مقاله اثر زیرساخت فناوری اطلاعات برای چابکی راهبردی سازمان تامین اجتماعی
16 صفحه
مقاله اثر زیرساخت فناوری اطلاعات برای چابکی راهبردی سازمان تامین اجتماعی
مقاله اثر زیرساخت فناوری اطلاعات برای چابکی راهبردی سازمان تامین اجتماعی
16 صفحه
فصل اول کلیات تحقیق
مقدمه
بیان مساله
ضرورت تحقیق
سوالات
اهداف
تعریف واژ ه ها
فصل دوم ادبیات تحقیق
مدیریت زنجیره تامین
تعاریف زنجیره تامین
انواع زنجیره تامین
مشخصه های کارکرد
چابکی در مدیریت زنجیره تامین
سیر تکاملی پارادایم های عملیاتی
پارادایم چابکی
تدوین و توسعه زنجیره چابک
زنجیره تایمن ناب و چابک
استتناج
مدل سازی ریاضی سیستم های کنترلی
پیشینه تحقیق
مقدمه
از آنجایی که هیچ شرکتی تمامی منابع لازم برای وضع هر گونه فرصتی در بازار را ندارد، بنابراین برای کسب مرز رقابتی در بازار جهانی، شرکتها باید با تأمینکنندگان و مشتریان جهت یکپارچگی عملیات همگام شده، برای کسب سطحی قابل قبول از چابکی با یکدیگر مشارکت کنند. ترکیب مدیریت زنجیره تأمین (SCM) و چابکی یکی از منابع مهم دستیابی به قله رقابت بوده که زنجیره تأمین چابک (ASC) لقب گرفته است (لین و همکاران، 2005). از نظر ساختاری، زنجیره تأمین چابک (ASC) مجزا و مستقل حرکت میکند،اما از لحاظ عملیاتی با بخشهای نظیر تأمینکنندگان، طراحان، سازندگان، خدمات، توزیع و غیره به صورت به هم وابسته گام بر میدارد. با اتصال جریان حرکتی مواد و جریان بازخوردی اطلاعات، ASC به قابلیت سازگاری و انعطافپذیری توجه دارد و قادر است تا سریعاً به صورت اثربخش به بازارهای در حال تغییر واکنش نشان دهد. در مجموع، یک زنجیره تأمین برای دستیابی به چابکی، باید تعدادی از ویژگیهای متمایز را دارا باشد. یوسف در سال 1999 از زنجیره تأمین چابک به عنوان یک استراتژی برنده برای جهانی شدن سازمانها یاد میکند. پاوروسوهال در سال 2005 عوامل کلیدی موفقیت و حفظ زنجیره تأمین چابک را این گونه بر میشمارند: سبک رهبری مشارکت، فناورهای مبتنی بر کامپیوتر، مدیریت منابع، توانمندسازهای بهبود مستمر، ارتباط با تأمینکنندگان، روش تولید به موقع و استفاده از فناوری. سازمانها میتوانند مبتنی بر ارزشیابی محیط کار (نیازهای مشتریان، رقبا، بازار/ نوآوریها) سطح چابکی لازم را برای زنجیره تأمین معین کنند، از آنجا که زنجیره تأمین چابک به تغییر، عدم اطمینان و عدم پیشبینیپذیری موجود در محیط کسب و کار پرداخته و واکنشها وعکسالعملهای مناسبی را در مقابل تغییرات انجام میدهد، به قابلیتهای متمایز و متنوعی (پاسخگویی، شایستگی، انعطافپذیری و قابلیت سازگاری و سرعت) نیاز دارد (شهائی و رجب زاده،1384). این قابلیتها باید در راستای اهداف زنجیره تأمین که همانا ارج نهادن به مشتری بر حسب هزینه، زمان، فعالیتها و استحکام یا ثبات رویه است قرار گیرند. از طرفی دیگر نیز توانمندسازهای چابکی نیز میتوانند قابلیتها را بهبود بخشند تا زنجیرههای تأمین به اهداف نهایی خود برسند. فقدان تحقیقات سیستماتیک جهت ارزیابی چابکی در زنجیره تأمین محقق را بر آن داشت که در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن قابلیتها و توانمندسازهای چابکی زنجیره تأمین اقدام به ارزیابی آن نماید. بدون شک این ارزیابی مدیران را در دستیابی به زنجیره تأمین چابک اثربخش یاری میرساند و این هدف با تجزیه و تحلیل شکاف موجود بین سطح چابکی موجود و مطلوب میسر میگردد.
