
بررسی ناحیه ی تاثیر شمع های تکی و گروهی در ماسه تحت بارگذاری محوری فشاری با استفاده اس مدلسازی عددی
مقدمه
پیشرفت و توسعه سریع اینترنت و تکنولوژی اطلاعات، جهان را به سمت عصر اقتصاد نوین پیش می برد. کولین (2002) عنوان کرد که ایجاد ارزش تجاری عمدتاً از دارایی های ناملموس نظیر دانش ناشی می شود. بعلاوه با انقلاب تکنولوژی اطلاعات و پیشرفت اینترنت، ارزش دارایی های دانشی به شدت افزایش یافته است. با ورود به عصر رقابت، استفاده از تکنولوژی اطلاعات برای ذخیره دانش جوهری در جهت افزایش رقابت پذیری آغاز شد (Turban et al., 2002). از آنجایی که دانش در کسب مزیت رقابتی یک کسب و کار، عنصری حیاتی است (Sang and Hong, 2002)، کسب و کارها بایستی دانش را به عنوان یک منبع اساسی در نظر گرفته و آن را خردمندانه بکار ببرند (Lin and Tseng, 2005, 208-222).
در دنیای کسب و کار، تفاوت سازمان ها در رشد و ماندگاری، به میزان اهمیتی است که به منبع ارزشمند و استراتژیک دانش و به تبع آن به میزان استفاده استفاده آن ها از این منبع مهم و کلیدی در ارایه خدمات و تولیدات نهفته است.
رشد دانش در زمان های اخیر بسیار سریع بوده، به گونه ای که در قرن بیستم، 80 درصد یافته های فن آوری و دانش و نیز 90 درصد تمام دانش ها و اطلاعات فنی، در جهان تولید شده است و هر پنج سال و نیم، حجم دانش دو برابر می شود، این در حالی است که عمر متوسط آن کمتر از 4 سال است. امروزه دانش به عنوان منبعی ارزشمند و استراتژیک و نیز یک دارایی مطرح است و ارایه محصولات و خدمات با کیفیت مناسب و اقتصادی، بدون مدیریت و استفاده صحیح از این منبع ارزشمند، امری سخت و بعضاً ناممکن است. در این نگرش، دانش همچون منبعی ارزشمند در کنار منابع کار، زمین و سرمایه - که پیش تر در اقتصاد مورد توجه بود – به عنوان دارایی پرمایه و پایان ناپذیر مطرح شده است. در چنین ساختاری، دیگر صنعت، محور نیست، بلکه محور، دانش است که در آن، دانش گران به کار مشغول هستند (افرازه، 1386، 3).
به این ترتیب، برای شرکت هایی که می خواهند با خلاقیت و نوآوری، قواعد بازی را به اراده خویش تغییر دهند، مدیریت دانش، ابزاری اساسی در کسب و کار است. توانایی خلق آینده به جای پیش بینی و واکنش نسبت به آن، از دیگر نتایجی است که استقرار سیستم های دانش با خود همراه داشته است. اگرچه دانش اعضای سازمان، برای توسعه مبنای دانش سازمانی، ضروری است اما دانش سازمان چیزی فراتر از مجموع ساده دانش افراد است. دانش سازمانی از طریق الگوهای تعاملی منحصربفرد میان فن آوری ها، روش ها و افراد سازمان شکل می گیرد و به آسانی قابل تقلید توسط سازمان های دیگر نیست.
امروزه مدیریت دانش به یکی از مباحث با اهمیت در عرصه جهانی تبدیل شده است. در سال های اخیر، شرکت های موفق پیوستن به روند دانش را آغاز کرده اند و مفاهیمی همچون کار دانشی، نیروی دانشی، سازمان های دانشی و مدیریت دانش، از تشدید این روند خبر می دهند (اسفیدانی، کرمی، 1383، 54). مدیریت دانش، با هدف تولید و استفاده بهتر از دانش و ایجاد سازمان های مبتنی بر دانش در دنیای مدیریت مطرح شده است (افرازه، 1386، 1).
