فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود نمونه سؤال درس کلام 2 رشته الهیات-تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی کارشناسی پیام نور

اختصاصی از فی گوو دانلود نمونه سؤال درس کلام 2 رشته الهیات-تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی کارشناسی پیام نور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود نمونه سؤال درس کلام 2 رشته الهیات-تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی کارشناسی پیام نور


دانلود نمونه سؤال درس کلام 2 رشته الهیات-تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی کارشناسی پیام نور

با سلام

دانشجویان گرامی اگه به دنبال نمونه سؤال ارزان و با کیفیت دوره کارشناسی پیام نور  به همراه پاسخنامه براساس آخرین تغییرات می گردین دانلود بفرمایید.

نمونه سؤالات جمع آوری شده توسط کادری مجرب که همگی اساتید دانشگاه هستند جمع آوری و ارائه گردیده است. این نمونه سؤالات بدون مارک تبلیغاتی می باشند.

شما عزیزان می توانید نمونه سؤالات را به همراه پاسخنامه را دانلود نموده . حتماً برنامه وینرار را بر روی کامپیوترتان نصب بوده باشد یا نصب نمایید، زیرا نمونه سؤالات در یک فایل زیپ می باشند. دانلود و استخراج نمونه سؤالات به همراه پاسخنامه بسیار راحت می باشد.

در این فروشگاه نمونه سؤالات تمامی رشته های کارشناسی به همراه پاسخنامه موجود می باشد که شما می توانید از طریق فهرست سمت راست آن ها را بیابید. ضمناً در صورتی که بخواهید نمونه سؤالات سال های قبل و از چندین دوره استفاده نمایید با شماره تلفن: 09017568099 یا از طریق ایمیل: coffenet.tahrir.moalem@gmail.com  درخواست های خود را برای مدیر فروشگاه ارسال تا در اسرع وقت با شما تماس گرفته شود.

تمامی نمونه سؤالات به همراه پاسخنامه برای هر رشته فقط مبلغ: 650 تومان می باشد که با دانلود فایل مورد نظر می توانید تا سال ها از آن در کامپیوترتان استفاده یا دوستانتان نیز از این فایل استفاده نمایند در صورتی که فقط همان 650 تومان را پرداخت نموده اید. یعنی مزیت دانلود از این فروشگاه: 1- کم هزینه بودن2-جلوگیری از اصراف کاغذ3- با کیفیت بودن4-پرداخت امن این فروشگاه5-دانلود سریع و راحت6-موجود بودن تمامی رشته های کارشناسی پیام نور7- استفاده ی مادام العمر نمونه سؤالات8- پشتیبانی شبانه روزی فروشگاه9- بدون مارک تبلیغاتی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود نمونه سؤال درس کلام 2 رشته الهیات-تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی کارشناسی پیام نور

پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی دین رشته فلسفه و کلام اسلامی

اختصاصی از فی گوو پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی دین رشته فلسفه و کلام اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی دین رشته فلسفه و کلام اسلامی


پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی دین رشته فلسفه و کلام اسلامی

مقدمه

مسئله دین و دینداری در طول تاریخ زندگی بشر همواره به عنوان مسأله‌ای قابل بحث و مورد توجه ، مطرح بوده و علی رغم اینکه نقش غیر قابل انکار و بسزایی در زندگی بشر داشته و دارد ولی بحث و مجادله بر سر این موضوع که آیا اصلاً دین در زندگی نقشی را ایفا می‌کند و یا مقوله‌ای جدا و مستقل از سایر جنبه‌های زندگی می‌باشد ؛ همیشه نقل مجالس علما و صاحب نظران و موضوع همیشگی مجادلات فلسفی و کلامی بوده است . تاریخ نشان می‌دهد دینداری و اعتقاد به موجودی ماورائی از آغاز تاریخ زندگی انسان ، ذهن او را به خود مشغول کرده به طوری که انسان ، بدون خدا و بدون اعتقاد به موجودی ماورائی و دارای قدرت برتر ، وجود نداشته است لکن کیفیت بروز این اعتقاد و نمادهایش در هر زمان برحسب نوع تفکر و روش زندگی و فرهنگ و آداب مردمان آن دوران تفاوت داشته است .

دینداری امری فطری و درونی بوده و هست اما بروز و ظهور آن نیازمند زمینه و بستر مناسبی است که این زمینه و شرایط برای افراد مختلف متفاوت خواهد بود .

         در دوران پس از قرون وسطی غرب و به طور اخص مسیحیت ، با تعارض آشکار و وسیع میان عقاید (که به نحو شدیدی تحریف آمیز و خرافی شده و عملاً پایبندی به آن مانع پیشرفت علمی و فرهنگی جامعه انسانی می‌شد) و علم و تکنولوژی (که دوران فترت و رکود را پشت سر گذاشته و به طور فزاینده‌ای رو به پیشرفت و ترقی نهاده بود)
مواجه شد . به طوری که متدینین که خود را مدافع احکام دینی می‌دانستند ، علم و تمدن را نوعی کفر و بی‌دینی به شمار آورده و علما و دانشمندان نیز در معرض اتهامات کفر آمیز قرار داشته و پایبندی به اصول اعتقادی و مبانی عقیدتی مسیحیت را مانع تحقیق و پیشرفت فکری خود و جامعه می‌دانستند .

لذا فیلسوفان و دانشمندان علم کلام بر آن شدند تا با تفسیر و تعبیری تازه و نو از دین آن را از صحنه اجتماعی زندگی بشر رانده و به حیطه شخصی و فردی اشخاص ارجاع دهند و از این طریق تعارض و تضاد میان علم با نمودهای مذهبی را از میان بردارند . از اواخر قرن هیجدهم میلادی زمزمه‌های این جدایی و این برداشت تازه از دین ، از طریق توجه به جنبه روانی و درونی دین توسط روانشناسان شنیده شد .

“ هر چند کاربرد واژه روان‌شناسی دین به عنوان حوزه‌های خاص پژوهش علمی ابتدا در اروپای قرن نوزدهم ظاهر شد ، پدیده‌هایی که این دو واژه به آنها اشاره دارد یعنی مصداق آنها و محتوای آنها به قدمت انسان است و تأمل در باب آنها به طلیعه تاریخ مدون بشر باز‌می‌گردد .”

این گستره در اثر مفهوم سازی‌های منفی پیشگامان روان‌شناسی در خصوص دین ، همچنین عکس‌العمل منفی نهادهای دینی مدتی در حاشیه قرار گرفت ؛ اما با تلاش روان‌شناسان و متألهان در قرن حاضر روان‌شناسی دین مجدداً از حاشیه وارد صحنه شده و در دنیای فرامدرنیسم امروز به عنوان ابزاری در جهت تجربه‌نگری دیالکتیک مابین دیدگاه های مختلف در خصوص دین ، به حرکت و تحول خود ادامه می‌دهد .

این گستره به دلیل جایگاه ممتاز دین در سازمان روان‌شناختی انسان و همچنین هدف کلی علم روان‌شناسی که همانا مطالعه رفتار انسانی است ، به عنوان یکی از شاخه‌های روان‌شناسی مورد توجه می‌باشد .

