فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فساد اداری و شیوه‌های کنترل آن ***

اختصاصی از فی گوو فساد اداری و شیوه‌های کنترل آن *** دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فساد اداری و شیوه‌های کنترل آن ***


فساد اداری و شیوه‌های کنترل آن ***

فساد اداری و شیوه‌های کنترل آن ، مطلب آموزشی و مقاله مناسبی برای رشته مدیریت بوده که در 20 صفحه تهیه و آماده شده است.

 
چکیده این مقاله بی نظیر به شرح زیر است:
 
در این مقاله ، فساد اداری در مفهوم کلان خود به مجموعة رفتارهای آن دسته از کارکنان بخش عمومی اطلاق میشود که در جهت تامین خواسته‌های فردی خود، عرف و قوانین پذیرفته شده را نادیده میگیرند. بنابراین فساد اداری طیف گسترده‌ای از رفتارها را شامل می‌شود. بدنه اصلی این تحقیق حاصل بررسی گسترده منابع موجود در این زمینه بوده و نیز نتایج تحقیقات میدانی نگارنده که در سال جاری انجام پذیرفته در زمینة مهم‌ترین علل و مؤثرترین روشهای کنترل فساد اداری ارائه شده است. در پایان نیز براساس مدل عرضه و تقاضای فساد، روشهایی به منظور کنترل این پدیده ارائه شده است.

 


دانلود با لینک مستقیم


فساد اداری و شیوه‌های کنترل آن ***

دانلود مقاله رفتار مربیان و انسجام گروهی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله رفتار مربیان و انسجام گروهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله رفتار مربیان و انسجام گروهی


دانلود مقاله رفتار مربیان و انسجام گروهی

رفتار مربیان و انسجام گروهی

مقاله ای مفید و کامل

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* 

فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:15

چکیده :

پژوهش حاضر ضمن بررسی انسجام گروهی و رفتار مربیان، عوامل مؤثر بر این دو فاکتور تیمی را مورد ارزیابی قرار داده است. دانشجویان شرکت کننده در مسابقات والیبال قهرمانی دختران دانشگاه­های آزاد کشور (n=135)، پرسشنامه ویژگی­های فردی، مقیاس رهبری در ورزش (LSS) و انسجام تیمی (GEQ) را تکمیل نمودند. پرسشنامه LSS شامل 40 سوال است که 5 بعد سبک رهبری مربیان شامل سبک آموزش و تمرین، دموکراتیک، آمرانه، حمایت اجتماعی و بازخورد مثبت؛ و پرسشنامه GEQ با 18 سوال 2 بعد انسجام تیمی شامل انسجام تکلیف و انسجام اجتماعی را اندازه­گیری کرده است. ثبات درونی پرسشنامه­ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 91/0 و 71/0 گزارش شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، آزمون­های کالموگراف – اسمیرنوف، همبستگی کندال، T مستقل، T وابسته، تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه، تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه­گیری­های مکرر و تعقیبی بونفرونی در سطح معنی­داری 05/0 ≤ P به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که انسجام گروهی با سبک­های رهبری آموزش و تمرین، حمایت اجتماعی و بازخورد مثبت ارتباط مثبت و معنی­داری دارد و با سبک رهبری آمرانه و دموکراتیک ارتباط معنی­داری ندارد. مقایسه سبک رهبری مربیان نشان داد که مربیان بیشتر از سبک رهبری آموزش و تمرین و کمتر از سبک رهبری آمرانه استفاده می­کردند. همچنین نتایج نشان داد بین انسجام و موفقیت تیمی ارتباط معنی­داری وجود ندارد و مربیان تیم­های موفق از سبک رهبری آموزش و تمرین بیشتر استفاده می­کردند. بین سن و رفتار مربیان و همچنین بین سن بازیکنان و رفتار مربیان ارتباط معنی­داری مشاهده نشد. در کل نتایج تأثیر رفتار مربیان بر انسجام و موفقیت تیمی را به خوبی نشان می­دهد که اهمیت استفاده مربیان از سبک رهبری مناسب را بیش از پیش نمایان می­سازد.

کلید واژه­ها­: رفتار مربیان، انسجام گروهی، رفتار آمرانه

Coaching Behaviors and Group Cohesion

Abstract: The present study examined the coaching behaviors and group cohesion, and the Effective factors on these items. Athletes that participated in the girls Volleyball champions of AZAD universities (n=135), completed the demographic questionnaire, leadership scale for sport (LSS) and group environment questionnaire (GEQ). The LSS contains 40 items that measures five dimensions of leadership behaviors- training and instruction, democratic behavior, autocratic behavior, social support and positive feedback. The GEQ with 18 items assess the two dimensions of group cohesion- task and social cohesion. Cronbach's alpha coefficient was utilized to examine the internal reliability of LSS (r=0.91) and GEQ (r=0.72). Data were analyzed with one-sample kolmogrov-smirnov, Kendall’s Correlation, T tests, one-way ANOVA, repeated measures ANOVA, Bonferroni post hoc test in significance level of P≤0.05. Results showed coach’s behaviors of training and instruction, social support and positive feedback were all positively correlated to group cohesion and democratic and autocratic behaviors not correlated to group cohesion. Comparison of coach’s leadership styles demonstrated that coaches exhibited higher in training and instruction and lower in autocratic behavior. In addition the findings from study showed that there is no significance correlation between group cohesion and team success and the coaches of successful football teams exhibited higher level in training and instruction behavior. Also findings showed there is no significance correlation between age of players and age of coaches with coaching behaviors. In hole results showed the effect of coaching behaviors on group cohesion and team success, which demonstrated the importance of using the appropriate leadership styles.

