فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رویارویی کشورهای در حال توسعه با چالش ها تکنولوژی

اختصاصی از فی گوو رویارویی کشورهای در حال توسعه با چالش ها تکنولوژی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

رویارویی کشورهای در حال توسعه با چالش ها تکنولوژی


رویارویی کشورهای در حال توسعه با چالش ها تکنولوژی

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوع:

رویارویی کشورهای در حال توسعه با چالش ها تکنولوژی

 

شیوه های رویارویی کشورهای در حال توسعه با چالش های تکنولوی های نوین اطلاعات و ارتباطات

ICT(Information-Communication Technology  تکنولوژی های جدید اطلاعاتی ارتباطی شامل تمامی فن آوری هایی است که گونه های مختلف ارتباطات را میان انسان ها با یکدیگر ، انسان ها با سیستم های الکترونیکی و سیستم های الکترونیکی با هم میسر می سازد به نظر می رسد که نگاه جهانیان به این پدیده بر طیفی از شیفتگی تا انزجار قرار می گیرد که در یک سوی آن ، جهت گیری کاملاً مثبت ، همراه با شیفتگی و انتظار دستیابی به دموکراسی جهانی و مدینة فاضله دیده می شود که تجسم همپوشی فرهنگی بخشی از انواع نگاه های کاملاً مثبت به آن است و در آن سوی (Cultural Overlar) و (Push Information) طیف جهت گیری منفی قرار دارد که با اصطلاح فشار اطلاعات منفعل شدن مخاطب و شکل گیری بزرگراه‌های مصرف شروه و به حوزة تلاش به منظور نجات جامعه بومی وارد و با توصیف وضعیت به صورت امپریالیسم فرهنگی و تهاجم فرهنگی از سرانجام بی‌ملیتی و‌آمریکایی شدن سخن می گوید .

شاید بتوان مقدمة ورود کشورهای در حال توسعه به عصر ICT را آغاز دهه 1990 دانست که با پوشش گستردة آسیایی شروع به کار کرد . تحقیقات نشان می دهد که STAR شبکة ماهواره‌ای برخی از حکومت ها درآسیا بدون شناخت دقیق وضعیت و آینده نگری ، هر کدام در جایی از آن طیف شیفتگی تا انزجار قرار گرفتند ، به گونه‌ای که عکس العمل آنها در شش دسته جای گرفت . دستة اول ، کشورهایی بودند که نه تنها استفاده از تلویزیون ماهواره‌ای را مجاز دانستند ، بلکه تسهیلاتی نیز برای دریافت برنامه ها به وسیلة مردم فراهم کردند . مانند سنگاپور و کویت ، گروه دوم کشورهایی که مانعی ایجاد نکردند ، اما با تعیین مالیات برای نصب آنتن ، به طور غیرمستقیم با عمومی شدن آن مقابله کردند . مانند پاکستان . گروه سوم کشورهایی که مجاز دانستند ولی اقدامات رقابتی را نیز آغاز کردند . مانند هند ، اندونزی ، کرة جنوبی و سریلانکا . گروه چهارم کشورهایی که با پشتوانة امکانات قوی خود پیش از ممنوعیت ، در رقابت موفق شدند . مانند ژاپن و گروه پنجم کشورهایی که همراه با ممنوعیت قانونی ، اقدامات رقابتی را نیز دنبال کردند . مانند عربستان سعودی ، بحرین، قطر ، شارجه ، دبی و مالزی . گروه ششم کشورهایی که سردرگم ، تصمیم قانونی نگرفته و هیچگونه اقدام رقابتی را نیز آغاز نکردند . مانند ایران و برخی از کشورهای تازه استقلال یافتة آسیای میانه (محسنیان راد ، 1373 ، صص47029).

البته ، در سال های بعد ، برخی از این کشورها جای خود را بر طیف فرضی ما تغییر دادند . در نگاهی کوتاه به بخش مثبت طیف ، می توان به عنوان نمونه به نظرات کلیفورد گیرتز اشاره کرد که بسیار خوشبینانه ، سرانجام این عصر را همپوشی فرهنگی می داند . او در (C.Geerts) تعریف فرهنگ می گوید ، فرهنگ در جوهرة خود اطلاعاتی است که گروهی در آن شریک اند . خصلت اطلاعات به عکس اشیاء آن است که دهنده ، آنچه را که داده می تواند برای خود نیز حفظ کند . به این ترتیب فرهنگ ها با یکدیگر همپوشی یافته با هم تعامل پیدا می کنند و وابستگی متقابل می‌سازند . آنچه اتفاق خواهد افتاد همان است که در فرهنگ مشترک میان یک زوج روی می دهد (1994McCreery , ) . زیرا آنها می آموزند که چه انتظاری از یکدیگر داشته باشند برخی از کشورهای خوش بینی خود را در عمل اینگونه نشان داده که علیرغم اختلافات دیرینه با جامعه دیگر ، فضای حاصل از ICT را وسیله ای برای نزدیکی بیشتر با خصم دیرینه تلقی کرده اند . نمونة اقدامات کرة جنوبی در مقابل ژاپن از مصادیق بارز چنین مواردی است . (2000Ryall, )

 

تعداد صفحه: 22

 


دانلود با لینک مستقیم


رویارویی کشورهای در حال توسعه با چالش ها تکنولوژی

راههای تقویت مشارکت مردم در توسعه ی صنعت گردشگری در استان خوزستان

اختصاصی از فی گوو راههای تقویت مشارکت مردم در توسعه ی صنعت گردشگری در استان خوزستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

راههای تقویت مشارکت مردم در توسعه ی صنعت گردشگری در استان خوزستان


راههای تقویت مشارکت مردم در توسعه ی صنعت گردشگری در استان خوزستان

فایل : word

قابل ویرایش و آماده چاپ

تعداد صفحه :90

 

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت امور فرهنگی(M.A)

 

 

موضوع:

راههای تقویت مشارکت مردم در توسعه ی صنعت گردشگری در استان خوزستان

 

فهرست مطالب

چکیده 1

فصل اول : کلیات

1-1- مقدمه. 4

2-1- بیان مسئله. 4

3-1- پیشینه تحقیق.. 6

4-1- اهمیت و ضرورت تحقیق.. 7

5-1- اهداف تحقیق.. 8

6-1- سوالات تحقیق.. 8

1-6-1- سوال اصلی تحقیق: 8

2-6-1- سئوالات فرعی تحقیق: 8

7-1- فرضیات تحقیق.. 8

1-7-1- فرضیه اصلی: 8

2-7-1- فرضیه فرعی.. 9

8-1- متغیرهای تحقیق.. 9

1-8-1- متغیر های مستقل.. 9

2-8-1- متغیر وابسته. 9

9-1-روش تحقیق.. 9

10-1-قلمرو تحقیق : 9

1-10-1- قلمرو موضوعی : 9

2-10-1- قلمرو مکانی(جامعه آماری) : 10

3-10-1- قلمرو زمانی : 10

11-1- روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه. 10

12-1- موانع و محدودیتهای تحقیق.. 10

13-1- تعاریف واژه ها و اصطلاحات... 11

1-13-1- گردشگری(پارسائیان، علی ، اعرابی ، سید محمد، 1377) 11

2-13-1- گردشگر. 11

3-13-1- مسافر : (داروند زاده 1381) 11

4-13-1- جاذبه های تاریخی : (سایت chn، 1383) 11

5-13-1- جاذبه های طبیعی : ( همان منبع) 11

6-13-1- صنعت گردشگری : 11

7-13-1- مشارکت: (گرافت و کلاری ، 1991) 11

8-13-1- امنیت : 11

9-13-1- اعتماد به نظام: (صفدری ، 1374 : 48) 12

10-13-1- رسانه ها : 12

11-13-1- پژوهش در صنعت گردشگری : (داروند زاده ، 1381) 12

12-13-1- سازمان جهانی جهانگردی : (سایت chn،1383) 12

فصل دوم : ادبیات پژوهش

1-2- مقدمه. 14

2-2- تعاریف و اصطلاحات گردشگری.. 18

1-2-2- تعریف گردشگری.. 18

2-2-2- تعریف گردشگر. 19

3-2-2- مسافر. 20

4-2-2- گردشگر. 20

5-2-2- بازدید کننده 20

6-2-2- تور. 20

3-2-تاریخچه گردشگری.. 20

4-2- گردشگری در جهان اسلام و قرآن کریم. 22

5-2- گردشگری در دنیای حاضر. 24

6-2- اَشکال گردشگری.. 25

1-6-2- گردشگری با انگیزه ماجرا جویان. 25

2-6-2- گردشگری روستایی.. 26

3-6-2-گردشگری بوم شناختی (اکوتوریسم) 26

4-6-2-گردشگری حمل و نقل آبی.. 27

5-6-2- گردشگری مسکونی.. 27

6-6-2-گردشگری مذهبی.. 27

7-6-2- گردشگری قومی.. 28

8-6-2-گردشگری نوستالوژیک... 28

7-2- گردشگری با توجه به هدف... 28

1-7-2-گردشگری فراغتی و سرگرمی.. 28

2-7-2- گردشگری فرهنگی ، اجتماعی و مذهبی.. 29

3-7-2-گردشگری ورزشی.. 31

4-7-2- گردشگری تجارت و کسب و کار. 31

5-7-2- گردشگری سمینارها و کنفرانسها 32

8-2- اهداف توسعه گردشگری.. 33

9-2- مزایای عمده گردشگری.. 33

10-2- برخی از نقاط ضعف گردشگری.. 34

11-2- گردشگری در ایران. 34

1-11-2- جاذبه های گردشگری در ایران. 34

2-11-2-جاذبه های فرهنگی ایران. 37

3-11-2-جاذبه ها و مناظر طبیعی ایران. 37

4-11-2-موانع توسعه گردشگری در ایران. 38

4-11-2-1- برخی از مشکلات و موانع گردشگری در ایران. 38

5-11-2- گردشگری در خوزستان. 40

1-5-11-2-پیشینه تاریخی خوزستان. 40

2-5-11-2- موقعیت جغرافیایی- حدود و مساحت... 41

6-11-2- آثار باستانی و بناهای تاریخی و مذهبی خوزستان. 42

1-6-11-2-ویرانه های شهر قدیم اهواز. 42

2-6-11-2-گورستان زرتشتیان. 42

3-6-11-2-مقبره علی بن مهزیار اهوازی.. 42

4-6-11-2-مقبره حضرت سید عباس... 42

5-6-11-2-شهر باستانی شوش... 42

6-6-11-2-چغازنبیل (معبد زیگورات) 42

12-2- دستگاه های امنیتی در گردشگری.. 44

1-12-2- امنیت... 44

2-12-2-امنیت قضایی.. 44

3-12-2-امنیت دسته جمعی.. 44

4-12-2-عوامل تهدید کننده امنیت... 45

1-4-12-2- تجاوز. 45

2-4-12-2-ستمگری و ستم پذیری.. 45

3-4-12-2-تهدید و ارعاب... 46

3-4-12-2-رابطه بین جهانگردی و جرم. 46

13-2- مشارکت... 48

1-13-2-شرایط عمده اجرای مشارکت : 49

2-13-2-کارکردهای مشارکت اجتماعی.. 50

3-13-2-مشارکت مردم و رابطه آن با امنیت... 50

4-13-2-اعتماد به نظام جمهوری اسلامی.. 51

14-2- جهانگردی و رسانه ها 53

 

 

فصل سوم : روش پژوهش

1-3- مقدمه. 57

2-3- جامعه آماری و حجم نمونه. 57

1-2-3- جامعه آماری.. 57

2-2-3- شیوه نمونه گیری و حجم نمونه. 57

3-3- روش جمع آوری اطلاعات... 58

4-3- ابزار جمع آوری اطلاعات... 58

5-3- پایایی و روائی پرسشنامه. 59

1-5-3- پایایی (Reliablity ) 59

2-5-3- روائی ( validity ) 60

6-3- چارچوب نظری تحقیق.. 60

فصل چهارم : یافته های تحقیق و تجزیه و تحلیل آن

1-4- مقدمه. 64

2-4- تجزیه و تحلیل داده های دریافتی.. 64

1-2-4-آمار تو صیفی.. 64

2-2-4-آمار استنباطی.. 75

فصل پنجم : بحث و تفسیر

1-5- مقدمه. 81

2-5- نتیجه گیری پژوهش.... 82

3-5- پیشنهادهای پژوهش.... 83

4-5- پیشنهادات برای محققین آتی.. 86

منابع. 88

Abstract 90

 

 

 

 

 

 

 

 


چکیده

 

انسان پیشرفته امروز ی به دلیل انگیزه ها و دلایل متعالی تری چون آشنایی با فرهنگ و تمدنهای دیگر، ملاقات دوستان و اقوام و اقدام به سفر و مسافرت می نماید . اقدام و اشتیاق انسان به مسافرت در دنیای کنونی، صنعت بزرگی به نام «صنعت جهانگردی» را به وجود آورده است که منبع درآمد بسیاری از کشورها محسوب میشود .

 

در جهان حاضر توسعه و پیشرفت رمز ماندگاری و حیات پویا و مقتدرانه ملتها ، جوامع ، فرهنگها و تمدنها به شمار می رود . بـدون تـوسعه و حـرکت در سیـر تعالـی و ترقی نمی توان فقط به افتخارات گذشته متکی بود .

