فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله حماسه غزه

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله حماسه غزه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

در ایامی که روزهای پایانی سال 2008 میلادی رقم می خورد و در حالیکه قرار بود درایالات متحد آمریکا، رئیس جمهوری ظاهراً متفاوت به لحاظ عقیده و کردار روی کار بیاید، اسرائیل به منظور اعاده حیثیت از گذشته ناکام خود، در جنگ جنوب لبنان با حزب الله، یورشی همه جانبه را به نوار غزه با هدف انهدام دولت قانونی حماس در فلسطین به راه انداخت.
این جنگ که 22 روز به طول انجامید و با اعدان آتش بس یکجانبه از سوی اسرائیل، هر چند به صورت موقت و ناپایدار متوقف شد، گذشته از بعد نظامی سخت افزاری، یک بعد نظامی نرم افزاری، یعنی عملیات روانی هم داشت.
جنگ نرم افزاری غزه، گسترده ترین عملیات روانی به اجرا در آمده، توسط طرفهای متخاصم در تاریخ خاورمیانه را در بر می گرفت و در شرایطی رخ داد که هر دو طرف با آمادگی کامل به آن وارد شدند.
دراین عملیات اسرائیل سه سال قبل واحد جدید عملیات روانی را در نیروهای مسلح خود سازماندهی و 8 ماه قبل از حمله به غزه، مدیریت ملی اطلاعات را در قالب یک واحد مستقل برای هماهنگی کلیه برنامه های این چنین به وجود آورده بود.
همچنین حماس نیز در کنار سازماندهی نیروهای رزمی، نیروهای کاملاً متخصص و ورزیده ای را برای رویا رویی با اسرائیل در این حوزه، آموزش و در اختیار داشت.
عملیات روانی غزه، بهره گیری از پیشرفته ترین فناوریهای ارتباطی و انواع تاکتیک ها و تکنیک های فریب را از سوی هر دو طرف به نمایش گذاشت، هرچند درعمل اسرائیل به رغم استفاده از تمام ظرفیت ها و تجربیات حاصل از جنگ سال 2006 خود در جنوب لبنان در آن توفیقی پیدا نکرد و کفه ترازو در این عملیات نیز به سود «حماس» پایین رفت.

 

تعریف عملیات روانی:
وزارت دفاع آمریکا، عملیات روانی را این چنین تعریف می کند: « استفاده برنامه ریزی شده از تبلیغات و سایر تدارکات روانی، یا هدف اصلی تاثیر گذاری روی عقاید، احساسات، برداشت ( نگرش) و رفتار گروههای متخاصم خارجی به گونه ای که از دست یابی به اهداف ملی، حمایت کند.»
در خلال جنگ دوم جهانی رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا از جنگ روانی تعریف گسترده تری به شرح زیر ارائه داد:
«جنگ روانی هر گونه سلاحی را که بر فکر دشمن تاثیر بگذارد به کار می برد. این سلاحها فقط از نظر تاثیری که می نهند، روانی به حساب می آیند و نه به واسطه خود آنها»
تاریخچه:
تاریخ جهان، اسکندر کبیر را از پیشگامان خبره در عملیات روانی می داند. وی در طول حکومت خویش ثابت کرد که در زمینه تحت تاثیر قرار دادن ذهنیت توده درم با استفاده از برنامه های تبلیغاتی اش، می تواند ایفاگر یک نقش باشد.
چنگیز خان مغول که بیش از هر رهبری در تاریخ بشر، فتوحات داشت، در سالهای سیزدهم پس از میلاد بر این باور بود که شکست اراده دشمن در جنگ از الویت بالایی برخوردار است.
در دوران چنگیز، قبل از آنکه نیروهای مغول به حماس حمله کنند، ابتدا ژنرال ها از ساکنین آنجا تقاضا می کردند تا خود را تسلیم خان کند، درغیر این صورت آنجا را به کل منهدم می کردند.
این رویداد در دوران مغول برای ساکنین دو شهر «خوارزم» و « کیف» روی داد و ساکنین آنجا در پی پیروزی مغولها و امتناع از تسلیم، قتل عام شدند.
این اقدامات، آوازه شهرت مغول را در خشونت، دهان به دهان گسترش داد و باعث شد تا ساکنان مکانهای بعدی که قرار بود چنگیز به آنها حمله کند، بدون مقاومت تسلیم شوند وبه این ترتیب چنگیز مرتب بر دامنه فتوحات خود می افزود.
جنگ روانی متعاقباً در خلال جنگ دوم جهانی رشد پیدا کرد، به گونه ای که «آدولف هیتلر» تکنولوژی آن زمان و بلندگو را به این منظور به کار گرفت. «ژوزف گوبلز» وزیر تبلیغات «هیتلر» در این زمینه آنقدر درباره «پیشوا» به اغراق روی آورد که وی را تقریباً تا حد «شبه خدا» رسانید.
درخلال آن جنگ، «وینستون چروچپل» نخست وزیر انگلستان، استفاده مشابهی از رادیو به عمل آورد و تبلیغات گسترده ای علیه «نازیها» به راه انداخت.
عملیات روانی در خلال جنگ دوم جهانی، درعرصه رزم نیز کاربرد پیدا کرد به گونه ای که در جریان حمله به نرماندی، به ابتکار ژنرال جرج پاتن آمریکایی سیگنال های دروغین ارسال و تاسیسات غیر واقعی به منظور فریب مشاهده هوایی نیروهای نازی، طراحی وبه به نمایش در آمد.(1)
رفته رفته پیشرفت تکنولوژی این امکان را فراهم آورد که تا ابزارهای نوینی به خدمت عملیات روانی در آیند که از جمله آنها می توان از هواپیمای «Ec-130E» معروف به «Commando Solo» آمریکا نام برد که به عنوان یک فرستنده، رادیو تلویزیونی وایستگاه پارازیت انداز قوی عمل می کند.(2)
آمریکا در جریان جنگ در افغانستان و عراق، تکنولوژیهای مختلفی را در جنگ روانی ترساندن مبارزان، توسط هواپیماها هلیکوپترها وبلندگوهای سوار روی وسائط نقلیه زمینی نظامی، بود.(3)

 

اهم مبانی تئوریک:
عملیات روانی در کل روی مدلهای تاثیر گذاری مخاطبان استوار می شود و انواع مدلهایی از قبیل موارد زیر، می توانند برای آن مطرح باشد:
«HYPODERMIC NEEDLE» ( سوزن زیر جلدی) که بر مبنای آن پیام عمدی مستقیم توسط پیام گیرنده دریافت و کاملاً پذیرفته می شود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  62  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله حماسه غزه

دانلودمقاله بسیج

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله بسیج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 


بسیج :
تشکیل بسیج مستضعفین، ارتش بیست میلیونی به فرمان امام خمینی (ره) هوشیاری و درایت بی نظیر حضرت امام خمینی (ره) از جمله اساسی ترین عوامل در جهت خنثی سازی توطئه ها به حساب می آید که به برکت این دوراندیشی و هدایت انقلاب در مسیر اصلی خود، زمینه انقلاب دوم فراهم آمد و با سقوط لانه جاسوسی امریکا در تهران و برملاشدن ماهیت سلطه جو و تجاوزکارانه امریکا، شیطان بزرگ با ضربه ای سخت و جبران ناپذیر روبرو شد.