Key words: Coaching Behaviors, Group Cohesion, Autocratic Behavior

مربیگری یکی از موضوعاتی است که در مباحث روان­شناسان ورزش، توجه ویژه­ای را به خود جلب کرده است (3). مربی می­تواند در عملکرد ورزشی ورزشکار و موفقیت تیم مؤثر باشد. ورزشکاران موجودات انسانی هستند نه ماشین؛ در نتیجه تحت تأثیر رفتار، ادارک و تصمیم­های مربی قرار می­گیرند. وظیفه رهبر تیم این است که به هر ورزشکار یاری کند تا توان نهایی خود را شکوفا کند (1). مربیگری یک رهبری رو در روست که افراد را با تجربه­ها، استعدادها، تجارب و علائق مختلف به هم نزدیک و آنها را تشویق می­کند که برای قبول مسئولیت قدم بردارند و به پیشرفتشان ادامه دهند. مربیگری به ظاهر سپردن تکنیک ها و اندیشیدن به بهترین برنامه نیست، بلکه توجه واقعی به بازیکنان است (6). همان­ طور که گفته شد مربیان تأثیر قابل توجهی بر تیم خود دارند و سبک رهبری و الگوی رفتاری آنها تأثیر زیادی بر عملکرد و بازدهی بازیکنان دارد. از نقطه نظر تئوریکی عوامل زیادی هستند که متأثر از رفتار مربیان، عملکرد و موفقیت تیمی را تحت تأثیر قرار می­دهد. یکی از مهمترین این عوامل انسجام گروهی است. انسجام اصطلاحی است برای توصیف احساس جذابیت بین فردی و احساس تعلق به گروه توسط اعضاء و همچنین میل اعضاء به ماندن در گروه. کارون (1982) انسجام گروهی را این چنین تعریف می کند: «فرآیندی پویا که در تمایل گروه به پیوستگی و اتحاد با هم برای دنبال نمودن اهداف و مقاصد خویش متجلی می شود» (7). واضح است که مربی باید رفتار ورزشکار را از هر دو جنبه بدنی و ذهنی مورد توجه قرار دهد و هرگز نباید به یکی بیش از دیگری توجه کند و از دیگری غفلت ورزد(3). در ورزش­های گروهی، افراد با یکدیگر کنش متقابل دارند و موفقیت زمانی حاصل می­شود که اعضای تیم به شیوه­ای مؤثر و هماهنگ با هم کار ­کنند و اینجاست که نقش مربی به ­عنوان رهبر و هماهنگ­ کننده بیشتر مشخص خواهد شد و سبک رهبری او می­تواند بر ایجاد انسجام و هماهنگی نقش به ­سزایی داشته باشد (7). به دلیل اهمیت نقش رفتارهای مربی بر فرآیند­های روانی و عملکرد ورزشکاران، روان­شناسان ورزشی به مطالعه پیآمدهای سبک­های مختلف مربیگری علاقه­مند شدند. این بررسی­ها می­تواند به افزایش کارآمدی مربیان، ایجاد محیط ورزشی مناسب و بهبود عملکرد ورزشکاران کمک نماید (24). در زمینه رفتار مربیان در تیم­های ورزشی، چلادوری در سال 1990 مدل چند بعدی رهبری در ورزش را ارائه نمود. طبق این مدل رفتار مربیان تحت تأثیر سه عامل اصلی، ویژگی­های موقعیتی (مانند: شرایط تیم)، ویژگی­های رهبر (مانند: سن، درجه، و سابقه مربیگری) و ویژگی­های اعضاء (مانند: سن، سابقه و سطح بازیکنان) قرار دارد که نهایتاً رفتار مربیان موفقیت، عملکرد، رضایتمندی و حتی انسجام گروهی را تحت تأثیر قرار می­دهد. در زمینه انسجام گروهی تحقیقات متعددی انجام شده است. کارون چهار عامل موثر بر انسجام گروهی را معرفی می کند: عوامل موقعیتی (مانند: اندازه گروه، موفقیت گروه)، عوامل فردی (ویژگی­های فردی ورزشکاران مانند: سن و رضایتمندی ورزشکاران)، عوامل رهبری (مانند: رفتار، سن، سابقه و درجه مربیگری مربیان) و نهایتاً عوامل تیمی (مانند: موفقیت­های گذشته تیم، سابقه بازیکنان) (29). همان ­طور که مشاهده می­شود انسجام گروهی و رفتار مربیان متأثر از عوامل مختلفی هستند. در این زمینه پژوهش­هایی صورت گرفته است. در خصوص استفاده مربیان از الگوهای رفتاری متفاوت، مرادی (1383)، پانتکو و سانتوس (1991) و بنت و مانوئل (2000) گزارش کرده­اند که مربیان بیشتر از رفتار آموزش و تمرین و کمتر از رفتار آمرانه استفاده می­کنند (7،9،27). حسینی (1386) نیز در پژوهشی بر مربیان فوتبال حرفه­ای، نشان داد مربیان بیشتر از رفتار آموزش و تمرین و کمتر از رفتار دموکراتیک استفاده می­کنند (4). کلاکستون و لیسی (1986) در تحقیقی روی مربیان بسیار موفق فوتبال و تنیس پی بردند که مربیان فوتبال آمرانه­تر رفتار می­کنند (9). همچنین شرمن (1996) در مورد مربیان جوان مشاهده نمود که مربیان فوتبال و بیس­بال بیشتر از سبک رهبری آمرانه بهره می­جویند (9). در زمینه تأثیر رفتار مربیان بر موفقیت تیمی مرادی (1383)، حسینی (1386)، وستر و ویس (1991) و رنج (2002) نیز تفاوت معنی­داری بین سبک رهبری مربیان تیم­های موفق و ناموفق مشاهده نمودند (7،4،32،28). آلفریمن (2005) بین بهبود مهارت بازیکنان ورزش­های تیمی (عملکرد بهتر) با افزایش رفتار حمایت اجتماعی مربیان، فتحی (1384) بین سبک رهبری رابطه مدار مربیان کشتی و میزان موفقیت کشتی­گیران و دکستر (2002) بین سبک رهبری تحول­گرا و موفقیت ورزشکاران ارتباط مثبت و معنی­داری گزارش کردند (10،5،20). همچنین در ارتباط با تأثیر انسجام گروهی بر موفقیت تیمی، وستر و ویس (1991)، ایچاس و کران (1993)، کارون و همکاران (2002)، رنج (2002) و هانگ (2004) گزارش کردند که انسجام تکلیف و اجتماعی (انسجام گروهی) به طور مثبت و معنی­داری با عملکرد موفق ارتباط دارد (32،21،15،28،23). مرادی (1383)، حسینی (1386)، سید گریوز (1998)، کارون، بری و آیس (2002) نیز در پایان فصل ضریب همبستگی بالایی بین افزایش انسجام گروهی و درصد پیروزی­های یک تیم مشاهده کردند (7،4،31،15). با این حال گریو (2000) نشان داد که انسجام تأثیر ناچیزی بر عملکرد دارد و این عملکرد است که تأثیر قابل توجهی بر انسجام دارد و تیم­های برنده از تیم­های بازنده منسجم­ترند (4). همان طور که گفته شد سن بازیکنان می­توانند رفتار مربیان و انسجام گروهی را تحت تأثیر قرار دهند. هرسی و بلانچارد در کتاب مدیریت رفتار سازمانی بیان کرده­اند که با بلوغ و رشد افراد، رهبران به استفاده از سبک رهبری رابطه­مدار گرایش پیدا می­کنند (8). حسینی (1386) و شلدز و همکاران (1997) نیز گزارش کردند که با افزایش سن آزمودنی­ها، مربیان از سبک رهبری دموکراتیک و حمایت اجتماعی بیشتر استفاده می­کنند (4،30). در ارتباط با تأثیر رفتار مربیان بر انسجام گروهی، مرادی(1383)، حسینی (1386)، چاو و بروس (1999) و روناین (2004)، ارتباط مثبت و معنی­داری بین انسجام تکلیف و اجتماعی با سبک­های رهبری آموزش و تمرین، دموکراتیک، حمایت اجتماعی و بازخورد مثبت؛ و ارتباط منفی و معنی­داری با سبک رهبری آمرانه گزارش کردند (7،4،18،29). کارون (1982)، وستر و ویس (1991)، پیس و کوزاب (1994)، کارون و هاسنبلاس (1998)، نولان (2000)، بیچسن (2000)، رنج (2002)، هانگ (2004) و مورای (2006) بین رفتار مربیان و انسجام گروهی ارتباط مثبت و معنی­داری گزارش کردند (13،32،27،17،26،11،28،23،25).

            این پژوهش ورزش قهرمانی دانشجویان را مورد بررسی قرار می­دهد. ارزیابی رفتار مربیان، انسجام گروهی و عواملی که این دو فاکتور را تحت تأثیر قرار می­دهند موضوع کار این پژوهش می­باشد. اهدف این پژوهش این است که آیا رفتار مربیان و انسجام گروهی تیم­های مختلف متفاوت می­باشد؟ آیا بین رفتار مربیان و انسجام گروهی با موفقیت تیمی، سن بازیکنان و مربیان ارتباطی وجود دارد؟ و نهایتاً آیا بین رفتار مربیان و انسجام گروهی ارتباط معنی­داری وجود دارد؟ در همین راستا این پژوهش به دلیل اهمیت ورزش دانشجویی به خصوص در سطح قهرمانی، اهداف خود را در این قشر از ورزشکاران دنبال می­کند.

روش پژوهش

جامعه و نمونه آماری. کلیه دانشجویان شرکت کننده در مسابقات والیبال قهرمانی دختران دانشگاه­های آزاد کشور که در تابستان 86 در رشت برگزار گردید، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می­دادند (n=135)، و با توجه به کوچک بودن جامعه آماری، کل جامعه آماری به عنوان نمونه آماری انتخاب شد و تعداد 116 پرسشنامه کامل برگشت داده شد.

