فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تاریخچه ورزش

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله تاریخچه ورزش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

تاریخچه ورزش

 

مقدمه :
تعلیم و تربیت در حقیقت با پیدایش و سکنا گزیدن بشر در روی زمین آغاز شده است. خاک و سنگ و کوه و تپه ودریا و جنگل و جویبار و دیگر مظاهر طبیعت و نیز خود زندگی و نیازهای آن نخستین کتاب های درسی بشر بوده اند. از قدیم ترین روزگاران و حتی پیش از پیدایش خط ، نیاز به تامین خوراک و پوشاک از راه شکار حیوانات و احتیاج به کسب توانایی برای مقابله با خطرهای طبیعی و دشمنان گوناگون، جوامع کهن بشری را واداشته بود که به امر تربیت بدنی، به عنوان یکی از مهم ترین امور زندگی توجه نمایند و این حقیقت را دریابند که قدرت، استقامت، مهارت و سرعت را که در زندگی انسان ها از اهمیتی برخوردار است، می توان با بهره گیری از تمرین ها و فعالیت های جسمانی تا حد قابل ملاحظه ای تقویت کرد.
وقتی دولت ها و حکومت ها تشکیل و تاسیس شدند، رهبران آن ها متوجه شدند که برای حفظ یا گسترش مرزهای خود، نیازمند بازوان توانایی هستند که در جنگ ها بتوانند پیروزی را برای آن ها به ارمغان آورند؛ ویل دورانت در این باره می نویسد: » از ضروریات دولت ها و تاکید بر روی حفظ نیروی جسمانی ، پیروزمندی در جنگ هایی بوده است که متکی بر قدرت بدنی و نیرومندی جسمانی است، و نیرومندی و مهارت بدنی، حاصل نخواهد شد، مگر در ورزش هایی که در بازی های المپیک مقرر گردیده است «.

در توجه انسان به تربیت جسم و توانمندی، عوامل زیر نقش اساسی داشته است:
- انسان اولیه در جناح مبارزه با طبیعت، که از بدو تولد تا سپری شدن عمر او را تهدید می کرده، ضرورت نیرومندی را دریافته است.
- از طرفی بر اثر قهر طبیعت، ناچار به مهاجرت برای یافتن معاش بوده و در این مهاجرت در برخورد با دیگر اقوام، برای حفظ بقای خویش و بقای اجتماعی.
- و از جناح نیازهای فیزیولوژیک که برای ارضای نیازهای طبیعی خویش و خانواده، به ویژه نظام معیشتی جدیدی که در اثر مهاجرت برای او ایجاد می گردید.
اصل ورزش را از یونان دانسته اند که به منظور چابکی بدن و ایجاد قوّت انجام می یافت و پاروزنی، بوکس ، کشتی ، شنا ، شمشیرزنی ، تیراندازی ، اسکی و ورزش هایی چون بیس بال ، سافت بال و بسکتبال و انواع فوتبال و چوگان بازی ، والیبال ، گلف ، انواع تنیس ، شنا ، پرتاب وزنه و ... جزو ورزش محسوب می شوند.
اولین ملتی که ژیمناستیک را بنیان و آن را نام نهاده اند ، یونانیان قدیم می باشند. ابتدا اصول ورزش در یونان خیلی خشن و ناصحیح بود و اولین نتیجه از ورزش را بزرگ نمودن عضلات بدن می دانستند. بعدها ورزش در یونان به شکل ریسمان بازی در آمد و برای آن اهمیت زیادی قایل بودند و عمل کنندگان آن را آکروبات می نامیدند و این نوع حرکات را آکروباتیک می گفتند. به محل هایی که در آن جا ورزش می نمودند، ژیمنازیوم گفته می شد، که مهم ترین آن ها یکی لیسه و دیگری آکادمی نام داشت و چون مردم در آن محل ها لخت ورزش می کردند، کلمه ژیمناز از کلمه گیمنوس که به معنای لختی است گرفته و به آن محل ها نام نهادند و بعداً عموم ورزش های بدنی نیز ژیمناستیک نام گذاشته شد.

ورزش
ورزش شامل فعالیت هر کس با یک منظور و در محیطی متفاوت از محیط روزانه برای مسابقه، لذت بردن ، برای کسب برتری، برای پیشرفت مهارت یا ترکیبی از تعدادی از این هاست. تفاوت منظور همراه با در نظر گرفتن مهارت فرد یا گروه یا دلیری علامت مشخصه ورزش است.
بنابر این پریدن از روی یک مانع در مقابل دیدگان هزاران نفر در یک میدان سر پوشیده ورزش است در حالی که پریدن از روی یک چشمه هنگام پیاده روی در روستا فقط تلاش برای خیس نشدن پای فرد است.
انواع مختلفی از ورزش وجود دارند و انسان ها قسمت مهمی از وقت، پولو دلبستگی خود را نه فقط به عنوان شرکت کننده بلکه به عنوان تماشاگر به آن ها اختصاص می دهند .
ورزش امروزه در جهان به وسیله ای مبدل شده که انسان ها را با هم متحد و آشنا کرده و بین آن ها پیوند اخوت و برادری برقرار می کند و مهمترین هدف و وظیفه ورزش همین است ایجاد مودت و دوستی بین ورزش کاران که هر چند در میدان رقیب هم هستند اما در خارج از میدان به عنوان رفیق همدیگر می باشند .
ورزش ترکیبی از فعالیت های فیزیکی عادی و معمول و مهارت های شخصی و به عنوان تفریح و یک سری از قوانین که برای مسابقه ، لذت بردن و رسیدن به برتری است. ترکیب شخصیت هایی با مهارت های متفاوت در یک ملت، شجاعت و دلاوری آن ملت را افزایش می دهد .

 

 

 

تاریخچه ورزش

 

تمدن ها در ورزش سراسر تاریخ ، توانستند یک معامله بزرگ که تغییر اجتماع و ماهیت در ورزش است را آموزش بدهند . آن ها چیزهای بسیار جدیدی از هنر را در فرانسه ، آفریقا و استرالیا ی ما قبل تاریخ که مدرک آن در مراسمات رسمی تهیه شد را کشف کنند .
این کسب مهارت ها وابسته به سفارش مردم است که برای یافتن معانی فعالیت ها در ورزش به صورت یک مروارید گران بها می درخشد . مثلا ورزش ژیمناستیک در میان چینی ها پیشینه‌ی زیادی دارد .
ورزش های دیگر شامل : پرتاب نیزه ، پرتاب دیسک و پرش بلند و کشتی است. رسوم سنت گرایی ورزش باستانی ایرانی ، هنر زورخانه ای بود که اکنون با این روش تماس اندکی دارند . در میان دیگر ورزش های ایرانی چوگان و پرتاب نیزه هم وجود داشت. دسترسی به ورزش های عمومی با تاسیس یونان قدیم ، ایجاد شد . کشتی ، دومیدانی ، بوکس ، پرتاب نیزه ، پرتاب دیسک و مسابقه ارابه سواری نیز در آن زمان متداول بود.
بازی های المپیک هر چهار سال یک بار در دهکده‌های کوچک مثل یونان باستانبرگزار می شد و مردم سراسر جهان به این المپیک ها فرا خوانده می شدند.
وجود ورزش های منظم برای موجودات زنده مطابق المپیک قرن قدیمی و قرن حاضر است. فعال شدن موجودات برای تنظیم غذا و خوراک خود موجب منظم انجام شدن فعالیت ها برای لذت بیشتر مسابقات و فعالیت هایی مثل ماهیگیری و باغبانی است . انقلاب صنعتی موجب زیاد شدن آلودگی و فرصت نداشتن تماشاگر ورزشی برای دسترسی و تمایل به بازی های جهانی شده است. محبوبیت و تمایل داشتن مانند ماشین افزایش گر، موجب ترقی‌های حرفه ای متداول ورزشی می شود . توضیح بیشتر در تاریخچه ورزش

 

اهمیت ورزش
امروزه ورزش یکی از اموری است که به عناوین مختلف در جهان مطرح شده و گروه زیادی به اشکال گوناگون با آن سرو کار دارند. برخی از مردم، ورزشکار حرفه ای اند و گروهی ورزشکار آماتور . گروهی طرفدار و علاقه مند به ورزش و دیدن برنامه ها، مسابقات و نمایش های ورزشی بوده، وعده ای نیز از راه ورزش امور زندگی خویش را می گذرانند.
وزارتخانه ها و ادارات ورزشی فراوانی تاسیس شده و مخارج زیادی صرف ورزش ، ساختن استادیوم ها، مجتمع ها و باشگاه های ورزشی و نیز تهیه وسائل و لباس های ورزشی و یا تماشای مسابقات ورزشی می شود. بخش های قابل توجهی از برنامه های تلویزیون ، رادیو، مجلات و سایر رسانه های گروهی، به ورزشی و اخبار ورزشی اختصاص دارد و خلاصه ورزش یکی از اموری است که در جهان به صورت جدّی مطرح بوده و از جهات مختلف دارای اهمیت می باشد، از جمله: توضیح بیشتر در اهمیت ورزش

 


رده بندی ورزش
دانستن یک روش برای یک گروه ورزشی هدف بسیار مهمی است و نشان دهنده ی یک نامزد جامع برای ورزش است :

 

مسابقه
• اسب دوانی
• نیروی انسانی: ( دویدن، شنا کردن )
• کمکی انسان: ( دوچرخه سواری ، قایق پارویی ، قایق سواری و ...)
• منبع فعال خارجی: (موتور سواری، قایق رانی ، قایق سواری و ...)

 

رقابتی
• رزمی: (جودو ، کاراته ، بوکس ، تکواندو ، ووشو ، کونگ فو ، شمشیر بازی و ...)
• میدانی: (تنیس ، بدمینتون ، والیبال ، اسکواش ، تنیس روی میز )
• تیمی: (بیس بال و فوتبال شهرت بسیاری در جهان دارند . بیس بال معروفیت زیادی در آمریکا و ژاپن دارد و فوتبال معروفیت بیشتری در سر تا سر جهان .
• مثال های دیگری مثل : ( راگبی ، هاکی روی یخ ، هاکی روی چمن و ...) می باشد .
مهارتی

 

• هدف: ( تیراندازی با کمان ، تیراندازی با تفنگ و ...)
• نمایشی: ( ژیمناستیک ، اسب سواری ، شیرجه و ...)
• استقامت: ( وزنه برداری ، پرش سه گام ، پرتاب وزنه و ...)
ورزش هائی که در چند طبقه بندی قرار می گیرند
• (پینتبال ،بای اتلون ...)
جوانمردی در ورزش
عامل اصلی در ورزش که بیشتر اوقات همه را به سوی خود جلب می کند انگیزه و سود در آن است . برای مثال ، قایق رانی و اسب دوانی نیاز به مهارت زیاد دارند . علت بروز حرکات جوانمردانه در یک فعالیت به وسیله ی یک آرزو و یا روحیه خوب ، تمایل به کسب لذت برای خود است . اما تحمل فشار در بیشتر اوقات به صورت انفرادی ، کار بزرگی است و مقدمه ای برای یک تکنولوژی به نظر می رسد و این کار لذت بیبشتری دارد .
فرصت مردم برای فعالیت ها و مسئولیتشان در بیشتر اوقات ، برای جستجو و احترام گذاشتن در ورزش است که با پیوستن فدراسیون ورزشی به IOC ، هر انسان برای خود فرصتی را برای ورزش کردن تنظیم می کند . در این راه ، تکمیل کردن فرصت ها در فعالیت های ورزشی رسمی بیشتر است . بیشتر فعالیت های عمومی ، مشهور و معروف اند و تعقیب کردن فعالیت های گوناگون زمان زیادی می خواهد .
جوانمردی در یک بازی معین باید به گونه ای باشد که هر رقیب چه بعد از مسابقه و چه قبل از مسابقه آن را رعایت کند . جوانمردی نباید در بردن اجرا شود بلکه باید در باختن هم باشد . برای مثال در فوتبال یک ورزشکار نباید خارج از رفتار ورزشی در مقابل دیگران بازی کند و توپ را خارج از زمین لگد بزند . هم چنین از تیم های دیگر هم در پرتاب اوت انتظار صحیح می رود و ...

