فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله تأسیس علم نحو توسط امام علی علیه السلام

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله تأسیس علم نحو توسط امام علی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

آغاز علم نحو
تأسیس علم نحو توسط امام علی علیه السلام
زبان عربی مانند هر زبان دیگر قواعدی دارد که آن را علم نحو می‌نامند علم نحو در حفظ لغت از آشفتگی و تحریف و نیز در معنای کلام اهمیت زیادی دارد تا آنجا که گاهی با تبدیل کسره به فتحه معنای یک کلمه تغییر می‌کند که در بعضی موارد مستلزم کفر است قواعد زبان عرب تا عصر خلافت امام علی علیه‌السلام کشف و تنظیم نشده بود و نوشتن کلام عربی بدون اعراب گذاری انجام می‌گرفت. قرآن کریم و سایر نوشته‌ها و نامه‌ها بدون اعراب بود مردم قانون اعراب گذاری را نمی‌دانستند اما کار آموختن قواعد زبان عرب برای ساکنین جزیره‌العرب که با غیر عرب آمیزش نداشتند بطور طبیعی انجام می‌گرفت یعنی یک طفل عرب با آموختن سخن گفتن آن قواعد ساده را به آسانی می‌آموخت بخصوص آنکه فرهنگ عرب قبل از اسلام بسیار بسیط و حول یک زندگانی ساده دور می‌زد که عبارت بود از آب، نان، گوشت، شتر صحرا، شمشیر، نسب، جنگ قبیله‌ای و مانند آن. پس از نزول قرآن کریم فرهنگ عرب به فرهنگ اسلام با ابعاد گوناگون آن صفات ربوبی و شناخت انبیاء و احوال قیامت و اخلاق و احکام تبدیل یافت و لغت عرب آن را فرا گرفت. لیکن پس از فتوحات مسلمانان و آمیزش آنان با افراد غیرعرب زبان مانند ایرانیان ساکن شهر کوفه که ایشان را حمراء می‌خواندند و اهل سند و هند و در بصره که ایشان را سبابجه و زط می‌نامیدند و اقباط در اسکندریه و هجرت مسلمان‌های عرب به کشورهای آفریقا و هند و سند و بلخ و بخارا لغت عرب آشفتگی پیدا نمود به طوری که کودکان عرب به واسطه معاشرت با همسالان غیرعرب بجای اینکه زبان فصیح عرب را از قوم و قبیله عرب خود بیاموزند از کودکان و معاشرین غیرعرب می‌آموختند علاوه بر اینکه گاهی مادران این اطفال زنانی بودند که در فتوحات از اقوام قبط و فوس و روم اسیر شده بودند و این کودکان سخن گفتن را از مادر غیرعرب یا کلفت و نوکر غیر عرب در خانه می‌آموختند در نتیجه این عومل چنان آشفتگی در زبان نسل جدید عرب پدید آمدکه نزدیک بود به تدریج لغت عرب مانند زبان بعضی ملل قدیم از بین برود تا آنجا که جز معدودی متخصصین در هر عصر نتواند آن زبان را بفهماند و در نتیجه باعث می‌شد که خواندن و فهمیدن قرآن و سنت پیامبر جز برای معدودی امکان نداشته باشد. این آشفتگی زبان عربی نیمه اول قرن اول هجری بود. ابوالاسود دئلی که یکی از اصحاب و شاگردان حصرت علی بود داستان تأسیس علم نحو یا قانون اعراب گذاری در زبان عربی را چنین حکایت می‌کند؛ روزی بر حضرت امیر وارد شدم. دیدم آن حضرت در حال فکر و اندیشه است به من فرمود: در شهر شما کوفه قرآن را غلط می‌کنند. می‌خواهم کاری کنم تا لغت عرب از این آشفتگی بیرون آید گفتم یا امیرالمومنین اگر این کار را بکنید لغت عرب را زنده کرده‌اید بعد از چند روز خدمت آن حضرت رسیدم نوشته‌ای به من داد که در آن زیربنای علم نحو را نوشته بود و از تقسیم کلمه به اسم و فعل و حرف و تعریف آنها شروع می‌شد. بعد حضرت به من فرمود: انح نحوه؛ به این نحو پیش برو. ابوالاسود می‌گوید: آن را گرفته و به منزل رفتم و یک دوره قواعد نحو را بر طبق راهنمایی و طرح حضرت نگاشتم و بعد آن را به حضرت نشان دادم و حضرت اشکالاتش را رفع کرد. مثلاً در مورد اسماء مشبهه بالفعل فرمود: چراکانّ را ننوشتی، گفتم: نمی‌دانستم از آنهاست. فرمودند: از جمله آنها است.
آغاز بسط علم نحو در صدر اسلام
علوم ادبی از دستور زبان عربی یعنی نحو آغاز می‌شود. مورخین اسلام اجماع و اتفان دارند که مبتکر علم نحو امیرالمومنین علی علیه‌السلام است. علامه جلیل مرحوم سید حسن صدر در کتاب نفیس تأسیس الشیعه دلائل و شواهد غیرقابل انکار این مطلب را ذکر کرده است (تأسیس الشیعه لعلوم السلام صفحات 40-61)
علی علیه‌السلام به ابوالاسود دئلی که مردی شیعی و فوق‌العاده با استعداد بوده است اصول نحو را آموخت و دستور دارد که بر این اساس تأمل کند و بر آن بیفزاید، ابوالاسود طبق دستور عمل کرد و چیزهایی افزود و آنچه می‌دانست به عده‌ای و از جمله دو پسرش عطاءبن ابی‌الاسود و اباحرب بن ابی‌الاسود و یحی‌بن یعمر و میمون اقرن و یحی بن نمان و عنبه‌الفیل آموخت. گویند اصمعی عرب و ابوعبیده ایرانی دو ادیب معروف اسلامی، شاگردان عطاء پسر ابوالاسود بوده‌اند در طبقه بعد از این طبقه افراد دیگری از قبیل ابواسحاق و عیسی ثقفی و ابوعمروبن العلاء که مردی شیعی و از قراء سبعه است و بسیار جلیل‌القدر است قرار گرفته‌اند. ابوعمروبن العلاء مردی لغوی و عارف به زبان و ادبیات و مخصوصاً اشعار عرب بود از کمال تقوا در ماه مبارک رمضان هرگز شعر نمی‌خواند در سفر نوشته‌های خود را از آن رو که متضمن اشعار عرب جاحلی بود از بین برد.
اصمعی، یونس بن حبیب، ابوعبیده، سعدان بن مبارک نزد وی شاگردی کرده‌اند.
خلیل بن احمد عروضی که از مجتمعدان و صاحب نظران درجه اول علم نحو استاد مردی شیعی است و از نوابغ به شمار می‌رود در طبقه بعد از این طبقه قرار گرفته است. سیبویه معروف صاحب الکتاب شاگرد خلیل بوده است و اخفش معروف نزد سیبویه و خلیل تحصیل کرده است از این به بعد نحویین به 2 نحله کوفیین و بصریین تقسیم می‌شوند. کسانی معروف و شاگردش فراء و ابوالعباس ثعلب شاگرد فراء و ابن الاخباری شاگرد ابوالعباس ثعلب از نحله کوفی بوده‌اند و اما سیبویه و اخفش مازنی و مبرد و زجاج و ابوعلی فارسی و ابن جنی و عبدالقادر جرجانی که به ترتیب استاد و شاگرد بوده‌اند از نحله بصره به شمار می‌روند.

اللهم انی اسئلک من علمک بانفذه.
سپاس خدایا را در برابر عطا و احسانش، احسانی که به ما و قبل ازما و بعد از ما به بندگانش عطا فرمود. سپاس به اندازه آنچه هست و در آینه علمش می‌نماید، سپاس چند برابر آنچه هست، جاویدان و همیشگی، تا روز رستاخیز سپاسی بی‌کران.
در آغاز لازم می‌دانم که از زحمات مادرم و برادر عزیزم حسین که همواره پشتیبان من در زندگیم بودند تشکر نمایم.
و همچنین از استاد فرزانه و ارجمندم جناب آقای دکتر دیباجی که مشوق و راهگشایم بوده و هستند کمال تشکر و قدردانی را دارم.
و از استادان محترم آقای دکتر زندی استاد راهنما و آقایان دکتر صدقی فیروزحریرچی و دکتر حریرچی که از راهنمایی‌های ایشان در طول تحصیل بهره‌مند گردیدم و از آقای دکتر شکیب که الگوی اخلاق شایسته هستند تشکر نمایم.

