فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد مونوگرافی شهر جدید گلبهار

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد مونوگرافی شهر جدید گلبهار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مونوگرافی شهر جدید گلبهار


تحقیق در مورد مونوگرافی شهر جدید گلبهار

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه35

                                                             

فهرست مطالب

 

 

1- مقدمه

 

            2- مروری بر روند توسعه مشهد و زمینه های شکل گیری شهر جدید گلبهار

 

            3- شکل گیری شهر جدید گلبهار

 

            4- اهداف ایجاد شهر

 

            5- موقعیت و ویژگی های جغرافیایی

 

            6- امکانات و خدمات موجود

 

            7- عناصر تعیین کننده ساختار شهر

 

            8- بررسی منطقه روستایی و حوزه نفوذ شهر جدید گلبهار

 

            9- تأثیر شهر جدید در روستاهای اطراف

 

            10- بررسی و تحلیل وضعیت شهر گلبهار

 

            11- فهرست منابع و مآخذ

 

رشد شهرنشینی در جهان بویژه  در کشورهای جهان سوم رو به افزایش است و به صورت پدیده ای گسترده و فراگیر درآمده است. این پدیده هم به دلیل رشد جمعیت در چند دهه اخیر و هم به خاطر موج گسترده مهاجرت از روستا به شهر بوده است. آمارهای جهانی مربوط به میزان شهرنشینی که نسبت جمعیت شهرنشین به کل جمعیت را نشان می دهد، هر ساله افزایش آن را به وضوح بیان می دارد. شتاب این رشد در کشورهای در حال توسعه بسیار شدید است[1].

 

در ایران نیز مانند سایر کشورهای در حال توسعه مشکل شهرنشینی اساساً جزئی از نظام عدم توسعه است که نمود بارز آن در رشد سریع جمعیت شهرنشینی آنچنان است که نه متناسب با آن قادر به تجهیز فضاهای شهری و گسترش زیرساخت ها هستیم و نه می توانیم به تناسب آن مشاغل مولد ایجاد کنیم بطوریکه مشکل مسکن شهری از حدود سی سال پیش با رشد سریع شهرنشینی در ایران به شکل فزاینده ای تا کنون ظاهر شده است[2].

 

رشد شهرنشینی در همه شهرها به صورت متعادل صورت نگرفته است بلکه عمدتاً شامل شهرهای اصلی و بخصوص بزرگ شهر بوده است[3].

 

افزایش سریع و بی رویه شهرنشینی در شرایط ویژه کشورهای در حال توسعه که به علت همپایی با تمرکز سرمایه گذاری ها، مهارت ها و امکانات در شهرهای بزرگ با پدیده بزرگ سری شهری همراه می باشد در کشور ما بوجود آورنده برخی تفکرات در مقام مواجهه و

 


- اعتماد، گیتی، شهرنشینی و مسائل آن، ص 5[1]

- صرافی، مظفر، ضرورت تدوین سیاست ملی شهرنشینی برای موفقیت شهرهای جدید در ایران، ص 38[2]

[3]- اعتماد، گیتی، شهرنشینی و مسائل آن، ص 6

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مونوگرافی شهر جدید گلبهار

دانلود مقاله مونوگرافی روستای اخترآباد

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله مونوگرافی روستای اخترآباد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

تعریف مردم شناسی:
مردم شناسی مانند جامعه شناسی یکی از علوم معتبر و دامنه دار اجتماعی است که بیش از صد سال از عمر آن نمی گذرد اما در جامعه ما مردم شناسی بر خلاف جامعه شناسی به حد کفایت مورد توجه قرار نگرفته و دنبال نشده است. البته پیش از ظهور مردم شناسی به عنوان یک علم مورخان و سیاحان و فیلسوفان و اخلاق شناسان درباره سلوک اجتماعی و فرهنگی اقدام اقوام گوناگون به تاملاتی نظری دست یازیده اند و آثاری بس ارجمند پدید آورده اند که به بیش از دو هزار سال همواره مورد استفاده و مواجه اصحاب پنج قرن پیش از طلوع عصر مسیحی گزارشی مردم شناختی از قوم ایرانی و رسوم اخلاقی آن به دست داده است و ابوریحان بیرونی که در قرن چهارم به بررسی فرهنگی مردم هند پرداخته و محصول این پژوهش را در کتاب مشهور خویش به نام تحقیق درباره هند ابدیت بخشیده است. (محمودی اصل/1377 و ص 7)
تک نگاری
مطالعه جامع یک اجتماع و یا با یک امر اجتماعی نظیر خانواده، کارخانه، طبقه و غیره. تشریح همه جانبه یک پدیده یا مجموعه ای از پدیده ها است، در تک نگاری ابتدا از وضع عینی ، ظاهر، سطح خارجی پدیده که قابل مشاهده است، آغاز می کنند، سپس ابعاد ذهنی، روانی و پیچیده آن را به نگارش در می آورند، بدین سان در این مفهوم کلیت و هم فردیت دیده می شود. کلی است چون در خلال آن همه اضلاع یک محل شناخته می شوند. فردی است چون یک پدیده نظیر ده، یک کارخانه یک مدرسه در همه ابعادش سنجیده می شود. (ساروخانی، 1377 ص 319)
گرچه واضح نام و پایه گذار این شیوه تحقیق دانشمندی فرانسوی لوپله Leplay بوده که از نیمه قرن نوزدهم به این گونه تصویر سازی از واقعیت اجتماعی روی آورد اما منوگرافی روستایی با النسبه تازه تر است. و ظاهراً علت آن توجه به مطالعه ده و پرورش در باب زندگی روستانشینان تحول سریع و شگرفی بود که بر اثر ارتباط با حیات شهری و ورود تمدن ماشینی در دیه ها پدیدار شده و دنیای ساکن روستا را به کلی دگرگون کرده است. (صفی نژاد/ منوگرافی ده طالب آباد/ تیرماه 1345 (ص 5)

تعریف روستا
ده واژه ای است پارسی مشتق از کلمه دهیو به معنی سرزمین و کشور و از معنای آن مرکزی از تجمع انسان ها و واحد جغرافیایی به ذهن متبلور می شود که شخصیتی اقتصادی و اجتماعی قایم به خود دارد. «روستا» نیز واژه ای است مأخوذ از کلمه «رستاق»، که در اصطلاح جغرافیدانان اسلامی به ناحیه ای اتلاق می شد که دارای مزارع و قریه هایی باشند. واژه رستاق در دوره های بعدی به دو معنی استعمال شده است:‍ نخست به معنای دهستان که هم اکنون نیز در برخی از استان های کشور مصطلح است، دوم به معنای ده و قریه که در این مفهوم تا اواخر دوره قاجاریه به کار می رفته و در حال حاضر به واژه روستا تبدیل شده است.
در دوره اسلامی، اصطلاح ده یا قریه به هر نقطه مسکونی اطلاق می شد که دارای مسجد جامع و منبر نباشد و در آن برای اجرای حد نسبت به مجازات بزهکاریها اجازه نداشته باشند ده در ایران امروز به سکونتگاهی اطلاق می شود که اکثریت مردم آن از طریق کشاورزی سنتی یا نیمه سنتی به امرار معاش بپردازند. اگر چه این تعریف شامل تمام مناطق روستایی کشور نمی شود و به دلیل شرایط انتقالی جامعه استثناهایی بر آن می توان مشاهده کرد، اما اکثریت قریب به اتفاق روستاهای کشور را شامل می شود.

 


ملاک های تعریف روستا
1-تعداد جمعیت
ملاک های ملاک رقم جمعیت برای کشورهای جهان یکسان نیست و مقدار آن از یک تا پانزده هزار نفر متغیر است. در ایران مطابق به سرشماری های سراسری رقم پنج هزار نفر برای این امر در نظر گرفته شده بود.
معیار جمعیت برای تعیین و تشخیص شهر از روستا در بسیاری از موارد نمی تواند درست باشد چرا که صرف نظر از قراردادی و اختیاری بودن آن اولا با افزودن یا کاستن یک فرد، جامعه از حالت روستایی به شهر تبدیل می شود و یا برعکس. ثانیاً ممکن است جوامعی وجود داشته باشند که با وجود کم بودن تعداد جمعیت آنها از میزان لازم، اقتصاد و روحیه شهری داشته باشند و یا با وجود بیشتر بودن جمعیت از نظر اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی یک محیط روستایی محسوب شوند.
2-انبوهی جمعیت
برای رفع نقیصه مربوط به تعداد جمعیت در بعضی از کشورها انبوهی جمعیت را نیز به شماره حسابهای آن می افزاید.
در این مورد والترویل کاکس تحقیقی در ایالت نیویورک امریکا به عمل آورده و به این نتیجه رسیده است است که انبوهی کمتر از 100 نفر در هکتار «کشور» را تشکیل می‌دهد، انبوهی 100-1000 نفر «روستا» و انبوهی بیش از 1000 نفر در هکتار «شهر» را نشان می دهد اما این ملاک نیز نمی تواند شهر و روستا را دقیقاً از همدیگر متمایز سازد و انتقادهای وارد بر ملاک تعداد جمعیت در این مورد نیز وارد است.
3-سازمان و تشکیلات اداری
در برخی از تعاریف مانند سرشماری های اخیر ایران، روی سازمان های اداری و تشکیلات حقوقی روستائی تکیه می شود. در این تعاریف شهر را جایی می دانند که دارای شهر داری باشد و به وسیله آن اداره می شود.
این ملاک نیز به تنهایی نمی تواند در تعیین شهر و روستا دقیق باشد زیرا تعدادی از نقاطی که شهرداری دارند مشخصات روستایی به چشم می خورد. ممکن است در آنها شغل عمده خمردم کشاورزی باشد، روابط خود مصرفی دیده شود و صنعت و خدمات رشد ناچیزی داشته باشند.
4-سیمای فیزیکی
این ملاک که دیدگاه برخی از جغرافی دانان است. شهر را جایی مصنوعی می داند که از خیابان ها، ساختمان ها، جدول های آب و سایر دستگاه ها و بناها درست شده و زندگی شهری را امکان پذیر می‌کند. با توجه به این تعریف، باید روستاها را جایی دانست که از تسهیلات و امکانات شهری نظیر خیابان ساختمان های مدرن، جدول های آب و .. محروم باشد.
بدیهی است که وجود خیابان و جدول آب و غیره به تنهایی نمی تواند منطقه ای را شهر کند، چرا که در روستاها نیز این امر امکان پذیر بوده و در مواردی عملی شده است. از سوی دیگر این تمایز میان شهر و روستا جنبه دلخواه و قراردادی دارد، زیرا شرایط زیست روستایی متدرجاً و بی آنکه دچار وقفه شدید شود به شرایط شهری مبدل می گردد.
5-بافت اجتماعی و فرهنگی
در این مورد جامعه شناسان از بافت اجتماعی مانند تفاوت های قشربندی اجتماعی، متحرک شغلی و طبقاتی، تجانس و عدم تجانس جمعیت جامعه و از بافت فرهنگی مانند سنت گرایی مخالفت در برابر نوآوری، اعتقاد به سرنوشت، صمیمیت و مهمان نوازی، روابط نزدیک و مانند اینها نام می برند که به علت ذهنی بودن برخی از این ملاک ها و دشواری تعیین برخی دیگر، تشخیص روستا و شهر بر اساس آنها میسر است.
6-ساختار اقتصادی و شیوه معیشت
این ملاک مهمترین معیار تشخیص شهر و روستا از هم محسوب می شود و آن را می توان عامل تعیین کننده شهر یا روستا بودن یک نقطه دانست. منطور از ساختار اقتصادی و معیشت جامعه در این مورد عبارت است از شغل اساسی مردم و شیوه زندگی اکثریت اعضای جامعه.
با توجه به این ملاک، هنگامی که در یک جامعه اکثریت مردم به کشاورزی می پردازند و زندگی خود را از این راه تامین می کنند، می توان گفت یک اجتماع روستایی است روستا مکانی است که انسان در ارتباط مستقیم و اولیه با طبیعت قرار می گیرد و نیرو و نیازهای معیشت خود را از آن فراهم می آورد تغییرد و تبدیل شکل نهایی محصولات به دست آمده می تواند در شهر یا روستا صورت گیرد اما در هر حال تولید در محیط طبیعی و از طریق کشت در روستا به انجام می رسد. به طور کلی مساله این نیست که ممکن است در شهر کشاورزی وجود داشته باشد و یا برخی از مردم شهری به فعالیت‌های زراعی مشغول شوند بلکه واقعیت این است که کشاورزی فعالیت اساسی شهر نیست. (تقوی/ 1378/13/14/15)
انواع اجتماعات روستایی:
1-ده یا قریه: ده یا قریه واحدی اقتصادی- اجتماعی، جغرافیایی و مرکز تجمعی از مردم یکجانشین است که قسمت اعظم درآمد آنها از کشاورزی تامین می شود و شرایط بالقوه خودکفایی را نیز در خود دارد. در حال حاضر این خودکفایی از قوه به فعل در نمی آید، چون تحول اقتصاد شهری و از هم پاشیدگی نظام زمینداری سنتی کهن موجب گسترش شبکه ارتباطی روستا و شهر در بسیار از نقاط دنیا حتی در جوامع تطور یافته سنتی شده است. به همین علت امروزه اقتصاد روستایی در ارتباط نزدیک و رویارویی با اقتصاد شهری قرار دارد.
2-مزرعه: در حقیقت مزرعه جذئی از زمین های متعلق به یک ششدانگ است که خود به تنهایی واحدی مستقل را تشکیل نمی دهد و علاوه بر آن در غالب نقاط، سکونتگاهی است. معمولاً نام مزرعه منطبق با نام چشمه، قنات یا چاهی است که موجب ایجاد مزرعه در حول و حوش ده شده است. یک ده ممکن است علاوه بر زمین های زراعی متصل به مساکن روستایی، در چند کیلومتری خود نیز دارای مزارع متعدد با عناوین خاص باشد که از لحاظ حقوقی جزئی از ده متبوع خود تلقی شود. به صورتی که در نظام شبه فئودالی ایران مجموعاً ملکی ششدانگ را به وجود می آورد.
در حال حاضر، مزرعه محل سکونت روستائیان نیست و وجود موارد استثنائی یعنی مزرعه های معدودی که یکی دو خانوار در آن ساکنند، باعث نمی شود که آن را سکونتگاه تلقی کنیم.
مزرعه را گاه «کلاته»، «قشلاق»، «براکوه» و غیره نیز نامیده اند.
3-مکان: محلی است خارج از محدوده ثبتی یا عرضی دهات که به طور عمده فعالیت غیرکشاورزی در آنجا انجام می گیرد، مانند معادن کارخانجات، قهوه خانه، و نظایر آن.
این نقاط ممکن است دارای سکنه یا فاقد سکنه باشند. (وثوقی/ 1377/20 و 21)
انگیزه و هدف تحقیق:
هدف از تحقیق در روستای اخترآباد آشنایی با فرهنگ بومی و مردمان این منطقه بوده است زیرا می توان گفت که تا چندین سال قبل این روستا یکی از روستاهای بکرو دست نخورده بود اما به مرور زمان و بخصوص در طی چندین سال گذشته و کارهایی که جهاد سازندگی در این روستا انجام داده است این روستا تا حدودی متغیر پیدا کرده است ولی در این تحقیق سعی می شود که بر جنبه های فرهنگی قدیمی توجه بیشتری شود و همچنین هدف ازاین تحقیق آشنا شدن با فرهنگ بومی و قدیمی مردم ایل شاهسون بوده است زیرا این روستائیان کوچ نشینان شاهسون بوده اند که در این روستا یکجانشین شده اند.

