دانلود پایان نامه در مورد وضعیت سیاسی شهرهای ایران بعد از انقلاب
دانلود پایان نامه در مورد وضعیت سیاسی شهرهای ایران بعد از انقلاب
دانلود پایان نامه در مورد وضعیت سیاسی شهرهای ایران بعد از انقلاب
دانلود مقاله در مورد جرم سیاسی
کلاهبرداری و انواع آن در حقوق ایران. 1
گفتار اول: تعریف جرم کلاهبرداری.. 1
گفتار دوم: حیثیت عمومی جرم کلاهبرداری.. 3
مبحث دوم: پیشینه کلاهبرداری در بیمه. 4
گفتار اول: پیشینه تاریخی کلاهبرداری در بیمه. 4
گفتار دوم: پیشینه کلاهبرداری بیمهای در ایران. 5
مبحث سوم: عناصر متشکله جرم کلاهبرداری.. 6
گفتار اول: عنصر قانونی.. 6
گفتار دوم: عنصر مادی.. 6
1-5- فریب دادن مردم بهوجود شرکتها یا تجارتخانهها یا کارخانهها یا مؤسسات موهوم. 12
2-5- فریب دادن مردم به داشتن اموال و اختیارات واهی.. 12
3-5- امیدوار کردن مردم به امور غیر واقع. 12
4-5- ترساندن مردم از حوادث و پیشامدهای غیرواقع. 13
5-5- اختیار اسم یا عنوان مجعول. 13
6-5)-وسایل تقلبی دیگر: 14
6-اغفال و فریب قربانی: 15
7-تعلق مال برده شده به غیر: 16
ج-نتیجه حاصله: 16
گفتار سوم: عنصر معنوی.. 18
مبحث چهارم: مجازات کلاهبرداری و لواحق آن. 20
گفتار اول: انواع کلاهبرداری.. 20
گفتار دوم: شروع به جرم کلاهبرداری.. 22
گفتار سوم: کیفیات مخففه در جرم کلاهبرداری.. 23
گفتار چهارم: مجازاتهای تبعی و تکمیلی.. 23
گفتار پنجم: همکاری در ارتکاب جرم کلاهبرداری.. 24
گفتار ششم: تعدد یا تکرار جرم کلاهبرداری.. 27
مبحث پنجم: صور خاص جرم کلاهبرداری.. 28
گفتار اول: جرائم در حکم کلاهبرداری در مسائل تجارتی و بازرگانی.. 28
منابع 31
فرمت ورد157 صفحه
چکیده:
نفت با اکتشاف خود در خوزستان وبه ویژه مسجد سلیمان تحولات بسیاری را برای تاریخ سیاسی و اجتماعی مردم خوزستان رقم زد.این پژوهش تحت عنوان « تأثیرات سیاسی و اجتماعی نفت در خوزستان از کشف آن تا پایان حکومت پهلوی اول19به بررسی ابعاد سیاسی و اجتماعی این مسئله بپردازد از نتایج حاصل می توان به موارد زیر اشاره کرد. با اسکان گارگران و مهندسین انگلیسی و هندی باعث ترویج فرهنگ انگلیسی در خوزستان شد .نوع شهرک سازی شرکت نفت بر ساختار معماری خوزستان تاثیر گذارد.
از آنجا که کارگران شرکت نفت حقوق بیشتری از سایر حرف سنتی رایج در خوزستان دریافت می کردند نوعی تفاوت طبقاتی در خوزستان ایجاد گشت.از لحاظ سیاسی انگلستان ابتدا پیمان هایی با خوانین بختیاری به منظور حفاظت از لوله های نفتی بست و به نوعی آنها را شریک منافع شرکت نمود اما کوشید تا با دادن وام های کلان به آنها نوعی وابستگی در خوانین بختیاری ایجاد نماید .از طرف دیگر با حمایت از شیخ خزعل کوشید استقلال این منطقه ی زرخیز را از ایران فراهم آورد ودر جنگ جهانی اول تلاش نمود قیام های ضد استعماری مردم عرب را بواسطه حفظ امنیت نفت در خوزستان سرکوب نموده و با روی کار آمدن حکوت پهلوی اول با عدم حمایت از شیخ خزعل زمینه سرکوب وی را فراهم آورد.