بیان مسأله
اولین بار در کنفرانسی که در دانشگاه لیهای توسط موسسه یاکوکای به نام «استراتژی بنگاههای تولیدی قرن بیست و یکم» برگزار شد، واژه چابکی مطرح گردید. تعریفی که از چابکی در این تحقیق مدنظر میباشد، تعریفی است که محقق به آن رسیده است که عبارت است از: «دارا بودن مجموعهای از توانمندیها و شایستگیها که باعث بقاء و پیشرفت سازمان در محیط کسب و کاری با عدم اطمینان و تغییرات دائمی میگردد». صنعت تولید هموار در شرف تغییر پارادایم بوده است. این تغییر از تولید دستی به تولید انبوه و سپس به تولید ناب و در عصر حاضر به تولید چابک در حال گذار بوده است مفهوم چابکی در سالهای اخیر به عنوان استراتژی موفق پذیرفته شده است. دوو چابکی را توانایی سازمان جهت بقاء و پیشرفت در یک محیط کسب و کار غیر قابل پیشبینی و دائماً در حال تغییر میداند. امروزه سازمانها دریافتهاند که چابکی برای بقاء و رقابتی بودن آنها امری حیاتی است، در این راستا سازمانها برای سازگار شدن با محیط رقابتی در حال تغییر بایستی با تأمینکنندگان و مشتریان در جهت دستیابی به سطوح بالاتر چابکی متحد شوند، به بیان دیگر زنجیره تأمین چابک (Asc) به عنوان یک استراتژی برنده برای رهبران سازمان محسوب میگردد. یوسف و همکارانش در سال 2004 از ترکیب مفهوم چابکی در زنجیره تأمین به عنوان مزیت عمده رقابتی جهان امروز یاد میکنند. در سال 2000 کریستوفر در مورد زنجیرههای تأمین چابک مدلی ارائه داد؛ نکاتی که در این مدل حائز اهمیت هستند، قابلیتهای چابکی زنجیره تأمین (پاسخگویی، شایستگی، انعطاف و سرعت) و توانمندسازهای چابکی (روابط مشارکتی، یکپارچگی اطلاعات، حساسیت مشتری) میباشند که در اکثر تحقیقات بنایی برای ارزیابی چابکی زنجیره تأمین قرار گرفتهاند (جعفرنژاد، 1386). بدیهی است دستیابی به سطح چابکی مورد نظر بدون پرداختن به توانمندسازهای چابکی در زنجیره تأمین امری غیر ممکن به نظر میرسد، که در ارزیابیهای صورت گرفته لحاظ نشده است. محقق در این رساله بر آن است که با در نظر گرفتن روابط بین توانمندسازها و قابلیتها، چابکی را در زنجیرههای تأمین ارزیابی نماید. بدیهی است برای در نظر گرفتن تأثیر توانمندسازها بر چابکی زنجیره تأمین ناگزیر به لحاظ کردن بعد زمان نیز خواهیم بود. با توجه به بررسی صورت گرفته در خصوص مطالعات پیشین مشخص گردیده که تاثیر توانمندسازها در ارزیابی چابکی زنجیره تامین مدنظر قرار نگرفته است. همچنین شایان