فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله ای در مورد مدیریت و رهبری در رسانه

اختصاصی از فی گوو مقاله ای در مورد مدیریت و رهبری در رسانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ای در مورد مدیریت و رهبری در رسانه


مقاله ای در مورد مدیریت و رهبری در رسانه

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوع:

مقاله ای در مورد مدیریت و رهبری در رسانه

 

اداره  کل آموزش سازمان با همکاری موسسه AIBD کارگاه آموزشی مدیریت و رهبری را برای جمعی از مدیران و تهیه کنندگان سازمان برگزار نمود. استاد دوره خانم باربارا اسکراس از شبکه دویچه وله آلمان بودند. نظر به اهمیت و ضرورت مباحث مدیریت و رهبری در دنیای امروز سازمانها، بر آن شدیم تا مباحث کارگاه را بصورت منسجم جهت استفاده دیگر همکاران که امکان حضور و استفاده از کارگاه را نداشتند ارائه کنیم. به همین منظور گزارش - مقاله ذیل تدوین شده است.

مقدمه:

امروز هم از نظر درک مدیریت و رهبری و هم از نظر عمل کردن به آن روزگاری هیجان انگیز است. آنچنان که در گذشته بی سابقه بوده است، اینک شاهد این آگاهی فزاینده هستیم که توفیق سازمانهایمان مستقیماً به استفاده موثر از منابع انسانی متکی به علوم رفتاری کاربردی، بستگی دارد.(هرسی و بلنچارد : کبیری 1371) و صاحبنظران علم مدیریت رمز موفقیت مدیر را در توان هدایت نیروی انسانی تحت سرپرستی وی می‌دانند (رضائیان 1382)

مباحث مورد بحث در این کارگاه عبارت بود است، تعریف و تفاوت مدیریت و رهبری، مهارتهای رهبری ومدیریت، سبکهای رهبری و ایجاد انگیزه در کارکنان برای تحقق اهداف سازمانی. که در ادامه به این موارد پرداخته می‌شود.

        مدیریت و رهبری


اصطلاح رهبری ابتدا بوسیله هنری فایول تحت عنوان ”جهت دهی یا دستور دهی“ بعنوان یکی از وظایف‌پنجگانه‌مدیریت‌مطرح شد سپس واژه هدایت‌بعنوان معادل‌فارسی این عبارت(Direction) وارد متون مدیریتی شد و بالاخره با تطور معنایی، عبارت فوق، ارتباطات، انگیزش و رهبری معنی شد (سیدجوادین 1374، رضاییان 1382) وامروز از واژه رهبری بجای هدایت و جهت دهی استفاده می‌کنند.

رهبری عبارت است از ”توانایی ترغیب دیگران به کوشش مشتاقانه جهت کسب اهداف معین“ یا فعالیتهایی که مردم را برای تلاش مشتقاقانه در جهت کسب اهداف گروهی تحت تاثیر قرار می‌دهد. در تعریفی وسیعتر رهبری یعنی ”نفوذ در دیگران جهت کسب هدف می‌باشد.“

تفاوت آن با مدیریت در این است که مدیریت نفوذ در دیگران جهت کسب اهداف سازمانی است. اما در رهبری اهداف میتواند گوناگون با شد ولی در مدیریت اهداف سازمانی اولویت دارد . برای مثال اگر فردی در رده عملیاتی بر تصمیم مدیرعالی سازمان اثر بگذارد در آن صورت آن فرد در این مورد رهبر است و مدیر عالی پیرو. رهبر ممکن است عضو سازمان نباشد و در رهبری سلسه مراتب    مطرح نیست و مضاف بر اینکه هدف رهبر ممکن است با هدف سازمان همگام، یا برخلاف آن باشد. (هرسی و بلنجارد، مورهدگریفین، استیفن رابینز، کبیری 1371، الوانی 1373، رضاییان 1382)

 

تعداد صفحه: 13

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ای در مورد مدیریت و رهبری در رسانه

پروپزال تاثیر استفاده از رسانه های امروزی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

اختصاصی از فی گوو پروپزال تاثیر استفاده از رسانه های امروزی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

در این پروپزال آماده که کلیه قواعد و قوانین یک پروپزال جامع و کامل رعایت شده است به بررسی تاثیر استفاده از اینترنت و ماهواره بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان پرداخته شده است که کلیه ی متغیرهای ان به واضحی بیان شده است و روشن و شفاف بیان شده است.


دانلود با لینک مستقیم


پروپزال تاثیر استفاده از رسانه های امروزی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

دانلود مقاله سلطه رسانه ها

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله سلطه رسانه ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده :
شماره تلفن اورژانس و پلیس در آمریکا911 است. و در فنلاند 112، طبق آماری که گرفته شده بیشتر مردم فنلاند وقتی خطری برایشان پیش می آید با شماره 911 تماس می گیرند. چرا؟
این تأثیر غیر قابل انکار سینما و شبکه های ماهواره ای آمریکایی است. دوایت آیزنهاور که بعد ها به مقام ریاست جمهوری آمریکا رسید در سال 1940 گفته است «این افکار عمومی است که در جنگ پیروز می شود.»
رسانه ها درشکل دادن به تصورات مردم و هدایت افکارعمومی نقش تعیین کننده ای دارند. از اینرو قدرتهای سلطه جو برای تحقق اهداف امپریالیستی خود، به کارکرد مؤثر رسانه ها در جنگ و طرحریزی جنگ رسانه ای یا جنگ نرم توجهی جدی دارند.
رسانه ها می توانند حقایق را وارونه نمایش دهند، کتمان کنند، تحریف یا سانسور نمایند و یا با انعکاس برخی اخبار واقعی و غیر واقعی به تهییج و تحریک افکار عمومی بپردازند.
امروزه روشهای بسیار پیچیده ای در جنگ روانی، بوسیله رسانه ها بکارگرفته می شود و رسانه ها بعنوان جنگجویان جنگ سرد فرهنگی محسوب می شوند. سیطره و حاکمیت بلامنازع امپریالیسم رسانه ای امکان فوق العاده ای را برای تحقق آمال و امیال کانونهای قدرت فراهم ساخته است. شناخت امکانات، شیوه ها، روشها و فضای رسانه ای حاکم بر جهان، برای سیاستگذاران فرهنگی و دفاعی کشور، امری ضروری بنظر می رسد. نوشته حاضر نگاهی است کوتاه به بخشی از مسائل پیرامون جنگ رسانه ای، با تأکید بر لزوم تأملات گسترده تر در این خصوص.

 

مقدمه
در سپیده دم 3 فوریه 1943، یک میلیون آلمانی از رادیوی رژیم نازی آلمان این خبر را شنیدند، «زیر پرچم صلیب شکسته، برافراشته بر فراز ویرانه های شهر استالینگراد، آخرین نبرد صورت گرفت. امرای ارتش، افسران، درجه داران و سربازان شانه به شانه ایستادند و تا آخرین نفس جنگیدند. آنان بی هدف قربانی نشدند، آنان جان باختند تا آلمان زنده بماند». این گزارش یک دروغ آشکار بود؛ واقعیت این بود که ارتش ششم آلمان نازی، تاب مقاومت در برابر قدرت برتر لشکریان شوروی را نیاورد و تسلیم شد. این رویداد هیتلر راخشمگین ساخت و به فرمان او، این حقیقت کتمان شد. (ضِیایی پرور، ص161)
بنابه تعبیر هیرام جانسون( Hiram Johnson)، سناتور آمریکایی«هنگامی که جنگ آغاز می شود، حقیقت اولین قربانی است» (ضِیایی پرور، ص13 ) جنگ و اراده برای دست یازیدن به قدرت بیشتر، همواره با چالشهایی همچون مواجه با افکار عمومی، روحیات سربازان خودی و دشمن، فریب و گمراه ساختن افکار و اذهان مردم و دشمنان و بهره جویی از فنون جنگ روانی مواجه بوده است.
«احتمالاً هر جنگ حداقل در دو زمینه رخ می دهد: میدان نبرد و اذهان عمومی مردم»(ضیایی پرور، ص14)در هر دو جبهه فرماندهانی که قادر به بهره گیری از ابزار کنترل و مدیریت انگاره های ذهنی باشند، می توانند دشمن را بفریبند و نیروهای خودی را در جبهه دفاع از اهداف خود سازماندهی نمایند.
استفاده از عوامل مؤثر بر افکار عمومی اگر چه از دیر باز ملازمت قطعی با جنگها و لشکرکشی ها داشته و مدافعان نیز از آن بهره جسته اند، اماامروزه گستره وسیع منازعات روانی، این عرصه را تبدیل به یک میدان و جبهه ای از جنگ ساخته و فراتر از بهره گیری از ابزار رسانه ای، جنگ و منازعه ای تمام عیار را در عرصه رسانه ها به راه انداخته است.
جنگ نرم نوع جدیدی از جنگهاست که در حوزه رسانه ها اتفاق می افتد.
تعریف جنگ رسانه ای (Media War) « استفاده از رسانه ها برای تضعیف کشور هدف و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه ها(اعم از مطبوعات، خبرگزاریها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و اصول تبلیغات) به منظور دفاع از منافع ملی است.»جنگ رسانه ای یکی از برجسته ترین جنبه های«جنگ نرم» Soft Ware و«جنگ های جدید بین المللی» است.»(ضیایی پرور، ص11)
جنگ و رسانه ها یا جنگ در رسانه ها، هر کدام که موضوع بررسی مقاله حاضر تلقی شود، ارتباطی مستقیم با موضوع افکار عمومی و انگاره های ذهنی گروه هدف دارد. جنگ رسانه ای یا جنگ رسانه ها، موضوعات وعناوین مختلفی راشامل می شود که در این مجال به طرح چند موضوع مهم بسنده می کنیم.