از طرف دیگر ، دین پژوهان و متألهان عصر جدید که بیشتر تابع عینی نگری و پوزیتیویسم می‌باشند ، به دلیل اینکه پدیدارشناسانه از دین سخن گفته‌اند ، خود را از تأملات روان‌شناسانه بی‌نیاز ندیده‌اند .

روان‌شناسی دین علاوه بر اینکه در مجموعه علوم روان‌شناختی نمود می‌یابد ، دیگر دانش های مربوط با دین پژوهی را نیز در این زمینه بهره‌مند می‌سازد . “ برای مثال تبیین مفاهیم اساسی تفکر دینی در کلام جدید … که با بهره‌گیری از یافته‌های روان‌شناسی دین قادر به ترسیم تجربی نقش دینداری در زندگی است ؛ و یا در خصوص احیاء اندیشه دینی متکلم با تکیه بر یافته‌های روان‌شناسی دین در جهت‌گیریهای دینداری ، دیندارهای اصیل را از دیندارهای محرّف متمایز می‌سازد و امکان بازنگری در آموزش‌های دینی را در سایه یافته‌های روان‌شناسی فراهم می‌کند .

همان‌گونه که روان‌شناسان مخالف دین نیز در نقد تجربی فرضیات خود در خصوص دین به گستره روان‌شناسی دین روی می‌آورند ؛ در واقع روان‌شناسی به عنوان ابزاری در جهت تأیید و درک ایمان دینی ، و یا چالشی برضد آن ، در پوشش روان‌شناسی دین بکار می‌رود . این گستره علاوه بر این می‌تواند مبنا و ملاک گفتگوی میان ادیان در سطحی تجربی گردد . تحقیقات این گستره که با ابزارها و روش‌های گوناگون در جوامع با ادیان متعدد صورت می‌گیرد ، شناخت تحقیقی ادیان را امکان پذیر می‌سازد . در واقع تحقیقات روان‌شناسی دین گرایش‌ها و پیامدهای مشترک و متمایز دینداری در نمونه‌های مورد بررسی برمبنای ادیان مختلف را آشکار میسازد و فرایند گفتگوی میان ادیان را تسهیل می‌کند ، و بر همین اساس می‌تواند یکی از مبانی و محورهای گفتمان بین ادیان گردد . استفاده از روان‌شناسی دین در این زمینه دامنه گفتگوی میان ادیان را از سطح نظری به سطح تجربی می‌کشاند .”

اینکه چرا برخی از افراد عمیقاً دیندارند در حالی‌که برخی دیگر هیچ‌گاه به دین توجهی نمی‌کنند ؟

چرا برخی مسلمان ، زرتشتی ، بودایی هستند و برخی دیگر یهودی ، مسیحی و …؟

ایمان دینی چگونه ظاهر می‌شود و به چه ترتیبی در طول زندگی تحول پیدا می‌کند ؟

چرا برخی دینداران تجربه‌های دینی عمیقی دارند ، در حالی‌که برخی دیگر از این تجارب بی‌بهره‌اند ؟

چرا دینداری گروهی به سلامت هیجانی و رفتاری می‌انجامد و دینداری گروهی دیگر به اختلالات متعدد روان‌شناختی ؟

و …

از جمله سؤالاتی هستند که در گستره روان‌شناسی دین مورد توجه قرار می‌گیرند و علت انتخاب چنین موضوعی برای تحقیق و ارائه رساله پایان دوره ، توجهی بود که همیشه به امثال این مسائل داشته و دارم .

تعارض و تضادی که در طول تاریخ میان دین و نمودهای دینی با علم و دانش رو به پیشرفت بشری مشهود بوده و هست ، همیشه این سؤال را در ذهنم تداعی می‌کرده است که مگر دین و دینداری ، داعیه تکامل و یاری انسان و رشد و شکوفایی معنوی او را ندارد ، پس چرا هر جا سخن از رشد و پیشرفت علمی و ارتقای تمدن و دانش بشری است ، دین را به عنوان مانعی در جهت رسیدن به این هدف معرفی کرده و عملاً آن را از صحنه زندگی پس زده و به گوشه عزلت کشانده‌اند ؟

البته این روند در میان جوامع غربی و مسیحی به وضوح دیده می‌شود چرا که قوانین کلیسا و مضامین کتاب مقدس ، گاهی چنان بی‌اساس و نامعقول‌اند که در توجیه آن برای عقل قلمرویی جدا منظور می‌کنند و راه عقل را از راه ایمان جدا می‌دانند . “ همین است که تاریخ تمدن اروپا را در هزار و پانصد سال اخیر به دو عصر متفاوت ،‌ ایمان و علم تقسیم کرده‌ است و این دو را در مقابل یکدیگر قرار داده است در حالی که تاریخ تمدن اسلامی ، به عصر شکوفایی که عصر علم و ایمان است و عصر انحطاط که علم و ایمان توأماً‌ انحطاط یافته‌اند ، تقسیم می‌شود .

در اسلام عقل از بیشترین ارزش برخوردار است . تمام اعتقادات اسلامی متکی به عقل است . قرآن انسانها را به تعقل و تفکر فراخوانده است . در مجامع روایی ما اولین کتاب ، کتاب عقل است . موسی بن جعفر (ع) تعبیری فوق‌العاده زیبا دارند ، می‌فرمایند :

خداوند دو حجت در میان مردم دارد : حجت درونی که عقل انسان است و حجت بیرونی که انبیاء هستند .

درباره تفکر و اندیشه نیز کتاب و سنت همواره توصیه و ترغیب نموده است …

قرآن قصه آدم و حوا را بسیار زیبا مطرح می‌کند . خداوند همه‌ اسماء را به آدم آموخت و آنگاه که آدم معرفت و آگاهی یافت ، شایسته سجود فرشتگان شد … شیطان وسوسه‌گر همواره برضد عقل و مطابق هوای نفس وسوسه می‌کند و آنچه در وجود انسان مظهر شیطان است ، نفس اماره است نه عقل آدمی .”

نظر به منشأ این رشته ، کل این روند از محصولات آکادمیک غربی است . البته این رشته مدام فرهنگ‌های آسیایی را چنان‌که باید و شاید به حساب آورده و به بررسی گرفته
است . ولی در این صورت هم این رشته یک روش تحلیلی است که برای سنت‌های غیر غربی بیگانه بوده و حداکثر اینکه می‌تواند به عنوان یک ساختار اکتشافی برای بازخوانی و بازبینی آنها اطلاق گردد . در واقع کوشش‌های دستگاه‌مندانه برای ایجاد روان‌شناسی‌های دین که بر مدل‌های غیر غربی فلسفه ، دین و طب استوار باشد وجود خارجی ندارد .

یکی از جریان‌های روش‌مندانه در این باب ، ارائه تجربه دینی به عنوان گوهر و اساس دین می‌باشد ، که بررسی آن امروزه به محوری‌ترین موضوع مورد بررسی در روان‌شناسی دین تبدیل شده است .

“ در زمانی که اعتقاد به آفریدگار متعالی و تعالیم متافیزیک ، از سوی بسیاری مردود شناخته شده است ، شیوه‌های تفسیر که بوسیله همان اعتقادات به‌وجود آمده است در الگوهای فرهنگی اندیشه ، عمل و احساس بطور جدی تثبیت شده و حفظ می‌شوند .

