مقدمه :
خانواده اولین جایی است که نو زاد ادمی پا به عرصه ی وجود می گذارد وتعامل وهم اندیشی اجتماعی شدن را در انجا و از دامن مادر می آموزد و به همراه سایر اعضای خانواده پرورش می یابد .همین دلیل لازم است تا والدین ودر مرتبه ی بعد سایر اعضای خانواده یا نیاز های روانی تیپ شخصیتی کودکان وبه طور کل تحولات جسمانی و روانی انان روش ها و اصول تربیت و ارضای نیاز ها آشنا باشند تا بتوانندتامین بهداشت روانی و تربیت انسانهای سالم از بعد روانی جسمی و ذهنی و افرادی پر طراوت و با امید پرورش داده و وسیله ی جامعه ای سالم را پایه گذاری کنند. زیرا جامعه ی سالم به وسیله ی انسان های سالم به وجود میآید.
تعریف بهداشت روانی :
بهداشت روانی فقط منحصر به تشریح علل مختلف رفتار نبوده بلکههدف اصلی آن پیش گیری از وقوع نارا حتی ها می باشد پیش گیری به معنای وسیع آن عبارت از به وجود آمدن عواملی که مکمل زندگی سالم و طبیعی باشد به علاوه درمان اختلالات جز این رفتار به منظور جلو گیری از بیماریهای شدید روانی . بهداشت روانی نه تنها علا قه مند است بداند که گونه رفتار بشر به وجود می آید بلکه مایل است بفهمدکه این دلیل مهم چیست.
اهمیت و ضرورت بهداشت روانی :
سلامت روانی چیزی بیشتر از فقدان ناتوانی و یا بیماری روانی است. اغلب مردم ار اهمیت حفظ سلامت جسمانی خود آگاهند اما تعداد کمی از مردماز اهمیت حفظ بهداشت روانی خود واقف هستند. سلامتحسمانی یا ضربات وصدمه ی وارد به آن یا زخم ها و ناراحتی های آ» قابل مشاهده است به همین دلیل هم مردم بیشتر تو جه می کنند و هم پزشک به راحتی درمان می کند ولی بیماری روانی و یا عدم بهداشت روانی قابل مشلهده نیست به همین دلیل با وجود این که در قرن حاضر از فراوانی بسیار بالایی در بین مردم شایع است ولیکن توجه کمتری به آن می سود به طوری که رئس اداره سلامت روان وزارت بهداشت و درمان ایران در روز نامه ی همشهری اعلام می کند.
اصول بهداشت روانی :
چنانچه قبلا ذکر شد هدف اصلی بهداشت روانی پیشگیری است واین منظور به وسبله ی ایجاد محیط فردی و اجتماعی مناسب حاصل می گردد.
اصول اساسی بهداشت روانی عبارت اند از :
1. احترام فرد به سخصیت خود و دیگران.
2. شناختن محدودیت ها در خود و دیگران
3. دانستن این حقیقت که رفتار انسان معلول عواملی است.
4. آشنایی به اینکه رفتار هر فرد تابع تمامیت وجود اوست نه قسمتی.
5. آشنایی احتیاجات و محرکهایی که سبب ایجاد رفتار و اعمال انسان می گردد.
6. آشنایی استعدادها و قابلیتها و توانمندی های خود .
شناختن محدودیت های خود :
یکی دیگر از اصول بهداشت روانی رو به رو شدن مستقیم شخصی با واقعیتهای زندگی است.برای رسیدن به این مقصود نه تنها لزم است که عوامل خارجی مؤثر بر روان و رفتار را شناخته و بپذیریم بلکه ضروری است تا شخصیت خود را آن طورکه واقعا است نیز قبول کنیم.کشمکش و خصومت با واقعیت اغلب سبب بروز اختلال روانی می گردد شخصی سالم در عین حالی که از خصوصیات مثبت و برجسته ی خود استفاده می کند به محدودیت ها و نواقص خود نیز آشنایی دارد و برای رفع آنها تلاش می کنند.
همان گونه که ناراحتی های جسمانی اختلالات روانی را باعث می شود بالعکس نارسانایی های روانی نیز سبب بروز علائم جسمانی خواهد شد.
