فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاورپوینت خانواده موفق - 31 اسلاید

اختصاصی از فی گوو دانلود پاورپوینت خانواده موفق - 31 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت خانواده موفق - 31 اسلاید


دانلود پاورپوینت خانواده موفق - 31 اسلاید

 

 

 

›در مردها عضلات حجیم آفریده شده است و عضلانی هستند در حالیکه در خانم بدن از بافت چربی بیشتری تجمع پیدا کرده است.
›بافت چربی یک بافت سست است عضلاتی که در خانم هست نسبت به مرد ظریفتر است همچنین بکارگیری آن نیز سست تر است

مثال: هنگامیکه آقا و خانم برای راهپیمایی با هم بخواهند در یک مسیر قدم بزنند چه اتفاقی می افتد ؟ آقا جلو می افتد. آیا عمدا جلو می افتد؟ خیرچون آقا عضلانی است اگر راه رفت طبیعی خودش را انجام دهد یعنی قدم زدن معمولی خودش را برود مسلما از خانم جلوتر خواهد افتاد. خیلی از خانمها از این امر شکایت کرده و معتقدند که همسرشان دوست ندارد با ایشان راه برود

برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت خانواده موفق - 31 اسلاید

دانلود مقاله مدیریت بازار موفق

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله مدیریت بازار موفق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده :تغییرات سریع در دنیای امروز، سازمانها را با چالشهای مختلفی روبرو کرده است؛ اما در این میان سازمانهایی موفق هستند که به کمک ابزارهای مدیریتی و فناوریهای نوین، از فرصتهای ایجادشده به نفع خود استفاده کنند. مدیریت دانش یکی از این ابزارهاست. مدیریت دانش فرایند ایجاد ارزش از داراییهای نامرئی سازمان (سرمایه انسانی است). بخش خصوصی اولین قدمها را در زمینه پیاده سازی مدیریت دانش برداشته است اما دولت با یک قدم فاصله به دنبال بخش خصوصی در حرکت است. باتوجه به اهمیت مدیریت دانش و کاربرد آن در بخش خصوصی و کسب نتایج مطلوب، این سوال مطرح می شود که آیا مدیریت دانش در بخش دولتی کاربرد دارد یا نه؟

 

مقدمه
ما در دنیایی زندگی می کنیم که به خاطر پدیده جهانی شدن، دچار تغییرات سریع و اجتناب ناپذیری است. در این دنیا، اقتصاد به سمت اقتصاد دانش محور حرکت کرده و بسیاری از معادلات کنونی کشورها را با چالش مواجه ساخته که این امر، خود حاصل فناوری اطلاعات و ارتباطات است. این تغییرات اگرچه ما را با مشکلاتی مواجه می کند اما فرصتهایی را نیز پیش روی بخش خصوصی و دولتی قرار می دهد.

 

به منظور کسب مزیت رقابتی و جهت ادامه بقا و مقابله با شرایط متغیر محیطی، بسیاری از شرکتهای بخش خصوصی به استفاده از ابزارهای مدیریتی نوین، تکنیک ها و اصول نو رو آورده اند. تجربه نشان داده که اکثـــر تئوری های مدیریتی و تکنیک های نوین، ابتدا در بخش خصوصی مورد استفاده قرار گرفته اند و پس از اثبات کارایی و اثربخشی، به بخش دولتی راه یافته اند.(1) طرح ریزی منابع سازمان، مهندسی مجدد فرایندها و مدیریت کیفیت جامع بسیاری تکنیک های مشــابه دیگر، نمونه هایی از این دست هستند. آنچه مشخص است، مدیریت دانش از این امر مستثنی نیست.

 

اگر کمی دقت به ماهیت سازمانهای دولتی در خواهیم یافت که طی چند سال آینده، بخش اعظمی از کارمندان دولت بازنشسته خواهند شد.(1) مشخصاً تعداد زیادی از این افراد از مدیران و متخصصان رشته های مختلف هستند و دراختیار گرفتن، تسهیم و استفاده از دانش این افراد قبل از بازنشسته شدن، یکی از مخاطرات و مشکلات اصلی دولتها خواهد بود. در همین راستا، مدیریت سرمایه های انسانی به عنوان یکی از مهمتریـــــن استراتژی های هر د ولت شناخته می شود و مدیریت دانش به عنوان یکی از آخرین ابزارها و تکنیک های مدیریتی، نقش مهمی را به عنوان بخشی از استراتژی های مدیریت سرمایه های انسانی بازی می کند.

 

مفهوم مدیریت دانش
مفهوم مدیریت دانش برای مدتهای مدیدی به صورت عملی اما غیررسمی مورد استفاده واقع شده است.(2) فقدان یک توافق عمومی در ارائه تعریف مشخصی از این مفهوم، به ایجاد آشفتگی و اغتشاش منجر شده است که در مطالعات مختلفی که در این زمینه انجام گرفته به خوبی منعکس گردیده است.
بنابراین، به منظور درک بهتر مفهوم مدیریت دانش باید ابتدا به بررسی مفاهیم داده(DATA)، اطلاعات (INFORMATION) و دانش (KNOWLEDGE) و تفاوت و ارتباط میان آنها بپردازیم. عبارات اطلاعات و داده، اغلب به جای عبارت دانش به کار برده می شوند. اما در واقع آنها مفاهیم متفاوتی دارند و درک تفاوت آنها برای انجام یک کار دانش محور بسیار مهم و حیاتی است.

 

داده : داده یک واقعیت از یک موقعیت و یا یک مورد از یک زمینه خاص بدون ارتباط با دیگر چیزهاست. در حقیقت، داده ها حقایق و واقعیتهای خام هستند. داده ها منعکس کننده تعاملات و مبادلات کامل و واحد و منسجمی هستند که تحت عنــوان جزء ناچیز از آنها یاد می شود. این اجزاء در پایگاههای داده، ذخیره و مدیریت می شوند.

 

داده ها حداقل متن را دارند وبه تنهایی مفهوم موضوع بزرگتری را القا نمی کنند، تا زمانی که مورد پردازش واقع شوند. 12 و 100110 و JAN نمونه هایی از داده هستند. بدون ارائه توضیحات بیشتر، هیچ برداشتی از این سه داده صورت نمی پذیرد. هریک از این داده ها ممکن است بیانگر زمان، مقدار، وزن، مبلغ، اندازه، ماهی از سال و... باشند.

 

اطلاعات : اضافه کردن زمینه و تفسیر به داده ها و ارتباط آنها به یکدیگر، موجب شکل گیری اطلاعات می شود. اطلاعات داده های ترکیبی و مرتبط همراه با زمینه و تفسیر آن است. ارتباط داده ها ممکن است بیان کننده اطلاعات باشد. ممکن است صرفاً ارتباط داده ها به اطلاعات منجر نگردد. مگر اینکه موجب درک مفهوم آنها باشد. اطلاعات در حقیقت داده های خلاصه شده را در بر می گیرد که گروه بندی، ذخیره، پالایش، سازماندهی و تحلیل شده اند تا بتوانند زمینه را روشن سازند. می توان با بررسی اطلاعات به اتخاذ تصمیمات پرداخت. اطلاعات معمولاً شکل اعداد و ارقام، کلمات و گزاره های انباشته شده را به خود می گیرند و اعداد و گزاره ها را به صورت خلاصه شده ارائه می کنند.

 

دانش : اضافه کردن درک و حافظه به اطلاعات موجب توسعه طبیعی پس از اطلاعــــــات می گردد. خلاصه سازی هر چه بیشتر (انباشت) اطلاعات اولیه به دانش منجـــــر می شود. دانش را در این حالت می توان بینشهای حاصل از اطلاعات و داده هایی تعریف کرد که می تواند به روشهای مختلف و در شرایط گوناگون موثر و قابل تقسیم باشد. دانش به حداقل رساندن جمع آوری و خواندن اطلاعات است نه افزایش دسترسی به اطلاعات. دانش کارآمد کمک می کند تا اطلاعات و داده های ناخواسته حذف شوند.

 

دانش یک ادراک و فهم است که از طریق تجربه، استدلال، درک مستقیم و یادگیری حاصل می شود.
زمانی که افراد دانش خود را به اشتراک می گذارند، دانش هریک افـــزایش می یابد و از ترکیب دانش یک فرد با افراد دیگر، دانش جدید حاصل می شود. (شکل 1)

 


خرد (WISDOM) : آخرین مرحله، حرکت از دانش به خرد و کمال است. خرد همان کاربرد دانش است. اگر شخصی اثر غذای پرچرب را در چاقی بداند اما بدون توجه به آن در خوردن پرهیز نداشته باشد، فرد خردمندی نیست، چرا که از دانشی آگاهی داشته که آن را به کار نگرفته است.

 

هرم دانش : بــاتوجه به تعاریف و مفاهیم فوق می توان هرم دانش را ترسیم کرد. داده ها در پایین ترین سطح و خرد در راس هرم قرار دارند. برخی اختلاف نظرها درباره جزئیات وجود دارد ولی در کل، .وفاق عمومی درباره حرکت و ترکیب کلی هرم دانش وجود دارد(شکل 2) (4).

 

 

 

مدیریت دانش : باتوجه به مباحث پیش گفته اکنون می توان مدیریت دانش را اینگونه تعریف کرد:
توانایی یک سازمان در استفاده از سرمایه معنوی (تجربه و دانش فردی نزد هر فرد) و دانش دسته جمعی به منظور دستیابی به اهداف خود از طریق فرایندی شامل تولید دانش، تسهیم دانش و استفاده از آن به کمک فناوری. اصول مدیریت دانش شامل توسعه، اجرا و نگهداری زیرساختهای فنی و سازمانی به عنوان بستر و الزام انتشار دانش و انتخاب فناوریهای خاص است.

 

در هر سازمان، دانش از تمام منابع موجود از قبیل پرسنل، سیستم ها، بانک های اطلاعاتی، مستندات روی میزها و پرونده های بایگانی جمع آوری می شود. تمام دانش جمع آوری شـــــده در ساختارهای مناسبی دسته بندی می شوند. این دانش به سرعت و به راههای مختلف بین آنهایی که در سازمان به آن نیاز دارند قابل توزیع است. دانش مناسب و صحیح نزد افراد یا سیستم مناسب و در زمان مناسب قرار می گیرد.