 

اسناد بدست آمده از لانه جاسوسی و اظهارات صریح حکام امریکایی مردم و رهبران کشور و بویژه حضرت امام را با این حقیقت آشکار مواجه ساخت که احتمال مداخله نظامی امریکا و هجوم وی به جمهوری اسلامی، امری بعید و غیرممکن نبوده و با توجه به سوابق این کشور در جهان لزوم آمادگی مردم جهت مقابله و رویارویی را در کوتاهترین زمان ممکن آشکار می ساخت.
بر این اساس امام امت در پنجم آذرماه سال 58، یعنی در مدتی کمتر از یک ماه بعد از انقلاب دوم، فرمان تاریخی تشکیل بسیج را صادر فرمودند:

 

یک مملکت بعد از چند سالی که بیست میلیون جوان دارد باید بیست میلیون تفنگدار داشته باشد و بیست میلیون ارتش داشته باشد و یک چنین مملکتی آسیب پذیر نیست و مردم دلسوخته و مسلمان پاکباخته که دل در گرو عشق به انقلاب و هدفهای والای آن داشتند، با آمادگی و قصد و اراده خلل ناپذیر جهت پاسداری از دستاوردهای انقلاب گروههای مقاومت مردمی را درپایگاههای بسیج و در آن زمان در مساجد سراسر کشور تشکیل دادند.

 

اولین تجربه آنها به صورت عملی یاری رساندن به سپاه و کمیته در قالب رویارویی با ضدانقلاب و خنثی سازی توطئه های آنها بود و از این راه نقش موثری در خدمت به انقلاب و اهداف الهی آن هم نشان دادند.
با هجوم و تجاوز ارتش عراق به کشور اسلامیمان در شهریور 59 این اعتقاد که یک سازماندهی جهت تشکیل بهتر نیروهای مردمی بوجود آید، قوت گرفت و از آن پس نیروهای مردمی صاحبان اصلی انقلاب اسلامی جهت حضور گسترده در جبهه گروه گروه به بسیج ملحق گردیدند و عملیاتهایی چون طریق القدس، حصر آبادان، فتح المبین، ثامن الائمه و الفجر 8 ، کربلای 5 و .... از دستاوردهای عظیم این تشکل الهی بود.
اگر امروز توفیق این را داشته ایم که کشور اسلامیمان و ملت سلحشور آن را از گزند نابکاران و نااهلان تاریخ حفظ کنیم به یمن حضور گسترده بسیج بوده و لاغیر. چنان که رهبر فقید انقلاب اسلامی حضرت امام (قدس سره) فرمودند:

 

رحمت و برکات خداوند بر بسیج مستضعفان که بحق پشتوانه انقلاب است.
آری رزمنده بسیجی، ضمن توان رزمی بسیار بالا در نبرد نامنظم، جنگجوی قابلی دردفاع منظم بحساب می آید تا حدی که سلاحهای سنگینی چون توپ و تانکهای پیش رفته را به حرکت در آورده و روبروی دشمن قرار داده.
هدف از تشکیل واحد بسیج مستضعفین ایجاد توانایی های لازم در کلیه افراد معتقد به قانون اساسی و اهداف انقلاب اسلامی به منظور دفاع از کشور، نظام جمهوری اسلامی و همچنین کمک به مردم به هنگام بروز بلایا و حوادث غیرمترقبه یا هماهنگی مراجع ذیربط می باشد.
بسیج جایگاهی ملکوتی است. مکانی برای درس چگونه زیستن انسانها، جایگاه عشق و صفا و صمیمت و در یک کلام، شهید جبهه ها و قهرمان یا مظلوم پشت جبهه هاست.
بیش از یکسال از صدور فرمان امام خمینی (رحمة الله علیه) مبنی بر تشکیل بسیج نگذشته بود که رژیم بعثی عراق در تحقق اهداف پلید نظام سلطه جهانی، هجوم همه جانبه خود را به میهن اسلامی ما آغاز کرد.
انقلاب اسلامی در آن اوضاع بحرانی ناشی از دگرگونی ها و تغییر و تحولات آن زمان، هیچ گونه، آمادگی لازم را برای مقابله با متجاوزان بعثی نداشت. ارتش جمهوری اسلامی ایران که با حمایت امام خمینی (رحمة الله علیه) توانسته بود جایگاه خود را پیدا نماید، در حال خودسازی و تثبیت نظم و انظباط بود. سپاه پاسداران هم که نهادی نوپا و برای حفظ امنیت شهرها به وجود آمده بود، فاقد هرگونه تجهیزات لازم و تجربه کافی برای مقابله با تجاوز خارجی بود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   18 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بسیج

دانلودمقاله پرواز بسوی پروردگار یکتا - اعمال صالح- احکام-اخلاق-دعا

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله پرواز بسوی پروردگار یکتا - اعمال صالح- احکام-اخلاق-دعا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

اخلاق-دعا

 

از دعاهای امام سجاد علیه السلام در حمد و سپاس خدای تعالی، سپاس خدایی را که اوّل است و پیش از او اوّلی نبوده و آخر است و پس از او آخری نباشد. خدایی که دیده های بینندگان از دیدنش ناتوانند و اندیشه های وصف کنندگان از عهده وصفش بر نیایند رسول اکرم فرمودند مرا توانایی مدح و ثنای تو نیست، تو خود باید ثنا گوی ذات اقدس خویش باشی، و سپاس خدایی را که با آفرینش آسمان ها و زمین و آنچه در آنهاست و فرستادن کتابها و پیغمبران و ائمه معصومین علهیم السلام خویشتن را وجود، علم، قدرت و حکمتش را بما شناساند.
و شکر و سپاس از نعمت های خود را به ما الهام نمود.
چنان سپاسی که با آن زندگی کنیم، بین کسانی از خلقش که او را سپاسگزارند، و با آن پیش افتیم بر هر که به رضا و خشنودی پاداش او و عفو و گذشتش پیش افتاده سپاسی که تاریکی های برزخ قبر را بر ما روشن سازد.
و سپاس خدای را که به محمّد پیغمبرش صلی الله علیه و آله بر ما منّت نهاد منتّی که امّتهای گذشته و مردم پیش از ما از آن بی بهره بودند. و سپاس خدای را که ائمه معصومین علیهم السلام را راهنمایان ما گردانید تا به وسیله آنان به شهر علم رسیده خدا را بشناسیم.

احکام رساله امام خمینی رحمه الله علیه
حدیث سخنان گهربار مولای متقیان حضرت علی علیه السلام
دعا از صحیفه سجادیه
ضمناً از درگاه پروردگار یکتا برای استاد ارجمند جناب آقای اوزار که احادیث را به ما تعلیم دادند خیز دنیا و آخرت را مسئلت می نمائیم.
تقدیم به پیشگاه چهارده معصوم پاک و مؤمنین و مومنان بالاخص پدرم- مادرم و همسرم
گردآورنده معصومه علی اصغر
بسم الله الرحمن الرحیم
ما لطف پروردگار جهان و خالق یکتا در روز جمعه اول ماه رجب تولد مولانا امام محمد باقر علیه السلام زبان روزه با وضو و غسل روز جمعه رو به قبله شروع نمودم احادیثی را به نیت با قیات الصالحات انشاء الله تعالی الأحقر معصومه علی‌اصغر بنام خداییکه هم رحتمی عام دارد و هم رحمتی خاص به نیکان.
ستایش مر خدا را که مالک و مدّبر همه عوالم است تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می طلبیم.