ذکر است که مقیاسهای در نظر گرفته شده جهت تجمیع قابلیتهای چابکی دارای محدودیتهای عمدهای میباشند، از جمله در نظر نگرفتن ابهام و چند امکانی بودن متغیرها در نگاشت قضاوتهای فردی و تاثیرگذاری قضاوتهای ذهنی بر مدلهای طراحی شده. سیستمهای استنتاج فازی در شرایط عدم قطعیت و در مواجه با مقادیر نادقیق، دانش کیفی و تلفیق دانش کیفی و کمی ابزار مناسبی به نظر میرسد. استنتاج فازی در تصمیمهای مدیریت به علت افزایش میزان انعطاف در تصمیمگیری کاربردهای فراوانی دارد. سیستمهای خبره به عنوان یکی از کاربردیترین شاخههای هوش مصنوعی به مجموعهای از دانستهها و قواعد در یک زمینه خاص دخالت دارند که در نهایت بتوان به کمک آن تواناییهای خبره را در آن زمینه شبیهسازی کرد. در رساله حاضر به دلیل امکان استفاده همزمان از دادههای سخت و نرم و تجمیع نظرات خبرگان و قواعد حاصل از دادهها و همچنین دارا بودن قابلیت آموزش (Train) از سیستمهای استنتاج فازی انطباقپذیر مبتنی بر شبکه ANFIS استفاده شده است که سیستمهای مذکور امکان به روز رسانی توابع عضویت را نیز بصورت اثربخش دارا میباشند. موارد ذکر شده علاوه بر پایین بودن تعمیمپذیری مدلهای ارائه شده و همچنین ابهام موجود در مولفههای چابکی زنجیره تامین ما را بر آن داشت که با استفاده از سیستم استنتاج فازی و در نظر گرفتن توانمندسازها و قابلیتهای چابکی مدلی جهت ارزیابی چابکی زنجیره تامین ارائه دهیم.
ضرورت انجام تحقیق
فقدان رویکردی سیستماتیک جهت ارزیابی چابکی زنجیرههای تامین این امکان را به سازمانها نمیدهد تا به صورت حرفهای در مقابل تغییرات محیط عکسالعمل نشان دهند که البته این یکی از مهمترین پیشنیازها چابکی محسوب میشود (لین و همکاران، 2006). زنجیره تامین چابک برای تمام سازمانهایی که به صورت ملی و بینالمللی مشغول به فعالیت هستند استراتژی برنده محسوب میگردد (یوسف، 1999). اگرچه تا کنون توانایی چابک شدن نسبت به آنچه پیشبینی میشد کمتر توسعه یافته است و همچنین تلاشهای بسیار کمی در جهت ارائه متدولوژی ارزیابی چابکی زنجیره تامین در سالهای اخیر ارائه گردیده است. همچنین شایان ذکر است بکارگیری مدل ارائه شده به عنوان سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری (DSS) میتواند مدیران را در راستای تجزیه و تحلیل شکاف موجود بین سطح چابکی موجود و سطح چابکی مطلوب یاری رسانیده و اطلاعاتی معتبرتر جهت تصمیمگیری در اختیار آنها قرار میدهد.