زمانی اعتقاد به خدا به عنوان آفریدگار ، برای چنین عواطف و اعمالی زمینه توجیه کننده‌ای بود . حال جهت توجیه عکس شده است ، با تجارب و عواطف در صدد دفاع از عقایدند . درک بی‌نهایت ، احساس وابستگی مطلق ، عمل پرستش و قواعد حاکم بر کاربرد واژه خدا ، به همه اینها توسل پیدا می‌کنند تا گزاره‌های دینی را توجیه کنند ، گزاره‌هایی که اگر نباشند ، این درک ، احساس ، عمل و قواعد قابل فهم نیست .”

بنابراین بحث روان‌شناسی دین در عین حالی‌که نگاهی تازه و زیبا از دریچه‌ای نو به دین داشته و در بسیاری از موارد موفق به حل معضل عدم توافق و توازی علم و دین شده است اما باید به این نکته نیز اذعان داشته باشیم که فرهنگ غنی اسلام ، بی‌نیاز از تمام
تحویلی نگری‌های موجود در علوم مختلف دینی بوده و القائات و توجیهات فلسفه غرب در راستای به گوشه کشاندن دین و محدود کردن آن به قلمرو شخصی و فردی انسان‌ها را که از نتایج اولیه آن می‌توان به بحث‌های داغ محافل امروزی چون پلورالیسم دینی ، سکولاریسم ، پوزیتیویسم جدید ، پست مدرنیسم و … می‌باشد ، به راحتی پاسخ‌گو بوده و در این زمینه تنها نیاز به مفسرین و تحلیل‌گران توانمند علوم دینی دارد . از طرف دیگر می‌دانیم که هر چه یک پدیده برای فرد مهم‌تر باشد ، احتمال درونی سازی ، شخصی سازی و تعیین مرز کردن خودی و ناخودی در خصوص آن پدیده بیشتر می‌شود . تاریخ تحول بشر گواهی داده‌ است که دین از چنین خاصیتی برخوردار است . دین ، هم در سطح فردی و هم در سطح فرهنگی تفسیرهای بی‌شماری را برمی‌انگیزد که به زمان و مکان خاص آن وابسته است . دین جنبه‌ مهمی از واقعیت‌های تاریخی ، فرهنگی ، اجتماعی و روان‌شناختی‌ای است که انسان در زندگی روزمره خود با آنها روبرو می‌شود .

چنین پدیده‌ای با توجه به شرایط کنونی جامعه ما اهمیتی دوچندان دارد و همین امر ضرورت توجه و گسترش مطالعات روان‌شناختی در خصوص دین ، به عنوان یکی از اضلاع مهم دین‌پژوهی را مورد تأکید قرار می‌دهد . اما واقعیت این است که در خصوص انگیزه‌ها ، شناخت‌ها ، و تجارب دینی در فرهنگ ما تا به حال پژوهشی نظام دار و با پشتوانه‌های نظری محکم صورت نگرفته است .

در حالی‌که امروزه در اکثر جوامع ، روان‌شناسی دین به طرز فراگیری در حال پیشرفت است ، اما این گستره در ایران از موضوع چند پایان‌نامه ، آن‌هم در رشته‌های روان‌شناسی و به صورتی جسته و گریخته ، فراتر نرفته است .

همین امر موجب شده است کسانی که حول محور موضوعات دینی و فلسفی ـ کلامی به بررسی و تحقیق در ‘ روانشناسی دین ’ می‌پردازند (که البته بنده نیز از این قافله مستثنی نیستم) با محدودیت شدید منابع و کتب مرجع روبرو می‌باشند .

گذشته از اینکه برای دستیابی به تحلیل و بررسی درست موضوع ، نیاز به مطالعه و کنکاش در مباحث روان‌شناسی وجود دارد که این مقوله برای دانشجویان و فارغ‌التحصیلان رشته‌های الهیاتی و دینی ، به دلیل جدا بودن این دو حوزه در رشته‌‌های دانشگاهی از یکدیگر ، مشکلات خاص خود را به همراه دارد .

لذا ، ضمن پوزش از صاحب‌نظران ، متألهان و روان‌شناسان محترم ، از ایشان تقاضا دارم ماحصل تلاش اینجانب را با دیده اغماض نگریسته و کم و کاستی‌های فراوان آنرا بر این حقیر ببخشایند .

همچنین در این راستا ، جسورانه از سازمان‌ها و نهادهای مختلف پژوهشی می‌خواهم موضوعات روان‌شناسی دین را یکی از محورهای پژوهشی خود سازند ، و نظام آموزش عالی در رشته‌های روان‌شناسی و الهیات نیز برنامه‌ریزی برای درس روان‌شناسی دین را در اولویت قرار دهند .

رابطه روان‌شناسی و دین

تولد روان‌شناسی دین به ابتدای قرن حاضر باز می‌گردد . این گستره در آغاز قرن حاضر توجه بسیاری از محققین روان‌شناسی را به خود جلب کرده ، چنان‌که پیش از آن کانت تجربه یا احکام دینی را با تحلیل حیات اخلاقی تبیین نمود و دین را بر مقتضیات قانون اخلاق بنا نهاد ، و یا دکارت که همه چیز از جمله دین را با زبان ریاضی تبین نمود . اما در آستانه قرن نوزدهم دیگر این بحث‌های ذهن‌شناسی ، توانایی پاسخگویی به سؤالات اساسی طرح شده را نداشت . و از آنجائی‌که علم روان‌شناسی دین را یک مقوله انسانی می‌دانست لذا سعی کرد با تحلیل روانی انسان، ریشه پیدایش دین را مورد مطالعه قرار دهد.

به گفته یونگ (1875-1961) :“ پدیده دین نمودگاری بشری است که روان‌شناسی نمی‌تواند و نباید نادیده‌اش بگیرد ”.

یونگ می‌گوید :“ روح یا جان آدمی فطرتاً دارای کارکرد دینی است … اما اگر این واقعیت تجربی وجود نداشت که در روح آدمی ارزش‌های والایی نهفته است به روان‌شناسی کوچکترین علاقه‌ای نمی‌داشتم ، چرا که در آن حال روح و جان آدمی جز نجاری ناچیز و بی‌اهمیت نمی‌بود . حال آنکه از صدها آزمون و تجربه علمی دریافته‌ام که اصلاً چنین نیست و برعکس جان آدمی حاوی همه آن چیزهایی است که در احکام و دُگم‌های دینی آمده است و چه بسا بیش از آن نیز … من به روح کارکرد دینی نسبت نداده‌ام ، بل فقط واقعیاتی را برشمرده‌ام که ثابت می‌کند روح دارای طبیعت دینی است یعنی صاحب کارکرد دینی است ”.