مدیریت دانش، بهره گیری کامل از اطلاعات و داده ها به گونه ای است که با مهارت ها، شایستگی ها، عقاید، شهود، تعهدات و انگیزش بالقوه افراد همراه است. در اقتصاد امروز، دانش برابر با افراد، پول، یادگیری، انعطاف پذیری، قدرت و مزیت رقابتی است و علیرغم آن که بیش از سرمایه، نیروی کار و یا زمان برای بقای سازمان ضروری است، جزو دارایی هایی در سازمان تلقی می شود که در اکثر مواقع مورد بی توجهی واقع می گردد. به عبارت دیگر دانش، اساس و محرک اقتصاد فرا صنعتی تلقی می شود. مدیریت دانش را می توان به عنوان نوعی سازماندهی دارایی های معنوی تعریف نمود که منابع مختصر بفرد و عملیات حساس و با اهمیت سازمان را از طریق شناسایی گلوگاه های بالقوه ای که از جریان یافتن دانش در مسیر صحیح آن ممانعت بعمل می آورد، سازماندهی می کند.
به بیانی دیگر، مدیریت دانش از اضمحلال و نابودی دارایی های معنوی پیشگیری کرده و از طریق افزایش هوشمندی، ارزش و انعطاف پذیری، فرصت هایی برای تقویت تصمیم گیری، بهبود محصولات و خدمات فراهم می آورد.
این پدیده سازمانی از طریق تمرکز بر حفظ مزیت رقابتی سازمان، سایر فرآیندهای سازمانی از جمله مدیریت کیفیت جامع، مهندسی مجدد و یادگیری سازمانی را تکمیل و تقویت می کند (Sharma, 2004, 20).
پژوهش حاضر که با هدف ارزیابی شکاف های میان دانش موجود و مطلوب سازمانی در پرس شاپ ایران خودرو و ارایه راهکارهایی برای از میان برداشتن این شکاف ها انجام شد، در پنج فصل زیر تنظیم شده است.
در فصل اول، کلیاتی پیرامون پژوهش شامل بیان مسأله، ضرورت و اهمیت پژوهش، پرسش ها و اهداف پژوهش، جامعه آماری و روش نمونه گیری، گستره پژوهش، مشکلات و تنگناهای پژوهش، روش شناسی پژوهش و تعاریف عملیاتی پژوهش مطرح شده اند.
در فصل دوم، مرور ادبیات شامل مبانی نظری پژوهش در خصوص مدیریت دانش و شکاف های آن، چارچوب نظری پژوهش حاضر و آشنایی با سالن پرس شاپ شماره 3 ایران خودرو، مأموریت، راهبردها و ساختار سازمانی آن گنجانده شده است.
در فصل سوم، روش شناسی پژوهش مشتمل بر مدل پژوهش و عناصر آن، منابع جمع آوری داده ها، روش پژوهش، جامعه آماری، روش نمونه گیری، حجم نمونه، ابزار جمع آوری داده ها و پایایی و روایی آن، مقیاس مورد استفاده و روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل آمار توصیفی و استنباطی پرداخته شده است.
فصل چهارم، تجزیه و تحلیل داده ها شامل آمار توصیفی داده ها پیرامون متغیرهای جمعیت شناختی و داده های شکاف های مدل و آمار استنباطی شامل آزمون کولموگروف – اسمیرنوف برای آزمون نرمال بودن داده های هر شکاف و آزمون تی یک نمونه ای برای اثبات وجود هر شکاف، آزمون کای دو برای سنجش متغیر فرهنگ و ارتباطات، آزمون تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی گروهی برای رتبه بندی شاخص های هر شکاف بنا بر نظر خبرگان و کارکنان در لایه های مختلف سازمان و در نهایت آزمون مقایسه میانگین و واریانس برای مقایسه نگرش مدیران و کارکنان در ارتباط با هر شکاف بوده است. در شکاف سوم شاخص های فرهنگ سازمانی و آموزش و در شکاف پنجم شاخص های موقعیت اجتماعی اقتصادی و یادگیری سازمانی، به مدل افزوده و مورد بررسی قرار گرفتند.
در فصل پنجم، نتیجه گیری و پیشنهادات پژوهش به تفصیل بیان شده است.
1-2- بیان مسأله
امروزه میزان موفقیت بنگاه های اقتصادی در یک بازار رقابتی، به موفقیت آن ها در کسب دانش در رابطه با مشتریان و رقبای بالقوه تجاری حال و آینده، پیشرفت های علمی و فن آوری های جایگزین کالاها و خدمات آن ها بستگی دارد. سازمان ها جهت موفقیت باید توانایی مستمر در بدست آوردن، ایجاد، توزیع، به اشتراک گذاشتن، نگهداری و استفاده از دانش داشته باشند.