فرمت ورد قابل ویرایش تعداد صفحات 100
عنوان مقاله : مدیریت زنجیره تامین
شرح مختصر : امروزه مدیریت زنجیره تامین به عنوان یکی از مبانی زیرساختی پیاده سازی کسب وکار الکترونیک در دنیا مطرح است . در رقاب تهای جهانی موجود در عصر حاضر باید محصولات متنوع را با توجه به درخواست مشتری در دسترس وی قرار داد . خواست مشتری بر کیفیت بالا و خدمت رسانی سریع موجب افزایش فشارهایی شده است که قبلا وجود نداشته است ، در نتیجه شرک تها بیش از این نمی توانند به تنهایی از عهده تمامی کارها برآیند . در بازار رقابتی موجود ، بنگا ههای اقتصادی و تولیدی علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلی ، خود را به مدیریت و نظارت بر منابع و ارکان مرتبط خارج از سازم ان نیازمند یافته اند . علت این امر در واقع دستیابی به مزیت یا مزایای رقابتی با هدف کسب سهم بیشتری از بازار است . بر این اساس فعالیتهایی نظیر برنامه ریزی عرضه و تقاضا ، تهیه مواد ، تولید و برنامه ریزی محصول ، خدمت نگهداری کالا ، کنترل موجودی ، توزیع ، تحویل و خدمت به مشتری که قبلا همگی در سطح شرکت انجام م یشده اینک به سطح زنجیره عرضه انتقال پیدا کرده است . مساله کلیدی در یک زنجیره پدیده ای است (SCM) تامین ، مدیریت و کنترل هماهنگ تمامی این فعالیتهاست . مدیریت زنجیره تامین که این کار را به طریقی انجام م یدهد که مشتریان بتوانند خدمت قابل اطمینان و سریع را با محصولات با کیفیت در حداقل هزینه دریافت کنند . در حالت کلی زنجیره تامین از دو یا چند سازمان تشکیل م یشود که رسما از یکدیگر جدا هستند و به وسیله جریانهای مواد ، اطلاعات و جریانهای مالی به یکدیگر مربوط م ی شوند . این سازمانها می توانند بنگاه هایی باشند که مواد اولیه ، قطعات ، محصول نهایی و یا خدماتی چون توزیع ، انبارش ، عمده فروشی و خرده فروشی تولید می کنند . حتی خود مصرف کننده نهایی را نیز می توان یکی از این سازمانها در نظر گرفت.
سرفصل :
مقدمه ای بر مدیریت زنجیره تامین
تاریخچه مدیریت زنجیره تامین به چه زمانی باز میگردد ؟
مدیریت زنجیره تامین چیست ؟
پنج عملکرد برای مدیریت در برابر چالشهای زنجیره تامین کدامند ؟
ساختار شرکای زنجیره تامین
پیاده سازی ارتباطات مشارکتی
طراحی زنجیره تامین برای سوددهی استراتژیک
اطلاعات مدیریت زنجیره تامین
کاهش هزینه زنجیره تامین
طرح کلی یک زنجیره تامین
فرایندهای عمده مدیریت زنجیره تامین کدامند ؟
مدیریت اطلاعات
مدیریت لجستیک
مدیریت روابط
فازهای اصلی مدیریت زنجیره تامین کدامند ؟
فناوری اطلاعات و مدیریت زنجیره تامین
چه موانعی بر سر راه نصب نرم افزار مدیریت زنجیره تامین وجود دارد ؟
مقاومت داخلی در برابر تغییر
اصول مدیریت زنجیره تامین
نرم افزار مدیریت زنجیره تامین چه کاری را انجام میدهد
موانع برسرراه نصب نرم افزار زنجیره تامین کدامند؟
تعریف زنجیره تامین ومدیریت زنجیره تامین
مشکلات زنجیره تامین و منابع آنها
راه حلهای مشکلات زنجیره تامین
فن آورى اطلاعات و مدیریت زنجیره تامین
چکیده
رویکرد جدیدی که در سالهای اخیر بر مدیریت عملیات حاکم شده، رویکرد مدیریت زنجیره تامین (SCM) است. زنجیره تامین شبکه ای از تسهیلات و مراکز توزیع است که وظایف تهیه و تدارک مواد خام، تبدیل آن به محصولات نهایی و واسطهای و توزیع این محصولات نهایی به مشتریان را انجام میدهد. امروزه شرکتها نیازمندند تا یکپارچگی منظمی را در تمام فرایندهای تولیدی- از ماده خام تا مصرف کننده نهایی – ایجاد کنند. مدیریت زنجیره تامین به عنوان یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا، اطلاعات و جریان پولی، توانایی پاسخگویی به این را داراست. و جایگاه اطلاعات و تکنولوژی برای موثر و کاراشدن فرآیندها در مدیریت زنجیره تامین امری بدیهی می باشد. در این مقاله سعی شده است نقش سیستمهای اطلاعاتی در مدیرت زنجیره تامین تشریح گردد.