 


ورزش و تدبیر
ورزشکاران بزرگ برای وضعیت های خیلی دشوار در ورزش ، زمینه ی تدبیر را در نظر می گیرند . برخی احساسات در تخریب احتمالی تدابیر ، نقش موثری دارند و ممکن است احساسات دیگران به طور طولانی ، موجب تقویت تیم شده و موثر واقع شود .
در المپیک برلین تابستان 1936 نگاه داشتن تصاویر شاید موجب شناسایی بهتر تمدن ها و تقویت تبلیغ در سراسر رویداد ها می شد . در تاریخ ورزش اسکاتلند و ایرلند نیز ورزش ، به صورت برتر است که برای مثال ، مطابق علامت های تخصصی در فوتبال اسکاتلند ، بازی فوتبال انجام می شود که نشات گرفته از فوتبال انگلستان است .

 

 

 

هنر و ورزش
ورزش به هنر خیلی وابسته است .
اسکی روی یخ و تای چی ورزش های هنری است برای رسیدن به یک منظره ی تماشایی ، و موجب حادثه و تجربه ای برای تماشاچی می شود . همین طور وجود تماشاگران عامل اصلی این فعالیت های ورزشی و هم چنین به اجرا در آوردن هنر شان است و چنین هنری مثل اجرای هنر ژیمناستیک و غیره است .
حقیقت هنر ورزش ، در برخی مواقع احتمالی ، به ماهیت آن ورزش بستگی دارد.

 

 

 

اصل ورزش را از یونان دانسته اند که به منظور چابکی بدن و ایجاد قوّت انجام می یافت و پاروزنی، بوکس ، کشتی ، شنا ، شمشیرزنی ، تیراندازی ، اسکی و ورزش هایی چون بیس بال ، سافت بال و بسکتبال و انواع فوتبال و چوگان بازی ، والیبال ، گلف ، انواع تنیس ، شنا ، پرتاب وزنه و ... جزو ورزش محسوب می شوند.
اولین ملتی که ژیمناستیک را بنیان و آن را نام نهاده اند ، یونانیان قدیم می باشند، که ابتدا اصول ورزش در یونان خیلی خشن و ناصحیح بود و اولین نتیجه از ورزش را بزرگ نمودن عضلات بدن می دانستند. بعدها ورزش در یونان به شکل ریسمان بازی جان بازی در آمد و برای آن اهمیت زیادی قایل بودند و عمل کنندگان آن را آکروبات می نامیدند و این نوع حرکات را آکروباتیک می گفتند. به محل هایی که در آن جا ورزش می نمودند، ژیمنازیوم گفته می شد، که مهم ترین آن ها یکی لیسه و دیگری آکادمی نام داشت و چون مردم در آن محل ها لخت ورزش می کردند، کلمه ژیمناز از کلمه گیمنوس که به معنای لختی است گرفته و به آن محل ها نام نهادند و بعداً به عموم ورزش های بدنی نیز ژیمناستیک نام گذاشته شد.
مورخ مشهور ، ویل دورانت می نویسد: آن (مدینه فاضله بچه ها) فنون خانه داری را به دختران و فنون شکار و جنگ را به پسران می آموختند و به پسران آموزش می دادند که چگونه شکار کنند و ماهی بگیرند و شنا کنند و همچنین شخم زدن کشت زارها، دام گستری، دامپروری و نشانه روی با تیر و نیزه را می آموختند، تا در جمع مخاطرات زندگی توان محافظت و حراست از خویش را دارا باشند.
اما اگر بیش تر در مساله دقت کنیم، در خواهیم یافت تعلیم و تربیت در حقیقت با پیدایش و سکنا گزیدن بشر در روی زمین آغاز شده است. خاک و سنگ و کوه و تپه و دریا و جنگل و جویبار و دیگر مظاهر طبیعت و نیز خود زندگی و نیازهای آن. نخستین کتاب های درسی نوع بشر بوده اند.
از قدیم ترین روزگاران و حتی پیش از پیدایش خط ، نیاز به تامین خوراک و پوشاک از راه شکار حیوانات و احتیاج به کسب توانایی برای مقابله با خطرهای طبیعی و دشمنان گوناگون، جوامع کهن بشری را واداشته بود که به امر تربیت بدنی، به عنوان یکی از مهم ترین امور زندگی توجه نمایند و این حقیقت را دریابند که قدرت، استقامت، مهارت و سرعت را که در زندگی انسان ها از اهمیتی برخوردار است، می توان با بهره گیری از تمرین ها و فعالیت های جسمانی تا حد قابل ملاحظه ای تقویت کرد.
وقتی دولت ها و حکومت ها تشکیل و تاسیس شدند، رهبران آن ها متوجه شدند که برای حفظ یا گسترش مرزهای خود، نیازمند بازوان توانایی هستند که در جنگ ها بتوانند پیروزی را برای آن ها به ارمغان آورند؛ ویل دورانت در این باره می نویسد:
« از ضروریات دولت ها و تاکید بر روی حفظ نیروی جسمانی، پیروزمندی در جنگ هایی بوده است که متکی بر قدرت بدنی و نیرومندی جسمانی بوده است، و نیرومندی و مهارت بدنی، حاصل نخواهد شد، مگر در ورزش هایی که در بازی های المپیک مقرر گردیده است. »
در توجه انسان به تربیت جسم و توانمندی، عوامل زیر نقش اساس داشته است:
• انسان اولیه در جناح مبارزه با طبیعت، که از بدو تولد تا سپری شدن عمر او را تهدید می کرده، ضرورت نیرومندی را دریافته است.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاریخچه ورزش

دانلود مقاله افسردگی و علل ان

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله افسردگی و علل ان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 28   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

مقدمه
این روزها تقریباً همه از افسرده بودن حرف می زنند . ولی «افسرده بودن» یعنی چه ؟ آیا یک اصطلاح پزشکی نظیر عفونی شدن است یا به مفهوم عامیانه بی دل و دماغ بودن نزدیکتر است ؟ وقتی می گویید افسردگی منظورتان دقیقاً چیست؟ آیا می توانید افسردگی را به طور روشن با کلماتی که برای دیگران قابل درک باشد توصیف کنید ؟ به احتمال زیاد درخواهید یافت که روشن و واضح بودن در این مورد کاری بس دشوار است زیرا کلمه افسردگی به طرق مختلف به کار برده می شود .
برای بعضی ها افسردگی یک حالت است ، برای بعضی ها یک نوع خاص تجربه . برخی از مردم آن را یک واکنش عاطفی در قبال زندگی می دانند و برخی افسردگی را یک بیماری به شمار می آورند .
به همة آنچه که گفتیم به طور کلی افسردگی می گویند . ولی منظور واقعی ما از این واژه چیست و چه تفاوتهایی میان حالتهایی که گفته شد وجود دارد ؟
تحقیقی که تدوین شده است در این باره است ، تلاشی برای رسوخ به عمق کلمات غیر واضح تجارب روزمره برای کشف واقعیت و ماهیت آنچه که در اعماق نهفته است این کار آسان نیست زیرا باید درباره پاسخهایی که از عمق وجودمان دربرابر جهان اطرافمان بر می خیزد اندیشه کنیم . ما به عنوان انسان ، ماشینهایی با پاسخهای مشخص و قابل پیش بینی در برابر محرکها نیستیم . هر یک از ما روحی نیاز داریم ، بخشی از طبیعت ما که هر یک از ما را به صورت وجودی یگانه در می آورد . در عرصه روح است که افسردگی ، ماهیت و علت آن هرچه که باشد ، عارض می شود و دراین عرصه است که ما اینک به گشت و گداز می پردازیم .

 

 

 

 

 

