فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله نقش بازی در تربیت کودکان

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله نقش بازی در تربیت کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه:
بازی مهمترین فصل کودک است، بازی مهمترین جلوه حیات کودکی است، بازی یکی از نیازهای اساسی کودکان به شمار می رود که در عین سر گرم کردن کودک کار کرد های مهم دیگری را داراست که هر یک از این کارکردها به جنبه ای از زندگی کودک مربوط می شود، که او را برای ورود به زندگی بزرگسالی آماده می سازد. بازی همواره و همیشه در تاریخ وجود داشته است. بازی همزاد و همنشین نوزادان کودکان و جوانان بوده است. تصور دنیایی بدون کودکان و کودکانی بدون بازی اگر نگوییم نا ممکن دست کم بسیار دشوار است. پرداختن به موضوع بازی فرصت مناسبی است تا یاد و خاطره روزهای کودکی دوباره مرور شود، گرگم به هوا، کلاغ پر ، عمو زنجیر باف، قایم باشک، لی لی حوضک ، یادش به خیر صداقت و پاکی کودکی قهر های زود گذر و دوستیهای لطیف و صورتی، آن سالهای خوش که آسمان آبی رفیق روز هایمان بود و زمین مهربان دشتی بزرگ برای بازی های بی انتهایمان.
ضرورت و اهمیت بازی:
علاقه کودک به بازی امری فطری است و یکی از نیازهای جسمی و روحی او بازی و حرکت است. بازی وسیله طبیعی کودک برای بیان خود است بازی عاملی است برای رشد نیروهای خام و آماده سازی آنها برای استفاده در زندگی. (آلفرد دادلر)روانشناس معروف می گوید هرگز نباید به بازی به عنوان روشی برای وقت کشی نگاه کرد، و(گری لندرث) اظهار می کند بازی کردن برای کودک مساوی است با صحبت کردن برای یک بزرگسال. بازی و اسباب بازی کلمات کودک هستند بازی ساده ترین زبان برای کودک برای بیان خودش است. کودک عاشق بازی است و شاید بدترین جریمه برای او آن باشد که از بازی محرومش نمایند. بازی برای رشد اجتماعی، عاطفی، جسمی و ذهنی کودک اهمیت دارد. بازی روشی است که به واسطه آن می تواند اندام خودش و دنیای پیرامونش را بهتر بشناسد. متخصصان رشد همیشه تکرار می کنند که بازی کار و شغل کودک است. مهارت ها و ویژگی های کلیدی از قبیل: استقلال، خلاقیت، کنجکاوی، اطمینان، ایمنی، اتکا به نفس، دستیابی به دور اندیشی، رشد زبان و توانایی حل مسائل
نقش بازی در تربیت کودکان صفحه:2
همه و همه در بازی کودکان متجلی می شود. برای پی بردن به ارزش و اهمیت بازی باید بازی کودکان و نحوه انجام آن را بشناسیم. و هرگز بازی کودکان را بیهوده تلقی نکنیم، چرا که بازی راهی است که کودک آنچه را که کسی نمیتواند به او بیاموزد، از طریق آن فرا می گیرد. زمان بازی زمان به دست آوردن دانش و تجربه است، در واقع اطلاعاتی که کودکان از طریق بازی به دست می آورند، نه تنها به زندگی حال بلکه به زندگی آینده آنها ارتباط پیدا می کند. در حقیقت بازی فرآیندی جهت آماده سازی کودکان برای آینده است.
تعاریف بازی از دیدگاه صاحبنظران:
فعالیـــت هـا ی که آگاهانه و به قصــد حصـــول نتیجــه انجــــام نمــی شود(جــان دیــویــی)
فعـــــالیـــت هــا ی در جهــت تـــداوم شــادمـانـــی(شاند)
بـــــازی یعنــــی یکــی ســاخـتـــن واقــعـیــت بــا خــود(ژان پیاژه)
فعــالیتـی فـی نفسه آزاد،بی هدف،سرگرم کننده یا تفریحی(لازاروس)
تمرینی غریزی و بی هدف از اعمالی که در زندگی آینده نقش اساسی دارند(گروس)
تعریف کلی:
به هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدف دار گفته می شــــود که به صورت فردی یا گروهی انجــــــام می پذیــردو مــــوجـــب کســب لــذت و اقنـاع کـــــــودک مـــی شـــود.
ویژگیهای اساسی بازی:
1)از درون برانگیخته می شود.
2)لذت بخش است.
3) آزادانه انتخاب می شود.
4)واقعیت گریز است.
5)بازیکنان به طور فعال در آن شرکت می کنند.

 


نقش بازی در تربیت کودکان صفحه:3
انواع بازی:
1)بازی جسمی: ازقدیمی ترین نوع بازی هاست، به ابزار مخصوص نیازمند است، هــم به صورت فردی و هم بـه صــورت گروهی انجام می شود.
2)بازی نمایشی: کودک در تقلید از بزرگترهااز لباس و وسایل مخصــوص آنهـا استفـاده می کند مانند پسری که کت پدر را برتن کرده ویا دختر بچه ای که کفـــش پاشنــه دار مادر راپوشیده و به زحمت راه می رود.
3)بازی تقلیدی:کـــودک به تقلیـد نقــش هایی مــی پردازد که آنها را بـاور کـرده اسـت معمولاً بهترین شخصیت ها بـرای شروع ایفــای نقــش،والــدین،بــرادران،خــواهران و دوستان هستند.
4)بازی نمادین:کــودک نیـازهـا و آرزو هـای خود را با استفاده از وسایل نمـــادیـن و از طریق بازی بیان می کندبرای مثــال کودک بر تکه چوبی سوار شده وایـن طـرف و آن طرف می رود مانند اینکه سوار بر اسبی شده و آنرا هدایت می کند.
5)بازی آموزشی:مهمتریــن وسیلــه آمــوزش کـودک اسـتـفـاده از وسـایـل منـاسـب است ماننده مکعب های چوبی که کودک با جور کردن و دسته بندی کردن آنها مـی تواند با مسائل اساسی اما ساده و آسان ریاضی آشنا شود.
نقش بازی در رشد اجتماعی کودک:
1)موجب ارتباط کودک با محیط بیرون می شود و دنیای اجتماعی اورا گسترش می دهد.
2)رقابت را می آموزد و شکست را به طـور واقعــی تجربه می کند.
3)موجب شکوفایی استعدادهای نهفتــه و بــروز خلاقیت می شود.
4)با رعــایت اصول و مقــررات آشنا مــی شــود.
5)حمــایــت از افــراد ضعیف را می آموزد.
6)همانند سازی بابزرگسال را می آموزد.
نقش بازی در تربیت کودکان صفحه:4
7)همکاری ،همیاری و مشارکت کودک توسعه می یابد.
8)قدرت ابراز وجود پیدا می کند و از ترس ،کمرویی وخجالت بیهوده رها می شود.
نقش بازی در رشد ذهنی کودک:
1)در یــادگیــری زبــان نقـــش بـســزایــی دارد.
2)در رشــد هـــوش کودک بسیار موثـــر اسـت.
3) با مفاهیم ساخت،فضاوشکل آشنا می شود.
4)رفتارهای هوشمندانه کودک تقویت می شود.
5) موقعیت استفاده از قوه تخیل در کودک به وجود می آید.
6)زمینه ی بهتری برای تفکر فراهم مـــی کند.
نقش بازی در رشد عاطفی کودک:
1)نیــاز بـــه برتر ی جــویی را ارضــا مـــی کند.
2)تمایل به جنگجویی و ستیزه گری را کم می کند.
3)بـــرون نـگــری کــودک را افــزایــش مــی -دهــد.
4)موجـــب ابــراز احســاســات ،عواطف،ترس ها و تردیدها،مهر و محبت ،خشم ،کینه و نگرانی مــی شود.
نقش بازی در رشد جسمی کودک:
1)موجب رشد هماهنگ دستگاهها و اعضای مختلف بدن می شود.
2)باعـــث تقـــویت حــــواس کـــودک مـــی شـود.
3)نیرو و انرژی بدن را به بهترین شکل مصرف می کند.
4)کودک به توانمندیهای فکری و بدنی خود آگاهی پیدا می کند.

 


نقش بازی در تربیت کودکان صفحه:5
آثار تربیتی بازی در کودکان:
1)بازی و آموزش شیوه زندگی فردی:
بازی وسیله ای برای برآوردن نیازها و عواطف وتحت کنترل در آوردن آن است، و به کودک درس نظم و ترتیب می دهد. بازی به طفل می آموزد که برای دستیابی به هدف چگونه باید نقشه کشید.
2)بازی و آموزش شیوه رفتار اجتماعی:
بازی موجب میشود که کودک بتواند با دیگران رابطه صحیح برقرار ساخته و رفتارهای خود را متعادل نماید، از راه آن دوست داشتن همکاری در فعالیتهای گروهی بیاموزد و تمرین کند، و به حقوق دیگران احترام گذارد.
3)بازی و آموزش قانون و مقررات:
در بازی قواعد و مقرراتی وجود دارد که کودک ناگزیر باید آنها را رعایت کند،و نیز اصولی وجود دارد که او می بایست آنها را بپذیرد. این پذیرش در حقیقت نوعی تحمیل است و به همین منظور باید به تدریج انجام گیرد، و تا حد امکان دلایل این تحمیل برای کودک روشن شود تا او از ان طریق راه و رسم زندگی را بیاموزد.
4)بازی و آموزش نقشهای اجتماعی:
کودک از طریق بازی می تواند با انواع نقشهای اجتماعی از قبیل نقش کارگر، کشاورز، مدیر، فروشنده،پزشک، معلم، معلم و... آشنا شود.آموزش این نقشها خود موجب تحریک و تشویق جهت جلب شدن به یکی از آنها میگردد و باعث یافتن زمینه ای برای انجام آن در سنین بزرگسالی میشود.
5)بازی و کسب آگاهی از جهان خارج:
از طریق بازی می توان افقهای وسیعی را در زمینه آگاهیهای مربوط به این جهان در برابر چشم کودک گشود و اطلاعات مورد نیاز را جهت زندگی بعدی در اختیارش گذاشت. کودک از طریق بازی جهان واجزای آن را می شناسد و با مسایل و مشکلات آن اشنا میشود.