 

چرخه دانش : چرخه دانش و یا به عبارتی فرایند مدیریت دانش همانگونه که درشکل 3 نشان داده شده از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. در مرحله اول می باید دانش موجود در سطح ســـازمان و منابع آن (اعم از دانش صریح (2) و ضمنی (3) نزد افراد، بانک های اطلاعاتی، مستندات و...) مورد شناسایی واقع شده و سپس اخذ و کسب گشته به صورت مناسبی ذخیره سازی گردد. سپس برای اینکه دانش باارزش شده و به هم افزایی و زایش مجدد دانش منجر گردد، باید دانش موجود نزد افراد به اشتراک گذاشته شده و تسهیم گردد.

 

پس از طی این مراحل اکنون باید از دانش کسب شده در جهت اهداف عالیه سازمان استفاده کرد زیرا در غیر این صورت تمامی تلاشهای انجام گرفته ابتر خواهد ماند. خلق دانش شامل ورود اطلاعات جدید به سیستم و حاصل به اشتراک گذاری و تسهیم دانش نزد افراد است. خلق دانش خود شامل اکتساب، کشف و توسعه دانش است.

 

 

 

مدیریت عمومی نوین در بخش دولتی
در حالی که تاکنون بخش اعظم توجهات معطوف به پیامدها، مخاطرات و فرصتهای موجود برای بخش خصوصی در زمینه به کارگیری مدیریت دانش بوده است، عده ای نیز به فکر استفاده از آن در بخش دولتی افتاده اند. برنامه ریزی هایی نظیر مدیریت عمومی نوین پیشنهاد می کنند که سازمانهای دولتی نیز باید فرایند مدیریت را از بخش خصوصی وارد بخش دولتی کنند و هر دو بخش تکنیک های موفقیت آمیز خود را از یکدیگر تقلید کنند. هر چند بسیاری از متخصصان و نقادان مدیریت عمومی نوین معتقدند که تفاوتهای بین بخش خصوصی و دولتی آنقدر زیاد و فاحش است که تجارب آنها به راحتی قابل تسری به یکدیگر نیستند و تفاوتهای فاحشی در زمینه سیاستها و رویه های مدیریت نیروی انسانی و فرایندهای تصمیم گیری بین این دو بخش وجود دارد. حتی ممکن است نتوان استراتژی های مدیریت موفق تصدیق شده ای در بخش خصوصی یافت که قابل تسری به بخش دولتی باشد. در نتیجه نیاز به یک استراتژی که منحصراً برای بخش دولتی طراحی شده باشد، احســــاس می شود.

 

مدیریت عمومی نوین و مدیریت دانش : مدیریت عمومی نوین مجموعه ای از ابزارها و ایده ها به دولت ارائه می کند که به کمک آن به هدایت بخش دولتی می پردازد. ایده اصلی این شیوه در استفاده از قراردادهای بخش خصوصی و واگذاری امور به این بخش برای تامین خدمات عمومی است. مدیریت عمومی نوین برای اولین بار در اوایل دهـــه 1980 در زمان نخست وزیری مارگارت تاچر در انگلستان مورد استفاده قرار گرفت و سپس به کشورهای استرالیا، زلاند نو، فنلاند، سوئد، فرانسه و آلمان تسری یافت. در آمریکا عبارت خلق مجدد دولت با همین منظور استفاده می گردد.(4) مدیریت عمومی نوین یک تئوری کلی در مورد این است که دولت چگونه می تواند کارها را انجام دهد و اینکه چگونه می تواند خدمات را سازماندهی کرده و به مردم ارائه کند. ادعای اصلی این شیوه بر اینست که مدیریت عمومی کنونی دارای یک سبک قدیمی و کهنه است که می تواند با مدیریت عمومی نوین جایگزین شود.
مباحث مدیریت عمومی نوین دارای دو بعد است. بخش اول مبتنی بر این ایده است که بوروکراسی (دیوان سالاری، تشریفات اداری) موثرترین راه اداره حکومت نیست. این بخش گویای این مطلب است که به جای قوانین دولتی می توان مقاطعه کاری (واگذاری امور به امور بخش خصوصی) را جایگزین کرد.
رهایی از انجام کارها توسط دولت از طریق مزایده، مناقصه، اجاره و امثال آن به عنوان ابزارهای نوین حکومت کردن برای دولت به منظور کاهش هزینه و افزایش کارایی، ویژگی اصلی مدیریت عمومی نوین است. تمامی این موارد (و یا حداقل بخشی از آنها) با مزایایی که مدیریت دانش ارائه می کند در یک راستا هستند. اما نباید از اشکالات موجود در این سیستم چشم پوشی کرد. یکی از مهمترین معایب اینست که میزان اعتماد کاهش پیـــدا می کند. این گزینه دقیقاً در مقابل مدیریت دانش قرار می گیرد که در آن اعتماد به عنوان یک اصل بسیار مهم در فرهنگ به اشتراک گذاری و تسهیم دانش محسوب می شود. بااین حال، تجربه پیاده سازی مدیریت عمومی نوین در بسیاری کشورها موید این مطلب است که مزایای آن از معایبش بیشتر است.

 

اهمیت نیاز به مدیریت دانش برای دولت
مدیریت دانش دارای یک اهمیت فزاینده برای دولت جهت مواجهه با مخاطراتی است که توسط اقتصاد دانش محور ایجاد می شود. این مخاطرات در جنبه های زیر مورد توجه قرار می گیرند. (6)
دانش به یک عامل حیاتی تعیین کننـــده برای رقابت پذیری در بخش دولتی تبـــدیل شده است. خدمات رسانی و سیاست گذاری دو فعالیت اصلی دولتها هستند. در یک اقتصاد دانـــش محور، دولتها به شدت در هر دو زمینه با رقــابت بیــــن المللی و حتی ملی مواجه شده اند. برای مثال در سطح بین المللی، سازمانهای غیــــردولتی و دولتها با سازمانهای خارجی که خدمات مشابه ارائه می دهند در حال رقابت هستند. موسسات تحقیقاتی برای جذب بهترین محققان و ســــرمایه گذاران در حال رقابت با یکدیگرند در حالی که دانشگاهها نیز به دنبال به دست آوردن بهترین سرمایه گذاریها، دانشجویان و استادان هستـــند. در سطح ملی نیز رقابت افزایش یافته است. در بخش دولتی کالاها و سرمایــــه ها آنقدر که در بخش خصوصی دارای اهمیت هستند، مهم شمرده نمی شوند، بلکه این دانش است که به عنوان مهمترین فاکتور رقابتی شناخته می شود. دانش مهمترین فاکتور رقابت و منبع اصلی و مرکزی دولت است. کارکرد اثربخش دولت در گرو انتشار دقیق و موثر دانش است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 33   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مدیریت بازار موفق

تحقیق در موردمدیریت از زبان مدیران موفق

اختصاصی از فی گوو تحقیق در موردمدیریت از زبان مدیران موفق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در موردمدیریت از زبان مدیران موفق


تحقیق در موردمدیریت از  زبان مدیران موفق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه63

 

فهرست مطالب

 

چگونگی برقراری ارتباط با افراد

شیوه رهبری گروه

ارتباط رو در رو

فوت کوزه گری در مدیریت

تقویت مهارتهای شنیداری

 

عملکرد نامطلوب

هدف از مصاحبه انضباطی

 

تشویق و تنبیه

نگرانی در چهره تان معلوم باشدکارمندان ضعف شما را پیدا می کنند و از آن استفاده می کنند .آدمهایی که بیشتر از همه از حوادث خیابانی می ترسند اغلب طعمه اینگونه حوادث می شوند

 

 

 

 

 

 

چگونگی رهبری و ایجاد انگیزه در افراد

  • 4تمام رهبران خوب از توانایی اظهار وجود و جرات برخوردارند .
  • 4چگونگی تربیت ما در خانه و مدرسه باعث می شود که ما خود را یک مدیر و رهبر تلقی کنیم و یا کسی که تابع و فرمانبردار است . وقتی قدرت رهبری را درک کنید می توانید بر عادتهای تربیتی نا صحیح غلبه کنید .
  • 4به افراد کم تجربه توجه خاصی داشته باشید وقتی با تجربه تر و ورزیده تر می شوند شیوه خود را تغییر دهید و کمی دست آنها را باز بگذارید. همین که کارکنان یاد می گیرند کمتر به شما وابسته باشند آنها را مورد حمایت و تشویق قرار دهید .
  • 4افراد با تجربه نیاز به آزادی عمل دارند و از نظارت شدید،ناراحت می شوند .
  • 4سلامتی خود را حفظ کنید برای سلامتی خود ورزش کنید، خوب لباس بپوشیدو
  • 4مودب باشید از کلماتی مثل بفرمائید و متشکرم در صحبتهایتان استفاده کنید اما نه زیاد
  • 4به کارایی توجه داشته نه به محبوبیت و پرطرفدار بودن ، گاهی لازم است خشم خود را نشان دهید اما خویشتنداری خود را از دست ندهید

ابتدا برای خود معلوم کنید چه احساسی دارید بعد تصمیم بگیرید که چه وقت با فرد مورد نظر صحبت کنید و مطلب خود را با آرامش مطرح کنید مثلا‌‌    " من خیلی از اتفاقی که …… عصبانی هستم  " .

  • 4به طرز خوشایند با نظرات آنها مخالفت کنید . آرام باشید اجازه دهید که آن شخص هم حرفهایش را مطرح کند . با دقت به حرفهای او توجه کنید و بعد راه حلی برای آنها پیدا کنید .
  • 4اگر از چیزی ناراضی هستید صریح ابراز کنید. آه نکشید یا اخم نکنید و با بداخلاقی و بی حوصلگی رفتار نکنید .
  • 4عزت نفس و نتایج حاصل آن را در سازمان ترویج کنید کاری کنید که همه ، اهمیت کار خود را درک کنند و این که هر کدام آنها تا چه حد در موفقیت سازمان موثر بوده است .
  • 4بر معیارهای بالا تکیه کنید ، همه افراد باید بفهمند ، همبن قدر که فقط کارها را بدون اشکال انجام بدهند کافی نیست .
  • 4تحت رهبری شما ، یگان ، هویتی یگانه پیدا می کند .
  • 4با ابراز بلند نظری و مصمم و راه هدفدار، عزت نفس را در یگان خود ترغیب کنید .
  • 4وقتی با کارکنان صحبت می کنید از ضمیر ما به جای من استفاده شود
  • 4هر وقت ممکن بود ارتباط رودر رو با کارمندان برقرار کنید وقتی با آنها ملاقات می کنید تعارف ها و احوال پرسی ها را به یک دقیقه محدود کنید و با تلفن بیشتر از 10 دقیقه با کسی صحبت نکنید ، سعی کنید از سوء تفاهم جلوگیری کنید .