نتایج تحقیقات متعدد و آمار و ارقام موجود، نشانگر آن است که کشورهایی که در ایجاد دانش از سایرین پیشی گرفته اند، از نظر رشد رقابتی و قدرت اقتصادی نیز در مرتبه ای بالاتر از دیگران هستند و بالعکس کشورهایی که از وضعیت اقتصادی مناسبی برخوردار نیستند، از ضعف در شالوده ها و زیربناهای دانشی خود رنج می برند. آمار و ارقام زیر می تواند شاهدی بر این مدعا باشد.
جدول 1-1- مقایسه 5 کشور توسعه یافته، 3 کشور در حال توسعه و ایران از نظر شاخص های رقابتی رشد، تعداد تولیدات علمی و شاخص های اقتصادی
آمریکا ژاپن انگلستان آلمان فرانسه هند ترکیه پاکستان ایران
شاخص رقابتی رشد GCI
تعداد تولیدات علمی
تعداد تولید دانش به ازای هر یک میلیارد دلار GNP
سرانه GDP
بر اساس مبانی نظری موجود، تعداد تولیدات علمی و تعداد تولید دانش به ازای هر یک میلیارد دلار تولید ناخالص ملی، از جمله شاخص های توسعه مدیریت دانش به شمار می روند. شاخص رقابتی رشد، بوسیله شاخص هایی چون کیفیت محیط کلان اقتصادی، وضعیت نهادهای دولتی و آمادگی هر کشور برای پذیرش فن آوری سنجیده می شود.
آمار و ارقام ذکر شده، نشانگر آن است که در مقایسه با کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، کشور ایران مسیری طولانی برای مدیریت بهینه دانش در پیش داشته و چنانچه بخواهد در عرصه بین المللی به رقابت با سایر کشورها بپردازد، چاره ای جز اتخاذ روش های نظام مند مدیریت دانش و از میان برداشتن فاصله میان دانش موجود و دانش مورد نیاز خود نخواهد داشت.
در مبانی نظری، فقر صرفاً به معنای کمیابی منابع اقتصادی نیست بلکه در بر گیرنده محدودیت یا نبود امکانات بهداشتی، مسکن، توانمندی های دانشی و مهارت های صحیح مدیریتی نیز هست.
همچنین در زمینه سازمانی، مدیریت دانش هنگامی اهمیت می یابد که در عرصه رقابت جهانی، سازمان ها نیاز مبرم به کسب دانش در رابطه با رقبای بالقوه تجاری خود در حال و آینده، مشتریان و پیشرفت های علمی و فن آوری دارند که می تواند جایگزین کالاها و خدمات تولیدی آن ها شده یا در جهت بهبود صنایع به آن ها یاری رساند.
می توان اذعان داشت که یکی از دلایل وجود مشکلات و مسائل فراوان در تمام سطوح و زوایای سازمان های ایرانی، ضعف رویه های نظام مند مدیریت دانش در راستای ایجاد، نگهداری و انتقال دانش است که خود منجر به وجود شکاف های گسترده میان دانش موجود و دانش مورد نیاز سازمان ها می گردد و پیامدهایی از جمله وقوع اشتباهات مکرر در کار، دوباره کاری ها، افزایش هزینه ها، افت کیفیت محصولات و خدمات، نارضایتی مشتریان درونی و بیرونی و فقدان قدرت رقابتی در عرصه ملی و بین المللی را در پی دارد و از طرفی منجر به ناپدید و بی ارزش شدن بخش گسترده ای از دانش سازمانی می گردد بطوری که بخشی از این ذخیره ارزشمند که با صرف زمان، تلاش و هزینه بسیار حاصل شده است، نادیده گرفته شده و برای بهره گیری مجدد از آن در آینده، هیچ گونه راهکاری اندیشیده نمی شود. همچنین عدم توجه به مدیریت صحیح دانش و تبدیل دانش نهان در اذهان کارکنان، به دانش آشکار سازمانی باعث اتکای صرف دانش سازمانی به افراد می شود و در نتیجه به محض آن که دارندگان این دانش، سازمان را به انحای مختلف ترک کنند، این دانش شخصی نیز از دست می رود. در برخی موارد نیز عدم تمایل افراد به تسهیم دانش موجود و پنهان ساختن آن به دلیل ترس از دست دادن قدرت، بخش عظیمی از منابع ارزشمند دانش سازمانی را از دسترس سایر ارکان سازمانی خارج می کند و به این ترتیب بر افزایش فاصله میان دانش موجود و دانش واقعی مورد نیاز سازمان دامن می زند (پایان نامه).
