فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله ای در مورد جایگاه تفکر و تعقل در زندگی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله ای در مورد جایگاه تفکر و تعقل در زندگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله ای در مورد جایگاه تفکر و تعقل در زندگی


دانلود مقاله ای در مورد جایگاه تفکر و تعقل در زندگی

جایگاه تعقل در زندگی

در آموزه های دینی ما بیش از هر چیزی به مسئله تفکر و تعقل سفارش شده است : امام رضا (ع) می فرماید : عبادت روزه داشتن و نماز خواندن نیست ، همانا عبادت اندیشه کردن در امر خداست و در روایات دیگر یک ساعت فکر کردن با هفتاد سال عبادت برابر دانسته شده است .

با تمام این توصیه ها خیلی از مردم در مورد آنچه انجام می دهند فکر نمی کنند و به جایگاه تفکر و اندیشه در زندگی عادی و معنوی خود پی نبرده اند .

شاید یکی از دلایل عمده نبود فکر و اندیشه در امور زندگی ، سطحی نگری و خواسته های نفسانی می باشد .

از آنجا که انسان موجودی عجول است و زودتر می خواهد به مطلوب برسد همین شتابزدگی موجب می شود تا اینکه خوبی و بدی ، زشتی و زیبایی ، حق و باطل ، صلاح و فساد را از یکدیگر تشخیص ندهد .

به همین جهت خیلی از گرفتاریها و ناهنجاری های فردی ، خانوادگی و اجتماعی را باید نشات گرفته از کار بدون تفکر و اندیشه دانست بی توجهی به نیروی تعقل و تفکر و استفاده از آن در امور زندگی مادی و معنوی به از بین رفتن و تضعیف آن منجر می شود و انسان را در حد تخیل و توهم نگاه می دارد .

بی تردید به کارگیری اندیشه و استفاده از فکر موجب می شود تا عقل کارآمدی خود را بازیابد و در عرصه های گوناگون ، میدان برای او باز شود . چنانکه بیکاری موجب می شود تا قوه عقل و فکر تحلیل رود و از روند رو به رشد بازایستد به همین خاطر امام صادق ( ع ) به یکی از یارانش که به علت بی نیازی ، کسب و تجارت خود را رها کرده بود و اوقات خودش را به بیکاری می گذراند فرمود : « تجارت و کار را از سر بگیر که بیکاری از عقل انسان می کاهد » از طرف دیگر اسلام اشتغال و گرفتاری های زیاد کاری را هم مذموم شمرده است به دلیل اینکه کار زیاد انسان را از فکر کردن درباره آنچه که انجام می دهد باز می دارد و او را به وادی تخیلات ، تشویش و آشفتگی ذهنی می افکند .

در اسلام آرزو نه تنها مورد نکوهش نیست بلکه لازمه زندگی یک انسان پویاست و آنچه که مورد نکوهش در اسلام است آروزهای  بی پایان و دو از دسترس و امیدهای واهی است ، حضرت علی (ع) در این رابطه می فرماید : بدانید آرزوی دراز فکر را از فعالیت باز می دارد و یاد خدا را به فراموشی می سپارد .

بی توجهی به واقعیات و دل بستن به آرزوهای دور ، قوه تفکر را تضعیف و از رشد آن می کاهد و در نتیجه اوهام و تخیلات جای آن را می گیرد .

 

تفکر از دیدگاه قرآن

 

انسان، در وظیفه ادراک حسی با حیوان اشتراک دارد. اما از نظر داشتن عقل، که خدا به او عطا کرده و قدرت اندیشیدن که او را بر نگرش و تحقیق در اشیا و حوادث توانا می کند و از جزئیات به کلیات می رساند و قدرت استنباط از نتایج از مقدمات را به او می دهد، از حیوان متمایز می شود. همین قدرت تفکر انسان است که او را شایسته مکلف شدن به انجام عبادتها و تحمل مسؤولیت اختیار و اراده قرار داده و در نتیجه، او را سزاوار احراز مقام جانشینی خدا در روی زمین گردانیده است.

-----------------------

فرمت : word 

تعداد صفحات :  7

فهرست مطالب: ندارد

کیفیت صفحه بندی : خوب

فهرست منابع : دارد 

پروژه آماده چاپ و ارائه میباشد 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ای در مورد جایگاه تفکر و تعقل در زندگی

جایگاه بسیج از دیدگاه حضرت امام

اختصاصی از فی گوو جایگاه بسیج از دیدگاه حضرت امام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جایگاه بسیج از دیدگاه حضرت امام


جایگاه بسیج از دیدگاه حضرت امام

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

 

گفتار اول:

آیا دوران بسیج پایان یافته است؟

حوادث پر التهاب ماههای ابتدایی شکل‌گیری انقلاب اسلامی، ضرورت بسیج همگانی ملت برای دفاع از امنیت کشور در برابر ناآرامیهای ایجاد شده توسط دشمنان انقلاب را ایجاد کرده بود. در این میان ماجرای تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام و آشکار شدن تبدیل این سفارتخانه به پایگاهی برای جاسوسی و توطئه‌افکنی علیه نظام جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی را در شرایط ویژه "رویارویی مستقیم امریکا با ایران " قرار داد. تهدید امریکاییها برای حمله نظامی به ایران به قصد آزادی جاسوسان، دغدغه ای بود که ضرورت وجود نیروی منسجم، آموزش دیده، نظامی، انقلابی و مردمی برای دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامی را بیش از گذشته فراهم آورد.