لغات کلیدی:
خوزستان، قرن 19،نفت، بختیاری ها ، شیخ خزعل
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه...........................................................................................................................................................2
فصل اول : کلیات تحقیق
1-6- اهداف پژوهش...............................................................................................................................10
1-10- بررسی منابع و مأخذ....................................................................................................................11
فصل دوم : بررسی کوتاه درجغرافیا تاریخی و اقوام خوزستان
2-2- شهرهای مهم و تاثیر گذار خوزستان .............................................................................................20
2-4-8- قواسم .........................................................................................................................................40
فصل سوم : سیر نفت در ایران و خوزستان
فصل چهارم : بررسی تاثیر نفت بر اوضاع سیاسی خوزستان
4-7- کشف نفت و شیخ خزعل................................................................................................................77
4-20- جهاد عشایر خوزستان در جنگ جهانی اول و واکنش انگلستان برای حفظ نفت....................... 114
فصل پنجم: بررسی تاثیر نفت بر تحولات اجتماعی مردم خوزستان
5-8- اضمحلال شیوههای سنتی و اقتصاد بومی ......................................................................................144
5-9- توسعه شهر نشینی...........................................................................................................................145
اقتصاد سیاسی رسانهها
بیتوجهی مطالعات تجربی به نقش نظامهای ارتباطی و ساختارهای اقتصادی و سیاسی، و نبود دیدگاه انتقادی در آنها، سبب شد که نظریههای انتقادی، این نوع مطالعات را به چالش فراخوانند.
مکتب اقتصاد سیاسی رسانهها ازجمله مکاتب انتقادی است که تحت تأثیر آرای اندیشمندانی چون “هربرت شیلر و دالاس اسمایت” از دهه 1970 میلادی به بعد گسترش یافت.این مکتب بر این باور است که رسانهها مجاری انتقال محتوای فرهنگی هستند. این محتوا مستقل از رسانهها شکل گرفته است.
آنان، همانند سایر محققانی که نسبت به جامعه دیدگاهی سوسیالیستی دارند، ضمن مطالعه تاریخی نظام سرمایهداری جهانی نتیجه میگیرند که نظرات حاکم بر جامعه، همان نظرات طبقه حاکم است، طبقهای که بهمثابه قدرت مادی در جامعه حضور دارد و قدرت فرهنگی و معنوی حاکم نیز هست.
بنابراین نظریهپردازان این مکتب بر ساختارهای پایهای و بنیانهای اقتصادی جامعه تأکید میکنند و برای درک شکل و محتوای رسانهها به بررسی چگونگی توزیع منابع عظیم رسانهای و صنایع اطلاعاتی و کسانی که آنها را کنترل میکنند میپردازند.
ازاینرو، طبیعی است که در آثار آنان، چگونگی تداخل متقابل مؤلفههای فرهنگی و اطلاعاتی و «محیط سیاسی – اقتصادی مورد توجه قرار گیرد و روششناسی آنان، نگرشی نهادی شامل تاریخ، فنآوری، سیاست و اقتصاد باشد.
در میان مکاتب انتقادی، مکتب اقتصاد سیاسی با موضوع وسایل ارتباط جمعی بنیادیتر برخورد کرده است. مطالعه این مکتب، باتوجه به شرایط جهانی معاصر اهمیت بسیاری دارد. اکنون روند جهانیسازی سرمایهداری شتابی روزافزون گرفته و تلاشهای کشورهای نورسته و انقلابی جهان در رهایی از قید و بندهای وابستگی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی با دشواری همراه شده است.
شیفتگی نابخردانه در استفاده از فنآوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی و چشم بستن به روی منافع و مصالح بلندمدت ملی و غفلت از سیاستگذاری روشنبینانه ارتباطی پیامدهایی سنگین دارد.
