فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

داناود مقاله تاریخچه شیشه

اختصاصی از فی گوو داناود مقاله تاریخچه شیشه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

مقدمه
انسان حتی پیش از اینکه خود شیشه بسازد، شیشه‌های طبیعی نظیر فولگوریت و کوارتز را کشف نموده و از آنها در موارد گوناگون استفاده کرده است. کسی از نخستین شیشه‌گر چیزی نمی‌داند. تاریخ ساختن نخستین شیشه نیز معلوم نیست.
فینیقی‌های شیشه‌گر
بنابر یک داستان قدیمی ، فینیقی‌ها برحسب تصادف ، نخستین شیشه را ساخته‌اند. داستان ، روایت بر مسافران یک کشتی دارد که در سوریه لنگر انداخته بودند. آنها برای درست کردن اجاق ، چون سنگی نیافته بودند، از قطعه‌هایی از بار کشتی که پودر رختشویی بود، استفاده کرده بودند. هنگام پختن غذا ناگهان مشاهده کرده‌اند که در اثر حرارت اجاق ، قطعه‌های سود با شنهای دور خود ترکیب شده و به شیشه تبدیل شده‌اند. البته ما دلیلی بر درستی یا نادرستی این داستان نداریم.
سیر تحولی و رشد
در تاریخ می‌خوانیم که به احتمال ، ده‌هزار سال پیش از میلاد مسیح در کشور مصر یا سوریه ، یک نوع شیشه ابتدایی ساخته شده است. ولی مدارکی دال بر صحت این موضوع در دست نیست، ولی یقین داریم که در 300 سال پیش از میلاد ، در مصر کارگاههای کوچک شیشه‌گری وجود داشته است و شیشه را از ماسه و سود می‌ساختند. می‌توان گفت در آن تاریخ ، وسایل شیشه‌ای جزو اشیاء تجملی مورد استفاده درباریان و توانگران قرار گرفته است.

 

اکنون در موزه بریتانیا ، قدیمی‌ترین ظرف شیشه‌ای را می‌توان دید که 70 سال پیش از میلاد در رم ساخته و پرداخته شده است. بعدها در سده‌های 11 و 12 میلادی ، مسلمانان در تکمیل هنر شیشه‌گری کوشیده‌اند.

 

در سده سیزدهم میلادی ، اروپائیان ، شیشه رنگی را ساختند و از آن ، جهت تزئین کلیساها استفاده کردند. اما در آن زمان ، یک وسیله شیشه‌ای ، حاصل مدتها تلاش و کوشش یک هنرمند بود و این کار دستی قیمت سرسام‌آوری داشت. تنها از اوایل سده نوزدهم است که ماشین شیشه‌سازی به روش فشردن ماده مذاب آن اختراع شد و وسایل گوناگون و ارزان‌قیمت شیشه‌ای متداول گردید.

 

کاربردهای امروزی شیشه
امروزه ، شیشه همه جا در خدمت انسان است. این ماده ، نه‌تنها ظرفهای خوراکی ما را تشکیل می‌دهند، بلکه از اتومبیل و هواپیما گرفته تا سفینه‌هایی که راه کره‌های دیگر را در پیش می‌گیرند، بطور قطع شیشه دارند. بویژه این که همین شیشه بود که به صورت عدسی در آمد و چشم انسان کنجکاو را به سوی آسمانها باز کرد و به صورت وسیله‌ای برای دیدن نادیدنی‌ها در آمد. امروزه نیز در آزمایشهای علمی بیشمار ، وسایل شیشه‌ای ، مورد نیاز پژوهشگران جهان است.

 

مواد خام شیشه
علوم طبیعت > شیمی > شیمی کاربردی (صنعتی) > شیمی شیشه
(cached)
________________________________________
دید کلی
به منظور تولید شیشه ، سالانه ، مقادیر بسیار زیادی ماسه شیشه ، سدیم کربنات ، سدیم سولفات ناخالص و غیره مورد نیاز است. در این مقاله منابع تهیه این مواد و علت استفاده از آنها ذکر می‌شود.

 

ماسه شیشه
ماسه لازم برای تولید شیشه باید تقریبا کوارتز خالص باشد. در بسیاری موارد ، منطقه ته‌نشینی ماسه شیشه ، محل کارخانه شیشه سازی را تعیین کرده است. برای ظروف غذاخوری ، مقدار آهن موجود در ماسه نباید از 45% و برای شیشه اپتیکی نباید از 0.015% تجاوز کند، چرا که آهن تاثیر نامطلوبی بر رنگ اغلب شیشه‌ها دارد.
سودا
Na2 یا سودا اصولا از سدیم کربنات چگال ( Na2CO3 ) تامین می‌شود. سایر منابع عبارتند از سدیم بی‌کربنات ، سدیم سولفات ناخالص و نیترات سدیم. نیترات سدیم برای اکسایش آهن و شتاب دادن به عمل ذوب نیز مفید است. منابع مهم آهک (CaO) سنگ آهک و آهک پخته حاصل از دولومیت (CaCO3.MgCO3 ) است که خود MgO را نیز وارد عمل می‌کند.
فلدسپار
این مواد دارای فرمول کلی R2O. Al2O3 . 6SiO2 هستند که در آنها R2O ، معرف Na2O یا K2O یا مخلوطی از این دو است. این مواد در مقایسه با اکثر مواد دیگری که منبع Al2O3 هستند، مزایای بسیاری دارند. فلدسپارها ارزان ، خالص و گدازپذیرند و کلا" از اکسیدهای ایجاد کننده شیشه تشکیل شده‌اند.

 

از خود Al2O3 تنها هنگامی استفاده می‌شود که قیمت محصول از درجه دوم اهمیت برخوردار باشد. فلدسپارها همچنین Na2O یا K2O و SiO2 را نیز تامین می‌کنند. مقدار آلومین در پایین آوردن نقطه ذوب شیشه و کُند کردن واشیشه‌ای شدن ، موثر است.
بوراکس
بوراکس به عنوان یک جزء ترکیبی فرعی ، هم Na2O و هم اکسید بوریک را برای شیشه تامین می‌کند. هر چند که از بوراکس به ندرت در شیشه پنجره یا شیشه جام استفاده می‌شود، اما اکنون این ماده ، عموما در انواع خاصی از شیشه بطری‌ها بکار می‌رود. یک نوع شیشه بوراتی با ضریب شکست بالا نیز وجود دارد که در مقایسه با شیشه‌های قبلی ، مقدار پراش نور آن کمترو ضریب شکست نور در آن بالاتر است و شیشه اپتیکی باارزشی بشمار می‌رود.

 

بوراکس علاوه بر توانایی بالا در ایجاد گدازش ، نه‌تنها ضریب انبساط را پایین می‌آورد، بلکه دوام شیمیایی را نیز افزایش می‌دهد. هنگامی که قلیائیت اندکی در فرایند تولید مورد نظر باشد، از اسید بوریک استفاده می‌شود که بهای آن ، دو برابر بوراکس است.
سدیم سولفات ناخالص
این ماده که مدتها مانند سایر سولفاتها نظیر آمونیوم سولفات و باریم سولفات ، یک جزء ترکیبی فرعی در شیشه تلقی می‌شد، غالبا در تمام انواع شیشه بکار می‌رود. این ماده ، کف موجود در کوره‌های مخزنی را که ایجاد مشکل می‌کند، حذف می‌نماید. برای کاهش سولفاتها به سولفیتها ، از کربن استفاده می‌شود.

 

ممکن است برای ایجاد سهولت در حذف حباب‌ها ، آرسنیک تریوکسید افزوده شود. آهن را با سدیم یا نیترات پتاسیم ، اکسید می‌کنند تا مقدار آن در شیشه نهایی چندان قابل توجه نباشد. از پتاسیم نیترات یا کربنات ، در بسیاری از شیشه‌های مرغوب‌تر نظیر شیشه ظروف غذاخوری ، شیشه تزئینی و شیشه اپتیکی استفاده می‌شود.

 

خرده شیشه
این ماده از خرد کردن کالاهای معیوب ، لبه‌های پرداخت شده کالاها یا سایر ضایعات شیشه‌ای بدست می‌آید و استفاده از آن ، سبب سهولت عملیات ذوب می‌شود و در عین حال ، مواد ضایعاتی نیز به مصرف می‌رسند. ممکن است مقدار خرده شیشه مصرفی در هر بار بین 10 تا 80 درصد باشد.
بلوکهای نسوز
این مواد در صنعت شیشه ، بدلیل شرایط سخت موجود به طرز ویژه‌ای بسط و توسعه یافته‌اند. زیرکن متخلخل ، آلومین ، مولیت و مولیت - آلومین تفجوش و زیرکونیا - آلومین - سیلیس ، آلومین و آلومین - کروم که بروش ریختگی برقی تهیه شده‌اند، از جمله بلوکهای نسوزی هستند که در کوره‌های مخزنی شیشه بکار می‌روند. آخرین تجربه بدست آمده در کوره‌های بازیابی گرما ، استفاده از فراورده‌های نسوز بازی بدلیل وجود غبار و بخارهای قلیایی در کوره است.

 

طاقهای آجری کوره از جنس سیلیس که استفاده از آن در صنعت ، اقتصادی است، عمدتا تعیین کننده دمای عملیات کوره است.

 

 

 

 

 

شیشه و انواع آن
علوم طبیعت > شیمی > شیمی کاربردی (صنعتی) > شیمی شیشه
(cached)
________________________________________

 

از نظر فیزیکی ، می‌توان شیشه را مایعی صلب ، فوق‌العاده سرد و بدون نقطه ذوب مشخص تعریف کرد که گرانروی زیاد ، مانع تبلور آن می‌شود.

 

می‌توان شیشه را از نظر شمیایی ، یکی شدن اکسیدهای غیرفرار معدنی حاصل از تجزیه و گداختگی ترکیبات قلیایی و قلیایی خاکی ، ماسه و سایر اجزای شیشه دانست که منتهی به ایجاد محصولی با ساختار کتره‌ای اتم‌ها می‌شود.

 

 

 

تاریخچه
مانند بسیاری از مواد دیگر ، در مورد اختراع شیشه نیز تردید بسیاری وجود دارد. یکی از قدیمی‌ترین استفاده‌های موجود در این ماده ، از "پلینی" نقل شده که در طی آن ، گفته می‌شود که بازرگانان فنیقی ، ضمن پختن غذا در ظرفی که برحسب اتفاق روی توده‌ای از لزونا در ساحل دریا قرار گرفته بود، به وجود این ماده پی بردند. یکی شدن ماسه و قلیا نظر آنان را به خود جلب کرد و سبب انجام تلاشهای بعدی در راه تقلید این عمل شد.

 

مصری‌ها در هزاره ششم پیش از میلاد ، جواهرات بدلی شیشه‌ای می‌ساختند. در سال 290 میلادی ، شیشه پنجره ساخته شد. در طی قرون وسطی ، ونیز به مرکز انحصاری صنعت شیشه بدل شده بود. در سال 1688 شیشه جام در فرانسه به شکل فراورده نو عرضه گردید. در سال 1608 میلادی ، در ایالات متحده ، در "جیمزتاون" در ویرجینیا ، صنعت شیشه پایه‌گذاری شد. در سال 1914، فرایند فورکالت در بلژیک برای کشش مداوم ورق شیشه بوجود آمد.
مصارف و جنبه‌های اقتصادی
مصارف و کاربردهای شیشه بسیار متعدد است. در مجموع شیشه سازی در ایالات متحده ، سالانه یک صنعت 7 میلیارد دلاری را تشکیل می‌دهد و در آن میان ، شیشه خودرو ، سالانه نیمی از مقدار تولید شیشه تخت را به خود اختصاص می‌دهد. در معماری ، گرایش بیشتری به استفاده از شیشه در ساختمانهای تجاری و بویژه مصرف شیشه‌های رنگی ، پدید آمده است.
ترکیب شیشه
شیشه ، محصولی کاملا «شیشه‌ای شده» یا دست کم فراورده‌ای است که مقدار مواد معلق غیرشیشه‌ای موجود در آن نسبتا کم است. با وجود هزاران فرمول جدید شیشه که طی 30 سال گذشته بوجود آمده، درخور توجه است که هنوز مانند 2000 سال پیش ، 90 درصد تمام شیشه‌های جهان از آهک ، سیلیس و کربنات سدیم تشکیل یافته‌اند. اما نباید چنین استنتاج کرد که در طی این مدت ، هیچ تحول مهمی در ترکیب شیشه صورت نگرفته است. بلکه در واقع تغییرات جزئی در اجزای اصلی ترکیب و تغییرات مهم در اجزای فرعی ترکیب ، پدید آمده است.

 

اجزای اصلی عبارتند از: ماسه ، آهک و کربنات سدیم. هر ماده خام دیگر ، جزء فرعی تلقی می‌شود، هرچند که بر اثر استفاده از آن ، نتایج مهمی بدست آید. مهمترین عامل در ساخت شیشه ، گرانروی اکسیدهای مذاب و ارتباط میان این گرانروی و ترکیب شیشه است.

 

تقسیم بندی شیشه‌های تجارتی
سیلیس گداخته
سیلیس گداخته یا سیلیس شیشه‌ای به روش تفکافت تتراکلرید سیلیسیم در دمای بالا یا بوسیله گدازش کوارتز یا ماسه خالص ساخته می‌شود و گاه آن را به اشتباه ، شیشه کوارتزی می‌خوانند. این ماده ، انبساط کم و نقطه نرمی بالایی دارد که به مقاومت گرمایی زیاد آن کمک می‌کند و امکان استفاده از آن را در گستره دمایی بالاتر از دیگر شیشه‌ها فراهم می‌آورد. این شیشه ، اشعه ماوراء بنفش را بخوبی از خود عبور می‌دهد.
سیلیکاتهای قلیایی
سیلیکاتهای قلیایی تنها شیشه‌های دو جزئی هستند که از اهمیت تجارتی برخوردارند. ماسه و کربنات سدیم را بسادگی با هم ذوب می‌کنند و محصولات بدست آمده با گستره ترکیب Na2O.SiO2 تا Na2O.4SiO2 را سیلیکاتهای سدیم می‌خوانند. سیلیکات محلول کربنات سدیم که به نام شیشه آبی (انحلال پذیر در آب) نیز خوانده می‌شود، بطور گسترده‌ای در ساخت جعبه‌هایی با کاغذ موجدار و به عنوان چسب کاغذ بکار می‌رود.

 

مصرف دیگر آن در ایجاد حالت ضد آتش است. انواع قلیایی‌تر آن به عنوان شوینده‌های لباسشویی و مواد کمکی صابونها بکار می‌رود.
شیشه آهک سوددار
این نوع شیشه %95 کل شیشه تولید شده را تشکیل می‌دهد و از آن ، برای ساخت تمام انواع بطری‌ها ، شیشه تخت ، پنجره خودروها و سایر پنجره‌ها ، لیوان و ظروف غذاخوری استفاده می‌شود. در کیفیت فیزیکی تمام انواع شیشه‌های تخت ، نظیر همواری و نداشتن موج و پیچ ، بهبود کلی حاصل شده، اما ترکیب شیمیایی تغییر زیادی نکرده است. اصولا ترکیب شیمیایی در گستره زیر قرار می‌گیرد:

 

SiO2 از %70 تا %74 ، CaO از %8 تا %13 ،Na2O از %13 تا %18.

 

فراورده‌هایی که این نسبتها را دارند، در دماهای نسبتا پایین‌تری ذوب می‌شوند. در تولید شیشه بطری ، بخش عمده پیشرفت از نوع مکانیکی است. در هر حال ، تجارت نوشابه‌ها ، سبب ایجاد گرایشی در بین شیشه سازان برای تولید ظروف شیشه‌ای با آلومین و آهک زیاد و قلیائیت کم شده است. این نوع شیشه با دشواری بیشتری ذوب می‌شود، اما در برابر مواد شیمیایی مقاومتر است.

 

رنگ شیشه بطری‌ها بدلیل انتخاب بهتر و تخلیص مواد خام و استفاده از سلنیم به عنوان زنگ‌زدا بسیار بهتر از قبل است.
شیشه سربی
با جانشین شدن اکسید سرب به جای اکسید کلسیم در شیشه مذاب ، شیشه سربی بدست می‌آید. این شیشه‌ها بدلیل برخورداری از ضریب شکست بالا و پراکندگی نور زیاد ، در کارهای نوری از اهمیت بسزایی برخوردارند. تاکنون میزان سرب موجود در شیشه را به %92 نیز رسانده‌اند.

 

درخشندگی یک بلور تراش داده شده خوب بدلیل مقدار زیاد سرب در ترکیب آن است. مقدار زیادی از این شیشه برای ساخت حباب لامپهای برق ، لامپهای نئون و رادیوترونها بدلیل مقاومت الکتریکی بالای آنها مورد استفاده قرار می‌گیرد. این شیشه برای ایجاد حفاظ در برابر پرتوهای اتمی نیز مفید است.

 

شیشه بوروسیلیکاتی
شیشه بوروسیلیکاتی ، معمولا حاوی حدود 10 تا 20 درصد B2O2 ، حدود 80 تا 85 درصد سیلیس و کمتر از 10 درصد Na2O است. این نوع شیشه دارای ضریب انبساط کم ، مقاومت فوق‌العاده زیاد در برابر ضربه ، پایداری عالی در برابر مواد شیمیایی و مقاومت الکتریکی بالاست.