 



موضوع تحقیق:
موضوع تحقیق مونوگرافی روستای اخترآباد از توابع شهرستان شهریار می باشد که وابسته به دهستان اخترآباد است.
تعریف مونوگرافی:
موضوع تحقیق مونوگرافی یا تک نگاری عبارت است از بررسی های عمیق و همه جانبه و یک واحد اجتماعی یا یک مجموعه اجتماعی کاملاً محدود مانند خانواده. گروه یا یک روستا واژه مونوگرافی واژه ای است لاتین مرکب از دو واژه Mono به معنی یکی یا تک و گرافی Grophy به معنی ثبت کردن، نوشتن که در ترکیب می شود گزارش کتبی مفصل درباره یک چیز، شرح مفصل از یک موضوع.

روش تحقیق:
در مطالعات علوم اجتماعی دو روش وجود دارد:
1- روش پهنانگر که عبارت است از مشاهده جوامع گسترده یا یک سلسله از اجتماعات هدف این روش به دست آوردن خصوصیات عمومی جامعه است.
2- روش ژرفانگر که در آن جامعه خاص که از وسعت و قلمروی محدود و مشخصی برخوردار است، به طور عمیق و به تفصیل مورد مشاهده و مطالعه قرار می گیرد.
این روش از جمله فنون مربوط به تحقیقات مردم شناسی است که ویژگی اساسی آن مشاده و مشارکت در زندگی مردم است و یا فنون و روش ها ی دیگر تحقیق می توان جامعه محدود و مشخص را بررسی کرد. تاکید بر محدود و مشخص بودن جامعه از آنروست که در مردم شناسی هر چه جامعه قوم و قبیله کم جمعیت تری گزینش شود، دستیابی به هدف و نتایج لازم زودتر و دقیق تر خواهد بود. به علاوه نتیجه کار اطمینان و اعتقاد بیشتری در پی خواهد داشت بنابراین نخستین شرط در مطالعات مردم شناسی رفتن به محل و اقامت در آنجاست بدین ترتیب ارتباط بین محقق و جامعه مورد مطالعه برقرار می گردد. و همه زمینه های ذهنی که می توان محقق را وادار به پیشداوری نماید از بین می رود. (فربد/1376/ صص 63 و 62)
روش کار و جمع آوری اطلاعات:
در این تحقیق از روش مصاحبه با افراد با تجربه و بخصوص پیرمردان و پیرزنان استفاده شده و همچنین از کتب های متعددی برای تدوین و گردآوری این اطلاعات استفاده شده است در حقیقت این کار یک تحقیق میدانی بوده که محقق برای تهیه این گزارش به میدان تحقیق رفته و با افراد آن منطقه محاسبه داشته است و سعی کرده که موارد مهم و مورد توحه را از توجه دور نگاه ندارد و به امید اینکه این گزارش کوچک توانسته باشد فرهنگ و موقعیت اجتماعی و … نقطه ای کوچک از ایران بزرگ را نمایان سازد.

 


فصل دوم:
جغرافیا

موقعیت جغرافیایی تهران:
استان تهران با وسعتی حدود 18956 کیلومتر مربع بین 34 تا 5/36 درجه عرض شمالی و 50 تا 53 درجه طول شرقی واقع شده است. این استان از شمال به استان مازندران، از جنوب به استان قم، از شرق به استان سمنان و از غرب به استان قزوین محدود شده و مرکز آن شهر تهران است.
بر پایه آخرین تقسیمات کشوری، استان تهران در سال 1373 دارای 9 شهرستان 22 شهر، 20 بخش، 62 دهستان و 1947 آبادی است.
شهرستان های آن عبارتند از:
شهرستان تهران دارای دو بخش و دو دهستان (سولقان و سیاه رود) و یک شهر (تهران) است.
شهرستان دماوند دارای دو بخش و هشت (پشت کوه، حیله رود، شهر آباد، قزقان چای، ابرشیوه، آب علی ، تارود و جمع آب رود) و چهار شهر دماوند، رود هن، کیلان و فیروز کوه است.
شهرستان ری دارای سه بخش شش دهستان (حسن آباد وهن آباد و قلعه نو، کهریزک، فشاپو و غنی آباد) و یک شهر (حسن آباد) است.
شهرستان سادجبلاغ دو بخش و سیزده دهستان (بالاطالقان، میان طالقان، پائین طالقان، احمد آباد، بزغان، تنکمان، جمال الدین، چندار، چهاردانگه، رامجین، سعید آباد، نجم آباد و هیو) و دو شهر (نظرآباد و هشتگرد طالقان) است.
شهرستان شمیرانات دارای دو بخش و سه دهستان (رود بار قصران، لواسان بزرگ و لواسان کوچک) و دو شهر (لواسان و خشم) است.
شهرستان شهریار شامل دو بخش و یازده دهستان (اسماعیل آباد، امام زاده ابوطالب، منجیل آباد، اخترآباد، بی بی سکینه، جوقین، رزکان، فردوس، قائم آباد، ملاردومویز و سه شهر (رباط کریم، شهریار و شهر قدس) است.
شهرستان کرج شامل دو بخش و هفت دهستان (آدران، آسارا، گرم دره، محمد آباد، پلنگ آباد، کمال و اشتهارد) و سه شهر (کرج، اشتهارد و ماهدشت) است.
شهرستان ورامین شامل سه بخش و هشت دهستان (بهنام پازوکی شمالی، بهنام سوخته شمالی، فیلستان، بهنام سوخته جنوبی، بهنام پازوکی جنوبی، بهنام وسط شمالی، بهنام عرب جنوبی و بهنام وسط جنوبی) و چهار شهر (ورامین، قرچک، پیشوا و پاکدشت و جواد آباد) است.
شهرستان اسلامشهر شامل دو بخش و چهار دهستان (فیروز بهرام، چهاردانگ، ده عباس و صالح آباد) و یک شهر (اسلامشهر) است.
جغرافیای طبیعی و اقلیم استان
استان تهران با رشته کوههای البرز از استانهای شمالی ایران جدا شده است. بخش مرتفع البرز در مرز شمالی استان به 1500 متر می رسد که در سمت شمال غربی کشیده شده است. در ارتفاعات بالایی کوهستان البرز که دارای شیب نسبتاً تندی است امکانات بسیار محدودی برای دستیابی به منابع آب و کشاورزی و جود دارد. از این رو جمعیتی بسیار اندک در این نواحی ساکن شده اند. شهرستان و تقریباً همه شهر دماوند در این ارتفاعات قرار گرفته است. در شمال شرقی استان کوههای سواد کوه و فیروز کوه قرار دارد و به ارتفاعات شهیرزاد در مشرق می پیوندد.
دیواره جنوبی کوه های البرز مرکزی را در استان تهران کوه های لواسانات و قره داغ و کوه های شمیرانات که بلندترین نقطه آن قله 3933 متری توچال می باشد در بر گرفته است. از دیگر ارتفاعات استان می توان به کوه های حسن آباد و نمک در جنوب بی بی شهر بانو و القادر در جنوب شرقی و ارتفاعات قصر فیروزه در شرق اشاره کرد.
موقعیت آب و هوایی استان تهران چه در مناطق کوهستانی و چه در دشت ها موجب پوشش از نوع نیمه صحرایی شده است بارندگی اندک و خشکی هوا باعث رشد خار و بوته استپ های صحرایی و به ویژه در بلندی ها است.
در نواحی مختلف استان تهران به علت موقعیت ویژه جغرافیایی آب و هوای متفاوت شکل گرفته است . سه عامل جغرافیایی در شکل گیری آب و هوای آن نقش اساسی و تعیین کننده دارند.
1- کویر یا دشت کویر که در جنوب استان تهران قرار گرفته و عاملی منفی به حساب می آید زیرا باعث گرما و خشکی هوا می شود و همراه خود گرد و غبار می آورد.
2- رشته کوه های البرز که در شمال تهران واقع شده و باعث تعدیل آب و هوا می شود. از این دیدگاه نقشب مثبت ایفا می‌کند.