 

لذا توسعه صنعت گردشگری به وسیله ایجاد انگیزه و بررسی راه های تقویت مشارکت مردم در این توسعه، برای این صنعت امری حیاتی است.

 

امروزه گردشگری و صنعت جهانگردی منبع درآمد بسیاری از کشورها محسوب می شود و بسیاری از آنها از این منبع درآمد برای ایجاد اشتغال، رشد بخش خصوصی و حرکت در مسیر توسعه اقتصادی استفاده می کنند.

 

لذا پژوهشگر در این تحقیق برآن است تا بتواند راه های تقویت مشارکت مردم در توسعه صنعت گردشگری گردشگری داخلی- را مورد بررسی قرار دهد. به همین دلیل با توجه به مبنای نظری تحقیق از پرسشنامه ی محقق ساخته به منظور سنجش وضعیت موجود گردشگری و نقش رسانه ها و اعتماد مردم به دستگاههای امنیتی و قضایی و نیز اعتماد به نظام جمهوری اسلامی ایران در توسعه این صنعت استفاده شد.

 

جامعه نمونه این مطالعه 200 نفر از شهرستانهای( شوش، آبادان، دشت آزادگان، رامهرمز و اهواز) می باشد.

 

هدف کلی این پژوهش شناسایی راههای تقویت مشارکت مردم در راستای توسعه صنعت گردشگری در استان خوزستان است.

 

 

 

نتایج بدست آمده نشان داد :

 

فرضیه اصلی:اعتماد مردم به نظام حاکم ،دستگاه قضایی و امنیتی و اطلاع رسانی رسانه ها بر تقویت مشارکت مردم در توسعه صنعت گردشگری موثر است.

 

فرضیه فرعی اول: اعتماد مردم به نظام حاکم برجامعه بر تقویت مشارکت مردم در توسعه صنعت گردشگری موثر است

 

فرضیه فرعی دوم: اعتماد مردم به دستگاه قضایی و امنیتی بر تقویت مشارکت مردم در توسعه صنعت گردشگری موثر است

 

فرضیه فرعی سوم: اعتماد مردم به اطلاع رسانی رسانه ها بر تقویت مشارکت مردم در توسعه صنعت گردشگری موثر است

 

نتایج بدست آمده نشان داد

 

  • ایجاد جو اعتماد در کشور نسبت به نظام حاکم می باشد . به عبارت دیگر در پرتو اعتماد و اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی مردم می توانند با طیب خاطر و اطمینان کامل سرمایه هایشان را در زمینه توسعه صنعت گردشگری بکار اندازند همچنین گردشگران نیز با احساس امنیت کامل مکانی را جهت گردشگری انتخاب می نمایند.
  • تحقیق حاضر نشان می دهد که پاسخ دهندگان به پرسشنامه معتقدند که افزایش امنیت داخلی و اجرای عدالت و انصاف و قانون گرایی باعث تقویت مشارکت مردم در این صنعت می شود .
  • همچنین در این تحقیق نشان داده شده است که بطور کلی رسانه ها در زمره عوامل تاثیر گزار بر مشارکت مردم در رشد صنعت گردشگری می باشد . تبلیغات مناسب در زمینه معرفی راههای سرمایه گذاری مردم و بخش خصوصی ، همچنین تهیه برنامه ها و گزارشات تخصصی در زمینه معرفی و اعلام حمایت دولت از بخش خصوصی ، همچنین تهیه برنامه ها و گزارشات تخصصی در زمینه معرفی و اعلام حمایت دولت از بخش خصوصی و همچنین حمایت دولت از مشارکت مردم در زمینه این صنعت و ا سوی دیگر معرفی جاذبه های هر استان در زمینه گردشگری از عوامل موثری میباشد که می تواند باعث تقویت مشارکت و سرمایه گذاری مردم در این صنعت می باشد . اطلاع رسانی در عمق مشارکت نهفته است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  فصل اول: کلیات

 

 

 

 

1-1- مقدمه

2-1- بیان مسئله

3-1- پیشینه تحقیق

4-1- اهمیت و ضرورت تحقیق

5-1- اهداف تحقیق

6-1- سوالات تحقیق

7-1- فرضیات تحقیق

8-1- متغیرهای تحقیق

9-1- روش تحقیق

10-1- قلمرو تحقیق

11-1- روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه

12-1- موانع و محدودیتهای تحقیق

13-1- تعاریف واژه ها و اصطلاحات

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1-1- مقدمه

 

انسان پیشرفته امروزی به دلیل انگیزه ها و دلایل متعالی تری چون آشنایی با فرهنگ و تمدنهای دیگر، ملاقات دوستان و اقوام و اقدام به سفر و مسافرت می نماید .

 

اقدام و اشتیاق انسان به مسافرت در دنیای کنونی، صنعت بزرگی به نام «صنعت گردشگری» را به وجود آورده است که منبع درآمد بسیاری از کشورها محسوب میشود . گردشگری در بسیاری از کشورهای بزرگ و کوچک جهان، یکی از بزرگترین و سود آورترین صنایع است شاید بتوان به جرأت گفت که گردشگری و اقتصاد توریسم امروز به یکی از اصلی ترین ارکان اقتصاد تجاری جهان تبدیل شده است به نحوی که بسیاری از توسعه سازان از این صنعت با عنوان توسعه پایدار یاد می کنند که در تاریخ اقتصاد جهان ، قرن بیست و یکم را به نام خود فتح خواهد کرد .

 

در جهان حاضر توسعه و پیشرفت رمز ماندگاری و حیات پویا و مقتدرانه ملتها ، جوامع ، فرهنگها و تمدنها به شمار می رود . بـدون تـوسعه و حـرکت در سیـر تعالـی و ترقی نمی توان فقط به افتخارات گذشته متکی بود ، بلکه همراهی سابقه و تجربه ذی قیمت گذشته را باید مبنایی برای دستیابی به رسالتها و مقاصد دوربرد مدنظر قرار دارد .

 

 

 

2-1- بیان مسئله

 

امروزه گردشگری و صنعت گردشگری منبع درآمد بسیاری از کشورها محسوب می شود و بسیاری از آنها از این منبع درآمد برای ایجاد اشتغال، رشد بخش خصوصی و حرکت در مسیر توسعه اقتصادی استفاده می کنند. جهانگردی و گردشگری یکی از بزرگترین و متبوع ترین صنایع محسوب می شود و در آمد آن در سال 2001 بالغ بر 43 میلیارد دلار بوده است . کشور ما نیز با رفع موانع موجود در زمینه گردشگری و تقویت راههای مشارکت مردم در زمینه توسعه صنعت گردشگری میتواند سهم قابل قبولی از این درآمدها را به خود اختصاص دهد .

 

امروزه توسعه و پیشرفت رمز حیات پویا و مقتدرانه ملتها ، جوامع ، فرهنگها و تمدنها به شمار می رود ما در دورانی زندگی می کنیم که تغییر درآن شتاب گرفته است .

 

حوادث و رویدادهای سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و فناوری تکنولوژی تصور ما را درباره جهان دگرگون کرده است .

 

 


دانلود با لینک مستقیم


راههای تقویت مشارکت مردم در توسعه ی صنعت گردشگری در استان خوزستان

دانلود مقاله توسعه فرهنگی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله توسعه فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه:
بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجویت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ ان جاممعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با ؟ فرهنگ هر چند بعدهای اقتصادی ، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ ، پوک و میان تهی است. «فرهنگ» کلمه ای بسیار رایج و مورد توجه در تمامی جوامع متمدن بوده است. به طوری که با گسترش اجتماعات و پیچیده شدن روابط و افزایش امکانات و ابزار، بحث از فرهنگ بیشتر و ابعاد متعددی به خود می گیرد. اگر تا دو قرن قبل جنبه های خاصی از زندگی اجتماعی و نقش محدودی برای فرهنگ وجود داشت، به تدریج نفوذ و قدرت فرهنگ و نقش آن در ابعاد مختلف جامعه بشری بسیار بیشتر است.
تحولات یک فرد در صحنه های منطقه ای و بین المللی که چهره سیاسی، فرهنگی جهان را تغییر داده این تصور را بر خلاف القائات ، تبلیغات و ادعاهای جریانهای خاصی که محور مسائل و مشکلات و تصادفات در آینده اقتصادی و تکنولوژیکی خواهد بود، شکل می دهد که قدرتهای مادی و صنعتی جهان تمامی امکانات خود را در جهت سلطة فرهنگی خود و نابودی فرهنگهای دیگر قرار می دهند.
نظامهای سلطه و سازمانهای بین الملی تحت کنترل آنان تا کنون نخواسته اند رابطه ای منطقی بین فرهنگ ، استقلال و توسعه برقرار نمایند. زیرا که با ادامة سلطه و حاکمیت آنان و غارت و چپاول کشورهای دیگر منافات و مغایرت دارد. داشتن فرهنگ استقلال و توسعه واقعی و همه جانبه، مانع حضور و دخالت بیگانه خواهد بود.
حال سوال اساسی اینست که چگونه جامعه ای می تواند به این مهم دست یابد؟
و پاسخ اینست که:
جامعه ای که به تعلیم و تربیت خویش بها می دهد و بناهای فرهنگی و اموزشی، به ویژه مدارس آن در شهرها و روستاها، با عنایت به اصول مهندسی آموزشی از بهترین و پر جلوه ترین بناهی موجود باشد و معلمان آن از اقتدار زیادی برخوردار و موفق ترین، پر نشاط ترین و محبوب ترین الگوهای اجتماعی باشند از بیش ترین پیشرفت فرهنگی ، اجتماعی برخوردار بوده ، کم ترین آفت ها و آسیب پذیری های فردی اجتماعی را خواهند داشت و همچنین جامعه ای که وارث معلمان مقتدر باشد به یقین صاحب ارزش های والای فرهنگی و توسعه یافته ترین نهادهای اجتماعی خواهد بود.

 

هدف از توسعه فرهنگی
وقتی غربیها از توسعه فرهنگی در جهان سوم بحث می کنند بیشتر تعریف و هدف از آن را یک قدم به جلو در بهره برداری از امکانت فرهنگی جامعه ذکر می نمایند و اینکه فرهنگ از اختصاصی بودن و قشری و طبقاتی بودن خارج می شود و به طبقه ویژه و مرفّه و متمکن اختصاص نداشته باشد و در اختیار همگان قرار گیرد چنانچه اگر بحث از توسعه سیاسی باشد معنایش سهیم کردن مردم و مشارکت عموم ر رقم زدن سرنوشت سیاسی خویش است.
اما در اسلام مفهومی بسیار عمیق تر، ظریف تر و گسترده تر دارد. در اسلام مسئله تعالی معنوی انسانها و جامعه ، تهذیب نفس، مبارزه با فساد، رشد فضیلتها و تقوی ، بهره برداری عمومی از تقوی و عدالت اجتماعی، حاکمیت روح اخوت اسلامی و نظم و انضباط و قانون ، رشد بینش و بصیرت دینی و اهی ، حاکمیت ارزشهای دینی و خلاصه بارور شدن و شکوفایی استعدادهای علمی و افزایش خودآگاهی افراد جامعه و بیداری وسیع و همه جانبه ملت از اهداف توسعة فرهنگی است.
بدیهی است اهدافی به این وسعت وعمق هرگز در فرهنگهای بشری مورد توجه قرار نگرفته و قرار نخواهد گرفت. در اینجا توجه به این معنا لازم است که اسلام به ابعاد وجودی انسان عمق و وسعت می دهد و او را در حصار محدود مادیات زندانی نمی نماید و این بدان معنا نیست که با توجه به حیات معقول و معنوی انسانها، از حیات مادی و دنیوی آنها غفلت شود و آنها را به عزلت و گوشه نشینی و گوشه گیری فرا خواند بلکه تحول در حیات و بینش انسانها مقدمه ای است برای تحول در زندگی انسانها، و زندگی آخرت و حیات معقول و الهی انسانها در جهان واپسین تبعی ای است از زندگی معقول و برتر و حسنه انسانها در این جهان (الدنیا مزرعه الاخره) که همه ما از خداوند می خواهیم ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی ااخره حسنه- و اُنَّ الْمُتَّقینَ ذَهَبُواْ بِعاجِلِ الْدُنْیا وآجِلِ الاخِرَهِ.

 


اصول و مبانی توسعه فرهنگی
اصول و مبانی رشد و توسعه فرهنگی، و بررسی زوایا و ابعاد هر یک از جهات یاد شده خود می تواند موضوع مباحث ظریف ، آموزنده و قابل توجهی قرار گیرد که در این مختصر امکان پرداختن به آنها و تجزیه و تحلیل همه جانبه آنها میسر نیست. منتهی به طور فهرست وار به چند مسئله اشاره می نمائیم و تفصیل آن را به عهده اندیشمندان و فرصتهای دیگر واگذار می کنیم.
الف) رسیدن به بیداری، آگاهی و رشد، افزایش معرفت انسانها و ایجاد تحول در بینش و برداشت و بصیرت فردفرد جامعه نسبت به کلیه زمینه های عالم وجود و درک عمیق و روشن از جهان آفرینش و آفریدگار جهان و اهداف خلقت.
به بیان امام صادق (ع) «وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ کُلُّهُ فی اَرْبَعٍ اَوَّلُها اَنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ وَ الثّانی اَنْ تعْرِفَ رَبَّکَ و الثّانی اَنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ و الثّالِثُ اَنْ تَعْرِفَ ما اَرادَ مِنْکَ وَالرّابِعُ اَنْ تَعْرِفَ ما یُخْرِجُکَ مِنْ دینِکَ
یا به بیان حضرت سیدالشهداء (ع) اَلْمَعْروُفُ بِقَدْرِ الْمَعْرِفَهِ یا به سخن امیر المومنین (ع) اِذا اَرْذَلَ عَبْداً حَطَرَ عَلَیْه الْعِلْمَ یا به سخن امام باقر (ع): اَلْکَمالُ کُلُّ الثَّقَقّْهُ فی الدّین وَ الصَّبْرُ عَلَی التّابِئِهِ وَ تَقْدیرُ الْعیشَهِ
ب) ایمان و اعتقاد به خداوند (خدا خواهی و خداگرایی).
آدمی کاندر طریق معرفت ایمان ندارد
شخص انسان دارد شخصیت انسان ندارد.
ج) ایجاد انگیزه های الهی و معنوی.
د) تقویت پایه ها و بنیادهای اخلاقی و ارزشهای روحی.
ه) هدفداری و هدفگرایی و آخرت خواهی در کارها.
و) اتکال به نیروی لایزال الهی.
ز) شکر گزاری در برابر نعمتها و صرف نعمتها در جهت الهی و در راه تحصیل رضوان ا...
ح) جلوگیری از تضییع عمر و جوانی و استعدادهای خداوندی و ممانعت از تخریب و هدر رفتن سرمایه ها.
ط) استفاده از روشهای مطلوب و تشویق و توبیخ در جهت حداکثر بهره برداری بهینه از نعمتها و الطاف الهی.
ی) آینده نگری.
ک) احیای شخصیت حقیقی انسانها.
ل) ارائه الگوها و اسوه ها والای مکتبی و انسانی در راه هدایت انسانها.
در این رابطه یکی از شاخص ترین الگوها و محورها، ولایت فقیه و نقش و تأثیر سازنده آن در جامعه است. ولایت فقیه محور اصلی در تمرکز نیروها، هدایت و بسیج استعدادها، انسجام و وحدت کلمه در جامعه می باشد. بیداری ملت، رشد و تقویت بنیادهای انقلابی و اسلامی جامعه، احیای شخصیت دینی مردم، احیای تفکر و اندیشه اسلامی ناب محمدی (ص)، رشد و شکوفائی استعدادها، مقابله با تهاجمات و خنثی سازی خطرات و توطئه ها و جلوگیری از اتلاف نیروها، با هدایت ولی فقیه میسر است.
ابعاد توسعة فرهنگی
تا اینجا روشن شد محور اصلی توسعه از دیدگاه اسلام و امام (ره) خود انسان است و هدف از توسعه نیز رشد و تعالی و تکامل انسانهاست. در این قسمت اشاره ای خواهیم داشت به ابعاد توسعه فرهنگی.
همانگونه که ذکر شد توسعه فرهنگی نیز دارای ابعاد گوناگون و وسیع و ظریفی است در این مختصر به سه بعد اساسی توسعه فرهنگی مطلوب اشاره می شود. این سه بعد عبارتست از: 1- تعلیم و تربیت نیروی انسانی 2- رشد پژوهش و تحقیقات 3- عزم ملی برای بسیج امکانات (مشارکت مردم)
1- تعلیم و تربیت نیروی انسانی
اسلام برای علم ارزش فراوان و والائی قائل شده بلکه آن را هدف از خلقت و آفرینش بحساب آورده (لِتَعْلَمُوا اِنَّ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیر) و ملاک فضیلت و برتری آدم سلام ا... علیه را بر ملائکه مقربین علم و دانش بشمار آورده و آنجا که نوای رحمانیت الهی را سر می دهد از نوای دل نشین علم و انش سخن می گوید و به مقام قلم سوگند یاد می کند و ...
در اسلام برای علم و دانش مرزو بوم نیست و همه دورانها و فصول عمر دوران علم و تلاش و سازندگی و حرکت و تعالی است. به عبارت دیگر جامعه اسلامی باید از نظر شاخص علمی در جهان دارای برترین و بالاترین شاخصها و عملکردهای علمی باشد، و رشد سواد و علم و دانش و تحقیق و ابتکار در سطح اعلی باشد. متأسفانه عوامل گوناگون استکباری و استبدادی دست بدست هم داده و وضعیت مسلمانان را تا حد جهان سوم تنزل داده است.
در نهج البلاغه امیر المومنین (ع) می فرماید: اَلا واِنَّ مِنَ الْبَلاءِ الْفاقَهِ و اَشَدُّ من الغاقَهِ مَرَضِ الْبَدَنِ وَ اَشَدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ. بیمای جهل و نادانی و بی سوادی خطرناکترین و تلخ ترین بیماریهاست و مقدمه و زمینه هر نوع رشد و تحول و توسعه، علم و دانش و ریشه کن کردن فقر علمی و جهل و نادانی و بی سوادی است.
یکی از کلیدی ترین بخشها در رشد و توسعه و خودکفائی و استقلال هر جامعه بخش آموزش و تربیت نیروی انسانی و هدایت و مدیریت و سازماندهی افراد هر جامعه بری تحقق اهداف و آرمانهای ملی و مذهبی است. امروز تربیت نیروی انسانی و پرورش و شکوفائی استعدادهای ملی و ایجاد شور و انگیزه و آگاهی در نسل جوان به منزله فتح بزرگترین قله های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر جامعه است. سهل انگاری در این امر مهم و سرنوشت ساز و حیاتی نادیده گرفتن آرمانهای یک ملت و یک انقلاب است. اهمیت نظام تعلیم و تربیت و رشته های گوناگون آموزش و پرورش از سطوح ابتدایی و آمادگی تا سطوح عالیه تخصصی و فنی و علمی، و تبدیل استعدادهای ساده و آماده به استعدادهای فنی و علمی و تحقیقاتی و تجربی و برنامه ریزی کیفی آنقدر روشن است که نیاز به توضیح و تفضیل ندارد و در حقیقت ، رشد و توسعه و خود اتکائی جز در سایه تربیت نیروی انسانی میسر نیست و محور تحوّل در بخشهای دیگر، تحول در آموزش و پرورش و فرهنگ آن جامعه است.
به تعبیر یکی از دانشمندان (پروفسور فردریک هاریبسون) منابع انسانی پایه اصلی ثروت ملتها را تشکیل می دهد. سرمایه و منابع طبیعی عوامل تبعی تولیداند، در حالیکه انسانها عوامل فعالی هستند که سرمایه ها را متراکم می سازند. از منابع طبیعی بهره برداری می کنند سازمانهای اقتصادی و سیاسی را می سازند و توسعه ملی را به جلو می برند به وضوح کشوری که نتواند مهارتها و دانش مردمش را توسعه دهد، و از آن در اقتصاد ملی به نحو مؤثری بهره برداری کند قادر نیست هیچ چیز دیگر را توسعه بخشد.
در حقیقت شروع و ایجاد هر گونه تحولی در نظامهای گوناگونی جامعه و بلکه در نظام منطقه ای و جهانی به آموزش و تربیت نیروی انسانی وابسته است، و پیشرفت و انحطاط هر ملت مدیون نیروی انسانی است، و راه مجد و عظمت یا ذلت و سقوط ملتها را نیروی انسانی فراهم و همواره می کند. یکی از علل اصلی نارسائی اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی فرهنگی را در کشورهای جهان سوم باید در نظام تعلیم و تربیت این ملت ها جستجو کرد.
بدیهی است بحث درباره مقوله تعلیم و تربیت یک کتاب مستقل می طلبد، از این رو به پژوهشها و تحقیقات فراوان نیاز می باشد، دارای دهها بعد و محور بسیار وسیع و گسترده است و همه دوران حیات انسانها را شامل می شود، و از قبل از ولادت تا پس از مرگ را زیر پوشش قرار می دهد که پرداختن به همة ابعاد آن در این مقاله کوتاه مقدور نیست. البته سیاستگذاری در این باره امر بسیار مهمّی است و روشهای آموزش و پرورش در دورانهای گوناگون بسیار کارساز است و در یک کلمه سرمایه گذاری در این بخش بسیار حیاتی است.
شکی نیست که هدف کلان و کلی تعلیم و تربیت، پرورش شخصیت الهی افراد جامعه و تربیت انسانهای مفید و فرزانه می باشد.
سخنان حکیمانه امام را حل در این رابطه سرمشق روشن زندگی و دستورالعمل تعلیم و تربیت است، به عبارت دیگر، سیره و روش علمی و آثار و رفتار آن بزرگوار، در طول عمر پربرکتشان و کلاس درس و تفسیر و فقه و اخلاقشان همه و همه به عنوان یک الگوی زنده و سازنده می تواند برای جامعه ما مفید باشد. ما در این جا تنها به سخنان کوتاهی از آن بزرگوار بسنده می کنیم و تفضیل آن را به عهده علاقمندان جستجوگر می گذاریم.
اصلاح و اداره مملکت با تعلیم و تربیت صحیح نسل آینده ممکن است.
امام (ره) در وصیتنامه سیاسی عبادی شان می فرمایند: از امور بسیار با اهمیت و سرنوشت ساز مسئله مراکز تعلیم و تربیت از کودکستانها تا دانشگاههاست.
صحیفه ج 21/ص 192
ایشان در جای دیگری فرموده اند: فرهنگ و آموزش و پرورش اساس است.
صحیفه ج 15/ص 192
امام راحل (ره) در فرصتهای گوناگون به مسئله تعلیم تربیت و برنامه ریزی برای نیروی انسانی و تربیت و پرورش و هدایت استعدادها و رشد و شکوفائی مغزها و اندیشه ها پرداخته اند، و بصورتهای گوناگون بر آن تأکید نموده به عنوان یک هدف، یک سیاست و یک استراتژی مادر و اصلی بر آن تأکید داشته اند و به ابعاد تئوری و علمی و ارتباط آموزش با کار و کوشش و مشارکت جدی مردم در این میدان اشاره کرده اند.ایشان در رهنمودهای خود بر فرهنگ کار و تولید، نظم و انضباط، پشتکار و تحقیق، جهاد و اجتهاد، و ارتباط و پیوند مدرسه و دانشگاه با محیط کار و صنعت و کارخانه و مزرعه تأکید نمودند.
به فرمایشات دیگری از حضرت امام (ره) توجه فرمائید:
«ما امروز باید مصمم باشیم تا در تمام رشته ها جلو بیفتیم. باید در این زمینه کوشش کنید تا مردم باور کنند چیزی از سایرین کم ندارند.» 26/12/60
«آموزش و پرورش دو رکن اصلی است و اسلم در هر دو رکن سفارش اکید فرموده است و پرورش سفارشش بیشتر شده است و اهمیتش هم بیشتر است. پرورش به معنای اینکه در هر جائی که علما مشغول تدریس هستند، علمای دانشگاه و علمای حوزه های علمی قدیمی و استادها در هر جا هستند با این دو رکن مواجهند، رکن آموزندگی و تربیت علمی و رکن پرورش و تربیت اخلاقی و تهذیب نفس. ما اگر فرض کنیم که یک ملتی آموزش و پرورش در آن نفوذ کرد و همة ملت آموزش یافتند به اندازه ای که احتیاجات ملت است و پرورش یافتند و تهذیب نفس کردند و تربیت اخلاقی شدند، ملتی که یک همچو توفیقی را پیدا کند یک ملت نمونه ای خواهد بود و ما حالا هر دو جهتش را عرض می کنیم و چیزهایی که مرتبط به هر دو جهت است. آقایان می دانند، لکن تذکر، باز خوب است. مسئله آموزش و مسئله تعلیم و تربیت علمی، یک مطلبی است که در قرآن کریم، در احادیث اولیاء خدا، از رسول اکرم (ص) تا سایر ائمه هدی ، همه جا ذکر از این قضیه بوده است...»
صحیفة نور ج 17/ص 16- 28/6/61
«امروز رئیس جمهور و دولت و مجلس شورای اسلامی و تمامی متصدیان امور تربیتی در مقابل خداوند قادر و توده های ملت مستضعف مسئول هستیم. «کلکم راع و کلکم مسئول» و باید بدارنید که از مسئولیت های بسیار بزرگ ، مسئولیت دینی و ملی است، مسئولیت در مقابل مستضعفان و مظلومان است و بالاخره مسئولیت در پیشگاه خالق و خلق، آن هم در طول تاریخ آینده مسامحه و سهل انگاری در تعلیم و تربیت ، خیانت به اسلام و جمهوری اسلامی و استقلال فرهنگی یک ملت و کشور می باشد و باید از آن احتراز کرد.»
صحیفة نور ج 17/ص 35 – 1/7/61
2- پژوهش و تحقیقات
یکی از عوامل مهم و اصلی در جهت رشد و ارتقای ملت ما و ملتهای دیگر مسئله پژوهش و تحقیقات ، نوآوری، ابتکار و خلاقیت است که نقش کلیدی و اساسی آن در شکوفائی و استقلال و خودکفایی و پیشرفت هر جامعه بر کسی پوشیده نیست.
کشورهای پیشرفته و به اصطلاح توسعه یافته غربی و شرقی صدها کار تحقیقاتی نو عرضه می کنند و در بخش اختراعات و اکتشافات پیشرفت علمی و فنی و تکنولوژیکی هر روزه صدها حرف جدید می زنند و صدها کشف و اختراع جدید را به ثبت می رسانند، و دهها کتاب جدید و صدها مقاله علمی در سطح جهان منتشر می کنند. اما در کشورهای اسلامی و جهان سوم (یا به تعبیر صحیح تر جهان دوم) در این زمینه بسیار کم کار می کنند و شاید کارهای تحقیقاتی و نوآوری اینها به کمتر از ده درصد کشورهای پیشرفته برسد چرا که بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران و محققینی که با امکانات ملتهای ضعیف و تحت سلطه تربیت شده اند به کشورهای متمکن و غرب پناه می برند. این امر متأسفانه فرار مغزها و مهاجرت نیروهای متخصص و در حقیقت سرمایه های با ارزش ملتهای مستضعف را به دنبال دارد، و این خود خلاء بزرگ و یکی از نقاط ضعف عمده کشورهای مظلوم و تحت سلطه است.
حضرت امام (ره) در خصوص نجات از وابستگی فرموده اند: «شما باید از اول شروع کنید و قصدتان بر این باشد که خودتان مستقل در همه چیز باشید، در فرهنگ مستقل باشید ، در صنعت مستقل باشید و در زراعت مستقل باشید ، وقتی که بنابر این معنا گذاشتید و به این عزم وارد میدان شدید می توانید که کشور خودتان را نجات دهید و کشور خودتان را مستقل کنید و استقلال کشور خودتان را برای همیشه بیمه کنید.» (11/1/60)
دانشمندان و استعدادهای ارزشمند این کشورها خود باید سررشته اصلی علم و تحقیق و ابتکار و تکنولوژی را بدست بگیرند و سازنده و مبتکر باشند و مالک و صاحب اختیار تکنیک و تکنولوژی باشند چون تا از درون جامعه مغزها و اندیشه ها نجوشد و ابتکار و خلاقیت بکار نیفتد، و استعدادها ندرخشند، استقلال واقعی و توسعه ملی و خود اتکائی دست نایافتنی است و دم زدن از آن غلط و نابجاست. چون سرنخ های اصلی و کلیدهای فتح و حرکت در دست دیگران و در اختیار بیگانگان است. لذا باید روحیه تحقیق و ابتکار در جامعه گسترش یابد و مراکز علمی و تحقیقاتی رشد یابند، و به تحقیقات بنیادی و پایه ای و کاربردی توجه شود، و جوانان و دانش پژوهان تشویق شوند تا به تحقیق ، اشتیاق پیدا کنند و انگیزه های رشد و خلاقیت به اضافه انگیزه های عمیق مذهبی توأم با عشق بکار و خدمت به ملت و روحیه فداکاری و سازگاری تقویت شود.
مستضعفان جهان و ملتهای جهان اسلام باید هر روز از دیروز و هر سال از سال قبل زنده تر حرکت کنند و بر شعاع بینش و دانش و معرفت و ابتکار و خلاقیت خود بیفزایند و مرزهای علم و دانش را توسعه دهند و بر قلعه های جدیدی از معرفت بشری و الهی فائق آیند و زنجیرها را یکی پس از دیگری پاره کنند و طبیعت و منابع عظیم الهی را با پنجه ابتکار و تلاش و اندیشه ها و افزایش کار تسخیر نمایند و آخرین اطلاعات جهانی را در اختیار بگیرند و بنیان های علمی و تحقیقاتی آنان چنان قوی و نیرومند باشد که خود در پیشبرد دانش بشریت همچون گذشته سهیم گردند و بلکه مشعلدار علم و فضیلت باشند و با آمادگش علمی و فنی و تحقیقاتی و نوآوری راه آینده با عظمت و درخشان را هموار سازند. مراکز علمی و دانشگاههای ما باید محقق پرور باشند. نیروهای مستعد را برای تحقیق و ابتکار هدایت کنند.
تأکید امام بیدار دلان بر بیداری، آگاهی ، خودباوری ملی، عزم و اراده، تحول ، اصلاح مغزها، تحول در دانشگاه ها، اهمیت دانشگاهها، تأمین نیازهای کشور توسط خودما ، قطع وابستگی به اجانب، انزجار از غرب، اعتماد به نفس و دهها مسئله دیگر همه و همه ، در راستای هدفهای فوق و دستیابی به سرافرازی و سیادت مسلمانان در جهان می باشد.
نمونه ای از بیانات آن بزرگوار را که در منشور بازسازی فرموده اند نقل می کنم:
«مهمترین عامل در کسب خود کفائی و بازسازی، توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی و تمرکز و هدایت امکانات و تشویق کامل همه جانبه مخترعین و مکتشفین و نیروهای متعهد و متخصصی است که شهامت مبارزه با جهل را دارند و از لاک نگرش انحصاری علم به غرب و شرق به درآمده و نشان داده اند که می توانند کشور را وی پای خود نگه درند. انشاءا... این استعدادها در پیچ و خم کوچه های اداره ها خسته و ناتوان نشوند.
صحیفة سجادیه ج 21/ص36
در بیان شریف امام (منشور بازسازی) این بخش به عنوان مهمترین عامل به حساب امده و این خود نشاندهنده عمق بنش امام رضوان ا... تعالی علیه نسبت به مسائل کشور و اهمیت تحقیقات و توسعه مراکز علمی است.
امام خمینی رضوان ا... تعالی علیه در این بخش سیاست بسیار روشنی را ارائه فرموده و حرف آخر را زده اند و به مشکل با مشکلات نظام تحقیقاتی کشور اشاره فرموده و راه علاج و درمان را نیز ارائه نموده اند جالب اینجاست که امام (ره) به مشکلات نظام اداری ما نیز واقف بوده و از بوروکراسی و تشکیلات اداری که بجای راهگشا بودن گاهی مانع تراشی می کنند نیز اشاره فرموده اند.
با توجه به رشد و پیشرفت سریع علوم و دانش و ابتکارات بشری و اینکه پیوسته دریچه های تازه ای از علوم و معارف دانشمندان گشوده می شود و قله های جدیدی از علم و معرفت فتح می گردد و جهان هر روز شاهد تحوّل و تکامل علوم و فنون و ابزار و ادوات علمی است و این ابزار و آلات علمی و تکنولوژیکی به اضافه ارتباطات و اطلاعات، هر روز راه جدیدی را برای تربیت می گشایند و بر دامنه فرهنگ و تمدن و پیشرفت علمی و قدرت سیاسی و اقتصادی ملتها می افزاید، جوامع اسلامی و کشورهای جنوب و گروه 77 و در رأس آنها ملت بزرگوار و انقلابی ایران باید با یک بسیج عمومی راه را برای رشد و توسعه علم و دانش هموار نماید، و بر قدرت ملی و بین المللی خود بیفزاید، تا موقعیت نیرومند علمی و نی و اطلاعاتی خود را در دنیا نیرومندتر کند و از ملتهای دیگر پیشی بگیرد، زیرا رمز موفقیت ما موفقیت در بهره برداری و استفاده از خلاقیت ها و ابتکارات و کشف استعدادهای سرشار نسل جوان، همراه با اخلاق و معنویت و ایمان و فضیلت است. بدیهی است خداوند متعادل سرمایه های فراوان انسانی و توانائی های معنوی و مادی و نیروی توکل به قدرت لایزال الهی در اختیار ما قرار داده و راه مجد و عظمت را به ما آموخته است.
لذا در مقایسه بین سرمایه های مادی و منابع طبیعی با سرمایه های انسانی و معنوی، باید سرمایه های انسانی و معنوی را جایگزین کرد که سرمایه انسانی خود ، پول ساز ، قدرت ساز و مایه عزت و شکوه و حیات و شکوفائی منابع دیگر است، و باید دانائی، پژوهش ، تحقیقات و سرمایه معنوی و ارتقای نیروی انسانی را جایگزین سرمایه های دیگر نمود.
زمان گرچه زمان کامپیوتر و اطلاعات و ماهواره و انرژی و تکنولوژی و طراحی و ابتکار و مدیریت جدید و تخصصهای پیچیده و موج سوم و محیط زیست و جنگ اطلاعات و برنامه ریزی و استراتژی اطلاعاتی و تخصصها و خدمات مربوطه است، اما همه وابسته به انسانها و خلاقیت فکری انسانها هستند. برنامه ریزی و مدیریت و طراحی و بهره برداری ، به رشد مغزها وابسته است. لذا تحقیقات ، تکنولوژی ، دانش فنی، علم و مدیریت، کلید رشد و توسعه است و نیروهای مومن و انقلابی و دلسوز جهان باید در این راستا مشعل پرقدرت علم و دانش بشری را بدست بگیرند و آن را در راستای اهداف انبیاء هدایت نموده و بالنده سازند و بر علم و دانش حاکم باشند و از راه علم و دانش بشریت را به سمت رفاه و عدالت و عزت و فضیلت سوق دهند.
باید ره صد ساله را یکساله بلکه یک شبه پیمود و باید مالک و صاحب اختیار تکنولوژی و ابزار و ادوات علم و تحقیق شد و از تجزیه بشریت در این رابطه استفاده کرد و باید فرهنگ علم و تحقیق و علم پروری و دانش دوستی و بها دادن به تحقیقات و محققین در جامعه رشد کند و مراکز علمی و تحقیقاتی به معنی واقعی کلمه توسعه پیدا کند. بدیهی است در سایه باروری مغزها ، صنعت و دانش فنی به معنی صحیح و واقعی کلمه ارتقاء خواهد یافت و ملاک پیشرفت و شاخص سنجش رشد و توسعه، رشد ابتکارات علمی و فنی و به روز بودن اطلاعات است و بکار گرفتن همة اینها در جهت تحقق هدفهای والای الهی و اندیشة عدالتخواهی انسان، ارزش واقعی خود را باز می یابد.
نقش های معلم
اکنون این پرسش عمده مطرح می شود که در این راه پیچیده و دشوار یک معلم چه نقش هایی دارد و دارای چه وظایفی است؟
به بیان دیگر یک معلم شایسته چه نقش هایی را باید ایفا کند؟ با اندک تأمل در زندگی معلمان بزرگ و موفق تاریخ و مطالعه ی سیره ی ائمه ی معصومین – صلوات الله علیهم اجمعین – نقش هایی به شرح زیر مشخص و شناسایی می شوند:
1- معلم در نقش یاد دهنده 10- معلم در نقش راهنما و مشاور
2- معلم در نقش مربی 11- معلم در نقش مدیر آموزشی
3- معلم در نقش انسان ساز 12 معلم در نقش تسهیل کننده
4- معلم در نقش الگو بودن 13- معلم در نقش تکنولوژیست آموزشی
5- معلم در نقش تخصص و حرفه ای 14- معلم در نقش پژوهش گر
6- معلم در نقش معلم 15- معلم در نقش مبلغ مذهبی
7- معلم در نقش اصلاح گر رفتار 16- معلم در نقش انضباطی
8- معلم در نقش اصلاح گر جامعه 17- معلم در نقش قاضی
9- معلم در نقش ناقل فرهنگی 18- معلم در نقش مادر و پدر

 

توجه به معلم و مربی
اگر بنای بررسی در مورد کمبودها؟ و نارساییهای دستگاه تربیت باشد، به نظر می توان آن را سه کلمه خلاصه کرد: معلم ، معلم، معلم، این سخن اغراق آمیز نیست که کل آموزش و پرورش را در معلم خلاصه ببینیم و با وجود او از کمبودهای آن بحث نکنیم. هر گونه اجرای طرح های سازنده و جهت دهنده در تربیت محتاج به معلم و مربی کار آزموده ، آگاه و صاحب نظر است.
انتخاب افراد واجد شایط، فرانه و آگاه و تربیت آنان برای معلمی نسل رکنی مهم در سرنوشت سازی برای جامعه ی در حال و آینده است.
بر اساس اندیشه ای اسلامی و هم بر مبنای ارزیابی خرد، زبده ترین ها باید در کار تربیت باشند. آنان که بازماندگان از کنکور را برای تربیت معلم برگزیدند، خطای تربیتی مهمی مرتکب شده در واقع صدمه ی جبران ناپذیری بر فرزندان این مرز و بوم وارد کردند و هم عزت تربیت را به زیر سؤال بردند.
عاقلان برای چوپانی گاو و گوسفند خود چوپان عاقل و باهوش بر می گزینند.
آیا نسل انسان کمتر از گلة حیوانی است؟
معلم باید از چنان فرزانگی و خردمندی برخوردار باشد که بتواند هوش ها و تیز بینی های شاگردان فرزانه را بپروراند، جهت دهد؛ و از موضعی بالاتر آن را اقناع کند.
در تاریخ اسلام بزرگانی چون فارابی، بوعلی و غزالی در کار تدریس و تعلیم بودند و همه گاه چند گام پیش تر از شاگردان قدم بر می داشتند و هم برای شاگردان افتخار بود، که چنان معلمانی به هدایت ایشان می پردازند.
ایمن مهم است که مردم نیکو بیندیشند سرنوشت، فکر و خرد فرزندان خود را به دست چه کسانی می سپارند و با هم آهنگی با دستگاه تربیت در گزینش معلمان واجد شرایط بکوشند. آن کس که برخوردار از خلاقیت ، خوجوشی ، خودبینشی و خودآفرینی نباشد نخواهد توانست میدان دار این معرکه باشد و نسلی خلاق و دارای دیدی عمیق و ارزیاب با مواضع متنوع و متعدد در برابر شرایط گوناگون بپروراند.
اقتدار معلم بارزترین شاخص توسعه ی فرهنگی
جامعه ای که وارث معلمان مقتدر باشد، به یقین صاحب ارزش های والای فرهنگی و توسعه یافته ترین نهادهای اجتماعی خواهد بود. جامعه ای که بیش ترین معلمان مقتدر را داشته باشد از رشد یافته ترین فرهنگ بهره مند خواهد بود.
جامعه ای که کودکان و نوجوانان آن در کلاس و فضای مهرآگین مدرسه و نیز در کانون پر حبت خانواده با معلمان اولیای محبوب و مقتدر محشور باشند از همة آسیب پذیری های اجتماعی در امان می مانند.
جامعه ای که در آن افراد هوشمند، سرآمد و خلاق در کسوت معلمان مقتدر سنگربان عرصه های فرهنگ و تعلیم و تربیت باشند، چندان نیازی به زندان ؟ و کانون های اصلاح و تربیت کودکان و نوجوانان بزهکار نخواهد داشت.
جامعه ای که بخواهد سررشتة علوم و فنون برتر و فناوری نو را به دست گیرد باید بیش ترین بها را برای تربیت تفکر خلاق و ذهن های نوآور قائل شود این امر مقدور و میسر نخواهد شد مگر با وجود معلمان مقتدر و خلاق و نظام پویای تعلیم و تربیت ، برنامه های جامع و فراگیر و محتوایی متناسب و کارآمد.
تدریس همچون هنر و علم
هرگاه دربارة تدریس صحبت می شود این سؤال غیر قابل اجتناب پیش می آید که آیا تدریس هنر است یا علو ؟
بسیاری از افراد تدریس را هنر می داند و معتقدند که معلمان باید بر تجربیات شخصی، احساسات و ارزشهایی متکی باشند که خارج از حیطة علم است. عده ای به تدریسهمچون علم می نگرند و معتقدند ابعاد حیاتی آموزش را می توان به عناصری تجزیه کرد که با روشهای علمی قابل مطالعه باشد، کدام درست می گویند؟ تدریس هنر است یا علم؟
ما معتقدیم تدریس هم هنر است و هم علم، حرفة پیچیده و دشوار معلمی احتیاج به هنرمندی و اطلاعات علمی دارد. تدریس هنرمندانه مسلماً با عواطف و ارزشها، و همان طور که برخی گفته اند، با روح معلم خوب آمیخته است، برخی از معلمان چنان در کار خود، یعنی پرورش دانش آموزان، غرق می شوند که به نقاشان ، مجسمه سازان و موسیقیدانان ، در حالت خلق آثار هنری، شباهت پیدا می کنند.
معلمان خوب ، خلاق هستند و مشکلات خود را با ابداع روشهای تدریس و تدوین مواد آموزشی مناسب حل می کنند. تعلیم و تربیت در مقام علم از روان شناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی، عادت شناسی، زیست شناسی، پزشکی و بسیاری از علوم دیگر بهره می گیرند تا موجبات تدریس کارآمد را فراهم سازد.
معلمان در فرایند تدریس از روشهای علمی متعددی مانند، تولید فرضیه، آزمایش فرضیه و مشاهدة نتایج استفاده می کنند.
در تدریس خوب، علم و هنر به طور پیچیده در هم تنیده اند.
یادگیری مادام العمر
بهترین معلمان کسانی هستند که اوقات خود را صرف یادگیری می کنند. البته همة معلمان دانش آموز خوب نیستند. وقتی اسکاروایلد می نویسد که: «هر کس در یادگیری ناتوان است به شغل معلمی روی می آورد» در واقع احساس برخی از مردم را منعکس می سازد. «وایلد 1904»
این نظریه بدبینانه دربارة معلمان متأسفانه ، حتی امروز نیز تا حدودی صحیح است، زیرا برخی از معلمان با شروع کار تدریس یادگیری را کنار می گذارند.
جهان در حال تغییر از کنار آنها می گذرد و به سارعت ایشان را در وضعیتی قرار می دهد که دیگر آمادگی تدریس کارآمد را ندارد.برعکس ، معلمان خوب تحولات مربوط به رشتة خود را تعقیب می کنند و دائماً مهارتهای خوب قبلی خویش را افزایش می دهند.
معلمان خوب همواره در حال یادگیری هستند. آنها خد نیز شاگردانی متعهدند.
روان شناسی تربیتی و تدریس کارآمد
این نامعقول است که فردی بی اطلاع از روان شناسی مسئولیت تعلیم و تربیت جوانان را برعهده بگیرد، همان گونه که کسی از پدیدة صدا اطلاعی ندارد، نمی تواند قطعه ای موزون بیافریند.
باور عمومی روان شناسان تربیتی به وضوح در اولین کتابی که با عنوان روان شناسی تربیتی، نوشته ی هاپکینز انتشار یافت بیان شده است. به نظر ما، آموزش مطلوب زمانی انجام می پذیرد که معلمان اصول روان شناسی را با تدبیر کامل به کار بندند.
به بیان ساده، روان شناسان تربیتی آن بخش از روان شناسی است که به کاربرد اصول روانشناسی در موقعیتهای آموزشی و پرورشی اختصاص یافته است. البته، اغلب روان شناسان تربیتی معتقدند که روان شناسی تربیتی مقوله ای فراتر از کاربرد اصول از پیش کشف شدة روان شناسی در نظام آموزش و پرورش است.
بسیاری از روان شناسان تربیتی به تدریس اشتغال دارند و درس روان شناسی تربیتی جزء لاینفک برنامه های تربیت معلم است.
تعداد زیادی از روان شناسان تربیتی نیز به کار تحقیق مشغولند و تلاش می کنند، تا فرایند اموزش یادگیری را بهتر بشناسند.
روان شناسان تربیتی ، یادگیری و رشد انسان و روشهای تدریس را در تحقیقات خویش مطالعه می کنند، و از طریق به کار بردن روشهای علمی در زمینة سؤالاتی که متصدیان تعلیم و تربیت دربارة فرآیند آموزش یادگیری مطرح می سازند، این مهم را به انجام می رسانند یکی از وظایف روان شناسی روان شناسان تربیتی تحقیق دربارة مؤثرترین روش تدریس است.
در بخش دیگر این تحقیق مهارتها و دانش معلمان مقتدر و کارآمد فهرست خواهد شد که محصول تحقیقات روان شناسان تربیتی دربارة تفاوتهای معلمان موفق و ناموفق می باشد.
محدودیت معلمان در ارائه ی سبکهای جدید
معلمان در انتخاب روش ارائة مواد درسی کلاس خود دارای اختیار هستند. معلم برنامه کلاسی و روشهای آموزشی خود را تنظیم می کند. ولی مطالعه های مربوط به نواوری در برنامة آموزشی در کلاس، نشان می دهد ، معلمانبه ندرت سبکهای جدید و مشخص از الگوهای تدرس برای خود ابداع می کنند.
بدین ترتیب معلم چگونه باید برای تنوع و داشتن انعطاف در کلاس طرح ریزی کند؟
کاربرد روان شناسی تربیتی برای تصمیم گیری
پنج وظیفة تدریس
فرایند پنج وظیفة اولیه را بردارد:
1- انتخاب هدفها
2- شناخت خصوصیات دانش آموزان
3- شناختن و به کار بردن نظریات مربوط به ماهیت فرآیند یادگیری
4- انتخاب و به کارگیری روشهای تدریس
5- ارزشیابی یادگیری دانش آموزان
هر یک از این وظایف مسائلی را برای معلمان و برای دانش آموزان ایجاد می کند. روان شناسی تربیتی می تواند به معلمان کمک کند تا در کوششهای خود برای حل این مسائل تصمیمات عاقلانه تری بگیرند. معلم باید نظریاتی را دربارة ماهیت فرآیند یادگیری به کارگیرد و اقدامات مربوط به تدریس را که نقطه ی اتصالی است بین آنچه از چگونگی یادگیری دانش آموزان می دانیم و آنچه مربوط به چگونگی ایجاد انگیزش در آنان است، طراحی کند.
توانایی صحبت کردن
روش بحث و گفتگو می تواند در پرورش توان صحبت کردن بسیار مؤثر باشد. دانش آموزان به کمک این شیوه برای تمرین اظهار نظر کردن به گونه ای روشن با تلفظ و ساختار دستوری درست و جالب توجه فرصت لازم به دست می آورند. دانش آموزانی که قط می خوانند، گوش می دهند، می نویسند و حفظ می کنند، در صحبت کردن خود انگیخته تمرین بسیار اندک دارند.
صحبت کردن حداقل با اندازة نوشتن در جامعة امروز دارای اهمیت است، و بالبداهه سخن گفتن از همة مهارتها مهم تر است. دانش آموزان نیازمند این توانایی هستند که در گفت و شنود بحث گروهی با ذهن «فعال» افکار خود را بسنجند و نظرهای خود را روشن بیان کنند. این هدف با توانایی شرکت در خود بحث تفاوت دارد. شرکت در بحث بیشتر هدفی هیجانی و اجتماعی محسوب می شود. توانایی صحبت کردن به مهارتهای روانی – حرکتی و شناختی نیاز دارد. یعنی توانایی سخن گفتن به شیوه ای واضح و روشن، قابل شنیدن ، درست، موجز، و منطقی و متناسب با موقعیت و موضوع ، تدریس به شیوة بحث گروهی این فرصت را به دانش آموزان می دهد که به طور جبری استعداد فصیح سخن گفتن خود را نمایان سازند و با مشاهده و توجه به سخن دیگران ، مهارت بیشتری برای بهتر سازی نحوة صحبت کردن خود کسب کنند.
نقش معلم
هر چه معلم بیشتر صحبت کند دانش آموزان کمتر صحبت می کنند و کمتر بهره می برند که خود دلیل خوبی بر به حداقل رساندن مشارکت معلم است. او بحث را آغاز می کند و سپس شنونده ، نظاره گر، و شاید با ذکر نام دانش آمزان با اشاره کردن یا تکان دادن سر ، سرپرست جلسه می شود.
برخی از معلمان ریاست جلسه را برعهدة دانش آموزان می گذاند ، تا بتوانند به شکل آزادتر به سخنان شرکت کنندگان توجه کنند و نیز مانع مخاطب واقع شدن خود، به جای دیگر دانش آموزان ، شوند. در بهترین شکل ، اگر معلم فقط شنونده باشد، دانش آموزان موضوع بحث را پیش می برند به گونه ای که دربارة آن توضیح می دهند. در مورد تعریف ها و فرض ها به توافق می رسند. به بررسی و تحلیل کافی بودن اظهارات و ربط داشتن مثالها و قیاسها می پردازند، و بتدریج به توافق می رسند یا مسأله را به نقطه ای مجادله انگیز می رسانند در این میان هر چند معلم سکوت اختیار کرده است نقشی دشوار دارد. یادداشتمی کند و گفته ها را پی می گیرد، بحث را تحلیل و ارزیابی ، منطقی بودن ، ربط داشتن و مبتنی بر واقع بودن را می سنجد.
در میان نهادن این افکار با دانش آموزان دارای اهمیت است ولی این امر نباید شامل طرح انتقاد شخصی باشد یا وقت زیادی از جلسه را به خود اختصاص دهد. «نیت ل . گیج – 1374»
درک معلم از حافظه
بسیاری از معلمان قبل از آن که آموزش موضوع جدیدی را آغاز کنند، از کودکان می خواهند از آنچه دربارة آن موضوع می دانند یا بدان مربوط می دانند سخن گویند. «نقشه طرحوارة»
به دست آمده به کودک کمک می کند تا مفاهیم موجود خود را با محتوای آموزش ربط دهد و آموزش را معنادار می کند.
همة ما چیزهایی دربارة حافظه می دانیم، برخی از تجارب را حتی اگر سالها قبل کسب شده باشند ، می دانیم و می توانیم به سادگی به یاد آوریم. برخی از مطالب مانند اسامی و تاریخ رویدادها، که دانش آموزان به اجبار در شب امتحان به ذهن خود تحمیل می کنند، ظرف چند ساعت فراموش می شوند.
دانش آموزان سعی می کند مطالب زیادی را به خاطر بسپارند ، از جمله اسامی آشنایان جدید، شماره تلفن فرد مورد علاقة خویش ، بیست کلمة جدید انگلیسی برای امتحان فردا یا فرمول شیمیایی نیتروگلیسیرین، ما هم مانند معلم ها معتقدیم که دانش باید، حتی سالها پس از آن که دانش آموزان فارغ التحصیل شدند، اگر در حافظه بماند یا به نحوی به کار نیاید، چندان فایده ای ندارد و ممکن است. اصلاً به درد نخورد. معلمن موفق طوری تدریس می کنند که احتمال یاداوری اطلاعات مهم را حتی مدتها پس از فراغت از تحصیل رسمی ، برای دانش آموز فراهم می آورند.
این معلمان چیزی بیش از تغییری موقت در دانش فعلی دانش آموزان انتظار دارند.
یکی از ابعاد کارآمد ی معلم رشد درک او از حافظة انسان است.
در صورتی که یادگیری معنادار نباشد احتمال دارد که مطالب ناچیزی در خاطر باقی بماند. انچه یادگیرنده انجام می دهد برای حافظه حیاتی است. فعالیتهای دانش آموز در آزمایشگاه به او کمک می کند تا مفاهیم و اصولی را که در کلاس فرا گرفته است، معنادارتر و به یادماندنی تر کند.
در نتیجه درک معلم از حافظه و یادگیری عمیق دانش آموزان باعث به وجود آمدن تعلیم و تربیت کارآمد و توسعة فرهنگ و علوم و فنون در جامعه خواهد بود.
نظریة انگیزشی مازلو
میل به امنیت و محبت نیاز اساسی همة انسانهاست. نیازهای اولیه باید ارضا شود تا نوبت به گسترش نیازهای سطح بالاتر رسد.
آبراهام مازلو که بسیاری او را بنیانگذار روان شناسی انسان گرایانه می دانند (مثلا ، کوری، 1977، هماچک، 1987) ، طرح یک نظریه ی انگیزشی است که تأثیر بسیار مهمی در آموزش و پرورش آمریکا داشته است. نظریه ی او مبتنی بر این مفهوم است، که ارضای نیازها «مهمترین اصل زیربنای رشد است» «مازلو ، 1968، ص 55»
از نظریة مازلو مهمترین خصوصیت انگیزش، «تنها اصل کلی که علایق متنوع انسان را به یکدیگر پیوند می دهد» گرایش به نیاز جدید و بالاتر است که با ارضای نیازهای پایین تر ظهور می کند وقتی نیازهای اولیه ، مانند نیاز به ایمنی ، ارضا شود ، نیازهای دیگر همچون نیروهای انگیزاننده جایگزین آنها می شود انگیزة افراد مستقیماً برخاسته از نیازهای آنهاست و لذا انسان در رفتار خویش به ارضای نیازهایش گرایش دارد. «مازلو 1987»
کازلو هفت سطح اصلی نیاز به شرح زیر در نظر گرفت
جسمانی، ایمنی، تعلیق و عش، احترام، خودشکوفایی، دانستن و درک کردن و زیبایی شناسی.
مازلو جهار نیاز اولیه را نیازهای کمبودی نامید، زیرا وقتی در انسانهاکمبودی پدید می آید. کمبود غذا، کمبود ایمنی، نبود عشق و فقدان احترام برانگیخته می شوند تا او نیاز خود را تدمین کند.
مازلو می گفت مردم زمانی برای ارضای سه نیاز دیگر که آنها را نیازهای وجودی می نامد ، برانگیخته می شوند؛ که نیازهای کمبودی ایشان پاسخ گفته شده باشد. نیازهای وجودی، نه به دلیل کمبود، بلکه به علت علاقه ی اساسی انسانها به خود شکوفایی، دانش و زیبایی برانگیخته می شوند.
در نظام پیشنهادی مازلو، نیازها مراحلی هستند که باید در مسیر حرکت به سمت رشد خود از آنها گذر کرد. این مراحل شکل سلسله مراتبی دارند ، یعنی هر مرحله از نیاز، قبل از آن که نیاز مرحلة بعد برانگیخته شود ، باید ارضا شده باشد.
شکوفا کردن استعدادهای جوانان
نگرش اسلام به استعدادهای افراد
علامه طباطبایی در ذیل آیه ی شریفه
ولو شاء ربک لجعل الناس امه واحده و لایزالون مختلفین
اگر پروردگارت خواسته بود، همه مردم را یک ات کرده بود، ولی پیوسته مختلف خواهند بود. (هود /118) می نویسد، اختاف طبایع اجتناب ناپذیر است، چیزی که هست یک نوع از اختلاف، اختلافی است که در عالم از آن چاره ای نیست و آن اختلاف طبایع است که منشاء اختلاف بنیه ها می گردد. آری ترکیبات بدنی در افراد اختلاف دارد و این اختلاف در ترکیبات بدنی باعث اختلاف در استعدادهای بدنی و روحی می شود و با ضمیمه شدن اختلاف محیطها و آب و هواها، اختلاف سلیقه ها و سنن و آداب و مقاصد و اعمال نوعی و شخصی در مجتمعهای انسانی پدید می آید و خدای تعالی هم در قرآن کریم این اختلاف را به خود نسبت داده است و فرموده :

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  43  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله توسعه فرهنگی

تحقیق آماده با عنوان نقش مالیات بر توسعه اقتصادی - word

اختصاصی از فی گوو تحقیق آماده با عنوان نقش مالیات بر توسعه اقتصادی - word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق آماده با عنوان نقش مالیات بر توسعه اقتصادی - word


 تحقیق آماده با عنوان نقش مالیات بر توسعه اقتصادی - word

موضوع :

نقش مالیات بر توسعه اقتصادی

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات: 16 صفحه

تکه های از عناوین متن :

فهرست

 

پیشگفتار

مقدمه

رشد و توسعه اقتصادی

مطالعه کشورها در مورد مالیات

توزیع درآمد و توسعه اقتصادی

نقش مالیات بر توسعه

اصول کلی اقتصادی

سوابق

نتیجه گیری

منابع

 

پیشگفتار

تعارض میان معقولات توزیع درآمد و توسعه اقتصادی زمانی بالا گرفت که بلوک شرق خود را پرچمدار طبقات محروم و لذا پیشگام در توزیع عادلانه درآمد و بالاحض تجدید توزیع درآمد و به زیان سرمایه داران و مالکان معرفی کرد و بلوک غرب در سوی دیگر خود را منادی توسعه اقتصادی و رفاه نامید.

در آشنایی با تحلیل های خاص نظری و شناخت آن ها به کمک تجربه کشورهای رو به توسعه است که معلوم می شود آیا توزیع درآمد در جریان توسعه اقتصادی به زیان یا به نفع گروه های کم درآمد عمل می کند و یا اینکه آیا بهبود توزیع درآمد از طریق سیاست های مالیاتی و انجام هزینه های دولتی در نهایت توسعه اقتصادی را کند یا تند می سازد.

مطلب مهمتری که وجود دارد تأثیر واقعی این سیاست هاست زیرا اغلب اوقات سیاست های متوجه تعدیل درآمد به واسطه ساختارهای ناقص اقتصادی و نهادهای وابسته به گروه های پردرآمد خلاف هدف اصلی نفعی عاید گروه های کم درآمد نمی شود. در نتیجه مسیر تحقق عدالت اجتماعی یا دست کم یکی از مسیرهای آن توسعه اقتصادی است. در این راستا سیاست های مالی ( که سیاست های مالیاتی نقش مهمی از سیاست های مالی است .) از طریق تأثیر بر تخصیص عوامل تولید، توزیع درآمد و ثروت، بهبود در بازدهی نیروی کار و نهایتاً تأمین مالی سیاست های توسعه اقتصادی به تحقق این هدف کمک می کند.

 

مقدمه

 

ظهر انقلاب صنعتی و بروز عدم تعادل های ناشی از قرونی تولید بر مصرف و برعکس نقش پول کاغذی و پدید آمدن تورم ساختاری، دخالت مستقیم و مستمر دولت در برنامه ریزی های اقتصادی برای ایجاد تعادل جهت رشد و توسعه اقتصادی را که اغلب اقتصاد دانان ضرورتی مسلم می افکارند اجتناب ناپذیر می نماید.

در چنین شرایطی، مالیات به عنوان برداشتی حساب شده و متکی بر برنامه از درآمد و ثروت ملی عمدتاً به مثابه ابزار تنظیم سیاست های مالی برای ایجاد تعادل موردنظر در سطح کلان اقتصادی،اهمیت می یابد به گونه ای که بتواند شرایط مناسب جهت رشد و توسعه اقتصادی هماهنگ را ایجاد نماید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آماده با عنوان نقش مالیات بر توسعه اقتصادی - word

دانلود مقاله برنامه ریزی و توسعه اقتصادی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله برنامه ریزی و توسعه اقتصادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

نکات مهم در توسعه عبارتند از :
1 ) مقوله ارزشی 2) چند جانبه و چند بعدی است 3) ارتباط نزدیکی با بهبود دارد
اهداف توسعه:
1* مایک تودارو : توسعه چند بعدی است و آنرا مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی طرز تلقی مردم ، نهادهای مالی ، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر مطلق می داند .
2* برن اشتاین : تلاش برای ایجاد توسعه با بار ارزشی همراه است اشتیاق برای غلبه بر سوء تغذیه فقر و بیماری که از شایعترین و مهمترین دردهای بشری هستند از جمله اهداف توسعه به شمار می آید.
3* دادلی سیرز : توسعه جریانی چند بعدی تجلیل سازمان و جهت گیری متفاوت کل نظام اقتصادی ، اجتماعی عادت و عقاید مردم می داند.
4* پیتر دونالدسن : توسعه تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی گزینش ها و نهاده ها برای تحقق کامل هدفهای جامعه می داند و ادامه توسعه با آگاهی همگانی مردم از تغییرات و مشارکت صورت می گیرد.
5* میسرا : محقق هندی بر ابعاد فرهنگی تاکید دارد
6* گونار میردال : توسعه یعنی فرآیند دور شدن از توسعه نیافتگی یعنی رهایی از چنگال فقر با برنامه ریزی بهتر به منظور توسعه
7* بروگلفید : توسعه یعنی پیشرفت به سوی اهداف رفاهی ، توسعه باید نابرابری را کاهش داد.
انواع توسعه:
1* توسعه اجتماعی : اشکال متفاوت کنش متقابلی است که در یک جامعه خاص همراه با توسعه تمدن رخ می دهد و حوزه وسیعتری را در بر می گیرد
2* توسعه فرهنگی : دارای بار ارزشی بیشتری است و تاکید بیشتری بر نیازهای غیر مادی افراد جامعه دارد و در حوزه های ادراکی ، شناختی ، ارزشی و گرایشی انسانها و رفتار و کنش آنهاست تا حاصل فرآیند توسعه فرهنگی کنار گذاشتن خرده فرهنگهای نامناسب توسعه ای است
3* توسعه سیاسی : پس از جنگ جهانی دوم در ادیان توسعه طرح شده است تا کید بر کارایی حکومتها و جایگزینی الگوهای رفتاری نوین به الگوهای رفتاری سنتی توجه دارد مثلاً مشارکت مردم در حکومت
دولت پیشرفت داشته باشد ، گسترش جامعه مدنی در جامعه صورت می گیرد.
4* توسعه انسانی : توسعه انسانی به 3 شاخص کلیدی : طول عمر – سطح دانش – سطح معاش آبرومند بستگی دارد
تفاوت بین مفهوم رشد و توسعه : رشد جنبه کمی دارد ( رشد : بزرگ شدن ) توسعه جنبه کیفی دارد.
رشد اقتصادی: عبارت است از افزایش تولید خالص ملی یک کشور در یک دوره زمانی معین
تولید ناخالص ملی = درآمد ملی
توسعه اقتصادی: به معنای خروج از لفاف به معنای بهبود
پرفسور بلاک می گوید : توسعه اقتصادی عبارت است از : دستیابی به تعدادی از هدفها ، نمایان مطلوب و نوسازی از قبیل افزایش بازدهی تولید ، ایجاد نابرابری های اجتماعی و اقتصادی – کسب معارف و فهم مهارتهای جدید ، بهبود در رفع نهادها و یا بطور منطقی دستیابی به یک سیستم موزون و هماهنگ از سیاستهای مختلف که بتواند انبوه شرایط نا مطلوب یک نظام اجتماعی را برطرف سازد.
تعریف دیگر توسعه اقتصادی: عبارت است از : افزایش مداوم ظرفیت تولید یک جامعه که بر اساس تکنولوژی درون زایش رونده پی ریزی شده است.
(( افزایش درآمد ملی واقعی جامعه در طول مدت زمان طولانی ))
معیارهای اندازه گیری توسعه : 1 *کیفی 2* کمی
معیارهای اصلی:
1* تولید ناخالص ملی دارای معایب زیر است:
الف) اثر رشد جمعیت را نادیده می گیرد
ب ) اثر رشد قیمتها در نظر گرفته نمی شود
ج ) نحوه روش توزیع درآمد مورد توجه واقع نمی شود
د ) درآمد یا تولید ناخالص ملی هزینه های جانبی را که جامعه برای توسعه اقتصادی متحمل می شود مثل : آلودگی آب و هوا – صنعتی شدن در نظر می گیرد.
و) استفاده از این روش مسلتزم وجود آمار و اطلاعات صحیح به هنگام و آگاهی از روشهای محاسباتی دقیق و دارا بودن توان محاسباتی است به همین خاطر می توان گفت که این معیار نمی تواند معیار خوبی باشد هر چند متداول است
2* تولید واقعی سرانه ( درآمد ) : این معیار با توجه به اینکه دو ایراد اول وارد به معیار قبلی را ندارد از این رو نسبت به آن معیار ، معیار مناسب تری است .
( درآمد ملی یا به قیمتهای واقعی یا به قیمتهای جانبی ( اسمی ) است .)
ویژگی های مهم توسعه اقتصادی :
1)تدریجی بودن 2) خودگردانی و استمرا 3) خود اتکایی 4)خود کفایی

 


توسعه نیافتگی:
فورتادو : سرمایه ناچیز کشورهایی که منجر به فناوری و تکنولوژی نمی شود را توسعه نیافتگی می داند
عوامل توسعه نیافتگی : جهل و بی سوادی موجب عدم توسعه می شود - عدم اشتغال – نبود سرمایه کافی – نبود نیروی انسانی ماهر و متخصص - عدم استفاده از بهینه منابع طبیعی – کمبود منابع – دوگانگی اقتصادی – فرار مغزها – عدم برنامه ریزی صحیح – ضعف مدیریت – هیئت حاکمه – نوع حکومت
خصوصیات کشورهای جهان سوم : جمعیت زیاد(عدم برنامه ریزی صحیح در ارتباط با جمعیت ) – عدم تناسب امکانات اقتصادی با جمعیت - دوگانگی اقتصادی و فرهنگی – بی سوادی و بی توجهی به ارزش – بیکاری – فقر – بهداشت ضعیف – تورم – ضعف مدیریت – نبود نیروی انسانی ماهر – کمبود سرمایه – درآمد ناچیز – طول عمر پائین – تغذیه نامناسب – ضعف جسمانی
جریان تاریخی فرایند توسعه:
دو دیدگاه در ارتباط با علت توسعه یافتگی کشورها :
دیدگاه اول: در این دیدگاه نظریه پردازان 3 مرحله را مشخص می کنند که این مرحله در پیشرفت اجتماعی – اقتصادی کشورهای توسعه یافته صنعتی و همچنین در پیدایش و گسترش توسعه نیافتگی کشورهای فقیر و عقب مانده نقش اساسی ایفا کرده اند از نظر این علما از آغاز قرن شانزدهم تحولات تازه ای در زندگی انسانها ایجاد شد در این عصر تاریخی برخی جوامع به زوال کشانده شده و برخی دیگر نیز در مسیر توسعه و پیشرفت گام برداشته
چرا این دوگانگی در اقتصاد جهانی در نظام اجتماعی کشورها صورت گرفت ؟
1. وجود ارگانیکی = وقتی که صنعت پیشرفت می کند و در جوامع دیگر تاثیر می گذار
2. مکانیکی
آندره فرانک : عادت توسعه نیافتگی کشورهای توسعه نیافته خود کشورهای توسعه یافتگی هستند
چرا دوگانگی اقتصادی در نظام اجتماعی وجود دارد؟
به نظر این گروه علمای توسعه نیافته دلیل این امر به وجود ارتباط ارگانیکی بین کشورهای مختلف جهان بر می گردد از این رو وقتی در یکی از کشورهای جهان تحولی رخ می دهد آثار آن فقط در خود آن کشور منتشر نمی شود بلکه بدلیل وجود ارتباط بین کشورهای جهان سایر کشورها نیز از این تحول متاثر می شود
3 مرحله برای پیشرفت کشور توسعه یافته : براساس این دیدگاه فرآیند تاریخی توسعه اقتصادی در 3 مرحله انجام گرفته است که به واسطه آن تغییرات بنیادی در سطح جهان رخ داده و منجر به پیدایش 2 گروه کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته گشته است .
1) تجمع یا تراکم سرمایه 2) صدور کالا 3)صدور سرمایه
1* تجمع یا تراکم سرمایه : مرحله تجمع یا تراکم اولیه سرمایه از قرن 16 شروع شد و تا اواخر قرن 18 خاتمه یافته در این مرحله نخستین کشورهای استعمارگر دنیا ( هلند ، پرتغال ، اسپانیا ) با استفاده از ناوگان دریایی نیرومند و ممالک شرقی نظیر هند و سرزمین های کشف شده امریکای لاتین را تحت سلطه خویش درآورده و با غارت ثروت این ممالک موقعیت مالی خویش را تحکیم بخشیدن البته بعدها کشورهایی نظیر انگلستان و فرانسه نیز به کشورهای استعمارگر پیوستن و حتی توانستن از رقبای قبلی خود در این زمینه پیشی بگیرند بدین ترتیب کشورهای استعمارگر اروپایی شرایط مالی مناسبی را برای خود فراهم نمودن و از طرفی بر فقر و بدبختی کشورهای زیر سلطه افزودن تجمع سرمایه اولیه در انگلستان شرایط لازم را برای انقلاب صنعتی در سال 1760 فراهم آورد و سبب ببار آوردن محصولات کارخانه ای در غرب گشت و زمینه را برای ورود به مرحله دوم مهیا نمود .
2* صدور کالا : در این مرحله تولیدات محصولات با توجه به استفاده از ماشین افزایش یافت و تولید به شکل انبوه صورت گرفت از آنجا که این تولیدات بیش از تقاضای موجود در بازارهای داخلی غرب بود استمرار گردش چرخه های کارخانه های ممالک اروپای غربی در گرو پیدایش بازارهای جدید ، از این رو توجه کشورهای اروپای غربی به بازار ممالک مستعمره و نیمه مستعمره معطوف گشت مرحله صدور کالا زمینه توسعه و پیشرفت هر چه بیشتر ممالک غربی و عقب افتادن هر چه بیشتر کشورهای توسعه نیافته کنونی در اثر از بین رفتن صنایع بومی آنها و ضعف اقتصاد آنها را فراهم آورید این روند تا قبل از جنگ جهانی اول (1914) ادامه یافت .
3* صدور سرمایه : در این مرحله بدلیل بالا بودن تراکم کالاهای سرمایه ای در کشورهای اروپایی و کاهش صنایع فروش کالاهای سرمایه ای به کشورهای زیر سلطه شروع شد انحصارگران و صاحبان سرمایه یا می کوشیدن تا با سرمایه گذاری در بخش های تازه به نوآوری دست بزنند و یا سعی می کردند که به منظور جلوگیری از کاهش قیمتها به صدور سرمایه مبادرت کنند البته صدور سرمایه توسط انحصارگران تنها بدلیل جلوگیری از کاهش قیمت تولیدات ننموده است بلکه علاوه بر آن عوامل دیگری نیز در پیدایش این مرحله در روند توسعه ممالک جهان دخیل بوده است مهمترین این عوامل عبارتند از :
1) فرار از مالیاتهای جاری در کشورهای صنعتی
2) دستیابی سریعتر به منابع تولید و نیروی کار ارزان تر و بازارهای مصرفی به منظور کاهش هزینه های حمل و نقل و همچنین کاهش هزینه های تولید
3) کسب مازاد اقتصادی بیشتر
مرحله صدور سرمایه در واقع تکمیل کننده مرحله صدور کالا است زیرا این سرمایه گذاری ها برای کشورهای در حال توسعه منافع چندان به همراه نداشت و تنها زمینه دستیابی به سود بیشتر را برای کشورهای صاحب سرمایه فراهم می آورد در نتیجه وابسته کشورهای توسعه نیافته به کشورهای توسعه یافته بیشتر شد در این مرحله صدور سرمایه در بسیاری از موارد جنبه های سیاسی داشته است و به عنوان حربه ای برای حفظ سلطه اقتصادی و سیاسی بکار رفته می شود .
دیدگاه دوم : گروه دیگری از نظریه پردازان مبدا شروع و ریشه اصلی پدیده توسعه یافتگی در جوامع توسعه یافته را انقلاب صنعتی می دانند انقلاب صنعتی در سال 1760 در انگلستان به وقوع پیوست و سپس در سراسر اروپا گسترش یافت

 