هنگامی که احساس می کنیم نمی توانیم هیجانی رامستیما ابراز دهیم برای رهایی از فشار روانی حاصل بهتر است راهی برای برون ریزی آن هیجان پیدا می کنیم مثلا پیاده روی طولانی ، بازی کردن و ....
بهداشت روانی و خانواده :
خانواده به عنوان مقدس ترین و مهمترین نهاد اجتماعی کانونی است که به تعبیر قرآن مجید زن و شوهر و فرزندان در ان آرامش می یابند و بین آنها دوستی بر قرار می شود.
بهداشت روان در خانواده در مفهوم گسترده ی خود کمک به افراد خانواده را هدف قرار میدهد تا هر چه بیشتر رشد و تکامل یابد.
از تمامی استعداد ها و قابلیت های خود در این راه بهره جویند و موفق تر و شاداب تر باشند و زندگی سازندده ترو معنی دار تری را به وجود آورد و از سلامت روان و جسم بر خوردار شوند محیط خانواده برای هر یک از ما نز دیک ترینو مداوم ترین ارتباطات اجتماعی را فراهم می سازد .
تاثیرخانواده بر خصوصیات شخصی و روانی افراد بسیار وسیع و پایدار است بنابراین نوع و کیفیت رابطه بین زن و شوهر و شبکه ارتباطی بین والدین و فرزندان از عوامل موثر وتعیین کننده در خوشبختی افراد در زندگی است .
خانواده جایگاه مهمی در رشد شخصیت افراد دارد . اغلب افراد دچار مشکلات مختلف شخصیتی و روانی که فاقد بهداشت و سلامت روانی هستند از خانواده های نا سالم برخاسته اند. از این رو در تامین بهداشت روانی افراد ٬ خانواده جایگاه مهمی دارد و ضروری است راهکارهای مناسب در تامین بهداشت روانی خانواده شناسایی و به مرحله اجرا گذاشته شود. در این راستا ضروری است عواملی که مخل بهداشت روانی خانواده ها هستند شناسایی و روشهای مقابله با آنها توصیه گردد.روشن است عدم تامین بهداشت روانی خانواده ٬ تلاشهای فردی برای رسیدن به اهداف و پیشرفتهای فردی و اجتماعی را با مانع روبرو خواهد ساخت.
بهداشت روانی در سنین و مراحل مختلف رشد
رشد در تمام دوران زندگی ادامه دارد از لحظه انعقاد نطفه تا آخرین نفس منظور از رشد تغییراتی است که بطور متوالی در طول زندگی انسان بوجود می آید، فرآیندی که موجب دگرگونی شخص می شود و در عین حال ثبات نسبی برای او فراهم می آورد.
روانشناسان رشد فاصله بین انعقاد نطفه تا لحظه مرگ را به پنج دوره تقسیم میکنند.
- دوره پیش از تولد
- دوره کودکی ( از تولد تا 11 سالگی)
- " نوجوانی ( از 11 سالگی تا 18 سالگی )
- " بزرگسالی ( از 19 سالگی تا 65 سالگی )
- " پیری ( از 65 سالگی به بالا )
اگر در هر یک از مراحل رشد عواملی دخالت کنند ( عوامل کج ساز ) رشد از مسیر طبیعی خود خارج خواهد شد و از فرد موجودی با بهداشت روانی ناسالم بوجود خواهد آورد. البته اثر این عوامل در همه مراحل زندگی یکسان نیست.
بعضی از مراحل رشد از جمله دوره جنینی و کودکی از اهمیت خاصی برخوردار است.
اهمیت زندگی جنینی در بهداشت روانی
دوره پیش از تولد 9 ماه طول می کشد تغییرات حاصل در این مرحله و عواملی که میتوانند بهداشت روانی انسان آینده راتضمین و یا با خطر روبه رو سازند بسیار زیادند که به تعدادی از آنها اشاره می شود.
همانطور که می دانیم
- تغذیه صحیح مادر، مصرف نکردن داروهای مختلف ( حتی داروهای آرام بخش) نکشیدن سیگار، مصرف نکردن مواد مخدر،الکل، کافئین، اینها مواردی هستند که زن باردار میتواند آگاهانه رعایت نماید.