 

نقش بازی در تربیت کودکان صفحه:6

 

6)بازی و آموزش اخلاق:
بازی وسیله خوبی برای آموزش وتهذیب اخلاق است. ارزشهای اخلاقی را شکوفا می سازد، و مسایل و ابعاد آن را مقابل کودک قرار می دهد. از طریق بازی می توان به کودک درس دفاع از خود تلاش برای احیای حقوق، اصلاح و... داد.
فایده های درمانی بازی:
1) بازی به کودکان اجازه می دهد احساسات خود را به صورتی کار آمد بیان کنند و برای لنجام این کار، بازی کاری طبیعی است.
2) بازی به بزرگسالان اجازه می دهد ته وارد دنیای کودکان شوند، و به کودکان نشان می دهند تا آنها را به رسمیت بشناسند و بپذیرند. وقتی یک بزرگسال با یک کودک بازی میکند، نوعی تساوی قدرت موقتی وجود دارد و کمتر احتمال دارد که کودک از جانب بزرگسال احساس تهدید کند.
3) مشاهده کودکان در حین بازی، به بزرگسال کمک می کند تا بهتر آنها را درک کند.
4) از آنجا که بازی برای کودکان لذتبخش است، کودکان را ترغیب می کند تا آرام باشند، و از این رهگذر اضطراب و حالت دفاعی آنان را کاهش می دهد.
5) بازی فرصتی را برای کودکان فراهم می سازد، تا مهارت های اجتماعی ای را که ممکن است در سایر مو قعیت ها سودمند باشند، به دست آورند.
6) بازی به کودکان فرصت می دهد، تا نقش های جدید را بازی کنند و در محیطی ایمن، رویکردهای گوناگون حل مسئله را مورد آزمایش قرار دهند.

 

 

 

نقش بازی در تربیت کودکان صفحه:7
شرکت در بازی های کودکان:
پیاژه روانشناس بزرگ معتقد است که در فعالیت های خود جوش کودک باید او را تنها گذاشت. دخالت نا مناسب و بی موقع در فعالیت های وی استقلال و خود مختاری را از او سلب می کند. با اینهمه تأثیر بزرگترها در بازی کودک را بی اهمیت نمی شمارد و به حضور مناسب بزرگترها در بازی های کودکان اشاره می کند.شرکت منایب والدین در بازی های کودکان موجب مستحکم تر شدن رابطه والد و فرزند می شود، ودر عین حال موقعیت مناسبی پیش می آید که والدین به تربیت کودکان بپردازند، ونکات تربیتی را در خلال بازی به آن ها آموزش دهند.
والدین تعیین کننده نوع و شیوه بازی کودک نیستند و بهتر است شرایط سالم برای بازی فراهم سازند. خود به عنوان همبازی شرکت داشته باشند و اجازه بدهند کودک با قدرت خلاقیت خود بازی را اداره کند. والدین در حین بازی نباید خواست و اراده خود را به کودک تحمیل کنند، بلکه باید همپا و همردیف او قرار گیرند و بازی شادی را فراهم کنند.
نقش مربی و والدین در بازی کودک:
1) مشاهده گر باشد(مربی)
2) طراح یا سازمان دهنده فضای بازی و مواد آموزشی لازم باشد(مربی)
3) ارزش گذار باشد(مربی)
4) چنانکه تعداد کودکان بیشتر شود زمان بازی را زیاد کند(مربی)
5) باید در خانه نقش همبازی کودک را بر عهده گیرند(والدین)
6) باید زمینه شادی و نشاط کودک را از طریق بازی فراهم آورند(والدین)
7) بازی کودکان را جدی بگیرند(والدین)
8) در بازی کودک شرکت کنند و شرایط لازم برای بازی آنها فراهم آورند(والدین)

 


نقش بازی در تربیت کودکان صفحه:8
پیشنهاداتی جهت بالا بردن کیفیت بازی کودکان:
1) از محـــدود کــردن کــــودک در هــنــــگام بــــازی بپــرهیـزیــم.
2) بـــرای متــوقف کــردن بــازی از امــر و نهــی استفــاده نکنیـم.
3) در انتخاب نوع بازی به سن ، جنس و توانایی کودک توجه کنیم.
4) در بازی کودکان دخالت نکنیم اما راهنما و کمک کننده خوبــــی باشیم.
5) مراقب باشیم که محیط بازی موجب آسیب جسمی ،فکری و یا روانی نشود.
6) کاری کنیم که بازی به صورت تجربه لذت بخش در ذهــن کــودک باقی بماند.
7) بر مطـــالب و نحـــوه ی بیــان کــودکان در بــازی توجــه کنیـــم.
8) به بـازی کودکــان اهمیت دهیم زیرا زندگی آنها در بازی شکــل واقعی به خود می گیرد.
9) در محیط های بازی گروهی (پارکها ،اماکن عمومی)اجازه دهیم تا کودکان با یکدیگرهمبازی شـوند و از واردشـــدن بــه محیــط بازی کودکان بپرهیزیم
10) محیــط وشــرایط لازم بــرای انجــام بــازی کودکــان فراهم کنیم.

 

 

 

 

 

 

 


نقش بازی در تربیت کودکان صفحه:9
خلاصه و نتیجه گیری:
کودک از بازی اموری را می آموزد که در زندگی بعدی او موثر خواهد بود. چون بازی به دلخواه کودک و از روی نیاز وی برای یادگیری صورت می گیرد، لذا برای او فعالیتی لذتبخش است. اگر بخواهیم مفاهیم گوناگونی را که کودک در ضمن بازی به خودی خود می آموزد، و کاربرد آنها را درک می کند از طریق دیگری به او بیاموزیم، امکانش بسیار کم است، و در مواردی غیر ممکن است. در این رابطه بازی می تواند نشانه ای از آرزوهای برآورده شده وی محسوب شود، که در محیط خارج امکان وقوع آن موجود نبوده است. کودک با بازی خود آنچه را که از اعمال بزرگسالان، یاد گرفته یا در درون خود دارد، بیان داشته و سعی میکند آنها را به سطح واقعیت برساند. کودکانی که بیش از حد به بازی روی می آورند، هم از نظر یادگیری و هم به لحاظ رشد شخصیتی، غیر مستقیم رو به نوک هرم آموزشی گام بر داشته اند. به عبارتی بازی و ویژگی های آن منشأ هر کار مفیدی در جهت شخصیت پردازی کودک است. کارشناسان کودک احتمال داده اند، این گونه کودکان در بزرگسالی اشخاصی آرام، لایق و با پشتکارخواهند بود.ازآن دست آدمهای منظمی هستند که نهایت تلاش شان را برای آسایش افراد جامعه به کار خواهند بست. فروبل معتقد بود، بازی نه تنها بازدارنده رشد کودک نیست، بلکه یکی از مهمترین عوامل هماهنگی رشد کودک از نظر جسمی احساسی و ذهنی است. بازی عامل رشد و تکامل خواسته ها و امیال کودک است. آنجه باعث تحرک و پویایی کودک می گردد میل او به گشف محیط و شرکت در زندگی اجتماعی و به عهده گرفتن نقش خاصی در ساخت اجتماعی است

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   11 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش بازی در تربیت کودکان

دانلود مقاله تأثیر تربیت بدنی در یادگیری دانش آموزان ابتدایی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله تأثیر تربیت بدنی در یادگیری دانش آموزان ابتدایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 «مقدمه»
تربیت بدنی و ورزش، بخش مهمی از برنامه آموزشی مدرسه و فرایند تربیت و پرورش کودک و نوجوانان را تشکیل می دهد دستیابی به اهداف آموزشی تربیت بدنی در سه حیطه شناختی‏‏، عاطفی اجتماعی و روانی –حرکتی فقط از راه بررسی آموزشی، هدفمندی، برنامه ریزی و استفاده از طرح درسی امکان پذیر است. و یکی از دروسی است که اگر به طور صحیح برنامه ریزی گردد نقش مؤثری می‌تواند در رشد و تکامل دانش آموزان داشته باشد هدف هر معلم از این برنامه تعلیم و تربیتی،‌ باید کمک به دانش آموز به منظور دست یابی به استعداد خویش و قبول مسئولیت باشد و این درس جزئی غیر قابل تفکیک از جریان تعلیم و تربیت است و در تکامل کلی دانش آموز و حتی در روند کلی آموزش سهیم می‌باشد.
دسته‌ا‌ی از معلمین کار آزموده ورزش دریافته‌اند که بهبود وضعیت جسمانی، بچه‌ها را باهوش‌تر ساخته و از این رو بهتر می‌توانند در روند آموزش قرار گیرد.