مسئله
مسلمان باید به اصول دین یقین داشته باشد و در احکام دین یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل بدست آورد. یا از مجتهد تقلید کند یعنی به دستور او عمل نماید. یا از را احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده.
حدیث قال علی علیه السلام. من عرف نفسه فقد عرف ربه
خواهی که خدای خویش را بشناسی قبل از همه ذات خویشتن را بشناس
پس هر کس به خلقت خود توجه کند و خود را بشناسد خداوند متعال را شناخته و ایمان آورده است.
دعا پروردگارا ما را به راه راست هدایت بفرما راه کسانیکه به آنها نعمت دادی نه غضب شده ها و گمراهان آمین یا رب العالمین.

مسئله- مسائلی را که انسان غالباً به آنها احتیاج دارد واجب است یاد بگیرد.
حدیث- قال علی علیه السلام: آخه العلم ترک العمل به و آنه العمل ترک الاخلاص فیه
فرمود علی علیه السلام آفت دانش عمل نکردن به آنست و آفت عمل خالص نبودن آن میباشد:
آن گفته که شد بری ز کردار هوای است و آن کار که خالی ز خلوص است هبا است
صد حیث از آن علم که عاری ز عمل افسوس از ‌آن علم که توام به ریاست
العلم بلا عمل کا الشجر بلا ثمر علم بدون عمل مثل درخت بدون میوه و فایده میباشد
پروردگارا ما را به طریق هدایت خویش از رستگاران قرار بده آمین یا رب العالمین .

مسئله- اگر برای انسان مساله ای پیش آید که حکم آنرا نمی داند می تواند صبر کند تا فتوای مجتهد اعلم را بدست آورد. یا اگر ممکن است به احتیاط عمل کند یا اگر احتیاط ممکن نباشد می تواند عمل را بجا آوردن پس اگر معلوم شد که مخالف واقع یا گفتار مجتهد بوده دوباره باید انجام دهد:
حدیث قال علی علیه السلام
آفه العامه العالم الفاجر، آفه العدل السلطان الجائر دانشمند تباهکار آفت مردم و پادشاه ستمکار آفت دادگری است.
آن دانایی که اهل فسق است و فساد
و ان پادشهی که اهل جور است و عناد
زین هر دو تباهکار ظالم فریاد
کان آفت خلق باشد این آفت داد
دعا- پروردگارا ما را به پنج صفت هدایت بفرما 1 ایمان به غیب 2 اقامه نماز 3 انفاق از آنچه روزی ما کرده ای 4 ایمان به آنچه بر ابنیاء خود نازل فرموده ای 5 یقین به آخرت
آمین یا رب العالمین

مسئله - اگر مکلف مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام داد در صورتی آن اعمال صحیح است که بفهمد به وظیفه واقعی خود رفتار کرده است یا عمل او با فتوای مجتهدی که وظیفه اش تقلید از او بوده یا فعلاً باید از او تقلید کند مطابق باشد.
حدیث قال علی علیه السلام:
ابدء السائل بالنوال قبل السئوال. فانک ان احوجنه الی سوالک اخذت من حر وجهه اکثر مما اعطیته
بیش از آنکه سائل از تو پرسش کند نیاز او را برآور زیرا اگر او را محتاج به سوال از خود گردانی بیشتر از آنچه به او داده ای آبرویش را برده ای
خواهی که دهی بسائلی نعمت و مال مگذار که او دهان گشاید به سوال
و رنه چو کند سوال چندانکه دهیش زان بیشتر آبروش گردد پا مال
دعا-خداوند متعال در سوره نساء اولین آیه فرموده که نعمت آفرینش بزرگترین موهبت الهی است. تا انسان با ادراک در برابر این عطای بزرگ وظیفه خویش بداند که از دستورات صاحب نعمت اطاعت نماید پروردگارا ما را به انجام وظیفه خویش که اطاعت از دستوراتت میباشد.
با معرفت کامل موفق بدار آمین یا رب العالمین

مسئله-آب یا مطلق است یا مضاف.
آب مضاف آبیست که از چیزی بگیرند مثل آب هندوانه و گلاب و یا با چیزی مخلوط شود مثل آبی که به قدری با گل و مانند آن مخلوط شود که دیگر به ‌آن آب نگوئید و غیر اینها آب مطلق است و آن بر پنج قسم است اول آب کر دوم آب قلیل سوم آب جاری چهارم ‌آب باران پنجم آب چاه.
قال علی علیه السلام. فرمود حضرت علی علیه السلام
ابذل لصدیفک کل الموده و لا تبذل له الطمانینه
نسبت به دوستت دوستی را تمام کن. ولی تمام اطمینان را به او ببخش.
ای صاحب راز، راز خود را زنهار مسپار به هیچکس چه اغیار چه یار
جز راز که ‌آن سیردنی نیست به کس بر دوست هر آنچه می سپاری بسپار
دعا- پروردگارا می دانیم که در هر حال نو پشتیبان ما هستی و اعتقاد ما اینست.
پروردگارا ما را از منافقین قرار نده.
آمین یا رب العالمین

مسئله- آب مضاف چیز نجس را پاک نمی کند. وضو، و غسل هم با آن باطل است.
حدیث- قال علی علیه السلام فرمود حضرت علی علیله السلام
ابلغ ناصح لک الدنیا لواننصحت.
بهترین و رساننده ترین پند دهنده تو دنیا میباشد. به شرط آنکه پذیرا باشی
دوران زمانه پند چون قند دهد وان پند به مردم خردمند دهد
آنکس که بود به جان و دل پند پذیر هر لحظه بدو زمانه صد پند دهد
پروردگارا عبادت ما را عامل تقوا قرار بده که به عبادت خود مغرور نشویم که هر عبادتی تقوا ساز نیست.

مسئله- نجاسات یازده چیز است بول-غائط-منی- مردار-خون- سگ و خوک- کافر-شراب- فقاع آبجو ولی آبیکه بدستور طبیب از جو می‌گیرند و به آن ماءالشعیر میگوئید پاک است یازدهم عرق شتر نجاستخوار
حدیث- قال علی علیه السلام فرمود حضرت علی علیه السلام
افه الکلام الاطاله آفت سخن پرگوئی است
ای آنکه کلامت چو گل از خوشبویی است
و ندر سخنت نهایت نیکوئی است
خواهی که نباشد سخنت بی تاثیر
کم گوی که آفت سخن پر گوئی است
دعا
ایمان قلبی باید توام با اعمال صالح باشد. پروردگارا اعمال ما را صالح و شایسته و کارساز و مقبول درگاهست قرار بده.
آمین یا رب العالمین

مسئله- مطهرات. ده چیز نجاست را پاک می کند. و آنها را مطهرات گویند اول آب، دوم زمین، سوم آفتاب، چهارم استحاله، پنجم انتقال، ششم اسلام، هفتم تبعیت، هشتم برطرف شدن عین نجاست، نهم استبراء حیوان نجاستخوار- دهم غائب شدن مسلمان،‌احکام اینها را بطور مفصل در رساله های عملیه مراجع تقلید خود بخوانید.
حدیث- قال علی علیه السلام فرمود حضرت علی علیه السلام
و اتقوالله الذی ان قلتم سمع و ان اضمرتم علم
از مخالفت و نا فرمانی خداوندی بترسید که هر چه بگوئید می شنود و هر چه پنهان دارید می داند.
مومن ز خدا جدا شدن نتواند هم ترس کند از او هم او را خواند
هر ذکر که می کنی خدا می شنود هر فکر که می کنی خدا می داند
دعا- عهد دو گونه است عهد و پیمانی که مردم با یکدیگر می بندند و باید به آن وفادار باشند. و هر گونه تعهدی که انسان بین خود و خدا داشته باشد عهد الهی است پروردگارا ما را از عهد شکنان قرار نده. آمین یا رب العالمین