“در واقع کلمه روان‌شناسی خود دلالت بر بعضی روابط با بعضی از ابعاد تجربه انسانی دارد که از دیرباز، آن را ‘دینی’ نامیده اند. وقتی که در طی قرن هیجدهم، این واژه رواج یافت، به عنوان بخشی از سنت فلسفی که با نظریه های ادراک مربوط است، مطرح گردید و با الهیات یا دین ربطی مهجور داشت . رفته رفته که مطالعه ادراکات ، هرچه بیشتر از رهیافت پیشینی (ماقبل تجربی) معرفت شناسی متعالی فاصله گرفت و جای خود را به روان‌شناسی ‘علمی’تر که مبتنی بر روش‌های زیست‌شناسی و فیزیک بود داد ، پیوندهای بین روان‌شناسی و دین باز هم ضعیف‌تر شد . بنابراین راه روان‌شناسی و دین ، راهی هموار و آشنا و روشن ، چنان که امروزه تصور می شود ، نبود .”

“پیدایش روان‌شناسی دین را بعید است که بتوان به کار یک فرد یا گروهی از متفکران نسبت داد ، همچنین این رشته به‌طور طبیعی از هیچ سنت خاصی برنیامده است . از سوی دیگر اصولاً مشکل بتوان از تولد یا زایش و پیدایش دفعی این رشته سخن گفت ، بلکه می توان گفت که روان‌شناسی دین ، برخاسته از فضای فکری و فرهنگی خاصی است که در آن روش علمی و دین پژوهی به نحوی پخته و پیشرفته شدند که چون هر دو در معرض پرسش‌های مختلفی قرار گرفتند ،‌ به یکدیگر نزدیک شدند . به این معنی ، روان‌شناسی دین برای دین‌پژوهی همان قدر انگیزه ای تازه بود که برای علم روان‌شناسی . فقط تأملات گذشته نگرانه یک نسل بعد ، منشأ خدماتی شد و مواجهه این دو رشته را تحقق بخشید و این رشته سرآغازی پیدا کرد ؛ گو اینکه در این باب هم اتفاق نظر حاصل نیست .”

 اما باید بدانیم که روان‌شناسی نمی‌تواند به همه وجوه و جنبه‌های دین توجه کند (چون اساساً روان‌شناسی چنین شأنی را ندارد) و تنها به جنبه‌های رفتاری آن می‌پردازد .
“ اما اگر کسی گمان برد همه دین یعنی همین تجربه‌های دینی ، نگاهی تحویل گرایانه (Reduction) به دین کرد ، و دین را به چیزی کمتر از آن ارجاع داده است ”.

 متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

 

مشکلات خود را در whatsApp یا Viber با ما به اشتراک بگذارید

برای پاسخگویی سریعتر و بررسی شکایات و انتقادات

سیستم پاسخگویی انلاین لحظه ای راه اندازی کرده ایم

شاید بتوانیم ، با تیمی قدرتمند به سوی پیشرفت در تجارت الکترونیک گام برداریم

لازم به ذکر است ، شما می توانید تمام پیشنهادات ، درخواست ها و سفارشات خود را برای ما ارسال کنید

09382490907

پاسخگوی 24 ساعته شما


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی دین رشته فلسفه و کلام اسلامی

کار تحقیقی در مورد مفهوم قاعدة تحذیر و بررسی آن در کلام فقها

اختصاصی از فی گوو کار تحقیقی در مورد مفهوم قاعدة تحذیر و بررسی آن در کلام فقها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کار تحقیقی در مورد مفهوم قاعدة تحذیر و بررسی آن در کلام فقها


کار تحقیقی در مورد مفهوم قاعدة تحذیر و بررسی آن در کلام فقها

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

مقدّمه

نقش و تأثیر قواعد فقه و گستره آن در نظام حقوقی ایران و اهمیت و کارآمدی آن را نمی­توان نادیده گرفت. برای حل مشکلات نظام حقوقی لازم است به متن فقهی اسلام مراجعه کنیم. انصاف این است که در متون حقوقی اسلام، بخصوص فقه پر بار جعفری، قواعدی وجود دارد که توجه به آنها واهتمام به کاربردی نمود نشان در رویه جاری نظام قضائی ایران، می­تواند بسیاری از مشکلات موجود در دادگاه­ها را رفع کند و از حجم پرونده­های انباشته بکاهد و بدین وسیله، می­توان خدمات حقوقی قابل توجهی به مردم نمود. در اصل 167 قانون اساسی آمده است: قاضی موظّف است کوشش کند که حکم هر دعوا را در قوانین مدوّنه بیابد. اگر نیابد به استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوای معتبر، حکم قضیه را صادر نماید و نمی‌تواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدوّنه، از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد.

 

این فایل به همراه متن اصلی تحقیق با فرمت "word " در اختیار شما قرار می‌گیرد.

 

تعداد صفحات : 17


دانلود با لینک مستقیم


کار تحقیقی در مورد مفهوم قاعدة تحذیر و بررسی آن در کلام فقها

مقاله تحلیل کلام

اختصاصی از فی گوو مقاله تحلیل کلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تحلیل کلام


مقاله تحلیل کلام

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 85 صفحه می باشد.

 