شرح حال سیوطی
جلال‌الدین ابوالفضل عبدالرحمن سیوطی مورخ و محقق و ادیب از نویسندگان مصری در عصر مملوکی از خانواده‌ای ایرانی که در ابتدای امر در بغداد می‌زیستند در سال 894 ه در قاهره متولد شد.
خاندانش ده نسل قبل از او به سیوط آمده بودند نسبش به امام شیخ همام‌الدین خضیری که عالم و محقق و متصوف بود برمی‌گردد. شیخ همام‌الدین خضیری و نسبت به محله خضیریه در بغداد به اسیوط بغداد آمد در زمان دولت ایوبی ترجیحاً در آنجا زندگی کرد و خانواده‌اش نسل به نسل آنجا اقامت گزیدند و مردان بزرگ و شریفی از آنها در اسیوط در دوره وسطی ظهور پیدا کردند و از بین آنها قاضی و تاجر و مأمور دولت و افراد با نفوذ زیاد بودند. عبدالرحمن سیوطی یکی از افراد همان خانواده‌ای که در اسیوط سکونت داشتند می‌باشد که به جستجوی علم پرداخت و به خاطر علم آموختن در جوانی عازم قاهره شد و از رابطه گذشتگانش با امیر شیوخ استفاده کردو تدریس فقه را در مدرسه شیوخی به عهده گرفت و آثار فراوانی در فقه و نحو تألیف کرد و در 510 سالگی در حالی که پسرش عبدالرحمن حدوداً 6 ساله بود در سال 1451 میلادی وفات کرد سیوطی شرح حال خود را در کتاب «حسن‌المحاضره فی اخبار مصر و قاهره» و همچنین در کتاب «بغیه الوعاه» و کتاب دیگرش «التحدث بنعمه الله» آورده است.
پدرش هنگام وفات سرپرستی او را به یکی از دوستانش، کمال‌بن همام واگذار کرد. سیوطی توانست در سن کمتر از 8 سالگی کل قرن کریم را حفظ نماید سپس کتاب عمده الاحکام و منهاج نووی و الفیه ابن مالک و منهاج بیضاوی را حفظ نمود.
سیوطی خود در مقدمه کتاب بغیه الوعاه می‌نویسد:
«خضیریه از محله‌های بغداد بوده است. از پدرم شنیدم که می‌گفت جد بزرگوارش فارس بوده یا از مشرق. ابتدا در بغداد زندگی کرده سپس در سیوط مستقر شده و چند نسل آنجا بوده‌اند پدر در سال 855 فوت کرد و من قبل از 8 سالگی حافظ قرآن بودم سپس کتاب العمده و منهاج الفقه و الفیه ابن مالک را حفظ نمودم و به علم اشتغال یافتم در سال 866 فقه و نحو را از جماعتی از شیوخ فرا گرفتم و اولین چیزی که نوشتم شرح استعاذه و بسمله بود. در سال 876 اجازه تدریس یافتم در حجی که مشرف شدم آب زمزم نوشیدم و آرزو کردم که در درجه فقه به شیخ سراج‌الدین بلقینی و در حدیث به الحافظ بن حجر برسم. خداوند نعمت 7 علم را به من ارزانی داشت: تفسیر- حدیث- فقه- نحو- معانی- بیان- بدیع. البته آن را به روش عرب بلغاء یاد گرفتم نه به روش عجم و فلاسفه. علم حساب در ذهن من سخت‌تر بود و وقتی ریاضی حل می‌کردم کوهی را حمل می‌نمودم. علم منطق را شروع کردم ولی از آن خوشم نیامد و خداوند کراهت آن را در قلبم انداخت و از ابن صلاح شنیدم که آن را تحریم کرد و شروع به یادگیری علم حدیث که اشرف علوم است نمودم.
استادانم 51 نقر بودند.»
سیوطی در سال 866 درسش را شروع کرد سپس در شهرهای متعدد مصر اقامت گزید و درسش را تکمیل نمود و در سال 869 به قاهره بازگشت. ابتدای امر به مشاوره در مسائل فقهی پرداخت و با توصیه بلقینی که با پدرش از مدرسه شیوخیه آشنایی داشت به مقام استادی دست یافت سپس به مدرسه بیبرسه منتقل شد که از اهم مدارس شیوخیه محسوب می‌شد در طلب علم به کشورهای شام- حجاز- یمن- هند- مغرب مسافرت کرد سپس به قاهره برگشت.
از هفده سالگی کار تألیف را شروع کرد پیوسته تلاش می‌کرد تا در علم نبوغ یافت.
سیوطی از بزرگترین علماء عصرش بود و از نظر همت و آثار و علم از همه نویسندگان برتر بود. به علوم عصرش واقف بود هوش و حافظه قوی داشت در کتابش «حسن المحاضره» درباره خودش نوشته و اسم معلم‌هایش را در هر علم و فنی نام برده که تعداد آنها به 150 نفر می‌رسد و پیوسته تا آخر عمرش تلاش میکرد و 300 کتاب و رساله نوشت.
هنگامی که سیوطی به 40 سالگی رسید دوری از مردم را انتخاب کرد و برای عبادت به سوی خداوند در روضه‌المقیاس سکنی گزید و خلوت اختیار کرد و از تمام اصحاب و دوستانش دوری گزید گویی که هیچ یک از آنها را نمی‌شناخت.
ثروتمندان و امیران به دیدار او می‌آمدند اموال و هدایا بر او عرضه می‌کردند اما او نمی‌پذیرفت.
سیوطی عالم اهل سنت بود از سیدعلی خان شیرازی نقل است که گفته همانا سیوطی شافعی بود اما از تسنن برگشت و امامت ائمه اثنی عشری را قبول کرد و شیعه شد و خداوند به او عاقبت به خیری عطاء کرد. در همین زمینه نیز کتابی نگارش دارد که در آن رجوعش به حق را ذکر کرد.
سیوطی همچنان در روضه المقیاس ماند تا اینکه در سحرگاه شب جمعه 19 جمادی الاولی سال 911 هجری در منزلش بعد ا 7 روز بیماری که ورم شدید در بازوی دست چپش داشت در سن 61 سالگی که ده ماه و 18 روز هم از آن گذشته بود وفات یافت. و در جوار خانقاه قوصون باب القرافه دفن گردید.
آثار سیوطی
جرجی زیدان فهرست برخی از آثار سیوطی را چنین یاد می کند:
در زمینه تاریخ ادب:
1- طبقات الحفاظ
2- طبقات المفسرین
3- طبقات النحویین
4- تاریخ الخلفاء
5- حسن المحاضره فی اخبار مصر و القاهره
در علوم لغوی:
1- المزهر فی علوم اللغه: که جزء اول آن در الفاظ لغت و اصل و صحت و تواتر و مرسل و منقطع و جزء دوم در اوزان کلام و ساختمان افعال است.
2- اشباه و النظائر النحویه: که 7 فن را با مقدمه‌های مستقل مرتب نموده است.
3- جمع‌الجوامع فی‌النحو
4- الاقتراح فی اصول النحو
5- جناس الجناس
در علوم دینی و شرعی:
1- الاتقان فی علوم القرآن: علوم متعلق به قرآن- نزول-سند- الفاظ- معانی متعلق به الفاظ و احکام.
2- ترجمان القران فی تفسیرالمسند
3- تفسیر جلالین که جلال‌الدین استادش شروع نمود و جلال‌الدین سیوطی آن را به پایان برد.
4- جمع‌الجوامع کبیر در حدیث
5- الدّر المنثور فی التفسیر با لمأثور
6- الاشباه و النظائر فی الفقه
7- النقایه: دائره المعار فی که در 14 علم نگاشته شده که مجموعه‌اش المهمّه فی علوم الجمه نام دارد که در علوم: تفسیر- اصول دین- تشریح- بدیع- بیان- معانی- خط- تصریف- نحو- فرائض- اصول فقه- حدیث تصوف- طب- تدوین یافت و شرحی بر آن نوشت که اتمام الدرایه نام نهاد.
در کتاب دائره المعارف اسلامیه ج 13 ص 27 کتابهای دیگری از او نام برده شده از قبیل:
1- الخصائص النبویه- الخصائص الکبری درباره صفات پیامبر
2- بغیه الوعاه فی طبقات اللغویّین و النحویّین
3- الاحادیث المرویّه فی سبب وضع العربیّه
4- شرح بر الفیه ابن مالک بنام البهجه المرضیّه
5- شرح مغنی ابن هشام
6- الفریده فی النحو و التعریف و الخط
7- در زمینه تاریخ: الف) بدائع الزهور فی وقایع الدهور
8- ب) تاریخ الخلفاء
در زمینه شعر و ادب با اینکه شاعر نبود در قالب شعر منثور کتابی به نام مقامات نگاشته و دائره المعارفی دارد که 14 نوع از فرع معرفت در آن نوشته شده است. عنوانش اصول الجمه است و مختصر شده و النقایه گفته می‌شود که با شرحی موسوم به اتمام الداریه در کتاب مفتاح العلوم سکاکی در قاهره در سال 1800 م چاپ شده است.

کتاب اثمام الداریه
سیوطی خود در مقدمه کتاب به روشی که در کتاب به کار برده اشاره کرده و می‌گوید «این کتاب را نقایه نام گذاردم و 14 علم را با ایجاز و اختصار برای استفاده مردم و دانشجویان بیان کردم».
مؤلف کتاب را با نام خداوند متعال و درود بر فرستاده‌اش حضرت محمد (صلوات‌الله علیه و آله) و خاندان و اصحابش شروع کرده و سپس علوم مختلف را شرح داده است.
این کتاب به دلیل روش دائره‌المعارفی که به کار گرفته مجموعه‌ای از علوم را برای طالبان آن یکجا در دسترس قرار داده که با توجه به زمان زندگی مؤلف کاری درخور توجه می‌باشد. در این کتاب سیوطی کمتر به طور مستقیم نظری از خود ارائه می‌دهد و کسانی که فقط به طور مختصر مطالب صرف و نحو را می‌خواهند می‌توانند از این کتاب استفاده کنند.

علم نحو
(علم یبحث فیه عن اواخر الکلم اعرباً [و بناء]) و بناء هما بالنصب علی التمییز لیخرج بهما و ما قبلهما علم التصریف و الخط اذیبحث فیهما عن جمله الکلم و منها الآخر لکن من حیث تصحیح و الاعلال لفظا و الابقاء و الحذف رسمأ.
شرح: علم نحو: «علم یبحث فیه عن اواخر الکلم اعرابأ و بناءا»
سیوطی در متن «النقایه» تعریف علم نحو را با عبارت یاد شده فوق آورده، ولیکن در چاپی که از «اتمام الداریه» در دسترس نگارنده است کلمه «بناء» را از متن «النفایه» بیرون نوشته و همین امر باعث نابسامانی متن «النقایه» و متن «اتمام الداریه» گردیده است، اکنون متن «النقایه» و متن «اتمام الدرایه» با تصحیح قیاسی بهم پیوند می‌دهیم و سپس به توضیح و تفسیر آن می‌پردازیم: «علم یبحث فیه عن اواخر الکلم اعرابا و بناءأ» و هما باالنصب علی التمییز لیخرج بهما و ما قبلهما علم التصریف و الخط اذیبحث فیهما عن جمله الکلم- و منهما الآخر- لکن من حیث التصحیح و الاعلال لفظا و الابقاء و الحذف خطا»
سیوطی هم چون بسیاری دیگر از مؤلفان نحو عربی این دانش را بدین گونه می‌شناساند:
دانش نحو دانشی است که اعراب و بنای آخر کلمه‌ها را بررسی و بحث و نظر می‌نماید. نصب دو کلمه «اعراب» و «بنا» در تعریف یاد شده بنابر تمییز است و می‌دانیم که تمییزی را که برای نسبت می‌آوریم در راستای رفع ابهام نسبت است و از آنجا که بحث از اواخر کلمات جهات گوناگون دارد مانند ناقص و مهموز و مضاعف و شیوه نگارش آخر و غیره از این رو دو کلمه اعراب و بناء نصب داده تا دلالت نماید که بحث از اواخر کلمات از جهت اعراب و بناء منظور است و جهات و ابعاد دیگری که در علم صرف و علم خط ازباب مثل آمده مورد توجه نیست و با نصب این 2 قید علم صرف و علم خط از تعریف بیرون شدند زیرا که در علم صرف از همه حروف کلمه در راستای صحیح و معتل و غیره و در علم خط نیز از همه حروف کلمه در چگونگی شکل و صورت پیوند به یکدیگر و حذف یا ذکر آنها بحث می‌شود و این امور ارتباطی به علم نحو ندارد و فایده ذکر و قید در تعریف یاد شده بر همین اساس است.
پس از آنکه به تفسیر عبارت «اتمام...» سیوطی پرداختیم مناسب می‌نماید مصطلحاتی که در این عبارت بکار رفته تحلیل و تفسیر لغوی و اصطلاحی شود:
در تعریف یاد شده مصطلحاتی همچون: «کلم»، «اعراب»، «بناء»، و نحو آمده است.