ابزار اندازه­گیری. در این پژوهش از 3 پرسشنامه برای جمع­آوری اطلاعات استفاده شد. پرسشنامه اطلاعات فردی، که توسط محقق تهیه شد. پرسشنامه محیط گروهی، در سال 1985 توسط کارون، ویدمایر و براولی بر اساس مدل مفهومی کارون (1982) برای اندازه­گیری میزان انسجام گروهی در تیم­های ورزشی تهیه شده است که در قالب 18 سوال، انسجام گروهی را در 2 بعد انسجام تکلیف و انسجام اجتماعی اندازه­گیری می­کند. پاسخ­ها بر اساس مقیاس 9 ارزشی لیکرت از کاملأ موافقم (9) تا کاملأ مخالفم (1) ارزش­گذاری می­شدند (13،7). این پرسشنامه نیز در سال 1383 توسط مرادی مورد استفاده قرار گرفت. وی ثبات درونی هر یک از خرده مقیاس­های پرسشنامه (انسجام اجتماعی و تکلیف)، را از طریق آزمون آلفای کرونباخ محاسبه کرد که به ترتیب 72/0 و 71/0 گزارش کرد (7). روایی پرسشنامه محیط گروهی در مطالعاتی زیادی تأیید شده است. براولی و همکاران (1998) توان این پرسشنامه در جداسازی چهار بعد از انسجام گروهی را در رشته­های مختلف ورزشی بررسی کردند. نتایج نشان داد که نمره­های انسجام تکلیف به درستی معلوم می­کند ورزشکاران متعلق به رشته­های ورزشی گروهی یا انفرادی می­باشند. بنابراین این پرسشنامه به گونه­ای موفقیت­آمیز توانست ورزشکاران تیم­ها را از هم تفکیک نماید که از لحاظ کنش متقابل تکلیف مورد نظر تفاوت داشتند. همچنین ورزشکارانی که از سابقة بیشتری در تیم برخوردار بودند در انسجام اجتماعی نمره بالاتری از ورزشکاران کم سابقه بدست آوردند. بنابراین پرسشنامه توانست به گونه­ای موفقیت­آمیز انسجام اجتماعی مبتنی بر مدت زمان شرکت ورزشکار در تیم را پیش­بینی کند (29). پرسشنامه مقیاس رهبری در ورزش، در سال 1980 توسط چلادوری و صالح بر اساس مدل چند بعدی رهبری در ورزش (چلادوری و صالح 1978) برای بررسی و مطالعه سبک رهبری مربیان در موقعیت­های ورزشی تهیه شده است. این ابزار در قالب 40 سوال، رفتار مربیان را در 5 بعد رفتار آموزش و تمرین، آمرانه، دموکراتیک، حمایت اجتماعی و بازخورد مثبت ارزیابی می­کرد. پاسخ­ها بر اساس مقیاس 5 ارزشی لیکرت، هرگز (1)، به­ ندرت (2)، گاهگاهی (3)، اغلب (4) و همیشه (5) ارزش­گذاری ­شدند. ثبات درونی این پرسشنامه توسط پژوهشگران اصلی (19) به مقدار 75/0=r گزارش شده است (7،19). یوسفی (1386) نیز با اجرا روی 20 ورزشکار دانشجو و با استفاده از روش آلفای کرونباخ ، ثبات درونی این پرسشنامه را 91/0r= گزارش کرد (9). تحقیقات زیادی با استفاده از پرسشنامه مقیاس رهبری در ورزش اجرا شده است. به طور کلی مطالعات، روایی این پرسشنامه را تأیید کرده­اند. چلادوری و ریمر (1998) ساختار زیر مقیاس­های این پرسشنامه را بررسی کردند و اعلام کردند این پرسشنامه برای اندازه­گیری سبک رهبری و رفتار مربیان از روایی کافی و لازم برخوردار است (29).

روش جمع­آ­وری و تجزیه و تحلیل اطلاعات. برای تجزیه و تحلیل آماری یافته­ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. آزمون کالموگروف- اسمیرنف برای آزمون نرمال بودن توزیع داده ها و ضریب همبستگی کندال برای بررسی ارتباط بین سبک رهبری مربیان با انسجام گروهی و همچنین بررسی ارتباط بین سن مربیان و بازیکنان با سبک­های مورد استفاده مربیان به کار گرفته شد. برای مقایسه سبک رهبری تیم­ها، آزمون تجزیه و تحلیل واریانس (اندازه­گیری­های مکرر- تعقیبی بونفرونی) و مقایسه انسجام تکلیف و اجتماعی تیم­ها، آزمون T وابسته به کار گرفته شد. آزمون T مستقل نیز برای بررسی ارتباط بین انسجام گروهی و سبک­های رهبری مربیان با موفقیت تیمی مورد استفاده قرار گرفت. کلیه فرضیه­های آزمون در سطح p≤0.05 تجزیه و تحلیل شدند.

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رفتار مربیان و انسجام گروهی

دانلود چهار مقاله در خصوص ارزشیابی کارکنان

اختصاصی از فی گوو دانلود چهار مقاله در خصوص ارزشیابی کارکنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود چهار مقاله در خصوص ارزشیابی کارکنان


دانلود چهار مقاله در خصوص ارزشیابی کارکنان

چهار مقاله در خصوص ارزشیابی کارکنان

مقاله ای مفید و کامل

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* 

فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:219

چکیده :

آموزش و ارتقاء سطح علمی وکار وکارمند، مخصوصا به صورت تخصصی و کاربردی از اصول بنیادین کار آمد شدن متصدیان مشاغل به ویژه مشاغل حساس می‌باشد. با عنایت به این اعتقاد وباور است که اداره ارزشیابی بازرسی و رسیدگی به شکایات فرصت را مغتنم شمرده و به هر شکل ممکن برای دستیابی و تحقق امر فوق مساعی خود را بکار می گیرد تا همکاران گرامی و کارشناسان محترم ارزشیابی بازرسی و رسیدگی به شکایات حوزه ستادی دفتر مرکزی واجرایی استانها را به انحاء گوناگون ودر چارچوب‌ آموزشهای ضمن خدمت و .. با انگیزه تشویق وترغیب به مطالعه دعوت نماید. تا از این طریق مدیران محترم را سوق به بهره وری کامل نیروی انسانی شاغل داده و کارشناسان عزیز را بیش از پیش آشنا به انجام صحیح ودقیق اصول ومقررات مربوط به شغل بنماید. باشد تا از رهگذر شناخت کامل اصول کار و تفسیر دقیق از وظایف محوله درراستای انجام بهینه فعالیت های پیش بینی شده سازمانی گامهای مهم و موثر برداشته شود. در جهت تحقق همین هدف وغنابخشیدن به مستندات ارزشیابی کارکنان مقالاتی جمع آوری وبصورت مجموعه حاضرتنظیم شده است. این مجموعه اگر چه دارای اشکالات و نواقصی هست اما گامهای اولیه در این زمینه می‌باشد. که انشاء‌الله با مساعدت وهمفکری شما اساتید گرامی درارائه مقالات ومطالبی از این دست در موضوع ارزشیابی بازرسی ورسیدگی به شکایات این حرکت استمرار خواهد یافت.

در پاسخ به این پرسش و بقیه پرسشها ابتدا نتیجه نظر خواهیها وسپس تحلیل نظری وعلمی به استناد پژوهش های انجام شده و منعکس شده در متون مدیریت ارائه گردیده است.

95 درصد از کل افرادی که به این پرسش پاسخ داده اند ارزشیابی را یک ضرورت تشخیص داده و 5 درصد بقیه نیز با ارزشیابی به صورتی که فعلا در سازمانهای دولتی انجام می شود مخالفت کرده و معتقد بوده اند که ارزشیابی با کیفیت روشی که در حال حاضر انجام می شود تنها جنبه تشریفاتی و ظاهر سازی دارد واثار مورد انتظار بر آن مترتب نیست و فقط باعث گرفتن وقت مدیران و انجام دادن یک مقدار تشریفات بی مورد اداری می شود.

به نظر می رسد ذهن پاسخ دهندگان صرفا به لزوم یا عدم لزوم ارزشیابی متوجه گردیده است و به همین جهت راه حل دیگری ک بتواند جانشین ارزشیابی گردد مطرح نکردها ند یا احتمالا نحوه طرح سوال چنین محدودیتی را برای پاسخ دهندگان بوجودآورده است.

راه حل دیگری که توسط متخصصین به جای ارزشیابی مطرح می شود ارشدیت است. ارشدیت عبارت است از سنوات خدمتی که کارکنان در یک سازمان واحتمالا در سلسله مراتب یک حرفه تخصصی دارا می باشند. اساس این پیشنهاد راشاید بتوان به صورت زیر خلاصه کرد.