بادهای مرطوب و باران زای غربی که نقش آن در آب و هوای استان محسوس و موثر است ولی نمی تواند به طور کامل نقش کویر را خنثی کند.
استان تهران را می توان به سه بخش اقلیمی زیر تقسیم کرد:
الف- اقلیم ارتفاعات شمالی که بر دامنه های جنوبی بلندی های البرز مرکزی در ارتفاعی بالای 3000 متر قرار گرفته و آب و هوای مرطوب و نیمه مرطوب و سردسیر با زمستانهای بسیار سرد و طولانی دارد بارزترین نقاط اقلیم دماوند و توچال است.
ب- اقلیم کوه پایه ها، این اقلیم در ارتفاعات دو تا سه هزار متری از سطح دریا قرار گرفته و آب و هوایی نیمه مرطوب و سردسیر بازمستان هایی به نسبت طولانی دارد. آب علی، فیروز کوه، دماوند، گلندوگ، سدامیرکبیر و دره طالقان در این اقلیم قرار دارند.
دمای متوسط سالانه در مناطق کوهپایه ای استان میان 10 تا 15 درجه و در دشتهای مجاور آن 15 تا 20 و در دشت های مجاور آن 15 تا 20 درجه سانتی گراد است.
ج- اقلیم نیمه خشک و خشک که زمستان های کوتاه و تابستان های گرم دارد در ارتفاعات کمتر از 2000 متر واقع شده است. هر چه ارتفاع کاهش می یابد خشکی محیط بیشتر می شود. ورامین شهریار و جنوب شهرستان کرج در این اقلیم قرار گرفته‌اند.
شهرستان شهریار
شهریار یکی از شهرستان های دوازده گانه استان تهران است که با وسعتی در حدود 1296 کیلومتر مربع در ارتفاع 1160 متری از سطح دریا و بین تا طول شرقی و تا عرض شمالی قرار دارد. این شهرستان از شمال به شهرستان های کرج و تهران از شرق به اسلام شهر از جنوب به رباط کریم و بخش رزند شهرستان ساوه و از غرب بار دیگر به شهرستان کرج محدود می شود.
این شهرستان از سه بخش مرکزی، قدس و ملارد با 157 آبادی و 9 شهر به نام های شهر شهریار، صباشهر، شاهد شهر، وحیدیه، شهر جدید اندیشه، فردوسیه، شهر قدس ملارد و صادقدشت به عنوان یکی از شهرستان های استان تهران تشکیل شده است.
جمعیت این شهرستان برابر آخرین سرشماری عمومی، نفوس و مسکن در آبانماه سال 1375 معادل 531064 نفر بوده که از این میان بخش مرکزی با در برداشتن حدود 248 کیلومتر مربع شامل دهستان های جوقین، رزکان، سعید آباد، فردوس، قائم آباد و مویز جمعیتی معادل 242049 نفر دارا بوده است.
بخش قدس با وسعتی حدود 76 کیلومتر مربع شامل دهستان های دانش و هفت جوی 144805 نفر جمعیت داشته است.
بخش ملارد مشتمل بر دهستان های اختر‌آباد بی بی سکینه، و ملارد با وسعتی حدود 972 کیلومتر مربع جمعیتی بالغ بر 144210 نفر دارا بوده است.
بر همین اساس دهستان ملارد حدود 185 کیلومتر مربع دهستان بی بی سکینه حدود 103 کیلومتر مربع و دهستان اخترآباد حدود 684 کیلومتر مربع وسعت دارد.
مجموع بررسی های انجام شده نشان می دهد تا قبل از دهه 1340 شهرستان شهریار متشکل از مجموعه ای روستایی بوده که اقتصاد اصلی آن را کشاورزی و دامداری تشکیل می داد. این روستاها به واسطه رشد طبیعی و ثبات نسبی جمعیت دارای ساختار قومی و فرهنگی مشخصی بود.
شهریار با گذشته ای دور همواره به خاطر زمینهای مستعد کشاورزی، وجود باغ های سرسبز و تاکستان های پربار و میوه های شیرین و گوارا شهرتی بسیار داشته است و به عنوان یکی از مهمترین تولید کنندگان محصولات زراعی و باغی شهرهای اطراف و به ویژه تهران محسوب می شده است.
اما با بروز تحولات مختلف اقتصادی اجتماعی در دهه های اخیر و پدیده مهاجرت و استقرار صنایع و کارخانجات متعدد در شهرستان و اطراف آن اندک اندک ساختار اجتماعی و اقتصادی منطقه تحت تأثیر قرار گرفت و اقتصاد کشاورزی و دامداری منطقه نیز از این جریان بی تأثیر نماند.
روند شدید مهاجرت به شهرهای تهران و کرج و بالا رفتن قیمت زمین مسکن و اجاره بهای آن در تهران بخشی از جمعیت کم بضاعت تهران و کرج، را به سوی اطراف از جمله شهرستان شهریار روانه نمود.
با شدت گرفتن این مهاجرت در دو دهه گذشته دگرگونی آشکاری در ساختار قومی فرهنگی روستاهای شهرستان به وجود آمده است. مهاجرین که عمدتاً از شهرستان های استان تهران استان های مرکزی، زنجان، همدان، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل خراسان، گیلان و مازندران و کردستان می باشند، هر یک با آداب و رسوم و زبان طرز تفکر و هنرهای خاص منطقه ای موجب اختلاط هر چه بیشتر فرهنگی و به تحلیل رفتن ساختارهای قومی- فرهنگی در روستاهای شهرستان شده است، به گونه ای که غالب روستا های منطقه که تا چند دهه گذشته ساختار روستایی مبتنی بر اقتصاد کشاورزی خود را حفظ کرده بودند نقش خوابگاهی و استراحت گاهی برای مهاجرین ساکن شده و در آنها را یافتند وجود عواملی چون محدودیت استقرار صنایع در تهران، زمین ارزان وقابل، دستیابی برای صنایع و کارخانجات نزدیکی به بازار مصرف انبوه تهران، دسترسی به نیروی کار ارزان و فراوان برای روستائیان در محدوده شهرستان باعث استقرار صنایع کارخانجات و دیگر واحدهای اقتصادی جدید در این شهرستان گردید. این موضوع به نوبه خود باعث جذب بیشتر مهاجرین هجوم بی رویه روستاهای شهرستان، فروش اراضی روستاها توسط مالکین کمبود اراضی کشاورزی و دگرگونی نقش و ساختارهای اقتصادی اجتماعی و فرهنگی روستاها گردید.
ایجاد شهرکهای خوابگاهی و شهرکهای کارمندان دولت در زمین های اطراف یا داخل روستاها نیز عامل دیگری در تحول روابط اجتماعی و فرهنگی و روستاهای منطقه بوده است.
مجموع عوامل مذکور باعث شده است که امروزه روستاهای شهرستان شهریار از نظر جامعه شناسی ویژگی های روستایی خود را از نظر ساختارهای اقتصادی اجتماعی و فرهنگی از دست بدهند و روابط اجتماعی فرهنگی و سنتی مبتنی بر احترام و یکپارچگی اجتماعی با روابط شغلی مبتنی بر درآمد و ثروت تغییر نماید که از تبعات عمده آن عدم یکپارچگی اجتماعی فرهنگی در روستاها می باشد.
اما از این میان دهستان اخترآباد به دلیل فاصله بیشتر از نقاط شهری و وضعیت جغرافیایی و محدودیت های دیگر از نظر توسعه با مشکل روبرو بوده و گسترش زیادی پیدا نکرده است و در دهه های گذشته نیز رشد جمعیت چندانی نداشته است.
روستاهای دهستان اخترآباد از نوع سکونتگاه هایی هستند که به دور از مجموعه شهری قرار گرفته اند و بافت آنها کاملاً روستایی است و کشاورزی اقتصاد پایه این روستاها را تشکیل می دهد. اینگونه روستاها به دلیل ارتباط ضعیف با شهرهای استان و شهرستان دارای بافت و معیشت سنتی بوده و نحوه بهره برداری از اراضی کشاورزی به صورت ابتدایی و سنتی است. از این جهت از لحاظ اقتصادی توان رقابت با اقتصاد شهری و روستاهای شهر زده (روستاهای مهاجر پذیر که اقتصاد آنها شدیداً خدماتی بوده و کشاورزی سهم بسیار ناچیزی در اقتصاد پایه ای این دسته از روستاها دارند) را ندارد و با توجه به بالا بودن ارزش افزوده زمین مسکن در شهرهای استان و شهرستان و روستاهای شهر زده مهاجرفرست هستند و در حال حاضر تعداد زیادی از روستاهای این دهستان خالی از سکنه شده اند.
در عین حال:
1- تنوع بخشیدن به فعالیت های غیر کشاورزی
2- تقویت خدمات اداری آموزش و بهداشت
3- تجهیز و سازمان دهی خدمات روستایی
4- سمت گیری اقتصادی ملی به نفع کشاورزان و جامعه روستایی
5- افزایش فعالیت های دامداری صنعتی
6- و بالاخره هدایت سرمایه گذاری جدید در زمینه کشاورزی و صنعتی می تواند به عنوان خط مشی ها و سیاست های کلی جهت تقویت و تجهیز فضاهای روستایی و توسعه این دهستان ارائه شود. (فرنیاپور/ 1376/ 1 الی 5)