معانی لغوی و اصطلاحی
کلم: در مصطح نحوی اسم جنس جمعی است و واحد آن کلمه است. کلمه بر سه قسم است: اسم، فعل و حرف. کلم مرکب از سه کلمه و بیش از آن است مانند اِن قام زید (اگر زیر برخیزد). واحد کلم کلمه است و قول، کلام و کلم و کلمه را شامل می‌شود. کلمه لفظی است که برای معنی مفردی وضع شده است. گاهی از کلمه، کلام قصد می‌شود، همانند کلام «لااله‌الاالله» که از آن به «کلمه اخلاص» تعبیر می‌کنند. کلام با کلم در یک جا می‌تواند صدق پیدا کند، همچنانکه هر یک نیز می‌تواند از دیگری جدا شودو نمونه «قدقام زید: زید برخاسته است» هم کلام است چون مفید معنایی است که سکوت در پایان آن درست می‌باشد و هم کلم است زیرا از 3 کلمه ترکیب یافته است. اما نمونه «ان قام زید: اگر زید برخاست» فقط کلم و نمونه «زید قائم: زید ایستاده است» فقط کلام است.
(علم نحو)
و علم نحو همان طور که گفته شد:
نحو دانشی است که در آن از اعراب و بنای آخر کلمات بحث و بررسی می‌شود. در عبارتی که در «نقایه» آمده، نصب اعراب و بناء در راستای تمییز آمده تابه سبب ممیِز و ممیَز دانشهای تصریف و خط از تعریف نحو بیرون رود و تعریف یاد شده ویژه نحو باشدو فراگیر آن دو نباشد زیرا در آن 2 علم از همه شکل و صورت کلمات از اول تا به آخر سخن می‌رودو آخر کلمات نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد ولیکن بحث و بررسی این 2 علم در راستای صحیح و معتل بودن کلمات از جهت اشتمال بر حروف صحیح یا عله و نیز حذف و ذکر حروف و چگونگی ترکیب و پیوند حروف در رسم الخط و امور دیگری که مناسب شکل و صورت ظاهری و رسم الخط کلمات است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 141   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تأسیس علم نحو توسط امام علی علیه السلام

مقاله اعتراضات شکلی علیه احکام صادره از دیوان داوری دعاوی ایران ، ایالات متحده

اختصاصی از فی گوو مقاله اعتراضات شکلی علیه احکام صادره از دیوان داوری دعاوی ایران ، ایالات متحده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله اعتراضات شکلی علیه احکام صادره از دیوان داوری دعاوی ایران ، ایالات متحده


مقاله اعتراضات شکلی علیه احکام صادره از دیوان داوری دعاوی ایران ، ایالات متحده

*مقاله اعتراضات شکلی علیه احکام صادره از دیوان داوری دعاوی ایران ، ایالات متحده*

 

 

 

 

 

تعداد صفحات: 30

فرمت فایل:word

 

بدنبال بحران گروگانگیری سفارت آمریکا، ایران وآمریکا به منظور حل وفصل دعاوی موجود میان دوکشور، درخصوص تشکیل دیوان داوری تحت عنوان دعاوی ایران - امر توافق نموده اند . (1)

دیوان بدون تأخیر در 1981 تشکیل شد . این دیوان مرکب از نه داور می باشد که سه نفراز این داوران بوسیله ایران، سه نفر بوسیله آمریکا و سه نفر از طریق توافق متقابل داوران ایرانی و آمریکایی انتخاب شده اند .(2) دعاوی مطروحه در مقابل این دیوان می تواند از طریق دیوان عمومی یا شعبه ای مرکب از سه عضو شامل یک داور ایرانی، یک داور آمریکایی ، ویک داور مرضی الطرفین تصمیم گیری شود .(3) بطورکلی دیوان از طریق شعب سه نفره به اختلافات رسیدگی و فقط درخصوص اختلافات تفسیری وبرخی موارد دیگر از طریق دیوان عمومی تصمیم گیری می نماید .(4)

چارچوب صلاحیت دیوان در بیانیه حل وفصل دعاوی تنظیم شده است.(5) تصمیمات دیوان باید براساس احترام به قانون وبا اعمال قواعد قانونی منتخب واصول حقوق تجارت و حقوق بین الملل که دیوان آنها را قابل اعمال تشخیص می دهد ، صادر شود … (6) قواعد حاکم بر فعالیت دیوان به جز در مواردی که بوسیله طرفین یا دیوان تغییر یافته است ، قواعد داوری آنستیرال می باشد .(7) قواعد تغییر یافته توسط دیوان ، به عنوان قواعد رسیدگی نهایی دیوان پذیرفته شده است .(8)

بیانیه عمومی همچنین تأمین یک حساب تضمینی به مبلغ یک میلیارد دلار که می بایستی از محل دارائی های توقیف شده ایران توسط آمریکا صورت پذیرد، پیش بینی می کند . این وجوه باید برای پرداخت محکوم به احکام صادره برعلیه ایران مورد استفاده قرار گیرد وایران متعهد به حفظ حداقل (موجودی) پانصد میلیون دلار دراین حساب تضمینی می باشد .(9)

این دیوان به عنوان یکی از مهمترین داوریهای که درتاریخ معاصر به دعاوی متعددی رسیدگی کرده، مورد توجه می باشد .(10) درحال حاضر 10 سال از عمر این دیوان می گذرد وممکن است برای چند سال دیگر به کار خود ادامه دهد . گهگاه تردیدهایی درخصوص اعتبار بعضی از احکام دیوان برمبنای برخی تخلفات شکلی اساسی مطرح شده است.(11) این مقاله در صدد بررسی این مسئله است که چرا بطورمؤثر هیچ طریقه اعتراضی برای بازنگری قضایی احکام دیوان وجود ندارد .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله اعتراضات شکلی علیه احکام صادره از دیوان داوری دعاوی ایران ، ایالات متحده

تاثیر عامل اقتصاد و ابعاد آن بر کنش احتمالی نظامی آمریکا علیه ایران

اختصاصی از فی گوو تاثیر عامل اقتصاد و ابعاد آن بر کنش احتمالی نظامی آمریکا علیه ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تاثیر عامل اقتصاد و ابعاد آن بر کنش احتمالی نظامی آمریکا علیه ایران


تاثیر عامل اقتصاد و ابعاد آن بر کنش احتمالی نظامی آمریکا علیه ایران

 

 

 

 

 

مقدمه :

از آنجائیکه هسته اصلی این موضوع پژوهشی ، تاکید و توضیح فایده بودن مکتب اقتصادی و بویژه لیبرالیسم در ارائه راه حل های منطقی و انساندوستانه برای معضلات و مشکلات بشری در تمام ابعاد و جنبه های آن است . سعی شده در روند نگارش این تحقیق و تمام نقاط آن از مکتب اقتصادی و تاثیر آن بر توجیه و جهت دهی سیاست کشورها استفاده شود و امیدوارم در جای مناسب قرار گرفته باشد . در واقع در محدوده روابط بین الملل ، بهره گیری از راهکارهای غیر نظامی برای تحقق اهداف طراحی شده در وسیع‌ترین معنا ، فزونترین در صد تحقق و در محدود ترین دیدگاه ، کمترین میزان ناکار آمدی را قلم می زند که ریشه در توانمندی عاملان آن دارد . و متاسفانه چنین پیامدهای در صحنه بین المللی با وجود طیف وسیع از همکاری و وابستگی ، پیامدهای خشونت بار هم دیده می شود ، و این بخاطر وجود بعضی از اعضای قدرت طلب و جنگجو و خود خواه می باشد ، ولی باز هم گیتی علو از اعضای بسیاری از خیر خواه و مسالمت آمیز و ذات نیک امتیاز دارد. خلاصه، تلاش شده است که در این تحقیق ، از ایده ها و ارزش های لیبرال گرا برای مطابقت دادن این مکتب با کارآمدی آن در ابطال کار آمدی اقدام نظامی و اثبات فعال بودن همکاری و گفتگو در حل بحران ها بین بازیگران بین المللی مورد استفاده قرار گیرد . بنابر این ابتدا با تشریح و توضیح نظریه اقتصادی (لیبرالیسم ) و اهمیت آن در حل معضلات اقتصادی – سیاسی – امنیتی و غیره و در کل هسته این نظریه را بررسی کردیم و در جای خود قرار داده ایم . در فصل اول تحقیق ، ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک خلیج فارس و اهمیت آن در تشویق همکاری و گسترش روابط اقتصادی بین کشورهای منطقه ، در فصل دوم به سیاست خارجی امریکا در منطقه خلیج فارس اختصاص داده شد که بحث مهم تحقق را دارا است . سپس اهداف سیاست خارجی امریکا در منطقه تشریح و باز بینی شد . در ادامه این فصل بر دو بازیگر مهم فرضیه یعنی ایران و امریکا تاکید شد و راه های مناسب برای رفع مشکل و حل بحران بین هر دو مورد بررسی قرار گرفت . و بخش مهم دیگر این فصل به اهمیت امنی بودن خلیج فارس جهت تحقق منافع کشورهای منطقه بدون خونریزی و شکل‌گیری فاجعه ناگوار پرداخته شد و در نهایت واکنش جامعه بین الملل و موضع گیری آن از چنین اقدام امریکایی و ارائه راه حل های مناسب و منطقی برای حل بحران در منطقه بسیار حساس از جهان مطالعه و بررسی شد . در مجموع، هدف از این تحقیق .

اثبات فرضیه بر اساس چارچوب تئوریک مذبور و کارآمدی آن در دور شدن از تحمل فاجعه های ناگوار انسانی و مادی می باشد . و به عبارت ساده تر ، تاثیر فعال جنبه ها اقتصادی – تجاری و ارزش های ان بر تکیه کردن بر راه حل های مسالمت امیز و همکاری و ابطان نمودن کارآمدی رفتار خشونت آمیز و نظامی در حل مسائل سیاسی – اقتصادی ، امنیتی می باشد ، اثبات شود .

این واقعیت پر واضح است که کلیتی جغرافیایی ، اقتصادی و فرهنگی که به رهبری آمریکا غرب نامیده می شود در بسیاری از حیطه ها نقش تعیین کننده دارد . امروزه الگوهای معیار و شکل دهنده ماهیت حیات سیاسی – دموکراسی لیبرال به عنوان یک نیروی حیات بخش روند های حاکم بر حیات اقتصادی – زوال اهمیت برجسته اقتصادی مرزهای مالی و سمبل های حیاتی فرهنگی بین الملل شدن فرهنگی پویا – نوپای مردم پسند ، معادلات شکل دهنده حیات نظامی به مثابه کسب و کار . نشانگر تفوق همه جانبه دیدگاه های لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی به رهبری امریکا هستند . با توجه به این واقعیت است که کشورها نگرش همسو در این زمینه ها دارند و نباید از خاطر دور ساخت که به جهت ویژگی نظام بین الملل تمایزات و اختلافات بین کشورها وجود دارد که البته این اختلافات و تضادها تنها در گستره اولویت ها روش ها و فرایند است و در رابطه با ماهیت ها همسویی وجود دارد . بنابر این در سیاسیت های موفق کشورها در تعامل با یکدیگر در درجه اول منافع خود را لحاظ می کنند و ابزار متفاوت بدست آوردن آن به کار می گیرند .