 

جنگ، رسانه ها و افکار عمومی
هنگامی که ژاک نکر(Jacques Necker)وزیر امور مالی لویی شانزدهم برای اولین با اصطلاح افکار عمومی را بکار برد تصور نمی رفت که افکار عمومی تا بدین حد در شکل گیری، تداوم و توفیقات جنگ مؤثر و مورد توجه باشد. وقتی سیمور هرش(Seymour Hersh) در سال 1968، گزارشی از یک قتل عام غیر نظامیان ویتنامی را انتشار داد، افکار عمومی بسرعت در برابر جنگ جبهه گرفتند. (w. w. wdwelle. de/Persian)
در سال 1972 تصاویر تکان دهنده، و معروف یک دختر برهنه و گریان ویتنامی که از بمب های ناپالم جان سالم به در برده بود، انتشار یافت و یک سال بعد سرانجام تمام نیروهای آمریکایی از ویتنام عقب نشینی کردند.
شرکت هیل و نولتون( Hill & Nolton) که در حوزه تبلیغات رسانه ای فعالیت می کند، با سفارش حاکمان برکنار شده کویتی، در جریان تهاجم عراق به کویت (جنگ خلیج فارس1991) دختر14ساله سفیرکویت درآمریکا را به گونه ای تعلیم داد تا با گریه و زاری در برابر نمایندگان کنگره آمریکا، مشاهدات عینی خود را از جنایات سربازان عراقی به هنگام کشتار نوزادان تازه متولد شده در بیمارستان های کویت، به خاطر تاراج دستگاههای آنکوباتور را بازگو نماید. این اظهارات زمینه را برای آمادگی افکار عمومی برای دخالت آمریکا در کویت فراهم ساخت، حال آنکه این دختر در زمان تجاوز عراق اصلاً در کویت نبوده است.
با گذشت 2 سال از حوادث یازده سپتامبر، دو سوم مردم آمریکا هنوز بر این باورند که صدام حسین در این حوادث نقش داشته است. این در حالی است که هیچ مدرک و شاهدی بر این ادعا، از سوی رهبران واشنگتن ارائه نشده است. باید بپرسیم که رسانه ها تا چه حد در القاء این باور غلط در ذهن مردم آمریکا مقصر بوده اند؟
شواهد بسیاری وجود دارد که مؤید تأثیرات غیر قابل انکار رسانه ها در مدیریت و شکل دهی افکار عمومی است. دقیقاً به همین دلیل است که مارشال مک لوهان می گوید: «جنگ هایی که در آینده رخ خواهند داد به وسیله تسلیحات جنگی و در میدان های نبرد نخواهند بود، بلکه این جنگ ها به دلیل تصوراتی رخ خواهد داد که رسانه های جمعی به مردم القاء می کنند.
رسانه ها در تولید، کنترل و مهار بحرانها نقش کلیدی ایفا میکنند. اغلب جنگهایی که آمریکا در چند دهه اخیر وارد شده در پی بحرانهای دیپلماتیکی بوده که منشأ رسانه ای داشته وغالبا حقیقت آن نیز باثبات نرسیده ویا خلاف آن بعدها مورد اعتراف واقع شده است.
رسانه ها به شیوه های گوناگون می کوشند فضای ذهنی گروههای هدف را در جهت اهداف وخواسته های حاکمان شکل دهند. هدف ومخاطب اینگونه برنامه ریزیها الزاما مردم کشورهای بیگانه یا نیروهای دشمن نیست ومردم کشور خودی نیز بعنوان هدف این فعالیتها قرار داده می شوند.
رضایت، همراهی، ودفاع از سیاستهای حاکمان و سیاستگذاران جنگ نرم، نتایج مطلوب چنین طرحریزی هایی است. امروزه رسانه ها علاوه بر نقشی که در مقاطع مختلف با تأثیرگذاری سریع دراستحصال شرائط مطلوب واقناع جمعی ایفأ می کنند با برنامه های بلند مدت و استراتژی های کلان کارکردی نوین با عنوان « تولید رضایت» برای خود ایجاد کرده اند.
در این روش بجای آنکه توان رسانه ها برای اقناع افکار عمومی صرف شود. در طولانی مدت، داده های ذهنی مخاطبین را بگونه ای مدیریت می نمایند که رفتار سیاستمداران در بحرانها دقیقامطلوب نظر آنان باشد. این روش گر چه زمان بیشتری را می طلبد ولی نتایج بهتر و پایدارتری را در بر دارد.
یکی ازشیوه های معمول برای حصول چنین نتایجی استفاده از روشها وابزار تبلیغی است. مفهوم تبلیغات از ریشه لاتین propagane گرفته شده واز نظر لغوی به معنای«پخش کردن»، «منتشر ساختن» وچیزی را شناساندن است. در تبلیغات سعی بر این است که یک عقیده ویک کردار به طور منظم وجهت دار قبولانده شود. در این روش از ضرورت جلب بیشترین حد افکار عمومی به نفع خود وکاربرد وسایل فنی در اقناع جمعی از طریق محاسبات عقلانی وبا استفاده از دستاوردهای علمی، دانش اجتماعی وروانی به منزله دو پدیده مهم که به تبلیغات اهمیت ویژه بخشیده اند، یاد می شود.
موارد مهم مشهود در امر تبلیغی عبارتند از:
1- ابزار: سخن، چاپ، تصویر، نمایش ونمادها
2- ابزارفنی: مطبوعات، رادیو، تلویزیون، آگهی، اینترنت، و سایروسایل ارتباط جمعی
3- ابزار انسانی: بیانات رهبران، سخنوران، سیاستمداران، هواداران، تظاهرات وراهپیمائیها
4- محتوا ومضامین: ایدئولوژی، شعارها، ارائه اطلاعات با مقاصد خاص، اخبار نادرست، دروغ و دستیازی به اسطوره ها ونمادها
5- اهداف مورد نظر: اطاعت کور کورانه، انقیاد در برابر هر گونه خود کامگی، ضد تبلیغ، الحاق بی قید وشرط، میهن دوستی ووفاداری به حکومت و... (ضِیایی پرور، ص39)
تغییر هنجارها یکی دیگر از شیوه هایی است که ابزار رسانه ای را بمنظور تأمین اهداف مورد نظر به کار می گیرد.
در برخی مواقع کشور های سلطه جو برای حاکمیت در جوامع هدف، بجای تحمیل ارزشهای مطلوب خود می کوشند از طریق رسانه ها و اقدامات فرهنگی، نظام هنجاری گروه هدف را بسمت مطلوب خود تغییر دهند. ایجاد تغییر در این حوزه زمینه را برای تغییر ارزشها و هنجارها در جوامع هدف مطابق با نظام مطلوب جریان سلطه فراهم می سازد.
تغییر در علائق جوانان، مدلهای پوشش و آرایش، ادبیات و منابع مطالعاتی، نحوه صرف اوقات فراقت، رواج مکتبهای خاص هنری، تغییر در موسیقی رایج، گسست و بیگانگی با سنتهای فرهنگی و فرهنگ سنتی در بین نسل جوان و از هم پاشیدگی نظام اجتماعی از آثار تغییر در نظام ارزشی جوامع محسوب می شود.
هویت ملی، دینی و اجتماعی ملتها از جمله کانون هایی است که مورد هدف فعالیتهای رسانه ای قرار می گیرد. استقرار نظم نوین جهانی در گرو همسان سازی و پذیرش هویت جهانی است. تمامی مؤلفه های هویت ملی در چنین رویکردی مورد حمله واقع می شوند. تاریخ، زبان، فرهنگ، سنن و علائق قومی و مذهبی ملتها کم رنگ می شود و بجای آن فرهنگی جهانی حاکمیت می یابد.
منش ملی و آرمان اجتماعی ملتها ی هدف از بین میرود و رفتار و کنش جهانی و یکسان جایگزین آن می گردد. آثار چنین تحولاتی را به عینه درکشور خودمان و کشورهای همجوار و منطقه شاهد هستیم. موسیقی عربی، هندی، ترکی و سایر ملل و اقوام در حال تحول و یکرنگی است.
نوع پوشش رایج در بین جوانان از الگوهای خاص غربی طبعیت می کند. جوانان کتابهای رمان نویسندگان مشهور غربی را می خوانند، سینما و شبکه های ماهواره ای در تغییرو تحول الگوهای شخصیتی جوانان به ایفای نقش می پردازند. بیش از یک میلیارد هندی در معرض تحولاتی فرهنگی است که شبکه های ماهواره ای استار تی وی مستقر در هنگ کنگ مروج آن هستند. (مولانا، ص237)
برنامه های موزیکال شبکه (M. T. V) آمریکا بین 271 میلیون خانواده دنیا و در 71 کشور پخش می شود. (مولانا، ص214)
بیش از 32 رادیو به زبان فارسی برای ایرانیان برنامه تولید و پخش می کنند. شمار شبکه های تلویزیونی ماهواره ای مستقر در آمریکا به بیش از 15 کانال می رسد که برای جمعیت فارسی زبانان مقیم آمریکا، ایران، تاجیکستان، افغانستان و اروپا برنامه پخش می کنند. شبکه هایی چون:
- تلویزیون رنگارنگ(Rang-A-Rang TV NY)
- تلویزیون ملی(Meli TV)
- تلویزیون پارس(Pars TV)
- تلویزیون بین المللی آپادانا(Appadana International)
- تلویزیون ملی ایرانیان((NITV)National Iranian NI TV)
- کانال یک(Channel one)
- شبکه خبری فارسی((PNN)-Persian News Network)
- تلویزیون آزادی(Azadi TV)
- تلویزیون تپش(Tapesh TV)
- شبکه تلویزیونی ایران(Iran TV Network)
- جام جم بین المللی(Jaam-e jam International)
- تلویزیون امید ایران(Iran-e-omid)
- شبکه جهانی فارسی(World net Persian TV)
- تلویزیون صدای آمریکا(Voice of America TV)
- تلویزیون(IPN) (ضِیایی پرور، ص272)
با حمایت کنگره آمریکا و با اختصاص بودجه های کلان در حال ترویج فرهنگ غربی و آمریکایی در بین مردم کشورمان هستند.