 

رهبری کارکنان

 

  • کارکنان را با عطف توجه آنان به هدف های سازمان دور هم جمع کنید با یادآوری به کامندان خود در عین حالی که کار خود را انجام می دهند باید همدیگر را حمایت و کمک کنند .
  • کار گروهی را در بین آنها تقویت کنید .
  • کاری کنید که افراد سازمان به هم احساس وابستگی و همبستگی کنند ، کمک کنید که آنها از مسئولیت های هم درک روشنی داشته باشند .
  • هر چند وقت یک بار برای توضیح کارهای یگان، افرادتان را دور هم جمع کنید. پیشرفت کار را بررسی کنید و برنامه های آینده را تعیین کنید. در مورد کسانی که در جلسات برخورد منفی دارند ، علت را بررسی کنید .
  • افراد را در کارها مشارکت بدهید و کاری را به گروه تحمیل نکنید ، با آنها حرف بزنید ، آنها را تشویق کنید واجازه پیشنهاد بدهید .
  • افرادی که خوب کار کرده اند در جلسات تشویق کنید.
  • به پایین دستها اعتماد نکنید یا رازی را با آنها در میان نگذارید
  • وقتی مشکلاتی بین اعضای گروه وجود دارد سریع اقدام کنید قبل از آنکه اوضاع بحرانی شود افراد را جمع کنید و با صحبت کردن مسائل را حل و فصل کنید .
  • با ایجاد جوی مناسب ،محیط کاری دلپذیری به وجود آورید . سختکوش باشید اما افراط نکنید و به کارکنان فشار نیاورید . نگرانی و اضطراب از خود نشان ندهید . با روشی مطمئن و راحت ، گروهتان بیشتر سر شوق می آید .
  • ضعفهای گروه را بشناسید و به سرعت و قاطعیت اقدام به حل آنها کنید افراد را راهنمایی کنید و بطور جدی آموزش بدهید .
  • وقتی کارکنان تحت فشار قرار می گیرند کمک کنید که از بحران خارج شوند اما حتماً بحران هایی راکه در اثر بی کفایتی یا عدم تلاش پیش می آیند شناسایی کنید .

 

 

 

 

 

 

انگیزه

 

ایجاد انگیزه در کارکنان

  • 4انگیزه بخشی ، یعنی کمک به افراد برای دستیابی به موفقیت های فردی . کمک کنیم هر یک از افراد گروه بفهمند از کار خود چه نتیجه ای می خواهد بگیرد
  • 4وقت بگذارید و با تک تک کارکنانتان صحبت کنید .
  • 4از هیچ کدام از کارمندانتان دوری نکنید و یا به آنها بی اعتنا نباشید و با همه آنها در هر مقام و مرتبه ای که هستند با احترام رفتار کنید . اعضای سازمان باید در حضور شما آسوده باشند و طبیعی رفتار کنند .
  • 4نگرانی ها را به اطمینان بدل کنید و شور و هیجان آن اعضای گروه را که شهامت بیشتری دارند مهار کنید ، توانایی های افراد را به آنها یاد آوری کنید و به آنها از راه آموزش و واگذاری مسئولیت کمک کنید . استعدادهایشان را پرورش دهید و اساس پیشرفت آینده خود سازید . زمانی که به حق و سزاوار است تحسین کنید.
  • 4با فشار ضوا

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در موردمدیریت از زبان مدیران موفق

دانلود مقاله مدیریت از زبان مدیران موفق

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله مدیریت از زبان مدیران موفق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مهارت به اعتماد به نفس تبدیل می شود
الگوی خوبی برای افرادتان باشید . هدفمند و مطمئن نشان دهید اگر حالت عصبی و نگرانی در چهره تان معلوم باشدکارمندان ضعف شما را پیدا می کنند و از آن استفاده می کنند .آدمهایی که بیشتر از همه از حوادث خیابانی می ترسند اغلب طعمه اینگونه حوادث می شوند

 

 

 

 

 

چگونگی رهبری و ایجاد انگیزه در افراد
 تمام رهبران خوب از توانایی اظهار وجود و جرات برخوردارند .
 چگونگی تربیت ما در خانه و مدرسه باعث می شود که ما خود را یک مدیر و رهبر تلقی کنیم و یا کسی که تابع و فرمانبردار است . وقتی قدرت رهبری را درک کنید می توانید بر عادتهای تربیتی نا صحیح غلبه کنید .
 به افراد کم تجربه توجه خاصی داشته باشید وقتی با تجربه تر و ورزیده تر می شوند شیوه خود را تغییر دهید و کمی دست آنها را باز بگذارید. همین که کارکنان یاد می گیرند کمتر به شما وابسته باشند آنها را مورد حمایت و تشویق قرار دهید .
 افراد با تجربه نیاز به آزادی عمل دارند و از نظارت شدید،ناراحت می شوند .
 سلامتی خود را حفظ کنید برای سلامتی خود ورزش کنید، خوب لباس بپوشیدو…
 مودب باشید از کلماتی مثل بفرمائید و متشکرم در صحبتهایتان استفاده کنید اما نه زیاد
 به کارایی توجه داشته نه به محبوبیت و پرطرفدار بودن ، گاهی لازم است خشم خود را نشان دهید اما خویشتنداری خود را از دست ندهید
ابتدا برای خود معلوم کنید چه احساسی دارید بعد تصمیم بگیرید که چه وقت با فرد مورد نظر صحبت کنید و مطلب خود را با آرامش مطرح کنید مثلا‌‌ " من خیلی از اتفاقی که …… عصبانی هستم " .
 به طرز خوشایند با نظرات آنها مخالفت کنید . آرام باشید اجازه دهید که آن شخص هم حرفهایش را مطرح کند . با دقت به حرفهای او توجه کنید و بعد راه حلی برای آنها پیدا کنید .
 اگر از چیزی ناراضی هستید صریح ابراز کنید. آه نکشید یا اخم نکنید و با بداخلاقی و بی حوصلگی رفتار نکنید .
 عزت نفس و نتایج حاصل آن را در سازمان ترویج کنید کاری کنید که همه ، اهمیت کار خود را درک کنند و این که هر کدام آنها تا چه حد در موفقیت سازمان موثر بوده است .
 بر معیارهای بالا تکیه کنید ، همه افراد باید بفهمند ، همبن قدر که فقط کارها را بدون اشکال انجام بدهند کافی نیست .
 تحت رهبری شما ، یگان ، هویتی یگانه پیدا می کند .
 با ابراز بلند نظری و مصمم و راه هدفدار، عزت نفس را در یگان خود ترغیب کنید .
 وقتی با کارکنان صحبت می کنید از ضمیر ما به جای من استفاده شود
 هر وقت ممکن بود ارتباط رودر رو با کارمندان برقرار کنید وقتی با آنها ملاقات می کنید تعارف ها و احوال پرسی ها را به یک دقیقه محدود کنید و با تلفن بیشتر از 10 دقیقه با کسی صحبت نکنید ، سعی کنید از سوء تفاهم جلوگیری کنید .

رهبری کارکنان

 

 کارکنان را با عطف توجه آنان به هدف های سازمان دور هم جمع کنید با یادآوری به کامندان خود در عین حالی که کار خود را انجام می دهند باید همدیگر را حمایت و کمک کنند .
 کار گروهی را در بین آنها تقویت کنید .
 کاری کنید که افراد سازمان به هم احساس وابستگی و همبستگی کنند ، کمک کنید که آنها از مسئولیت های هم درک روشنی داشته باشند .
 هر چند وقت یک بار برای توضیح کارهای یگان، افرادتان را دور هم جمع کنید. پیشرفت کار را بررسی کنید و برنامه های آینده را تعیین کنید. در مورد کسانی که در جلسات برخورد منفی دارند ، علت را بررسی کنید .
 افراد را در کارها مشارکت بدهید و کاری را به گروه تحمیل نکنید ، با آنها حرف بزنید ، آنها را تشویق کنید واجازه پیشنهاد بدهید .
 افرادی که خوب کار کرده اند در جلسات تشویق کنید.
 به پایین دستها اعتماد نکنید یا رازی را با آنها در میان نگذارید
 وقتی مشکلاتی بین اعضای گروه وجود دارد سریع اقدام کنید قبل از آنکه اوضاع بحرانی شود افراد را جمع کنید و با صحبت کردن مسائل را حل و فصل کنید .
 با ایجاد جوی مناسب ،محیط کاری دلپذیری به وجود آورید . سختکوش باشید اما افراط نکنید و به کارکنان فشار نیاورید . نگرانی و اضطراب از خود نشان ندهید . با روشی مطمئن و راحت ، گروهتان بیشتر سر شوق می آید .
 ضعفهای گروه را بشناسید و به سرعت و قاطعیت اقدام به حل آنها کنید افراد را راهنمایی کنید و بطور جدی آموزش بدهید .
 وقتی کارکنان تحت فشار قرار می گیرند کمک کنید که از بحران خارج شوند اما حتماً بحران هایی راکه در اثر بی کفایتی یا عدم تلاش پیش می آیند شناسایی کنید .