دهستان اخترآباد
دهستان اخترآباد (معروف به قطعه چهار شهریار) از توابع بخش ملارد در 80 کیلومتری تهران و 50 کیلومتری غرب شهرستان شهریار قرار دارد و با وسعتی معادل 648 کیلومتر مربع از سمت شمال به بخش اشتهارد (شهرستان کرج) از جنوب به بخش زرند (شهرستان ساوه) از شرق به شهریار و دهستان بی بی سکینه و از غرب به خرقان ساوه و بوئین زهرا محدود می باشد. این دهستان به دو منطقه کوهستانی و دشت تقسیم می شود. منطقه کوهستانی آن دز شمال شرق و غرب قرار دارد و کوه های معروف آن کفترلو، جارو (نامش را ظاهراً) از روستای جارو در جنوب بخش اشتهارد شهرستان کرج برگرفته اند) و کردها می باشد.
توپوگرافی منطقه:
بررسی نقشه منحنی های میزان شهرستان شهریار را نشان می دهد که بخش شمال غرب این شهرستان (دهستان اخترآباد) نسبت به بخش های دیگر آن از ارتفاع بیشتری برخوردار است این بخش که قسمت های جنوبی کوههای تارزو و تاوره را شامل می شود دارای ارتفاع کمتر از 1500 متر می باشند.)
ارتفاع اراضی از غرب و شمال غربی به سوی شرق و جنوب شرقی کاسته می شود، به گونه ای که در منتهی الیه قسمت جنوب شرقی ارتفاع اراضی به 1000 متر نزدیک می شود.
جهت عمومی شیب در شهرستان شهریار (همچنین دهستان اخترآباد) از شمال به غرب و از شرق و جنوب شرق و از شمال به جنوب شرق می باشد.
تقسیمات کشوری:
دهستان اخترآباد به مرکزیت روستای اخترآباد و از توابع بخش ملارد شهرستان شهریار با 648 کیلومتر مربع وسعت شامل 65 روستا و مزرعه و مکان می باشد که از این تعداد 39 نقطه آن دارای سکنه است اسامی 65 نقطه به شرح ذیل می باشد:
-احمدآباد -اخترآباد -آغلهای الوندی -آغلهای اولیا اوغلی -آغلهای چهاراغلی فجیر-آغلهای کنار فجیر - آغل های وسط فجیر - آق قویی -اکرم آباد کیانپور- الله آباد- امیرآباد کلاهچی- مهدی آباد- جوادیه- چاقوی بالا- چاقوی اخوانی – چهارباغ- حاجی آباد سفلی -حجت آباد- حسین آباد کلاه چی- حسین آباد – حسین آباد هپشلو – وارآباد- دکین- زرین آباد- رضا آباد- زرین ده- شور قویی- شیرین آباد- شیرین قویی- داق قویی- عباس آباد- دولت آباد- عباس آباد گلشاد- علی آباد- قشلاق صفرخان- قشلاق قاجارخانی- قشلاق گمرگان- قلعه قربان خان- قمشلو- قنات نو- گمرگان- گوی بلاغ- محمد آباد- محمدآباد قمشلو- مرتع اسدخان- محمد آباد نائینی- محمود آباد- مزرعه زغلو – مزرعه خانی آباد- مزرعه قنات نو- مقصود آباد- مهدی آباد- نورآباد-مزرعه شیرین قویی- بزح بلاغ- مزرعه قزل قویی- مزرعه بلاغی- ولی آباد- یوسف آباد غناری- صفی آباد
با این که دهستان اختر با یک دوم ساخت شهرستان شهریار را به خود اختصاص داده است و بزرگترین دهستان شهرستان محسوب می شود در هر 5/17 کیلومتر مربع آن یک نقطه جمعیتی وجود دارد در حالی که در دهستان های مرکزی شهرستان به طور متوسط در هر 9/4 کیلومتر مربع یک نقطه جمعیتی و در دهستان های شرقی آن به طور متوسط در هر 7/9 کیلومتر یک نقطه جمعیتی وجود دارد.
وضعیت آب های زیر زمین و جریان های طبیعی
هرگاه سخن از وضعیت آب و هوا در شهریار به میان می آید استفاده از رودخانه کرج و انشعابات آن در اذهان تداعی می گردد.
رودخانه کرج منبع تغذیه آب های سطحی و زیر زمینی در گذشته محسوب می شد و از زمان احداث سد امیرکبیر در کرج و انحراف مسیر آب رودخانه مزبور جهت تامین آب شرب جمعیت تهران به تدریح با مشکل کم آبی در سایر نقاط منطقه قویاً احساس می شود
در این خصوص هر چه از شمال به جنوب و از شرق به غرب شهرستان شهریار پیش می رویم از کیفیت و کمیت آب کاسته می شود و یکی از دلایل کاهش کیفیت آب، وجود اراضی حاشیه کویر به لحاظ خصوصیات شیمیایی خاک است که بر املاح موجود در آب می افزاید.
لازم به ذکر است آبهای سطحی و جاری پس از احداث سرد کرج بسیار شدید کاهش یافته است البته تعدادی از روستاهای دهستان بی بی سکینه دارای سهمیه ناچیزی از ذخایر آب سد امیرکبیر می باشد و این سهمیه اختصاص به میزان بارندگی دارد و در مواقعی که میزان بارش کاهش می یابد سهمیه فوق الذکر (حق آب کشاوزان شهریار از روخانه کرج) نیز قطع شده و آبی به سوی شهریار روان نمی شود. در نتیجه موجب شده است که بسیاری از چاه ها، قنوات و چشمه های منطقه خشک گردد.
روخانه:
رودشور «چای» یکی از رودخانه های شهریار است که از دهستان اختر آباد عبور می‌کند. این رود فصلی بوده و در تابستان های خشک و در بقیه فصول سال آب در آن کم و بیش جریان دارد. سرچشمه اصلی این رود از کوه های سلطانیه است که پس از مشروب ساختن دشت های ابهر، قزوین، ساوجبلاغ و اشتهارد از بخش شمالی وارد دهستان اخترآباد می‌گردد.
بر اساس اطلاعات ایستگاه اندازه گیری شور در سال آبی 1373-1372 حجم‌ آب سالیانه رودشور 38 میلیون متر مکعب بوده است آب اصلی این رودخانه از ماندابهایی است که در شمال بلوک زهرا از مازاد آب رودخانه های «فررود» و «ابهرود» تشکیل می شود. در باتلاقهای محمد آباد، قزوین، آبهای شور ارتفاعات اشتهارد بدان می ریزد و در شمال اشتهارد ضمن عبور از توده های نمکی، شوری آب به حد کمال می رسد.
با توجه به به درصد بالای نمک آب این رودخانه (1700 میلی متر برسانتی متر) قابلیت استفاده در فعالیت های کشاورزی را ندارد. در حالی که شوری آب مورد نیاز گیاه باید بین 4000-2000 میلیمتر بر سانتی متر باشد. (رحیمی/ 1380/ ا الی 8)
آب این رودخانه نهایتاً به دریاچه قم می ریزد.
بدین ترتیب دهستان اخترآباد فاقد آبهای سطحی دائمی می باشد.
موقعیت و حدود ده اخترآباد
اخترآباد روستایی است در مرکز دهستان به همین نام از بخش ملارد شهرستان شهریار. این روستا در جنوب رشته ارتفاعات میانی و بر سر راه ارتباطی غرب و شرق دهستان اخترآباد قرار داشته است و به لحاظ سیاسی و اداری مرکز دهستان مذکور نیز به شمار می رود.
این روستا از شمال به مزرعه شیرین قویی از طرف شرق به روستای اسد آباد و مهدی آباد بوقین و از سمت غرب به ولی آباد و مجتمع کشت و صنعت فدک و از جنوب به اراضی مجتمع کشت و صنعت فدک محدود می شود.
وسعت ده
این روستا یکی از روستاهای بزرگ دهستان اخترآباد محسوب می شود که دارای وسعتی معادل چهل هکتار (40000 هزار کیلومتر مربع) می باشد.
کوهها
کوههایی که در این روستا هستند عبارتند از: کوه کفترلو، قوش پخو، کل قره داقه، کوه سیزده بدر، و قرمز کمر که به جز کوه کفترلو از اهمیت چندانی برخوردارند.
ازدامنه ارتفاعات شمالی و جنوبی چشمه هایی به سوی نواحی پست دره اخترآباد روانند در کنار این چشمه ها که غالباً از نامی ترکی برخوردارند به آبهای کوچک و مراتع سرسبزی بر می خوریم مانند قزل قویی (چاه طلایی) قزح بلایی، (چهل چشمه) گوی بلاغ (چشمه آبی) داغ قویی (چاه کوهستانی) آق قویی (چاه سفید) و سقریاتان (خوابگاه گاو).
موقعیت و شکل کوهها شیب دامنه آنها و وضعیت طبیعی دره اخترآباد باعث بروز سیلاب هایی شدید در برخی سال ها و ویرانی تعدادی از روستاها شده است. از این رو طی چند سال اخیر سدی خاکی در غرب روستای ورآماد بر کنار غبار تپه ساخته اند. در اطراف سد بر سطح دره اخترآباد نیز خاکریزهایی برای انتقال سیلاب به داخل مخزن سد به چشم می خورد.
آب و هوا
روستای اخترآباد دارای آب و هوای نیمه خشک با تابستان های گرم و خشک و زمستان های نسبتاً سرد است.
در این روستا پس از ماه اردبیهشت دوره خشک به آرامی آغاز می گردد و در طول ماه های گرم تابستان به اوج خود می رسد و پس از آن با گرایش تابستان به سمت پائیز به تدریج از شدت خشکی کاسته شده و دوره مرطوب سال آغاز می گردد.
بارندگی
بر اساس اطلاعات هواشناسی بیشترین میزان بارندگی در ماه فروردین 35 میلی متر و کمترین میزان در شهریور ماه 4/0 میلی متر بوده است.
میزان بارندگی سالیانه حدود 180 میلی متر و تعداد روز های همراه بارندگی حدود 60 روز است.
دما
در روستای اخترآباد به واسطه متعدد از جمله نزدیکی به کوه های تاوره، کردها، آق داغ، … دمای هوا از حرارت کمتری در تابستان و برودت بیشتری در زمستان برخوردار است.
بر اساس آمار ایستگاه های هواشناسی کرج و پرندک (نزدیکترین ایستگاه های هواشناسی به محدوده شهریار) متوسط نم حداقل درجه حرارت در مرداد ماه 34 درجه سانتی گراد بوده است. حداکثر مطلق درجه حرارت در مرداد ماه و شهریور ماه 42 درجه سانتی گراد و میانگین دما 24 درجه سانتی گراد می باشد.
رطوبت
بر اساس همین آمار متوسط نم نسبی سالانه 46 درصد و حداقل نم نسبی متوسط 15 درصدد در مردادماه حداکثر نم نسبی 55 درصد در اسفند ماه می باشد.
قنات
روستای اخترآباد دارای دو قنات می باشد که از طریق این دو قنات مزارع کشاورزی آبیاری شده و همین طور تا قبل از برخورداری روستا از امکانات آب لوله کشی از آب قنات برای مصارف خانگی نیز استفاده می کردند در حال حاضر قنات اخترآباد 250 هکتار اراضی زیر کشت را آبیاری می‌کند طول این قنات 3000 متر و عمق چاه 10 متر و تعداد میله چاه 80 عدد طول محور تا محل مصرف 2000 متر می باشد.
قنات دیگری که در این روستا می باشد. 90 هکتار اراضی زیر کشت را آبیاری می‌کند و طول قنات 2000 متر عمق چاه 21 متر، تعداد میله چاه 85 عدد طول محور تا محل مصرف 2000 متر می باشد.
جنس خاک
در این روستا گستردگی خاک از جنس رس است و در بعضی از مناطق در حدود یک متر خاک آهکی وجود دارد که این باعث کشت پاره ای از محصولات محدود شود و ساکنین منطقه به سمت فعالیت های دامپروری گرایش پیدا کند.
پوشش گیاهی
گیاهان صحرایی
مصارف علوفه ای گیاهان منطقه مذکور اکثراً سمی و کم ارزش و از ارزش علوفه ای پائین می باشد و قسمت های وسیعی از مراتع و گیاهان غیر خوش خوراک مانند اسپند و سایر گیاهان تیغ دار پوشانده است.
در پوشش گیاهی این مراتع می توان گیاهان قشلاقی، گون، جاور، انواع علفهای شور (مانند امولا، سامولا، سالیکورنیا، خارشتر، و …) و انواع گراس ها، سبد، پوآ، برسوس‌های یک ساله پوتان (خارهای بیابانی) گونه های دیگر مشاهده نمود.
اما گیاهان دیگری مانند گل های وحشی، یونجه بیابانی وجود دارد که از این ها می توان برای خوراک دامها استفاده کرد ولی (یونجه) که علوفه اصلی دام به شمار می رود چون مورد نیاز دامداران می باشد آنرا کشت می کنند و همین طور از کاه و کنسانتره (ذرت، جو، آرد) استفاده می نمایند.
گیاهان خوراکی:
از گیاهان خوراکی صحرایی می توان محصولات زراعی را نام برد که در این روستا کشت می شود آنها عبارتند از‍: غلات گندم و جو.
باغداری که شامل درختان انار، بادام، پسته، زیتون، سنجد، سیب
پوشش جانوری:
جانوران به دو دسته اهلی و وحشی تقسیم می شوند.
جانوران وحشی عبارتند از:
الف- کفتار، گرگ، روباه، تشی، خرگوش، آهو، عنکبوت، ملخ، سوسک، قورباغه، کلاغ
جانوارن اهلی عبارتند از‍:
ب- گوسفند، شتر، گاو، بز، مرغ، خروس، سگ، اسب، اردک، غاز، بوقلمون، الاغ.
(رحیمی/ 1380/14 و 18 و 23)

وجه تسمیه:
مالک اولیه روستای اخترآباد شخصی به نام آقای محمدرضا فیروزپور کامرانی که از نوادگان قاجار می باشد، بوده و به علت علاقه شدید خود به خواهرش اختر هنگام تأسیس این روستا نام این روستا را اخترآباد گذاشته قدمت این روستا به صد سال می رسد و اولین مهاجرین این روستا گروهی از مهاجران شاهسون بوده و تشکیل شده از طایفه جلالوند. شیخلر- عمدلو- (دغل- وپوزلار- و در زمان کریم خان زند به این روستا تبعید شدند و در ابتدا 10 خانوار بوده اند. (نبی الله اجاق 78 ساله)

 


حمام اخترآباد
حمام اخترآباد به صورت ساختانی است زیر زمینی با مصالح سنگ و آجر، آهک و ساروج و پلان مستطیل شکل در امتداد شرق به غرب این حمام در شمال اخترآباد بر ضلع شرقی جاده غربی ورودی به این آبادی قرار دارد. اراضی بایر، زراعی، چندین اصله درخت میوه و تعدادی واحد مسکونی در اطراف محوطه حمام دیده می شود امروزه شاهد فرو ریختن سقف بخش های عمده حمام و انباشت ساختمانی و زباله های گوناگون در فضای داخلی هستیم. بر اساس بقایای موجود حمام اخترآباد از مشرق به غرب شامل چهار بخش با سقف گنبدی و قوسی است. این بخش ها عبارتند از رختکن یا سربینه گرمخانه، خزینه و تون مدخل حمام، که اکنون مسدود شده در میان ضلع جنوبی سربینا قرار داشت. از این مدخل به فضایی مستطیل شکل در امتداد شمال- جنوب با سکویی بر ضلع شرقی وارد شده و بعد از طریق راهرو کوچکی در شمال غربی به محل گرمخانه راه می یافتند گرمخانه با طرحی شبیه سربینه و دو سقف گنبدی دارای یک نظافت خانه در گوشه جنوب شرقی و دو دریچه چهارگوش در بدنه ضلع غربی جهت دسترسی به خزینه‌های آب گرم و سرد در میان فضای خزینه دیواری قطور برای جداسازی آب گرم و سرد بود. در غرب خزینه و متصل به آن تون حمام که قسمتی از سقف آن نیز فرو ریخته است دیده می شود. از وضعیت ظاهری حمام اخترآباد و از فضاهای کوچک و نبود تزئینات و الحاقات معماری چنین بر می آید که در نزد معماران سازنده حمام عواملی چون کاربری، استحکام و رفع نیازهای ضروری بهداشتی اهمیت بیشتری داشته است. با توجه به مجموعه شواهد موجود به نظر می رسد قدمت حمام اخترآباد به اواخر عصر قاجاریه باز گردد.
نام اثر: حمام اختر آباد مالک: دولتی استان تهران شهرستان شهریار
بخش ملارد دهستان اخترآباد روستای اخترآباد طول جغرافیایی شرقی
ارتفاع از سطح دریا
شمالی
ارتفاع از سطح دریا 1319 متر
وسعت حدود 128 متر مربع نزدیک ترین منبع آب قنات محلی- نزدیکترین آبادی بوفین
(گزارش پژوهشی/ بررسی و شناسائی آثار باستانی/ 55)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل سوم:
موقعیت اجتماعی