تعریف تربیت بدنی
تربیت بدنی جزء لاینفک تعلیم و تربیت است که از طریق انجام فعالیت‌های جسمی به رشد و پرورش انسان در کلیه ابعاد وجودی کمک می‌کند.
پس با توجه به این تعریف می‌توانم بگویم که نباید ورزش را امری برای سرگرمی تصور کرد بله باید آن را جزء مهمی از فعالیتهای زندگی به حساب آورد.
تاریخچة تربیت بدنی
در سال 1360 شمسی بر اساس قانونی که از تصویب مجلس شورای ملی سابق گذشت درس ورزش و تربیت بدنی به صورت رسمی جزء برنامه درسی همة مقاطع تحصیلی قرار گرفت.
اهداف تربیت بدنی
«کین» در سال 1973 با مطالعه و جمع بندی بیش از 200 مقاله و تحقیق از اساتید و کارشناسان نتیجه‌گیری که برنامه‌های تربیت بدنی در مداراهداف نه‌گانه زیر را تعقیب می‌کند و در شد و توسعه آنها نقش اساسی دارد «این اهداف»
1- رشد مهارتهای حرکتی 2- تحقیق استعداد بالقوه و پراکنده فرد 3- گذراندن اوقات فراغت4- رشد اخلاقی 5- کارایی اعضای بدن ‌
6- رشد شناختی7- احراز صلاحیت اجتماعی8- رشد ادراکی9- شناخت و تحسین زیبایی است.
پس با توجه به این موارد می‌توان خلاصه کرد که هدف اصلی تربیت بدنی تربیت همه جانبه کودکان به عنوان افراد مفید و مسئولیت پذیر در جامعه است. نقش تربیت بدنی در اهداف تربیتی
1- تقویب وضعیت تحصیلی
2- تقویت ذهنی
3- آمادگی جهت یادگیری
4- بهبود و تسهیل یادگیری
5- اعتماد به نفس
6- ایجاد انگیزه برای مطالعه
اهمیت تربیت بدنی
امروزه دانش تربیت بدنی و علوم ورزشی در نظام آموزش و پرورش جایگاهی بس مهم و پر اهمیت یافته است زیرا آموزش و پرورش صحیح کودکان و نوجوانان به روش علمی صحیح بستگی دارد از این رو لازم است تربیت بدنی و علوم ورزشی جزء جداناشدنی نظام آموزشی و تربیت بدنی دنیای کنونی است از ارزش ما و روش های صحیح برخوردار باشد تا بتواند نیازهای اساسی دانش آموزان و نوآموزان را برآورده سازد حال می‌خواهم نقش تربیت بدنی را در یادگیری دانش آموزان ابتدایی روشن سازم.
نقش ورزش در یادگیری دانش آموزان ابتدایی
یکی از مراحل حساس رشد یادگیری، دوران دبستان که معمولاً از 6 سالگی شروع و تا 11 سالگی ادامه می‌یابد اگر چه رشد مفاهیم ذهنی در این دوران از جمله اهداف اصلی تعلیم و تربیت است اما در واقع حصول‌ای اهداف بدون داشتن بدون داشتن فرصت‌های مناسب براتی پرداختن بازی و فعالیت‌های حرکتی به طور کامل میسر نمی‌باشد.
پس می‌توان گفت که تجربیات حرکتی در دوران کودکی به ویژه دبستانی در تعلیم و تربیت کودکان نقش بسیار مهمی دارد.
به طور کلی اگر برنامه‌های حرکتی در دوران دبستان متناسب با تواناییهای دانش‌آموزان با تأکید بر الگوهای حرکتی اساسی و بنیادی تنظیم شود و از تنوع لازم برای ایجاد انگیزه در دانش‌آموزان برخوردار باشد می‌تواند با رشد حرکات کودکان به رشد رفتارهای آنان در حوزه‌های شناختی،‌ذهنی، عاطفی و اجتماعی نیز کمک کند یا آنها را تسهیل نماید.
تربیت بدنی، پیشرفت تحصیلی و هوش
ارتباط بین هوش و ورزش موضع تازه‌ای نیست اکثر فلاسفه اسلامی و اندیشمندان غربی به نقش تربیت بدنی و ورزش بر پرورش قوای ذهنی تأکید داشته‌اند (به طوری که حرکت را قلب زندگی و زندگی را مترادف با حرکت دانسته‌اند.)
یکی از این دانشمندان ابو علی سینا است که به اهمیت ورزش در دوره‌ی ابتدایی عنایب خاصی مبذول داشته و بر این اعتقاد بوده که ورزش در تسهیل و تسریع در امر یادگیری کمک می‌کند.
(او معتقد است که هر اندامی ورزش ویژه خود را دارد مثلاً او ورزش گوش را در تقویت حواس موثر می‌داند و این عالم بزرگ
به ورزش‌هایی در این قسمت برای حواس از جهت ورزیدگی و تربیت آنها از نظر توجه و دقت بالا بردن حافظه شنوایی از طریق دقت کردن و تمرکز حواس و در نهایت تربیت حواس و تقویت آن در بهره‌گیری بیشتر آنها در امور روزمره اشاره دارد)
بنابراین بهبود وضعیت جسمانی،‌بچه‌ها را باهوش‌تر ساخته است و از این رو بهتر می‌تواند در روند آموزشی قرار گیرند.
امام محمد غذالی چنین می‌گوید:
(کودک پس از مراجعه مکتب خانه اجازه بازی یابد و با بازی زیبا از رنج مکتب خانه فارغ شودبه طوری که بازی موجبات رنج او را فراهم نیاورد پس اگر کودک از بازی محروم و دائماً به یادگیری الزام گردد قلبش میرانده و دچار بطان هوش می‌شود.
از نظر غذالی چنین می‌توان استنباط کرد که از طریق بازی قسمتی از فرایند ذهنی و شناخت کودک شکل می‌گیرد از دیدگاه اندیشمندان غربی
(جاکبسون: گزارش داده است که ورزشکاران دارای نمرات پیشرفت تحصیلی بالاتری نسبت به غیر ورزشکاران بوده‌اند.
باری: ارتباط – چهار عامل،‌انگیزش،‌آمادگی حرکتی،‌آمادگی قلبی – عروقی را مورد بر سیقرار داد و نمرات پیشرفت تحصیلی، پرش طول جفت و یک مایل دویدن، ارتباط و همبستگی نشان داد.
روسو هم بر این اعتقاد است او می‌گوید جسم را تربیت کنید تا هوش را زیاد نماید وفرد را عاقل منطقی بار بیاورید.
تربیت بدنی ، حس کنجکاوی
در ورش حس کنجکاوی کودک برانگیخته می‌شود و قدرت ابتکار و خلاقیت او به کار می‌افتد و روح تازه‌ای در او دمیده‌ می‌شود و این خود موجب ایجاد اعتماد نفس در او می‌شود و تمرینی برای استقلال اراده و احیای فکر است و راه حل مشکلات را برای دانش‌ آموز آسان می‌کند. پس می‌توان گفت که کنجکاوی فرد و ابتکار و خلاقیت او منجر به شکوفایی استعدادهای مختلف در دانش‌ آموزان و ارزشهای فردی و گروهی می‌گردد پس مربی باید با برنامه‌ریزی درست سعی کند کنجکاوی فرد را برانگیخته و قدرت خلاقیت را در او به کار اندازد.
ورزش خود شناسی و ایجاد انگیزه
(ورزش وسیله‌ی خودشناسی است. برخورد انسان با ورزش هدفمند به او فرصت را می‌دهد تا از مرزهای خود محوری و خودخواهی گذشته به کشف استعدادهای خود بپردازد و به تجربه بپردازد و به تجربه دریابد که ابعاد وجودی او به صورت یک کل تفکیک ناپذیر با ورزش درگیر است.
با توجه به مطالب فوق می‌توان گفت که دانش‌آموزان با ورزش به خود آگاهی می‌رسند که این خودآگاهی نیاز دانش آموز است و توسعه آن در روند یادگیری جنبه حیاتی دارد و می‌تواند موجب یادگیری گردد چون در این خود شناسی به قدرت ذهنی خود پی می‌برد و نسبت به حدود توانایی و استعدادها شناخت صحیح‌تری پیدا می‌کند و در این شناخت به واقعیت نزدیک‌تر می‌شود و این امر موجب یادگیری می‌شود.
ورزش‏، ایجاد انگیزه و اشتیاق
پروفسور مارین و پس در مطالعات خود متوجه شد بین افزایش عزت نفس و ایجاد انگیزه و حضور دانش آموز در فعالیت های منظم ورزشی ارتباط وجود دارد مثلاً کودکانی که توانمندی خود را دست کم می‌گیرند در مقایسه با افرادی که توانمندی خود را باور دارند به طور صحیح از آن بهره‌مند می‌شوند، علاقه و انگیزه‌ی کمتری دارند و در برخورد با مسایل کمتر از خود اضطراب و نگرانی نشان می‌دهند.
پروفسور رونالد . ام جزیر سکی معتقد است دانش آموزانی که در فعالیت ورزشی شرکت می‌کنند، نمرات بهتری را از دروس خود کسب می‌کنند،‌همچنین به حضور به موقع در کلاس درس اهمیت می‌دهند و غیبت‌های غیر موجه نسبت به بقیه دانش آموزان دارند.
بنابراین ورزش علاوه بر اینکه به رشد حرکت کمک می‌کند موجب می‌شود که دانش آموز در یادگیری دریافت بیشتری داشته باشد البته مربی هم باید با بهره گیری از کلام خوش و تشویق در انجام فعالیت های بدنی، اعتماد به نفس دانش آموز را بالا برده و این به یادگیری او نیز شخصاً کمک می‌کند.
گروهی از معلمین ورزش نیز بر این عقیده اند که دانش آموزان به دلیل درگیری با تجربیات تربیت بدنی علائق جدیدی در مدارس کسب می‌کنند بعلاوه آمادگی جسمانی‏، اعتماد به نفس بیشتر، ثبات روحی و بهداشت روانی بهتری را در فرد باعث می‌شود.
بدیهی است فعالیت و تمرین، با موضوعات تحصیلی ارتباط بسیار دقیق و ظریفی نیز دارند، هر چند پذیرش رابطه مستقیم، دشوار بوده و اثبات آن به سختی ممکن است با این وجود مدیران مدارس به تدریج دریافتند که تکامل کلی فرد، لازمه آمادگی برای یادگیری است.
(کودکان نیاز به موفقیت دارند آنها نه فقط به کسب موفقیت و کامیابی علاقه دارند بلکه اشتیاق زیاد دارند تا به وسیله کسب موفقیت مورد توجه قرار گیرد. انتقاد و خرده گیری آنان را رنجو پژمرده می‌کند در حالیکه تشویق و پشیمانی دوستانة‌ آنها موجب حداکثر پیشرفت و رشد در آنان خواهد شد. و در یادگیری اثر نامطلوب منفی به جای خواهد گذاشت گاهی حتی شکست موجب تنفر از ورزش و تربیت بدنی می‌شود و به همین علت آموزش تربیت بدنی باید بر مبنای یک برنامه همه جنبه، شامل اصول و مبانی علمی و عملی و به شکلی برنامه‌ریزی شود که در رشد و پرورش کودکان موثر باشد.
اصول و مبانی تربیتی در تدوین یک برنامه مفید و موثر تربیت بدنی و رسیدن به هدفهای پرورشی کودکان و نوجوانان شایان ذکر است.
الف ) برنامه تربیت بدنی باید به وسیله گروه متخصصان آموزش و پرورش و تربیت بدنی در ابعاد وسیع و فراگیر با توجه به اختلافات فردی و اقلیمی برنامه‌ریزی شود.
ب ) برنامه تربیت بدنی باید جدی و با وجود این انعطاف پذیر باشد و جزئیات آن به روشنی تشریح شده باشد.
ج ) برای تأثیر گذاشتن بیشتر باید برنامه‌ها ویژیگیهای زیر را دارا باشد:
1- متناسب با رشد و نمو دانش آموز باشد.
2- مهارت های لازم را در دانش آموز ایجاد کند.
3- وقت آزاد کودکان را در بر گیرد تا چنین وقت هایی به بیهودگی نگذرد.
4- متنوع و متناسب با نیازها باشد.
5- با توجه به اختلافات فردی و استعدادهای مختلف تنظیم شود.
6- با معنویت و صفات انسانی و ارزشهای تربیتی باشد.
7- متضمن پیشرفت تدریجی و قدم به قدم دانش آموز گردد.
با توجه به این موارد می‌توان گفت که برنامه ورزشی یکنواخت و تکراری نمی‌تواند برای همه بچه‌ها با استعدادهای مختلف ذهنی و جسمی سودمند باشد فعالیتهای زیاد با آموزش‌های مختلف در یادگیری تأثیر دارد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  18  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تأثیر تربیت بدنی در یادگیری دانش آموزان ابتدایی