 

در چنین شرایطی بسیج مستضعفین به فرمان حضرت امام خمینی(ره) در 5 آذر 1358 تشکیل گردید. حضرت امام در همان ایام در دیدار با جمعی از پاسداران درباره ضرورت دفاع از کشور فرمودند:

 

«مملکت اسلامى باید همه‏اش نظامى باشد. تعلیمات نظامى داشته باشد... یک مملکت بعد از یک چند سالى بشود یک کشورى با 20 میلیون جوان که دارد بیست میلیون تفنگدار داشته باشد. بیست میلیون ارتش داشته باشد. و این یک همچه مملکتى آسیب بردار نیست.»(1)

 

با تشکیل بسیج رهبر کبیر انقلاب اسلامی در ضرورت تشکیل این نهاد مردمی و اهمیت آن بیانات وپیام های زیادی ابراز فرمودند. ایشان در پیام سال 1367 که به مناسبت هفته بسیج صادر نمودند، می فرمایند: «تشکیل بسیج درنظام جمهوری اسلامی ایران یقینا از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالی بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ایران ارزانی شد در حوادث گوناگون پس از پیروزی انقلاب خصوصاً جنگ، بودند نهادها و گروههای فراوانی که با ایثاروخلوص و فداکاری و شهادت طلبی، کشور و انقلاب اسلامی را بیمه کردند ولی حقیقتاً اگر بخواهیم مصداق کاملی از ایثار و خلوص و فداکاری و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم چه کسی سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهد بود.»

 

حضرت امام خمینی (ره) در همین پیام می فرمایند:

بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق میدهد.

بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش برگلدسته های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سرداده‌اند.

بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی نشان گرفته‌اند.

بسیج لشگر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضاء نموده‌اند.

من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه میخورم و ازخدا میخواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند، چرا که دراین دنیا افتخارم این است که خود بسیجی‌ام.

از آن روز تا کنون بسیج در عرصه‌های مختلفی حضور موفقیت آمیز داشت که بی شک هیچ مجموعه دیگری نمی‌توانست جایگزین آن شود. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با فرماندهان گردانهای عاشورای بسیج سراسر کشور این دوران باشکوه حضور بسیج در صحنه دفاع از انقلاب را چنین توصیف می‌کنند:

«این نیروهای مردمی، که اگر نبودند - این بسیج اگر نبود، این نیروی عظیم حزب الله اگر نبود - در جنگ هم شکست می‌خوردیم؛ در مقابل دشمنان گوناگون هم در این چندسال شکست می‌خوردیم و آسیب‌پذیر بودیم. کارخانه‌ی ما را می‌خواستند به تعطیلی بکشانند؛ نیروی حزب‌اللهی از داخل کارخانه می‌زد به سینه‌شان. مزرعه‌ی ما را در اوایل انقلاب می‌خواستند آتش بزنند؛ نیروی حزب‌ اللهی از همان وسط بیابانها و روستاها و مزارع، می‌زد توی دهانشان. خیابانها را می‌خواستند به اغتشاش بکشند؛ نیروی حزب‌ اللهی می‌آمد سینه سپر می‌کرد و در مقابلشان می‌ایستاد. جنگ هم که معلوم است! این، آن نیروی اصلی کشور است. نظام اسلامی متکی به این نیروست.»( 2)

این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار

می‌گیرد.

تعداد صفحات : 30


دانلود با لینک مستقیم


جایگاه بسیج از دیدگاه حضرت امام

دانلود تحقیق جایگاه مردم در اندیشه دینی با تاکید بر قانون اساسی جمهوری اسلامی

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق جایگاه مردم در اندیشه دینی با تاکید بر قانون اساسی جمهوری اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق جایگاه مردم در اندیشه دینی با تاکید بر قانون اساسی جمهوری اسلامی