 

 

 

 

 


انگیزه

 

ایجاد انگیزه در کارکنان
 انگیزه بخشی ، یعنی کمک به افراد برای دستیابی به موفقیت های فردی . کمک کنیم هر یک از افراد گروه بفهمند از کار خود چه نتیجه ای می خواهد بگیرد
 وقت بگذارید و با تک تک کارکنانتان صحبت کنید .
 از هیچ کدام از کارمندانتان دوری نکنید و یا به آنها بی اعتنا نباشید و با همه آنها در هر مقام و مرتبه ای که هستند با احترام رفتار کنید . اعضای سازمان باید در حضور شما آسوده باشند و طبیعی رفتار کنند .
 نگرانی ها را به اطمینان بدل کنید و شور و هیجان آن اعضای گروه را که شهامت بیشتری دارند مهار کنید ، توانایی های افراد را به آنها یاد آوری کنید و به آنها از راه آموزش و واگذاری مسئولیت کمک کنید . استعدادهایشان را پرورش دهید و اساس پیشرفت آینده خود سازید . زمانی که به حق و سزاوار است تحسین کنید.
 با فشار ضوابط و کنترل بیرونی بر روی کارکنانی که فاقد انگیزه باشند نتیجه مطلوبی حاصل نخواهد شد
 ایجاد انگیزه در سازمانی که بدنه آنرا افراد مومن، ایثارگر و فداکار تشکیل می دهند کار آسانی است

 

 

 

 

 

1. بهره گیری از آیات قرآن
2. بهره گیری از متون اصلی سخنان پیشوایان بزرگ
3. بهره گیری از سنت رسول خدا و سیره ائمه طاهرین
4. بهره گیری از دعاها و مناجات پر محتوا
توجه کنید:
 در کارکنان میل به کار کردن را به وجود آورید باید سعی کنید تا کارکنان با رضایت و رغبت و خودکارانه به دنبال کارها بروند
 به زیردستان بپردازید (توجه به نیاز های کارکنان ……)
 شنونده خوبی باشید با انگشت گذاشتن روی نقاط ضعف و قوت اشخاص و با توجه به شخصیت آنان می توانید آنها را تشویق کنید تا آزادانه گفتگو کنند و سپس با کمال علاقه شنونده با حوصله و علاقه مندی برای سخنان ایشان باشید .
 وقتی انتقاد می کنید پیشنهاد سازنده ای را هم آماده داشته باشید
 به طور خصوصی انتقاد کنید در نزد زیردستان و حضور دیگران انتقاد نکنید زیرا انتقاد در حضور دیگران حکم سرزنش دارد .
 نزد همکاران، زیردستان را تحسین کنید (فرد را خشنود کرده و در دیگران ایجاد انگیزه می کند )
 ملاحظه کار باشید (با درایت جوانب کار را بسنجید و آگاهانه تصمیم بگیرید)
 تفویض اختیار کنید
 از زور گویی و تحمیل نظر خود جداً خودداری کنید نباید زیردستان را بله قربان گو بار آورید
 علاقه مندی خود را به کار زیردستان با برخورد گرم ،خواندن اشخاص به اسم کوچک ،پرس و جو از طرز کار ایشان نشان دهید
 نظریه های دیگران را در طرحها و نقشه هایتان دخالت دهید . با زیر دستان مشورت کنید و به آنها نشان دهیم که در طرحهای ما نظرات آنها نقش عمده دارد .
 نمونه زنده و الگوی خوبی برای زیر دستان باشید . نحوه رفتار و کردار زیردستان بستگی مستقیم با رفتار رهبران دارد
 نشان دهید که به زیردستان اعتماد کامل دارید
 از زیردستان بخواهید تا در صورت نیاز بدون هیچ بیم و تردیدی برای مشورت خواهی و کمک به شما مراجعه کنند در نتیجه تعلق خاطر زیردستان به شما زیاد خواهد شد و با آزادی کامل نظر ها و پیشنهادهای خود را ابراز خواهند کرد.
 به زیردستان احترام بگذارید.
 در کردار و رفتارتان پایدار باشید. رهبری که روحیه زیردستان راخدشه دار می کند موجب می گردد تا در لاک خود فرو روند و از هر نوع اظهار نظری خودداری کنند و هرگز نمی تواند از پشتیبانی زیردستان برخوردار شده و مورد اعتماد آنها باشد .
 فقط در صورتیکی راه دیگری وجود نداشت با منزل کارمندان تماس بگیرید .
 برنامه های جذابی ترتیب دهید که اعضای گروه را بیشتر با هم پیوند دهد تا اینکه بین آنها جدایی اندازد .
 افراد را ترغیب کنید که انتقادهای سازنده را بپذیرند.
 در جلسات اجازه ندهید که افراد پر شور و هیجان وقت شما را تلف کنند .
 به کارکنان خود دلگرمی بدهید ، باید توقعات بالایی از خود داشته باشند و به مشکلات به چشم یک فرصت و موقعیت نگاه کنند نه معضل و گرفتاری . بر مزایایی که این موقعیت ها برای آنها دارد تاکید کنید.
 قبل از آنکه به خاطر عملکرد نامطلوب کسی را سرزنش کنید شاید بهتر باشد که ابتدا خشنودی و رضایت خود را از جنبه های دیگر کار فرد ، مطرح کنید و بعد ضعفها را ذکر کنید .
 با رفتارهای ناپسند قاطعانه برخورد کنید نه پرخاشگرانه . وقتی یکی از افراد گروهتان را توبیخ یا راهنمایی می کنید نشان بدهید که از او بدتان نمی آید. هیچ وقت طعنه و کنایه نزنید . انتقادهایتان نباید شخصی باشد بلکه باید باعث بهبود عملکرد فرد شود.

 

 

 

 

 

شیوه رهبری گروه

 

 قاطعیت را با خشونت و استبداد اشتباه نگیرید اگر حقوق و نیاز های خود را به قیمت لطمه خوردن اطرافیان خود تحمیل کنید مدیری مستبد هستید. مدیران قاطع، همه را سخت به کار وا میدارند تا به هدفها دست پیدا کنند اما بدون نقض حقوق و نیاز های کارکنان . اگر به سوی فرمانبرداری محض گرایش دارید و زیاد از حد در برابر هم رده های خود ، زیردستان خود یا مدیر خود تسلیم می شوید می توانید سعی کنید که قاطع تر و جسورتر باشید.
 شروع کنید به قاطعانه عمل کردن و از خود شهامت و جسارت نشان دادن .
 فضای کار خود را کنترل کنید و یاد بگیرید در قلمرو کار بقیه افراد هم احساس راحتی داشته باشید . راحت و آرام در اداره حرکت کنید .
 وقتی اشتباهی می کنید تظاهر نکنید که خالی از اشتباهید ، اشتباه خود را بپذیرید . با انتقاد ها درست برخورد کنید ، وقتی انتقاد می شود -برخورد خصوصی یا شخصی نیست- پس به همه حرفهای افراد گوش دهید و به آنها قول بهبود مشکل را بدهید
 وقتی مشکلی پیش می آید خونسردی خود را حفظ کنید کنترل اوضاع را در دست بگیرید و مشکل را به شکلی منظم و اصولی بر طرف کنید و سراسیمه و دستپاچه نشوید.
 تشنج ایجاد نکنید باید تمام توجه خود را به نگرشهای مثبت معطوف کنید . عادتهای عصبی ،کارکنان را مایوس می کند ، مراقب رفتارهای عصبی خود باشید . اگر دوستان صمیمی به شما می گویند که حرف خود را مرتب تکرار می کنید ویا …… از نظرات آنها استقبال کنید و سعی کنید این عادتها را کنار بگذارید . نشانه های اضطراب و نگرانی به تمام افراد منتقل می شود.
چگونگی برقراری ارتباط با افراد
 با افراد مافوق و همکاران خود ، در تمام مواقع در ارتباط باشید .
 ارتباط یعنی فرستادن و دریافت پیام ، درک طرف مقابل از آنچه شما در ذهن دارید و درک شما از آنچه او در سر دارد.
 صادق باشید و صریح ، کنایه پرانی یا طعنه زدن خلاف اصل صراحت گویی و قاطعیت است . واضح و روشن آنچه را که می خواهید مطرح کنید .
 یک فرهنگ لغت خوب در اختیار داشته باشید. با پیدا کردن لغاتی که برایتان جدید است دامنه لغات خود را افزایش دهید
 سعی کنید با نگاه کردن به شرایط از دیدگاه فرد مقابل و با توضیح مزایایی که پذیرفتن نظرات شما برای وی دارد اورا متقاعد کنید
 موقع عصبانیت صدای خود را بلند نکنید زور و خشونت باعث نمی شود که نظرات شما متقاعدتر شود
 هیچ گاه به قصد لطمه زدن به دیگران چیزی نگویید و یا ننویسید . وقتی چنین کاری کردید دیگر نمی توانید حرف خود را پس بگیرید . هر چند بعد از آن بسیار اظهار پشیمانی و تاسف کنید . لزومی ندارد برای کار کردن با کسی حتماً از آن شخص خوشتان بیاید اما سعی کنید به جای دشمنی ، بین خود پله های دوستی ایجاد کنید .
 برای آنکه حرفتان تاثیرگذار باشد مبالغه نکنید دیگران تصور می کنند که شما همیشه مسائل را بزرگ می کنید و کوچک جلوه دادن مسایل بسیار موثرتر است .
ارتباط رو در رو

 

 بهترین راه ارتباط ، ارتباط رو در رو است
 سعی نکنید لهجه خود را پنهان کنید . اما واضح صحبت کنید ، آرام تر صحبت کنید و در نگاه آنها دقیق شوید
 فنون مکالمه را تمرین کنید . افراد را با نامشان صدا کنید . سوال کنید ، علاقه نشان دهید ، با دقت گوش کنید و شیوه هایی برای پایان دادن گفتگو پیدا کنید .
 حرف طرف مقابل را قطع نکنید مگر آنکه از موضوع بحث خارج شده باشد .
 به یاد داشته باشید که فقط گفته شما نیست که در خاطر می ماند بلکه نحوه بیان شما هم در ذهن ثبت می شود، پس از لحن تند و خشن اجتناب کنید هرگز با زیر دستان خود با لحنی تحقیرآمیزوتند و بلند صحبت نکنید .
 صدای خود را ضبط کنید ومنتقدانه به آن گوش کنید .
 سعی کنید با نگاه ارتباط برقرار کنید اما به افراد خیره نشوید . اغلب آن فردی که از توانایی ابراز وجود بیشتری برخوردار است اول تماس چشمی خود را قطع نمی کند بلکه بعد از 2 الی 3 ثانیه و آنگاه آرام آرام این کار را می کند .
 صحبت سریع حاکی از عدم اعتماد به نفس است .
 در آخر جملات صدایتان پایین نیاید .
 اکثر مدیران حرفها را می شنوند اما شما باید حرفها راگوش کنید .
 سعی کنید بی طرف باشید هر چه گوینده به حرف خود مطمئن تر است شما باید در جواب خود محتاط تر باشید مراقب کسانی باشید که مواضع افراطی می گیرند .
 افراد را تشویق کنید درباره خودشان حرف بزنند مهارتهای آنها را ارج بگذارید و از آن استفاده کنید
 مدام در فکر مساله خاصی فرو نروید چون به نظر می رسد که قدرت تصمیم گیری ندارید
 همه اوقات جدی نباشید و گرنه همراهی و مصاحبت شما بسیار کسالت آور خواهد بود (دیگران را مسخره نکنید)
 سعی کنید با رازداری و قابل اعتماد بودن در بین کارکنان اعتماد کسب کنید

 

تقویت مهارتهای شنیداری

 