دانلود مقاله جوان و تربیت

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله جوان و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

" فرزندم ، قبل از آنکه قبلت، سخت شود و اندیشه ات ، مشغول گردد، به تربیت تو مبادرت نمودم."
(حضرت علی علیه السلام)
" تربیت، زیباترین چیزی است که در بهترین انسانها ، آشکار می شود."( افلاطون)
چهار چیز است که اگر جمع شود در دل سنگ
لعل و یاقوت شود ، سنگ بدان خارایی پاکی طینت و اصل گهر و استعداد تربیت کردن مهر از فلک مینایی در من این هرسه صفت هست کنون می باید تربیت از تو که خورشیدجهان آرایی. (سعدی)
در میان عوامل مختلفی که منشأ و موجد تحولات اجتماعی می شود، تربیت، آرامترین مطمئن ترین و مفید ترین آنها می باشد، تربیت ، روندی بسیار طولانی دارد و تقریباً در همه مراحل عمر آدمی از تولد تا مرگ، نقش خود را ایفا می کند ، ولی این نقش در برخی مراحل بر جسته و تعیین کننده و در مقاطعی دیگر نقش آن کمرنگ ومحدود می باشد. برخی از دانشمندان نظیر " کارن هورنای " . مهمترین سالهای تربیت پذیری را هفت سال اول زندگی و پاره ای دیگر تا دوران نوجوانی می دانند و معدودی نظیر " کارل یونگ" تأثیرپذیری آدمی از تربیت را تا چهل سالگی ، می دانند. ابتدا باید معلوم نمود که مقصود از تربیت چیست؟ آیا آموختن مفاهیم علمی و یا انباشته کردن ذهن شاگردان است؟
" امرسون" می گوید: " یک مسأله علمی را به شاگرد یاد دادن کار آسانی است ، ولی او را با امید و اراده و جدیت تربیت کردن و قوای روحی اش را برای کار آماده کردن ، علمی است دشوار که ازهمه کس ساخته نیست".
در حقیقت ، باید گفت انتقال علم مرحله نازلی از تربیت است و ایجاد روح علمی ، مرحله عالی تربیت می باشد.
در مرحله بعد ، ضروری است، از عواملی که اثر گذار بر تربیت هستند ، سخن گفت،مهمترین آنها عبارتند از: زمینه ژنتیکی ، عامل محیط خانوادگی ، محیط آموزشی ‹ مدرسه›، محیط اجتماعی ‹نفوذ همسالان ،نهادها و مراکز اطلاع رسانی و رسانه های گروهی›، عامل رشد ( تحولات مربوط به عامل سنی )، عامل مذهب و در نهایت اراده خودساز شخصیت . هر یک از این عوامل در زمان خاصی ، وارد صحنه شده و تأثیرات خود را بر آدمی اعمال می نماید . به گونه ای که می توان ، شخصیت فرد را بر آیند عوامل مذکور تلقی نمود با این توضیح که دایره نفوذ تأثیر هر یک از عوامل که گسترده تر باشد، شخصیت آدمی در همان جهت ،شکل می گیرد.
در گام سوم ، باید ملاحظه نمود تربیتی که بتواند از جوانان شخصیتی متعادل و هماهنگ به وجود آورد چه ویژگیهایی داد؟ چنین تربیتی باید ناظر بر جنیه های متنوع وجود آدمی به شرح زیر باشد:
الف - تربیت بدنی (فیزیکی) - هدف اصلی از چنین مقوله تربیتی ، این است که توان و نیروی فعال جوان را در مسیری مطلوب و هدایت شده ، به جریان بیاندازد و روح آدمی را پاکیزه و مصفا کند و بر اعتماد به نفس فرد بیفیزاید .
ب - تربیت عاطفی - غایت تربیت عاطفی ، پرورش احساس نوعدوستی ، همدلی و تفاهم با دیگران و به ویژه همسالان است . به گونه ای که جوانان بتوانند به درستی با معاشران و دوستان و اطرافیان خود به دادو ستد عاطفی بپردازند و بیش از آنچه که " منش گیرنده " داشته باشند از " منش دهنده " برخوردار باشند و به مرحله ای برسند که " ایثار عاطفه " به دیگران را مقدم بر " دریافت عاطفه " از دیگران ، بدانند.
ج - تربیت اجتماعی - انتظار ما از تربیت اجتماعی جوانان ، این است که آنها از جایگاه و منزلت حقیقی خود خود در جامعه آگاه باشند و به خوبی بتوانند چنین موقعیتی را احراز نمایند.
فعالیتهای فوق برنامه مدارس ، گروههای بحث و بیان ، تحقیق گروهی ، مسابقات فرهنگی وهنری ومحافل بحث و انتقاد جوان ، فرصتهای ارزنده ای برای فرایند اجتماعی شدن جوانان ، محسوب می شوند.
د - تربیت عقلی ( ذهنی ) - چنانچه بشری را به عنوان فرایندی بی انتها ، درنظر آوریم و تکوین منش را بر تعلیم دانش مرجح بدانیم در این صورت ، باید اذعان نمود که تربیت فکرو اندیشه در بالاترین جایگاه " هرم تربیت " قرار می گیرد. اگر چه به گفته " ویل دورانت " ، ما در شرایطی از جهان معاصر بسر می بریم که از تفکر و اندیشیدن ، بازمانده ایم و بر همین اساس ، از لذت اندیشه و فکر نیز محروم مانده ایم .
ه - تربیت اخلاقی ( معنوی )- منظور اصلی از این بعد تربیت این است که بتوانیم نسلی را بپروارنیم که نه فقط حامل معرفت دینی باشد بلکه عامل معرفت دینی محسوب شود. و در حقیقت چنین تربیتی بتوانندبه " تحول از درون" منجر شود و خود نیزمنشأ تحول دردلها وجانها ی دیگری باشد . برخی ازکارشناسان سازمان یونسکو از جمله راه حلهایی که برای آموزش نوین جوانان ، پیشنهاد می کنند . این است که باید به گونه ای عمل نمود که استقرار مجدد ارزشها و طرز تلقی های اخلاقی در جوامع در حال دگرگونی را شاهد باشیم .
جوان وتعالی شخصیت
« هرکس مسلمانی را گرامی بدارد خدای والا را گرامی داشته است »
رسول اکرم (ص(
«عظمت انسان ا برکت روخ اوست که آن نفحه الهی چراغ خداوندی منعکی کننده نور آسمانی و مستعد قبول صورت کل جهانی و بالاخره با همه جهان برابر است»

 