دانلود تحقیق جایگاه مردم در اندیشه دینی با تاکید بر قانون اساسی جمهوری اسلامی

در طرح موضوع لازم است به یک نکته کلیدی اشاره شود و آن این که نحوه ورود به مباحثی از این دست و موضوعاتی چون مشارکت سیاسی، جامعه مدنی، دموکراسی و غیره مهم است و این که از چه منظری به آنها نگریسته می شود. این موضوعات بسان بسیاری از موضوعات دیگر از بیرون وارد حوزه  فکری ما شده است آنچه ارزشمند است نوع برخورد ما با آنها است. می توان برخورد فعال و نقادانه داشت و یا برخوردی انفعالی، آن سان که امروز شاهد آن هستیم، یعنی برگردانی صرف از آثار نوشته و یا نا نوشته اندیشه غرب. حضور فعال آن است که با تاکید بر هویت ایرانی و اسلامی و با شناخت صحیح از جامعه خود و نیازهای آن و این که در جامعه ای با ویژگی های مخصوص به خود بسر می بریم وارد صحنه شویم و با ابزار نقد و بررسی به گزینش بپردازیم تا از تجربیات حوزه های مختلف فکری و تمدنی موجود در دنیا برای پاسخ گویی به نیازهای روز جامعه به ویژه در حوزه اداره جامعه بهره گیریم و ضمن پرهیز از تعارضات و تناقضات فکری در دام الگوهای نا متجانس با ارزش های دینی و ملی گرفتار نشویم که به جای اصلاح، تیشه به ریشه و اساس و بنیان هویتی خود نزنیم.

به این نکته هم  اشاره داریم  که قصد دامن زدن به دعوای سنت گرایی و نوگرایی در این مجال اندک نداریم فقط بر این اعتقادیم که باید ضمن تاکید بر منابع و سنن قوی و متین و ملی به تجربیات سایر حوزه های تمدنی توجه گردد. ما منکر بهره گیری از این تجارب ارزشمند که در دنیا کم هم نیست ،نمی باشیم. اما آگاه باشیم که به عنوان یک ایرانی با هویت دینی، با نگاه استقلالی وارد صحنه می شویم و برای اداره مطلوب جامعه خود با همه پیچیدگی های حوزه های مختلف ملی ، منطقه ای و بین المللی، در چنین زمان و مقطع حیات به سراغ تجارب دنیا می رویم موضوع دموکراسی و مردم سالاری ،مشارکت مردم در تعیین سرنوشت فردی و جمعی، از موضوعات روز جامعه ما به شمار می آید که از محافل علمی و آکادمیک خارج به صحن و سرای جامعه ما وارد شده است و با توجه به نقش محوری دین در جامعه ،این سوال مطرح است که این موضوع چه نسبتی با اندیشه دینی ما دارد و مردم در اندیشه اسلامی چه جایگاهی دارند؟

در پاسخ به این سوالات و پرسش هایی از این سنخ، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، محور خواهد بود ،چرا که تبلور اعتقادات ،اندیشه و هویت مردم مسلمان و « مبین نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است که انعکاس خواست قلبی امت اسلامی می باشد».

  1. دموکراسی امروز حکومت «دموس» یا «الیت»:

در تعریف دموکراسی و بیان مفهوم این واژه دیدگاه واحد و یکسانی یافت نمی شود و اندیشمندان غربی تعابیر و تعاریف گوناگونی در این مورد ارائه کرده اند در یک نگاه کلی برخی دموکراسی را یک فلسفه و یک ایدئولوژی دانسته اند و برخی آن را روش در میان روش های اداره جامعه و نوعی از انواع نظامهای سیاسی و یا شکلی از اشکال حکومت معرفی نموده اند فقدان اجماع بین متفکران و محققان در این زمینه ابهامات فراوانی در پی داشته است اگر به ریشه یابی این واژه بپردازیم آنچه مورد تایید همگانی است و کتب لغت به ذکر آن پرداخته اند این است که دموکراسی اصطلاحی برگرفته از واژه یونانی دموکراسیا (democratia) است که خود مرکب از واژه «دموس» (demos) به معنی مردم و «کراتوس» (kratein) به معنی حکومت کردن می باشد و بر همین اساس دموکراسی بنا به قول مشهور در دولت شهر آتن در زمان «کلیستن» اولین کاربرد خود را داشته است اما آن گونه برخی محققان غربی هم نوشته اند اولین تجربه های دموکراسی به آتن محدود نمی شود بلکه دموکراسی در هند و چین با سابقه تر از آتن است .

به قول « پارکینسون» در کتاب «تحول اندیشه سیاسی» ، آتن کاشف دموکراسی و حتی نام آن نبوده اند آنها پیش از دیگران تولد ، عظمت و سقوط دموکراسی را با جزییات آن به ما معرفی کرده اند. با عنایت به تعریف دموکراسی به «حکومت مردم به وسیله مردم برای مردم» در عالم واقع و در سیاست عملی آیا اعمال کننده قدرت همان کسی است که قدرت بر او اعمال می شود؟

جواب «جان استوارت میل» در سال 1859 منفی است .صد سال بعد« والتر لیپمن» دلیل آن را این گونه بیان می کند که :« مردم قادر به اداره حکومت نیستند و نمی توانند کاری انجام دهند و معمولا از عهده ی طرح ریزی و پیشنهاد قوانین لازم نر نمی آیند توده قادر به حکومت کردن نیست» پس از این نظرات استنباط می شود که مردم بر خود حکومت نمی کنند بلکه بر آنان حکومت می شود.