فهرست

مقدمه. ۱

فصل اول : ۲

کلیات تحقیق.. ۲

۱-۱ مقدمه. ۳

۱-۲ طرح مسئله و بیان سئوالات تحقیق: ۳

۱-۳ فرضیه تحقیق: ۴

۱-۴  اهداف و کاربرد تحقیق: ۴

۱-۴- ۱  اهداف.. ۴

۱-۴-۲ کاربردهای تحقیق: ۴

۱-۵- پیشینه‌ی تحقیق: ۵

۱- ۶ روش تحقیق.. ۹

فصل دوم: ۱۲

مروری بر تعاریف تحلیل کلام. ۱۲

۲-۱ مقدمه. ۱۳

۲ -۲ مروری بر تعاریف تجزیه و تحلیل کلام : ۱۳

۲-۳  نظریه‌های موثر در شکل گیری تحلیل کلام: ۱۸

۲-۳-۱  نقش گرایی در مکتب پراگ.. ۱۸

۲-۳-۲ نقش گرایی در مکتب کپنهاگ.. ۱۹

۲-۳-۳ نقش گرایی در مکتب لندن.. ۲۰

۲-۳-۴ نظریه کنش گفتار و گفتمان.. ۲۲

۲-۳-۵ منظور شناسی.. ۲۳

۲-۳-۵-۱ نظریه استنباطی گرایس… ۲۴

الف)اصل کیفیت : ۲۴

ب)اصل کمیت.. ۲۴

ج) اصل ارتباط.. ۲۴

د)اصل روش… ۲۵

۲-۳-۶ نظریه دل هایمز. ۲۵

۲-۴ رویکرد نقش گرای مایکل هلیدی: ۲۸

۲-۴-۱جایگاه معنا و دستور در این رویکرد. ۲۹

۲-۵ از تحلیل کلام به تحلیل کلام انتقادی : ۳۱

فصل سوم: ۳۳

مبانی نظری تحلیل کلام انتقادی.. ۳۳

۳-۱ مقدمه. ۳۴

۳-۲ مبانی فلسفی تحلیل کلام انتقادی.. ۳۴

۳-۳ فوکو و گفتمان.. ۳۴

۳-۴ تحلیل کلام انتقادی.. ۳۸

۳- ۴- موضوعات پیشنهادی برای تحقیق.. ۳۹

۳- ۵- خلاصه و نتیجه تحقیق: ۳۹

۳-۵  مفاهیم نظری در تحلیل کلام انتقادی.. ۴۳

۳-۵-۱ ایدئولوژی.. ۴۵

۳-۵-۲ نشانه شناسی اجتماعی : ۴۶

۳-۵-۳کنترل : ۴۶

۳-۵-۴طبقه بندی : ۴۷

۳-۵-۵ روش تحقیق و تحلیل متن.. ۴۷

۳-۵-۶ گزینش و محدودیت ها: ۴۸

۳-۶  تحلیل کلام انتقادی از دیدگاه فرکلاف : ۴۹

فصل چهارم: ۵۱

قطعیت و معرفی شاخص‌های زبانی آن.. ۵۱

۴-۱- مقدمه: ۵۲

۴-۲- میزان قطعیت/وجهیت.. ۵۳

۴-۳ متغیرهای زبانی نمایانگر وجهیت: ۵۳

۴-۴ نظام وجهی درکی یا بینشی: ۵۶

فصل پنجم: ۵۸

تحلیل داده ها و نتایج تحقیق.. ۵۸

۵-۱ مقدمه. ۵۹

۵-۲ روش تحقیق.. ۵۹

۵-۲-۱ تفسیر یافته ها ۶۰

 

۲-۱ مقدمه

در این فصل ادبیات تحلیل کلام معرفی می گردد . تحلیل کلام در هر دوره ای از زندگی اجتماعی انسان در چارچوب رویکردی خاص تعریف شده و مورد تحلیل قرار گرفته است . هر یک از رویکردها نقش مهمی در آنچه که امروز بهعنوان رشته تحلیل کلام و تحلیل کلام انتقادی مطرح است . داشته اند . تحقیقات جان سینکلر و مالکم کولت هارد و آراء زبان شناسان نقش گرایی چون رومن یاکوبسون ، تروبتسکوی و ویلم متسویس از حلقه زبان شناسان پراگ ، رایزلف از مکتب زبان شناسی کوپنهاگ ، ماسینوفسکی ، فرث ، جین آستین ، سرل ، گرایس ، دل هایمز همگی در زایش و …. تحلیل کلام نقش داشته اند که به طور خلاصه در این فصل به بررسی آن ها پرداخته خواهد شد . سپس به بررسی مطالعات هلیدی می پردازیم که دوران شکوفایی زبان شناسی متن و تحلیل کلام با وی شروع شد و زبان شناسان دیگر عموما متأثر از دستور نقش گرای وی بوده اند .

۲ -۲ مروری بر تعاریف تجزیه و تحلیل کلام :

کلام به قطعه ای پیوسته از زبان مخصوصاً زبان گفتاری اطل اق می شود که از جمله بزرگتر باشد. در واقع کریستال به نقل از لوینسون گفتمان را یکسری پاره گفتار [۱]  میداند که بدون توجه به ساخت زبانی آن تشکیل یک واقعه گفتاری [۲] مشخص می دهد.مثل یک مکالمه، لطیفه ، سخنرانی یا مصاحبه (کریستال، ۱۹۹۱ ، ۱۰۶ ). یارمحمدی ( ۱۳۷۲ ، ۲۶۱ ) در تعریف کلام، آن را واحدی مرکب از جملات مرتبط به هم می داند.

لطفی پور (۱۳۷۱،۲۳) معتقد است که کلام فرایندی است که طی آن کلیه عوامل حاکم برکاربرد زبان در بین انسان ها شامل عوامل متنی، اجتماعی، فرهنگی، بین شخصی و غیره برای تبلور و شکل گیری پیام به تعامل می پردازند.

اصطلاح کلام ظاهراً اولین بار در مقاله “تحلیل کلام” نوشته زلیک هریس [۳] بکار رفته است. هریس در این مقاله  دیدی صورت گرایانه و ساخت گرایانه از سازه های بزرگتر از جمله دارد و می گوید: « تحلیل کلام نگاهی صرفاً صورت گرایانه به متن است» او معتقد است بحث راجع به گفتمان را از دو بعد می توان سامان داد:

۱-    بسط روالها و روش های معمول در زبان شناسی توصیفی وکاربرد آنها در سطح فرا جمله (متن) .

۲-     رابطه بین اطلاعات زبانی و غیر زبانی مانند رابطة زبان ، فرهنگ ، محیط و اجتماع.

 در بعد اول صرفاً اطلاعاتی زبانی مدنظر است ولی در بعد دوم اطلاعات غیرزبانی مثل فرهنگ، محیط و غیره که در خارج از حیطه زبانشناسی است. (زلیک هریس، ۱۹۵۲ ، ۲۸ )

باغینی پور ( ۱۳۷۵ )[۴] معتقد است “به هر حال با تسلط بلامنازع دستور گشتاری چامسکی برزبان شناسی و با توجه به برداشت چامسکی از گشتار به عنوان ویژگی درون جمله ای، کوشش‌های هریس راه به جایی نبردو قطعات بزرگتر از جمله مورد بحث قرار نگرفت و در دهة هفتاد قرن بیستم مطالعة کلام به‌عنوان شعبه ای مجزا و جا افتاده از زبان شناسی مقبولیت یافت”.

آدام جا ورسکی و نیکلاس کاپلند(۱۹۹۸ ،۱۰۶ ،۹۸ )در مبحث گفتمان و تحلیل کلام می گویند که اصطلاح تحلیل کلام را اولین بار زلیگ هریس در سال ۱۹۵۲ به عنوان روش بر تحلیل زنجیره کلام یا نوشتار بکار گرفت. به نظر هریس (۱۹۵۲ ،۱) ، تحلیل کلام یعنی ادامه رویکرد زبان شناسی توصیفی اما در حد فراتر از جمله و همچنین ارتباط و همبستگی بین فرهنگ و زبان تلقی می شود. او ازروش توزیعی ای که بر اساس آن چگونگی به دنبال هم و یا درکنار هم قرار گرفتن عناصرزبانی مشخص می شود واینکه چگونه عناصر زبانی درمحیط مشابه دنبال هم قرار می گیرند، حمایت می نمود. او معتقد بود که بدین گونه طبقات معادل یا هم سنگ به وجود می آیند وترکیب طبقات در متن را سبب می شود. او برای بسط مفهوم معادل یا هم سنگ از اصطلاح گشتار دستوری استفاده می کنند که البته این اصطلاح درنزد دستوریان زایشی بعد از چندی مفهومی آشنا گردید او به کمک این مفهوم می گوید : ” جمله معلومی چون (A) دارای معادل ساخت

مجهولی چون جمله(B) است.”

I)           Casals plays the cello

II)        The cello is played by casals

 زیرا هر ساخت معمولی دارای یک ساخت مجهول معادل خود است (هریس ،۱۹۵۲،۱۹).

 کاربرد گشتار در نظریه هریس برای کاهش طبقات هم سنگ در یک متن بوده است.

اما با مطرح شدن مفهوم گشتارها به عنوان یک ویژگی درون جمله ای توسط چامسکی و دیدگاه غالب او در زبان شناسی که به طرح زبان شناسی زایشی – گشتاری منجر گردید ،تلاش های اولیه هریس در خصوص متن به عنوان واحد زبانی ادامه نیافت و رویکرد های گفتمانی ( تجزیه و تحلیل کلامی )را نمی توان به عنوان توسعه و تکامل مدل هریس دانست .