واژههای کلیدی
مدیریت زنجیره تامین – سیستمهای اطلاعاتی – سیستمهای اطلاعاتی بین سازمانی – تجهیزات اطلاعات و تکنولوژی
سرعت جهانی شدن اقتصاد و همبستگی فعالیتهای اقتصادی در دهههای پایانی قرن بیستم، مرزهای جغرافیایی را به سرعت بی رنگ نموده و ظهور شرکتهای بین المللی شاهدی بر این مدعاست.ظهور این شرکتها به همراه خود روشهای بسیار پیچیدهای را در جستجو و خلق بازارها، روشهای نوین مدیریت در تولید و توزیع و کلیه عملیات بازرگانی، ایجاد نموده است. عرصه رقابت چنان پیچیده شده که شرکتهای بزرگ از ملتهای متقاوت با یکدیگر ادغام شده و برای دست یابی به مزیتهای ویژه در سطح بینالمللی در کلیه بخشهای تولیدی و خدمات، روشهای نوین را به کار گرفته اند.
در این مسیر بکارگیری تکنولوژیهای برتر در زمینههای اطلاعات و ارتباطات نیز در افزایش سرعت این تحولات سهم بسیار عمدهای را داشته است شبکه جهانی اینترنت باعث شده که در دوردست ترین نقاط بتوان به اطلاعات گستردهای در زمینههای مختلف دسترسی یافته و فرضیه دهکده جهانی، پایههای خود را محکم کند. در چنین شرایطی به عنوان یک نتیجه گیری از تغییرات مذکور، سازمانها دریافتند باید در مدیریت شکبه همه کارخانجات و شرکتهایی که ورودی سازمان آنها را – بطور مستقیم و غیر مستقیم – تامین می کردند و همچنین شبکه شرکتهای مرتبط با تحویل و خدمات بعد از فروش محصول به مشتری، درگیر شوند.
با چنین نگرشی رویکردهای «زنجیره تامین» و مدیریت زنجیره تامین پا به عرصه وجود نهادند.
برطبق این نظریه زنجیره تامین در یک تعریف ساده، شامل تمام فعالیتهای مورد نیاز برای ارائه یک محصول به مشتری نهایی بوده و مدیریت زنجیره تامین در واقع، مدیریت این فعالیتها در زنجیره تامین است.
مفاهیم مدیریت زنجیره و تحلیل آن: ] 4[
یک زنجیره تامین شامل همه تسهیلات (امکانات)، وظایف و کارها و فعالیتهایی میشود که در تولید و تحول یک کالا یا خدمت از تامین کنندگان (و تامین کنندگان آنها) تا مشتریان (مشتریان آنها) درگیر هستند و شامل برنامهریزی و مدیریت عرضه وتقاضا، تهیه مواد، تولید و برنامه زمانبندی محصول یا خدمت، انبار کردن، کنترل موجودی و توزیع، تحویل و خدمت به مشتری میشود مدیریت زنجیره تامین همه این فعالیتها را طوری هماهنگ میکند که مشتریان بتوانند محصولاتی با کیفیت بالا و خدمات قابل اطمینان در حداقل هزینه به دست آوردند، مدیریت زنجیره تامین میتواند برای شرکت مزیتی رقابتی ایجاد کند. بنابراین مدیریت زنجیره تامین دارای سه مولفه کلی به صوت زیر است:
این سه مولفه در حقیقت سه مشخصه استراتژیک یک شبکه به شمار می رود و در صورتیکه براساس شرایط مورد نیاز شبکه طراحی نشوند و یا بعد از طراحی آنچنان که شایسته است مورد توجه، بازبینی و کنترل قرار نگیرند کارایی کل شبکه را تحت تأثیر قرار می دهند. نکته اساسی و بسیار مهم وجود یک نظام و سیستم پویا برای تحلیل و بهبود این سه رکن شبکه است زیر شرایط محیطی می تواند بشدت متغیر بوده و همین تغییرات شدید برروی کارایی و حتی حذف یک شبکه موثر باشد. در نتیجه به مجموع سه مدیریت ذکر شده در فوق، بایستی مورد چهارمی اضافه کرد که عبارتست از : مدیریت استراتژیک شبکه تامین
...
