فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله مدیریت دانش

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله مدیریت دانش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 چکیده
سازمانهای زیادی، در جهان، نظامهای مدیریت دانش را، در راستای حفظ ثبات و سودمندیشان انتخاب کرده و می پذیرند. این نگرش در مشاغل رو به گسترش حاصل از فن‌ آوری، از قبیل بیوتکنولوژی، علوم رایانه و ارتباطات راه دور و همچنین در حرفه هایی مثل وکالت، حسابداری و مشاوره مدیریتی ملموس است. نسلی جدید از مدیران به نام «مدیر دانش» ظهور کرده اند تا این نظام نوین را در سازمانها نهادینه کنند. به دلیل تشابه کاری بسیار زیاد، اغلب متخصصان اطلاع- رسانی و کتابداران برای تصدی این سمت مطرح هستند. این مقاله، به بررسی انواع دانش و راه های انتقال و تبدیل آن می پردازد. در نهایت، اهمیت عنصر انسانی در نظامهای مدیریت دانش، با تاکید بر نقش کتابداران و متخصصان اطلاع رسانی ، تبیین می شود.

مقدمه
از اواخر قرن بیستم یک نوع تغییر نگرش در رابطه با جایگزینی سرمایه های مادی با سرمایه های فکری دیده می شود. سرمایه فکری، به تدریج در سازمانها به عنوان سرمایه اصلی آن مطرح می شود. این نگرش در بیشتر سازمانهای تجاری که بر تولید و حفظ سرمایع فکری تأکید دارند، نتیجه بخش بوده است. نظامی که با این نگرش رفتار می نماید، «مدیریت دانش» خوانده می شود. در بیشتر سازمانها این نیاز به مدیریت دانش، احساس شده است. کارهای خوبی که در نتیجه استفاده از نظام مدیریت دانش برای حفظ مزیت رقابتی در همه سازمانها، انجام شده است، نشان می دهد که آن سازمان ها قادر به حفظ و تثبیت اثربخشی و سودمندی خود شده اند. دانش، که یک عامل کلیدی در مزیت رقابتی است، آنقدر پویا و کم عمر شده است که مدیریت مؤثر آن یک ضرورت لازم برای حفظ و ثبات شده است. مدیریت دانش، آنطور که به نظر می رسد، نظامی است که به سازمان کمک می کند تا مزیت رقابتی اش را در محیط تغییرات سریع اقتصادی حفظ کند. پیشرفتهای به دست آمده ازطریق مدیریت دانش، در سازمانهایی که با بیوتکنولوژی، نرم افزارهای رایانه ای و ارتباطات راه دور و با دفاتر وکلا، حسابداران، مشاوران مدیریتی، سر و کار دارند، نشان می دهد که آن سازمان از چابکی و پویایی بالایی برخوردار است.
کار متخصصان اطلاع رسانی و کتابداران در سازمانها، با آنچه که برای مدیران دانش جدیداً مطرح است، تفاوت محسوسی دارد، ولی با این حال نزدیکترین حرفه به مدیریت دانش، حرفه کتابداری و اطلاع رسانی است. متخصصان اطلاع رسانی و کتابداران، به دلیل همین نزدیکی شغلی، برای تصدی سمت جدید مدیریت دانش مطرح شده اند. برای متخصصان اطلاع رسانی و کتابداران که به طور سنتی با فعالیتهایی نظیرتولید، گردآوری، دریافت، تکثیر، ساختارسازی[1]، ذخیره و بازیابی، و اشاعه اطلاعات، در ارتباطند، لازم است که بدانند مدیریت دانش چیست و چگونه یک نظام مدیریت دانش را تعمیم دهند و آن را در سازمان به کار گیرند. این بستگی به این دارد که آنها از پیشرفتهای مدیریت دانش آگاه باشند و اصول آنرا در جایی که مناسب است یا خطر آن کمتر باشد، به کار گیرند، به علت اینکه نظام مدیریت دانش کم هزینه و پرسود است، بعضی سازمانها از آن به خوبی استقبال می کنند تا ازخدمات پرهزینه کم سود بپرهیزند(کیلینگ[2] و هورنبی[3]، 1999). در این مقاله، ‌هدف، معرفی جنبه های متمایز مدیریت دانش برای متخصصان اطلاع رسانی و کتابداران است.

تعاریف مدیریت دانش
تمایز «داده»، «اطلاعات» و «دانش» مشکل است. تنها از طریق مفاهیم بیرونی یا از دیدگاه کاربر می‌توان بین «داده»، «اطلاعات» و «دانش» تفاوت قائل شد. معمولاً داده به عنوان مواد خام، اطلاعات به عنوان مجموعه سامان یافته‌ای از داده و دانش به عنوان اطلاعات با مفهوم شناخته می‌شود(بات[4]، 1382).
فرهنگ قرن بیستم چمبرز[5]، دانش را چنین تعریف می کند «عقیده تثبیت شده، آن چیزی که شناخته شده است، اطلاعات، آموخته، علم، یادگیری، مهارت عملی، آگاهی، شناخت و غیره».دانش ترکیب سازمان یافته‌ای است از «داده» که از طریق قوانین، فرآیندها و عملکردها و تجربه حاصل آمده است. به عبارت دیگر «دانش» معنا یا مفهومی است که از فکر پدید آمده ( به نقل از بات: ماراکاس[6]، 1999) و بدون آن، «اطلاعات» یا «داده» تلقی می‌شود. تنها از طریق این مفهوم است که «اطلاعات» حیات یافته و به «دانش» تبدیل می‌شود (بات، 2000). بنابراین تمایز بین «اطلاعات» و «دانش» به دیدگاه کاربر بستگی دارد. دانش یک مضمون وابسته است از آنرو که «مفاهیم» در ارتباط با یک الگوی مشخص تفسیر می‌شود. ( به نقل ازبات: ماراکاس، 1999) و مدیریت یعنی «روش هدایت و استفاده از چیزی». اصطلاح مدیریت دانش یک اصطلاحکاملا بی ثبات است. درست مثل هم خانواده های آن مثل اطلاعات ، مدرک و سند ، راه های متعددی برای تفکر درباره آن وجود دارد( مک اینرنی[7] و لوفور[8]، 2000). تعریف مدیریت دانش طبق نظر یکی از متخصصین چنین است «مدیریت دانش، سازگاری برای حفظ و ثبات سازمانی را در مواجهه با تغییرات در حال رشد محیطی را فراهم می کند. ضرورتاً آن دسته از فرایندهای سازمانی را مد نظر دارد که در جستجوی ترکیب و تلفیق محتوای پردازش شده داده ها و اطلاعات حاصل از فناوریهای اطلاعاتی با خلاقیت و نوآوری عوامل انسانی است( مل هوترا[9]، 1999) . تعریف دیگری هست که «مدیریت دانش، عملاً، شامل شناسایی و بازنمایی سرمایه های فکری موجود در سازمان، تولید دانش جدید برای برتری رقابتی در درون سازمان، ایجاد امکان دسترسی به حجم وسیعی از اطلاعات سازمانی، اشتراک در بهترین کارها، و فناوری که قادر به انجام همه موارد مذکور باشد، شامل گروه افزار و اینترانت ها( بارکلی[10] و مورای[11]، 1997) . بات مدیریت دانش را فرآیند ایجاد، تأیید، ارائه، توزیع و کاربرد دانش می داند(1382). مدیریت دانش این گونه نیز تعریف می شود «حرفه ای که هدف آن مهار و به کارگیری دانش و اطلاعات و ایجاد دسترسی بی کم و کاست به آن برای همه کارکنان در یک سازمان، است با این هدف که آنها کارشان را بهتر انجام دهند ( سوکومار[12]، 1999) . از این تعریف چنین به نظر می رسد که مدیریت دانش دارای دو بعد است، فیزیکی و غیر فیزیکی و دو حالت زنده و بی جان، یک متخصص اطلاع رسانی و یک کتابدار متخصص که تاکنون خودش را بیشتر وابسته به فناوری اطلاعات و نتایج آن کرده است، باید فراتر از دیگر مردمان در حوزه های ناشناخته ای مثل خلاقیت، دانش، اندیشه و غیره در جهت ایجاد سود برای سازمان مادر خود، به مطالعه و جستجوی جنبه های ناشناخته طبیعت انسانی بپردازد. هدف این مقاله، تلاش برای تبیین این نوع جدید مدیر دانش است. او باید یک نقش پویشگرانه را بپذیرد و از یک نگرش دانش مدار نسبت به افراد در سازمانها، برخوردار باشد.

انواع دانش
بسته به اینکه دانش در کج، از لحاظ فیزیکی، قرار دارد به دو نوع تصریحی و ضمنی تقسیم بندی می شود ( نانوکا[13] و تاکوشی[14]، 1995).دانش تصریحی[15]، دانشی است که می تواند رسماً به زبان بیان گردد شامل جملات دستوری، فرمولهای ریاضی، شرح جزئیات، دستنامه ها و غیره، و در بین افراد به صورت رسمی و آسان قابل انتقال است. این دانشی است که کتابدار و متخصص اطلاع رسانی با آن آشناست. دانش ضمنی[16]، ارایه آن با زبان رسمی و برای ارتباط، سخت است. آن دانش شخصی است که در تجربه افراد نهفته است و شامل عوامل ناملموس و نامحسوسی از قبیل مهارت، ، تجربه ، نظام ارزشی و غیره است. آن، ذهنی است و بوسیله کار و تمرین بوجود می آید. دانش ضمنی در بسیاری از سازمانها، هرگز ثبت و ذخیره نمی شود هر چند که ماهیت آن برای قرار گرفتن در هسته عملیاتی سازمانی، شناسایی می شود. در حالیکه دانش ضمنی مطلق است ، دانش صریح دانشی است بر پایه قانونمندی، که با استناد به قوانین متناسب، فعالیت ها را با موقعیت ها منطبق می سازد(کیم[17]، 1380).
سه گروه از کارشناسان به عنوان تیم همکاران دانش که نیازمند همکاری با هم هستند در مرکز دانش قرار دارند. آنها عبارتند از: استفاده کنندگان، متخصصان دانش، شامل کتابدارن ، و کارشناسان فن آوری (کیم، 1380). عامل تصمیم گیرنده و اثرگذار در تغییر نقش متخصصان اطلاع رسانی و کتابداران به مدیران دانش، عبارت از شناخت، دریافت و انتقال دانش ضمنی موجود در سازمان به دانش تصریحی است. هر چند آشنایی آنها با مدیریت دانش تصریحی، می تواند به آنها در این نقش جدید کمک کند، ولی این آشنایی، نمی تواند به تنهایی جایگزین مهارتهای جدید مورد نیاز در نقش مدیر دانش باشد. داونپورت[18] و پروساک[19] (1379) ازکتابداران ومتخصصان اطلاع رسانی به عنوان دلالان و واسطه گران دانش در سازمان ها یاد می کنند و داونپورت(1993) معتقد است که کتابدارن اگر بخواهند در ایفای نقش جدید خود در مدیریت دانش ، پیشرفت کنند، باید هدفها، فعالیت ها و علایق فرهنگی خود را تغییر دهند. کسب مهارتهای جدید، تغییر طرز نگرش، شناخت کامل اهداف و آرمانهای سازمان، روابط عمومی عالی، نگرش پویشگرانه و غیره، برخی از جنبه هایی هستند که در جریان تغییر به مدیر دانش، به کار می آیند.

عناصر انسانی در مدیریت دانش
محیطهای تجاری امروزی ثابت و قابل پیش بینی نیستند. در این محیطها، نتایج مبتنی بر مکاشفه برای حل مشکلات و مسائل، در بسیاری موارد دورتر از حد انتظار، ظاهر می شوند. با توجه به نامحسوس بودن تغییر محیطها، توانایی اصلی دیروز یک سازمان،ممکن است امروز به ضرر سازمان باشد. به همین منظور، بررسی تنوع و پیچیدگی محیط بیرونی، نیاز به تشویق ابتکار و خلاقیت انسانی در درون سازمان معلوم می گردد.
مدیریت مبتنی بر فناوری اطلاعات، به اندازه کافی، قابلیت تشخیص و حل مشکل دسترسی به دانش ضمنی موجود در سازمان، ندارد. جس شرا[20] (1983) می گوید ماشین قادر به محاسبه و پردازش داده ها است اما این ذهن انسان است که می تواند دانش و اطلاعات را پردازش نماید. طرح مدیریت دانش، دانش تصریحی را معرفی کند و شناختی از دانش تصریحی نسبت به دانش ضمنی ارایه می کند و ابعاد انسانی را مثل نظرات، ارزشها، انگیزه ها و....، در فرایند ایجاد آن برای حل مسأله، به آن ربط می دهد. اهداف الگویی مدیریت دانش در جذب دیدگاههای ناهمگون، در شرایط مساوی، بهتر از فناوری اطلاعات، قادر به عینیت بخشی و آسان سازی انتقال اطلاعات و دانش ضمنی است. مدیریت دانش بیان می کند که عوامل انسانی، بهترین دریافتگرهای حسی برای دریافت کوچکترین تفاوتها و پیچیدگی پدیده ها و تغییراتی که در بیرون رخ می دهد، هستند. چنین برداشتی از واقعیت، نقش کلیدی در شکل دهی مسؤلیت سازمانی نسبت به یک موقعیت در نظام مدیریت دانش ایفا می کند. در فرهنگی که به دانش شخصی افراد بهای زیادی می دهند، افراد به طوری غریزی، قدرت دانش را احساس می کنند. اشتراک دانش[21] با دیگران، در اصل، اشتراک قدرت[22] است و در کل، ربطی به قدرت فرد ندارد. هدف از جایدهی نظام مدیریت دانش این است که مردم را متقاعد کند که دانش مورد احتیاج را استفاده کنند و آنرا با دیگران به اشتراک بگذارند. به عبارت دیگر ایجاد فرهنگ دانش اشتراکی، برای دسترسی به این هدف، قدم اول، متقاعد کردن، آموزش و یادآوری نیاز و سودی است که بایستی عاید سازمان و احیاناً نصیب افراد، در چنین اشتراکی شود. بعنوان یک سیاست سازمانی، باید در قبال اشتراک دانش پاداش داده شود و از انباشتن آن جلوگیری شود. اعتقاد و باور به این قضیه، سود بیشتر در نتیجه اشتراک دانش، از عوامل موفقیت نظام مدیریت دانش است.

فناوری اطلاعات (IT) در مدیریت دانش
اهمیت و کاربرد فناوری اطلاعات در مواجهه با ناآرامی و پیچیدگی محیطهای بیرونی، به خوبی شناخته شده است. هرچند فن آوری اطلاعات نمی تواند خودش به تنهایی مدیریت دانش را هدایت کند، با این حال آن نقشی حیاتی در تسهیل سازگاری و موفقیت یک نظام مدیریت دانش اولیه در سازمان ایفا می کند.فن آوری اطلاعات به عنوان ابزاری اساسی برای نیل به مزیت رقابتی در اکثر سازمان ها استفاده می شود. نقش راه حلهای ارایه شده فناوری اطلاعاتی جدید، در حل و آسان سازی مسایل و مشکلات، غیر قابل انکار است، و بالعکس، نباید از مشکلات ناشی از پیشرفتهای فن آوری اطلاعات ، غافل شد. مدیریت دانش به الگوهای تعامل میان فناوری‌ها، فنون و افراد شکل می‌بخشد. برای مثال تکنولوژی اطلاعات در خصوص گردآوری، ذخیره و اشاعهء اطلاعات به خوبی عمل می‌کند ولی در تعبیر آن ناتوان است . استفاده از فناوری باعث بهره‌وری افراد و انسجام اطلاعات در درون سازمان شده و عناصر انسانی تعبیر اطلاعات را از طریق ارائه دیدگاه‌های مختلف در یک زمینه انجام می‌دهند.
دانش بیرونی، سرمایه دانشی است که منشا آن خارج از سازمان است. متخصصان[23]، پایگاههای اطلاعاتی پیوسته[24]، اینترنت و... مثالهای دانش بیرونی هستند. گروه افزار[25]، فناوریهای استخراج و انباشت داده و غیره، ابزارهای لازم الامری در فرایند تصمیم گیری شده اند. برای مدیر دانش مهم است که تناسبی بین یکپارچگی پیشرفتهای فن آوری اطلاعات در سیستمهایی که برای دریافت دانش از بیرون و داخل سازمان طراحی شده اند، بدهد.