مسئله- ظرفی که از پوست سگ یا خوک یا مردار ساخته شده خوردن و آشامیدن از آن طرف حرام است وضو گرفتن و غسل کردن با آن چه ظرف باطل است احتیاط واجب آنست که چرم سگ و خوک و مردار را اگر چه ظرف هم نباشد استعمال نکنند.
حدیث- قال علی علیه السلام فرمود حضرت علی علیه السلام
اجتناب السیات اولی من اکتساب الحسنات.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  89  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله پرواز بسوی پروردگار یکتا - اعمال صالح- احکام-اخلاق-دعا

دانلودمقاله تأسیس علم نحو توسط امام علی علیه السلام

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله تأسیس علم نحو توسط امام علی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

آغاز علم نحو
تأسیس علم نحو توسط امام علی علیه السلام
زبان عربی مانند هر زبان دیگر قواعدی دارد که آن را علم نحو می‌نامند علم نحو در حفظ لغت از آشفتگی و تحریف و نیز در معنای کلام اهمیت زیادی دارد تا آنجا که گاهی با تبدیل کسره به فتحه معنای یک کلمه تغییر می‌کند که در بعضی موارد مستلزم کفر است قواعد زبان عرب تا عصر خلافت امام علی علیه‌السلام کشف و تنظیم نشده بود و نوشتن کلام عربی بدون اعراب گذاری انجام می‌گرفت. قرآن کریم و سایر نوشته‌ها و نامه‌ها بدون اعراب بود مردم قانون اعراب گذاری را نمی‌دانستند اما کار آموختن قواعد زبان عرب برای ساکنین جزیره‌العرب که با غیر عرب آمیزش نداشتند بطور طبیعی انجام می‌گرفت یعنی یک طفل عرب با آموختن سخن گفتن آن قواعد ساده را به آسانی می‌آموخت بخصوص آنکه فرهنگ عرب قبل از اسلام بسیار بسیط و حول یک زندگانی ساده دور می‌زد که عبارت بود از آب، نان، گوشت، شتر صحرا، شمشیر، نسب، جنگ قبیله‌ای و مانند آن. پس از نزول قرآن کریم فرهنگ عرب به فرهنگ اسلام با ابعاد گوناگون آن صفات ربوبی و شناخت انبیاء و احوال قیامت و اخلاق و احکام تبدیل یافت و لغت عرب آن را فرا گرفت. لیکن پس از فتوحات مسلمانان و آمیزش آنان با افراد غیرعرب زبان مانند ایرانیان ساکن شهر کوفه که ایشان را حمراء می‌خواندند و اهل سند و هند و در بصره که ایشان را سبابجه و زط می‌نامیدند و اقباط در اسکندریه و هجرت مسلمان‌های عرب به کشورهای آفریقا و هند و سند و بلخ و بخارا لغت عرب آشفتگی پیدا نمود به طوری که کودکان عرب به واسطه معاشرت با همسالان غیرعرب بجای اینکه زبان فصیح عرب را از قوم و قبیله عرب خود بیاموزند از کودکان و معاشرین غیرعرب می‌آموختند علاوه بر اینکه گاهی مادران این اطفال زنانی بودند که در فتوحات از اقوام قبط و فوس و روم اسیر شده بودند و این کودکان سخن گفتن را از مادر غیرعرب یا کلفت و نوکر غیر عرب در خانه می‌آموختند در نتیجه این عومل چنان آشفتگی در زبان نسل جدید عرب پدید آمدکه نزدیک بود به تدریج لغت عرب مانند زبان بعضی ملل قدیم از بین برود تا آنجا که جز معدودی متخصصین در هر عصر نتواند آن زبان را بفهماند و در نتیجه باعث می‌شد که خواندن و فهمیدن قرآن و سنت پیامبر جز برای معدودی امکان نداشته باشد. این آشفتگی زبان عربی نیمه اول قرن اول هجری بود. ابوالاسود دئلی که یکی از اصحاب و شاگردان حصرت علی بود داستان تأسیس علم نحو یا قانون اعراب گذاری در زبان عربی را چنین حکایت می‌کند؛ روزی بر حضرت امیر وارد شدم. دیدم آن حضرت در حال فکر و اندیشه است به من فرمود: در شهر شما کوفه قرآن را غلط می‌کنند. می‌خواهم کاری کنم تا لغت عرب از این آشفتگی بیرون آید گفتم یا امیرالمومنین اگر این کار را بکنید لغت عرب را زنده کرده‌اید بعد از چند روز خدمت آن حضرت رسیدم نوشته‌ای به من داد که در آن زیربنای علم نحو را نوشته بود و از تقسیم کلمه به اسم و فعل و حرف و تعریف آنها شروع می‌شد. بعد حضرت به من فرمود: انح نحوه؛ به این نحو پیش برو. ابوالاسود می‌گوید: آن را گرفته و به منزل رفتم و یک دوره قواعد نحو را بر طبق راهنمایی و طرح حضرت نگاشتم و بعد آن را به حضرت نشان دادم و حضرت اشکالاتش را رفع کرد. مثلاً در مورد اسماء مشبهه بالفعل فرمود: چراکانّ را ننوشتی، گفتم: نمی‌دانستم از آنهاست. فرمودند: از جمله آنها است.
آغاز بسط علم نحو در صدر اسلام
علوم ادبی از دستور زبان عربی یعنی نحو آغاز می‌شود. مورخین اسلام اجماع و اتفان دارند که مبتکر علم نحو امیرالمومنین علی علیه‌السلام است. علامه جلیل مرحوم سید حسن صدر در کتاب نفیس تأسیس الشیعه دلائل و شواهد غیرقابل انکار این مطلب را ذکر کرده است (تأسیس الشیعه لعلوم السلام صفحات 40-61)
علی علیه‌السلام به ابوالاسود دئلی که مردی شیعی و فوق‌العاده با استعداد بوده است اصول نحو را آموخت و دستور دارد که بر این اساس تأمل کند و بر آن بیفزاید، ابوالاسود طبق دستور عمل کرد و چیزهایی افزود و آنچه می‌دانست به عده‌ای و از جمله دو پسرش عطاءبن ابی‌الاسود و اباحرب بن ابی‌الاسود و یحی‌بن یعمر و میمون اقرن و یحی بن نمان و عنبه‌الفیل آموخت. گویند اصمعی عرب و ابوعبیده ایرانی دو ادیب معروف اسلامی، شاگردان عطاء پسر ابوالاسود بوده‌اند در طبقه بعد از این طبقه افراد دیگری از قبیل ابواسحاق و عیسی ثقفی و ابوعمروبن العلاء که مردی شیعی و از قراء سبعه است و بسیار جلیل‌القدر است قرار گرفته‌اند. ابوعمروبن العلاء مردی لغوی و عارف به زبان و ادبیات و مخصوصاً اشعار عرب بود از کمال تقوا در ماه مبارک رمضان هرگز شعر نمی‌خواند در سفر نوشته‌های خود را از آن رو که متضمن اشعار عرب جاحلی بود از بین برد.
اصمعی، یونس بن حبیب، ابوعبیده، سعدان بن مبارک نزد وی شاگردی کرده‌اند.
خلیل بن احمد عروضی که از مجتمعدان و صاحب نظران درجه اول علم نحو استاد مردی شیعی است و از نوابغ به شمار می‌رود در طبقه بعد از این طبقه قرار گرفته است. سیبویه معروف صاحب الکتاب شاگرد خلیل بوده است و اخفش معروف نزد سیبویه و خلیل تحصیل کرده است از این به بعد نحویین به 2 نحله کوفیین و بصریین تقسیم می‌شوند. کسانی معروف و شاگردش فراء و ابوالعباس ثعلب شاگرد فراء و ابن الاخباری شاگرد ابوالعباس ثعلب از نحله کوفی بوده‌اند و اما سیبویه و اخفش مازنی و مبرد و زجاج و ابوعلی فارسی و ابن جنی و عبدالقادر جرجانی که به ترتیب استاد و شاگرد بوده‌اند از نحله بصره به شمار می‌روند.