انقلاب صنعتی 2 ویژگی مهم دارد :
1) تغییر جوامع از کشاورزی به صنعتی
2) ایجاد انقلاب بر پایه علم ژنتیک و دوام آن نیز بر اساس همین عامل می باشد
عوامل مختلف در ایجاد انقلاب صنعتی :
1* انقلاب کشاورزی : تغییر در شیوه تولید کشاورزی در ابتدای قرن 18 در انگلستان و افزایش تولیدات کشاورزی در اثر به کار گرفتن تکنیکهای جدید کشاورزی انگلستان را به عنوان یکی از قطبهای کشاورزی در اروپا مطرح نمود تا آنجا که حدود 50% متوسط مازاد تولیدات کشاورزی داشت بعنوان انبار غله معروف گردید و زمینه را برای کاهش قحطی فراهم نمود.
2* پیشرفتهای علمی ، فرهنگی و اجتماعی : این پیشرفتها مربوط به بعد از قرن وسطی است قرون وسطی که به قرن 4 تا 13 اطلاق می شود آنرا عصر تاریکی و رکود نیز نام نهاده اند بعد از قرون وسطی تا قرن 16 را عصر رنسانس می گویند زیرا اروپا در تمام زمینه های علمی ، ادبی و فرهنگی دچار تحول عظیمی شد .
3* عوامل فنی : عامل مهم دیگری در شکل گیری انقلاب صنعتی در اروپای قرن 18 است در آن زمان ماشین های فراوانی توسط مخترعین ساخته شد و بیشتر این ماشین هادر مراحل اولیه انقلاب صنعتی بکار گرفته شده اند مهمترین این اختراعات ماشین بخار می باشد که توسط ساواری و نیوکامن ساخته شد ( در سال 1700 )
نکته : بسیاری از این مخترعین که به اختراعات این ماشینهای پرداخته اند از جمله ساواری و نیوکامن بی سواد بودن ولی برای ادامه حیات انقلاب صنعتی از علم و دانش استفاده زیادی انجام گرفت برای مثال همان ماشین بخار ساواری و نیوکامن در طی سال 80 در فواصل زمانی مختلف توسط افرادی چون مهندس اسمیتون ، وات و بولتون تکمیل گردید یعنی علم برای ادامه حیات از ارزش بالایی برخوردار بوده است .
روشهای دستیابی به توسعه اقتصادی :
1* نظریه رشد متعادل: در اوایل دهه 1950 مطرح شده است لوئیس نورکس و روزن اشتاین رودن از جمله طراحان این نظریه هستند .
نظریه رشد متعادل ناکید خاصی به وجود صرفه جویی های خارجی و وجود وابستگی و پیوند متقابل بین بخشهای مختلف در نظام اقتصادی دارند منظور از صرفه جویی منافعی است که بطور ناخواسته در اثر فعالیت یک فرد یا یک گروه و یا در واقع یک بنگاه نصیب فرد یا گروهی می شود که در آن فعالیت هیچ نقشی ندارد . طرفداران نظریه رشد متعادل معتقدند که برای رهایی از حالت سکون و رکود تولیدی و فقر موجود در جوامع توسعه نیافته باید یک تلاش همه جانبه در کلیه بخشهای اقتصادی صورت پذیرد که حداقل تلاش جهت رسیدن به توسعه اقتصادی ضروری است و این شروع سریع زمینه را برای رشد سایر سطوح و بالا بردن قدرت تولیدی آنها فراهم آورد
رسیدن به رشد اقتصادی :
1* صرفه جویی 2* بازار ( عرصه و تقاضا ) 3* جلوگیری از تجارت خارجی
4* وابستگی متقابل بین بخشهای مختلف 5* تربیت نیروی انسانی ماهر
6* طرحهای اقتصادی 7* رهایی از بازارهای محدود داخلی 8* فعالیت های اقتصادی 9* ایجاد تقویت بازارهای داخلی 10 * افزایش تولید 11 * دور شدن از دور باطل فقر 12* سرمایه گذاری وسیع 13* سرمایه
بر اساس نظریه رشد متعادل برای رهایی از دایره فقر و عقب ماندگی باید سرمایه گذاری های وسیع و همزان در بخشهای متعدد و مختلف صورت بگیرد .
بنظر رشد متعادل یکی دیگری از ابزارهای دستیابی به رشد وجود بازار که برای ایجاد ارتباط بین عرضه و تقاضا بکار می رود
روزن اشتاین رودن : از نخستین کسانی است که نظریه رشد متعادل را تبیین کرده است نظریه وی به نظریه فشار بزرگ معروف است . روزن اشتاین رودن بیش از همه به نقش صرفه جویی های خارجی و وجود وابستگی متقابل بین بخشهای مختلف اقتصادی تاکید دارد وی معتقد است که در برنامه ریزی اقتصادی به منظور رسیدن به توسعه اقتصادی جامعه را باید بصورت یک موسسه تولیدی عظیم در نظر گرفت در نظر وی اولین قدم در راه توسعه تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص است ولی تربیت در آموزش نیروی انسانی از نظر بخش خصوصی سودآور نمی باشد زیرا اولاً تربیت نیروی انسانی هزینه بردار هستند و ثانیاً هیچگونه تضمینی وجود ندارد که این نیروی آموزش دیده و بعد از دوره های آموزشی جذب سایر موسسات نشوند
یکی از گامهای دیگر توسعه اقتصادی از نظر روزن اشتاین رودن سرمایه گذاری وسیع و همزمان در بخشهای متعدد مکمل است یکی از طرح های مهمی که از نظر اشتاین به سرمایه گذاری وسیع نیازمند است طرح های اجتماعی بالا سری و یکی از طرح های ضروری می باشد .
طرح های اجتماعی بالا سری : همان طرح های زیر بنایی مانند آموزش ، بهداشت و درمان ، راه سازی و سد سازی که باید قبل از سایر طرح های سرمایه گذاری انجام گیرد تا راه و زمینه برای سایر فعالیت های بازار همراه شود.
نظریه لوئیس نورکس : نورکس پدیده توسعه نیافتگی را از دیدگاه دورهای باطل فقر بررسی می کند نورکس معتقد است که در کشورهای توسعه یافته به علت پائین بودن سطح درآمد پس اندازها کم می شود و در نتیجه میزان سرمایه کم است و کمبود سرمایه نیز سبب کاهش قدرت تولیدی و بازدهی آن می شود و پائین بودن سطح تولید و بازدهی نیز به نوبه خود موجب پائین آمدن سطح درآمد می شود و در نتیجه دور باطل آغاز می شود نورکس با نقص تجارت خارجی یا گسترش محصولات بازار داخلی و نهایتاً ایجاد توسعه اقتصادی مخالف است و در مقابل بر نقش بازارهای داخلی تاکید می کند وی معتقد است در زمان عدم وجود تقاضای خارجی برای محصولات داخلی باید فرآیند توسعه را از طریق گسترش بازارهای داخلی ادامه داد برای اینکار باید قدرت تولید را ارتقاء داد با افزایش قدرت تولیدی ، قدرت خرید افراد جامعه بالا می رود و بازار لازم برای جذب محصولات تولید شده فراهم می شود نورکس با انکار نقش تجارت خارجی برای رهایی از بازارهای محدود داخلی و تاکید به نقش بازارهای داخلی در ایجاد توسعه دور باطل دیگری را مطرح می کند نورکس معتقد است که گریز از بن بست دوره های فقر نیازمند سرمایه گذاری های گسترده و همزمان در دامنه وسیعی از صنایع مختلف است. نورکس عقیده دارد که نظریه رشد متعادل قبل از هر چیز بوجود تقاضا برای سرمایه تاکید دارد چرا که تقاضای سرمایه باعث عرضه آن می شود نورکس در واقع بحث رسیدن به توسعه اقتصادی را فضای متشکل از عرصه نامحدود سرمایه ای مطرح می کند .
ریچارد نلسون ( نظریه دام تعادل ) = قرار گرفتن حداقل معیشت : نلسون با تعیین دام تعادل در سطح پایین به بررسی عقب ماندگی . چگونگی رهایی از آن پرداخته است نلسون معتقد است که بیماری اقتصادی کشورهای توسعه یافته قرار گرفتن سطح درآمد سرانه آنها در سطح حداقل معیشت است وی موارد زیرا دلایل قرار گرفتن اقتصاد کشورهای مذکور در دام تعادل در سطح پایین می داند :
1* وابستگی بسیار زیاد و ارتباط بین نرخ رشد جمعیت و نرخ درآمد سرانه
2* تمایل ناچیز و افزایش سرمایه گذاری سرانه از طریق بکار گیری درآمد سرانه اضافی
3* کمیابی زمین های قابل کشت
4* روشهای تولیدی با بازدهی پائین
5* وجود سکون فرهنگی و به تبع آن سکون اقتصادی
نلسون معتقد است که برای رهایی از دور باطل فقر باید سعی کرد تا سطح درآمد سرانه از یک سطح حداقل فراتر رود تا بتوان پس انداز کرد . بدنبال آن به سرمایه گذاری دست زد .
نظریه نلسون دارای 2 اشکال اساسی است :
1* نلسون معتقد به یک رابطه مستقیم بین درآمد سرانه و نرخ رشد جمعیت و درآمد سرانه و نرخ رشد درآمد ملی است در حالی که علت رشد جمعیت از یکسو به کاهش نرخ مرگ و میر و اثر به بهبود شرایط بهداشتی و درمانی دارد.
2* نلسون نظریه خود را بدون توجه به بعد زمان مطرح کرده است و از طرف دیگر به رابطه بین رشد جمعیت و رشد درآمد ملی در طول زمان توجه نکرده است
نظریه رشد نا متعادل : طرفداران نظریه رشد نا متعادل عنوان می کنند نظریه رشد متعادل نیازمند سرمایه گذاری وسیع و همزمان است در حالی که مشکل اصلی کشورهای توسعه نیافته کمبود سرمایه است با توجه به کمبود سرمایه و سرمایه های موجود بایستی این سرمایه ها در دسترس بخش ها یا صنایعی قرار دهیم که بتوانند نقش لوکومتیو را برای سایر بخش ها یا صنایع ایفاء کرد .
هیرشمن : یکی از نظریه پردازان اصلی رشد نامتعادل پرفسور هیرشمن است برای استفاده بهینه از سرمایه های موجود از نظر هیرشمن باید به طرح های استراتژیک توجه کرد بنابراین می بایستی آن دسته پروژه های سرمایه گذاری انتخاب شوند که در روند توسعه اقتصادی حداکثر پیوندها را ایجاد کند بنظر وی صنایع فولاد و آهن حداکثر مجموع پیوند ها را ایجاد می کند به نظر هیرشمن بخش صنعت بدلیل داشتن بیشترین پیوند با سایر بخشهای اقتصادی برای اجرای طرح های استراتژیک مناسب تر از بخش کشاورزی است و دلایلی نیز برای آن می آورد .
1* همه کشورهای پیشرفته صنعتی هستند
2* بازده عوامل تولید از جمله نیروی کار در بخش صنعت از بخش کشاورزی بیشتر است
3* از نظر وی انتخاب صنایع پیشتاز به منظور صنعتی شدن احتیاج به سرمایه گذاری بیشتری دارند و در 3 مرحله صورت می گیرد :
مرحله ی اول صنعتی شدن : در این مرحله با جایگزین کردن صنایع داخلی به جای واردات واقف است
مرحله ی دوم صنعتی شدن : اعتقاد بر این است که در این مرحله باید صنایع مونتاژ ایجاد شود تا زمینه ی فرهنگ شدن و کسب مهارت ها در جامعه فراهم گردد
مرحله ی سوم صنعتی شدن : در این مرحله ایجاد صنایع سنگین و مادر مانند فولاد و بالاخره ایجاد صنایع بسیار فنی و تخصصی مانند صنایع پتروشیمی و الکترونیکی مد نظر است .
آموزش و پرورش و نقش آن در توسعه اقتصادی :
بطور کلی 2 نوع سرمایه وجود دارد :
1* سرمایه انسانی : عبارت است از توانایی ها و مهارتها و ظرفیتهایی که فرد کسب می کند
2* سرمایه فیزیکی و مادی : که به مجموعه کالاهای با دوام مولدی می گویند که جهت تولید کالاهای مصرفی در سرمایه دیگر بکار می رود مانند ماشین آلات و تجهیزات
نیروی انسانی مهمترین عامل رشد اقتصادی می باشد زیرا بدلیل خصوصیاتی که هر یک از این دو سرمایه دارند موجب برتری و مزیت سرمایه انسانی نسبت به سرمایه فیزیکی و مادی می شود .
بدون شک می توان گفت : یکی از محورهای اصلی رشد و توسعه اقتصادی آموزش و پرورش است حتی برخی عقیده دارند که تکامل این ، بخشی است که موجب تکامل سایر بخشها می گردد.
رشد اقتصادی علاوه بر عوامل تولید ( کار و سرمایه ) به بهبود کیفیت و نیروی کار ، پیشرفت تکنولوژی صرفه جویی های ناشی از کار بهتر ، تخصص مطلوبتر صنایع و نهایتاً به آموزش و پرورش نیز بستگی دارد.
آموزش و پرورش باعث شکوفایی استعدادها و ارتقا کیفیت نیروی انسانی می گردد و افزایش کیفیت نیروی انسانی موجب افزایش بهره وری و رشد و تسریع ، رشد اقتصادی می شود .
بطور خلاصه می توان نقش و اهمیت آموزش و پرورش را در رشد و توسعه اقتصادی به قرار زیر بیان کرد :
1* ارتقاء سطح کارایی و قابلیت نیروی کار از مهمترین وظایف آموزش و پرورش است
2* انطباق و سازگاری بیشتر نیروی کار در هنگام تعمییرات شرایط کار نظیر تغییرات تکنولوژی در تداوم رشد اقتصادی امر بسیار مهمی است .
3* استفاده بهتر و مناسبتر از ماشین آلات و تجهیزات و تکنولوژی پیشرفته
4* تخصیص مناسبتر و مطلوبتر عوامل تولید که موجب انطباق و تحرک بیشتر در نیروی کار و سرمایه و صنایع در سازمان می شود
5* آموزش و پرورش موجب خلق ابداعات و شکوفایی استعدادها و تحصیل مهارتها می گردد و درآمد افراد را در آینده افزایش می دهد
6* آموزش و پرورش زمینه لازم برای ایجاد نگرشهای فرهنگی و اجتماعی مناسب ، توسعه اقتصادی را فراهم می آورد و نتایج مطلوبی را فراهم می آورد نظیر کنترل رشد جمعیت را بدست می دهد
7* آموزش و پرورش در شکل گیری توزیع عادلانه درآمد نقش موثر است
انواع آموزش و پرورش :
1* رسمی و آکادمیک : 1) ابتدایی 2) متوسطه 3)آموزش عالی
2* غیر رسمی – ضمن خدمت
3* آزاد و همگانی
وضعیت آموزش و پرورش در کشورهای جهان سوم :
1* بیسوادی عمومی 2* سرمایه گذاری در آموزش و پرورش
3* عدم کارایی 4* تقاضا برای آموزش 5* عدم تناسب با نیازهای جامعه
6* نظام نابرابر آموزش و پرورش 7* بیکاری تحصیل کرده ها 8* فرار مغزها و وابستگی فکری 9* انتزاعی و تئوری بودن آموزش ها 10* عدم وجود تنوع آموزش
برنامه ریزی و نقش آن در توسعه اقتصاد :
1* مشخص کردن هدف 2* وسیله ای برای رسیدن به هدف
3* پیش بینی جهت توسعه 4* تعیین اولویتها و شاخصها جهت رسیدن به هدف
5* استفاده مطلوب از امکانات و منابع موجود برای رسیدن به توسعه
مایکل تودارو در تعریف برنامه ریزی چنین تعریف می کند : تلاش آگاهانه که توسط یک سازمان مرکزی برای تحت تاثیر قرار دادن ، جهت دادن و یا در مواردی حتی کنترل تغییراتی که در متغییرهای اصلی اقتصادی یک کشور یا یک منطقه ای معین در طول زمان و بر طبق مجموعه هدفهای از بیش تعیین شده صورت می گیرد
برنامه ریزی اقتصادی فرآیندی است که طی آن به صورت آگاهانه و ارادی به منظور رسیدن به اهداف مشخص اقتصادی انجام می گیرد .
برنامه ریزی اقتصادی مساوی است با مجموعه ای از عملیات اقتصادی برای دستیابی به اهداف مشخص اقتصادی جامعه
برنامه ریزی اقتصادی برای کنترل کلی ابعاد فعالیت های بخش خصوصی و بخش دولتی در تولید و تجارت خارجی می باشد

 

2 ویژگی مهم برای برنامه ریزی اقتصادی :
1* طراحی و تدوین مجموعه ای از پروژه های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی سازگار با یکدیگر که برای رسیدن به آنچه مطلوب تشخیص داده شده ، لازم است .
2* مسئله اجزاء و تفویض اختیار برای اجرای برنامه تدوین شده است
شرایط لازم برای کسب موفقیت برنامه ریزی اقتصادی :
1* سازمان برنامه ریزی : وجود تشکیلات در قالب سازمان یا وزارتخانه برنامه ریزی باید به نحوی باشد که بتواند برنامه ای مطابق با نیازهای مادی و انسانی کشور تنظیم نمایند
2* اطلاعات آماری : وجود یک مرکز آمار گیری برای کسب اطلاعات آماری و سنجش میزان نیازهای مادی و انسانی مردم در جامعه و برای برنامه ریزی اقتصادی از اهمیت خاصی برخوردار است .
3* تطبیق هدف : این اهداف شامل افزایش درآمد سرانه ، بالا بردن نرخ اشتغال ، کاهش نرخ بیکاری ، توسعه عدالت اجتماعی ، کاهش نا برابری ها در توزیع درآمد و ثروت و قدرت اقتصادی و خودکفایی می باشد .
4* تعیین اولویت های برنامه : اولویت های برنامه با توجه به امکانات کشور از بین اهداف کلی انتخاب می شوند اولویتهای برنامه می توان کاهش نرخ بیکاری در سطح جامعه ، افزایش درآمد ملی پس انداز ، ایجاد خطوط ارتباطی ، ایجاد موسسات آموزشی و خدماتی می باشد اولویت های برنامه ریزی باید با در نظر گرفتن نیازهای کوتاه مدت و بلند مدت اقتصاد و با توجه به منابع انسانی و مادی موجود تنظیم می شود .
5* آماده و مهیا نمودن منابع اقتصادی : بدون منابع مالی برنامه ریزی تحقق پیدا نمی کند منابع مالی می تواند از خارج و داخل کشور تامین گردد.
6* تعادل در برنامه : برنامه اقتصادی باید توانایی ایجاد توازن اقتصادی را داشته باشد زیرا در غیر اینصورت کمبودها و مازاد ها در طی برنامه افزایش یافته و عدم تعادل شدت می یابد.
7* وجود تشکیلات اداری سالم و موثر
8* سیاست مناسب توسعه : قبل از تصمیم گیری در مورد برنامه اقتصادی ابتدا باید دست به انتخاب سیاست و توسعه اقتصادی مناسبی بزند تا از هر گونه ناهنجاری در طی برنامه جلوگیری بعمل آید به عبارتی دیگر چارچوب نظام فعالیت های اقتصادی باید دقیقاً مشخص و معین شود سیاستهای مناسب می تواند دستیابی به اهداف برنامه را تسریع و تسهیل نماید.
9* صرفه جویی های اقتصادی مخصوصاً در بخش دولتی : در طول برنامه باید به کمک سیاستهای مناسب در جهت صرفه جویی های اداری تلاش شود تا بدین وسیله مردم اطمینان داشته باشند که هر کمکی به دولت می کنند در جهت توسعه اقتصادی جامعه صرف می شود دولت قادر به جلوگیری از اتلاف منابع می باشد
10* بنیاد آموزشی و همکاری عمومی : وجود بنیادهای آموزشی سبب می شود تا معیارها و ارزش های اخلاقی مردم بر سطح مطلوب سوق داده شود .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   13 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله برنامه ریزی و توسعه اقتصادی