 

انحصار رسانه ها:
قرن بیستم با عناوینی چون عصر اطلاعات(Information Age)، عصر ارتباطات (Communcation Age)، عصر حاکمیت جریان آزاد اطلاعات(Free Flow of Information) و همانند آن یا دوران تله دموکراسی و یا دیالوگ جهانی ملل شناخته می شود. هزاران عنوان مجله وروزنامه منتشرمی شود، خبرگزاریهای بزرگ و کوچک بی شماری کار انتشار خبر را بر عهده دارند. سایتها و وبلاگهای خبری نیز به طرز گسترده اخبار و اطلاعات را منتشر می کنند. بنظر می رسد هیچ خبری دور از اذهان عمومی و پوشیده نماند. تنوع و کثرت اطلاعات، امکان کتمان اخبار و یا تحریف واقعیات را دشوار می نمایاند.
اما با نگاهی به استیلای جریان سلطه(Main Stream)بر جهان رسانه ای و انحصار حاکم در این حوزه به نتایجی غیر از آنچه ذکر شد خواهیم رسید.
بررسی جریان حاکم بر فضای رسانه ای جهان نمایانگر حاکمیت استبداد اطلاعاتی (Pespotism Information) توسط صهیونیسم یهودی بر آن است.
انحصار رسانه ای، صبغه یهودی مالکان و حاکمان رسانه ها و ارتباط جریان نو محافظه کاران(Neo Conservatism) با مدیریت رسانه ای جهان، موضوعاتی هستند که به آنها اشاره می کنیم.
1700روزنامه و11000مجله فقط در آمریکا منتشر می شود 9000 ایستگاه رادیویی و 1000 ایستگاه تلویزیونی به کار تولید برنامه مشغولند و بیش از 2500 بنگاه عظیم، انتشار کتاب را بر عهده دارند. این تعداد رسانه دیداری شنیداری و مکتوب اگر در سال 1984 توسط 50 مالک بزرگ اداره می شد امروز تنها 10 غول رسانه ای بر این فضا حکومت می کنند. (w. w. w. bashgah. net)
در آمریکا عملاً 5 شرکت عظیم رسانه ای کار تهیه و پخش اخبار ملی و بین المللی را انجام می دهند که عبارتند از« ABS، CBS، NBC، CNN، Fox News».
«لیونارد کل دنسون» «لیون هس»و«اوره ارلیک» مدیران شبکه CBS.
«ویلیام پلی»، «جیمز رسن فیلد» و«دیوید فرچز» مدیران شبکه CBS.
«آلفرد سیلورمن»، «ایرون لجی لستین»، «ریچارد سالانت» و«ریون فرانک» از NBC همگی یهودی هستند. ( ضِیایی پرور. ص73)
گروه رسانه ای(Donrey media) به تنهایی 54 روزنامه را در مالکیت خود دارد. (ضِیایی پرور. ص40)
برادران(نیو هاوس) یهودی چندین روزنامه اخبار صبح همچنین هانس ویل آلاباما، تایمز و روزنامه پست هرالد، بیرمنگام آلابامور و از روزنامه های عصر روزنامه ریجستر، یونیون ماساچست اسپرینگ فیلد، پست استاندارد، نیویورک سراکوس و هرالد جونان همچنین 12 ایستگاه تلویزیونی و 187 ایستگاه تلویزیون کابلی را در اختیار دارند. مجموعاً 54 عنوان روزنامه و نشریه در اختیار برادران(نیو هاوس) قرار دارد که برخی با تیراژ 22 میلیون نسخه در هفته منتشر می شوند.
خانواده«سولز براگر»یهودی امپراطوری تایمز را اداره می کنند. روزنامه ای که در سال 1896 توسط(آدلف اوش) یهودی تأسیس شد و در سال 1993 توسط این خانواده خریداری شد. (w. w. w. bashgah. net)
این خانواده مالکیت 18 روزنامه دیگر، 12 مجله با تیراژ قریب 5 میلیون نسخه 7 ایستگاه رادیو تلویزیونی 1سیستم تلویزیون کابلی و 3 شرکت انتشاراتی کتاب را در اختیار دارند. آنها یک سوم مالکیت هرالدتریبون را نیز در اختیار دارند. (ضِیایی پرور. ص75)
خانواده هرست: این خانواده دارای بنگاه انتشاراتی هرست در بورلی هیلز کالیفرنیا و صاحب روزنامه هایی مانند نیویورک جرنال آمریکن، آمریکن ویکلی، لس انجلس ایونینگ هرالد اکسپرس و، لس انجلس هرالد اگزامینر هستند. ( ضِیایی پرور. ص145)
روبرت مورداک یهودی مالک نیوز گروپ و فکس نیوز، فاکس و کمپانی قرن بیستم است. هفته نامه ویکلی استاندارد نیز متعلق به گروه اوست. که توسط ویلیام کریستول پسر ایروینگ کریستول اداره می شود.
مورداک‌ بیش‌ از هر ناشر دیگری‌ در جهان‌ روزنامه‌ منتشر می‌کند. دو سوم‌ مجموع‌ تیراژ روزنامه‌های‌ استرالیا، تقریباً‌ نیمی‌ از تیراژ روزنامه‌های‌ نیوزلند و یک‌ سوم‌ تیراژ روزنامه‌های‌ انگلیس‌ توسط‌ مورداک‌ منتشر می‌شوند. شرکت‌ «نیوز کورپوریشن‌ لیمیتد» که‌ به‌اوتعلق‌ دارد از لحاظ‌ قلمرو جغرافیایی‌ یکی‌ از بزرگ‌ترین‌ غول‌های‌ جهان‌ محسوب‌ می‌شود.
نشریاتی مانندروزنامه شیکاگو سان تایمز، روزنامه بوستون هرالد، روزنامه سان آنتونیونیوزلند، اکسپرس، مجله نیویورک، هفته نامه هوستون کامیونیتی، صدای دهکده، استار، کیو ومجله کیو در آمریکا منتشر می شوند.
در انگلستان روز نامه نیوز او ورلد، سان، نیوز اینتر نشنال، تایمز، هفته نامه ساندی تایمز، تایمز لیتراری ساپلمنت، تایمز ادیو کیشنال ساپلیمنت، تایمز هایرادیو کیشن ساپلیمنت و مجله سیتی هگزین ودر زلاند نو 6 روزنامه ودر استرالیا روزنامه های مورنینگ استار، ساندی تلگراف، میرور، ساندی، ساندیسان، استرالیان، ساندی فیل، ساندی تایمز، مجله تی وی 1، نیوآی ریا، مجله نیوز لیمتد گروپ و چندین مؤسسه مطبوعاتی، کاغذ سازی، چاپ، ضبط وانتشار فیلم ومؤسسات اقتصادی در زمینه های انرژی وحمل ونقل همگی متعلق به مورداک یهودی است. (ضیایی پرور، ص144)
روزنامه وال استریت ژورنال پرتیراژترین روزنامه آمریکایی با 2/5 میلیون نسخه در روز تحت حاکمیت «داوجونز و پیترکن» یهودی است که 24 روزنامه دیگر را نیز تحت مالکیت خود دارند.
روزنامه دیلی نیوز را«استار لییچر» بنیانگذاری کرد و هم اکنون «ماکس ول» سرپرستی می کند، آنها هر دو یهودی هستند.
(سان تایم) یهودی روزنامه نیویورک پست را بنیانگذاری کرده که امروزه با تیراژ یک میلیون نسخه در روز منتشر می شود.
روزنامه واشنگتن پست نیز تحت رهبری 3 یهودی به نامهای پیتر کالیف، استیون هافنبرگ و آبراهام هیرشفلد قرار دارد. مالک اصلی و رئیس هیأت مدیره واشنگتن پست یعنی«کاترین گرام» ملکه سیاسی و مطبوعاتی آمریکا نیز خود یک یهودی است. روزنامه صدای دهکده تحت مالکیت لئونارد استرن یهودی و Worldreportو US. News نیز تحت رهبری زورکرین یهودی قرار دارد. (قادری نجف آبادی، 1382)
خبرگزاری رویتر، توسط ژولیس رویتر یهودی پایه گذاری گردیده و مجله مشهور(نشنال جئوگرافیک) نیز از دیر باز در دست یهودیان بوده است.
شرکت سینمایی فاکس با مالکیت ویلیام فاکس، شرکت گلدن با ساموئل گلدن و شرکت منزو با مدیریت لوئیس مایر و شرکت پارامونت با هادکتسون همگی تحت مدیریت یهودیان قرار دارند. شرکتهای میاکون و کانن نیز تحت مالکیت(مناخیم گولان ) یهودی قرار دارند.
«وارین هنری فیلیپس» رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت«داو جونز» که مالکیت «وال استریت ژورنال» و 20 روزنامه و مجله هفتگی دیگر را در اختیار دارد نیز خود یک یهودی است.