اتحادیه های کارگری وکارمندی به منظور حمایت از حقوق کارکنان و اینکه در مورد حق آنها یکطرفه و فقط از طرف کارفرما قضاوت نشوند ملحوظ داشتن ارشدیت وسنوات خدمت را به جای ارزشیابی توصیه می کنند. این ادعاتنها به لحاظ مخالفت با کارفرمایان انجام نگرفته بلکه بعضی تحقیقات انجام شده نشان داده است که ارشدیت وسنوات خدمت یا متغیرهایی نظیر توان کار دانش انجام دادن کار با شعور لازم برای حل مشکلات کاری وقضاوت صحیح درایفای وظایف محوله همبستگی مستقیم و قابل ملاحظه دارد.البته باید گفت که بسیاری از مدیران با این نظر مخالفند و معتقدند امتیاز دادن به کارکنان بر مبنای ارشدیت و سنوات خدمت باعث از بین رفتن انگیزه کار میشود.

تصمیم وزارت کاروامور اجتماعی که نقش اصلی آن تنظیم روابط کارگر وکارفرما درسطح کشور است در مورد توضیح افزایش مزد ثابت سالیانه وبه طور مستمر واصرار نداشتن به ارزشیابی کارکنان علم رغم اصرار در ارزشیابی مشاغل شاید نشانه ونمونه بارزی از چنین طرز فکر باشد.

تأکید بر عامل ارشدیت نه تنها در بعضی جوامع ریشه فرهنگی دارد بلکه اغلب ادعا شده است که تعیین ارزش کارکنان براساس قدمت خدمتشان عینی تر و دقیقتر از ارزشیابیهایی است که مبنای ذهنی وکیفی داشته واعتبار ودقت آنها مورد سوال است

می توان گفت که انسان فطرتاً نیاز به نظارت وارشاد دارد واگر تحت نظارت و ارزشیابی همراه با تعلیم وتربیت قرار گیرد هم از نظر خود و هم از نظر جامعه زودتر به سر منزل مقصود می رسد و مسلماً محیطی که در آن دوغ و دوشاب یکی باشد نمی تواند محیط برانگیزنده ومناسبی برای کار وتلاش و کوشش انسانها شمرده شود و خلاصه به قول متخصصین آموزش انسان یاد نمی گیرد =مگر اینکه بازدادی (Feedback) از نتیجه کارش به او منعکس شود. البته در این میان بی مناسب نیست که به ارشدیت نیز به عنوان عامل افزاینده شعور به طور تجربی توجه لازم مبذول گردد.

در مورد پاسخ به دنبال پرسش اولی که ارزشیابی به چه منظورهایی انجام می گیرد؟ ابتدا نتیجه پژوهشی که در 256 موسسه در یکی از کشورهای صنعتی انجام شده ارائه وسپس اطلاعاتی که توسط نگارنده جمع آوری شده عنوان می گردد.

در مقابل این سوال که در موسسه شما ارزشیابی کارکنان به چه منظورهایی انجام می شود پاسخها به صورت زیر بوده است:

ماخذ: کتاب پرسنل تالیف کارل وگوتزمتیز

درپاسخهای جمع آوری شده به پرسشی که به همین منظور توسط نگارنده ارائه شده تقریبا 90 درصد پاسخ دهندگان هدف از ارزشیابی کارکنان را در حوزه پرسشهای 1و3 جدول فوق تشخیص داده اند و به عبارت دیگر هدف اصلی ارزشیابی را تعیین میزان شایستگی در جهت تشخیص معیاری برای ترفیعات ذکر کرده اند. البته علت اینکه مدیران وکارکنان به هدف ارزشیابی جز به دو مورد واستثنا موارد دیگر اشاره نکرده اند این است که واقعا در سازمانهای دولتی وحتی بخصوص غالبا برای این دو منظور کارکنان واخیرا مدیران را ارزشیابی می کنند و کاربردهای دیگر ارزشیابی اصلا برای افراد مطرح نیست.

معمولاً صاحبنظران مدیریت منابع انسانی هدفهای ارزشیابی را تحت سه عنوان به صورت زیر خلاصه می کنند:

الف-حفظ و نگهداری توان موجود کارکنان و مدیران (Maintenance)

ب-تشخیص و رفع نارساییها ممکن است ناشی از کمبود آگاهی و توانایی کارکنان یا کمبود انگیزه و علاقه کار در آنها باشد(Diagnose)

پ-آموزش و بهسازی (Development)

پرسش دوم- در صورتی که ارزشیابی را روشی می دانید جهت تحقیق هدفهایی که برای ارزشیابی قائل هستید به نظر شما با چه ویژگی ها وعواملی باید موردارزشیابی قرار گیرد؟

در پاسخ به این سوال اکثر مدیران (70درصد) معیارهای مربوط به خصوصیات شخصی را بر معیارهای عملکردی ترجیح داده انددر حالی که اکثر کارکنان (85درصد) معیارهای عملکرد و قابل اندازه گیری را نسبت به معیارهای مربوط به خصوصیات شخصی برتر دانسته اند. به عقیده کارکنان اجرایی ارزشیابی خصوصیات شخصی جنبه ذهنی وکیفی د ارد و چه بسا اتفاق افتاده که مدیری کارمند و مرئوس خود را با توجه و تاکید بر خصوصیات شخصی شایسته ارزیابی نموده و در فاصله کوتاهی مدیر دیگر همین شخص را ضعیف و نالایق تشخیص داده است.

شک نیست که بدون داشتن معیار و استانداردهایی برای ارزشیابی خصوصیات شخصی کارکنان امکان ارزیابی دقیق وجود ندارد. به همین جهت کارشناسان مسئول طراحی نظام ارزشیابی در تلاشند ویژگیهای مهم راکه نشانه شایستگی ولیاقت است تا آنجا که ممکن است از صورت کیفی وذهنی خارج و قابل اندازه گیری نمایند.

به طور نمونه ارزشیابی تقوای اخلاقی وتقوای خدمتی کارکنان که در طرح اولیه ارزشیابی کارکنان دولت در نظر گرفته شده یک امر دشوار وکیفی است ولی در فرمهای ارزشیابی که ابتدا توسط سازمان امور اداری و استخدامی کشور برای این منظور ارائه گردیده سعی شده است برای ارزیابی این ویژگی که تحت عنوان ویژگیهای علم در طرح ابتدایی ارزشیابی مطرح شده بود معیارهای حتی المقدور قابل اندازه گیری ارائه شود.

در کشورهای صنعتی با وجود اینکه براساس تفکر عمل گرایی (Pragmatism) تاکید ارزشیابیهای بر عملکرد کارکنان است (Performace Apprasial) آنچنانکه در نوشته‌های دهه هشتاد نشان داده شده این جوامع نیز به دلایلی به سوی ارزشیابی خصوصیات شخصی افراد روی آورده اند.

در چارچوب تاکید بر نظریه ارزشیابی عملکرد عده ای از کارشناسان عنوان ارزشیابی رفتار را انتخاب و الگوهایی تحت عنوان الگوهای رفتاری توصیه کرده اند. نمونه هایی از این الگوها عبارت است از:BOS , BARS که شرح جزئیات آن از حوصله این نگارش خارج است.

به نظر نگارنده با توجه به اینکه بسیاری از موارد بویژه درامور اداری به لحاظ دشواری تشخیص نتیجه کار فردی و در عین حال در نظر گرفتن تواناییهای بالقوه اشخاص بهتر است تلفیقی از خصوصیات شخصی (Traits) رفتار (Behavior) و عملکرد (Performance) در چهارچوب ترکیبی از روشهای ارزشیابی بکار گرفت شود تا با کمبود استانداردها ومعیارهای کار که مخصوصا در کشورهای جهان سوم مشهود است واحساسی میان انسانها بیش از روابط عقلائی حاکم است درنظر گرفتن معیارهای کیفی برای ارزشیابی اغلب دستخوش انحرافات آگاهانه یا ناخودآگاه می گردد.