علیرغم آن که واحد مورد مطالعه (پرس شاپ شماره 3 شرکت ایران خودرو)، با وجود دارا بودن پارامترهایی نظیر عرضه و ارایه مقالات علمی و تحقیقی بسیار به مجامع علمی، رویکرد دانش مدار مدیران ارشد، بکارگیری تکنولوژی های بسیار پیشرفته در زمینه تولید قطعات پرسی خودرو در سطح خاور میانه و سایر فاکتورهای دانش، یک سازمان دانشی محسوب می شود اما در دستیابی به اهداف استراتژیک و سازمانی خود دچار مشکل است. احتمال و حدس بسیار قوی آن است که این مسئله ناشی از فاصله میان دانش موجود و دانش مطلوب سازمانی و یا رویکرد غیر علمی در اولویت بندی فاکتورهای دانشی آن باشد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 20 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
فایل : word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :113
چکیده:
در این تحقیق به بررسی اثرا ت بازی گروهی و با قاعده در رشد اجتماعی دختران 4 تا 5 ساله مدارس آمادگی شهر تهران پرداخته شد، بدین ترتیب پس از تدوین سوال و فرضیه دال بر اثبات ثبت بازی درمهد کودک بخصوص بازی گروهی و باقاعده درمهد کودک بر میزان رشد اجتماعی، بررسی مباحث نطری و بخصوص نظری وایلند درمحیط رشد اجتماعی تأکید شد، پس از آن تعداد و 60 نفر به عنوان نمونه تحقیق به صورت تصادفی با روش نمونهگیری خوشهای گزینش شدند و از پرسشنامه وایلند بر روی آنها اجرا گردید. سپس از طریق آزمونt استیودنت گروههای مستقل با آزمون فرضیه تحقیق پرداخته شد و مشخص گردید که میانگین رشد اجتماعی کودکی یا کودکانی که درمهد کودک بازی گروهی و با قاعده انجام میدهند درمقایسه با کودکانی که در مهد کودک بازی گروهی و با قاعده انجام نمیدهند، بالاتر است و این تفاوت ازلحاظ آماری در سطح 1 0 / 0 * معنا دار میباشد. بنابراین میتوان نتیجهگیری نمود که بازی گروهی و با قاعده درمهد کودک میتوان تأثیر مثبتی را در افزایش رشد اجتماعی کودکان ایفا نماید.
فصل اول:
موضوع
مقدمه
بیان مسئله
ضرورت پژوهش
هدف پژوهش
فرضیه
رفتار مربیان و انسجام گروهی
مقاله ای مفید و کامل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:15
چکیده :
پژوهش حاضر ضمن بررسی انسجام گروهی و رفتار مربیان، عوامل مؤثر بر این دو فاکتور تیمی را مورد ارزیابی قرار داده است. دانشجویان شرکت کننده در مسابقات والیبال قهرمانی دختران دانشگاههای آزاد کشور (n=135)، پرسشنامه ویژگیهای فردی، مقیاس رهبری در ورزش (LSS) و انسجام تیمی (GEQ) را تکمیل نمودند. پرسشنامه LSS شامل 40 سوال است که 5 بعد سبک رهبری مربیان شامل سبک آموزش و تمرین، دموکراتیک، آمرانه، حمایت اجتماعی و بازخورد مثبت؛ و پرسشنامه GEQ با 18 سوال 2 بعد انسجام تیمی شامل انسجام تکلیف و انسجام اجتماعی را اندازهگیری کرده است. ثبات درونی پرسشنامهها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 91/0 و 71/0 گزارش شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، آزمونهای کالموگراف – اسمیرنوف، همبستگی کندال، T مستقل، T وابسته، تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه، تجزیه و تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر و تعقیبی بونفرونی در سطح معنیداری 05/0 ≤ P به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که انسجام گروهی با سبکهای رهبری آموزش و تمرین، حمایت اجتماعی و بازخورد مثبت ارتباط مثبت و معنیداری دارد و با سبک رهبری آمرانه و دموکراتیک ارتباط معنیداری ندارد. مقایسه سبک رهبری مربیان نشان داد که مربیان بیشتر از سبک رهبری آموزش و تمرین و کمتر از سبک رهبری آمرانه استفاده میکردند. همچنین نتایج نشان داد بین انسجام و موفقیت تیمی ارتباط معنیداری وجود ندارد و مربیان تیمهای موفق از سبک رهبری آموزش و تمرین بیشتر استفاده میکردند. بین سن و رفتار مربیان و همچنین بین سن بازیکنان و رفتار مربیان ارتباط معنیداری مشاهده نشد. در کل نتایج تأثیر رفتار مربیان بر انسجام و موفقیت تیمی را به خوبی نشان میدهد که اهمیت استفاده مربیان از سبک رهبری مناسب را بیش از پیش نمایان میسازد.