 با دقت به حرفهای دیگران گوش بدهید به خصوص به نوسانات صدای آنها دقت کنید که اغلب کمک می کند بهتر طرز فکری را که در پس گفتار آنان است درک کنید .
 از علائم غیر کلامی برای نشان دادن علاقه و توجه خود استفاده کنید . (لبخند ، تکان دادن سر به نشانه تایید و …)
 اگر مطلبی را نمی فهمید توضیح بخواهید تا مطلب برایتان روشن شود
 سعه صدر داشته باشید وقتی کسی به شما حرف می زند به حرفهای او گوش کنید اگر شخصی یا موضوعی خیلی برای شما جالب توجه نیست اجازه ندهید تمرکزتان بهم بخورد و نگذارید حواستان متوجه موضوعی شود که بعد از آن می خواهید بگویید. تمام توجه تان به گفتگو باشد .
 تحت تاثیر کلمات احساس برانگیز قرار نگیرید ، مراقب و گوش به زنگ استدلا ل های غیر منطقی باشید که میان حرفهایتان به گوش میخورد.
فوت کوزه گری در مدیریت

 

 بجای یافتن مقصر و سرزنش او ، مشکل را حل کنید . مدیرانی که سعی می کنند تا مشکل به وجود آمده را حل کنند به مراتب کم هزینه تر و موثرتر از آن است که تلاش کنند تا مقصر را پیدا کنند و او را تنبیه نمایند .
 به کارکنان بگویید نتیجه مورد نظر شما از انجام کار چیست ؟ نه اینکه چگونه کار را انجام دهند . افراد مسئولیت پذیرند اگر آنها را راهنمایی کنید کمتر حالت دفاعی به خود می گیرند تا اینکه روش کار را به آنها دیکته کنید .
 همه کارها را خودتان انجام ندهید ولو اینکه به لحاظ تجربه قبلا آنها را به بهترین نحو ممکن انجام داده اید .
 انتظار نداشته باشید کاری را که بد شروع کرده اید بتوانید به سادگی بهبود ببخشید.
 از دفتر کار خود خارج شوید. با خروج از دفتر کار مدیریت شما کارایی بیشتری خواهد داشت در خارج از دفتر کار بیشتر در دسترس خواهید بود . اطلاعات دست اول بدست خواهید آورد و خواهید دید که در واقع چه رویداد هایی در حال وقوع است .
 در رهبری کارکنان خود کارمندی نمونه باشید اگر می خواهید بیش از وظیفه کار کنند خود هم این چنین باشید.
 رهبر گروه شدن به مراتب موثرتر و ارزشمندتر است تا مدیر واحد شدن .
 کارهای ساده را به دیگران واگذارید، تفویض اختیار کنید .
 تظاهر به خوبی نکنید . سعی کنید از کار خود لذت ببرید و تظاهر به بزرگ منشی و انجام کارهای بزرگ نکنید . محیط امنی به وجود آورید کار را چنان انجام دهید که دیگران در شما صداقت و پاکی ببینند و به شما اعتماد کنند .
 از اشتباهات دیگران درس بگیرید و به روشهای مختلف از تجربیات دیگران استفاده کنید .
 الگو باشید . یکی از مهمترین کارهای مدیریت آن است که الگو را ایفا کنید .
 به مدیران خود آموزش دهید کلید موفقیت شما در بهره وری کارکنان شماست و کلید بهره وری کارکنان درک بالای مدیران مستقیم آنهاست.
 با دهان باز نمی توانید شنونده خوبی باشید همکاران شما حرف های با ارزشی برای گفتن دارند پس به سخنان آنان گوش دهید . ارتباط خوب یعنی خوب گوش دادن و توجه کردن است . به خاطر داشته باشید تنها چیزهایی از دهان شما بیرون می آید که قبلا یاد گرفته اید بنابراین دهان خود را ببندید تا مطالبی جدید فرا گیرید
 هدایت کشتی در آبهای آرام بر همه آسان است آنچه شما را از دیگران متمایز می سازد اقداماتی است که در شرایط دشوار و پیچیده انجام می دهید . موقعی که کارها خوب پیش می رود آرام بنشینید و برای آینده برنامه ریزی کنید .

 

 

 


 ترفیع یعنی مسئولیت بیشتر و مشکلات بزرگتر
 اگر مدیری صادق و قاطع و داور خوبی باشید احترام کارمندان خود و همکارانتان را جلب خواهید کرد و آنها حتی در مورد مشکلاتی که مربوط به کار نیست از شما راهنمایی خواهند خواست .
 یکی از سنن الهی این است که در زندگی بشر حوادث تلخ و شیرین رخ می دهد که هیچکدام پایدار نیست . شکستها ، پیروزی ها ، قدرت ، عظمت ، ناتوانی همه در حال دگرگونی هستند. بنابراین نباید شکست در یک میدان و آثار آن را پایدار فرض کرد بلکه باید با بررسی عوامل و انگیزه های شکست از سنت تحول استفاده نمود و آنرا به پیروزی تبدیل کرد. دنیا فراز و نشیب دارد و زندگی در حال دگرگونی است و خداوند این ایام را در میان مردم به طور مداوم گردش می دهد یا سنت تکامل از لا به لای این حوادث آشکار شده
 پیروزی ها ، خواب آور و اغفال کننده است در حالی که شکستها برای افراد آماده ، بیدار کننده و نشان دهنده ارزشهاست .

 

 

 

 

 

 آیه 147 آل عمران . مجاهدین واقعی به جای اینکه شکست خود را به دیگران نسبت دهند و یا به عوامل موهوم و مرموز مربوط دانند سرچشمه آن را در خودشان جستجو می کنند و به فکر جبران اشتباهات خویش هستند . حتی آنها کلمه شکست را بر زبان نمی آورند و بجای آن اسراف و تندروی بیجا ذکر می کنند . به عکس ما که امروز سعی می کنیم نقاط ضعفی که سر چشمه ناکامی ها و شکست ها است نادیده بگیریم و همه آنها را به عوامل خارجی و بیگانه مربوط بدانیم و در نتیجه به هیچ وجه به فکر جبران اشتباهات و برطرف ساختن نقاط ضعف خود نباشیم .

 

عملکرد نامطلوب

 

 در نظر مدیران کلمه انضباط تداعی کننده مجازات و تنبیه است اما برای شما باید کمک به پیشرفت و رشد افرادی باشد که عملکرد ضعیفی دارند .
 سر و کله زدن با مشکلات گر چه سخت و آزار دهنده است اما بخشی از کار شماست
 درباره مسائل خصوصی کنجکاوی نکنید اما اگر کار کسی غیر قابل تحمل است حق دارید اقدام کنید .
 رازهایی را که با شما در میان می گذارند محترم بشمارید .
 راجع به مسائلی که در مورد آنها مهارت و آشنایی ندارید راهنمایی نکنید .
 کمک کنید که افراد درباره مشکلاتشان با شما صحبت کنند .

 

 

 

 

 

رسیدگی به شکایات

 

 اگر یکی از افراد گروهتان با گله و شکایت پیش شما می آید آمادگی داشته باشید که مساله را با صحبت رفع و رجوع کنید.
 بیشتر نارضایتیها نتیجه عدم موفقیت در برقراری ارتباط یا تبعیض و ناعدالتی است که احساس می شود .
 با کارمندان خود ارتباط نزدیک داشته باشید اما نه به آن شکل که آنها را تحت فشار قرار دهید و ناراحت کنید .
 جلسات منظمی را در اداره خود برگزار کنید و افراد را تشویق کنید هر شکایتی دارند مطرح کنند و برای آنها راه و حلهای واقع بینانه پیشنهاد کنید . نگذارید که افراد فقط شکایت کنند این شکایتها باید سازنده باشد.
 همه مدیران قدرتمند را دوست دارند و افتخار میکنند که برای آنان کار می کنند .
 باید بیش از پیش به موضوع مهم تحول فرهنگ اداری و مدیریت پرداخت
 افراد غیر منطقی را می توان رئیس نامید اما مدیر نمی توان خطاب کرد روسای غیر منطقی اکثرا همیشه بداخلاق ، تندخو و غیر قابل اطمینان هستند .
 تا آنجا که ممکن است کارمندان را در جریان کارها قرار دهید که افراد برای کسب اطلاع بر شایعات تکیه نکنند و سوءتفاهم پیش نیاید.
 صبور باشید اگر شخصی عصبانی باشد وقتی شما به او فرصت صحبت کردن بدهید آرام خواهد شد
 اگر هیچ یک از افرادتان به هدفهای شما نمی رسند احتمالا شما بیش از اندازه توقع دارید .
 کاملا رو راست باشید و نارضایتی خود را به طور واضح توضیح دهید .
 اتهاماتی نزنید که نتوانید آنها را با دلیل و مدرک ثابت کنید .
 از عملکرد آنها اظهار نا امیدی کنید نه عصبانیت و خشم . حفظ آرامش و خونسردی بسیار موثرتر از عصبانیت و از دست دادن کنترل است
هدف از مصاحبه انضباطی
 علل نامطلوب بودن رفتار یا عملکرد فرد را پیدا کنید .
 به بهبود و پیشرفت آنها کمک کنید .
 مشخص کنید عملکرد ضعیف به خاطر عدم تلاش است یا به خاطر عدم انگیزه یا عدم آموزش و یا تلفیقی از اینها .
 قاطع و جدی باشید کارکنان از این که مدیری مقتدر داشته باشند خشنود خواهند بود . اگر سست اراده وضعیف باشید دیگران از این مساله سوء استفاده می کنند و آن افرادتان هم که به موفقیتهای بالایی دست پیدا می کنند شوق و علاقه خود را از دست خواهند داد .
 منصف باشید و ثبات رای داشته باشید . مقتدر بودن با مستبد و زورگو بودن فرق دارد.
 بهترین کارمند همیشه بهترین مدیر نخواهد بود و انتخاب مدیران بر این اساس کاری درست نیست یعنی عملکرد خوب و موفقیت آمیز گذشته هر فرد بهترین شاخص معیار برای تضمین موفقیت آینده فرد نمی تواند تلقی شود .
 مدیر و رهبر کسی است که بتواند آینده را به خوبی ببیند و نتیجه تصمیم های خود را از قبل مجسم سازد .
 مدیر خوب کسی است که بر اساس واقعیت تصمیم گیری کند . اگر افرادی به سمت مدیریت گمارده می شوند بر مبنای درستی انتخاب شوند ، بهتر مورد پذیرش زیر دستان هستند .