فرانسیس بیکن
شخصیت هر فرد محبوبترین پدپده مورد علاقه اوست غریزه حب ذات که براساس حکمتی الهی در وجود انسان به ودیعه گذاشته است آدمی را بر می انگیزد تا بر مبنای خود دوستی از مخاطرات و ناملایماات خود را مصون نگاه داشته و بقای عمر و زندگیش را تدبیر نماید چنین غریزه ای انسان را به دفاع از تمامی موجودیت و شخصیتش وا می دارد و او را به جبه گیری در مقابل هر عملی که شخصیت او را تهدید کند بر می انگیزاند از این رو ی طبیعی به نظر می رسد که به دیگران اجازه نفوذ به قلمرو شخصیت خویش ندهد و در حقیقت « تحقیر شخصیت»دیگری به این مفهوم است ضربه ای را به اصلی ترین جنبه مورد علاقه اش وارد کنیم و بیشنرین مقاومت را در او علیه خود به وجود آوریم در مقابل « تکریم شخصیت » احساس ارزش را در فرد بالا می برد و رویکرد وی را نسبت به جهان درون و جهان برون متحول می کند « نکوداشت »شخصیت جوانان به نتایج زیر منجر می شود
1-موجب جلب اعتماد آنان به اطرافیان شده و در نتیجه تفاهم دو نسل راباعث می شود
2-این روش اقتدا به سیره نبوی ( ص) وشیوه اولیا خداست آنان هموراه جوانان را مورد تکریم قرار داده و منزلت خاصی برایشان تأمل می شوند
3-تکریم جایگاه نسل جوان موجب « گناه ستیزی » آنان خواهد شد زیرا زیرا کسانی که در درونشان احساس عظمت و منزلت می کنند نه تنها دست از گناه می شویند بلکه به گناهان یورش می برند تا جامعه سالم بماند و در مقابل تحقیر نسل جوان زمینه « گناه پذیری » را مهیا می کند و آنان را نومید و سگردان در جامعه پیچیده و دشوار معاصر رها می کند
4- «نکوداشت شخصیت جوان » استعدادای راکد و ذخیره او را به حرکت در می آورد و آنها را به تواناییهای بارز و آشکار پیوند می زند تا نیروی عظیمی که از این طرق حاصل می شود برای دستیابی به هدفهای مهم و ارزشمند زندگی کفایت نماید
جوانان برا ی مشارکت در جامعه مدنی نیاز یه شخصیتی دارند که ابتدا مورد پذیرش خودشان باشد و بعد از آن مورد پذیرش جامعه باشند « تکریم نفس »مقبولیت شخصی و اجتماعی را باعث می شود
شیوه ها و راه کارها
1- پذیرش شخصیت جوانان همان گونه که هستند زمینه را برای ارتباط توأم با تفاهم مساعد نموده و تداوم ارتباط صمیمانه را تضمین می نماید .
2- گفتگوی خود را با موضوعی که مورد علاقه جوان است آغاز کنیم این اقدام منجر به جلب توجه اعتماد و اطمینان عمیقی می شود به گونه ای که نقطه آغاز روشنی در اتباط متقابل به وجود می آید .
3- جوانان با هر دریچه ای که به جهان خارج از وجود خود می گشایند تجربیتاشان را غنی تر و گسترده تر کرده و جریان رشد اجتماعی شان را تسهیل می کنند در مقابل محدودیت روابط انسانی منجر به وقفه در رشد اجتماعی فرد می شود می توانیم جوانان را به توسعه روابط انسانی مطلوب ترغیب کنیم تا تجربیات وسیعتری را جذب کنند
4- با تأکید بر نیروهای درونی آنان یافت نه د ربیرون از وجودشان به این مفهوم که شخص برای ارزیابی میزان لیاقت خود بیش از آنکه بر اظهار نظرهای دیگران متکی باشد بر احساس درونی خود تکیه کن
5- یکی از اهداف تربیت جوانان ایجاد نظام همبستهای از ارزشها در درون خود آنان می باشد آن گونه که فرد به معیارها وملاکهایی مجهز شود که قادر به تشخیص ارزشها از ضد ارزشها باشد و در مورد آنها بتواند به مقایشه بپردازد و از نوعی قضاوت و داوری ضد ارزشها باشد و در مورد آنها بتواند به مقایشه بپردازد و از نوعی قضاوت و داوری صحیح برخوردار گردد برای این منظور لازم است با ترتیب دادن مجالس بحث و انتقاد قوای عقلانی خود را پرورش داده و در او توانایی مقایسه و قضاوت ایجاد کنیم چه آنکه از درجات و مراحل بالای تفکر مقایسه امور با یکدیگر ونیز داروی درباره آنهاست
6-در گفتگو و مباحثه با جوانان باید به جای توسعه انقیاد ذهنی در پی پرورش انتقاد فکری بود و زمینه های ایجاد نمود که آنان بتوانند با بحث وگفتگودرباره نظام ارزشها بایدها و نبایدهای اخلاقی درک روشنتری درباره این گونه امور پیدا کنند و توانایی تمیز انتقاد سازنده از انتقاد مخرب و به کار گیری شیوه های مناسب گفتگو را بیابند حاصل چنین گامهایی در تعالی شخصیت جوانان تبلور خواهد یافت
جوان و جستجوی هویت
" جستجوی یک جوان در پی هویت ، از برخی لحاظ همان جستجوی معنای زندگی است."(اریکسون)
از واژه های پر معنای ادبیات نوجوانی و جوانی ، " هویت " می باشد معنای این عبارت همزمانی آغاز تأمل و تفکر درهویت خویش و شروع نوجوانی است. پدیده ای که بعدها و در سالهای جوانی به صورت تکوین هویت یابحران هویت ظاهر می شود. لذا مهمترین سالهای زندگی یعنی دوران نوجوانی و جوانی عرصه تجلی شکل گیری و یا از هم پاشیدگی هویت می باشد.
" تعریف هویت"
در میان تعاریف متنوعی که در باب هویت فرد ذکر شده اظهار نظر " جان گاردنر" از صراحت وجامعیت بیشتری برخوردار است . او می نویسد:" یک فرد جوان باید بیاموزد که بیش از هر چیز خودش باشد ، در جایی که بیشترین ارزش را برای دیگران دارد - دیگرانی که مطمئنا ً برای او نیز عزیزتر از هر چیز دیگر هستند مراد از اصطلاح " هویت " چنین رابطه متقابلی است که متضمن یکی بودن با خویشتن و در عین حال به نوعی سهیم شدن با زندگی درونی دیگران است."
" مفهوم بحران هویت"
مطابق تعریف مذکورحفظ تعادل میان " وحدت با خود" و " حضور در تجربه باطنی دیگران" از نشانه های احراز هویت محسوب می شود بر این اساس هر گاه تعادل مذکور بر هم خورده و حالت عدم توازن میا ن آنها به وجود آید نوعی اختلال یا بحران در هویت پدیدار می شود آن وضعیت را اریک فروم با زیبایی خاصی چنین توصیف می کند :" لزوم همرنگ شدن {با دیگران} با از دست رفتن هویت بیشتر می شود."
ازعبارت " فروم" چنین برداشت می شود که فرد تأمین انتظارات دیگران ومانندآنها شدن را بر " خود واقعی بودن" ترجیح دهد ناگریز است بهای سنگینی بپردازد و آن دست کشیدن ازخود انگیختگی و فردیت است." اریکسون" نیز بحران هویت را در عدم توانایی نوجوان برای قبول نقشی که جامعه از او انتظار دارد ، معنا می کند. شایدمشکلات متعددی باشد که فرد در سالهای بعد زندگی به جهت بحران هویت با آن مواجه خواهد شد.
" زمینه های پیدای بحران هویت"
از چالش های مهم مبحث حاضر چگونگی نفوذ پدپده بحران هویت در فرهنگ تفکر و باورهای قشرهایی از جامعه ماست . برخی از زمینه های تاریخی ظهور بحران به شیوه بر خورد ما با تمدن غرب در حدود دویست سال پیش بر می گردد . آن زمان غرب در موقعیت بسیار خوبی از جهت پیشرفتهای علمی قرار داشت ولی روش پیشینیان ما عمدتاً بر دو رویکرد در قبال تحولات اروپا متکی بود: الف) طرد ، نفی و انکارو. ب) مرعوب شدن، خودباختگی وتسلیم. و رویکرد سومی که مبتنی بر اخذ و اقتباس آگاهانه از پیشرفتهای علمی و صنعتی غرب همراه با حفظ ارزشها، اصالتهاو فرهنگ و تمدن خودی باشد، چندان مورد توجه قرار نگرفت و لذا فاصله موجود میان ما و غرب از لحاظ علمی و فنی بیشتر شد و زمینه ساز این تفکر گردید که برای جبران گذشته ها وپر کردن فاصله طولانی به وجود آمده چاره ای جز غرب گرایی ، غرب باوری و غرب پرستی نیست . لازمه این گرایش به فرهنگ غربی جداشدن و دست کشیدن از هویت و فرهنگ خودی بود. لذا این باور در اذهان عده ای به وجود آمد که قطع پیوند با ریشه های فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی و نفی خویشتن تنها راه چاره است . همانگونه که برخی نظیر " تقی زاده " بر این باور بودند که " هیچ راهی برای ما نمانده است جز اینکه از سر تا پا فرنگی شویم". علاوه بر زمینه های تاریخی ، برخی عوامل موجود در عصر جدید نیز به بحران هویت دامن زده است مسایلی نظیر گسست فرهنگی ، فرد گرائی افراطی سکولاریسم ، تضاد نسلها، تغییرات پر شتاب زندگی ، خلأ آرمانی ، فقدان عامل دین و مذهب ، پدیده کلان شهرهای بزرگ و نظام نا کار آمد آموزش و پرورش هر یک در جای خود ، اثرات تعیین کننده ای بر بحران هویت داشته و روند آن را شتاب بخشیده است که فرصت پرداختن به همه آنها نیست ولیکن از باب اشاره ،به گفتاری از مارسیا‹ 1985› اکتفا می کنیم . به گفته وی " در جوامعی که مذهب وجود ندارد ، نوجوانان بحران {هویت} شدیدتری را تجربه می کنند چرا که مذهب به مهمترین سؤالات نوجوانان یعنی : از کجا آمده ام ؟ چه کسی هستم ؟ به کجا خواهم رفت و چه باید بکنم ؟ پاسخ می دهد."
" راه کارها وپیشنهادها"
غالبا ًراه کارهای اساسی متکی بر شناخت دقیق مسأله بوده ورابطه منطقی باآن دارد . در این مورد نیز همین قاعده صادق است و در کوتاه مدت و دراز مدت ، پیشنهادهای مشتمل بر جنبه علمی و کاربردی و قابل طرح مورد نیاز را انجام داد:

 

الف - بازنگری در محتوی و مضمون کتابهای درسی به ویژه در سالهای نوجوانی و ارائه مطالب جدیدی که به ایجاد بینش نوینی نسبت به خود، زندگی و نقشی که او می تواند ایفا نماید، منجر شود.
ب- بازنگری در محتوی مضمون و شیوه ارائه برنامه های ویژه کودکان ، نوجوانان و جوانان در صدا وسیما به گونه ای که به ایجاد دلبستگی عمیق نسبت به فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی منجر شده و در یافتن هویت فرهنگی و هویت تمدنی آنان را یاری دهد.
ج- تلاش در جهت حل معضل کاهش انگیزه تحصیلی ، ترک تحصیل ، توقف پشت دیوار بلند کنکور و بیکاری که هر یک عامل مهمی در ایجاد سر خوردگی و بی هویتی است.
در کوتاه مدت نیز اقدامات قابل پیشنهاد عبارتند از:
1.تقویت زمینه های تبادل فکری و هم اندیشی با نسل جوان به منظور درک مشکلات و معضلات درونی آنان و پاسخ به پرسشهای بنیادین .
2.توسعه مناسبات میان والدین و فرزندان از حیث عاطفی ، روحی و کلامی به منظورجلب اعتماد نسل جوان و در نهایت گرایش به الگو پذیری با هدف تحکیم هویت خانوادگی آنان.
3.تقویت زمینه های بروز و حضور نوجوانان و جوانان در عرصه های مشارکت و تصمیم گیری های اجتماعی با هدف تحکیم هویت جمعی آنان .
4. یاری رساندن به نوجوانان و جوانان برای شناخت هر چه بیشتر توانمندیهایشان تا علاوه بر متناسب بودن انتظارات آنان از خویش با توانمندیها ، این گروه سنی بتوانند موفقیت های بیشتری در تحصیل ، شغل و زندگی بدست آورند با هدف تحکیم هویت شخصی آنان.
5.. تشویق اطرافیان نوجوان و جوان به ویژه اولیاء و مربیان برای این منظور که در سنین مذکور به فرد از منظر جدیدی به عنوان " مشاور " به او نگریسته شود و در عمل نیز آنچه که لازمه تحقیق این رویکرد می باشد ، مراعات گرددتا این تحقیق این رویکرد می باشد مراعات گردد تا این نسل عملا ً احساس منزلت و شخصیت قابل احترام نموده و در نهایت احساس هویتی ارزشمند و با افتخارنماید.
6. تفهیم این واقعیت به نسل جوان که " زندگی کردن" غیر از " با معنا زندگی کردن " است اینها دو چیزجدا از یکدیگرند " زندگی کردن " به خودی خود افتخاری نمی آفریند ولیکن بامعنا زیستن در خور افتخار و تکریم خاصی است.
7.. ایجاد و تقویت زمینه هایی که به مددآن نوجوان و جوانان قادر به تفکر منتقدانه نسبت به فرهنگ بیگانه و به ویژه فرهنگ غرب باشند این امر زمینه رابرای تکوین هویت فرهنگی پایدار و برخورد مؤثر با هجوم فرهنگی مهیا می کند.
جوان و نیازهای روحی
‹ای انسان › آیا گمان می کنی که موجودی خرد و بی مقداری ، و حال آنکه ‹راز› جهان عظیم تری در کتاب روح تو مندرج است . درد تو از خود توست ولی نمی دانی و دوای تو نیز در خود توست ولی نمی بینی و تو آن کتاب مبینی هستی که به یاری حروف اندک آن ، رازهای عظیمی آشکار می شود.
>منسوب به دیوان اشعار حضرت علی علیه السلام<
جوانی ، مهمترین بخش زندگی آدمی است و در دوران ، مهمترین مسئله برای جوانان ، نیازهای روحی آنهاست ، و باز مهمترین مسئله در این حوزه ، نحوه تأمین و اقناع مطلوب این قبیل نیازهاست.
چگونه نیازهای جوانان را بشناسیم؟
شیوه های شناخت و معرفت نیازها، اهمیتی دارد. روش های عمده شناخت عبارتند از :