کلید واژهها: رفتار مربیان، انسجام گروهی، رفتار آمرانه
Coaching Behaviors and Group Cohesion
Abstract: The present study examined the coaching behaviors and group cohesion, and the Effective factors on these items. Athletes that participated in the girls Volleyball champions of AZAD universities (n=135), completed the demographic questionnaire, leadership scale for sport (LSS) and group environment questionnaire (GEQ). The LSS contains 40 items that measures five dimensions of leadership behaviors- training and instruction, democratic behavior, autocratic behavior, social support and positive feedback. The GEQ with 18 items assess the two dimensions of group cohesion- task and social cohesion. Cronbach's alpha coefficient was utilized to examine the internal reliability of LSS (r=0.91) and GEQ (r=0.72). Data were analyzed with one-sample kolmogrov-smirnov, Kendall’s Correlation, T tests, one-way ANOVA, repeated measures ANOVA, Bonferroni post hoc test in significance level of P≤0.05. Results showed coach’s behaviors of training and instruction, social support and positive feedback were all positively correlated to group cohesion and democratic and autocratic behaviors not correlated to group cohesion. Comparison of coach’s leadership styles demonstrated that coaches exhibited higher in training and instruction and lower in autocratic behavior. In addition the findings from study showed that there is no significance correlation between group cohesion and team success and the coaches of successful football teams exhibited higher level in training and instruction behavior. Also findings showed there is no significance correlation between age of players and age of coaches with coaching behaviors. In hole results showed the effect of coaching behaviors on group cohesion and team success, which demonstrated the importance of using the appropriate leadership styles.
Key words: Coaching Behaviors, Group Cohesion, Autocratic Behavior
مربیگری یکی از موضوعاتی است که در مباحث روانشناسان ورزش، توجه ویژهای را به خود جلب کرده است (3). مربی میتواند در عملکرد ورزشی ورزشکار و موفقیت تیم مؤثر باشد. ورزشکاران موجودات انسانی هستند نه ماشین؛ در نتیجه تحت تأثیر رفتار، ادارک و تصمیمهای مربی قرار میگیرند. وظیفه رهبر تیم این است که به هر ورزشکار یاری کند تا توان نهایی خود را شکوفا کند (1). مربیگری یک رهبری رو در روست که افراد را با تجربهها، استعدادها، تجارب و علائق مختلف به هم نزدیک و آنها را تشویق میکند که برای قبول مسئولیت قدم بردارند و به پیشرفتشان ادامه دهند. مربیگری به ظاهر سپردن تکنیک ها و اندیشیدن به بهترین برنامه نیست، بلکه توجه واقعی به بازیکنان است (6). همان طور که گفته شد مربیان تأثیر قابل توجهی بر تیم خود دارند و سبک رهبری و الگوی رفتاری آنها تأثیر زیادی بر عملکرد و بازدهی بازیکنان دارد. از نقطه نظر تئوریکی عوامل زیادی هستند که متأثر از رفتار مربیان، عملکرد و موفقیت تیمی را تحت تأثیر قرار میدهد. یکی از مهمترین این عوامل انسجام گروهی است. انسجام اصطلاحی است برای توصیف احساس جذابیت بین فردی و احساس تعلق به گروه توسط اعضاء و همچنین میل اعضاء به ماندن در