این شیفتگی غفلت، ناشی از القائات دیدگاههایی است که به «جبر فنآوری» باور دارند و آیندهای خوشبینانه و تخیلی از جهان – به واسطه فنآوریهای نوین – به تصویر میکشند. توجه به دیدگاههای انتقادی و موشکافی دیدگاههای تجربی، مانع عمق یافتن وابستگیها، بروز بحرانهای اجتماعی و فرهنگی، و اتلاف سرمایههای مادی و انسانی خواهد شد.
در این مقاله، برای بحث درباره ماهیت اقتصاد سیاسی، ابتدا فرضهای اساسی آن مورد توجه قرار میگیرد، سپس به دیدگاههای مربوط به مسائل عمومی اقتصاد سیاسی اشاره میشود و در ادامه ویژگیهای اقتصاد بازاری و آثار آن بر روی تصمیمات سیاسی مورد بحث قرار خواهند گرفت.
در مبحث اقتصاد سیاسی رسانهها ابتدا به اهمیت و چارچوب تحلیل اقتصاد سیاسی رسانهها اشاره میشود و بعد رابطه فرهنگ و اقتصاد سیاسی رسانهها و حکومت انحصارهای اقتصادی بر رسانهها پیگیری خواهد شد.
در این خصوص بهویژه به پیوند تاریخی توسعه ارتباطات با اقتصاد سیاسی و همکاریها و رقابتهای بزرگ مالکان انحصارهای رسانهای اشاره میشود. همچنین دیدگاههای صاحبنظران به اختصار مطرح میشود.
ماهیت اقتصاد سیاسی
برای درک ماهیت اقتصاد سیاسی، باید جنبههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه و کنش و واکنش متقابل این نهادها با یکدیگر مورد توجه قرار گیرد. دولت، بازار و روابط متقابل بین این دو، واژههای کلیدی اقتصاد سیاسی هستند.
بهویژه مکتب اقتصاد – سیاسی چگونگی تأثیر بازارها و نیروهای اقتصادی بر توزیع قدرت و رفاه بین دولتها و فعالان سیاسی را ردیابی میکند. نیز پیگیر شیوههایی است که نیروهای اقتصادی، توزیع بینالمللی قدرت سیاسی و نظامی را تغییر میدهند.
رابطه بین دولت و بازار بهویژه تفاوت بین این دو، محور اصلی اقتصاد سیاسی است. از نظر دولت، مرزهای جغرافیایی پایه لازم برای استقلال ملی و وحدت سیاسی است. اما بازار، خواهان حذف تمامی محدودیتها و موانع سیاسی و غیرسیاسی است که بر عملکرد سازوکار قیمت تأثیر دارند. بازار دنیایی مرکب از قیمتها و مقادیر است. اقتصاد نسبت به علائم راهنمای قیمت واکنش نشان میدهد و براساس آن تصمیمگیری میکند.
تنش بین اولویتهای مورد توجه دولت و اولویتهای مورد توجه بازار، مسائل اساسی مورد مطالعه در اقتصاد سیاسی را تشکیل میدهد. در سطح بینالمللی، بین اقتصادهای در حال تحول جهان نوعی تضاد وجود دارد. از طرف دیگر این اقتصادها بهلحاظ فنی وابستگی متقابل جهانی دارند. از نظر سیاسی، تقسیمبندی نظام سیاسی جهان شامل دولتهای خودمختار هنوز تداوم دارد.
نیروهای پرقدرت بازار بهشکل تجارت، پول و سرمایهگذاری خارجی، میخواهند که مرزهای ملی کنار زده شوند تا بتوانند از کنترلهای سیاسی و ترکیب جوامع فرار کنند. اما دولتها میخواهند نیروهای اقتصادی را محدود سازند و آنها را برای خدمت به منافع دولت و گروههای پرقدرت در داخل کشور به جریان اندازند. منطق بازار، قرار دادن فعالیتهای اقتصادی در مکانهایی است که این فعالیتها مولدتر و سودآورتر باشند، اما همزمان منطق دولت تصاحب و کنترل فرایند رشد اقتصادی و انباشت سرمایه است.
در این خصوص رابرت گیلپین چنین مینویسد: قرنهاست که بحث درباره ماهیت و نتایج برخورد دو منطق متضاد بازار و دولت ادامه دارد و نظرات متفاوتی در مورد کنش و واکنش اقتصاد و سیاست مطرح است. تفاسیر متضاد در این مورد، سه ایدئولوژی اساسا متفاوت از اقتصاد سیاسی را بهدست میدهد.