مهاجرت:
در حال حاضر مهاجرت از روستا به شهر هم در کشورهای صنعتی و هم در کشورهای در حال توسعه یکی از پدیده های مهم محسوب می شود ولی آهنگ آن در کشور های در حال توسعه بسیار سریع تر از کشورهای صنعتی است. زیرا در واقع این حرکت در کشورهای صنعتی به تدریج از قرن هفدهم آغاز شده و در اوایل قرن بیستم به اوج خود رسیده است و پس از آن دوباره شدت و حدت آن کاسته شده است، حال آنکه در غالب کشورهای در حال توسعه بر اثر اجرای برنامه هایی که به منظور نوسازی مناطق روستایی آغاز شده است مهاجرت از روستا به شهر مراحل‌ آغازین خود را می پیماید.
مهاجرت باعث کاهش تعداد ساکنینی منطقه مهاجرت فرست می شود ولی این کاهش تنها مبنای کاهش نفرات نیست، بلکه با تغییر روابط کمی در میان گروه های مختلف از یک طرف ساخت اجتماعی ده و از طرف دیگر موازنه و نسبت گروه های سنی و جنسی دگرگون می شود.
جوانان همیشه اولین گروههایی‌اند که ده را ترک می کنند. این امر خود موجب پیری جمعیت روستا می شود و آثار آن بر هرم سنی به صورت بازری نمودار می‌شود. (وثوقی/ 1377/ 36)
مهاجرت در روستای اخترآباد
مهاجرت که نقل مکان فردی یا یک خانواده از یک مکان به مکان دیگر است. در روستای اخترآباد نیز مانند دیگر روستاهای ایران در گذشته هیچ گونه مهاجرتی به شهر صورت نمی گرفته است در حقیقت افراد در همان روستا به مشاغل کشاورزی و دامداری می پرداختند و فرزندان آنها نیز شغل آنها را ادامه داده و پس از ازدواج در روستا ماندگار می‌شدند ولی امروز با توجه به اینکه سطح سواد در این روستا بالا رفته است افراد با سواد روستا برای پیدا کردن شغلی متناسب با موقعیت فرهنگی و اجتماعی خود در حقیقت برای پیدا کردن شغل های اداری راهی شهر شده و در آنجا ماندگار می شوند. از طرفی دیگر به خاطر افزایش وسایل ارتباطی جمعی و عواملی مانند رادیو و تلویزیون و …. و زرق و برق های شهر ها گروهی از روستائیان را که فاقد سواد هستند را به شهر کشانده و در آنجا به مشاغل مختلف پرداخته اند. بیشتر مهاجرت ها به شهر زاویه، زرند، ملارد و شهریار انجام می شود. از طرفی جوانان روستا به خاطر کمبود تفریحی و …. بعد از اتمام تحصیلات از روستا خارج شده و در شهر به دنبال کار می‌گردند.
(سلامتی 42)
جمعیت:
جمعیت این روستا 750 خانوار است و تعداد مردان 200 نفر و تعداد زنان 150 نفر و 400 کودک ونوجوان و جوان.
سطح سواد:
75% مردم این روستا باسواد هستند که 10 درصد این افراد لیسانس هستند. تحصیلات عالیه دارند 25 درصد افرد دیپلم هستند و 40 درصد آنها زیر دیپلم و تنها 2 درصد خانم ها از 10 درصد سواد بالا دارند و 30 درصد دیگر خانم ها سوادی در حد خواندن و نوشتن می دانند و بقیه بی سواد هستند.
جمعیت فعال و غیر فعال:
در حقیقت می توان گفت جمعیت غیر فعال در این روستا و جود ندارد و همه افراد از بزرگ تا کوچک مشغول کار هستند و پیرمردها و پیرزن ها حتی در سنین خیلی بالا هم فاقد کار نیستند و کارهای سبک را انجام می دهند. (آقای نادری 26 ساله)
امکانات روستایی اخترآباد
خانه بهداشت توسط بهداشت جمعیت احداث شده است و کلیه فعالیت های بهداشتی روستا به عهده این مرکز می باشد فعالیت هایی شامل پیش گیری از بیماری ها و واکسیناسیون تنظیم خانواده، مراقبت و آموزش زنان باردار، نظارت بر توالتهای منازل و کنترل بیماری های دامی همه از وظایف این مرکز می باشند.
پایگاه بسیج: در این پایگاه که متشکل از جوانان (پسر) می باشد وظیفه این امنیت روستا در هنگام را بر عهده دارند اگر دزدی یا ضرب و جرحی اتفاق بیافتد وظیفه این پایگاه است که به آن رسیدگی می‌کند.
دهداری: در این روستا یک دهداری وجود دارد که در واقع نماینده وزارت کشور می باشد و کارکنان آن شامل یک دهدار یک کارمند یک آبدارچی می باشد. وظیفه آن جمع آوری مالیات حمل و فصل اختلاف می باشد.
حمام: در این روستا اباب حمام دوقلو توسط جهاد سازندگی احداث شده است که این حمام عمومی باشد می باشد و یک سوی آن متعلق خانم ها و سوی دیگر آن متعلق به آقایان می باشند.
نانوایی: در روستای اخترآباد واحد نانوایی لواش فعالیت دارد.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان: که این مرکز بیشتر در فصل تابستان فعال است و دارای کتابخانه می باشد در این مرکز کلاس های متعددی از قبیل نقاشی، خطاطی، گلسازی، قرآن، آموزش بهداشتی برای آموزش کودکان و نوجوانان دایر می‌باشد که زیر نظر کمیسیون بانوان ملارد اداره می شود.
دفتر جهاد کشاورزی: که امکانات و وسایل مربوط به کشاورزی را در اختیار کشاورزان قرار می دهد و همچنین وسیله سم پاشی محصولات کشاورزی و دفع آفات بر عهده این دفتر می باشد.
مرکز مخابرات: وظیفه برقراری ارتباط بر عهده این مرکز می باشد.
جایگاه پمپ بنزین: این جایگاه در محور اخترآباد به زاویه توسط شرکت نفت منطقه تهران مراقبت می شود.
شرکت تعاونی: که امکانات و خدمات دولتی از قبیل فراهم کردن آرد برای نانوایی وسایل کشاورزی را در اختیار اهالی قرار می دهد.
مدارس: این روستا دارای ابتدائی، راهنمایی، و به تازگی دبیرستان می باشد. (شاهدات پرشگر)
شورای ده: یکی از ارگان های اجتماعی در این روستا می باشد که تعداد کارکنان آن سه نفر است از طرف اهالی روستا انتخاب می شوند و سپس دهداری این روستا حکمی برای آنها صادر می‌کند. فردی که بیشترین رای را آورده باشد به عنوان رئیس شورا انتخاب می شود و دو نفر دیگر زیر نظر او انجام وظیفه می کنند کار اصلی رئیس شورا حل و فصل امورات ده بوده و همچنین عمران و آبادی بر عهده آنها می باشد. در قدیم این کارها زیر نظر فردی به نام کدخدا انجام می گرفت که از طرف ارباب ده انتخاب می شد.
(آقای سلامتی 42 ساله)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل چهارم:
ساختار فرهنگی

ساختار فرهنگی:
مسجد‍:
این روستا دارای یک مسجد میباشد که به سبک جدید ساخته شده و به صورت دو طبقه که طبقه بالا مختص به خانم ها و طبقه پائین به آقایان اختصاص دارد. دارای سرویس بهداشتی و حیاط نسبتاً کوچکی است. فضای داخلی این مسجد به وسیله پوسترهایی از حضرت علی و حضرت ابوالفضل و پارچه های سبزرنگ تزئین شده است. و علمها و علامت نیز در طبقه پائین نگهداری می شوند. در این روستا از مسجد در هنگام عزاداری محرم و صفر و همین طور ماه مبارک رمضان استفاده می شود. در بعضی مواقع ختم قرآن که در اکثر مواقع قرائت سوره انعام است و توسط خانم ها برگزار می شود و همچن

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مونوگرافی روستای اخترآباد

دانلود مقاله مونوگرافی قلعه بیگ

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله مونوگرافی قلعه بیگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
به طور کلی شاید یکی از مهمترین فعالیتها در زندگی اجتماعی بشر امروز را بتوان در جهت بهبود وضع زندگی او دانست. در عصر حاضر به مدد فعالیت است که توسعه و توسعه نیافتگی بوجود می آید. از منابع و امکانات موجود استفاده می شود و توانایی و استعداد انسانها از قوه به فعل در می آید و در جهت پیشبرد اهداف و رفاه نسبی جامعه گام برداشته می شود.
لذا با توجه به مهم بودن شناخت روستاها در جهت برنامه ریزی و بعد از جامعه عشایری که پایه زندگی شهرنشینی را تشکیل می دهد بر آن شدم تا در مورد مونوگرافی یکی از روستاهای استان خراسان شمالی بنام قلعه بیگ تحقیقی کوچک انجام دهم.
اهالی این روستا با فرهنگی عجین شده با نظام گسترده خویشاوندی ایلاتی و طوایفی و وجود روابط غیر رسمی بین افراد، انسانهایی عاطفی و با احساسات هستند. که در سالیان بعد از انقلاب شیوه زندگی و نوع اقتصاد خانوادگی و روابط سیاسی واجتماعی شان دستخوش تغییراتی شده است.
فرهنگ گفت: این مردم برخاسته از طبیعت و نوع جغرافیایی موجود است. طبیعتی که گاه عرصه را چنان به آنان تنگ می کند که عزم دیار غربت کرده و آواره شهرها می شوند تا قوت لایموتی برای خود تهیه کنند.
به جهت وجود مشکلات اقتصادی و معیشتی مهاجرت در این روستا بسیار زیاد است، مشاغل درآمدزایی آنها عمدتاً کشاورزی و دامداری است که کم کم از شکل صرف خارج شده و نسل جدید دیگر به شکل سنتی به آنها نمی پردازد. و از نظر مطالعه میکروفولوژی هنوز حدود دو سوم از خانه ها از حالت قدیمی خارج نشده است.
تعریف مونوگرافی
مونوگرافی که ترجمه آن تک نگاری است یکی از شیوه هایی است که در روش ژرفائی برای مطالعه جوامع محدود مورد استفاده قرار می گیرد.
مونوگرافی:
به معنای مطالعه "واحد موضوعی" نیز آمده است مونوگرافی که به معنی تحقیق و نگارش یک واحد است در واقع واحد موضوعی را شامل می شود نه واحد جغرافیایی را، منظور از مونوگرافی در این تحقیق: توصیفی است ژرف و همه جانبه از روستای قلعه بیگ با اوضاع اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، جمعیتی و هنجارهای آن و زندگی مردم را که مورد بررسی قرار می دهد.
هانری مندراس جامعه شناس فرانسوی از میان روشهای تحقیق در جامعه شناسی روستایی روش مونوگرافی را بارورترین روش تحقیق در جامعه شناسی می داند.
تجربه مقدماتی: بررسی پایان نامه ها و کتابهای مربوط به جامعه شناسی روستایی و همچنین از اینترنت و راهنمائی استادگرامی دکتر کامران می باشد.
1- شناسائی محیط جغرافیایی و موقعیت سیاسی روستا:
1-1- موقعیت، حدود و وسعت روستا:
این روستا از مشهورترین روستاهای کردنشین مرزی شهرستان شیروان که در تقسیمات کشوری سال 1383 به استان خراسان شمالی ملحق شده است و به علت قدمت و مرکزیت ایل کیکانلو در این منطقه واقع شده است. این روستا در فاصله 36 کیلومتری شمال شرقی شهرستان شیروان بخش مرکزی و از دهستان سیوکانلو می باشد از شمال به کوه سنجربیگ و ازجنوب به کوه کولک و روستای قدیمی بگان، از شرق به روستای ترانلو و از غرب به روستای پیروانلو محدود می گردد.
مساحت این روستا حدود 150 هزار متر مربع می باشد. (15 هکتار)
1-2- ناهمواریها:
این روستا به علت کوهستانی بودن دارای ارتفاعات و کوههای زیادی می باشد به طوری که روستا در حاشیه دره و در دامنه کوه قرار گرفته است. مهمترین کوههای این روستا کوه سنجربیگ، پتله گاه و قشمار که دنباله رشته کوههای هزار مسجد می باشند بلندترین قله این منطقه پتله گاه می باشد.
1-3- آب و هوای روستا:
این روستا از نظر آب و هوائی دارای آب و هوای کوهستانی با زمستانهای بسیار سرد و تابستهای معتدل می باشد عموماً در این منطقه دو نوع وزش باد وجود دارد، یکی در جهت شمال شرقی و جنوب غربی می وزد و به بادهای "آیش" معروف می باشد و تا حدی بادهای گرم و خشک می باشند. که این نوع باد چندان مفید نیست و به گیاهان و زمینهای زراعی آسیب می رساند. نوع دیگر باد که کاملاً مخالف جهت باد قبلی از طرف غرب به شرق می وزد و باد ملایمی می باشد که از طرف دریای خزر می وزد و به آن "باد دولان" می گویند و بادی است با رطوبت که باعث سرسبزی و خرمی می شود.
به طوری این منطقه دارای زمستانهای بسیار سرد و طولانی و تابستانهای خنک و معتدل می باشد و به جهت داشتن آب و هوای معتدل دارای خاک شنی نسبتاً حاصلخیز می باشد.
این روستا با بارانهای فراوان در بهار و برف زیاد در زمستان مواجه است و دارای منابع آب روزمینی و زیرزمینی نسبتاً فراوان می باشد. به جهت باران زیاد همیشه در خطر سیلاب قرار دارد میزان بارندگی در سال بین 300 تا 400 میلی متر می باشد.
درجه حرارت این منطقه در زمستان بعضاً تا 25 الی 30 درجه زیر صفر و در تابستان تا 25 تا 30درجه بالای صفر هم می رسد. (آمار هواشناسی استان در سال 1386)
1-4- رودخانه ها
در این روستا تنها یک رودخانه بنام رودخانه بیچرانلو که از شمال به جنوب روستا می گذرد و از کوههای سنجربیگ و پتله گاه سرچشمه می گیرد و پس از مشروب کردن مزارع و باغات روستا در روستای دیگری بنام دوآب به رودخانه گلیل می پیوندد.
علاوه برآن در اطراف روستا چشمه های متعددی وجود دارد که از آن برای آب آشامیدنی روستا و استفاده دامداران در گذشته مورد استفاده قرار می گرفت.
1-5- پوشش گیاهی:
پوشش گیاهی روستا با آب و هوا و میزان بارندگی ارتباط مستقیم دارد. هر چقدر میزان بارندگی بیشتر باشد پوشش گیاهی آن بهتر و بیشتر می باشد. پوشش گیاهی در این روستا بیشتر از گیاهان علفی و مقداری هم دارای درخت و درختچه ها می باشد البته این درختها در ارتفاعات و دامنه دیده می شود بیشترین نوع درختی که دیده می شود درخت سرو کوهی است که در اصطلاح کرمانجی به آن درخت «مرخ» می گویند.
طبق گفته های مردم روستا تمامی کوههای این منطقه زمانی به صورت جنگل های انبوه بوده که به مرور زمان و بر اثر قطع درختان توسط انسانها و چرای بی رویه دام از بین رفته است. گیاهان علوفه ای دارویی در این منطقه عبارتند از: آنوخ- قارچ خوراکی- کنگر- چریش- ساری گل- شقایق- پونه- گون- زرشک- بابونه- زردآلو کوهی- زیره کوهی- گل گاوزبان و ... می باشد.
1-6- جانوران:
این منطقه به جهت اینکه سه چهارم آن کوهستانی می باشد و دارای ارتفاعات زیاد در چای عمیق، دارای جنگل و بوته های زیادی می باشد. با توجه به نوع آب و هوا انواع و اقسام جانوران درنده و وحشی و خزندگان و پرندگان گوناگون یافت می شود.
از جمله جانوران وحشی: گرگ، پلنگ، روباه و شغال می باشد- همینطور جانورانی مثل گراز، خرگوش، آهو، بزکوهی، و پرندگان از قبیل: کبک، قوش، عقاب، کرکس، جغد، انواع کبوتران، گنجشگان، کلاغ، قمری، موسی کوتقی، شانه بسر، زاغ سیاه، بلدرچین و بلبل یافت می شود. خزندگان مثل: مار، سوسمار، عقرب، آفتاب پرست نیز یافت می شود.
فصل دوم:
2- تاریخچه روستا:
2-1- نام روستا و وجه تسمیه آن
نام روستا قلعه بیگ می باشد علل نامگذاری این روستا (قلعه) به بیگ به جهت وجود دائمی ایل (بیگ) در این روستا بوده است. نام قدیم این روستا قره چشمه می باشد. این روستا محل سکونت چهار طوایف بزرگ شامل 1- طایفه تایانلو 2- طایفه کالاچلو 3- طایفه شامالی 4- طایفه آل و دل بوده .
2-1-1- طایفه تایانلو:
احتمالاً از طایفه کردهائی که در مرز عراق ساکنند می باشند اما مردم این قلعه معتقدند که این طایفه از طایفه کردهای دماوند می باشند که از کردان کرمانج منطقه سیوک منطقه ای در خربوط کردستان ترکیه می باشند که در عصر صفویه به این منطقه آورده شده اند. اما لفظ تایان معانی مختلفی دارد از جمله به طایفه ای کرد در مرز ترکیه و عراق نیز گفته می شد.