گروه. کارون (1982) انسجام گروهی را این چنین تعریف می کند: «فرآیندی پویا که در تمایل گروه به پیوستگی و اتحاد با هم برای دنبال نمودن اهداف و مقاصد خویش متجلی می شود» (7). واضح است که مربی باید رفتار ورزشکار را از هر دو جنبه بدنی و ذهنی مورد توجه قرار دهد و هرگز نباید به یکی بیش از دیگری توجه کند و از دیگری غفلت ورزد(3). در ورزشهای گروهی، افراد با یکدیگر کنش متقابل دارند و موفقیت زمانی حاصل میشود که اعضای تیم به شیوهای مؤثر و هماهنگ با هم کار کنند و اینجاست که نقش مربی به عنوان رهبر و هماهنگ کننده بیشتر مشخص خواهد شد و سبک رهبری او میتواند بر ایجاد انسجام و هماهنگی نقش به سزایی داشته باشد (7). به دلیل اهمیت نقش رفتارهای مربی بر فرآیندهای روانی و عملکرد ورزشکاران، روانشناسان ورزشی به مطالعه پیآمدهای سبکهای مختلف مربیگری علاقهمند شدند. این بررسیها میتواند به افزایش کارآمدی مربیان، ایجاد محیط ورزشی مناسب و بهبود عملکرد ورزشکاران کمک نماید (24). در زمینه رفتار مربیان در تیمهای ورزشی، چلادوری در سال 1990 مدل چند بعدی رهبری در ورزش را ارائه نمود. طبق این مدل رفتار مربیان تحت تأثیر سه عامل اصلی، ویژگیهای موقعیتی (مانند: شرایط تیم)، ویژگیهای رهبر (مانند: سن، درجه، و سابقه مربیگری) و ویژگیهای اعضاء (مانند: سن، سابقه و سطح بازیکنان) قرار دارد که نهایتاً رفتار مربیان موفقیت، عملکرد، رضایتمندی و حتی انسجام گروهی را تحت تأثیر قرار میدهد. در زمینه انسجام گروهی تحقیقات متعددی انجام شده است. کارون چهار عامل موثر بر انسجام گروهی را معرفی می کند: عوامل موقعیتی (مانند: اندازه گروه، موفقیت گروه)، عوامل فردی (ویژگیهای فردی ورزشکاران مانند: سن و رضایتمندی ورزشکاران)، عوامل رهبری (مانند: رفتار، سن، سابقه و درجه مربیگری مربیان) و نهایتاً عوامل تیمی (مانند: موفقیتهای گذشته تیم، سابقه بازیکنان) (29). همان طور که مشاهده میشود انسجام گروهی و رفتار مربیان متأثر از عوامل مختلفی هستند. در این زمینه پژوهشهایی صورت گرفته است. در خصوص استفاده مربیان از الگوهای رفتاری متفاوت، مرادی (1383)، پانتکو و سانتوس (1991) و بنت و مانوئل (2000) گزارش کردهاند که مربیان بیشتر از رفتار آموزش و تمرین و کمتر از رفتار آمرانه استفاده میکنند (7،9،27). حسینی (1386) نیز در پژوهشی بر مربیان فوتبال حرفهای، نشان داد مربیان بیشتر از رفتار آموزش و تمرین و کمتر از رفتار دموکراتیک استفاده میکنند (4). کلاکستون و لیسی (1986) در تحقیقی روی مربیان بسیار موفق فوتبال و تنیس پی بردند که مربیان فوتبال آمرانهتر رفتار میکنند (9). همچنین شرمن (1996) در مورد مربیان جوان مشاهده نمود که مربیان فوتبال و بیسبال بیشتر از سبک رهبری آمرانه بهره میجویند (9). در زمینه تأثیر رفتار مربیان بر موفقیت تیمی مرادی (1383)، حسینی (1386)، وستر و ویس (1991) و رنج (2002) نیز تفاوت معنیداری بین سبک رهبری مربیان تیمهای موفق و ناموفق مشاهده نمودند (7،4،32،28). آلفریمن (2005) بین بهبود مهارت بازیکنان ورزشهای تیمی (عملکرد بهتر) با افزایش رفتار حمایت اجتماعی مربیان، فتحی (1384) بین سبک رهبری رابطه مدار مربیان کشتی و میزان موفقیت کشتیگیران و دکستر (2002) بین سبک رهبری تحولگرا و موفقیت ورزشکاران ارتباط مثبت و معنیداری گزارش کردند (10،5،20). همچنین در ارتباط با تأثیر انسجام گروهی بر موفقیت تیمی، وستر و ویس (1991)، ایچاس و کران (1993)، کارون و همکاران (2002)، رنج (2002) و هانگ (2004) گزارش کردند که انسجام تکلیف و اجتماعی (انسجام گروهی) به طور مثبت و