 

1- مشاهده رفتار و حالات جوانان ،معرف بخشی از احتیاجات روانی اساسی آنهاست . در موقعیت های گوناگون ، اغلب می توان از ورای رفتار ظاهری به احتیاج باطنی و از جلوه های بیرونی شخصیت آنان به نیازهای درونیشان پی برد.
2- گفتگو با جوانان ، فرصت ارزنده ای را برای شناخت نیازهایشان فراهم می آورد . شایسته است ، هر زمان که موقعیت برای همدلی با آنان مهیا می شود، گفت و شنودهایی صمیمانه و مؤثر ترتیب داد تا از خلال کلمات و عبارات جوانان ، به دنیای درونیشان نفوذ کنیم . حضرت علی علیه السلام ، دراین مورد جمله زیبایی دارند و می فرمایند: "انسان در زیر زبانش نهفته است."
3- مطالعات و بررسی هایی که در خصوص جوانی و شگفتی های آن به عمل آمده است و نیز منابع علمی و پژوهشی در این زمینه ، می تواند بخشی ازاحتیاجات روحی و روانی آنان را به ما بشناساند.
4- تفکیک و بازشناسی نیازهای اصیل از نیازهای کاذب نسل جوان ، گام مؤثری در جهت شناخت دنیای درونی آنان است و در مقابل ،مساعدت به جوانان برای آنکه بتوانند بین نیازهای منطقی و خواسته های غیر منطقی خود فرق بگذارند، آنان در تعدیل خواسته هایشان وانطباق با تواناییشان یاری می دهد.
نیازهای اساسی جوا نان:
در نگاه اول، نیازهای آنان را می توان به دو دسته با عناوین " نیازهای اولیه " و" نیازهای ثانویه " تقسیم کرد. منظور از" نیازهای اولیه " احتیاجات زیستی یا فیزیولوژیک نظیر احتیاج به هوا ‹اکسیژن›، آب، غذا ، استراحت ، خواب و برخی ضرورتهای غریزی دیگر است. " نیازهای ثانویه " در حقیقت، همان نیازهای اساسی روانی هستند که به طور عمده شامل موارد ذیل است :
1- نیاز به امنیت ‹ ایمنی خاطر› : به این مفهوم که جوانان در کلیت زندگی ، بتوانند نسبت به محرکهایی که از محیط خانواده ، جامعه ، آموزشگاه و گروه همسالان دریافت می کنند، پاسخ مناسب بدهند و از نوعی آرامش درونی برخودار شوند و بر نگرانی های خاص این سنین فایق آیند.
2- نیاز به مقبولیت ‹ پذیرش› : با این توضیح که نسل جوان از جایگاه و منزلت مقبولی در نزد خانواده ، جامعه ، آموزشگاه و به ویژه گروه همسالان برخودار باشد و این موقعیت از سوی نهادهای مذکور ، به خوبی پذیرفته شده باشد .
3- نیاز به موفقیت و پیشرفت : جوانان ، جویای نام، افتخار و کامیابی هستند و هر عاملی که بتواند احساس تعادل را در آنها ارضا کند، مورد توجهشان واقع می شود . هر نوع پیشرفت نسبی جوانان ، چنانچه مورد تأیید اطرافیان و تشویق آنها واقع شود، آنان را در اتخاذ گام های بلند و اساسی به سوی آینده یاری می دهد.
4- نیاز به دادو ستد عاطفی: احتیاج به دوست داشتن و دوست داشته شدن مکمل یکدیگرند . جوانان به همان اندازه که مایلند با دیگران ، رابطه مبتنی بر عواطف پاک و سالم برقرار کنند ، نیاز دارند تا متقابلا ً مورد لطف محبت دیگران نیز واقع شوند . ابراز محبت در جلوه های مختلف قلبی ، زبانی و عملی موجب اطمینان خاطر آنان می شود.
5- نیاز به تحصیل یک فلسفه حیاتی ارضا کننده : اگر جوانان بدانند که " چرا " باید زندگی کنند ، قادر خواهند بود با هر" چگونه ای" بسازند، یعنی با مشکلات خاص زندگیشان به خوبی مقابله کنند . لازم است، اندیشه جوانان را در مورد مسائلی نظیر فلسفه خلقت ‹ آفرینش › فلسفه زندگی و فلسفه مبارزه برای زندگی تقویت و در جهات اقناع کننده ای آنها را هدایت کرد.
6- نیاز به معنویت : جوانان ، روحی پاک و قلبی زلال دارند و مایل اند با مبدأ هستی و پروردگارمتعال رابطه ای روشن، قابل درک و مستمر برقرار کند ، این نیاز ، اصیل ترین ، احتیاج روحی آنان محسوب می شود.
7- نیاز به خود شکوفایی ‹ تحقیق خویشتن›: اگر شرایط برای جوانان به گونه ای فراهم شود که آنان بتوانند همه ظرفیت های درونی و استعدادهای مکنون خود را بشناسند ، در حقیقت تحقق نفس در آنها تجلی یافته است.
جوان و سلامت روان
" سرنوشت خود را با افکارتان تعیین کنید." کارلایل
" ما همان گونه زندگی می کنیم که می اندیشیم." ماردن
بی شک جوانان به همان اندازه که مایلند از سلامت بدن برخوردار باشند به منظور روشن تر شدن موضوع ضروری است که قدری در معنا و مفهوم این پدیده تامل کنیم روان شناسان مکتب کمال برخی از شاخص های سلامت روان را به قرارزیر معرفی می کنند :
1.میان محرکها و پاسخ های فرد ،تناسب و تعادل منطقی وجود دارد .
2.آرمان ها و هدفها ی فرد ،در محدوده امکانات او فرار دارد به این مفهوم که در انتخاب اهداف زندگی به واقعیت توجه کافی می شود
3.فردی که داری سلامت روان است آگاهی و شناخت نسبتا ًمطلوبی ازانگیزه های خویش دارد و ارتباطی منطقی میان انگیزه و رفتار خویش برقرار می کند .
4. فردی که روانی سالم و به هنجار دارد معمولا ً روانی یکسان و همانگی دارد برای مثال در حوزه احساسات و انفعالات " ثبات عاطفی " دارد و به سادگی دستخوش هیجانات زودگذز و ناپایدار نمی شود.
5.. میان انتظارات شخصی فرد از خویش و توانایی های ذاتی اوتناسب منطقی و معقولی وجود دارد به این مفهوم که هیچ گونه تضادی در این مورد مشاهده نمی شود و او قادر است با درک هویت خویش تضادهای درونیش را برطرف کند.
6.فرد با روبه روشدن با شکست ها و واقعیت های دردناک زندگی توانایی ویژه ای دارد او ناکامی های خود را با شجاعت می پذیرد و از آنها به منزله سکوی پرتاب به دنیای کامیابی ها و موفقیت هایش استفاده می کند.
ما و سلامت روانی جوانان به راستی اطرافیان جوان چه نقشی در تامین سلامت روانی او می توانند ایفا کنند؟برخی از راه کارها در این مورد عبارتند از :
1. یاری رساندن به جوانان تا از توانایی هایشان آگاه شوند و انتظاراتشان را از خویشتن بر مینای توانایی هایشان تنظیم نماینداین امر مقدمه ای برای دستیابی آنها به سازگاری شخصی است.
2.. به منظور حفظ " حرمت نفس "جوانان ما نیز خواسته های خود را از آنان متناسب با امکاناتشان در نظر گیریم تا در رشد اعتماد به نفس انان وقفه نیفتد.
3. به لحاظ تاثیر روانی شکستها و ناماکی ها بر اعتماد جوانان ضروریست که پس از هر ضربه و ناکامی به ترمیم روحی آنان بپردازیم و توان لازم را برای مقابله با مشکلات احتمالی آینده در آنها ایجاد نماییم
4. باید به جوانان تفهیم نماییم که "حادثه" و " تفسیر حادثه" دو موضوغ متفاوت از یکدیگرندیک حادثه برای دو نفر واکنش های متفاوتی را به دنبال دارد و این امر در حقیقت به تفسیر فرد از حادثه مرتبط می شود .افراد حوادث را بر اساس تجربیات ،پیشین زمینه ذهنی و نوع رویکردشان تفسیر می کنند.
5.. مساعدت به جوانان به منظور تنظیم برنامه ای متنوع در زندگی از ضرورتهای ارتباط با آنان در تأمین سلامت روانی است زیرا روح آدمی نیاز به تنوع مطلوب و دلپذیر دارد ،به گونه ای که کهر و فعالیت و درس و مطالعه ،عبادت و معنویت ،دیدار دوستان و بستگان ،ورزش و برنامه های مفرح ،هر یک در جای خود در زندگی نسل جوان مطرح شوند.
6.ایجاد فرصت های مطلوبی برای همدلی با جوانان ،گام مؤثری در تأمین سلامت روانی آنان است .زیرا گفت گوی صمیمی و سازنده دریچه ای برای فشارهای روحی است اطرافیان نسل جوان بیشترین تأثیر را در تأمین سلامت روحی آنان دارند.
7.عادی تلقی کردن مشاوره ،نسل جوان را بر می انگیزد تا به منظور تأمین و حفظ سلامت روانی خویش با مشاورانی آگاه و متعهد ،گفت وگوکند و راه حلی مطمئن برای مشکل خویش بیابد .این امر از راه معرفی مراکز مشاوره،تأکید بر اهمیت مشاوره در سلامتی روانی و تأیید جنبه های مثبت و سازنده مشاوره ،امکان پذیر خواهد بود.
جوان و هدف زندگی
هدف برای جوان ، همچون فانوس دریایی برای کشتی است که مانع غرق شدنش در دریای زندگی می شود
کشتی های اقیانوس پیما به مدد قطب نما و رادارها، مقصد خویش را در دل شب ‎های تاریک وطوفانهای مهیب می یابند . جوانان نیز در دریای زندگی به مدد هدف و آرمانی که دارند به ساحل سپیده می رسند."
(ماردن)
اگر این واقعیت را بپذیریم که ذهن جوان ، ذهنی پر تکاپو ، متفحص و جوینده است ، آن وقت پذیرش است مطلب که آنها علاقمندند از زندگی و هدف آن ، بیشتر بپرسندآسانتر خواهد بود . هدف برای زندگی نسل معاصر ، همچون آهن ربای نیرومندی است که تمامی ذرات وجود جوانان را به خود جذب می کند و علاوه بر اینکه مانع از پراکندگی و تجزیه نیروهایشان می شود، قادر است توان آنان را به طور متمرکز ، در جهت ارزنده ای شکل داده و به کار گیرد.
هدفداری و آثار آن
شاید کمترفرصتی پیش آید که جوانان در این معنا تأمل کنند که هدف چه نقش در زندگیشان ایفا می کند، ولی احتمالاً آگاه کردن آنها به برخی از تأثیرات مطلوب و سازنده هدفدار ، آرامش بخش است و ما به اختصار در اینجا به آنها می پردازیم:
1-انتخاب هدف در زندگی جوانان ، موجب تمرکز قوای فکری و وحدت وجود آنان می شود و از هرزرفتن توانایی هایشان مانع می شود.
2-قاطعیت و جدیت از پیامدهای مطلوب هدفداری نسل جوان است . زیرا آن کس که می داند از زندگی چه می خواهد ، درمقابل با حوادث غافلگیر نخواهد شد.
3- حل تعارض ها و تردیدها ی کشنده زندگی ، با انتخاب هدفی مطلوب ، میسر است. سرگردان‎های بی پایان برخی از جوانان ، معلول نداشتن هدف روشن و مشخص است.
4- قدرت تأثیر گذاری نسل جوان بر اطرافیان ، به نوع هدف زندگی بستگی دارد . هدفداری به جوانان ، سرعت عمل، انتخاب مؤثر و قابل دفاع و صراحت خاصی می بخشد.
5-بهره گیری از فرصت ها یا به عبارتی " مدیریت زمان" از آثار مطلوب هدفداری است، زیرا کسی که به خوبی می داند، " هدف اعلای زندگی چیست" ، فرصت ها را خود می سازدو منتظرفرا رسیدن فرصت نمی ماند.
نقش ما و هدفداری جوانان :
بخشی از وظایف را که ما در قبال نسل جوان داریم ، این است که :
- به آها یاری دهیم تا تفاوت اصولی میان"هدف" و" آرزو" را به خوبی درک کنند.
- به آنها تفهیم کنیم که " هدف آدمی " بیانگر نوع شخصیت اوست. هدفهای عالی انسان ، نماینگر روحی با ارزش و سرشار است.
- به جوانان بیاموزیم چنانچه به هدف خود رسیدند، بلافاصله هدف دیگری را جایگزین هدف پیشین کنند و به هیچ وجه ، اسیر ابتذال و روزمرگی نشوند.
- دوستانه و صمیمانه به آنها بگوییم ، همانگونه که هرانتخابی باید متکی به دلایلی باشد، " انتخاب هدف" نیز باید مستدل و قابل دفاع باشد.
- به آنها پیشنهاد کنیم ، چنانچه درانتخاب هدف خویش ، بر سردو راهی قرار گرفتند ‹ تعارض› ، می توانند با یکی از نزدیکان ، افراد مورد اعتماد خویش یا مشاوران و مربیان آموزشگاه ارتباط برقرار کنند و موضوع را به مشورت بگذارند تا در سایه " هم اند یشی " و تبادل فکر، ضریب خطای احتمالی را کاهش داده و بر احتمال موفقیت خود بیفزایند.
- به جوانانی که در آستانه برگزاری کنکور ورود به دانشگاه هستند، صادقانه و دوستانه بفهمانیم که هدف زندگی در دانشگاه رفتن خلاصه نمی شود، بلکه ورود به دانشگاه یک هدف مرحله ای است نه هدف غایی، تا آسیب پذیری های احتمالی که در اثر خلاء آرمانی به وجود می آید ، مصون و محفوظ نگه داریم و مسیر رشد و تعالی آنان را هموارکنیم.