 

تشویق و تنبیه

 

((یا ایها النبی انا ارسلناک شاهداً ومبشراً و تذیراً و داعیاً الی الله باذنه و سراجاً ومنیراً))
ای رسول، تو را به رسالت فرستادیم تا بر نیک و بد خلق گواه باشی و خوبان را به رحمت خدا مژده دهی و بدان را از عذابش بترسانی و به اذن حق ، خلق را به سوی خدا دعوت کنی و چراغ فروزان عالم باشی .
 علی (ع) می فرماید : تحسین و حق شناسی ، مردان شجاع را در راه نیکوکاری تشویق می کند و مسامحه کاران را به خواست خدا به جنبش و حرکت وا می دارد.
 علی (ع) می فرماید : زیاده روی درملامت و سرزنش ، آتش عناد و لجاجت را مشتعل می کند .
 از توبیخ مکرر پرهیز کن چه آنکه سرزنش ، گناهکار را در اعمال ناپسندش جری و جسور می کند . به علاوه ملامت را بی اثر می سازد
 در قرآن حدود 140 آیه در باب بشارت و مژده بیش از 120 آیه هم حاوی انذار و بیم دادن آمده است . انذار عاملی بازدارنده و برای کاستن میل به بدی هاست .

 

تشویق منفی

 

1- بر اساس رابطه باشد
2- نباید مفهوم مخالفی برای دیگران باشد و مایه تحقیر و توهین آنان گردد .
3- اساس تشویق باید بر جنبه های معنوی باشد تا به افراد شخصیت والا دهد .
4- نباید مایه غرور و غفلت تشویق شونده شود و موجب خاموش شدن فعالیتها و نظم او شود .

 

شرایط تنبیه

 

1- تنبیه باید مقطعی باشد (راه را به روی افراد متخلف برای اصلاح خویشتن نبندد)
2- مجازات نباید حس کینه توزی افراد را برانگیزد
3- رعایت تناسب میان جرم و جریمه

 

جذب نیروهای صالح

 

 فرمانده باید سعه صدر داشته و انتقاد و چون و چرا افراد را تحمل وحتی از آن استقبال کند ، البته مشروط بر اینکه انضباطی را که برای مدیریت لازم است محترم بشمارند
 افراد متملق رابطه فرمانده را از واقعیتهای عینی قطع می کند . اینان پرده بر گوش و چشم مدیران می افکنند . عقلشان را می دزدند و حسن تشخیص آنان را به غارت می برند. آنان بلایی هستند مانند صاعقه و زلزله ویرانگر .

 

 

 

 

 

 

 


(خیال نکنند که او یک پادشاه است و به سبب آن خوف و رعب بر آنها مسلط شود و نتوانند حرفشان را بزنند )
آن ملاحظه کاری ها و موافقتهای مصلحتی که برابر مستبدان اظهار می دارید در برابر من به ظاهر سازی انجام ندهید .
درباره من گمان نبرید که شنیدن سخن حق بر من سنگین باشد یا بخواهید مرا به بزرگی تعظیم کنید . هر کس که گفتن حق یا پیشنهاد عدل بر او سنگین باشد عمل به آن بر او سنگین تر است بنابراین از سخن حق یا مشورت به عدل برابر من هیچگاه خودداری نکنید.

 

 مدیران و فرماندهان فضایی ایجاد نکنند که مردم در برخورد با آنان خیال کنند پادشاهند و خوف و رعبی بر آنان مسلط شده که نتوانند حرفشان را بزنند .
 فرماندهان اجازه ندهند با ظاهر سازی با آنان رفتار کنند
 به گونه ای رفتار کنند که کارکنان تصور نکنند که پذیرای حرف حق نیستند
 مدیران فضایی را ایجاد کنند که زیردستان حرف حق را صریحاً و بی پرده بگویند و کسی از عرضه عدل و انصاف بر آنان خودداری نکنند .

 

 با هیچ کس در هر مرتبه ای که باشد عقد اخوت نبسته ام . چارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است دفاع از اسلام و حزب الله اصل خدشه ناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است .( امام خمینی ره )
 فرماندهان در یک نظام اسلامی از یک سو نمایندگان امت مسلمان و از سوی دیگر بازوی اجرایی ولایت فقیهند. و طبعاً باید نمونه ای از همان صفاتی که نزد رهبر بزرگ اسلامی معتبر است داشته باشند (با تقوا ، شجاع ، مدیر و …)
 سعی نکنید همه کارها را یکباره انجام دهید 20 تا از بهترین کارها را که سزاوار توجه خاصی هستند در ابتدای فهرست خود بنویسید . هر روز به فهرست خود مراجعه کنید زمانی که هر کار را به انجام می رسانید روی آن خط کشیده و نکته دیگری را اضافه کنید .(به شرح دفتر فعالیت های در دست اقدام ارسالی مراجعه شود)
 افرادی که در سر کار احساس رضایت و راحتی نمی کنند کارشان را خوب انجام نمی دهند اغلب غایب می شوند احتمال آنکه شرکت را ترک کنند زیاد است پس رضایت شغلی ایجاد کنید . سعی کنید در محیط کار راضی و راحت باشند و انگیزه بالایی داشته باشند .
 محیط مناسبی ایجاد کنید . اول فکر کنید چگونه و تا چه حد نیاز های افراد سازمان خودتان را برآورده می کنید
1. مشارکت در تصمیم گیری
2. تفویض اختیار
3. آزادی عمل بدهیم تا ابتکار عمل خود را بروز دهند .
4. کمک کنیم که کارکنان اهمیت شغل خود را درک کنند.
5. همیشه زبان ما زبان نق زدن ، گله مندی و شکوه نباشد اگر اشتباهی، افراد داشتند وضع را به حالت عادی بازگردانید .
6. به افرادی که تلاش بیشتری می کنند پاداش بیشتری بدهید. مرتب برنامه های جدید و پاداشهای جدیدی را به کار بگیرید و گر نه افراد کم کم پاداش ها را حق خود می دانند و پاداش حساب نمی کنند .
7. بهترین شرایط کاری را ایجاد کنید فراهم نمودن ابزار تولید،وسیله رفت و برگشت مناسب
8. با تشکیل جلسات در خصوص پیشرفت تک تک افراد بحث و گفتگو شود و توانایی ها و مهارت های آنها را بهبود بخشید.
9. طبق هدفهای مشخص شده سازمان را اداره کنید
10. میزان مشارکت همه افراد را بسنجید (در ژاپن نتیجه کار هر فرد مشخص است که چند ماشین تولید نموده اند اما در کشور های ضعیف حتی مدیر هم نمی داند که چند خودرو تولید شده )
توجه کنید:
 خیلی راحت تحت تاثیر قرار نگیرید
 هیچ گاه قولی ندهید که نتوانید به آن عمل کنید
 باعث نشوید که افرادتان احساس ناامنی کنند. اگر سخت و خشن باشید افرادتان اشتباهای زیادی می کنند لذا مدیریت خشن رو به زوال است . هیچ وقت افراد را نترسانید و تهدید نکنید. در مورد خبرهای بد صادق باشید و به آنها بگویید که برای عادی شدن وضع چه باید کرد .
 هیچ چیز را از کارکنان خود مخفی نکنید اگر اطلاعات لازم را در اختیار آنها بگذارید باعث جلب احترام و اعتماد آنها می شوید .
 مودب باشید و سعی کنید الگوی خوبی برای کارکنان خود باشید. همانطور رفتار کنید که دوست دارید آنها رفتار کنند
 50 الی 60 درصد غیبت ، ناشی از بیماری مربوط به اعصاب و حاصل فشار روحی است. پس راههایی پیدا کنید که از تنش و فشار کار بکاهید.
رابطه شما با افراد گروه

 

 افراد گروه و سازمان باید برای شما احترام قائل باشند و با شما احساس راحتی کنند وقتی وارد اتاق می شوید از دیدار شما خشنود شوند .
 هیچ گاه طوری رفتار نکنید که انگار مالک کارکنان خود هستید. هر کس زندگی خارج از محل کار برایش مهم است. با ایجاد کارایی و بازده بیشتر کمتر نیاز به اضافه کاری خواهد بود .
 همیشه افراد را به کارهای گروهی و همکاری تشویق کنید . اعضا را ترغیب کنید کارهای یکدیگر را انجام دهند تا هم انعطاف پذیری آنها زیاد شود و هم حس مشارکت و همیاری در آنها بوجود آید.
 محکم و ثابت قدم باشید نور چشمی نداشته باشید .

 

 

 

چند نکته مهم:

 

1. خداوند در روی زمین فرماندهانی را برای ما قرار داده است که اگر آنها را خوب بشناسیم و سیره و روش آنها را مطالعه کنیم و در مدیریت و فرماندهی از آنها الهام بگیریم هیچ نیازی نخواهیم داشت که پایبند مدیریت های جاری روی زمین مخصوصاً علم مدیریت برآمده از غرب باشیم .
2. سرچشمه مدیریت الهی و اسلامی،زلال ترین ، پاک ترین ، کارآمدترین ، پر ذخیره ترین و مناسب ترین نوع مدیریت برای زندگی اجتماعی انسانهاست.
3. در جلسات باید قاطع و جدی باشیم.
4. مدیریت، الهام بخش اعتماد به نفس و صداقت است ، بر معیارهای عالی تاکید دارد ، در کار انسجام دارد ، منصف است، هدفها را تعیین می کند . کارکنان را مطلع می کند و کارکنان را برای خود نگه می دارد.
5. هنر مدیریت در این است که احساس زیر دستان را از اجبار داشتن به تمایل داشتن تغییر دهیم.
6. یکی از بزرگترین نقاط فوت مدیر عبارت است از : توانایی او برای انجام کارها بدون استفاده از قدرت ناشی از منصب مدیریتی
7. از برنامه های تشویقی برای متحد کردن گروه استفاده کنید
8. صریح و بی پرده با افراد صحبت کنید در مورد کاستیها و اشکالات با کنایه و اشاره تذکر ندهید به شکلی سازنده و سودمند انتقاد کنید
9. با افراد در هر مقام و موقعیتی که باشند با احترام رفتار کنید . به سادگی و بیش از حد از آنها تقدبر و تمجید نکنید.
10. وقتی با مقامات بالاتر از خود صحبت می کنید خیلی عادی رفتار کنید در مورد افرادی که کارشان را خوب انجام میدهند صحبت کنید سعی نکنید به واسطه کار دیگران اعتبار کسب کنید و مورد تحسین و تشویق قرار بگیرید . ایده های خوبی که در سازمان مطرح می شود به مقامات بالاتر منتقل کنید ولی طوری نشان ندهید که این ایده ها مال خود شماست چون مدیرانی که افتخار می دزدند سرچشمه ایده های خوب را خشک می کنند و دیگر افراد شان این ایده ها را به آنها مطرح نمی کنند .
11. کارکنان را تشویق به غیبت دیگران در نزد خودتان نکنید و اجازه ندهید که راجع به دیگران در پیش شما حرف بزنند
12. اگر مشکل یا اختلافی وجود دارد افراد را جمع کنید و مشکل را میان خود حل کنید . شما بیش از همکارانتان خوب نیستید و آنها را کوچک نکنید .رئیس مأب نباشید . شما نیاز به همیاری و مشارکت دارید . بدخلق و عبوس نباشید.