در تقسیم بندی«شومپیتر»  که تعاریف دموکراسی را به قدیم و جدید تقسیم می کند، واقعیت دموکراسی جهان امروز روشن تر می شود ، وی در کتاب« کاپیتالیسم، سوسیالیسمِ و دموکراسی» که به دهه 50 میلادی مربوط می شود می گوید: «دموکراسی در تعریف قدیمی اش ، به عنوان یک روش آرایشی از نهادهاست برای رسیدن به تصمیمات سیاسی که مصلحت عامه را تامین می کند، از طریق انتخاب افرادی که به دور هم جمع می شوند تا اداره عمومی را اعمال نمایند» به نظر «شومپیتر» این تعریف ، افسانه ای بیش نیست، چرا که مصلحت عامه و اراده عموم نقش صوری در دموکراسی دارد در تعریف جدید دموکراسی، به نظر وی« روش دموکراتیک ، آرایشی است از نهادها برای رسیدن به تصمیمات سیاسی» در این روش افراد به رقابت بر می خیزند تا با جلب رای مردم کسب قدرت کنند و برای مردم تصمیم گیری نمایند.

بر این اساس دموکراسی جدید، حکومت نخبگان است نه حکومت مردم و این حکومت « الیت و نخبگان » جنبه خاصی در جهان امروز به خود گرفته است که از آن به « میدیا کراسی» یا حاکمیت و حکومت رسانه می توان یاد کرد که تکیه گاه آن « الیگارشی» جهانی شده است. چرا که امروزه صاحبان سرمایه های کلان و شرکتهای بزرگ چند ملیتی که لابیهای با نفوذ را در صحنه سیاست جهانی تشکیل می دهند، برای پیش برد مقاصد خود ابزار رسانه را در خدمت گرفته اند و آنچه از آن به عنوان افکار عمومی یاد می کنند در واقع اندیشه و فکر جمعی محدود است که همان صاحبان قدرت می باشند که اراده خود را بر جوامع تحمیل می کنند ولی شکلی جذاب و عنوانی فریبنده به نام « دموکراسی» به آن داده اند این بیان تلخ  و گزنده شاید حکایت از نگاهی بدبینانه به مفهوم دموکراسی داشته باشد، اما نمی توان صرفا نگاهی آرمانی به دموکراسی داشت باید به واقعیت دموکراسی در عصر حاضر به ویژه در مهد مدعیان آن توجه کرد و دقت نمود آیا در پی ریزی بنیان یک تمدن و جامعه فاصله این چنین عظیم بین آرمان و واقعیت پذیرفتنی است ؟ و آیا می توان به آرمان دلخوش کرد و نسلها را گرفتار واقعیت تلخ نمود؟

البته همانگونه که در مقدمه اشاره رفت در مقام اداره جامعه دینی خود ، منکر استفاده ار تجارب سایر حوزه های تمدنی در غرب و شرق عالم نیستیم و از آن جمله ثمرات  و بهره های مفهوم دموکراسی است اما باید این تفکیک ها را انجام داد که آیا به این مفهوم نگاه فلسفی داریم یا نگاه روشی؟ دموکراسی مغرب زمین از منظر فلسفه سیاست و اجتماع بر پایه اومانیسم ، لیبرالیسم و سکولاریسم استوار است که این مثلث با اندیشه دینی ما از اساس ناسازگار است نه انسان محوری مطلق  Laissez faire  لیبرالی و نه تفکیک حوزه های دین و اجتماع و سیاست از یکدیگر جایی در اندیشه اسلامی ندارد. ولی اگر به دموکراسی به عنوان روشی در اداره جامعه توجه شود می توان از دستاوردهای مثبت آن بهره گرفت ،ضمن آن که نکات زیر که در نظام مردم سالار حداقل در بعد تئولوریک آن مورد تاکید است در حوزه اندیشه دینی به شکل قوی تری مطرح می باشد، اصول چون:

  • احترام به شخصیت انسان و مهم تلقی کردن ارزش و وقار هر فرد از افراد بشد
  • ایمان به صلاحیت مردم جهت اخذ تصمیم صحیح در مسایل و حل مشکلات خود.
  • همکاری و تشریک مساعی و مشارکت شهروندان به عنوان تنها راه اساسی برای نیل به هدف های فردی و تامین رفاه اجتماعی.
  • حق مسئولیت افراد در تصمیم گیری و برنامه ریزی هایی که نتایج آن به طور مستقیم و غیر مستقیم به خود آنها بر می گردد.
  • مردم در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