فصل اول - ماهیت افسردگی
افسردگی ، یک حالت
ما همه دوست داریم خود را فردی با خلقیات متعادل ، ثابت و ملایم در همه حالات ، و مسلط بر احوال خویش بنمایانیم چنین خواستی این باور غلط را تقویت می کند که حال هر روز ما ثابت است و ما در تمام احوال در یک موقعیت عاطفی یکنواخت قرار داریم .
احساسات ما تابع یک الگوی ادواری هستند ، گاهی اندکی بالا ، گاهی اندکی پایین ، تغییراتی کوچک لحظه به لحظه ، ساعت به ساعت و روز به روز ، این حالت تابع الگوی سایر عملکردهای جسمانی نظیر درجه حرارت و میزان مواد شیمیایی در خون است .این قابلیت تغییر بر اساس ریتمهای 24 ساعته قرار دارد ، چرخشهای بیست و چهار ساعته فعالیتهایی که شاید با جابه جایی نور و تاریکی هم در ارتباط باشند . همچنین که شب و روز جانشین همدیگر می شوند ، حالت عاطفی ما یعنی مجموع احساسات ما در یک زمان معین نیز ، نیز دگرگون می شود . احساسات ، چه خوب و چه بد، به همراه یکدیگر به ما یک درک کلی از سرخوش بودن یا بیمناک بودن را می دهند .
در محاورة عادی نیز از سرحال بودن یا بی حوصله بودن خود یا دیگران حرف می زنیم . افسردگی زمانی رخ می دهد که خلق ما تنگ است و بی حوصله هستیم . اصطلاحات عامیانه نظیر پکر بودن ، دمغ بودن و سرخورده بودن برای بیان افسردگی به کار می رود . در تعاریف روانپزشکی و روان درمانی از واژه هایی نظیر « ملانکولی » و « آنومی » نیز استفاده می شود . واژه ملانکولی به یک تئوری قدیمی باز می گردد که مطابق آن ، حالات ما بر اساس میزان مشخص مایعاتی در بدنمان معین می گردد .
کلمه افسردگی هنگامی که به یک حالت روحی نسبت داده شود ، تمام معانی عامیانه ای را که گفته شد در خود دارد و نشانگر احساس کسالت روان ، کمبود انرژی ، از دست رفتگی و ناامیدی و بی فایده بودن است و بی علاقگی و بد بینی نیز به همراه آن می آید . صفات ویژه حالت عکس آن شور و هیجان ، شادی ، امید و خوش بینی است . حالت افسردگی اغلب پس از نا امیدی و یا احساس از دست دادن چیزی می آید ولی بسیاری از اوقات هم ظاهراً ناگهان و خود به خود ایجاد می شود . برخی از مردم بیشتر استعداد بروز چنین حالات ناگهانی را دارند و افراد دوره ای نامیده می شوند . گفتیم ظاهراً ناگهانی و خود به خود زیرا تجارب کلینیکی با بیماران نشان داده که تقریبا همیشه یک حالت قبلی برای تغییر حالت وجود دارد ولی شخصی که به آن حالت گرفتار می شود همیشه از وجودش آگاه نیست . هنگامی که این فرد با پزشک صحبت می کند به تدریج نسبت به وقایعی که باعث تغییر حالت او شده اند آگاهی می یابد . بیماران معدودی به شدت آنها را انکار می کنند ولی می توان دریافت که با این کار می کوشند از موقعیت یا رویدادی که برای آنان دردناک یا ناراحت کننده بوده بگریزند .
در مفهومی که گفته شد ما همگی دچار افسردگی می شویم . افسردگی می تواند به تنهایی پدید آید . ولی اغلب به همراه احساس تشویش و اضطراب است . این حالت ، احساس نا خوشایند پیش بینی بروز ناراحتی است .. خود حالت افسردگی در افراد مستعد می تواند ایجاد نگرانی کند . در برخی دیگر افسردگی با پیوستگی با نگرانی به وجود می آید و یا توسط آن آغاز می شود .
افسردگی ، یک تجربه
حالات روحی در اثر انواع تجارب به دست می آیند : تجربه ای که به طریق غیر قابل اجتناب با حالت افسردگی همراه است عبارت است از احساس بی ارزشی و از دست دادن این احساس که دیگران فرد را دوست دارند و قدر او را می دانند . این احساس کمبود ، اغلب افسردگی خوانده می شود .
همانند احساس افسردگی ، تجربه از دست دادن یک چیز با ارزش می تواند احساس سرخوردگی و رنجش را به همراه خود بیاورد . وقتی که افسرده هستیم اغلب میل داریم به گوشه ای بخزیم و در خود فرو رویم و وقتی سرخورده یا رنجیده می شویم می خواهیم به عامل سرخوردگی و رنجش خود حمله کنیم . ترکیبی از افسردگی و نگرانی ، سرخوردگی و رنجش ، حالت روحی بسیار ناراحت کننده ای به نام بی قراری مزمن را به وجود می آورد .این حالت به طور آشکار شخص مبتلا و افراد ناظر را ناراحت می کند و مانند بسیاری از حالات افراطی ، جنبه هایی از این تجربه از نظر اجتماعی مسری هستند .
افسردگی ، یک نگرش به زندگی
مفهوم خلقیات برای توصیف انـواع گـونـاگون افـراد و قرار دادن آنها در گروههای متضاد به کار می رود : خون گرم وخونسرد ، باثبات و بی ثبات ، متکی به خود و غیر متکی به خود ، خوش بین و بدبین . آنچه ذکر شد توصیفاتی از یک جنبه پایدار شخصیت است و نه یک پاسخ عاطفی گذرا . می توانیم خلقیات خود را معیار سنجش کلی و عادی خود به زندگی و مواهب آن بدانیم .
مردم را می توان به طور کلی به دو دسته تقسیم کرد : آنهایی که می توانند به نحوی با زندگی کنار بیایند و آنهایی که نمی توانند ، البته مانند تمام تصمیم های دیگر ، این گروه بندی تنها در یک مفهوم بسیار گسترده معنی خواهد داشت . اکثر مردم می توانند با برخی چیزها کنار بیایند و با برخی دیگر نمی توانند ، ولی گروهی هم هستند که به طور کلی بی کفایت محسوب می شوند زیرا برای کسب قدرت ، و حمایت به دیگران متکی اند . برخی از این افراد به طریقی مزمن بد بین هستند . آنها همیشه در زندگی انتظار بدترین را دارند و معمولا هم با آن مقابل می شوند .
رابیند رانات تاگور فیلسوف بزرگ هندی می گوید « هیچ انتظاری نداشته باش ، تا ناامید نشوی » این نگرش یک فرد شکاک یا شاید یک فرد شکاک واقع گرای نسبت به زندگی است . نقطه نظریک شخصیت افسرده چنین است«هیچ فایده ای ندارد که به امید چیزی باشم . همیشه بدترین نصیب من می شود .» شایان ذکر است که میان بدبینی گذرا که بخشی از حالت افسردگی محسوب می شود با نگرش بدبینانه پایدار که جزئی از شخصیت افسرده است تفاوت قایل شویم . بدبینی نوع اول پاسخی به یک محرک و بدبینی نوع دوم نگرشی در قبال زندگی است .
افسردگی ، یک بیماری
حالات ، تجارب و نقطه نظرها می تواند برای همه عادی باشد . ممکن است این حالات ما را شاد نسازد ولی لزوما به معنای آن نیست که ما بیماریم ، آنها تنها نشان می دهند که ما در زمان حالت خاص چگونه ایم . چه حالتی داریم . در حالی که بیماری نشانه ناهماهنگی و تغییر از سلامت به ناخوشی است شخص در یک لحظه خوب و سرحال ، با عملکردهایی رضایتبخش است . ناگهان بیمار می شود ، تبدیل می شود به بیماری که احساس افسردگی می کند ، کارآیی خود را از دست می دهد و در عملکردهای جسمانی و روانی او اختلال به وجود می آید . به قول معروف دیگر خودش نیست . تشخیص اینکه شخص واقعاً چه زمانی بیمار است ، کار آسانی نیست . برخی حالات چنان وخیم و ناتوان کننده هستند که می توانند به بیماری تبدیل شوند . در اینجا لزوماً مسالة شدت و وخامت مطرح نیست بلکه آنچه مهم است میزان توانایی فرد برای جذب افسردگی و مقابله با آن می باشد . بیماری نشان می دهد که ماشین بدن به نحوی خراب شده است. مثلاً کامپیوترها یک مکانیسم درونی دارند که و قتی بار اضافی بر آنها تحمیل شود آنها را خاموش می کند و از کار می اندازد ، این یک و سیله حفاظتی برای سیستم است . درباره افسردگی نیز می توان به همین طریق قیاس نمود و آن را یک حالت حفاظتی دانست که به طور موقت فرد را از کار می اندازد تا زمانی که بتواند به طریقی بهتر با اوضاع رویارو شود . اگر مکانیسم داخلی کامپیوتر که ذکر شد ، به موقع کار نکند ، فیوز کامپیوتر می سوزد و تا زمانی که قسمت خراب شده تعویض نشود به کار نخواهد افتاد . بیماری افسردگی بر خلاف حالت افسردگی ، چنین است . ماشین خراب شده و برای به کار افتادن مجدد نیاز به کمک دارد .
کلمه افسردگی می تواند به طریقی فریب دهنده ساده باشد . وقتی که با هم حرف می زنیم باید مشخص کنیم که منظورمان از افسردگی چیست ، زیرا ممکن است منظور یکی حالت افسردگی باشد و دیگری از بیماری افسردگی حرف بزند و و قتی یکی تجربه افسردگی در ذهن دارد ، ممکن است نظرش به عنوان یک نقطه نظر یا نگرش در قبال زندگی باشد.

 

فصل دوم - آیا افسردگی می تواند طبیعی باشد ؟
اگر بپذیریم که افسردگی یک تجربة مشترک انسانی است ، این سوال مطرح می شود که آیا این تجربه طبیعی است یا خیر ؟ پاسخ به این سوال پیامدهای مهم عملی دارد . اگر افسردگی را غیر طبیعی بدانیم ، بدان معنی خواهد بود که پس باید کاری در این باب کرد . این که آیا می شود کاری کرد یا نه باز سوال دیگری است ولی حالات غیر طبیعی از این قبیل حالاتی نامطلوب به وجود می آورند . اگر افسردگی عادی تلقی شود ممکن است اثر آتی درمان یا شفادهنده داشته باشد که در این مورد نه تنها چیز غیر طبیعی در درمان وجود ندارد بلکه دخالت دیگران بر مقابلة شدید با افسردگی توسط دارو یا سایر درمانهای جسمانی ، فرد را از تجربه ای گرانبها محروم سازد . در این بحثها فرض را بر این می گذاریم که همه افسردگی ها لزوماً غیر طبیعی نیستند . این فرض بر اساس مفهوم طبیعی بودن استوار است که باید قبل از صحبت بیشتر درباره آن توضیحی بدهیم . کلمه طبیعی در شکل معمول آن چهار معنا دارد :
1- چیزی که از دیدگاه آماری عادی است و اکثراً روی می دهد .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  28  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله افسردگی و علل ان

دانلود مقاله افلاطون

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله افلاطون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  8  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 

افلاطون

 

 

 

 

 

 

 