 

ظروف آزمایشگاهی ساخته شده از این شیشه ، تحت نام تجارتی پیرکس فروخته می‌شود. با این حال ، در سالهای اخیر نام پیرکس برای اجناس شیشه‌ای بسیاری که ترکیب شیمیایی دیگری دارند (مانند شیشه آلومین _ سیلیکات در ظروف شیشه‌ای مناسب برای پخت و پز) نیز بکار می‌رود. مصارف دیگر شیشه‌های بوروسیلیکاتی علاوه بر ظروف آزمایشگاهی عبارت است از واشرها و عایقهای فشار قوی ، خطوط لوله و عدسی تلسکوپها.
شیشه‌های ویژه
شیشه‌های رنگی و پوشش‌دار ، کدر ، شفاف ، ایمنی ، شیشه اپتیکی ، شیشه فوتوکرومیکی و سرامیکهای شیشه‌ای ، همه شیشه‌های ویژه هستند. ترکیب تمامی این شیشه‌ها بر طبق مشخصات محصول نهایی موردنظر تغییر می‌کند.
الیاف شیشه‌ای
الیاف شیشه‌ای از ترکیبات ویژه‌ای که در برابر شرایط جوی مقاوم هستند، ساخته می‌شوند. سطح بسیار زیاد این الیاف سبب می‌شود تا آنها نسبت به همه رطوبت موجود در هوا آسیب پذیر باشند. مقدار سیلیس (حدود %55) و قلیایی موجود در این شیشه پایین است.
صنعت شیشه‌سازی
علوم طبیعت > شیمی > شیمی کاربردی (صنعتی) > شیمی شیشه
(cached)
________________________________________

 

 

 

اطلاعات اولیه
شیشه‌های معمولی که در زندگی روزمره بکار می‌روند، عمدتا شامل سیـلیس ، کربنات کلسیم ( یا آهک ) و کربنات سدیم و زغال کک است ( گاهی از فلدسپار و دولومیت نیز استفاده می‌شود ). معمولا این مواد را به صورت پودر یا دانه‌هایی به قطر 0.2 تا 2 سانتی‌متر ، مصرف می‌کنند. البته برای تهیه شیشه‌های مرغوب و کریستال ، از سیلیس تقریبا خالص (کوارتز) استفاده می‌شود. در شیشه‌های معمولی حدود ½ درصد آلومین و 0.08 درصد اکسید آهن III نیز وجود دارد.
تاریخچه
صنعت شیشه‌سازی ، در ایران سابقه بسیار طولانی دارد که به حدود پیش از 2000 قبل از میلاد می‌رسد. کشف یک ظرف شیشه‌ای زرد رنگ صدفی با زینتی شبیه به خطوط شکسته موج‌دار که در یکی از قبرستانهای لرستان پیدا شده ، یک گردن‌بند شیشه‌ای حاوی دانه‌های آبی رنگ متعلق به 2250 سال پیش از میلاد ، در ناحیه شمال غربی ایران و قطعات شیشه‌ای مایل به سبز که در کاوشهای باستان شناسی لرستان ، شوش و حسنلو بدست آمده است، نشان دهنده سابقه تاریخی صنعت شیشه‌سازی در ایران است.
سیر تحولی و رشد
کشف بطریهای گردن دراز که دهانه آن با نقره مسدود شده بود در قرن 12 میلادی ، قالبهای ساخت وسایل شیشه‌ای در نیشابور ، نشان دهنده شتاب بیشتر صنعت شیشه‌گری در اوایل رواج اسلام در ایران است که به‌تدریج با رونق صنعت شیشه‌سازی در ایتالیا ، راه زوال را در پیش گرفت که تا قرن هفدهم میلادی ادامه یافت. از آن پس ، رونق و بازسازی این صنعت دوباره شروع شد و به مدد مهارت ایرانیان در رنگ آمیزی شیشه ، شتاب چشمگیری پیدا کرد. از آن جمله ، می‌توان ساختن انواع محصولات مختلف شیشه‌ای از ابریق گرفته تا گلدان ، بطری و … در شیراز ، اصفهان و قم در قرنهای دوازدهم و هجدهم میلادی را برشمرد. اما از آن زمان به بعد ، بی‌لیاقتی و غفلت دولمتردان وقت باعث شد صنعت شیشه‌سازی در ایران افت کند.
مراحل مختلف تهیه شیشه
1. تهیه مواد اولیه و تبدیل آنها به پودر با دانه‌بندی بین 0.1 تا 2 میلی‌متر
2. توزین هر یک از مواد اولیه به نسبتهای مورد نظر و مخلوط کردن آنها همراه با 4 تا 5 درصد آب و انتقال مخلوط به کوره
3. ذوب کردن مخلوط در کوره و تهیه خمیر شیشه
4. بی‌رنگ کردن خمیر شیشه و خارج کردن گازها
5. تبدیل به فرآورده‌های مورد نیاز بازار و صنایع
6. نپختن شیشه ( قرار دادن شیشه داغ در کوره‌هایی که دمای کمی دارد، برای کاهش شکنندگی شیشه)
فرآورده‌های مختلف شیشه‌ای
در حال حاضر ، صنایع شیشه‌سازی عمدتا در پنج شاخه اصلی مصرف در ایران فعالیت دارند:

 

• ساختمان سازی
• صنایع غذایی
• تهیه لوازم خانگی
• صنایع خودرو سازی
• صنایع دارو سازی و آزمایشگاه

 

 

 

انواع مهم فراورده‌ههای شیشه‌ای
شیشه جام
این نوع شیشه ، برای مصرف در پنجره ، قاب عکس و غیره تهیه می‌شود و دارای سطح کاملا صاف است. در مرحله تولید با عبور خمیر شیشه بین دو غلطک صاف افقی ، عمودی و یا عبور از روی قلع مذاب به دستگاه برش و کوره پخت هدایت می‌شود.
انواع بطری
برای تهیه بطری ، خمیر شیشه را از بالای ماشین قالب‌زنی توسط قیچی مخصوص به صورت لقمه‌هایی در آورده ، به قسمت قالب‌زنی وارد می‌کنند و از پایین ، هوا در آن می‌دمند تا شکل مطلوب به خود بگیرد. برای تهیه انواع لیوان ، استکان ، لوله چراغ نفتی و فانوس ، مانند تهیه بطری عمل می‌شود، ولی بجای دمیدن هوا ، از قالب ویژه استفاده می‌شود.
شیشه‌های ایمنی بدون تلق
این نوع شیشه‌ها برای ویترینها و شیشه‌های عقب و کناری خودرو تهیه می‌شوند. پس از مراحل برش و شکل‌دهی ، در پرسهای مخصوص ، آنها را در کوره الکتریکی تا °650C گرم کرده ، بطور ناگهانی سرد می‌کنند تا بر اثر تبلور جزئی ، بر مقاومت آنها افزوده می‌شود.
شیشه ضد گلوله
این نوع شیشه شامل چهار لایه 6 میلی‌متری و دو لایه تلق ضخیم است. در هر مورد ، ابتدا از طریق وصل کردن به خلاء ، هوای بین لایه‌‌ها را خارج کرده ، ضخامت شیشه و تلق را به هم می‌جشبانند و بعد تحت فشار 13 اتمسفر در دمای °120C ، به مدت سه ساعت نگه می‌دارند تا لایه‌ها کاملا به همدیگر بچسبند.
الیاف شیشه‌ای
این نوع الیاف ، با عبور خمیر شیشه از منافذ باریک یک قسمت غربال مانند ، تهیه می‌شوند. از این نوع الیاف ، در تهیه پارچه ، پتو و لحاف و عایق‌بندی دستگاه‌های حرارتی و برودتی و عایق الکتریکی ، صحافی و غیره استفاده می‌شود.
شیشه‌های مخصوص
شیشه‌ها نشکن
این نوع شیشه‌ها دارای ضریب انبساط بسیار کم‌اند و در مقابل تغییر ناگهانی دما یا ضربه ، مقاومت زیادی دارند. از این رو ، از آنها برای تهیه ظروف و وسایل آزمایشگاهی و اخیرا ظروف آشپزخانه استفاده می‌شود.

 

برای تهیه این نوع شیشه‌ها ، به جای Na2O و CaO از Zr2O3 ، Al2O3 و B2O3 استفاده می‌کنند که به نام شیشه‌های پیرکس ، ینا و کیماکس شهرت دارند.
شیشه‌های بلور
این نوع شیشه‌ها بسیار ظریف و مشابه به کریستال‌اند. اما سنگین و صدا دهندگی کریستال را ندارند و خاصیت شکست نور در آنها کمتر است. دارای 75 درصد سیلیس ، 18 درصد و 7 درصد Cao اند.
شیشه‌های سرب‌دار
این نوع شیشه‌ها از شیشه‌های معمولی شفافتر و سنگی‌ترند و ضریب شکست بالاتری دارند و دارای

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  38  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


داناود مقاله تاریخچه شیشه

دانلود مقاله گزارش کاراموزی عمران ساختمان های بتنی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله گزارش کاراموزی عمران ساختمان های بتنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


انجام دادن کار اجرایی به عنوان کارآموزی کاری بسیار مفید وپسندیده ای است چون این کار دانشجو را با اجرای کارهای عمرانی آشنامی کند اجرای کارهای عمرانی با دستگاه تئوری تفاوت دارد واختلاف اجرا ودرس دانشگاهی فقط در کارگاه ساختمانی قابل احساس کردن است وکارآموزی وکارکردن درکارگاه ساختمانی قبل از رفتن دانشجو به محل کار خود بسیار مفید است.
کارکردن در کارگاه ساختمانی به عنوان کارآموزی برای بنده بسیار مفید بود و تجربه های خوبی را کسب کردم قبلا از آقای مهندس عمادی استادکارآموزی و مدیر عامل شرکت ولشت کلاردشت آقای مهندس کاووسی وتمام کسانی که بنده را در تهیه این گزارش کارآموزی یاری نمودند تشکر می نمایم.

فهرست
اجرای ساختمانهای بتنی
تخریب ساختمان قدیمی
خاک برداری
شناژبندی فنداسیون
آرماتوربندی فنداسیون
بتن ریزی فنداسیون
آرماتوربندی ستون
قالب بندی ستون بتنی
بتون ریزی ستون
اجرای تیر بتونی
اجرای تیرچه
شمع بندی
اجرای سقف تیرچه بلوک
بتون ریزی سقف
نگهداری از بتن اجرا شده
قالب بندی وشبکه گزاری پله بتونی

به نام خدا
موضوع: گزارش کارآموزی
محل کارآموزی اینجانب در شرکت ولشت کلاردشت بوده است که یک شرکت خصوصی است بنده از ابتدای کار یک ساختمان 8 واحد وارد کارگاه ساختمانی شدم در ابتدا کار تخریب ساختمان قدیمی موجود مورد توجه قرار گرفت که شرکت قبل از تخریب نقشه های اجرایی را کشیده و کارهای شهرداری را انجام داده تا بعد از گرفتن شناسنامه ساختمان اقدام به احداث وساخت ساختمان مورد نظر را انجام دهد بعد از انجام دادن کارهای اداری در شهرداری مورد نظر که شهرداری منطقه 9 کرج و گرفتن جو از ساخت از شهرداری شرکت اقدام به قطع گاز ساختمان توسط اداره گاز شهرستان کرج کرده وبعد از انجام این کار اقدام به برچیدن شوفاژ خانه ساختمان کرده است و وسایلی که می توانست از ان استفاده کند از ساختمان خارج کرد وسپس ساختمان مورد نظر را تخریب کرد که تخریب ساختمان ابتدا از دیوارهای داخلی، درها وبیرون آوردن چارچوب درهای داخلی شروع شد وسپس آسفالت پشت بام ساختمان توسط عوامل تخریب مانند ورقه های کاغذ لوله شده از پشت بام کنده شده نکته مهم این است که قبل از تخریب پشت بام حتما آسفالت باید به صورت جداگانه برداشته شود چون در صورت انجام نشدن این کار تخریب پشت بام با آسفالت کاری بسیاری دشوار میشود بعداز جمع شدن آسفالت پشته بام وتخلیه آن از پشت بام به داخل کامیون وحمل وخارج کردن آن از پروژه سقف ساختمان که طاق ضربی بودتخریب شد عوامل تخریب موظف به تخریب وجمع آوری آجرهای موجود وچیدن آجرها در یک گوشه حیاط شده بعد از تمام شدن تخریب ساختمان که قوطی بودند و تیر آهن های ساختمان بود که ستون ها از ساختمان قدیمی به جای مانده بود و تیرآهن در یک روز توسط عوامل تخریب بوسیله هوا برش بریده و به همراه تمام چهارچوب ها و درها وپنجره ها که قبلا از دیوارها خارج شده بود و بار کامیون شدهو از پروژه خارج شدند و خاک بسیاری بود که بر جای مانده بود تمام عملیات تخریب ساختمان بین 15 تا 20روز انجام شد.
بعد از تمام شدن عملیات تخریب مرحله خاک برداری پروژه بود که توسط یک لودر و چند کامیون انجام شد عملیات خاک برداری در یک روزکاری به انجام رسید واز نقطه صغری که قبلا توسط مهندس ناظر در نظر گرفته شده بود 80سانتی متر با این تراز انجام شد یعنی او در نقطه صفر 80سانتی متر پایین تر رفت قادر به این حد فاصل شناژ بنحوی وفنداسیون ساختمان جدید احداث شود در حین انجام عملیات خاک برداری به چند فنداسیون تکی که در زمان قدیم برای مقاوم کردن زیر ستون انجام شده بود برخوردیم که مصالح موجود برای ساخت این فنداسیون ها شفته آهک بود که بسیار سنگین و مقاوم بودند که لودر با خالی کردن اطراف این فنداسیون وزیر آن موفق به خارج کردن فنداسیون های مذکور شد که دوتای آن را در یک کامیون بارزده شده به دلیل سنگین بودن آن و از پروژه خارج شده درست کردن این فنداسیون ها با مصالح شفته آهک در زمان خود بسیار جالب وقابل ستایش بود.
در زمان خاک برداری ساختمان سرد و چاه قدیمی باز شده که اگر طبق ضوابط قرار بود این چاه ها پر شود بوسیله ملات شفته آهک پر می شود اما یکی از چاه ها متوسط دو در با خاک پر شد که کار بسیار اشتباهی است اما به دلیل هزینه وسرعت درانجام کار این نوع پرکردن چاه های قدیمی بیشتر متداول شده است که کار بسیار اشتباهی است وممکن است بعد ها این چاه نشت کرده چون خاکی که به داخل چاه ریخته می شود انباری چاه را پر نمی کند وفقط مقداری از انباری وتمام میله را پر می کند.
که بعد از گذشت زمان وحرکت خالی که به صورت مخروطی در میله قرار گرفته باعث نشت خاک میله چاه می شود اما اگر چاههای موجود با ملات شفته آهک به همین صورت پر شود به دلیل سفت شدن این ملات هرگز نشت نکرده وباعث هیچ خطری در اینده هم نمی شود که امید است این کار که به دلیل هزینه موجود در اغلب پروژه های ساختمانی انجام نمی شود با نظارت پشته مهندسان ناظر انجام شود نکته مهمی که قابل توجه بود حضور نداشتن مهندسان ناظر در زمان خاک برداری بود که اگر ایشان حضو رداشتند شاید چاه های مذکور را اینچنین باخاک شد که ریختن مقداری آب وپرکردن آن در مدت زمان بیشتر کمی بهتر از چاه اول بود به دلیل بودن ساختمان های مجاور همسایه باقی ماند تا ضربه های لودر و خالی شدن خاک کناره ساختمان باعث تخریب ساختمانهای مجاور نشود در همسایگی شرقی یک ساختمان یک طبقه که ساختمان غربی نگرانی بیشتری برای مسئولان پروژه به همراه داشت چون دیوارهای ساختمان با گل چیده شده بود وبسیار سست و ریزش بود البته شرکت قبلا ساختمان همسایه را بیمه کرده بود تا در صورت بروز حادثه بیمه خسارت وارده را پرداخت نماید وبرای اطمینان از همسایه غربی خواسته شده بود که در زمان خاک برداری ساختمان را تخلیه کنند که کار بسیار پسندیده ای بود در انتهای زمین مورد نظر زیر زمین بود که در هنگام خاک برداری تا نصف آن خاک برداری شده بود وبقیه زیرزمین پر از خاک شده بود که در محل فعلی زیرزمین جای 3 فنداسیون وشناژهایی بود که برای ساخت ساختمان جدیدی باید احداث میشد (بعداً) در مورد این زیرزمین توضیح داده می شود ودر پایان روز کاری گودبرداری ساختمان با حمل خاکهای اضافه بوسیله کامیون به خارج از پروژه خاک برداری به اتمام رسید.
در روز بعد چند کارگر مشغول کندن خاکهای کنار دیوارهای همسایه شدند که به دلیل آسیب نرساندن به ساختمانهای مجاور آن خاکها را جابجا نکرده بود ساختمانی کهنه در همسایگی غربی زمین وجود داشت یک ساختمان دو طبقه بود اما وقتی که کارگر ها کمی از خاکها را خالی کردند دیده شد ساختمان دارای پی وکرسه چینی است وبا خیال راحت خاکها را از کنار ساختمان خارج کردیم اما نه فقط مانند خاکهای طرف ساختمان شرقی که با خالی کردن مقدار کمی از خاکها بوسیله کارگرها دیده شد که ساختمان فاقد پی است و دیوارهای آن با گل چیده شده است و این مسئله باعث ناراحتی کاردر اجرا می شد و شرکت ساختمان مجاور بیمه کرد تا در صورت بروز حادثه شرکت بیمه خسارت وارده پرداخت کند . را خاک را تخلیه کردیم وبعد از خارج کردن خاک شناژ که از دیوارهای همسایه خارج شده بود سرند کردند و با اضافه کردن آب ودرست کردن ملات اقدام به دیوارچینی کردیم دلیل استفاده از گل برای دیوارچینی شناژ فنداسیون این بود که بعد از اجرای فنداسیون بتوان آجراهایی که در شناژ بندی مصرف شد باز از زمین خارج کرده و در دیوار چینی وپارتیشن بندی از آنها استفاده کرد.بعد از تمام شدن شناژ افقی فنداسیون نوبت به اجرای بتن مگر یا نظاف رسید که با بتن با عیار 150 اجرا شد اجرای بتن مگر را تاموازی یکسان ریخته واز تخته ماله صاف کرد و با انجام دادن این کار یک سطح صاف بر کف فنداسیون بوجود آمد با اینکار بتن مگر به پایان رسید.
و بعد از این کار اجرای بتن مگر نوبت به محاسبات میلگردهای مورد مصرف در ساختمان رسید محاسبات میلگردهای ساختمان از روی جدول ونقشه های ساختمان انجام شد و بعد از خریداری میلگرد ها وتخلیه آن د رپروژه آرماتور بند انتخاب شده وبعد از نوشتن قرارداد آرماتوربندی ساختمان شروع شد.
ابتدای آرماتوربندی با اندازه زدن میلگردهای کف فنداسیون (مش) شروع شد ومش های فنداسیون انجام شد طول مشهای به اندازه طول فنداسیون منهای 10 سانتی متر با خم 10 سانتی بود وبعد از بستن مش ها نوبت به میلگردهای شناژ رسید که هم در کف و هم در بالای شناژ شد وبعد نوبت به اجرای خاموتهای فنداسیون شد که بعد از اندازه زدن وقطع کردن وخم کردن میلگردها خاموتهای فنداسیون درست شد و آنها را در داخل میلگردهای طولی موجود در فنداسیون انداخته شد آرماتور بند در زمان بستن خاموتها گره های خاموتها را در یک طرف انداخته بود که به او گفتم که گره های خاموتها باید در دوطرف به صورت یکی در میان اجرا شود که با تاکید ما چند تا فنداسیونها به این طریق انجام شد اما چند تا شناژ ها گردها در یک طرف شناژ در بالا قرار گرفته بود بعد از تمام شدن خاموتها وبستن آنها میلگردهای انتظار برای اجرای ستون ها انجام شد که طول میلگردهای انتظار از بالای فنداسیون 80سانتی متر بود و با 2 یا 3خاموت میلگرد انتظار بسته شد وقبل از بتن ریزی به مهندس اطلاع داده شد تا از پروژه بازدید نماید تا در صورت تایید کردن اجرای آرماتوربندی پیمان کار اقدام به بتن ریزی فنداسیون کند.
روز بعد مهندس ناظر نظارت بر اجرای آرماتوربندی فنداسیون در محل احداث پروژه حاضر شد مهندس ناظر با دقت زیاد شروع به بازدید از پروژه کردند وبعد از مدتی نماینده پیمانکار را خواسته واز او به دلیل اجرا نکردن صحیح گره ها در خاموتهای فنداسیون راخواستار شدند که با توضیح نسبتا منطقی نمایند. رو به رو شدند که نماینده پیمانکار توضیح دادکه تمام گره ها در فنداسیون به صورت چپ و راست اجرا شده است و در بعضی از موارد که آرماتور بند اشتباه کرده بود اکثر گره های خاموتها به طور صحیح اجرا شده بود وبا لطف مهندس که آن مقدار اشتباه را قابل بخشش دانستند آرماتوربندی فنداسیون را تایید کرده و اجازه بتن ریزی را به پیمان کار کار داد.
بعد از تایید آرماتوربندی فنداسیون داخل دیوارهای شناژ با نایلون پوشیده شد تا بتن به آجرهای موجود نچسبد تا بتوان بعداز بتن ریزی آجرهای استفاده شده در شناژ بندی را از خاک بیرون آورده و از آن باز استفاده شود قبل از بتن ریزی حفره های بین فنداسیون با خاک پر می شود تا فشار بتن باعث تخریب دیوارهای شناژ فنداسیون نشود.
بعد از تمام شدن مراحل فوق نوبت به بتن ریزی رسید روز قبل از بتن ریزی اکیپ اجرای کار دستگاه بتن ساز(مخلوط کن) را د رجایی که باید دستگاه قرار می گرفت گذاشته ومقدمات کار را انجام دادند چند کامیون شن وماسه شب قبل از بتن ریزی در کار تخلیه شد.