مدل JIT برای دسته بندی سری کالا برای مدیریت زنجیرهی تأمین افزایش پیوند بین خریدار و تهیه کننده.
خلاصه
این مقاله به ارائهی مدل هماهنگی خریدار- تهیه کننده می پردازد تا تحلیلهای مکرر در اندازه های کوچک سری- کالا را در یک زنجیرهی عرضهی تولیدی ساده نماید. مدل پیشنهادی بر مبنای هزینهی مربوطهی کلی یک پارچهی هم خریدار و هم تهیه کننده، کمیت سفارش بهینه، تعداد تحویلها یا راه اندازیها و کمیت بارگیری در یک افق برنامه ریزی معین در سناریو نسبتاً سادهی JIT که یک خریدار و یک تهیه کننده دارد را طرح می نماید. تحت اوضاع معین شده برای یک محصول منفرد، ما نشان می دهیم که خط مشی تحویل بهینه که از جانب خریدار و تهیه کننده که در یک شیوهی مشارکتی قبول شده است نمی تواند از لحاظ اقتصادی برای هر دو طرف سودمند باشد. نشان داده شده است که اندازهی تحویل بهینه را می توان بصورت منحصر به فرد بدون توجه به کمیت سفارش و تعداد تحویل تعیین کرد. نتایج عددی نیز نمایش داده شده اند.
مقدمه
بخاطر اهمیت JIT که از اوایل دههی 1980 شناسایی شده است، مطالعات متعددی راجع به اجرای JIT و تاثیر آن در شرکتهای تولیدی امریکایی از ابعاد گوناگون انجام شده است. آقای وایت و همکارانش در سال 1999 به بررسی تولید کنندگان بزرگ و کوچک امریکایی پرداختند تا ببینند کدام یک دارای تفاوتها و اصلاحات بیشتری در عملکرد، در نتیجهی اجرای JIT می باشند. مطالعهی آنها بر مبنای مجموعهی 10 عملکرد مدیریت JIT که توسط وایت شناسایی شده بود انجام پذیرفت. 10 عملکرد عبارت بودند از: چرخه های کیفیت، کنترل کیفیت کلی، کارخانهی متمرکز، نگهداری کلی سود ده، زمانهای کاهش یافتهی راه اندازی، تکنولوژی گروهی، بار کاری یکنواخت، کارمندان چند تخصصی، Kanban و خرید JIT.
اگرچه این نتیجه حاصل شد که JIT یک پدیدهی سازمانی کلی است و بیشترین منافع را از JIT در زمانی که عملکردهای آن را در یک سیستم یکپارچه اجرا میکنیم می توان بدست آورد لیکن عملکرد خرید به روش JIT، توجه بیشتری را نسبت به دیگر عملکردهای ذکر شده به خود جلب کرد. همچنان که توسط آقای وایت در سال 1999 تعریف شد، هدف خرید JIT، اصلاح و افزایش کیفیت، انعطاف پذیری، سطوح سرویس دهی از تهیه کنندگان توسط ایجاد یک هماهنگی دراز مدت بین خریداران و تهیه کننده بر مبنای اعتماد دو طرف می باشد.