انتقال[26] و تبدیل[27] دانش
درک چگونگی انتقال و تبدیل دانش، قبل از تلاش برای استقرار نظام مدیریت دانش مهم است ( رائو[28] و پراکاش[29] ، 1999). پیش نیاز لازم و ضروری برای موفقیت نظام مدیریت دانش اولیه، حاکم شدن یک حس ضرورت و احساس چالش در سازمان برای سازگاری آن است. مدیریت، دارای نقشی کلیدی در اینجاست.
انتقال دانش ضمنی به ضمنی، اغلب از طریق تعاملات بین اشخاص یا معاشرتها، به صورت غیر رسمی، انجام می پذیرد. بدین منظور شناخت درست از اجزای دانش ضمنی، ضروری است. همچنین، باید یک محیط عامل در این موقعیت، در بیرون یا داخل سازمان، موجود باشد. تبدیل دانش ضمنی به شکل تصریحی، بوسیله یک فرایند بیرونی سازی[30] انجام می گیرد. که دانش ضمنی از شکل طرحهای شهودی و درون یافتی به قالب قابل ثبت شامل طرحهای بصری و نمایه ای ترجمه می گردد. این طرحها و نقشه ها درک و دریافت همگان را تسهیل نموده و می تواند دوباره استفاده شود. اگر بتوان دانش نهفته در ذهن افراد را به دانش صریح و قابل انتقال تبدیل کرد، به گفته نوناکا و تاکوشی (1995)، واقعا دانش جدیدی خلق کرده ایم، چون آنچه را در ذهن و درو ن بوده، قابل ارایه و درک جمعی نبوده است، به صورت دانش مدون وقابل انتقال به همگان درآمده است که این فرایند برونی سازی یا عینی ساختن دانش نام نهاده اند. کاربرد دانش آنقدر تغییر یافته است که بایستی در جریان کار و حل مشکل، از آن حمایت وپشتیبانی شود.
هر چند سازمانها در حال تجربه راههای جدیدی برای تبدیل دانش ضمنی به دانش تصریحی هستند، نباید روشهای سنتی را نادیده انگاشت. آموزش ضمن خدمت، کارآموزی ، طرحهای پاداش و... کارآیی آنها را در طی دوره ها بهبود می بخشد و حتی باید، علاوه بر این، با روشهای فراتکنیکی مانند ثبت و ضبط اعمال و گفتگوهای افراد کارآزموده، این روشها حمایت شود.
تجربه برخی سازمانهای تجاری در هند بیانگر این است که اشتراک دانش بین کارکنان یک سازمان، مشکل بزرگی نیست و کارکنان، دانش موجود در محیط و فرهنگ کار را به اشتراک می گذارند ( مولیک[31]، 1999) . تجربه پرایس واتر هاوس کوپرز[32] نشان می دهد سازمانهایی که دارای یک محیط کاری غیر رسمی متضمن اشتراک دانش هستند یا آنهائیکه در محیط کاری خود با چنین روشی کار می کنند، که در آن کارکنان نمی توانند بدون اشتراک دانش، به نتایج مورد نظر برسند، از بهترین امکان تبدیل و تغییر مدیریت دانش به یک مزیت رقابتی تداوم دار برخوردارند. آنها می گویند جریان اطلاعات ودانش در سازمان باید آرام باشد و به صورت غیر بوروکراتیک اداره شود.
تجربه شرکت خدمات مشاوره ای تاتا (TCS)[33] نشان می دهد که کارکنان ، در نتیجه تشویق آگاهانه بوسیله شرکت، با رغبت و میل خود برای اشتراک و استفاده مجدد از دارایی های فکری خود اقدام می کنند. TCS ضرورت وجود زیر ساخت مناسب مدیریت دانش را که دانش، تبدیل به سرمایه شود، مشخص نمود. اشتهار TCS و تبلیغ آنها برای مشارکت در دانش، به عنوان یک انگیزه برای افراد و گروهها عمل کرد. شرکت توسعه لوتوس[34]، بر این باور است که با شناخت گروه افزار آن، آن یاد گرفته است که مردم، آنچه را که می دانند به اشتراک می گذارند و از آن همراه با دیگران، دوباره استفاده می کنند. شرکت اینترنتی DBS ، اظهار می کند که برای توانایی در اشتراک دانش، اولین قدم این است که نگرش عوض شود. لازم است که در جریان کار به همه کارکنان تفهیم شود که آنها قسمتی از یک ماهیت واحد هستند، آنها یک سرنوشت مشترک دارند که می تواند از طریق دانش اشتراکی به بهترین نحو در آن پیروز و موفق شد.
تبدیل دانش ضمنی به ضمنی، ضرورتاً ترکیبی مجدد از دانش ضمنی، موجود به روشها و فرایندهای اثربخش و کارآمد است. پایه دانش یک سازمان مجموعه ای از اطلاعات جمع آوری شده در انواع مختلف نظامهای اطلاعاتی و ارتباطی، است. نظامهای مدیریت دانش، باید یک دید شفاف و بدون خطا از این داده های کاربردی، طبق یک روش کاربرگرا، فراهم کند. فرایند تبدیل دانش تصریحی به تصریحی دارای یک رده بندی و سازماندهی دانش مدار عالی است که پراستفاده و مفید، قابل درک و آسان برای استفاده است. متخصصان اطلاع رسانی و کتابداران دارای نقشی مهم در تعریف، طبقه بندی اساسی دانش،ایجاد و توسعه ابرداده ها، و مهمتر از همه، ایجاد زبان کنترل شده ای که بیانگر زبان تخصصی وحرفه سازمان است، هستند. کوهن[35] و لوینتال[36] معتقدند که داشتن یک پیش زمینه تخصصی برای جذب دانش جدید و استفاده از ساختارها و الگوهای نو،ضروری است ، سازمان و اعضای آن باید با آگاهی از زبان علمی خاص حوزه مورد نظر، اهمیت وارزش تجربه دیگران را بدانند و به ژرفای آن پی ببرند تا بتوانند بدرستی از آن بهره برداری کنند(کوهن و لوینتال، 1990). تبدیل دانش تصریحی به ضمنی هنگامی که کاربر به صورت مداوم، دانش تصریحی را در کارش استفاده می کند رخ می دهد. نیروی انسانی دقیق و فرهنگ کاری سازمانها دارای نقش مهم در اجرا و انجام این نوع از تبدیل هستند. انتخاب متخصصان اطلاع رسانی و کتابداران برای سمت جدید مدیر دانش در بسیاری از سازمانها، از روی تصادف نیست. فعالیتهایی که یک متخصص اطلاع رسانی و یک کتابدار مجبور است در جریان تبدیل به مدیر دانش انجام دهد، عبارتند از: معرفی انواع گونه گون دانش سازمانی، روش های پیشرفته، نظام ساختاری، و دستیابی به دانش، توزیع و انتقال دانش، گسترش و افزایش سودمندی و ارزش دانش، ذخیره سازی و بازیابی دانش( کیم، 1380)، و کاربردی نمودن سرمایه دانشی سازمان (اسپیچ[37]، 1998) .
قدم اولیه در یک برنامه مدیریت دانش، تعریف و تشخیص شاکله های سرمایه دانش برای یک سازمان است. به دلیل اینکه این قدم، اساس نظام مدیریت دانش است، باید مسؤلین با تجربه در سازمان مسؤول این عملکردها باشند. جزئیات و شاکله های دانش پایه سازمان در این مرحله تعریف و تبیین می شوند. این اقدام، همچنین حسابرسی دانش[38] نیز است. در حسابرسی دانش، این نکته باید رعایت شود تا از گرایش به نوع خاصی از اطلاعات جمع آوری شده، که کاری بسیار فنی است، اجتناب شود. به اطلاعات تجاری و بازاریابی نیز لازم است که اهمیت کافی داده شود.

دریافت سرمایه دانش
نخست، فرایند دریافت، مستلزم کار در کنار پردازشگران دانش است تا دانش را جذب و به سرمایه دانش سازمان بیافزاید. درپی آن، باید مکانیسم هایی باشد که به صورت خودکار این فعالیتها را انجام بدهد. همچنین، وجین دانش بدون کاربری و استفاده، کاری که در عالم کتابداری در مورد مدارک بی استفاده انجام می شود، فعالیتی ضروری است. این کار باید به صورت دوره ای توسط کارشناسان انجام گیرد. اهمیت مدیریت دانش در اینجا، درست مانند جدا کردن مواد خالص از ناخالص و حذف مواد زاید آن است، که برای پیشرفت دانش انجام می گیرد. علاوه بر اینکه این عمل، یک دانش جدید است فرایند دریافت دانش ضمنی، متخصصان اطلاع رسانی و کتابداران را به فعالیت مطالعاتی شدید در زمینه موضوعاتی مثل روانشناسی، اداره کردن، توسعه منابع انسانی و غیره، فرا می خواند تا در اجرای وظیفه شان موفق و مؤثر باشند. این دیدگاه مورد تأکید نویسندگانی مثل هازل هال[39] است(1999).
داده ها و اطلاعات دریافت شده در نظامهای گوناگونی ذخیره می شود که دارای سرورهای اینترانت، پایگاههای اطلاعاتی، و غیره است، علاوه بر اینها، اطلاعات قابل دسترس در وب سایتهای اینترنتی نیز، باید به عنوان بخشی اساسی از دانش دریافت شده مورد توجه قرار گیرد. عموماً اطلاعات، هم داخلی و هم خارجی، بسیار حجیم و با سازماندهی ضعیف و عدم یکدستی، روبرویند. همچنین مسأله سنجش صحت اطلاعات نیزمطرح است. بهترین افراد برای دستیابی، نمایه سازی، ارزشگذاری ، تأیید و فرستادن اطلاعات در باره سازمانها، متخصصان اطلاع رسانی و کتابداران هستند. گام بعدی در مدیریت دانش اولیه، این است که چگونه این متخصصان نسبت به رده بندی سرمایه دانش اقدام کنند.

رده بندی سرمایه دانش
مدیریت دانش سؤال ساده‌ای درباره ذخیره، بازیابی و انتقال اطلاعات نیست بلکه بیشتر تعبیر و سازماندهی اطلاعات از جهات مختلف است(بات، 1382). یک اصل لازم برای استفاده مؤثر و بهینه از جریان دانش ناشی از حسابرسی دانش رده بندی و سازماندهی آن به نحوی است که بیشترین کاربری و سودمندی را به کاربر نهایی برساند. طرحهای رده بندی مورد استفاده باید استفاده نهایی را آسان کند. در زمان رده بندی، باید ابر داده، اطلاعاتی که در باره اطلاعات است، ایجاد شود که دارای نقشی بسیار مهم در بازیابی اطلاعت و تحویل بیشترین نتایج مرتبط، است.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   15 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مدیریت دانش

دانلود مقاله سلیمان راوش

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله سلیمان راوش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 حمامهء در حمام خون ذؤیان خرد