 

بتن ریزی فنداسیون
صبح زود کار بتن ریزی فنداسیون شروع شد و 6 تا 7 نفر اکیپ بتن ریزی بودند که شروع به ساخت بتن کرده و تخلیه آن د رفنداسیون را انجام دادند با شروع کار بتن ریزی از انتهای فنداسیون بتن ریزی آغاز شد و دلیل این کار برای اکیپ بتن ریز این بود که از اول صبح که قوای بدنی انسان زیاد است بتوانند مسافت بیشتری را طی کنند با شروع کار دیده شد که در دستگاه بتن ریز سیمان به اندازه کافی ریخته نمی شود وبعد از جویا شدن علت کار معلوم شد که این اکیپ ها سیمان مصرفی را بصورت تجربی داخل دستگاه میریزند. وبا یک محاسبه ساده دیده شد مقدار سیمانی که در دستگاهی می ریزند نصف مقدار سیمان را که در دستگاه می ریزند بیشتر کنند و با تایید دستگاه نظارت کار ادامه پیدا کرد.
بتن ریزی فنداسیون شروع شد و همراه با آن ویبره کردن بتن بوسیله دستگاه ویبراتور آغاز شد.
ارتفاع بتن ریزی فنداسیون 70 سانیت متر بود ولایه اولبتن حدودا به ضخامت 40 تا 30 سانتیمتر ریخته می شد و ان را یک بار ویبره می کردند وبعد لایه دوم ریخت می شد باز آن را ویبره می کردند البته فراموش نشود که کاور بتن بدلیل تماس نداشتن با خاک 7 تا 5 سانتی متر بود.

 

ویبره کردن بتن
همانطور که می دانیم ویبره کردن بتن کار بسیار مهم وحساسی است که به آن توجهی نمی شود.
عوامل اجرای که د رکارهای ساختمانی کارمی کنند متاسفانه فقط بصورت تجربی کارها را انجام میدهند وکمتر اکیپ یا پیمانکار است که اصول اولیه کار درست را بداند وآن را اجرا کند د ربسیاری از کارهای ساختمانی دیده شده که کار ویبره را یک کارگر ساده وبدون تجربه انجام می دهد که این کار بسیار اشتباه است وکسی که کار ویبره را انجام می دهد باید کارکردن با دستگاه واصول درست استفاده ویبراتور را بداند چون در صورت نداشتن اطلاعات اگر ویبره زیاد انجام شود تمام آب بتن خارج شده وبتن ها پوک می شود واگر ویبره کردن کم انجام شود حفره های درد داخل بتن باقی می ماند که با عث ضعیف شدن بتن مامی گردد وشخصی که کار با دستگاه ویبره را انجام میدهد تا حبابهای هوا موجود در بتن از آن خارج شده و در سطح بتن دیده نشود ونباید لوله لرزاننده باشیب داخل بتن فرو رود و به تعداد زیاد در بتن باقی بماند.
نکته بسیار مهم که در کار اجرایی دیده می شود که عوامل اجرا کننده ویا پیمان کاران این کار را انجا می دهند این است که ویبراتور را به جای فروبردن در بتن ساخته شده آن را به میلگردهای اصلی یا فرعی می چسبانند وخیال می شود که تمام بتن ویبره شده ویک بتن خوب وبدون داشتن حباب هوا ومقاوم بدست می اید که این کار بسیار اشتباه است چون با انجام دادن این کار شدن بتن می گردد وعلت این کار این است که زمانی که لوله لرزاننده ویبراتور میلگردهای در ان نقطه یا منطقه خارج شود وسنگ دانه های درشت مانند شن وماسه نزدیک به میلگرد شود وخمیر سیمان از میلگرد فاصله پیدا کرده و در اطراف میلگرد فقط داشتن شن وماسه جمع شود که همین کار باعث ضعیف شدن بتن می گردد وهمچنین این مسئله باعث میشود که اتصال خوب بین میلگرد وبتن برقرار نگردد واین کار باعث که عیب بزرگ وخراب کردن تمام کارهای انجام شده می شود.

آمارتوربندی ستون ها:
بعد از تمام شدن بتن فنداسیون نوبت به آرماتوربندی ستونهای ساختمان رسید قبل از بتن ریزی به تعداد میلگردهای ستون میلگرد انتظار در محل انها گذاشته شده بود که طول آنها از روی فنداسیون 80سانتی متر بود وبعد آرماتوربندها به اندازه کف پارکینگ تا کف طبقه اول به اضافه میلگرد انتظار برای انجام دادن آرماتورهای طبقه اول میلگردها را برش دادندکه محاسبه این کار به وسیله دستگاه نظارت انجام شد از روی فنداسیون 200 سانتی متر برای کف سازی و 20 سانتی متر برای ارتفاع پارکینگ و80سانتی متربرای میلگرد انتظار در نظر گرفته شد وبعد از بریدن میلگردهای اصلی که نمره آنها میلگرد بافی 20 میلی متر بود آنها را برسرد وخرک گذاشته وخاموتهای ستون را در طول آن بخش کرده و آنها را بستند (البته قبل این کار در زمان بتن ریزی به سرهر میلگرد انتظار دو خاموت کوچکتر انداختند تا سرمیلگردها کمی جمع شود وانداختن میلگردهای اصلی بر روی میلگردهای انتظار مشکلی ایجاد نشود به دلیل تمرکز فشار در پای ستن ودر انتهای ستون فاصله خاموتها در یک متر بالای ستون آکس به آکس میلگرد ها باز 7 سامتی متر اجرا شد وبعد از اجرای کامل تمام آرماتوربندی ستونها دستگاه نظارت آرماتور را کنترل کردند ودیده شد که سنجاقک ها اجرا نشده است و به اکیپ آرماتوربندی گفته شد که سنجاقک های موجود در نقشه را طبق نقشه های اجرای اجرا کرده تا تمامکار طبق نقشه باشد وسنجاقک ها در دو طرف اجرا شود.
استاد کارآرماتور بند سنجاقک ها را طبق نقشه اجرا نکرد و در جواب به ما برای علت کار چنین پاسخ داد که نقشه ها بسیار سنگین اجرا شده است ودر صورت اجرا نکردن سنجاقک ها هیچ اشکال پیش نخواهد آمد وبا اصرار ما هم کار خود را انجام داد و وقتی ما گفتیم که در صورت تایید نکردن مهندس ناظر تمام کار را طبق نقشه انجام دهد در ضمن در زمان بستن خاموتها به اوو کارگرها گفتم که گره های خاموتها بصورت چرخش اجرا شود و گره خاموتها پایین به روی گره خاموت بالایی اجرا نشود روز بعد با مهندس ناظر تماس گرفته شد تا برای تایید کردن آرماتوربندی ستونها به سر پروژه حاضر شود ودر صورت اجازه ایشان عوامل اجرای اقدام به بتن ریزی ستون بکنند مهندس ناظر روزبعد بدقولی کرد ودر محل احداث ساختمان نیامد ودستگاه نظارت شرکت دستور اجرای بتن ریزی را صادر کرد و فردای ان روز بتن ریزی آغاز شد وزمانی که بتن اولین ستون د رحال ریخته شدن بود مهندس ناظر آمد وبعد از کنترل کردن تمام ستونها به نحوه اجرای سنجاقک وتعداد کم آنها ایراد گرفته ودستور توقف بتن ریزی را صادر کرد طبق گفته مهندس ناظر سنجاقک به علت بسته نشدن با سیم آرماتوربندی حتی در یک طرف دارای مشکل بود و تعداد کم سنجاقک ها هم مشکل بعدی ونقص کار بود بتن ریز حتی بتن ریزی یک ستون را تا نصف ارتفاع مورد نظر اجرا کرده بود که بعد از آمدن مهندس ناظر قالب ستون را باز کرده و در تمام بتن ساخته شده در قالب را خارج کرده و با فشار آب تمام میله گردها را تمیز کرد ه وتمام سنجاقک ها را اضافه نمودند وبعداظهر همان روز باز به مهندس ناظر اطلاع داده شده که عیوب مورد نظر اصلاح شده وایشان برای تایید موارداصلاحی به پروژه تشریف بیاورند. فردای ان روز بعد از آمدن مهندس ناظر ودیدن کارهای اجرا شده کار را تاییدکرده وموافقت خود را برای اجرا کردن بتن ریزی ستون اعلام کرد.

 

بتن ریزی ستون ها:
بعد از اجازه مهندس ناظر بتن ریزی ستونها آغاز شد چون عامل اجرا کننده آرماتوربندی 4عدد قالب کامل ستون بیشتر نداشتن دستگاه نظارت اجازه بتن ریزی چهار ستون را در یک روز به آنها داد ونه بیشترچون عوامل اجرای قالب بندی خواستار بتن ریزی تعداد بیشتر ستونها در یک روز بودند ومی خواستند قالب چهار ستون را بسته وبتن آن را ریخته تا بعدازظهر همان روزقالب حداقل 2 یا 3ستون را باز کرده و تا پایان روز تعداد 2 یا 3 ستون دیگر را بتن ریزی کنند که اجازه این کار را به آنها داده نشد. چون در این زمان کم بتن به گیرش اولیه خود هم نرسیده بود که بخواهند قالب ستون را باز کنند وستون دیگری اجرا کنند دراغلب موارد کارهای ساختمانی دستگاه اجرایی به این نکات مهم توجهی نمی کند وخواست انها فقط اجرای سریع کار است تا با سرعت بخشیدن به کار وتمام کردن آن در زمان کم باعث شدند که پول بیشتر بدست آورده وهر چه سریعتر کار بعدی خود را شروع کنند.

 

چند نکته مهم در زمان اجرای بتن ریزی ستونها
بتن ریزی ستون باید در چند مرحله انجام شود وقبل از بتن ریزی چند نکته مهم قابل توجه است.
نکته اول:
آرماتورهای ستون ها تمیز بوده و عاری یا چربیها مانند روغن وغیره .... باشد و بر روی آنها مداد قیری نباشد وسطح میلگردها زنگ زده نباشد (زمانی که به عتلل مختلف کار ساختمان بعد از آرماتوربندی تعطیل شده باشد میلگرد ها در تماس مستقیم با عوامل جدی باد وباران زنگ می زند را د رصورتی که زنگ زدگی مجاز باشد ومقدارش را درصدهای مجاز کمتر باشد باید سطح زنگ زده با برس سیمی تمیز شده وسطح آرماتورها عاری از مداد زنگ زده باشد که درصد مجاز زنگ زدگی 1/6 ضخامت میلگرد است.
بعددر بستن قالب باید دقت شود که فاصله قالب تا میلگردها که همان کاور بتنی است رعایت شود که در یک نقطه یا در طول قالب ارماتورها به هم نچسبد که باعث کرموشدن بتن شود ونکته بعدی قبل از بستن قالب ها تمام آنها با روغن چرب شود برای اینکه بعد از بتن ریزی قالب که باز می شود گوشه های بتن بر اثر باز شدن قالب وداشتن گوشه کنده نشود.

 

نحوه ریختن بتن در داخل قالب
بتن ریخته شده در قالب نباید از فاصله زیاد در مراحل قالب ریخته شود که متاسفانه این مسئله در بسیاری از بتن ریزی ها د رکارهای اجرایی دیده می شود علت انجام ندادن این کار این است که زمانی که بتن از فاصله زیاد در قالب ریخته می شود وباعث می گردد فاصلهای که بتن باید از آن فاصله طبق ضوابط وآیین نامه ها باید از ارتفاع ریخته شود 90 تا 120 سانتی متر است واگر از این مقدار بیشتر شود دانه بندی بتن از بین می رود وبتن ریزی ضعیفی بدست می آید برای رفع چنین نقص باید بتن ریزی در ارتفاع گفته شده انجام شود تا دانه بندی بتن از هم گسیختگی نشود ودر اجرای بتن ستون بعد از پر شدن قالب یعنی به ارتفاع 90 تا 120 سانتی متری بادستگاه ویبره بتن موجود را ویبره کرده تا حباب های هوا از داخل بتن خارج شود و بعداز اتمام شدن بتن ریزی لایه اول و ویبره کردن ان نوبت به لایه دوم وبتن ریزی آن است قبل از بتن ریزی لوله ویبراتور را در داخل قالب قرارداده و شروع به پرکردن قالب می کنیم بعد از تمام شدن بتن ریزی ویبراتور را روشن کرده وبتن را ویبره می کنیم و قالب را تا 24 ساعت باز نمی کنیم بعداز 24 ساعت قالب را باز کرده و برای ریختن بتن ریزی ستون بعدی به کار می بریم.
بعد از بازکردن قالب سطح بتن را با فشار آب شسته تا باقی مانده هایی که به واسطه چرب کردن به سطح تیر باقی مانده پاک شود و بعد برای آنکه بتن مقاوم وخوبی داشته باشیم لازم است که به بتن خوب آب بدهیم وبرای بهتر انجام د ادن این کار بهتر است سطح بتن را با گونی های نخی همان گونی قیرگونی بپوشانیم تا در زمان آب دادن یاخیس کردن این گونی ها هم بتن بهترآب داده شود وهم با یک بار آب دادن زمان خیلی وبیشتریآب بر روی سطح بتنی باقی بماند چون در صورت عدم انجام دادن این کار وآب دادن بتن آب بر روی سطح بتنی خوب باقی نمی ماند و زود خشک می شود واین کار مستلزم کار بیشتر وهزینه بیشتر است اماارزش انجام ندادن این کار به اندازه کار وهزینه انجام شده است چون باعث میشود به بتن ساخته شده آب بیشتر داده شود و بتن بدست آمده به مقاومت بالا برسد وعمر ان نیز افزایش یابد.

 

اجرای تیر بتنی
تیرها قسمتی از ساختمان هستند که بار سقف را تحمل کرده و آن ها را به ستون ها منتقل می کنند وستون ها هم بارهای وارده را به پی وبالاخره پی به زمین وارد می کند بعد از تمام شدن بتن ریزی ستونها وبعداز بازکردن قالب ستونها نوبت به اجرای تیرهای سقف می رسد.
قبل از اجرای تیر سقف کن بندی برای تیر انجام می شود که بعد از درست کردن کف بر رویزمن است این کف بندها را بر روی شمع های فلزی قرارداده و سطح آنها را با روغن چرب می کنند وبعد میلگردهای طولی تیرها را بعداز برش دادن بر روی کف ها برده وآنها را نصب می کنند.
البته اکثرتیرهای بتنی با مقطع مربع یا مستطیل اجرا میشود مقطع تیرهای مورد نظر مربع شکل بود و معمولا این مقطع ها در طول تیر تغییر نمی کنند بعد شروع به گذاشتن یک ردیف آرماتورطوی پایین ویک ردیف آرماتور طولی دربالا کردند اجرا کردن این آرماتورهای طولی اجباری است وقطر این آرماتورها حداقل باید 10میلیمتر باشد البته قطر آرماتورهای طولی که در این آرماتورهای طولی که دراین پروژه یا سقف انجام شد 18 میلیمتر بود وفراموش نشود که در دو سر این میلگردهای طولی باید خم وجودداشته باشد در این پروژه در عرض ساختمان در طول تیر میلگرد 12 متر است وبلند تر از آن عد میلگرد وجود ندارد چون حمل ونقل آن بسیارمشکل است برای هر تیر بتنی که دارای 6 عدد میله گرد طولی بود برای اجرای هر کدام از آنها از یک میلگرد 12متری که یک سرآن را خم و یک میلگرد 2 متری دیگری استفاده شد که 20سانتی متر از آن برای خم ویک متر آن برای طولی که کم آورده بود. و 80سانتی متر از ان برای استحکام بیشتر سعی شدکه تمام طویل کردن های میلگرد ها در یک طرف تیر انجام نشود اگر میلگرد های طولی پایینی طویل می شود میلگردهای طولی بالایی در ان سر تیر طویل شود وبر سرآنها میلگرد اضافه شود.
بعد از اجرا کردن میلگردهای طولی خاموتها در تمام طول تیر پخش شد البته به علت اینکه در دو سر تیر نیروی برشی بیشتری نیست به دیگر ارتقا تیر وجود داشت فاصله خاموتها درد وسر تیر به اندازه 5و2 سانتی متر اکس به آکس میلگردها اجرا شده وفاصله دیگر خاموتها که د روسط تیر اجرا شده بود 15سانتی متر بود.
تعداد کل خاموتهای مصرفی در تیرهای سقف اول حدود به 500 عدد خاموت می رسید که تعداد قابل توجهی به شما رمی آید ضمنا شماره میلگرد مصرفی برای خاموتها میلگرد شماره 15 بود که در دو سر خاموتها به خم 45 درجه اجرا شده بود.
بعد از پخش کردن خاموتها در محل خود بسته شدند هم زمان با اجرای تیرها تیرچه های سقف در حیاط ساختمان در محلی که یک باند بتنی اجرا شده بود در حال ساخته شده بود.
تیرچه :
متداولترین نوع تیرچه در ایران تیرچه های بتونی است. تیرچه ها با خرپا مسطح اجرا می شوند خرپا از قسمت تشکیل شده است.
1- میلگرد هایی که در کف خرپا استفاده می شودتعداد قطر آن ها طبق محاسبه بدست می آید وباید از لحاظ طول وتعداد ونوع میلگرد را ساده وآجدار کاملا مطابق نقشه باشد.
2- 2- میلگرد فوقانی خرپا از میلگرد 8 یا 10 ویا 12 آجدار بوده وداخل بتن سقف ومیلگردهای حرارتی قرار می گیرد.
3- میلگرد مارپیچی یا میلگرد حماری خرپا که میلگرد کف را به میلگرد فوقانی متصل می نماید.
4- متداولترین نوع خرپا از میلگرد ساخته میشود این خرپا ها را بعد از ساخت درداخل قالب فلزی یا سفالی قرار داده وبعد بتونی با عیار 400 یا 450کیلوگرم سیمان ومصالح سنگی ریز دانه تمیز نموده و قالب را که حدود 10 سانتی متر پهنا و 4 سانتی متر ارتفاع دارد از بتون پر کرده و آن را می لرزانند بر روی میز لرزاننده تا خوب ویبره شود.

