فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تحقیق کارآفرینی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله تحقیق کارآفرینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

الف. صادرات کشور ما به این کشورها شامل: موادغذایی، کفش و پوشاک، مواد شوینده، لوازم خانگی و منسوجات است و واردات کشور مواد شیمیایی، پنبه، آهن آلات و کود شیمیایی می‌باشد. اطلاع کارآفرینان از عناوین کالاهای وارداتی و صادراتی و میزان حجم معاملات و مبادلات کالاها در تأسیس واحدهای تولیدی و خدماتی و چگونگی توسعه فعالیتهای آنها بسیار مؤثر می‌باشد.
ب. صادرات و واردات با پول: معاملات با کشورهای خارجی با پول و به طور عمده با استفاده از دلار انجام می‌گیرد لیکن کشورهای جهان به علت اینکه از نوسان ارزش دلار آسیب کمتری ببینند علاقه دارند که مبادلات بازرگانی خود را با احتساب ارزش واقعی بین‌المللی پول چند کشور جهان مانند ژاپن، آلمان، فرانسه، انگلیس و ... انجام دهند. به همین علت کشورهای اروپایی در حال به توافق رسیدن در انتخاب واحد پولی مشترک بین خود می‌باشند .
در حال حاضر شرکای تجاری جمهوری اسلامی ایران برای کالاهای صادراتی به ترتیب عبارتند از: آلمان، ژاپن، ایتالیا، دبی، بلژیک، ترکیه، استرالیا، برزیل و کره جنوبی و همچنین شرکای تجاری جمهوری اسلامی ایران برای کالاهای وارداتی به ترتیب عبارتند از: آلمان، ایتالیا، دبی، ترکیه، سویس، ژاپن، بریتانیا، فرانسه و کره جنوبی که بدیهی است به علت تغییرات شرایط سیاسی و اقتصادی طرفین معامله، ترتیبات فوق پایدار نمی‌باشد و کارآفرینان باید با ابتکارات خود بتوانند مطابق شرایط روز نسبت به صادرات و واردات اقدام نمایند و یا خود شرایط جدیدی را به وجود آورند یعنی کالای جدیدی را از کشور جدیدی وارد و یا به کشور دیگری صادر نمایند.

 

بازاریابی
برای فروش کالا و یا ارائه خدمات در داخل و یا خارج از کشور احتیاج به بازاریابی می‌باشد.
بازاریابی عبارتست از «همه تلاشهای نظام‌مند برای شناخت نظام بازار و اقدام نسبت به انواع تقاضاها، با توجه به نظام ارزشی جوامع و هدفهای سازمانی».
مدیران بنگاههای کارآفرینی و شرکتهای تولیدی و بازرگانی باید با شناخت بازار و تحلیل آن سهم مناسب از بازار را برای خود بدست آورند و با عرضه محصولی با قیمت مناسب، بکارگیری روشهای مطلوب توزیع، استفاده از تبلیغات آگاه کننده و جهت‌دهنده و شناسایی رقبا، فرصتها و تهدیدهای محیطی، سهم بازار محصول خود را افزایش دهند و با خلاقیت، ابتکار، انعطاف‌پذیری و تطبیق منابع با نیازها، خواسته‌های مشتریان داخلی و خارجی و با رعایت عدالت و ارزشهای اسلامی علاوه بر افزایش سهم بازار، مشتریان خود را نیز حفظ نمایند.
تبلیغات
تبلیغ بازرگانی عبارت است از به کار بستن اقداماتی به منظور جلب توجه افراد به ویژگیهای خوب یک محصول و یا خدمات قابل ارائه و ایجاد تقاضای هر چه بیشتر برای آنها با رعایت تقوا و اخلاق اسلامی.
هدف تبلیغ بازرگانی، شناساندن محصول و تولیدکنندة آن به گروههای مصرف کننده و ایجاد انگیزه برای فروش انبوه است. برای این منظور تبلیغ باید جنبه آگاه‌کنندگی داشته باشد. در تمام مراحل تبلیغاتی لازم است مزایای یک محصول و دلایل برتری آن به طور روشن و واقعی به اطلاع مشتریان برسد. امروزه مؤسسات تبلیغاتی امر تبلیغ را با استفاده از افراد متخصص و وسایل و امکانات فنی بر عهده دارند.

 

ویژگیهای پیامهای تبلیغی: مهمترین ویژگیهای یک پیام تبلیغی به شرح زیر توصیه می‌گردد:
1- قبل از انتخاب وسایلی که برای تبلیغ در نظر گرفته می‌شود باید از اثربخشی آن مطمئن شد. این امر به میزان خلاقیت و ابتکار مؤسسه تبلیغاتی و یا واحد تولیدی و خدماتی بستگی دارد.
2- بودجه تبلیغات باید با قدرت مالی واحد تولیدی و خدماتی متناسب باشد.
3- پیام تبلیغ باید واضح و صمیمی باشد.
4- تبلیغات بر اساس یک برنامه مدون، حساب شده و از روی صداقت انجام گیرد.

به نام خداوند جان و خرد
پیشگفتار
با توجه به شرایط اجتماعی موجود در دنیا و پیشرفت جوامع در تمامی نقاط جهان ارتباط‌های اجتماعی و اقتصادی بین آنها و نیاز روزافزون بدان موجب داغتر شدن بازار رقابت به منظور کسب درآمد بیشتر می‌شود که در این میان تولیدکنندگان و دست‌اندرکاران ذینفع بر آن می‌شوند که به مسائل جنبی مربوط به این روند رو به رشد توجه بیشتری بنمایند و بر شما دانشجویان عزیز هم که بزودی درگیر این نوع مسائل خواهید شد، واجب می‌شود که تا حدودی با آنها آشنا و از شیوه‌های مطلوبتری که نتیجة بررسی‌ها و توجه دیگران می‌باشد، آگاهی یابید تا در ادامه راه به موفقیت و نتایج بهتری دست یابید.
بنابراین در این مجموعه بر آن شده‌ام تا حدودی ولو مختصر بر این مهم بپردازم امید است جزوه با تمام نواقص خود انگیزه‌ای برای نگرشهای بیشتر شما عزیزان باشد.

 

انشاءالله....