پرسش سوم- ویژگیها وعوامل مورد نظر (ذکر شده درپاسخ دوم) را چگونه می توان ارزشیابی کرد تا نتیجه از روایی ودقت کافی برخوردار باشد؟

پاسخ دهندگان به این پرسش اغلب تحت تاثیر مطالبی که در کلاسهای آموزش مدیرتی منابع انسانی معمولا ارائه می شوداظهار کرده وشاید به همین علت بعضا اشاره به خود ارزیابی و با ارزشیابی بر مبنای هدف و نتیجه کار نموده اند ولی اجمالا پاسخهای ارائه شده به این پرسش چندان گیا وروشن نیست.آنچه از مجموع پاسخها بدست آمد این بود که متجاوز از نیمی از پاسخ دهندگان فرم ارزشیابی موجود در سازمانهای دولتی را روش مناسبی دانسته بودند.

البته فرمهای موجود ارزشیابی کارکنان ومدیران دولتی را که اخیرا توسط کارشناسان سازمان اموراداری واستخدامی کشور نیز تجدیدنظر گردیده و با دستورالعمل مطلوبتری به کلیه سازمانهای ابلاغ وتا حد زیادی ایرادات قبلی آن نیز برطرف شده است میتوان روش مناسبی دانسته بودند.

البته فرمهای موجود ارزشیابی کارکنان ومدیران دولتی را که اخیرا توسط کارشناسان سازمان اموراداری واستخدامی کشور نیز تجدیدنظر گردیده و با دستورالعمل مطلوبتری به کلیه سازمانهای ابلاغ و تا حد زیادی ایرادات قبلی آن نیز برطرف شده است میتوان روش مناسبی به حساب آورد به شرط آنکه چند روش کنترلی دیگر مثل روش وقایع حساس (Critical Incidents) روش توزیع اجباری بویژه زمانی که معیار واستاندارد از قبل تعیین شده برای ارزشیابی وجود نداشته وارزشیابی به صورت مقایسه کارکنان با یکدیگر انجام می گیرد.(comparison Mantoman) روش انتخاب اجباری (Forced choice) یا روشها کنترل کننده دیگر همراه باشد زیرا تلفیق این روشها باعث می شود ارزیابی کننده به دقت ارزیابی خود بیفزاید تا از یک سو پاسخگوی واحد ستادی ارزشیابی باشد و از سوی دیگر بتواند در مقابل اعتراض ویا شکایات افرادی که کار آنها ضعیف تشخیص داده می شود دلایل پسندیده ارائه دهد.

روشی که اخیرا مورد توجه صاحبنظران مدیریت پرسنلی قرار گرفته و مخصوصا این روش برای ارزشیابی مدیران رده های بالا توصیه شده است روش خود ارزیابی است (Self Appriasal) از جمله اهم محاسنی که برای این روش ارزشیابی قائل هستند وبه قرار زیر می‌باشد:

1-ایجاد انگیزه لازم برای قبول مسئولیت بیشتر در جهت رشد وبهبود عملکرد خود

2- انجام دهنده کار در تمام مقاطع ایفای وظیفه می تواند به ارزشیابی عملکرد خود بپردازد.

3-تمام تاکید شخص برارزشیابی رفتار عملگرایانه خود می‌باشد و کار ارزشیابی با مسائل دیگر از قبیل پرداخت حقوق و مزایا ترفیعات ومخصوصا خصوصیات غیرملموس مخلوط نمی شود.

4-به دلایل فوق ابهام وتاریکیهایی که معمولا در امر ارزشیابی وجوددارد به حداقل ممکن کاهش می یابد.

روش دیگر خود ارزشیابی استفاده از روش مدیریت بر مبنای هدف ونتیجه است که چگونگی آن در کتب و مقالات مختلف مدیریت عنوان گردیده است.

پرسش چهارم- ارزشیابی کننده چه فرد یا افرادی باید باشند؟

در پاسخ به این پرسش اکثر قریب به اتفاق مدیران (98درصد) سرپرست مستقیم را مناسب ترین شخص برای ارزشیابی کارکنان می دانند در حالی که تنها(45درصد) کارکنان سرپرست مستقیم را برای ارزشیابی خود مناسب تشخیص داده اند. اغلب کارکنان معتقدند که نظر سرپرست مستقیم باید به نحو مناسبی کنترل شود وبه قول معروف ریش و قیچی در دست یک نفر قرار نگیرد.

البته در بسیاری از نظامهای استخدامی کشورهای جهان سرپرست مستقیم به عنوان ارزیاب کار کارمند زیر دست خود در نظر گرفته میشود ومعمولا نظر او توسط یک رده بالاتر (نظریه دهنده دوم) مورد ارزیابی و تهیه و ابلاغ شده از چنین شرایطی برخوردار است ولی آیا انتخاب این روش در هر فرهنگی مناسب ترین روش است؟ و آیا در جوامعی که رفتار احساس وعاطفی تسلط زیادی دارد بهتر هست توجه بیشتر به نقش ارزشیابی کننده گردد؟ بنابراین شاید نظرخواهی از همکاران زیرد ستان با فرمهای مخصوص بتواند به اعتبار ودقت ارزشیابی بیفراید. تشکیل کمیته های ارزشیابی-البته با شرکت سرپرست مستقیم هر کار مند در کمیته مزبور نظارت واحدهای ارزشیابی سازمانها در کاهش اعمال نظرها وسلیقه ها بی تاثیر نخواهد بود.

خلاصه اینکه ارزشیابی کننده هر که باشد دارا بودن خصوصیات زیر برای او لازم و ضروری است:

الف-داشتن دانش واطلاعات لازم در مورد چگونگی وظایف وعملکرد شخص مورد ارزشیابی در شغل خاص

ب-داشتن فرصت وموقعیت نظارت بر نحوه کار فرد مورد ارزشیابی

پ-داشتن انگیزه کافی برای ارزشیابی دقیق ومعتبر زیرا ارزشیابی دقیق نیاز به حوصله و صرف وقت دارد و ارزشیابی کننده نمی تواند در یک فرصت چنددقیقه ای در مورد شایستگی یا بی لیاقتی یک کارمند قضاوت واقعی بنماید.

ت-دارا بودن اعتماد به نفس وتوان قضاوت عادلانه و رها کردن نظریات تبعیض آمیز

ث-احساس مسئولیت کردن وارزشیابی راجدی گرفتن

بسیاری از کارکنان وحتی مدیران اشکال اصلی ارزشیابی رادر این می دانند که تعدادی از ارزشیابی کننده ها شایسته قضاوت کردن در مورد نحوه کار آنها نمی باشند و اظهار نظر کرده اندکه سرپرست با اطلاعات ودانش کمتر مهارت وتجربه ناچیزتر چگونه میتواند کار یک کارمند یا کارشناس خبره را ارزیابی کندو حتی بعضی اظهار داشته اند که مدیران کم سواد وکم تجربه به همیشه سعی دارند کارمندان خبره زبردست خود را با کارمندان کم اطلاع عوض کنند که موی دماغ آنها نباشد.

با توجه به اهمیتی که نقش ارزشیابی کننده دارد و به منظور افزایش اعتبار ارزشیابیها توصیه های زیرحتی المقدور باید بکار گرفته شود:

الف-انتخاب و انتصاب مدیران رشد یافته ماهر وعلاقمند به کار

ب-آموزش مستمر ارزشیابی کنندگان در سطح وسیع و همه جانبه

ج-ایجاد انگیزه برای ارزشیابی دقیق با دادن امتیازات لازم به مدیران وسرپرستان به نحوی که به این کار علاقه پیداکنند وصرف ارزشیابی کارکنان خودبنماید.

در روش خود ارزیابی که در پرسش سوم به آن اشاره شده مراحل زیر توصیه شده است:

الف-ارزشیابی خود شخص از نحوه ایفای وظیفه اش- در این مرحله هر کس وظایف اصلی وکلیدی شغل خود را مشخص و چگونگی ایفای وظیفه اش را معمولا هر سه ماه یک بار ارزشیابی وثبت می نماید. و براساس پیشرفت کارش به خود یکی از سه درجه خوب، متوسط، غیرقابل قبول را اختصاص میدهد.