 

طریقه ساخت تیرچه درکارگاه:
برای اجرا تیرچه ها قبلا یک باند بتونی تهیه شد و علت ساخت باند فقط درست کردن یک سطح صاف بدون داشتن پستی وبلندی بود وبعدازساخت باند بتونی تیرچه سازان چند خرک درست کردند که میلگردهای کف خرپا ومیلگرد فوقانی را روی آن قرارداده وبعدمیلگرد مارپیچ که به این میلگرد در کارهای اجرای میلگرد زیگزال گفته می شود ونمره آنها میلگرد شماره است استفاده کردند و به واسطه آن میلگردهای زیگزال میلگردهای کف خرپا به میلگردهای فوقانی توسط جوش متصل شد.
بعد از درست کردن تمام خرپا های تیرچه ها و کنار گذاشتن آنها وتایید دستگاه نظارت نوبت به ساخت تیرچه رسید.
قبل از توضیح آن قسمت خاطرنشان می شویم که تیرچه های مورد نظر با قالب سفالی اجرا می شود.
سفال های تیرچه ها درچند ردیف بر روی باند بتونی چیده شد واین عمل طوری انجام شد که در یک ردیف سفال بعد از چیره شدن یک تونل بوجودآمد که این تونل به واسطه چیدن سفال تیرچه وبدون داشتن فاصله بین سفال ها وصاف کردن آنها با شمشه البته فقط سفال تیرچه اول با شمشه صاف شد و بقیه سفال تیرچه ها با ملاک قراردادن سفال تیرچه اول صاف شدند انجام شد بعد از اتمام این کارها تمام سفال ها بوسیله ان خیس شد البته قابل ذکر است که بعداز چیدن سفالها دو سفال ابتدایی وانتهای سفال با ماسه مسدود شد که بتون وارد شده به قالب تیرچه خارج نشود بعد از خیس کردن سفالها خرپاهای تیرچه ها که قبلا ساخته شده بود درد ال قالب تیرچه گذاشته شود.

 

ساعت بتون برای تیرچه ها
تیرچه سازان بعد از اماده کردن تمام مراحل ساخت تیرچه بتون مصرفی را ساختند که این کار را در چند شبکه به صورت زیر انجام دادند.
1- ابتدا بشکه را تا وسط بشکه پر از آب کردند.
2- ماسه شکسته وریز را به تعداد لازم درداخل بشکه ریخته و با یک بیل شروع به مخروط کردن کردند.
3- سیمان مورد نظر را کم کم داخل بشکه ریخته ویک نفر همزمان مشغول مخروط کردن موارد فوق که همراه سیمان به این مواد اضافه می شد میلگرد تا زمانی که بتون مورد نظر دستگاه نظارت تهیه شود و بعد از تهیه بتون که نباید نه زیاد سفت و نه زیاد شل باشد بتون ریزی تیرچه ها آغاز شد هم زمان با بتون ریزی به وسیله میلگردی که به خرپای تیرچه زده می شد عمل ویبره کردن تیرچه ها به انجام می رسید.
بعد از بتون ریزی تیرچه ها شروع به آب دادن به آنها کردند و فردای آن روز مقدار آبی که به تیرچه ها داده می شد اضافه شد تا مقداری که سطح تیرچه در تمام طول روز همواره خیس می ماند وبعد از اجرای تمام تیرچه ها وخشک شدن آنها پس از آب دادن فراوان آماده استفاده گردید که دستگاه نظارت استفاده از تیرچه ها را پس در یک هفته در زمان ساخت آنها صادر کرد که نکته مهمی است چون دیده می شود که در بسیاری از کارگاه ها در زمان کوتاهی پس از ساخت یا حتی قبل از خشک شدن تیرچه اقدام به استفاده از آن می کنند که بسیار اشتباه است وممکن است تیرچه ای خشک نشده است در زمان حمل ونقل ترک ویا شکسته شودکه همین مسئله باعث می شود که تیرچه مورد نظر غیرقابل استفاده شود.

 

طریقه ساخت تیر بتونی واجرای سقف
قبلا توضیح داده شد که برای ساخت تیر بتونی بعد از کف بندی واجرای میلگرد اصلی وخاموتها وبستن آنها با سیم آرماتوربندی طبق نقشه مورد نظر نوبت 5قالب بندی تیر می رسد که برای اجرای آویز سقف از چوبهای 10 سانتیمتر استفاده شد همانطور که می دانید ضخامت سقف تیرچه بلوک 30سانتی متر است در حالی که ضخامت تیر بتونی با 40سانتی متر پس اختلاف سقف و تیر بتونی 10 سانتیمتر است که این فاصله را آویز سقف می گویند که برای آن از چوبهای با ارتفاع 10 سانتیمتر استفاده شد که طول انها هم به اندازه طول تیرها بود اجرا شد.
البته قابل توجه است که بین میلگردهای طولی تیرها و کف بند همان تیر برای اجرای کار وبتونی از سنگهای 3 یا 4 سانتیمتر استفاده شد تا میلگردها به کف بند نچسبد تا بعد از بتون ریزی بدون کاوروبعد از برداشتن قالب بتونی میلگردها مشخص شود.

 

بلوک:
بلوکهای مورد استفاده در سقف های تیرچه بلوک معمولا بتونی یا سفالی است که البته همان طور که می دانیم هیچ گونه باری را تحمل نمی کند وفقط به عنوان قالب عمل می نماید. عرض بلوکها معمولا 40 سانتی متر بوده وگاهی نیز آنها را تا 60 سانتیمتر هم می سازد وارتفاع آنها بین 20 تا 25 سانتیمتر است. بلوکها دارای لبه هایی هستند که بوسیله آن روی تیرچه ها قرار می گیرند. اگر از تیرچه با قالب سفالی استفاده می شود. بهتر است از بلوک سفالی استفاده شود تا به علت هم رنگ بودن مصالح بعد از سفید کاری روی سقف ایجاد سایه ننماید.

 

طریقه اجرای سقف تیرچه بلوک:
بعد از اجرای تیرهای بتونی نوبت به اجرای تیرچه ها رسید که در این زمان یک سر تیرچه ها را بر روی یک تیر قرار داده وسر دیگر آن بر روی زمین باقی می ماند بعد از تقسیم بندی تیرچه ها در هر دهانه به مقداری که لازم است سردیگر تیرچه ها را به وسیله یک قلاب و طناب بلند کرده و بر روی تیر بعدی گذاشته می شود پس در این حالت دوسر تیرچه بر روی تیرهای مورد نظر اجرا شده است وبعد بایددقت شود که حداقل بعد از تمام شدن سفال تیرچه 10تا15 سانتی متر میلگرد تیرچه در داخل تیر بتونی فرورفته باشد تا بعد از بتون ریزی اتصال خوبی بین تیرچه و تیر بتونی انجام شود

 

نصب تیرچه ها بر روی سقف تیرچه بلوک:
بعد از بالا کشیدن تمام تیرچه ها همزمان در زیر آنها شمع های نگهدارنده نصب می گردد تا زیر تیرچه خالی نگردد و باعث سقوط تیرچه نگردد بعد از زیرتیرچه خالی نگردد بعداز تمام شدن این کار ابتدا در دو سر تیرچه در بلوک قرا رداده می شود وسپس مقدار شمع ها را افزایش می دهیم وبعد بلوک گذاری را انجام می دهیم تا زمانی که تمام سقف ما با بلوک پوشیده شود.
در این زمان نکته بسیار مهمی که نباید فراموش شود وحتما باید اجرا شود اجرای تایی بیم یا ژئون البته در اصطلاح عام به آن ژئون گفته می شود است که برای اجرای آن در وسط دهانه های بزرگ بین بلوک ها یک فاصله 10سانتی متری قرار داده وزیر آن را قالب بسته در طول ان دور میله گرد گذاشته تا بتون داخل آن را پر کند کار این ژئون این است که با اجرای آنها مثل این است که د روسط سقف یک تیر بتونی دیگر اجرا شده است که تعدادی از بار سقف به آن وارد شده وبه واسطه آن تیرهای دیگر وارد می شود. البته نام دیگر آنها کلاف عرضی است.

 

میلگردهای ممان منفی:
با فرض اینکه تکیه گاه تیرچه ها گیردار فرض می شود در محل تکیه گاه ممانی ایجاد می گردد که بوسیله میله گردی تحمل شود به این لحاظ اگر دو عدد تیرچه به یک تیر خم شود میلگرد فوقانی تیرچه را بوسیله محاسبه بدست می اید ومعمولا از میلگردی به قطر 8 یا 10یا 12 استفاده می شود.
در اخرین دهانه که تیرچه به یک تیر ختم میشود میلگردی را به صورت گونیا خم نموده وقسمت کوتاه گونیا را داخل اهنهای تیر یا میلگردهای تیر بتونی قرار می دهیم وقسمت مستقیم را روی میلگرد فوقانی تیرچه گذاشته و چند تای آن را باسیم آرماتوربندی می بندیم به این قطعه میلگرد ممان منفی می گویند.

 


میله گرد حرارتی:
بعد از اتمام سقف وگذاشتن کلیه آهنها یک سری میلگرد با نام میله گرد حرارتی که معمولا قطر آنها 6یا8یا 10 میلیمتر می باشد که قطر این میله گرد ها رامحاسبه تعیین می نماید در جهت عمده به میله گردهای بالای تیرچه به فاصله تقریبی 25الی 40سانتیمتر قرار داده می شود. از این نوع میلگرد ها که در این پروژه ساخته شد با قطر 6 میلیمتر استفاده گردید یک ردیف از این میلگردها د رطول بلوک ها گذاشته شد و در وسط بلوک قرار می گیرد وتمام این میله گردها باید با سیم آرماتوربندی بسته شود وسرآنها در محلی از تیرکه قرار می گیرد باید بسته ومهار گردد به این میله گردهای حرارتی گفته می شود.

 

میله گردهای ممان منفی برای کنسول:
در اجرای پروژه یک کنسول به عرض یک متر وطول 12 متر وجود داشت که برای این کنسول ها تیرچه قوی تر در نظر گرفته شده بود واز بالا میله گرد حرارتی با دقت فراوان اجرا شده بود برای اطمینان بیشتر از این کنسول تعداد تیرچه های آن را از 2 عدد افزایش داده وتعداد آن به 3 عدد رسیدیم به فاصله در یک متر یک عدد میله گرد با قطر 14و 18 عمود بر تیرچه قرا رداده تا با این کار موجب افزایش مقاومت کنسول شده ودستگاه نظارت در این مورد هم اطمینان داشته باشند که تمام کار با احتیاط انجام شده است.

 

خیز منفی در سقف:
قبل از نصب تیرچه روی تیرهای اصلی باید دقت شود که ترک خوردگی ویا شکستگی در تیرچه وجود نداشته باشد کمر تیرچه را به فاصله حداکثر 5/1 متر بوسیله تیرهای چوبی نگاه دارند تا از شکم دادن آن جلوگیری بعمل آورند بهتر است تیرهای چوبی را طوری قرار دهیم تا وسط تیرچه در حدود 2 تا 2 سانتیمتر بلند تر ا زسطح تراز قرار گیرد.
این خیز بستگی به دهانه سقف داشته و بوسیله مهندس محاسب تعیین می شود که به خیز منفی سقف رایج است و با هم این خیز را اجرا کرده تا بعد از بتون ریزی در صورت افت سقف تازه تراز گردد و اگر این کار انجام نشود بعد از باز کردن وقالب ونشست سقف قوس برداشته وخراب می شود.

 

بتون ریزی سقف تیرچه بلوک:
بتون ریزی در یک روز انجام شد شروع بتن ریزی از یک گوشه بود ابتدا داخل تیر یا پودر بتونی بتون ریزی شد و بعد روی بلوک ها را بتون ریزی کردند در زمان بتون ریزی باید دقت شودکه بتون در یک نقطه از سقف دپو نشود تا باعث فروریختن یا خراب شد سقف به علت سنگین شدن نشود بتون ریز ی باید یکپارچه انجام شود وبدون قطع شدن صورت گیرد تا یک سقف یک پارچه بدست آید در زمان بتون ریزی فقط تیر بتونی ویبره میشود ودیگر نقاط سقف ویبره نمی شود.
در زمان بتون ریزی باید دقت شود که افراد بر روی بتون هایی که تازه اجرا شده اند حرکت نداشته باشند زیرا در کارگاه های دیگر دیده شده است که بتون سقف ا جرا شده و بر روی بتون اجرا شد الواری گذاشته شده واز روی آن عبور فرغون برای حمل بتون انجام شده است که این کار بسیار اشتباه وغلط است زیرا این کار باعث می شود که بتون مورد ناظر هم زمان که گیرش اولیه خود را انجام دهد این گیرش صورت نپذیرفته وبتون بدون گیرش اولیه و خودگیری خوب به ظاهر سفت شود که این نوع گیرش بدترین نوع گیرش ونامرغوب ترین بتون در سقف است.

ساختمان بتونی
منظور از ساختمان های بتنی ساختمانی است که کلیه اجزای اصلی آن (ستون های تیرهای اصلی و پی) از بتن و میله گرد ساخته شده باشد سقف اینگونه ساختمانها با انواع مختلف ساخته می شود از قبیل دال های بتونی پیش ساخته –دال های بتونی ریخته شده در محل-تیرچه بلوک وغیره

 

مزایای ساختمانهای بتونی
ساختمان های بتونی بعلل زیر مورد توجه مهندسین و شهرسازان قرار گرفته وروز به روز رو به توسعه است.
1-ماده اصلی بتن که شن وماسه میباشد تقریبا در تمام نقاط کره زمین بحد وفور یافت می شود روی این اصل امکان ساختن ساختمانهای بتونی را میسر می سازد.
2- ساختمانهای بتونی در مقابل عوامل جوی از ساختمانهای فلزی مقاوم تر بوده و در نتیجه نسبت به ساختمانهای فلزی دارای عمر طولانی می باشد.
3-در مقابل آتش سوزی ساختمانهای بتونی نسبت به ساختمانهای فلزی مقاوم تر می باشند.
4-بعلت شکل پذیری بتن که می تواند بهر شکلی که قالب آن تهیه می شود ساخته شود ساختن ستون وپل به اشکال مختلف را میسر می سازد بهمین علت مهندسین معمار به این نوع ساختمانها توجه بیشتری می نمایند.

 

قسمتهای مختلف ساختمانهای بتونی
اجزاء تشکیل دهنده یک ساختمان بتونی بشرح زیر می باشد.
1- پی
2- ستون
3- تیرهای اصلی
4- سقف
5- دیوار
برای اجرا ساختمان های بتونی به کارگاههای زیر نیاز داریم
1- کارگاه قالب بندی یا کارگاه نجاری
2- کارگاه آرماتوربندی
3- کارگاه تهیه بتون
4- کارگاه تهیه شن وماسه
بتن واجزا تشکیل دهنده آن
در فصول قبل اندکی در مورد بتن و اجزا تشکیل دهنده آن صحبت کردیم اینک با توجه به آیین نامه های منتشره در مورد ساختمان های بتونی در مورد آن توضیح خواهد شد.

 

آئین نامه
بعلت پیشرفت ساختمانهای بتونی در اغلب کشورها آزمایشگاه ها وانستیتوهای بتن بطور مداوم مشغول آزمایشات مکرر روی انواع واقسام سازه های بتونی می باشند که نتیجه این آزمایشات بصورت نشریه هایی بنام ایین نامه بتن در دسترس عموم مهندسین قرار می گیرد در کشورما هم موسسه استاندارد وتحقیقات صنعتی نشریه هایی در این مورد انتشار داده است که نوشته های این بخش اغلب با توجه به آیین نامه مذکور تهیه گردیده.

 

بتن
بتن سنگی است که مصنوعی که از مواد سنگی (شن –ماسه) آب و سیمان تشکیل شده و به علت روانی قالب خود را پر کرده وبشکل قالب خود در میاید.
1-مصالح سنگی
مصالح سنگی که در بتن مصرف می شود شن وماسه می باشند که در حدود 80درصد حجم بتن را تشکیل می دهد.
دانه های سنگی تا بزرگی 5میلیمتر را ماسه و از 5 میلیمتر بزرگتر را شن می گویند قسمت اعظم مقاومت بتن بستگی به مقاومت شن وماسه مصرفی دارد در انتخاب معادن شن و ماسه جهت بتن ریزی های بزرگ نهایت دقت را بعمل آورده و بوسیله آزمایشگاه باید مقاومت دانه ها و درصد بزرگی آن تایید گردد همچنین شن و ماسه مصرفی در بتن باید در مقابل عوامل جوی مقاوم بوده و به مرور زمان خورندگی در آنها ایجاد نشود.

 

منابع تهیه شن وماسه
ارزانترین وراحت ترین منبع تهیه شن وماسه بستر رودخانه می باشندکه از آن شن و ماسه طبیعی بدست می یاید.
آب رودخانه ها در موقع حرکت دانه های سنگ را به روی هم غلطانیده و آنها را خرده نموده و تبدیل به شن وماسه می نماید این گونه شن وماسه ها همیشه گرد گوشه می باشند. بعلت سطوح صافی که مصالح سنگی رودخانه دارند در موقع بتن ریزی دانه ها روی هم غلطیده وبهتر جابجا می شوند.اگر اینگونه شن وماسه در دسترس نباشد می توان با شکستن وخردنمودن والک کردن سنگ های درشت و بوسیله سنگ شکن نسبت به تهیه شن وماسه اقدام نمود که اینگونه شن وماسه به نام شن وماسه شکسته معروف میباشند بدیهی است که اینگونه مصالح گردگوشه نبوده بلکه تیزگوشه می باشند وهمچنین دارای سطح ناصافی بوده که این خود اصطکاک داخل قطعه ریخته شده را بالا برده و موجب مقاومت بیشتر قطعه می گردد در صورتیکه مصالح گردگوشه بعلت صافی سطوح دارای اصطکاک داخلی کمتری می باشند.
با مصالح سبک از قبیل سنگ آتشفشانی متخلخل (سنگ پا) و یا پوکه معدنی وغیره بتن سبک با وزن مخصوص 350 تا 1500 کیلوگرم بر متر مکعب تهیه می نمایند این نوع بتن بیشتر برای شیب بندی بام ها و پر کردن فضاهای خالی و بطور کلی محلهایی که فقط احتیاج به حجم بتن می باشد مورد استفاده قرار می گیرد بدیهی است این نوع بتن هیچ نوع باری را نمی تواند تحمل نماید.
با مصالح معمولی از قبیل سنگهای آهکی-رسوبی-وآذرین بتن معمولی بدست میاید که وزن مخصوص این بتن 2100 تا 2600 کیلوگرم بر متر مکعب می باشند این نوع بتن تقریبا 80درصد بتن مصرفی بوده و برای ساختمانهای معمولی مورد استفاده قرار می گیرند. مانند پلها دالهای بتونی-تیر وستون ساختمانهای مسکونی و یا اداری وغیره.
با شن و ماسه سنگین از قبیل باریت-لیمونیت-ماگنتیت بتن سنگین میسازند این نوع بتن برای پناه گاهها و یا نیروگاهها اتمی وغیره مورد استفاده قرار می گیرند.
برای بتن های معمولی که موضوع این بخش بوده وبیشتر مورد استفاده می باشد باید از مصالح سنگی با مقاومت کافی استفاده شود.
سنگهای آذرین بهترین نوع برای تهیه بتن بوده و سنگهای آهکی ورسوبی نیز قابل مصرف می باشند.
دانه های مصرفی در بتن باید عاری از کلوخه وخاک اضافی بوده و ازنظر جنس مصالح باید طوری باشد که در فعل وانفعالات شیمیایی سیمان و آن ب شرکت نکرده واز خود واکنش نشان ندهد.