 


تعاریف
چون در صدد هستیم شما را تا حدودی به مسائل مربوط به کار و فعالیت مربوط به مسائل اقتصادی آشنا کنیم و شما را در جهت پیشرفت کاریتان سوق؛ دهیم پس لازمست ابتدا با بعضی از تعاریف آشنا شوید از جمله:
کار: به مجموعه کوشش و فعالیت و خلاقیتی که موجب آفرینندگی و حتی تلاش برای افزایندگی، کار گفته می‌شود.
کارآفرینی: کارآفرینی یعنی ایجاد و فراهم کردن شرایط و زمینه‌های کار برای خود و دیگران.
مؤسسه: به مجموعه و منظومه‌ای از عوامل انسانی، مادی، دانش فنی و سازمان برنامه و مدیریت کار گفته می‌شد که با ترکیب متناسب آن عوامل و با توجه به زمینه‌ها و شرایط پیرامونی و ورودی‌ها و خروجیهای خود فعالیت می‌نماید.
کار مؤسسه: عبارتست از تمامی یا جزئی از فرآیند فعالیت ایجادی، فرآور و فرابری یک یا چند فرآورده مادی یا معنوی.
ساختار مؤسسه: هر مؤسسه دارای ساختاری سازمانی است که بر اساس و در چهارچوبی خاص که کلیه عوامل کار و مجموعه فرآیند فرآوری تقسیم شده است و در این ساختار سازمانی، عوامل انسانی در یک نظام و شبکه سلسله مراتب ریاست و مرئوسیت با هم ترکیب گردیده و در جهت اهداف مؤسسه فعالیت می‌نمایند.
کارآئی مؤسسه: کارآیی هر مؤسسه به بهینگی عوامل کار و شرایط پیرامونی و بهینگی ترکیب آن عوامل از مادی و انسانی بستگی دارد.
سازوارگی: ساختار و نظام هر مؤسسه بر اساس چهارچوب فعالیت، کارکرد و چگونگی آن از نظر سرعت، سهولت و روانی کار و کارآمدی آن مؤسسه که باعث افزایش بازدهی و در مقابل کاهش ضایعات و هزینه‌های آن گردد. لذا تنها در اینصورت است که یک مؤسسه میتواند زایا (تولید کننده) پویا (جستجوگر) و پایا (ثابت) باشد و خود را با شرایط درونی و بیرونی تطبیق داده و توسعه یابد.
سازمان گروهی: موجودیت و دامنه فعالیت هر مؤسسه ناشی از کار جمعی و سازمان گروهی می‌باشد که بر اساس یک سیستم منسجم و هماهنگ کلیه بخش‌ها و زیربخش‌ها و تمامی افراد و گروههای تخصصی همگی در یک فراشد سیستم (واحد) با سلسله مراتب طولی و عرضی جهت دست‌یابی به هدفی مشخص تلاش می‌نمایند.
کارآفرینی: با توجه به آنچه که اشاره شد نقش مدیریت‌های هر قسمت بویژه مدیریت کل بمنظور ایجاد هماهنگی لازم آشکار می‌شود که برای ایجاد زمینه فعالیت برای خود و دیگران باید کارآفرین بود.
و اینجاست که می‌توان کارآفرینی را که خود امری فراگیر است به کارآفرینی فراگیر یا عمومی تعبیر نمود.
گر چه درجه و ارزش کارآفرینی در هر یک از افراد و گروهها متناسب نقش و جایگاهشان در سازمان متفاوت می‌باشد اما باز هم می‌توانند و باید بتوانند که خود کارآفرین باشند.
بنابراین برای کارآفرین بودن در هر سطح و موقعیتی باید دارای خصلت‌ها و ویژگی‌های خاص بود که در این مقوله به آن پرداخته خواهد شد.

 


بخش نخست
فصل 1
کارآفرین بودن
کارآفرین کسی است که اهل عمل بوده و توانایی آنرا دارد تا فرصت‌های کسب را ببیند و آنها را ارزیابی کرده، منابع لازم را جمع‌آوری نموده و از آنها بهره‌برداری نماید و برای رسیدن به موفقیت روش مناسبی را پی‌ریزی کند.
1-1- ویژگیهای کارآفرین‌ها:
کارآفرین عموما دارای ویژگیهائی هستند که می‌توان از صفت بارز آنها پی به آن خصوصیات برد بدین منظور به نماد زیر توجه کنید:
ویژگی عمومی صفت بارز
خودباوری اعتماد به نفس- استقلال رأی- خوشبینی
میل به نتیجه نیاز به کامیابی- منفعت شناسی
ایستادگی، پشتکار، اراده – سخت کوشی، شوق – انرژی
ریسک پذیری توانایی ریسک‌پذیری- اشتیاق به انجام کارهای بزرگ
هدایت و رهبری رفتار هدایتگرانه- مردم داری- انتقادپذیری
خلاقیت نوآوری- ابتکار- تدبیر – دانایی
آینده نگری دوراندیشی- قدرت درک
حال اگر می‌خواهید فی الواقع کارآفرین باشید بایستی دارای تمامی صفتهای ذکر شده باشید یا آنکه در پرورش آنها در خودتان بکوشید گر چه ممکن است تمامی آنها به کارتان نیاید اما هر چه از این صفات را بیشتر دارا باشید شانس موفقیت‌تان برای کارآفرین شدن بیشتر خواهد شد. ضمن اینکه بسیاری از این خصوصیات به نوعی به یکدیگر ارتباط دارند. و از صفات تفاوتهای آشکاری نسبت به آنهایی که این صفات را ندارند وجود دارد.

 

2-1 فلسفه کارآفرینی:
موفقیت در کارآفرینی به تمایل شما در قبول مسئولیت نسبت به کار خودتان بستگی دارد. لذا اگر می‌خواهید که هدفهایتان با خواسته‌تان سازگار باشد ابتدا باید خودتان را بشناسید. چون قدرت شما بیشتر از اعمال خودتان سرچشمه می‌گیرد تا از اعمال دیگران. پس باید شکست را پذیرفت و از آن تجربه آموخت چنانکه ایستادگی و تلاش مقدمه کامیابی است.
از طرفی کارآفرین‌ها چون واقع بین هستند به همین خاطر از نظر آنها نتایج قابل قبول مهم‌تر از نتیجه بی‌نقص و کامل است چون یافتن هدفهای بی‌نقص جز وقت تلف کردن و مانع از رشد و تکامل شدن نخواهد بود.