 

مجلات خبری

 

در آمریکاسه مجله خبری هفتگی از اهمیت و اعتبار بیشتری برخوردارند.
1- تایم 2- نیوزویک 3- اخبار آمریکا و گزارشات جهان. .
1- تایم: توسط شرکت تایم منتشر می شود و بیشترین تیراژ یعنی 3 /4 میلیون نسخه را دارد. تا اواخر سال 1977 سردبیر مجله «هنری گرون والد» بود که بعدها در سال 1979 ارتقای مقام پیدا کرد و سردبیر شرکت انتشاراتی تایم گردید. وی نیز یک یهودی است.
2- نیوزویک: 9/2 میلیون نسخه تیراژ دارد و متعلق به شرکت واشنگتن پست است. سردبیر این مجله«لیتر بر منس ئین» است که یک یهودی می باشد.
3- اخبارآمریکاو گزارشات جهان: این مجله، نسبت به دو مجله دیگر محافظه کار تر و حاوی مطالب بیشتری در زمینه بازرگانی و تجاری است. تیراژی معادل 4 /2 میلیون نسخه در هفته دارد و سردبیر آن«ماروین ستون»می باشد که او نیز یک یهودی است.
(ضِیایی پرور. ص75. 76)
رسانه های زیر نظر روبرت مرداک یهودی ترویج اندیشه های نو محافظه کاران را بصورت عامه فهم بر عهده دارند. هفته نامه ویکلی استاندارد‍، توسط ویلیام کریستول از چهره های برجسته محافظه کاری اداره می شود و نشریه نشنال ریوویو کمانتری، نیوریپابلیک نیز مدافع اندیشه ها و سیاستهای نئوکان ها در حوزه رسانه اند.

 

ابزارهای نوین رسانه ای

 

دنیای مجازی در حال شکل گیری است و این دنیای مجازی فرهنگ مجازی را نیز تولید می کند. اینترنت پدیده جدید دنیای ارتباطات است که با خود ابزار گوناگون را برای ارتباط‍، تعامل و تبادل فرهنگی و یا تهاجم و سیطره فرهنگی بهمراه آورده است
سایتهای خبری، وبلاگهای خبری و تحلیلی، گروههای اینترنتی، فضاهای گفتگوی مجازی(چت رومها) و حلقه های آشنایان همچون اورکات و یاهو 360درجه و مانند اینها هر کدام فضایی مجازی را ایجاد می کنند که در آن تبادل اخبار و اطلاعات صورت می گیرد. سایتهای بسیاری به علت ارائه اخبار واطلاعات خاص شهرت جهانی یافته اند و وبلاگهای متعددی به مدد اطلاع رسانی در حوزه جنگ مخاطبین میلیونی پیدا کرده اند.
جهانی سازی یا آمریکایی کردن جهان از طریق اشاعه فرهنگ آمریکایی بوسیله این ابزار جدید پیگیری می شود و افکار عمومی آماج اخبار، اطلاعات و تحلیلهای سیاسی است که سایتهای مشهور و پرآوازه منتشر می کنند.
البته هراز چندگاه حرکتهایی برخلاف روند جهانی سازی و جنگ طلبی شکل می گیرند و مورد استقبال مخاطبین نیز واقع می شوند اما عملاً حجم آنها در برابر نوع اول بسیار کم و ناچیز است.
از نکات قابل توجه در رسانه های دیجیتالی مسئله مخاطبین خاصی است که این رسانه ها به تولید محتوا برای آنان می پردازند. اغلب مراجعین به سایتها و وبلاگها وسایر امکانات اینترنتی از اقشار متوسط به بالا وتحصیل کرده وبه نوعی گروههای مرجع در سطح جامعه اندکه دارای حوزه تأثیر گذاری وسیع ودر خور توجهی هستند.
علاوه برفیلم وسینما که نسل جوان و عامه مردم را مخاطب خود ساخته اند، کارتون ها و بازیهای رایانه ای نیز، ابزار رسانه ای پر نفوذی هستند که کودکان و نوجوانان، مخاطبین پر وپا قرص آنها به شمار می روند. این موضوع از نظرکارشناسان رسانه ای وبرنامه ریزان جنگ رسانه ای بدور نیست.
آنان می دانند که کودکان امروز مدیران فردای جوامع هستندواگر بتوان در نگرش آنان به مسائل پیرامونی وشکل دهی هویت وشخصیت آنان بگونه ای مؤثر عمل کرد، زمینه برای مدیریت انگاره های ذهنی در جوامع هدف مهیا گردیده است.
بازیهایی همچون طوفان صحرا(Desert strom) بازگشت به قلعه ولفنشتاین (Return to costle wolfenstein) یا ارتش آمریکا (America sarmy)یا (Iran assualt)(حمله به تأسیسات هسته ای ایران) ومانندآنهامی کوشند با قراردادن بازی کننده درجبهه خودی بعنوان یک سربازآمریکایی اورا در موضع دفاع از منافع آمریکا قرار داده وبا مفهوم سازی، تصورات ویژه ای را در مورد دشمن القاء نمایند.
در برخی از این بازیها چهره پوشیده نیروهای دشمن که گاها با چفیه های عربی پوشیده است، مفاهیم معنی داری را در پس کلمه تروریست القاء می کنند. وقتی کشتن این سربازان مجازی تنها راه ارتقاء به سطوح بالاتر بازیهاست؛ مقابله عینی و واقعی با هر مخالفی که عنوان تروریست به او اطلاق شود با زمینه مناسب فکری و ذهنی مواجه خواهد بود.
گروههای مجازی و حلقه های دوستی با هویت های مجازی نیز از دیگر زمینه هایی است که در سرتاسر دنیا وهمچنین کشور ما فضای جدیدی برای کار فرهنگی و رسانه ای ایجاد کرده است. اعلامیه های حمایت یا مخالفت با موضوعات، اتفاقات ویا جریانات سیاسی خاص در بین اعضای این گروهها که گاه بیش از پنجاه هزار نفر عضو دارند (در ایران) منتشر می شود. بعضی از این ڼbr>

 

نکته : جنگ رسانه ای، افکار عمومی، هویت ملی، هویت جهانی، انحصار رسانه ای
سرزمین هایی با مرزهای شیشه ای (نقدی بر امپریالیسم رسانه ای)

 


نویسنده: مهدی علیخانی

 