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم


دانلود چهار مقاله در خصوص ارزشیابی کارکنان

دانلود مقاله نظریه سیستمها در مدیریت

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله نظریه سیستمها در مدیریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله نظریه سیستمها در مدیریت


دانلود مقاله نظریه سیستمها در مدیریت

نظریة سیستم ها در مدیریت

 مقاله ای مفید و کامل

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* 

فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:70

چکیده :

نظریه سیستمها به مفهوم عام خود در واقع کاملترین و جدیدترین چارچوب فکری است که بشر امروزی در راه کشف حقایق و تمیز خطا از صواب برای خود ساخته است . این منطق محصول عمر انسان متمدن است که مرحلة تکامل خود را از دوران قبل از میلاد شروع کرده است . اگر چه اصولاً پیشرفت نحوة تفکر : سیر تکاملی داشته است ، ولی به منظور توجیه موضوع از سه مرحلة جهشی به ترتیب زیر می توان سخن به میان آورد :

1ـ مرحلة منطق ارسطویی،

2ـ مرحلة منطق تجربی ،

3ـ مرحلة منطق سیستمی ،

منطق ارسطویی

منطق ارسطو یا طرز فکر ارسطویی خود در واقع سنتز یا ترکیب کاملی از منطق سقراط و افلاطون است . اساس کار سقراط ( اوایل قرن پنجم قبل از میلاد ) مبتنی بر استقرا بود ، یعنی در هر باب با بررسی موارد مختلف و جزئی تدریجاً به کلیات می رسید و پس از استقرا به شیوة قیاس می رفت که برعکس استقرا بررسی قضایا از کل به جزء است . اعتقاد بر این است که روش استدلال مبتنی بر تصورات کلی را سقراط به افلاطون و ارسطو آموخت و به همین علت است که او را مؤسس فلسفة مبتنی بر کلیات عقلی می دانند .

اساس فلسفة افلاطون ( اوایل قرن چهارم قبل از میلاد ) تقریباً در قطب مخالف طرز فکر سقراط است ، به این صورت که به نظر افلاطون محسوسات ظواهرند ، نه حقایق و گذرنده اند و نه باقی و علم (آگاهی ) بر آنها تعلق نمی گیرد ، بلکه علم به دنیای معقولات تعلق می گیرد ، به این معنی که چه مادیات مانند حیوان و جماد ، چه معنویات مانند عدالت ، ظلم و غیره اصل و حقیقتی دارند که به حواس درک نمی شوند و تنها عقل آنها را در می یابد و می توان آن را صورت یا مثال نامید و هر چیزی مثالش حقیقت دارد و آن یکی است ، مطلق و غیر قابل تعییر و فارغ از زمان و مکان و ابدی وکلی . بنابراین پدیده های اطراف ما که به ذهن میرسند پرتو یا انعکاس از مثل ( جمع مثال ) خود می باشند و نسبتشان به حقیقت مانند نسبت سایه است به صاحب سایه .

ارسطو ( 384ـ 323 قبل از میلاد ) با رد عقاید افلاطون کاملترین منطق دورة خود را ارائه داده و معروف است که ضمن رد نظریة افلاطون گفته

است :

« افلاطون را دوست دارم اما به حقیقت بیش از افلاطون علاقه دارم »

ارسطو به عنوان واضع منطق چنین ارائه طریق می نماید که چون زبان و سخن وسیلة بروز فکر و عقل انسان است ، می بایستی چگونگی الفاظ و دلالتهای آنها و ترکیبشان را برای جمله بندی معلوم کنیم تا از ابهام و اشتباه جلوگیری شود . سپستصور و تصدیق ، ذاتی و عرضی ، جزئی و کلی را مشخص نمود و ضمن ارائه معیارهای مفهومی از قبیل قضایای شرطیه و حملیه ، صغری و کبری و نحوة اخذ نتیجه وصورت بستن قیاس ، انواع برهان را تمیز داد و رموز جدل و سفسطه را باز نمود .

اساس منطق ارسطو استدلال قیاسی است ـ قیاس از سه قضیه ترکیب می شود و قضیة سوم نتیجه ای است که از دو قضیه دیگر حاصل می گردد . قضیة اول را کبری و دوم را صغری می نامند و این دو قضیه می بایستی قبلاً ثابت یا ثبت فرض شده باشند . به عنوان مثال انسان می میرد ( قضیة کبری ) ، سقراط انسان است ( قضیة صغری ) ، پس سقراط می میرد ( نتیجه ) یک نوع استدلال قیاسی است .

به طوری که ملاحظه می شود اصول استدلال قیاسی ناشی از یک نوع عمل ذهنی است که حتی ذهن هم عمل مهمی انجام نمی دهد ، زیرا نتیجه در واقع در بطن مقدمه است و به همین علت تا زمانیکه بشر در قالب منطق ارسطو فکر می کرد پیشرفت بسیار کند بود و حتی می توان گفت که رکود فکری برای بیست قرن به بشر مستولی گشت . دورة رکود فکری که قرون وسطی زمان مشخص آن است دارای خصوصیاتی به این شرح بوده است :

1ـ در این دوره کسب علم فقط در انحصا طلاب علوم دینی بود . پدیده های فیزیکی ( عینی ) برمینای عوامل متافیزیکی ( تصوری ) توجیه می شد . به وضوح کسب علم جنبة جزمی یا دگماتیستی داشت ، به این صورت که علم فقط در تایید آن چیزی که قبلاً مورد قبول قرار گشته بود ، مورد استفاده قرار می گرفت .

2ـ دانشمندان دورة قرون وسطی تصور می کردند که دانشمندان قدیم درخت علم را به حد کمال رسانیده اند و دیگر چیزی نیست که به آن اضافه کرد و وظیفة متأخرین فقط یادگیری است و برای هر کس کافی بود که در اثبات نظر خود متوسل به عقیدة یکی از گذشتگان شود و پذیرش فکر قدما به حدی آمیخته با تعصب بود که مخالفان را تکفیر و حتی اعدام می کردند ( کما اینکه در مورد گالیلة ایتالیایی چنین حکمی صادر شد ، زیرا او نظریة حرکت زمین را عرضه کرد و چون این نظر مخالف فکر قدما بود به اعدان محکوم شد ، ولی چون از نظر خود عدول نمود و توبه کرد از مرگ نجات یافت ) .

منطق ارسطویی به خاطر علل و اسبابی که در زیر اشاره می کنیم به تدریج از رونق افتاد :

1ـ اختراع دستگاه چاپ که انتشار کتاب یا وسیلة حمل و انتقال دانش را آسان نمود ،

2ـ در اثر تسلط عثمانیها بر یونان بسیاری از دانشمندان یونانی به همراه کتابهایی قدیمی به ایتالیا و دیگر نقاط اروپا مهاجرت کردند و اروپاییان مستقیماً به منابع دانش دست یافتند ،

3ـ ایجاد اختلافات مذهبی که به تأسیس مذهب پروتستان منتهی گردید و در میان تمام مردم غرب جنبشی فکری آغاز شد ،

4- کشف آمریکا و راه دریای به اسیا که میدان وسیعی برای رابطه اروپاییان با سرزمین های دیگر فراهم کرد .

اگر چه می توان این موارد را ظاهراً موجب تجدید حیات علم و ادب ( رنسانس ) به حساب آورد ولی به هر حال این علل خود معلول پیشنهادی دیگری هستند در هر صورت در اوایل قرن شانزدهم زمینه برای مخالفت با منطق ارسطویی آماده شد و فرنسیس بیکن انگلیسی ( 1560ـ1625) روش علمی خود را بر مشاهده ، تجربه و استقرا بنا نهاد .

رنه دکارت فرانسوی ( 1596ـ1650) نقص منطق بیکن را که بی توجهی به قدرت تفکر بود رفع نمود و با اختراع هندسة تحلیلی و تکمیل جبر و مقابله و رسالات فلسفی متعدد ، قدرت فکر بشر را در بررسی مسائل و پدیده های جهانی به ثبوت رساند .

