا رفت و یونس بن عبدالرحمان جانشین او شد که با براهین محکم خود شبهات مخالفان دین را درهم کوبیده پاسخ مى‏داد، پس از او تنها جانشینش سکاک عهده‏دار این خدمت‏شد و او نیز دار فانى را وداع گفت و من با پنجاه سال سابقه شاگردى در محضر چنین بزرگانى در پست ایشان به انجام وظیفه مشغولم.
وى حدیث را از ابوثابت، حماد بن عیسى، صفوان بن یحیى، عبد الله جبلة، عبدالله بن الولید العدنى، محمد بن ابى عمیر، محمد بن سنان، محمد بن یحیى، یونس بن عبد الرحمان روایت مى‏کند. روایاتش در کتب اربعه به 775 روایت‏بالغ شده است.
تالیفات فضل
نجاشى مى‏نویسد:(کنجى) (کشى) براى فضل صد وهشتاد تصنیف گفته است وى نام حدود چهل تالیف او را ذکر مى‏کند و شیخ طوسى نیز در حدود سى تالیف از آثار او را یاد کرده است. به مقتضاى متکلم بودن فضل بیشتر تالیفاتش در رد و ابطال عقاید فرقه‏هاى دیگر است. همانند: کتاب النقض على الاسکافى فى تقویة الجسم; کتاب الرد على اهل التعطیل; کتاب الرد على الثنویة; کتاب الرد على محمد بن کرام; کتاب الرد على الفلاسفة و... و پاره‏اى از تالیفاتش نیز در مسائل اختلافى بین متکلمان است همانند: کتاب الوعید; کتاب الاستطاعة; کتاب التوحید فى کتب الله; کتاب مسائل فی العلم; کتاب معرفة الهوى والضلالة; کتاب الرجعة; کتاب الامامة و... قسمتى از تالیفاتش نیز در علومى همانند فقه، حدیث، لغت، تفسیر وعلم قرائات و ... مى‏باشد همانند کتاب الفرائض; کتاب الطلاق; کتاب المتعتین ; کتاب العروس در لغت و....
از میان این همه تالیفات، پاره‏اى از سخنانش در لابلاى کتب فقهى و کلامى و کتابى به نام الایضاح در لابلاى کتب فقهى و کلامى دیده مى‏شود.
گوشه‏اى از سخنان فضل در کتب کلامى
الف
از دیدگاه اهل سنت، اگر شخصى از دنیا رود و دخترانى باقى بگذارد، باید دو ثلث از ماترک او را به دختران و ثلث‏باقى مانده را به عصبه میت دهند.(رجوع شود به موسوعه فقهیه، ج‏4، ص 307 به بعد) و بنابر مذهب امامیه تا زمانى که از طبقه اول کسى زنده باشد نوبت‏به طبقه دوم نمى‏رسد.
فضل به علماى اهل سنت مى‏گفت: اگر میتى 30 هزار درهم به جاى گذارد براى 28 دختر خود و یک پسرش چگونه تقسیم مى‏کنیم؟ گفتند: به هر دخترى هزار درهم و به پسر دو برابر آن.گفت: اگر 28 دختر و پسر عمویى داشته باشد بنابر قاعده ارث بین شما به دختران 20 هزار درهم و به پسر عموى میت ده هزار درهم باید داده شود، لازمه این نظر این است که سهم پسر که از صلب میت است کمتر از سهم پسر عمو باشد در حالى که نام پسر در قرآن به عنوان متقرب به میت ذکر شده ولى پسر عمو به واسطه پدر و جدش با میت قرابت پیدا مى‏کند.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 18   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله فضل بن شاذان

دانلود مقاله ملاصدرا

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله ملاصدرا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


معرفی شخصیت:
محمد بن ابراهیم قوامی شیرازی ملقب به صدر المتالهین یا ملاصدرا در ظهر روز نهم جمادی الاولی سال 980 قمری دیده به جهان گشود.پدر او خواجه ابراهیم قوامی مردی پرهیزگار دیندار و دوستدار و حامی دانش و معرفت بود.در زمان حیات ملاصدرا, شیراز دارای حکومت مستقلی بود و حکمرانی آن به برادر شاه واگذار گردید که ،‌ پدر ملاصدرا بعنوان معاون او و دومین شخصیت مهم آن منطقه به شمار می رفت, و به نظر می رسید تنها موهبتی که خداوند به او ارزانی نداشته است داشتن فرزند باشد. اما بالاخره خداوند درخواست ها و دعاهای این مرد پاک و زاهد را بی جواب نگذاشت و بهترین پسران را به او ارزانی کرد که او را محمد ملقب به صدرالدین نام نهاد به آن امید که عالی ترین شخصیت مذهبی گردد. در دوران جوانی, صدرالمتالهین جوان با شیخ بهایی آشنا گردید که سنگ بنای شخصیت علمی و اخلاقی ملاصدرا توسط این دانشمند جهاندیده کم نظیر بنا نهاده شد. و تکمیل این بنای معنوی را استاد دیگرش دانشمند سترگ و استاد علوم دینی و الهی و معارف حقیقی و اصول یقینی سیدامیر محمد باقر بن شمس الدین مشهور به میرداماد عهده دار گشت.از شاگردان او میتوان به حاج ملاهادی سبزه زاری و ملامحسن فیض کاشانی اشاره کرد.

 

شرایط اجتماعی:

 

صدرالمتالهین حکیم خانه به دوشی بود که به جرم آزادگی روح و فکر مجبور شد تا از پایتخت و پایتخت نشینان روی گرداند. وی در مقدمه کتاب اسفار دلایل بیزاری خود را از جاهلان فرزانه نمای زمان خود و عزلت و تصوف خویش را در کهک (روستایی دورافتاده در سی کیلومتری شهر مقدس قم) بیان داشته است.پس از بازگشت به شیراز شهرت صدرای شیرازی عالمگیر شده بود و طالبان حکمت از نواحی و اطراف برای درک فیض به حضورش می شتافتند. او خود در مقدمه اسفار می گوید: «..... بتدریج آنچه در خود اندوخته بودم همچون آبشاری خروشان فرود آمد و چون دریایی پر موج در منظر جویندگان و پویندگان قرار گرفت.

 

شخصیت فلسفی:

 

در زمان حیات ملاصدرا یعنی در اواخر قرن دهم و شروع قرن یازدهم هجری کلام و فلسفه از علوم رایج و محبوب آن زمان به شمار می رفتند. دلیل عمده گسترش این علم نسبت به سایر علوم آن زمان مانند فقه، ‌ادبیات عرب، ‌ریاضی، ‌نجوم و طب و دیگر علوم و همچنین هنرهای رایج آن زمان مانند خط، معماری و کتیبه را می توان در شرایط اجتماعی آن دوران که خود زاییده شرایط سیاسی حاکم بر کشور بود جستجو نمود. عدم وابستگی و استقرار ومرکزیت حکومت وقت امنیت و آزادی خاصی را حکمفرما ساخته بودکه شکوفا شدن استعداد ها و گسترش هنر و علم را در پی داشت.