تامپسون (۱۹۸۵،۹۹-۹۸) معتقد است که تحلیل کلام قبل از هر چیز و هر کس به جان سینکلر،ملکم (۱۹۷۵،۱) و دیگر اعضاء گروه مرکز تحقیقات زبان انگلیسی دانشگاه بیرمنگام  ارتباط دارد.

مدل تحقیقات تحلیل کلام بیرمنگام بر مبنای جنبه های زبان شناختی تعامل بین معلم و دانش آموز استوار است که این مدل را سینکلر و کولت هارد ارایه کردند.

تامپسون در مورد تحلیل کلام معتقد است:

« گسترش و بسط سریع پیکره ی مطالب به مطالعه موقعیت اجتماعی ای که در آن موقعیت کلام به کار می رودبستگی دارد. اگر چه مرزبین مطالعه گفتار و مطالعه متن نوشتاری چندان قاطع و روشن نیست » تامپسون(۷۴،۱۹۸۴)

مالم کایر (۱۰۱،۲۰۰۰)معتقد است که در زمینه گفتمان سه رویکرد اصلی وجود دارد:

۱٫رویکردی که بنیاد زبان شناختی دارد و تحت تاثیر آراء مایکل هلیدی است.

۲٫رویکردی که بیشتر بر بنیاد جامعه شناختی استوار است و تحت آراء هارولدگارفنیل قرار دارد.

۳٫رویکرد سومی وجود دارد که توجه خاصی به رابطه بین زبان و ایدئولوژی دارد که تحت عنوان زبان شناسی انتقادی مشهور است.

شفرین ( ۱۹۹۴ ، ۳۴- ۲۳ )سه رویکرد نسبت به کلام معرفی می نماید که این رویکردها عبارتند از: دیدگاه ساختاری نسبت به گفتمان، دیدگاه نقش گرایی و دیدگاه کلام به عنوان پاره گفتارها [۵]  .

۱٫در”دیدگاه ساختاری” کلام عبارت است از مجموعه سازه هایی که رابطه خاصی با هم دارند و فقط می توانند در آرایه های [۶] محدودی رخ دهند . در این دیدگاه بر نحوه‌ی نقش گذاری واحدهای زبانی در رابطه بایکدیگر تاکید شده و نقش یا بافت موقعیتی که کلام جزئی ازآن است و بطور کلی فرایند ارتباط زبانی نادیده گرفته‌شده است.

۲٫در “دیدگاه نقش‌گرایی” مطالعه کلام یعنی مطالعه همه جنبه های زبان در کاربرد.  در اینجاکلام را یک  نظام می انگارند که از طریق آن نقش های خاصی تبلور می یابند. اگر چه در این دیدگاه ممکن است قاعده‌مندی‌های صوری به خوبی مورد بررسی قرار گیرند اما توصیف نقش گرایانه کلام در نهایت توجه تحلیل گر را از مبنای ساختاری این قاعده مندی ها به انگاره‌های گفتاری که برای استفاده در مقاصد خاص ودربافتی خاص به کار می روند جلب می کند (شفرین ۱۹۹۴ ، ۳۲-۳۱).

۳٫رویکرد سوم به کلام به مجموعه ای از پاره گفتارها نظر می کند. به کارگیری عنوان « مجموعه ای از پاره گفتارها » بیانگر این نکته است که در این رویکرد، کلام واحدی بزرگتر از دیگر واحدهای زبانی است و در نتیجه از چند واحد کوچکتر به نام پاره گفتار و  تشکیل شده است. همچنین استفاده از اصطلاح «پاره گفتار» به جای جمله نشان دهنده این است که کلام مجموعه ای از واحدهای بافت مند زبان است و مجموعه ای از واحدهای بافت زدایی شده ساخت زبان نمی باشد. (همان)

با بررسی سه رویکرد فوق نسبت به موضوع کلام، به نظر می رسد نگرش سوم میان دو نگرش نقش گرایی که برکاربرد زبان در بافت تکیه دارد ونگرش ساختاری که برالگوهای گسترده تکیه دارد تعادل برقرار می کند. (شفرین، ۱۹۹۴ ،۴۰)

صرف نظر از وجود اختلاف نظر در تعریف تحلیل کلام، بیشتر زبان شناسان بر این مطلب اتفاق نظر دارند که تحلیل کلام مطالعه نظام مند نحوه آرایش جمله ها در متن اعم از گفتاری یا نوشتاری و ارتباط آن با بافت غیر زبانی۱ و شرکت کنندگان۲است.

با توجه به تنوع آراء در چگونگی زایش و بالندگی تحلیل کلام در ادامه این فصل از پایان نامه ،آراء مکتب ها و نظریه هایی که در این امر تاثیر گذار بو ده اند به اختصار بررسی خواهد شد.

۲-۳  نظریه‌های موثر در شکل گیری تحلیل کلام:

۲-۳-۱  نقش گرایی در مکتب پراگ

زبان شناسی نقش گرا ابتدا با پژوهش‌های زبان شناسان مکتب پراگ همچون رومن یاکوبسون۳ نیکولای تروبتسکوی۴ و ویلم متسیوس همزمان با تشکیل حلقه زبان شناسان پراگ در سال ۱۹۲۶آغاز گردید (سیمپسون،۱۹۸۰، ۱۰۳). این زبان شناسان اگرچه در برخی موضوعات چون زبان شناسی همزمانی و در زمانی، همچنین یکپارچگی نظام زبان با سوسور ۵ اختلاف نظر داشتند اما پژوهشگران این مکتب همواره خود را مرهون زبان شناسی ساخت گرای سوسور می دانستند(لاینز۱۹۸۴،۲۲۴). یکی از دستاوردهای مهم زبان شناسی نقش گرای مکتب پراگ که ارتباط نزدیکی با موضوع تحلیل کلام دارد عبارت از این است که این زبان شناسان چگونگی شکل گیری مفاهیم دردرون ساخت جمله های زبان و همچنین میزان بار معنایی نهاد و گزاره و بخش های سازنده آنها را نیز از دیدگاهی نقش گرایانه و روان شناختی مورد توجه قرار دادند. بعلاوه آنان دربارة روند تغییر ارزش معنایی واژه ها، با  کاربرد آنها در بافتی خاص نیز نقطه نظرات قابل توجهی ارائه نموده اند.