چکیده: امروز به صراحت می توان گفت: تقریبا همه شبکه های تلویزیونی _ ماهواره ای و کابلی امریکا که در خارج از خاک امریکا نیز مخاطبین بسیاری دارند را یکی از شش غول رسانه ای اداره می کنند، باور کردن این موضوع مشکل است که همه اخبار و اطلاعات و برنامه های سرگرمی مردم امریکا و قشر عظیمی از مردم جهان تنها از طریق این رسانه های انحصاری تأمین می شود.
شتاب روزافزون و سرگیجه آور رسانه ها برای فتح بازارهای تازه، به تهاجمی مدرن برای آنچه می توانیم آن را "امپریالیسم رسانه ای در مستعمراتی با مرزهای شیشه ای" بخوانیم، منتهی می شود، که حوزه نفوذ آن هر لحظه با گسترش تکنولوژی و علوم ارتباطات، افزایش می یابد. در چنین کلونی هایی که مرزبندی ها ماهوی و غیر محسوس (شیشه ای) است، رسانه های مدرن بجای کشورها و دولت ها به کنترل بازار می پردازند و با تسلط بر سلیقه های مردم، می توانند جهت گیری های بازار را به سود خود تغییر دهند. این مقاله به بررسی این موضوع می پردازد.
امپریالیسم رسانه ای را بی تردید باید شکل مدرنی از امپریالیسم قلمداد کرد که شاکله ها و بنیان های آن در دهه 1950، مشخصا در آلمان غربی و پشت دروازه های کمونیسم در بحبوحه جنگ سرد توسط ایالات متحده بنا شد.
امریکا با افراشتن آنتن های متعدد رادیویی و تلویزیونی در شهر برلین، در قلب میهن سرخ کمونیستی رسوخ می کرد، بدون اینکه نیازی به مداخله نظامی داشته باشد و این پیشروی تا به آنجا ادامه یافت که پس از گذشت دو دهه، در اواخر دهه هفتاد میلادی، در مسکو نیز می شد شعبه هایی از مک دونالد و مرغ کنتاکی را براحتی پیدا کرد که مشتریان در آنجا با ولع به صرف غذا همراه با نوشیدنی هایی چون کوکاکولا بودند.
نگارنده این سطور از آنجایی که براین باور است که موتور محرک و اجتناب ناپذیر امپریالیسم در یکایک دوره های تاریخی، مؤلفه های اقتصادی بوده اند و این شاخصه ها در برهه هایی با عواملی پیش برنده و تشدید کننده همچون ناسیونالیسم و نژادپرستی نیز همراه بوده، در رویارویی با اهداف امپریالیسم رسانه ای نیز نقش پارامترهای اقتصادی را تعیین کننده می پندارد.
با اندک تأملی بر نحوه اعمال سیاست های جهانی سازی در دو دهه آخر قرن ببیستم، گرایش ناگزیر کمپانی های انحصاری سرمایه داری برای یافتن بازاراهای تازه و تولید بیشتر را بخوبی می توان مشاهده کرد. گرایش هایی که مشخصا سرمایه داری و (سیاست های اقتصادی نو) به آن دامن می زنند و تلاش می کنند تا یک فرهنگ عمومی جهانی برای یکسان سازی مشتریان خود به وجود آورند.
دراین راستا به نظر می رسد تا زمانی که پشتیبانی اقتصادی اصلی این بازار جهانی توسط رسانه ها صورت می گیرد، ابزار رسانه های جهانی، بزرگ ترین منبع جلب مشتری باشند.
بنابراین شتاب روزافزون و سرگیجه آور رسانه ها برای فتح بازارهای تازه، به تهاجمی مدرن برای آنچه می توانیم آن را "امپریالیسم رسانه ای در مستعمراتی با مرزهای شیشه ای" بخوانیم، منتهی می شود، که حوزه نفوذ آن هر لحظه با گسترش تکنولوژی و علوم ارتباطات، افزایش می یابد.
در چنین کلونی هایی که مرزبندی ها ماهوی و غیر محسوس (شیشه ای) است، رسانه های مدرن بجای کشورها و دولت ها به کنترل بازار می پردازند و با تسلط بر سلیقه های مردم، می توانند جهت گیری های بازار را به سود خود تغییر دهند.
شاید برای بسیاری از مردم پذیرش این امر سخت باشد که رسانه های سلطه جو، نگرش های ما را آنچنان که بازار اقتضا می کند شکل می دهند، ولی واقعیت چنین است!

 

 

 

امپریالیسم رسانه ای در گستره جهانی
به نظر می رسد که همه انواع رسانه ها، از تلویزیون و سینما گرفته تا موسیقی و مطبوعات، تحت کنترل چند انحصار جهانی هستند.
سونی، کمپانی الکترونیک ژاپنی، مالک سی بی اس رکوردز ( (C.B.Sو کلمبیا پیکچر (C.P) شده است .
دیزنی، مالک (A.B.C) شبکه تلویزیونی و ماهواره ای سراسر امریکا است. شش کمپانی ضبط موسیقی هفتاد و پنج درصد از انحصار محصولات موسیقی در جهان را در دست دارند. هفت کمپانی عمده تولید فیلم در امریکا کنترل بیشتر تولیدات سینمایی و انحصار پخش آنها را در جهان در دست دارند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  45  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سلطه رسانه ها

دانلود مقاله تاثیر رسانه

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله تاثیر رسانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه

 

دیروزعصر کهکشان گوتنبرگ وامروزانفجار اطلاعات و انقلاب ارتباطات عصری که رسانه های ازهر شکل وشما حاکمیت بی چون چرا ی خود را بر جهان اعمال می کنند .
دنیای امروزدر تسخیرفن آوریاطلاعات وارتباطاتی است و این فن آوری آنچنان بشریت را از فاصله های دور و کران تا کران بهم نزدیک نمود که گوی در کنارهم نشسته اند و با هم زندگی می کنند چهره به چهره در حالگفتگو و آن هم روی یک فرش و زیر یک سقف .
امروزپا به پای پیشرفت تکنولوژی در حوزه رسانه ها و ارتباطات دین جایگاه خاص خود را دارد و حرف و حدیث جانانه ای را نیزدارد در این عرصه فقه وپویا و قومی شیعه از چنان و اقتداری استدالالی برای ارایه طریق و بهبود شرایط و قانون مند شدن حرکت رسانه ها دارد که در کمترتفکر ارزش می توان بدون هیچ تردیدی بشر برای زیستن در دنیا ی امروزبه اطلاعاتی که او را دردنیای امروزبه اطلاعاتی که او را در زندگی روزمره اش بار ی و مددی رسانه نیازمند است و با گسترش علم و تکنولوژی قطعا ازپیام و اطلاعات است چرا که ماهواره های ارتباطی در مداریلا یتناهی این سپر درحرکت و چرخش اند .
ما امروزانسانها در دنیا روزگاری سپری می کند که سپهر نیگلون مملو ازپیام و اطلاعات است چرا که ماهواره های ارتباطی در مدار لایتناهیاین سپهر درحرکت و چرخش اند .
ما امروزجهانی که تراوش فکری مارشال مک سوهان بودبه عینیه ملاحظه می کنیم چرا که امروزتمامی وسایل ارتباط جمعی ازجمله رادیو ، تلویزیون ،مطبوعات سینما ، تئاتر واینترنت و هها وسیله ارتباطی دیگرکه در حال ارسال پیام های جاذب و متنوع به میلیونها مخاطب دراقصی نقاط جهان می باشد و نقش عمده ای را در فلاح و پیشرفت یسزا ایفا میکند بگونه ای که عصرحاضر را تمرکزگروهای وسیع در شهر های بزرگ تمدن و پیشرفت صنعتی و تکنولوزیکی ودر عین حال پیچیدگی وضعیت عصر انقلاب ارتباطات و انفجار و اطلاعات نامیدند که همینطور هم هست .
چرا که رشد سریع جمعیت در جهان زندگی جمعی ووابستگی های ملی و بین المللی و ناامنی ها بحرانها تحولات سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و. فرهنگی فراموش سنتها و بیدری وجدان عمومی نیازعمده بشر به اطلاعات ناب جدید بروز از جمله عواملی بود که چا از نظر فیزیکی که ازفرسنکها راه دور آنان را در کنار هم قرار دادو تحقق تئوری و پیش بینی بین سالهای متمادی پیش آن عالم و دانشمندعلیم ارتباطات تا تا نادانی را نوید داد و بشر با چشم خود دید

 