لیبرالیسم اقتصادی، اقتصاد ملیگراو مارکسیسم. هریک از این سه ایدئولوژی، حول اثر رشد اقتصاد بازار جهانی بر ماهیت و پویشهای روابط بینالملل دور میزنند. از این گذشته، هریک از این سه دیدگاه بهترتیب از نظرات مرکانتیلیستهای قرن 18، اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک دو قرن گذشته، مارکسیستهای قرن 19 و منتقدان رادیکال سرمایهداری و اقتصاد بازاری جهانی ریشه میگیرند. (گیلپین، 1378، ص 221)
این سه دیدگاه، درباره تضادهای اجتنابناپذیر سه مسأله عمومی و به هم وابسته زیر بحث میکنند:
1 – دلایل و اثرات اقتصادی و سیاسی رشد یک اقتصاد بازاری:
لیبرالهای اقتصادی، بر این باورند که مزایای تقسیم کار جهانی برپایه اصل مزیت نسبی، باعث رشد بازارها و سازگاری بین کشورها شده است. همچنین بسط شبکه وابستگی متقابل اقتصادی، اساس و پایهای برای صلح و همکاری در وضعیت رقابتی نظام جهانی است.
اقتصاددانان ملیگرا، بر نقش قدرت در توسعه بازار و ماهیت متضاد روابط اقتصادی بینالمللی تأکید دارند. به نظر اینان، وابستگی متقابل اقتصادی باید پایهای سیاسی داشته باشد که این خود باعث تضاد بین کشورها و بهکارگیری سازوکارهایی برای سلطه جامعهای بر جامعه دیگر میشود.
مارکسیستها بر نقش امپریالیزم سرمایهداری در ایجاد یک اقتصاد بازاری جهانی تأکید دارند، اما برخی از لنین پیروی میکنند که میگوید روابط بین اقتصادهای بازاری ماهیتا تضادآفرین است و برخی دیگر از «کائوتسکی» پیروی میکند که عقیده دارد: اقتصادهای بازاری (حداقل اقتصادهای مسلط) برای استثمار مشترک کشورهای دارای اقتصاد ضعیف با یکدیگر همکاری میکنند.
2 – رابطه بین تحولات اقتصادی و تحولات سیاسی.
3 – اهمیت اقتصاد بازاری جهانی برای اقتصادهای ملی (چگونه اقتصاد بازاری جهانی بر توسعه اقتصادی کشورهای دیگر تأثیر میگذارد؟ و چگونه اقتصاد بازاری جهانی توزیع ثروت و قدرت را بین جوامع ملی تحت تأثیر قرار میدهد.)
لیبرالها و مارکسیستها سنتی بر این عقیدهاند که ادغام جوامع در یک اقتصاد جهانی، عامل مثبتی در توسعه اقتصادی و رفاه داخلی است. اکثر لیبرالها تجارت را «موتور رشد» میدانند و میگویند فرایند رشد تا حد زیادی در اثر عوامل خارجی مثل جریان بینالمللی تجارت، سرمایه و فنآوری سرعت میگیرد.
مارکسیستهای سنتی بر این باورند که این عوامل خارجی با شکستن ساختارهای اجتماعی محافظهکار، توسعه اقتصادی را قدرت میبخشند.
اقتصاددانان ملیگرا در کشورهای توسعه یافته معتقدند که اقتصاد بازاری جهانی به زیان رفاه اقتصادی داخل عمل میکند. به عقیده آنان اقتصادهای پیشرفته موجب رکود اقتصادی میشوند. اختلافنظر درموردنقش بازارهای جهانی و توزیع جهانی ثروت، قدرت و رفاه یکی از مسائل مهم در اقتصاد سیاسی است. (پیشین، صص 202 – 201)
اقتصاد بازاری جهانی در دوره جدید از نظر روابط بینالمللی اهمیت فوقالعادهای یافته است و اقتصاد سیاسی بر بازار و رابطه آن با دولت تمرکز دارد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است