فهرست مطاب :

مقدمه  

چهار چوب نظری  

فصل اول

ژئواکونومیک خلیج فارس  

عوامل همگرایی و همکاری  

همکاری های اقتصادی کشورهای خلیج فارس 

تولیدات نفتی و غیر نفتی  

منابع

فصل دوم

سیاست خارجی امریکا در خلیج فارس  

اهداف سیاست خارجی امریکا و منافع آن در خلیج فارس    

اهداف سیاسی  

اهداف اقتصادی  

اهداف امنیتی – نظامی 

ایران و سیاست خارجی امریکا 

برنامه هسته ای ایران و اقدام احتمالی نظامی امریکا   

کشور های عربی خلیج فارس و اقدامات امریکا  

جامعه بین الملل و راه حل های منطقی و مدیریت بحران هسته ای ایران 

نتیجه گیری 

منابع


دانلود با لینک مستقیم


تاثیر عامل اقتصاد و ابعاد آن بر کنش احتمالی نظامی آمریکا علیه ایران

خلاصه ای از زندگانی امام حسین علیه السلام

اختصاصی از فی گوو خلاصه ای از زندگانی امام حسین علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

خلاصه ای از زندگانی امام حسین علیه السلام


خلاصه ای از زندگانی امام حسین علیه السلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:8

 

فهرست

 

خلاصه ای از زندگانی امام حسین علیه السلام

ولادت

 

حسین (ع ) و پیامبر (ص)

حسین (ع ) با پدر

امام حسین (ع )با برادر

امام حسین (ع ) در زمان معاویه قیام حسینى

پی نوشتها

 

 

مقدمه

 

در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت (1) دومین فرزند برومند حضرت على وفاطمه , که درود خدا بر ایشان باد, در خانه وحى و ولایت چشم به جهان گشود. چون خبر ولادتش به پیامبر گرامى اسلام (ص ) رسید, به خانه حضرت على (ع ) و فاطمه (س ) آمد و اسما (2) را فرمود تا کودک را بیاورد.اسما او را در پارچه اى سپید پیچید و خدمت رسول اکرم (ص ) برد, آن گرامى به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت.(3)
به روزهاى اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش , امین وحى الهى , جبرئیل  فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد اى رسول خدا, این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبیر) (4) که به عربى (حسین ) خوانده می شود نام بگذار.(5)چون على براى تو به سان هارون براى موسى بن عمران است , جز آن که تو خاتم پیغمبران هستى .و به این ترتیب نام پرعظمت حسین از جانب پروردگار, براى دومین فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد.


دانلود با لینک مستقیم


خلاصه ای از زندگانی امام حسین علیه السلام

دانلود مقاله بررسی علل و عوامل خشونت های خانگی علیه زنان در استان قزوین

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله بررسی علل و عوامل خشونت های خانگی علیه زنان در استان قزوین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

پیشگفتار :
تاریخ زندگی بشر همواره شاهد پایمال شدن حقوق زنان و دختران بوده است. حتی در سالهای اخیر با وجود فعالیتهای ارزشمندی که توسط سازمانهای جهانی مدافع حقوق بشر برای دفاع از حقوق انسانی زن انجام شده است. این روند همچنان ادامه دارد. زنان قربانیان تجاوز، آزار جنسی،‌شکنجه، بردگی جنسی ،‌خرید و فروش به منظور فحشاء ،‌نسل کشی ، قتلهای ناموسی، جهیز – مرگی (مرگ به علت کمی جهیزیه) و ابزاری برای تهیه فیلمهای غیر اخلاقی هستند. و دختران نیز مورد رفتارهایی مانند سوء‌تغذیه ، زنای با محارم، سوء استفاده جنسی و فحشاء ،‌ازدواجهای زودرس و قطع اندام تناسلی (ختنه دختران) واقع می شوند. نوع رایج قانونی کردن اعمال خشونت آمیز در حریم خصوصی، از طریق ایدئولوژی متداول پدرسالاری یا «حکم پدر» است. در چنین مواردی عقیده بر این است که چون مردها،‌روسای خانواده به شمار می آیند،‌حق انجام هرگونه رفتاری را در حریم خصوصی خود دارند. انواع رایج خشونت در حریم خصوصی عبارتند از : تهدید،‌فحاشی و سایر خشونتهای کلامی ، ضرب و شتم، سوء استفاده جنسی از زنان و کودکان ،‌همچنین خشونتهای روانی ،‌اقتصادی ،‌اجتماعی ،‌سیاسی و معنوی.در برخی فرهنگها نوعی سوء‌استفاده از جهیزیه رایج است و در برخی دیگر قطع عضو تناسلی زنان عمومیت دارد. از دیگر انواع خشونت بر ضد زنان و دختران در حریم خصوصی. می توان به کشتن نوزاد دختر و سوء تغذیه دختر بچه ها اشاره کرد. سایر خشونتها در قلمرو عمومی اتفاق می افتد. در این موارد شاهد تبعیض علیه زنان و کودکان و تحقیر آنان به دلیل تفاوتهای قومی، وضعیت تاهل ، نژاد، مذهب و یا طبقه اجتماعی آنها هستیم زنان و کودکانی که در شرایطی از قبیل درگیری مسلحانه ، مهاجرت و تبعید گرفتار شده اند، مورد ضرب و شتم ، تعدی وتجاوز، دزدی و شکنجه قرار می گیرند. مردانی که آنها را شکنجه می کنند. گاه این کار را برای تحقیر مردان خویشاوند این زنان انجام می دهند تا از این طریق برنده درگیری شوند. خرید و فروش غیر قانونی زنان و اجبار آنها به روسپیگری از سایر راههایی سوء استفاده از آنها در قلمرو عمومی به شمار می رود. مزاحمت جنسی، نوعی سوء استفاده در محل کار است. فقدان قوانین کنترل کننده شرایط کار، می تواند باعث اعمال خشونت علیه زنان و سوء استفاده از آنان از طریق اضافه کاری تحمیلی، تهدیدهای مداوم به اخراج و امتناع از پرداخت حقوق و خطرناک کردن محیطهای کاری برای زنان باشد. گاه دولتها نیز از طریق نظام اجرایی قانون و یا سیستم حقوقی به دو شکل ارتکاب مستقیم و یا نادیده گرفتن اعمال خشونت علیه زنان،‌به شکلهای دیگری از خشونت را پدید می آورد. خشونت علیه زنان و یا سو ء‌استفاده از آنان ،‌ منحصر به فرهنگ ،‌اقلیم ،‌ملیت ،‌نژاد یا مذهب خاصی نیست،‌به عنوان مثال در ۱۹۹۳ ،‌ ۱۴۵۰۰ زن در جمهوری روسیه کشته و بیش از ۵۶ هزار نفر به دست شوهران خود مجروح شدند،‌بر طبق گزارشها، در همان سال در ناحیه کسیی (در کنیا) ۴۲ درصد از کل زنان به طور مرتب توسط شوهران خود مورد ضرب و شتم واقع شده اند. در ۱۹۹۰ ،‌پلیس ۴۸۲۵ مورد «جهیز – مرگی » را در هند ثبت کرده است . یک تحقیق ملی درباربادوس نشان میدهد که ۳۳ درصد از زنان بین ۲۰ تا ۴۵ سال،‌در کودکی مورد سوء‌استفاده جنسی قرار گرفته اند. بر طبق مطالعه ای در کانادا، ۱۷ درصد از ۴۲۰ زن بین ۱۸ تا ۶۴ سال، قبل از ۱۶ سالگی حداقل یک بار تجربه«زنای با محارم » داشته اند،‌۵۱ درصد آنها قربانی تجاوز جنسی یا تجاوز جنسی نافرجام بوده اند. و ۲۷ درصد طی رابطه ای نزدیک مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند.
خشونت علیه زنان پدیده ای فراگیر و جهانی است و بنا به خصوصیات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هر جامعه اشکال مختلفی به خود می گیرد. و به عنوان وسیله ای برای کنترل زنان در جوامع مختلف استفاده می شود. در رویکرد به این پدیده باید تفاوت در ظرفیتهای اقتصادی ، ایدئولوژی و شرایط اجتماعی هر جامعه را در نظر داشت. خشونت در واقع نوعی مساله عمومی در سراسر دنیاست. این مشکل، نیازمند راه حلهایی مناسب در سطح منطقه و قابل دفاع در عرصه بین المللی است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول : مقدمات
1 مقدمه
2 بیان مسئله
3 اهداف تحقیق
4 اهمیت و ضرورت تحقیق
5 حدود تحقیق
6 تعاریف مفاهیم و اصطلاحات

 

 

 


طرح تحقیق :
بررسی علل و عوامل خشونت خانگی علیه زنان در استان قزوین

 

واژه های کلیدی :
خشونت ، زنان ، قزوین

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه
محققان زیادی در مورد خشونت تعریف ارائه داده اند ،‌گلز و استراوس خشونت را رفتاری با قصد و نیت آشکار و یا رفتاری با قصد پنهان کردن اما قابل درک برای وارد کردن آسیب فیزیکی به فرد دیگری می دانند ( اعزازی ،‌زنان کتک خورد،‌۲۴) . در تعریف فوق خشونت روانی منظور نشده است در حالیکه می دانیم خشونت تنها جنبه فیزیکی ندارد. مارتین علاوه بر قبول تعریف فوق به خشونت روانی نیز اشاره کرده است و از تهدیدهای آشکار و پنهان، تحت مراقبت دائمی قرار دادن فرد،‌تحقیر و ... نیز صحبت می کند. (منبع پیشین، ۲۵) گالتونک خشونت را به معنای گسترده هر نوع رفتار یا ساختاری که باعث تحقیر فردی گردد معرفی کرد. به زعم وی ،‌زمانی از خشونت نام می بریم که افراد چنان تحت تاثیر قرار گرفته باشند که گمان برند قابلیت های جسمانی و روانی موجود آنها کمتر از قابلیتهای بالقوه و واقعی آنهاست. (منبع پیشین ،‌ص ۲۶در ۱۹۹۲ مجمع عمومی سازمان محلل متحد خشونت علیه زنان را این گونه تعریف کرده است.
ماده ۱: خشونت علیه زنان به معنی هر عمل خشونت آمیزی است که بر اختلاف جنسیت مبتنی باشد و به آسیب یا رنج بدنی.‌جنسی و یا روانی برای زنان بیانجامد یا احتمال مغبر شدن آن به این نوع آسیبها و رنجها وجود داشته باشد. از جمله تهدید به این گونه اعمال زوگویی یا محروم سازی خودسرانه از آزادی خواه در ملاعام روی می دهد و خواه در زندگی خصوصی
در بیانیه بی چینگ مصوبه همایش جهانی چین، خشونت چنین تعریف شده است :
خشونت شامل هرگونه عملی بر علیه زنان است که به دلیل جنسیت صورت گیرد و نتیجه مستقیم یا غیر مستقیم آن صدمه و آزار جسمی، یا روانی زنان باشد. این اعمال ممکن است به زور و جبر، اضطرار یا اختیار انجام گیرد،‌درهر دو عرصه عمومی (جامعه ) و یا خصوصی ( زندگی خانوادگی) اعمال شود و نتیجه آن محروم کردن زنان از آزادی باشد.
قدرتمندان از اعمال خشونت و بد رفتاری با زنان و دختران در حریم خصوصی و قلمرو عمومی به عنوان ابزاری برای تثبیت قدرت خود سود می برند. در بسیاری از موارد ،‌اعمال خشونت علیه زنان و دختران با اشاره به رسوم و فرهنگ توجیه می شود. وجود شبکه ای درونی میان نهادهای اجتماعی، موقعیت خشونت آمیز را از طریق توسل به نظریه های مبتنی بر برتری مردان یا فرودستی زنان نادیده می انگارد. این عقاید غالبا در مدارس نیز آموزش داده می شود. و در خانواده ها اشاعه می یابد. نهادهای مجری قانون ،‌گاه خود به طور غیر مستقیم از متخلفان حمایت می کنند و ادعا دارند که هیچ قدرتی برای مداخله ندارند. آنها حریم خصوصی خانواده یا روابط نزدیک را خارج از حیطه اختیارات خود می دانند در برخی موارد دولت نیز موافق اعمال خشونت علیه زنان در حریم خصوصی است. و این شیوه را حق مردان در حفظ نظم خانواده های خود،‌به هر صورتی که تمایل دارند، می داند. قوانین خانواده غالبا پدر سالارانه است و از حقوق مردان در خانواده حمایت می کند.
بله ، امکان دارد اما زنان به خاطر دفاع از خود و یا فرزندانشان به خشونت جسمانی علیه مردان غالبا متوسل می شوند. از سوی دیگر در اغلب موارد زنها از خشونت کلامی به عنوان نوعی واکنش علیه مردان استفاده می کنند ، بعضی از زنها کلماتی خشن به کار می برند و کودکان را مورد ضرب و شتم قرار می دهند. که این مساله به هیچ وجه قابل پذیرش نیست. اگرچه منضبط کردن فرزندان وظیفه ای مهم برای زنان به شمار می آید. اما خشونت،‌رفتاری است که از حد قابل قبول انضباط فراتر می رود در اکثر فرهنگها،‌ اعمال خشونت جسمانی یا کلامی توسط زنان مورد تائید قرار نمی گیرد. اغلب جوامع تهاجم مردانه را در ورزش ، سیاست و جنگ ارج می نهند . اما خشونت زنانه نه مورد حمایت قرار می گیرد و نه از آن تقدیر می شود ،‌زنان قادر نیستند که با توسل به خشونت موقعیت خود را مستحکم کنند.