 

3-1 شخصیت کارآفرین:
در حالیکه به مجموعه رفتار و کردار هر فرد شخصیت گفته می‌شود لذا هیچ دو نفری را نمی‌توان یافت که مانند یکدیگر باشند پس تجربیات گذشته کارآفرین، موقعیت کنونی او را در زندگی رقم میزند و البته خیلی‌ها دیگران را سرمشق خود قرار می‌دهند که حتما او خود یک کارآفرین خواهد بود.
شغل فعلی، شرایط خانوادگی و کنونی جامعه همگی به نوعی در شکل‌گیری شخصیت کارآفرین شما نقش دارند و شما نیز در مقابل عوامل دیگری از جمله خود، خانواده، جامعه و ... مسئولید.
یادتان باشد به اینکه اگر تعهدات بیش از حد داشته باشید کارآفرین شدن برایتان دشوار خواهد بود. بنابراین هنگام برنامه‌ریزی برای آینده این را بدانید که می‌توانید بعضی از چیزها را در خودتان تغییر بدهید و بعضی چیزها را هم خیر، پس واقع‌بین باشید و از تجربیات گذشته کمک بگیرید تا بتوانید موقعیت کنونی خود را بهتر درک کنید.
برای این منظور هم می‌توانید از جدولی مشابه زیر کمک بگیرید چنانکه با مشخص شدن عوامل مؤثر در شخصیت کارآفرینی شما در ستون اول، وضعیت کنونی‌تان را نسبت به هر یک از اهداف و طرح‌هایتان را جهت دستیابی به آنها را در ستونهای بعدی می‌توان مورد بررسی و توجه قرار داد.
فهرست عوامل زندگی کارآفرین:
عامل هدف موردنظر موقعیت کنونی طرح دستیابی به هدف
پیشرفت شغلی
امور مالی

 

4-1- جلوه‌های کارآفرینی:
کارآفرین بودن فراتر از شغل و حرفه است، شیوة زندگی است و اصول معینی بر استراتژی در مسیر کارآفرینی تأثیر می‌گذارد پس باید نرمخو و پندرگر باشید، توان طراحی داشته باشید، ریسک‌پذیر باشید، و برای دستیابی به هدف، فعالیت کنید. بایستی واقع‌بین و آینده‌نگر باشید. بایستی اراده داشته باشید تا در شرایط متناقض، متغیر عمل کنید. که برای اینکار هم لازمست در رابطه با محیطی که باید در آن کار کنید خودتان را تحلیل کنید.
اهداف کاری شما بایستی بر حسب اولویت‌ها تقسیم شوند و اهداف معنی‌دار و قابل اندازه‌گیری، متناسب بوده و ایجاد انگیزه نماید.
برای اینکه دریابید که جلوه‌های کارآفرینی شما چگونه است می‌توانید با بررسی پاسخهای واقع‌بینانه داده شده به پرسشهایی مانند زیر به این مهم دست یابید از جمله:
آیا در کارهایتان اعتماد به نفس دارید؟
آیا قادرید با دیگران ارتباط برقرار کنید؟
آیا با اطمینان و به آسانی تصمیم می‌گیرید؟
آیا شنوندة خوبی هستید؟
آیا تصویری که از خودتان دارید مثبت است؟
بنابراین می‌توان گفت به اینکه یکی از جلوه‌های مهم کارآفرینی آنست که چیز با ارزشی را به دیگران عرضه کنید چنانکه مردم هر چه بیشتر احساس کنند که به خدمات یا محصول شما نیاز دارند یا کارتان به آنها کمک خواهد کرد که بهتر زندگی کنند و شما در خدمت نیاز جامعه هستید آنگاه برایتان و کارتان ارزش بیشتری قائل خواهند شد و برای آن پاداش مناسبی هم خواهند داد.

 

5-1 رفتار حرفه‌ای:
کارآفرین‌ها توانایی‌های معینی دارند که در حرفه‌های بسیاری به کار می‌آید لذا به نکاتی مانند زیر می‌تواند بشما کمک کند تا رفتارهای کار آفرینانه را در خودتان بپرورانید.
حرفه‌ای را برگزینید که بتوانید در آن آزادانه خلاقیت خود را نشان دهید.
در حرفه انتخابی خود کسانی را که در آن حرفه مؤفق بوده‌اند، الگو قرار دهید.
درباره حرفه خود کسب دانش نمائید تا خودتان در آن کارشناس شوید.
با توجه به تغییرپذیری شرایط کار، باید آینده‌نگر باشید.
اهل عمل باشید.
نقاط قوت و ضعف خودتانرا بشناسید به تقویت نقاط قوت بپردازید.
فعالیتهای روزمرة خود را با برنامة مشخصی انجام دهید.
توانایی همکارانتان را تشخیص دهید.
به خودتان و همکارانتان اعتماد نشان دهید.
ظاهر شما تصویری از خود شماست و بر روابط‌تان تأثیر می‌گذارد پس به ظاهرتان توجه داشته باشید.
تصمیم‌گیر خوبی باشید.
در زمان حال زندگی کنید و نگاهتان به آینده باشد.

 

6-1 ذهنیت کارآفرین:
کارآفرین‌ها ذهنیت روشنی از زندگی دارند و افرادی بالغ بوده و بر خود آموخته‌اند که با هر تجربه‌ای برخوردی سالم داشته باشند.
برای پرورش ذهنیت کارآفرینی به نکات پیشنهادی زیر توجه نمائید.
* از کارتان احساس رضایت کنید.
* چون ذهن ابزار پرقدرتی است پس هر روز مدتی را به خود فکر کنید.
* قدرت تخیل خود را تقویت کنید.
* خوش خلقی کنید تا سلامت فکر شما حفظ شود و زیادی هم جدی نباشید.
* سعی کنید که بتوانید افکارتان از موردی به مورد دیگر معطوف کنید.
پس برخورد ذهنی صحیح با کار، فوق‌العاده مهم است. چنانکه کارآفرین مؤفق از کارش لذت می‌برد و کاملا متوجه کاری است که می‌کند.
در این رابطه ذهنیت مثبت باعث می‌شود تا شغل او به کاری برانگیزاننده، جالب و ثمربخش تبدیل شود.

 

7-1- اهمیت رفتار و نگرش:
اکثر مردم مهار رفتار خود را به دست شرایط می‌سپارند حال آنکه کارآفرین از رفتار و نگرش خود بهره می‌گیرد تا شرایط را مهار کند.
* با کسانیکه کارآفرینانه می‌اندیشند و عمل می‌کنند، معاشرت کنید تا در اندیشه و طرز رفتار و ویژگیهای شما اثرگذار باشد.
* از اندیشه‌های منفی بپرهیزید
* برای بهبود زندگی‌تان چه خصوصی و چه کاری همیشه گوش به زنگ فرصت‌ها باشید.
* محیطی که در آن زندگی می‌کنید بر عملکردتان مؤثر است پس آنرا درست انتخاب کنید.
* توانایی‌های خود را باور کنید.
* از فعالیت‌های تنش‌زا بپرهیزید.
* افکار خود را به مسئله خاصی متمرکز کنید، همینکه تصمیم گرفتید آنرا عملی سازید.
برای اینکه دچار تشویق افکار نشوید و بتوانید بدرستی تصمیم بگیرید باید بسلامت فکری و جسمی خود توجه داشته باشید. پس در خوردن و نوشیدن میانه‌روی کنید و ورزش و استراحت کافی را فراموش نکنید، خود را اسیر استعمال دخانیات نکنید، امور مهم، فوری و خیلی مهم و غیره را دسته‌بندی کنید و پس از بررسی آنها به انجام آنها بپردازید. (با حوصله برنامه‌ریزی کنید).
همانطور که با مشاهده گفتار و رفتار کارآفرینها می‌توان به ذهنیت آنها پی برد پس می‌توان گفت که طرز عمل کارآفرین در واقع بازتاب تفکر او در خود و محیط پیرامون اوست.