افلاطون احتمالا 427 سال پیش از میلاد مسیح در آتن بدنیا آمد. تولد او مصادف با دورانی بود که یونان باستان به اوج عظمت خود رسیده و شاید اندکی هم از قله عظمت گذشته در نشیب انحطاط افتاده بود. فراخنای ارضی یونان در آن تاریخ خیلی وسیعتر از سرزمینی بود که در داخل مرزهای یونان امروز قرار گرفته است. قلمرو یونان قدیم قسمت اعظم مناطقی را که در کرانه‌های کنونی مدیترانه و دریای سیاه واقع است در بر می‌گرفت و وسعت ارضی آن از آسیای صغیر تا مارسی و از خاک مصر تا دهانه دانوب گسترش می‌یافت.
افلاطون در خاندان اصیل و اشرافی که اهل آتن بود به دنیا آمد. از جزئیات عننوان حیاتش اطلاع زیادی در دست نیست، ولی مسلم که او هم مانند آزادگان دیگر یونانی با برنامه معمولی این گروه که عبارت از یاد گرفتن موسیقی و ژیمناستیک بود تربیت شد. موسیقی در قاموس آن روزی یونان مفهومی وسیعتر داشت و نه تنها معنایی را که امروز از آن استنباط می‌کنیم شامل می‌شد بلکه فن حفظ کردن و بیان کردن اشعار را هم در بر می‌گرفت. حفظ کردن اشعار هومر بنیاد اصلی این نوع تربیت هنری تشکیل می‌داد و با در نظر گرفتن این موضوع که این اشعار متضمن عقاید شخصی درباره اخلاق و مذهب هستند یاد دادن آنها به کودکان در دوره‌ای که مغزشان برای جذب این گونه عقاید آماده بود نه تنها حساسیت زیبا پرستی، بلکه احساسات و خصال اخلاقی آنها را می‌سرشت و تقویت می‌کرد. تأثیر این گونه اشعار را در روحیه کودکان آن روز می‌توان با اثری که خواندن انجیل در افکار و عقاید کودکان مسیحی می‌گذارد مقایسه کرد، زیرا کودک مسیحی نیز موقعـی که با تعلیمات انجیـل بزرگ مـی‌شود تـحت تاثیـر جاذبـه قرار مـی‌گیرد که به مراتـب مهم تر از جنبه ادبی و سبک نگارش کتاب مقدس است.
ما احتیاج به این سوال نداریم که افلاطون برای چه شغلی تربیت می‌شد. رتبه خانوادگی وی این موضوع را پیشاپیش تعیین می‌کرد. با توجه به انتظاراتی که از این گونه بزرگ زادگان یونانی می‌رفت، او می‌بایست خود را برای شرکت معمولی در زندگانی اجتماعی و سیاسی آتن آماده سازد.
اما افلاطون در ایام جوانی خود تحت تأثیر عمیق سقراط ـ یکی از برجسته‌ترین شخصیتهایی که نامش در طومار تاریخ ثبت شده است. قرار گرفت، و در بیشتر آثاری که از خود باقی گذاشته تصویری روشن از شخصیت فکری و خصوصیات اخلاقی این مرد که به عنوان ناطق اصلی در آن آثار جلوه می‌کند به ما داده است.
نقطه حساس و دگرگون کننده در زندگانی افلاطون در سال 399 پیش از میلاد مسیح موقعی که وی بیست و شش ساله بود فرا رسید. در آن سال ، سقراط را که هفتاد ساله شده بود به جرم انکار خدایان رسمی کشور، ابداع خدایان جدید، و فاسد کردن جوانان، در یک دادگاه آتنی به محاکمه کشاندند. وی هیچ کدام از وسایلی که ممکن بود با استفاده از آنها تبرئه شوند نپذیرفت و با لحنی که جای آشتی با مدعیان باقی نمی‌گذاشت از روش زندگانی خویش دفاع کرد. اکثریت اعضاء دادگاه او را گناهکار تشخیص دادند و به مرگ محکومش ساختند. سقراط رأی دادگاه را با همان متانت و آرامش معمولی‌اش پذیرفت و در آن مدتی که میان محکومیت و اعدامش فاصله بود حاضر نشد نقشه‌ای را که دوستانش برای فرار دادن او از زندان چیده بودند بپذیرد.
مرگ سقراط ساعقه‌ای بود که بر سر افلاطون فرود آمد. وی به پیروی از روشها و معتقدات یونانی آن عصر، احترام عمیقی برای قوانین عادی و اساسی کشورش قائل بود و با این عقیده بزرگ شده بود که آن قوانین از فکر و مشیت خدایان الهام گرفته‌اند تا اتباع و شهروندان یونان را برای یک زندگانی خوب و خوش‌فرجام تربیت کنند و شرایطی را که برای ادامه زندگی و نیل به هدفهای شامخ آن لازم است به وجود آورند. اما اکنون وضعی پیش آمده بود که در نتیجه آن، با استفاده از نیروی همان قوانین، موجودی را به مرگ محکوم ساخت بودند که در نظر افلاطون « خردمند‌ترین و عادل‌ترین و بهترین مردان عصر خود » به شمار می‌رفت.
این تجزیه تلخ فکر افلاطون را یکسره عوض کرد و او را از تعقیب هر نوع نقشه یا خیالی که احتمالآ برای احراز یک منصب سیاسی در آتن داشت منصرف ساخت. وی مرحله بعدی حیات خود را وقف تفکرات فلسفی، آفریدن آثار قلمی، و انجام مسافرتهای مختلف کرد. شایع است که افلاطون در عرض این دوره علاوه بر مسافرت به سیسیل و ایتالیا، به سرزمین های آفریقا، مصر، ایران، بابل، و شهرهای عبری نیز سفر کرده است. برخی از این سفرها که به وی نسبت داده شده است احتمالا ساختگی است و از تخیل شایعه سازان سرچشمه می‌گیرد؛ ولی آن دو سفر اصلی به سیسیل و ایتالیا مسلما صورت گرفته است. مسافرت افلاطون به این دو سرزمین باعث ایجاد رشته دوستی میان وی و دربار دیونیزیوس (حکمران مستبد سیراکوس) گردید که در عرض سالیان تالی نتایجی مهم برای فیلسوف سفر کرده بار آورد. در آثار قلمی افلاطون معتقدات و اندیشه‌های سقراط به شکل گفتگو‌های جدلی که میان وی و مباحثه کنندگان مختلف صورت گرفته منعکس گردیده است. منظور افلاطون از تحریر این آثار شاید در بدو کار چیزی جز این نبوده است که یاد استاد محبوب خود را زنده نگاه دارد اما به تدریج همه این نوشته‌ها به شکل آثاری که در آنها افکار و عقاید سقراط به وسیله افلاطون تکمیل یل تفسیر شده‌اند در آمد به طوریکه امروز تشخیص این مطلب کاملآ غیر ممکن است که در فلسفه سقراط افلاطونی، کدامیک از آن اندیشه‌ها متعلق به استاد و کدام دیگر از آن شاگرد است.
در تاریخی که رقم دقیق آن را نمی توان تعیین کرد ولی بر اساس قراینی که در دست است بین سالهای 388 و 369 پیش از میلاد مسیح باید باشد، افلاطون به کار مهم که تأثیر و نفوذ آتی آن فوق العاده بود، دست زد یعنی مدرسه‌ای برای تعلیم فلسفه تأسیس کرد و آن را به نام یکی از حومه‌های آتن که مقر این مدرسه بود آکادمی نامید. این مدرسه مشهور، مادر تمام دانشگاهها و دارلعلمهایی به شمار می‌رود که از آن تاریخ تاکنون در دنیا تأسیس شده است، ولی در بدو تأسیس بیگمان تشکیلاتی بسیار ساده و عاری از قیود و تشریفات داشته است. در چشم معاصران افلاطون مدرسه وی به مجمعی شبیه بوده است که اعضای آن را مریدان سقراط و پیروان آموزگاران قبل از وی تشکیل می‌داده‌اند ولی حقیقت امر این است که آکامی افلاطون به منظور تحقق بخشیدن به اندیشه‌ای نوین که شاید برای بیست سال متوالی در مغز متفکر وی ریشه می‌گسترد به وجود آمده بود. در عرض این سالها او در ذهن بینای خود امکان «علمی کردن» معتقدات بشر را مجسم می‌ساخت. پیش از وی سقراط آشکارا این موضوع را نشان داده بود که آن علم معمولی که مردم خود را صاحب آن می‌پندارند به واقع علم نیست بلکه تنها تصورات یا معتقدات خود آنهاست که اشتباها به جای علم گرفته‌اند. به عبارت دیگر، علمی که آنها مدعی داشتنش هستند بر پایه‌های محکم از آن گونه که بتواند در مقابل استدلال متین و استیضاح ماهرانه مخالفان مقاومت ورزد استوار نشده است. عقیده سقراط این بود که تنها علم و تنها دانایی بشر که می‌شود به حقیقت علمش نامید همان علم به جهل کامل خود بشر است. به عبارت دیگر تنها چیزی که ما به طور یقین می‌دانیم این است که چیزی نمی‌دانیم. کشف مهم افلاطون در این‌باره این بود که انسان به کمک روشهای صحیح می‌تواند «دانایی» و «علم» خود را ( به مفهوم دقیق این کلمه ) از وادی جهل مطلق خارج و به سر منزل حقیقت نزدیک سازد. او می‌گفت دسترسی به حقایق مثبت که قابل اثبات و بنابراین از گزند ابطال مصون باشد کاملا میسر است. شکلی نیست که الهامات افلاطون در این‌باره از اصول و مبانی ریاضیات سرچشمه می‌گرفت (علم هندسه که بعدا به وسیله اقلیدس شکل منظمی به خود گرفت در زمان افلاطون هنوز مراحل بدوی تکامل خود را در یونان سیر می‌کرد) و به همین دلیل باز به کمک ریاضیات آسانتر می‌توان به آن چیزی که در مغز افلاطون وجود داشت پی‌برد. مردی را در عالم خیال فرض کنید که ابدا چیزی درباره هندسه نمی‌داند ( البته خوانندگان این کتاب که کم و بیش با اصول هندسی آشنا هستند برای تصور چنین وضعی باید به سالیان کودکی خود برگردند؛ ولی نباید فراموش کرد که در عصر افلاطون غالب مردم یونان چیزی درباره هندسه نمی‌دانستند). چنین شخصی ، با وصف بی‌خبری از اصول و قواعد هندسی، ممکن است به حقایق بسیاری که قابل اثبات هندسی هستند واقف باشد. فی المثل، او ممکن است کاملا به این موضوع ایمان داشته باشد که مجموع دو ضلع هر مثلث از ضلع سوم آن مثلث بزرگتر است. اما علم و یقین وی در این‌باره هیچ لازم نیست که مبنی بر آشنایی قبلی با قضایای هندسی باشد چون ممکن است که وی این نکته را ( که مجموع ضلعین یک مثلث بزرگتر از ضلع ثالث آن مثلث است) صرفآ از راه تجربه یعنی به این علت که فرضا مجبور بوده است همه روزه از محوطه‌ای مثلثی شکل عبور کند کشف کرده باشد. ولی اعتقاد وی به این موضوع هر قدر هم قوی و مستحکم باشد باز هم چیزی جز عقیده وی نیست و نمی‌شود آن را علم نامید. اما اکنون همین شخص را قدم به قدم با اصول هندسی اقلیدسی آشنا سازید و بالاخص قضیه معروفی را که در آن ثابت می‌شود که مجموع ضلعین هر مثلثی بزرگتر از ضلع سوم آن مثلث است به او یاد دهید. اگر وی تازه کار یا نو آموز باشد ممکن است آن قضیه را یک‌بار، دو‌بار، بی‌آنکه قادر به درک مفهومش باشد بخواند، ولی سر انجام لحظه‌ای فرا می‌رسد که همین شخص نو آموز به نیروی عقل و اندیشه خود برهان قضیه را «می‌بیند».از لحظه‌ای که برهان مطلب برایش روشن شد تصور ذهنی وی به علم یقین تبدیل می‌گردد، و این علم متکی به برهان، با علم سابق وی که صرفا ناشی از تجربه یا مشاهدات عینی بوده است، از لحاظ کمی اختلافی ندارد، بلکه از نظر کیفی با آن متفاوت است. موقعی که وی صحت عقیده خود را به کمک برهان عقلی مسجل کرد، دیگر ترسی از بطلان آن عقیده ندارد. زیرا فریضه‌هایش اکنون به طور علمی قابل اثبات هستند. در زبان یونانی برای مفهوم معرفت یا شناسایی (knowledge )و مفهوم علم ( science ) لغت واحدی به کار می‌رود؛ به این دلیل بی هیچ‌گونه سوء تعبیر می‌توان گفت که از لحظه‌ای که چنین شخص مطلبی را «دانست» از همان لحظه « عالم » به آن مطلب ( به مفهوم علمی این کلمه ) شده است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 8   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله افلاطون

موزه

اختصاصی از فی گوو موزه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  24 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 