نمونه دیگر کار کردن وسانه های گروهی مساله مطبوعاتی است پدیده با در دوره قاجار به شور عباس میزا وارد ایران شد .
این رسانه هم متاسفانه در بدو ورود در مرحله ی شکل گیری خود در شرایط نا مطلوب تقلید سطحی ازغرب و بی توجهی به هویت ملی تکوین یافتن .
نسل اولیه مطبوعات کشور به شدت تحت نفوذ حکومت های استبدادی وقت بودند و جزنقش وزبانی یک طرفه حکومت نقش دیگر ی را ایفا نمی کردند .
در سال 1357 شمشی را سال طلایی مطبوعات ایران نامیده اند در این سال حدود چهار صد نثریه منتشر شد که شروع حضور مطبوعات در خدمت بلوغ آگاهی های سیاسی و اجتماعی جامعه ی ایران محسوب می شد
چکیده:
تلویزیون در حال حاضر برای بسیاری از مردم جهان مهم‌ترین و شایع ترین شیوه تفریح و کسب اطلاع است. در این مقاله به این مساله می‌پردازیم که آیا تلویزیون روش مناسبی برای تفریح و کسب اطلاعات برای مسلمانان است. او در این مجال می‌کوشد که به واقعیت‌های موجود عصر حاضر نگاه کرده و امکان ایجاد رسانه‌های جمعی برای مسلمین را نیز بررسی کند.
تلویزیون اکنون به شایع‌ترین شیوه تفریح و کسب اطلاعات برای میلیونها نفر در سراسر جهان تبدیل شده است. این سوال که آیا تلویزیون در جوامع اسلامی نیز راه خوبی برای تفریح و کسب اطلاعات است یا خیر، امری است که باید مورد توجه قرار گیرد. تلویزیون به عنوان شیوه اولیه تفریح برای میلیون‌ها نفر در سراسر جهان، شایان توجه ویژه است. تلویزیون یک اختراع مدرن است، مانند بسیاری دیگر از اختراعات از قبیل اتومبیل، تلفن، یخچال و کامپیوتر، همه این‌ها جوامع را به نحوی غیرقابل پیش‌بینی، تحت تاثیر قرار داده‌اند. شاید بتوان ادعا کرد، تلویزیون علاوه بر این که به عنوان یک اختراع مدرن، آثاری کلی بر جوامع بشری دارد، دارای آثاری خاص نیز بر روابط توسعه انسانی است.
هر چند که تلویزیون از بسیاری جهات صرفا یک اختراع مدرن مانند بقیه اختراعات است، اما جا دارد که نظرات افراد مختلف را در مورد آثار آن، ملاحظه کنیم. یک مقایسه نظام‌مند، نشان می‌دهد که افراد بسیار بیشتری به تاثیر تلویزیون بر جوامع توجه دارند تا تاثیر ماشین‌ها و تلفن‌ها و ... شاید این امر نشانگر تاثیر دو گانه تلویزیون بر زندگی انسان‌ها باشد، چرا که بر خلاف پذیرش غیر سوال برانگیز و غیر اختیاری دیگر اختراعات، پذیرش تلویزیون به نوعی، اختیاری به نظر می‌رسد.
انسان‌ها نسبت به وجود ماشین یا تلفن، احساس نیاز و ضرورت می‌کنند پس این سوال اساسی را برای افراد ایجاد نمی‌کند که آیا این وسیله مورد نیاز است یا خیر و همین مساله باعث می‌شود که به آثاری که این وسایل بر جامعه می‌گذارند، توجه نشود. اما در مورد تلویزیون، چون احساس اختیاری بودن وجود دارد، به این مساله بیشتر توجه می‌شود. بنابراین در مورد تلویزیون نه تنها باید اثر آن را بر جامعه به عنوان یک اختراع مدرن مورد توجه و ارزیابی قرار دهیم، بلکه به رویکردی وسیع‌تر نیاز است تا تلویزیون را به عنوان یکی از اشکال رسانه‌ و در چنین جایگاهی مورد ارزیابی قرار دهیم.
جنبه‌هایی از تلویزیون با دیگر اختراعات مدرن مشترک نیست (احتمالا کامپیوتر در این زمینه یک استثنا است) در حالی که تلویزیون اشتراکات فراوانی با پسر عموی قدیمی‌اش رادیو دارد، اما به نظر می‌رسد که تلویزیون موانع موجود بر سر راه جهان فعال و چند رسانه‌ای اینترنت را برداشته است. تصویرپردازی، نکته‌ای اساسی در فهم تلویزیون است و برای ارزیابی اثر تصویرپردازی بر زندگی انسان از زوایای گوناگون می‌توان به بررسی پرداخت. ما می‌توانیم به آثار فیزیکی تلویزیون و یا عواقب فرهنگی و اجتماعی آن و یا حتی اثرات سیاسی و اقتصادی آن توجه کنیم. همچنین از لحاظ روانی می‌تواند مورد تحلیل قرار گیرد که چرا انسان برای مدت چند ساعت به یک نقطه خاص که نورهای مختلف در آن به طور دائم جابه‌جا می‌شوند زل می‌زند. حتی می‌توان اثر نگاه کردن به نور برای ساعات مختلف را بر روی چشم آدمی مورد مطالعه قرار داد. علاوه بر این، در حوزه فیزیولوژی می‌توان اثر تلویزیون را بر چاقی و فربهی انسان‌ها مورد توجه قرار داد، که مطالعات اخیر در مورد سلامتی، به این نکته می‌پردازد. حتی بدون توجه به این مطالعات نیز این امر قابل توجه است، چرا که تماشای تلویزیون مستلزم آن است که فرد حرکتی نکند، علاوه بر این که تبلیغات آن همواره فرد را به سمت غذاهای بیهوده دعوت می‌کند. حال اگر این دو را با هم جمع کنیم خوردن غذاهای بیهوده و بیش از حد یک جانشستن - به سادگی می‌توان چاقی را نتیجه گرفت. علاوه بر این تلویزیون یک تصویر دو بعدی متحرک و مسطح دارد که امری بی‌سابقه در تاریخ بشری است. البته انسان‌ها به کنده‌کاری‌های غار و نقاشی‌های روغنی و اخیرا به عکس‌ها توجه داشته‌اند، اما احتمالا هیچ کس ساعت‌ها در روز به تصاویر خیره نمی‌شده است، آن گونه که امروزه انسان‌ها و خصوصا آمریکایی‌ها ساعت‌ها در روز به تلویزیون خیره می‌شوند. بنابراین، موضوعات بسیار مفیدی برای بررسی در زمینه تلویزیون وجود دارد که البته برخی از آن‌ها به نحو محتاطانه‌ای در برخی از کتاب‌های کلاسیک فعلی بررسی شده‌اند (مثلا 4 استدلال برای حذف تلویزیون، اثر جری ماندر). هر چند که برخی از ای کتب، نیازمند روزآمد شدن هستند.
آنچه فرد از تلویزیون تماشا می‌کند، به نوعی روش‌هایی پیشنهادی برای زندگی است که احتمالا دیگران به آن جلب خواهند شد؛ حال این جلب شدن می‌تواند آگاهانه و یا ناآگاهانه باشد. کافی است که به انواع صحبت کردن و لباس پوشیدنی که از طریق برنامه‌های کمدی تلویزیون آمریکا ترویج می شوند، نگاه کرد و فهمید که این برنامه‌ها منبعی برای نوع لباس پوشیدن و صحبت کردن و به طور کلی رفتار هستند. تصاویر تلویزیونی برای برخی از افراد، نوعی زندگی را رقم می‌زند، حال آن که این روش‌های زندگی در اکثر موارد، غیر واقعی و غیر قابل دستیابی برای همگان هستند. این تصاویر مربوط به دنیای خیالی و سرزمین آرزوها هستند. البته این به معنی آن نیست که اثر تخیل و آرزو را بر واقعیت انکار کنیم اما مهم این است که بدانیم، بسیاری از برنامه‌های تلویزیون خیالاتی دست نیافتنی را ترسیم و ترویج می‌نمایند.
البته می‌توان این موضوع را رها کرد و موضوع دیگری تحت عنوان اثر تلویزیون به عنوان یک رسانه را در بیان داستان‌ها مورد بررسی قرار داد . انسان‌ها داستان را دوست دارند . ما دوست داریم که داستان بشنویم و داستان تعریف کنیم و این امری طبیعی و عادی است، اما اختراع تلویزیون موجب شده است که صرفا عده‌ای خاص داستان‌ها را می‌گویند. فقط آن‌هایی که به تکنولوژی و رسانه تلویزیون و تولید و پخش آن دسترسی دارند، می‌توانند داستان بگویند . به نظر می‌رسد که واگذار کردن این عرصه مهم از زندگی جمعی به یک گروه کوچک منفعت محور از شرکت‌ها، اثری قابل توجه در روابط انسانی‌ ما و تغییر آن داشته باشد . نشستن و به داستان‌گویی مادربزرگ گوش کردن،کاملا متفاوت از پای تلویزیون نشستن و داستان سرایی یک غریبه را گوش دادن است و ما باید به این تفاوت اساسی عمیقا توجه کنیم . این که مادربزرگ را ساکت کنیم و به جای آن تلویزیون را روشن کنیم یا در حقیقت ، آن فعالیت مبتنی بر خانواده قدیمی را متوقف کنیم و به جای آن یک نهاد دور از دسترسی و غیر شخصی را قرار دهیم ، چه معنایی دارد ؟!
بیان داده ها واطلاعات وتجیه وتحلیل:
برخی شاید این سوال را داشته باشند که آیا اثر تلویزیون بر همه جوامع یکسان است یا بر همه جامعه‌ای آثاری خاص دارد . البته به نظر می‌رسد که برخی از آثار تلویزیون جهانی است ؛ مثلا مصرف فیزیولوژیک تصاویر، حال آنکه برخی دیگر از آثار آن احتمالا بیشتر به فرهنگ‌های خاص جوامع بر می‌گردد ؛ مثلا نوع برداشت افراد از تصاویر. در مرحله اولیه ، برنامه‌سازان چندان ماهر نبودند و اهداف و خواست‌های آن‌ها و تامین کنندگان مالی برنامه‌ها، به خوبی در تصاویر مشهود بود و محصول کار آن‌ها، علاوه بر سیاه و سفید بودن،‌محدود به چیزهای بود که بتوان با 2 عدد دوربین آن‌ها را ضبط کرد . بنابراین ، اکثر برنامه‌سازان برنامه‌هایی که ویرایش و جلوه‌های ویژه اندکی داشت، ارائه می‌کردند. مردم ناگهان به تلویزیون روی آوردند، چرا که یک نوآوری بود، اما هنگامی که تازگی این پدیده جدید از میان رفت، تبلیغات گران و برنامه ‌سازان متبحرتر شدند و ابزارهای خود را متوجه مخاطبان مشخص و تعریف شده کردند . این مخاطبان را می‌توانستند از میان یک فرهنگ خاص و یا مانند برنامه‌های تلویزیون آمریکا، بر اساس یک محدوده سنی تفکیک شده مشخص و یا از میان فرهنگ‌های گوناگون انتخاب کنند. در این صورت، تبلیغات محلی خود را مطابق ذائقه بومی شکل می‌دهند . اخیرا تولید کنندگان مشغول به شبیه سازی برنامه‌های تلویزیونی با یک دو قلوی محلی هستند . در این روش، یا برنامه‌ها و تبلیغات بازرگانی خود را به زبان محلی پخش می‌کنند و یا لباس‌ها و سنت‌های محلی رفتاری و پوششی مختلف را به جهان رویایی تلویزیون وارد می کنند.
در یک بررسی نزدیک‌تر و دقیق‌تر نیز ما شاهد آن خواهیم بود که برنامه‌های تلویزیون یک سری آثار احتمالا جهانی و یک سری آثار وابسته به فرهنگ‌های خاص دارد . بیایید نگاه دقیق‌تری به این آثار وابسته به فرهنگ‌های خاص داشته باشیم .