 

2-1-2 طایفه کالاچلو:
این طایفه از روستای آب گرگ از ایل هودانلو (در اطراف قوچان) به علت نزاع و اختلاف محلی مهاجرت نمودند و در قلعه بیگ سکنی گزیدند.
البته این طایفه در اغلب نقاط این استان پراکنده اند و از آذربایجان به این مناطق مهاجرت نموده ند.
2-1-3- طایفه شامالی:
واژه شام ئالی (از اطراف شام) این واژه بر کردهائی که از کشور سوریه (شام) به این منطقه مهاجرت نمودند می گویند و یکی از طوایف بزرگ این روستا محسوب می شوند.
2-1-4- طایفه آل و دل:
این طایفه یکی از طوایف مهاجر از قلعه ترانلو که این قلعه مورد تهاجم ترکمنها واقع شده بود و به همین دلیل به قلعه بیگ مهاجرت نمودند و اقلیت مردم این روستا را تشکیل می دهند. تمامی طوایف این روستا کردهای کرمانج و همگی اهل تشیع می باشند.
«مرزداران شمالی خراسان- شاد روز امانی- 1382- ص138-137»
نکته:
تمامی کردهای منطقه اسم روستا را قلعه می گویند چون از قدیم هر روستا دارای یک قلعه برای محافظت در مقابل تهاجمات بود.
2-2- گذشته روستا براساس گفته های مردم و اسناد و مدارک:
ظهور و وجود کرد در خراسان و مهاجرت آنها و نقطه شروع حرکت اکراد به صورت پراکنده در برخی کتب وجود دارد بیشتر مورخین و پژوهشگران شروع حرکت رسمی آنان را به صورت قبیله ای مربوط به عصر شاه عباس اول صفوی می دانند.
اما در کتاب سفرنامه ابن حوقل در سفر به ماوراء النهر و وارد شدن به شهر چاچ که مربوط به سال 350 ه. ق است ضمن توصیف مکان و جمعیت و حصار و دروازه های شهر چاچ از دروازه کرمانج نام می برد که نشانگر قوم کرمانج در آن اطراف بوده است.
کرمانج در شرق علاوه بر خراسان در کشورهای قرقیزستان، قزاقستان و افغانستان نیز به صورت پراکنده زندگی می کنند. ولی حرکت رسمی آزاد به خراسان شمالی مربوط به دوران صفویه است، چرا که عصر شاه عباس عصر جابجایی ایلات بود اختلافات قزلباشان و تهاجم ازبکان و سقوط هرات و مشهد و شورش های داخلی و مشکل عثمانیان دشواریهایی بود که در زمان او پیش آمده بود. (صفویه از ظهور تا زوال- رسول جعفریان ص 186)
این روستا در گذشته قره چشمه نامیده می شد و محل زندگی طایفه ای ترک زبان بود. اما بعد از خروج ترک ها کردهای بیچری طایفه کالاچلو ساکن شده اند و قلعه بیگ نیز در روبروی روستای فعلی مشهور به قلعه بگان (بیگ) بود و در حدود سال 1250 ه. ق هر دو روستا در هم ادغام شده اند و روستای (قلعه) فعلی را تشکیل دادند. قلعه بیگ فعلی کمتر از دویست سال قدمت دارد و در داخل قلمرو خود به چند قلعه کوچک دیگر تقسیم شده بود.
2-3- اماکن و بناهای تاریخی:
این قلعه دارای یک برج قدیمی به نشانه مرزداری طوایف که هنوز پابرجاست و از سنگ و گل ساخته شده است و ارتفاع آن حدود 12 متر می باشد.
زیارتگاه مقبره سکینه صوفی که مورد اعتقاد اهالی است ولی شجره نامه مشخصی ندارد در این قلعه وجود دارد.
فصل سوم
3- سیمای روستا:
3-1- شکل سکونت (بافت فیزیکی روستا):
در این روستا شکل سکونت به جهت کوهپایه ای به صورت خطی است. چون این روستا در دامنه کوهستان قرار گرفته و شکل خطی یا طولی نامنظم و کوچه ای دارد. شکل معماری روستا دارای دو سطح متفاوت و به هم چسبیده می باشد به طوریکه با هم در ارتباط هستند سقف خانه ها پوشیده از چوب است و دیوارهای آن از گل و لای و سنگ است و اکثر خانه ها در دو طبقه، که در طبقه بالا افراد سکونت دارند و طبقه پایین یا همکف محل نگهداری دام و انبار علوفه می باشد.
3-2- اماکن عمومی (مدرسه- مسجد- گورستان- اماکن ورزشی- تفریحی و ...):
در این روستا مدارس ابتدائی وجود دارد. گورستان دارد لکن غسالخانه ندارد. اماکن ورزشی ندارد اماکن تفریحی ندارد البته برای ورزش و تفریح کوهنوردی دارند، حمام عمومی ندارد مسجد دارد خانه بهداشت دارد، شرکت تعاونی دارد، تعداد 4 باب مغازه دارد، یک باب نانوائی نیز دارد.
3-3- محله ها، کوچه ها، خیابانها، میادین اصلی روستا:
همانگونه که گفته شد به جهت کوهستانی بودن محله های روستا به هم چسبیده دارای کوچه های تنگ و پرپیچ و خم و باریک می باشد که اخیراً طرح هادی در این منطقه اجرا شد که خیابان اصلی روستا را تعریض نموده است. غالب کوچه ها به میدان مرکزی روستا که در آن مرکز تأسیسات عمومی است منتهی می شود.
3-4- راههای ارتباطی به شهر و مزارع:
تنها راه ارتباطی به شهر که به مسافت 36 کیلومتر می باشد هنوز 7 کیلومتر آن آسفالت نشده و به صورت راه شوسه می باشد. راههای ارتباطی به مزارع که در اطراف روستا واقع شده به صورت خاکی و مال رو می باشد.
3-5- مسکن و تسهیلات زندگی (طرز ساختن- مصالح ساختمانی- مساحت منزل- تعداد اتاقها و ...):
به علت ریزش برف و باران در فصل زمستان خانه ها را از نوع سقف های مسطح بنا می کنند و تماماً از گل و خشت نپخته استفاده می نمایند. با توجه به اینکه در این منطقه درخت چنار فراوان است لذا برای سقف منازل فقط از تیر چنار استفاده می نمایند برای دیوارهای منازل از کاه و گل استفاده می کنند که در عبور ندادن سرما بسیار مؤثر می باشد. در حال حاضر اغلب مسکن کم دوام هستند.
شکل خانه ها و نمای آن را همیشه رو به آفتاب می سازند و اکثر منازل در وسط خانه یک هال کوچک و در دو طرف آن دو اتاق خواب و پشت هال را آشپزخانه یا انباری می سازند. تمامی وسایل ساختن منازل در داخل روستا تهیه می شود مگر اینکه پنجره ها و دربهای فلزی را از شهر تهیه می نمایند که در سابق همه آنها به صورت چوبی و در روستا توسط نجار تهیه می شد.
مساحت خانه ها از 30 متر مربع تا 80 مربع و به ندرت 100 متر مربع در تناوب است و این امر بستگی به درآمد و تعداد اعضای خانواده دارد وسایل گرمایشی بخاری نفتی و بعضاً بخاری هیزمی استفاده می کنند. نوع تسهیلات که در اختیار دارند استفاده از سه شبکه اول، دوم، سوم سیما که پس از تقسیمات کشوری در سال 1383 مورد بهره برداری قرار گرفت. دارای دفتر مخابراتی و تلفن می باشد و چون برق در روستا وجود دارد از یخچال و سایر لوازمات برقی زندگی استفاده می نمایند.
فصل چهارم
4- جمعیت شناسی روستا:
4-1- ساخت جمعیت
4-1-1- تعداد جمعیت روستا:
طبق آخرین آمار سرشماری پایان سال 1385 تعداد کل جمعیت این روستا 814 نفر می باشد که 180 نفر آن عشایر و 414 نفر ان جمعیت ثابت و 220 نفر به صورت فصلی می باشد (آمارگیری مرکزی بهداشت 1386)
نکته: منظور از جمعیت فصلی افرادی است که در فصل کشاورزی برای جمع آوری محصولات کشاورزی به روستا برمی گردند.
4-1-2- توزیع جمعیت بر حسب سن و جنس
طبق جدول زیر تعداد جمعیت بر حسب سن و جنس اینگونه می باشد.
گروههای سنی مرد زن
زیر 1 سال 10 7
1 تا 4 سال 19 39
5 تا 9 سال 33 25
10 تا 14 سال 36 32
15 تا 19 35 30
20 تا 24 50 36
25 تا 29 29 31
30 تا 34 22 13
35 تا 39 14 13
40 تا 44 11 14
45 تا 49 13 7
50 تا 54 3 12
55 تا 59 5 9
60 تا 64 3 9
65 به بالا 16 18
جمع کل 299 نفر 295 نفر
در هنگام تولد نسبت دختر و پسر تقریباً ثابت است و در برابر هر 100 دختر 104 پسر متولد می شود و این نسبت از اواسط قرن گذشته ثابت مانده است.
(بهنام، جمشید، 1348.ص4)
طبق این جدول 4/50% جمعیت را مرد و 6/49% را زن تشکیل می دهد. و بیشترین افراد در سنین 20 تا 24 می باشند و کمترین آن را سنین 60 تا 64 تشکیل می دهند. جمعیت مذکور مربوط به جمعیت روستایی ثابت و عشایری است جمعیت فصلی محاسبه نشده است.
4-1-3- توزیع جمعیت بر حسب سواد و جنسیت و سطح تحصیلات:
سطح تحصیلات تعداد درصد
بی سواد 197 16/33
ابتدائی 214 03/36
راهنمائی 68 45/11
دبیرستان 59 93/9
دانشگاهی 56 43/9