اللهم انی اسئلک من علمک بانفذه.
سپاس خدایا را در برابر عطا و احسانش، احسانی که به ما و قبل ازما و بعد از ما به بندگانش عطا فرمود. سپاس به اندازه آنچه هست و در آینه علمش می‌نماید، سپاس چند برابر آنچه هست، جاویدان و همیشگی، تا روز رستاخیز سپاسی بی‌کران.
در آغاز لازم می‌دانم که از زحمات مادرم و برادر عزیزم حسین که همواره پشتیبان من در زندگیم بودند تشکر نمایم.
و همچنین از استاد فرزانه و ارجمندم جناب آقای دکتر دیباجی که مشوق و راهگشایم بوده و هستند کمال تشکر و قدردانی را دارم.
و از استادان محترم آقای دکتر زندی استاد راهنما و آقایان دکتر صدقی فیروزحریرچی و دکتر حریرچی که از راهنمایی‌های ایشان در طول تحصیل بهره‌مند گردیدم و از آقای دکتر شکیب که الگوی اخلاق شایسته هستند تشکر نمایم.

شرح حال سیوطی
جلال‌الدین ابوالفضل عبدالرحمن سیوطی مورخ و محقق و ادیب از نویسندگان مصری در عصر مملوکی از خانواده‌ای ایرانی که در ابتدای امر در بغداد می‌زیستند در سال 894 ه در قاهره متولد شد.
خاندانش ده نسل قبل از او به سیوط آمده بودند نسبش به امام شیخ همام‌الدین خضیری که عالم و محقق و متصوف بود برمی‌گردد. شیخ همام‌الدین خضیری و نسبت به محله خضیریه در بغداد به اسیوط بغداد آمد در زمان دولت ایوبی ترجیحاً در آنجا زندگی کرد و خانواده‌اش نسل به نسل آنجا اقامت گزیدند و مردان بزرگ و شریفی از آنها در اسیوط در دوره وسطی ظهور پیدا کردند و از بین آنها قاضی و تاجر و مأمور دولت و افراد با نفوذ زیاد بودند. عبدالرحمن سیوطی یکی از افراد همان خانواده‌ای که در اسیوط سکونت داشتند می‌باشد که به جستجوی علم پرداخت و به خاطر علم آموختن در جوانی عازم قاهره شد و از رابطه گذشتگانش با امیر شیوخ استفاده کردو تدریس فقه را در مدرسه شیوخی به عهده گرفت و آثار فراوانی در فقه و نحو تألیف کرد و در 510 سالگی در حالی که پسرش عبدالرحمن حدوداً 6 ساله بود در سال 1451 میلادی وفات کرد سیوطی شرح حال خود را در کتاب «حسن‌المحاضره فی اخبار مصر و قاهره» و همچنین در کتاب «بغیه الوعاه» و کتاب دیگرش «التحدث بنعمه الله» آورده است.
پدرش هنگام وفات سرپرستی او را به یکی از دوستانش، کمال‌بن همام واگذار کرد. سیوطی توانست در سن کمتر از 8 سالگی کل قرن کریم را حفظ نماید سپس کتاب عمده الاحکام و منهاج نووی و الفیه ابن مالک و منهاج بیضاوی را حفظ نمود.
سیوطی خود در مقدمه کتاب بغیه الوعاه می‌نویسد:
«خضیریه از محله‌های بغداد بوده است. از پدرم شنیدم که می‌گفت جد بزرگوارش فارس بوده یا از مشرق. ابتدا در بغداد زندگی کرده سپس در سیوط مستقر شده و چند نسل آنجا بوده‌اند پدر در سال 855 فوت کرد و من قبل از 8 سالگی حافظ قرآن بودم سپس کتاب العمده و منهاج الفقه و الفیه ابن مالک را حفظ نمودم و به علم اشتغال یافتم در سال 866 فقه و نحو را از جماعتی از شیوخ فرا گرفتم و اولین چیزی که نوشتم شرح استعاذه و بسمله بود. در سال 876 اجازه تدریس یافتم در حجی که مشرف شدم آب زمزم نوشیدم و آرزو کردم که در درجه فقه به شیخ سراج‌الدین بلقینی و در حدیث به الحافظ بن حجر برسم. خداوند نعمت 7 علم را به من ارزانی داشت: تفسیر- حدیث- فقه- نحو- معانی- بیان- بدیع. البته آن را به روش عرب بلغاء یاد گرفتم نه به روش عجم و فلاسفه. علم حساب در ذهن من سخت‌تر بود و وقتی ریاضی حل می‌کردم کوهی را حمل می‌نمودم. علم منطق را شروع کردم ولی از آن خوشم نیامد و خداوند کراهت آن را در قلبم انداخت و از ابن صلاح شنیدم که آن را تحریم کرد و شروع به یادگیری علم حدیث که اشرف علوم است نمودم.
استادانم 51 نقر بودند.»
سیوطی در سال 866 درسش را شروع کرد سپس در شهرهای متعدد مصر اقامت گزید و درسش را تکمیل نمود و در سال 869 به قاهره بازگشت. ابتدای امر به مشاوره در مسائل فقهی پرداخت و با توصیه بلقینی که با پدرش از مدرسه شیوخیه آشنایی داشت به مقام استادی دست یافت سپس به مدرسه بیبرسه منتقل شد که از اهم مدارس شیوخیه محسوب می‌شد در طلب علم به کشورهای شام- حجاز- یمن- هند- مغرب مسافرت کرد سپس به قاهره برگشت.
از هفده سالگی کار تألیف را شروع کرد پیوسته تلاش می‌کرد تا در علم نبوغ یافت.
سیوطی از بزرگترین علماء عصرش بود و از نظر همت و آثار و علم از همه نویسندگان برتر بود. به علوم عصرش واقف بود هوش و حافظه قوی داشت در کتابش «حسن المحاضره» درباره خودش نوشته و اسم معلم‌هایش را در هر علم و فنی نام برده که تعداد آنها به 150 نفر می‌رسد و پیوسته تا آخر عمرش تلاش میکرد و 300 کتاب و رساله نوشت.
هنگامی که سیوطی به 40 سالگی رسید دوری از مردم را انتخاب کرد و برای عبادت به سوی خداوند در روضه‌المقیاس سکنی گزید و خلوت اختیار کرد و از تمام اصحاب و دوستانش دوری گزید گویی که هیچ یک از آنها را نمی‌شناخت.
ثروتمندان و امیران به دیدار او می‌آمدند اموال و هدایا بر او عرضه می‌کردند اما او نمی‌پذیرفت.
سیوطی عالم اهل سنت بود از سیدعلی خان شیرازی نقل است که گفته همانا سیوطی شافعی بود اما از تسنن برگشت و امامت ائمه اثنی عشری را قبول کرد و شیعه شد و خداوند به او عاقبت به خیری عطاء کرد. در همین زمینه نیز کتابی نگارش دارد که در آن رجوعش به حق را ذکر کرد.
سیوطی همچنان در روضه المقیاس ماند تا اینکه در سحرگاه شب جمعه 19 جمادی الاولی سال 911 هجری در منزلش بعد ا 7 روز بیماری که ورم شدید در بازوی دست چپش داشت در سن 61 سالگی که ده ماه و 18 روز هم از آن گذشته بود وفات یافت. و در جوار خانقاه قوصون باب القرافه دفن گردید.
آثار سیوطی
جرجی زیدان فهرست برخی از آثار سیوطی را چنین یاد می کند:
در زمینه تاریخ ادب:
1- طبقات الحفاظ
2- طبقات المفسرین
3- طبقات النحویین
4- تاریخ الخلفاء
5- حسن المحاضره فی اخبار مصر و القاهره
در علوم لغوی:
1- المزهر فی علوم اللغه: که جزء اول آن در الفاظ لغت و اصل و صحت و تواتر و مرسل و منقطع و جزء دوم در اوزان کلام و ساختمان افعال است.
2- اشباه و النظائر النحویه: که 7 فن را با مقدمه‌های مستقل مرتب نموده است.
3- جمع‌الجوامع فی‌النحو
4- الاقتراح فی اصول النحو
5- جناس الجناس
در علوم دینی و شرعی:
1- الاتقان فی علوم القرآن: علوم متعلق به قرآن- نزول-سند- الفاظ- معانی متعلق به الفاظ و احکام.
2- ترجمان القران فی تفسیرالمسند
3- تفسیر جلالین که جلال‌الدین استادش شروع نمود و جلال‌الدین سیوطی آن را به پایان برد.
4- جمع‌الجوامع کبیر در حدیث
5- الدّر المنثور فی التفسیر با لمأثور
6- الاشباه و النظائر فی الفقه
7- النقایه: دائره المعار فی که در 14 علم نگاشته شده که مجموعه‌اش المهمّه فی علوم الجمه نام دارد که در علوم: تفسیر- اصول دین- تشریح- بدیع- بیان- معانی- خط- تصریف- نحو- فرائض- اصول فقه- حدیث تصوف- طب- تدوین یافت و شرحی بر آن نوشت که اتمام الدرایه نام نهاد.
در کتاب دائره المعارف اسلامیه ج 13 ص 27 کتابهای دیگری از او نام برده شده از قبیل:
1- الخصائص النبویه- الخصائص الکبری درباره صفات پیامبر
2- بغیه الوعاه فی طبقات اللغویّین و النحویّین
3- الاحادیث المرویّه فی سبب وضع العربیّه
4- شرح بر الفیه ابن مالک بنام البهجه المرضیّه
5- شرح مغنی ابن هشام
6- الفریده فی النحو و التعریف و الخط
7- در زمینه تاریخ: الف) بدائع الزهور فی وقایع الدهور
8- ب) تاریخ الخلفاء
در زمینه شعر و ادب با اینکه شاعر نبود در قالب شعر منثور کتابی به نام مقامات نگاشته و دائره المعارفی دارد که 14 نوع از فرع معرفت در آن نوشته شده است. عنوانش اصول الجمه است و مختصر شده و النقایه گفته می‌شود که با شرحی موسوم به اتمام الداریه در کتاب مفتاح العلوم سکاکی در قاهره در سال 1800 م چاپ شده است.