 

8-1 عادت‌های رفتاری:
ایجاد عادتهای خوب دشوار است اما همینکه بدست آمد به دارایی مهمی تبدیل می‌شود. چنانکه بسیاری از مدیران موفق این عادت را در خود بوجود اورده‌اند که صبح زود شروع به کار کنند. چون دو ساعت زودتر از معمول از خواب برخاستن می‌تواند راهی برای بارآورتر شدن باشد گر چه انجام کار شاید دشوار باشد اما اگر کارآفرینی بتواند اینکار را یک ماه بطور مداوم تمرین کند، عادت خواهد کرد و شما هم باید بمنظور مهیا شدن برای مؤفقیت‌های آینده لازمست که عادت‌های پسندیده جدیدی را جایگزین عادتهای کهنه نمائید.

 

خود را بیازمائید:
* کار را تعریف کنید.
* کارآفرین کیست؟
* مؤسسه را تعریف کنید.
* کار مؤسسه چیست؟
* ساختار مؤسسه کدامست؟
* منظور از کارآیی مؤسسه چیست؟
* سازوارگی یعنی چه؟
* کارآفرینگی فراگیر (عمومی) یعنی چه؟
* سازمان گروهی چیست؟
* منظور از ویژگیهای کارآفرین چیست؟
* ویژگیهای عمومی کارآفرین را نام ببرید.
* چهار مورد از ویژگیهای عمومی کارآفرین‌ها را با صفت‌ها بارز آنها نام ببرید.
* از فلسفه کارآفرینی چه می‌دانید؟ مختصرا توضیح دهید.
* شخصیت کارآفرین چیست؟
* برای شکل‌گیری شخصیت کارآفرینی چه باید کرد؟
* چارت (جدول) فهرست عوامل زندگی کارآفرینی را رسم کرده و توضیح دهید که چیست؟ و به چه کار می‌آید؟
* جلوه‌های کارآفرینی چیست؟
* یکی از مهمترین جلوه‌های کارآفرینی چیست؟
* شش نکته از نکاتی که در رفتار حرفه‌ای نقش دارند را نام ببرید.
* منظور از ذهنیت کارآفرین چیست؟
* چرا برخورد ذهنی صحیح با کار مهم است؟
* چرا رفتار و نگرش کارآفرین اهمیت دارد؟
* برای داشتن رفتار و نگرش کارآفرینی چه پیشنهادی دارید؟
* طرز عمل هر کارآفرین نشانگر چیست؟
* برای جلوگیری از تشویش چه باید کرد؟
* منظور از عادت‌های رفتاری چیست؟

 


فصل 2
رهبری هدایت:
رفتار و کردار هر کارآفرین، بیش از هر چیز دیگری تعیین‌کننده عملکرد کلی کسب و کار اوست و نتایجی که در نقش رهبری عاید می‌شود نشان دهنده تأثیر رهبری است.
کارآفرین مؤافق، رهبر مؤفقی نیز هست. خواه رهبر چند کارمند باشد یا صدها کارمند.
کارآفرین بدلیل ماهیت کارش عملا یک رهبر است چون باید در جستجوی فرصت باشد، برنامه‌ریزی کند، منابع فیزیکی و مالی و انسانی موردنیاز را جمع کند، برای خود و دیگران هدف تعیین کند و برای رسیدن به هدف دیگران را رهبری نماید.

 

1-2 رشد صفات رهبری:
صفات رهبری باید خود رشد کند چون این صفات در همه افراد یکسان نیست آگاهی از این نکته که رشد توان رهبری شما به عهده شخص خودتان است هر کارآفرین برای رهبری سبک و روش خاص خود را دارد و شما هم می‌توانید در همین فرصتهایی که دارید به تمرین رهبری بپردازید تا در آینده برای ایفای نقش رهبری آمادگی لازم را کسب نمائید.
بدانید که مسئولیت رشد کارکنان عمدتا بر دوش رهبر است پس در داخل ازمان خود سعی کنید که از کارکنان خود به مؤثرترین وجهی استفاده کنید چون آنها مهم‌ترین دارایی سازمان می‌باشند و با اتخاذ راهکارهای مناسب به کارکنان خود فرصت رشد و بهبود بدهید.
رهنمود کلی برای رهبران خوب اینست که: با دیگران چنان رفتار کن که می‌خواهی با تو رفتار کنند.
هر گاه موفقیت خود را از چشم دیگران ببینید خواهید توانست طرز برخورد خودتان را کشف کنید و برای آنکه بعنوان کارآفرین به وجود صفات رهبری در خود پی برید بایستی برای پرسشهایی از قبیل زیر پاسخ مثبتی داشته باشید.
* آیا رهبرید یا دنباله رو؟
* آیا می‌توانید ایده‌های جدیدی را بپرورانید و اجرا کنید؟
* آیا در حیات اجتماعی نقش فعالی دارید؟
* آیا وقت و فعالیت خود را بنحو درستی سازماندهی می‌کنید؟
* آیا از اشتباهات خود درس می‌گیرید؟
* آیا اهل نتیجه‌گیری هستید؟ یعنی کاری را که شروع می‌کنید به اتمام می‌رسانید؟
* آیا دیگران هم به توانایی‌های شما اعتقاد دارند؟
* آیا موفقیت‌های خود را با کارکنانتان تقسیم می‌کنید؟
* آیا از عقاید دیگران هم در تصمیم‌گیری خود استفاده می‌کنید؟

 

2-2 رفتار رهبرانه:
بطور کلی دو نوع رفتار رهبری وجود دارد
رفتار وظیفه‌گرا- رفتار شخص گرا

 

3-2 وظیفه‌گرایی:
رهبر وظیفه‌گرا، هدف‌گذاری می‌کند، برنامه‌ریزی می‌کند و به هدف می‌نگرد و از خود الگوی رفتاری زیر را بروز خواهد داد:
نقش خود و نقش کارکنان خود را به روشنی تعریف می‌کند.
هدف‌های دشوار و قابل دسترسی را تعیین می‌کند و انتظار خود را از دیگران به آنها تفهیم می‌کند.
راههای بررسی میزان پیشرفت رسیدن به هدف را مشخص می‌کند.
در برنامه‌ریزی، هدایت، راهنمایی و نظارت بر فعالیتهای هدفدار نقش رهبری را فعالانه اعمال می‌کند.
به افزایش بهره‌وری علاقه دارد.

