دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
انسان به سبب دارابودن عقل و شعور که وجه تمایز وی از سایر موجودات طبیعت است قادر به مقهور ساختن محیط زیست و در نتیجه ایجاد عدم تعادل طبیعی در آن می باشد.همین امرموجب شده که او به نوعی، احساس مالکیت نسبت به آن کرده لذا بهره وریش از محیط زیست نیز بهره وری مالکانه باشد. در نتیجه به خود حق می دهد که هر گونه که بخواهد در آن تصرف کند و به مرور فجایع بزرگ زیست محیطی ایجاد نماید،بطوریکه امروزه بایک چالش بزرگ زیست محیطی روبروشده است .وبه اجبار تمام توان خود رابه کارگرفته تااین معضل بزرگی راکه ببارآورده به گونه ای حل وفصل نماید. ریشه اصلی این بحران را باید در نگاه و تفسیر بشر از محیط زیست وطبیعت پیرامونش جستجو کرد. انسان به طبیعت بسان امری می نگرد که می تواند آن را به میل خود در اختیار گرفته و به یاری آن نیازها و جاه طلبی ها و هوا و هوسهای خود را برآورده سازدو از آنجایی که ملاک ارزیابی ارزش هایش ملاحظات مادی و تجاری است، نسبت به بسیاری از چیزها یی که هم برای فرد و هم برای کل بشریت سودمند است بی تفاوت می شود. هنگامی که او هیچ معنای ژرف و قابل احترامی در طبیعت مشاهده نکند و آن را از حالت قدسی خالی یابد، چنان از آن بهره برداری می کند و به زیر سلطه اش می کشد که نظم و هماهنگی آن را در هم میپاشد.
از آنجایی که رفتار انسان و جامعه نسبت به محیط زیست برآمده از باورهای فرهنگی و دینی اوست در این مقاله سعی میشود ساختار نظاممند انسان –جهان( ارتباط انسان با جهان )از دیدگاه اسلام تبیین شود تا در پرتوی آن مبانی نظری و عملی تحصیل محیط زیست سالم و لزوم حفظ آن از منظر قرآن و احادیث مورد بحث قرار گیرد. در راس این مبانی خدا به عنوان خالق همه کائنات و طبیعت آینی از اوست که خلقت هدفمند آن بر پایه حق و عدل است .در این بینش مالکیت مطلق همه چیز حقیقتا و اصالتا مخصوص خداست و دیگر مالکیتها اعتباری و قراردادی است. موضع انسان در برابر خالق هستی "تسلیم" و در برابر مخلوقات "عدل" میباشد که بر همین اساس اسلام مشروعیت استخدام و "تسخیر" طبیعت برای انسان را امضاء کرده است.
انسان جانشین خدا و خلیفه او در زمین معرفی میشود، تا تجلی اراده خدا در زمین به دست او صورت گیرد. البته با توجه به این اصل که این همه به صورت "امانت" به او سپرده میشود. باتوجه به این مبانی ،محیط زندگی انسان جایی است وی از آنجا به کمال و هدف آفرینش خویش می رسد. لذا حق هیچگونه اسراف،کفران نعمت (تخریب، ضایع کرده و استفاده نادرست) و تجاوز به حقوق دیگران را ندارد .در مقابل تعالیم دینی نیز اصول و راهکارهای عملی برای بهرهوری صحیح از محیط زیست را به طور فردی و اجتماعی مشخص می سازد.
یکی از چالشهای بسیار جدی در هزاره سوم، توجه به محیط زیست و بررسی مشکلات ناشی از تخریب آن است. انقلاب صنعتی اروپا و ورود تکنولوژی در زندگی انسان، پیامدهایی از قبیل آلوده شده آب دریاها و رودخانه ها، نابود شدن جنگلها و مراتع که منجر به بیابانزایی شده، پدید آمدن شکاف در لایه ازن، آلودگی هوا بخصوص در شهرهای بزرگ که زاییده مصرف بی رویه سوخت می باشد و ...را به همراه داشته که موجب شده خسارات جبران ناپذیری به جهان هستی وارد شود.بطوریکه درسطح وضعیت بشر،به گونه ای که الان وجوددارد،برای بقای کل نظام طبیعت ازجمله انسان ،موضوعی مهم تروفوری ترازمسئله محیط زیست نیست .مدتهاست که "انسان مدرن ،که درآغازدرغرب خانه داشت وسپس به تدریج دردیگرقاره هادامن گستراند،به نام ترقی،پیشرفت مادی ،توسعه اقتصادی ودیگرخدایانوآرمانهای دروغین قرن نوزدهم ،به تخریب این سیاره پرداخت .اکنون اومیبیندکه چگونه این روند، نه تنهااورابه لحاظ درونی ومعنوی فروکاسته ،بلکه حتی تنفس همین هوایی رانیز که ادامه زندگی برروی زمین منوط به آن استرابرایش دشوار ساخته است .به بیانی استعاری ،انسان مدرن که برای بدست آوردن زمین ،ازآسمان روی می گرداند،اکنون زمین را هم دقیقابه دلیل نداشتن آسمان ازدست می دهد."(نصر،1378)
به این ترتیب طی چندسال اخیرتوجه به دین درحل این بحران زیست محیطی آغازشده است ودر همین راستا اندیشمندان و محققین مسلمان نیز تلاش خود را بر آن داشته اند تا با تمهید از کتاب آسمانی آخرین فرستاده خداوند و نیز مکتب اسلام گامی در جهت حل این معضل بردارند "چرا که ایشان براین باورند که بهترین نسخه شفا بخش این درد مزمن و ملال آور جهان معاصر را می توان از لابلای آیات قرآن کریم و احادیث گهربار معصومین (ع) استنباط کرد" (شیرازی، 1420ق).