- قسمت اول
بی شک وجود موزه به عنوان یک نهاد فرهنگی در اجتماع بسیار ضروری است فرهنگ هر جامعه یک مفهوم کلی است و تمامی ارزش‌ها و یافته‌های معنوی مردمان آن جامعه را در بر می‌گیرد.
پس فرهنگ. میراث هر قومی است که از پیشینیان بر گرفته شده و در آن تغییراتی داده شده و به نسل‌های بعد انتقال یافته است. فرهنگها و تمدن‌ها مانند انسان سه مرحله تکامل دارند:
زاده می‌شوند، کودکی و نوجوانی دارند. کمال می‌یابند و به پیری می‌رسند و بالاخره از میان می‌روند. خاصیت فرهنگها و تمدن‌های پویا و لازم می‌بیند از فرهنگهای دیگر می‌گیرد و آنچه را زائد می‌داند فرو می‌نهد و دور می‌ریزد.
سخنانی از ماریوبوتا در ایران:
اولین تلاش من در طراحی و کار روی پروژه؛ فهم موضوع است مثلاً وقتی موضوع؛ موزه باشد اول از خودم می‌پرسم: «موزه امروز چیست؟» برای من موزه نهادی است با خصلت معنوی نیرومند.
مردم به موزه می‌روند تا در آن از هنرمندان و آثار هنری سوال کنند. بنابراین مسأله معنویت در آن مطرح است معنویتی که در پس شکلهای زیبایی شناسی است. در
واقع در پشت این شکلهای زیبایی شناسی یک تنش اخلاقی است که باید منتقل شود. برای من موزه امروز همان عملکرد کلیسای جامع باستان را دارد البته به عنوان کلیسای جامع غیر مذهبی جهان معاصر ...
چنین باز اندیشی در درون موزه دو قهرمان را ایجاد می‌کند قهرمان اول بازدید کننده است و دومی اثر هنری که باید در موزه به سخن در آید پس من هم فضا را با این دیدگاه به دو فصل تقسیم می‌کنم:
1) فضایی که بازدید کننده در آن حرکت می‌کند.
2) فضای ملایمی که اثر هنری در آن قرار می‌گیرد. (و در آن نباید اثر هنری تحت تأثیر معماری قرار گیرد.)
در مرحله بعدی در حالی که هنوز هیچ خطی نکشیده‌ام سعی می‌کنم در خود محل سئوال را جستجو کنم. زمین و وضعیت آن به خوبی به ما پاسخ می‌دهند. من از زمین می‌پرسم که دوست دارد چه بشود؟ پس از آن رابطه با زمین برای من مفهوم پیدا می‌کند نه شکل معماری. و آنچه که برای من مهم است رابطه و پیوند معماری با محیط است نه شکل معماری.
1ـ تعریف موزه:
تا کنون هیچ تعریف تئوری جامعی برای این که مشخص کند موزه چگونه مکانی است ابراز نگردیده است، البته این بدان معنا نیست که هیچ درک صحیحی از اینکه موزه چیست وجود نداشته باشد زیرا موزه‌هایی که ساخته شده‌اند و طرحهایی که بوسیله طراحان مختلف عرضه گشته‌اند هر کدام خود گویای این مطلب است که موزه بدون تعریف خاصی بتواند بطورجامع درموردکلیه موزه‌ها صادق باشد می‌تواند بوجود آید و هر موزه‌ای شکل خاص خود را یافته و در دسترس عموم قرار گیرد.
1 .1ـ تعریف لغوی موزه:این واژه که زبان لاتین و از کلمه موزن بوده و به معنی مجلس فرشتگان الهام‌فصل، مشتق شده است، توسط "گیوم" و در واژه‌نامه‌اش به نام، فرهنگ یونانی لاتین، به عنوان مکانی وقف شده به فرشتگان الهام‌فصل و مطالعه که در آن آدمی به مقوله‌های اصیل می‌پردازد تعریف گشته است.
تعریف موزه از فرهنگ لغت عمید: مجموعه اثار باستانی، عمارتی
که آثار باستانی در آنجا نگهداری یا به معرض نمایش گذارده می‌شود. در یونان قدیم نام محلی بوده که در آنجا به مطالعه صنایع و علوم می‌پرداختند و نیز نام تپه‌ای بوده در آتن که در انجا عبادتگاه و محل مخصوصی برای چندین تن از خدایتان خود ساخته بودند.
مبدأ اسم موزه در یونان قدیم از روی معبدی که به میوزها مختص بود، بوجود آمده است و میوزها عبارت از دختران ژوپیتر بوده‌اند که خدایان الهام‌فصل علم و ادبیات و هنر و موسیقی و حجاری محسوب می شده‌اند.تاریخ میوزها یا پریان الهام‌فصل شعر و هنر جای بس مهمی را در میتولوژی یونان اشغال کرده است و داستانهای آن همیشه برای نویسندگان منبع الهام بوده است. بدین جهت در تاریخ رب النوع‌های یونان و همچنین در تاریخ هنر و ادبیات جهان موزه‌های نه‌گانه اساطیر یونان اهمیت و مقامی خاص دارند.
برای این کلمه، نمی‌توان معادل مناسبی در زبان پارسی پیدا نمود زیرا "میوز " در افسانه خدایان یونان خدای کوچکی است که وظیفه‌اش الهام فصلیدن به شاعر و هنرمند است.
بنابراین مبداء لغت موزه بطورکلی از یونان بوده و از نام میوزها اقتباس شده است. همچنین به معبدی که روی تپة کوچکی در آتن به نام موزه ساخته شده بود اطلاق می‌گردید.
بعدها این اسم را روی معابد دیگر که به عنوان ادبیات علوم و هنر و بنام نه‌دختر ژوپیتر (خدایان) ساخته شده گذارده‌اند.
تعاریف فوق منشأ پیدایش لغت موزه را روشن می‌سازد. شکل‌گیری سازمانی به نام موزه با اهداف یاد شده آن تقریباً از قرن 14 و 15 میلادی آغاز گردیده است.
اطلاق لفظ موزه به سازمانی که وظیفه‌اش نگهداری از اشیاء دارای ارزش‌های فرهنگی می‌باشد پس از تشکیل اجلاس F. N. C در فرانسه به سال 1792 میلادی صورت گرفته و از آن زمان به بعد جنبه عمومی یافته است.
1. 1 تعریف اصطلاحی موزه: موزه محل غیر انتفاعی است که اهداف آموزشی داشته و بوسیله جمعی متخصص اداره می‌شود. از جمله وظایف اصلی هر موزه جمع‌اوری و نگهداری آثار است.

 

هدف اولیه از پیدایش موزه‌ها به مفهوم نوین و به روش شناخته شده امروزی ایجاد مکانهایی برای نگهداری اموال شخصی و یا ثروتهای صرفاً ملی بوده است.
اشتیاق به گردآوری اشیاء زیبا، گرانبها و کمیاب و یا صرفاً غریب امری است که ریشه در نهاد و سرشت آدمی داشته و دارد.
همه تمدن‌ها از ابتدایی ترین‌ تا پیشرفته‌ترین‌ آنها در تمایل به گردآوری اشتراک داشته‌اند.
از ارضای بنیادی غریزی گردآوری در طی زمان به استفاده از مجموعه آثار در جهت برآوردن نیازها به مطالعه می‌رسیم.
موزه‌ها به عنوان مؤسساتی در جوامع نوین وظیفه دارند اشیائی را که به لحاظ ارزش فرهنگی‌شان گرامی داشته می‌شوند را نگهداری نموده و تا سر حد امکان از ویرانی و زوال مصون بدارند و در قال این‌گونه اشیاء همان نقشی را بر عهده دارند که کتابخانه‌ها در برابر کتب و بایگانی‌ها در قبال اسناد رسمی ایفا می‌کنند.
جوامع این اشیاء را نه به انگیزه احتکار بلکه به منظور بهره‌گیری از آنها محفوظ می‌دارند.
موزه‌ها به وجهی سازمان یافته‌اند که از گنجینه‌هایشان در جهت اهداف فرهنگی استفاده شود.
به دیگر سخن موزه‌ها از خلال ارزشهایی که آنها را فرا می‌گیرند و به صور مرتبی بیان می‌دارند منظری عینی از جهان سه بعدی را در ذهن بازدیدکنندگان خود متبادر می‌سازند و به‌ آنان امکان می‌دهند که روح نافذ خویش را در مورد میراث خود بکار بسته و از این راه به کنجکاوی خود میدان عمل دهند
هدف نمایش:
ایجاد تسهیل تماس مستقیم بین فرد و شیء است، خواه فرد یک کودک دبستانی باشد یا یک بزرگسال و خواه شیء نمونه‌ای متعلق به
علوم طبیعی و یا یک متنوع عرضه شده در تالار تاریخچه علوم و فنون باشد و یا یک اثر هنری، لذا باید در نظر داشت که:
* اولا: موزه وسیله نمایش اشیاء است، نه اشیاء وسیله نمایش موزه.
* ثانیاً : آنچه مسلم است موزه تنها وسیلة ارتباط عینی نیست، بلکه هدف اساسی آن القاء تأثیر فرهنگی و هنری و ایجاد رابطه بصری از طریق برخورد مستقیم با اشیائ دوبعدی به صورت رویارویی یک جهت با اشیاء سه بعدی از راه برخورد چند جهت است.
از این رو موزه نقشهای اجتماعی متعددی را ایفا نموده است، از قبیل ارائه بازتابی از قدرت دولت یا مذهب ارائه میدان گسترده‌ای در جهت پژوهش دانشگاهیان و محققین منفرد، ارائه تصویری از علائق متنوع قشرهای فرهیخته جامعه، ارائه نمادی از ثروت و پایگاه اجتماعی گرد آورنده‌ها و ...... و ارائه یک بنیاد فرهنگی در تجلیل از یک شهر یا کشور.

 

موزه حتی نقش مهمتری را ایفا نموده و قادر است با بیدار کردن روح خلاقی که در هر یک از ما نهفته است توان هنری و قصد فکری ما را برانگیزاند.
از این رو نخستین وظیفه هر موزه‌ای مشخص ساختن جامعه مخاطب خویش و در یافتن نیازهای آن، اعم از کلی و جزئی است و با مستند قرار دادن طبقات اجتماعی، اقلیت ها و سطح فکری آحاد این جامعه برنامه هر موزه‌ای با ملاحظه گسترده و دیدگاه مجموعه‌هایش تبیین گردیده و دامنه فعالیت‌ها و توانائی های مالی جامعه مزبور می‌تواند در راستای تحقق اهداف و برنامه‌های فوق تأثیر شگرفی داشته باشد.
موزه برای آن که بتواند از عهده ایفای نقش اجتماعی، آموزشی و فرهنگی خود برآید نمی‌بایستی صرفاً به گردآوری بپردازد بلکه باید سلامت میراثی را که در اختیارش نهاده شده را تأمین نماید.
از همین روست که وظیفه نگهداری که از وظایف دیرینه موزه‌هاست بسیار اهمیت می‌یابد.
اکنون تمایزی بین نگهداری و مرمت پدید آمده است، نگهداری عبارت است از توجهی که صرف مجموعه‌ها بطورکلی می‌شود تا از علل سه‌گانه خرابی محیطی (حرارت، رطوبت، آلودگی هوا، نور و ...) درونی (عمل بیولوژیکی، فیزیکی، شیمیایی یا مکانیکی درون خود شی‌ء) و انسانی (تماس با دست، حمل و نقل و غیره) مصون بماند.
و مرمت عبارت است از کار تعمیر و بازسازی و این کاری است که به چیره‌دستی و دانش کافی نیازمند است.از دیگر سو پژوهشگران را باید گروه مهمی از مراجعین به موزه‌ها برشمرد، چرا که هر موزه‌ای می‌بایست فعالیت‌های خود را به مطالعه عمیق مجموعه‌هایش مبتنی سازد. از این رو پژوهش، خواه بوسیله کارکنان علمی خود موزه انجام شود، خواه بوسیله پژوهشگران غیر عضو موزه که از منابع مستند آن استفاده می‌کنند فصلی جدا نشدنی از زندگی موزه را تشکیل می‌دهد.
از این رو منابع می‌باید به صورتی عرضه شوند که پاسخگوی نیازها باشند، نخستین ضرورت این است که کتابچه‌های راهنما و کاتالوگ‌های مجموعه‌ها تا حد امکان کامل باشند.
بنابراین موزه‌ها علاوه بر مستند ساختن مجموعه‌های خویش می‌باید برای کارکنان خود پژوهشگران مستقل تسهیلات مکملی فراهم نمایند، از قبیل: تالار مطالعه، دسترسی به مخازن کتابخانه، آرشیو و احیاناص همانطور که در ممالک در حال توسعه متداول است پیش بینی‌هایی در جهت اسکان دیدار کنندگان بیگانه.
امروزه گسترش روزافزون رسالت‌های اجتماعی و علمی موزه دربر گیرنده تنش‌های درونی در قالب مؤسسه مزبور و کارکنان آن می‌باشد، در حالی که در گذشته موزه عبارت از یک پرستگاه یا یک خزانه آثار و اشیائی به منظور استفاده یک اقلیت خاص بود.
لیکن اکنون باید پاسخگوی نیازهای متضاد باشد، باید آموزش بدهد، وسائل تفریح و انبساط خاطر را فراهم سازد و در جهت گسترش دانش تلاش نماید