 

4-2 شخص گرایی:
رهبر شخص گرا که ایجاد انگیزه می‌کند و به روابط انسانی توجه دارد نیز از خود الگوی رفتاری زیر را بروز می‌دهد:
* به حفظ هماهنگی در سازمان و آرام کردن تنش‌ها به هنگام بروز آنها علاقمند است.
* به تمامی پرسنل سازمان بعنوان آحاد انسانی نه ابزار تولید، علاقه دارد.
* نیازها، اهداف، تمایلات، احساسات و ایده‌های کارکنان را درک میکند و آن احترام می‌گذارد.
* با کارکنان ارتباط خوب و دوجانبه برقرار می‌کند.
* اصل تشویق و ترغیب را برای بهبود عملکرد کارکنان بکار می‌برد.
* اختیار و مسئولیت می‌دهد و خلاقیت و ابتکار را ترغیب می‌کند.
* در سازمان، محیطی را برای کار تیمی و همکاری ایجاد می‌کند.
* مهارت‌های خوبی در ارتباطات دارد، گوش می‌دهد، می‌پرسد، بحث و گفتگو می‌کند.
در کل می‌توان گفت که اکثریت رهبران وظیفه‌گرا هستند اما تجربه ثابت کرده است کارآفرینهایی که در دراز مدت موفق مانده‌اند شدیدا شخص‌گرا بوده‌اند.
5-2 رهبری دیگران:
یکی از جنبه‌های مهم رهبری آنست که بتوان از راه کار کردن با دیگران، به نتیجه رسید. لذا اگر بتوانید موقعیت‌ها را از چشم دیگران ببینید که آنان را هدایت می‌کنید آنگاه است که روش رهبری شما انسانی است زیرا بیشتر با احساسات، رفتار و نگرش دیگران سروکار دارید نه فقط به انگیزه‌های صرفا شخصی. بنابراین درباره قدرت رهبری شما با توجه به اعمالتان قضاوت خواهد شد.
به جنبه‌های انسانی کار، مانند دستمزد و حقوقی که به کارکنانتان می‌پردازید باید مهم باشد به قدردانی از زحمات دیگران که نه تنها هزینه‌ای ندارد بلکه انگیزه‌ای قوی با بهبود عملکرد آنان خواهد شد توجه کنید. باید در صدد ایجاد بهبود، رفع سازمان بود و خلاقیت و ابتکار شما نشانه علاقمندی شما به سازمان خواهد بود.
پس با همان حرارتی کار کنید که از کارکنان خود انتظار دارید کار کنند. چون این احتمال هم وجود دارد که کارکنانتان عادت‌های کاری شما را الگو قرار دهند پس باید مطمئن باشید که سرمشق خوبی هستید.
بنابراین:
برای آنکه رهبری مؤثری باشید باید از چشم کسانی بنگرید که آنان را هدایت می‌کنید پیش از دست زدن به کاری که بر کارکنانتان تأثیر دارد، در نظر بگیرید که چه واکنشی نشان خواهد داد.
برای این منظور باید بتوانید در ذهنتان جایتان را با کارکنان عوض کرده و مانند آنان فکر کنید.
6-2- هدایت و ایجاد انگیزه در دیگران:
از آنجائیکه کارآفرینان برای کارکنان خود انگیزه ایجاد می‌کنند. رفتارهای زیر که خاص کارآفرینان شخص گرا اعمال می‌شود، می‌تواند در ایجاد انگیزه موثر باشد:
* ایجاد احترام شخصی در کارکنان با ستودن آنان در آنها ایجاد اعتماد به نفس کنید.
* به کارکنان اطلاعات بدهید آنان را در جریان امور و اهداف قرار داده و راه رسیدن به آنرا نشان دهید.
* اختیار و مسئولیت بدهید رهبران، خوب می‌دانند که چگونه به کارکنان اختیار و مسئولیت میدهند. اگر اشتباه کردند فرصت جبران بدهید. تا ضمن آن استعداد خود را بروز و رشد دهند چون آنان دارایی‌های ارزشمند سازمانند پس باید از آنها حداکثر استفاده را کرد.
* تماس خود را حفظ کنید: توان رهبری خود را بکار گرفته و با همکاران نزدیک تماس شخصی برقرار سازید تا ویژگیهای شخصیتی و توانایی‌ها و قابلیت‌های آنان را رد یابید.
* مسائل را تحلیل کنید نه شخص را : نقایص کار را به عنوان نشانه‌ای از رفتار و نگرش ضعیف‌یابی علاقگی به کار تلقی نکنید بلکه بجای این کار علت را مورد توجه قرار دهید.
* اصل تشویق و ترغیب را به کار بندید: رفتاری را که به نظر شما مطلوب است تشویق کنید چون هر رفتاری که برای آن پاداش داده شود تکرار خواهد شد در این خصوص هم باید یادآور شد به اینکه اولا پاداش را متناسب و مستمرا بدهید و در اولین فرصت پس از هر رفتار مطلوب پاداش را بپردازید و ابراز قدردانی را بلافاصله انجام دهید و یادتان باشد که پاداش شما از نظر کارکنان مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.
توجه داشته باشید که در آغاز هر تغییر رفتار مطلوب پاداش داده شود نه پس از به انجام رسیدن آن.
* شنونده مثبتی باشید: شنونده مثبت کسی است که بازده آشکاری برای کسی که با او حرف میزند داشته باشد به گونه‌ای وانمود کنید مطلب گوینده را درک می‌کنید و در مورد آن فکر خواهید کرد و تصمیم مناسبی اتخاذ خواهید نمود.
* اهداف مشخصی را تعیین و دائما آنها را بازبینی کنید باید هدفهایتان مشخص و روشن و قابل درک و اندازه‌گیر باشد و باید مطمئن شوید که افراد ذیربط اهداف را درک کرده‌اند گرچه اهداف خیلی ساده و خیلی پیچیده در افراد ایجاد انگیزه نخواهد کرد اما معین کردن تاریخ معینی برای بازدید از چگونگی پیشرفت کار و دریافت گزارش کار می‌تواند انگیزه ایجاد نماید.
* دست به اصلاح بزنید: هنگامیکه مجبور می‌شوید جنبه منفی عملکرد یکی از کارکنان را بررسی کنید بایستی با او در خلوت صحبت کنید و هیچگاه در حضور سایرین از او انتقاد نکنید و در این شرایط دست به اصلاح روش بزنید اما کار را بگونه‌ای انجام دهید که اولا احساسات وی را جریحه‌دار نکنید و موجب شرمساری او نشوید.
هر گاه در مقابل عمل کارکنان مجبور به واکنش شدید ابتدا محسنات وی را مطرح کرده و سپس مورد را مطرح کنید. کارتان باید نشانگر این باشد که قدرشناس هم هستید.
اصل کل رهبری خوب میگوید: هر چه بیشتر به کارکنان خود علاقه نشان دهید بیشتر برایتان کار خواهند کرد گر چه تعداد رهبران، سبک و شیوه رهبری وجود دارد اما یادتان باشد که براستی در درجه اول به منافع کارکنان اهمیت دهید شما احتمال موفقیت شما افزایش خواهد یافت. تقریبا با اطمینان می‌توان گفت که حفظ روابط انسانی با کارکنان به افزایش کارایی و سود بیشتری منجر خواهد شد.