 

دانه بندی
دانه های شن وماسه باید از لحاظ ریزی و درشتی طوری انتخاب گردد که دانه های ریز تر فضای خالی بین دانه های درشت تر را پرنموده و جسمی توپر ومحکم با وزن مخصوص بیشتر بدست آید. برای این منظور باید بدانیم دریک انبار شن وماسه که بزرگی دانه های آن بین 5 میلیمتر تا 35 میلیمتر می باشد چنددرصد مخلوط بین 5و10 میلیمتر بوده و چند درصد بین 10و15 و همچنین چنددرصد بین 15و20وبالاخره چند درصد بین 20تا35 میلیمتر می باشد برای تعیین این اندازه ها وزن معینی از مخلوطرا روی یک سری الک استاندارد شده با بزرگی سوراخهای متفاوت میریزند بزرگی سوراخهای الکها به ترتیب از بالا به پایین تقریبا عبارت است از نمره 4- نمره 8- نمره 16-نمره 30- نمره 50- نمره 100- این الک ها را روی دستگاه لرزانی (ویبراتور) قرار داده ودستگاه را درمدت زمانی معین شده به ارتعاش در میاورند وزن مانده روی هر الک را اندازه گرفته ودرصد وزن آن دانه را نسبت به وزن کل محاسبه می نمایند وباتکرار عمل وآزمایش چند نمونه مختلف درصد دانه ها را در کل انبار شن وماسه محاسبه می نمایندو آنگاه این درصدها را روی محور مختصات می برند در این محورها معمولا محور طولها قطر الک ومحور عرضها درصد مواد عبور کرده ازآن الک می باشد و بدین ترتیب منحنی دانه بندی شن و ماسه موجود را بدست اورده وآنرا با منحنی استاندارد شده مقایسه نموده وبه کیفیت انبار شن وماسه قابل دسترسی در کارگاه پی می برند ودر صورت لزوم با افزودن دانه معینی انبار شن وماسه را اصلاح می نمایند.
بعضی از آئین نامه ها حدبالایی وپایین برای درجه بندی تعیین می نمایند واین حدود را بوسیله منحنی هایی نشان میدهند و مقرر می دارند که منحنی بدست آمده از شن وماسه موجود می باید بین دو منحنی فوق قرار گیرد.
بطور کلی هر مملکتی که در مورد بتن وشن وماسه مطالعاتی دارد. منحنی دانه بندی مخصوصی را پیشنهاد می نمایند که البته این منحنی با توجه به شن وماسه رودخانه های همان مملکت ارائه شده است و کمتر مورد استفاده شن وماسه رودخانه ای ممالک دیگر قرار می گیرد ولی بهترین راه برای تعیین دانه بندی در یک کارگاه بزرگ مطالعات آزمایشگاهی می باشند که با مقدار سیمان ثابت ودانه های مختلف مکعب های بتنی متفاوت تهیه نموده و مقاومت 28 روزه هر مکعب را اندازه گرفته واز این راه بهترین دانه بندی را انتخاب می نمایند. با توجه به اینکه تغییر دانه بندی شن وماسه یک ناحیه کاری دشوار و پرهزینه و یا شاید غیرممکن می باشد لذا حتی المقدور می باید به نتایج آزمایشگاهی توجه داشته و مبنای محاسبات را بر نتایج آزمایشگاهی متکی نمود.
دانه بندی نامطلوب ازنظر شکل
هر قدر شکل دانه به کره نزدیکتر باشد برای مصرف در بتن مناسب تر می باشد وجود دانه های دراز و یا صفحه ای شکل در بتن مناسب نیست ومجموع این دانه ها نباید از 15درصد وزن کل شن وماسه مورد مصرف در بتن بیشتر باشد.
دانه های دراز به دانه هایی گفته می شود که طول بزرگترین بعد آن از 8/1 معدل قطر دو الکی که این دانه

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله گزارش کاراموزی عمران ساختمان های بتنی

دانلود مقاله کارخانه‌ی صنعتی پیروزی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله کارخانه‌ی صنعتی پیروزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

کارخانه‌ی صنعتی پیروزی

 

 

 

 

 

فصل اول:

 

سیستم

 


1 ـ 1 ـ سیستم
سیستم مجموعه‌ای از اجزا و روابط میان آن‌ها که توسط ویژگی‌های معین به هم وابسته یا مرتبط می‌شوند و این اجزاء با محیط‌شان در تبادل می‌باشند و یک کل را تشکیل می‌دهند. سیستم دارای مرزبندی مشخصی می‌باشد که آن را از سایر سیستم‌ها قابل تمیز می‌سازد و در همان حال هر سیستمی جزیی از یک سیستم بزرگ‌تر به شمار می‌آید و با آن در ارتباط است. مجموعه اجزا هر سیستم با هم در ارتباط و تعامل بوده و ترکیب اجزاء در قالب سیستم متفاوت با مجموع ساده‌ی اجزاء آن می‌باشد سیستم برای بقای خود با محیط‌اش در ارتباط است و ضمن تأثیرپذیری از آن بر آن تأثیر می‌گذارد. هر سیستم شامل یک سری خرده سیستم یا sub.s می‌باشد که به آن جعبه سیاه هم می‌گویند.
1 ـ 2 ویژگی‌های سیستم
خواص، اجزا، عناصر و روابط درون هر سیستم را ویژگی‌های آن سیستم گویند. ویژگی‌های یک سیستم را به دو نوع کلی تقسیم می‌کنند:
1 ـ 2 ـ 1 توصیفی: ویژگی‌هایی هستند که یک موجودیت را آن گونه که هست توصیف می‌کند.
1 ـ 2 ـ 2 همراه: ویژگی‌هایی هستند که مطرح شدن یا نشدن آن‌ها برای توصیف جنبه‌های مورد نظر از یک موجودیت تفاوتی نداشته باشد.
1 ـ 3 محیط سیستم
محیط هر سیستم شامل آن چیزهایی است که خارج از کنترل کامل سیستم می‌باشد ولی به گونه‌ی بر عملکرد آن تأثیر بگذارد.
1 ـ 4 انواع سیستم‌ها
1 ـ 4 ـ 1 ـ سیستم بسته: سیستمی است که عملیات خودش را به طور خودکار از طریق ابزار واکنش نسبت به اطلاعات تولید شده توسط خود کنترل یا تعدیل می‌کند یا به عبارتی دارای یک نیروی خودکنترلی است.
1 ـ 4 ـ 2 سیستم باز: سیستمی است که با محیط اطراف خود تبادل انرژی، ماده، اطلاعات دارد.
این کارخانه نوعی سیستم باز می‌باشد که در واقع با محیط اطرافش در تبادل است، اما سیستم باز دارای یک سری ویژگی‌ها می‌باشد که در ذیل به شرح آن می‌پردازیم:
الف/ آگاهی نسبت به محیط: هر سیستم مرزی دارد که آن را از محیط اطرافش مجزا می‌کند. مرزها شروع و پایان هر سیستم یا خرده سیستم را مشخص می‌کند، مرز یک سیستم ممکن است ماهیت فیزیکی یا غیر فیزیکی داشته باشد.
ب/ موازنه‌ی میان فعالیت‌های انطباقی و نگه‌دارنده: سیستم‌های باز همواره میان این دو دسته از فعالیت‌ها که اغلب با هم تضاد دارند موازنه ایجاد می‌کند. در نتیجه‌ی این فعالیت‌ها تغییرات سریعی که ممکن است سیستم را از حالت تعادل خارج کند ممانعت می‌شود.
ج/ حرکت به سوی رشد و توسعه: سیستم برای جلوگیری از بی‌نظمی در ورود انرژی به خود حتی‌المقدور تعادل و تبادل انرژی را حفظ کرده و حالتی از ثبات نسبی را ایجاد می‌کند.
د/ هم‌پایانی: مفهومش این است که برای انجام هر کار شیوه‌های گوناگونی وجود دارد، به بیان دقیق‌تر هر سیستم می‌تواند از طرق گوناگون و وضعیت‌های متفاوت به هدف نهایی خود برسد.
ه‍./ آنتروپی منفی: در حالت کلی آنتروپی کهولت و بی‌نظمی در یک سیستم می‌باشد. سیستم‌های باز با خاصیت داشتن آنتروپی منفی می‌توانند خود را ترمیم کرده و با حفظ ساختار خود زنده بمانند، حتی با وارد کردن انرژی اضافی رشد کنند.
و/ تبعیت از یک الگوی دایره‌ای یا تناوبی: سیستم‌های باز با دوره‌های متناوبی از حوادث سر و کار دارند به این ترتیب که بازداده‌های سیستم، تغییرکننده‌های داده‌های جدیدی هستند که تکرار دوره تناوب ممکن است.
خ/ بازخورد: سیستم‌های باز به طور مستمر اطلاعاتی را از محیط دریافت می‌کنند. وجود این اطلاعات به تنظیم روابط سیستم با محیط کمک کرده و امکان انجام اقدام اصلاح را فراهم می‌کند. بازخورد به دو نوع تقسیم می‌شود:
1. خ سیستم بازخورد مثبت (positive Feedback): سیستمی است که فرآیندهای رشد را ایجاد و تقویت می‌کند. در این نوع سیستم‌ها عملکرد نتیجه‌ای را به همراه خواهد داشت که بتواند مولد عملکرد بیشتری برای آینده باشد.
2. خ سیستم بازخورد منفی (Negative Feedback): سیستمی است که نسبت به عدم تحقق هدف واکنش نشان می‌دهد.
1 ـ 5 شمای سیستم
شمای سیستم به صورت زیر می‌باشد:

 

 

 

 

 

 

 


در این شمای سیستم از یک سری از پارامترها استفاده شده است که به توضیح آن‌ها می‌پردازیم:
1) در واقع همان input یا ورودی‌ها یا مواد اولیه می‌باشند.
1) در واقع همان output یا خروجی‌ها یا ستاده‌ها می‌باشند.
3) Feedback: همان بازخورد می‌باشد. در جریان تولید یا تدارک خدمات لازم است که نتایج حاصله با آنچه در ابتدا مورد نظر بوده است مقایسه شود و در صورتی که اصلاحاتی ضرورت داشته باشد انجام پذیرد. این جریان که بازخورد یا برگشت اطلاعات نامیده می‌شود، از اساسی‌ترین تدابیر برای ارتباط سیستم با محیط‌اش می‌باشد و بقای سیستم تا حدود زیادی در گروی کارآمد بودن این مکانیسم اطلاعاتی است.
4) process: همان پردازش و یا عملیات می‌باشد. تغییرات و رویدادهای غیر قابل پیش‌بینی نیز به «عملیات» و جریان تولید و تدارک خدمات تأثیر می‌گذارند و مدیر عملیاتی باید برای واکنش در مقابل چنین وقایعی نیز آمادگی داشته باشد، مثلاً کمبود ناگهانی مواد اولیه، خرابی غیر مترقبه دستگاه‌ها و کمبود نیروی انسانی پیش‌بینی نشده از عواملی است که بر سازمان و سیستم عملیاتی اثر می‌گذارد و در صورتی که واکنش درستی در مقابل آن‌ها نشان داده نشود مشکلات اساسی ایجاد می‌شود.
به طور کلی «عملیات» در سازمان به فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که برای تولید کالا یا تدارک خدمات انجام می‌پذیرد و از این رو تمامی سازمان‌ها را اعم از خدماتی یا تولیدی می‌توان براساس الگوی سیستمی مورد بررسی و مطالعه قرار داد و عملیات آن‌ها را در قالب سیستم تجزیه و تحلیل کرد.
1 ـ 6 ـ آرایش درونی سیستم
برای سیستم‌ها عمدتاً سه نوع آرایش وجود دارد:
1 ـ 6 ـ 1 آرایش ساده: در سیستم‌هایی که از آرایش ساده استفاده می‌کنند تعادل ایجاد شده در سیستم صرفاً به اندازه سیستم، محیط آن و نیروهای نسبی آن بستگی دارد.
1 ـ 6 ـ 2 آرایش خودتنظیمی
1 ـ 6 ـ 3 آرایش یادگیرنده
کارخانه پیروزی از لحاظ آرایش درونی از نوع آرایش ساده می‌باشد.
1 ـ 7 سیستم کارخانه پیروزی
حال به توصیف سیستم کارخانه صنعتی پیروزی می‌پردازیم و کلیه قسمت‌های مختلف یک سیستم را (input/ output/ ...) توضیح می‌دهیم:
1-7-1- مواد اولیه:
مواد اولیه مورد نیاز برای این کارخانه چدن، پیچ، رنگ، دستگاه‌های فزر و تراش و... می‌باشد. بر روی این مواد اولیه یا به عبارتی inputها عملیاتی انجام می‌گیرد (در ذیل به شرح کامل آن می‌پردازیم) و ستاده‌هایی که همان یاتاقان‌های مختلف می‌باشند حاصل می‌شود که انواع این یاتاقان‌ها و کاربردهایشان در انتها توضیح می‌دهیم.

 

1 ـ 7 ـ 2 عملیات گوناگون در کارخانه پیروزی:
در گذشته توضیح دادیم، عملیات در سازمان به فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که برای تولید کالا و یا تدارک خدمات انجام می‌گیرد، این عملیات در این کارخانه از چند مرحله تشکیل شده است:
1. ساختن قالب
2. ساختن حروف و اعداد روی قالب‌ها
3. ذوب کردن چدن (ریخته‌گری) و عملیات پرداختکاری
4. فرزکاری
5. کف‌تراشی
6. سوراخ‌کاری
7. تراشکاری
8. سنگ‌کاری
9. بتونه‌کاری
10. رنگ زدن
11. بسته‌بندی
حال هر یک از این مراحل را به صورت مجزا توضیح می‌دهیم:
ساختن قالب:
ابتدا قالب‌ها را طبق کاتالوگ و مدل‌های مختلف یاتاقان
(FAG-SKF-SNV-SNH-SN) در قالب‌سازی می‌تراشند، این قالب‌های ساخته شده ابتدا به فرم چوبی می‌باشند، وقتی روی چوب قالب‌ها تراشیده و ساخته شدند، روی آلومینیم می‌روند و از حالت چوبی به حالت آلومینیمی تبدیل می‌شوند.
علت اینکه قالب‌ها به صورت آلومینیمی است و چوبی نمی‌باشد این است که چون چدن خیلی داغ می‌باشد بعد از 3 ـ 4 مرتبه که این ماده‌ی داغ را داخل قالب چوبی می‌ریزند، می‌شکند و این یک نوع هزینه‌ی اضافی برای کارخانه محسوب می‌شود.
ساختن حروف و اعداد روی قالب‌ها:
حروف و اعدادی که روی یاتاقان‌ها نصب می‌شوند شابلون‌هایی هستند که با دستگاه فرز زاویه می‌دهند و این حروف و اعداد را بتونه می‌زنند و در می‌آورند، این شابلون‌ها را با چسب به قالب چوبی نصب می‌کنند، وقتی این حروف و اعداد به قالب چوبی نصب شدند، روی آلومینیم می‌روند و از حالت چوبی خارج شده و به حالت آلومینیمی تبدیل می‌شوند، در واقع به صورت قالب دائمی تبدیل می‌شوند و برای تولید مورد استفاده قرار می‌گیرند.
باید دقت شود قالب‌های چوبی قبل از آنکه به صورت آلومینیمی تبدیل شوند، شابلون‌ها با چسب بر روی آن قالب‌ها نصب می‌شوند.
ذوب کردن چدن (ریخته‌گری) و عملیات پرداخت‌کاری:
چدن را با آهن قراضه در دمای ذوب می‌کنند، چدن ذوب شده را در قالب‌های ساخته شده می‌ریزند، مدت 24 ساعت می‌گذارند این چدن ذوب شده در قالب‌های ساخته شده فرم بگیرد و بعد از مدت 24 ساعت، خاک‌ها را از روی آن پاک می‌کنند و در دستگاه سمپلاست قرار می‌دهند و عمل پرداختکاری را انجام می‌دهند.
فرزکاری:
قطعاتی که از ریخته‌گری آورده می‌شوند بر روی دستگاه فرز قرار می‌دهند و عمل کف‌تراشی صورت می‌گیرد.
کف‌تراشی:
در این مرحله ارتفاع پایه را در می‌آورند و بعد عمق پایه را نگاه می‌کنند و عمل کف‌تراشی را انجام می‌دهند و 2 میل برای جای تراش نگاه می‌دارند.
در این مرحله فرد خودش کار نمی‌کند، بلکه الماس‌های نصب شده روی دستگاه این عمل را انجام می‌دهند و عمق آن 6 میل می‌باشد.
برای کف‌تراشی 10 یا 12 یا 14 الماس بر روی کف‌تراش بسته می‌شود و عمل کف‌تراشی را انجام می‌دهند و در این مرحله باید دقت کنیم که اگر الماس‌ها بیش از اندازه شل شوند، می‌شکنند و الماس‌های شکسته شده جزء ضایعات محسوب می‌شود و یک هزینه‌ی سربار برای کارخانه محسوب می‌شود.
الماس را با سنگ الماس یا سنگ دیواری تیز می کنند؛ توجه شود که سنگ دیواری قلمی است و بر روی آهن کار می‌کند؛ و جالب است بدانیم الماس را با جوش برنج، جوش می‌دهند.
سوراخ کاری:
در این مرحله ابتدا برای در پایه جای پیم می‌گذارند که باید فیت (fit) باشد ولق نخورد، در واقع باید مطابق با استاندارد باشد.
در حالت کلی 4 نوع پیم داریم: 4 ـ 6 ـ 8 ـ 10
که خود این پیم‌ها هر کدام دو حالت دارند یعنی پیم 4 به دو صورت cm1 و cm5/1 می‌باشد. (پیم 6 به دو صورت cm1 و cm5/1 و پیم 8 به دو صورت cm2 و cm3 می‌باشد) پیم 10 در این کارخانه کاربرد زیادی ندارد.
ـ سوراخ کاری در پایه:
در این مرحله یک مقدار استانداردی بر روی در، جای خلاصی می‌گذارند تا پیچ راحت بسته شود. برای مثال جنسی که باید پیچ m18 به آن بسته شود، در سوراخ‌کاری با دلر به اندازه‌ی m5/18 آن را سوراخ می‌کند و در واقع m5/0 جای خلاصی می‌گذارند تا پیچ راحت بسته شود و در واقع این m5/0 برای قل آویز کردن می‌باشد.
ـ قل‌آویز کردن: وقتی قطعه‌ها را با دلر سوراخ می‌کنند، آن‌ها را قل‌آویز می‌کنند، در واقع شیارهایی در آن سوراخ‌ها ایجاد می‌کنند تا پیچ‌ها در آن پیچیده شوند و حرکت کنند. در حالت کلی 3 نوع قل‌آویز داریم:
1. دستی
2. ماشینی
3. گریس‌خور
هر یک از این قل‌آویزها را به صورت مختصر شرح می‌دهیم:
دستی: سه پارچه می‌باشد (یعنی به صورت 1/2/3 می‌باشد و در حالت کلی می‌توانیم بگوییم در سه سایز مختلف می‌باشد). اینچ آن بسیار کم می‌باشد. گریس‌خور هم می‌باشد و علتش آن است که چرب شود چون با دست این عمل را انجام می‌دهند حرکت آسان و سریع‌تر شود.
ماشینی: جای اینچ آن بسیار بزرگ می‌باشد، گاهی اوقات از گریس استفاده می‌شود ولی غالباً کمتر از دستی نیاز به گریس دارد چون سوراخ‌ها به صورت اتوماتیک (ماشینی) قل‌آویز می‌شوند.
گریس‌خور: دارای دنده‌های ریزی است که برای گریس‌خور‌ها از آن‌ها استفاده می‌شوند.
ـ دلر:
برای سوراخ کردن قطعات از دلر استفاده می‌کنند و در حالت کلی 3 نوع دلر داریم:
1. ستونی: این دلرها با سوراخ‌های بزرگ و اتومات حرکت می‌کنند.
2. کوچک: این دلرها را باید با دست فشار دهیم و آنگاه قطعه را سوراخ کنیم.
3. از این دلر برای دستگاهی که قل‌آویز چپ و راست می‌زند (یعنی به بالا می‌رود و برعکس می‌زند و قطعه را به پایین می‌اندازد) استفاده می‌شود.
تراشکاری:
در این مرحله داخل قطعه را تراش می‌دهند و جای بلبرینگ را درمی‌آورند. اگر قطعه به اندازه m1/0 یا m2/0 اشتباه تراشیده شده باشد (کم یا زیاد تراشیده شده باشد) مشکلی را ایجاد نمی‌کند ولی اگر قطعه بیشتر یا کمتر از این مقدار تراش خورده باشد جزء قطعات ناقص محسوب می‌شود و به قسمت ضایعات ارسال می‌گردد، پس این خطا در تراش یک هزینه‌ی اضافی برای کارخانه ایجاد می‌کند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  200  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کارخانه‌ی صنعتی پیروزی