 

جوان و دوستی
"ناتوان ترین مردم کسی است که از انتخاب دوستان برای خود عاجز باشد و از ناتوان تر کسی است که دوستانی که دارد از دست بدهد."
حضرت علی ‹ع <
انسان از چه روی به معاشرت با دوست نیازمند است ؟ آیا به این جهت که موجود ی اجتماعی است یا از این جهت که در معاشرت علاقه مند به کسب بینش زندگی و دانش اجتماعی است؟ پاسخ ما، هر دو را شامل می شود. جوانان به دو دلیل بیش ازسایرین به دوستی ها گرایش دارند: اول اینکه آنان می خواهند در گروه همسالان جایگاهی داشته باشند و پذیرفته شوند تا از این راه بر احساس تنهایی خویش فائق آیند و از سوی دیگر حلقه ارتباط دوستی است که فرد می تواند خودی نشان دهد و ابراز وجود نمایند و بخشی از توانایهایش را به ظهور برساند. دوستی و مصاحبت در فرهنگ و ادبیات ما پیشینه ای عمیق و کم نظیر دارد . برای مثال برخی از حکما گفته اند :" دوستان را دریاب که زیور آسایشند و ذخیره گرفتاری " .یا " هر که دوست فراوان دارد بر گردن دشمنان سوار شود."
تنوع دوستی ها درستی ها جوانان بر اساس جذبه و شور شکل می گیرد و معیارها بیشتر ، عواطف و احساسات است و کمتر پایه های منطقی و ارزشی دارد .
" موریس دبس " که در زمینه روان شناسی بلوغ مطالعات و تحقیقات زیادی کرده است عقیده دارد که دست کم سه نوع دوستی در این دوران ( اوایل جوانی ) شکل می گیرد.
1. دوستی هایی که غالبا ًمیان جوانان همسن و همجنس در محیط آموزشگاه یا محیط های شبانه روزی نظیر خوابگاه های دانشجویی شکل می گیرد و در بیشتر موارد یا به خاطر خدمتی است که یکی در حق دیگری در موقعیت خاص انجام دادهاست یا در نتیجه سلب اعتماد از یک دوست قدیمی به وجود می آید . این نوع دوستی ها با تقدیم هدیه و نشان دادن احساسات خالصانه به اوج می رسد و بیشتر این دوستان ترجیح می دهند که دوستانشان همواره متعلق و منحصر به خودشان باشد و دیگری در این ارتباط عاطفی مشارکتی نداشته باشد.
2.دوستیی که بین جوان و نوجوان یا کودک به وجود می آید و مبتنی بر حمایت فرد از دوست خردسال است ،در مورد این دوستی ها باید از نظر اخلاقی و روحی کاملا ًاحتیاط کرد . در غیر این صورت احتمال راه یافتن انحرافاتی از قبیل آلودگی جنسی به این دوستی ها وجود دارد و این زمانی است که بد آموزی های خانوادگی ، مراقبت نکردن والدین و خلاءعاطفی کودک ، نوجوان یا جوان زمینه را برای لغزش های اخلاقی فراهم می نماید.
3.دوستیی که بین جوان و فردی که بزرگتر از او به وجود می آید ودوست بزرگتر به خاطر داشتن جاذبه های اجتماعی می تواند اعتماد جوان را به خود جلب کند که در بعضی موارد این دوستی به رابطه ای تنگاتنگ می انجامد . منزه بودن دوست بزرگتر در این روابط و نظارت خانواده بر دوستی جوانان و نوجوانان ضرورتی انکار ناپذیر است.
معیارهای انتخاب دوست
جوانان در دوست گزینی همانند هر انتخاب دیگری نیازمند معیارهای روشن و قاطعی هستند . برخی از میزانهای دوست یابی جوانان عبارتند از :
1.رازداری : همان گونه که خداوند حافظ اسرار آدمی است دوستان نیز باید در اتباط با یکدیگر رازدار باشند. در این زمینه یکی از نویسندگان چنین نوشته است: " ما حق داریم اسرار خودمان را با همه کس بگوییم ولی اسرار دیگران امانتی است که به دست ما سپرده اند نیباید در آن امانت خیانت کنیم."
2.یکرنگی : دوستانی که ظاهر و باطنشان یکی است می توانند اعتماد جوانان را جلب نماید. در حقیقت این ویژگی در افرادی تبلور می یابد که شخصیت سالمی داشته باشند و احساس حقارت نفس نکنند.
3. پایداری درسختی ها: از نشانه های مردی و جوانمردی این است که دوستان در پیشامدها و تنگنا ها یکدیگر را تنها نگذارند و حتی در دشواریهای زندگی بیش از هر زمان راحتی و آسایش در کنار یکدیگر بمانند و مرارت ها را میان خود تقسیم کنند.
4.فضیلت واخلاق: جوانان برآیند شخصیت دوستانند به این مفهوم که صفات عالی انسانی آنهابه راحتی به دیگری منتقل می شود. انتخاب دوستانی که معنویت و فضایل انسانی برخوردار باشند موجب بسط و تعالی شخصیت جوانان می شود . پیامبر گرامی اسلام ‹ ص› از حضرت عیس بن مریم ‹ ع› حدیثی نقل فرموده اند که مضمون آن چنین است : " با کسانی دوستی نمایید که دیدارشان شمارا به یاد خدا بیندازد ، گفتارشان بر علم و دانش شما بیفزاید و کردارشان شما را مشتاق آخرت نماید."
جوان و آزادی
" تاریخ بشر ،عبارت است از ظهور اندیشه آزادی ، به‎رغم فراز و نشیبها می توان پذیرفت که جنبش وسیع افق روح انسان ، " مرزهای درونی " جز میت را که انسان به عنوان زندان خود همه جا به دنبال می کشید ،درهم شکسته است ."( لرد آکتون)
" آنچه به هستی انسان ، کیفیتی خاص می بخشد ، آزادی است. معنای آزادی به حسب درجه آگاهی و تصور آدمی ازخویش به عنوان موجودی مستقل ومتمایزازدیگران، متغیراست."(اریک فروم)