 

7-2 اعمال رهبر:
اکثر رهبران قادرند دست به عمل زده و به نتیجه برسند اگر به آرامی پیشرفت می‌کنید ایرادی ندارد اما نکوشید که هر روز به هدف خاصی دست یابید.
پیشنهادهای زیر به شما کمک خواهد کرد تا توانایی رهبری خود را افزایش دهید:
همینکه تصمیمی گرفتید، هر چه زودتر آنرا عملی کنید.
تلاش شما با استفاده از استعداد و توانایی‌های کنارکنان چند برابر می‌شود * توجه‌تان را بر رشد نقاط قوت خود متمرکز کنید تا نسبت به توان رهبری‌تان اعتماد بیشتری پیدا کنید.
انتقادپذیر باشید و در صورت لزوم دست به اصلاحات بزنید.
اکثر رهبرها افرادی فعال هستند که به فعالیت‌های بارآور مختلفی می‌پردازند و قادرند نتایج خوبی بدست آورند لذا هر وقت امکان داشته باشد بایستی بتوانید نتیجة فعالیت‌های خود را بطور واقعی، ملموس و قابل مشاهده مشخص نمائید. مهم است که بدانید در هر فعالیت دقیقا به چه نتایجی می‌خواهید برسید.
این اهداف را می‌توان برای هر روز یا هر هفته و ماه و سال یادداشت کنید تا در قضاوت‌ها دچار مشکل نشوید.

 

8-2 روحیه کارکنان را بالا ببرید:
افرادی را برگزینید که همساز باشند تا در کسب و کارتان به فعالیت بپردازند چنانکه آزمون توان رهبری آنست که بتوان اشخاصی را با توانایی‌ها و شخصیت‌های گوناگون گرد هم آورد تا در جهت اهداف مشترکی کار کنند در این زمینه پاسخ به پرسشهای زیر می‌تواند تا حدودی به کاربرد توان رهبری در بالا بردن روحیه کارکنان مؤثر باشد. از جمله:
* آیا کارکنان از کارشان راضی هستند؟
* آیا هر یک از کارکنان به نقش خویش در سازمان واقف است؟
* علاقمندی خود را به نسبت به سلامت و رفاه کارکنان چگونه ابراز کرده‌اید؟
* از چه راه‌های خاصی می‌کوشید تا روحیه کارکنان را بالا ببرید؟
* برنامه‌های آموزشی شما تا چه حد نیاز کارکنان را تأمین می‌کند؟
* عملکرد هر یک از کارکنان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
* آیا برای کارکنان از منافع بوجود آمده سهمی در نظر می‌گیرید و از زحمات آنها در پیشبرد اهداف سازمان قدردانی می‌کنید؟
* چقدر اجازه می‌دهید که آنها مسایل مربوط به خود را حل کنند؟
* با بررسی نتایج بدست آمده می‌توان بمنظور ارتقاء توان رهبری خود و بالا بردن روحیه کارکنانتان بهره بگیرید.
بنابراین هر کارآفرین به سبب ماهیت فعالیتش یک رهبر است. رهبر شخص‌گرا و مؤثر در ایجاد انگیزه و ارتباط کارکنان مهارت زیادی دارد و نیاز کارکنان را درک می‌کند و می‌کوشد تا آنها را در پیشبرد اهداف سازمان درگیر کند.
خود را بیازمائید:
* تأثیر رفتار و کردار هر کارآفرین در یک سازمان چیست؟
* منظور از رشد صفات رهبری چیست؟
* رهنمود کلی برای رهبران خوب چیست؟
* برای پی بردن به وجود صفات رهبری در خودتان چه باید بکنید؟ (چهار مورد را ذکر کنید).
* از خصوصیات رهبر وظیفه‌گرا چه می‌دانید؟ (چهار مورد را ذکر کنید).
* رهبران وظیفه‌گرا و شخص‌گرا را مقایسه کنید.
* از رهبری دیگران چه می‌دانید؟ مختصرا توضیح دهید.
* چهار مورد از مواردی که رهبر شخص‌گرا برای هدایت و ایجاد انگیزه در کارکنان بدان توجه می‌کند کدامند؟
* منظور از اصل تشویق و ترغیب چیست؟
* اصل کل رهبری خوب چه می‌گوید؟
* برای افزایش توان رهبری چه باید کرد؟ (چهار مورد ذکر کنید)
* برای بالا بردن روحیه کارکنان چه باید کرد؟
* کدامیک از رهبران وظیفه‌گرا و شخص‌گرا در ایجاد انگیزه و ارتباط با کارکنان مهارت بیشتری دارد؟ و برای اینکار چه می‌کنید؟

 


فصل 3
ریسک پذیری
هنگامیکه لازم آید بین دو یا چند راه ممکن که نتایج بالقوه آنها معلوم نبوده و فقط در ذهن باید آنرا ارزیابی کرده و سپس یکی را انتخاب کنید، در مقابل ریسک قرار می‌گیرید. پس در ریسک هم موفقیت هست و هم احتمال زیان و اینجاست که هر چه احتمال زیان بیشتر باشد ریسک بالاتر است.
ریسک‌پذیر در شرایطی باید تصمیم بگیرد که احتمال مؤفقیت یا عدم مؤفقیت را سبک و سنگین نماید و برای انتخاب راه پرریسک یا راه محافظه‌کارانه عوامل زیر مؤثرند از جمله:
جذابیت هر یک از راهکارها- میزان آمادگی برای پذیرفتن زیان احتمالی احتمالات نسبی مؤفقیت یا شکست- اثربخشی تلاش در کاهش زیان و افزایش توفیق. اما آنچه که بعنوان عاملی ضروری در ریسک‌پذیری یک کارآفرین مطرح است تمایل او به قبول مسئولیت شخصی در قبال عواقب تصمیم خود، خواه مطلوب یا نامطلوب می‌باشد.
اغلب خصوصیت‌های کارآفرینی به یکدیگر مربوطند که برخی از این ارتباط‌ها عبارتند از:
ابتکار، نوآوری، تبدیل ایده به واقعیت. توانایی شخصی.