دانلود مقاله واقعه غدیر ، اوج بلاغت ولایت

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله واقعه غدیر ، اوج بلاغت ولایت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

کتاب«الأمام على ّفى الکتاب والسنّة» مجموعه اى است مشتمل بر سیره و زندگانى على(ع)، از ولادت تا شهادت، بر اساس نصوص روایى و تاریخى فریقین. این مجموعه، مدخلهایى دارد که غالباً گزارشهایى تحلیلى از نصوص موجود در کتاب است.
آنچه در این مقاله آمده است، بخشى از مدخل تحلیلى فصل«امامت» کتاب است. از این رو متن روایتهاى مختلف نیامده و به گزارش محتوایى آنها بسنده شده است.
علوم حدیث
اسلام، خاتم ادیان، و رسول اللّه(ص) خاتم پیامبران و قرآن، فرجام بخش کتابهاى آسمانى است. بدین سان اسلام زمان شمول است و جهانشمول و پیامبر(ص) ابلاغ کننده دینى است که رنگ ابدیت دارد و زمان، طومار حیات او را درهم نمى پیچد. این از یکسو. از سوى دیگر ناموس خلقت چنین است که رسول اللّه(ص) چونان دیگر انسانها حیات ظاهرى محدودى دارد و بنا بر سخن صریح قرآن او نیز طعم مرگ را خواهد چشید،چنانچه دیگران: «انک میّت و انّهم میّتون» (زمر،30).
پیامبر(ص) رسالت ابلاغ آموزه هاى دین را بر عهده دارد، بدان گونه که رهبرى و زعامت جامعه را نیز. به دیگر سخن رسول اللّه(ص) مرجع فکرى مردم و نیز زعیم و پیشواى سیاسى آنهاست. بر این اساس، پرسش جدّى و مهمى ـ که هرگز نمى توان از کنار آن بسادگى گذشت و در درازناى تاریخ دل مشغولى مهم متفکّران اسلامى نیز بوده است ـ این است که این زعیم بزرگ الهى و مرجع باشکوه خدایى که آیینش را زمان شمول اعلام کرده است، براى آینده آیین و مکتبش چه کرده است؟ آیا آینده اى مشخص را رقم زده است و یا به هیچ روى براى آینده طرحى نیفکنده و کار را یکسره به مردم وانهاده است و یا …؟
عالمان، محدثان، متکلمان و متفکران اسلامى در این باره بسیار حکم زده اند و تئوریهاى گونه گونى پرداخته اند1، و بواقع کوشیده اند آنچه را در تاریخ اسلام واقع شده است به گونه اى، استوار بدارند و براى آن، مبنا و یا مبانى یى بسازند، امّا حقیقت چیست؟ در نگریستن دقیق به موضوع نشان خواهد داد که چگونگى موضع رسول اللّه(ص) از سه حال خارج نیست:
1ـ بر این باور باشیم که پیامبر(ص) یکسر مسئله را مسکوت گذاشته است بدون اینکه درباره آن با امت سخنى بگوید؛
2ـ آن را به امت وانهاده و بر تدبیر آنها اعتماد کرده و صحابه مأمور رقم زدن آینده شده اند؛
3ـ با نص صریح آینده را رقم زده است و کسى را که باید بار مسئولیت هدایت امت و اداره جامعه اسلامى پس از وى را به دوش بگیرد معرفى کرده است. اکنون به این فرضها بنگریم و چگونگى آنها را وارسى کنیم.

 