 

عزت نفس
 افراد با عزت نفس پایین ، بیشتر به همنوائی در موقعیتهای اجتماعی تن در می دهند .
 نشان عزت نفس بالا وظیفه شناسی ، صادق ، درستکار و کمتر مرتکب اعمال اخلاقی می شوند در موقعیتهای تهدیدآمیزدارای دیدگاه واقع گرایانه تری می باشند . علاقه بیشتری به درگیر شدن با مسائل دارند و با شجاعت در مقابل شکستها و تهدیدها ایستادگی می کنند . بیشتر اثرگذاری دارند تا اثرپذیری و همرنگ جماعت شدن .

 


عوامل ازدیاد عزت نفس : امید به خدا داشتن و خواسته خود را از خدا خواستن
آثار عزت نفس
طرز تفکر ما درباره خودمان تأثیرات شگرفی بر تمام جوانب زندگیمان دارد . افرادی که برای خویشتن ارزش مثبتی قائلند عموماً از جنبه رضایت درونی حالت توازنی را نشان می دهند و احساس امنیت و آرامش خاطر را منتشر می سازند . چنین افرادی به تقویت کننده های اجتماعی و ستایش های دیگران وابستگی ندارند ، در زیر فشار انتقاد خرد نمی شوند . بواسطه طرد شدن احساس نابودی نمی کنند . کمتر به احساسات منفی و افکار آزار دهنده تن می دهد و بین اعمال خویش و باورها و اعتقادات خود هماهنگی ایجاد می کند . در مقابل مشکلات اجتماعی مقاوم تر هستند ، دارای منابع کنترل درونی هستند .
 ایستادگی حضرت امام در برابر سختیها خیلی مهم بوده و همیشه در مقابل مشکلات بسیار محکم و قاطع بودند و ایشان بنا به اظهارنظر نزدیکان هیچگاه مسأله ای را مشکل ندیدند و همه مشکلات به نظرشان آسان می آمد .
 امام صادق (ع) : عزت انسان مؤمن از عزت کعبه بالاتر است . به علت اینکه اگر پلیدی عارض خانه خدا شود با آب می توان آنرا زدود و پاک کرد . اما وقتی عزت مسلمانی خدشه دار می شود یا حرمت و حریم انسانی شکسته می شود با هیچ وسیله ای قابل ترمیم و اصلاح و بازگشت نیست . لذا باید از خدا ترسید که همه ما فردای قیامت و در برابر خداوند برای اعمال ، افکار حتی نیات خویش پاسخگو باید باشیم .
 اسلام انسان را اشرف مخلوقات می خواند و به او سفارش می کند که خود را بشناسد و بر قدر و منزلت خویش واقف گردد و چون این شناخت وقوف بر منزلت،آدمی را به سر منزل عزت رهنمون می سازد. آدم منفی قیمت همه چیز را میداند و لیکن ارزش هیچ چیز را نمی داند .
انتقاد پذیری:خود شکن،آینه شکستن خطاست. کسیکه از شنیدن انتقاد ناراحت می شود و نمی خواهد واقعیات را آنچنان که هست ببیند و از دیدن آینه تمام نمای اوضاع خود که افکار مردم است سخت ناراحت می شود.
نشانه های عزت نفس پایین : رنجورتر ، منفعل تر ،فکر می کنند انتقاد آنها را خرد میکند ، کمرو هستند ، از خود متنفرند، نسبت به خودشان شک دارند ،زود دلسرد و ناامید می شوند،عدم پیروی از اصول اخلاقی ،به انتقاد حساس هستند دارای منافع بیرونی کنترل هستند . دارای اختلالات روانی (افسردگی ، اضطراب،دل پریشانی، احساس حقارت)
اوج تلاش هر فرمانده رسیدن به رهبری است
حضرت علی (ع) :وقتی که از دیگران بی نیاز باشی از همه مردم بلند مرتبه تری
امام سجاد:دست حاجت نزد مردم دراز کردن زندگی را پست و خوار می سازد و حیا و شرم را از بین می برد و وقار و سنگینی را کم می نماید.
عوامل موثر بر عزت نفس : ترک گناه ، نیکو خصال شدن
اطاعت از خداوند ،سبب احساس بی نیازی فرد می شود و در نتیجه تن به ذلت و خواری نمی دهد.
امید نبستن به مردم : وقتی فردی بندگی خدا پیشه کند و فقط از او کمک بخواهد چشم انتظار از دیگران فرو می بندد
خوشایند سازی محیط خدمتی
 با خونسردی و زبان خوش با مافوق صحبت کنید نه از او بترسید و نه او را تهدید کنید .
 هنگامی که فرد از شغل خود احساس رضایت کند ناخودآگاه مسئولیت خود را با دقت بیشتری انجام می دهد و نه تنها از کار خسته نمی شود بلکه از انجام دادن آن احساس مسرت هم خواهد کرد .
 خوشایند سازی را تغییر عوامل محیط کار در جهت رضایت فرد شاغل می نامند
 افراد نه خوبند و نه بد هستند آنها برای کار معینی خوب یا بد می شوند.
 عدم پاسخگویی به نیازهای مادی و معنوی کارکنان درحد امکان به نحوی که با وضعیت روانی و شغلی آنان مطابقت داشته باشد موجب می شود که کارکنان نابالغ و رشد نیافته باقی بمانند .
 تفویض اختیار و مسئولیت و اجازه دادن به افراد در تصمیم گیری موجب افزایش رضایت شغلی است . پذیرفتن سبک مدیریتی مدیران. عدم ابهام در مسئولیت ، داشتن عزت نفس ، داشتن ارتباط مثبت و دوستانه با همکاران و مدیران ، فرصت ارتقاء و پیشرفت، مبنای دستمزد چون پول می تواند مبنا و نماد موفقیت و احترام باشد ، ایجاد مشارکت با کارکنان ، حذف سیستم بورکراتیک ، داشتن همکاران صمیمی و کمک کننده . ( ما از همکاران خود ابزاری برای بیان مشکلات و یک منبع برای آسایش و راحتی استفاده می کنیم . ) انتخاب و انتصاب مناسب ، وضوح شغلی ( نداشتن ابهام و روشن بودن نقش و وجود باز خورد که نشان دهنده نتایج کار می باشد).
 شرایط فیزیکی محیط کار نقش مهمی در رضایت شغلی دارد ( نور ، درجه حرارت ، بهداشت ، محل کار ، ابزار و ... )
 یکنواختی موجب نارضایتی شغلی ( افراد می خواهند مشاغلی داشته باشند که به آنها فرصت بکارگیری مهارتها و توانائی و انجام وظایف متنوع و آزادی عمل را بدهد . )
حالتهای روانی احساس :
1) افراد باید کارشان را با معنی تلقی نمایند و نتایج کارش محسوس باشد . 2)کارکنان باید نسبت به کار و نتایج آن احساس مسئولیت نمایند .3)آگاهی از نتایج کار
با بدگمانی و بدبینی شدیداً مبارزه کنید :
 بدگمانی اعتماد و انگیزه را در کارکنان از بین می برد . همیشه افکار خود را تحت کنترل داشته. نگذارید که بدگمانی شما به دیگران سرایت کند . اگر به کسی بدگمان هستید فوراً قضیه را بطور کامل روشن کنید و به بدگمانی خود خاتمه دهید
 هنگام برخورد با یک مشکل جدید مسائل گذشته را دوباره مطرح نکنید چون اینکار مشکل جدید را سخت و پیچیده می کند . تا آنجا که می توانید با قضایا واقع بینانه برخورد نمائید .
نحوه برخورد با فرد عصبانی و خشمگین
بدون حرکت و آرام بمانید (فرد عصبانی دستانش را در هوا تکان می دهد)
دست شما آرام و حاکی از خونسردی (صورت او با خشم عصبانیت )
دست شما به نشان پذیرش ،باز (او دستانش را به علامت عصبانیت مشت کرده )
با آرامی و متانت صحبت کنید (او داد می زند )
هنگام برخورد با فرد عصبانی به هیچ وجه به او نخندید. متناسب با شرایط ،از یکی از عبارتهای زیر استفاده کنید :
شما راست می گویید – حق با شماست – من نمی توانم شما را مقصر بدانم- من هم مثل شما فکر می کنم
شخص عصبانی نیاز به یک نفر دارد که حرفهایش را بشنود و شما می توانید یکی از دوستان او باشید
به کارکنان ابواب جمعی بفهمانید که می توانیدفرماندهی لایق ،مدیری پرتوان و قابل اعتماد باشید و توانایی آن را دارید که خشم و عصبانیت خود را از بین ببرید و آرامش را به محیط کار خود برگردانید و سازمان را به سوی موفقیت سوق دهید .
نکته مهم:
 نکته مهم و قابل بررسی این است که شخص عصبانی مشکل داشته و به کمک شما نیازمند است او می تواند دوست شما باشد و یا به دوست شما تبدیل شود و چنانچه نتوانیم او را قانع کنیم یا کمکی به وی نمائیم به دشمن ما تبدیل می گردد
 هنگام مواجه شدن بافرد خشمگین و عصبانی نباید از خود ضعف نشان داده و بترسید و یا مقابله به مثل کنید یعنی نباید بر عصبانیت او بیفزاید چون در این صورت به اعتبار شما لطمه خواهد خورد و کارائی شما کم خواهد شد .
 اگر در برخورد با کارکنان تحت امر مرتکب اشتباه شده اید و افراد تحت امر به خاطر آن از شما عصبانی شده اند اشتباه خود را پذیرفته و درصدد جبران آن باشید و اگر مقصر نیستید سعی در آرامش خویش داشته باشید .
نکاتی برای بهتر زیستن
1) بخشندگی را از گل بیاموز زیرا گل ته کفشی که لگد مالش می کند را هم خوشبو می کند .
2) اینکه من دست خالی به سوی مردم دراز کنم و کسی چیزی در آن نگذارد بدبختی نیست . بدبختی این است که من دست پر به سمت مردم دراز کنم و کسی چیزی از آن بر نگیرد .
3) ممکن است کسی را که با او خندیده ای را فراموش کنی ولی کسی را با او گریسته ای را هرگز از یاد نخواهی برد
4) بیاد داشته باش که خوشبختی این نیست که تو چه داری یا چه هستی خوشبختی صرفاً آن چیزی است که که در درون تو می گذرد.
5) هرگز نباخته ای ، مادامیکه از شکست خود چیزی آموخته باشی
6) ریشه ،گلی است بی اعتنا به شهرت و آوازه
7) آن کسی که در حال تولد نباشد در حال مرگ است .
8) لاک پشت ها راه را بهتر از خرگوش ها می شناسند .
9) اشخاص را مانند چای کیسه ای در نظر بگیرید تا در آب داغ نیفتند متوجه جوهر وجودی خود نمی شوند .
10) هرگز تسلیم نشو هر روز معجزه تازه ای اتفاق می افتد
11) دیگران را ملامت نکن مسئولیت های زندگیت را خود بپذیر
12) گوش کردن را یاد بگیر ، فرصتها گاه با صدای آهسته در می زنند .
13) هرگز امید را از کسی سلب نکن شاید این تنها چیزی باشد که دارد
14) وقتت را تلف ماتم گرفتن برای اشتباهات گذشته نکن از آنها درس بگیر و بگذر
15) مردم دار باش هرگز کسی را از خود نرنجانی
16) از زمان یا کلمات با بی توجهی استفاده نکن هیچکدام قابل بازگشت نیستند .
17) هیچ فرصتی را برای ابراز محبت از دست نده
18) نگو وقت نداری تو دقیقاً همان تعداد ساعت در روز را دراختیار داری که پاستور و میکل آنژ و … در اختیار داشتند
19) حال و هوای بچگی رافراموش نکن .
20) به افکار بزرگ فکر کن اما از شادی های کوچک لذت ببر .
21) شریک زندگیت را با دقت انتخاب کن. 95 درصد خوشبختی ها و بدبختی های زندگی ات از همین یک تصمیم خواهد بود
22) علی (ع) : چون از کاری ترسیدی خود را در آن انداز زیرا ترس از آن دشوارتر است از سختی حذر کردن از آن
23) اگر می خواهیم احساساتمان تغییر کند کافی است افکارمان را تغییر دهیم تا احساسات ما از آن تبعیت کند
تصمیم گیری
ارزشهائی را که براساس دیدگاه اسلام