همان گونه که می‌دانیم ، در جوامع مختلف، اصول رفتاری گوناگونی وجود دارد و در گذشته، این اصول رفتاری از سوی افرادی که در یک جامعه خاص می‌زیسته‌اند و تحولات و روندهای جوامع دیگر را که در جامعه آن‌ها اثر می‌گذاشته بررسی می‌کرده‌اند ، مورد مذاکره واقع شده‌اند . در عصر رسانه، یک عامل کاملا مجزا ظهور کرده است و آن فشردگی زمان و مکان است . امروزه دسترسی به تصوراتی از فرهنگ‌های کاملا مختلف به سادگی و سرعت و روزآمدی هر چه تمام‌تر امکان‌پذیر است و فرد می‌تواند این دسترسی و مصرف فرهنگی را به سادگی جایگزین کند و یا تغییر دهد . شاید در گذشته ، انسان‌ها نسبت به روندها و پدیده‌ها نو حساس بوده‌اند ، اما اختراع تلویزیون موجب گذرا بودن و تغییر سریع این روند‌ها و پدیده‌ها گردیده است .
به این ترتیب، تبلیغات گران و تولید کنندگان، راه پیش روی مصرف کنندگان هستند و در هر لحظه به فکر راهی برای فروش کالاها و برنامه‌های سال آتی می‌باشند ، حال آنکه مردم هنوز فرصت کنار آمدن با کالاهای همین سال را پیدا نکرده‌اند . البته این نگاه به نوعی بدبینانه است ؛ اما در هر صورت، تا حد زیادی اوضاع از همین قرار است .
از سوی دیگر ، رسانه‌هایی از قبیل تلویزیون ،‌ویدئو و DVD ابزاری اساسی برای کنترل مغزها شده‌اند . برای درک بهتر این نکته، وسعت و فراگیری بسیار زیاد "اخبار" و تلاشی رقابتی آژانس‌های خبری و تامین کنندگان مالی شرکتی و دولتی آن‌ها را در نظر بگیرید که چه سخت کوشانه برای تحت تاثیر قرار دادن مغز و قلب مخاطبان خود تلاش می‌کنند . به عنوان مثال ، شبکه ماهواره ای الجزیره را در نظر بگیرید. آمریکایی‌ها در طول حمله به عراق و اشغال این کشور، مستقیما به این شبکه حمله کردند ؛ چرا که آن ها با در دسترس بودن تصاویر و اخباری که کنترل آن در دست غیر آمریکایی باشد ، راحت نبودند و این بازیگر جدید عرصه رسانه ، تفوق کلی آن‌ها را در کنترل مغزها تهدید کرده بود . بنابراین، سیاست کنترل مغزها و رقابتی که در آن جریان دارد، ایالات متحده را مجبور کرد که خبرنگاران الجزیره را از عراق اخراج کند تا بتواند بدون آنکه کسی داستان جنگ رانقل کند، مردم عراق را کشتار کند . درعین حال که الجزیره با شبکه‌های ماهواره‌ای آمریکایی از قبیل CNN رقابت می‌کند، اما در شکل و ساختار کاملا شبیه CNN و دیگر شبکه‌های ماهواره‌ای آمریکایی است . تبلیغات و برنامه‌سازی‌های آن - بدون توجه به عقایدی که ترویج می‌کند - در محدوده خاصی از یک سلسله قواعدی قرار دارد که مدت‌ها پیش از آنکه الجزیره برپا شود، از سوی خبر سازان ایجاد شده بود . تبلیغات الجزیره نیز غیر از آنکه برخی از مردان را در دشداشه و زنان را در حجاب نشان می‌دهد، دقیقا شبیه و دارای پیام‌هایی است که مشابهان آمریکایی آن ترویج می‌کنند. در نهایت، پیام همه این‌ها این است که بیننده باید هم در مورد اطلاعات و هم در مورد شیوه زندگی، مصرف کننده باشد . در این هدف، دو شبکه کاملا متضاد ، تقریبا یکسان هستند.
جدای از نگرانی در مورد مصرف کنندگی در اخبار و تفریحات ، افراد غالبا می‌پرسند که چگونه برای مسلمانان، استفاده بهتر از فن‌آوری‌های جدید ارتباطات و اطلاعات ممکن خواهد بود . بخشی از جواب به این سوال این است که ما باید به نحو واقع‌بینانه‌ای بررسی کنیم که این فن‌آوری‌ها چه کارهایی می‌توانند انجام دهند و چه کارهایی نمی‌توانند .این فن‌آوری‌ها همانند همه ابزارهای دیگر، از لحاظ محتوا و عرصه‌ای که می‌‌توانند کار کنند، محدودیت‌هایی دارند. به عنوان مثال، هر آنچه را که نتوان به صورت دیجیتال درآورد و به صورت بسته‌هایی از داده در شبکه قرار داد، در شبکه‌های ماهواره‌ای و اینترنت بلااستفاده خواهد بود. درکنار محدود بودن به چیزهایی که در هر آن، قابل تبدیل به عدد و رقم هستند، این رویکرد حاد نسبت به دیجیتال کردن، بخش عظیمی از دانش و تجربه و آگاهی را که بشر می‌تواند در تعامل رو در رو منتقل کند و انتقال آن از طریق این فن‌آوری ها ممکن نیست، نادیده می گیرد. عشق و همدلی را نمی توان دیجیتال کرد؛ حال آنکه این حقایق، چه درست و چه ناردست، به خوبی خود را بر انتقالات این فن‌آوری تحمیل کرده اند. در ارزش گذاری این فن‌آوری‌ها مهم آن است که بدانیم، فرهنگ همواره به بهترین شکل آن از طریق تعامل رودروی انسان‌های واقعی، در زندگی واقعی پیش رفته است. این امر را نمی‌توان دیجیتال کرد و بنابراین در این فن‌آوری‌ها، مسلمانان به سخن گفتن از فرهنگ خود و یا ارسال تصاویری دیجیتال از جلوه‌های هنری آن محدوده هستند، اما کلام و آنچه از طریق رسانه‌های دیجیتال منتقل می‌شود، فرهنگ نیست. مهم‌ترین نکته این است که فن‌آوری‌های اطلاعات و ارتباطات، در آنچه می‌توانند انجام دهند،محدودیت دارند و جدای از توانایی نمایش تصاویر دو بعدی سطحی، مسلمانان نباید خود را تحمیق کنند و بیاندیشند که از این طریق می‌توان همانند روش‌های سنتی، فرهنگ را انتقال داد.
یکی دیگر از معضلات در این زمینه، تبانی دولت‌ها و شرکت‌های ارایه کننده خدمات اینترنتی است که به عنوان مثال در برخی کشورهای عربی (کشورهای نفتی تحت حاکمیت شیوخ) دولت نه تنها همه پایگاه‌های منتقدین خود را در این عرصه می‌بندد و ممنوع می‌کند، بلکه پایگاه‌های علیه رئیس جمهوری آمریکا را نیز فیلتر می‌کند - که به نظر می‌رسد این عمل در پاسخ به درخواست آمریکا صورت گرفته است -. این کشورها با بستن و ممنوعیت شبکه‌های خبری مانند الجزیره و العربیه و محدود کردن اینترنت، خواهان بردن مردم خود به سوی غرب هستند.
از سوی دیگر، اگر کسی بپرسد که چرا اغلب، مسلمین را در CNN نمی‌بینیم، چنین سؤالی نیازمند نگاهی به سیاست رسانه‌هاست. عدم وجود صدای مسلمین در چنین رسانه‌هایی، فقط محصول نژاد‌پرستی آن‌ها بر ضد اعراب و مسلمین و یا اسلام ترسی آن‌ها نیست، هر چند که این عوامل در این امر دخیل‌اند، اما عامل مهم‌تر این است که اگر کسی رسانه‌های غربی به خصوص رسانه‌های آمریکایی را مورد مطالعه قرار دهد، در خواهد یافت که در این رسانه‌ها، حقیقتا همگان (و نه فقط مسلمانان) حضوری و صدایی ندارند و فقط یک گروه بسیار کوچک از نخبگان که از سوی جامعه سرمایه‌گذاران مالی انتخاب می‌شوند، فرصت حضور دارند.
حتی در رسانه‌های به ظاهر «آزاد» غربی، پیدا کردن صدایی که متعلق به طبقه بسیار اندک شرکت‌هایی که سیاست اقتصادی دولت‌های غربی را کنترل می کنند نباشد، بسیار سخت است. رسانه‌های شرکتی آمریکایی، علی‌رغم ظاهری که از آزادی نشان می دهند، تبدیل به نوکران بی‌چون و چرای قدرت‌ شده‌اند که کشف علت آن نیز چندان مشکل نیست؛‌چرا که اکثر تهیه کنندگان آن از همان طبقه ثروتمند هستند. فقط کافی است که به دستمزدهای CNN و NBC نگاه کنید و آن گاه است که خواهید فهمید، این رسانه‌ها باشگاه ثروتمندان هستند؛ آن‌ها که در این باشگاه هستند، با دقت و حساسیت فراوان از عضویت خود دفاع می‌کنند و از این رو، از هر آنچه تامین کنندگان مالی و حامیان سیاسی آنها را بیازارد، خودداری می‌کنند و بنابراین خود را به انحاء مختلف دچار خودسانسوری می‌نمایند. بنابراین، وارد شدن به این باشگاه و بازی کردن نقش، کاری غیر ممکن است؛‌ چرا که هزینه‌ها و از خودگذشتگی‌هایی که صرفا برای ورود به این باشگاه لازم است، بسیار کلان‌اند؛ هر چند که سودها و دستاوردهایی که حاصل می شود نیز بسیار زیاد هستند. از این رو شاید برای مسلمانان بهتر باشد که رسانه‌های متعلق به خودشان را ایجاد کنند که با مفاهیم خود آن‌ها همخوانی داشته باشد و البته این کار نیازمند سرمایه گذاری و تعهدات تکنیکی بسیار بالاست. در حال حاضر، این منابع مالی در کشورهای اسلامی - به جز در چند مورد استثنا مانند شبکه المنار متعلق به حزب الله لبنان - تا حد زیادی وابسته به خواست و خیالات طبقه حاکمه بسیاری از کشورهای اسلامی است که از سوی آمریکا حمایت می‌شوند و یا به انگیزه‌های حریصانه و سودمحور سرمایه‌گذاران شرکتی جهانی بستگی دارد.
این بدان معنا نیست که اهمیت ایجاد رسانه‌های مربوط به مسلمانان و مطابق با اهداف آن‌ها را انکار کنیم. تا هنگامی که مردم در دنیای فعلی که مملو از رسانه‌ است زندگی می‌کنند، اهمیت بهبود بخشی به این زندگی به جای خود باقی است. البته اکثر این کار از سوی قدرت‌های رسانه‌ای غربی صورت می‌گیرد که می کوشند انواع محلی‌تری از رسانه‌ را ایجاد کنند.
تأثیر تلویزیون
شاید مهمترین تحول در وسایل ارتباط جمعی در 30 تا 40 سال گذشته، رشد فزاینده تماشای تلویزیون باشد. اگر این روند ادامه یابد، کودکان تا سن 18 سالگی، بعد از خواب، به بیشترین فعالیتی که پرداختهاند تماشای تلویزیون میباشد. تقریباًدر تمامی منازل، تلویزیون وجود دارد. در کشورهای اروپایی 5 تا 6 ساعت در روز تلویزیونها روشن است و این آمار برای فرد به 3 ساعت در روز میرسد.
ظهور تلویزیون بر الگوها و برنامههای زندگی مؤثر بوده، بهگونهای که افراد خیلی از فعالیتهای خویش را بر اساس برنامههای آن تنظیم مینمایند. طی یک تحقیق که در 11 کشور امریکایی و اروپایی انجام شد، متوجه شدند که اکثر افرادی که در منازل تلویزیون دارند کمتر به فعالیتهایی از قبیل: اوقات فراغت، دیدار دوستان و بستگان، وظایف خانگی و ... پرداختهاند. در نتیجه محققان به این مطلب رسیدهاند که تلویزیون بیش از هر نوآوری دیگری (خارج از حوزه اشتغال درآمدزا) بر زندگی روزانه مؤثر است. بهطور مثال: افرادی که اتومبیل دارند فقط 6 درصد بیش از افرادی که اتومبیل ندارند وقت صرف مسافرت میکنند. وقت، جهت دیگر وسایل خانگی برای داراها و ندارها فرقی نمیکند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  50  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاثیر رسانه