- گاهی زنان باردار ناخواسته در معرض موادی قرار می گیرند که به جنین آسیب میرساند مانند مواد پاک کننده، آب و هوای آلوده ، غذاهای مانده و آلوده، حشره کش، استفاده از برخی لوازم آرایشی، عکس برداری ، گازهای بیهوشی و غیره
- مرگ و میر، تولد زودتر از موقع، کمی وزن، عقب ماندگی ذهنی، اختلالهای رفتاری، گریه های نابهنجار، بیش فعالی، لرزشها و تهوع نوزادن، هیجان پذیری و بدغذایی در بین نوزادانی که مادران آنان در دوره بارداری دارو و مواد مخدر ( ماری جوآنا، هروئین، کوکائین و.... ) الکل و کافئین مصرف کرده اند بیشتر از کودکانی است که مادران آنها این عادتها را نداشته اند.
- برخی بیماریها نیز بسیار خطرناک هستند مانند سرخچه ( در سه ماه اول بارداری ) که باعث نابینایی ، ناشنوایی و اختلالهای قلبی ، عروقی کودک می شود.
- یا بیماری سفلیس که موجب نابینایی و عقب ماندگی ذهنی یا سفلیس مادرزادی میشود.
- سایر عوامل مانند تغذیه مادر، استرس دوران بارداری و جو عاطفی خانه و روابط بین زن و شوهر و.... نیز اثرات نامطلوب بر روی جنین می گذارد.
بهداشت روانی در دوره کودکی ( تولد تا 11 سالگی )
- اساس و بنای روانی فرد در دوران کودکی پی ریزی می شود.
- رشد روانی، عاطفی سالم در کودکی بهداشت روانی در بزرگسالی را تضمین میکند. در این دوران عوامل متعددی وجود دارد که رفتار فرد را بهنجار یا نابهنجار می کند.
از جمله:
- بهداشت و واکسیناسیون کودک ، شیوه مناسب تغذیه ( که از طرفی کودک کمبود نداشته باشد و از طرف دیگر بعدها دچار چاقی نشود ) تغذیه با شیر مادر (تغذیه با سینه مادر و چسبیدن به بدن او ، برای کودک رشد عاطفی ، احساس ایمنی و وابستگی می آورد ).
عامل دوم : کنش متقابل بین والدین و فرزند است هر اندازه این رابطه دو جانبه تر ، عاطفی تر و صمیمی تر باشد به همان اندازه موثرتر خواهد بود.
- عدم مناسبات صحیح بین پدر و مادر و مناقشات فی مابین، تبعیض و تشویق بی جهت، روان کودک را نامتعادل می نماید.
او برای پایه گذاری بنای روانی و عاطفی و ایجاد شخصیت سالم احتیاج به محبت والدین و احساس امنیت در خانواده دارد تا بتواند پایه های زندگی روانی آینده خود را بر اساس عواملی مانند: احساس محبوب بودن ، امنیت در خانواده ، همسازی و انطباق صحیح با محیط خانواده و خارج ، ارضای تمایلات بطور منطقی و مطلوب پی ریزی نماید.
عامل سوم: یاد گیری است، بدین صورت که کودکان از تولد تا 11 سالگی دورههای مختلفی را می گذرانند و در هر دوره توانایی های خاصی دارند والدین باید با ویژگیهای مختلف این دوره آشنا شوند و متناسب با آنها از کودکان توقع داشته باشند در غیر اینصورت بهداشت روانی آنها را به خطر خواهند انداخت.
بهداشت روانی در دوره نوجوانی:
بلوغ را می توان یکی از مهم ترین دوره های زندگی و یک روند منحصر بفرد دانست. این دوره یک زمان بحرانی رشد و نمو است که از نظر فیزیولوژیکی ، فیزیکی و روانی تحولات بسیار عمیقی در فرد ایجاد می کند و باعث می گردد نظم جسمانی و روانی نوجوان به هم بخورد.
نوجوان در این دوره از نظر جسمانی در حال رشد، از نظر عاطفی نارس از لحاظ تجربه محدود و از نظر فرهنگ اجتماعی بسیار شکننده و تحت تاثیر است.