ویلم متسیوس مسأله « نمای نقشی جمله » در ارتباط با ساخت زبان را مطرح می نماید. او معتقد است که صورت بی نشان جمله تحت تاثیر عواملی همچون اطلاعات کهنه ونو، برجسته سازی،ساخت اسنادی، ساخت شبه اسنادی و مجهول سازی می تواند تغییر کند. یعنی عنصری که در یک جمله جزء مبتدا است و از نوع اطلاعات تازه یا نو محسوب می شود در جمله ای دیگر جز اطلاع کهنه قلمداد می گردد. به سخن دیگر در برخی از زبان‌ها از لحاظ ترتیب ، موقعیت ارتباطی گوینده‌وشنونده ساخت نحوی جمله را مشخص می کند. همچنین ساخت جمله به ویژه از راه آنچه اطلاعات پیش زمینه ۱ و آنچه به عنوان اطلاعات نو به شنونده داده می‌شود مشخص می گردد ( سیمپسون ۱۹۸۰ ، ۱۰۳ ).  همه نقش گرایان ‌به‌حالت چند نقشی بودن زبان اعتقاد داشتند و علاوه بر نقش توصیف گری، نقش عاطفی، نقش های اجتماعی و ترغیبی را مورد تاکید قرار می دادند. نقش های گوناگونی که زبان شناسان نقش گرا همچون مارتینه، هالیدی و یاکوبسون معرفی نمودند کامل کننده یکدیگرند و اینگونه به نظر می رسدکه طرح یاکوبسون از انسجام‌بیشتری برخوردار است (لاینز، ۱۹۸۴ ، ۲۲۴).

 

۲-۳-۲ نقش گرایی در مکتب کپنهاگ

لوئی یلمزلف از مکتب زبان شناسی کوپنهاک ، از دیگر زبان شناسانی است که در شکل گیری و رشد تحلیل متن نقش داشته است (هالیدی،۱۹۹۴ ، xxii).یلمزلف بر خلاف سنت زبان شناسی حاکم که واژه را در مرکز توجه قرار داده بود با اتخاذ روش شناسی جدید یعنی قیاس، از متن شروع کرد و متن‌های زبانی مناسب برای توصیف زبان برگزید او در کتاب « در آمدی بر نظریه ای دربارة زبان » برای توصیف دقیق زبان ، روش قیاس یعنی حرکت از کل یا طبقه به جزء را بر گزید. همچنین ، توجه به اصول منطقی یعنی جامعیت ، سادگی و خالی از تناقض بودن توصیف را مورد تاکید قرار داد. او زبان را به عنوان یک طبقه کلی و به صورت نظامی به هم بافته درنظرمی گیرد که تمامی متن های زبانی راشامل می شود (یلمزلف، ۱۹۳۴ ، ۱۱ ).

 به عقیده یلمزلف (۱۹۴۳ ، ۱۳ ) متن های زبانی واقعیت های انتزاعی هستند که از طریق به کار گیری قضایا و نظرات منطقی سودمند  و آزمون پذیربر توده ای از گفتار مربوط به زبانی خاص استنتاج می شوند. بر این اساس نظام روابط ساختی زبان از تجزیه طبقه ای متن های زبانی از راه تحلیل یا تجزیه نقشی به دست می آید، بدین ترتیب که هر بار متن به بخش های کوچکتر تجزیه می شود و این کار ادامه می یابد تا تجزیه کامل گردد و سرانجام عناصر بنیادین و تجزیه ناپذیر زبان مشخص شود. یلمزلف این گونه زبان شناسی را که بر پایه توصیف مشخصه های بنیادی قراردارد زبان شناسی مشخصه های بنیادی می نامد .( یلمزلف ، ۱۹۴۳ ، ۸۰ – ۷۰)

 

۲-۳-۳ نقش گرایی در مکتب لندن

در مکتب زبان شناسی لندن در دهه های ۱۹۳۰ تا ۱۹۵۰ نظریه ای توسط جان فرث مطرح گردید که درآن معنا شناسی و واج شناسی اهمیت اساسی داشتند. بطور کلی فرث نظریه خود را بر پایة توجه به دو زمینه‌ی ویژه بررسی زبان یعنی توصیف معنی بر پایه « بافت موقعیت و واج شناسی نوایی» ارائه نمود.( سیمپسون، ۱۹۸۰ ، ۲۲۵  )

اصطلاح « بافت موقعیت»نخست بوسیله براون مالینوفسکی (۱۸۸۴) مردم شناس لهستانی تبار که بیشتر عمر خود را در انگلستان گذراند، بکارگرفته شد. وی در این مورد معتقد بود که زبان های زنده نباید همانند زبان های مرده جدا از بافت موقعیتی شان مورد پژوهش قرار بگیرند بلکه باید در متن رویدادهایی که از آن ها استفاده می شود ، مثل شکار، کشاورزی ، ماهیگیری و غیره مطالعه شوند. دلایل مالینوفسکی عمدتاً بر مبنای مشاهدات وی از روشی بود که مردم مورد نظر وی با استفاده از آنها زبان را در چارچوب فعالیت های روزانه شان به کار می‌بردند و بنابراین جزء لاینفک رفتار آنها به شمار می رفت(سیمپسون ، ۱۹۸۰ ، ۲۲۰ ).

پس به اختصار می توان گفت که مالینوفسکی با مطرح کردن بافت موقعیت نظریه ای ویژه در خصوص معنی و زبان ارائه نمود و در بررسی معنی، بافت موقعیت اساس بینش او را تشکیل می داد. او جمله را داده اصلی زبان و نیز ابزار اجتماعی بسیار مهم می دانست، از این رو او زبان را به عنوان پدیدة ویژه رفتاری در نظر می گرفت . علاوه براین او معنی هر گفتار را بر پایة مجموعه ای از شرایط و نیز چگونگی تاثیر بر آن ها توصیف می کرد. به این ترتیب مالینوفسکی معتقد بودکه معنی هر گفتار   تنها در بافت موقعیت آن مشخص می شود و بنابراین معنی را با کاربرد برابر می دانست .( فرانسیس دنین [۷]، ۱۹۶۷ ، ۳۰۰)

ج . آر. فرث برخلاف دیگر زبان شناسان که جمله را داده اصلی در بررسی زبان می دانستند متن زبانی را در بافت موقعیت به عنوان داده و واحد بررسی در نظر گرفت و به ویژه بر تحلیل نوایی متن تاکید داشت. (مالم کایر ، ۲۰۰۰ ، ۳۱۴ )

فرث بافت موقعیتی را تنها ابزار بیانگر معنی نمی دانست بلکه آن را به عنوان یکی از ابزارها یا  روش های توصیفی زبان تلقی می کرد،همچنان که دستور را نیز ابزار دیگری، البته با شکلی متفاوت ولی با ماهیت  انتزاعی مشابه، برای توصیف زبان می دانست. زیرا در نظر او زبان شناسی سلسله مراتبی متشکل از چنین روش هایی است که همگی بیانگر مسئله معنی متن هستند ( فرانسیس دنین ، ۱۹۶۷ ، ۳۰۶)

فرث تاکید می کند که بررسی زبان بر پایه بافت موقعیت مستلزم این است که بافت موقعیت همراه با متن زبانی مورد نظر تحلیل شود.

در تحلیل درونی متن زبانی، فرث سطح یا سطوح تحلیل آوایی، تحلیل واژگانی ، تحلیل دستوری و  تحلیل موقعیتی را مطرح می نماید. به عقیده فرث “معنی” ترکیبی از روابط بافتی است که علاوه بر محیط اجتماعی و بافت موقعیتی خاص نقش های آوایی ، صرفی و نحوی را نیز شامل می شود( فرث، ۱۹۵۷ ، ۲۰-۱۹).