دانلود پایان نامه بررسی تاثیر رسانه های خارج از کشور بر علاقه جوانان 20 الی 30 سال به پان ترکیسم در شهرستان اردبیل

اختصاصی از فی گوو دانلود پایان نامه بررسی تاثیر رسانه های خارج از کشور بر علاقه جوانان 20 الی 30 سال به پان ترکیسم در شهرستان اردبیل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه بررسی تاثیر رسانه های خارج از کشور بر علاقه جوانان 20 الی 30 سال به پان ترکیسم در شهرستان اردبیل


دانلود تحقیق بررسی تاثیر رسانه های خارج از کشور بر علاقه جوانان 20 الی 30 سال به پان ترکیسم در شهرستان اردبیل

مسئله قومیت و قومگرایی از مسائل مهم (اجتماعی) کشور است که همواره در مراحل تبدیل شدن به مسئله امنیتی است، دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی جهت ضربه زدن به این نظام از تمامی شگردها و شیوه ها اعم از تحریم اقتصادی ، تحمیل جنگ 8 ساله ، متهم کردن به عدم رعایت حقوق بشر استفاده کرده و به حول قوه الهی موفق نشده است و سرد مداران زور و استکبار جهانی راه و شیوه جدیدی که انتخاب کرده اند بر هم زدن امنیت داخلی کشور با تحریک قومیتها می باشد و علنا در این رابطه بودجه کلانی اختصاص داده شده  و سیاستمداران آمریکا اعلام کرده اند در ایران پتانسیل قومیتها وجود داشته که چندین سال است که از آن بی خبر بوده اند در نتیجه پس از آن توجه خاصی بر تحریک قومیتها کرده اند و نا آرامیهای استان خوزستان و استانهای آذری نشین کشورمان در سالهای اخیر نتیجه اقدامات آنان میباشد .
در این رابطه نقش رسانه های گروهی بسیار با اهمیت و حساس است بطوریکه اغتشاش خرداد سال 85 شهرستان اردبیل در رابطه با موضوع کاریکاتور روزنامه ایران توسط رسانه های خارجی به ویژه شبکه های تلویزیونی جمهوری آذربایجان و شبکه های راه اندازی شده توسط عناصر قوم گرا که از آمریکا پخش می گردد هدایت می شد و این شبکه هابا پخش برنامه های تحریک آمیز و غلو کردن موضوع در صدد کشاندن مردم به خیابانها و صحنه های درگیری و رویاروی مردم با مامورین بودند که در این تحقیق به شناسایی رسانه های مذکور همچنین تاثیر آنان بر علاقه جوانان بر پان ترکیسم پرداخته ایم که انشاء قابل بهره برداری خواهد بود.
 
بیان مسئله :
 نظام مقدس جمهوری اسلامی در زمانی پیروز شد که کشور ایران کاملا تحت نفوذ امپریالیسم غرب بود و این نظام که برگرفته از مکتب مقدس اسلام به ویژه مذهب تشیع بود اهداف سلطه جویانه ابر قدرتهای غرب و شرق را در کشورمان نفی کرده ابر قدرت غرب که حامی حکومت استبدادی ایران بود و بر ثروت ملی کشور خیمه زده و غارت میکرد توان مقابله با ایمان و وحدت و رهبری انقلاب را از دست دادند و بصورت مفتضحانه خاک پاک کشورمان را ترک کردند.

فصل اول: مقدمه و کلیات  1
مقدمه 2
بیان مسئله 3
اهداف ویژه تحقیق5
سؤالات تحقیق 6
فرضیات تحقیق 7
فصل دوم : پیشینه موضوع و چارچوب نظری آن 8
نگاهی به سابقه تاریخی پان ترکیسم در آذربایجان 9
بحث های نظری درباره مسئله قومیت و ناسیونالیسم قومی 11
مفهموم بندی قومیت و گروههای قومی 12
ظهور و گرایشهای سیاسی در آذربایجان 16
نقش نخبگان سیاسی و فکری در شکل دادن به هویت قومی 16
قوم گرایی و سیاست بین الملل 18
شکل گیری هویت قومی در جریان مبارزه نخبگان برای کسب قدرت 19
تاریخچه رادیو و تلویزیون جمهوری آذربایجان 21
مهمترین شبکه های تلویزیونی جمهوری آذربایجان 21
شبکه تلویزیونی ANS 21
شبکه تلویزیونی Space 22
شبکه تلویزیونی Lider 23
شبکه تلویزیونی اجتماعی جمهوری آذربایجان 23
شبکه تلویزیونی AZ TV 24
تلویزیون آزادلیق 25
شبکه های تلویزیونی که توسط عناصر قوم گرا پان ترکیسم راه اندازی شده است 26

تلویزیون ندای آذربایجان 26
تلویزیون اودلاریوردو26
تلویزیون آنا یورد 27
تلویزیون گونی آذربایجان(گوناز تی وی) 27
شواهد تحقیق 29
فصل سوم : روش اجرای تحقیق 30
نوع و روش تحقیق 31
ابزار و روش گرد آوری اطلاعات 31
روش گرد آوری اطلاعات 31
جامعه آماری و نمونه 32
نمونه گیری 32
اعتبار و روایی پرسشنامه 32
پایایی پرسشنامه 33
روش تجزیه و تحلیل 33
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل یافته ها 34
جمعیت کلی استان به تفکیک شهرستانها 35
جدول مربوط به مبانی نظری 36
جدول توزیع درصد فراوانی 37
تحلیل و شرح جدول توزیع درصد فراوانی و رسم نمودار مربوطه 39
فصل پنجم:  نتیجه گیری و پیشنهادات 55
اهم نتایج تحقیق 56
پیشنهادات 57
محدودیتهای تحقیق 58

 

 

شامل 70 صفحه فایل word

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه بررسی تاثیر رسانه های خارج از کشور بر علاقه جوانان 20 الی 30 سال به پان ترکیسم در شهرستان اردبیل