      1   -2: انسان شناسی دینی، بنیان بحث جایگاه مردم در نظام دینی

نگاه دینی، انسان را موجودی می داند که خلیفه الهی و جانشین خدا در زمین است و کرامت و ارزش خاصی برای انسان قایل است . در بند ششم اصل دوم قانون اساسی آمده است «ارزش و کرامت والای انسانی و آزادی توام با مسئولیت او» این نگاه انسان شناسانه خیلی مهم است یعنی پایه و مبنا است در کنار این نگاه، که انسان را برترین خلایق و موجودات می داند ما معتقدیم که انسان یک موجود ذاتاً و طبیعتاً اجتماعی است. یعنی انسان مدنی الطبع است اندیشه اسلامی در کنار حاکمیت مطلق خدا بر جهان و انسان در دو بعد تشریحی و تکوینی قایل است که  خدا انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است .در واقع می خواهد بگوید که در کنار حاکمیت الهی حاکمیت انسانی هم وجود دارد که در نگاه دینی ما، در طول حاکمیت الهی است و نه در عرض آن .ما انسان را در مقابل خدا  مطرح نمی کنیم که بگوییم انسان محوری در مقابل خدا محوری. بلکه می گوییم که در اندیشه خدا محوری، حقی برای انسان و آزادی ها هم مطرح است که بزرگ ترین آن حق تعیین سرنوشت است. هم سرنوشت خودش و هم تعیین سرنوشت اجتماعی با همکاری سایر افراد جامعه « ان الله لا یغیر ما یقوم متی یغیروا ما بانفسهم» این یک نگاه است و حتی هدف انبیاء که قسط و عدل است باز توسط خود مردم محقق می شود نکته مهم آن است که انبیاء از سویی مردم را به حاکمیت بر سرنوشت اجتماعی خودشان دعوت می کنند و از سویی دیگر، آن هدف انبیاء نیز باید توسط خود این مردم محقق شود. در سوره حدید آیه 25 می فرماید:«لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان: و در آخر می گوید: «لیقوم الناس بالقسط» یعنی «مردم باید خودشان اقامه قسط بکنند» به عبارت دیگر انبیاء راه را نشان می دهند و ابزار آن را فراهم می کنند اما این مردم هستند که نقش اصلی را در تحقق حاکمیت دینی دارند و در جامعه از نقش محوری برخوردار هستند  و حتی ابزارهای حقیقی و واقعی تحقق اهداف انبیاء یعنی قسط و عدل به شمار می آیند چرا که امام بدون ماموم نمی شود .این جاست که روش می شود مردم از چه نقش و جایگاه مهمی در اندیشه اسلامی برخوردارند.

اگر بخواهیم خلاصه ای از نگاه دینی به انسان ارایه دهیم و آنتروپولوژی دینی را در چند سطر بیان نماییم می توان گفت که :

در اندیشه دینی ما و از منظر انسان شناسی اسلامی، انسان دارای کرامت و ارزش والا می باشد چرا که انسان خلیفه و جانشین خدا در زمین و مستعد تعالی نامحدود و شایسته تقرب به صفات کلیه بی نهایت الهی است.

انسان شناسی دینی که از پایه های نظام جمهوری اسلامی و متبلور در قانون اساسی می باشد، به انسان نگاه ابزاری ندارد بلکه او را خلاصه و اشرف موجودات جهان و بهره مند از گوهر و روح ارزشمند الهی می داند و نظام و حکومتی را مقبول می شمارد که به پرورش این گوهر الهی کمک نماید.

در منظر دینی ما، که اساس بینش حکومت جمهوری اسلامی ایران است. انسان یک موجود مجبور و مفلوک و بی اختیار نیست بلکه در جهان بینی اسلامی، انسان بهره مند از نعمت آزادی و اختیار است که می تواند سرنوشت خویش را به دست گیرد و آن را رقم زند.

در تفکر دینی ما خدا انسان را آزاد و خلاق آفریده است و به اراده  اختیار داده است و البته این اراده در طول اراده الهی است نه در عرض آن و آزادی انسان نیز توام با مسئولیت او در برابر خدا و اعتقادات او به هدایت وحی و رهبرای امامت می باشد.

در نگاه دینی به انسان، فلسفه آزادی انسان، انتخاب آزاد عبودیت خدا و رخا نمودن خویش از بند عبودیت غیر خداست و مسئولیت انسان نیز در انتخاب این دو راه معنی دار می شود.

2-2: مشارکت عمومی در  قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:

در این رابطه تعاریف گوناگونی بیان گردیده است و رویکرد های مختلف به موضوع مشارکت وجود دارد اما به طور خلاصه می توان گفت که مشارکت عمومی یا آنچه از آن به مشارکت سیاسی یاد می شود . مشارکت عموم افراد یک جامعه در تعیین سرنوشت آن جامعه است در طرح بحث، ما قانون اساسی را محور قرار داده ایم که تبلور اعتقادات و هویت مردم مسلمان ایران می باشد و آن گونه که در مقدمه ی این قانون آمده است حکومت از دیدگاه اسلام برخاسته از موضع طبقاتی و سلطه گری فردی یا گروهی نیست. قانون اساسی تضمین گر نفی هر گونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی می باشد و در خط گسستن از سیستم استبدادی، در سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش می کند. و رسالت این قانون آن است که «شرایطی را به وجود آورد که در آن انسان با ارزش های والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد».

در طرح بحث مشارکت مردم در تعیین سرنوشت فردی و جمعی خود اشاره ای به بحث حاکمیت در قانون اساسی ضروری است.

در اصل 56 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می خوانیم:

«حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی حاکم ساخته است هیچ کس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فردی یا گروهی خاص قرار دهد ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می آید اعمال می کند.

در این دو اصل دو مبنا برای حاکمیت در نظر گرفته شده است مبنای انسانی و مبنای الهی.