 

موزه‌های پویا که تعدادشان رو به افزایش است همه امکانات خود را وقف آموزش و فرهنگ کرده و همانند یک دانشگاه در صدد برقرار نمودن آشتی بین خواسته‌های دانش که نمی‌توانند گامی فراتر از پژوهش بردارند و خواسته‌های فرهنگ که باید متوجه جمعیتی هرچه وسیتر باشند، برآیند و در این راستا گامهای مؤثری بر می‌دارند.
2ـ تاریخچه موزه:
1. 2 ـ تاریخچه موزه در جهان:
در دوران کلاسیک واژه موزه به جایگاه نه خدای یونانی که رب‌النوع های هنر و اندیشه بودند اطلاق می‌شد. در اواخر قرن سوم قبل از میلاد بطلمیوس اول (284 ـ 246) قبل از میلاد اولین موزه را در شهر اسکندریه تأسیس کرد، بنای این موزه در قسمتی از کاخ سلطنتی ساخته شده بود و در عین حال به عنوان کتابخانه از آن استفاده می‌شد، بطلمیوس در آن محل که بعدها کتابخانه بزرگی شد نسخه‌های منحصر بفردی را گردآوری کرده بود که معروفترین فلسفه و دانشمندان عصر را در آنجا به کار تحقیق و تتبع وا می‌داشت.
2. بعد از وی یکی از امپراطوران روم به نام کلود موزه‌ای نظیر اسکندریه بوجود آورد که مرکز تحقیقات علمی آن دوران به شمار می‌رفت.
در قرون وسطی نام موزه به عنوان محلی بکار برده می‌شد که در آنجا مجموعه‌هایی از اشیاء کم یاب و جالب ادوار گذشته از قبیل تاریخ طبیعی یا آثار هنری را به نمایش در آوردند.
از همان زمانی که علوم زیبایی شناسی شروع به تقویت و بالندگی قدرت هنری نمود، رومی‌ها به خلاقیت هنری زایدالوصفشان و با تکیه بر ذوق و نبوغ خود صاحب مجموعه‌ها کلکسیونهای نفیسی گشتند. ولی ده قرن مصامحه و سهل‌انگاری از یک طرف و غارت و چپاول و سوء استفاده‌های بی‌شمار از طرف دیگر می‌رفت که موجب نابودی و محو این نوع ثمرات گرانبها در این سرزمین بشود لیکن با آغاز دورة رنسانی و بیداری و آگاهی دوباره ملتها از انهدام کامل این گنجینه‌ها جلوگیری بعمل آمد. بطوریکه از این پس کلکسیون نمودن کارهای هنری با جدیت بیشتری بخصوص در مناطق اروپای شمالی دنبال شد.
تا قبل از قرن 15 میلادی دو ایده در کلکسیون نمودن و گردآوری آثار با ارزش وجود داشت.
1ـ جمع‌آوری اشیاء به منظور مذهبی و اعتقادی جهت گنجینه‌های صومعه‌ها.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  24  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


موزه

پرورش گاو و گاومیش

اختصاصی از فی گوو پرورش گاو و گاومیش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 

 

در سال شش زمان کلیدی وجود دارد که وضعیت بدن دام باید مورد ارزیابی قرار گیرد.این زمان ها عبارتند از:اواسط دوره خشکی،زایمان، و تقریبا 270،180،90،45 روز بعد از شروع شیرواری.آنچه در زیر می آید به شرح اهداف معین در خصوص وضعیت بدن در هرکدام از این مراحل می پردازد.

 

دوره خشکی:

 

نمره ایده آل وضعیت بدن برای یک گاو خشک 3.5 می باشد.برای حصول عملکرد و سلامتی مطلوب در مراحل اولیه شیرواری که در پی دوره خشکی می آید،وضعیت بدن باید حداقل 3 و حداکثر 4 باشد.

 

اثبات شده است که یک گاو در طی شیرواری چربی بدن را با بازده بیشتری نسبت به دوره خشکی ذخیره می کند.گاها یک گاو قبل از اینکه به نمره وضعیت قابل قبولی برسد،باید خشک گردد.از اینرو یک مدیر باید گاوهای خشک را به منظور اضافه وزن و حصول نمره وضعیت مطلوب تغذیه کند.بدیهی است که یک برنامه تغذیه ای حساب شده همراه با بازدیدهای مکرر برای بالا رفتن وضعیت بدن گاوهای خشک(البته بدون چاق شدن گاو)ضروری است.

 

علوفه خشک ساقه بلند و دارای کیفیت متوسط،بهترین خوراک علوفه ای برای گاوهای خشک به شمار می رود.علوفه با کیفیت بالاتر(از نظر انرژی و پروتئین)از قبیل سیلوی ذرت و هیلاژ یونجه باید با احتیاط و محدودیت بیشتری مصرف شوند تا از افزایش بیش از حد نمره وضعیت جلوگیری به عمل آید.

 

استفاده از علوفه با کمیت و کیفیت مناسب،مکمل های با انرژی پایین و فیبر بالا که حاوی مقدار کافی پروتئین،مواد معدنی و ویتامین ها باشد می تواند در مقادیر کنترل شده بمنظور دسترسی به افزایش نمره وضعیت بکار رود.

 

حذف چربی اضافه در گاوهای خشک هم با استفاده از محدود کردن انرژی دریافتی طی دوره خشکی،عملکرد بعد از آن را با مشکل مواجه نخواهد کرد.

 

اوایل شیرواری:

 

گاو باید طی اوایل دوره شیرواری مکررا مورد ارزیابی قرار بگیرد.وضعیت بدن گاو -از آنجا که منعکس کننده ی ذخایر انرژی بدن است-اثر عمده خود را روی سلامتی،تولید و باروری گاو شیری خواهد گذاشت.

 

اضافه وزن بیش از حد گاو یعنی نمره وضعیت بالاتر از 4 خطر بزرگی محسوب می شود و ممکن است سبب ایجاد سندرم گاو چاق و مشکلاتی از قبیل سخت زایی،جفت ماندگی،عفونت های رحمی،تورم پستان،جابجایی شیردان،کتوز و تب شیر گردد.معمولا مقاومت گاو به استرس های زایمانی کافی نیست و اشتهای آن کمتر از آن است که پاسخگوی نیازهای اوایل شیرواری باشد.

 

از طرف دیگر،چنانچه نمره وضعیت کمتر از 3 باشد،گاو بدون داشتن ذخایر کافی انرژی،استارت تولید را می زند.این گاو ممکن است با مشکلات کمتری در زمان زایمان مواجه باشد اما عملکرد تولید مثلی و تولید شیر آن پائین تر از حد انتظار ما خواهد بود.

 

همانطور که در شکل نشان داده شده،یک گاو متوسط معمولا در 4 تا 6 هفتگی بعد از شروع شیرواری،به پیک تولید می رسد.اگر دریافتی خوراک(ماده خشک)توسط گاو کندتر از نیازهایش پیش برود،در 9 تا 11 هفتگی به پیک خواهد رسید.این وضعیت،گاو را برای چندین ماه پس از شروع شیرواری در بالانس منفی انرژی قرار خواهد داد؛به این معنی که دریافتی انرژی خوراک کمتر از بازده انرژی شیر تولیدی است.این گاو از چربی بافتی خود برای جبران این نقیصه استفاده خواهد کرد.

 

گاوی که شیرواری را در وضعیت لاغر شروع کند،ذخایر انرژی کمی دارد و پیک تولید پائین تری خواهد داشت.پیک تولید مستقیما با کل تولید شیر در گاوهای بالغ مرتبط است.برای هر یک کیلوگرم اضافی در تولید شیر(در حالت پیک) تقریبا 200 کیلوگرم شیر بیشتری در کل دوره شیرواری حاصل می شود.

 

پائین بودن وضعیت بدن در زمان زایمان همچنین می تواند سبب پائین آمدن چربی شیر شود؛زیرا که در اوایل شیرواری نسبت بالایی از پیش سازهای چربی شیر،از ذخایر چربی بدن گاو منشا می گیرند.

 

گاو بالغ متوسطی که با وضعیت بدن مطلوب(3.5 و حداکثر 4) زایمان می کند،طی 80-60 روز اول با فرض سلامتی کامل،روزانه 1-0.5 کیلوگرم از بافت بدن خود را از دست می دهد.

 

یک کیلوگرم از بافت بدن(بیشتر به حالت چربی) می تواند 4.92 مگاکالری(NEL)را تامین نماید.شیر با چربی 3.5% نیز شامل حدود 0.69 مگاکالری انرژی(NEL)در کیلوگرم است.بنابراین یک کیلوگرم از بافت بدن می تواند انرژی لازم برای تولید 7.1 کیلوگرم شیر راتامین کند.از دست دادن 70 کیلوگرم چربی در گاو بالغ متوسط،معادل تولید 500 کیلوگرم شیر بیشتر از دریافتی انرژی جیره خواهد بود.

 

طی دو ماه اول شیرواری،گاو بالغ متوسط بین 1.2-1 از نمره وضعیتش را از دست می دهد،و تا هفته دهم نزدیک به وضعیت 3 ثابت می ماند و تا روز نودم وضعیت از دست داده را بازیابی می کند.در این زمان،بالا بردن دریافتی انرژی جیره می تواند احتیاجات در حال کاهش انرژی شیر را پاسخ بگوید.این امر با دوره بازدید از فعالیت های فحلی،جفت گیری و تلقیح،مقارن است.

 

تجربه و تحقیق نشان داده است که گاوهای در حال اضافه وزن(در بالانس مثبت انرژی)در زمان سرویس،نرخ آبستنی بالاتری نسبت به گاوهای در حال کاهش وزن دارند.نمره وضعیت بین 2.5 و 3.5 برای بازده تولید مثلی مطلوب،کافی است.

 

مصرف پائین انرژی در اوایل شیرواری می تواند روزانه منجر به 2-1.5 کیلوگرم سوزش چربی گردد.این امر خطر تجمع چربی در کبد گاو را بالا می برد و می تواند سبب کتوز شود.همچنین حساسیت گاو به بیماری زیاد شده و بازگشت به استروس به تاخیر افتاده و باروری پائین می آید.

 

گاوهای اوایل شیرواری حدود 10% کمتر از گاوهای سطح مشابه تولید در اواسط شیرواری ماده خشک مصرف می کنند.بنابراین تامین پروتئین کافی برای پاسخگویی به احتیاجات پیک تولید به این معنی است که محتوای پروتئینی جیره در محدوده 20-18 درصد ماده خشک آن باشد.در حالت ایده آل 40% پروتئین باید عبوری باشد تا از تجزیه شکمبه ای گذر کرده و آمینواسیدهای دخیل در تولید شیر را فراهم آورد.