زیرا همانگونه که خدای تعالی در قرآن تصریح نموده، اسلام یک دین کامل و پاسخگو به کلیه نیازهای بشر است:
مَّا فَرَّطْنَا فىِ الْکِتَابِ مِن شىَْء (انعام، 38).
ما در این کتاب از بیان هیچ چیز فروگذار نکردیم.
و یا در جای دیگر آمده است:
وَ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَنًا لِّکلُِّ شىَْء (نحل، 89).
کتابی به سوی تو فرستادیم که بیان کامل هر چیزی در آن آمده است.
بر طبق این آیات و روایات، بخوبى مىتوان استدلال کرد که بیان هر چیزى در قرآن هست؛ ولى با توجه به این مطلب، که قرآن یک کتاب تربیتى و انسانسازى است، که براى تکامل فرد و جامعه در همه جنبههاى معنوى و مادى نازل شده است، روشن مىشود که منظور از «همه چیز»، تمام امورى استکه براى هدایت انسان لازم و ضرورى است(مکارم شیرازی ،1379)
پس با مرور کلی بر آیات و احادیث می توان فرامین ارزشمندی را به طور مستقیم یا غیر مستقیم در ارتباط با حفظ محیط زیست و ارزش و جایگاه آن مشاهده کرد، که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
در ابتدا تعاریفی از محیط زیست ارائه می شود:
برنامه ملل متحد برای محیط زیست (PNUE) ، محیط زیست را مأوای کامل انسان تعریف می کند (نوحی، 1373).
محیط زیست از نظر لغوی از دو کلمه تشکیل یافته: یکی "محیط" که یک واژه عربی است ودیگری "زیست" که واژه ای فارسی است (زکی، 1383).
"محیط" به معنای مکان، اوضاع و احوال آمده و آنچه که شخص یا چیزی را احاطه کرده است و منشأ تغییر و تحول است. و به عبارتی به معنای فراگیرند است (معین،جلد 2،الف).
واژه "زیست" به معنای زندگی، حیات و زیستن آمده است (معین، جلد 2،ب).
اهمیت و نقش محیط زیست در زندگی انسان
در این باره همین بس که باید یادآور شویم خلقت انسان متشکل از دو بعد جسمانی و روحانی است،که بعد جسمانی او از خاک است، چنانچه در قرآن مجید در آیات متعددی به آن اشاره شده است (آل عمران، 59؛ کهف، 37؛ حج، 5؛ فاطر، 11؛ طه، 55). به عنوان مثال درآیه 67 سوره غافر آمده:
هُوَ الَّذِى خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثم...
اوست پرودگاری که شما را از خاک خلق کرد سپس ...
و یا در سوره روم آیه 20 فرموده است:
وَ مِنْ ءَایَاتِهِ أَنْ خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثُم ...
و از نشانه های او این است که شما را از خاک آفرید سپس ...
منظور از اینکه خداوند فرموده شما را از خاک خلق کرده این است که خلقت شما افراد بشر بالاخره منتهی به زمین(خاک ) می شود و چون مراتب تکون و پیدایش انسان، چه مرتبه نطفه، چه علقه، چه مضغه و چه مراتب بعد از آن بالاخره از مواد زمین است که پدر و مادر او می خورند و فرزند در صلب پدر و رحم مادر رشد می کند، پس انسان پیدایشش از عناصر زمین (خاک) است(طباطبایی ،المیزان )
ودرآیاتی دیگر(انعام ،2؛اعراف ،12؛مومنون ،12؛سجده ،7؛صافات ،11؛ص،71)اشاره به خلقت انسان از طین (گل )یاصلصال (گل خشک )شده است (حجر،33،28،26والرحمن ،14).که مفسران بر این باورندکه هرسه واژه مکمل یکدیگربوده وتناقضی با هم ندارند.به این معنی که هریک مرحلهای ازمراحل آفرینش راتوصیف می کنند(فخررازی ،1420ق )
و به عبارتی خلقت انسان از خاک یا گل که ترکیبی از آب و خاک (دو عنصر مهم طبیعت) تشکیل شده است. با این وصف تاثیر فراوان و شگرف طبیعت بر روح و جان آدمی قابل توجیه و فهم می گردد و به روشنی می توان دریافت که چرا سبزه زارها، دریاها، آسمان بیکران، آبشارها، کوه ها و سایر مظاهر طبیعت نقشی به سزا در آزامش و طیب خاطر انسانها دارند و از این همه اهمیت پرداختن به محیط زیست و حفظ و نگهداری آن آشکار می گردد.