طبق اصل دوم قانون اساسی ،حاکمیت الهی زیر بنای تشکیل حکومت اسلامی می باشد چرا که جمهوری اسلامی ایران نظامی است بر پایه ایمان به خدای یکتا (لا اله الله الا) و اختصاص حاکمیت و تشریح به او و لزوم تسلیم در برابر امر او. و اعمال این حاکمیت طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از طریق اعمال قوانین اسلامی و رهبری دینی صورت می گیرد. اصول چهار و پنج قانون اساسی به این موضوع می پردازند.

در ارتباط با حاکمیت انسانی در اصل 56 آمده است:

(و هم خداوند انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می آید اعمال می کند.

این دو عبارت نشان دهنده قبول حاکمیت مردمی و ملی می باشد عبارت اول به طور مستقیم به حاکمیت مردمی اشاره دارد چرا که در بحث حاکمیت مردمی در مباحث مربوط به اندیشه سیاسی، آحاد افراد حق تعیین سرنوشت فردی و اجتماعی خود را دارند و عبارت دوم اشاره به حاکمیت ملی دارد که عبارت است از قدرت یکپارچه و متحد مجموعه افراد از طریق نمایندگی یا حکومت غیر مستقیم مردم، ضمنا عبارات پایانی این اصل تضمین کننده این بعد از حاکمیت  در جامعه می باشد:

(هیچ کس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد).

3-2: ساز و کارها و راه های تحقق مشارکت عمومی:

تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشت اجتماعی و سیاسی، خود مستلزم مشارکت عملی و همه جانبه می باشد. قانون اساسی ضمن توجه به ابعاد مختلف مشارکت مردم، راه های عملی این امر را پیش بینی کرده است.

شامل 34 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق جایگاه مردم در اندیشه دینی با تاکید بر قانون اساسی جمهوری اسلامی

تحقیق در مورد چشم‌اندازی از جایگاه ایران در دنیای نو

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد چشم‌اندازی از جایگاه ایران در دنیای نو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد چشم‌اندازی از جایگاه ایران در دنیای نو


تحقیق در مورد چشم‌اندازی از جایگاه ایران در دنیای نو

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه26

 

چشم‌اندازی از جایگاه ایران در دنیای نو[1]

 

 سخنرانی هوشنگ امیراحمدی در دبی، استاد و مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه راتگرز، آمریکا


موضوع صحبت من جایگاه ایران در دنیای جدید است، و پرداختن به این موضوع در کنفرانسی که در دوبی برای بررسی پدیده جهانی شدن و ملازمات آن برگزار شده، این فرصت را به من می‌دهد که در مقدمه، به خود دوبی، به عنوان مصداق تاثیرات مثبت جهانی‌شدن اشاره‌ای داشته باشم.

 

 دوبی، چنانکه می‌دانید، در مدت زمانی کوتاه  به صورت بازاری جهانی برای مبادله ایده‌ها، کالاها و خدمات درآمده است و درواقع این شهر اکنون یک چهارراه داد وستد و توسعه است. دوبی همچنین نمایشگاهی از تجمل و وفور، زیبایی معماری و نوسازی شهری به مفهوم جهانی است. در حال حاضر، این امیرنشین شریک نخستین ایران در امر تجارت است.  با فاصله‌ای زیاد کشور آلمان مرتبه دوم را در این زمینه به خود اختصاص داده است.

 

 دوبی در راه توسعه و ترقی همچنین چالش‌هایی را در پیش‌رو دارد که از جمله مسئله ‌گذار به یک جامعه دمکراتیک پایدار است که امیدوارم بر این مهم نیز فایق آید. به لحاظ آنچه گفته شد، دوبی می‌تواند برای ما سرمشق خوبی باشد. به این معنا که نمونه دوبی به ما این امید را می‌دهد که می‌توان با ترکیبی از بینش سیاسی و رهبری  درمدت زمانی نسبتاً کوتاه  در یک جامعه مسلمان بر مشکل عظیم توسعه نایافتگی چیره شد.


    به موضوع اصلی صحبتم جایگاه ایران در دنیای نو برگردم. در این زمینه متاسفانه باید بگویم در ایران روند امور بر وفق مراد نمی‌گذرد و این کشور در جامعه جهانی امروز از نام و شهرت درخوری برخوردار نیست. در واقع، آدرس ایران در جهان نو نظیر یک صندوق پستی است.

ایران با معضلات و مسایل چندگانه‌ای درگیر است. به لحاظ روانشناختی دچار یاس و سرخوردگی است؛ به لحاظ اقتصادی دچار رکود است؛ به لحاظ تکنولوژی واپس مانده است؛ از دمکراسی و مردم‌سالاری بی‌بهره است؛ به لحاظ اجتماعی بیمار و دچار چند پاره گی‌است؛ از نظر فرهنگی سردرگم است؛ موقعیت منطقه ای ناموزونی دارد؛ و از نظر بین‌المللی نام و آوازه چندان خوبی ندارد. ایران امروز فاقد یک سمت وسوی مشخص سیاسی است و رهبری آن از بینش و درکی مناسب برای یک آینده مدرن بی‌بهره است. جای تعجب نیست اگر جوانان این کشور چشم‌انداز بهتری را در افق کشور خود نمی‌بینند.