1) سکوت در قبال آینده
چرا پیامبر(ص) باید طرحى براى آینده نیفکنده باشد؟
این بى اعتنایى و سکوت را مى شود بر دو پیش فرض بنا نهاد. اکنون بنگریم آیا چنین پیش فرضهایى معقول است:
1ـ احساس امنیت و نفى هرگونه خطر
بدین معنا که پیامبر مى دانسته است که هیچ گونه خطرى امت را تهدید نمى کند و آینده مردم را هیچ جریان شکننده اى متزلزل نخواهد ساخت و امتى که بزودى «رسالت اسلامى» را به ارث خواهد برد براى پى ریزى طرحى در اداره جامعه موفق خواهد بود. آیا این تصوّر درست است؟!
واقع صادق جامعه آنروز مى تواند بخوبى روشنگر آن باشد که چنین تصوّرى نااستوار است و خطرهاى جدّى و بنیاد براندازى جامعه آن روز اسلامى را تهدید مى کرده است.
الف ـ خلأ رهبرى
پیامبر(ص) جامعه اى بنیاد نهاده بود که از شکل گیرى ابعاد فرهنگى، اجتماعى و سیاسى آن زمانى طولانى نمى گذشت و زمام امور، ثقافت، سیاست و قضاوت را یکسر به عهده داشت؛ این از یکسو. از سوى دیگر، درگیرى هاى بسیار و نبردهاى پى در پى، امکان تعمیق اندیشه و گسترش معیار گرایى و تعمیم ثقافت و فرهنگ را از رسول اللّه(ص) گرفته بود و براستى بسیارى از کسانى که عنوان صحابه را داشتند نه تصوّر درست و عمیقى از دین داشتند و نه از پیامبر و نه از ابعاد رسالت. این گونه کسان با فقدان رهبرى دچاربحران مى شدند، و در بحرانِ دلهره آفرین، توان تصمیم را از دست مى دادند و یکسر در کمند سیاست بازان و سیاست زدگان قرار مى گرفتند.
آیا با توجه به این واقع صادق ـ که نمونه هاى عینى تاریخى آن بسیار است ـ مى شود تصوّر کرد، پیامبر(ص) چنین جامعه اى را رها کرده و سرنوشت آینده شان را بدانها سپرده و خود را از آینده فارغ داشته است؟!
ب ـ رشد نایافتگى جامعه
بر بخش پایانى سخن پیشین تأکید کنیم که وارثان انقلاب از آنچنان جایگاه فکرى و سیاسى والایى برخوردار نبودند که بتوانند با آرامش و آینده نگرى، آینده را رقم بزنند، رسوبات جاهلى، و تعصبات قبیلگى در میان آنان هنوز نفوذى جدّى داشت، باز هم تأکید کنیم که آنان از جایگاه والاى نبوت و رسول اللّه(ص) درک استوارى نداشتند و از این روى، گاه او را فردى تلقى مى کردند که «از سر غضب و خشنودى» سخن مى گوید، و دیگرى گاه او را به عدالت توصیه مى کرد. و گاه تصمیم گیریهاى وى چنان بدانها گران مى آمد که در اصل رسالت شک مى کردند.2
با این همه آیا معقول است که زمام امور را در چنین جامعه اى بدانها مى سپرد و با اطمینان خاطر به سوى حق مى شتافت؟
ج ـ منافقان، جریانى شکننده از درون
کسان بسیارى در هنگامه حاکمیت و رسالت رسول اللّه(ص) با تمام توان و قدرتى که آن بزرگوار یافته بود، با وى رویاروى مى شدند، آنان گو اینکه پوششى از ایمان بر خود نهاده بودند امّا در بنیاد یکسر با گسترش آیین حق در تضاد بودند. این مواجهه را با توجه به واقع تاریخ مى توان بس گسترده تر از گستره عملکرد منافقان دانست ـ که بدان اشاره
خواهیم کرد ـ و نمى توان رسول اللّه(ص) را از این همه بى خبر انگاشت.3 و چنین پنداشت که آن بزرگوار بدون توجه به اینها و جز اینها امت را رها کرده و رفته است.
د ـ یهود و قدرتهاى دیگر، خطرى دلهره آفرین از برون
اسلام، انقلابى بود ویرانگر و بنیادنگر. حرکتى بود که بسى نقشه هاى شیطانى را در هم ریخت و بر ویرانه هاى آن بنیادى نو بنا نهاد. رسول اللّه(ص) آیینى را عرضه کرده بود که داعیه رهبرى جهان را داشت، دشمن، این همه را دریافت و با تمام توش و توان در برابر آن ایستاد و تا آخرین رمق جنگید و چون نبرد رویاروى را بى ثمر دید،به توطئه هاى گوناگون دست یازید. این همه براى کسانى که اندک آگاهیهایى از تاریخ اسلام داشته باشند، روشن است. اکنون با آن رویاروییها و درگیریها با یهود و قبایل مشرک و…، آیا مى توان تصوّر کرد که آنان آرام گرفته بودند و دیگر کارى با اسلام نداشتند، و براى سیاستمدارى هوشمند و آگاه معقول است که این همه را نادیده انگارد و بدون هیچ طرح و برنامه براى حرکت نوپایش بگذارد و برود؟4 آیا مى شود رسول اللّه(ص) را پیشوایى تصوّر کرد که پس از آن همه درگیرى اکنون بر این باور است که امتش آنچنان صلابت یافته اند که دیگر از آنها هراسى نیست و یا چنان سر براه شده اند که دیگر خطرى ندارند؟و دشمن چنان تسلیم و یا مقهور و یا باورمند به این حرکت شده است که دیگر توطئه اى نمى کند و ضربه نمى زند و…
2ـ بى تفاوتى نسبت به آینده
بر این باور باشیم که رسول اللّه(ص) خطر را احساس مى کرد و موقعیت آینده را بخوبى در مى یافت، امّا مسئولیت و رسالتش را با فرجام زندگى اش خاتمه یافته تلقى مى کرد، و چون خود در میان مردم نبود و خطرى شخص او را تهدید نمى کرد، و آنچه احتمالاً به وقوع مى پیوست با منافع شخص وى ـ العیاذ بالله ـ در تضاد نبود و… مردم را به خود وانهاد و هیچ گونه طرحى براى آینده نیفکند و… آیا چنین تصوّرى را مى شود براى سیاستمدارى واقع نگر، انسانى هوشمند و تلاشگر در ذهن پروراند؟ آیا بر رسول الله(ص) آن پیام آور سختکوش آرام ناپذیرى که خدایش به آرامش دعوت مى کند که:
ما انزلنا علیک القرآن لتشقى(طه،2).
و در سختکوشى و تلاش بى امانش براى هدایت مردمان مى فرماید:
عزیز علیه ما عنتّم حریص علیکم بالمؤمنین رئوف رحیم(توبه، 128).
آیا بر آن بزرگوارى که آینده امت را در آخرین لحظه هاى زندگى نیز فراموش نمى کرد و با تنى تب آلود به «تجهیز سپاه اسامه» فرمان مى داد، و … مى شود چنین گمانى برد؟! آیا قصّه آکنده از غصّه خواستن «دوات و قلم» در آخرین لحظات زندگى براى رقم زدن چیزى که امت را هماره از گمراهى نجات دهد، بسنده نیست،تا این پندار را یکسر تباه بدانیم و مسکوت نهادن آینده امت را جسارتى بر رسول الله(ص) بدانیم و ساحت پاک آن بزرگوار را پیراسته از این همه… .
2) آینده امت به تدبیر آنها وانهاده شده بود
بر این باور باشیم که پیامبر(ص) به طور صریح،پیشواى آینده امت را تعیین نکرده است، چون این امر به عهده امت نهاده شده بود، تا آگاهان از مهاجر و انصار براساس شورا و رایزنى آینده امت را رقم بزنند. آیا مى شود چنین باورى را پذیرفت و آن را با حقیقت منطبق دانست؟ نکاتى را که درباره این فرض، تأمل برانگیز است مى توان بدین سان برشمرد:
الف: اگر چنین مى بود باید رسول الله(ص) امت را با نظام شورایى و چندى و چونى آن آشنا مى ساخت و حدود، وظایف و قوانین شورا را مشخص مى کرد. چون تا بدان روز نه جامعه چنان شیوه اى را در ساختار حکومت تجربه کرده بود و نه از چگونگى آن آگاهى داشت. آیا معقول است که بگوییم پیامبر(ص) مردمان را در رهبرى آینده امت به شیوه نامعلوم حوالت داده است؟!
آنچه این پندار را یکسره تباه مى سازد این است که سیاست بازان هرگز بر چنین پیش بینى از سوى رسول الله(ص) استناد نکردند، و مسندنشینان خلافت نیز چنین نکردند؛ چون ابوبکر یکسر به «نصب» روى آورد و عمر تصریح کرد که چون کسى را نمى یابد به شورا تن مى دهد؛ او به هنگام مرگ گفت:
لو ادرکنى احد رجلین لجعلت هذا الأمر الیه ولو ثقت به سالم مولى أبى حذیفه و أبى عبیدة الجرّاح و لو کان سالم حیّاً ما جعلتها شورى.5
بدین سان روشن است که این تئورى هیچگونه پیوندى با پیامبر(ص) ندارد، و ساخته اى است در گذرگاه زمان براى توجیه واقعیت6 واقع شده در تاریخ اسلام.
ب: نکته مهم دیگر این است که اگر رسول الله(ص) چنین آهنگى را داشته است، و در اندیشه آن بوده است که سیاسى را به صحابه وانهد، باید در جهت آماده سازى آنها بسى مى کوشید. پیامبرى که از درهم شکسته شدن نظامهاى قیصرى و کسرایى سخن مى گوید، و آیینش را زمان شمول وجهانشمول اعلام مى کند، آیا اصحابش از چنان جایگاهى در دانش و ثقافت برخوردار بوده اند که این بار سنگین را به دوش گیرند؟ واقعیت چیست؟ چنین چیزى را درباره صحابیان مى توان باور داشت؟ این سئوال بسى جدّى است و براى بسیارى مطرح، و از کنار آن بسادگى گذشتن ظاهراً نوعى خامى و سهل انگارى در مبانى عقیدتى است. آقاى «مروان خلیفات» از جمله کسانى است که این سئوال به طور جدّى بر او مطرح شده است و او را به تأمل واداشته است.7 او براى پاسخ، به متون حدیثى و تاریخى بازگشته، و سیر وسلوک او در منابع نتیجه اى داده است که بسیار خواندنى است. وى با استفاده از این مطالعه، فصل سوّم از باب دوّم کتابش را رقم زده است که گزیده آن چنین است:
صحابه بسیار اندک سئوال مى کردند و آنچه را مى شنیدند کم روایت مى کردند، سرّ دیگر آنکه به منع تدوین و نشر حدیث همت گماشتند، افزون بر این آنان حقایق بسیار اندکى از رسول الله(ص) دریافتند، آنان تصریح کرده اند که دلمشغولیهاى بسیار و گشت و گذارهاى فراوان در بازار، آنان را از فراگیرى سنت و حقایق باز مى داشته است8. دیگر آنکه آنان در نقلها بسیار اشتباه مى کردند، گاه فقط بخشى از حدیث را نقل مى کردند و دیگر گاه سخن دیگران را به رسول الله(ص) نسبت مى دادند. کسانى مرعوب نقلهاى کتابهاى پیشین بودند و آنها را در بیان آثار اسلامى مى پراکندند، وگاهى آنچه را فراگرفته بودند فراموش مى کردند، که بدین نکته تصریح کرده اند. گاه به خطا پاسخ مى گفتند و با تنبّه دیگران حق را باز مى یافتند. کسانى از صحابه بر اساس آیاتى از قرآن به نفاق گرویده اند و یا سر از ارتداد درآورده اند و براساس نصوص صریح منقول در صحیحین رسول اللّه(ص) برخى را هیمه آتش دانسته است و… آیا با این همه مى شود پنداشت که رسول اللّه(ص) مرجعیت فکرى و زعامت سیاسى و تفسیر آیین و کتاب را بدانها وانهاده است؟9
بدین سان نباید تردید کرد که وانهادن امور امت به آنها و یا به نخبگانِ! آنها و مرجعیت دادن به صحابه چیزى است که در گذرگاه تاریخ براى توجیه واقعیتهاى تلخ رقم خورده پس از رسول الله(ص) ساخته شده و ریشه در هیچ نصّى شرعى ندارد.
3) تعیین آینده و نصّ بر خلافت و ولایت
بدین سان بر این باور هستیم که رسول الله(ص) با حساسیت تمام، آینده امت را رقم زده است و پیشواى پس از خود را تعیین کرده است، و ماجراى غدیر و نصوص مربوط به آن خطبه عظیم، تصریح و تأکیدى است بر آنچه رسول الله(ص) بارهاى بار آن را اعلام کرده بوده است: ولایت على(ع) و امامت پیراسته جانى نستوه که پیامبر از آغازین روزهاى زندگى اش او را همبر خود داشته است و هرگز شرک، جان پاکش را نیالوده است، کلام مولى(ع) در این باره بسى شنیدنى است:
وقد علمتم موضعى من رسول اللّه ـ صلى اللّه علیه و آله ـ بالقرابة القریبة و المنزلة الخصیصة. وضعنى فى حجره وأنا ولد یضُمُّنى إلى صدره و یکنُفُنى فى فراشه و یُمِسُّنى جسده و یُشِمُّنى عرفه. و کان یمضع الشئ ثمّ یلقمُنیه. و ماوجد لى کذبةً فى قول ولاخطلةً فى فعل. ولقد قرن اللّه به ـ صلى اللّه علیه و آله ـ من لدن ان کان فطیماً اعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم و محاسن اخلاق العالم، لیله و نهاره.
ولقد کنت اتّبعه اتّباع الفصیل اثر أمّه، یرفعه لى فى کلّ یوم من اخلاقه علماً و یأمرنى بالاقتداء به. ولقد کان یجاور فى کلّ سنة بحِراء فأراه ولایراه غیرى. ولم یجمع بیت واحد یومئذ فى الاسلام غیر رسول اللّه ـ صلّى اللّه علیه و آله ـ و خدیجة وانا ثالثهما.
أرى نور الوحى و الرسالة و أشُمُّ ریح النبوّة ولقد سمعت رَنَّة الشیطان حین نزل الوحى علیه ـ صلى اللّه علیه و آله ـ فقلت: یا رسول اللّه، ماهذه الرنّة؟ فقال: هذا الشیطان قد أَیس من عبادته. انّک تسمع ما اسمع و ترى ما أرى، الاّ انّک لست بنبىّ ولکنّک وزیر و انّک لعلى خیر؛10
شما مى دانید مرا نزدِ رسول خدا چه رتبت است، و خویشاوندیم با او در چه نسبت است. آنگاه که کودک بودم مرا در کنار خود نهاد و برسینه خویشم جا داد، و مرا در بستر خود مى خوابانید چنانکه تنم را به تن خویس مى سود و بوى خوشِ خود را به من مى بویانید. وگاه بود که چیزى را مى جَوید، سپس آن را به من مى خورانید. از من دروغى در گفتار ندید، و خطایى در کردار نشنید. هنگامى که از شیر گرفته شد خدا بزرگترین فرشته از فرشتگانش را شب و روز همنشین او فرمود تا راههاى بزرگوارى را پیمود، و خویهاى نیکوى جهان را فراهم نمود.
و من در پى او بودم ـ در سفر و حضر ـ چنانکه شتربچّه در پى مادر. هر روز براى من از اخلاقِ خود نشانه اى برپا مى داشت و مرا به پیروى آن مى گماشت. هرسال در حراء خلوت مى گزید، من او را مى دیدیم و جز من کسى وى را نمى دید. آن هنگام جز خانه اى که رسول خدا(ص) و خدیجه در آن بود، در هیچ خانه اى مسلمانى راه نیافته بود، من سوّمین آنان بودم. روشنایى وحى و پیامبرى را مى دیدم و بوى نبّوت را مى شنودم.
من هنگامى که وحى بر او(ص) فرود آمد، آواى شیطان را شنیدم. گفتم: اى فرستاده خدا این آوا چیست؟ گفت:این شیطان است که از آن که او را نپرستند نومید و نگران است. همانا تو مى شنوى آنچه را من مى شنوم، و مى بینى آنچه را من مى بینم، جز اینکه تو پیامبر نیستى و وزیرى و بر راه خیر مى روى ـ و مؤمنان را امیرى.
تصریح و نص رسول الله(ص) بر امامت و ولایت على(ع) بدانسان گسترده و روشن است که هیچ تردیدى را برنمى تابد، آن بزرگوار، نه یک بار و دوبار بلکه دهها مورد با اشاره و تصریح حقِ خلافت و خلافت حق را فریاد کرده است، و طرحى روشن و مشخّص براى آینده امت درانداخته و این همه را در میان مردم فراز آورده است.
این حقنمایى و حق گسترى تمامت حیات رسالت آن بزرگوار را فراگرفته است و در حادثه «غدیر» به اوج خود رسیده و حق بر «ستیغ» قرار گرفته است. در نگریستن به همه موارد ـ که در این فصل به تفصیل گزارش خواهد شد ـ تردیدى باقى نمى گذارد که بزرگترین دل مشغولى رسول الله(ص) مسئله امامت و رهبرى آینده بوده است. از این روى هیچ مناسبت و موقعیت شایسته اى را براى روشن کردن این حقیقت و ابلاغ این مأموریت الهى از دست نهشته است.
رسول خدا(ص) از آغازین روزهاى رسالت بر این امر توجه مى دادند که اوج آن حادثه غدیر است. در اینجا نخست گزارش از آن تلاشها ارائه مى دهیم و سپس با بسطى بیشتر به واقعه غدیر مى نگریم.
1ـ حدیث یوم الأنذار
رسول الله(ص) براساس آیه:« وانذر عشیرتک الاقربین»(شعراء، 214) مأمور مى شود خویشان خود را به اسلام دعوت کند11 و چون آنان با دعوت پیامبر(ص) گرد مى آیند رسول الله(ص) پس از مقدماتى که در آن مى کوشد زمینه بیان و تفهیم پیام اصلى را فراهم آورده مى فرماید: «فایّکم یوازرنى على هذا الأمر على أن یکون أخى ووصیى وخلیفتى فیکم؟»ودر نقلهایى آمده است: «… خلیفتى من بعدى».12
در آن جمع تنها کسى که، پاسخ مثبت به این فراخوان را فراز مى آورد، على(ع) است. رسول الله(ص) پس از آن پاسخ مثبت مى فرمایند:
ان هذا أخى و وصیّى وخلیفتى فیکم فاسمعوا له وأطیعوا.13
بدین سان پیامبر(ص) در آغازین روز دعوت علنى رسالت، ولایت، امامت و پیشوایى على(ع) را رقم مى زند و چنین است که مى گوییم ولایت علوى در ابلاغ و عرضه، همزاد با رسالت نبوى است. آن روز آنان که در آن مجلس گرد آمده بودند این پیام را بروشنى دریافتند و از کلام رسول الله(ص) پیشوایى على(ع) و لزوم اطاعت از وى را فهمیدند، از این روى برخى به ابوطالب گفتند: «قَدْ أمرک أن تسمع لأبنک وتطیع». امّا در مقابل این پیام صریح، گرانجانى کردند و حق را برنتابیدند و با استکبار از پذیرش حقّ شانه خالى کردند.
این مطلب به طرق گونه گون و با نقلهاى مختلف گزارش شده است به گونه اى که هیچ تردیدى را بر نمى تابد. افزون بر این بیاوریم که ابوجعفر اسکافى معتزلى حدیث را «صحیح» مى دانسته و نیز عالمانى دیگر از جمله: شهاب الدین حفاجى در شرح «الشفاء بتعریف حقوق المصطفى»، قاضى عیاض، و متقى هندى14 که تصحیح ابن جریر طبرى را گزارش کرده است.15 کسان دیگرى نیز بر صحت آن تأکید کرده اند.16
2ـ احادیث وصایت
وصیت براى تداوم راه و حراست از مکتب، سیره هماره رسولان الهى بوده است، رسول الله(ص) با تصریح به این حقیقت، در موارد متعدّد و مناسبتهاى مختلف، وصایت را براى مولى(ع) رقم زده است. رسول الله(ص) فرمود:
ان لکلّ نبىّ وصیّاً ووارثاً وانّ علیّاً وصیى ووارثى.17
این گونه گفته ها از رسول الله(ص) درباره على(ع) بدانسان زیاد بوده است که واژه «وصیّ» را براى على(ع) چونان وصفى شناخته شده و بدون ابهام قرار داده،و چون واژه «وصیّ» در گفتارها و سروده ها بکار مى رفت مسلمانان صدر اسلام بى هیچ تردید از آن على(ع) را مى فهمیدند18 و مثلاً جانشینى، خلافت و امامت را؛ گو اینکه بنى امیه بسى کوشیدند تا مگر این عنوان ارجمند را از مولى بزدایند و سخنهاى بسیار برساختند که این تعبیر برساخته است،19 امّا مگر «حق» با ستیزِ حق ستیزان ستردنى است؟
3ـ احادیث منزلت
از جمله شکوهمندترین عناوینى که با آن رسول الله(ص) از مولى(ع) یاد کرده اند، «همسانى» و «همبرى» مولا(ع) با رسول الله(ص) است. این گونه احادیث در بیان و بنان عالمان و محدثان به پیروى از صریح کلام پیامبر(ص) بر «احادیث منزلت» شهره است. این جایگاه بلند براى مولا را، رسول الله(ص) از جمله با عبارتى چون «انت منى بمنزله هارون من موسى الا انه لانبى بعدى» رقم زده است. این حقیقت را پیامبر(ص) بارهاى بار و در میان مردم فراز آورده و بدین گونه «همسانى خود با على» را در پیش دیدها نهاده و به تاریخ سپرده است. از جمله مواردى که این کلام معجز شیم درباره مولا(ع) فراز آمد در نبرد تبوک بوده است.
پیامبر(ص) در شرایطى بس سخت و شکننده سپاهى گران را سامان داد و به آهنگ نبرد با رومیان از مدینه بیرون آمد.تبوک دورترین نقطه اى بود که رسول الله(ص) در طى نبردها بدانجا مسافرت مى کرد. جریان نفاق در آن روزگار در مدینة الرسول شکل گرفته بود و با نهایت کینه توزى و مخفى کارى در اندیشه ضربه زدن بر پیکر جامعه نو پاى اسلامى بود، پیامبر نگران از سفر طولانى و فتنه انگیزى هاى منافقان و کینه توزان، على(ع) را براى حراست از مدینه و به عنوان «سرپرست اهل بیت و گروه مهاجر و …» در مدینه گذاشت. فتنه انگیزان که با وجود على(ع) تمام نقشه هاى خود را نقش بر آب مى دیدند، شایعه اى ساختند و پراکندند، که على(ع) از شدّت گرما و دشوارى راه از همراهى با پیامبر تن زده است. اکنون شیرِ بیشه نبرد و قهرمان بى بدیل صحنه هاى رزم بود که آماج اتهام بود، مولا(ع) به محضر رسول الله(ص) شتافت و پرده از توطئه برداشت و رسول الله(ص) در نهایت صمیمیت و با بیانى نشانگر عظمتِ مولا(ع) در چشم رسول الله(ص) گفت:
ارجع یا أخى الى مکانک، فأن المدینة لا تصلح الاّ بى أو بک، فانت خلیفتى فى اهلى و دار هجرتى وقومى، أما ترضى أن تکون منّى بمنزلة هارون من موسى الاّ أنّه لا نبىّ بعدى …
رسول اللّه(ص) با صراحت تمام جز منصب نبوت، تمام مناصب خود را براى مولا رقم مى زند و على(ع) را عملاً ادامه دهنده راه و تداوم بخش مسئولیت والاى خودش در زعامت امت و مرجعیت فکرى مردم مى داند. در برخى از نقلها رسول اللّه(ص) پیش از این جمله صریحاً فرموده:
انه لابدّ من امام وأمیر، فأنا الأمام وانت الأمیر …20
4ـ احادیث امارت
قرآن با صراحت تمام مؤمنان را به اطاعت از «اولوالأمر» فراخوانده است،21 و پیروى از آنان را همسنگ با اطاعت خداوند و رسول الله(ص) دانسته است، مصداق «اولوالأمر» چه کسانى هستند؟ آیا سزامند است که جباران ستم پیشه را که بر اریکه قدرت تکیه مى زنند و براى رسیدن به حاکمیت از کشته ها پشته مى سازند، مصداق اولوالأمر بدانیم؟ هرگز! بى گمان اولى الأمر کسانى خواهند بود که پیامبر گونه، خداجوى، حق پرست و عدالت گستر باشند و على(ع) بر اساس نصوص بسیار، نصوص شگفت انگیز، شکوهمند و ارجمند در قلّه این عنوان است. از این فراتر باید بگوییم که رسول اللّه(ص) عنوان «امیرالمؤمنین» را فقط براى على(ع) رقم زد و از نامگذارى هر کسى جز آن بزرگوار با این عنوان نهى کرد.22 این نصوص بسى فراوان است بدانسان که سید جلیل قدوه سالکان و اسوه عابدان، رضى الدین على بن طاووس حلّى در این باب کتابى پرداخت با عنوان «الیقین بأختصاص على(ع) بأمره المؤمنین»؛در این احادیث گاه از آن بزرگوار به «امیرالمؤمنین» و دیگرگاه به «أمیر البررة» و گاه با عنوان «امیر کلّ مؤمن بعد وفاتى» یاد شده است. 23 و این است که امام حسن(ع) در متن عهدنامه شرط مى کند که معاویه نباید با عنوان «امیرالمؤمنین» یاد شود.
5ـ احادیث امامت
«امام» که به لحاظ واژه شناسى، پیشرو، پیشتاز و سرپرست و پیشواى قبیله اى است،24 بى گمان در فرهنگ قرآنى و دینى، پیشوایى است که در ابعاد گونه گون زعامت امت در اداره امور جامعه را برعهده دارد. این حقیقت را از جمله مى توان از دو نامه اى که میان مولا على(ع) و معاویه مبادله شده است دریافت. على(ع) در ضمن نامه اى دراز دامن از جایگاه خود و اهل بیت(ع) سخن مى گوید و وصایت و جانشینى اش از رسول اللّه(ص) را یادآورى مى کند. معاویه در جواب به صراحت مى گوید: الا وانما کان محمد رسول اللّه من الرسل الى الناس کافة فبلّغ رسالات ربّه لایملک شیئاً غیره … که یعنى او مبلغى بود با رسالت رساندن کلامى و سخنى و بس نه پیشوا بود و نه زعیم و نه زمامدار سیاسى و نه … و على(ع) در جواب به صراحت مى نویسند: والذى انکرت من امامة محمد ـ صلى الله علیه وآله ـ زعمت أنّه کان رسولاً و لَمْ یکن اماماً فانّ انکارک ذلک على جمیع النبییّن الأئمة، ولکنّا نشهد أنّه کان رسولاً نبیّاً اماماً….25
این گفتگو بروشنى نشانگر جایگاه امامت در اندیشه اسلامى است و نیز بیانگر چرایى ستیز بنى امیه با این عنوان، اکنون این توضیح مى تواند عمق اخبار و احادیث بسیارى را نشان دهد که رسول اللّه(ص) در آنها بر امامت على(ع) تأکید کرده است؛ از جمله: یاعلى أنت وصیّى و خلیفتى و امام أمّتى بعدى26 و یا أنت امام کل مؤمن و مؤمنة، وولىّ کل مؤمن ومؤمنة بعدى و… .
و این تأکید و تنبیهى است بر تداوم پیشوایى در وجود على(ع).
6ـ احادیث خلافت
«خلافت» نیز تعبیرى قرآنى و اصطلاحى دینى است که بروشنى جانشینى در ابعاد مختلف را نشان مى دهد، مگر اینکه بُعْدى از ابعاد استثنا مى شده است. از این روى سیاست بازان پس از رسول اللّه(ص) نیز تلاش بسیار کردند تا این عنوان را به گونه اى بر خود استوار دارند، رسول اللّه(ص) از همان آغازین روزهاى فراز آوردن دعوت و گستراندن پیام خود، بر «خلافت» على(ع) تصریح و تأکید کرد. این تصریح و تأکید را در روایات بسیارى که نشانگر آن در مواقع و مواضع متعدّد است توان دید، که نشانى است از اهتمام رسول اللّه(ص) براى رقم زدن سرنوشت آینده امت.27
7ـ احادیث ولایت
از جمله عناوین شکوهمندى که در روایات و نیز احادیث تفسیرى درباره على(ع) آمده است، عنوان «ولى» است. مى دانیم که استعمال ماده «وـ ل ـ ى» به معناى سرپرست، زعیم و پیشوا در ادب عربى بسى شایع بوده است و به این نکته در تحلیل حدیث غدیر اشاره خواهیم کرد. عنوان «ولى» و «ولایت» براى مولا(ع) نیز در بیان و آموزه هاى رسول اللّه(ص) بسیار است، و این سخنان شکوهمند و تنبه آفرین در موارد و مواضع بسیار عرضه شده است. آغازین آنها در همان مجمع کوچک ولى سرنوشت ساز خویشان رسول اللّه(ص) بوده است که از آن یاد کردیم (=حدیث الأنذار)، پس از آن نیز پیامبر(ص) بارهاى بار این عبارت را در باره على(ع) به کار برده است:
یا علىّ، أنت ولىّ الناس بعدى، فمن أطاعک فقد أطاعنى و من عصاک فقد عصانى.28
این گونه تعابیر بسیار است و منابع حدیثى اهل سنت آکنده است از این نقلها که بخش قابل توجهى از آنها را در ذیل عنوان «احادیث الولایه» آورده ایم29. این تعبیرات بویژه با قید «من بعدى» هیچ تردیدى را باقى نمى گذارد که رسول اللّه(ص) با این همه، جریان سیاسى پس از خود را رقم زده است و زعامت سیاسى پس از خود را نشان داده است.
8ـ حدیث ثقلین
از جمله چاره اندیشیهاى رسول اللّه(ص) براى آینده امت و جلوگیرى از گسترش ضلالت و جهالت و حیرت در میان امت، تلاش براى تعیین مرجعیت فکرى و نشان دادن جهت گیرى استوار حرکت فکرى و تبیین چگونگى تفسیر مکتب و قرآن و سرچشمه آن است. این حقیقت شاید روشنترین گونه خود را در «حدیث ثقلین» نشان داده است.
حدیث ثقلین با محتوایى واحد و گونه هاى بیانى بسیار و مکرّر در مکرّر فراز آمده است. در عرفه، مسجد خیف، غدیرخم، آخرین سخنرانى رسول اللّه(ص) به هنگام بیمارى در بستر و در حجره شریف و… افزون بر اهل بیت(ع) بسیارى از صحابیان آن را گزارش کرده اند و کسانى بسیار از تابعیان و عالمان بر استوارى آن تأکید ورزیده اند30 یکى از گونه هاى مختلف نقل آن چنین است:
انى تارک فیکم ما إنْ تمسّکتم بِهِ لَنْ تضلّوا بعدى، أحدهما أعظم من الآخر، کتاب اللّه حبل ممدود من السماء
لى الأرض، وعترتى أهل بیتى و لَنْ یفترقا حتى یردا على الحوض فانظرو کیف تخلفونى فیهما.31
کلامى است عظیم ومنقبتى بزرگ و فضیلتى است عدیم النظیر، و هدایتى است سعادت آفرین، و رهنمودى است ضلالت زدا. مهمترین نکته اى که این کلام عظیم رسول اللّه(ص) آن را مى نمایاند و هیچ تردیدى را برنمى تابد، مرجعیت بخشیدن به اهل بیت(ع) و وجوب پیروى از آنان در اقوال، افعال و… است.
بر این حقیقت والا بسیارى از عالمان تصریح کرده اند، از جمله متکلم بزرگ اهل سنت سعد الدین مسعود بن عمر تفتازانى:
خداوند در هدایت آفرینى و رهایى بخشى از ضلالت، عترت را همبر قرآن ساخت.
تمسّک به قرآن جز فراگیرى هدایت و دانش از قرآن نیست و چنین است تمسّک به عترت.32
دو دیگر آنکه بزرگترین رسالت و مسئولیت رسول اللّه(ص) هدایتگرى و تلاش درجهت ضلات زدایى است؛ این از یکسو. از سوى دیگر روشنترین و بدیهى ترین واجب براى مسلمانان تمسّک به هر آن چیزى است که هدایت مى آفریند و ضلالت مى زداید. بدین سان رسول اللّه(ص) با جمله ما ان تمسکتم بهما لَنْ تضلّوا این واجب مؤمنان را در پیش دید آنها نهاده است. آیا کسى مى تواند در این وجوب پیروى از «عترت» ـ که هدایت آفرین است و گمراهى زدا ـ تردید کند؟
سه دیگر آنکه تمسّک به این دو «گرانبها» در رسیدن به مقصد والا و مقصود اعلى و دستیابى به هدایت بسنده است، و وراى آن جز ضلالت نخواهد بود «وماذا بعد الحق الاّ الضلال». دیگر آنکه حدیث ثقلین بدون هیچ تردیدى «عصمت» عترت را رقم زده است؛ یکى بدان جهت که رسول اللّه(ص) بدون هیچ قید و شرطى تمسّک بدانها را لازم شمرده است، آیا مى توان تصوّر کرد که پیامبر(ص) امت را به کسانى ارجاع داده و بدون قید و شرط چنگ انداختن به آموزه هاى کسانى را لازم شمرده است که خود در لغزشند؟ دو دیگر آنکه اهل بیت(ع) همبر قرآنى هستند که هرگز باطل در آن راه ندارد. نیز تمسّک به آنها سدّى است در برابر گمراهى؛ اگر گمراهى بر کسانى روا باشد، آیا گمراهى زدا توانند بود؟
و بالاخره حدیث ثقلین، جداناپذیرى عترت با قرآن را رقم زده است، و روشن است که یعنى هرگز با آموزه ها و احکام آن مخالفت نخواهند کرد و بدین سان از آن «ثقل» جدا نخواهند شد. نیز چنین است تعبیرهایى بلندى چون على مع القرآن و القرآن مع على و على مع الحق والحق مع على درباره مولا(ع).
بدین سان رسول اللّه(ص) با حدیث ثقلین، مشعلى سپیدى آفرین در معبر زمان نهاده است تا امت مسلمان هرگز به تاریکزار گمراهى دچار نشوند و با تمسّک به آنها در گذرگاه زمان از امواج فتنه ها برهند و به ساحل هدایت درآیند، بر آنان که این حق را دریافته اند و این نعمت را شناخته اند و پاس داشته اند، ارزانى باد.33
9ـ حدیث سفینه
پیامبر(ص) در میان امت سر رشته امور را به دست دارد. دامنه جامعه اسلامى هنوز چندان گسترده نیست، با این همه آن جامعه نوپاى کوچک با مسائل بسیارى از درون و بیرون مواجه است؛ مسائلى انحراف آفرین و دگرگون کننده. جریان نفاق در درون همان جامعه شکل گرفته است و ارتداد برخى در همان جامعه صورت گرفته است و… رسول اللّه(ص) روزگارى مى اندیشد که این مشعل فروزان خاموش مى شود امّا امت باید راه را ادامه دهد. آنچه را آوردیم چاره اندیشى است براى فردا در هنگامه شعله ور گشتن آتش فتنه و به خروش آمدن امواج گمراهیها.و در همین سمت و سوى است کلام بلند و والا و روشنگر دیگر رسول اللّه(ص) که به «حدیث سفینه» شهره است، و یکى از نقلهاى آن چنین است:
ألا إن مثل أهل بیتى فیکم مثل سفینة نوحه، من رکبها نجا ومن تخلّف عنها هلک
چه تشبیه بیدارگر، هول انگیز و تنبه آفرینى!
رسول اللّه(ص) در آینه زمان، فتنه گریها، آتش افروزیها و جریان سازیها را مى نگرد. و این همه امواج خروشان و غول پیکر دریا مانندى را مى سازد؛ امواجى که هر آن کس که در کامش قرار گیرد، غرق شود و هر آن که در معرض او باشد تباه گردد. چه بسا کسانى به پندار رهایى، از این امواج بلنداهایى خیالى بجویند و بدانجاها درآیند، امّا امواج فراز آید و آنها را در کام خود فرو برد. پس امت باید بیدار باشد که تنها راه نجات در آمدن به «سفینه» است، یعنى پیروى از اهل بیت(ع) و چنگ انداختن به آموزه هاى آنها. و شگفتا از آن امواج و به وجود آوردن پناهگاههاى پندارى براى مردمان؛ یعنى ساختن عالِمها، و یا بهتر بگوییم عالم نماها، فرقه ها، جریانها، تا مگر مردمان بدانسوى ها روانه شوند و از درآمدن به کشتى نجات حقیقى باز مانند.
در دلالت این حدیث بر وجوب اطاعت از اهل بیت(ع) تردید نیست؛ مگر مى شود خردمندى امواج خروشانى را که در کام آن قرار گرفتن، همان غرق شدن و تباه گشتن است را بنگرد و در رهایى از آن تردید کند؟ دیگر آنکه پى آمد قطعى این روى آوردن، رهایى از امواج و هدایت است. دیگر آنکه این سفینه نجات بخش است، پس این عزیزان معصومند وبدور از خطا. 34
10ـ احادیث دوازده جانشین
از جمله احادیث مهم و شایان تدبّر و توجه در چاره اندیشى درباره آینده امت، احادیثى است که تعداد جانشینان رسول اللّه(ص) را رقم مى زند. این احادیث که فراوان نقل شده و با طرق مختلف و در نقلهاى گونه گون و صحیح آمده است،35 نشان مى دهد که خلفاى رسول اللّه(ص) دوازده نفرند. یکى از نقلها چنین است:
لایزال الدین قائماً حتى تقوم الساعه أو یکون علیک أثنا عشر خلیفه کلهم من قریش.36
و نقل دیگرى از آن بدین گونه است:
عن جابر بن سمرة قال: کنت مع أبى عند النبى(ص) فسمعتهُ یقول: بعدى إثنا عشر خلیفه، ثم أخفى صوته. فقلت لأبى: ما الذى اخفى صوته؟
قال، قال: کلّهم من بنى هاشم.37
و در نقلى دیگر:
یکون من بعدى اثناعشر أمیراً.38
با این گفته ها، رسول اللّه(ص) چه چیزى را نشان داده اند؛ از واقعیتى که رخ خواهد داد سخن گفته اند و یا از حقیقتى که باید باشد؟ و یا در واقعِ تاریخ و در آینه زمان، خلفاى خود را نشان داده است ـ یعنى هر آن که بر این مسند تکیه زند ـ یا آنکه رسول اللّه(ص) بر این حقیقت تنبّه داده و کرده است که پیشوایان پس از من دوازده نفر باید باشند و نه جز آنها و تا فرجام روزگار همین است و بس.
گویا تردید نباشد که رسول اللّه(ص) جانشین معرفى مى کند، یعنى کسانى را که پا جاى پاى او مى نهند و چون او بر مردمان حکم مى رانند، یا اگر بر مسند خلافت تکیه زنند، مانند او خلافت را پیش خواهند برد. گو اینکه کسانى کوشیده اند براى این کلام الهى رسول اللّه(ص) مصداقهایى بتراشند39، و ابو جعفر بن محمد بن سلامه ازدى طحاوى بر این باور رفته است که مراد، خلفاى اربعه، معاویه، فرزندش یزید و… هستند.40
شگفتا بر دین رسول اللّه(ص) چه مى بندند؟! براساس این تفسیر، پیامبر(ص) اینان را چونان خلفاى خود معرفى مى کنند، که مردم سخن آنان را بشنوند و از آنان اطاعت کنند؟ از یزید؟ از عبدالملک بن مروان و …؟ کبرت کلمه تخرج من أفواههم إن یقولون الاّ کذبا… .
چگونه توان تصوّر کرد پیامبر(ص) که پیام آور کرامت، شرف، آزادى، صداقت و قداست است، جانشینانى ستم پیشه، فسادگر، تیره جان و جنایت پیشه معرفى کند؟41
بدون هیچ تردیدى اگر کسى اصل روایت را بپذیرد ـ که چاره اى جز آن نیست ـ باید به تفسیر شیعه خستو شود که اینان على(ع) و فرزندان او هستند، که در برخى روایات دیگر از رسول اللّه(ص) با اسم و بصراحت یاد شده اند که:
1) دوازده نفرند شناخته شده و روشن و منطبق با حدیث؛
2) همه از قریش هستند؛
3) دیدیم که ذیل برخى از روایات «کلهم من بنى هاشم» داشت، و چنین است که همه از بنى هاشم هستند، و مؤید این حقیقت کلام بلند علوى است که:
ان الأئمه من قریش فى هذا البطن من بنى هاشم لاتصلح على سواهم ولایصلح الولاة من غیرهم.42
4ـ از اهل بیت رسول اللّه(ص) هستند،و در انطباق روشن با آنچه در صفحات پیش آوردیم و نصوص بسیار آن گزار ش خواهد شد؛