 

درهر صورت باید بین مقادیر زیاد مواد دانه ای(نشاسته)با قابلیت هضم بالا و قابلیت تخمیر سریع برای تامین انرژی با علوفه فیبری به منظور نگهداری عملکرد شکمبه و سنتز چربی شیر تعادل برقرار باشد.

 

جیره باید به گونه ای باشد که 75-72 درصد کل مواد مغذی قابل هضم(TDN) و 1.67-1.61 مگاکالری در کیلوگرم انرژی خالص شیرواری(NEL)تامین نماید.کل سطح فیبر جیره باید بین 19 و 21 درصد فیبر شوینده اسیدی(ADF) و بین 25 و 28 درصد فیبر شوینده خنثی(NDF)باشد.حداقل 21% کل ماده خشک جیره باید از NDF علوفه تامین شود.برخی از علوفه ها باید بصورت خشک باشند تا بالاترین عملکرد شکمبه را داشته باشیم.

 

اواسط شیرواری:

 

وقتی 180 روز از شیرواری گذشت،ارزیابی وضعیت بدن باید مؤید این نکته باشد که گاوها در حال بازسازی آن دسته از ذخایر چربی بدنشان هستند که در اوایل شیرواری از دست رفته بود.در این مرحله از شیرواری،نمره های وضعیت باید برای پرتولید ترین گاوهای گله 3 و برای گاوهای متوسط شیر بین 3.5-3 باشد.ممکن است نمره وضعیت گاوهای کم تولید از 3.5 بالاتر رفته باشد که در این حالت باید تغذیه آنها با مدیریت دقیقتری انجام شود تا از چاقی جلوگیری به عمل آید.

 

اواخر شیرواری:

 

نمره وضعیت بدن در 270 روزگی بعد از شروع شیرواری بایستی 3.5 باشد.در طی این مدت،گاوهای کم تولید تمایل به افزایش بیش از حد نمره وضعیت دارند و ممکن است نمره 4 یا بیشتر را نشان بدهند.این امر بخصوص زمانی رخ خواهد داد که مقادیر زیادی سیلوی ذرت در جیره استفاده شود؛و همچنین زمانی که در خصوص مصرف کنسانتره محدودیتی به عمل نیامده باشد.

 

بیش از حد بودن وضعیت بدن در گله های دارای سیستم فری استال که با جیره کاملا مخلوط شده(TMR) تغذیه می کنند و گاوها با توجه به میزان تولیدشان گروه بندی نشده اند نیز دیده می شود.

 

در گله هایی که فاصله گوساله زایی بیش از حد معمول،دوره تولید کم و/یا دوره خشکی را طولانی می کنند،بسیاری از گاوها بیش از حد چاق می شوند.در این وضعیت،مدیریت پرورشی نیازمند بهبود است.

 

تلیسه های شکم اول:

 

وضعیت بدن مطلوب برای تلیسه های شکم اول نزدیک به 3 است.تلیسه های با نمره بیشتر از 3 احتمالا سختزایی داشته اند. مدیریت تلیسه های شکم اول متفاوت از دیگر هم گله ای های مسن ترشان انجام می گیرد.باید توجه داشت که آنها در زمان زایمان 150-100 کیلوگرم کمتر از گاوهای مسن تر گله وزن دارند.مقدار کنسانتره ی روزانه آنها باید طوری تنظیم شود که نسبت علوفه به کنسانتره بدرستی رعایت شود تا از مشکلات ناشی از سوء عملکرد سیستم گوارشی جلوگیری به عمل آید.

 

تلیسه های شکم اول پایداری بیشتری از هم گله ای های مسن تر خود نشان می دهند.تلیسه های شکم اول در اواسط شیرواری به طور متوسط ماهانه افتی معادل 4 درصد نشان می دهند که این در گاوهای مسن تر،8 درصد می باشد.در اواخر شیرواری،تلیسه های شکم اول ماهانه 8-6 درصد افت نشان می دهند که این رقم برای گاوهای دیگر 14-10 درصد می باشد.این پایداری بالا حاکی از آنست که دریافتی انرژی در تلیسه ها در جهت ایجاد ذخایر چربی بدنی،هیچگاه مانند گاوهای مسن تر نیست.

 

گاوهای شکم اول و دوم در طی اواسط و اواخر شیرواری و دوره خشکی احتیاج زیادی به انرژی برای رشدشان دارند.این گاوها باید طی دو دوره شیرواری اول خود،75-50 کیلوگرم افزایش وزن پیدا کنند تا به وزن بالغ برسند.برای اطمینان از اینکه مواد مغذی اضافی مورد نیاز برای رشد تامین شده اند،توصیه ی استاندارد این است که کنسانتره بیشتری به این گاوها داده شود.طی اواسط و اواخر شیرواری،گاو شکم اول باید 10 درصد و گاو شکم دوم باید 5 درصد کنسانتره بیشتری از آنچه مورد نیاز است برای تولید شیر و افزایش وضعیت بدن دریافت کند.

 

مدیریت درست بالانس انرژی طی شیرواری و چرخه ی تولید یک گاو شیری می تواند به طور چشمگیری ظرفیت آنرا برای بهره وری افزایش دهد.

 

 

 

پدیده های نوین ٬ استراتژی های جدید را برای گاو نزدیک زایمان توصیه می کند:

 

 

 

گاوها هرچه به زمان زایمان و آغاز دوره  شیر دهی جدید نزدیک تر می شوند ٬ دچار تنش یااسترس بیشتری می شوند . در خلال این دوره ی انتقال ٬ بسیاری تغییرات بیولوژیکی جهت مراحل مختلف زایمان و شروع شیر دهی رخ میدهد و البته تغییرات عمده تری در روش مدیریت این دوره نیز انجام می شود که مزید بر استرس های بیولوژیکی می باشد .

 

همانگونه که همگان قبول دارند ٬ دوره ی انتقال دوره ی بسیار حساس در جهت پیشگیری از مجموعه مشکلات دام می باشد . با وجود تلاش بسیار حساس در جهت پیشگیری از مجموعه مشکلات دام می باشد . با وجود تلاش بسیار متخصصین عملی تغذیه ی گاو و محققین دانشگاهی ٬ مشکلات اوایل دوره ی شیر دهی همچنان وجود دارد . یک توصیه عملی بسیار معمول این که دریافت مواد غذایی توسط دام را قبل از زایمان باید تحت نظر گرفت . دریافت غذا به ویژه در هفته ی آخر قبل از زایمان یک مسئله طبیعی است .

 

سه هفته قبل از زایمان دریافت ماده ی خشک گاو وتلیسه ی شکم اول حدود 9/1 و7/1 درصد وزن بدن آن می باشد ولی تفاوت های عمده ای از یک گله تا گله دیگر از نظر در یافت ماده ی خشک دیده شده است . متاسفانه زمانی که نیاز گاو به مواد غذایی جهت رشد جنین و آماده شدن سیستم پستانی برای دوره ی  شیر دهی بعدی افزایش می یابد ٬اشتهای گاو کاهش پیدا می کند . به همین علت توصیه ی افزایش دادن دریافت ماده ی خشک (مواد غذایی) به نظر منطقی می آید.

 

حدود 10 سال قبل تحقیقی انجام دادیم که در آن گاوهایی که به طور طبیعی قبل از زایش ٬ کاهش دریافت غذایی داشتند با گاوهایی که به طور دستی تغذیه ی اجباری شدند (به صورتی که دریافت ماده ی خشک آنها کاهش نیافت ) مقایسه گردیدند ٬ گاوهایی که به طور اجباری تغذیه شده اند ٬ تمام پس مانده ی آخور آنها به صورت دست ی وارد شکمبه آنها شد (از طریق فیستول بادریچه ی تعبیه شده ). شکل شماره 1 دریافت ماده خشک 2 گروه گاو را نشان می دهد در مقایسه گاوهائی که تغذیه اجباری داشتند و دریافت ماده خشک  آنها کاهش نداشت ٬وضعیت آنها پس از زایمان بهتر از گروه شاهد بود . چربی کمتری در کبد و کتون کمتری در خون داشتند و آنها شیر بیشتر و با درصد چربی بالاتری تولید کردند . برداشت منطقی از این تحقیق افزایش مقدار در یافت ماده ی خشک در قبل از زایمان بود و این توصیه پیغامی بود که از آن زمان ما به دامدار ٬دامپزشک و متخصص تغذیه ارسال می کردیم .

 

 شواهد قوی وجود دارد که احتمال برداشت دیگری از نتایج تحقیق فوق را تقویت می کند . تحقیقاتی در دانشگاه ایلینویز و اخیراً در دانشگاه فلوریدا انجام گردیده که نتیجه گیری جدیدی را عرضه می کند و آن این محدودیت تغذیه در دوره ی انتقال (دوره ی خشکی ) به خوبی تغذیه اجباری یا تغذیه آزاد پاسخ داده است . شکل شماره (2) منحنی دریافت ماده ی خشک با محدودیت را نشان می دهد . دقت کنید که دریافت ماده ی خشک تغذیه با محدودیت و تغذیه گروه شاهد (طبیعی) در قبل از زایمان برابر است . تحقیق دانشگاه ایلینویز نشان داد که چربی کبد گاوهای تغذیه شده با روش محدودیت ٬ کمتر بوده و پس از زایمان دریافت ماده ی خشک آن ها بالاتر رفته است .

 

جهت دستیابی به پاسخ واقعی ٬ نیاز به بررسی مجدد نتایج مطالعه ی تغذیه اجباری و تحقیقات انجام شده در دانشگاه های ایلینویز و فلوریدا داشتیم .

 

پس از بررسی نتایج تحقیق قبلی خود که در آن گاوها به روشی تغذیه شده بودند که موجب تفاوت فاحشی در دریافت ماده خشک گاوهای خشک نزدیک زایش گردید به این نتیجه رسیدیم  که نتایج تحقیق ما هیچ گونه رابطه ای میان میانگین دریافت ماده ی خشک 3 هفته ی آخر آبستنی و مقدار چربی جمع شده در کبد پس از زایمانرا نشان نداد ولی رابطه معنی داری را بین کاهش دریافت غذا در سه هفته آخر آبستنی و مقدار چربی جمع شده در کبد پس از زایمان  گاوها را نشان داد . بدین معنی که هر چه دریافت غذا کاهش بیشتری داشت جمع شدن چربی در کبد بیشتر بود . در تحقیق اولیه ی ما تغذیه ی اجباری به ما این امکان را داد که دریافت غذا را به حداکثر برسانیم وهمچنین در جهت پیشگیری از کاهش دریافت مواد غذایی در قبل از زایمان کمک زیادی کرد و اکنون با پدیده های نوین توصیه می گردد بالا بردن دریافت غذا به سمت حداکثر ٬ جهت سلامتی و تولید خوب گاو پس از زایمان ضروری نیست . شاید بهتر باشد در دوره ی قبل از زایمان سعی و تلاش در جهت دریافت مواد غذایی شود تا بالا بردن دریافت مواد غذایی .