کتاب اثمام الداریه
سیوطی خود در مقدمه کتاب به روشی که در کتاب به کار برده اشاره کرده و می‌گوید «این کتاب را نقایه نام گذاردم و 14 علم را با ایجاز و اختصار برای استفاده مردم و دانشجویان بیان کردم».
مؤلف کتاب را با نام خداوند متعال و درود بر فرستاده‌اش حضرت محمد (صلوات‌الله علیه و آله) و خاندان و اصحابش شروع کرده و سپس علوم مختلف را شرح داده است.
این کتاب به دلیل روش دائره‌المعارفی که به کار گرفته مجموعه‌ای از علوم را برای طالبان آن یکجا در دسترس قرار داده که با توجه به زمان زندگی مؤلف کاری درخور توجه می‌باشد. در این کتاب سیوطی کمتر به طور مستقیم نظری از خود ارائه می‌دهد و کسانی که فقط به طور مختصر مطالب صرف و نحو را می‌خواهند می‌توانند از این کتاب استفاده کنند.

علم نحو
(علم یبحث فیه عن اواخر الکلم اعرباً [و بناء]) و بناء هما بالنصب علی التمییز لیخرج بهما و ما قبلهما علم التصریف و الخط اذیبحث فیهما عن جمله الکلم و منها الآخر لکن من حیث تصحیح و الاعلال لفظا و الابقاء و الحذف رسمأ.
شرح: علم نحو: «علم یبحث فیه عن اواخر الکلم اعرابأ و بناءا»
سیوطی در متن «النقایه» تعریف علم نحو را با عبارت یاد شده فوق آورده، ولیکن در چاپی که از «اتمام الداریه» در دسترس نگارنده است کلمه «بناء» را از متن «النفایه» بیرون نوشته و همین امر باعث نابسامانی متن «النقایه» و متن «اتمام الداریه» گردیده است، اکنون متن «النقایه» و متن «اتمام الدرایه» با تصحیح قیاسی بهم پیوند می‌دهیم و سپس به توضیح و تفسیر آن می‌پردازیم: «علم یبحث فیه عن اواخر الکلم اعرابا و بناءأ» و هما باالنصب علی التمییز لیخرج بهما و ما قبلهما علم التصریف و الخط اذیبحث فیهما عن جمله الکلم- و منهما الآخر- لکن من حیث التصحیح و الاعلال لفظا و الابقاء و الحذف خطا»
سیوطی هم چون بسیاری دیگر از مؤلفان نحو عربی این دانش را بدین گونه می‌شناساند:
دانش نحو دانشی است که اعراب و بنای آخر کلمه‌ها را بررسی و بحث و نظر می‌نماید. نصب دو کلمه «اعراب» و «بنا» در تعریف یاد شده بنابر تمییز است و می‌دانیم که تمییزی را که برای نسبت می‌آوریم در راستای رفع ابهام نسبت است و از آنجا که بحث از اواخر کلمات جهات گوناگون دارد مانند ناقص و مهموز و مضاعف و شیوه نگارش آخر و غیره از این رو دو کلمه اعراب و بناء نصب داده تا دلالت نماید که بحث از اواخر کلمات از جهت اعراب و بناء منظور است و جهات و ابعاد دیگری که در علم صرف و علم خط ازباب مثل آمده مورد توجه نیست و با نصب این 2 قید علم صرف و علم خط از تعریف بیرون شدند زیرا که در علم صرف از همه حروف کلمه در راستای صحیح و معتل و غیره و در علم خط نیز از همه حروف کلمه در چگونگی شکل و صورت پیوند به یکدیگر و حذف یا ذکر آنها بحث می‌شود و این امور ارتباطی به علم نحو ندارد و فایده ذکر و قید در تعریف یاد شده بر همین اساس است.
پس از آنکه به تفسیر عبارت «اتمام...» سیوطی پرداختیم مناسب می‌نماید مصطلحاتی که در این عبارت بکار رفته تحلیل و تفسیر لغوی و اصطلاحی شود:
در تعریف یاد شده مصطلحاتی همچون: «کلم»، «اعراب»، «بناء»، و نحو آمده است.

معانی لغوی و اصطلاحی
کلم: در مصطح نحوی اسم جنس جمعی است و واحد آن کلمه است. کلمه بر سه قسم است: اسم، فعل و حرف. کلم مرکب از سه کلمه و بیش از آن است مانند اِن قام زید (اگر زیر برخیزد). واحد کلم کلمه است و قول، کلام و کلم و کلمه را شامل می‌شود. کلمه لفظی است که برای معنی مفردی وضع شده است. گاهی از کلمه، کلام قصد می‌شود، همانند کلام «لااله‌الاالله» که از آن به «کلمه اخلاص» تعبیر می‌کنند. کلام با کلم در یک جا می‌تواند صدق پیدا کند، همچنانکه هر یک نیز می‌تواند از دیگری جدا شودو نمونه «قدقام زید: زید برخاسته است» هم کلام است چون مفید معنایی است که سکوت در پایان آن درست می‌باشد و هم کلم است زیرا از 3 کلمه ترکیب یافته است. اما نمونه «ان قام زید: اگر زید برخاست» فقط کلم و نمونه «زید قائم: زید ایستاده است» فقط کلام است.
(علم نحو)
و علم نحو همان طور که گفته شد:
نحو دانشی است که در آن از اعراب و بنای آخر کلمات بحث و بررسی می‌شود. در عبارتی که در «نقایه» آمده، نصب اعراب و بناء در راستای تمییز آمده تابه سبب ممیِز و ممیَز دانشهای تصریف و خط از تعریف نحو بیرون رود و تعریف یاد شده ویژه نحو باشدو فراگیر آن دو نباشد زیرا در آن 2 علم از همه شکل و صورت کلمات از اول تا به آخر سخن می‌رودو آخر کلمات نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد ولیکن بحث و بررسی این 2 علم در راستای صحیح و معتل بودن کلمات از جهت اشتمال بر حروف صحیح یا عله و نیز حذف و ذکر حروف و چگونگی ترکیب و پیوند حروف در رسم الخط و امور دیگری که مناسب شکل و صورت ظاهری و رسم الخط کلمات است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 141   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تأسیس علم نحو توسط امام علی علیه السلام

دانلودمقاله آیا دیانت بهائی دینی ایرانی است

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله آیا دیانت بهائی دینی ایرانی است دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


بهائیان بر این باور استوارند که دیانت بهائی از ایران برخاسته و دینی ایرانی است ولی جهان شمول است، تعالیمش مردم و گروه خاصی را در نظر ندارد، هدفش برتری یک نژاد و کشور نیست بلکه خواستار دنیائی است که همهء انسان‌ها، با هر دین و باوری، در آن با بهروزی و خوشبختی زیست نمایند.
با این تفکّر باید به بی خبری برخی از هم‌وطنان اندوه خورد وقتی می‌گویند دین بهائی به خاطر سابقهء اسلامی بنیان‌گزارانش و داشتن آثاری به زبان عربی، دینی ایرانی نیست بلکه دنبالهء دین اسلام و در ردیف دیگر ادیان سامی است.
این ادعا یکی دو ماه پیش در یک برنامه‌ء تلویزیونی که از امریکا پخش می‌شد و شامل مناظره‌ای بین نمایندگان سه دیانت اسلام، بهائی و زردشتی بود تکرار گردید. در این برنامه آقای هومر آبرامیان، شخصی که از جامعهء زردشتی دعوت داشت، گفته بود که دین بهائی را یک دین ایرانی نمی‌داند زیرا بنیان‌گزارانش از آیین اسلام بوده‌اند و بخشی از آثار ایشان به زبان عربی است.
من این برنامه را ندیدم و نمی‌دانم پاسخ دکتر افنانی - که معمولا میهمان چنین برنامه‌هایی است - به این ادعا چه بوده. ولی با بردباری و ملایمتی که از او سراغ دارم بعید می‌دانم در پاسخ گفته باشد اگر بنیان‌گزاران دین بهائی، که یکی شیرازی و دیگری از مازندران بودند نتوانند دینی ایرانی بیاورند آیا باید منتظر باشیم یک چینی یا کلمبیایی به آوردن دینی از ایران برخیزد؟
بر اساس استدلال آقای آبرامیان، که از قوم کهن آشوریان ایران، و ظاهراً از مسیحیت به دیانت زردشتی گرائیده‌اند، می‌توان تصور نمود که ایشان هفتاد میلیون مردم ایران را نیز ایرانی نمی‌دانند زیرا مسلمانند، به آداب اسلام عربی پای‌بندند، بسیاری از ایشان هر روزه پنج بار نماز به زبان عربی می‌خوانند و قانون و روش زندگانیشان بر اساس قرآن عربی است که در عربستان سعودی توسط پیامبری عرب تبار آن هم چهارده قرن پیش نازل شده است.
به دیگر اقلیت‌های قومی و دینی ایران که هر یک به باوری پای‌بند هستند و برخی لهجه و زبان مخصوص خود را دارند نمی‌پردازیم و تصمیم اینکه آنان ایرانی هستند یا نه، به آقای آبرامیان و هم‌فکرانشان وا‌می‌گذاریم.