۲-۳-۴ نظریه کنش گفتار و گفتمان

نظریه کنش گفتار یکی از نظریاتی است که در تکوین و تکامل تحلیل کلام نقش به سزایی داشته است. جین آستین فیلسوف دانشگاه آکسفورد نخستین کسی بود که این نظریه را در دهه ۱۹۳۰ ارائه نمود و به نقش های فعل و به تبع آن جملات در فرایند کلام اشاره کرد. به گفتة وی “فعل” در بسیاری موارد فقط مبادله اطلاعات نمی کند بلکه با خود عمل معادل است . برای مثال وقتی شخص می گوید «معذرت می خواهم» عمل معذرت خواهی درست موقعی به وقوع می پیوندد که شخصی  این جمله را به زبان می آورد و نه قبل از آن، در چنین مواردی گفتن برابر با “کنش” است و گوینده با به زبان آوردن این جمله کاری را انجام میدهد. آستین این فعل ها را کنشی نامیده وآنها را از جمله های قطعی [۸] که بیانگر واقعیتی یا توصیف کننده وضعیتی هستند متمایز نموده است. (آستین۱۹۶۲،۵-۳).

سرل در سال ۱۹۷۵ در مقاله ای تحت عنوان کنش های گفتاری غیر مستقیم [۹] بین معنای مورد نظر گوینده. و معنای جمله تمایز قائل می شود. در استعاره ها، طعنه ها، کنایات ، اشارات ، این دو معنا به گونه ای مختلف از یکدیگر باز شناخته می شوند. به عنوان مثال در یک گفته تحت اللفظی منظور گوینده  دقیقاً همان معنای جمله است بنابراین منظور با معنای جمله  منطبق است. در حالی که در یک گفته استعاری گوینده می گوید که s همان p است اما از لحاظ استعاری منظورش این است کهs باRبرابراست .بنابراین درک معنای این گفته وابسته به درک معنای منظور گوینده جمله است (سرل ، ۱۹۷۹ ، ۲۲ ).

اینکه هر کس به جای استفاده از کنش مستقیم مایل به استفاده از کنش غیر مستقیم می باشد ناشی از ملاحظات رعایت ادب است، با بیان عبارتی نظیر ”  can you” در حالت در خواست غیر مستقیم هدف گوینده ، آگاهی یافتن از توانایی های مخاطب نیست بلکه وی را در پذیرفتن و یا رد کردن تقاضا آزاد می گذارد. (همان)

خلاصه اینکه معرفی نظریه کنش گفتار منجر به افزودن بعد جدیدی در مطالعات زبانی شد و معنا شناسی دو بعدی را تبدیل به منظور شناسی سه بعدی کرد که در آن بررسی مقبولیت عناصر زبانی در چهارچوب معنا شناسی دو بعدی منتزع از شرایط و اوضاع اجتماعی و محیطی ممکن نبوده و تنها در چهار چوب منظور شناسی سه بعدی است که می توان دربارة مقبولیت این عناصر نظر داد. در واقع افزودن این بعد جدید به مطالعات زبانی است که عمده ترین ره آورد نظریه کنش زبانی به تحلیل کلام محسوب می شود. ( لطفی پور ، ۱۳۷۳ ، ۱۵ )

۲-۳-۵ منظور شناسی


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تحلیل کلام

تحقیق در مورد کار و کارگر در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد کار و کارگر در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد کار و کارگر در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی


تحقیق در مورد کار و کارگر در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:9

 فهرست مطالب

 

کار و کارگر در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی

 

کار و اهمیت آن در جوامع بشری

 

اسلام و حقوق کارگر و کارفرما

 

از حضرت علی (ع) نقل شده است که فرمود:

 

امام صادق (ع) فرمود:

 

 حضرت علی (ع) فرموده است:

 

امام صادق (ع) فرمود:‌

 

پیامبر اکرم (ص) فرمود:

 

کارگر و حقوق او

 

 کارفرما و حقوق او

 

 

من به کارگران سفارش می کنم در هر بخشی و هر جایی مشغول هستند، این روزها را روز کار بدانند، این دوران را دوران کار جدی تلقی کنند و کار را هم عبادت بدانند. این کاری که شما برای توسعه و پیشرفت کشور می کنید یک عبادت قطعی است. به مسئولان هم سفارش می کنم که پاس طبقات کارگر و محروم و مستضعف و این مردم مومن را بدارند. کارگران قدر خود را بشناسند و بفهمند که وجود آن ها چه قدر در سرنوشت یک ملت موثر است.

 

  

 

 

 

کار و اهمیت آن در جوامع بشری

 

 

در فرهنگ غنی اسلامی ما، سلوک الهی دارای دو بخش است بخش مادی و بخش معنوی، بخش مادی آن کار است و بخش معنوی آن نماز و از اینجا می توان به اهمیت کار در جامعه اسلامی پی برد چرا که از کار می توان دنیا و زندگی دنیوی را آباد کرد و با نماز به آخرت خود رسیدگی کرد کار هم کفو همه مسائل معنوی است که برای یک انسان مسلمان سفارش شده است.

 

کار بخشی بزرگ و شاید زیربنایی ترین قسمت زندگی انسانی باشد چرا که از کار می توان به جوهره درونی افراد پی برد و وقتی این جوهره های درونی آشکار شوند و استعدادهای بالقوه به منصه ظهور رسد می توان به حضور جامعه ای پویا امیدوار بود و همین جوهره های درونی اند که لازمه ایجاد یک زندگی معقول و ایده آل برای انسان و انسانیت هستند.

 

کلید گشایش هر استعدادی در درون انسان، کار است و وقتی با این کار گنجینه بسته، باز شود هر لحظه که کار تداوم داشته باشد، این استعداد شکوفاتر می شود،‌این بدان معناست که همه وجود انسان باید روی کار متمرکز شود حتی زمانی که به طور فیزیکی به کار نمی پردازد.به عبارتی همیشه انسان باید روی بهترین شکل انجام کار تفکر نماید تا هم از بهره وری برخوردار شود و هم موجب پیشرفت کار تا سطوح عالی باشد.

 

 

 

در ژاپن در طی یک تحقیق از کارگران که از سوی محققان امریکایی انجام شد از قول یکی از کارگران ژاپنی علت بهره وری در صنایع ژاپن چنین است: «وقتی کار روزانه ما تمام می شود و از کارخانه بیرون می آییم، تازه کارمان شروع می شود. به این صورت که به کتابفروشی ها می رویم و کتابی که مربوط به شغل ماست می خریم و در اوقات فراغت آنرا مطالعه می کنیم تا ببینیم چه راه جدیدی برای انجام بهتر کارمان کشف شده است و فردا که به سرکار حاضر شدیم راههای جدیدی را به کار می بندیم.» امریکایی ها یکی از علل بالا بودن بهره وری در ژاپن را همین علاقه به انجام کار و بهتر انجام دادن وظایف شغلی افراد ژاپنی می دانند.

 

 

 

از طرفی دیگر بنا بر یکی از مهمترین تئوری های علم اقتصاد: «ارزش هر چیزی به کاری بستگی دارد که در آن متبلور است» این تئوری (ارزش کار) می رساند که کیفیت و کمیت کار در زمینه اقتصاد ارزش آفرین است.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد کار و کارگر در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی