فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله نوترینو چیست

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله نوترینو چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

• نوترینو ذره بنیادی خنثایی است که در ضمن واپاشی بتای هسته های اتمی همراه با الکترون یا پوزیترون گسیل می شود.
• همانند نوترون ، نوترینو نیز بار الکتریکی ندارد.
• نوترینو با الکترونها عملا اندرکنش نمی کند و باعث یونش قابل توجه محیط نمی شود.
• نوترینو ذره بنیادی ناپایدار و سبکی می باشد که جرمش در حدود 200/1 جرم الکترون می باشد.
آشکارسازی نوترینو:
هر چند نوترونها را به سبب اثر شان روی هسته های اتمی واکنش های هسته ای و انتقال انرژی در خلال برخوردها می توان به آسانی آشکار ساخت اما اندرکنش نوترینو با هسته ها خیلی ضعیف است. تا این اواخر واکنش هسته ایی که نوترینو ها راه انداخته باشند در آزمایشگاه آشکار سازی نشده است.
این ذره ناپایدار است پس چگونه می توان به وجود نوترینوها پی برد؟
اگر در ضمن واپاشی ذره بتا تنها الکترون گسیل می شد، انرژی همه الکترونهای بتا برای ایزوتوپ پرتوزای معینی باید یکسان می بود. بدیهی است این انرژی باید برابر باشد با اختلاف انرژی درونی هسته اتمی اولیه و هسته حاصل به اضافه الکترون این اختلاف باید یکی باشد. زیرا از طریق آزمایش ثابت شده است که همه هسته های یک ایزوتوپ معین دارای جرم یکسانند. در نتیجه انرژی درونیشان یکی است.
نحوه تولید نوترینو:
انرژی الکترون حاصل از واپاشی ذره بتا می تواند مقادیر مختلف ، از صفر تا مقدار ماکزیمم معین W را داشته باشد. مهم است بدانیم که این مقدار ماکزیمم درست برابر با انرژی درونی آزاد شده در ضمن واکنش منظور شده در بالاست. برای سازگاری با قانون بقای انرژی باید فرض کرد که در جریان واپاشی ذره بتا همراه با الکترون یک ذره دیگر نیز (یعنی نوترینو) تشکیل می شود.
این ذره انرژی ای را با خود حمل می کند که مکمل انرژی الکترون تا W است. اگر نوترینو انرژی ای نزدیک به W با خود حمل کند، انرژی الکترون نزدیک به صفر است. اگر انرژی نوترینو کم باشد، برعکس، انرژی الکترون نزدیک به W است. تحلیل تفضیلی از واپاشی به دلایل متقاعد کننده دیگری بر گسیل نوترینو در این فرایند دلالت دارد و امکان داده است که جرم در حال سکون نوترینو را برآورد کنند.
سایر مشخصات فیزیکی نوترینو:
معلوم شده است که جرم این ذره از ده هزارم جرم در حال سکون الکترون کمتر است. سالها تحقیق سرانجام به آنجا رسید که در 1956 از راه آزمایش واکنشی هسته ای را کشف کردند که در آن نوترینویی (ν) توسط پروتون جذب و سپس این پروتون به نوترون و پوزیترون تبدیل شد. P+ν→n+e
در این آزمایشها چشمه نوترینوها راکتور هسته ای نیرومندی بود که در آن نوترینو در ضمن واپاشی ذره بتا از پاره های شکافت اورانیوم تشکیل می شد.
نوترینوی خورشیدی:
واکنشهای متنوعی در راکتورها صورت گرفته است که توسط نوترینو به وجود آمده است. جالبترین آزمایش ها ، آزمایش هایی هستند که درباره آشکارسازی نوترینو های خورشیدی انجام شده اند. این آزمایش ها امکان داده اند که درستی نظرات ابراز شده درباره ساختار خورشید تحقیق و فرایند های هسته ای درون توده آن بررسی شود.
در واکنش گداخت چهار پروتون ، که گمان می رود چشمه انرژی خورشید باشد. همراه هر هسته هلیوم تشکیل شده دو نوترینو نیز گسیل می شود. نوترینو خیلی کم با ماده اندر کنش می کند. به طوری که اکثریت قریب به اتفاق آنها در خورشید نفوذ می کنند و به درون فضای کیهانی می گریزند.
آن بخش از نوترینو هایی که به زمین می رسند این طور تجلی می کنند که آشکارسازهای خاصی موجب واکنش های هسته ای می شوند. چون اندر کنش های درگیر با نوترینو ها خیلی ضعیف است، این بخش خیلی کوچک است و آزمایش های آشکارسازی نوترینو های خورشیدی پرهزینه و پیچیده اند. با وجود این ، این آزمایش ها انجام ، هر نوترینو های گسیل شده از توده خورشید ثبت شده اند.

راز سانتریفیوژهای جمهوری اسلامی
گزارشی از برنامه‌های هسته‌ای ایران
یک دستگاه سانتریفیوژ آزمایشی برخلاف یک دستگاه سانتریفیوژ تجاری معمولا پیاپی و با تمام ظرفیت کار نمی‌کند و به جای آن، تجهیزات غنی‌سازی سوخت راهنما برای عرضه یک بستر آزمایشی جهت توسعه فناوری سانتریفیوژ برای کاربری در مقیاس صنعتی در نظر گرفته شده است. دستگاه غنی‌سازی سوخت تجاری که اینک در نطنز در دست ساخت است، برخلاف دستگاه سانتریفیوژ آزمایشگاهی، طرحی بسیار بلندپروازانه‌تر است.
ایران در فوریه 2003 به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرد، در نظر دارد تا در اوایل سال 2005، نصب دستگاه‌های سانتریفیوژ در ماشین‌های غنی‌سازی سوخت را آغاز کند و نیز مجموعا پنجاه هزار سانتریفیوژ مدل P-1 را برای تولید اورانیوم غنی‌شده سطح پایین جهت تأمین سوخت رآکتور نیروی هسته‌ای نصب کند. بنا بر طرح موجود، قرار است تجهیزات نطنز در قالب قطعات مجزای سه هزار ماشین، سازمان‌دهی شوند که مرکب از چند آبشار کوچک مرتبط با یکدیگر هستند که برای تولید اورانیوم غنی‌شده سطح پایین از مواد اولیه اورانیوم طبیعی طراحی شده‌اند. طرح تجهیزات نطنز طبق این برنامه‌های اعلام‌شده برای تولید اورانیوم غنی‌شده سطح پایین جهت تأمین نیازهای سوختی سالانه رآکتور بوشهر خوشبینانه به نظر می‌رسد و گویا برای تولید اورانیوم تسلیحاتی استفاده نمی‌شود؛ هرچند همان‌گونه که بحث خواهد شد، تجهیزات نطنز می‌تواند با تحمل مقداری افت در کارآیی تبدیل به تولیدکننده نظامی شود.
قرار است، همچنین آبشارهای کوچک سانتریفیوژ در دو دالان که هشت متر زیرزمین برای محفوظ ماندن از حملات هوایی احتمالی ساخته شده‌اند، نگهداری شوند.

 

 

 

 

 


نظر به تأخیرها در تکمیل و راه‌اندازی دستگاه غنی‌سازی سوختی راهنما، احتمالا ایران برای رسیدن به عملیات و فعالیت‌های کامل دستگاه غنی‌سازی سوخت، به سال‌های زیادی نیاز داشته باشد. بنابراین، چرخه غنی‌سازی سوخت نطنز در صورت عملیاتی شدن می‌تواند، تقریبا اورانیوم غنی‌شده سطح پایین برای تأمین سوخت سالانه نیروگاه هسته‌ای هزار مگاواتی بوشهر تولید کند که برآورد می‌شود، حدود 2 تن اورانیوم غنی‌شده سطح پایین در سال باشد. چنانچه ایران بخواهد به هدف اعلام‌شده‌اش برای تولید 7000 مگاوات انرژی هسته‌ای (برای مثال؛ حدود هفت رآکتور نیروی هسته‌ای) تا پیش از سال 2021 برسد، به توانایی بسیار بیشتری برای غنی‌سازی نیاز دارد. مقامات هسته‌ای ایران معتقدند، دستگاه غنی‌سازی سوخت برای یک نیروگاه انرژی منفرد صرفه اقتصادی ندارد، زیرا خرید خدمات غنی‌سازی از یک فروشنده خارجی ارزان‌تر خواهد بود، اما آنان بر این باورند، چنانچه ایران دوازده نیروگاه هسته‌ای یا تعداد بیشتری راه‌اندازی کند، آنگاه غنی‌سازی در داخل ایران صرفه اقتصادی خواهد داشت. مضافا این‌که مقامات ایرانی می‌گویند، که ایران نمی‌تواند برای غنی‌سازی و ساخت و تهیه سوخت به منابع خارجی وابسته باشد، زیرا ممکن است به خاطر محدودیت‌های ناشی از مسائل سیاسی آسیب‌پذیر باشد.
راز سانتریفیوژ P-2
آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ضمن بررسی اسناد به منظور تشخیص صحت و سقم اعلامیه ایران مورخ اکتبر 2003 درخصوص برنامه غنی‌سازی سانتریفیوژ P-1 به مدرکی دست یافت که نشان می‌داد، ایران به یک دستگاه سانتریفیوژ پیشرفته‌تر به نام P-2 دست یافته که ساخت پاکستان است و با الهام از دستگاه سانتریفیوژ آلمانی موسوم به G-2 ـ که توسط کنسرسیوم سانتریفیوژ اروپایی (Urenco) در دهه 1970 تولید گردیده ـ ساخته شده است. ماشین سانتریفیوژ P-2 یک متر طول و 145 میلی‌متر قطر دارد و دارای دو بخش لوله‌های (پروانه‌ها) فولادی سخت بوده که با انبان باد فولادی مرتبط است.
چون لوله‌های (پروانه‌ها) فولادی سخت، سریع‌تر از لوله‌های آلومینیومی می‌چرخند، ظرفیت دستگاه سانتریفیوژ P-2، بیش از دو برابر توان واحدهای کاری تفکیک‌کننده فعالیت دارد. پاکستان پس از دستیابی به مواد و تخصص لازم جهت تولید و راه‌اندازی دستگاه‌های سانتریفیوژ P-2 تدریجا برنامه خود برای تولید دستگاه‌های سانتریفیوژ P-1 را از طریق شبکه خان به ایران فرستاد. اعلامیه ایران مورخ اکتبر 2003 اشاره‌ای به هیچ یک از تحقیقات درخصوص دستگاه‌های سانتریفیوژ P-2 نداشت. به هر حال، ایران در پاسخ به پرسش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در ژانویه 2004، پذیرفت که در سال 1995 مبادرت به خرید اطلاعات مربوط به طراحی دستگاه سانتریفیوژ P-2 از شبکه عبدالقدیرخان ورزیده است، ولی اعلام کرد که تا سال 2003، هیچ فعالیتی برای توسعه و تولید درخصوص این دستگاه سانتریفیوژ انجام نداده، زیرا برنامه مرتبط با سانتریفیوژ P-1 برای این کشور اولویت بالایی داشته است.
ایران تهیه دستگاه‌های سانتریفیوژ P-2 و قطعات آن از منابع خارجی را تکذیب کرد. سازمان انرژی هسته‌ای ایران در مارس 2002 اعلام نمود که یک شرکت پیمانکار خصوصی مقیم تهران را برای انجام آزمایش‌های مکانیکی روی لوله‌های (پروانه‌ها) چرخان ساخت ایران را استخدام کرده تا به این وسیله ثابت کند که در این آزمایش‌ها از مواد هسته‌ای استفاده نشده است. مالک شرکت پیمانکار مزبور در مصاحبه با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفت که وی تصمیم گرفته بود، از لوله‌های چرخان (پروانه‌ها) که از ترکیب کربن ساخته شده بودند، استفاده کند، زیرا وی معتقد بود ساخت لوله‌های چرخان (پروانه‌ها) فولادی سخت، بسیار دشوار است.
بنا بر اعلام ایران، این شرکت پیمانکار بین ماه‌های مارس و ژوئن 2003، هفت لوله چرخان (پروانه) تغییریافته ساخت و چند آزمایش مکانیکی انجام داد و به این شکل، قطعات و تجهیزات تهیه‌شده به شرکت پارس‌تراش در تهران فرستاده شدند. کارشناسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با بدبینی اظهار داشتند که آزمایش لوله‌های چرخان (پروانه‌ها) خیلی سریع و پیش از این‌که قطعات تخصصی در آنها به کار گرفته شود، انجام شده است. ایران در ماه می سال 2004 پذیرفت، شرکتی که طرف قرارداد مربوط به کار روی دستگاه سانتریفیوژ P-2 بود، چند آهن‌ربا برای استفاده در سانتریفیوژها از منابع آسیایی خریداری کرده و خواستار سفارش خرید برای چهار هزار آهن‌ربا بوده است. ایران همچنین برخلاف اظهارات قبلی خود اعلام کرد که لوله‌های چرخان (پروانه‌ها) ترکیبی، درواقع در یک کارگاه آموزشی در سازمان صنایع دفاع ـ که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ماه می سال 2004 از آن بازدید کرد ـ ساخته شده بودند.
برخی تحلیلگران غربی معتقدند که ممکن است نهادهای نظامی ایران جدای از تلاش‌های تحت هدایت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای توسعه و تولید سانتریفیوژ p-1 مشغول اجرای یک برنامه مخفیانه برای ساخت سانتریفیوژ باشند.
به نظر می‌رسد، دستگاه سانتریفیوژ P-2 در مقایسه با دستگاه سانتریفیوژ P-1 برای استفاده در تجهیزات غنی‌سازی کوچک مخفیانه بهتر باشد، زیرا با داشتن تعداد ماشین یکسان می‌تواند بیش از دو برابر اورانیوم غنی‌شده سطح بالا تولید کند.
به هر حال، به رغم نگرانی‌ها و اتهاماتی که مجاهدین خلق مطرح کرده‌اند، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، صرف‌نظر از شرکت کالای برق و نطنز، هیچ‌گونه تجهیزات سانتریفیوژ اعلام‌نشده دیگر نیافته است.
برای نمونه؛ شورای مقاومت ملی ایران در ماه جولای سال 2003، سه محل را در مجتمع صنعتی کلاهدوز و نزدیک به آن ـ که در 14 کیلومتری غرب تهران قرار دارد ـ معرفی و ادعا کرد که ایران در این محل‌ها، مواد سانتریفیوژ پنهان می‌کند و در حال تأسیس تجهیزات سانتریفیوژ سری برای تکمیل فعالیت‌های هسته‌ای نطنز و عرضه خدمات پشتیبانی است تا در صورت خرابی در نطنز، آن را بازسازی کند.
در اکتبر سال 2003، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سه محل نام ‌برده را مورد بازدید قرار داد، ولی هیچ نشانه‌ای از فعالیتی که مستقیما با غنی‌سازی با نمونه‌های مواد هسته‌ای مرتبط باشد، نیافت.
آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همچنین خواستار دریافت اطلاعاتی درخصوص تلاش‌های مرکز تحقیق فیزیک وابسته به وزارت دفاع ایران شده که برای دستیابی به تجهیزات و مواد با کاربرد دوگانه ـ که ممکن است در فعالیت‌های تبدیل و غنی‌سازی استفاده شوند ـ انجام می‌گیرند. در ژوئن 2004، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مقرهای سابق مرکز مزبور را که در لویزان ـ شیان قرار دارند و شورای مقاومت ملی ـ وابسته به مجاهدین خلق ـ در ماه می سال 2003، ادعا کرد، با تحقیقات و توسعه سلاح‌های بیولوژیک مرتبط بود، مورد بازدید قرار داد.
به هر حال وقتی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به محل یادشده رسیدند، متوجه شدند که همه ساختمان‌ها به کلی از روی زمین محو شده‌اند و یک لایه از زمین در آن منطقه برداشته شده بود. بنا بر اطلاع ایران، مرکز تحقیق فیزیک در سال‌های 1988 تا 1998، در مقر مزبور، تحقیق دفاع هسته‌ای انجام داده و پس از آن، نام این مرکز به مرکز مطالعه بیولوژیک تغییر یافت و به این ترتیب، مسئولیت تحقیق و توسعه بیولوژیک را بر عهده گرفته است. به هر حال مقامات ایرانی گفته‌اند که پس از بروز اختلاف بین شهرداری تهران و وزارت دفاع درخصوص املاک و زمین‌های مقر مزبور، وزارت دفاع موافقت کرده بود که این زمین‌ها را پس از تخریب کامل ساختمان‌های آن برای احداث یک پارک به شهرداری تهران بدهد. ایران انجام هرگونه فعالیت تحقیقی مرتبط با مواد هسته‌ای در مقر فوق را تکذیب کرد. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نمونه‌برداری‌های گیاهی و خاکی را که در مقر لویزان ـ شیان انجام شده بود تجزیه و تحلیل کرد، ولی هیچ نشانه‌ای از مواد هسته‌ای در آن نیافت. شورای مقاومت ملی ایران در نوامبر 2004 مدعی شد که فعالیت‌های مرکز تحقیق فیزیک به جایگاه جدیدی در منطقه لویزان در تهران منتقل شده و نام آن به «مرکز آمادگی و فناوری دفاعی مدرن» تغییر یافته است.
ایران از جولای 2005 به بعد، تقاضاهای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی جهت دریافت اطلاعات درخصوص جایگاه مزبور، که به عنوان «لویزان 2» شناخته می‌شود و یا بازدید از آن را رد کرده است.
آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، همچنان با کنجکاوی می‌خواهد بداند که آیا ممکن است ایران در حال محدودسازی فعالیت‌هایش در رابطه با سانتریفیوژهای P-2 باشد یا خیر، چراکه سانتریفیوژ P-2 در اعلامیه کامل ایران مورخ اکتبر 2003، ذکر نشده بود و نیز به این دلیل که ایران بعدا صحنه را تغییر داد و مشخص نشد، آیا قطعات سانتریفیوژ P-2 را وارد کرده یا خیر و نیز محل ساخت لوله‌های چرخان (پروانه‌ها) آزمایشی مشخص نیست، لذا آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هنوز به دلیل نداشتن اطلاع کامل از موضوع و فعالیت‌های ایران ناخرسند است.
هرچند کارشناسان و متخصصان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به طور ویژه‌ای نسبت به دستیابی ایران به طرح‌های سانتریفیوژ P-2 در سال 1995 سوءظن دارند، ولی تا سال 2002، با هیچ‌یک از مراکز تحقیق و توسعه سانتریفیوژ P-2 تماس نداشته‌اند. نکته دیگر آن‌که، تلاش‌های ایران برای خرید چهار هزار آهن‌ربای حلقه‌ای برای سانتریفیوژهای P-2، نشان می‌دهد که برنامه ایران در این‌باره، بسیار گسترده‌تر از حد اعلام شده، است.
به هر حال، بنا بر خلاصه گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مورخ نوامبر 2004، دلایل ایران برای فاصله آشکار بین سال‌های 1995 تا 2002 عرضه‌کننده تضمین کافی مبنی بر نبود فعالیت‌های ذیربط انجام‌شده در این دوره زمانی نیست، به ویژه با توجه به این‌که شرکت پیمانکار تغییرات ضروری برای ترکیب سیلندرها در یک دوره کوتاه پس از اوایل سال 2002 که بنا بر اعلام ایران، مالک شرکت مزبور طراحی‌ها را برای نخستین بار می‌دیده، انجام داده است.
به هر حال ایران از آن زمان به بعد، هیچ‌گونه اطلاعات مهم و جدیدی درباره تحقیقاتش درخصوص سانتریفیوژ P-2 ارائه نکرده است.

دید کلی
همجوشی هسته‌ای بنیاد اصلی بمب هیدروژنی را تشکیل می‌دهد. همانطور که از شکافته شدن هسته‌های سنگین (شکافت هسته‌ای) ، مقدار عظیمی انرژی حاصل می‌شود. از پیوند هسته‌های سبک نیز انرژی بیشتری بدست می‌آید. در هر یک از دو حالت هسته‌هایی با جرم متوسط تشکیل می‌گردد، که جرم آنها کمتر از جرم اولیه‌ای است که برای تشکیل آنها بکار رفته است. در حالی که در روش شکافتن ، ماده اولیه منحصر به اورانیوم و توریم است. در روش پیوند هسته‌ای از هر اتم سبکی مثلا اتم هیدروژن می‌توان استفاده نمود.

 


هیدروژن مورد نیاز در واکنش همجوشی هسته‌ای
هیدروژن موجود در تمامی آبهای اقیانوسها یکی از مواد اولیه روش پیوند هسته‌ها را تشکیل می‌دهد. هیدروژن سنگین که نسبت به هیدروژن معمولی فوق العاده نایاب است برای پیوند بسیار نامناسب بوده و با وجودی که در هر 6400 اتم هیدروژن ، فقط یک اتم آن هیدروژن سنگین می‌باشد، بنابراین مقدار هیدروژن موجود در اقیانوسها بسیار کافی است.
شرایط لازم برای انجام پیوند هسته‌ای
برای اینکه پیوند هسته‌ای انجام گیرد چه شرایطی لازم است؟
• برای انجام عمل پیوند با هسته دو اتم را به شدت به هم بزنیم، تا به هم پیوند خورده و در هم ذوب شوند. اما دافعه الکترواستاتیکی هسته ، مانع بزرگی در این راه جلوی پای ما گذاشته است. در فواصل بینهایت نزدیک این دافعه فوق العاده زیاد است. البته راه حل ساده‌ای به نظر می‌رسد، بدین معنی که بایستی به هسته‌ها آنقدر سرعت دهیم که از این مانع رد شوند. می‌دانیم که سرعت ذرات در هر گازی بستگی به درجه حرارت آن گاز دارد. پس کافی است درجه حرارت را آنقدر بالا ببریم تا سرعت لازم برای عبور از این مانع بدست آید.

 

 

 

 

 

 

 


• درجه حرارت لازم برای این کار چندین میلیون درجه سانتیگراد است و چنین حرارتی در کره زمین وجود ندارد. اما اگر یک بمب اتمی در وسط توده‌ای از هسته‌های سبک منفجر شود، حرارت فوق العاده‌ای که از انفجار بمب حاصل می‌شود، حرارت هسته‌های سبک را به قدری بالا می‌برد که پیوند آنها را امکانپذیر سازد. این موضوع اساس ساختمان بمب حرارتی و هسته‌ای (ترمونوکلئور) می‌باشد.
• همانطوری که در کبریت عادی برای آتش گرفتن ابتدا فسفر موجود در آن بر اثر مالش محترق می‌شود و آنگاه گوگرد را روشن می‌سازد، در بمبهای (حرارتی و هسته‌ای) نیز ابتدا یک بمب اتمی معمولی منفجر می‌شود و در نتیجه انفجار توده‌ای از اجسام سبک را به حرارت فوق العاده‌ای می‌رساند، بطوری که هسته‌های آنها به هم می‌پیوندند و آنگاه انفجار مهیبتری انجام می‌گیرد.
بمبهای هیدروژنی
بعد از انفجار یک بمب اتمی معمولی ، عمل سرد شدن به سرعت انجام می‌گیرد. بنابراین ، باید فعل و انفعالاتی را در نظر گرفت که در آنها عمل پیوند به سرعت انجام گیرد. اگر یک بمب اتمی را در مخلوطی از دوتریوم و تریتیوم محصور کرده و مجموعه را در یک محفظه با مقاومت مکانیکی زیاد قرار دهیم، پس ازانفجار بمب اتمی محیط مساعدی برای یک فعل و انفعال ترمونوکلئور (فعل و انفعال هسته‌ای گرمازا) بوجود می‌آید و در اثر آن عمل پیوند هسته‌ها انجام شده و هلیوم بوجود می‌آید.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  21  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نوترینو چیست

دانلود مقاله تعاون چیست

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله تعاون چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 تعاون یعنی چه ؟
تعاون به زبان ساده یعنی همکاری هنگامی که فردی به تنهایی کاری انجام دهد یا طرحی را که در ذهن خود دارد عملی سازد راه درست آن است که از دیگران کمک بگیرد تا آن کار یا طرح به صورت دسته جمعی و با همیاری گروهی به نتیجه مطلوب برسد . این شکل از انجام کار به صورت جمعی و سازمان یافته را تعاونی می گویند .
تعاونی با ایجاد ارتباط مستقیم بین تولید و مصرف ، واسطه های غیر ضروری و بعضاٌ مزاحم را کنار زده و اشتغال کاذب را از ساختار اقتصادی جامعه حذف می کند . البته این عملکرد تنها به فعالیتهای اقتصادی محدود نمی شود ، بلکه در مورد خدمات فرهنگی و اجتماعی نیز صادق است . هنگامی که مردم بتوانند با هزینه کمتر همراه با کیفیتی مناسب از خدمات فرهنگی ، آموزشی ، ورزشی و ... برخوردار شوند مسلماٌ برای بهره مند شدن از این خدمات تمایل و رغبت بیشتری خواهند داشت . نتیجه این رویکرد اجتماعی ، رشد فرهنگ و ارتقاء سطح دانش عمومی و تخصصی است که پیامد منطقی آن چیزی جز کارآفرینی و اشتغال سالم نخواهد بود .
شرکت تعاونی چیست ؟
هرگاه گروهی از مردم آزادانه ، با همفکری یکدیگر و با سرمایه گذاری عادلانه فعالیتی را با اهداف معین اقتصادی یا فرهنگی آغاز نمایند که در سود و زیان آن سهیم باشند در واقع یک شرکت تعاونی تشکیل داده اند . افرادی که شرکت تعاونی را تشکیل می دهند اعضای تعاونی نام دارند و هر یک از آنها را یک عضو شرکت تعاونی می نامیم .
در شرکتهای تعاونی همه اعضاء با هم برابرند و هیچ تفاوتی بین آنها وجود ندارد ، مگر آنکه یک عضو تلاش بیشتری برای موفقیت شرکت از خود نشان دهد . در این صورت یک عضو با ارزش تعاونی به حساب خواهد آمد . شرکت تعاونی سازمانی اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی است که هدف آن حل مشکلات ، تأمین رفاه و زندگی بهتر برای اعضاء است .
هر شرکت تعاونی مانند یک خانواده است . اعضای آن هم افراد این خانواده به حساب می آیند
اهداف بخش تعاون کدامند ؟
- ایجاد و تأمین شرایط و امکانات کار برای همه با هدف ایجاد اشتغال .
- قرار دادن وسایل کار در اختیار کسانی که قادر به کارند ولی توانایی تهیه ابزار کار خود را ندارند .
- پیشگیری از تمرکز ناعادلانه ثروت در دست افراد و گروههای خاص در راستای تحقق عدالت اجتماعی .
- جلوگیری از کارفرمای مطلق شدن دولت .
- قرار دادن مدیریت در اختیار نیروی کار به منظور بهره برداری مستقیم از حاصل کار خود .
- پیشگیری از انحصار ، احتکار ، تورم و ناهنجاریهای اقتصادی .
- توسعه و تحکیم مشارکت عمومی .
هدف ما تشکیل شرکت تعاونی نیست ، بلکه شرکت تعاونی وسیله ای است تا از راه همکاری و تلاش دسته جمعی به رفاه و زندگی بهتر دست یابیم .
سابقه تعاونیها در ایران و جهان :
الف _ در جهان
در سال 1843 میلادی در شهر راچدیل انگلستان 28 نفر از کارگران به علت نارضایتی از عملکرد صاحبان کارخانه ها دور هم جمع شدند تا چاره ای بیندیشند . موضوع این بود که کارخانه ها به جای حقوق و دستمزد نوعی بن خرید به کارگران می دادند که فقط در فروشگاههای وابسته به خودشان ارزش داشت . فروشگاهها نیز اجناس را با کیفیتی بسیار نامطلوب و بد عرضه می کردند .
کارگران پس از مشورت با یکدیگر به این نتیجه رسیدند که اگر خودشان کالاهای مورد نیازشان را تولید کنند می توانند اجناس را با کیفیت بهتری تهیه نمایند و در ضمن سودی را که از فروش کالاها به دست می آورند بین خودشان تقسیم کنند . یکسال بعد، در دسامبر سال 1844 آنها فروشگاه تعاونی خود را افتتاح کردند. این اولین شرکت تعاونی به شکل امروزی آن در جهان بود.
ب ـ در ایران
سابقه تعاونی در ایران به سال 1303 باز می گردد. در آن سال موادی در خصوص تعاونی مطرح و در مجموعه ای تحت عنوان قانون تجارت به تصویب رسید.در پی آن سال 1314 را میتوان نقطه آغاز تشکیل و ثبت قانونی شرکتهای تعاونی در ایران قلمداد نمود .
اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و خواست به حق مردم ایران در خصوص تحقق عدالت اجتماعی، بخش تعاونی جایگاه مهمی را در قانون اساسی جمهوری اسلامی به خود اختصاص داد .
در سال 1370 پس از تصویب قوانین مربوط به بخش تعاونی کلیه سازمانها و اداراتی که به طور موازی در این زمینه فعالیت داشتند در یکدیگر ادغام شدند و تمامی وظایف و اختیارات آنها به وزارتخانه جدیدی به نام وزارت تعاون واگذار گردید. این وزارتخانه در سال 1371 رسماٌ آغاز به کار کرده و از آن زمان تاکنون با تمام توان خود در زمینه پیشبرد اهداف بخش تعاونی کشور تلاش می نماید .
مهمترین وظایف وزارت تعاون برنامه ریزی ، پشتیبانی ، گسترش و هماهنگی بخش تعاون کشور است . این وزارتخانه کوشش می کند از طریق تحقیق ، آموزش و ترویج فعالیتهای تعاونی را در اقصی نقاط کشور گسترش و تعمیق بخشد .
انواع شرکتهای تعاونی کدامند ؟
شرکتهای تعاونی هم به لحاظ شکل عضویت و هم از نظر نوع فعالیتشان تقسیم بندیهای مختلفی پیدا می کنند .
انواع شرکتهای تعاونی به لحاظ عضویت :
الف ـ شرکت تعاونی عام : شرکتی است که عضویت در آن برای همه آزاد بوده و مؤسسین شرکت بایستی سهام آن را به عموم مردم عرضه نمایند .
ب ـ شرکت تعاونی خاص : شرکتی است که عضویت در آن منحصر به گروههای خاصی از قبیل کارگران ، کارمندان ، ایثارگران ، زنان و ... می باشد و در نتیجه سهام شرکت فقط به افراد واجد شرایط واگذار می گردد .
انواع شرکتهای تعاونی به لحاظ نوع فعالیت :
الف ـ شرکتهای تعاونی تولید : کار اصلی و مهم این تعاونیها تولید کالا و محصول است . در شرکتهای تعاونی تولید، اعضای شرکت کار می کنند و دستمزد دریافت می نمایند .
شرکتهای تعاونی تولید در بخشهای گوناگون اقتصادی کشور مانند صنعت ، کشاورزی ، معدن و غیره به فعالیت مشغول هستند .
ب ـ شرکتهای تعاونی توزیع : این شرکتها در امور مربوط به تهیه و توزیع کالا ، مسکن ، خدمات و سایر نیازمندیهای اعضاء فعالیت می کنند .
شرکتهای تعاونی توزیع انواع گوناگونی دارند و هدف همه آنها این است که با مرغوبترین کیفیت و مناسبترین قیمت احتیاجات اعضای خود را برآورده سازند .
اصول تعاون در قرن بیست و یکم :
اصول تعاون دستورالعملهایی هستند که طبق آنها تعاونیها تحقق ارزشها را عملی می سازند . هفت اصل زیر در همایش بین المللی تعاون مطرح شده است :
اصل اول : عضویت آزاد و اختیاری
اصل دوم : کنترل دموکراتیک توسط اعضاء
اصل سوم : مشارکت اقتصادی اعضاء
اصل چهارم : استقلال و عدم وابستگی
اصل پنجم : آموزش ، حرفه آموزی و آگاه سازی
اصل ششم : همکاری تعاونیها با یکدیگر
اصل هفتم : توجه به جامعه
یک شرکت تعاونی چگونه تشکیل می شود ؟
چنانچه شما هم قصد تشکیل یک شرکت تعاونی را دارید پس از مشورت با کارشناسان اداره تعاون محل سکونت خود، مراحل زیر را دنبال کنید :
مرحله اول ـ تعداد و شرایط اعضاء
شما می توانید برای تعاونی خود، به هر تعدادی که لازم است، عضوگیری نمایید اما باید بدانید که اگر کمتر از 7 نفر باشید، نمی توانید به تشکیل تعاونی اقدام کنید. در ضمن کلیه اعضاء باید شرایط زیر را داشته باشند :
1- تابعیت جمهوری اسلامی ایران.
2- نداشتن ممنوعیت قانونی و حجر.
3- خرید حداقل سهام در اساسنامه.
4- درخواست کتبی برای عضویت در تعاونی.
5- متعهدبودن به رعایت مقررات اساسنامه تعاونی.
6- عدم عضویت در تعاونی مشابه.
مرحله دوم ـ تشکیل هیأت مؤسس
در این مرحله باید طی جلسه ای دور هم جمع شده و از بین خود، افرادی را به عنوان هیأت مؤسس انتخاب کنید (حداقل 3 نفر ) . کاری که هیأت مؤسس باید انجام دهد در قدم اول تهیه طرح پیشنهادی است .
هیأت مؤسس در طرحی که تهیه می کند، دلایل تشکیل تعاونی را می نویسد و مشخصات همه داوطلبان عضویت در تعاونی را تنظیم می کند .
نحوه تأمین سرمایه و میزان آن، امکانات لازم برای شروع فعالیت تعاونی و میزان سهم هر عضو از موارد دیگری است که باید در طرح پیشنهادی مشخص شود. گام بعدی تنظیم تقاضانامه ای با امضای داوطلبان تشکیل تعاونی، خطاب به اداره تعاون است .
مرحله سوم ـ انتخاب و معرفی نماینده هیأت مؤسس به اداره تعاون
در اینجا هیأت مؤسس یک نفر را به عنوان نماینده تام الاختیار برای معرفی به اداره تعاون انتخاب می کند .نماینده هیأت مؤسس طرح پیشنهادی را به همراه تقاضانامه برای تشکیل تعاونی، به اداره تعاون ارائه می کند . پس از بررسی تقاضانامه و طرح پیشنهادی، اداره نظر خود را در خصوص تشکیل تعاونی اعلام می نماید .
مرحله چهارم ـ تهیه مدارک لازم
در صورت موافقت اداره تعاون با تشکیل تعاونی هیأت مؤسس باید اقدامات زیر را انجام دهد :
ـ دریافت مجوز از مراجع ذیربط
برای تشکیل تعاونی در رشته های مختلف ابتدا باید در صورت نیاز از دستگاه دولتی ذیربط مجوز فعالیت اخذ نماید . به عنوان مثال برای تشکیل تعاونی بهداشتی ـ درمانی بایستی از وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی مجوز گرفت و ... .
ـ تدوین اساسنامه پیشنهادی
اداره تعاون پس از موافقت با تشکیل تعاونی یک نمونه اساسنامه را به همراه فرمهای مورد نیاز دیگر در اختیار نماینده هیأت مؤسس قرار می دهد هیأت مؤسس باید بر مبنای نمونه ارائه شده اساسنامه پیشنهادی خود را تنظیم نماید .
ـ افتتاح حساب به نام تعاونی
در صندوق تعاون یا حسابی که توسط صندوق در یکی از بانکها تعیین می گردد .
ـ دعوت از افراد واجد شرایط
هیأت مؤسس به وسیله یک آگهی عمومی از افراد واجد شرایط برای عضویت دعوت نموده و مهلت پذیرش، میزان سهم هر عضو به همراه مشخصات حساب افتتاح شده و خلاصه ای از طرح و اساسنامه پیشنهادی خود را اعلام می نماید .ضمناٌ نحوه انتشار آگهی های بعدی همانجا باید ذکر شود .
یک نسخه از آگهی نیز باید برای اداره تعاون ارسال گردد تا ناظر اداره برای حضور در اولین جلسه مجمع عمومی معرفی شود . پس از وصول مدارک متقاضیان و بررسی آنها ، هیأت مؤسس افراد واجد شرایط را به عضویت شرکت در آورده و برگه ورود به اولین جلسه مجمع عمومی را برای آنها صادر می کند .
مرحله پنجم ـ آگهی تشکیل جلسه مجمع عمومی عادی
در این مرحله هیأت موسس با انتشار آگهی بعدی خود از کلیه اعضاء برای تشکیل مجمع عمومی ( به منظور تدوین اساسنامه نهایی انتخاب هیأت مدیره و بازرسان شرکت ) دعوت به عمل می آورد .
توجه داشته باشید که چون هدف اولین جلسه مجمع برگزاری انتخابات می باشد فاصله زمانی انتشار این آگهی تا تاریخ برگزاری باید حداقل یکماه و حداکثر 35 روز باشد . این فاصله زمانی در سایر موارد حداقل 15 و حداکثر 35 روز خواهد بود .
مرحله ششم ـ انتخاب هیأت مدیره
در اولین جلسه مجمع عمومی اساسنامه نهایی تدوین و انتخابات برای تعیین هیأت مدیره و بازرسان شرکت برگزار می شود . در اینجا پس از انتخاب هیأت مدیره وظایف هیأت موسس به پایان می رسد و تمامی مسئولیتها و و اختیارات قانونی شرکت تعاونی به عهده هیأت مدیره و مدیر عامل منتخب خواهد بود .
هیأت مدیره باید از مدارک زیر 3 نسخه تهیه و به اداره تعاون ارسال نماید :
- دعوتنامه تشکیل اولین جلسه مجمع عمومی
- صورتجلسه تصمیمات گرفته شده در اولین جلسه مجمع
- صورتجلسه هیأت مدیره ( جلسه ای که در آن رئیس , نایب رئیس , منشی و مدیر عامل انتخاب شده و آمادگی خود را مبنی بر پذیرش مسئولیت اعلام داشته اند )
- اساسنامه ای که به وسیله مجمع عمومی تصویب شده است .
- فهرست اسامی و امضای اعضایی که در اولین جلسه مجمع عمومی شرکت داشته اند .
- برگ رسید صندوق تعاون یا بانک که نشان دهد سرمایه پیش بینی شده برای تشکیل شرکت تعاونی به حساب صندوق یا بانک واریز شده است .
- موافقت نامه اداره تعاون که برای تشکیل تعاونی صادر شده است .
مرحله هفتم ـ ثبت شرکت تعاونی و صدور پروانه تأسیس
مدارک دریافت شده توسط اداره تعاون به اداره ثبت شرکتها ارسال می شود بعد از ثبت شرکت هیأت مدیره باید اقدام به انتشار آگهی تأسیس نماید .
پس از آن و در آخرین مرحله اداره تعاون پروانه تأسیس شرکت تعاونی را صادر می کند و شرکت تعاونی می تواند فعالیت خود را آغاز نماید .
مراحل تشکیل شرکت تعاونی
1- اجتماع داوطلبان واجد شرایط قانونی برای انتخاب و تشکیل هیأت موسس
2- تشکیل هیأت موسس ( حداقل 3 نفر ) و تدوین تقاضانامه و طرح پیشنهادی
3- ارائه تقاضانامه و طرح پیشنهادی توسط نماینده تام الاختیار هیأت موسس به اداره تعاون برای بررسی و اعلام نظر .
4- تهیه مدارک لازم در صورت موافقت اداره تعاون با تشکیل شرکت تعاونی ( در این مرحله هیأت موسس می بایست نسبت به اخذ مجوز از مراجع ذیربط , تدوین اساسنامه پیشنهادی , افتتاح حساب به نام تعاونی و دعوت از افراد واجد شرایط برای عضویت نیز اقدام نماید ) .
5- انتشار آگهی و دعوت از کلیه اعضا برای تشکیل مجمع عمومی عادی
6- تشکیل مجمع عمومی عادی , تدوین اساسنامه نهایی و انتخاب هیأت مدیره و بازرسان
7- ثبت شرکت تعاونی و صدور پروانه تأسیس توسط اداره تعاون
متن ابلاغیه سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی به سران سه قوه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام
سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مطابق بند یک اصل 110 ابلاغ میگردد . لازم است نکاتی را در این زمینه یادآور شوم:
1- اجرای این سیاستها مستلزم تصویب قوانین جدید و بعضاٌ تغییراتی در قوانین موجود است , لازم است دولت و مجلس محترم در این زمینه با یکدیگر همکاری نمایند .
2- نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام بر حسن اجرای این سیاستها با اتخاذ تدابیر لازم و همکاری دستگاههای مسئو ل و ارائه گزارشهای نظارتی هر سال در وقت معین مورد تاکید است .
3- در مورد سیاستهای کلی توسعه بخشهای غیر دولتی از طریق واگذاری فعالیتها و بنگاههای دولتی پس از دریافت گزارشها و مستندات و نظریات مشورتی تفصیلی مجمع , راجع به رابطه خصوصی سازی با هر یک از عوامل ذیل اصل 44 نقش عوامل مختلف در ناکارآمدی بعضی بنگاههای دولتی , آثار انتقال هر یک از فعالیتهای صدر اصل 44 و بنگاههای مربوط به بخشهای غیر دولتی ، میزان آمادگی بخشهای غیردولتی و ضمانتها و راههای اعمال حاکمیت دولت ، اتخاذ تصمیم خوهد شد.
ان شاء الله
بسم الله الرحمن الرحیم
با توجه به ذیل اصل 44 قانون اساسی و مفاد اصل 44 و به منظور :
- شتاب بخشیدن به رشد اقتصاد ملی
گسترش مالکیت در سطح عموم به منظور تامین عدالت اجتماعی
ارتقاء کارآیی بنگاههای اقتصادی و بهره وری منابع مادی ، انسانی و فناوری
افزایش رقابت پذیری در اقتصاد ملی
کاستی از بار مالی و مدیریت دولت
افزایش سطح عمومی اشتغال
تشویق اقشار مردم به پس انداز و سرمایه گذاری و بهبود درآمد خانوارها
مقرر می گردد :
سیاستهای کلی توسعه بخشهای غیر دولتی و جلوگیری از بزرگ شدن بخش دولتی :
1- دولت حق فعالیت اقتصادی جدید خارج از موارد اصل 44 را ندارد و موظف است هر گونه فعالیت (شامل تداوم فعالیتهای قبلی و بهره برداری از آن ) را که مشمول عناوین صدراصل 44 نباشد ،حداکثر تا پایان برنامه پنج ساله چهارم (سالیانه حداقل 20 % کاهش فعالیت ) به بخش تعاونی و خصوصی و عمومی غیر دولتی واگذار کند . با توجه به مسئولیت نظام در حسن اداره کشور ، تداوم و شروع فعالیت ضروری خارج از عناوین صدر اصل 44 توسط دولت ، بنا به پیشنهاد هیات وزیران و تصویب مجلس شورای اسلامی برای مدت معین مجاز است . اداره و تولید محصولات نظامی ، انتظامی و اطلاعاتی نیروهای مسلح و امنیتی که جنبه محرمانه دارد ، مشمول این حکم نیست .
2- سرمایه گذاری ، مالکیت و مدیریت در زمینه های مذکور در صدر اصل 44 قانون اساسی به شرح ذیل توسط بنگاهها و نهادهای عمومی و غیر دولتی و بخشهای تعاونی و خصوصی مجاز است :
1-2- صنایع بزرگ ، صنایع مادر (از جمله صنایع بزرگ پایین دستی نفت و گاز ) و معادن بزرگ (به استثنای نفت و گاز ) .
2-2- فعالیتهای بازرگانی خارجی در چهارچوب سیاستهای تجاری و ارزی کشور .
3-2- بانکداری توسط بنگاهها و نهادهای عمومی غیردولتی و شرکتهای تعاونی سهامی عام و شرکتهای سهامی عام مشروط به تعیین سقف سهام عام مشروط به تعیین سقف سهام هر یک از سهامداران با تصویب قانون .
4-2- بیمه
5-2- تامین نیرو شامل تولید و واردات برق برای مصارف داخلی و صادرات .
6-2- کلیه امور پست و مخابرات به استثنای شبکه های مادر مخابراتی ، امور واگذاری فرکانس و شبکه های اصلی تجزیه و مبادلات و مدیریت توزیع خدمات پایه پستی .
7-2- راه و راه آهن
8-2- هواپیمایی (حمل و نقل هوایی ) و کشتیرانی (حمل و نقل دریایی )
سهم بهینه بخشهای دولتی و غیر دولتی در فعالیتهای صدر اصل 44 ، با توجه به حفظ حاکمیت دولت و استقلال کشور و عدالت اجتماعی و رشد و توسعه اقتصادی ، طبق قانون تعیین می شود. ب- سیاستهای کلی بخش تعاونی :
1- افزایش سهم بخش تعاونی در اقتصاد کشور به 25 تا آخر برنامه پنج ساله پنجم .
2- اقدام موثر دولت در ایجاد تعاونیها برای بیکاران در جهت اشتغال مولد .
3- حمایت دولت از تشکیل و توسعه تعاونیها از طریق روشهایی از جمله تخفیف مالیاتی،.
ارائه و پرهیز از هرگونه دریافت اضافی دولت از تعاونیها نسبت به بخش خصوصی .
4- رفع محدودیت از حضور تعاونیها در تمامی عرصه های اقتصادی از جمله بانکداری و بیمه .
5- تشکیل بانک توسعه تعاون با سرمایه دولت با هدف ارتقاء سطح بخش تعاونی در اقتصاد کشور.
6- حمایت دولت از دستیابی تعاونیها به بازار نهایی و اطلاع رسانی جامع و عادلانه به این بخش .
7- اعمال نقش حاکمیتی دولت در قالب امور سیاستگذاری و نظارت بر اجرای قوانین موضوعه و پرهیز از مداخله در امور اجرایی و مدیریتی تعاونیها .
8- توسعه آموزشهای فنی و حرفه ای و سایر حمایتهای لازم به منظور افزایش کار آمدی و توانمندسازی تعاونیها .
9- انعطاف و تنوع در شیوه های افزایش سرمایه و توزیع سهام در بخش تعاونی و اتخاذ تدابیر لازم به نحوی که علاوه بر تعاونیهای متعارف ، امکان تاسیس تعاونیهای جدید در قالب شرکت های سهامی عام با محدودیت مالکیت هر یک از سهامداران به سقف معینی که حدود آن را قانون تعیین می کند.، فراهم شود.
10- حمایت دولت از تعاونیها متناسب با اعضاء .
11-تاسیس تعاونیهای فراگیر ملی یرای تحت پوشش قرار دادن سه دهک اول جامعه به منظور فقر زدایی .
ج- سیاستهای کلی توسعه بخشهای غیر دولتی از طریق واگذاری فعالیتها و بنگاههای دولتی
رهبر معظم انقلاب اسلامی ،حضرت آیت الله خامنه ای سیاستهای کلی بند (ج ) اصل 44 را در تاریخ 10/4/ 85 به روسای سه قوه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کردند که متن آن به شرح ذیل است :
بسم الله الرحمن الرحیم
بند (ج) سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با توجه به :
- ضرورت شتاب گرفتن رشد و توسعه اقتصادی کشور مبتنی بر اجرای عدالت اجتماعی و فقرزدایی در چهار چوب چشم انداز بیست ساله کشور.
- تغییر نقش دولت از مالکیت و مدیریت مستقیم بنگاه به سیاستگذاری و هدایت و نظارت .
- توانمند سازی بخشهای خصوصی و تعاونی در اقتصاد و حمایت از رقابت کالاها در بازارهای بین المللی
- آماده سازی بنگاههای داخلی جهت مواجهه هوشمندانه با قواعد تجارت جهانی در یک فرآیند تدریجی و هدفمند .
- توسعه سرمایه انسانی دانش پایه و متخصص .
- توسعه و ارتقاء استانداردهای ملی و انطباق نظامهای ارزیابی کیفیت با استانداردهای بین المللی .
- جهت گیری خصوصی سازی در راستای افزایش کارآیی و رقابت پذیری و گسترش مالکیت عمومی و بنابر پیشنهاد مجمع تشخیص مصلحت نظام ، بند (ج ) سیاستهای کلی اصل قانون اساسی ج .اا مطابق بند یک اصل 110 ابلاغ می شود:
- واگذاری 80% از سهام بنگاههای دولتی مشمول صدر اصل 44 به بخشهای خصوصی ، شرکتهای تعاونی سهامی عام و بنگاههای عمومی غیر دولتی به شرح ذیل مجاز است :
1- بنگاههای دولتی که در زمینه معادن بزرگ ، صنایع مادر (از جمله صنایع بزرگ پایین دستی نفت و گاز ) فعال هستند ، به استثنای شرکت ملی نفت ایران و شرکتهای استخراج و تولید نفت خام و گاز.
2- بانکهای دولتی به استثنای بانک مرکزی ج .ا.ا، بانک ملی ایران ، بانک سپه،بانک صنعت و معدن، بانک کشاورزی ، بانک مسکن و بانک توسعه صادرات .
3- شرکتهای بیمه دولتی به استثنای بیمه مرکزی و بیمه ایران .
4- شرکتهای هواپیمایی و کشتیرانی به استثنای سازمان هواپیمایی کشوری و سازمان بنادر و کشتیرانی .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تعاون چیست

تحقیق XSD چیست

اختصاصی از فی گوو تحقیق XSD چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق XSD چیست


تحقیق XSD چیست

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:42

فهرست و توضیحات:

چکیده
مقدمه
پیشگفتار
بیان مسئله
سوالات تحقیق

XSD چیست

تاریخچه XML Schema

پس از عرضه XML ، مجموعه ای از تکتولوژی های دیگر در رابطه با آن و با هدفمندی خاصی مطرح و ارائه گردیده است  . بهمین دلیل است که امروزه XML بعنوان خانواده ای بزرگ از سایر تکنولوژی ها  در نظر گرفته  می شود .XSD) XML Schema Definition) ،  یکی از تکنولوژی های موجود در این زمینه است. در مجموعه مقالاتی که در این رابطه ارائه  خواهد شد،  به بررسی جایگاه XSD  و نحوه ارتباط آن با XML خواهیم پرداخت . در این مقاله ، به  بررسی ضرورت استفاده از XSD و معرفی برخی از ویژگی های آن اشاره خواهد شد .
چرا به Schema نیاز است ؟
یکی از مزایای مهم XML ،ارائه انعطاف  و تسهیلات لازم برای طراحان و پیاده کنندگان  در رابطه با تشریح ساختار داده ها است. سندهای XML ، دارای مخاطبان خاص خود ( انسان و یا سایر برنامه های کامپیوتری ) بوده و می بایست امکانات لازم از زاویه استفاده کننده نیز مورد توجه قرار گیرد . در این رابطه می بایست مجوزهای لازم بمنظور ارائه هر یک از عناصر و یا خصلتهای موجود در سند مشخص گردد.ترتیب عناصر و خصلت های موجود در یک سند XML نیز بسیار حائز اهمیت بوده  و همواره مورد نیاز منابعی خواهد بود  که بنحوی از سندهای XML بعنوان ساختاری برای تامین داده های خود استفاده می نمایند. همانگونه که اشاره شد، سندهای XML ممکن است توسط انسان و یا سایر برنامه ها و نرم افزارها استفاده گردند. بدیهی است با فراگیر شدن استفاده از داده ها با فرمتی که توسط سندهای XML مطرح می گردد ،انتظار حمایت از انواع داده ها که در سایر زبانهای برنامه نویسی نظیر  Java، VB، C++ ، SQL وجود دارد ،بشدت مورد نیاز خواهد بود. پیاده کنندگان سندهای XML  بدنبال یک راهکار مناسب برای تعریف نوع داده ها  (Date ،  String ، Integer)  و سایر موارد مربوط به قانونمند نمودن ساختار داده ها در رابطه با یک سند XML بودند .بدین ترتیب تعریف Schema برای سندهای  XML ، امری حیاتی و ضروری تلقی گردید .




دانلود با لینک مستقیم


تحقیق XSD چیست

تحقیق VISP چیست

اختصاصی از فی گوو تحقیق VISP چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق VISP چیست


تحقیق VISP چیست

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:3

فهرست و توضیحات:

چکیده
مقدمه

VISP چیست


سناریوی راه اندازی یک
ISP

یک جمله، VISP همان ISP است با همان استقلال و انتظارات کاربران و مدیران مربوطه، با نام، شماره تلفن و تعرفه منحصر به فرد، و مدیر یا مدیرانی برای پاسخگوئی مشکلات بدون صرف هیچگونه هزینه تجهیزات، امکانات و نیروی فنی!

اما چگونه این هدف حاصل میشود؟ در این روش، یک محل با امکانات مخابراتی و ارتباطی مناسب و بستر شبکه ای سریع و نیز نیروی انسانی کارامد و فنی تجهیز شده و پس از گذراندن تستهای متنوع برای ارائه سرویس مناسب آماده میشود. پس از آن هریک از کسانیکه مایل به راه اندازی یک ISP هستند میتوانند با مراجعه به این محل و عقد قراردادهای لازم، نام ISP، تعرفه ها و گروههای خود را مشخص کرده و یک شناسه مدیریت برای ISP خود تحویل گیرند. درصورت نیاز به داشتن شماره تلفن منحصر بفرد برای ارتباط مشترکین خود، مسئولین VISP چنین شماره ای را در اختیار وی میگذارند.پس از آن، مدیر ISP مزبور میتواند با نام انتخابی خود شروع به تبلیغات کرده و کاربران را با شناسه مدیریتی تخصیصی در شبکه خود ثبت نام نماید. اینکار از طریق یک رابط کاربر بسیار آسان از راه دور قابل انجام است و به هیچ وجه به دانش فنی نیاز ندارد. کاربران نیز پس از ورود به شبکه، به نشانی ISP خود رفته و تمامی امکانات مورد نیاز، از قبیل پست الکترونیک، مشاهده صورتحساب، تماس با مدیر سیستم، تغییر کلمه عبور و … را مورد استفاده قرار میدهند.

تمامی این امور بدون اطلاع کاربر از مجازی بودن سرویس دهنده صورت گرفته و احساس میکند که در شبکه مورد نظر خود سرویس میگیرد! به این ترتیب علاوه بر حفظ استقلال هر یک از ISP از جهت شماره تماس شبکه، آدرس سرورهای مورد نیاز، سرویسهای مورد نیاز، گروهها و تعرفه ها و نیز نشانی مدیر سیستم، کاربران از تمامی امکانات مورد انتظار خود استفاده کرده و مدیران ISP ها نیز با حداقل هزینه به بررسی بازار و بازگشت سرمایه میپردازند.همانطوریکه مشاهده میشود، در این روش هر ISP موظف به پاسخگوئی و رفع مشکلات مشترکین خود میباشد. علاوه براین هر VISP با هزینه ای معادل 1/40 یک ISP واقعی راه اندازی شده و میتواند تبلیغات و جذب مشتری نماید. در صورتیکه پس از مدتی هر یک از مدیران این VISP ها تصمیم به راه اندازی یک ISP داشته باشند، تمامی کاربران خود را تنها با تغییر یک شماره تلفن، به ISP خود تغییر مسیر داده و بدون اینکه احدی متوجه این تغییرات شود، میتوانند به سرویس خود ادامه دهند!

تنها سرمایه لازم برای راه اندازی یک VISP، محل، یک خط تلفن برای پاسخگوئی به مشکلات مشترکین و فرمهای لازم برای ثبت نام آنان است. در حال حاضر بیش از 8 سرویس دهنده از این روش به ارائه سرویس مشغولند که در مقایسه با تعداد کل 30 سرویس دهنده، رقمی بالغ بر 25% را شامل میشود که این خود گواهی بر کارا بودن روش VISP و رضایت کاربران و مدیران آنهاست.برای راه اندازی یک ISP ، زمانی معادل حداقل یک ماه برای تجهیز امکانات و شروع سرویس لازم است در حالیکه این زمان در VISP، به کمتر از 48 ساعت میرسد.



دانلود با لینک مستقیم


تحقیق VISP چیست

دانلود مقاله نظر اسلام درباره سایر ادیان چیست

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله نظر اسلام درباره سایر ادیان چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

پرسش:نظر اسلام درباره سایر ادیان چیست؟ ودر تقابل اسلام و سایر ادیان چه برتری هایی وجود دارد؟لطفا از آیات و روایات دلیل نیاورید.
پاسخ:
پاسخ سوال شما را می توان از دو زاویه تبیین نمود: یکی از منظر درون دینی و با نگاه به معارف اسلامی،‌ دیگری از منظر برون دینی و بدون نگاه به معارف اسلامی.
ولی چون شما خواسته اید که از منظر برون دینی به شما پاسخ دهیم از همین منظر پاسخ شما را می دهیم.
در این منظر نمی توان برای برتری دین اسلام به آیات قرآنی و روایات اسلامی تمسک نمود، چون که غیر مسلمان این ها را قبول ندارد، بلکه باید نخست حقّانیت اسلام را ثابت نمود.
در قدم بعدی نوبت به این می رسد که دین بر حق تنها یک دین است، نه بیشتر. نمی شود پذیرفت هم اسلام بر حق است و هم ادیان دیگر چون پلورالیسم دینی و تکثّر گرایی در دنیا مردود است..
اگر در پی اثبات حقّانیت دین اسلام بر آییم، بحث به درازا می کشد که در این فرصت اندک نمی توان به طور مبسوط و کافی آن را بیان نمود از این رو به صورت مختصر به آن پرداخته می‌شود.
برای پی بردن به حقّانیت اسلام و برتری آن بر سایر ادیان، راه هایی وجود دارد که یکی از آن ها بررسی ویژگی های اسلام در بُعد شناخت شناسی،‌ جهان بینی،‌ انسان شناسی، عقیده و مسائل اخلاقی و ارزشی است، سپس با معیار عقل و خِرَد ـ که اولین داور و معیار پذیرفته شده است ـ اگر در این زمینه خواهان بررسی هستید، توجه شما را جلب می‌کنیم به کتاب های شهید مطهری و کتاب های شهید محمد باقر صدر (به ویژه کتاب فلسفتنا که در فارسی به نام های "فلسفة ما"،‌ جهان بینی ما" و "شناخت ما" ترجمه شده است). به عنوان نمونه ، شهید مطهری دربارة‌ ویژگی های اسلام می نویسد: دیدگاه اسلام از نظر شناخت شناسی چنین است:
1ـ بشر می‌تواند جهان و حقایق آن را بشناسد و خود مشوق آن است... .
2ـ شناخت حقایق جهان از این راه ها ممکن است: طبیعت یا آیات آفاقی،‌ انسان یا آیات انفسی، تاریخ یا سرگذشت اجتماعی اقوام و ملل و عقل... .
3ـ ابزار شناخت عبارتند از: حواس، قوه تفکر و استدلال، تزکیه و تصفیه نفس و مطالعه ‌آثار علمی دیگران.
4ـ موضوعات شناخت عبارتند از: خدا، جهان طبیعت، انسان با جامعه و زمان.
از نظر جهان بینی و انسان شناسی عبارت است از:
1ـ جهان واقعیتش از خدا است. یعنی تمام واقعیتش انتساب به حق است.
2ـ واقعیتش و نسبتش به حق یکی است.
3ـ این واقعیت متغیر و متحرک است.
4ـ واقعیت های این جهان درجه تنزل یافته و مرتبه نازله واقعیات جهانی دیگر است که جهان غیب نامیده می‌شود.
ـ این جهان ماهیت "به سوی اویی" دارد؛ یعنی همان طور که از اوست به سوی او هم هست... .
6ـ جهان دارای نظام متقن علّی و معلولی و سببی و مسببی است. فیض الهی و قضا و قدر او به هر موجودی تنها از مسیر علل و اسباب خاص خود او جریان می یابد... .
ـ جهان یک واقعیت هدایت شده است. تمام ذرات جهان در هر مرتبه ای که هستند از نور هدایت برخوردارند.
8ـ بعد از این جهان جهانی دیگر است... .
9ـ روح انسان حقیقتی جاودانه است.
10ـ انسان ها به حسب خلقت مساوی آفریده شده اند، تنها ملاک فضیلت، علم، جهاد و تقوا است.
11ـ انسان ها به حسب اصل خلقت از یک سلسله استعدادهای فطری از جمله فطرت دینی و اخلاقی برخوردارند.
12ـ به حکم این که هر فردی بالفطره انسان متولد می‌شود. در هر انسانی استعداد توبه و بازگشت و پند پذیری هست... .
13ـ انسان ها همواره در عمق جانشان یک تضاد درونی (تضاد بین عقل و هوای نفس) دارند و مختار و آزادند، لذا مسئولیت دارند.
14ـ جهان زیر چتر اراده خداوند واحد است... .
از نظر ایدئولوژی:
ایدئولوژی اسلام همه جانبه،‌جامع و فراگیر است، در آن اجتهاد راه دارد، از سماحت و سهولت برخوردار است. زندگی گرا است(نه زندگی گریز)، اجتماعی است و مقررات اجتماعی دارد. در عین اجتماعی بودن،‌ حقوق و آزادی فردی را محترم می شمارد... .
با نگاه به این خصائصی که از اسلام بیان شد. می گوییم: این معارف را می توان با معارف دیگر مکاتب و مذاهب مقایسه کرد. زیرا مقایسه یکی از مهمترین معیارهای ارزیابی است. می توان در وهله نخست مکاتب را بر دو قسم تقسیم نمود، مادی و الهی با بطلان مکاتب عادی، اعم از مکتب مادی میکانیک و دیالکتیک، بحث در مکاتب الهی متمرکز می‌شود.
مکاتب الهی هم بر دو قسم است: توحیدی و غیر توحیدی (شرک)، عقل سلیم توحید را می پذیرد، بنابراین بحث در ادیان توحیدی متمرکز می‌شود. در بین ادیان و مکاتب الهی و توحیدی سه دین مطرح است، اسلام،‌ مسیحیت و یهود. تبلور اسلام در قرآن، مسیحیت در انجیل و یهود در تورات است. با تأمّل در این سه کتاب به راحتی حقانیت و برتری قرآن بر دو گتاب دیگر را می توان دریافت نمود.
کوتاه سخن این که: با نگاه مقایسه ای بین اسلام و سایر ادیان و مکاتب می گوییم: دین اسلام برتری دارد،‌
اوّل: دین های امروز، توحیدشان و تصویری که از خدا ارائه می کنند،‌ قابل خدشه است، بر خلاف اسلام.
دوم: حقوق فردی انسان ها در دین های دیگر به صورتی که در اسلام شمولیت دارد، لحاظ نشده و گاه نادیده گرفته شده است.
سوم: در دیگر ادیان تعادل میان زندگی دنیوی و اخروی رعایت نشده است، بر خلاف اسلام.
چهارم: رهنمود های دین های دیگر به جهاتی ایدئالیستی اند،‌ مثلاً عدم خشونت بودایی ها و مسیحیان، در حالی که دنیا پر است از خیر و شر و نیک و بد. از این رو جا به جا باید خشن یا نرم بود. این دستور اسلام است. هم قانون دارد و هم اخلاق؛ یعنی رهنمودش با واقعیت ها همخوان است.
پنجم: اکثر دین ها عهده دار زندگی اجتماعی انسان ها نیستند،‌ یا اگر هستند، تعادلی در آن ها دیده نمی شود و قوانین اجتماعی آنان سبب پایمال شدن حقوق انسان‌ها می شود. این وضع در اسلام بهتر است.
ششم: اکثر مذاهب با پیروان دیگر ادیان با خشونت برخورد می کنند، در اسلام این امر تعدیل شده است. تاریخ هم نشان داد. که در همزیستی مسالمت آمیز، مسلمانان گوی سبقت را از همه ربوده اند.
هفتم: تحریف در ادیان آسمانی تعالیم آنان را دچار خدشه کرده است، ولی (در اسلام و قرآن) تحریفی وجود ندارد.

 


حجاب از دیدگاه اسلام :
احیای ارزشهای اصیل و بازگشت به اصول فراموش شده اسلامی شرط لازم برای حاکمیت بخشیدن به شریعت مقدس اسلام در جامعه اسلامی ماست و نباید فراموش کنیم که اسلام یک دین الهی و دارای راه و رسم کامل و جامع برای زندگی انسانها در همه جهات و ابعاد گوناگون بوده و یک روش علمی برای زندگی فردی و اجتماعی و مادی و معنوی انسان است ، بطوریکه در تمامی زمینه‌ها الگوهای لازم را دراختیار او قرار می‌دهد. موضوع "پوشش زن" - یا به تعبیر مصطلح "حجاب " - که در این رساله به آن پردخته شده است ، یکی از همین ارزشهای اصیل و مسائل روز و عمیق و ریشه‌ای جوامع انسانی و اسلامی بویژه جامعه اسلامی ایران است که در عین سادگی، دربرگیرنده عظیم‌ترین و شگرفترین پیامدهای ممکن از لحاظ اجتماعی، فرهنگی، عقیدتی، سیاسی و اقتصادی در جامعه می‌باشد، چراکه در فرهنگ اسلامی زن همچون گوهر گرانبهائی است که حفاظت و پاسداری از منزلت و کرامت و عفت او از اهم وظائف و تکالیف افراد جامعه بشمار آمده و در تعلیمات اسلامی از نقش زنان و موقعیت و اثر آنان در جامعه به عنوان یکی از اساسی‌ترین عوامل مصالح و مفاسد اجتماعی نام برده شده است . با هجوم عظیم فرهنگی در دو قرن اخیر بر جوامع اسلامی، موضوع "پوشش و حجاب زن" جزء جنجال‌انگیزترین مسائل مطرح شده قرار گرفت ، که نتیجه آن حداقل ایجاد تردید در ضرورت آن بوده است . انسان غافل از وحی و نبوت ، و ره گم کرده عصر حاضر، در تفسیر و توضیح معنای "عدالت بین زن و مرد" عمدا" یا سهوا" دچار اشتباه و خطا شده و عدالت بین زن و مرد را در یکسانی و تشابه حقوق آن دو جستجو می‌کند، غافل - یا متغافل - از اینکه، احکام و حقوق مربوط به زن و مرد بسته به شرائط روحی و جسمی و توان و استعداد آنها با هم متفاوت می‌باشد. امروزه استکبار جهانی با بهره‌گیری از دستگاهها و پوشش گسترده تبلیغاتی و بنام آزادی و احقاق حقوق زن او را جسما" و روحا" به بردگی گرفته، تا آنجا که طریق نوین برده‌داری در عصر حاضر، زن را تا حد یک کالا تنزل داده و با شعار عدالت مابانه تساوی حقوق زن و مرد از همه حیث و هر جهت ، بزرگترین ظلم ممکن و تکالیف لایطاق را نسبت به زن روا داشته است . دراین میان، قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران، زنان متعهد و کمال جوی مسلمان برای مبارزه با فرهنگ مهاجم زمان، بار دیگر، داوطلبانه به این واجب الهی روی آوردند و از آنجا که این اقبال با سایر آرمانها و اصول نهضت هماهنگی داشت ، بسرعت در میان دانشگاهیان و تحصیلکردگان و سایر اقشار، توسعه یافته و حتی گاهی بصورت پرچم و نشانه‌ای علیه فرهنگ طاغوتی و غربی درآمده است . از سوی دیگر، مخالفان انقلاب و فرهنگ اسلامی نیز کماکان - همصدا و با خطگیری از استکبار جهانی با تمام قوا درصدد تخطئه مجموعه اصول و کلیت احکام اسلامی برآمده، و بار دیگر پوشش زنان را به عنوان نشانه اسارت و عدم آزادی آنان تبلیغ می‌کنند. هدف از مطرح نمودن موضوع حجاب در اینجا، ارائه آن بعنوان یکی از اولین و اساسی‌ترین راه حل بحران اخلاقی نسل حاضر، بعد از اثبات ضرورت و لزوم آن، از دیدگاه اسلام و ادیان الهی می‌باشد، که با عنایات خداوند متعال، و با راهنمائیها و ارشادات اساتید معظم راهنما و مشاور و با استفاده از منابع و معارف اسلامی و علمی و دینی، طرح بحث در قالب سه بخش صورت پذیرفته است .
جامعه از دیدگاه اسلام (3)
تقسیمات و قطب بندیهاى اجتماعى‏
جامعه در عین اینکه از نوعى وحدت برخوردار است، در درون خود به گروهها و طبقات و اصناف مختلف و احیانا متضاد منقسم مى‏گردد و یا لااقل بعضى جامعه‏ها چنین‏اند، و ممکن است جامعه در عین وحدت، در درون خود به قطبهاى متخالف و احیانا متضاد منقسم گردد.پس جامعه وحدتى دارد در عین کثرت، و کثرتى دارد در عین وحدت.به اصطلاح حکماى اسلامى، بر جامعه‏ها نوعى وحدت در کثرت و کثرت در وحدت حکمفرماست.در فصلهاى پیش سخن از وحدت جامعه بود که چه نوع وحدتى است، اکنون سخن از کثرت جامعه است که چگونه کثرتى است.
در اینجا دو نظریه معروف وجود دارد: یکى نظریه مبتنى بر مادیت تاریخى و تضاد دیالکتیکى.بنابر این نظریه - که بعدها درباره‏اش سخن خواهیم گفت - این جهت تابع اصل مالکیت است.در جامعه‏هایى که مالکیت‏خصوصى وجود ندارد مانند جامعه اشتراکى اولیه و یا جامعه‏هاى اشتراکى که در آینده تاریخ تحقق خواهد یافت، اساسا جامعه یک قطبى است، و اما در جامعه‏هایى که بر آنها مالکیت‏خصوصى حکمفرماست لزوما دو قطبى است، پس جامعه یا یک قطبى است و یا دو قطبى، شق سوم ندارد.در جامعه‏هاى دو قطبى، انسانها تقسیم مى‏شوند به انسانهاى استثمارگر و انسانهاى استثمار شده و جز دو اردو و دو گروه حاکم و محکوم گروهى وجود ندارد.سایر شؤون جامعه از فلسفه و اخلاق و مذهب و هنر نیز همین رنگ را پیدا مى‏کند، یعنى مثلا دو گونه فلسفه و اخلاق و مذهب و غیره بر جامعه حاکم است که هر کدام رنگ طبقه اقتصادى خاص را دارد و اگر فرضا یک فلسفه و یا یک مذهب یا یک اخلاق حاکم باشد، باز هم رنگ یکى از دو طبقه را دارد که احیانا بر طبقه دیگر تحمیل شده است، اما فلسفه یا هنر یا مذهب یا اخلاق فوق طبقه اقتصادى و بى‏رنگ امکان وجود ندارد.
نظریه دیگر این است که تک قطبى یا چند قطبى بودن جامعه وابسته به اصل مالکیت نیست، علل و عوامل فرهنگى و اجتماعى و نژادى و ایدئولوژیکى نیز مى‏تواند منشا چندقطبى شدن جامعه گردد.مخصوصا علل فرهنگى و ایدئولوژیکى مى‏تواند نقش اساسى داشته باشد و جامعه را نه به دو قطب که به چند قطب احیانا متضاد تجزیه نماید، همچنانکه قادر است جامعه را به صورت تک قطبى درآورد بدون آنکه الزاما اصل مالکیت ملغى شده باشد.
اکنون ببینیم برداشت قرآن درباره کثرت جامعه چه برداشتى است؟آیا کثرت و اختلاف را مى‏پذیرد یا نمى‏پذیرد؟و اگر مى‏پذیرد دیدگاه قرآن از قطبى شدن جامعه دیدگاه دو قطبى است آنهم بر اساس مالکیت و استثمار یا به گونه‏اى دیگر است؟ به نظر مى‏رسد استخراج لغات اجتماعى قرآن و تعیین نقطه نظر قرآن در مفهوم این لغات بهترین راه و لااقل راه خوبى باشد براى به دست آوردن نظر قرآن.
لغات اجتماعى قرآن دو گونه است: بعضى از لغات اجتماعى مربوط است به یک پدیده اجتماعى، مثل: ملت، شریعت، شرعة، منهاج، سنت و امثال اینها.این لغات از محل بحث ما خارج است.ولى یک عده لغات دیگر لغاتى است که عنوان اجتماعى براى همه یا گروههایى از انسانها به شمار مى‏رود.این لغات است که وجهه نظر قرآن را مى‏تواند مشخص کند، مانند: قوم، امت، ناس، شعوب، قبائل، رسول، نبى، امام، ولى، مؤمن، کافر، منافق، مشرک، مذبذب، مهاجر، مجاهد، صدیق، شهید، متقى، صالح، مصلح، مفسد، آمر به معروف، ناهى از منکر، عالم، ناصح، ظالم، خلیفه، ربانى، ربى، کاهن، رهبان، احبار، جبار، عالى، مستعلى، مستکبر، مستضعف، مسرف، مترف، طاغوت، ملا، ملوک، غنى، فقیر، مملوک، مالک، حر، عبد، رب و...
البته لغاتى دیگر به ظاهر مشابه اینها هست مانند: مصلى، مخلص، صادق، منفق، مستغفر، تائب، عابد، حامد و امثال اینها، اما این لغات صرفا به عنوان بیان یک سلسله «افعال‏» ذکر شده نه به عنوان یک سلسله گروهها.از این‏رو در این لغات احتمال اینکه بیانگر گروهها و تقسیمات و قطبهاى اجتماعى باشند نمى‏رود.
لازم است آیاتى که لغات دسته اول را ذکر کرده‏اند، خصوصا در آنچه مربوط به جهتگیریهاى اجتماعى است، مورد بررسى و مطالعه دقیق قرار گیرد تا روشن گردد که [آیا]همه اینها را در دو گروه مى‏توان جا داد و یا در گروههاى متعدد باید جا داده شود، و اگر فرضا همه اینها در دو گروه جا داده مى‏شود، مشخص اصلى آن دو گروه چیست؟ مثلا آیا مى‏شود همه آنها را در دو گروه «مؤمن‏» و «کافر» که مشتمل بر جهتگیرى اعتقادى است و یا در دو گروه «غنى‏» و «فقیر» که نمایانگر وضع اقتصادى است، جا داد؟و به عبارت دیگر، باید دید این تقسیمات در نهایت امر به یک تقسیم اصلى برمى‏گردد و سایر تقسیمات همه فرعى و شاخه‏اى است‏یا نه؟و اگر به یک تقسیم برمى‏گردد آن تقسیم اصلى چیست؟ برخى مدعى هستند که برداشت قرآن از جامعه برداشت دو قطبى است.از نظر قرآن جامعه در مرتبه اول و درجه اول، تقسیم مى‏شود به قطب مسلط و حاکم و بهره‏کش، و قطب محکوم و بهره ده و به اسارت گرفته شده.قطب حاکم همان است که قرآن از آنها به «مستکبرین‏» تعبیر مى‏کند و قطب محکوم آنان هستند که قرآن آنان را «مستضعفین‏» مى‏خواند.سایر تقسیمات از قبیل تقسیم به مؤمن و کافر یا موحد و مشرک یا صالح و فاسد جنبه فرعى دارد.یعنى استکبار و بهره کشى است که به کفر، شرک، نفاق، و امثال اینها منجر مى‏شود و متقابلا استضعاف شدگى است که در جهت ایمان، هجرت، جهاد، صلاح، اصلاح و امثال اینها مى‏کشاند.به عبارت دیگر، ریشه و خاستگاه چیزهایى که قرآن آنها را انحراف اعتقادى یا اخلاقى یا عملى مى‏خواند، وضع خاصى از روابط اقتصادى است‏یعنى استثمارگرى، و ریشه و خاستگاه چیزهایى که قرآن آنها را از نظر اعتقادى یا اخلاقى یا عملى تایید و تاکید مى‏کند، استثمار شدگى است.وجدان انسان طبعا و جبرا تابع وضع زندگى مادى اوست، بدون تغییر در وضع زندگى مادى امکان ندارد وضع روحى و نفسانى و اخلاقى مردمى تغییر کند، از این‏رو قرآن مبارزات اجتماعى را در شکل مبارزه طبقاتى صحیح و بنیادى مى‏شمارد، یعنى براى مبارزه اجتماعى نسبت به مبارزه اعتقادى یا اخلاقى اولویت و اصالت قائل است.از نظر قرآن کافران، منافقان، مشرکان، فاسدان، فاسقان ظالمان از میان گروههایى برمى‏خیزند که قرآن آنان را «مترف‏» ، «مسرف‏» ، «ملا» ، «ملوک‏» ، «مستکبر» و امثال اینها مى‏خواند.امکان ندارد این گروهها از طبقه مقابل برخیزند، همچنانکه پیامبران، رسولان، امامان، صدیقان، شهیدان، مجاهدان، مهاجران، مؤمنان از طبقه مستضعف برمى‏خیزند و امکان ندارد از طبقه مقابل برخیزند.پس استکبار و استضعاف است که وجدان اجتماعى مى‏سازد، استکبار و استضعاف است که جهتگیرى مى‏دهد، همه شؤون دیگر، «مظاهر» و «تجلیات‏» استضعافگرى و استضعاف شدگى است.
قرآن نه تنها گروههاى نامبرده را مظاهر و جلوه‏گاه‏هاى دو قطب اصلى مستکبر و مستضعف مى‏شمارد، به یک سلسله صفات و ملکات خوب از قبیل صداقت، عفاف، اخلاص، عبادت، بصیرت، رافت، رحمت، فتوت، خشوع، انفاق، ایثار، خشیت، فروتنى و به یک سلسله صفات بد از قبیل کذب، خیانت، فجور، ریا، هوا پرستى، کوردلى، قساوت، بخل، تکبر و غیره اشاره کرده است. دسته اول را یکجا صفات استضعاف شدگان و دسته دوم را صفات استضعافگران دانسته است.پس استضعافگرى و استضعاف شدگى نه تنها خاستگاه گروههاى مختلف و متضاد است، خاستگاه صفات و ملکات اخلاقى متضاد است.استضعافگرى و استضعاف شدگى اساس و پایه همه جهتگیریها و گرایشها و انتخابها و حتى همه آثار و تجلیات فرهنگى و مدنى است.اخلاق، فلسفه، هنر، ادبیات، مذهب برخاسته از طبقه استضعافگر، نمایشگر جهتگیرى اجتماعى اوست، همه و همه در جهت توجیه وضع موجود و عامل توقف و رکود و انجماد است، بر خلاف اخلاق یا فلسفه یا ادبیات یا هنر یا مذهبى که خاستگاهش طبقه مستضعف است که آگاهى بخش، حرکت‏زا و انقلابى است.قطب مستکبر به حکم استضعافگرى و تصاحب امتیازات اجتماعى، تاریک اندیش، سنت‏گرا و عافیت طلب است، بر خلاف قطب مستضعف که بصیر(آگاه)، سنت‏شکن، انقلابى، پیشتاز و پرجوشش و جنبش است.
خلاصه به عقیده این افراد، قرآن این نظریه را که آنچه انسان را مى‏سازد و گروهش را مشخص مى‏کند و به او جهت مى‏دهد و پایگاه فکرى و اخلاقى و مذهبى و ایدئولوژیکى او را تعیین مى‏کند، وضع معاش است، تایید مى‏کند و مجموعا از آیات قرآن برمى‏آید که تعلیمات خویش را بر این پایه نهاده است، از این‏رو وابسته بودن به یک قطب خاص، ملاک و معیار همه چیز است، با این معیار مى‏توان ادعاها را بازشناسى کرد، ادعاى مؤمن، مصلح، رهبر و حتى نبى یا امام بودن با این محک باید تایید یا تکذیب شود.
این نظریه، در حقیقت برداشتى مادى از انسان و جامعه است.بدون شک قرآن تکیه خاصى روى پایگاه اجتماعى افراد دارد، ولى آیا این به این معنى است که قرآن همه تقسیمها و قطب بندیها را با این ملاک توجیه مى‏کند؟!از نظر ما این نوع برداشت از جامعه با برداشت اسلام از انسان و جهان و جامعه منطبق نیست و از یک مطالعه سطحى در مسائل قرآنى ناشى شده است .
مهدی از دیدگاه ادیان دیگر
ظهور مصلح در آخرالزمان اختصاص به دین مقدس اسلام و مذهب تشیع ندارد.
بلکه در ادیان دیگر نیز از این موضوع سخن بسیار گفته شده است.
در آیین های زرتشت، هندو، بودا، یهود و مسیح بشارت از موعود و نجات دهنده بشر آمده است
و عقیده به منجی در همه ادیان آسمانی به صورت یک اصل مسلم و پذیرفته شده تجلی کرده است
در هر روزگاری و در میان هر قومی و امتی و در هر سرزمینی، و به زبان هر پیامبر، یا حکیم،
یا بزرگی که سخن از موعود رفته است، به تعبیرها و اصطلاحها، و نامهای متعارف درمیان همسان قوم و مردم بوده است، و منظور از همه آن تعبیرها و اشارتها و نامها، سرانجام، موعود آخرالزمان است. و آن موعود، مهدی است، مهدی موعود.
در انجیل مرقس باب ۱۳ چنین آمده است:
پس بر حذر باشید و بیدار شده و دعا کنید، زیرا که نمی دانید که آن وقت کی می شود.
مثل کسی که عازم شده خانه خود را واگذارد، و ملازمان خود را بر آن گماشته هر یکی را به شغلی خاص مقرر نماید و دربان را امر فرماید که بیدار بماند.
و بدین طور بیدار باشید زیرا نمی دانید که صاحب خانه کی می آید در شام، بانگ خروس و یا صبح.
مبادا ناگهان آمده شما را خفته یابد. در کیش هندو و نیز در کتب پورانا شرح مفصلی درباره دوران آخر عصر کالی یعنی آخرالزمان آمده است. در آیین زرتشتی، سوشیانت، مزدکیان، به منزله کریشنای برهمنان، بودای پنجم بودائیان، مسیح یهودیان، فارقلیط عیسویان و مهدی مسلمانان است. در کتب مقدس هندوان آمده است که: در آخر زمان هنگامیکه تمامی دنیا پر از ظلم و فساد گشت شخصی بنام منصور ظهور می نماید که بر تمامی دنیا مستولی می گردد. او نسبت به تمامی افراد اعم از با ایمان و ناایمان شناخت داشته و همگی آنها را بسوی خدا دعوت می نماید. در کتب زرتشتیان در مورد مصلح جهانی اینطور آمده است: از سرزمین اعراب و از میان فرزندان هاشمی مردی ظهور می کند که با ارتش بزرگ و گسترده خود ادامه دهنده دین جد خود گشته و زمین را از عدل و داد پر می کند. در کتاب تورات عنوان شده که خداوند برای اسماعیل خیر و برکت فراوان قرار داده و نسل او را با ۱٢ شاهزاده افزون می نماید که تبدیل به ملت بزرگی خواهند شد. در زبور نیز مصلح جهانی بدینگونه معرفی شده است: خداوند مرد وارسته ای را بر می گزیند که بر جهان مستولی می گردد و آرامش و سکون را برای همگان به ارمغان خواهد آورد. نکته قابل توجه در اینجا آن است که پیروان مذاهب مختلف بر این باورند که مصلح جهانی از میان آنان خواهد بود؛ بعنوان نمونه طرفداران دین زرتشت معتقد هستند، مصلح جهانی مردی از سرزمین فارس خواهد بود. یهودیان نیز آن را از فرزندان بنی اسرائیل دانسته و مسیحیان آن را بر مسلک خود می دانند و مسلمانان بر این باورند که مصلح جهانی از تبار هاشمی و از نسل نبی اکرم (ص) می باشد. با نگاهی دقیق تر به باورها و اعتقادات دیگر ادیان به این نکته می رسیم که اعتقادات آنان با آنچه مسلمانان از آن به عنوان مصاح جهانی یاد می کنند صدق می نماید؛ چرا که در میان اجداد حضرت مهدی (عج) شهربانو، همسر سید ساجدین دختر یزدگرد سوم پادشاه عهد ساسانی ایران وجود دارد که گفتار دین زرتشت را کامل می نماید و از آنجائیکه هاشمیان و بنی اسرائیل هر دو از نسل حضرت ابراهیم (ع) هستند، پس گفتار یهودیان نیز میتواند صدق پیدا کند و از طرف دیگر می دانیم که مادر حضرت مهدی (عج) نرجس خاتون از شاهزادگان و نوه قیصر روم میباشند که بر دین مسیحیت بوده است.
تربیت از دیدگاه اسلام

 


همان طور که می دانید انقلاب شکوهمند اسلامی ما یک هدف اساسی داشت و آن این بود، که اسلام، تعالیم اسلامی، احکام اسلامی، اصول و دستورالعمل های اسلامی، حاکم بر اعمال و رفتار ما باشد و اگر بخواهیم این مطلب را به صورت آموزشی مطرح کنیم، باید بگوییم که هدف، اشاعه تربیت اسلامی در جامعه بود. یعنی از آنچه قبل از انقلاب در جامعه، تا حدی جاری و متداول بود، ما را تحت تاثیر آداب و رسوم خاص و هدفهای تربیتی خاص از دیدگاه خود، سوق می دهند. هدف امام امت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این بود، که به تدریج مسو ولان آموزشی اعم از مراجع محترم تقلید، متکلمان، فیلسوفان اسلامی، مبلغان، آنهایی که در آموزش معارف اسلامی و در مراکز آموزشی هستند اقدام کنند و همچنین تشکیل حکومت اسلامی و تشکیل نهادهای آموزشی و نهادهای تربیتی همه یک هدف اساسی را دنبال می کردند و آن پیاده کردن تعلیم و تربیت اسلامی می باشد. شاید برای بعضی افراد مفهوم تربیت روشن نباشد و تربیت را باآموزش مهارتهای خواندن و نوشتن یکسان تلقی کنند این امر آن طور که باید و شاید مهم تلقی نشود. ولی این مساله درست نیست. آموزش الفبا، حساب، نوشتن و خواندن، حتی آموزش علوم، همه اینها با امر تربیت اختلاف دارند، به عبارت دیگر ممکن است کسی آموزش ببیند و در رشته ای اطلاعات لازم را هم کسب کند و این اطلاعات را حفظ کرده باشد ولی درک درستی از آنها نداشته باشد، یا این که این اطلاعات توام با درک و تا اندازه ای فهم باشد، این اطلاعات خودبه خود همراه با تربیت نیستند، یعنی ممکن است آدمی در یک رشته ای مطلع باشد حتی در سطح عالی علمی مطالبی را درذهن داشته باشد اما از تربیت برخوردار نباشد. بسیاری از دانشمندان و مطلعین، افرادی که در رشته های علمی کار کردند، از لحاظ فکری، اخلاقی و اجتماعی در سطح پایین قرار دارند. و تنها درس خواندن و بالا بردن سطح اطلاعات و معلومات موجب پرورش قوه استدلال نمی شود و فقط سطح محفوظات را بالا می برند، این محفوظات یا به صورت بهتر معلومات، خود به خود فرد را تربیت نمی کند و امر تربیت جدا از این امر آموزش است و باید توجه بیشتری به امر تربیت کرد. بعضی افراد می پرسند تربیت چیست؟ وقتی به عنوان معلم به شاگرد می گویند: من می خواهم تو را تربیت کنم، اگر شاگرد بپرسد جناب معلم یا جناب استاد چه کار می خواهید در مورد من انجام دهید؟ می ببینید که استاد یا معلم جواب روشنی ندارد، همان طوری که پدر و مادر ناآگاه از تربیت هم، جواب روشنی برای فرزندان خود ندارند. می خواهیم بدانیم تربیت چیست؟ که این همه مورد علاقه ماست. همه ما می خواهیم که هم خودمان تربیت شده باشیم و هم فرزندانمان تربیت شده باشند، هم در جامعه، مسو ولان جامعه علاقه مند هستند که افراد جامعه تربیت شده باشند، اگر فرض کنید اشخاص از کشورهای خارج به ایران آمدند و مدتی در این جا توقف کردند و به ادارات، رستورانها، مجامع عمومی، محافل علمی و حتی درجلسات سخنرانی شرکت کردند، سپس مشاهدات خود را برای دیگران نقل کنند و اگر کسی ازاینها بپرسد، شما تربیت مردم ایران را چگونه دیده اید؟ درمی یابیم، آنچه را اسلام در زمینه های مختلف برای ما مطرح ساخته، متاسفانه بر اعمال و رفتار ما حاکم نیست. باید دید که این شخص ناظر، توصیه هایی که اسلام کرده، تعلیماتی را که پیامبر اکرم (ص)و دستورالعملهایی که امامان معصوم(س) به ما داده اند، آیا در مناسبات و در موقعیتهای مختلف، این دستورالعملها و پیامها را مردم ما رعایت می کنند؟ متاسفانه باید گفت: اگر افراد به عنوان قاضی بی طرف، اعمال خود را ارزیابی کنند و رفتار خود را در همین محافل و موقعیتهای مختلف تحت نظر قرار دهند، باید اعتراف کرد که خیر، این اعمال تابع عادات و آنچه از گذشته به ما رسیده، تابع رویه هایی می باشد که در طول زندگی اتخاذ شده است و گاهی تابع تلقیناتی است که به ما شده و گاهی به صورت تقلید از دیگران کارهایی انجام می شود; آیا به واقع آنچه که انجام می دهیم با موازین اسلامی سازگار است و وفق دارد، خواهیم دید که متاسفانه این گونه نیست، به دلیل این که : 1- درصدد روشن کردن ماهیت تربیت نبوده ایم، 2- توجه به تربیت اسلامی نکرده ایم 3- در مراکز آموزشی، که باید مراکز رسمی تربیت باشند، کار معلمان و استادان در مراکز آموزشی انتقال چهار مطلب علمی از ذهن خود به ذهن شاگرد است، شاگرد، باید این نکات را حفظ و سپس در امتحان، محفوظات خود را ارائه دهد تا مورد ارزیابی قرا رگیرد و ارتقا پیدا کند. اگر این مراکز آموزشی رسالت تربیتی بر عهده دارند، با توجه به آنچه که در کلاس درس می گذرد، معلمی از طریق سخنرانی چهار نکته به ذهن شاگرد منتقل می کند، شاگرد هم گاهی خسته می شود و گاهی گوش می کند و گاهی هم ممکن است سو الی در ضمن شنیدن سخنان معلم، مطرح سازد، سپس مطلب بیان شده را به خاطر بسپارد، درموقع سو ال کردن معلم، محفوظات را ارائه کند. عبارت عربی، عبارت بسیار عالی و ارزنده ای است و نکته های دقیقی به ما می آموزد. در این عبارت آمده است: "من لم یود به الابوان یود به الزمان" کسی که پدر و مادر او را تربیت نکرده باشند، زمان او را تربیت می کند. اگر دقت شود متوجه می شوید که "تربیت زمان" یعنی چه ؟ "تربیت پدر و مادر" یعنی چه؟ اگر پدرو مادر به مسائل تربیتی آشنا باشند آگاهانه فرزندان خود را از لحاظ عقلانی، اجتماعی، اخلاقی و معنوی، عاطفی و از لحاظ بدنی، می توانند آموزش بدهند و تربیت کنند. این فرزندان در زمینه های مختلف به صورت خاص عمل خواهند کرد. اما اگر چنین چیزهایی مطرح نباشد یعنی پدر و مادر هم آشنا به جنبه های مختلف تربیت نباشند، مسائل داخلی خانواده، گرفتاریها، پخت و پز و فراهم کردن وسایل راحتی فرزندان، پدر به دلیل اشتغال در خارج از خانه، مادر هم به خاطر اشتغال به کار منزل و بچه ها. پس تربیت کجاست؟ تربیت فکری و عقلانی یعنی چه؟ در کدام قسمت تربیت معنوی و اخلاقی صورت گرفته است؟ کجا در مورد تربیت اجتماعی بحث شده است و ... همان طور که مشاهده می شود تمام اعمال، براساس عادات و رویه های حساب نشده می باشد. اکنون آن راهها، به معرض اجرا درمی آیند. بنابراین وقتی پدر و مادر، فرزندان را تربیت نکنند، در مراکز آموزشی بجز انتقال چهار مطلب به ذهن شاگرد، کار دیگری انجام ندهند به یقین تربیت به عهده زمان محول می شود. یعنی در زندگی هر فرد حوادث و وقایع به رفتار او شکل می دهد. بنابراین توجه به امر تربیت لازم است و اعزام پیامبران برای تربیت انسانها بوده است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: "ادبنی ربی فاحسن تادیبی." پروردگار من مرا تربیت کرد، مرا ادب کردو به بهترین وجه هم ادب کرد. پیامبر اکرم(ص) آیات قرآنی را می خواند، "یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه" این که برای تزکیه و تذهیب تعلیم دانش استوار و محکم مردمان، به میان آنها رفتم و آنها راتحت تعلیم قرار دادم. بنابراین از طرف خداوند مبعوث شدند که انسان را راهنمایی و هدایت کنند. وظیفه پدر و مادر، معلمان، رهبران، نویسندگان، گویندگان، این است که به امر تربیت آشنا باشند و بدانند که در حوزه کار خود چگونه باید عمل کنند. یک مبلغ اسلامی باید به تعلیم و تربیت آشنا باشد و در تبلیغ معارف اسلامی اصول تربیتی را رعایت نماید، یا یک نویسنده، یک معلم، یا پدر و مادر و خلاصه یک مربی، اینها همه باید با امر تعلیم و تربیت آشنا باشند و بدانند تعلیم و تربیت چیست تا بتوانند هم در مورد خود، اعمال و هم در مورد فرزندانشان به تناسب شغلی که دارند اجرا کنند. اگر گوینده ای به تعلیم و تربیت، آشنا باشد شنوندگانی که در جلسه سخنرانی او شرکت می کنند از گفتار او بهره می برند وسخنان گوینده را می شنوند، چیزهایی تربیتی در خلال سخنان او مطرح می شود، و تغییری در وضع تربیتی آنها حاصل می شود. آنچه در تعلیم و تربیت اسلامی دیده می شود یک تربیت کل، صحیح، منطقی و تربیتی که بر اساس اصول و مبانی محکم استوار است و تمام ابعاد اساسی شخصیت آدمی را در نظر گرفته است. هدف تربیت اسلامی این است که فرد جامع الاطراف و فردی که در هر زمینه رشد یافته باشد تربیت کند و خلاصه تحویل جامعه دهد. وقتی نظام های تربیتی غرب را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم، درمی یابیم، که گروههای مختلف در غرب هر کدام به یک جنبه از شخصیت انسان تاکید دارند. بعضی به جنبه های فردی توجه دارند، عده دیگری به جنبه اجتماعی حیات انسان توجه دارند، اما فردیت انسان را از نظر دور می دارند، تصور می کنند هرکسی، در هر جامعه ای باشد تابع آن جامعه است. آن جامعه به شخصیت، افکار، عقاید و عادات او شکل می دهد، بنابراین آنچه که اهمیت دارد جامعه است و فرد هم جز و تابعی از جامعه است و خودش نقشی ندارد و اغلب فرد را مولود جامعه می دانند، یعنی برای خود فرد نقشی در اعمال و رفتار قائل نیستند، یعنی برای فرد آزادی و اختیار قائل نیستند و می گویند که این جامعه و فرهنگ جامعه است که به رفتار انسان شکل می دهد. این که جامعه در شکل دادن به رفتار فرد موثر است یک موضوع است، ولی این که فقط جامعه فرد را به این شکل تربیت می کند و فرد به هیچ وجه از خود آزادی و اختیار ندارد، مطلب دیگری است. آری در هر جامعه ای که زندگی کنیم، زبان و آداب و رسوم آن جا را می آموزیم، اما در عین حال انسان هستیم و از قدرت عقلانی برخوردار و دارای اختیار و آزادی می باشیم.یعنی فرد می تواند در بعضی جهات مقاومت کند و آنچه را که در جامعه معقول و متداول است نپذیرد و از روی قدرت و تشخیص خود عمل کند. منظور بر این است که گروه دوم تصور می کنند، حیات جمعی اصل است و باید به حیات جمعی توجه کرد و فرد تابع حیات جمعی است و از خود هیچ نقشی ندارد. گروهی انسان را حیوانی که چند درجه بیشتر از حیوانات موجود رشد کرده تلقی می کنند. یعنی نحوه یادگیری، پیدایش افکار و عقاید را درانسان تابع قواعدی قرار می دهند که این قواعد حاکم بر رفتار حیوانات است. بعضی از دانشمندان معتقد شدند که عواملی در محیط به وجود می آید، این عوامل رفتار خاصی را در فرد ایجاد می کند و پیدایش مکرر این عوامل سبب تکرار این رفتار در افراد می شود و معتقد بودند که انسان تابع محیط است، هر چه در محیط، در مقابل انسان ظاهر شود، همان عامل سبب آشنایی فرد با محیط می شود و از این طریق انسان چیزی یاد می گیرد. خلاصه این نظریه در روان شناسی به عنوان نظریه "شرطی شدن" شناخته می شود. به عنوان مثال عکس العملهای عاطفی، مانند خشمها و شادیها که از حد متعارف خارج می شود و گاهی ممکن است منجر به زد و خورد یا حرکات غیرعقلانی بشود، چیزهایی است که انسان در موقعیتهای مختلف با آن برخورد کرده و به تدریج در او عادتی به وجود آورده است. مانند این که فرض کنید فوتبالیستی گل می زند و یک مرتبه از جای خود بلند می شود و حرکاتی انجام می دهد که ممکن است هم به خود و هم به دیگران آسیب برساند. این همان حرکاتی است که بعضی از روان شناسان را وادار کرده است که تصور کنند یادگیری در انسان مانند یادگیری در حیوان تابع شرایط محیط است و همین طور که سگ پاولف بر اثر مشاهده گوشت و بعد همراه شدن صدای زنگ با آن، در مقابل صدای زنگ هم بزاقش ترشح می کرد; یا مثلا کبوتر معروف "اسکینر" که با این کبوتر، یکی از رفتارگرایان معروف آزمایشاتی کرده، یک لیوان آب جلوی کبوتر گذاشتند، دایره ای روی لیوان کشیدند بعد کبوتر به لیوان آب نگاه می کندو دایره را می بیند، خودبه خود به دایره نوک می زند، اگر آزماینده بعد از چند بار نوک زدن دانه ای به کبوتر بدهد و این عمل چند بار تکرار شود، کبوتر ممکن است یاد بگیرد با چهار بار نوک زدن یک دانه به دست آورد. به دنبال بحث گذشته، گروهی انسان را موجودی می دانند که چند درجه رشدش بیشتر از حیوان است و می خواهند همان اصول و قواعدی را که بر یادگیری حیوان حاکم است، پایه یادگیری در انسان قرار دهند و این مکتب، به عنوان مکتب سلوک و رفتار در روان شناسی هم نفوذ داشته و بر بسیاری از مراکز آموزشی حاکم بوده است.ولی آنها تصور می کنند که در انسان قدرت عقلانی، روحی و زمینه های معنوی وجود ندارد. انسان هم مانند حیوان است و تفاوت آن همان چند درجه رشد بیشتر اوست و می خواهند از روی قواعدی که حاکم بر اعمال و رفتار حیوان است، اعمال و رفتار انسان را هم توضیح دهند. بنابراین همان طور که گفته شد بعضی به جنبه فردی و بعضی جنبه اجتماعی و بعضی جنبه حیوانی انسان را در نظر می گیرند و جنبه های دیگر شخصیت آدمی را مورد انکار قرار می دهند. برخی افراد در فعالیتهای تربیتی، بیشتر به یک سلسله مشاهده هاو آزمایشهایی که انجام داده اند، توجه دارند و می خواهند از روی بینشهای ذهنی خود رفتار انسان را توضیح دهند. یعنی چند اصل را پذیرفته اند، این که ; انسان قدرت عقلانی و فکری منفکی از این تجربیات حسی ندارد، انسان فاقد روح و اختیار و آزادی است. عده ای که اصول مکتب سلوک و رفتار را پذیرفته اند به این صورت با انسان برخورد می کنند. اسلام هم اصالت فرد و هم تاثیر حیات اجتماعی در رفتار انسان را قبول دارد، اماانسان از نظر اسلام، تنها همین بدن و حواس و فعالیتهایی که از حواس، بدن و مغز سرمی زند، اعمال انسان را محدود به این گونه اعمال و رفتار نمی کند، بلکه برای وجود انسان، یک بعد فکری، عقلانی و روحی قائل است و نیازهای بدنی را به رسمیت می شناسد و دستورالعملهایی برای حفظ بدن و بهداشت و سلامت بدن دارد، آن چیزی است که در وجود انسان دیده می شود; مانند قدرت فکری و عقلانی. عواطف و احساساتی که انسان دارد، مانندقدرت اخلاقی و آزادی اراده. اسلام همه اینها را به رسمیت شناخته و هیچ وقت، انسان را در سطح حیوان تنزل نمی دهد و آن فرض را نمی پذیرد که انسان چند درجه رشد بیشتری از حیوان دارد. بنابراین در تربیت اسلامی، اسلام تمام جوانب وجود انسان را در نظر می گیرد. در جنبه فردی فرد را قابل رشد و آموزش و تربیت می داند، برای فرد آزادی و اختیار و قدرت فکری و عقلانی قائل است; اسلام در عین حال راجع به جامعه، قوم و ملت بحث می کند و همان طور که می دانید در حیات اجتماعی، نحوه زندگی مردم با یکدیگر باید روی اصول معین باشد و این که حیات جمعی در رفتار فرد تاثیر دارد، ویژگیهای حیات جمعی را مطرح می سازد و دستورالعملهایی هم دارد، که یک جمع چگونه باید زندگی کند. اسلام بخاطر نقشی که جامعه در حیات افراد دارد، پیامبران و راهنمایان را فرستاد تا باارائه دستورالعملهای مفید هم حیات فردی شخص و هم حیات جمعی او را هدایت کند; در صورتی که آموزشهای غیر دینی و نظامهای تربیتی موجود در غرب که فرد و یا جمع را اصل می دانند; فعالیتهای بدنی و فعالیتهای حسی را پایه و اساس یادگیری انسان تلقی می کنند و به هیچ وجه انسان را در مقابل محیط، از برخورداری اراده و اختیار متنعم نمی دانند، یعنی تصور می کنند انسان تابع محیط و جمع است. تربیت به معنای هدایت فرد است، برای این که این مفهوم روشن شود باید دید، هدایت کردن یعنی چه؟ و فرد کیست؟ وقتی می گوییم تعلیم و تربیت، هدایت فرد است. ابتدا باید مشخص شود منظور از هدایت کردن چیست؟ کلمه هدایت در اسلام مطرح شده است. در یک حدیثی از قول امام موسی کاظم در کتاب تحف العقول آمده است، خداوند انسان را در دو زمینه هدایت کرده است یا دو راهنما و هادی برای انسان قرار داده است. در عبارت عربی در حدیثی که از قول امام موسی کاظم آمده، امام می فرماید: ان الله علی الناس حجتین، خداوند دو حجت ، دو راهنما برای انسان قرار داده."حجه"ظاهر و هی الانبیا و الاولیا" یا امامان معصوم و حجه"باطنه فهی العقل ". خداوند دو راهنما برای انسان قرارد داده ، یکی راهنمای بیرونی که اینها در ظاهر و آشکار مطرح می شوند، یعنی انبیائی که رسالت هدایت کردن مردم را به عهده داشتند، اینها آمدند مردم را هدایت کنند و یک راهنمای درونی، همان قدرت عقلانی می باشد که خداوند به انسان داده است. بعضی افراد به قدر کافی خردمند و عاقل هستند و از همین قدرت عقلانی خود در زندگی بهره می گیرند و رفتار خود را براساس سنجش و تدبیر انجام می دهند، این است، که همه دچار مشکل و انحراف نمی شوند. بنابراین در باره تربیت صحبت می شود که تربیت به معنای هدایت فرد است باید توجه داشته باشیم که این هدایت کردن، یعنی وادار کردن دیگران به پیروی از ما نیست. ما حق نداریم به دیگران دستور دهیم، دیگران را مجبور سازیم تا گفته های ما را بپذیرند و حرفهای ما را قبول نمایند. هدایت کردن یعنی کمک به فرد، که خود او تشخیص دهد چه کار باید انجام دهد و چه چیز را باید یاد بگیرد، چطور باید عمل کند، و چطور باید تصمیم بگیرد. وقتی پدری فرزند خود را هدایت می کند، یعنی می خواهد به او کمک کند که خود تشخیص دهد، که در چه شرایطی به سر می برد، در این شرایط، مشکل چیست؟ چگونه باید عمل کند؟ چه جنبه هایی را در نظر بگیرد؟ و چطور اقدام کند. بنابراین وقتی می گوییم تعلیم و تربیت هدایت فرد است، یعنی کمک به فرد، تا خود در هر موقعیتی قرار دارد بتواند تشخیص دهد که در چه موقعیتی قرار گرفته است؟ مشکل اساسی در آن موقعیت چیست؟ امکاناتی که در اختیار او هست چیست؟ چطور باید تصمیم بگیرد، انتخاب کند و به آن عمل نماید. فرض کنید که شما میل دارید فرزندانتان راستگو باشند، اگر فقط دستور دهید راست بگو; بدون آن که او بفهمد راستگویی یعنی چه؟ و چرا باید راستگو باشد، او هم چند مورد حرف شما را اطاعت می کند، اما نه این اطاعت ارزش دارد و نه اجرای دستور شما ارزش دارد، ولی اگر شما به او کمک کنید که بفهمد راستگویی یعنی چه؟ و چرا فرد باید در زندگی راست بگوید، آن وقت تکلیف خود را مشخص می سازد. بنابراین وقتی می گوییم تعلیم وتربیت هدایت فرد است یعنی کمک به فرد که خود او تشخیص دهد که چه کار باید انجام دهد و در چه شرایطی قرار دارد، امکاناتش چیست؟ چه تصمیمی باید بگیرد. بنابراین هدایت کردن، غیر از دستور دادن و وادار کردن فرد به اطاعت و وادار کردن او به تقلید است، غیر از تلقین کردن مربی یا پدر و مادر به شاگرد است، برای این که در هر کدام از اینها، آن چه که مطرح نیست، فهم و درک شاگرد است. بنابراین وقتی گفته می شود، تعلیم وتربیت هدایت فرد است، یعنی به فرد کمک شود که بهتر تشخیص دهد. در یک جمله ساده و روشن حضرت علی (ع) می فرمایند: "اوضع العلم ما وقف علی اللسان". یعنی پست ترین علم آن است که در سطح کلمات و زبان متوقف شود. یعنی فرد تنها چهار کلمه یا چند جمله را حفظ نماید. ملاحظه می کنید درس خواندن ما حتی در سطح عالی به این شکل است، یعنی جملاتی را حفظ کردن، جملات را خوب بیان می کند اما اگر کسی بپرسد این جمله یعنی چه؟ می بینید که فرد دچار اشکال می شود. بطور مثال کلمه فرهنگ مانند کلمه تربیت در موارد زیادی به کار می رود، اما اگر پرسیده شود معنای آنها چیست؟ با آن که این کلمات در دفعات زیادی تکرار شده است ، اما کسی نیاموخته، که معنای کلمه فرهنگ را بفهمد، تا درجای خود به کار ببرد. در جای دیگر حضرت علی(ع) می فرمایند: "وارفعه ما ظهر فی الجوارح و الارکان" یعنی والاترین درجه علم آن است که در اعضا و ارکان وجود انسان ظاهر شود. یعنی اگر درک و فهم درستی از مطلب دریافت شود، معنای آن مطلب را می توان بیان کرد و در مورد آن اظهار نظر نمود. در این صورت است که می توان رفیع ترین و والاترین مرتبه علم را کسب نمود، که در ارکان وجود شخص ظاهر شده است. این نکته لازم است که مربیان بزرگ در قرن بیستم، در مورد یادگیری انسان صحبت می کنند، می گویند: یادگیری یعنی تغییر رفتار، اما رفتار، به آن معنا نمی باشد که مکتب سلوک و رفتار به کار می برد. مکتب سلوک و رفتار می گوید: "رفتار چیزی است که قابل مشاهده و اندازه گیری باشد." مانند رفتار کبوتر و سگ آزمایشات اسکینر و پاولف. این رفتار، چیزی است که واضح و قابل اندازه گیری است، اما رفتار در معنای واقعی، یعنی آنچه از انسان سرمی زند و شامل; عادات، مهارتها، درک، نگرش و شیوه برخورد انسان به مطلب می باشد. همه اینها رفتار انسان است، یعنی چیزهایی که انسان عمل می کند.انسان نگرش خاصی نسبت به یک موضوع و درک و شیوه خاصی دارد و از مهارت و عادات ویژه ای برخوردار می باشد. بنابراین وقتی دانش در ارکان وجود انسان نفوذ داشته باشد، شیوه تدوین آن مطلب را درک کرده باشد و معنای آن مطلب را خوب فهمیده باشد متناسب با آن مطلبی که فهمیده، عادات و مهارتهای لازم را در خود به وجود می آورد. بنابراین عامل اول امتیاز انسان از حیوان قدرت عقلانی شخصیت آدمی می باشد که همان قدرت عقلانی اوست که در شخصیت آدمی باعث امتیاز انسان از حیوان است. عامل دوم در شخصیت آدمی، بعدی معنوی و اخلاقی است که همان بعد الهی می باشد. بنابراین وقتی گفته می شود، انسان دارای بعد فکری و عقلانی است چیزی نیست که از خود اختراع شده باشد، در اعمال انسان عمل فکر کردن وقدرت عقلانی را ملاحظه می کنیم، یعنی متوجه می شویم که انسان از قدرت فکری و عقلانی برخوردار است. دومین بعدی که در شخصیت انسان مطرح است در اصطلاح اسلام می توان گفت; فطرت الهی، اما این فطرت الهی اختصاص به مسلمانان ندارد. اگر در سراسر دنیا مشاهده نمائید، حتی در مورد اقوام بت پرست، زمینه بت پرستی بودن یک فطرت الهی، فطرت قداست بخشی در انسان است که سبب شده اوضاع و احوال فرهنگی آن جا خدا را به صورت بت به اینها معرفی کنند. یا این که در یک کشور پیشرفته مانند ژاپن، امپراتور جنبه خدایی داشته است. این نشان می دهد که یک زمینه قداست پرستی و پرستیدن در انسان وجود دارد.در اسلام، اصول دین را هرکسی از روی قدرت عقلانی خود درک می کند به صرف این که بگوید نمی فهمم، کافی نیست و همان طور که گفتم مطالعه جهان خلقت ما را به وجود پروردگار عالم، پروردگار حکیم و عادل راهنمایی می کند، در آیه قرآن کریم; آیات ونشانه هایی آمده است. انسان با قدرت فکر، آفرینش جهان را بررسی می کند. اساس اسلام بر اعتقاد خ

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نظر اسلام درباره سایر ادیان چیست