 

بیان مسئله :
خشونت علیه زنان امری پنهان است زیرا بسیاری از زنان در جوامع مختلف به دلایلی همچون مجازات سخت و عدم حمایت های قانونی از ابراز آن خودداری می کنند. خشونت علیه زنان مرز نمی شناسد، محدود به جوامع عقب مانده نیست. در همه جای دنیا زنان کم و بیش مورد انواع خشونت های جسمی، جنسی و کلامی واقع می شوند. ۳۰ تا ۳۵ درصد زنان آمریکایی مورد آزار جسمی شوهرانشان قرار می گیرند و ۱۵ تا ۲۵ درصد آنها به هنگام بارداری نیز مورد ضرب و شتم قرار می گیرند. همچنین از هر ۱۰ قربانی زن سه نفر توسط شوهر یا سایر مردان کشته شده است. در شیلی ۶۳ درصد زنان مورد آزار جسم قرار می گیرند. ۴۱ درصد زنان هند بر اثر آزار جسمی همسران خود دست به خودکشی می زنند. در بنگلادش بیش از ۵۰ درصد قتل ها ناشی از خشونت مردان است.متأسفانه در مورد ایران هرگز آمار درست و مشخصی در مورد خشونتی که در خانه بر زنان اعمال می شود منتشر نشده ... از طرفی باورهای مردسالار به نوعی این خشونت را طبیعت مرد می داند و سعی می کند آن را توجیه کند و به زنان می قبولاند که زن با لباس سفید به خانه بخت می رود و هر چه که بر سرش آید باید با کفن سفید از آن بیرون بیاید.
خشونت علیه زنان جا و مکان خاصی ندارد. در خانه یا خیابان یا محل کار زنان با انواع خشونت روبرو هستند. در خانه از سوی پدر، همسر و برادر خود مورد کتک و فحاشی قرار می گیرند.در بسیاری از کشورها مراکزی به نام خانه های امن وجود دارد که زن خشونت دیده تا زمانی که خطر تهدیدش می کند به آنها پناهنده می شود ولی در ایران هنوز چنین خانه های امنی وجود ندارد که بتوان به آن پناهنده شد. تأثیری که خشونت بر روی زن می گذارد بیش از آنکه جسم را بخراشد روح را جریحه دار می کند و به او احساس موجودی بی اراده و مفعول و منفعل می دهد. متأسفانه در ایران مرکزی برای ترمیم جراحت های این زنان وجود ندارد.

 

اهمیت و ضرورت تحقیق :
عامل اصلی خشونت علیه زنان را می توان در تبعیضی یافت که مانع از برابری زن با مرد در همه سطوح زندگی می شود. خشونت هم در تبعیض ریشه دارد و هم به آن دامن می زند.
از آنجایی که بسیاری از دختران و زنان حاضر نیستند خشونت خانگی را به پلیس گزارش دهند یا نیروی قضایی در برخی کشورها به شکایات در این زمینه ترتیب اثر نمی دهد و آنها را موضوعی خصوصی قلمداد می کند، آمار خشونت خانگی دقیق و منعکس کننده واقعیات نیست. با این حال آمار جمع آوری شده همچنان تکان دهنده است. به گفته سازمان عفو بین الملل خشونت در خانواده بیش از ابتلا به سرطان و تصادفات جاده ای عامل مرگ یا معلولیت جسمانی زنان اروپایی در گروه سنی ۱۶ تا ۴۴ سال است. اما برخی کشورها با کمک سازمان های بین المللی مدافع حقوق بشر دست به ابتکارات تازه ای برای مهار این روند کرده اند. مثلاً به تازگی دولت اسپانیا برای مقابله با خشونت خانگی سیاست هایی را اتخاذ کرده که براساس نظرات جمع آوری شده از زنان آسیب دیده تدوین شده است. قوانین جدید برای سازمان بهزیستی و پلیس اسپانیا قدرت بیشتری در نظر گرفته تا از رفتار خشونت آمیز مرد پیش از خطر آفرینی جلوگیری کنند. این قوانین همچنین از قربانیان خشونت خانگی بیشتر پشتیبانی می کند تا احساس تنهایی نکنند.

 

هدف های کلی تحقیق :
هدف کلی در این تحقیق بدست آوردن علل و عوامل خشونت خانگی علیه زنان در استان قزوین میباشد .

 

هدف های جزئی تحقیق :
بدست آوردن یک رابطه معنی دار میان خشونت خانگی علیه زنان و عوامل تاثیر گذار ذبر عامل خشونت میباشد .

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم :ادبیات تحقیق
1 - نظریه های مطرح
2 - تحقیقات انجام شده قبلی
3 – چارچوب نظری
4 – فرضیات تحقیق
5 – متغییر های تحقیق
6 – تعاریف نظری و عملیاتی متغییر های مطرح و فرضیات

 

 

 

نظریه های مطرح :
صرف نظراز دیدگاهها و نظریه های جامعه شناختی مختلفی که درباره خانواده وجود دارد، این نهاد اجتماعی دارای کارکردهای مثبت و منفی بسیاری می باشد که هر کدام نقش و تاثیر بسزایی در چگونگی شکل گیری فرد و جامعه دارد.
کارکردهایی مثل جامعه پذیری، مراقبت و نگهداری، حمایت عاطفی و تامین عشق و محبت و امنیت برای فرد و از طریق فرد در اجتماع، کارکردهای مثبت خانواده به شمار می روند.اما در مقابل کارکردهای مثبت این سازمان اجتماعی دارای کارکردهای منفی نیز می باشد، کارکردهایی مانند نادیده گرفتن کار زنان در خانواده، خشونت های خانگی (اعم از زن و مرد و کودک) و خشونت های خانگی علیه زنان بطور اخص نام برد که در این نوشته تمرکز عمده بر روی این مسئله صورت خواهد گرفت.
خشونت علیه زنان به هر گونه رفتارخشن وابسته به جنسیت گفته می شود که بصورت آشکار یا پنهان رخ می دهد و منجر به آسیب جسمی، جنسی یا روانی و ضرر یا رنج زن می گردد. چنین رفتاری می تواند با تهدید یا اجبار یا سلب مطلق اختیار و آزادی صورت گیرد .
بسیاری معتقدند خشونت علیه زنان هنوز به عنوان ابزاری برای تداوم و تقویت فرمان برداری زنان از مردان، استفاده می شود. این نوع رفتار قابلیت انتقال از نسلی به نسل دیگر دارد، زیرا پسرانی که شاهد خشونت علیه مادرانشان هستند، در دوران بزرگسالی برای حل اختلاف های خود پیش از سایر پسران به خشونت روی می آورند و در مقابل دختران شاهد خشونت علیه مادرانشان نیز نسبت به سایر دختران با احتمال بیشتری قربانی خشونت شوهرانشان خود می شوند.
خشونت خانگی، شایع ترین شکل خشونت علیه زنان بوده، به گونه ای که نتایج بررسی ها حاکی است احتمال ضرب و جرح، تجاوز و قتل زنان به دست همسران، پدران، برادران و حتی سایر اعضای ذکور فامیل بیش از سایر افراد است. در این نوع خشونت زنان بارها به دست همسران خود بطور جدی مجروح شده و در برخی موارد به علت آسیب های وارده کشته شده اند.
این امر پدیده ای جهان شمول است که زنان هیچ قوم، طبقه با گروه سنی از آن در امان نیستند و از علت های اصلی جراحات و مرگ و میر زنان محسوب می شود و اغلب با این توجیه که مسئله خصوصی است مورد اغماض قرار می گیرد. پژو هشگران برای مطالعه خشونت در خانواده همواره با مشکل مواجه اند زیرا اغلب پنهانی و درون خانواده انجام می شود و کمتر به مراکز قانونی مراجه یا گزارش می گردد.
سازمان بهداشت جهانی در اولین مطالعه جهانی خود درباره خشونت علیه زنان نتیجه گرفته است که در هر ۱۸ ثانیه یک زن مورد حمله یا بدرفتاری قرار می گیرد. حتی باردار بودن، زنان را از خشونت مردان مصون نمی دارد .

 

انواع خشونت
محمود قاضی طباطبایی، مجری طرح ملی خشونت علیه زنان در ایران، برای توصیف ابعاد خشونت خانگی علیه زنان در ایران ، انواع مختلف آن را در هشت گروه تقسیم بندی کرده است : خشونت‌های زبانی ، روانی ، فیزیکی ، حقوقی ، جنسی ، اقتصادی ، فکری و آموزشی و مخاطرات .
- خشونت فیزیکی نوع اول
این خشونت‌ها شامل گاز گرفتن ، گرفتن و بستن ، زندانی کردن ، چنگ انداختن و کشیدن مو ، اخراج از خانه ، کتک کاری مفصل ، محروم کردن از غذا و ... می‌شود .

 

خشونت فیزیکی نوع دوم
پژوهشگران طرح ملی بررسی پدیده خشونت خانگی " سیلی ، لگد و مشت زدن ، کشیدن و هل دادن ، محکم کوبیدن در ، به هم زدن سفره و میز غذا و شکستن اشیای منزل " را خشونت فیزیکی نوع دوم نام داده‌اند.

 

قتل های ناموسی
قتل های ناموسی به کشته شدن دختران و زنان به دست همسران، پدران، برادران و یا دیگر افراد ذکور فامیل، به بهانه حفظ آبرو، ناموس پرستی و حیثیت گفته می شود.

 

خشونت‌های جنسی و ناموسی
که عبارتند از :مجبور کردن زن به دیدن عکس و فیلم‌های مبتذل یا اجبار به روابط زناشویی ناخواسته یا غیر متعارف ، مراعات نکردن بهداشت زناشویی و خودداری از به کار گیری از وسایل پیشگیری از بارداری ، مجبور کردن زن به سقط جنین ، اجبار زن به حاملگی ناخواسته ، متهم کردن زن به بی‌مبالاتی در مسائل ناموسی همچون داشتن ارتباط نا مشروع ، شک و بد دلی .