مباحث مربوط به نحوة تفکر و اساس تشخیص حقیقت و راه صواب از خطا به آخرین مراحل خود رسیده بود و در اینجا بود که ایجاب می کرد فکری قوی راهنمای جتمعة دانشمندان گردد و نقطة عطفی درتاریخ علم به وجود آورد . امانوئل کانت (1724ـ1804) این مهم را انجام داد . کانت در کشف حقیقت موجودات ، حس و تجربه را تنها وسیلة علم پنداشت و درمیزان اعتماد به معلومات به نیروهای سه گانة ذهن اشاره می کند که عبارتند از : حس ، فهم و عقل . با توجه به این سه قوه ، بحث مربوط به صحت و سقم یک پدیده را موضوع نقادی عقل مطلق نظری قرار داد . کانت با ارائه بحث دیگری تحت عنوان نقادی عقل مطلق عملی پدیده های رفتاری را در قالب علم اخلاق توجیه می نماید . مباحث مربوط به فلسفة کانت بسیار پیچیده می باشد و در زمان او کاملترین مباحث فلسفی را شامل می گشت . با ساده کردن بیش از حد این فلسفه ، شاید بتوان گفت که به نظر کانت انسان قدرت درک امور را به طور مطلق ندارد ، بلکه فقط قادر به درک امور به طور نسبی می باشد .

بحث فلسفة کانت را با اشاره به اهمیت آن از زبان مرحوم محمد علی فروغی به اتمام می رسانیم . بر اساس استنتاجات دانشمند مذکور در سدة شانزدهم و هفدهم میلادی در اروپا اندیشمندانی ظاهر شدند که معتقد بودند که در ظرف دو هزار سال اخیر علم و حکمت چندان پیشرفتی نکرده و سیرش تقریباً متوقف مانده است ، از این لحاظ به فکر چاره افتادند و روشهایی تازه برای تحقیق علمی ایجاد کردند و به همین علت در سدة هفدهم و هیجدهم جنبش علمی و فلسفی بسیار گسترده ای در اروپا روی داد . کلیة رشته های علمی از قبیل نجوم ، ریاضیات طبیعیات به کلی زیر ورو گردید و آنقدر توسعه یافت که از قلمرو فلسفه خارج شد و فیلسوفان مجبور شدند آنها را به علمای متخصص واگذارند . فلسفه نیز خود وارد مرحلة جدیدی شد و کانت فیلسوف آلمانی با ارائه نظریة نقادی خود ورق فلسفه را نیز برگردانید .1

پس از کانت نوبت به جورج ویلهم فردریک هگل (1770 ـ1831) می رسد که تا حدود یک ربع قرن پس ز کانت زندگی کرد . مشخصات کلی فلسفة هگل این است که از نظر فهم بین پدیده های جهانی تضاد وجود دارد و حال آنکه عقل به آن جا می رسد که این تضاد ساختگی است زیرا در هستی ، نیستی است و در نیستی ، هستی است و اموری که به تصور درمی آیند همه اعتباری و نسبی هستند و بدون منظور داشتن نیستها تصور آن امور به درستی برای ذهن میسر نخواهد بود ، مانند اینکه روشنی در برابر تاریکی قابل درک است و بینایی وقتی دست می دهد که روشنی با سایه همراه شود . پس هر مفهومی باید با نقیض خود جمع شود تا معنی تامی به دست دهد.

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نظریه سیستمها در مدیریت

دانلود ترجمه مقاله رقابت پذیری در زنجیره تامین

اختصاصی از فی گوو دانلود ترجمه مقاله رقابت پذیری در زنجیره تامین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود ترجمه مقاله رقابت پذیری در زنجیره تامین


دانلود ترجمه مقاله رقابت پذیری در زنجیره تامین

رقابت پذیری در مدیریت زنجیره تامین

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* 

فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت) + PDF (به زبان انگلیسی)

تعداد صفحه:38

چکیده :

مصرف کنندگان ومشتریان صنعتی خود تقاضای فرآورده های زیاد وخدمات بیشتر را دارند. این صنعت خود مستلزم پیشرفت وتوسعه هایی در میزان فراورده ها می باشد . مصرف کننده خود تقاضای کالای جدید می کند و درصدد یافتن کیفیتهایی را در مدت زمان کوتاه می باشد . این نوع پیشرفت ها در (BTC) و BTB خود از طریق مثال های متفاوتی قابل بیان می باشد .

در سال های اخیر افراد تأمین کننده خود در برآورد کردن نیازهای مشتریان از طریق یک روش مفید بسیار موفق بوده اند .با توجه به نیروی خلاق می توان گفت که تفاوت هایی بین انواع صنایع وجود داشته که خود توانایی برطرف کردن نیازها ی مشتریان را خواهد داشت .در ضمن برای شرکت ها حالت انعطاف فردی خود به حدی رسیده است که اشباع می باشد. تلاش های زیادی با توجه به هزینه های بالا برای برطرف کردن نیازهای مشتریان نیازی می باشد .

افزایش عرضه وتقاضا وCM خود از طریق درک کلی ترکیبات شرکت هایی که توانایی برآورده کردن نیازهای مشتریان به صورت مفید دارند بیان شده و اشتراک وهمکاری بین افراد تأمین کننده ، تولید کننده و افراد واسطه خود باعث افزایش تعداد مشتریان از طریق کاهش زمان و افزایش میزان هزینه ها می شود .

مشتریان شرکت های رقیب خود در صدد ایجاد همکاری با یکدیگر به صورت زنجیره ای یا شبکه ای می باشند .برای برخی از شرکت ها یک چنین روش همکاری در واقع در حال ادامه می باشد . شرکت های دیگر خود عقیده دارند که DSCM یک وضعیت خیلی خوبی ربای بیان انواع جدید روش هایی بود که از طریق آنها می توان تمام نبایزها مشتریان را در سطوح بالای بازارهای زنجیره ای برآورده کرد :

این مقاله خود شرایط مقدماتی زیر را در نظر می گیرد :

  • مقدمه
  • حالت شرکت در یک بخش زنجیره ای
  • عرضه وتقاضا
  • مرحله در کمیت های SCL
  • تحقیقات در خصوص FMCG
  • عدم موفقیت در شرکت
  • روندها

 

نتیجه :

نیاز برای همکاری خود از طریق حالت FMI بیان می شود . برای ایجاد یک شرکت شدة‌ اولیه در فرآیند جدید مشتری خود این حالت خود مستلزم توانایی هایی بیشتر از یک قانون واحد می باشد .آنها خود درصدد ایجاد افزایش تعداد شرکت های زنجیره ای و شبکه ها می باشند در آنها شرکت های منفرد خود به عنوان بهترین گروه می باشند . این حالت به آن معنا است که توزیع اقداماتی که در آنها شرکت دارای بهترین نحوة عملکرد می باشد هر چند طرح یک زنجیره خود از جمله اولین مراحل می باشد ولی بایدشرایط اجرایی طرح ریزی و کنترل عملکردهای زنجیره ای از به صورت گامهای مهم در نظر گرفت .(FMI) زنجیره های تأمین کننده ای که دارای عملکردهای درست نمی باشند در واقع همچون افرادی عمل کرد که در سال (2005)‌مشتریان را تحت پوشش قرار داده بودند .آنها خود بیان کننده   زنجیره های متفاوتی بوده ولی خود از عملکردها راضی نمی باشند. ما خود نتیجه می گیریم که هر دو حالت طرح و عملکرد ها کاملاً در حالت اجرایی بنامیم DSCM با یکدیگر در تماس می باشند .

در این مقاله لجستیک ها قوانین زیادی در خصوص (DSCM) مورد بررسی قرار خواهند گرفت ، برای نشان دادن این قوانین مدیران مهم در بررسی های اخیر روندهای زیر را در نظر می گیرند .