زبان پیامبر ایرانی چه باید باشد؟

ادعای آقای آبرامیان و جمعی دیگر که دربارهء دیانت بهائی به چنین داوری می‌پردازند پرسشی پیش می‌آورد و آن اینکه پیامبری که از ایران بر می‌خیزد باید به فارسی سخن گوید یا به زبان اوستایی که زبان آثار مقدس زردشتی دین کهن ایران است.
فارسی امروز دارای انبوهی از لغات عربی است و اگر بخواهیم به آن زبان دربارهء دین و مفاهیم ماوراءالطبیعه چیزی بنویسیم ناچار نوشتهء ما با زبان روزنامه‌ای فرق خواهد داشت. و واژه‌های عربی آن به ضرورت افزونی خواهد گرفت. زیرا دین و فلسفه و علم هر یک زبان و لحن گفتار مخصوص خود را می‌طلبد. اگر هم بخواهیم فارسی را از واژه‌های عربی بپیراییم آنگاه باید مثل کسروی و دیگران به اختراع واژه‌های تازه بپردازیم و زبانی مصنوعی ارائه داریم که آن نیز برای همگان قابل فهم نیست.
فارسی از زبان پهلوی رایج در دوران ساسانیان می‌آید، و پهلوی با زبان اوستایی که زبان آثار زردشتی است ارتباطی ندارد. اما در زبان پهلوی نیز با مقادیری لغات آرامی، از شاخهء زبان‌های سامی روبرو هستیم که با عربی از یک ریشه‌اند. یعنی آنجا نیز دوستان ناسیونالیست ضد عرب ما همین مشکل فارسی امروز را خواهند داشت.
حال اگر به زبان اوستایی که از شاخهء شرقی زبان‌های ایرانی و ظاهرا زبان زردشت بوده بیاویزیم باید از این نکته غافل نباشیم که زبان اوستایی امروزه حتی مفهوم زردشتیان نیست. زبان اوستائی همان هنگام که در دورترین اعصار تاریخی همراه با قوم آریایی از نواحی جنوب شرقی روسیه کنونی و حدود دریاچه آرال به جنوب آمد زبانی مرده بود و فقط موبدان و مغان زردشتی آن را درک می‌کردند. امروز جز نیایش‌های زردشتی که در آتشکده‌ها، و یا در مراسم مخصوص، توسط موبدان خوانده می‌شود تصور نمی‌رود دیگر زردشتیان با متون اوستایی انس و الفتی داشته باشند. از یک قرن پیش با کوشش دانشمندان زبان شناس غرب و دانشمندان پارسی هند، و با بهره‌‌گیری از زبان سانسکریت (خواهر زبان اوستایی)، متون اوستا و گات‌ها (سروده‌های منتسب به خود زردشت) به زبان‌های گوناگون برگردانده‌ شد. ولی هیچ یک از مترجمین این آثار نمی‌توانند ادعا نمایند مفهوم صحیحی از آن به دست داده‌اند. سوای افتادگی‌های فراوان در متون اصلی، معنای بسیاری از واژه‌ها شناخته نیست (به ویژه در گات‌ها، که لهجه‌ای کهن‌تر از اوستائی است)، و نمی‌توان دو ترجمه یافت که با هم تا حدّی یکسان باشند. ترجمه‌های فارسی این متون توسط ایرانیان بیش از آنکه حاصل دانش اوستایی ایشان باشد بر ترجمه‌های آنچنانی انگلیسی یا فرانسه، و اغلب همراه با تصورات آرمانی مترجم از آیین زردشت تکیه دارد.
حتی اگر فرض را بر این نهیم که پیامبر ایرانی با یک معجزه بتواند به اوستایی سخن گوید مشکل بعدی ما مخاطبان او یعنی مردم ایران هستند که به هیچ وجه به معنای سخنان پیامبر پی نخواهند برد. آیا هدف پیامبر زنده کردن زبانی مرده است یا آوردن رهنمودهایی برای بشریّت؟ چه حاصل که بهترین درس‌های زندگی مانند رازی سر به مُهر، تا ابد در متون زبانی که قابل فهم نیست مدفون بماند و ما دلخوش باشیم که پیامبرمان به زبان اصیلی از شاخهء ایرانی زبان‌های هندواروپایی سخن گفته است.
هدف ما از بیان این مطالب بحثی جدلی با هم‌میهنانی که با این دستاویزها (یا بهانه‌ها) با دیانت بهائی مخالفت می‌کنند نیست. بلکه با دادن این زمینهء تاریخی می‌خواهیم توجه ایشان را به این نکته جلب نماییم که در موضوع دین آنچه سزاوار توجه است زبان آثارش نیست بلکه مفهوم و معنای پیامی است که آن دین با خود دارد.
اما آثاری که از قلم بنیان‌گزاران دیانت بهائی صادر شده هم فارسی است (حتی برخی نزدیک به فارسی سره)، هم عربی است، و هم فارسی همراه با جملات و استعارات عربی که به اعتقاد بهائیان هر یک از زیبائی کلام و معنی هر دو بهره‌مند است.
از صدها اثر بهائی به زبان فارسی که بگذریم، باید بدانیم در زمانی که این دیانت ظهور نمود، یعنی قرن نوزدهم، آشنایی طبقهء کتاب‌خوان و با سواد ایران با زبان عربی بیش از آن بود که امروز هست. فارسی و عربی قرن‌ها چنان در هم جوش خورده بود که در خواندن یک متن کسی توجه نمی‌کرد کجا زبان عوض شد و از فارسی به عربی و یا بر عکس از عربی به فارسی گرایید. بسیاری از آثار ادبی مشهور ایران از جمله شاهکار سعدی گلستان، زیبائیش در بکار بردن استادانه همین سبک است: "خطیبی کریه‌الصوت خود را خوش آواز پنداشتی و فریاد بیهده برداشتی گفتی نغیب غراب البیّن در پردهء الحان اوست یا آیت انّ انکرالاصوات در شان او." و یا در جای دیگر می‌فرماید: "عالِم ناپرهیزگار کوریست مشعله‌دار. یهدی به و هو لایهتدی." و از حافظ یاد کنیم:
"الا یا ایّهاالساقی ادر کأساً و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها"1
نه تنها زبان ادبی چنین بود بلکه زبان دینی ایران فقط عربی بود و اگر مطلبی دینی به فارسی نگاشته می‌شد از سندیّت و ارزش می‌افتاد.2 بسیاری از مخاطبان دیانت بهائی در ایران و عراق این دو زبان را به طور یکسان می‌دانستند. علماء و روحانیونی که در ابتدای ظهور دیانت بهائی به آن ایمان آوردند و به نوبهء خود آن را در میان تودهء مردم ایران رواج دادند، به زبان عربی و مفاهیم و مضامین دینی آن آشنائی کامل داشتند و برخی خود به آن زبان کتاب تالیف می‌نمودند. بنا بر این عجبی نیست که برای انتقال رهنمودها و تعالیم این دیانت به آن گروه، زبان مانوس دینی ایشان یعنی عربی به کار رفته باشد.
اما آنچه در این دیانت انقلابی و نو بشمار می‌آید آنست که بنیان‌گزارانش با نگارش آثاری دینی به زبان فارسی و بیان اندیشه‌های خود به این زبان، دین را از انحصار ملّایان و عربی دانان در آوردند و برای توده‌های مردم قابل فهم ساختند. نه تنها به فارسی آثاری آوردند بلکه به ترجمهء آثار عربی خود به فارسی پرداختند مانند کتاب بیان فارسی از قلم حضرت باب، و برخی آثار که حضرت بهاءالله شارع دیانت بهائی آن را به فارسی نیز ترجمه فرموده‌اند.
در یک مطالعهء تطبیقی در آثار بهائی به عربی و فارسی می‌بینیم مهم آن نبوده که این آثار به چه زبانی گفته و نوشته شود، بلکه هدف آن بوده که پیام جدید هر چه زودتر و راحت‌تر به وسیلهء زبانی که با آن آشناتر هستند به آگاهی همهء مردم برسد. صدور بسیاری الواح از ساحت حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء به زبانی نزدیک به فارسی سره، و یا با واژه‌های اندک عربی، که گیرندگان آن زردشتیان و پارسیان بوده‌اند، نشان این مدعا است. زبان در آثار بهائی چنین نقشی دارد نه آن که بخواهد نشان گرایش به سمت یا جهتی و یا طرفداری از یک زبان یا زبان دیگر باشد. حضرت عبدالبهاء در این مورد می‌فرمایند:
"فارسی و عربی و ترکی هر سه لسان عاشقان جمال جانان است. عشق را خود صد زبان دیگر است. مقصد معانی است نه الفاظ حقیقت است نه مجاز، صهبای حقایق و معانی در هر کأس گوارا، خواه جام زرّین باشد خواه کاسه گلین. ولی البته جام بلور و مرصّع لطیف‌تر است." (مائده آسمانی جلد 9 ص 35).3
این ساده لوحانه است که بپنداریم چون زبانِ نوشته‌ای جز زبان مادری ما است بنا بر این محتوای متن و پیامش نیز برای ما بیگانه و از ما جداست. ما آن را بد می‌شماریم زیرا آن زبان عربی است و ما از عربان و هر چه عربی است بیزاریم.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   47 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله آیا دیانت بهائی دینی ایرانی است