 

تهدید و مخاطره
رفتارهایی از قبیل تهدید و شکایت به پلیس و دادگاه علیه زن و اقوامش ، تهدید به آزار و اذیت و یا تهدید به کشتن زن و فرزندان ، تهدید به طلاق و یا ازدواج مجدد ، تصاحب ، مخفی کردن و از بین بردن مدارک شخصی و مورد نیاز زن مانند شناسنامه ، دفترچه پس‌انداز ، اوراق مالکیت و ... بیگاری کشیدن از زن در انجام امور و وظایفی که مربوط به او نیست ، مانند : تیمارداری پدر شوهر و مادر شوهر و بالاخره تحت نظر قرار دادن و ایجاد محدویت در تماس‌های تلفنی و رفت و آمدهای روزانه برای زن .

 

خشونت با استفاده از عوامل اقتصادی و مالی
مردانی که زنان را با استفاده از عوامل اقتصادی و مالی مورد خشونت قرار می‌دهند، از استقلال مالی همسران خود جلوگیری و در اموال شخصی آنها دخل و تصرف می‌کنند و با ندادن خرجی خانه و پول کافی برای زنان مضیقه های مالی ایجاد می‌کنند .

 


خشونت‌های حقوقی
این پژوهشگران خشونت‌های حقوقی را شامل امتناع مرد از طلاق بر خلاف اصرار زن به متارکه، ازدواج مجدد شوهر و جلوگیری از نگهداری فرزندان توسط زن دانسته‌اند .

 

خشونت‌های ممانعت از رشد اجتماعی ، فکری و آموزشی
که عبارت است از ایجاد محدویت در ارتباط فامیلی ، دوستانه و اجتماعی ، ممانعت از تحصیل ، کاریابی و اشتغال .

 

نظریه های خشونت
برای یافتن پاسخی برای این پرسش که چرا خشونت علیه زنان وجود دارد آن هم در خانواده که به کانون عشق و مودت شهره است (باید باشد) و هم در جامعه ای که نهادهای مختلفی در آن مسئولیت تامین امنیت و حقوق شهروندان را دارند، باید به نظریات علمی که در این زمینه مطرح شده است، توجه نمود. این بیشتردر حیطه علوم روانشناسی و جامعه شناسی قرار می گیرند.
از دیدگاه روان شناسی ( روان کاوی)، و به خصوص با تکیه بر آثار فروید، پرخاشگری به منزله غریزه (instinct) در نظر گرفته می شود. این عقیده که پایه های غیر علمی آن به قبل از فروید بر می گردد، به طور ساده بر این مبناست که افراد به این سبب به پرخاشگری و خشونت دست می زنند که انسان « طبیعتاً» پرخاشگر است. طبق این نظریه افراد، به دلیل انگیزش غریزی، به طور مداوم به ابراز رفتار پرخاشگرانه روی می آورند و خوداری از انجام دادن این عمل به سختی صورت می گیرد. اما در جوامع متمدن سعی می کنند با ارایه انوع تقویت ها (reinforcement) از بروز رفتار ضد هم نوع جلوگیری کنند.
در مقابل نظریه غریزی بودن پرخاشگری، روان شناسان دیگری بر این باورند که پرخاشگری حاصل رانش یا انگیزه ( drive) فرا گرفته یا کسب شده برای صدمه زدن به دیگری است. مهم ترین پایه و اساس این نظریه، سایق بودن پرخاشگری بر اساس نظر دلارد، داب، سیدو ... یا فرضیه ناکامی پرخاشگری (aggression hypothesis frustration) است. به طور خلاصه، این فرضیه بر این مبناست که ناکامی، به خصوص زمانی که رفتار در جهت رسیدن به هدف نباشد، باعث ایجاد انگیزه instigation ( تحریکی) می گردد که هدف آن صدمه زدن به افراد یا اشیای دیگر است. در این صورت، شرایط محیطی خاص باعث ظهور پرخاشگری ( سایق پرخاشگری) می شود.
اما دیگران در مورد رابطه ناکامی با پرخاشگری شک کرده اند؛ زیرا همیشه رفتار پرخاشگرانه با شرایط محیطی بازدارنده و سر درگم کننده، مرتبط نیست با وجود این، در ایجاد پرخاشگری بر شرایط محیطی تأکید می شود. تفاوت این دو نظریه در این است که در نظریه غریزی بودن بر ذاتی و طبیعی بودن این رفتار در انسان و در نظریه سایق، بر ظهور آن بر اثر شرایط محیطی و به سبب وجود انگیزه های خاص و نه به دلیل فشار های درونی تأکید شده است.

 

نظریه یادگیری اجتماعی
با آن که نظریه یادگیری اجتماعی از روان شناسی سرچشمه می گیرد، در علوم اجتماعی بیشتر مطرح شده است. این نظریه، که آلبرت باندورا (Albert Bandura) آن را از طریق بررسی و آزمایش های دقیق و مشخص، به خصوص در مورد کودکان در زمینه اشکال ضعف پرخاشگری مشخص کرد، بر روند فراگیری و یادگیری خشونت از طریق مشاهده و تقلید تأکید می ورزد. از این دیدگاه، رفتار از طریق تقلید ( تقلید رفتار اعضای خانواده یا دیگران) و هم از طریق تجربه های مستقیم فرا گرفته می شود. اگر ارایه این رفتار در محیطی باعث برطرف کردن نیاز برای رسیدن به هدفی گردد، احتمال بروز آن، حتی بدون وجود پاداش خارجی هم زیاد خواهد بود. به خصوص اگر این رفتار را الگویی ارایه دهد که برای مشاهده گر ارزش و اهمیت داشته، پایگاه اجتماعی بالایی نیز داشته باشد.

 

نظریه مبادله
بر اساس این نظریه،در رابطه میان افراد، هر فردی می کوشد سود خود را به حد اکثر و هزینه هایش را به حد اقل برساند. در نتیجه، تنها زمانی که برای افراد دخیل در یک رابطه، هزینه و سود در سطح متعادلی باشد، رابطه میان افراد پا بر جا می ماند. گلز خشونت و دیدگاه نظریه مبادله را بدین شکل توصیف می کند: از منظر نظریه مبادله، در یک رابطه خشونت آمیز میان زن و شوهر، نسبت سود و هزینه به شکل زیر است: شوهری، زن خود را کتک می زند واز دید او، این رفتار به حق است؛ زیرا از آنجا که زن رفتاری مطابق میل او ندارد، رابطه هزینه ( سرمایه گذاری هایی که برای خانواده کرده است) و سود ( رفتار مطابق میل همسر) نا مناسب است و نارضایتی و تعارض بوجود آمده خاتمه بخشیدن به این وضعیت را ضروری می نماید. در نتیجه، شوهر سعی می کند از طریق در پیش گرفتن رفتار خشونت آمیز، مجدداً تعادلی در خانواده برقرار کند. حال اگر با استفاده از این راه کار، تعارض خانوادگی را از بین ببرد، با توجه به نظریه ی مبادله، برای او حالت تعادل پیش می آید و مقابله ی سود و زیان برای مرد چنین است: در اثر رفتار خشونت آمیز، زن از رفتار ناشایست خود دست بر می دارد و مرد به هدف خود می رسد و از آنجا که توانسته است بر جریان زندگی نظارت داشته باشد، ارزش گذاری فردی و اعتماد به نفس نیز افزایش می یابد.

 

نظریه نظارت اجتماعی
نظریه نظارت اجتماعی بر وجود جرم و رفتار خشونت آمیز در انسان، چه دارای انگیزه های درونی باشد و چه از طریق عوامل محیطی به وجود آید، تأکید می ورزد. آنچه در این نظریه مد نظر است، دو اصل است که افراد برای رسیدن به هدفی یا دست یابی به اقتدار، در برابر دیگران به استفاده از زور و قدرت تمایل دارند. اصل دوم این است که نظارت اجتماعی، به مثابه مانعی در سر راه اقتدار و خشونت قرار می گیرد؛ زیرا از آنجا که انسان، بدون وجود محدودیت های اجتماعی، به جرم و جنایت و رفتار نا به هنجنار تمایل دارد، جامعه باید ساز و کار ( مکانیسم) نظارت بر آن ها را به وجود آورد.
گلز در مورد انطباق این نظریه باخانواده سوال می کند که چرا مردان همسران خود را کتک می زنند؟ پاسخ ساده این است که چون این عمل مجاز است. در خانواده، با غیبت نهاد های نظارتی دولتی رو به رو هستیم. اما گذشته از آن، گرایشی در خانواده وجود دارد که بر اساس آن، تقسیم قدرت بر حسب جنس است، خانواده مکانی خصوصی است و نابرابری میان زن و مرد مورد پذیرش است. نبود نهاد های کنترل و وجود این نگرش، بروز خشونت را تسهیل می کند. گلز و اشتراوس این موضوع را چنین بیان کرده اند:« هم زمان با بالا رفتن دیوار های یک خانه و جدا شدن آن از سایر خانه ها، کتک شروع می شود!».

 

نظریه های کارکرد گرایی
نظر کارکرد گرایان در مورد خشونت خانوادگی، توجیه کننده خشونت است. آن ها خانواده را گروهی در نظر می گیرند که در آن، افرادی با جنسیت ها و گروه های سنی متفاوت، مدتی طولانی در ارتباط نزدیک با هم قرار می گیرند. برخلاف سایر گروه ها، در این گروه سلسله مراتب بر اساس تخصص یا صلاحیت و لیاقت صورت نمی گیرد؛ بلکه بر اساس جنسیت، سن و قدرت اقتصادی. وجود علایق متفاوت در این گروه ناهمگون، سبب به وجود آمدن تضاد های آشکار یا پنهان می شود. این تضاد ها، ویژگی ها و کارکرد های مناسب خانوادگی را از بین می برد و در نتیجه، باید آن ها را از سر راه برداشت. رفع تضاد های خانوادگی با استفاده از وسایل قدرت و در مواردی، از راه خشونت امکان پذیر می گردد. در این حالت، خشونت سبب طبیعی شدن جریان زندگی روزمره می شود و خانواده به کارکرد های اساسی خود می پردازد که در آن، مسئولیت زنان، انجام دادن وظایف خانوادگی و مسئولیت اصلی مردان، برقراری ارتباط با جهان خارج و نان آوری است.

 

نظریه فرهنگی
از دیدگاه نظریه فرهنگی، فرهنگ میراث اجتماعی گذشته است که بر رفتار کنونی و آینده انسان تأثیر می گذارد. بدون وارد شدن در فرضیه های گوناگونی که در این دیدگاه وجود دارد، اشاره می کنیم که فرضیه همآهنگی فرهنگی (Cultural consistency hypothesis) در مورد وجود همآهنگی میان ارزش های اساسی یک جامعه و پدیده ای اجتماعی (مانند خشونت) بحث می کند. دوباش و دوباش ارتباط مشخصی میان رفتار خشونت آمیز مردان نسبت به زنان و هنجار های اجتماعی یافته اند. مردانی که با همسران خود بدرفتاری می کنند، در فرهنگی زندگی می کنند که در آن، حاکمیت مردان بسیار بیشتر از زنان است. از ویژگی های دیگر این فرهنگ، تأیید پرخاشگری مردان، وجود حاکمیت مردانه و فرمان برداری زنان است. بنا بر این، در جوامع پدر سالارانه، استفاده از قدرت برای ثبات و برقراری امتیازات مردان دارای مشروعیت است.

