از نقطه نظر ریاضی:
چه چیزی معادل 100% است؟
100٪ به چه معنی است؟
چگونه می توان به 100% دست یافت؟
و بلاخره 100% در زندگی چیست؟
برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
دانلود پاورپوینت زیبایی ریاضیات - 12 اسلاید
از نقطه نظر ریاضی:
چه چیزی معادل 100% است؟
100٪ به چه معنی است؟
چگونه می توان به 100% دست یافت؟
و بلاخره 100% در زندگی چیست؟
برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
امروزه میان آنچه تصور میکنیم که به آن باور داریم و آنچه احساس میکنیم چنان دوگانگی پدید آمده است که نه تنها ما را به ترکیبی تازه و یا آفرینش بدیع رهنمون نمیکند بلکه به لحاظ روانی (اسکیزونیک) نیز درما ایجاد کرده است. این دوگانگی بیمارگونه، حاصل کشمکشهای دو وجه متناقض درونی در تقابل با وضعیت کنونی جهان میباشد. جهانی با رویکرد همسانسازی فرهنگها به نام «دهکده جهانی» جهتگیری تفکر «علمی- تکنیکی» که در آفرینش آن شراکتی «همسان با عدم» داشتهایم. این نوع خاص شراکت - اجبار که ما در آن نه تفکر علمی- صنعتی را آفریدهایم و نه نتایج آن را تصور کردهایم و حتی زمان آن را هم نداشتهایم که خود را به شیوههای جدید «زندگی» و «احساس» تطبیق دهیم، ناخواسته همزمان را نیز در وضعیت «فترت» قرار داده است.
وضعیتی خاص که هم کورمالانه «هویت خاص» خود را میکاود و «خاطره قومی» در سینه نهان دارد و به قول حافظ «بانگ جرسی» را میجوید و هم مکمل آن در اندرون جغرافیای اندیشه غالب هضم میگردد و شکل تمدن محلی با پوسته بسیار سطحی «فولکور» میگیرد. در این دوران خاص میباشد که صحبت از شاعران و اندیشمندان قومی بسیار بغرنج میباشد.
و حتی شرایط خاص این دوران با شرایط «عسرت» شایع غرب که اساسیترین جلوه آن در کلام «خدا مرده است» نتیجه و انعکاس مییابد فرق میکند چرا که ما در وضعیت غیبت کلی خدا و زندگانی تقلیل یافته به عدم، قرار نگرفتهایم که غیبتش موجب یک تجربه تازه معنوی بشود.
پس در کجائیم؟
از یک سو به نظر میرسد که دید شاعرانه ما از گیتی در دیاکلتیک با ایدههای علمی تکنیکی غالب ناهمخوان، شکننده جلوه میکند. و از سوی دیگر بدون توسل به تعصب قومی نیک میدانیم که کمتر و شاید هیچ زبانی در برابر ظرفیت و رسایی شاعرانه زبان فارسی یا رای ایستایی ندارد، حماسه فاخر و موزون با رویکرد اساطیری و مضمونهای راز آمیز فردوسی، امواج سیلآسای افاضات عارفانه و درویش سلکانه مولوی و واژههای روح گونه حافظ و دیگران همگی شاهد این مدعا میباشند.
شامل 24 صفحه فایل word قابل ویرایش
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات10
جمال و زیبایی از یک طرف و جاذبه از طرف دیگر، عشق و طلب از طرف دیگر، حرکت از طرف دیگر، ستایش از طرف دیگر، اینها حقایقی هستند که با یکدیگر توأمند، یعنی آنجا که زیبایی وجود پیدا می کند یک نیروی جاذبه ای هم هست. زیبا جاذبه دارد. آنجا که زیبایی وجود دارد، عشق و طلب در یک موجود دیگر وجود دارد، حرکت و جنبش وجود دارد، یعنی خود زیبایی موجب حرکت و جنبش است. حتی به عقیده فلاسفه الهی تمام حرکتهایی که در این عالم است حتی حرکت جوهریه و اساس که تمام قافله عالم طبیعت را به صورت یک واحد جنبش و حرکت درآورده است، مولود عشق است: «کتحریک المعشوق للعاشق و تحریک المعلل للمتعلل»؛ مانند به حرکت درآوردن معشوق عاشق را و به حرکت درآوردن علت معلول را. چنین چیزی می گویند.
در این زمینه سخن بسیار است. به هر حال هر جا که زیبایی هست جاذبه وجود دارد، عشق و طلب وجود دارد، حرکت و جنبش وجود دارد، ستایش و تقدیس وجود دارد، زیبایی به دنبال خود ستایش و تقدیس می آورد. عده ای می گویند: بر خلاف آنچه انسانها خیال می کنند که زیبایی عشق می آفریند، برعکس است: عشق، زیبایی می آفریند یعنی اول زیبایی وجود ندارد که بعد در اثر زیبایی عشق ایجاد شود، اول عشق وجود پیدا می کند و بعد عشق زیبایی را خلق می کند. البته این یک نظر افراطی است و نمی شود وجود زیبایی را در خارج به کلی انکار نمود. حال ، آیا زیبایی منحصر است به زیبایی یک انسان ، آن هم زیباییهایی که دو جنس مخالف انسان از یکدیگر درک میکنند خصوصا در جنس زن ؟ و وقتی میگویند زیبا " یعنی مثلا اندام و چهره یک زن زیبا ؟ و دیگر غیر از این در عالم ، زیبایی وجود ندارد ؟ افرادی که از زیبایی چیز درستی درک نمیکنند این جور خیال میکنند نه ، در طبیعت هزاران نوع زیبایی وجود دارد ، در جمادات ، نباتات و حیوانات ، در آسمان ، زمین و دریاها . کیست که زیبایی را در گلها درک نکند ؟
خیلی افراد شاید از گل فقط بوی خوش را درک میکنند ، در صورتی که آنهایی که چشمشان زیبایی را درک میکند ، در گل ، زیبایی را بیش از بوی خوش درک میکنند یعنی برایش بیشتر اهمیت قائل هستند زیبایی گلها ، زیبایی درختها ، زیبایی جنگلها ، زیبایی دریاها ، زیبایی کوهها ، زیبایی آسمانی که بالای سر انسان است ، زیبایی افق ، زیبایی سپیده دم ، زیبایی طلوع آفتاب ، زیبایی غروب آفتاب ، زیبایی شفق ، هزاران نوع زیبایی و جمال محسوس در عالم طبیعت وجود دارد تمام زیباییها که منحصر به آن زیبائیی که با شهوت جنسی انسان سرو کار دارد نیست آن کسی که زیبایی را منحصرا در شهوت جنسی درک میکند ، در حقیقت اصلا زیبایی را درک نمیکند زیبایی تنها مربوط به غریزه جنسی انسان نیست که تا میگویند " زیبایی " بعضی اشخاص فورا فکر میکنند یعنی مسائل مربوط به غریزه جنسی . این جور نیست .
پوست اطراف چشم نازکترین و شکننده ترین پوست در تمام سطح بدن است و با توجه به این که هنگام صحبتکردن با دیگران، چشمها کانون توجه محسوب میشوند، چین و چروکهای اطراف آن بهعنوان بزرگ ترین علت پیری چهره شناخته شدهاند.
کیستهای زیر چشمی نیز صدمه زیادی به چهره فرد وارد میکند و باعث ایجاد...