سخن از یمامه ازاده ی بلخ، رابعه است ، کبوتری بلند پرواز که ذؤیان و صیدان خونریز اهریمن خوی ، بال های یاقوتی جانش را با شمشیر برید ند و پیکر مهتابینه اش را در گرما به ً خونین ، به خون رنگین ساختند .
از آن تاریخ تا به امروز که بیشتر از هزار سال ازآن میگذرد ، رابعه را از حمام خون ذ ؤ یان خرد بیرون نیاوردند، واقعیت اندیشه وتفکر شاهد خت بلخ رابعه همچنان از سده ها بدین سو است که در زندان نویسنده و شاعر امکان پیدا نموده اند ،که فقط روی بٌعد آزاد اندیشی رابعه در انتخاب وگزینش عشق خشونت هایی فکری وباوری در بند و زنجیر است. تنها در پسینه سالها است که از او چند نویسنده و شاعر امکان پیذا نمودند که فقط روی بعد آزاد اندیشی رابعه در انتخاب و گزینش عشق بحث نمایند و در تکیه به سرنوشت جانگداز او قاتلین و منکران عشق را محکوم بدارند، که از جمله این کسان در پسینه سالها برعلاوه چند تن ازمتقدمین سده هایی پیش که از آنها نام خواهیم برد ، زنان چون مهریه آذرخش و لیلی رشتیا عنایت سراج و چند تن دیگر میتوان نام برد .
اما سوال اساسی که میتواند مطرح گردد اینست که چرا در تاریخ ادبیات ما از رابطه های عاشقا نه افسانه یی مانند ، یوسف و زلیخا ، لیلی و مجنون ، شیرین و فرهاد، وامق و عذرا و ویس و رامین ، به ویژه از یوسف و زلیخا و لیلی و مجنون ، داستان و دیوان های شعری داریم ، اما از رابعه بلخی که فداکارانه ترین و درعین حال سوگمندانه ترین حماسه عشق را با خون خویش در تاریخ عشق وحماسه در سر زمین ما رقم زده است،نشانه ء فقط در حد اولین شاعر زن و سوانح مختصر آن چیزی بیش از این نمیتوان یافت.
در حالیکه سراسر دیوان های شعری و ادبیات عاشقا نه ما از تمثیل ها و تصاویر لیلی و مجنون ویوسف و زلیخا مشحون است.تمثال ها وتند یس های که نه تنها رابطه ای با فرهنگ قبل از اسلام شدن ما ندارد ، بلکه آن تندیس ها خاص اعراب بادیه نشین به شمار می آید . مثلا" یوسف و زلیخا که قصه ا ی یهود یان است و این قصه به نقل از تورات در قرآن هم نقل شده است ، قصه ء مردی معبری بنام یوسف است که برادران نا مادریش بنا بر عقده های که داشتند یوسف را طبق روایت تورات به تجار اسماعیلیان به بیست پاره ء نقره فروختند.1
آن تجار یوسف را خریده به مصر می برد ، در مصر فوطیفار که خواجه و سردارافواج فرعون بود او را از اسماعیلیان خریده و بحیث غلام در خانه خویش می گمارد، در خانه فوطیفار است که باری بگفته تورات ، زن اربابش از او تقاضای همخوابگی مینماید ، در این تقاضا بنا بر روایت تورات هیچگونه نشانه از عشق و محبت نیست، بعید نیست که خواهش زلیخا بالفرض اگرصحیح باشد، در اثر ضرورت و نیازمندی های جنسی ناشی از بی میلی ها و یا کمبود های مردانگی شوهرش بوده باشد، زیرا یکی از علت های به کژراهه در رفتن ها فقر است. و یا هم شاید بر عکس ادعای تورات و قرآن زلیخا بی گناه بوده با شد. که باید هم چنین باشد ، زیرا اگر قصور از زلیخا میبود بدون تردید شوهرش او را مطابق دستور شریعت یهودیان سنگسار میکرد. گفتنی است که سنگسار نمودن زانی و زانیه شیوه ء عمل شریعت یهود یان است که بعد ها الله تعالی در زمان عیسی این فرمان خویش را منسوخ میسازد، اما دو باره مثل اینکه پیشمان شده باشد در زمان محمد انرا نافذ میگرداند. ولی ملاحظه میگردد که فوطیفار شوهر زلیخا یوسف را مجرم دانسته به زندان می اندازد. در زندان این جوان معبر مشغول تعبیر نمودن خواب های زندانیان میگردد ، تا آنکه کارش رونق میگیرد وسر انجام پای تعبیر خواب فرعون به آن بارگاه راه میابد و زانو میزند. در اثر فراستی که دارد کارش به جای میرسد که فرعون به او میگوید: « بدانکه تو را بر تمامی زمین مصر گماشتم و فرعون انگشتر خود را از دست خویش بیرون کرده ، آن را بر دست یوسف گذاشت ، و او را به کتان نازک آراسته کرد ، و طوقی زرین بر گردنش انداخت ، و آسنات، دختر فوطی فارع ، کاهن اون را بدو به زنی داد. » 2
بدین گونه یوسف در اثر رحمت ولطف فرعون به مقام ومنزلت می رسد ،همین مقام وقدرت است که چاپلوسان وجیره خواران خوان کرم را وا میدارد که برای بدست آوردن جاه و مقام بیشتر سعی نما یند تا شانه های ارباب خویش را از بار گناه سبکدوش سازند ودامن زلیخا را آلوده ی گنا ه گردانند. زیرا در ادیان سامی زن همیشه محکوم بوده قتل و رسوایی زن شگفتی ندارد و آن را صفت ذاتی زن میشمارند. چنانچه که در قرآن با استفاده از همین ترفند یهودان به محکوم نمودن زنان پرداخته شده است وزن را مکار و حیله گر میداند و میگوید : « فلمار اقمیصه قد من دبر قال انه من کید کن ان کید کن عظیم» { ترجمه: وچون دید پیراهنش دریده شده( حقیقت را دریافت و) گفت این از مکر شما ( زنان) است که مکر تان عظیم است ] 3
گذشته از آنکه بنا بر آنچه در تورات ملاحظه میشود ، یوسف هرگز پیغمبر نیست بلکه بر عکس تا آخر عمر خدمگذار فرعون بوده است ، و پس از آنکه بدربار فرعون مقام پیدا مینماید ، دیگر از زلیخا خبری نیست . و زلیخا هم خبری یوسف را که به قول عشقنامه نویسان عاشقش شده بود نمی گیرد، و یادی از او در زندان نمی کند.
اینجاست که باید پرسید، که این شاعران و عشق نامه نویسان ، سوز وگداز عشق زلیخا را از کدام منبع دریافت نموده اند، و این آقا یوسف وخانم زلیخا چه حماسه عشقی آفریده اند که عاشقانه هایی پر سوز و گداز ما در هیئت آنها مطرح گردیده است.
یا مثلا" اعرابی دیوانه ء بنام قیس که اعراب که خود در جاهلیت غرق بودن او را از خود جاهل تر یافته ، بنام مجنون یعنی دیوانه مسمی نمودند ،عاشق دختری عرب زاده ء ثرومندی میشود و در اثر آن راه کوه وبیابان را می گیرد و با همان جنون و دیوانگی در ریگستانهای میماند تا میمرد، لیلا اش هم در کنار شوهر آرام زندگی دارد، این ها چه کرده اند ؟، کدام فداکاری در راه رسیدن به عشق خود انجام داده اند که با ید سرمشق عا شقان و عارفان باشند . چرا مردی معبر عبری که خواب به قدرت رسید نش تصاتفا" به حقیقت پیوست و ازدریوزگی به پادشاهی رسید و گناه خویش نیز به گردن زن انداخت ، در ادبیات ما مظهر زیبایی وجلال ملکوتی است ، ویا دیوانه ای عربی ( مجنون) مظهر وفا و استقامت و پایداری در عشق وارد ادبیات ما میشود. مگر نه اینست که ما احساس ها ، عاطفه ها ، حماسه ها ، اسطوره ها و تاریخ خویش را فراموش نموده و دامن آویز اعراب شده ایم. اگر چنین نیست ، پس چرا ؟ رابعه که با خون خویش عاطفه وعشق خود را ثبت دیوار تاریخ نمود و معشوق او بکتاش مردانه وار انتقام قتل عشق خود را گرفت و معشوقه عزیز خود را حتی در سفر وادی جاودنگی تنها نگذاشت و جان وتن به پایش فدا نمود ، در ادبیات و حماسه های عشقی ما آنگونه که یوسف و زلیخا عبری و لیلی و مجنون عربی راه یافته ، جای ندارد.
البته پاسخ با درنظر داشت اسیب دیدگی روان جامعه نا روشن نیست، و این عدم التفات منطقا" نباید شگفت آور هم با شد زیرا در جامعه ایکه افراد آن نتواند عشق خویش را بدون خواندن دعای سر اعراب بر خود حلال بسازد، و یا کاری را بدون صلوات فرستادن بر اعراب انجام داده نتواند . چگونه میتواند در حالیکه خود تابع فرهنگ عرب باشد ، با فرهنگ خویش بیگانه نبا شد و فرهنگ عرب را جانشین داشته های بومی خویش نسازد.
اما بهر حال ، با وجود جو دینی و فرهنگ عربی حاکم بر جامعه ء ما ، بودند کسانی زیادی مانند عا رفان چون شیخ فریدالدین عطاری، ابو سعید ابوالخیر بلخی و عبدالرحمن جامی که یاد و کلام رابعه بلخی را زنده نگهداشته اند .
اما رابعه در اشعار و آثار این عارفان بزرگ کشور ما بمثابهء اولین عقاب بلند پرواز ماد ینه ایکه آشیان بر ستیغ بلند خرد داشت و پروازش کلاغان را به مرگ میراند ، بنا بر ملحوظاتی ، بازتاب نیافته است. انچه که این راد مردان عارف نموده اند ، نجات رابعه است از بد نامی در جامعه عربی اندیش و زن سیتیز.
در شریعت عرب، مرد حق لذت بردن وعشق وهمچنان حق بدست آوردن زن را تا سرحد تجاوز دارد ، که البته سرحد تجاوز در هنگام جهاد از صدر اسلام تا به امروز لایتناهی مشخص و معین است ، و این همان مساله به کنیزی گرفتن زنان است . اما اگر زن عاشق شود و اظهار عشق نماید ، فورا" متهم به روسپیگری میشود . در فرهنگ و سنت و شریعت عرب همیشه مرد عاشق زن شده است ، مجنون عاشق لیلی است ، وامق عاشق عذرا، ماجراء یوسف و زلیخا را که گفتیم. در حالیکه در حوزه غیر عرب معمولا" در اسطوره ها ورابطه های تاریخی در این مورد زنست که مرد دلخواه خویش را انتخاب نموده است. رودابه است که عاشق زال میشود واین عشق چنان فداکارانه است که رودابه دریغ نمی دارد که گیسوان خود را از بام به پایین نیاویزد که تا زال را به بالا بیاورد ، تهمینه در سمنگان عاشق رستم میشود ، منیژه عاشق پیژن است. ویا شرین عاشق خسرو است و ویس عاشق رامین و هم چنان رابعه که فکر و اندیشه اش را از زندان تفکرات عرب رها سلخته ، در سرزمین لاله زار بلخ در انتخاب همسر راه رودابه و تهمینه را بر می گزیند. راهیکه در کتاب عرب مستلزم سنگسار است. بدین لحاظ است که عارفان و عاقلان سرزمین ما سعی میدارند که حداقل روح معصوم و پاک و آزاده ء رابعه را در اجتماع مستغرقه شریعت عرب در آینده ها تبرئه نمایند . بدین لحاظ که است که ابو سعید ابوالخیر عارف آزاده و آگاه بلخ چنانکه حضرت عبدالرحمن جامی در نفحات الانس از قول او مینویسد گفته است: « دختر کعب عاشق بود بر آن غلام . اما پیران همه افقاق کردند که این که او می گوید نه آن سخن باشدکه بر مخلوق توان گفت او را جای دیگر کار افتاده بود.» 4
ستایشگر فرزانه ی سیمرغ ، شیخ فرید الدین عطار هم در الهی نامه در تکیه بر سخن ابو سعید ابو الخیر میفرماید:
زلفظ بو سعید مهنه دیدم
که او گفتست من آنجا رسیدم
بپر سیدم ز حال دختر کعب
که عارف گشته بود او عارف صعب
چنین گفت او که معلومم چنان شد
که آن شعری که بر لفظش روان شد
ز سوز عشق معشوق مجازی
نبگشاید چنین شعری به بازی
نداشت ان شعر با مخلوق کاری
که او را بود با حق روزگاری
کمالی بود در معنی تمامش
بهانه بود در راه آن غلامش 5
در نزد عارفان و صوفیان متکی برعقل و علم عشق معنی خاص خویش را دارد . ابن عربی میگوید : « حرکتی که حتی هستی و وجود این دنیا ست ، حرکتی است که (عشق) آن را بر انگیخته است ؛ اگر این ( عشق) نبود دنیا همچنان در عدم بود ؛ از هر زاویه ای که بنگریم و از هر جنبه ای که ملاحظه کنیم ، حرکتی است از استتار به کشف.» 6
ودر جای دیگر کتاب فتوحات المکیه مینویسد: « و اگر موجودی را بخاطری جمالش دوست میداری هیچ کسی جز خدا را دوست نمیداری ، زیرا که وجود زیبا ست . به همین سان ، از همه وجوه ، موضوع عشق تنها خداست . افزون بر این ، همچنانکه خدا خودش را می شنا سد و با شناختن خویشتن خویش است که دنیا را می شناسد ، آن را به اضافه ، شبیه تصویر خویش آ فریده است . بدین قرار دنیا برای او همچون آینه ای است که تصویر خود را در آن می بیند و به این سبب است که خدا خویش خود را دوست می دارد . » 7
داریوش شایگان نویسنده کتاب آیین هندو و عرفان اسلامی در تشریع گفتار محی الدین عربی میگوید: «به خاطر این جمال متعالی است که خدا خود را به خویشتن می نمایاند و تصویر خود خود را بر جوهر های صور نوعی که همچون آینه های تاباننده ء تجلیات الهی هستند ، می افگند و خود را در آنها مشاهده و ستایش می کند . تصاویر منعکس شده روی این آینه ها همان دنیا ست و چون تصویر تابانده شده ، شکل خدایی نما دینه شده را باز آفرینی می کند ، گفته شده که خدا دنیا را به شکل خویش خلق کرده است .» 8
د ر نظر عرفای غیر متشرع عشق به دنیا در حقیقت ممنونیت از احسان خدا است ، نه عشق ورزیدن به خدا.
مقوله ء عشق بخدا جز ترفندی بیش نمیتواند باشد ، وقتی نقاشی تصویر زیبای می آفریند و آن را در معرض دید قرار میدهد ، پس از دیدن بیننده میتواند عاشق تصویر گردد ، مسخره است اگر تصویر ف ذهن و قلبش را تسخیر نموده باشد ، ولی تصویر را کنار بگزارد و به عوض آن عاشق نقاش شود. نقاشی که نه آن را دیده و نه میداند که در کجاست. اما همین تصویر دلخواه هرچه باشد، از سوی نقاشی آفریده شده ، و علاقمند این نقش بواسطه این تصویر دلخواه خویش است که مرهون صانع میشود ، نه عاشق آن، و به ستایش نقاش و نیایش او می پردازد . یا مثلا" پادشاهی عادل است و رعیت خود را در کمال رفاه و سعادت نگهداشته باشد ، رعیت عاشق پادشاه نمی شود ، بلکه به تعریف و تمجید او می پردازد و سعادت خود را مرهون عدل و اصاف و ارزانی نعمات او میداند. در حقیقت وجود نعمات است که خدا را به انسان می شناساند ، یعنی تصویر است که موجودیت نقاش را ثابت میکند و عشق و علاقه به تصویر است که انگیزه ء ستایش و نیایش صورتگر را در قلب و ذهن عاشق تصویر بار می آورد. تا جایکه در اثر غلو ی عشق به صورت مورد علاقه، تصویر جای صانع را میگیرد و به عین صانع تبدیل می یابد. چنین حالتی را در عرف عرفای خویش بسیار میتوان مشاهده نمود. چنانچه که یکی دیگر از صدر نشینان عشق و عرفان مولوی بلخی را این حالت بسیار پیش آمده است. مثلا" وقتی که مراتب عشق و دلبستگی خود را نسبت به شمس بیان نموده میگوید :
پیر من و مراد من، درد من و دوای من ــــــــ فاش بگفتم این سخن شمس من و خدای من 9
با این وصف است که نمی توان عشق رابعه را به بکتاش عشق ربانی خواند و مقام بلند عشق انسانی او را پست جلوه داده زاهدانه گفت. در زهد و زاهدی عشق نیست ، زهد و زاهد ی مظهر ریا و سالوسی در عرفان است در اثار عرفای ما « از خرقه پوشان و دراویش منحرف و روحانیان قشری و ریا کار ، چون مفتی، زاهد ، محتسب ، مرشد و جز این ها به بدی یاد شده است :
زرهم میفکن ای شیخ به دانه های تسبیح ــــــ که چو مرغ ، زیرک افتد نفتد به هیچ دامی
***
حافظا می خور ورندی کن وخوش باش ولی ــــــ دام تزویر مکن چون دگران قرآن را 10»
***
در اشعار هر چند محدود که از رابعه به یاد گار مانده است. این دوشیزه ای صدر نشین کرسی ادب و اندیشه هرگز قرآن اندیشی نکرده و در تکیه بر قرآن و حدیث شعری نگفته است، امیال و خواهش های انسانی خود را بهر فریب خلق ریاکارانه مانند مشتی بیشمار ملا شاعران که « چون به خلوت میروند آن کار دیگر می کنند» پهنان نکرده است. بلکه بسیار زنانه یعنی خداگونه ، اَ شا یی، روشن و زیبا می گوید :
الا ای باد شبیگیری پیام من به دلبر بر ـــــــ بگو آن شاه خوبان را که دل با جان برابر بر