معنیداری با عملکرد موفق ارتباط دارد (32،21،15،28،23). مرادی (1383)، حسینی (1386)، سید گریوز (1998)، کارون، بری و آیس (2002) نیز در پایان فصل ضریب همبستگی بالایی بین افزایش انسجام گروهی و درصد پیروزیهای یک تیم مشاهده کردند (7،4،31،15). با این حال گریو (2000) نشان داد که انسجام تأثیر ناچیزی بر عملکرد دارد و این عملکرد است که تأثیر قابل توجهی بر انسجام دارد و تیمهای برنده از تیمهای بازنده منسجمترند (4). همان طور که گفته شد سن بازیکنان میتوانند رفتار مربیان و انسجام گروهی را تحت تأثیر قرار دهند. هرسی و بلانچارد در کتاب مدیریت رفتار سازمانی بیان کردهاند که با بلوغ و رشد افراد، رهبران به استفاده از سبک رهبری رابطهمدار گرایش پیدا میکنند (8). حسینی (1386) و شلدز و همکاران (1997) نیز گزارش کردند که با افزایش سن آزمودنیها، مربیان از سبک رهبری دموکراتیک و حمایت اجتماعی بیشتر استفاده میکنند (4،30). در ارتباط با تأثیر رفتار مربیان بر انسجام گروهی، مرادی(1383)، حسینی (1386)، چاو و بروس (1999) و روناین (2004)، ارتباط مثبت و معنیداری بین انسجام تکلیف و اجتماعی با سبکهای رهبری آموزش و تمرین، دموکراتیک، حمایت اجتماعی و بازخورد مثبت؛ و ارتباط منفی و معنیداری با سبک رهبری آمرانه گزارش کردند (7،4،18،29). کارون (1982)، وستر و ویس (1991)، پیس و کوزاب (1994)، کارون و هاسنبلاس (1998)، نولان (2000)، بیچسن (2000)، رنج (2002)، هانگ (2004) و مورای (2006) بین رفتار مربیان و انسجام گروهی ارتباط مثبت و معنیداری گزارش کردند (13،32،27،17،26،11،28،23،25).
این پژوهش ورزش قهرمانی دانشجویان را مورد بررسی قرار میدهد. ارزیابی رفتار مربیان، انسجام گروهی و عواملی که این دو فاکتور را تحت تأثیر قرار میدهند موضوع کار این پژوهش میباشد. اهدف این پژوهش این است که آیا رفتار مربیان و انسجام گروهی تیمهای مختلف متفاوت میباشد؟ آیا بین رفتار مربیان و انسجام گروهی با موفقیت تیمی، سن بازیکنان و مربیان ارتباطی وجود دارد؟ و نهایتاً آیا بین رفتار مربیان و انسجام گروهی ارتباط معنیداری وجود دارد؟ در همین راستا این پژوهش به دلیل اهمیت ورزش دانشجویی به خصوص در سطح قهرمانی، اهداف خود را در این قشر از ورزشکاران دنبال میکند.
روش پژوهش
جامعه و نمونه آماری. کلیه دانشجویان شرکت کننده در مسابقات والیبال قهرمانی دختران دانشگاههای آزاد کشور که در تابستان 86 در رشت برگزار گردید، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل میدادند (n=135)، و با توجه به کوچک بودن جامعه آماری، کل جامعه آماری به عنوان نمونه آماری انتخاب شد و تعداد 116 پرسشنامه کامل برگشت داده شد.
ابزار اندازهگیری. در این پژوهش از 3 پرسشنامه برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد. پرسشنامه اطلاعات فردی، که توسط محقق تهیه شد. پرسشنامه محیط گروهی، در سال 1985 توسط کارون، ویدمایر و براولی بر اساس مدل مفهومی کارون (1982) برای اندازهگیری میزان انسجام گروهی در تیمهای ورزشی تهیه شده است که در قالب 18 سوال، انسجام گروهی را در 2 بعد انسجام تکلیف و انسجام اجتماعی اندازهگیری میکند. پاسخها بر اساس مقیاس 9 ارزشی لیکرت از کاملأ موافقم (9) تا کاملأ مخالفم (1) ارزشگذاری میشدند (13،7). این پرسشنامه نیز در سال 1383 توسط مرادی مورد استفاده قرار گرفت. وی ثبات درونی هر یک از خرده مقیاسهای پرسشنامه (انسجام اجتماعی و تکلیف)، را از طریق آزمون آلفای کرونباخ محاسبه کرد که به ترتیب 72/0 و 71/0 گزارش کرد (7). روایی پرسشنامه محیط گروهی در مطالعاتی