 

صدرالدین محمد در علوم متعارف زمان و بویژه در فلسفه اشراق و مکتب مشاء‌ و کلام و عرفان و تفسیر قرآن مهارت یافت. او آثار فلسفی متفکرانی چون سقراط و فلاسفه هم عصر او، افلاطون، ‌ارسطو و شاگردانش و همچنین دانشمندانی چون ابن سینا و خواجه نصرالدین طوسی را دقیقا بررسی نمود و موارد ضعف آنها را باز شناخت و مسایل مبهم مکاتب را بخوبی دانست. او اگر چه از مکتب اشراق بهره ها برد ولی هرگز تسلیم عقاید آنان نشد و گرچه شاگرد مکتب مشا گردید لیکن هرگز مقید به این روش نشد. ملا صدرا پایه گذار حکمت متعالیه می باشد که حاوی ژرف ترین پاسخ ها به مسائل فلسفی است. ملاصدرا علاوه بر سالک و رهرو در عرفان بعنوان موفق ترین سالکین در فلسفه می باشد که با طی کردن مراحل مختلف گنجینه با ارزشی را برای ساخت قلعه ای از دانش کشف نمود که با نور جاودانی حقیقت می درخشد.

 

شخصیت عرفانی:

 

من وقتی دیدم زمانه با من سر دشمنی دارد و به پرورش اراذل و جهال مشغول است و روز به روز شعله های آتش جهالت و گمراهی برافروخته تر و بدحالی و نامردی فراگیرتر می شود ناچار روی از فرزندان دنیا برتافتم و دامن از معرکه بیرون کشیدم و از دنیای خمودی و جمود و ناسپاسی به گوشه ای پناه بردم و در انزوای گمنامی وشکسته حالی پنهان شدم. دل از آرزوها بریدم و همراه شکسته دلان بر ادای واجبات کمر بستم. با گمنامی و شکسته حالی به گوشه ای خزیدم. دل از آرزوها بریدم و با خاطری شکسته به ادای واجبات کمر بستم و کوتاهیهای گذشته را در برابر خدای بزرگ به تلافی برخاستم. نه درسی گفتم و نه کتابی تالیف نمودم. زیرا اظهار نظر و تصرف در علوم و فنون و القای درس و رفع اشکالات و شبهات و .... نیازمند تصفیه روح و اندیشه و تهذیب خیال از نابسامانی و اختلال، پایداری اوضاع و احوال و آسایش خاطر از کدورت و ملال است و با این همه رنج و ملالی که گوش می شنود و چشم می بیند چگونه چنین فراغتی ممکن است... ناچار از آمیزش و همراهی با مردم دل کندم و از انس با آنان مایوس گشتم تا آنجا که دشمنی روزگار و فرزندان زمانه بر من سهل شد و نسبت به انکار و اقرارشان و عزت و اهانتشان بی اعتنا شدم. آنگاه روی فطرت به سوی سبب ساز حقیقی نموده، با تمام وجودم دربارگاه قدسش به تضرع و زاری برخاستم و مدتی طولانی بر این حال گذرانده ام. سرانجام در اثر طول مجاهدت و کثرت ریاضت نورالهی در درون جانم تابیدن گرفت و دلم از شعله شهود مشتعل گشت. انوار ملکوتی بر آن افاضه شد و اسرار نهانی جبروت بر وی گشود و در پی آن به اسراری دست یافتم که در گذشته نمی دانستم و رمزهایی برایم کشف شد که به آن گونه از طریق برهان نیافته بودم و هر چه از اسرارالهی و حقایق ربوبی و ودیعه های عرشی و رمز راز صمدی را با کمک عقل و برهان می دانستم با شهود و عیان روشنتر یافتم. در اینجا بود که عقلم آرام گرفت و استراحت یافت و نسیم انوار حق صبح و عصر و شب و روز بر آن وزید و آنچنان به حق نزدیک شد که همواره با او به مناجات نشست.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    9صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ملاصدرا

دانلود مقاله ملاصدرا

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله ملاصدرا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه

 

سخن از پرفروغ ترین خورشید معرفت و حکمت است که عقل را به شگفت آورد و اندیشة تحقیق را در شکوه تفکر متحیر ساخت و بلندای هستی همتش سروهای سرفراز را سرآمد و طنین زیبای کلامش عقده ها از عقاید برداشت و صراحت در بیان و مرامش دلق و رنگ و ریا از چهره ها برگرفت و چماقهای توهم و تهمت با سندان پولادین اراده و استقامتش در هم شکست.
بزرگمرد حکمت برین و تک سوار افقهای بیکران یقین، صدرنشین مسند عرفان و آموزگار نخستین حکمت متعالیه که نامش فروغ بخش حلقه حکیمان است و یادش چشم اندازی از (خاک) تا (خدا) و همراهی با مرامش زورقی از نبوغ می‌خواهد تا با قطب نمای وحی و بادبان اراده و ناخدایی قلبی پر از عشق در یم هستی گام نهاد و سفرهای چهارگانه از مبدا تا معاد را یکی از پس از دیگری درنوردد و کلیدهای زمردین غیب و شهود را در فرازین قله حکمت به چنگ آرد.

کودکی ملاصدرا

 

روز نهم ماه جمادی الاولی سال 980 هجری قمری ابراهیم امین التجار شیرازی وقتی از خانه خارج شد که به هجره خود واقع در قیصریه موسوم به ولد برود مضطرب بود. چون از بامداد آن روز، همسرش مبتلا به درد وضع حمل گردید و عده ای از زنها که خویشاوند همسر و خود او بودند در خانة ابراهیم امین التجار مجتمع شدند و قابله هم حضور داشت.
ابراهیم امین التجار می ترسید که همسرش که ضعیف البنیه بود، هنگام وضع حمل دچار خطر شود و زندگی را بدرود گوید.
ولی پس از اینکه از خانه خارج شد و چند گام در کوچه برداشت صدای سفیر مخصوص مرغ نوروزی را شنید و سربلند کرد و یکی از آن پرندگان سفید رنگ را در حال پرواز دید و قلبش از شادی شکفته شد و بخود گفت این پرنده همیشه خوش خبر است و خداوند از حلقوم این مرغ به من بشارت می دهد که وضع حمل همسرم بدون خطر صورت خواهد گرفت.
در آن روز ابراهیم به مناسبت این که می خواست فرزندش را ببیند زودتر از روزهای دیگراز حجره به خانه رفت و هنگامی که وارد اطاق زائو شد طفل خوابیده بود.
در شیراز، هر وقت زنی وضع حمل می کرد بخصوص اگر پسر میزائید هدیه ای از شوهرش دریافت می نمود و ابراهیم، یک گردنبند مروارید به همسرش هدیه داد و به او گفت عهد کرده اگر خداوند به او یک پسر بدهد اسمش را محمد بگذارد و از خدا می خواهد که آن پسر زنده بمان و بعد از او شغلش را پیش بگیرد زیرا بهترین حرفه های دنیا تجارت است و پیغمبر اسلام فرموده است: الکاسب حبیب ا...
محمد کوچک تمام امراض دورة کودکی را غیر از آبله گرفت و از همه جان بدر برد و به دوره ای از عمر رسید که می باید به مکتب برود.
ابراهیم امین التجار روزی هنگام عبور از مقابل مکتب خانه وارد دبستان ملااحمد گردید و گفت من میل دارم که پسرم محمد نزد شما درس بخواند و نوشتن و قرائت قرآن را بیاموزد و فردا صبح پسرم را با آنچه باید در آغاز ورود طفل به مکتب تقدیم شود به این جا خواهند آورد و من از شما انتظار دارم که از او سرپرستی کنید تا این که دارای سواد شود و لااقل بتواند دستکهای حجره ما را بنویسد.
ملااحمد گفت اطمینان داشته باشید که از او مثل فرزند خود سرپرستی خواهم کرد.
محمد در دبستان مشغول تحصیل شد و پدرش برای آوردن مروارید به مکانی رفت که در قدیم موسوم بود به مغاض لؤلؤ.
پدر محمد چون مروارید هم می فروخت هر زمان که می توانست برای خرید مروارید به مغاض لؤلؤ می رفت و در آنجا مرواریدهائی را که صیادان از قعر دریا بیرون می آورند خریداری می‌نمود.
بعضی از اطفال دارای استعداد تحصیل هستند و برخی استعداد ندارند و نمی توانند بخوبی تحصیل کنند.
می گویند که استعداد تحصیل موروثی است و فرزندان علماء، مثل پدران خود دارای استعداد تحصیل می شوند. ولی نه ابراهیم از طبقه دانشمندان بود نه پدرش؛ پدر ابراهیم جزو مالکین شیراز به شمارمی آمد و ابراهیم نیز می توانست مثل پدر به کشاورزی بپردازد و ترجیح داد که سوداگر شود.
بعضیها گفتند که اجداد محمد که بعد ملقب به صدرالمتألهین گردید دانشمند بوده اند و شاید این روایت درست باشد.
چون در قدیم در بلاد ایران از جمله بلاد جنوبی آن کشور فرزندان مالکین گاهی دانشمند می شدند و دانشمندان، بعضی اوقات مالک می گردیدند و به زراعت مشغول می شدند و داشتن قطعه ای زمین در خانوادة عده ای از دانشمندان امری عادی بود و عده ای از علما جنوب ایران و خراسان، خود پشت گاو آهن قرار می گرفتند و زمین را شخم می زندند و کشاورزی کردن رامادون حیثیت علمی خود نمی دانستند و شاید همین امروز نیز بعضی از قسمتهای ایران دانشمندانی ازنوع علمای قدیمی باشند که خود زمین را شخم می زنند و بذر می کارند.
محمد کوچک در مکتبخانه ملااحمد نشان داد که استعدادش از تمام اطفال بیشتر است چون هر چه را که آموزگار یک مرتبه برای او می خواند، حفظ می کرد ضرورت نداشت که چیزی را دو بار برایش بخوانند.
حافظه نیرومند آن طفل طوری ملااحمد را متحیر کرده بود که روزی هنگام عبور ابراهیم از مقابل مکتبخانه ملااحمد به او گفت برای فرزند خود دعای جلوگیری از چشم زخم فراهم کن زیرا ممکن است او را چشم بزنند و من ار روزی که مکتبداری می کنم طفلی را ندیدم که این اندازه برای تحصیل استعداد داشته باشد و او اگر به تحصیل ادامه بدهد مانند شیخ بهاء الدین خواهد شد.
ابراهیم با اینکه می خواست پسرش یک بازرگان شود آن قدر بی اطلاع نبود که ارزش علم را نداند.
منتهی از کسانی به شمار می آمد که علم را زینت انسان می دانست مشروط بر اینکه ثروت داشته باشد.
ابراهیم امین التجار معتقد بود که علم بدون ثروت، زندگی را بر انسان خیلی دشوار می نماید زیرا عالمی که توانگر نیست بیشتر به بدبختی خویش پی می برد و زیادتر از عوام، از تنگدستی دچار رنج می شود.
ولی اگر ثروت داشته باشد، علم زینت او خواهد شد و وی را برجسته تر نشان خواهد داد.
محمد در مکتبخانه کتاب انموزج را در سه هفته خواند در صورتیکه کودکان با استعداد آن کتاب را در یک سال می خواندند و اطفال دیگر در دو سال.
به موازات خواندن انموزج، محمد کوچک نوشتن را فرا می‌گرفت. اولین مرتبه که آموزگار قلم را به دست محمد داد آن طفل نمی دانست که چگونه باید آنرا به دست گیرد.
آموزگار یک بار قلم به دست گرفتن را به محمد آموخت و دیگر آن طفل طرز گرفتن قلم را فراموش نکرد و آموزگار یک بار حروف الفبا را برای محمد نوشت و طفل توانست حروف مزبور را بنویسد و گر چه دستهای کوچک طفل هنوز آن اندازه توانائی نداشت که با قوت قلم را به دست بگیرد. اما در نوشتن اشتباه نمی کرد و غلط نمی نوشت.
هنوز کوکانی که با محمد وارد مکتبخانه شده بودند مقدمة کتاب انموزج را می خواندند که آموزگار خواندن قرآن را برای پسر ابراهیم شروع کرد و محمد همانگونه که فارسی را به سهولت فرا می گرفت آیات قرآن را حفظ می نمود.
در مکتبخانه های ایران رسم بود که وقتی می خواستند قرآن را به اطفال بیاموزند سوره های کوچک قرآن رابه کودکان می آموختند و محمد هم مثل سایرین، قرآن را از سوره های کوچک شروع کرد و نیروی حافظه قوی او، مرتبه ای دیگر آموزگار را دچار حیرت نمود و باز گفت این پسر اگر زنده بماند و تحصیل علم کند چون شیخ بهاء الدین خواهد شد و آن شیخ هم در دورة کودکی دارای چنین استعداد و حافظه بوده است.
محمد بیش از دو سال در مکتبخانه ملااحمد تحصیل نکرد و در همان مدت کوتاه هر چه ملااحمد می دانست فرا گرفت و آموزگار مکتب خانه اعتراف نمود دیگر چیزی نمی داند که به محمد بیاموزد و او باید نزد معلم دیگر تحصیل نماید.
حکایت می کنند که ملااحمد آنقدر وصف استعداد محمد را کرد که یک روز جمعه که مکتب خانه تعطیل بود چند نفر از دوستان ابراهیم را به خانة امین التجار رفتند تا این که پسر را ببینند و بفهمند که آیا اظهارات ملااحمد راجع به هوش و حافظه و نیروی ادارک آن طفل صحت دارد یا نه؟
وقتی وارد خانه شدند و از محمد پرسیدند، مشاهده کردند طفلی که بر درخت صعود کرده بود فرود آمد و به آنها نزدیک شد و گفت من محمد هستم و با من چه کار دارید؟
مردانی که وارد خانه ابراهیم شده بودند گفتند تو که به قول آموزگار یک عالم هستی چرا بالای درخت رفتی؟
محمد جواب داد رفتن بالای درخت از مقتضیات کودکی من است.
ابراهیم بعد از اینکه ملااحمد اعتراف کرد و معلومات خود را به محمد آموخته و دیگر چیزی ندارد که به او بیاموزد نمی خواست پسرش به تحصیل ادامه بدهد.
وی می گفت من می خواستم که محمد سواد خواندن و نوشتن داشته باشد که بتواند دستکهای تجارتخانة خود را بنویسد، تحصیل او را کافی می دانم.
ولی ملااحمد و دوستان ابراهیم گفتند طفلی که این قدر استعداد دارد باید به تحصیل ادامه بدهد و اگر تو محمد را از تحصیل بازبداری نسبت به او ظلم کرده ای. خوشبختانه وضع مالی تو هم خوب است و می توانی عهده دار هزینه تحصیل فرزندت بشوی و بگذاری که او به مدارج عالی برسد.
سن محمد هنوز به مرحله ای نرسیده بود که وی بتواند در مدارس عمومی تحصیل نماید و ابراهیم نیز نمی خواست پسرش طلبة علم شود.
لذا از مردی موسوم به عبدالرزاق ابرقوئی درخواست کرد که هر روز به خانه اش بیاید و علومی را که فراگرفتن آنها مفید به نظر می رسد به محمد بیاموزد.
عبدالرزاق ابرقوئی به ابراهیم گفت کلید تمام علوم صرف است و نحو و پسر تو تا آنها را تحصیل ننمایید نمی تواند به علوم دیگری دسترسی پیدا کند. و من به او صرف و نحو خواهم آموخت.
از آن روز، محمد نزد معلم جدید شروع به فراگرفتن صرف و نحو نمود. روز اول که درس صرف شروع شد، ملاعبدالرزاق ابرقوئی گر چه شنیده بود که محمد با استعداد است اما نمی دانست که نیروی حافظه اش چه می باشد و گفت:
بعد از این که من از این جا رفتم مشقت تحصیل تو ادامه خواهد یافت و تو باید درسی را که من به تو داده ام مرور کنی و آن را به حافظه بسپاری.
آن روز ملاعبدالرزاق درس خود را داد و نویسایند و رفت و روز دیگر وقتی وارد خانه ابراهیم شد مشاهده نمود که شاگرد او، بدون کوچکترین قصور، درس را بخاطر سپرده است.
ملاعبدالرزاق روز قبل به شاگردش گفته بود که بعد از رفتن من، مشقت تو برای حفظ کردن درس ادامه خواهد یافت.
محمد برای حفظ کردن درس رنج نبرد و متن نوشته شده درس را بدون اسقاط یک حرف پس داد.
محمد هر چه بیشتر صحبت می کرد، حیرت ملاعبدالرزاق زیادتر می شد چون شاگرد او مثل این که لوح محفوظ باشد، عین جملات روز گذشته وی را تکرار می نمود.
وقتی بیان محمد به اتمام رسید عبدالرزاق دو دست را بلند کرد و گفت تبارک ا... تبارک ا...
روز قبل عبدالرزاق چون استعداد شاگرد خود را نیازموده بود، زیاد درس نداد.
عبدالرزاق ابرقوئی به پدر محمد می‌گفت که من از درس دادن به فرزندت لذت می برم چون آئینه ذهن او آنقدر صیقلی است که هر چه یک مرتبه در آن منعکس گردد ضبط می گردد. و همچنین می گفت من حس می کنم که بزودی موقعی فرا خواهد رسید که شیراز برای پسر تو تنگ می شود و او باید به جائی برود که بتواند در آنجا استعداد خود را بهتر بکار بیندازد. وی اظهار کرد در شیراز چند عالم هستند که عمق ندارند و معلومات آنها فقط محفوظات است و نمی توانند غیر از آنچه حفظ کرده اند بگویند.
روز دوم عبدالرزاق بر میزان درس افزود و راجع به آنچه نویسانید توضیح داد. پس از خاتمه درس روز سوم و خروج از منزل ابراهیم، به قیصریه رفت و به پدر محمد گفت از دورة معلم ثانی به امروز کسی ندیده که یک نفر برای تحصیل این قدر استعداد داشته باشد.
بعد از آن واقعه ناگواری اتفاق افتاد که سبب وقفة تحصیل محمد گردید.
عبدالرزاق ابرقوئی مبتلا به مرض حصبه شد که در قدیم از امراض بومی ایران بود و بعد از یک دورة کوتاه که بستری گردید، از جهان رفت و محمد بر مرگ استاد خود گریست و تا روزی که زنده بود از آن مرد به نیکی یاد می کرد.
واقعه دیگری نیز رخ داد که بر اثر مرگ سلطان محمد خدابنده پادشاه صفوی، شیراز مغشوش شد.

 

شاه اسماعیل ثانی
شاه اسماعیل در دروة کوتاه سلطنت خود تمام شاهزاده‌گان سلسلة صفوی را که در دورة سلطنت او حیات داشتند به قتل رسانید چون تصور می نمود که آنها مدعی سلطنت وی خواهند گردید.
مرگ شاه اسماعیل ثانی، عباس میرزا را از مرگ نجات داد و پس از این که عباس میرزا به سلطنت رسید و موسوم به شاه عباس گردید وضع آشفته ایران اصلاح شد و ابراهیم از آن پس توانست با خیال آسوده به کار خود مشغول گردد. ملاصدرا در آن موقع بزرگ شده بود و پدرش میل داشت که وی مشغول تجارت گردد و در کارهای بازرگانی به او کمک نماید.
ولی محمد نوجوان، نمی توانست دست از تحصیل بکشد و اوقات را صرف تجارت نماید.
ابراهیم از عدم توجه پسرش به بازرگانی ناراحت بود و تصور می کرد که محمد یک پسر ناخلف خواهد شد و به دوستانش می گفت من برای آینده این پسر مشوش هستم و نمی دانم پس از من، بر او چه خواهد گذشت.
ابراهیم برای اینکه پسر خود را از خواندن و نوشتن باز دارد و وادارش کند که تجارت را پیش بگیرد مصمم شد که او را به بصره نزدیک بازرگان شیرازی موسوم به یوسف بیضاوی بفرستد. قبل از اینکه ابراهیم فرزندش را به بصره بفرستد نامه ای برای او نوشت و گفت: من از جهتی او را از شیراز دور می کنم که از محیط درس و بحث اینجا دور گردد و در بصره کسی او را نمی شناسد و محمد هم با کسی آشنا نیست و می تواند در آنجا بطور جدی مشغول کار شود و تقاضای من از شما این است که در تجارت راهنمای وی باشید و او را تشویق به کار کنید و من امیدوارم بعد از این که وارد کار شد و فهمید که بازرگانی فایده دارد دست از کتاب خواهد کشید و عمر و جوانی خود را صرف کارهائی خواهد کرد که برایش فایده داشته باشد و در آینده دستش را بگیرد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   43 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ملاصدرا

دانلود مقاله پمپ

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله پمپ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

تعریف پمپ: پمپ دستگاهی است که انرژی مکانیکی تولید شده به وسیله یک کنبع خارجی (موتور احتراق یا الکتریکی) را گرفته و به سیالی که از آن عبور می کند انتقال می دهد.
موارد کاربرد پمپ : عموما از پمپها برای انتقال انرژی به سیالات استفاده می شود که در زیر بدان اشاره می شود.
1- انتقال آب : محل مصرف آب همیشه در محل منبع آن نمی باشد در این صورت لازم است آب به مراکز صنعتی و مسکونی و کشاورزی منتقل شود از این رو برای انتقال آب مورد نیاز از پمپ استفاده می شود . مثلاً پمپاژ آب از چاههای عمیق و نیمه عمیق – پمپاژ آب از رودخانه ها به اراضی اطراف ئ آبرسانی به مسافتهای دور.
2- آبیاری اراضی: در سیستمهای آبیاری تحت فشار که می بایست آب در شبکه ای از لوله ها با فشار معین حرکت کرده و به صورت قطرات ریز و یگنواخت در شعاع کناسب در اطراف آبپاشها و یا قطره چکانها ریزش نماید ، لازم است این فشار توسط پمپهای فشار قوی یا منبع هوایی تامین گردد.
3- زه کشی اراضی: زمینهایی که بر اثر آب اضافی ، کشت و کار در آنها غیر ممکن شده است به روشهای مختلفی زه کشی می شوند . چنانچه خروج طبیعی آب زه کشی ممکن نباشد با استفاده از پمپ این عمل امکان پذیر می شود. همچنین در معادن نیز آبهای اضافی به وسیله پمپ تخلیه می شود.
4- به گردش در آوردن مایعات: به حرکت در آوردن مایعات مختلف در صنایع شیمیایی و تصفیه نفت و همچنین به گردش در آوردن آب به منظور گرم کردن و یا خنک کردن با پمپهای سیر کولاتر امکان پذیر است.
5- انتقال گازها: برای نقل و انتقال گازها در صنایع مختلف و انتقال گازهای سوختی کسکونی از پمپهای ویژه ای استفاده می شود.
6- انتقال جامدات: در صنعت برای انتقال مواد جامد می توان آنها را به صورت معلق در آب و با فشار ایجاد شده به وسیلة پمپ منتقل کرد.
ساختمان اصلی پمپ
اصولآً پمپها از قطعات اصلی زیر تشکیل شده اند.
1- پوسته: پوسته یا بدنه در پمپها به اشکال متفاوتی ساخته شده است. در همة این پمپها نقش اصلی پوسته ایجاد امکان حرکت برای قسمت متحرک پمپ و جمع آوری آب مکیده شده می باشد.
2- قطعه متحرک: این قطعه در پمپهای مختلف متفاوت است که شامل پیستون ، چرخ دنده، پروانه و اجزایی از قبیل شاتون ، اکسانزیک (بادامک) ، دیافراگم و غیره می باشد. همچنین قطعه متحرک عامل انتقال و تبدیل انرژی مکانیکی به انرژی جنبشی در سیال در حال حرکت در پمپ است.
3- دهانه مکش: به منظور ورود سیال به پمپ دهانه ای در نظر گرفته می شود که در پمپهای مختلف محل آن بر روی پوسته متفاوت است. دهانه مکش محل اتصال لوله مکش محل اتصال لوله مکش به پمپ می باشد.
4- سوپاپ مکش: هنگام کار لازم است لوله مکش پمپ ، پر از آب باشد و قبل از روشن کردن پمپ می بایست این عمل انجام شود. در صورتی که لازم باشد متناوباً پمپ روشن و خاموش شود می توان در لوله مکش آن سوپاپ مکش نصب کرد که به صورت شیر یکطرفه از خروج آب در زمان خاموش بودن پمپ جلوگیری کند. و همواره لوله مکش پر از آب باقی بماند. در پمپهای پیستونی سوپاپ مکش ، عامل افزایش فشار می باشد.پ
5- دهانه رانش: خروج آب از پوسته پمپ از محل دهانه رانش صورت می پذیرد که در پمپهای مختلف در محلهای متفاوتی تعبیه شده است. برای ایجاد فشار بیشتر معمولاً دهانه رانش قطر کمتری نسبت به دهانه مکش دارد.
6- سوپاپ رانش: وقتی پمپ بنا به عللی خاموش شود، آب تحت فشار لوله رانش برگشت نموده ، موجب عملکرد معکوس پمپ می شود. در حالی که هنوز پمپ در حال حرکت عادی خود است این عمل موجب وارد آمدن ضربه به پمپ می شود و زیان آور است لذا برای جلوگیری از برگشت آب در محل اتصال لوله رانش به پمپ ، شیر یکطرفه و یا سوپاپی نصب می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل 2
اصول هیدرولیک پمپ
قبل از اینکه با انواع پمپها و طرز کار آنها آشنا شویم بهتر است اصول هیدرولیک پمپ را مورد بررسی قرار دهیم. هیدرولیک شاخه ای از فیزیک است که با خواص مکانیکی آب و سایر سیالات سر و کار دارد و موارد استفاده این خواص را در علوم مهندسی بررسی می کند. مهمترین مفروضاتی که در یادگیری هیدرولیک ارجحیت دارد ارتفاع و عمق می باشد . در مجموع ، عمق آّب در یک ظرف ، منبع یا لوله ارتفاع نامیده می شود و معیاری برای سنجش فشار در یک نقطه معین در زیر سطح آزاد سیال است. بنابراین ، واژه ارتفاع ، که بر حسب متر بیان می شود معمولآً اختلاف سطح آب در دو نقطه را نشان می دهد . در مورد پمپها ، انواع ارتفاعها ، تعریف شده که به شرح زیر است:
ارتفاع مکش تئوری
ارتفاع مکش ، ارتفاعی است کهبر اثر فشار هوا ستونی از آب در داخل لوله سر بسته خلاً تا آن ارتفاع بالای سطح منبع رانده و تعادل برقرار می شود. بدیهی است که در این حالت ستون آب مزبور در واحد سطح باید با فشار جو برابر باشد تا تعادل برقرار شود. به طوری که در شکل (1-2) نمایش داده شده است با تخلیه هوا در مجرای ورودی پمپ (که بالاتر از سطح آزاد آب منبع قرار دارد) ، برای بالا کشیدن آب می توان از فشار جو استفاده نمود. در نمودار زیر ، لوله مزبور قبل از اتصال به مجرای ورودی پمپ نشان داده شده است و به طوری که ملاحظه می شود ، چون بالای لوله باز است. سطح آب داخل و خارج لوله تحت تاثیر یک فشار مساوی قرار می گیرند. در صورتی که انتهای بالایی لوله به مجرای وروردی پمپ متصل شده باشد. بدیهی است که با روشن شدن پمپ هوای داخل لوله مکیده و یک خلاً نسبی ایجاد می شود که آب را تا ارتفاع A که فشار جو آن را تعیین می کند و معمولاً در شرایط متعارف حداکثر حدود 10 متر می باشد بالا می کشد. این ارتفاع را ارتفاع مکش تئوری می گویند.

 

ارتفاع مکش حقیقی
عملآً ارتفاع مکش پمپ مقدار 10 متر نخواهد بود بلکه عواملی باعث کاهش این ارتفاع خواهند شد. از جمله:
اصطکاک در لوله مکش: آب به دلیل حرکت در داخل لوله و بر خورد با جدار آن ، قسمتی از انرژی خود را از دست می دهد و این کاهش انرژی با وضعیت جداره لوله و با تعداد زانوها و طول لوله مکش رابطه مستقیم دارد.
تاثیر دما: وقتی آب گرم باشد ارتفاع مکش آن کم می شود زیرا فشار بخار آب افزایش می یابد و پمپهایی که آبهایی با دمای بالا را جابجا می کنند باید از عمق حقیقی کمتری برخوردار باشند. برای مثال در 100 در جه سانتی گراد پمپ قادر به مکش هیچ آبی نخواهد بود زیرا که در این دما سیلندر آن در کورس ورودی خود مملو از بخار آب می شود. بنا به تعریف ، ارتفاع مکشی که عملاً هر پمپ در شرایط کارکرد خود از نظر ارتفاع محل از سطح دریا و وضعیت لوله مکش و غلظت سیال و ... دارد «ارتفاع مکش حقیقی» می گویند.
ارتفاع رانش تئوری
عبارت است از طول قایم بین خط محور پمپ و محل خروج آب از لوله رانش. این ارتفاع به قدرت پمپ بستگی دارد.
ارتفاع رانش حقیقی
علاوه بر طول قایم بین محور پمپ و محل خروج آب عوامل دیگری نیز باعث تلفات انرژی می شوند که لازم است پمپ ؛ آن را جبران کرده و به سیال بدهد از جمله:
1- اصطکاک لوله رانش: حرکت آب در لوله رانش و برخورد با جداه لوله و زانوها و اتصالات و شیر فلکه ها نیز مقداری انرژی را تلف می کند که باید معادل فشاری آن را پمپ به سیال بدهد. شکل (3-2)
2- در صورتی که پمپاژ به منظور ایجاد سیستم آبیاری بارانی یا قطره ای باشد آب هنگام خروج از آخرین محل لوله رانش نیز باید مقداری فشار داشته باشد ، لذا این فشار هم به ارتفاع رانش اضافه می شود. به طور خلاصه:
+ ارتفاع معادل اصطکاک+ طول قایم بین محور پمپ و محل خروج آب= ارتفاع رانش حقیقی ارتفاع فشاری مورد نیاز
ارتفاع کلی: حاصل جمع ارتفاع مکش حقیقی و ارتفاع رانش حقیقی را ارتفاع کل یا ارتفاع مانومتریک می گویند که همان افزایش انرژی در واحد وزن سیال بین دهانه مکش و رانش پمپ است. ارتفاع کل بر حسب متر ستون سیال (آب) بیان می شود.
ظرفیت آبدهی می گویند. واحد آن بر حسب لیتر بر ثانیه ، لیتر در دقیقه ، متر مکعب در ساعت ، گالن بر دقیقه عنوان می شود.
قدرت خروجی پمپ: بنا به تعریف ، کاری را که پمپ برای انتقال واحد حجم آب برای واحد ارتفاع در واحد زمان مصرف می کند «قدرت خروجی پمپ» گویند. این قدرت با دبی و ارتفاع کلی پمپ نسبت مستقیم و با بازده پمپ نسبت معکوس دارد.
فرم ریاضی تعریف فوق به شرح زیر است:

P= قدرت خروجی بر حسب اسب بخار
Q= دبی پمپ بر حسب لیتر بر ثانیه
H= ارتفاع کلی بر حسب متر
E= بازده پمپ (عدد اعشار)
75= عدد ثابت تبدیل واحدها به یکدیگر

 

قدرت ورودی پمپ: تمام انرژی که پمپ از موتور دریافت می کند و به سیال عبوری انتقال نمی دهد بلکه مقداری از این انرژی تلف شده ، صرف اصطکاک و گرم شدن سیال می شود که این امر به بازده پمپ بستگی دارد.
بازده پمپ: بازده پمپ: بازده یک پمپ عبارت است از نسبت قدرت خروجی پمپ به قدرت ورودی آن . از آنجا که قدرت خروجی پمپ ، تابعی از ارتفاع مانومتریک می باشد از این رو ، این بازده را اصطلاعاً بازده مانومتریک نیز می نامند و از رابطه زیر محاسبه می شود:

اگر بازده بر حسب در صد مورد نظر باشد ، نتیجه به دست آمده باید در 100 ضرب شود.

 

انتخاب پمپ
پمپ ماشینی است که انرژی مکانیکی تولید شده را ، به وسیله یک موتور احتراق یا الکتریکی ، به انرژی مفید آب تبدیل می کند. در آبیاریهای تحت فشار ، این انرژی، فشار و دبی لازم را برای توزیع آب در لوله اصلی و لوله های جانبی و نیز آبپاشها و گسیلنده ها تامین می کند.
پمپها انواع و اقسام مختلف دارند. آنچه از پمپ انتظار می رود این است که مقداری آب را با فشار از نقطه ای به نقطه ای دیگر انتقال دهند. در این رابطه بین دبی پمپ فشار ، رابطه عکس وجود دارد. یعنی پمپهایی که دبی زیادی تولید می نمایند. پمپها به سه گروه مهم تقسیم می شوند:
پمپهای سانتریفوژ (گریز از مرکز)centrifugal pump
پمپهای توربینی turbine pump
پمپهای پروانه ای propeller pump
پمپهای سانتریفوژ برای مواردی به کار می رود که بخواهیم دبی نسبتاً کمی را به ارتفاع زیاد بالا ببریم. در این پمپها جهت جریان آب شعاعی است . در پمپهای توربینی دبی جریان متوسط ، و ارتفاعی که آب بالا داده می شود نیز متوسط است. حال آنکه در پمپهای پروانه ای مقدار دبی زیاد و ارتفاعی که آب بالا برده می شود کم است. در این پمپها جهت جریان آب به صورت محوری است.یکی از کمیت هایی که بتوان خصوصیات پمپها جهت جریان آب به صورت محوری است. یکی از کمیت هایی که بتوان خصوصیات پمپها را به صورت عددی توصیف نمود سرعت مخصوص است که مقدار آن برابر است با:
که در آن
- سرعت مخصوص (بدون بعد)
N- سرعت چرخش پمپ (دور در دقیقهRPM )
Q- دبی پمپ (لیتر در دقیقه L/min)
H- بار فشار جریان (متر m )
می توان با داشتن سرعت مخصوص و با توجه به جدول (1-2) پمپ مناسب را انتخاب نمود.
مثال: د ریک سیستم آبیاری تحت فشار دبی مورد نیاز طرح 1140 لیتر در دقیقه بر آورد شده است آب باید از چاهی به عمق 30 متر استخراج گردد. چنانچه افت فشار در کل وله ها 56 متر و فشار لازم در توضیع کننده ها 35 متر باشد، و پمپ به وسیله موتوری به حرکت در آید که سرعت چرخش شتافت آن 1750 دور در دقیقه باشد، مناسب ترین پمپ را برای این طرح تعیین کنید.
حل:

 

بر اساس جدول (1-2)سرعت مخصوص ، تقریباً برابر پمپهای گریز از مرکز است از این رو مناسب ترین پمپ برای این مورد نوع گریز از مرکز است.
معمولی ترین پمپهایی که در آبیاری تحتت فشار مورد استفاده قرار می گیرند پمپهای گریز از مرکز هستند. این قبیل پمپها از نظر تامین فشار و دبی در توضیع کننده ها بهترین نوع هستند. طرح بسیار ساده ای دارند و هزینه خرید و نگهداری آنها بسیار کم است.
با مشخصات پمپهای سانتریفوژ در فصل پنجم آشنا خواهید شد. در اینجا با ویژگی از پمپها یعنی منحنیهای عملکرد آشنا می شوید و طریقه استفاده از آن در انتخاب پمپ مناسب را مرور می کنیم.
کارخانه ها ی سازنده ، برای هر نوع پمپ منحنیهای را ارائه می دهد. نمونه ای از این منحنیها در شکل (7-2) برای پمپی که فقط یک نوع پره دارد نشان داده شده است.
نحوه انتخاب پمپ بر اساس نمونه های موجود ، که در شکل (8-2) برای پمپهای نوع گریز از مرکز تشریع شده ، بدین ترتیب است که ابتدا از روی کاتولوگهایی مشابه شکل (9-2) براساس دبی و با مورد نیاز ، نمونه پمپ انتخحاب می شود. پمپهایی که با موتور برقی کار می کنند 1750 دور یا 3500 دور در دقیقه اند که نمونه 1750 دور نسبت به نوع 3500 دور در دقیقه دبی بیشتر و فشار کمتری دارند. در این شکل و در داخل هر قسمت شماره ای نوشته شده است که نماینده نمونه پمپی است که با شرایط مورد نظر ما ، بالاترین بازده را خواهد داشت پس از این که نمونه پمپ مشخص شد، به سراغ منحنیهای خصوصیات پمپ می رویم که این گونه منحنیها در شکل (9-2) نشان داده شده است. کاربرد این گرافها در مثالی روشن خواهد شد.
مثال: در یک طرح آبیاری ، دبی مورد نیاز (گالن در دقیقه 660= لیتر در دقیقه 2498) و ارتفاع فشاری کل (فوت 60= متر 29/18) بر آورد شده است. می خواهیم برای این مورد مناسب ترین نمونه پمپ از انواعی که در شکل (8-2) نشان داده شده است را انتخاب کنیم. از روی گرافهای شکل (9-2)قطر دقیق پره های پمپ و بازده آن مشخص کنید.
حل: چون دبی 660 گالن در دقیقه و ارتفاع فشاری کل 60 فوت است. از روی شکل (8-2) برای پمپ 1750 دور در دقیقه ، نمونه 1030 مناسب ترین است که منحنی خصوصیات آن در شکل (9-2-الف) نشان داده شده است. از روی منحنی خصوصیات پمپ (مدل A) 1030( قطر پره های پمپ 5/9 اینچ یا 241 میلی متر و بازده پمپ 82 در صد به دست می آید.
ضربه قوچ: هر گاه در مداری با خطوط لوله طولانی به عللی سرعت سیال به طور ناگهانی تغییر کند موجهای فشاری در شبکه به وجود خواهد آمد. این موجها می توانند فشاری چندین برابر فشار کار سیستم را تولید کنند و باعث بوجود آمدن تنشهای بسیار زیادی در اجزای مدار بشوند و در بدترین حالات ، قادر به ترکاندن لوله ها ، پوسته پمپ و شکستن اتصالات گوناگون گردند موجهای فشاری در یک سیستم پمپاژ ف به علت بازو بسته شدن سریع شیرها راه اندازی و خاموش کردن پمپها و یا تغییر سرعت دورانی آنها به طور ناگهانی ، به وجود می آید. علاوه بر این مسایل اتفاقی و غیر معمول نیز باعث بروز پدیده ضربت قوچ خواهد شد. مهمترین این مسایل عبارتند از:
الف: از کار افتادن موتور به علت قطع برق
ب: عملکرد نادرست شیرهای یکطرفه ، شیرهای کنترل و حفاظتی سیستم در اثر قطع ولتاژ کنترل ، از کار افتادن موتور الکتریکی ، شیرها و یا اشکالاتی نظیر آن
ج: قفل شدن یاتاقانهای پمپ ، یا هر اشکالی در محور که منجر به ا زکار افتادن پمپ شود.
د: مسدود شدن جریان به طور ناگهانی در داخل پمپ به علت وجود یک جسم خارجی
هـ : حرکات لرزشی و نا منظم صفحه یا قسمتهای متحرک شیرها
و: از بین رفتن پروانه پمپ ئذ اثر کاویتاسیون یا مسایل نظیر آن و در نتیجه عدم کار پمپ
ز: عدم دقت در پر کردن خطوط خالی ، به هنگام پر کردن خطوط لوله در ابتدای راه اندازی
ح: عدم طراحی صحیح سیستم لوله کشی

 

روشهای کاهش اثر ضربه قوچ:
1- در هنگام طراحی ، قطر لوله رانش را بزرگتر در نظر گرفته تا از سرعت آّّب کاسته شود .
2- به جای یک پمپ از چند پمپ موازی استفاده شود که در صورت از کار افتادن یکی ، دیگر پمپها از ایجاد ضربه قوچ جلوگیری نمایند.
3- اضافه نمودن چرخ طیار به اجزای چرخنده پمپ
4- استفاده از لوله کنار گذر همراه با شیر یکطرفه
5- نصب مخزن سرج: این مخازن به عنوان یک منبع موج گیر عمل می کند. وقتی در لوله ، فشار افزایش یابد آب به داخل مخزن رفته و در صورت کاهش فشار آب به اخل لوله بر می گردد.
6- نصب خازن هوا: مخازن هوا در حقیقت نوعی از مخازن سرج هستند با این تفاوت که به علت نحت فشار قرار گرفتن می توانند ذدر اندازه های کوچکتر ساخته شوند. این مخازن شامل محفظه نسبتاً کوچک می باشد که هوای فشرده در بالا و آب در پایین قرار می گیرد.
7- استفاده از شیرهای یکطرفه: خطوط رانش پمپها ، معمولاً مجهز به شیرهای یکطرفه می باشند. وظیفه اصلی این شیرها جلوگیری از معکوس شدن جریان پس از خاموش کردن پمپ یا از کار افتادن آن است.
8- نصب شیرهای کنترل فشار: این شیرها که در فشارهای بالا و غیر مجاز سریعاً باز می شوند و با تخلیه مقداری از آب سیستم ، از افزایش فشار بیش از حد لوله جلوگیری می کنند.

 

 

 

قانون برنولی
یکی از اصول مهم فیزیکی اصل بقای انرژی است. بر طبق این اصل «انرژی از بین نمی رود بلکه به نوع دیگری از انرژی تبدیل می شود». قانون یا رابطه برنولی نیز در حقیقت همان اصل بقای انرژی است که به صورت زیر بیان می شود:
(در یک سیال غیر قابل تراکم مقدار کل انرژی سیال همیشه ثابت می باشد)
که

 


ملاحظه می شود که واحد هر یک از جملات آن رابطه ، واحد طول ، یعنی متر است. به همین دلیل گاهی انرزی کل یک سیال را بر حسب ارتفاع بیان می کنند.
رابطه برنهولی برا یدو نقطه دلخواه A و B در شکل (14-2) در یک سیستم نیز به صورت زیر بیان می شود:

 

یکی از فرضیات در معادله برنولی بدون اصطکاک بودن مایع در حال حرکت است لیکن در عمل چنین فرضی درست نبوده و مایعات در مقابل حرکت ، کم و بیش از خود مقاومت نشان می دهند.
بنابراین در انتقال از نقطه A به نقطه B آب مقداری از انرژی خود را از دست می دهد بنابراین:

 

که ارتفاع معادلب انرژی ، صرف اصطکاک شده است.
این رابطه را با مثالی از مسایل روزمره زندگی مرور می کنیم:
تخلیه مایعی مثل نفت ، بنزین یا آب از یک بشکه به وسیله قطعه شیلنگ پلاستیکی که با مکش دهان جریان میع برقراذ می شود. شکل (15-2)رابطه برنولی را برای دو نقطه AوC در شکل (15-2) به کار می بریم. یعنی:

 


در این مثال اختلاف ارتفاع دو نقطه AوC که در واقع انرژی پتانسیل است تبدیل به انرژی جنبشی می شود و موجب جریان آب در داخل لوله شده است. به دلیل ثابت بودن قطر لوله این سرعت در تمام طول لوله ثابت است.
رابطه برنولی را برای دو نقطه AوB در شکل (15-2)به کار می بریم. یعنی:

 

در واقع در نقطه B فشار منفی یعنی مکش وجود دارد و همین باعث انتقال آب بشکه به ارتفاع بالاتر ، یعنی نقطه B می شود.

 

 

 

 

 

تامین فشار در لوله رانش
وقتی پمپی در مدار انتقال سیالی قرار می گیرد ، بر اثر کار کرد پمپ انرژی کل سیال افزایش می یابد. مگکانیزم این افزایش در انواع مختلف پمپ متفاوت است.
الف- پمپهای بالا برنده: در این نوع پمپها آب پس از ورود به محفظه پمپ انرژی ارتفاعی آن افزایش می یابد و از دهانه خروجی بیرون ریخته می شود.
ب- پمپهای فشاری: دراین نوع پمپها آب پس از ورود به محفظه پمپ ، تحت فشار قرار می گیرد و در واقع انرژی راتفاعی ، فشاری و جنبشی شده ، موجب می شود آب در لوله رانش بالا برود. شکل (17-2)

 

ج- پمپهای دورانی: در این پمپها با توجه به جهت دوران محور پمپ سیال از یک دهانه مکیده از دهانه دیگر با فشار رانده می شود. د حقیقت در این پمپها بر انرژی فشاری سیال افزوده می شود. شکل (18-2)

 

د- پمپهای گریز از مرکز: در محفظه این پمپها پروانه ای در حال حرگت دورانی است. آب پس از ورود به محفظه بر روی پره های این پروانه سوار شده ، با سرعت دوران می کند بر اثر این دوران و نیروی گریز از مرکز به اطراف (دیواره محفظه) پرتاب می شود یعنی در واقع انرژی جنبشی آن افزایش می یابد این انرژی پس از خروج از دهانه پمپ تبدیل
به انرژی فشاری- ارتفاعی و جنبشی شده موجب حرکت آب در لوله رانش می شود.

 

عوامل موثر بر فشار لوله رانش
از عوامل موثر بر فشار در لوله رانش دور پمپ و دبی آن است و عوامل دیگر تحت تاثیر این دو عامل می باشند.

 

الف- دور پمپ: در پمپهای گریز از مرکز هر چه دور پمپ بیشتر باشد انرژی کل آن ،؛ در صورتی که قطر لوله رانش و کنترل دبی می توان فشار را نیز کنترل نمود. اثر دبی و فشار عکس همدیگر است.

 

افت اصطکاکی در لوله رانش
آب در طی عبور از لوله ها و بر خورد با جداره داخلی آنها ، مقداری از انرژی خود را صرف مقابله با اصطکاک کرده از دست نمی دهد. به ارتفاع معادل این انرژی از دست رفته ، افت اصطکاکی می گویند. افت اصطکاکی در لاله ها به عوامل زیر بستگی دارد:
الف- طول لوله: افت اصطکاکی با طول لوله رابطه مستقیم دارد. یعنی متناسب با افزایش طول لوله در شرایط ثابت مقدار افت نیز افزایش می یابد. لذا لازم است در انتقال آب از مسیرهایی حتی الامکان کوتاه تر استفاده شود. معمولاً مقدار افت را به ازای هر 100 متر طول لوله عنوان می نمایند.
ب- قطر لوله: افت اصطکاکی با قطر لوله رابطه معکوس دارد. یعنی در یک دبی ثابت ، متناسب با کاهش قطر لوله انتخابی ، افت اصطکاکی افزایش و هزینه پمپاژ نیز افزایش می یابد. از طرف دیگر متناسب با افزایش قطر لوله ، هزینه ایجاد شبکه لوله افزایش می یابد. بر این اساس لازم است با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی پروژه، مناسب ترین قطر لوله را انتخاب نمود.
ج-دبی جریان: در یک طول مشخص و قطر ثابت ، متناسب با افزایش دبی ، افت اصطکاکی نیز افزایش می یابد.
د- جنس لوله و شرایط جداره داخلی آن : وضعیت جداره داخلی لوله ها یکی از عوامل مهم در میزان افت اصطکاکی است. بدین صورت که هر چه جداره داخلی صاف تر باشد میزان افت کمتر و متقابلاً لوله های چدنی-سیمانی با جداره های زیر افت اصطکاکی بیشتری زا به وجود می آورند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 37   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پمپ