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مدیریت از زبان مدیران موفق

دانلود مقاله اصول سرپرستی ( مدیر موفق )

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله اصول سرپرستی ( مدیر موفق ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

اما برای مدیری که سعی می کند با افراد مورد نظر مانند دوست رفتار کند هیچگاه نمی تواند مدیریت کند و بنابراین فرآیند درج و مرجی در سازمان بوجود می آید که مشکل ساز می باشد .
عکس العمل یک مدیر موفق هنگامیکه به کارمند خود علاقمند می شود:
بعضی از مدیران در موقعیتی قرار می گیرند که به کارمند خود علاقمند می شوند و در نتیجه می خواهند هم عاشق باشند و هم رئیس . این یک اشتباه محض ، غیر اخلاقی و سوء استفاده از قدرت است . حتی یک عشق پاک و صادقانه بین دو فرد مجرد و در محیط کار نیز علاقة مناسبی نیست و اگر مدیر ، عاشق یکی از کارمندان خود شود ، بدین معنا نیست که چنین عشق و محبتی اظهار شود بلکه باید در جای دیگری به غیر از محیط کار از دو طرف ابراز شود . یک مدیر موفق د چنین شرایطی قبل از اولین قرار ملاقات یا قبل از اولین صحبتهای عاشقانه ، کارمند مذکور را به جای دیگری منتقل می کند و مثلاٌ دادن پست مشابهی در یک شرکت دوست.
شرح شغل کارمندان
بعد از اینکه مدیر فرد عاقل و اجد شرایطی برای استخدام در شرکت می پذیرد باید به طور دقیق فرد را از کار موردنظر آگاه کند یعنی چه بصورت مکتوب و یا تشریحی باید شرح کامل وظابفش را به او بگوید و مدیر دقیقاٌ مشخص کند که چه کاری را از او می خواهد اگر چه هیچ شغلی تنها شامل بخش های جذاب و جالبی نیست اما او حق دارد براند که چه کارهای خسته کننده و بکنواختی هماره با کار اصلی خود باید انجام دهد و قبل از پذیرفتن پست ، باید از مسئولیت این کارها مطلع نشود .
دادن مهارت های لازم به کارمندان جهت ایفای شغل
وقتیکه فرد جدیدی استخدام می شود باید مدیر چگونگی انجام کار را برایش باز گو کند و مهارتهای لازم برای انجام کار به فرد آموزش دهد و صرفآٌ به دلیل اینکه فرد در شرکت های مختلف پست مشابهی داشته و یا مدارک تحصیلی خوبی دارد ، مدیر فکر کند که او به اندازه‌ی کافی با کار خود آشنایی دارد و مهارت های لازم را در مورد کارش به او آموزش ندهد .
تغییر طرز فکرها
مدیران موفق می دانند که عملکرد یک نفر با روشی که او فکر می کند و یا طرز نگرشش رابطة مشتقیم دارد .
اگرچه بنابر این به عنوان یک مدیر طرز فکر افرادشان را تغییر می دهند آنها می دانند که تإثیر رفتار خوب باعث افزایش اعتماد به نفس کارکنان و افزایش یهره وری آن ها می شود ، اما رفتار بد باعث می شود کارمندان فکر کنند تحت نفوذ و سلطه قرار گرفته اند . س در کار خود با مشکل مواجه می شوند . نابراین سعی می کنتند شناخت خود را نسبت به کار مندانشان ، هر روز بالاتر ببرند و به طور مؤثری طرز فکرها ترسها و موانع باز دارنده‌ی ایجاد انگیزة آنها را بررسی کنند و برای آنها را حلی پیدا کنند و مشکلاتشان را از بین ببرند دو افرد خود را نسبت به توانایی ها و استعدادهایی که دارند مطلع سازند .
از بین بردن عواملی که باعث کاهش میل و توانایی افراد می شود
عواملی هستند که در میل و توانایی افراد برای انجام کار دخالت می نمایند که این عوامل می توانند شامل همکاری ، خانواده ، دوستان و حشتریان باشند :
همکاران : همکار می تواند کار را برای یک تازه وارد سخت کند و برای رفع هرگونه اذیت و ابهام ، مدیران موفق یک فرد با تجریه را برای نظارت بر هرکارمند تازه استخدام شده ای قرار می دهند .
خانواده : مانع مشکل ساز بعدی ، ممکن است در خانه به انتظار فرد نشسته باشد مثلا یک فرد جوان که شغلی را انتخاب می کند از طرف خانواده با مخالفت دو به رو می شود در اینصورت چون مدیران فرصت ندارند تا با خانواده‌ی کارمند خود بر خورد مستقیمی داشته باشند ، کارمند را با اطلاعات کتبی و شفاهی طوری مجهز می کنند تا با این ابهامو مخالفت های خانواده خانواده مقالبه کند وقتی کارمند راحت تر با مدیر خود درباره‌ی فشارهای صحبت می کند این امکان به مدیر داده می شود که مشاوره ای جهت آمادگی او انجام دهد .
دوستان : افرادی که کارمند رابطه‌ی بسیار نزدیکی با آنها دارد می توانند افراد مفیدی باشند و تمایل او را برای انجام کار ، کاهش دهند و با پیشنهاد های خود فرد را از انجحام کار مأیوس می کنند در ابنصورت مدیران موفق قدرت دفاع فرد تازه وارد را افزایش می دهند و همچنین این شخص کاهش سمیل و توانایی او در انجام کارش نشود از توانایی درونی خود آگاه می کنند که تلفیق ها و پیشنهادهای دوستانش باعث
مشتریان و ارباب رجوع ها :
افرادی که در کار فروش و سرویس دهی هستند ، این دسته از مشتریان و ارباب رجوع ها با ضایل کردن اعتماد به شرکت و محصولاتش ، مقابل و توانایی کارمند را ربای انجام کار ، کاهشمی دهند که اگر کارمند به شرکت اعتقاد عمیق و ریشه داری داشته باشد تمایل او برای انجام کار از بین نمی رود و با علاقه به کار خود ادامه می دهد .
نادیده نگرفتن بیکفایتب کارمندان
وقتیکه به خصوصیات یک مدیر موفق نگاه می کنیم ، یدون استثسناء در می یابیم که مدیران موفق ، هرگاه کوچکترین اشتباهی از کارمندان خود ببینند ، خیلی سریع به آن رسیدگی می کنند و در واقعبی کفایتی کارمندان خود را نادیده نمی گیرند . در مقابل مدیرانی هستند که بی کفایتی کارمند خود را نادیده می گیرند آنها به هر دلیل ممکن است این طور عمل کنند :
1- به دنیال محبوبیت هستند که همه نیاز دارند که محبوب دیگران باشند . به طور قطع هیچ کس آنقدر مستقل و بی نیاز نیست که نخواهد دیگران او را دوست بدارند . اما مدیریان باید به داشتن احترام در محیط کار قانع باشند . مدیری که می خواهد همیشه محبوب باشد هرگز کار خود را با کفایت انجام نمی دهد . وقتی که یک مدیر اجازه می‌دهد که نیاز به محبوبیت ، وظایف او را تحت تأثیر قرار دهد ، فرد ضعیفی می شود که هر رفتار قابل قبولی را تإیید می کند و هر بهانه ای برای بی کفایتی را می پذیرد . پس یک مدیر موفق محبوبیت را در خارج از اداره جستجو می کند و تنها احترام هدف اوست .
2- مشکلات را نادیده می گیرند یعنی فکر می کنند که اگر به مشکل اهمیت ندهند ، مشکل خود به خود بر طرف می شود در حالیکه اگر حلوی اشتباهات را نگیرند ، مشکلات بزرگتر می شوند و حل کردن آن ها برای مدیر دشوار می گردد .
3- ازبرخورد با کارمندان پرهیز می کنند زیرا توان یا میل برخور با کامند را ندارند توانایی و یا میل به مقابله با کارمند را در خود افزایش نداده اند .
بنابراین مدیران باید به سرعت قبل از پیشتر شدن مشکل ، واکنش نشان دهند و اگر هم این اولین بار خطایی در کارمند خود می بینند خیلی فوری با آن برخورد نمایند.
قدر دانی از کارمندان بر جسته
اگر کارمندی همیشه در بهترین نظم ، کار خود را انجام دهد ، مدیران موفق نه تنها از آنها قدرانی می نمایند ، بلکه آنها را برای پیشرفت مشخص و تلاش گروهی مورد تقریر قرار می دهند .

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  22  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اصول سرپرستی ( مدیر موفق )