عشق او آنچنانکه داکتر مریم حسینی نویسندهء ایرانی میگوید : عشق خاکساری و حب عذری است. نیست .11
حب عذری عشقی است منسوب به قبیله بنی عذره که در ان قبیله، عشاق به وصال نمی رسیدند و تعفف پیشه میکردند.12 رابعه عشق خود را پنهان ننموده می گوید:
نعیم بیتو نخواهم جحیم با تو رواست ــــــ که بیتو شکر زهر است و با تو زهر عسل
***
تو چون ماهی و من ماهی همی سوزم به تابه بر ـــــــ غم عشقت نه بس باشد جفا بنهادی از بر بر
***
این حقیقت را بر خلاف خانم داکتر مریم حسینی ایرانی که شاید بر اثر فشار و اختناق شریعت اسلامی در ایران که همانند قرون اولیه اسلامی وارد است ،و نخواسته باشد که احساس و عاطفه وعشق انسانی به ویژه انسان زن را بیان نماید . اما لیلی رشیتا عنایت سراج اندیشمند زن آزاده ی افغانستانی با تمام صداقت زنانه بیان داشته می نویسد:
« بر عکس انچه که عرفا عشق او را به غلامش بکتاش ، حقیقی نه بل مجازی میپنداشته اند ، اشعارش محض بازگوی احساستش نسبت به بکتاش بوده است . از هفت قطعه شعر رابعه که بجا مانده است ، پنج تای آن در وصف عشق ناسوتی و دو تای آن در وصف زیبای طبیعت سروده شده است .» 13
نباید ناگفته گذاشت ، که عشق درک و یا جستجوی لذت مقبول در وجود شئی معین است . عشق بین دو انسان نا متجانس یعنی زن و مرد سنگپایه احساسی و خواستگاه جسمانی و نفسانی دارد . انکار این حقیقت در واقع انکار هستی انسان به مثابه موجود زنده در فرایند زندگی است. عشق مرحله متعالی احساس است و حواس اجزای ساختاری و ناسوتی انسان است. و نفس حقیقت انسان را تشکیل میدهد. قناعت نفس از طریق حواس باعث تقویت جسم و جان میگردد. که مجموعهء این ریشه ها در کالبد انسان باعث بقای بشر میتواند باشد. قتل نفس ، و به تزکیه کشاندن آن از خواست های ناسوتی ، احساس ها و عواطف انسانی در وا قع نفی انسان وماندن در بی حسی هایی جمادی و نباتی است. همچنانکه قتل نفس و یا غارت نفس دیگران برای تقویت نفس خویش و انحصار لذایذ زندگی وحشیانه و حیوانی میباشد . انسان متکی بر عقل و خرد اتکابر نفس لوامه دارد. و در لذایذ قناعت بر اعتدال .
عشق بیگمان لذت زندگی است و جزء سیرت انسان میباشد . در مورد این سیرت ابو بکر محمد بن زکریای رازی فیلسوف و درمانگر درد ها که در یازده سده پیش از امروز میزیست می گوید : « اختیار این سیرت مستلزم این نیست که مردم شیوه مرتاضان هند را در سوختن جسم و افگندن بر آهن تفته و یا سیره مانویت را در ترک جماع و گرسنگی و تشنگی و پلید نگهداشتن خود ، و یا روش نصار را در رهبانیت و انزوایی در صوامع و یا طریقه ء جمعی از مسلیمن را در اعتکاف در مساجد و تر ک مکاسب و اقتصار بر کم خوراکی و درشت پوشاگی اختیار کنند و از لذات فعلی چشم بپوشند بلکه باید بدیده عقل در لذایذ بنگرد و از آنها در حد اعتدال بهره بگیرند .»14
همچنان بیجا نخواهد بود که به تایید قول زکریای رازی نظر فیلسوف بزرگ اروپا پس از چندین قرن از رازی یعنی اسیپنوزا را نیز نقل نمایم : « از خود گذشتن و زندگانی خویش را باطل کردن و ترک دنیا گفتن فضیلت نیست ، فضیلت عمل کردن به مقتضای طبع و پا فشاری در ابقای وجود خویش است و چون اندوه منافی این منظور و شادی مساعد آنست باید همیشه شادمان بود ، از تمتعات نباید خود را محروم کرد در حد اعتدال باید خورد و نوشید و بوی خوش باید بویید زیبایی و صفا باید دید ، آهنگ های موزون باید شنید ، تفریح باید کرد حتی از زینت و آرایش هم نباید پرهیز داشت ، و اگر در این امور افراط نکنند و حد معمول دارند که از توانایی وجود انسان نکاهد بلکه بیفزاید، رسید ن به کمال را یاری میکند خصوصا" اگر در لذایذ ی که در بدن موضع خاص دارد اسرار نورزند و بیشتر به تمتعات بگرایند که کلیه طبع را خوش می کند و فرح و انبساط می آورد . » 15
عشق اقتضای طبع است ، رابعه وقتی بکتاش را می بیند ، لذت مقبول طبع خویش را در وجود او احساس میکند .
نفس اش خاستار میگردد ، او که نه بر جمادی و نه بر نباتی تعلق دارد بلکه انسان است . به خواست و خواهش و قناعت ملزومی نفس می پردازد تا به کمبودی تن و جان اقدام کرده خود را به مثابهء انسان تکمیل نماید . قتل نفس و خوار داشتن جان و پرهیزگاری از نعمات هستی در حقیقت پیوستن به تفکر عدم اکمال انسان است . یعنی انسان که در اثر پرهیزگاریهای دینی و زاهدانه ترک دنیا می نماید ، در واقع انسان کامل نیست و صفت فضیلت را نمی توان بر او اطلاق کرد . کودک نوازاد نه انسان کامل و نه دارای فضیلت است. زیرا در او نه نفس کامل است و نه جسم . در این صورت اگر کسی بخواهد که نفس را در وجود خویش بکشد و جسم را خوار دارد و از لازمه هایی رشد جسم و جان پرهیز نماید ، این چنین آدمی اگر آدم باشد نوزاد پیش نیست ، یعنی او با انجام جراحی در وجود خویش ، خود را کودک ساخته است.
اما مطلب جالب و خنده دار که در عین حال عصبیت بار می آورد اینست که امامان نفی نفس وجسم ، خود از جمله تقویت کنندگان نفس و جسم خویش به شمار می آیند . نه تنها برای خویش که دوستان و نزدیکان خویش را نیز به تکلیف تزکیه و قتل نفس سزاوار نمی دانند. به ویژه تقویت جسم و جان خویش را به وسیله[ زن] و[زر] . بخصوص زن که در تقویت جسم و جان دمی مسیحایی دارد وهسته اساسی حیات و عشق است. چنانکه حتی الله تعالی نیز رسول خویش را وادار به نفی نفس و لذت نکرده و بر عکس به ویژه در برخورداری از لذت زن به پیغمبر دوست داشتنی خویش میفرماید: یایها النبی انا احللنالک ازوّجک التی ء اتیت اجوهن و ما ملکت یمینک مما افا الله علیک و بنات عمک و بنات عمتک و بنات خالک وبنات خلّک التی هاجرن معک و امراة مومنة ان وهبت نفسها للنبی ان ارادالنبی ان یستنکحها خالصة لک من دون المومنین قد علمنا ما فرضنا علیهم فی ازوجهم و ما ملکت ایمنهم لکیلا یکون علیک حرج و کان الله غفورا رحیما . [ ترجمه: ای پیامبر ، ما همسرانت(یعنی) انانی را که مهر شان را
داده ای ، بر تو حلال داشته ایم ، و آنانی را که خداونداز طریق فئ و غنیمت به تو بخشیده است ، و ملک یمین تو هستند ، و هچنین دختران عمویت و دختران عمه ات و دختران دایی ات، و دختران خاله ات که همراه با تو هجرت کرده اند ، و نیز زن مومنی را که خویشتن را به پیامبر ببخشد ـ به شرط آنکه پیامبر بخواهد او را به همسری خود در آورد ـ که این خاص توونه سایر مومنان است ، خود بخوبی میدانیم که برای ایشان در مورد همسرانشان و ملک یمینهایشان چه چیز ها یی چیز هایی مقرر داشته ایم ، تا ( در نهایت) برای تو محظوری نباشد، و خداوند امرزگار و مهربان است.] 16
بنظر می آید که بهترمی بود که مترجم محترم بجای کلمه محظور که ممنوع و حرام و ناروا معنی میدهد که خود عربی است اصل کلمه ذکر شده در آیت را که ( حرج) است و معنی گناه و در عین حال تنگی و فشار را نیز میدهد بکار میبرد معنی و مقصود درست تر افاده می گردید چنانکه در ترجمه ابوالقاسم پاینده حرج تکلیف معنی شده است .
بهر حال ملاحظه میگردد که الله تعالی خود در تقویت خواهش های نفسانی دوستان خود کریم و رحیم است. چنانکه
ام المومنین حضرت عایشه زن جوان ومقبول پیغمبر از این عنایت الله نسبت به پیغمبرش به خشم امده خطاب به آنحضرت گفت « انی اری ربک یسارع فی هواک» یعنی میبینم خدایت به انجام خواهش های نفسانی تو می شتابد 17
حتی باری تعالی در آیه های متعد د که شمار آن بیشمار است ارضا یی نفس مرد را بوسیله زن در آن دنیا نیز وعده داده است ، بر علاوه ء که از حوریان که معنی ( سفید پوست سیاه چشم) را می دهد نام میبرد حتی از ذکر سن و پستان های انارین سفید پو ستکان سیاه چشم ( حور) برای مومنین و پرهیزگاران در آن دنیا پرده به عمل نیامده است . چنانچه حق تعالی می فرماید : ان للمتقین مفازا ـ حدائق واعنبا ـ وکواکب ا ئرابا ـ و کاسا دها قا . یعنی :
بیگمان پرهیزگاران را رستگاری است .
بوستانها و درختان انگور
و [حوریان] نار بستان همسا ل
و جامهای سر شار. 18
این تکته نباید نا گفته بماند که در ادیان سامی زن وسیله تعیش مرد بوده و خود شامل امتیازات و برتری های که از سوی الله تعالی برای مردان داده شده نمی باشد ، چنانکه در هیچ جای کتاب اسمانی ذکر به عمل نیامده که زنان
پرهیزگار را ، با مردان کمر پر و دارای بازوان قوی و شانه های ستبر روی تخت ها ی ردیف شده جفت همدیگر گردانیم. در حالیکه الله تعالی به مردان وعده میدهد که :
یبگمان پرهیز گاران در مقام امن هستند.
در میان باغها و چشمه ساران.
جامه هایی از ابریشم نازک و ابریشم ستبر در بر کرده رو به روی یگدیگرند.
آری چنین است ، آنان را جفت حوریان درشت چشم گردانیم .19
به این حساب حتی سرنوشت زنان که در این دنیا شوهران داشتند معلوم نیست ، زیرا حق تعالی همه پرهیزگاران را جفت سفید پوستان سیاه چشم بهشتی میسازد. کدام مردی پیدا خواهد شد که از این رحمت انکار نماید .
بدینگونه است که زن، فاقد ارزش های انسانی در ادیان سامی تلقی میگردد. و چون کالا و ابزار در دست و اختیار مرد است. و برای تعیش مرد افریده شده است . چنانکه در کتاب یهود در تورات امده و از روی آن قرآن کتاب مسلمان ها نقل به عمل آورده است میگوید : « . . . و خداوند خوابی گرانی بر آدم مستولی گردانید تا بخفت ، و یکی از دنده هایش را گرفت و گوشت در جایش پر کرد . و خداوند آن دنده را که از آدم گرفته بود ، زنی بنا کرد و وی را به نزد آدم آورد .» (تورات ،کتاب پیدایش ، باب 2) 20
محمد بن جریر طبری که مفسر قرآن است و تفسیر کبیر از او میباشد در جلد اول تاریخ الرسل و الملوک در رابط به اینکه زن را الله تعالی برای آرامش آدم خلق نموده مینویسد : « و خدا آدم را در بهشت مقر داد که در آن تنها همی رفت و همسری نداشت که بدو آرام گیرد و لحظه ای بخفت و چون بیدار شد زنی را بالای سر خود دید که خدای از دنده ء او خلق کرده بود و از او پرسید کیستی ؟
گفت : زنی هستم
گفت: برای چی خلق شدی ؟
گفت تا به من آرام گیری. » 21
گرچه به گمان نزدیک به یعقین و منطقی تر ، خداوند نخست باید زن را آفریده باشد ، و از دامن زن مرد را آفریده باشد چنان که این اصل تا به امروز تداوم دارد . و مثال دیگر که حضرت عیسی را از دامن مریم افرید ، و بدین گونه نوع خلقت انسان را نشان داد.
اما بهر حال چون کاتبان کتب همه نرینه بوده اند و برای اینکه خود را بر تر از زن نشان داده باشند و گویند که زن برای معیشت انها آفریده شده به واژگونه سازی متوسل گردیده اند . در اثراین اژگونه سازیها و تحریف ها بوده که مفتییان شرع و امامان ورع توانستند زن را نه تنها محکوم خویش بسازند، بلکه به مثابه منبع نشاط و لذت و تقویت نفس و جسم ، قباله ،غارت و تجاوز بر آن را نیز بر خود حلال بسازند ، همزمان سعی نموده اند که دیگران را از تلاش به این منبع حیات در پهلوی سایر نعمات لازمه ء زندگی در دنیا محروم گردانیده تا این محرومیت را با صبر و حوصله و تقدیر متقبل گردند. و اصل تزکیه نفس و خوار داشتن جسم را در دنیا به مثابه نردبان رسیدن به عشق واقعی که همانا منظور الله است اشاعه داده اند . در حالیکه پایان آن عشق هم حور است و شراب است و بره های بریان . کاری که نموده اند اینست که قرض را به دیگران به وعده گذاشته اند و نقد را چار دست و پای خود گرفته اند. و نه تنها این بلکه ذات زن را تلاش نموده اند بد جلوه داده و آن را مایه فساد و شرر دانسته و همزاد شیطان بخوانند ، در حالیکه خود یکشب را نمی توانستد و نمی توانند بدون این شیطان بخوابند. در نظر این مفتیان شرع زن آزاد نیست و در انسان اسیر بنا بر عدم ازادی و اختیار نفس زایل میشود و جسم ضایع. و این کار یعنی زندانی داشتن زن عمدا" از سوی بیضه داران مذهب و حاکمان شرع بر جامعهء زن تحمیل میگردد تا خود صاحب نفس زنان باشند و زنان خود ، نفس خویش را بنا بر حکم شرع تابع آنها بدانند.
در تاثیر یک چنین بینش مذهبی است که حتی سکو نشینان عرفان در گفتار و اشعار خویش دریغ نکرده اند که به پیروی از ذؤیان خرد و عقل ف سگالیده و یا نا سگالیده به تحقیر و انکار و تکفیر زن نپردازند.
حضرت مولانا جلالدین بلخی یکی ازاین سکو نیشنان است، او که عارف و شاعر چند بعد ی نه که چندین بعدی است . با زنان از دیدگاه شرع واشعریت مینگریسته است . با حفظ ستایش شکل کلام و خردینه های پندار مولانا ، بی ربط نخواهد بود تا در مقالت در باره حمامه ء بلخ رابعه بلخی بینش خداونگار بلخ را در باره زن از نویسنده ایرانی آقای دکتر اکرم جودی نعمتی با اختصار به خوانش بنشینیم. اقای جواد نعمتی مینویسد .:
« مولانا معتقد است که زن در کنار سیم وزر از جاذبه های نیرومند طبیعت بشر است که خداوند آفریده و در ازمونی سخت ، مرد را در معرض این جاذبه قرار داده است ، او در لین آزمون ، گاه مجذوب خواسته های زمینی میشود که زن مصداق بارز آن است ، گاه نور اسمانی جانش را می رباید و در این کشاکش پرطلاطم ، کشتی وجودش را خود بسوی نجات یا نابودی نهایی می پیماید :
گاهی نهد در طبع تو سودای سیم و زر و زن
گاهی نهد در جان تو نور خیال مصطفی
اینسو کشان سوی خوشان وان سو کشان با نا خوشان
یا بگذرد یا بشکند کشتی در این گردراب ها
. . .
بدلیل آثاریکه دلبستگی به مادیات بر روح و روان انسان می گذارد و او را از خدا و معنویات دور میکند ، مولانا زر و زن را مظهر نفس و ملازم کافری میداند و مخاطبان خود را از پرستش آنها باز داشته ، به مبارزه با نفس فرا می خواند :
زر و زن را به جان مپرست زیرا
برین دو ، دوخت یزدان کافری را
جهاد نفس کن زیرا که اجریست
برای این دهد شه لشکری را
گمراهی مرد از آنجا شدت می گیرد که افزار های اغوا گری بطور کامل در زن قرار دارد. مو لانا میگوید ابلیس در آغاز آفرینش و در ماجرای مهلت خواستن از پروردگار برای گمراه ساختن بندگانش ، ابزار های چون خمر و باده و چنگ را دید ، اما چون زیبایی زنان را مشاهده کرد ، از فرط شادی و شعف بشکن زد و به رقص افتاد که با این ابزار ها زود تر میتوان به مقصود رسید . زیرا کیفیت و لطافت این زیبایی ها بگونه ای است که فطرت زیبای خواه انسان را که در جستجوی تجلی خداوند است ، بدین پندار غلط می افگند که خداوند در پرده لطیف و نازک وجود زن جلوه کرده است . یعنی در جستجوی آب به آسانی در سراب می افتد :
. . . چون که خوبی زنان با او نمود
که زعقل و صبر مردان میربود
پس زد انگشتک به رقص اندر فتاد
که بده زود تر رسیدم در مراد
چون بدید آن چشمهای پر خمار
که کند عقل و خرد را بی قرار
وان صفای عارض آن دلبران
که بسزد چون سپند ای دل بر آن
رو و خال و ابرو لب چون عقیق
گوییا حق تافت از پرده رقیق
میزان تاثیر زیبایی زن بر مرد و مقایسه آن با سایر جاذبه های مادی از چشم انداز دیگری هم قابل بررسی است .
شیفتگی انسان به مادیات دیگر یک طرفه است ، مثلا" جاه ومال و مقام بی جان هستند و نمی توانند در بر انگیختن انسان فعا لیتی کنند ، اما زیبا موجود زنده است و مظاهر حیات را دارا است ، لذا میزان مجذوبیت انسان به او بیش از پدیده های دیگر است . مولانا می گوید : « هیچ دامی خلق را ماورای صورت خوب زنان جوان نیست . زیرا آرزوی زر و لقمه از یک طرف است : تو عاشق زری ، اما زر را حیات نیست که عاشق تو باشد . در حالیکه عشق صورت زنان جوان از هر دو سوی است . تو عاشق و طالب اویی و او عاشق و طالب توست . تو حیله می کنی تا او را بدزدی و او حیله می کند تا تو به وی راه یابی . . . . »
حال اگر زیبایی و عشوه و غمزه ء زن با صدای لطیف او نیز همراه شود ، فتنه انگیزی و اغوا گری صد برابر می گردد:
هست فتنه غمزه ء غمازه زن
لیک آن صد تو شود ز آواز زن
می‏توان گفت زیبایی زن آزمون بزرگی بر سر راه مرد است، لکن خود زن نیز در این آزمون خطیر آزموده می‏شود. به دیگر سخن، زن هم آزمون است و هم آزموده، شاید موفقیت وی در این آزمون دشوارتر از موفقیت مرد باشد. زمینة غریزی خطا در وجود آدمی مهیاست و ابزارهای آن نیز در اختیار اوست؛ حال اگر عقل و تقوا، مهار نفس را رها کنند، مستورگان نیز از لغزش مصون نمانند؛ چنانکه مولانا می‏گوید: «بسیار زنان باشند که مستور باشند اما روباز کنند تا مطلوبی خود بیازمایند…»[i][8] به دلیل همین مساعد بودن زمینه های نفسانی انسان و حضور دائمی وساوس شیطان، مولانا در مواضع متعددی توصیه می‏کند که حکایت زن و مرد نامحرم در خلوت، حکایت آتش و پنبه است که در یک چشم بر هم زدن هستی هر دو را خاکستر می‏کند؛ پس اجتناب از لغزشگاهها ضروری است:
هیچکس را با زنان محرم مدار
که مثال این دو پنبه ست و شرار
آتشی باید بشسته ز آب حق
همچو یوسف معتصم اندر رَهَق(گناه)
کز زلیخای لطیف سروقد
همــچو شیــران خویشتن را واکشد[ii][9]