 

جمعیت باسواد جمعیت بی سواد
جنسیت مرد زن مرد زن
تعداد 219 178 72 125
درصد 16/55 84/44 55/36 45/63
جمع کل 84/66% 397 نفر 16/33% 197 نفر
طبق محاسبه جدول 84/66 درصد جمعیت باسواد هستند.
4-1-4- توزیع جمعیت بر حسب شاغل بودن و به تفکیک جنسیت:
منظور از شاغل بودن یعنی تمامی کسانی که به مشاغل دولتی به عنوان کارمند یا کارگر و مشاغل غیر دولتی کشاورزی و دامداری و دامپروری و سایر مشاغل اشتغال دارند می باشد.
شاغل غیرشاغل
جنسیت مرد زن مرد زن
تعداد 115 85 50 65
درصد 50/57 50/42 48/43 52/56
طبق محاسبه جدول تعداد 200 نفر شاغل یعنی 67/33 درصد جمعیت روستا شاغل می باشد و تعداد 115 نفر یعنی 36/19 درصد جمعیت روستا غیر شاغل می باشند.
4-1-5- جمعیت فعال و غیر فعال:
منظور از جمعیت فعال تمامی افراد شاغل، بیکار و در جستجوی کار را در زمان معین جمعیت فعال گویند و طبق قانون کار بین المللی گروههای سنی 15 تا 64 سالگی جزء جمعیت فعال محسوب می شوند.
فعال غیرفعال
جنسیت مرد زن مرد زن
تعداد 185 174 114 121
درصد 53/51 47/48 49/51 75/54
طبق محاسبه جدول تعداد جمعیت فعال این روستا 359 نفر یعنی 43/60 درصد می باشد و جمعیت غیرفعال 235 نفر یعنی 57/39 درصد می باشد.
4-2- حرکت جمعیت:
4-2-1- ازدواج:
در میان اهالی این روستا در گذشته نظام خویشاوندی براساس و پایه خانواده پدر تبار استوار بود از این رو خانواده ها ازدواج درون گروهی و یا درون همسری اعتقاد داشتند.
علت این کار شامل:
1- اعتقاد به حفظ دودمان و روشن ماندن اجاق خانواده که منوط به ازدواجهای تازه است
2- اعتقاد به گسترش خانواده چون در بین ایلات کرمانج قدرت سیاسی و بقای اجتمای و اقتصادی آن تابع تعداد افراد بود.
3- اعتقاد دینی و مذهبی (دکتر طیبی- 1374 . ص 213)
سن ازدواج در این روستا طبق سنت دیرینه دختر 13 سال و پسر 15 سال تمام بوده است. لکن در حال حاضر به جهت تغییر فرهنگ و ادامه تحصیل برخی از دختران و اغلب پسران سن ازدواج به بعد از تحصیلات موکول شده است.
انواع ازدواج:
از دیدگاه جامعه شناسی و مردم شناسی ازدواج نزد ایلات به دو شکل انجام می گیرد:
1- ازدواج درون گروهی یا درون همسری
2- ازدواج برون گروهی یا بیرون همسری
1- ازواج درون گروهی (درون همسری):
در این نوع ازدواج انتخاب همسر از افراد خارج از گروه اجتماعی ممنوع بوده و هدف از این نوع ازدواج ممانعت از بیگانگان به داخل گروه اجتماعی بوده و به ازدواج درون گروهی (نسبی و سببی) تقسیم می شد. (نسبی: دختر عمو با پسر عمو، (سببی پسرخاله با دخترخاله)
2- ازدواج برون گروهی (برون همسری):
در این نوع ازدواج که بین گروههای اجتماعی بود و بیشتر در جوامع سنتی نزد اقوام ابتدائی نیز صورت می گرفت. و ازدواج با افراد خارج از گروه اجتماعی بود نمونه ای از این نوع ازدواج:
1- فراری دادن دختران طایفه ای به وسیله پسران طایفه دیگر
2- ازدواج مبادله ای که بیشتر برای رفع دشمنی های دیرینه طایفه ای و یا قصد اتحاد علیه طایفه ثالثی را داشتند عده ای از پسران و دختران دو طایفه را به عقد یکدیگر در می آوردند. البته در حال حاضر ازدواج در این روستا به شکل قدیم نیست و محدودیتهای ازدواج تقریباً برداشته شده و اغلب ازدواج ها به صورت توافقی و آزاد انجام می گیرد.
انتخاب همسر در بین افراد در گذشته توسط والدین چه برای دختر و چه برای پسر انجام می شد و فرزندان حق انتخاب و اظهارنظر نداشتند. ولی در حال حاضر از این شکل خارج شده و این جوانان هستند که برای خود همسر انتخاب می کنند البته با مشورت و کسب اجازه از والدین است.
مراحل ازدواج:
شیوه خواستگاری (مرحله اول):
هرگاه زمان ازدواج جوانی فرا رسد و دختری را برای ازدواج مدنظر داشته باشد با مادر خودش در میان می گذارد سپس از این طریق به پدرش اطلاع می دهد که موقع ازدواجش می باشد.
آنگاه پدر و مادر از طریق خواستگاران که عمدتاً از اقوام نزدیک پسر می باشند و یا اینکه پیرزنهایی که شغل آنها خواستگاری است و برای این کار مزد می گیرند مراتب و خواسته پسر خود را به اطلاع خانواده دختر می رسانند.
خانواده دختر یک مهلت سه روزه می گیرد تا پاسخ دهد (البته در این مدت سه روزه خانواده دختر با اقوام و نزدیکان خود و همچنین با دختر مشورت می کنند) پس از اینکه پاسخ مثبت باشد بزرگترهای پسر به اتفاق چند ریش سفید محل به صورت رسمی از خانواده دختر خواستگاری می نمایند.
بله برون (مرحله دوم):
خواستگارانی که به منزل دختر رسیدند موضوع خواستگاری را مجدداً مطرح می کنند و از پدر و مادر دختر سؤال می کنند که شما چگونه می خواهید با ما رفتار کنید که در این مورد معمولاً سه روش وجود دارد:
اول: ممکن است در خانواده دختر پیش از این دختری را شوهر داده باشند در این صورت می گویند مثل فلان دخترمان را که شوهر دادیم با شما رفتار می کنیم و آنچه در مورد او اجراء کردیم در مورد این دختر نیز همینطور خواهد بود.
دوم: اگر در خانواده قبل از این دختر را شوهر نداده باشند در کار آشنایان و همطرازان خود نگاه می کنند و با چه شرایطی دختر شوهر دادند پس به همان طریق عمل می کنند.
سوم: در غیر صورتهای اول و دوم روش دیگری نیز هست که می گویند «ده ده» یا «پنج پنج» و الی آخر. در این صورت طرف داماد متوجه می شوند که برای این عروس چه چیزهائی را باید در نظر گرفت. مثلاً اگر گفته باشند پنج پنج منظور این است که از هر جنسی 5 عدد یا جفت یعنی پنج دست رختخواب، پنج رأس گوسفند، پانصدهزارتومان پول پنج مثقال طلا و ....
هر گاه پدر داماد متمکن و دست و دلباز و به اصطلاح «لوطی مسلک» باشد بیش از آنچه که خانواده عروس پیشنهاد می کند می پذیرد مثلاً اگر خانواده عروس «شش شش» بگوید پدر داماد « هشت هشت» می پردازد و این کار نوعی افتخار و مایه سربلندی خود می داند.
پس از بحث و گفتگو و قرار و مدار و موافقت طرفین، به اتفاق هم به شهر عزیمت کرده و اثاث و لوازم تعیین شده و چه مقدار از آن را که بایستی تهیه نمایند خریداری نموده و به خانه عروس منتقل می کنند.
نامزدی- قندشکنان (مرحله سوم)
چون روز نامزدی را تعیین کردند مرد سالخورده و کارآزموده ای به میهمانان پیغام می دهد که فلان روز مراسم نامزدی پسر فلانی با دختر فلانی است و یک نفر هم به خانواده دختر اطلاع می دهد که چشم براه باشید که ما شیرینی می آوریم.
ناهار روز نامزدی در خانه داماد طبق سنت دیریه نان و ماست می باشد و شخص هر قدر توانگر و ثروتمند باشد نمی تواند از این آداب و رسوم سرپیچی کند. پس از صرف ناهار میهمانان هدایائی را که تهیه کردند برای تحویل به عروس در خوانچه چیده (ظرف مسی گرد که روی آن نوعی پارچه زیبا و رنگارنگ است) و به همراه خود به خانه عروس می برند. سرناچی و دهل زن که مجموعاً بنام «عاشیق» خوانده می شوند پیشا پیش خوانچه ها و گروهی دختر و پسر رقص کنان و پای کوبان به همراه داماد و بزرگان و ریش سفیدان به سوی خانه عروس روانه می شوند پس از رسیدن به منزل عروس و تحویل هدایا به دستور ریش سفیدی که نقش بزرگتری عروس را به عهده دارد خوانچه ها را میان اتاق پذیرای آورده و روپوش آنرا بر می دارند تا همگی تماشا کنند.
یکی از اعضای خانواده داماد که آورنده پول یا همان شیربهاست که در اصطلاح کرمانجی به آن شیرحقی می گویند. پیش می رود و پول را که در دستمال ابریشمی زیباست و در آن پیچیده تحویل می دهد.
ریش سفید خانواده عروس به علامت احترام سرفرود می آورد و دستمال پول را می گیرد و پس از گشودن پولها را می شمارد و پس از شمارش یک دهم ، ده یک آن پول را در همان دستمال ابریشمی می پیچد و به آورنده آن برمی گرداند. این رسم یعنی خانواده عروس یک دهم به داماد تخفیف می دهد و همینطور می خواهد دستمال خالی برنگردد.
سپس یک نفر آخوند را به مجلس می آورند و دو کله قند را به او می دهند و او طوری باید این کله قندها را به هم بزند که حداقل یکی از آنها بشکند (البته قبل از شکستن قند عقد دائم جاری می شود). آخوند قند شکسته شده را به داماد می دهد و از او هدیه می گیرد آنگاه مابقی کله قند را برای پذیرائی میهمانان مهیا می کنند.
مرحله چهارم (حنابندان):
در این مرحله حنابندان برای عروس است که حنا را از خانه داماد آورده و توسط یکی از زنان وابسته به خانواده داماد با کسب اجازه از مادر عروس حنابندان را شروع می کنند پس از پایان حنابندان دختر و پسر رسماً نامزد یکدیگر می شوند.
مرحله پنجم (عروسی):
هر گاه موعد عروسی فرا رسد در اصطلاح می گویند «فلانی می خواهد زنش را درآورد» در این هنگام باز هم پدر و مادر داماد به ظاهر نقشی ندارند و همان ریش سفیدی که از آغاز عهده دار کار داماد بود همه کاره محسوب می شود.
پس از تعیین زمان عروسی از تمامی بزرگان- ریش سفیدان و بستگان داماد جهت شرکت در مراسم عروسی دعوت به عمل می آید در عروسی هر یک از میهمانان به اندازه وسع خود مبلغی به عنوان هدیه و کادو و به داماد تقدیم می کنند. غذای تهیه شده برای عروسی مختصر برنج طبخ شده است که می بایستی تمامی میهمانان آن را میل کنند و هر کس از این رسم سرپیچی کند مورد سرزنش قرار می گیرد.
پس از صرف ناهار ریش سفیدان خانواده داماد مشغول تهیه صورت باقیمانده قرارداد میان دو خانواده عروس و داماد می شوند و سپس این صورت اجناس را به همراه خوانچه های مخصوص به همراه داماد و میهمانان به خانه عروس می برند و پس از جشن و شادی عروس را به خانه داماد همراهی می کنند.
شیربها، مهریه و جهیزیه:
شیربها یا همان شیرحقی عبارت است از مقدار پول نقد یا هر چیز دیگری که در رسم اجتماعی، فرهنگی از طرف خانواده داماد پیش از اجرای مراسم خطبه عقد به پدر عروس پرداخت می شود. حداقل شیربها در این روستا 100 هزار تومان می باشد که به عواملی همچون: سن و زیبائی و پایگاه اجتماعی و طبقه و قشر اجتماعی دختر، میزان سواد دختر، نوع ازدواج، وضع مالی خانواده پسر دارد.
مهریه:
مهریه یا کابین و به اصطلاح عربی صداق و آن عبارت است از مبلغ پول (طلا و نقره) یا هر چیز دیگری که به هنگام اجرای خطبه عقد به عنوان هدیه داماد به عروس پیشکش و یا تقبل می کند برذمه او باشد و هرگاه زوجه مطالبه کرد بپردازد. و میزان مهریه بستگی به شخصیت اجتماعی و منزلت خانوادگی دارد. انواع مهریه: درگذشته پول نقد، زمین زراعی، باغ، قنات، دام، طلا و نقره و ... بود. ولی در حال حاضر سکه بهار آزادی از 114 سکه تا 200 سکه می باشد.
جهیزیه:
در بین ایلات (کرمانجی) تمام جهیزیه های عروس را می بایستی پدر داماد تهیه نماید و پدر عروس هیچ مسئولیتی ندارد بدینوسیه قبل از عقد یعنی شب بله برون که گفته شد مقدار جهیزیه معین می شود و از آن لیستی تهیه می کنند و به پدر و مادر داماد می دهند و آنان باید در طول نامزدی وسایل موردنظر را تهیه نموده و تحویل خانواده عروس دهند تا زمانی که نتوانند تمام جهیزیه را تهیه و تحویل خانواده عروس دهند پدر عروس اجازه نمی دهد که آنها عروسی نمایند و عروس شان را ببرند به قول کردهای کرمانج عروس را درآورند. البته در سالهای اخیر خانواده عروس برای کمک به زوج جوان مقداری اسباب و اثاثیه به آنان کمک می کنند.
عمده مشکل در امر ازدواج جوانان این روستا مخارج سنگین تهیه جهیزیه و مخارج عروسی است که منجر به این شد تا سن ازدواج افزایش یابد.
4-2-2- زاد و ولد:
ولادت و باروری:
ولادت و باروری را نمی توان جدا از هم مورد بررسی قرار داد. اگرچه علل و نتایج آن دو یکسان نبوده و از هم متفاوت می باشند. اگر ولادت را بتوان یک پدیده جمعیت بیولوژیک قلمداد کرد عوامل گوناگونی همچون عواملی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی در امر باروری مؤثر هستند. تولد پدیده دموگرافی و از اولین حرکات یک جمعیت است.
میزان موالید براساس این فرمول محاسبه می گردد (دکترجوان، جعفر، 1367 .ص 193

 

 

 

 

 

 

 

طبق آمار بدست آمده میزان ولادت در این روستا در سال 75 معادل 7/26 در هزار و در سال 85 ، 5/11 در هزار برآورد شده است. که این آمار کاهش بسیار زیاد موالید در این منطقه را می سازند.
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باروری: شاخص باروری
از آنجائیکه زنان منشأ باروری هستند و عده ای هستند که قابلیت باروری را ندارند مثل: (کودکان و سالخوردگان) و از این گذشته ترکیب جمعیت وتوزیع سنی و جنس آن اثرات مستقیمی در باروری دارد. لذا از این فرمول استفاده می شود.
طبق آمار بدست آمده میزان باروری در این روستا در سال 1375، 2/138 در هزار بوده که در سال 1385 به 4/55 در هزار رسیده که نشانگر کاهش شدید میزان باروری یعنی حدود 5/1 را برابر کاهش می باشد.
4-2-3- مرگ و میر:
مرگ یعنی پایان عمر یک فرد که براساس فرمول زیر محاسبه می شود:
طبق آمار بدست آمده میزان مرگ و میر در این منطقه در سال:
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
1375 حدود 2/7 در هزار بود که در سال 1385 نیز 3/7 در هزار نشان می دهد که تغییری در آن نداشته است. ولی میزان مرگ و میر در مردان در سال 1375، 3/10 و در زنان 3/3 در هزار بود که در سال 1385 این میزان در مردان 5/10 و در زنان 9/5 در هزار نشان می دهد که میزان مرگ و میر در مردان در سال 75 سه برابر و در سال 85 دو برابر زنان نشان می دهد. طبق آمار مرکز بهداشت شهرستان بیشترین مرگ و میر در بین سنین 1 تا 14 سال نشان می دهد که علت آن را در بدو تولد و کمبود امکانات بهداشتی و درمانی و برخی بیماری مسری و عفونی عنوان نمودند.
بعد از آن بیشترین میزان مرگ ومیر در سنین 60 به بالا می باشد. که علت آن را پیری زودرأس و کهولت عنوان نمودند. شاید به دلیل کارهای طاقت فرسا و سنگین علل کوتاهی عمر این افراد باشد.
جدول ولادت و مرگ و میر و باروری در سال 75 و 85 (در هزار)
میزان ولادت میزان باروری میزان مرگ و میر
سال75 7/26 2/138 2/7
سال 85 5/11 4/55 3/7

 

جدول میزان مرگ و میر و میزان ولادت به تفکیک جنس (در هزار)
میزان ولادت میزان مرگ و میر
جنسیت مرد زن زن مرد
سال 75 8/14 9/11 3/3 3/10
سال 85 3/6 2/5 9/5 5/10

 

جدول نشانگر کاهش شدید ولادت در سال 85 در هر دو جنس و نشانگر افزایش مرگ و میر در زنان در سال 85 می باشد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   46 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مونوگرافی قلعه بیگ

مونوگرافی روستای بوژان

اختصاصی از فی گوو مونوگرافی روستای بوژان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تعداد صفحات : 45 صفحه

قیمت : 2200 تومان

این فایل قابل ویرایش میباشد

مقدمه:

بوژان یکی از قراء خیلی تاریخی و قدیمی شهرستان نیشابور است کیفیت منطقه ای آن حاکی از تمام آن است . آنجا که سبزه های مخملی زیبا دامنه کوهها را میآراید . آب رودخانه غرش کنان راه پر پیچ و خمی را در پیش می گیرد . در این طبیعت زیبا بغیر از روح زیبایی چیز دیگر مشاهده نمی شود . چه خوب است که بنشینیم و مظاهر جمال طبیعت را از نزدیک مشاهده کنیم . آنگاه پس از آنکه روح را از آن همه زیبائی سیراب نمودیم سر بسوی آسمانها برداشته خدای بزرگ را بیش از همیشه ستایش کنیم . روستای بوژان با آن طبیعت زیبایی که دارد هر نقطه آن دیدنی است . دارای چشمه های فراوانی با دختان زیبا منطقه ای با سوابق تاریخی بسیار و مکانها دیدنی و مفرح سوابق تاریخی بیانگر این است که اهالی قدیم بوژان از بزرگان و افراد سر شناس آن بوژان را خراب کرد و فقط مختصری از آبادی در گوشه و کناره باقی مانده است . چون جمعیت بوژان کم شد کوهها پر از بناتات و درختان فراوان شده و باز چون این امر موجب جلوگیری از جاری شدن سیل گردید ، ساکنین سابق دوباره به بوژان بر گشته . بعد کم کم جمعیت بوژان بعلت امنیت افزایش یافته و آبادی گسترده تر شده و مردم شهر برای تفریح به بوژان رفته و خانه های افراد آنجا را برای زندگی اجاره می کردند . مجداً سیلی عظیمی آمد که تعداد زیادی از خانه ها را خراب کرد و تعدادی کشته و آن حالت اولیه بوژان که رودخانه از وسط دو خیابان شرقی و غربی می گذشت و جلوی آن را سد کرده و برای آب تنی از آن استفاده می کردند . این رودخانه را خیلی گود کرد و آنها را از بین برد و گفته می شود دارای گل کاری زیبا و اغلب خانه ها دو طبقه بوده است .

فهرست :

مقدمه
بخش اول – موقعیت جغرافیایی روستا
موقعیت جغرافیایی روستا
سوابق تاریخی
نمای طبیعی و جغرافیایی روستا
مکانهای دیدینی
بخش دوم – وضعیت مصالح ساختمانی
وضعیت مصالح ساختمانی
ساختار و آرایش داخل منازل
بهداشت روستا
بخش سوم - جمعیت
جمعیت
اقتصاد روستا
آب و آبیاری
منبع تامین آب
صنایع دستی
بخش چهارم- تأسیسات
شورای اسلامی
بسیج
اهداف بسیج
مخابرات
محلهای تقویت شبکه های تلویزیونی
خانه بهداشت
مراکز آموزش
آب رسانی
برق رسانی
مساجد و حسینیه ها
واحدهای تجاری
شرکت تعاونی
حمام
نانوایی
قصابی
بخش پنجم - خانواده وازدواج
خانواده و ازدواج
شیوه همسرگزینی
طلاق و ازدواج موقت
طایفه های اصلی روستای بوژان
بخش ششم- قشر بندی
قشربندی
اختلاف و درگیری
اختلافات طایفه ای
درگیری طایفه ای
اختلاف روستا با روستای دیگر
گسترش فرهنگ اسلامی
بخش هفتم – اوقات فراغت مردم روستا
اوقات فراغت مردم روستا
بازیها و سرگرمیها
ورزش
رادیو ، تلویزیون و روزنامه
بخش هشتم –آداب ورسوم و عقاید مردم روستا
آداب و رسوم و عقاید مردم روستا
شمه ای از فرهنگ عامه مردم روستای بوژان
مجالس جشن و شادی
مراسم عروسی
مجالس سوگواری
ضرب المثلها
پیوست
منابع و مأخذ
غلط نامه

 
 

دانلود با لینک مستقیم


مونوگرافی روستای بوژان

مونوگرافی ایل بختیار (بررسی ساختار فرهنگی- اجتماعی)

اختصاصی از فی گوو مونوگرافی ایل بختیار (بررسی ساختار فرهنگی- اجتماعی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مونوگرافی ایل بختیار (بررسی ساختار فرهنگی- اجتماعی)


مونوگرافی ایل بختیار (بررسی ساختار فرهنگی- اجتماعی)

140 صفحه

مقدمه:

جامعه عشایری کشور سابقه ای طولانی در تاریخ و فرهنگ ایران زمین دارد. از زمانهای گذشته تاکنون بخشی از مردم در پهنه جغرافیایی ایران نوعی از زندگی را برگزیده اند که با استفاده از چراگاه های طبیعی، به پرورش دام می پردازند و فعالیت عمده آنها دامداری است. جامعه عشایری کشور در کنار جامعه شهری و روستایی جامعه سومی را به وجود آورده است. این جامعه با گذشت قرون، در اثر عوامل گوناگون اهمیت خود را از دست داده است. قبل از رژیم پهلوی ایلات و عشایر کشور در نقاط پرجمعیت سهم مهمی در اداره مملکت به عهده داشته اند. به طوری که ازدوره صفویه به بعد اکثر خاندانهای شاهی ایران از ایلات برخاسته اند. صفویه، زندیه افشاریه و قاجاریه از جمله سلسله های حکومتی ایران هستند که یکی بعد از دیگری در اثر تفوق بر سایر ایلها و جوامع یکجانشینی اداره کشور را به عهده گرفته اند. بسط و توسعه شهرنشینی و دگرگونی های عمده در ساختار اقتصادی و شیوه های تولید سبب بر هم خوردن تعادل جامع عشایری شده است. این تغییرات در اوایل قرن حاضر و آغاز زمامداری سلسله پهلوی در ایران که بعد از گذشت چند قرن اولین حکومت غیر ایلی و عشایری را در کشور به وجود آورده است، بیشتر از همیشه در ایجاد تحول در جامعه عشایری موثر بوده است. عدم دسترسی دولت مرکزی و فقدان نظارت آن بر جامعه عشایری در آغاز زمامداری رضاخان و نیز ناتوانی دولت در اعمال قدرت در این جامعه سبب اعمال روش هایی برای دگرگونی در این جامعه شده است. بدین منظور اعمال یکجانشینی اجباری (تخته قاپو) بین سال های 1314 تا 1320 به دستور رضاخان و به منظور استقرار سیطره حکومت مرکزی در اقصی نقاط کشور از جمله اهداف دولت مرکزی در مورد جامعه عشایری کشور بوده است.


دانلود با لینک مستقیم


مونوگرافی ایل بختیار (بررسی ساختار فرهنگی- اجتماعی)