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  56  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله واقعه غدیر ، اوج بلاغت ولایت

دانلود مقاله آیا تاریخ از اعتبار علمی برخوردار است

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله آیا تاریخ از اعتبار علمی برخوردار است دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 تعاریف تاریخ :
تاریخ پلی میان گذشته و آینده بشریت است و مسیری است که اگر با بینش و دقت در آن قدم نهاد افقهای روشنی را در برابر جوامع انسانی خواهد گشود و علمی است که حرکتی بکنواخت دارد و بدون معلم میاموزد از آنچه کرده ایم و از آن پشیمانیم و از آنچه بوده و ما را سربلند ساخته و تمدن امروزی را به نسل بشر ارمغان آورده است نشات گرفته است . تاریخ، عبارت است از بررسی اعمال گذشتگان که در طی گذشت زمان تکمیل شده و باعث بوجود آمدن علوم جدید شده است و مطالعه و تحلیل وقایع و رخدادهای گذشتگان و استفاده از آن جهت تصمیم گیری آینده است.
تاریخ علمی :
آیا تاریخ را باید تنها بازخوانی گذشته و هیاهوی قدرتمندان و پادشاهان و مجموعه‌ای از حوادث دانست؟ آیا علم تاریخ مثل یک داستان یا رمان، روایت مجموعه‌ای از حوادث تلخ و شیرین است ؟ و هدف آن افزایش معلومات دایره ‌المعارفی انسان است؟ دایره ‌المعارف بریتانیکا در معرفی علم تاریخ می‌گوید:
"تاریخ، قواعدی است که ثبت وقایع مؤثر بر مردم یک ملت را با حفظ تسلسل تاریخی و زمانی آن مطالعه می‌کند و مبنی بر تحقیق منتقدانه منابع اطلاعاتی و توضیح دلایل آنها است."
دکتر عبدالحسین زرین‌کوب نیز در کتاب " تاریخ در ترازو" در معرفی علم تاریخ می‌گوید:
"تاریخ تنها گردآوری روایات و مقایسه آنها و شناخت "واقعیت" حوادث گذشته نیست. ورای این کار،‌نظر به توجیه و تفسیر این واقعیات دارد که بین جزئیات رابطه برقرار می‌کند و آنها را به یکدیگر پیوند می‌دهد. این کار در واقع عبارت از تجدید بنای گذشته است به کمک مصالح و موادی که اینجا و آنجا از بقایای آوار حوادث باقی مانده است." در واقع علم‌ تاریخ‌ تحولات‌ گذشته‌ جامعه‌ انسانی‌ را که‌ می‌تواند زمینه‌ سیاسی‌، اقتصادی‌، اجتماعی‌ یا فرهنگی‌ داشته‌ باشد، مورد مطالعه‌ قرار می‌دهد. به‌ همین‌ دلیل‌ رشته‌ بسیار گسترده‌ای‌ است‌ و اشتباه‌ است‌ که‌ آن‌ را صرفاً مطالعه‌ مواد خام‌ تاریخی‌ بدانیم‌ بلکه‌ باید فرا گرفت که‌ چگونه‌ از تحلیل‌ و تلفیق‌ مواد خام‌ تاریخی‌ به‌ نتایج‌ علمی‌ برسیم .
 شروع مبحث علم تاریخ :
این مبحث بعد از برخورد خشونت‌آمیز کلیسا با دانشمندان چون گالیله و با ایجاد تضاد در تفسیر کتاب مقدس بین کلیسا و با وجود آمدن نظریه‌های جدید علمی در اروپا و در قرون جدید شروع شد.
در ایران نیز با حمله مغول رکود علمی شروع گردید و با مخالفت عالمان دینی در دوره‌ی قاجار مطرح شد. بعد دانشمندان در صدد حل این مشکل، سعی کردند تا به علم جدید مثبت نگریسته و دوره‌ی اخیر دانشمندانی مثل سیدجمال‌الدین اسدآبادی باز کوشیدند بین گزاره‌های دینی و علمی هماهنگی و وحدت ایجاد کنند
 موضوع علم تاریخ :
موضوع تاریخ " انسان " است و این موضوع، موضوع پیچیده ای است تشخیص مسائلی که به طبیعت انسان یا طبیعت جامعه مربوط است کار مشکلی است زیرا (طبیعت) انسان و زندگی انسان قانون دارد و قانونش کلیت دارد ولی موضوع مطالعه را مشکل می کند .
 مراحل نوشتن یک تاریخ علمی توسط مورخ :
متاسفانه تا مدت چندین قرن، تاریخ به عنوان علم محسوب نمی شد، بسیاری از مردمان ملت ها و اقوام ، تاریخ را تنها پدیده ای می دانستند که به هنگام فراغت از کار و برای لذت بردن از گذشته، برای تنوع مطالعه می کردند. تاریخ نویس که در گذشته صرفا به نوشتن وقایع تاریخی صرف می پرداخت ، حال برای کشف واقعیات تاریخی، همانند دیگر شاخه های علوم از سه مرحله عبور می کرد : فرضیه ، تحقیق ، نتیجه
مورخ ، از طریق فرضیات سعی به کشف حقایق دارد. فرضیات در تاریخ، راه پژوهش را باز می کند. ولی با پیدا کردن فرضیاتی در موضوعی از یک مقطع خاص شروع به تحقیق می کند و اطلاعات گوناگون را که مواد کار خود هستند، جمع می آورد و با آنها فرضیه ی او اثبات یا رد می شود. اما همین کار او که نتیجه ی خاصی به دنبال دارد، نوعی کار علمی است .
در بررسی فرضیه، مورخ دو متغیر را در نظر می گیرد و سعی می کند رابطه ی این دو متغیر را با هم کشف و بررسی کند. مثل سرد شدن آب و هوا و مهاجرت آریایی ها به سرزمین ایران که مورخ به دنبال یافتن رابطه ای بین کوچ آریایی ها و اوضاع و احوال جغرافیایی است. به این ترتیب تاریخ که در ابتدا بر قصص و افسانه ها و روایات متکی بود و جزئی از ادبیات محسوب می شد و به صورت روایت ها سینه به سینه نقل می شد، امروزه مانند دیگر شاخه های علمی به علت و معلول در گذشته ی جامعه بشری و رابطه ی آن با حال و آینده می پردازد. اولین کوشش هر مورخی این است که در باره هر قومی که منظور او نوشتن تاریخ ایشان است کلیة اطلاعاتی را که به این قوم تعلق داشته جمع آورد سپس انواع حوادث را که در قرون گذشته برای این قوم اتفاق افتاده را طبقه‌بندی کند و آداب و عادات و تمدن ( علوم اجتماعی ) و سیاست ( علوم سیاسی ) و بیماریها ( علم پزشکی ) و وقایع نظامی ایشان را مطالعه کند و تا رسیدن به حدی که دایرة اطلاعات خود را کامل سازد چون اگر بخواهد دایرة تحقیق خود را محدود نماید ممکن است که اصل موضوع و حقیقت مطلب از نظر پنهان بماند .
 خشت اساسی بنای تاریخ علمی :
تاریخ حقیقی و علمی به دست کسی نوشته می‌شود که به کلی از خویشتن خویش رها شود به عبارتی به مقتضای زمان و مکان جنبة دیگری به خود بدهد و روحیه همان مردم معاصر را پیدا کند.
این خشت اساسی بنای تاریخ علمی است و اگر راهی غیر از این راه مورد نظر مورخ باشد تاریخ به حدود و وظایف خود عمل نکرده و جنبه علمی آن رعایت نشده است . به همین منظور شخص مورخ ملزم است که در این قبیل تحقیقات زمان خود و آن محیطی را که در آن زندگی می‌کند را به کلی فراموش نماید. به این معنی که دیگر خود را نبیند و عقاید شخصی و توهمات و طرز احساس خویش را کنار بگذارد . بهترین مورخین کسی است که به هیچ زمان یا به هیچ مملکت تعلق نداشته باشد .
 هدف تاریخ علمی :
1. رسیدن به حقیقت : تنهاو ظیفه علم توصیف کردن واقعیت ها و رویدادها است تا به ما بگوید چه روی می دهد ،چه روی داده است ، و چه روی خواهد داد . زبان علم ، زبان بیان امور واقعی و حقیق است .تاریخ علمی خاص است، علم تاریخی علمی است که پیش از هر چیز علمی بودن خود را مدیون هدفی می داند که همچون علوم دیگر همان رسیدن به «حقیقت» است.
2. مشخص کردن علتها و معلولها : تمام لذت تاریخ فقط در این نیست که انسان به وسیلة مطالعه آن حس کنجکاوی خود را برانگیزد و با مطالعه گذشته اوقات بیکاری خود را به این وسیله بی‌ثمر بگذراند.البته چیزی که انسان را به مطالعة تاریخ وامی‌دارد همان حس کنجکاوی است ولی نه برای گذراندن وقت بلکه برای آنکه بداند که چه مسائلی در طی قرون گذشته پیش آمده است تا انسان از عصر حجر قدیم به این مرحله رسیده و اسرار این پیشرفت که مرحله به مرحله انجام یافته چه بوده است.تاریخ علمی در مورد حوادثی که آنها را از پس پردة نسیان بیرون می‌کشد با تمام تلاش سعی می‌کند که ارتباط حقیقی آنها را با یکدیگر برقرار سازد و عللی را که باعث تبدیل حادثه‌ای از صورتی به صورتی دیگر شده بیان نماید. بنابراین منظور واقعی تاریخ علمی این است که علل حوادث گذشته را برای ما مشخص سازد یعنی ترکیب‌بندی علتها و معلولهایی را واضح و روشن در پیش چشم ما بگذارد و اگر در مطالعة حوادث این روش راهنمای ما نباشد خواه‌ ناخواه به وادی ضلالت می‌افتیم و تاریخ صورت یک کتابچه یادداشت نامنظم را پیدا می‌کند.

 


 تفاوت علم تاریخ با علوم دیگر :
تاریخ از همه حیث شبیه به علومی است که حقایق را به وسیله مشاهده به دست می‌آورند و منطقاً در ردیف علم به است زیرا موضوع آن هم حوادث قرون گذشته است و این حوادث را تاریخ از آن جهت موضوع خود قرار می‌دهد تا بتواند به وسیلة مطالعه در آنها علل و اشکال تغییرات و انقلاباتی را که سابقاً در زندگانی افراد جامعة بشری رخ داده به دست بیاورد.تنها فرقی که در این میانه هست اینکه چون موضوع تاریخ یعنی انسان و اعمال و آثار فکری و شئون مختلف زندگانی او به وضعی عجیب پیچیده و در هم است، محقق این علم باید بیش از عالم هر علم دیگر متوجه تعدد عوامل مؤثر و تداخل آثار با نفوذ در یکدیگر باشد و مخصوصاً باید بداند که به همین علل استنباط احکام کلی و متقن در این رشته چندان کار آسانی نیست. بحث در مورد تاریخ وقتی جنبه علمی پیدا می‌کند و تاریخ را به منظور اصلی خود می‌رساند که محقق این علم بتواند علت سیر حوادث مورد مطالعه را به ما بفهماند.
 علوم مربوط به تاریخ :
در حقیقت ‏سه علم مربوط به تاریخ مى‏توانیم داشته باشیم که بایکدیگر رابطه نزدیک دارند.
1- علم به وقایع و حوادث و اوضاع و احوال انسانها در گذشته، در مقابل اوضاع و احوالى که در زمان حال‏ وجود دارد. هر وضع و حالتى و هر واقعه و حادثه‏اى تا به زمان حال، یعنى زمانى که درباره‏اش قضاوت مى‏شود،تعلق دارد، «حادثه روز» و «جریان روز» است . اما همین که زمانش ‏منقضى شد و بگذشته تعلق یافت جزء تاریخ میگردد و به تاریخ تعلق دارد. پس علم تاریخ در این معنى یعنى‏ علم به وقایع و حوادث سپرى شده و اوضاع و احوال گذشتگان. زندگینامه‏ها، فتحنامه‏ها، سیره‏ها، که در میان‏همه ملل تالیف شده و میشود از این مقوله است. علم تاریخ، در این معنى، اولا جزئى یعنى علم به یک سلسله امور شخصى و فردى است نه علم به کلیات ویک سلسله قواعد و ضوابط و روابط، ثانیا یک علم «نقلى‏» است نه عقلى، ثالثا علم به «بودن‏»ها است نه علم به‏«شدن‏»ها. رابعا به گذشته تعلق دارد نه به حاضر .
2- علم به قواعد و سنن حاکم بر زندگى‏هاى گذشته که از مطالعه و بررسى و تحلیل حوادث و وقایع گذشته‏بدست مى‏آید. و در حقیقت آن حوادث و وقایع براى تاریخ به معنى دوم، در حکم‏موادى است که دانشمند علوم طبیعى در لابراتور خود گرد میآورد و آنها را مورد تجزیه و ترکیب و بررسى قرارمى‏دهد که خاصیت و طبیعت آنها را کشف نماید و به روابط على و معلولى آنها پى ببردو قوانین کلى استنباطنماید. مورخ به معنى دوم، در پى کشف ‏حوادث تاریخى و روابط على و معلولى آنها است تا به یک‏سلسله قواعد و ضوابط عمومى و قابل تعمیم به همه موارد مشابه حال و گذشته دست‏یابد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   8 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آیا تاریخ از اعتبار علمی برخوردار است