آشوب درونی ، واکنشهای انطباقی، بیگانگی، بحرانهای هویت، اضطراب ، افسردگی ، ترسهای اجتماعی و امتناع از رفتن به مدرسه بخصوص در دوران دبیرستان، اکثرا" همراه با اختلالات روانی و شخصیتی به صورتهای مختلف در این دوره شایع می شوند.
عدم آگاهی و بی توجهی والدین به تغییرات روانی در این دوره ممکن است منجر به بروز اختلافات خانوادگی و اجتماعی و منشاء بسیاری از انحرافات اخلاقی در نوجوانان شود.
بنابراین با شناخت و توجه به تغییرات جسمی و عاطفی و نیازهای نوجوان میتوان او را در حل مشکلات کمک نمود.
برای درک دنیای روانی نوجوانان باید بدانیم که او در این دوران :
- بسیار جسور، زود رنج ، درون گرا، خود رای و برتری جو می شود.
- عقاید خود را محکم تر و آشکارتر بیان می کند.
- تمایل دارد با دوستان خود درد دل کند.
- آزادی عمل داشته باشد و مورد تایید قرار گیرد.
- در این دوران او برای کسب هویت تلاش می کند.
- نوجوان آرمان جوست و معتقد است که دنیا را مطابق با معیارهای خود عوض کند (چون کارهای نوجوان معمولا" افراطی و هوسی است از جانب بزرگتر ها غیر عادی تلقی میشود ).
تغییرات خلقی یکی از ویژگیهای بهنجار نوجوانان است.
- اگر به گفته های نوجوان اعتماد شود خوشحال خواهد شد و زندگی اش را مثل دیگران اداره خواهد نمود و با زمینه های مختلف زندگی سازگار خواهد شد.
- توجه خانواده و احترام به نوجوان باعث می شود که بیشترین وقت خود را در کنار خانواده بگذراند و از نظر تحصیلی و اجتماعی پیشرفت کند.
- والدین برای نوجوان یک تکیه گاه هستند آنها باید کمتر به او دستور بدهند و کمتر نظر خود را به او تحمیل کنند آنها باید قدرت خود را با نوجوانانشان تقسیم کنند تا بحران کمتر شود.
- نوجوانانی که با مادر خود روابط حسنه ای دارند در پیشرفت تحصیلی، سازگاری با مدرسه و معلمان و داشتن هویت و خویشتن پنداری محکم و یکپارچه بهتر از نوجوانانی هستند که با مادر خود روابط صمیمی ندارند.
- برای تضمین بهداشت روانی، کسب هویت و استقلال، سالمترین راه روابط نوجوانان با والدین بصورت دائمی و صمیمی است.
- اختلاف و تعارض با برادر و خواهر مثل اختلاف با پدر و مادر برای او ایجاد ناراحتی می کند.
- تنهایی یکی از ویژگیهای نوجوانی است و نشانه نابهنجاری یا بیماری نیست.
- نوجوان سعی دارد خود را از قید قدرتی که بزرگترهای خانواده - مدرسه و اجتماع اعمال می کنند رها سازد.
- در این دوره شکل ظاهری بدن و مخصوصا" چهره خیلی اهمیت پیدا می کند و عزت نفس را تحت تاثیر قرار می دهد.
- احساس پذیرفته شدن از طرف دوستان در طول این دوره شکل می گیرد ، آنها مرتب جلوی آئینه می ایستند و لباس عوض می کنند بنابراین والدین باید در این دوره حساس باشند و مساله را حاد نکنند و رفتارهای او را برای دیگران بازگو نکنند.
- والدین باید اطلاعاتی در زمینه نیازهای جنسی و مواد مخدر و کشیدن سیگار در اختیار فرزندشان بگذارند.
- از آنجا که پدیده خودکشی در بین نوجوانان (بخصوص در کشورهای صنعتی ) بیش از سایر گروههای سنی است بنابراین والدین باید به نوجوان خود یاد بدهند که چگونه هیجانهای منفی را کنار بگذارد و دیدگاه مثبت داشته باشد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 20 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله بهداشت روانی و خانواده