 

نظریه های ساختار اجتماعی (تنش، تضاد)
هرچه وقایع یا موقعیت های تنش آفرینی که خانواده را تهدید می کند، بیشتر باشد، احتمال بروز رفتار های خشونت آمیز در آن خانواده بیشتر خواهد شد و این مطلب را، تحقیقاتی در زمینه رابطه میان تنش و خشونت تأئید کرده است. زیرا در میان خانواده هایی که کمتر در معرض انواع تنش ها قرار داشتند، خشونت نیز کمتر دیده شد. در این بررسی ها، تنش به صورت اتفاقات محل کار، قانون شکنی و احضار به کلانتری و دادگاه، بیماری و مشکلات دیگر خانوادگی مد نظر بود. اما نمی توان فرض را بر این گذاشت که موقعیت های تنش آفرین، همیشه به خشونت خانوادگی می انجامد. زیرا احتمال بروز چنین رفتاری، زمانی بیشتر می شود که فرد خشن، از طریق مشاهده یا کسب تجربه، به این نتیجه برسد که اعمال خشونت، پاسخ صحیحی به موقعیت های تعارضی است. به علاوه، او باید به مشروعیت چنین رفتاری اعتقاد داشته باشد و گمان برد که در اثر استفاده از خشونت، تقویت مثبتی که برای او به وجود می آید، بیشتر خواهد شد.

 

نظریه فمینیستی
صاحب نظران این نظریه، که در سال های اخیر در حکم یکی از دیدگاه های معتبر جامعه شناختی به اثبات رسیده است، برخلاف کلیه دیدگاه های دیگر، از به کارگیری مفاهیم گسترده ای مانند خشونت خانوادگی یا خشونت در ازدواج و مانند آن خودداری می کنند و معتقدند که خشونت در درون خانواده اکثر اوقات از جانب مردان نسبت به زنان و کودکان صورت می گیرد. در صورتی که اگر مفاهیم کلی خشونت، مانند خشونت خانوادگی، مورد استفاده قرار گیرد، این امر تداعی می شود که هر یک از اعضای خانواده می توانند نسبت به دیگری به رفتار خشونت آمیز دست بزنند. بنا بر این، برای جلوگیری از این تداعی باید از مفاهیم دقیق تری مانند « زنان کتک خورده»، «سوء استفاده از زنان و کودکان»، « سوء استفاده جنسی از کودکان» و مانند آن ها استفاده کرد. زیرا تنها از طریق به کارگیری این مفاهیم می توان متغیر های اصلی دخیل در خشونت، یعنی جنسیت و قدرت را بررسی کرد.
صاحب نظران این دیدگاه معتقدند که دلیل اصلی خشونت، وجود ساختار های اقتداری پدرسالارانه در جامعه است. این ساختار اقتداری، در سلسله مراتب سازمانی نهاد های اجتماعی و روابط اجتماعی قابل مشاهده است. به علاوه، جهان بینی (ایدئولوژی) هایی در جامعه تبلیغ می شود که بر مشروعیت این نابرابری (سلسله مراتب) تأکید دارد. نهاد خانواده، در حکم نهاد مرکزی پدر سالاری، بر اساس نابرابری اجتماعی و استثمار زنان و کودکان بنا نهاده شده است و ایدئولوگ های جامعه، می کوشند آن را حفظ کنند.

 

نظریه منابع
نظریه منابع یکی از اولین نظریه هایی بود که ویلیام گود، در مورد خشونت خانوادگی مطرح کرد. بر پایه این نظریه، نظام خانواده، مانند هر نظام یا واحد اجتماعی دیگری دارای نظام اقتداری است و هر کسی که به منابع مهم خانواده بیشتر از دیگران دسترسی دارد، می تواند سایر اعضا را به فعالیت در جهت امیال خود وا دارد. گود می گوید که افراد بسیار قدرتمند خانواده، کمتر از دیگران به اعمال قدرت از طریق خشونت بدنی دست می زنند؛ زیرا منابع متعدد دیگری دارند که از طریق آن ها قادر به اعمال قدرت اند. اما در میان افرادی که دارای ضعف اجتماعی- اقتصادی هستند، تنها منبع قدرت، زور بدنی و استفاده از آن است. در این نظریه، اصل بر ثابت نگه داشتن ساختار خانواده است که برای این ثبات از منابع گوناگونی استفاده می شود که خشونت یکی از آن ها است.

 

 

 

نظریه سیستمی
آنچه تا کنون مطرح شد، بیشتر در برگیرنده نظریاتی بود که بر یک عامل خاص در ایجاد خشونت تأکید می کردند. اما خشونت مجموعه ای از دلایل و شرایطی را شامل می شود که به ظهور آن در زندگی خانوادگی کمک می کند. مهم ترین این نظریه ها عبارت اند از نظریه سیستمی و نظریه زیست محیطی که به هر یک به طور مختصر اشاره می شود. در این دیدگاه، خانواده نظامی (سیستمی) در نظر گرفته می شود که دارای مرز های باز یا بسته یا قابل نفوذ با محیط اطراف خود است. این مبادله، به صورت باز خورد منفی یا مثبت صورت می گیرد و اهداف نهفته در نظام، بر باز خورد تاثیر دارند. مثلاً ممکن است خشونت در جهت دستیابی به هدف یا بقای نظام وسیله موثری باشد. تحلیل سیستم الگوهای رفتاری بدیلی را نشان می دهد که طبق باز خورد از سیستم، امکان بروز پیدا می کنند واز این طریق می توان مشخص کرد که توسل به خشونت سبب ایجاد خشونت بیشتر می شود یا ثبات در میزان آن.

 

نظریه زیست محیطی
انتقال مفهوم زیست محیطی به خشونت خانوادگی، به دلیل علاقه به ارایه یک جمع بندی میان نظریه های روان شناسی و جامعه شناسی است. در این نظریه، جامعه پذیری کودکان در سه سطح متفاوت توضیح داده می شود: محیط بی واسطه، شبکه های اجتماعی و نظام جهان بینی (ایدئولوژیک). خانواده، در حکم محیط زیست، در یادگیری های کودک نقش خاصی دارد و ارتباط آن با محیط بیرونی (همسایگان، محله) شاخص به ثمر رسیدن جامعه پذیری است.
اگر خانواده نتواند با محیط بیرونی ارتباط برقرار کند، امکان بروز خشونت (به ویژه علیه کودکان)، به وجود می آید. بنا بر این، زمانی که رابطه متقابلی میان والدین- کودک، خانواده و محیط وجود نداشته باشد، خشونت امکان بروز می یابد. در عین حال ممکن است آماده نبودن والدین برای عهده دار شدن نقش خود، توقعات بیش از حد والدین از کودک و ناتوانی آن ها در برخورد با مشکلات محیطی نیز به خشونت بینجامد؛ اما این شرایط به تنهایی برای بروز خشونت کافی نیست.
در نظریه زیست محیطی، آنچه در ایجاد خشونت مهم است این است که تفسیر های اجتماعی این عمل را مقبول نشان می دهند و شبکه اجتماعی ای که خانواده در آن به سر می برد نیز، تعیین کننده میزان بروز خشونت است. زیرا والدین تنها زمانی کودکان خود را تنبیه می کنند که نظام هنجاری آن ها را به این کار تشویق کند یا سازمان های حمایتی اجتماعی آن ها را در زمینه ی مشکلات تربیتی کودکان راهنمایی نکنند و باری از دوش والدین بر ندارند.

 

مبانی نظری
در یک دهه اخیر در ایران پژوهش‌ها و مطالعات زیادی در باره خشونت علیه زنان ، بویژه خشونت خانگی ، انجام شده است .بر اساس آخرین جستجوها ، در 28 مرکز استان کشور حداقل هفتاد پژوهش میدانی قابل اعتنا در باره خشونت خانگی علیه زنان انجام شده است .
بیشتر این پژوهش‌ها پس از سال 1370 تاکنون انجام شده ‌ که نشان می‌دهد پژوهشگران و دانشگاهیان ایرانی در سال‌های اخیر علاقه و توجه ویژه‌ای به بررسی و کنکاش در باره خشونت علیه زنان پیدا کرده‌اند .
دانشجویان ایرانی هم در دوره‌های کارشناسی ارشد و دکترا در دو سه سال اخیر آنچنان علاقه‌ای به اختصاص دادن پایان‌نامه‌های خود به موضوع خشونت علیه زنان ، پیدا کرده‌اند که امسال برخی ازدانشگاهها ناگزیر به دانشجویان خود توصیه کرده‌ که" دیگر از انتخاب این موضوع برای پایان‌نامه‌های تحصیلی خود ، خوداری کنند ، که در حال حاضر بسیاری از دانشجویان و محققان در سراسر ایران مشغول کار روی این موضوع هستند ."
گرچه این میزان از توجه پژوهشگران ایرانی به موضوع خشونت علیه زنان را باید به فال نیک گرفت ، اما هنوز شیرینی این اتفاق نیک را خوب مزه نکرده‌ای که یادت می‌آید: این همه پژوهش قابل اعتنا یا تبدیل به پایان‌نامه‌هایی شده‌اند که در گوشه کتابخانه‌های دانشگاهی خاک می‌خورند و یا تبدیل به گزارش‌هایی محرمانه برای مقامات کشور. گزارش‌هایی قطور که یا در دفتر کار این مقامات و یا در کتابخانه‌های دولتی جا خوش کرده‌اند و کمتر کسی حتی نیم نگاهی به آن انداخته‌ است .
حتما اغلب این پژوهشگران آرزو داشتند با استفاده از تجربیات و اندوخته‌های علمی خود و جمع آوری اطلاعات و بررسی دقیق موضوع ، برنامه ریزان و مدیران کشور را قادر سازند که از اصول ، روش‌ها و چارچوب‌های صحیح علمی در برنامه‌ریزی‌های اجتماعی بهره ببرند .
آنها می‌خواستند نتایج پژوهش‌های‌شان راهگشای اقدامی مناسب برای رفع شکل‌‌‌های متنوع و متعدد خشونت علیه زنان جامعه باشد . اما حالا حتما بسیاری از آنها فهمیده‌اند که پژوهشگران ودانشگاهیان و به طور کلی " آمزش عالی" جایگاه چندانی در نظام تصمیم گیری و تصمیم سازی کشور ندارد .
نکته دیگری که شیرینی وجود این تعداد زیاد پژوهش را در باره خشونت علیه زنان در ایران کم می‌کند این است که تا کنون نتایج این پژوهش‌ها به ندرت برای عموم مردم وحتی کارشناسان این عرصه منشر شده است .