 

    می‌دانم که آنچه گفتم ممکن است به مذاق کسانی خوش نیاید. اما من نمی‌خواهم در اینجا با ارائه چشم‌اندازی بدبینانه شما را تحت تاثیر قرار دهم. واقعیت این است که ملت ایران سزاوار وضعیت اسفباری نیست که امروز گرفتار آن شده است. ایران به لحاظ مردمش، تاریخش، فرهنگ و هنرش، جغرافیایش و منابع طبیعی‌اش کشوری غنی و ثروتمند است. ایران به عنوان نخستین بنیان‌گذار امپراتوری، طی قرن‌ها تجسمی از شرق تاریخی در برابر غرب تاریخی و محورتوسعه،  ثبات و پایداری بوده است.

 

    امروز، میان دستاوردها و منابع این کشور فاصله‌ زیادی وجود دارد. به جرئت می‌توانم بگویم که ایران به درستی یکی از پایین‌ترین سطوح رشد را به نسبت منابعش در دنیای امروز داراست. چرا چنین است؟ یقیناً این بدین خاطر نیست که ملت در این راه سعی و تلاش کافی نکرده‌است. اکنون بیش از یک قرن است که ایرانیان در راه از میان برداشتن این فاصله و در راه پیشرفت می کوشند. آنها اصلاحات و انقلاب کرده‌اند و به انواع تئوری‌ها، استراتژی‌ها و سیاست‌ها برای رسیدن به مقصود دست یازیده‌اند. با این‌حال، سوای پاره‌ای موفقیت‌های اولیه، به طور فزاینده‌ای در این راه ناکام مانده‌اند.

بگذارید بار دیگر این سوال را مطرح کنم که چرا چنین شده است؟ ایرانیان به عنوان یک ملت بر سر علل این ناکامی با یکدیگر توافق نظر ندارند. اغلب ایرانیان قدرت‌های خارجی را در این امر دخیل می‌دانند، پاره‌ای طبقه حاکم و نخبگان را مقصر می‌دانند و مابقی ترکیبی از این دو را مسبب و مسئول در این ناکامی می‌دانند. اما به نظر من این پدیده تنها ناشی از فقدان بینش و رهبری است و به این موضوع خواهم پرداخت.

جامعه جهانی و ایران

 برای اینکه موقعیت ایران را در دنیای امروز بهتر بتوانم تشریح کنم، لازم است که بدانیم دنیای ما در شرایط حاضر چگونه دنیایی شده است. در زمانی‌که ایرانی می‌کوشیده است که دوران توسعه نایافتگی خود را پشت سرگذارد، دنیای پیرامونش راهی جامعه‌ای پسا مدرن و عرصه هموابستگی‌ها یا دوران جهانی شدن شده است. در چنین د نیایی شماری از فراجریان‌های جهان شمول - mega-trends - حاکم بر مقدرات اقتصادی، تکنولوژیک، ایدئولوژیک، سیاسی، فضایی، نهادی، زیست‌محیطی و فرهنگی- اجتماعی حیات انسانی شده‌اند. همسویی و بهره گیری از این جریان‌ها مستلزم آموزشی جهانی، هم‌گرایی و همکاری است.

    دولت- ملت‌ها، سازمان‌های غیر دولتی و شرکت‌های فراملیتی بازیگران اصلی عرصه جهانی سه- مرکزی (tri-centric) کنونی هستند. جهان امروز متفاوت با جهان در دوران جنگ سرد است که جهانی تک-مرکز بود و دولت-ملت‌ها تنها مراکز قدرت در آن بودند. ایالت متحده آمریکا بر این نظام جدید جهانی تسلط دارد و معدودی قدرت‌های دست اول و دوم با او در این امر شراکت دارند . این در حالی‌است که به طور فزاینده ای خواست ایالت متحده مبنی بر پدیدآوردن و اداره یک دنیای تک قطبی به چالش کشیده می‌شود. سازمان ملل متحد برآن است که به صورت یک نیروی توازن‌بخش در این میان باقی بماند، اما قدرت این سازمان برای جلوگیری از اقدامات یک‌جانبه دولت‌های قدرتمند روبه کاهش گذاشته است.

 

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد چشم‌اندازی از جایگاه ایران در دنیای نو

مقاله در مورد جایگاه ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران با نگرش برنظام حکومتی سایر کشورها

اختصاصی از فی گوو مقاله در مورد جایگاه ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران با نگرش برنظام حکومتی سایر کشورها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد جایگاه ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران با نگرش برنظام حکومتی سایر کشورها


مقاله در مورد جایگاه ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران با نگرش برنظام حکومتی سایر کشورها

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه42

 جایگاه ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران با نگرش برنظام حکومتی سایر کشورها 1) تفاوت حکومت‌های سلطنتی و جمهوری

در ادبیات سیاسی، چند نوع حکومت معرفی می‌کنند. یکی حکومت سلطنتی است که معمولا‌ً با وراثت به حاکم بعدی منتقل می‌شود. قبل از پیروزی انقلا‌ب اسلا‌می ایران چنین رژیمی در کشور حاکم بود. این سلطنت تا مدت‌ها مطلقه بود، یعنی سلطان به صورت مستقل تصمیم می‌گرفت و هیچ‌کس نمی‌توانست در کار او دخالت کند؛ ولی بعد از انقلا‌ب‌کبیر فرانسه و سایر انقلا‌ب‌های آزادیخواهانه، اختیارات سلطان به صورت‌های مختلف محدود شد.