اسطورة زهره
فرهنگ اسلامی و ایرانی، اسطوره ای دارد که در ارتباط با زیبایی، وسوسه انگیزی و اغواگری زن به وجود آمده است: اسطورة ستاره زهره یا ناهید.
گویند هاروت و ماروت که ذکر ایشان در آیة102 سوره بقره آمده است، دو فرشته بودند که به معاصی و مفاسد آدمیان در پیشگاه الهی خرده می‏گرفتند. خداوند آنها را به صورت انسان در آورد و شهوت آدمی را در ایشان نهاد و به زمین فرستاد تا راستی و درستی پیشه کنند و به عدل و انصاف حکم نمایند. روزی زنی به نام زهره شکایت از شوی خود نزد آنها برد. عاشق زن شدند؛ سر باز زد و چون اصرار کردند، به ایشان گفت باید بت بپرستید یا قتل کنید و یا خمر خورید. خمر را انتخاب کردند که ظاهراً گناهش کمتر بود. چون در مستی زنا کردند و کسی در آن حال بر ایشان مطلع شد، او را کشتند تا رسوا نشوند. پس اسم اعظم را به آن زن آموختند و او به واسطة اسم اعظم قصد آسمان کرد. نگهبانان آسمان وی را منع کردند و خداوند او را به صورت ستاره ای مسخ کرد و در آسمان نگاه داشت.
زهره همان ناهید ایرانی است که الهة عشق و باده، خنیاگری و طرب و شادی است و در ادبیات فارسی شهرت فراوان دارد. مولانا در موارد متعددی به ویژگیهای زهره اشاره کرده است:
-آن مطرب آسمان که زهره ست
هم طاقت کار ما ندارد[iii][10]
- چو زهره می‏نوازم چنگ عشرت
شب و روز ای قمر از شیوة تو[iv][11]
- دل پر درد من امشب بنوشیدست یک دُردی
از آنچه زهرة ساقی بیاوردش رهاوردی[v][12]
- زهرة عشق هر سحر بر در ما چه می‏کند؟
دشمن جان صد قمر بر در ما چه می‏کند؟[vi][13]
مفسران قرآن در مسألة مسخ زهره اتفاق نظر ندارند، اما میبدی هم داستان مذکور را آورده و هم حدیثی از پیامبر(ص) نقل کرده است که علت مسخ زهره را فتنه گری او برای هاروت و ماروت می‏داند.[vii][14]
مولانا با تأیید مسألة مسخ زهره به این نکته نظر دارد که در واقع وی نماد زنان زشتکاری است که در پیشگاه الهی شرمسار شده‏اند:
چون زنی از کار بد شد روی زرد
مسخ کرد او را خدا و زهره کرد[viii][15]
اغواگران تاریخ
زنان از دیدگاه مولانا رهزنان دین هستند و بخصوص با استفاده از لوازم آرایش و ایجاد زیباییهای کاذب در اغوای مردان می‏کوشند:
اندرآ در جو، سبو بر سنگ زن
آتش اندر بو و اندر رنگ زن
گرنه ای در راه دین از رهزنان
رنگ و بو مپرست مانند زنان[ix][16]
در آثار مولانا به برخی از نمونه های تاریخی حیلة زنان و اغوای مردان توسط ایشان اشاره شده است که از آن جمله اند: فریفتن هند جگرخوار غلام حبشی را به وعدة آزادی و زر و سیم که منجر به شهادت حمزه عموی پیامبر(ص) در جنگ احد شد،[x][17] حیله گری های زلیخا دربارة یوسف[xi][18] که البته نتیجة دلخواه زلیخا را نداد ولی بهرحال «یوسف از زن یافت زندان و فشار»،[xii][19]و از همه مهمتر فریفتن حوا، آدم را که موجب رانده شدن او از بهشت شد. البته در قرآن مجید نشانی از این فریبکاری نیست. آدم را حوا نفریفت؛ بلکه هر دو فریفتة ابلیس شدند. اما در برخی قصص آمده که ابلیس توسط حوا آدم را فریب داد. بهر حال مولانا معتقد است که ابلیس هر قدر آدم را وسوسه کرد، کارگر نیفتاد تا آنکه حوا گفت از درخت ممنوعه بخور، آنوقت خورد.[xiii][20]
در ماجرای کشته شدن هابیل به دست قابیل هم که نخستین قتل ناجوانمردانة تاریخ هستی بشر است، پای یک زن زیبا در میان است. بنابر قصص قرآنی در آغاز خلقت، فرزندان آدم دوقلو بودند و چون مسألة تزویج آنها مطرح شد، به دستور خداوند خواهر هر دوقلو را به برادر دوقلوی دیگر دادند. قابیل و خواهرش بسیار زیبا بودند و هابیل و خواهرش بشدت زشت. قابیل به تزویج مزبور تن در نداد و قرار شد هر کدام یک قربانی به پیشگاه خداوند ببرند و خدا از هر که پذیرفت، خواهر زیبا از آن او باشد. خداوند قربانی هابیل را پذیرفت؛ قابیل کینة او را به دل گرفت و سرانجام وی را کشت.[xiv][21]
چنانکه ملاحظه می‏شود، ماجرای مزبور ستیزه میان دو مرد است، اما مولانا مقصر اصلی را تلویحاً زن می‏داند و در نتیجه می‏گوید نوع زن از حوا گرفته تا خواهر قابیل و زن نوح که وقتی همسرش غذا می‏پخت بر تاوة او سنگ می‏انداخت، گمراهانی هستند که باید دین خود را از ایشان حفظ کرد:
چند با آدم بلیس افسانه کرد
چون حوا گفتش بخور آنگاه خورد
اولین خون در جهان ظلم و داد
از کف قابیل بهر زن فتاد
نوح چون بر تابه بریان ساختی
واهلُهُ بر تابه سنگ انداختی
مکر زن بر کار او چیره شدی

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 47   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سلیمان راوش

دانلود مقاله ترجمه شده بارنامه دریایی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله ترجمه شده بارنامه دریایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
یک بارنامه دریایی (که بعضی اوقات به شکل B/L یا BoL مخفف می شود) سندی است که توسط متصدی حمل و نقل صادر می گردد که بارنامه مال التجاره را بیان میکند و عنوان آن محموله را به یک حزب خاص می دهد. بارنامه های دریایی یکی از سه سند مهمی است که در تجارت بین المللی استفاده می گردد تا به تضمین این کمک کند که صادر کنندگان پرداخت هایی را دریافت کنند و وارت کنندگان هم مال التجاره را دریافت کنند. یک بارنامه دریایی مستقیم زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که پرداخت قبل از ارسال محموله انجام گرفته باشد و مستلزم این باشد که متصدی حمل و نقل مال اتجاره را به حزب مقتضی تحویل دهد. یک بارنامه دریایی سفارشی زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که ارسال مال التجاره قبل از پرداخت باشد، و مستلزم اینست که متصدی حمل و نقل مال التجاره را به وارد کننده تحویل دهد. بارنامه دریایی سفارشی ظهرنویسی شده را می توان بعنوان یک وثیقه مورد معامله قرار داد یا از آن بعنوان وجه التزام برای التزام بدهی استفاده کرد.
اسم
واژه laiding به معنای loading یا همان بار کشتی است، که هر دو واژه از کلمه انگلیسی قدیمی hladan گرفته شده اند. Lading خصوصاً به معنای بارگیری یک محموله به داخل کشتی است. (البته هیچوقت بجای Bills of Lading نباید بگوییم Bills of loding)
بارنامه دریایی یک سند نمونه قانونی است. بارنامه دریایی توسط ظهرنویسی کردن (یا توسط انتقال قانونی دارائی) قابل انتقال است و رسیدی از شرکت کشتیرانی در مورد تعداد بسته ها با وزن و مارک تجاری خاص و قراردادی برای حمل و نقل همان به بندر مقصد قید شده در آن است. در مورد مربوط به کاونتری در مقابل شرکت گلدستون، لرد قاضی بلکبرن بارنامه دریایی را بعنوان "نوشته ای که از طرف مالک کشتی امضا می گردد که کالاهایی را در کشتی بارگیری کند، رسید کالاها را تأیید کند، و تعهد تحویل آنها در پایان سفر را مشروط به شرایط مربوط به بارنامه دریایی به عهده بگیرد" تعریف کرد. بارنامه دریایی یک سند کلیدی است که در حمل و نقل کالاها استفاده می گردد. بعنوان سند عنوان، یک سند مالی مهم هم محسوب می گردد.
بارنامه دریایی سند ایجاد شده توسط خط کشتیرانی یا نماینده آن می باشد، که جزئیات حمل و نقل مال التجاره را بیان میکند. در راستای این هدف اصلی، بارنامه دریایی همچنین تصدیق می کند که کالاها در داخل کشتی بارگیری شده اند (و در بعضی از موارد شرایط کالا در نقطه بارگیری را تصدیق می کند)، عنوان را به کالا اختصاص میدهد، و مستلزم اینست که متصدی حمل و نقل مال التجاره را به دارنده عنوان یا حزب نام برده در بندر مقصد تحویل دهد.
تاریخچه
با اینکه مدارکی از وجود رسید برای کالاهای بارگیری شده در کشتی وجود دارد، با اینحال کشتی های تجاری به زمان رومی ها بر می گردد، و راهکار ثبت محموله کشتی در جدول وقایع کشتی تقریباً به اندازه خود کشتیرانی قدمت دارد، و بارنامه دریایی فقط در هنگام رشد تجارت بین المللی در قرون وسطی ایجاد شد.
رشد سوداگری (که ابتکارات مالی دیگر مانند حزب مستأجر، برات ارزی، و بیمه نامه را هم بوجود آورد)، مقرراتی برای سند عنوان بوجود آورد که می توان آنرا به همان شویه خود کالاها مورد معامله قرار داد. این مسیر تجارت جدید بود که بارنامه دریایی را به شکل امروزه خود در آورد.
مواد مدون در بارنامه دریایی را میتوان در قوانین لاهه در سال 1924، قوانین لاهه-ویزبی در 1968 و 1979، و قوانین هامبورگ یافت.
اگرچه اصطلاح بارنامه دریایی شناخته شده و قابل درک است، با اینحال ممکن است منسوخ گردد. ماده 1:15 و 1:16 از قوانین روتردام اصطلاح جدیدی با نام سند حمل و نقل ایجاد کرده است؛ اما (با فرض اینکه قوانین روتردام معتبر گردند) این مسئله باقی می ماند که آیا مباشر حمل، متصدی حمل و نقل و حزب های اجرائی دریایی (که یک ابداع واژه دیگر توسط قوانین روتردام است) اصطلاح مشهور بارنامه دریایی را حذف کرده اند.
وضعیت قانونی و کاربردهای بارنامه دریایی
مطابق قوانین لاهه-ویزبی، بارنامه دریایی فقط مدرک مشهودی از رسید است. بخش 4 حمل و نقل دریایی کالا در انگلستان قانون 1992 (که بارنامه دریایی قانون 1855 را منسوخ کرد و آنرا جایگزین کرد) بیان میکند که بارنامه دریایی یک مدرک قاطع از رسید است. این قانون قانون قدیمی را منسوخ کرد، که در گرانت در مقابل نروژ محقق شد (1851). بخش 1 حمل و نقل دریایی کالا در انگلستان قانون 1992 بیان میکند که بارنامه دریایی باید قابل معامله باشد. همچنین، بیان میکند که بارنامه دریایی شامل یک رسید برای سند محموله است (یعنی B/L صادر شده برای هزینه متصدی حمل و نقل)، و B/L میتواند الکترونیکی هم باشد.
بعنوان یک رسید
استفاده عمده از بارنامه دریایی بعنوان رسید صادر شده توسط متصدی حمل و نقل است زمانیکه کالاها در داخل کشتی بارگیری شده اند. این رسید را میتوان بعنوان مدرکی از محموله برای اهداف گمرک و بیمه، و همچنین بعنوان مدرک تجاری تکمیل کردن تعهد قراردادی، خصوصاً تحت شرایط بازرگانی بین المللی مانند CFR (مخارج و هزینه حمل) و FOB (تحویل کالا بر روی کشتی) استفاده کرد.
بعنوان مدرکی از قرارداد هزینه حمل
بارنامه دریایی بندرت بعنوان اصل قرارداد خواهد بود، چون فضای محموله قبلاً با تماس تلفنی، ایمیل یا نامه رزرو شده است. قرارداد مقدماتی هم به اطلاع مباشر حمل و هم به اطلاع متصدی حمل و نقل میرسد تا قوانین استاندارد متصدی حمل و نقل در مورد تجارت رعایت شده باشد. اگر قوانین لاهه-ویزبی اعمال شده باشد، پس همه قوانین بصورت اتوماتیک به بارنامه دریایی ضمیمه می گردد، که یک قرارداد قانونی را شکل میدهد.
بعنوان عنوان
بارنامه دریایی عنوان مشهود کالاها با نام گیرنده یا دارنده قانونی خواهد بود. مطابق قانون “nemo dat quod non habet” (=هیچ کس نمیتواند چیزی را که مال خودش است به کس دیگری بدهد)، فروشنده نمی تواند عنوان بیشتر از عنوان خودش داشته باشد؛ بنابراین اگر کالاها مشروط به گرو باشند، بارنامه دریایی عنوان دارنده را به فرد دیگری نمی دهد.
بعنوان یک سند قابل معامله
بارنامه دریایی را میتوان به همان شیوه محموله معامله کرد، و حتی در صورت لزوم آنرا قرض گرفت. این یک سند مهم و معمول است که در تجارت واردات و صاردات در سراسر جهان مورد استفاده قرار می گیرد.
انواع بارنامه دریایی
بارنامه دریایی چندین ویژگی دیگر هم دارد، از جمله تحویل کالا بر روی کشتی، و تحویل شده برای حمل. بارنامه دریایی تحویل کالا بر روی کشتی، بدین معناست که مال التجاره بصورت فیزیکی در کشتی بارگیری شده است. بارنامه دریایی تحویل شده برای حمل بدین معناست که مال التجاره دریافت شده است، اما تضمین نمی شود که قبلاً در کشتی بارگیری شده باشد. این بارنامه ها را میتوان اینطور تغییر داد که داری شرط بارگیری هم باشد.
بارنامه دریایی مشروط
بارنامه دریایی است که بدین معناست که مال التجاره در دریافت شدن توسط متصدی حمل و نقل در شرایط خوبی است که آنرا بارنامه دریایی بی نقض هم می نامند، درحالیکه بارنامه دریایی که حاکی از این باشد که مال التجاره قبل از دریافت توسط متصدی حمل و نقل متحمل خسارت شده است، که بارنامه دریایی مشروط یا معیوب نامیده می شود. بارنامه دریایی مشروط دارای شرطی خواهد بود که بر روی بارنامه نوشته می شود که در مورد خسارات وارده احتمالی یا مسائل دیگر می باشد. اعتبارنامه ها معمولاً بارنامه دریایی مشروط را مجاز نمی دانند.
مقایسه بارنامه دریایی و اجاره نامه کشتی
اجاره نامه کشتی بر روابط بین مالک کشتی و مستأجر حاکم است. بارنامه دریایی بر روابط بین مباشر حمل و متصدی حمل و نقل (که میتواند مالک کشتی یا مستأجر کشتی باشد) حاکم است. اگر صادر کننده (مباشر حمل) مقدار محموله کمی را حمل کند، با استفاده از بارنامه دریایی از متصدی حمل و نقل میخواهد که کالاها را برای او حمل کند. اگر صادرکننده به کل ظرفیت محموله کشتی (یا بخش زیادی از آن) نیاز داشته باشد، و او توافقنامه اجاره کشتی را با مالک کشتی می نویسد.
اگر قرارداد اجاره کشتی یک اجاره نامه زمانی یا سفر دریایی باشد، مالک کشتی کنترل کشتی و خدمه آنرا بعهده خواهد داشت. اگر انتقال مسئولیت (یا اجاره کشتی بدون خدمه) به مستأجر انجام شده باشد، مستأجر اجاره بلند مدتی خواهد داشت و میتواند کنترل کشتی را به عهده داشته باشد. اگر کاپیتان کشتی یک بارنامه دریایی را برای مباشر حمل صادر کند، او مانند نماینده متصدی حمل و نقل عمل خواهد کرد. متصدی حمل و نقل، مالک کشتی (زمانی یا سفر دریایی) یا مستأجر (انتقال داده شده) می باشد.
اگر مالک کشتی بارنامه دریایی برای مستأجر صادر کند، این سند صرفاً رسیدی برای کالاها خواهد بود، چون اجاره نامه سند حاکم خواهد بود.
بارنامه های دریایی و تبادل سند الکترونیکی (EDI) مطابق ماده 3 از قانون لاهه-ویزبی، متصدی حمل و نقل عندالمطالبه باید بارنامه دریایی را برای مباشر حمل صادر کند؛ اما اگر مباشر حمل موافقت کند، یک سند کمتر مانند راه نامه دریایی را هم می توان در عوض صادر کرد. در سالهای اخیر، استفاده از بارنامه دریایی کمتر شده است، و آنها با راه نامه دریایی جایگزین می گردند.
تفاوت اصلی بین این دو سند اینست که راه نامه عنوان کالا را به حامل نمی دهد، و در نتیجه نیازی به سند فیزیکی برای ابراء کالاها نیست. متصدی حمل و نقل بصورت اتوماتیک کالاها را به گیرنده ابرائ میکند وقتی که تشریفات واردات به پایان می رسد. اینکار منجر به جریان تجارت آرام تری خواهد شد و به خطوط کشتیرانی اجازه داده است که به تبادل سند الکترونیکی رو بیاورند که تا حد زیادی جریان تجارت جهانی را آسان میکند.
البته، برای اعتبارنامه و تراکنش های وصولی اسناد، مهم است که عنوان کالاها حفظ شود تا اینکه تراکنش به پایان می رسد. این بدین معناست که بارنامه دریایی هنوز هم یک سند مهم در تجارت بین الملل خواهد بود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   5 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ترجمه شده بارنامه دریایی

دانلود مقاله حرکت درمانی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله حرکت درمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

تعاریف و دیدگاهها
تصاویر و مدارکی در چین پیدا شده که نشان می دهد سه هزار سال قبل از میلاد مسیح انواعی از ورزش درمانی وجود داشته است.
در قرون اخیر پرهنریک لینگ، سیستمی طبی برای ورزشهای سبک بوجود آورد که در سال 1884 در ایالات متحده آمریکا معرفی و با استقبال بسیاری روبرو شد.
سیستم پرهنریک لینگ شامل یک سری حرکات موزون، هماهنگ و دقیق بود.
در یونان اولین فردی که موضوع ژیمناستیک و تأثیر آن را مورد توجه قرار داد هرودوت بود.
او در حدود 480 سال قبل از میلاد مسیح مطالب ارزشمندی نوشت و به عنوان یک معلم مجموعه ای از تمرینهایی که مبتنی بر اصول و قواعد هندسه بود به منظور از بین بردن ضعف بدنی شاگردان تدوین کرد.
سقراط در یکی از نوشته های خود به نام ” گفتار استادانه “ که پروفسور لیخت آن را مورد بررسی قرار داده است، مفاهیم مربوط به عضله ها و حرکتهای آنها را بدین نحو بیان می کند:
بیشترین خطر از بین رفتن بخشهایی از عضله ها هنگامی صورت می گیرد که بیماران از عضله ها استفاده نکرده باشند و آنها را تقریباً به حالت غیرفعال نگه داشته باشند.
سقراط راه رفتن را موجب کاهش چاقی و جلوگیری از اضافه وزن می شود توصیه می کند.او تأکید می کند که تمرینهای سخت پس از یک دوره استراحت طولانی باید با احتیاط صورت بگیرد تا سلامتی فرد را تأمین نماید.
ابن خلدون و جرجانی از اندیشمندان اسلامی هستند که عقیده داشتند تحرکات و فعالیتهای بدنی برای موجود زنده از ضروریات می باشد.
در دوران قرون وسطی رهبران کلیسا بر این عقیده بودند که باید زندگی و خواسته های مادی را تقبیح کرد و با دوری جستن از آن به تزکیه روح پرداخت و بدین سبب به پرورش جسم توجهی نداشتند.
بدین سان دور نگاه داشتن جسم از بیماریها به کمک تمرینهای ورزشی به دست فراموشی سپرده شد.
از قرن ششم تا یازدهم میلادی این طرز تفکر که انسان بیشتر برای رنج کشیدن زاده شده حاکم بر جامعه بود حتی دارو برای بیماران به میزان کم تجویز می شد.
با شروع قرن چهاردهم و همزمان با دوره رنساس علاقه توجه به فرهنگ وتمدن یونان و روم نمایان شد و مسائل جدیدی که متناسب با آن دو.ره بود رایج شد که بخشی از آنها از تمدن مشرق زمین گرفته شده بود.
در طول دو قرن بعد از درک اهمیت تمرین های درمانی، رشد و گسترش چشمگیری در چگونگی انواع مختلف تمرینها و درمانها پدیدار شد.
در قرن هفدهم فردریک هافمن بیشترین تأثیر را بر کار درمانی گذاشت.
اومعتقد بود که حرکتهای روزمره زندگی از جمله بریدن درخت، دوختن لباس و غیره خود نوعی تمرین به حساب می آیند و تا اندازه ای باعث افزایش قدرت و حفظ سلامتی می شوند.
در ادامه فعالیتهای هافمن، نیکولاس آندره تمرین هایی برای اصلاح آسیبها و انحرافات ستون مهره ها که باعث غیر طبیعی شدن آن قسمت از بدن می شوند پیشنهاد کرد که مورد بررسی قرار گرفت.
در سال 1879 دادلی سارجنت در دانشگاه هاروارد بخشی به نام تربیت بدنی اصلاحی تأسیس کرد. هدف این بخش اصلاح پاره ای از آسیب دیدگی ها بود.
اندشه استفاده از تربیت بدنی به صورت تمرینهای اصلاحی برای از بین بردن طرز غلط قرار گرفتن بدن و نیز رشد کلی سلامتی تا زمان جنگ جهانی اول ادامه داشت.
سپس بدنبال پیشرفت موفقیت آمیز تکنیکهای فیزوتراپی برای بهبود افراد فلج و سربازان جان به در برده از صدمات جنگ، استفاده از تمرینهای اصلاحی برای دانش آموزان مبتلا به معلولیتهای جسمی مطرح شد.
تاریخچه مختصری از درمان بیماران، مجروحان و معلولین به وسیله انواع روشهای درمانی
ماساژ
یکی از روشهای درمان بیماران که قرنهاست مورد استفاده قرار دارد و برخی از متخصصان به آن، همچون اولین شکلهای درمانی می نگرند، مالیدن یا نوازش کردن بــــخش آسیب دیده یا دردناک است که اصطلاحاً ماساژ (Massage) نامیده می شود.
واژه ماساژ از واژه لاتین ماسین (Massein) مشتق شده است که تقریباً معنی «مشت و مال» را می دهد.
ابزار واقعی انجام ماساژ دست حساس، جستجوگر و درمانگر است.
جالینوس 18 نوع ماساژ مختلف از جمله ماساژ نرم، سخت، متوسط، آماده کننده و برگشت به حالت اولیه را از یکدیــــگر متمایز ساختــه است و بیـان مــی دارد که می بایست از شرایط بدنی ورزشکار آگاهی داشت.
نقاشیهایی از یونان باستان در دست است که مالش پشت و سینه بوکس بازان، ماساژ تاندون آشیل دونده ها و ماساژ عضله ساق پا را نشان می دهد.
یکی از دانشمندان یونانی به نام دیم ماساژ را به عنوانیکی از بخشهای عمده مراقبت از ورزشکاران توصیف می کند. در این زمینه در کتاب «تاریخ جهانی تربیت بدنی و علوم ورزشی» از حمام گرم و حمام آفتاب هم یاد کرده است.
وی هچنین نتیجه میگیرد که ماساژ ورزشی در آن دوران، تقریباً 500 سال پیش از عصر جدید، بیار متنوع و شامل کاربرد ابزارهای گوناگون و ترکیب ماساژ با سایر روشهای درمانی بوده است.
قابل توجه است که ماساژ تقریباً همواره با ژیمناستیک سبک و فعال، و تمرینهای هوازی انجام می گرفته است.
انسـتیتوی مـرکـزی ژیمــناستیک درسال 1813 در استـــکهلم ســوئد تأسیس شد. پی. اج. لینگ یکی از مربیان متخصص ماساژ که مدرس آنجا بود اظهار می کرد که ماساژ دومین شاخه ژیمناستیک محسوب می شود.
امروزه انواع ماساژها وجود دارد که فواید خاص خود را دارند از جمله این ماساژها، ماساژ بافت پیوندی که بر اساس قطعه نگاری موضعی که با دست و بازتاب احشائی ماهیچه ای انجام می گیرد، ماساژ ضریع استخوانی و ماساژ زهکشی دستی لنف که روشهای امروزی تلفیقی از مفیدترین عناصر درمانی این روشها می باشد.
آب درمانی و حمام درمانی
رومیها درمان با حمام گرم و سرد را می شناختند.
جالینوس غالباً ذکری از حمام درمانی به میان می آورد و انواهع متفاوت حمام درمانی را توصیف می کرد.
در زمان حا ضـر پزشکان استفاده از آب سرد را به عنوان یک روش درمان پذیرفته اند.
پزشک انگلیسی جان فلویر اهمیت نوینی برای آب درمانی قائل شد و اظهار کرد درمان با آب سرد نیز مانند استفاده از چشمه های آب معدنی نتایج مطلوبی ببار خواهد آورد.
سبستیان کنیپ در سال 1880 در شهر خود نخستین حمامهای درمانی را ایجاد نمود و بعدها یکی از چهرهای برجسته در گسترش آب درمانی در آلمان شد.
در سالهای 1951 تا 1964 دکتر هرمن کابات در آمریکا نظریه این حرکات را تدوین کرد.
کوشش فیزیوتراپیستهای آمریکایی (شرینگون و همکاران) مبنای علمی این شیوه را بوجود آوردند.
در سالهای بعد نحوه انجام این روش و حیطه کاربرد آن گسترش یافت.
در حرکت درمانی مدرن کاربرد این روش، بخش عمده ای از درمان اختلالات دستگاههای عصبی، اسکلتی و عضلانی وصدمات مربوط به آن محسوب می شود.
دست درمانی یا درمان دستی
دست درمانی یا درمان با دست که چیروپرکسیس نیز گفته می شود از قدیمی ترین شیوه های پزشکی است. هنر «شکسته بندی»از زمان بقراط، جالینوس و ابوعلی سینا معمول بوده است.
تاریخچه دست درمانی نوین با کار یک پزشک آمریکایی به نام ا. تی. استیل (1919- 1823) آغاز شده است. وی تکنیک دست درمانی خود را برای درمان بیماریهای مفصلی واستئوپتی بکار گرفت.
در سال 1985 پالمر اولین مرکز حرکت درمانی با دست را در آمریکا تأسیس کرد.
در اروپا متخصصین تکنیک در مانی با دست را در مورد مفاصل و ستون مهره ها شناساندند.
در سال 1916 انجمن دست درمانی در آلمان تأسیس گردید. این انستیتو مسئولیت پژوهش در مورد مفصل شناسی برای آسیبهای اندامها و ستون مهرها را برعهده داشت. همچنین دورههای هفت هفته ای دست درمانی را برای آموزش کارشناسان، متخصصان حرکت درمانی و فیزیوتراپیستها بوجود آورد.

فصل دوم
انواع حرکت درمانی
حرکت درمانی
استفاده از حرکت ونرمشهای ورزشی جهت بهبود وضع تعادل بدن و هماهنگ نمودن حرکات آن و معالجه و درمان بعضی از بیماریها و ناراحتیـهائی که معلول کم تحرکی و یا پرداختن غیراصــولی به حرکات و فعالیتهای بدنی هستند، می باشد.
مشخصات نیرو
• جهت نیرو
• میزان یا بزرگی نیرو
• نقطه اثر نیرو
نیروهای مورد نیاز در حرکت درمانی
• نیروی جاذبه برای تقویت عضلات با حذف آن برای دامنه حرکت در موارد خاص استفاده می شود.
• نیروی عضلانی که بیشتر در حرکت درمانی کاربرد دارد، مثلاً می تواند نیروی دست باشد که در جهت کمک مقاومت استفاده می شود.
• نیروی خارجی در زمانی که می خواهیم حرکتی را به فرد بدهیم یا عملی را روی فرد انجام دهیم، به نیروی خارجی نیاز داریم. این نیرو می تواند به وسیله یک سری وسایل، وزنه ها یا با وسایل میکانیکی مانند فنر صورت گیرد.
تکیه گاه (سطح اتکاء)
سطح یا قاعده ای که فرد روی زمین برآن تکیه دارد یا قرار گرفته است. هر مقدار سطح اتکاء فرد بیشتر باشد تعادل فرد بیشتر است.
تعادل
وقتی نیروهای فعال شخص و همچنین نیروهای وارده بر او یکنواخت باشد فرد در حالت تعادل خواهد بود.

 

انواع تعادل
• تعادل پایدار - تعادلی است که وضعیت فرد تثبیت شده و بصورت ثابت مانده است مانند حالت نشستن و خوابیدن.
• تعادل نا پایدار - حالتی که وضعیت فرد تثبیت نشده است مانند ایستادن روی یک پا.
• تعادل خنثی - حالتی که اگر نیروئی به فرد وارد شود تعادل او بهم نمی خورد بلکه تنها مسیر او امکان دارد عوض شود مانند فردی که در حال دویدن است و اگر او را هل دهیم تنها مسیر حرکتش ممکن است عوض شود.
بی حرکتی
• بی حرکتی نسبی : هنگامی که می خواهیم با عضو و یا موضع خاصی حرکتی را انجام دهیم، عضو و موضع را کمی ثابت می کنیم تا حرکت به طرز دلخواه انجام گیرد.
• بی حرکتی کامل : وقتی می خواهیم حرکتی را بصورت موضعی و خاص انجام دهیم، قسمتهای بالاتر را ثابت نگه داشته و با موضع مورد نظر حرکت را انجام می دهیم.
انواع حرکات
در حرکت درمانی عموماً با دو نوع حرکت سر و کار داریم و با استفاده از این دو روش به درمان و مداوای بیماران می پردازیم که عبارتند از:
• حرکات فعال (Active)
• حرکات غیر فعال (Passive)
حرکات فعال (Active)
حرکاتی که توسط انقباض عضلانی خود فرد صورت می گیرد و نیروی خارجی در آن دخالت ندارد مانند خم کردن آرنج یا زانو توسط خود فرد.
معمولاًحرکاتی که به صورت مقاومتی انجام می گیرند از انواع حرکات فعال هستند و تغییراتی را درعضله و بدن مانند هایپرتروفی – افزایش قدرت و افزایش استقامت ایجاد می کنند.

 

حرکات غیر فعال (Passive)
حرکاتی که توسط نیروی خارجی صورت می گیرد مانند خم کردن آرنج یا زانو توسط فرد دیگر.
حرکات غیر فعال معمولاً زمانی انجام می گیرند که فرد بدلیلی نتواند حرکتی را شخصاً انجام دهد یا محدودیت حرکتی داشته باشد و یا اینکه عضلات حرکت دهنده مفصل وی فلج باشند.
اثرات و فوائد حرکت درمانی
حرکت درمانی باعث تسریع در بهبودی بیماری فرد می شود
چنانچه بر اثر شکســــــتگی مدتی پای فرد در گچ ثابت و بی حرکت مانده باشد می توان با حرکت درمانی عضلات شخص را تقویت کرد تا سریعتر به بهبودی برسد.
حرکت درمانی موجب بکارگیری حداکثر عضلات و اندامهای سالم شخص می شود
در هنگام مصدومیت یک عضو در بدن می توان به کمک اعضای سالم، عضو مصدوم را تقویت و وظایف آن را تا حدودی انجام داد.
حرکت درمانی موجب هماهنگی بهتر سیستم عصبی – عضلانی می شود
اغلب افراد که در اثر بیمــــاری یا ضایـعه خاص، مدتها فاقد فعالیت و تحرک بوده اند، با انجام حرکت درمانی و نشان دادن توانائی و مهارت از خود از لحاظ روحــــی اعتماد به نفس مطلوبی بدست می آورند.
انجام نرمشهای حرکت درمانی تأثیرات فیزیولوژیکی دارد
افزایش کارائی قلب، بهبود وضعیت سیستم تنفسی، افزایش گردش خون، بهتر شدن تغذیه عضلات و بافتها و بالاخره تقویت عضلات از جمله تأثیرات فیزیولوژیکی حرکت درمانی است.

 


حرکت درمانی موجب هماهنگی بهتر سیستم عصبی – عضلانی می شود
در بعضی از بیماریها مانند سکته مغزی که تعدادی از سلولهای عصبی فرد از بین می رود و در نتیجه ارتباط بین مغز و عضلات قطع یا ضعیف می شود، حرکت درمـانی می تواند با کمک گرفتن از سلولهای باقیمانده عصبی ارتباط دوباره ای بین سیستم عصبی فرد با عضلات او برقرار کند.
با حرکت درمانی می توان بعضی از مهارتهای از دست رفته را دوباره کسب نمود
چنانچه فردی دچار صدمه دیدگی در مچ پا شده باشد و این باعث کاهش مهارت در تعادل و هماهنگی مچ پای او شود، با حرکت درمانی می توان این مهارت را دوباره کسب نمود.
حرکت درمانی ازضعف و لاغری عضلات جلوگیری می کند
از آنجائی که حرکت درمانی موجب افزایش گردش خون و بهبودی وضع تغذیه فیبرهای عضله می گردد، بنابراین با نرمشهای حرکت درمانی می توان از لاغری و آتروفی شدن عضلات پیشگیری کرد.
انجام حرکت درمانی مداوم، نقش مهمی در اصلاح وضعیت افراد دارد
با نرمشهای حرکت درمانی هم می توان از بروز انحرافات ناشی از کار یکنواخت و ثابت که در ستون فقرات بدن رخ می دهد، جلوگیری نمود و هم در صورت بروز این انحرافات، حرکت درمانی نقش مهمی در درمان و برطرف کردن آن دارد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   85 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حرکت درمانی

دانلود مقاله نساجی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله نساجی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

فصل اول:
رفتار کششی ابریشم عنکبوتی:
خلاصه: ابریشم عنکبوتی در سالهای اخیر مورد توجه محققین قرار گرفته است، ترکیب منحصر به فرد، استحکام کششی بالا به همراه کرنش گسیختگی بالا و وزن بسیار ناچیز در این نوع ابریشم توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. از آنجا که پژوهش درباره ابریشم پیله عنکبوت با محدودیتهایی روبرو است، همواره ابریشم چسبنده و تارکشی مورد توجه بوده اند. در این پژوهش، به منظور توضیح رابطه ی ساختار با خواص ابریشم عنکبوت، رفتار تنش- کرنش ابریشم پیله و رفتار تنش- کرنش ابریشم تارکشی با هم سنجیده و مقایسه می شوند. همچنین در این مطالعه اثبات می شود که این دو نوع فیبر(الیاف) رفتار تنش- کرنشی کاملا متفاوت از خود نشان می دهند. علاوه بر این تاثیر سرعت آزمون هم مورد بررسی قرار می گیرد. سرعت های آزمون پایین در ابریشم پیله، موجب استحکام و سختی کمتر و مدول ثانویه ی بالاتر می شود. زمانی که منحنی تنش- کرنش(تنش با افزایش طول نسبی) بوسیله ی مدل پیشرفته(گسترده) ماکسول نمایش داده می شود. افزایش سرعت آزمون موجب بالاتر رفتن سطح ناحیه ی سخت شدن و حرکت ناحیه ی تسلیم به سمت کرنش های بالاتر شده، به طوری که ناحیه ی سخت شدن در منحنی تنش- کرنش بیشتر به حالت افقی در می آید. به هر حال می توان سرعت 20 mm/min را به عنوان نقطه اشباع در نظر گرفت، نقطه ای که در آنجا تاثیر سرعت کاهش می یابد. تاثیر سرعت آزمون بر روی ابریشم تارکشی نسبت به ابریشم پیله، به وضوح کمتر می باشد.

 

با این همه بررسی دقیق تر منحنی تنش- کرنش ابریشم تارکشی نشان می دهد که شکل های متفاوتی برای رفتار تنش- کرنش ابریشم تارکشی امکان پذیر می باشد.
کلمات کلیدی: ابریشم عنکوبت تارکشی، پیله، تنش- کرنش
1: مقدمه
از آنجا که ابرایشم عنکبوت، مخصوصا از نوع رشته تار کشی، الیافی است تا ترکیب بی مانند شامل استحکام کششی و کرنشی بالا و در عین حال وزن بسیار ناچیز، در سالهای اخیر توجه بیشتری را به خود جلب کرده است. در جدول 1-1 نام چندین نمونه ابریشم عنکبوت تولید شده از عنکبوت آرانوس دیادماتوس، به همراه اطلاعات مربوطه که شامل غدد ترشح کننده، عملکرد و ترکیب اسید آمینه آنها می باشد، ارائه شده است.
جدول 1-1 : انواع ابریشم عنکبوت آرانوس دیا دماتوس و عملکرد آنها.

 


عنکوبتها انواع ابریشم ها را از الیاف ارتجاعی برگشت پذیر گرفت تا الیافهای شبه کولار kevlar می سازند، اما این موضوع که چطور عنکوبتها خواص مکانیکی ابریشم ها را تنظیم می کنند هنوز مشخص نیست. بیشتر عنکبوتی که مورد بررسی قرار گرفته اند، ابریشم هایی هستند که از طریق غدد (MA) امپولیت بزرگ- ساخته می شوند و عنکبوت از انها برای تنیدن تار عنکبوت و تارکشی (عنکبوتی) (با قدرت استحکام Gpa 1/1 و کرنش گسیختگی 27 درصد) استفاده می کند. ابریشم فوق العاده دیگری که اغلب مورد بررسی قرار می گیرد ابریشم چسبنده (با قدرت استحکام Gpa 0.5 – کرنش گسیختگی 270 درصد) می باشد که توسط غدد شلاقی ترشح شده و مارپیچ چسبناک نگهدارنده در تار عنکبوت را تشکیل می دهد. تا کنون تعداد مقالاتی که درباره ابریشم پیله عنکبوت نوشته شده نسبتا محدود می باشد. در این مقاله مقایسه ای بین رفتار کششی ابریشم تارکشی و ابریشم پیله عنکبوت آرانوس دیادماتوس صورت گرفته است، چنین مقایسه ای در تشخیص رابطه بین خواص ابریشم عنکبوت ب ساختار آن موثر خواهد یود. علاوه بر این تاثیر سرعت آزمون هم مورد بحص و بررسی قرار می گیرد.
2- تفاوت ابریشم پیله و ابریشم تارکشی.
2-1 مواد و روشها
پنج پیله عنکبوت در آرانوس دیاماتوس از یک خانه باغی جمع آوری شده و از هر پیله یک صد الیاف بتدریج جدا شده و مورد آزمایش قرار گرفت.
برای تهیه ی نمونه های تارکشی آرانوس دیادماتوس، تعدادی عنکبوت در آزمایشگاه تحت شرایط کنترل شده نگهداری شوند و سی نمونه رشته تارکشی به طور دستی گرفته شد که از هر نمونه، ده لیف تهیه و بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل خواص کششی الیاف پیله و رشته های تارکشی، روبات Favimat به کار گرفته شده است. این دستگاه یک شناساگر نیمه خودکار می باشد که فقط استحکام را اندازه گیری می کند و طبق اصل سرعت ثابت کشش (DIN 51221, DIN 53816, ISO 5079) کار می کند و کمک می کند تا نیرو با قدرت تفکیک بالا حدود 0.1mg اندازه گیری شود. به علاوه این وسیله به یک واحد تکمیلی سنجش دانسیته خطی (در واحد dtex) مجهز می باشد. که این خود امتیاز ممی (مخصوصا در مورد الیاف طبیعی) به حساب می آید زیرا میزان ظرافت الیاف را همزمان با خواص کششی آنها اندازه گیری می کند، اندازه گیری دانسیته خطی طبق متد ارتعاش سنج صورت می گیرد
(Astm D 1577-BISFA 1985).
به خاطر ظرافت فوق العاده ی رشته های تارکشی، متاسفانه اندازه گیری همزمان میزان ظرافت آنها، امکان پذیر نبود. میزان ظرافت تعدا کثیری از نمونه ها به وسیله تحلیل تصویری زیر میکروسکوپ نوری (در واحد mm) اندازه گیری شد و سپس مقادیر بدست آمده، با در نظر گرفتن ویژه 1/3 g/cm3، طبق روشی که در مقاله سوم آمده است، به واحد dtex تبدیل شدند. خواص کششی رشته های تارکشی با طول گیج mm20، سرعت آزمون mm/min 20 و کشش اولیه CN/dtex 0.5 مورد بررسی قرار گرفت. دانستیه خطی هم در سرعت آزمون mm/ min 5 و با کشش اولیه CN/dtex 0.8 ارزیابی شد.
2-2: بحث و بررسی نتایج
بعد از اینکه در شکل شماره 1-1 مشاهده می شود، ابریشم پیله رفتار تنش- کرنش کاملا متفاوتی از خود نشان می دهد. اگرچه کرنش گسیختگی در دو نوع ابریشم (÷ابریشم پیله و تارکشی) کم و بیش یکسان است (حدود ±%30 ) اما میزان سختی ابریشم تارکشی 5/3 برابر بیشتر می باشد.
همچنین قابل به ذکر است که در منحنی تنش- کرنش ابریشم پیله، یک نوعت رفتار لگاریتمی مشاهده می شود در حالی که در ابریشم تارکشی چنین چیزی صدق می کند. مقایسه اسید آمینه این دو نوع ابریشم عنکبوت، ممکن است نشان دهد که نسبت بالای glycine که مشخصه ابریشم تارکشی می باشد می تواند تا حدی این رفتار را توجیه کند. برای شناخت بهتر اسرار و رموز عنکبوتها، پژوهشهای بیشتری در زمینه ریز ساختار ابریشم عنکبوت باید صورت بگیرد.
شکل 1-1
شکل 1-1: رفتار تنش- کرنش ابریشم پیله و تارکشی عنکبوت آرانوس دیادماتوس
3. تاثیر سرعت آزمون برای تهیه ی نخ تارکشی و پیله
3-1. ابزار روشها
صدها عنکبوت آرانوس دیادماتوس در آزمایشگاه تحت شرایط کنترل شده نگهداری می شدند. پس چهار نوع پیله متفاوت به طور تصادفی جمع آوری شده و تخمها با دقت بسیاری از هر نمونه جدا گردید. برای هر آزمایش 50 لیف از هر پیله به تدریج و به آرامی کشیده شد.
نمونه های مختلفی از رشته تارکشی به طور دستی پیچیده شد. این نمونه ها از سه نوع عنکبوت مختلف انتخاب شده که برای هر آزمایش 50 لیف از آنها جدا گردیده است. در این پژوهش ها از آنجا که ارزیابی تاثیر سرعت آزمون برای ما حائز اهمیت بود، میزان ظرافت رشته های تارکشی اندازه گیری نشد، از این جهت مقادیر نیرو در واحد CN مورد بررسی قرار گرفته است. الیاف و فیلامنتها توسط روبات Favimat و در شرایطی با طول گیج mm 20 و کشش اولیه Cnldtex 0.5 و پنج سرعت متفاوت شامل: mm/min 40,30,20,10,5 مورد آزمایش و بررسی قرار گرفتند. آزمایش و بررسی رشته های تارکشی به خاطر کمبود مواد گرفته شده از یک عنکبوت در زمان آزمایش، فقط در سرعت های m/min 40m20m5 صورت گرفت. منحنی های تنش- کرنش برای هر کدام از پیله های تارکشی با پارامترهای زیر مشخص شده اند:
1- استحکام یا بارگسیختگی: نسبت نیروی گسیختگی نخ به میزان دانسیته خطی آن، در واحد CV/dtex
2- کرنش در نقطه پارگی: افزایش طول نمونه به وسیله ی نیروی گسیختگی، که به صورت درصدی از طول اولیه و با علامت درصد % مشخص می شود.
3- کار تا حد پارگی: ناحیه گرفته شده توسط منحنی نیرو- ازدیاد طول تا حدی که نیروی گسیختگی در واحد CN/ cm بدست آید. این شاخص میزان محکمی لیف را نشان می دهد.
4- مدول اولیه: به عنوان مدولی در دامنه ی تغییرات ارتجاعی نموداری که در آن تغییرات کرنشی هنوز برگشت پذیر می باشد، در واحد CN/dtex تعریف می شود. این شاخص از روی میزان شیب خط مستقیم اولیه در منحنی تنش- کرنش محاسبه می شود.
5- مدول ثانویه: به عنوان مدولی بین مقادیر کرنشی 10 تا 35 درصد که مشخصه ناحیه ی سخت شدن نسبتا خطی می باشد و در واحد CN/dtex تعریف می شود.
به منظور بحث و بررسی بهتر نتایج حاصله، مدل ماکسول جهت تشریح آزمون کششی مورد استفاده قرار می گیرد. در این مدل، الیاف توسط یک مدل همراه با عناصری که رفتار مکانیکی وابسته به زمان خاصی از خود برود می دهند نشان داده می شوند. برای مثال بوسیله ی ترکیبی از فنرها و استوانه های متعادل کننده، استوانه متعادل کننده رفتار و سیکوزی وابسته به زمان را نمایان می سازد. در ساده ترین مدل ماکسول رفتار الاستو- ویسکوز یک لیف (یا نخ) از طریق یک فنر (با کابت ارتجاعی E) و یک استوانه متعادل کننده (با ثابت مرطوب کنندگی یا گرانروی) که به طور متوالی قرار گرته اند توصیف می شود این رفتار از تساوی (معادله) زیر پیروی می کند: (در این تساوی ε مقدار کرنش و F نیرو را نشان می دهد.)

در مورد افزایش ثابت کرنش در زمان، می توان ε=rt فرض کرد که در آن r یک عدد ثابت می باشد، در این صورت تساوی اول به شکل زیر تبدیل می شود.

اگر به عنوان وضعیت آغازین F(o)=FV و FV فشار اولیه باشد راه حل زیر بدست می آید:

این فرمول را می توان این چنین نوشت:

پس از بررسی نتایج آزمایشی (تجربی) می توان چنین نتیجه گرفت که بازسازی مدل ماکسول از روی منحنی تنش- کرنش الیاف ابریشم پیله به طور کامل رضایت بخش نیست. ثابت شده است که یک مدل ماکسول پیشرفته، با افزودن یک فنر خطی (طولی) ، بازسازی بهتری از منحنی های تنش- کرنش ابریشم پیله ارائه می دهد. بنابراین معادله ای (1-4) را می توان به این صورت نوشت:

از طریق رگراسیون غیر خطی می توان منحنی های تنش- کرنش را بوسیله ی سه پارامتر C,B,A توصیف و طبقه بندی کرد. به همراه اطلاعات بدست آمده از منحنی های تنش- کرنش ابریشم پیله، که در بخش 2 مشخص شده است بیشتر اوقات یک همبستگی بالاتر از 90% با خطای نسبی کمتر از 1% مشاهده شده است. تاثیر سرعت آزمون هم بر اساس این پارامترها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
3-2: بحث و بررسی نتایج
3-2-1: تاثیر سرعت بر روی کرنش کسیختگی- سختی (استحکام)، کار تا سر حد پارگی، مدول اولیه و مدول ثانویه. اولین توصیفی که باید داده شود این است که همه ی پارامترها تغییرات بالایی را نشان می دهند. ارزش CV- (درصد ضریب تغییرات) کرنش گسیختگی و کار تا سر حد پارگی از 30% هم حتی فراتر می رود، این مقدار %CV برای مقادیر مدولی، در بیشتر موارد به 10 تا 15% محدود می شود و برای سختی معمولا بین 10 تا 15% بیشتر می باشد. تغییر پذیری بالا توسط محقق دیگری هم تایید می شود.

 


شکل 1-3: تاثیر سرعت بر پارامتر کار تا حد پارگی
شکل 1-2: تاثیر سرعت بر سختی

 

شکل 1-5: تاثیر سرعت بر مخدول ثانویه
شکل 1-4: تاثیر سرعت بر مدول اولیه

 

تجزیه و تحلیل کرنش گسیختگی نشان می دهد که سرعت آزمون بر روی آن تاثیر قابل توجهی ندارد. شکل های 2 تا 5 به ترتیب تاثیر سرعت را در میزان سختی، کار تا حد پارگی، مدول اولیه و مدول ثانویه نشان می دهند. می توان چنین یرداشت کرد که برای بیشتر پارامترها نمی توان به یک نتیجه گیری کلی که در مورد همه پیله ها قابل قبول باشد، دست یافت. در خصوص سختی، برای میاگین همه پیله ها، می توان نتیجه گرفت که میزان سختی با افزایش سرعت آزمون افزایش می یابد. علاوه بر این، همان طور که در شکل (1-6) مشاهده می شود، می توان بین دو پارامتر یک رابطه لگاریتمی قابل توجهی (R2=0/9797) بدست آورد.

 

شکل 1-7: رابطه بین مدول اولیه و سرعت
شکل 1-6: افزایش لگاریتمی سختی با افزایش سرعت
اگر همه ی پیله ها با هم در نظر گرفته شوند، مقدار مدول اولیه همان طور که در شکل 7 مشخص است، با افزایش سرعت آزمون تا سرعت 20 mm/min افزایش می یابد، اما بعد از این سرعت، با بالاتر رفتن سرعت آزمون، شاهد کاهش در میزان مدول اولیه می باشیم. این موضوع باعث تعجب است چرا که در مقالات و گزارشات افزایش مدول ارتجاعی نسبت به سرعت گزارش شده است. از آنجا که مدول اولیه با زیر ساختار یک لیف دارای هم بستگی می باشد، به قطر می رسد که هنگام تغییر شکل کششی چندین ساختاری نیز صورت می گیرد. ممکن است طی آزمون طولانی تر یا در یک سرعت آزمون پایین تر، احتمال وقوع چنین تغییراتی کمتر شود.
در پایان، در شکل 1-5 مشاهده می شود که مدول ثانویه و سپس مدول ناحیه ای سخت شدن با افزایش سرعت آزمون کاهش می یابد. این موضوع هنگام محاسبه ی میانگین ثانویه در سرعت های مختلف، توسط کاهش قابل توجه مدول ثانویه (R2=0/9637) نسبت به افزایش سرعت آزمون اثبات می شود. در دهنه های تارکشی، سرعت هیچ گونه تاثیر مهمی از نظر آماری بر کرنش گسیختگی، نیروی گسیختگی، کار تا سر حد پارگی یا مدول ثانویه (%10- 25) ندارد. فقط در مورد اولیه، مقدار مدول در سرعت 5mm/min نسبت به سرعت های mm/min 40 , 20 ، به طور قابل توجهی بالاتر می باشد. خلاصه اینکه، می توان نتیجه گرفت که تاثیر سرعت بر روی ابریشم تارکشی نسبت به ابریشم پیله کمتر است. با مطالعه ی دقیق تر منحنی های تنش- کرنش اشکال مختلفی از منحنی ها مشاهده می شود. (شکل 1-8) منحنی نوع اول در بیتر موارد منحنی می باشد که به طور مکرر اتفاق می افتد، گاهی اوقات دو گروه با شیب های اولیه ی مختلف مشاهده می شود. منحنی نوع دوم مشخصه ابریشم پیله عنکبوت می باشد. منحنی نوع سوم تقریبا یک منحنی خطی است، اما بندرت مشاهده می گردد. هنوز دلایل پیدایش انواع منحنی ها مشخص نیست. و باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.

 

شکل 1- 8: سه نوع منحنی تنش- کرنش ابریشم تارکشی
3- 2- 2: پارامترهای C,B,A در مدل پیشرفته ماکسول
در شکل های 9 و 10 و 11 تاثیر سرعت بر روی پارامترهای C,B,A در مدل پیشرفته ماکسول برای پیله ها همان طور که در معادله 1-5 مشاهده می شود، نشان می دهد.

 

شکل 1-9: تاثیر سرعت آزمون بر روی پارامتر A در مدل پیشرفته ماکسول
همان طور که در شکل شماره9 مشاهده می شود، مقدار پارامتر A با افزایش سرعت آزمون به طور لگاریتمی افزایش می یابد. تغییر پارامتر A موجب تشکیل یک منحنی با سطح ماکزیممی بالاتر از ناحیه ی سخت کننده (که یک بخش نسبتا افقی است.) می گردد. که این خود با نتایج بدست آمده در مورد سختی مطابقت می کند. علاوه بر این، پارامتر A باعث تغییر مدول اولیه می شود. در این خصوص باید به این نکته توجه کرد که تاثیر افزایشی (صعودی) پارامتر A با سرعت های بالاتر از mm/min 20 به حداقل می رسد. با این وجود به نظر نمی رسد، به اندازه ای که در مدول اولیه مشاهده می شود، کاهش یابد.

 

شکل 1-10: تاثیر سرعت آزمون روی پارامتر B در مدل پیشرفته ماکسول
پارامتر B با افزایش سرعت به طور قابل توجهی کاهش می یابد. مقدار پارامتر B شکل ناحیه ی تسلیم را نشان می دهد.
هنگامی که مقدار ناحیه ی B کاهش می یابد، ناحیه ی تسلیم به سمت کرنش های بالاتر حرکت می کند و در نتیجه مدول اولیه هم کاهش می یابد.

 

شکل 1-11: تاثیر سرعت آزمون بر پارامتر c در مدل ماکسول
پارامتر c هم با افزایش سرعت آزمون به طور لگاریتمی کاهش می یابد. اینجا نیز باید اضافه کرد که تاثیر سرعت روی پارامتر در سرعت های بالاتر از mm/min 20 کمتر می شود. افزایش مقدار c در تساوی (1-5) موجب شیب تندتر و در نتیجه مدول ثانویه بالاتر می گردد. تاثیر سرعت روی پارامتر c کم و بیش با نتایج بدست آمده برای مدول ثانویه مطابقت دارد.
نتیجه گیری: اول از همه می توان نتیجه گرفت که ابریشم پیله رفتار تنش- کرنشی کاملا متفاوت نسبت به ابریشم تاکرشی از خود نشان می دهد. هرچند کرنش گسیختگی، کم و بیش یکسان می باشند با مشاهده تاثیر سرعت آزمون مشخص شده است که در سرعت های آزمون پایین، میزان سختی، کار تا حد پارگی، استحکام وسختی کمتر می شود. در حالی که میزان مدول ثانویه در سرعت های آزمون پایین نسبت به میزان آن در سرعت های آزمون بالا بیشتر می شود. یک نوع نقطه گسیختگی در سرعت آزمون mm/min 20 روی می دهد. این امر را می توان این گونه توجیحه کرد که در خلال آزمایش، به علت تغییراتی در ساختار تعداد مشخصی تغییر شکل پلاستیک یا غیر قابل بازگشت در سرعت های پایین اتفاق می افتد در حالی که سرعت های آزمون بالا چنین اتفاقی روی نمی دهد. وقتی منحنی تنش- کرنش ابریشم پیله توسط مدل ماکسول بررسی می شود، سرعت های آزمون بیشتر موجب سطح بالا تر ناحیه سخت کنندگی، حرکت ناحیه تسلیم به سمت مقادیر کرنشی بالاتر، و رفتار افقی تر ناحیه سخت کنندگی می شود.
فصل دوم: کاهش پرز نخ در طی مرحله نخ پیچی بوسیله ی جت ها (جریانهای یع): بهینه سازی پارامترهای جت، دانستیه خطی نخ و سرعت نخ پیچی
خلاصه: نظر به اینکه سرعت تولید در مرحله نخ پیچی بسیار بالا می باشد و این فرآیند خود باعث افزایش پرز نخ می شود. کاهش پرز نخ طی مرحله نخ پیچی از طریق جت های رویکردی جدید می باشد. برای اصلاح و بهینه سازی جت، دانسیته خطی نخ و سرعت نخ پیچی، روش طرح کارخانه ای Behnken , Box به کار گرفته می شود تا از میزان پرز نخ کاسته شده و پرز نخ به حداقل برسد. برای اینکه نتیجه ی مطلوب بصورت کاهش پرز حاصل شود، زاویه جت ˚45، و قطر جت mm 2/2 به همراه 10 تکس نخ و سرعت نخ پچی m/min 800 مناسب می باشد.
یک مدل CFD به منظور نمایش الگوی جریان هوای داخل جت بوسیله ی نرم افزار Fluent 6.1 توسعه یافته است. سرعت اولیه هوا در اطراف مرکز جت حاصل تاثیر گذاری در پیچش و پوشاندن پرز روی نخ می باشد.
کلمات کلیدی: طرح کارخانه ای، نخ پیچی جت، مقادیر S3، نمایش (بازاسازی)، چرخش
مقدمه:
افزایش پرز نخ هنگام نخ پیچی یک پدیده آشنا و شناخته شده می باشد. از آنجایی که ماشینهای نخ پیچی تجاری با سرعت بالا کار می کنند، هر گونه روشی برای ماهش پرز نخ در مرحله ی نخ پیچی نه تنها هزینه تولید را در جریان پایین کاهش می دهد بلکه پارچه هایی با کیفیت عالی هم تولید می کند. گزارشات بسیار محدودی در مورد کاهش پرز نخ بوسیله جت های هوا در مرحله ی نخ پیچی منتشر شده است، در این مقالات، نخ تابیده ابتدا ما سوره تبدیل شده و سپس تحت عملیات جریان جت قرار می گیرد. در نوشته هایی که در این زمینه منتشر شده است هیچ گونه مطلبی در مورد نمایش جریان هوای داخل جت که در توصیف مکانیزم کاهش پرز نقشی اساسی دارد، به چشم نمی خورد. یک سیستم جت جدید که طبق اصلی تابیدن مجازی کار می کند تولید شده است تا میزان پرز نخ ها را طی عملیات اولیه نخ پیچی کاهش دهد. در تحقیق حاضر، جت های هوا طوری قرار داده شده اند که مسیر محوری جریان هوا در امتداد مسیر حرکت نخ باشد. یک مدل FCD تولید شده است که به کمک نرم افزار 6.1 Fuentمی تواند الگوی جریان هوای داخل جت ها را نمایش دهد و مسأله ی میدان سه بعدی جریان را هم حل نماید. در این پژوهش تلاشی صورت گرفته است تا با استفاده از طرح کارخانه ای Behnken و Box پارامترهای مختلف جت از قبیل، زاویه جت، قطر جت، دانستیه خطی نخ و سرعت نخ پیچی را به حد مطلوب برساند.
کار آزمایشگاهی:
برای ایجاد حرکت چرخشی هوای درون جت، چهار سوراخ هوا با قطر mm 0.4 در جت به طور مماس با دیواره های داخلی آن تعبیه می شود. فشار هوای جریان های جت روی 0.9 بار باقی می ماند. جریان هوای داخل جت ها در امتداد حرکت نخ می باشد و در فاصله ی cm10 بالای پایه ی نگهدارنده بالن براکت نخ پیچی قرار می گیرد. خود جت در محفظه ی جت جای می گیرد. تامین هوای فشرده جت از طریق لوله ای که مجهز به یک شیر تنظیم (کنترل کننده فشار) و یک فیلتر هوا می باشد، صورت می گیرد. یک بدنه (چارچوب) هم ساخته شده است تا جت بر روی آن نصب شود. در شکل 2-1 شماری جلویی جت نشان داده می شود.

 

شکل 2- 1: نمای جلویی جت به همراه محفظه
در این مطالعه، از نخ های پنبه ای حلاجی شده با تاب z، استفاده شده است. برای بررسی دو نوع آزمایش انجام گرفته است. آزمایش های نوع اول، با زوایه های جت 40 و 45 و 50 درجه و قطر ثابت کانال نخ mm 2.2 انجام شد. آزمایش دوم با قطرهای کانال نخ mm 2.6, 2.2 , 1.8 و زاویه جت ثابت 40 درجه انجام گرفت. در هر دو آزمایش، نخ های تابیده شده از نوع رینگ با دانسته های خطی 10 و 20 و 30 تکس و سرعت های نخ پیچی m/min 1200 , 1000 , 800 مورد استفاده قرار گرفت. سر سطح نشانه گذاری شده ی متغیرها در جدول 2-1 نشان داده شده است.
جدول 2-1: سطح نشانه دار مطابق با سطح واقعی متغیرها

 

میزان پرز نخ ها توسط شناساگر پرز Zweugle G 566 آزمایش و بررسی شد. در هر نمونه روی 800 متر نخ آزمایشاتی از نظر میزان پرز نخ در سرعت m/min 50 صورت گرفت که نمونه ها در شرایط آزمایشی استاندارد به مدت 24 ساعت قبل از آزمایش، نگهداری می شوند.
روش بازسای (نمایش):
در این بررسی، جریان هوا درون جت ها بازسازی شده است، همچنین از مجموعه ی تحلیلی جریان شماره یعنی 6.1 fluent ، که با به کارگیری شیوه ی حجم محدود به بازسازی جریان می پردازد، استفاده شده است در جت ها جریان دارای تلاطم می باشد. از این رو مدل استاندارد k-ε، تلاطم به همراه عملکردهای استاندارد دیواره به کار گرفته شده اند. چنین فرض شده است که جریان درون محفظه بر روی نخ تاثیر می گذارد، اما وجود نخ روی الگوی جریان هیچ گونه تأثیری ندارد، پس بنابراین نخ به عنوان نمونه در نظر گرفته نشده است. مقایسه سرعت ها و فشار بالای هوا به همراه حجم بسیار کم نخ با آنچه در محفظه جت می باشد، این فرضیه را ثابت می کند. در آرایش کنونی، جداره های ورودی هوا به عنوان «ورودی فشار» در حالیکه جداره های خروجی به عنوان «خروجی فشار» در نظر گرفته می شوند. از آنجا که سرعت زیاد جریان هوا خود یک منبع گرمایشی می باشد که دمای جت ها را از افزایش خواهد داد، بنابراین جریانهای جت خیلی کوتاه هستند و فرآیند در یک زمان بسیار کوتاه انجام می گیرد. به طور خلاصه، این فرآیند به صورت ادیاباتیک (یک فرآیندی درو) در نظر گرفته می شود که در آن هیچ گونه انتقال گرمایی از طریق جداره ها صورت نمی گیرد. نمونه جریان به کار رفته، جریان هوای تراکم پذیر ویسکوز می باشد.
بحث و بررسی نتایج:
طرح Behnken و Box برای سه متغیر در سه سطح همراه با مقادیر S3 (یعنی تعداد پرزهایی با طول 3 میلی متر بالاتر که از نخ بیرون می زنند) در جدول 2-2 مشاهده می شود. در جدول 2-3 هم، معادله ی سطح پاسخ برای مقادیر S3 به همراه مربع ضریب همبستگی بین مقادیر محاسبه شده و تجربی که از معادلات سطح پاسخ بدست امده است، آورده شده است. در بخش های بعدی، چندین خط همتراز گزینشی از رویکرد طرح کارخانه ای ارائه می شود.
- تأثیر زاویه جت، دانسیته خطی نخ و سرعت نخ پیچی روی مقادیر S3
شکل 2-2 تاثیر دانسیته ی خطی نخ و سرعت نخ پیچی روی مقادیر S3 در یک جت با زوایه ی ˚45 درجه را نشان می دهد. با افزایش دانسیته خطی نخ، مقادیر S3 نیز افزایش می یابد. این موضوع را این گونه می توان توجیه کرد که با افزایش دانسیته خطی نخ، تعداد الیاف در مقطع عرضی نخ افزایش می یابد، بنابراین تعداد زیادتری سر لیف موجود می باشد، که به ترتیب موجب افزایش تعداد الیاف کناری بیشتر می گردد. این الیاف می توانند مثل پرز به آسانی بیرون بزنند، چرا که طی مرحله ی ریسندگی از نوع رینگ، نقطه همگرایی نخ آنها را جذب نمی کند. مقادیر S3 با افزایش سرعت نخ پیچی هم افزایش می یابد، این امر به این دلیل رخ می دهد که در سرعت بالای نخ پیچی، اصطکاک زیاد نخ ها با قطعات ماشین قرقره ای شیاردار، خود موجب افزایش پرز می شود. بعلاوه، در مرحله نخ پیچی با سرعت بالا در مقایسه با نخ پیچی با سرعت کم، نیروها مقاومت هوای بیشتری بر نخ اعمال می شوند. تأثیر توأمان دانسیته خطی نخ و سرعت نخ پیچی روی مقادیر S3 نشان می دهد که پایین ترین تکس نخ و کمترین سرعت نخ پیچی موجب می شود تا سطح مطلوب به صورت کاهش پرز خ حاصل شود.
جدول 2-2: طرح Behnken و Box برای سه متغیر و مقادیر S3

 

جدول 3-2: معادلات سطح پاسخ برای پارامترهای متفاوت.

 


شکل 2-2: تأثیر دانسیته خطی و سرعت نخ پیچی بر مقادیر S3 برای جتی با زاویه 45 درجه
در شکل شماره 2-3 تأثیر زوایه ی جت و دانسیته ی خطی نخ روی مقادیر S3 در سرعت نخ پیچی برابر با m/min 1000 نشان داده شده است. از بین خطوط همتراز بالا، بهترین نتیجه بین سطح 0.5 تا 0.0 در زوایه (تقریبا 44 درجه) مشاهده می شود که بعد از آن سطح 0/1- (در زوایه جت 40 درجه) قرار دارد و بدترین نتیجه به سطح 0/1+ (زاویه جت 50 درجه) مربوط می شود. برای توضیح این نتایج از مدل CFD کمک گرفته شده است. سرعت های محوری هوای جت در زوایه ی 45 درجه با نمونه ی بعدی جت در زوایه ی 40 درجه مقایسه شده اند.

 

شکل 2-3: تاثیر زوایه جت و تکس نخ بر مقادیر S3 در سرعت نخ پیچی m/min1000

 

شکل 2-4: خطوط همتراز سرعت های محوری هوای (m/s) جت ها در (a) – زاویه 45 درجه- (b) mm 2/2- 40 درجه mm 2/2
با در نظر گرفتن دستگاه مختصات جت، قسمت های a و b شکل 4 نشان می دهد که جت در امتداد محور طولی به ده قسمت مساوی تقسیم شده است. نخ در مرکز این بخش های جدا شده قرار می گیرد. در خصوص جت با زوایه 45 درجه سرعت های محوری هوایی که در سرتاسر جت، یعنی از بخش های بالایی جت گرفته تا بخش های پایینی، بر نخ اعمال شده، از این قرار هستند، m/s 137,182,152,137,122,76,46,30,15 میانگین سرعت محوری هوا در جت با زوایه 45 درجه 91 متر بر ثانیه (m/s) می باشد. بر همین نحو، سرعت های محوری هوا که در شکل 4-2-b نشان داده شده اند، در صورتی که زاویه جت 40 درجه باشد، عبارتند از: 16 و 16 و 32 و 63 و 111 و 111 و 142 و 147 و 142 متر بر ثانیه. میانگین سرعت محوری هوا در جتی با زاویه 40 درجه، 84 متر بر ثانیه است. محوری بالاتر در جت با زاویه 45 درجه، در مقایسه با جت زوایه ای 40 درجه، میزان شدن حرکت چرخشی را افزایش می دهد و مقدار بیشتری الیاف به دور نخ پیچیده می شود. و در نهایت موجب کاهش بیشتر پرز نخ در مورد اول می گردد.
تاثیر قطر جت، دانسیته خطی نخ و سرعت نخ پیچی بر مقادیر S3:

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   51 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نساجی