جالب اینکه انسان پس از مرگ هم به خاک بر گشته و جزئی از آن می شود:
مِنهَْا خَلَقْنَاکُمْ وَ فِیهَا نُعِیدُکُمْ وَ مِنهَْا نخُْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَى (طه، 55).
و ما شما را از آن [زمین] آفریدیم و بدان بازمی گردانیم و بار دیگر از آن بیرونتان می آوریم
این امر نشانگر آن است که خداوندبا علم و حکمت بی انتهای خود به گونه ای جهان و هر چه در آن است را آفریده و سامان بخشیده است که همه چیز حتی انسان (در بعد جسمانی) پس از مرگ دوباره به چرخه طبیعت برمی گردد و زمینه بقای گیاهان ، جانوران و انسانهای دیگر را فرآهم می آورد و همه چیز محاسبه شده و دقیق به طور کامل به زمین بر می گردد. زیرا که نظام طبیعت بر یک تعادل و تعامل همه جانبه استوار است. این بازگشت فرآیند تعامل بعد جسمانی انسان با طبیعت است و بعد روحی (عقلانی) او نیز با استفاده از دستورات و تعالیم الهی بایستی با رعایت اصول صحیح بهره برداری از طبیعت و محیط زیست نسبت به حفظ تعادل و توازن در چرخه محیط زیست دین خود را ادا کند.
بحران زیست محیطی در جهان اسلام همچون سایر جوامع دینی ناشی از کمرنگ شدن تعالیم دینی در عرصه زندگی اجتماعی و رویکرد مادی به زندگی می باشد که از آن جمله می توان عوامل سیاسی، اقتصادی و فن آوری را ذکر کرد که بر تاثیر نگرش الهی به طبیعت سایه افکنده است.
اسلام از دیدن طبیعت به عنوان چیزی جز آثار خدا ابا دارد.لذاهمیشه برخوردباجهان طبیعت برای دانشمندان بزرگ مسلمان ،شاعران،فیلسوفان ،متکلمان وحتی طبیبان مسلمان ،چه دردرون وچه دربیرون بدن ،به همراه احساس مقدسی بوده است .ونیزاسلام هیچگاه زمینه پیدایش انسانی آزادازهرمسئولیت درقبال جهان سوای خدا،درقبال مقدسات ،درقبال خدایی که حقیقت غایی است ودرقبال طبیعت رافراهم نساخته است.دراسلام تصوراصلی ازانسان ،تصورخلیفه خدابودن وتسلیم بودن در برابراراده اوست .از این رو زن ومردمسلمان اگرازواقعیات مذهبی آگاه باشند،همواره ازاین خلافت الهی آگاه خواهندبود(نصر،1378).
محیط زیست وطبیعت مسخر انسان
خداوندبادمیدن روحش درکالبدخاکی انسان ،اورااشرف مخلوقات وخلیفةخودبرزمین اعلام میکندوچنین می فرمایدکه زمین وآسمان وتمام پدیده های طبیعی برای انسان آفریده شده تابااستفادهازتواناییهاوخلاقیت هایی که خداونددروجوداونهاده به شیوه مناسب از آنها بهره ببرد:
وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دَائبَینِْ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الَّیْلَ وَ النهََّار (ابراهیم ،33)
و خورشید و ماه را- که پیوسته روانند- براى شما رام گردانید و شب و روز را [نیز] مسخّر شما ساخت.
ودرآیه ای دیگرمیخوانیم :
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکمُ مَّا فىِ الْأَرْض...(حج،65)
آیا ندیدهاى که خدا آنچه را در زمین است به نفع شما رام گردانید...
ونیزدرسوره ملک آیه 15چنین آمده :
هُوَ الَّذِى جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا...
اوست کسى که زمین را براى شما رام گردانید...
درقرآن ازمسخرکردن ماه ،خورشید،شب وروز،دریاها،نهرها،کوهها،بادوهرچه درآسمانهاوزمین است یادشده است؛بدیهی است که درهمه این مواردمقصوداین است که داین امورطوری آفریده شده اندکه رام انسان وموردبهره برداری انسان هستند(مطهری ،1373)
قرآن محیط زیست را حق همگان میداند
پیش ازاین اشاره شدکه طبیعت برای همه انسانهابوجودآمده تاازآن بهره جو یندوبه عبارتی محیط زیست حق همه انسانهادرهرعصرودرهرجایی ازاین جهان است .همانطورکه درسوره الرحمن آمده است :
شامل 14 صفحه فایل word قابل ویرایش