زیادی تأیید شده است. براولی و همکاران (1998) توان این پرسشنامه در جداسازی چهار بعد از انسجام گروهی را در رشتههای مختلف ورزشی بررسی کردند. نتایج نشان داد که نمرههای انسجام تکلیف به درستی معلوم میکند ورزشکاران متعلق به رشتههای ورزشی گروهی یا انفرادی میباشند. بنابراین این پرسشنامه به گونهای موفقیتآمیز توانست ورزشکاران تیمها را از هم تفکیک نماید که از لحاظ کنش متقابل تکلیف مورد نظر تفاوت داشتند. همچنین ورزشکارانی که از سابقة بیشتری در تیم برخوردار بودند در انسجام اجتماعی نمره بالاتری از ورزشکاران کم سابقه بدست آوردند. بنابراین پرسشنامه توانست به گونهای موفقیتآمیز انسجام اجتماعی مبتنی بر مدت زمان شرکت ورزشکار در تیم را پیشبینی کند (29). پرسشنامه مقیاس رهبری در ورزش، در سال 1980 توسط چلادوری و صالح بر اساس مدل چند بعدی رهبری در ورزش (چلادوری و صالح 1978) برای بررسی و مطالعه سبک رهبری مربیان در موقعیتهای ورزشی تهیه شده است. این ابزار در قالب 40 سوال، رفتار مربیان را در 5 بعد رفتار آموزش و تمرین، آمرانه، دموکراتیک، حمایت اجتماعی و بازخورد مثبت ارزیابی میکرد. پاسخها بر اساس مقیاس 5 ارزشی لیکرت، هرگز (1)، به ندرت (2)، گاهگاهی (3)، اغلب (4) و همیشه (5) ارزشگذاری شدند. ثبات درونی این پرسشنامه توسط پژوهشگران اصلی (19) به مقدار 75/0=r گزارش شده است (7،19). یوسفی (1386) نیز با اجرا روی 20 ورزشکار دانشجو و با استفاده از روش آلفای کرونباخ ، ثبات درونی این پرسشنامه را 91/0r= گزارش کرد (9). تحقیقات زیادی با استفاده از پرسشنامه مقیاس رهبری در ورزش اجرا شده است. به طور کلی مطالعات، روایی این پرسشنامه را تأیید کردهاند. چلادوری و ریمر (1998) ساختار زیر مقیاسهای این پرسشنامه را بررسی کردند و اعلام کردند این پرسشنامه برای اندازهگیری سبک رهبری و رفتار مربیان از روایی کافی و لازم برخوردار است (29).
روش جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات. برای تجزیه و تحلیل آماری یافتهها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. آزمون کالموگروف- اسمیرنف برای آزمون نرمال بودن توزیع داده ها و ضریب همبستگی کندال برای بررسی ارتباط بین سبک رهبری مربیان با انسجام گروهی و همچنین بررسی ارتباط بین سن مربیان و بازیکنان با سبکهای مورد استفاده مربیان به کار گرفته شد. برای مقایسه سبک رهبری تیمها، آزمون تجزیه و تحلیل واریانس (اندازهگیریهای مکرر- تعقیبی بونفرونی) و مقایسه انسجام تکلیف و اجتماعی تیمها، آزمون T وابسته به کار گرفته شد. آزمون T مستقل نیز برای بررسی ارتباط بین انسجام گروهی و سبکهای رهبری مربیان با موفقیت تیمی مورد استفاده قرار گرفت. کلیه فرضیههای آزمون در سطح p≤0.05 تجزیه و تحلیل شدند.
و...
هدف ازانجام این پژوهش مشخص کردن تأثیرمشاوره گروهی به شیوه مراجع
محوری درتغییرخودپنداره نوجوانان بزهکاراست. پژوهشگربه دنبال رد یا تأیید
تعداد صفحات:96
فرضیه به این شرح می باشد:
فرضیه اول : مشاوره گروهی به شیوه مراجع محوری درتغییرخودپنداره نوجوانان
بزهکاراست.
فرضیه دوم : بین میزان تأثیرپذیری خودپنداره با مشاوره گروهی به شیوه مراجع
محوری وسطح سواد رابطه وجود دارد.
فرضیه سوم : بین میزان تأثیرپذیری خودپنداره با مشاوره گروهی به شیوه مراجع
محوری ودرآمد رابطه وجود دارد.
فرضیه چهارم : بین میزان تأثیرپذیری خودپنداره با مشاوره گروهی به شیوه مراجع
محوری وسن رابطه وجود دارد.
فرضیه پنجم : بین میزان تأثیرپذیری خودپنداره با مشاوره گروهی به شیوه مراجع
محوری وطلاق والدین رابطه وجود دارد.