  • بیان موضوع مدیریت زنجیره ای خود از یک ملت از طریق اروپا قابل تغییر می باشد .
  • روند ها ی چند رسانه ای ( اینترنت ، تکنولوژی اطلاعاتی ، مکاتبه ای ، موبایل ) که خود یک تغییر کلی در این مدیریت ایجاد می کند .
  • تأثیرات منفی (GLT)‌ ( در یک محیط و با یک هزینه ) که خود شرکت های اجهلی را بر آن می دارد که مفاهیم قانونی دیگر استفاده کنند .
  • اختصاص کارها در یک زنجیرة تأمین کننده .
  • سیستم های مدیریتی و سازمانهای فروش ملی که دارای نیروی زیادی و تأثیر کمی می باشند .
  • قوانین که دارای پروژه هایی بوده که خیلی موفق نبوده ولی خود مستلزم زمان زیادی برای پس اندازهای اصلی می باشند .
  • مشتریان خود به طورقابل ملاحظه ای انتقاد کننده بوده ومدیریت زنجیره نیز خود در یک میدان رقابت مهم می باشد.

در ابتدا می توان گفت که مدیریت زنجیره ای تأمین کننده یک روند می باشد ویک راه حل برای تعدادی از پیشرفت های صورت گرفته .       حالت شرکت در (SC):

در سال 1999 دو محقق به نامهای (N,H) نشان دادند که این مدیریت همچون یک استراتژی رقابتی اصلی می باشد . زمانی که سازمان ها در صدد ایجاد فرآوردها و خدمات برای مشتریان می باشند در آن صورت باید گفت که حالت رقابت نسبت به این فاکتورها گران تر می باشد و مدیران خود متوجه شده اند که تنهایی نمی توانند ان را صورت دهند . از سوی دیگر می توان گفت که آنها خود باید بر اساس یک اصل رقابتی با تمرین سازمان ها در این زنجیره کار کرد تا موفقیت کسب کنند ، موفقیت SCM خود به انتخاب افراد شریک در زنجیره دارد به طوری که حالت همکاری موثر واقع شده باشد .نمی توان این موضوع را تکذیب کرد که مناطق عملکردهای متفاوت خود در صدد برطرف کردن نیازهای مشتریان می باشد . بویژه عملکرد بازاری خود یک حالت کلی در این خصوص دارد . این مشتری دارای دیدی است که به صورت یک تئوری در عملکردهای قانونی بیان شده است .

این موضوع خود امیدوار کننده نبوده ولی می توان گفت که جهت مشتری خود در چند نوع صنعت مهم می باشد .هر چند شرکت هایی وجود داشته که در واقع دارای شرایط عملکردی می باشد ولی باید گفت که توافق هایی نیز وجود داشته که خود از سازمانی به سازمانی فرق می کند . دراین حالت باید گفت که باید تفاوت های بین علوم تجاری و SCM را معین کرد .

در علوم تجاری هدف اصلی بیان مسائل عملکردهای متفاوت در یک سازمان می باشد . در واقع هدف از یک حوزه تحقیقاتی و توسعه ای همان بیان علوم تجاری است . مثال دیگر خود بیان کنندة طرح اجرایی و عملکردهایی می باشد که خود با شاخص های اجرایی مهم برای یک عملکرد کلی در ارتباط می باشند . جد و دخید در گروه از این سازمان ها وجود داشته که در واقع همانند MBA مورد بررسی قرار گرفته اند.

در سال 1999 دو محقق به نامهای (N,H) نشان دادند که علوم تجاری خود باعث موفقیت شد .به طوری کهع می توان گفت که بازار یابی تولیدی و تکنولوژی نیز خود از جمله منابع و مزیت های موفقیت بوده که به صورت زمانی معین می شوند .(SCM) خود دارای موفقیتی برای یک مزیت کلی     می باشد .(SCM)‌ این حالت را بیشتر روشن می کند ، تجزیه وتحلیل شرایط کلی بین شرکت ها در یک زنجیره خود یک عامل مهم می باشد . جریان اطلاعاتی مای خود بیان کنندة یک دیدگاه همه جانبه شرکتی می باشد .این به آن معنا است که SCM خود بیان کنندة فعالیت های مدیریت عملکردی می باشد ولی مدیریت شرکت ، به عبارت دیگر یک مدیر خود می تواند شرایط حوزه ای شرکت را کنترل کند مدیران عمومی خود می توانند در کنترل شبکه ای نیز شرکت داشته باشند . با توجه به چنین نقطه مهمی ( قوانین بازاری و خرید یا LCT )‌ می توان تمام شرایط کلی (SCM)‌‌ را نشان داد .

با کمک مشکل و حالت اول می توان تمام تفاوت های بین علو تجاری و (SCM) را نشان داد که در آن حالت می توان تمام روابط عرضه کننده ومشتری را نشان داد . که این حالت میان یک ارتباط بین تأمین کننده و تولید کنندة بین المللی عمل می کند ولی علاوه برآن می توان ارتباط بین قوانین رانشان داد . در این تعریف می توان (SC) را به صورتی تعریف کرد که در واقع سه گروه را مد نظر دارد . زمانیکه اصول اصلی SCM از طریق دو گروه بیان می شوند در آن صورت می توان با توجه به آن حالت خود را محدود کرده ایم . از شکل یک متوجه می شویم که (SCM) خود بیان کننده حالت اختصاصی تصمیماتی بین دو یا چند شرکت می باشد . این حالت خود از طریق انواع متفاوت تعاریف SCM نشان داده می شود .

عرضه وتقاضا :

بر طبق این دیدگاه که عرضه دارای ارتباطی محکمی با (SCM)‌ دارد ودر واقع تمام روابط آن با عرضه کننده ها مشخص می باشد ولی از دیدگاه مشتری باید گفت که باید از یک مدیریت تقاضایی استفاده کرد . که تقریباً برای هر زنجیره این به آن معنا است که حالت زنجیره ای باید دارای یک بخش مهم باشد . در شکل (2) نیز می توان از یک ( SC)‌گروهی استفاده کرد که زنجیرة مهم می باشد که اکثراً به کنترل تولیدی بستگی دارد . با توجه به یک حالت بازاری می توان زنجیرة تقاضا را در شکل (3) نشان داد . چنین زنجیره کاملی خود خیل گسترده می باشد . با توجه به این حالت ترکیبی از حالت به صورت زیر نشان داده شده است .

در شکل (4) می توان D/SN را نشان داد که خود ما بر حالتی از قوانین LCT تأکید داشته به طوری که می توان گفت که با توجه به چنین حالتی مرکز تحقیقاتی دانشگاهی (N) خود از یک تعریف جدید استفاده کرده است .DSCM یک مدیریت شبکه ای می باشد که در واقع باعث ایجاد پیوند هایی بین عرضه کننده و تاقاضا کننده می باشد که خود دارای اهدافی برای ارزیابی تجزیه ای و همکاری است و از همین رو می توان تمام گروه های شبکه ای را نشان داد . درز واقع می توان عناصر زیر را تعریف کرد :

در سال 1999 دو محقق به نامهای (H)‌ و (R) زنجیره مدیریت را همچون یک زیرساختار با 3 گروه و2 بخش واسطه ای تعریف کردند . خوشبختانه اکثر شرکت ها دارای یک یا چند مشتری بوده که در صدد یافتن یک یا چند عرضه کننده می باشند . با توجه به چنین حالتی می توان گفت که یک شبکه زیر ساختاری تا یک ساختار زنجیره ای مهم تری باشد بدون توجه به چنین حالتی می توان گفت که تجزیه و تحلیل شبکه ای خود دارای یک تاریخچة نسبی طولانی در تکنولوژی اطلاعاتی می باشد که در مقایسه با این قوانین دارای معناهای متفاوتی می باشند به همین دلیل می توان گفت که در واققع به حالت زنجیره ای تأکید کرده و می توان شرایط شبکه ای را بهتر در نظر گرفت .

مدیریت زنجیرة عرضه ای همچون یک بخش واحد خود بیان کنندة تعاریف خاصی می باشد (JLR)‌ بویژه در یک حالت اثلی واکنش مؤثر یک مشتری خود اهمیت دارد در این خصوص در سال 1993 آقای (KS) گفت: این حالت خود یک وبرانی از دیوارهایی بین شرکای تجاری متفاوتی می باشند . ترکیب منکران توابع و عملکرد ها ی متفاوت و شرکا خود به آن معنا است که در واقع باید تمام تفاوت های علوم تجاری و SCM و ECR بیان شد.

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم


دانلود ترجمه مقاله رقابت پذیری در زنجیره تامین