 

در یافت بالاتر ماده ی خشک زیان آور نیست و نباید علیه این کار تبلیغ گردد ولی اگر گاوها نتوانند مقدار دریافت ماده ی خشک را در خلال دوره ی زایمان ادامه دهند در معرض خطر بیشتری قرا ر خواهند گرفت . پر واضح است که امکان نگهداری اشتهای کل گاوها وجود ندارد و متاسفانه تحقیقات کافی در این خصوص وجود ندارد تا بتوان استراتژی مناسبی را در جهت جلوگیری از کم شدن دریافت ماده ی خشک ارایه نمود . تنها توصیه های منطقی را می توان قبول کرد و بکار برد . در دوره ی قبل از زایش یا دوره ی خشکی نزدیک زایمان به طور طبیعی گاو غذای کمتر می خورد بنابر این پیشگیری از هر مسئله ای که باعث کاهش بیشتر دریافت غذا گردد٬بسیار مهم و حیاتی است .

 

مهم ترین نکات جهت یادآوری :

 

-          جایگاه گاوهای نزدیک زایمان را متراکم نکنید . این مشکل معمول گاوداری هاست به ویژه گاوداریهای توسعه  یافته و در تهیه ی جایگاه مناسب جهت گاوهای در حال انتقال موفق نشده اند . تراکم جمعیت در جایگاههای با Free-stall 90% تعداد جایگاه آزاد انفرادی است . در جایگاه های بدون free-stall و باز حدود 30 متر مربع (مسقف و آزاد )برای هر گاو باید در نظر گرفته شود .

 

-          از جابه جایی بیش از حد پیشگیری کنید . محیط های جدید و گروه جدید گاو ایجاد تنش می کند . داشتن گروه های متعدد لزوماً یک حسن نیست . به ویژه از جابه جایی گاو وتلیسه قبل از زایش باید اجتناب شود .

 

-          گاو و تلیسه را در صورت امکان جدا از هم نگهدارید . با این که حساسیت تلیسه نسبت به گاو در برابر مشکلات کم تر است ولی اگر در محل غذاو آخور قادر به رقابت با گاو نباشد با جدا سازی آنها این مسئله ایجاد مشکل نخواهد کرد .

 

-          از تغییر شدید جیره ی غذایی اجتناب گردد . به خصوص از افزودن ناگهانی مواد غذایی که خوش خوراک نیستند از قبیل (پودر خون٬ چربی) جلوگیری شود . دوره ی انتقال زمان خوبی جهت تغذیه دام با علوفه ی خراب یا کپک زده نیست .

 

-          از غذای کاملاً مخلوط جهت تغذیه ی گاوهای نزدیک زایش استفاده گردد تا قابل جدا سازی و و انتخاب گاو نباشد .

 

بدین وسیله از مصرف نشاسته و کنسانتره بیش از حد جلوگیری خواهد شد و حتی مواد غذایی غیر خوش خوراک را به این روش می توان به گاو خوراند .

 

-          از تنش گرمایی جلوگیری کنید . به طور معمول به گاوهای شیری از این نظر رسیدگی می شود و نباید گاوهای نزدیک زایمان را فراموش کنید .

 

-          آب تازه و به مقدار کافی در اختیار گاوها قرار دهید . روش تغذیه محدود کننده ی مقدار غذا یک امتیاز است به خصوص برای گاودارا نی که نمی توانند مقدار بالای دریافت غذا در گروه گاوهای نزدیک زایمان را انجام دهند و یا گاودارانی که ترجیح میدهند به طور اجبار دریافت ماده غذایی را بالا ببرند . با محدود نگه داشتن در یافت غذا ٬ احتمال کاهش شدید اشتها و دریافت ماده ی خشک در نزدیک زایمان افزایش می یابد . از نقطه نظر علمی کاربردی محدود کردن در یافت غذا بسیار ساده و قابل انجام است و تنها با افزایش فیبر انجام می شو د . تعداد زیادی مطالعه و تحقیق نشان داده اند که دریافت غذا توسط گاو نزدیک زا Close-up ارتباط زیادی به مقدار فیبر جیره دارد . برای موفق شدن در محدود کردن غذای دریافتی باید غذا را در آخور ها با گردن گیر و یا در Stanchion انجام داد . در صورتی که تغذیه به طو ر گروهی انجام شود٬ رقابت موجب خواهد شد که تعدادی گاو غذای بسیار محدودی در یافت کنند و تعدادی دیگر به طور غیر محدود غذا بخورند . متاسفانه به اندازه کافی مطالعه و تحقیق در این رابطه که سطح فیبر جیره و مقدار جیره ی گاو های نزدیک زا چقدر باشد تا با کمترین استرس و  به آرامی دوره ی انتقال توسط گاو طی شود ٬ انجام نشده ولی به هر حال مدارک کافی وجود دارد که اشاره به تغذیه ی جیره با انرژی بالا (برای گاو close-up  (Mcal/nei/b/dm 0/72-0/70 ٬ (34-40 درصد کربوهیدرات غیر فیبری NFC و حداقل 32/0 NFC )که البته این توصیه صد درصد و تضمین علیه حل مشکلات پس از زایش نیست. پیدا کردن راه و روش صحیح برای گله ی شما همیشه ساده نمی باشد ولی اجازه ندهید که چند مشکل کوچک سد راه شما جهت رسیدن به پاسخ صحیح شود

 

اثر طول دوره ی روشنایی روزانه و هورمون رشد (تروپست)بر تولید شیر در گاوها:

 

 

 

هورمون رشد که هورموند سوماتوتروپیک یا سوماتوتروپین (BST) نیز نامیده میشود ٬در گونه های مختلف بین 178 تا 196 اسید آمینه داشته و با تاثیر گذاری بر روی همه ی سلول های بدن به ویژه استخوان و ماهیچه ٬برای ادامه ی رشد خطی بدن لازم است . این هورمون از قسمت قدامی غده ی هیپوفیز ترشح میشود وحدود 30 تا 40 درصد سلولهای این ناحیه از نوع سوماتوتروپ هستند که هورمون رشد را ترشح میکنند . ترشح زیاد این هورمون پیش از بلوغ موجب رشد بیش از اندازه استخوانها شده و حالت ژیگانتریزم را به وجود می آورد ٬ در حالی که ترشح زیاد پس از بلوغ باعث ناهنجاری های آکرومگالی که با پهن شدن استخوانها همراه است ٬خواهد شد و کمبود آن طی دوران ابتدایی زندگی باعث بروز ناهنجاریهایی در رشد و کوتولگی می شود .

 

اثر متابولیک هورمون رشد :

 

از جمله اثرات متا بولیک می توان به ذکر موارد زیر اکتفا نمود :

 

1-      افزایش میزان سنتز پروتئین در کلیه سلولهای بدن که اثر را با افزایش در سرعت انتقال اسیدهای آمینه به سلول بدن اعمال می کند وموجب افزایش سنتز پروتئین ونگهداری ازت در بدن میشود .

 

2-      افزایش فراخوانی اسیدها ی چرب از بافت چربی ٬ افزایش اسیدهای چرب آزاد در خون و افزایش استفاده از اسیدهای چرب برای تولید انرژِی

 

3-      کاهش میزان مصرف گلوکز در سراسر بدن.این هورمون سبب کاهش چربی در لاشه و افزایش میزان گلوکز خون نیز میگردد ٬به این ترتیب در واقع هورمون رشد پروتئین های بدن را افزایش میدهد ٬ذخایر چربی را به مصرف می رساند و کربوهیدرات ها راحفظ می کند . دراین مقاله مشخص خواهد شد که روش های مختلف نوردهی مصنوعی به همراه تزریق هورمون رشد (سوماتوتروپین   گاوی)بر روی گاوهای شیری تا چه حد می تواند در افزایش تولید شیر ٬چربی تصحیح شده (FCM) ٬ پروتئین و لاکتوز شیر نقش داشته باشد . در آزمایشی به مدت 140 روز بر روی 40 گاو شیری که از لحاظ شیر دهی (DIM) با هم برابر بوده و بیشتر از 70 روز از تولید شیر آنها می گذشت ٬با استفاده از 4 گروه آزمایشی که شامل : دوره ی روشنایی روزانه ی طبیعی روشنایی روزانه ی طبیعی به همراه تزریق عضلانی روزانه 14 میلی گرم هورمون ٬روشنایی طولانی (18 ساعت روشنایی و 6 ساعت تاریکی مطلقاز 5 صبح لغایت 23) ٬روشنایی طولانی به همراه تزریق عضلانی روزانه 14میلی گرم هورمون بود٬انجام شد ٬ مشخص شد که استفاده از 18 ساعت روشنایی 6 ساعت تاریکی در مقابل حالت معمول روشنایی میتواند به مقدار 9/1 کیلو گرم در روز ٬فاکتور تصحیح چربی شیر را افزایش دهد . این در حالی است که استفاده از ساعت های بیشتر روشنایی طی روز به همراه تزریق هورمون می تواند فاکتور تصحیح شیر را تا 7/7 کیلوگرم در روز افزایش دهد.  تولید شیر بیشتر و تداوم شیر دهی از جمله راههای رسیدن به آن ٬ استفاده از اثر تحریکی ترشح شیر (شیر سازی ) از تزریق هورمون می تواند باشد . در این مقاله مشخص شد که استفاده از روشنایی طولانی نسبت به روشنایی طبیعی میتواند شیر را در 8 تا 10 درصد در گاوها افزایش دهد و بیش از ترکیب روش های 3 بار دوشش روزانه و تزریق 14 میلی گرم هورمون رشد (تروپست)٬سبب افزایش افزایش تولید شیر خواهد شد . به طوری که در سایر کتابها و مقالات نیز به این موضوع اشاره شده است که تزریق هورمون به گاوهای شیر ده سبب افزایش تولید شیر شده و استفاده از این هورمون به همراه پرولاکتین جهت رشد پستانها ٬ضروری است وتداوم شیر دهی در گاو نیز بیشتر به این هورمون وابسته است . افزایش ماده خشک مصرفی (DMI) در گروه هایی که از 18 ساعت روشنایی در روز استفاده می کردند نسبت به روشنایی معمولی مقدار 800 گرم در روز بود و در همین شرایط به همراه استفاده از هورمون رشد ٬مقدار ماده ی خشک مصرفی تا 2 کیلوگرم در روز افزایش داشت .

 

مطلب فوق میتواند یکی از دلایل افزایش در تولید شیر ٬متعاقب مصرف خوراک بیشتر باشد . در حال حاضر نتایج آزمایشها نشان میدهد که استفاده از هورمون و یا طول روشنایی روزانه ی بیشتر هر کدام به تنهایی می تواند منجر به تولید بیشتر شیر شود ولی از ترکیب این دو روش با هم نتایج بهتری حاصل میشود . استفاده از هورمون رشد با جا به جایی ذخیره ی انرژی در بدن گاوها٬به افزایش شیر کمک میکند و هر گونه کاهش در بالانس انرژی را توسط افزایش در مصرف ماده ی خشک جبران میکند .

 

همچنین در کل روش های مورد استفاده ی آزمایشی ٬تفاوتی از نظر آماری در لاکتوز و پروتئین شیر مشاهده نمی شود .

 

نتیجه :

 

استفاده از دوره ی روشنایی طولانی هورمون رشد به طور مستقل سبب افزایش در تولید شیر گاوهای شیر ده بود. نتایج مطالعات کنونی پیشنهاد کرد که ترکیبی از روشهای فوق به همراه 3 بار دوشش روزانه تاثیر به سزایی روی تولید شیر ٬تحریک وترشح شیر و افزایش در ماده ی خشک مصرفی داشته است .

 

    نکات کاربردی در مدیریت تغذیه ای گاو های شیری:                                                  

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


پرورش گاو و گاومیش