 

1-3 ریسک‌پذیری شخصی:
برای درک قابلیت‌هایتان بعنوان کارآفرین ریسک‌پذیری لازمست. چنانکه تجربیات گذشته شما که از روابط شخصی‌تان با دوستان، خانواده و همسایگان بدست آمده بشما کمک می‌کند تا به قضاوت و راجع به احتمالات نتایج برنامه‌ها و ایده‌هایتان بپردازید.
نکته قابل توجه اینست که از رویدادهای گذشته پند و به آینده توجه و در حال زندگی کنید. چون توجه به این نکته برای ریسک‌پذیری شخصی لازمست زیرا رشد شخصی و حرفه‌ای شما نتیجه زیستن در زمان حال و ریسک کردن در جای مناسب برای دستیابی به اهداف‌تان در آینده است و اگر تمایلی به ریسک‌پذیری نداشته باشید هرگز به قابلیت‌های خود برای رشد تکامل و ابراز شخصیت کامل خویش پی نخواهید برد.
یادآوری این مطلب هم ضروری است که شاید تفکیک اهداف شخصی و کاری دشوار باشد اما کسب و کار شما هم بخش مهمی از زندگی شما را تشکیل می‌دهد. پس بیش از توان خود برای تحمل زیان ریسک نکنید و هیچ لازم هم نیست هر ریسکی را بپذیرید، بلکه بر عواطف و احساسات خود مسلط باشید و تنها زمانی ریسک را بپذیرید که نفع آن مساوی یا بیشتر از ریسک کار باشد. بنابراین بهتر است به اهمیت ریسک هم توجه کنید.
در پذیرش ریسک به شم و بصیرت خود توجه داشته باشید و بیاد داشته باشید که معمولی‌ترین و در عین حال مهم‌ترین عوامل در تعیین میزان ریسک عبارتند از استعداد، توانایی‌ها و تجربیات گذشته.

 

2-3 رشد ایده‌های ابتکاری:
همانطور که قبلا هم اشاره شد، ریسک‌پذیری و ابتکار دو ویژگی لازم برای کارآفرین است لذا وقتی می‌کوشید تا مبتکرتر باشید به ایده‌های بارآورتری نیز دست خواهید یافت و وقتی می‌توانید از بین چند ایده خوب یکی را انتخاب کنید بیشتر مایل خواهید بود تا برای اجرای بارآورترین ایده‌های خود ریسک لازم را نیز بپذیرید.
هر کاری تا حدودی ابتکاری است پس در دشوارترین شرایط امکان دارد استعداد ابتکار در انسان رشد کند لذا وقتی به ایده‌های ابتکاری دست می‌زنید در واقع ریسک‌هایی را هم پذیرفته‌اید اکنون برای اینکه ریسک‌تان کاهش یابد به پیشنهادهای زیر توجه کنید:
* قبل از بیان هر ایده‌ای آنرا بر روی کاغذ بیاورید و پس از بررسی‌های مقدماتی آنرا با خانواده و دوستان خود در میان بگذارید بحث لازم را بنمائید.
* زمان مطرح کردن ایده فوق‌العاده مهم است پس زمان و مکان مناسبی را برای این منظور انتخاب کنید.
* گام به گام ایده‌های خود را مطرح کنید.
هیچگاه ایده خود را به زور به دیگران نقبولانید چون مردم برای پذیرفتن هر چیز جدیدی زمان می‌خواهند. لذا ایده‌ای که به آینده سازمان مربوط باشد مستلزم ریسک است و هر گاه ریسکی هم در بین باشد مردم تأمل می‌کنند و احتمالا تردید هم خواهند کرد.

 

3-3- انواع ریسک پذیرها:
اینکه تا چه میزان دیگران بر شما نفوذ داشته باشند، تجربیات شما چه باشد، در حال حاضر در چه وضعیتی قرار داشته باشید و برای آینده چه برنامه‌ای داشته باشید، مشخص‌کننده این خواهد بود که شما چه نوع ریسک‌پذیری هستید بهمین خاطر لازم است که در داخل سازمان خود انواع ریسک‌پذیرها را داشته باشید از جمله:
* در سطوح پائین سازمان از وجود ریسک‌پذیرهایی استفاده کنید که دارای کارهای ساده‌ای هستند چون رفتار آنان قابل پیش‌بینی می‌باشد.
* در سطح میانی مدیریت امکان ریسک‌پذیری بیشتر است که البته این مدیران باید از آزادی نسبی بیشتری برخوردار باشند تا نوآوری کرده بتوانند تعدیل‌های لازم را بعمل آورند ضمن اینکه باید تعداد آنها را در حداقل نگهداشت.
* کارآفرینی که در رأس تشکیلات سازمان است ظرفیت تدوین و اجرای ایده‌های ابتکاری را دارد و برای موفقیت در کسب و کار باید ریسک کند و ایده‌های خود را به واقعیت تبدیل نماید.
* کارآفرین‌های اجرایی کسانی هستند که سازمان آنها تا جایی رشد می‌کند که شخصا بر جنبه‌های مختلف آن نظارت داشته و آنرا هدایت می‌کنند که این کارآفر اساسا هدف گرا بوده و به ایده‌های خود اعتماد داشته ریسک کرده و آنرا به اجرا در می‌آورند. و در عین حال فعالیت خود را به آنچه که ممکن است محدود می‌سازند.
در مقابل کارآفرین‌های اجرایی کارآفرین‌های شدیدا مبتکر و نوآور قرار دارند که از قدرت ریسک بالایی برخوردار بوده و قادرند ترکیب درستی از افراد و دیگر منابع را برای اجرای ایده‌های خود بیابند و خود رهبر کسب و کار شوند.

 

4-3 تفویض اختیار مسئولیت:
با توجه به اینکه نقش اصلی یک کارآفرین هدایت و رهبری است و برای دستیابی به اهداف بهتر باید تلاش کند، لازمست که اختیار و مسئولیتهای خاصی را به کارکنانش واگذار نماید.
تفویض اختیار و مسئولیت به دیگران هم یک نوع ریسک‌پذیری است که ممکن است اینکار اثر مثبت یا منفی داشته باشد و اینجاست که کارآفرین باید به نتیجه بیندیشد بخصوص اینکه اگر اهل رشد هم باشد در نتیجه د اشتن کارکنانی که اهل عمل بوده و قابلیت پذیرش اختیار و مسئولیت را داشته باشند هم ضروری خواهد بود. بویژه اینکه اگر بخواهید وقت بیشتری را برای فعالیت بیشتر بگذارید.
اکنون بعنوان خودآزمایی به اینکه در سازمانتان چقدر به تفویض اختیار و مسئولیت بهاء می‌دهید برای پرسشهای زیر یکی از پاسخهای هرگز، گاهی، بارها و همواره را (بطور واقعی) در نظر بگیرید وآنگاه نتیجه را بررسی کنید.
* به کارکنان اجازه می‌دهید که آزادانه ایده‌ها و توانایی‌های خود را ابراز کنند.
* به کارکنان اجازه میدهید که در فعالیت‌هایی که مسئولیت آنها تماما متوجه آنهاست ریسک کنند؟
اختیار می‌دهید؟
* ریسک می‌کنید و از نزدیک بر کار آنان نظارت نمی‌کنید؟
* اعتقاد دارید که اگر به کارکنان فرصت بدهید می‌توانند به اتکای خود به نتایج بهتری دست یابند؟
* ریسک کرده کسی را مأمور می‌کنید تا دریابد که کدام افراد بهتر می‌توانند اختیار مسئولیت پذیرند؟