در سالهای اخیر، محققان مطالعات جامعی را بر روی اندازه گذاری سری کالاهای کوچک به عنوان وسیلهی اجرای خرید موفقیت JIT انجام دادند که در آن، هماهنگی خریدار- تهیه کننده بر جریانات مواد متمرکز بود که با هدف به حداقل رساندن هزینههای چرخهی عرضه انجام می پذیرفت. اندازه گذاری کوچک سری کالا باعث اصلاح بهره وری سیستم توسط حصول سطوح پایین تر موجودی و ضایعات و هزینههای بازرسی کمتر بر روی قطعات ورودی و کشف زود هنگام قطعات معیوب و موارد این چنینی می باشد، هرچند که در این روش، هزینه های تحویل بالاتر و اتلاف ناشی از تخفیف دهی را ممکن است متحمل شویم.
در کل، اجرای تحوییلهای مکرر در اندازه های کوچک کالا نیازمند آن است که شرکتها، تعداد تهیه کنندگانشان را کاهش دهند. همچنین، قدرت بالقوهی رابطهی بین خریدار و تهیه کننده نیز ضعیف می گردد. در اینجا تهیه کننده به عنوان قسمتی از یک تیم تلقی می شود که مواد با کیفیت معین را در هزینه های پایین تر در اختیار ما قرار می دهد. که قبلاً او را یک رقیب و یا فرد مخالف در نظر می گرفتند که بصورت متسمر به دنبال پایین آوردن قیمت در کوتاه مدت می بودند. تهیه کننده و خریدار در یک شیوهی مشارکتی کار می کنند تا عرضه را با تقاضای واقعی مشتری هماهنگ نمایند.
در این سناریو معقول تر خواهد بود تا کمیت سفارش و جدول تحویل را بر مبنای تابع هزینهی کلی یکپارچهی آنها تعیین کنیم بجای آنکه از تابع های هزینهی مستقل خریدار یا تهیه کننده بصورت جداگانه استفاده کنیم.
ایدهی بهینه سازی الحاقی برای خریدار و تهیه کننده توسط آقای گویال در سال 1976 معرفی شد و بعدها توسط موناهان در 1984 و لال و استلین، لی و راسنبلات، بانرجی، جوجلکار و داد او اسریکانث تقویت شد. گویال و گوپتا در سال 1989 بررسی بر روی چند مدل یکپارچه را برای هماهنگی خریدار- تهیه کننده انجام دادند. گرچه این مطالعات بر روی اندازه گیری سری کالاهای الحاقی و هماهنگی خریدار- تهیه کننده متمرکز بود، لیکن جریان تحویل مکرر کالا در کمیت های کوچک نیز مورد بررسی قرار گرفت. با پیش گرفتن یک مسیر متفاوت، آقای پان و لیاو، لارسون و راماشمی توانستند مدلهای بر مبنای EOQ را ارائه نمایند تا به بررسی تاثیر تحویلهای مکرر بر هزینه های مجموع بپردازند.
...
مجموعاّ 42 صفحه فایل Word
این مقاله خلاصهای از گزارشی است که فدراسیون بینالمللی حسابداران
(IFAC) درمورد موضوع زنجیره تأمین گزارشگری مالی در سال 2008 منتشرکرده و ماحصل پروژهای است که مجری آن آقای نورمن لیل بوده است.
در سالهای اخیر کوششهای بسیاری برای تغییر و بهبود گزارشگری مالی صورت گرفته است. اما نتیجه این کوششها چه بوده است؟ آیا فرایند گزارشگری مالی بهتر شده است یا بدتر؟ آیا گزارشهای مالی مربوطتر، قابل اتکاتر، و قابل فهمتر شده است؟ ازاین پس چه باید کرد؟ اینها پرسشهایی است که IFAC با انجام این پروژه بهدنبال پاسخگویی به آنها بوده است.
تعداد :43 صفحه
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده بودن مقالات و ظاهر زیبای آنها می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا باز کنید