 

نوع دیگر حکومت، جمهوری است؛ یعنی خود مردم در تعیین حاکم دخالت دارند. در عالَم، ده‌ها نوع جمهوری داریم. حکومت چین یک میلیارد و چند صد میلیون نفر جمعیت را اداره می‌کند و کمونیستی است، ولی جمهوری خلق چین نام دارد؛ اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی هم مجموعه‌ای از جمهوری‌ها بود؛ این جمهوری‌ها خودشان هم با یکدیگر تفاوت داشتند و هر جمهوری قوانین مخصوص خودش را داشت.

2) عامل مؤثر در مفهوم جمهوریت

بعضی جمهوری‌ها ریاستی است که مردم در آن مستقیم رئیس حکومت را انتخاب می‌کنند و برخی دیگر، پارلمانی است؛ یعنی ابتدا مردم نمایندگان مجلس را برمی‌گزینند و سپس حزب غالب در مجلس، رئیس‌جمهور را تعیین می‌کند. در هندوستان رئیس‌جمهور نقش چندانی در مدیریت حکومت ندارد و بیش‌تر کارها بر عهده نخست‌وزیر است؛ اما در همسایگی‌اش پاکستان، رئیس‌جمهور نقش مؤثری در مدیریت حکومت دارد.

 

این‌ها همه نشان می‌دهد تنها عامل مؤثر در مفهوم جمهوریت این است که مردم نقشی در تحقق حکومت و تعیین حاکم داشته باشند؛ خواه بی‌واسطه و خواه باواسطه. بی‌واسطه مثل جمهوری‌های ریاستی و با‌واسطه مانند جمهوری‌های پارلمانی.

3) وجه تمایز قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

در این میان برخی از جمهوری‌ها پسوندهایی با خود دارند، مثل: جمهوری دموکراتیک، جمهوری اسلا‌می و...‌. پاکستان و موریتانی، «جمهوری اسلا‌می» هستند و این پسوند برای آن‌ها جنبه تشریفاتی دارد. فقط جمهوری اسلا‌می ایران است که با پسوند خود، می‌خواهد ماهیت حکومتش را تعیین کند.

 

قانون اساسی همه جمهوری‌ها و سلطنتی‌ها، یک اختلا‌ف روشن با قانون اساسی ایران دارند: در ایران، «ولا‌یت فقیه» داریم که ملی‌گراها همیشه با آن مخالف بوده‌اند. در خبرگان قانون اساسی هم نمایندگان سرسخت ملی‌گراها اصلا‌ًً با گنجاندن واژه ولا‌یت‌فقیه در قانون اساسی مخالف بودند، ولی اکثریت قاطع اصرار داشتند که باید مسئله ولا‌یت فقیه مطرح شود.

4) با وجود رئیس جمهور، آیا ولایت فقیه یک مقام تشریفاتی است؟

گاه این سؤال طرح می‌شود که با وجود رئیس‌جمهور،‌ ولی‌فقیه چه نقشی دارد؟ تبلیغاتی که از خارج صورت می‌گیرد و در داخل هم کسانی آن را دنبال می‌کنند، به این سمت است که مقام رهبری تضعیف و سرانجام حذف شود. سرّ این‌که در قانون اساسی، مقامی جدا از جمهوری و بلکه فوق رئیس جمهوری، در نظر گرفته شده است، چیست؟

 

برخی تصور می‌کنند که ولی‌فقیه یک مقام تشریفاتی است و چون روحانیان در انقلا‌ب نقش مؤثری داشته‌اند، خواسته‌اند برای خود جایگاهی دست و پا کنند و بر سایر مردم یک نوع امتیاز داشته باشند!

5) رأی اکثریت، مشروعیت‌آور نیست پاسخ این سؤال‌ها به نگرشی برمی‌گردد که اسلا‌م از حکومت دارد. هدف مردمی که انقلا‌ب کردند و صدها هزار شهید دادند، برقراری نظام اسلا‌می بود. صرف این‌که مردم رئیس‌جمهوری را برای چند سال انتخاب کنند، هیچ ضمانتی ندارد که مشروعیت الهی داشته باشد و اطاعت از رئیس‌جمهور منتخب واجب شرعی باشد. هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که وقتی پنجاه درصد به علا‌وه یک نفر به کسی رأی دادند، اطاعت از او برای دیگران وجوب شرعی دارد. حداکثر می‌توانند   


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد جایگاه ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران با نگرش برنظام حکومتی سایر کشورها