 

5-3- ایجاد تغییر:
در صورت مواجه شدن با ریسک، موقعیت و اختیارات شما ممکن است در معرض آزمون قرار گیرد.
پس باید روش کارتان را واقع‌بینانه بررسی کنید و این آمادگی را هم داشته باشید که در صورت مشاهده اشکال بتوانید دست به اصلاح بزنید که این هم خود احتمال ریسک را دارد.
برای اجرای هر ریسکی بهتر است که ابتدا تمامی جوانب کار بررسی شود و در هر مرحله نتیجه اجرای کار را ارزیابی نمائید.

 

6-3- مواردیکه می‌تواند قدرت ریسک‌پذیری را بالا ببرد:
* اعتماد به نفس.
* تمایل به حداکثر بهره‌برداری از قابلیت‌ها.
* قابلیت ارزیابی واقع‌بینانه ریسکهای انجام شده و توان تغییر احتمالات.

 

7-3 ارزیابی ریسک:
اطلاعات کمی (عدد و ارقام) صحیح کمک می‌کند تا ریسک را ارزیابی کند و هدف خود را مشخص کرده و با کمک از دانش و سوابق و تجربیات، تصمیم‌های درستی بگیرد پس برای پیشرفت کارتان نموداری را رسم کنید تا براحتی بتوانید هر لحظه موقعیت خود را مورد سنجش قرار دهید.
از نکات قابل توجه در پذیرفتن هر ریسک ارزیابی آنست که در زیر پرسشهایی مطرح می‌شود تا بر اساس پاسخهای داده شده به ارزیابی آن بپردازید. از جمله:
* آیا هدف موردنظر ارزش ریسک دارد؟
* پیش از پذیرفتن ریسک به چه اطلاعاتی نیاز است؟ و منابع اطلاعاتی کدامند؟
* چگونه پی خواهید برد که به هدف می‌رسید؟

 


8-3 نمونه‌های ریسک پذیری:
رفتار کارآفرینانه در ریسک‌پذیری، رفته رفته برای مدیران سطح بالا اهمیت بیشتری می‌یابد. چنانکه امروزه شرکتهای بسیاری که نیاز به استراتژی رشد دارند، بجای انتخاب مدیران نگهدار به دنبال مردان و زنان کارآفرین، نوآور وخلاق و ریسک‌پذیر روی می‌آورند.
درست است که ریسک‌پذیری یک سبک و روش رفتاری است اما مهارت در ریسک‌پذیری حساب شده را می‌توان تقویت نمود. بهمین خاطر رویه‌های زیر برای تجزیه و تحلیل موقعیت‌های ریسک‌دار مفید بنظر می‌رسد، از جمله:
* ریسک را ارزیابی نمائید. نتیجه ریسک را بر اساس نیازها و امکانات و شرایط کسب و کار مورد بررسی قرار دهید.
* هدف شرکت را مورد توجه قرار دهید به این ترتیب که بر اساس اهداف شرکت ببینید که آیا ریسک با اهداف آن سازگاری دارد یا خیر؟ اگر دارد روی آن کار کنید.
* راه‌کارها مشخص کنید. در صورت پذیرش ریسک راهکارهای مختلف را بررسی نمائید و هزینه‌های مالی هر یک از راهکارها را مشخص نمائید.
* جمع‌آوری اطلاعات و ارزیابی راه کارها: از جمع‌آوری اطلاعات فشرده به نحوی که بتوان احتمالات مربوط به هر یک از راهکارها را واقع‌بینانه ارزیابی نمود و عوامل تأثیرگذار اعم از بازار، تغییر ماشین‌آلات، واکنش رقبا و … را مورد بررسی قرار داد.
* چگونه می‌توان اثر ریسک را به حداقل رساند؟ بمنظور کاهش هر چه بیشتر اثر منفی ریسک لازمست تأثیر احتمالات را با بررسی واقع بینانه ارزیابی کرد برای اینکار باید بموارد زیر توجه نمود:
- اطلاع دقدق از توانایی‌های خود و شرکت.
- قوه ابتکار در تعیین چگونگی تغییر احتمالات.
- شوق، انرژی و علاقه به اجرای تاکتیک.
* طراحی و اجرا: همینکه راهکار مناسب را انتخاب کردید، برای اجرای آن طرحی لازم است که اجزای آن عبارتند از:
تعریف روشن هدف، جدول زمان‌بندی، طرحهای مصلحت اندیشانه برای نتایج احتمالی، تعیین فرآیند بازده به نحوی که تغییرات لازم را بتوان بسرعت انجام داد.

 

9-3 نتیجه کلی:
کارآفرین‌ها نوآور بوده و از قدرت ریسک‌پذیری برخوردارند و حساب شده ریسک می‌کنند و از دست زدن به کارهای بزرگ لذت می‌برند، اما دست به قمار نمی‌زنند. اینان انجام کارهای بزرگی را می‌پسندند که دست یافتنی باشند.
روشن است که در کسب و کار همانند زندگی، گریزی از ریسک کردن نیست. وقتی هم که ریسک می‌کنید، توانایی‌های خود را کشف خواهید کرد، و در سایه اعتمادی که بخود خواهید یافت بهتر خواهید توانست آینده خود را رقم بزنید و دید مثبت نسبت به ریسک‌پذیری پیدا خواهید کرد. و آنرا بمنزله آزمونی بزرگ می‌پذیرید که حداکثر تلاش شما را در دستیابی به هدف‌ها طلب می‌کند.
خود را بیازمائید:
* ریسک را تعریف کنید.
* عوامل مؤثر در انتخاب راه‌های پرریسک و محافظه کارانه کدامند؟
* کارآفرین‌ها اغلب در کدام خصوصیات وجه مشترک دارند؟
* نکته قابل توجه برای ریسک‌پذیری شخصی چیست؟
* مهمترین عامل در تعیین میزان ریسک کدامند؟
* برای کاهش ریسک چه پیشنهادی دارید؟
* منظور از داشتن انواع ریسک‌پذیرها در یک سازمان چیست؟
* در امر ریسک‌پذیری تفویض اختیار و مسئولیت چه معنایی دارد؟
* برای خودآزمایی به اینکه چقدر به اختیار و مسئولیت اهمیت می‌دهید، چه باید کرد؟
* مواردی که

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تحقیق کارآفرینی
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.