 

خشونت پنهان
آثار خشونت فیزیکی (معمولاً) قابل مشاهده است اما در مقابل، خشونت‌هایی وجود دارد که آثار مخرب آنها به چشم نمی‌آید اما تحملشان بسیار دشوار است. مانند دروغ گفتن، نفقه ندادن، به خواسته‌های زن بی‌توجه بودن، چشم‌چرانی، تعدد زوجات، انتقاد کردن به طور مداوم، جدا کردن زن از کودکانش، دوستان و فامیل، پرخاش کردن، وادار کردن زن به ترک خانه، تهمت زدن، وادار کردن زن به پوشش خاص بدون میل خود.
علل پنهان ماندن خشونت
با وجود گستردگی خشونت علیه زنان و تبعات زیان‌بار ناشی از آن، پنهان نگه داشتن اعمال خشونت و پرهیز زنان از واکنش فعال نسبت به آن، یکی از مشخصات خشونت علیه زنان در تمام جوامع است.
در فرهنگ سنتی، زنان ایرانی تا به اصطلاح کارد به استخوانشان نرسد لب به اعتراض باز نمی‌کنند. در نظام فکری مردسالار، اشکالی از خشونت مردان در خانواده طبیعی محسوب می‌شود و به زنان می‌قبولانند که زن با لباس سفید به خانه بخت می‌رود و با کفن سفید از آن بیرون می‌آید.
طبق آمار کمتر از 35 درصد خشونت‌های خانگی به پلیس گزارش می‌شود.در یک تحقیق 3 ماهه از 180 مورد شکایت خشونت خانگی 128 مورد حاضر به پیگرد قانونی مجرم نشده‌اند.
گاه به هنگام ضرب و جرح بین زن و شوهر معمولاً لحن قاضی حالت نصیحت به خود می‌گیرد و همه تلاش می‌کنند زن رضایت دهد و از شکایت خود صرف‌نظر نماید.
در بسیاری از فرهنگ‌ها نه تنها خشونت خانگی تأیید می‌شود بلکه پنهان کاری زن از طرف جامعه مورد ستایش قرار می‌گیرد.
علت دیگر پنهان نگه‌داشتن خشونت خانگی این است که قانونی به نام خشونت خانگی وجود ندارد، نه قانونی برای تعیین مجازات و نه قانونی برای نحوه رسیدگی به جرم.
نگاهی به آمار خشونت علیه زنان در جهان نشان می‌دهد که در نقاط مختلف دنیا بین 16 تا 25 درصد از زنان با خشونت‌های جسمی توسط شرکای زندگیشان در رنج بوده و حداقل یک زن از هر پنج زن در زندگی خود مورد تجاوز یا در معرض آن قرار گرفته است.
بانک جهانی در سال 1993 اعلام کرد که تجاوز و خشونت خانگی موجب از دست رفتن 5درصد(5/2 سال) از سال‌های زندگی در زنان 42-15 ساله می‌شود.
30-25 درصد زنان آمریکایی مورد آ‌زار جسمی شوهران خود قرار می‌گیرند.
25-15 درصد این زنان حتی در هنگام بارداری نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند.
41 درصد زنان هند بر اثر آزار جسمی شوهران خود دست به خودکشی می‌زنند.
62 درصد از مقتولان زن در سال 1987 میلادی در کانادا توسط شوهران خود کشته شده‌اند.
در آمریکا هر هجده دقیقه یک زن مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد به طوری که علت مراجعه 22 تا 35 درصد زنان به بخش‌های اورژانس بیمارستان‌ها خشونت خانگی است.
بدیهی است برای داشتن جامعه‌ای سالم و افرادی متعادل در جامعه نمی‌توان نسبت به روابط خشونت‌آمیز درون خانواده سرپوش نهاد.
سازمان دفاع از قربانیان خشونت، امسال مراسم روز جهانی امحاء خشونت علیه زنان را در مریوان از استان کردستان برگزار خواهد کرد. کارشناسان مسائل اجتماعی معتقدند که عدم آگاهی زنان از حقوق خود، احساس بیش از حد زنان نسبت به دوام خانواده و به خصوص فرزندان خود، ‌کمبود احساس مسئولیت مردان و عدم ابراز اعلام خشونت از طرف زنان به دلایل فرهنگی از دلایل اصلی خشونت علیه زنان در استان کردستان و سایر استان‌ها می‌باشد.
مراسم روز جهانی خشونت علیه زنان در قالب دو کارگاه آموزش مهارتهای زندگی و ارتباط بدون خشونت با هدف توانمندسازی زنان برگزار می‌گردد.
سازمان دفاع از قربانیان خشونت ضمن اعلام انزجار خود از پدیده همسر آزاری راهکارهای ذیل را با آرزوی محو خشونت علیه زنان ارائه می‌دهد.

 

1 - آموزش:
افزایش آگاهی زنان سهم بسیاری در کاهش خشونت‌های خانگی دارد. از آنجایی که غالباً زنان به علت عدم شناخت کافی از حقوق خود عدم تسلط به مهارت‌های ارتباطی، مهارت‌های حل مسئله و مهارت‌های زندگی خشونت‌پذیر می‌شوند لذا آموزش زنان در این ابعاد بسیار مهم تلقی می‌گردد.
حقوقدانان معتقدند عمده‌ترین علت خشونت علیه زنان عدم آگاهی از حقوق زنان می‌باشد. در عین حال روانشناسان معتقدند مهمترین علت، عدم آموزش قبل از ازدواج و یادگیری مهارت‌های ارتباطی می‌باشد. لذا روانشناسان ضمن اهمیت دادن به آموزش، معتقدند مردان آزارگر و زنان آزاردیده هر دو به درمان نیاز دارند.
2 - تغییر الگوهای قانونی.
3 - بسترسازی فرهنگی:
برای دفاع از زن لازم نیست با مرد برخورد قانونی شود بلکه باید زمینه فرهنگی را تغییر دهیم.
4 - تأسیس ارگان‌های مشورتی و حمایتی برای حمایت از زنان و کودکان به شکل یک نهاد با ساختار مشخص.
5 - مداخلات قضایی و انتظامی در موارد همسرآزاری.
6 - آگاهی زنان از وجود مراکز حمایت کننده.
دکتر نیلوفر میکاییلی عضو هیأت علمی گروه روان شناسی و فاطمه سرخی احمدی کارشناس روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی اهواز در این مقاله خشونت علیه زنان را پدیده ای جهانی دانسته اند که بنابر ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و قومی هر زمان و مکان می تواند به صورت های متفاوتی ظاهر شود.
فاطمه سرخی احمدی در همایش زنان و آسیب های اجتماعی گفت: وسعت خشونت علیه زنان به گستردگی تاریخ بشر است.
وی افزود: خشونت علیه زنان تقریباً در تمامی طبقات اجتماعی، اقتصادی، نژادی، سنی و جغرافیایی یافت می شود هر چند که این پدیده در میان برخی از گروه ها شایع تر است. او خشونت را بازتابی از حس پرخاشگری دانست و گفت: خشونت خانگی نوع خاصی از خشونت است که در سطح خانواده اعمال و منجر به آسیب یا رنج جسمی، روانی و جنسی می شود.
وی اضافه کرد: سه عنصر اساسی رفتار، آسیب و جنسیت در انواع خشونت مشاهده می شود. او گفت: جنس مسلط غالباً مرد است در برخی مواقع زن علاوه بر تحمل خشونت از سوی همسر از طرف پدر و برادر و حتی فرزندان پسر نیز مورد خشونت قرار می گیرد. این کارشناس روان شناسی افزود: زنان در زندگی خود چهار شکل خشونت شامل فیزیکی، روانی، اقتصادی و جنسی را تجربه می کنند. وی گفت:
خشونت فیزیکی
شیوه های آزار و اذیت جسمانی، ضرب و جرح، کشیدن مو، سوزاندن و هل دادن را شامل می شود که این نوع خشونت ممکن است برای همه زنان بدون توجه به نوع تحصیلات، نژاد و وضعیت خانوادگی روی دهد.
وی خشونت روانی را شامل رفتار قلدرانه برای تحقیر زن، تهدید به آزار و یا کشتن وی یا افراد خانواده اش، دشنام، استهزاء، ممنوعیت ملاقات با دوستان و زندانی کردن در منزل برشمرد. او افزود: این نوع خشونت موجب بروز روحیه پوچی و یا خود نابودسازی، گریز از مشارکت اجتماعی و اضطراب در زنان می شود.
وی ندادن خرجی، سوءاستفاده مالی از زن و صدمه زدن به وسایل مورد علاقه او را از جمله موارد خشونت اقتصادی علیه زنان برشمرد و گفت: در بسیاری از کشورها زنان نیروی کار بدون مزد و فاقد درآمد هستند و همین عامل زمینه ای برای بروز خشونت اقتصادی نسبت به آنان می شود به طوری که در برخی موارد زنان حتی حق دخل و تصرف در اموال خود را نیز ندارند. وی از استفاده قهرآمیز بدون رضایت زن، اجبار در روابط زناشویی غیرمتعارف، عدم اجازه استفاده از وسائل پیشگیری از حاملگی ناخواسته و بی توجهی به نیازهای جنسی زن را از نمونه های خشونت جنسی علیه زنان نام برد.
سال اول ازدواج، دوران تنگنای مالی، تولد فرزندان و میانسالی » از پرخشونت ترین دوران زندگی زنان به شمار می رود .
او سردمزاجی، نارضایتی جنسی و انواع انحرافات را از پیامدهای این نوع خشونت در زنان دانست. و این که آزار جنسی در محل کار در بسیاری از کشورهای دنیا آمار بالایی دارد گفت: در انگلیس از هر 10 زن هفت نفر در دوره زندگی شغلی دچار آزار جنسی می شوند. این پژوهشگر افزود: براساس تحقیقات انجام شده بر روی 100 هزار پرونده در سال 1380 در 28 استان کشور «سال اول ازدواج، دوران تنگنای مالی، تولد فرزندان و میانسالی» از پرخشونت ترین دوران زندگی زنان به شمار می رود. وی گفت: براساس این تحقیقات زنانی که از جانب همسرانشان مورد خشونت قرار می گیرند پنج برابر بیشتر از سایر زنان در معرض آسیب های روانی و خطر خودکشی و شش برابر بیشتر در معرض اختلالات روانی قرار دارند. او عوامل روانی، فردی، فرهنگی و اجتماعی را در علل خشونت مؤثر دانست و گفت: در خانواده هایی که اعتیاد به مواد مخدر و الکل، بیکاری و تنش وجود دارد خشونت نیز بیشتر به چشم می خورد.
این روان شناس اضافه کرد: مردانی که از کودکی در خانواده شاهد کتک خوردن زنان خانواده بوده اند در بزرگسالی بیشتر مرتکب خشونت علیه همسران خود می شوند . وی گفت : افراد ناپخته، بی حوصله، وابسته ، متزلزل و کسانی که از احساس بی کفایتی رنج می برند بیشتر علیه زنان مرتکب خشونت می شوند .
او با اشاره به این که خشونت، خشونت به بار می آورد گفت: کودکی که الگوهای پرخاشگری دارد یاد می گیرد در بزرگسالی رفتار مشابهی نشان دهد. وی همانند سازی با فرد پرخاشگر، رفتار آزمایشی، میل مسخ شده برای ابراز مردانگی، مناسبات مردسالارانه، تحمل از طرف زنان و عوامل فرهنگی، محیطی و جغرافیایی را در بروز خشونت علیه زنان مؤثر ارزیابی کرد.
او با اشاره به تغییرات در نوع خشونت علیه زنان از آن به عنوان خشونت مدرن یاد کرد و افزود: مدرنیسم نه تنها جایگاه اصلی زنان را احیا نکرده ، بلکه آنها را به شکل های دیگری مورد بی احترامی قرار می دهد. وی از تجارت و بهره برداری جنسی از زنان، فروش دختران جوان و نوجوان از سو

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی علل و عوامل خشونت های خانگی علیه زنان در استان قزوین