 

جوانان با طبع پر شور و حساس خود در جستجوی آزادی تلاش می کنند ولی چنین به نظرمی رسدکه حدود و مرزهای آزادی برای آنان به درستی و به گونه‎ای دقیق شفاف ، تبیین و تعریف نشده است .بی مناسبت نمی باشد که ابتدا تأملی گذرا بر جایگاه آزادی در قانون اساسی داشته باشیم :
- در اصل دوم ، ماده ششم ، یکی‎ازویژگیهای جمهوری اسلامی ، ایمان به " کرامت وارزش والای انسان و" آزادی " توأم با مسئولیت اودربرابرخدا" ذکرشده است. ودراصل سوم ، ماده هفتم، جز وظایف دولت جمهوری اسلامی ایران ،" تأمین آزادیهای سیاسی واجتماعی درحدود قانون " می باشد.ودراصل نهم نیزبرمجازنبودن فرد یا گروه یا مقامی برای سوءاستفاده ازآزادی ، تأکید به عمل آمده است.
" آزادی مثبت ومنفی "
" کورتیس " یکی از اندیشمندان تربیتی در این مورد می نویسد :"یک نگاه اجمالی به مسأله آزادی ، بیانگروجود متفاوت میان آزادی‎های مثبت و منفی می باشد:" آزادی از " و " آزادی برای "،بدین توضیح که "آزادی ازترس" و" آزادی ازاحتیاج "‹ نقصان› دو مورد ازآزادی منفی و" آزادی برای نطق و بیان "
و " آزادی برای پرستش و عبادت " دو مورد از آزادی مثبت می باشند . ودرتبیین رابطه ایندو، باید متذکر شد که آزادی منفی ، شرط حتمی و ضروری برای (نیل به) آزادی مثبت است.
" آزادی درونی و بیرونی "
اگر موضوع رااززاویه دیگری بنگریم با دو نوع آزادی درونی و بیرونی مواجه خواهیم شد ، آزادی درونی به مفهوم رهایی از سلطه خواسته‎های غریزی و نفسانی است و آزادی بیرونی درنفی هرگونه اقتدار خارج از وجود آدمی ، تحقق می یابد که منظور نظام‎های حکومتی و سلطه آنهاست دراینجا نیزموفقیت در کسب آزادی درونی ، زمینه دستیابی به آزادی بیرونی است.

 

" پیشنهادهایی در خصوص آزادی جوانان "
در نظر گرفتن موارد زیر در تحقق خواسته‎های جوانان ازآزادی ، ضرورت دارد:
1-تعریف دقیق و تبیین کامل مفهوم آزادی موجب آگاهی نسل جوان و تعدیل خواسته‎های آنان می شود. به " جان لاک " آزادی هرگزنمی تواند مطلق باشد، فقدان کامل نظارت ومراقبت ، آزادی نیست ، بلکه سوء استفاده ازآزادی " زمینه ساز " درک بهتر آزادی " خواهد شد.
2-آزادی مثبت بر مسئولیت دلالت دارد .آزادی مثبت، فقط یک امتیاز نیست بلکه مجموعاً قابل تقسیم به حقوق ویژه ای است که آنها هم تابع محدودیتهایی است . هرنوع حقی، بهرحال ، متضمن یک مسئولیت متقابل است. منظوراصلی این است که هیچ حقی جنبه انحصار شخصی ندارد، مثلاً من حق دارم که مالک ثروتی باشم ، اما این امرمستلزم مسئولیتهای مشخصی است که جامعه آنها را ازمن طلب می کند لذا توأم ساختن شناخت آزادی و مسئولیت . موجب رویکرد مسئوولانه ترجوانان به مسأله آزادی می شود.
3-تقابل " اقتدار" و " آزادی " و رویکرد معرفتی جوانان به این امر، یک ضرورت منطقی است، زیرا آنها زمانی می توانند حامیان آزادی باشند که بدانند برعلیه چه موقعیتی باید موضع گیری کنند . به عنوان مثال تبیین تقابل اقتدار جبرگرایی در برابرآزادی انتخاب ، اقتدارسنت دربرابرآزادی خویشتن بودن ، نمونه‎های روشنی از شناخت کامل آزادی است.
4-تفهیم این واقعیت به نسل جوان که " آزادی " و " چگونگی استفاده از آزادی " در موضوع متفاوت ولی مرتبط با یکدیگرند آنان را برمی انگیزد که به مجرد بر خورداری از آزادی کار را تمام شده تلقی ننماید بلکه این آغاز راه است و رمز تداوم آن ، مشروط به حسن استفاده ازآزادی است.
5-خانواده ومدرسه ، هر یک به عنوان کانون مقدس تعلیم و تربیت می توانند با لب اعتماد فرزندان و دانش آموزان و مسئوولیت سپاری آگاهانه و آزادی عمل قائل شدن برای آنان در مواردی خاص زمینه را برای عطای آزادیهای معقول به جوانان مساعد نمایند.
6- هر گاه نوجوانان و جوانان نیاز به ابراز وجود اظهار نظر و مطرح نمودن شخصیتشان دارند،لازم است اطرافیان با دادن فرصت مناسب به آنان به مراحل رشد و بالندگی آنها سرعت بیشتری ببخشند.
7-دختران جوان معمولاً گله مندند که آزادی کمتری از پسران دارند ، تربیت دادن گفتگوهای صمیمی با آنان و همدلی سازنده و تقویت فرصتهای انتخاب تجهیز وتوسعه اماکن فرهنگی و فراغتی دختران و متعادل ساختن امکانات میان پسران و دختران ، از شیوه‎های مناسب برای رفع چنین نگرانیهایی محسوب می شود.
8- توسعه گسترش محافل بحث و انتقاد جوان و غنی ساختن مباحث مورد نظر در خصوص آزادی ، راه کارهای تقویت آن ، بررسی شیوه‎های دستیابی به انتقاد سالم و چگونگی پرورش ابراز وجود و اظهار نظر از راه کارهای مؤثر در تأمین نیاز جوانان به درک اصولی و جامع آزادی محسوب می شود.
جوان و سازگاری
" آرزوی خیر و سعادت دیگران ، روحی است آسمانی که در انسان دمیده می شود." مارتین
از مهمترین خواسته های مشترک جوانان و اطرافیانشان دستیابی به پیوندی مبتنی بر تفاهم است . برخی معتقدند که تفاهم در حقیقت چیزی جز سازگاری نیست ، در حالی که از معنا و مفهوم تفاهم باید برداشتی بیش از سازگاری داشت آنچه که جوانان برای وصول به زندگی معقول و متعادل نیاز دارند در چهار مقوله زیر تجلی می یابد:
الف . سازگاری فردی : این نوع سازگاری را معمولا ًسازگاری شخصی یا درونی نیز تعبیر می کنند. به طور معمول جوانانی که برخوردار از مؤلفه های ذیل باشندسازگاری فردی دارند:
- بر احساس تنهایی و نومیدی خویش فایق آیند.
- در مواقع ناکامی ، توانایی لازم را برای حفاظت روحی وروانی خویش داشته باشند.
- انتظاراتی که از خویش دارند در محدوده امکانات و تواناییشان باشد.
- آرزوهای خود را با ظرفیت هایشان مطابقت دهند وتوانایی تفکیک مرزهای واقعیت از خیال را داشته باشند.
- اهداف و غایات زندگی خویش را به درستی بشناسند و با رویکردی واقع بینانه با آنها روبه رو شوند.
ب. سازگاری خانوادگی : دراین مقوله ویژگی های زیر معیارهای برخورداری از این نوع سازگاری تلقی می شوداین معیارهابا تلاش مشترک والدین و جوانان تحقق می یابد:
- والدین و جوانان، از انتظارات متقابل یکدیگر آگاه می شوند و به روشنی آنها را درک می کنند .
- انتظارات متقابل در فضایی دوستانه وصمیمانه بر آورده می شود و محقق می گردد.
- والدین مسئولیتهایی متناسب با توانایی جوانان به آنها واگذار می کنند.
- والدین از موفقیت های مرحله ای ونسبی جوانان به نحو مطلوبی تقدیر می کنند.
- والدین شرایط دشوار و موقعیت های خاص جوانان را به خوبی درک می کنند.
- جوانان به گونه مطلوبی از تلاش ها و مساعی ارزنده والدین تقدیر و سپاسگزاری می نماید.
- جوانان و والدین گوش به زنگ عواطف و حالات درونی یکدیگر هستند و رعایت جوانب عاطفی یکدیگر را می نمایند.
ج - سازگاری اجتماعی : از میان مهمترین ویژگیهای سازگاری اجتماعی موارد زیر قابل تأمل است:
- ایجاد تقویت بینش و معرفت اجتماعی در نسل جوان زمینه ای برای سازگاری اجتماعی است.
- تفهیم این واقعیت که تعادل میان زندگی خانوادگی و حیات اجتماعی یک ضرورت محسوب می شود جوانان را در تحقق این امر ( سازگاری اجتماعی ) یاری می دهد.
- ایجاد انگیزه در جوانان برای پذیرش مسئولیت های محدود در آموزشگاه و خانواده اعتماد به نفس آنان را برای مسئولیت پذیری اجتماعی افزایش می دهد.
- ایجاد فرصتهایی برای بحث و گفتگو با جوانان در خصوص معیارهای انتخاب دوست زمینه را برای تقویت سازگاری اجتماعی فراهم می نماید.
- ترغیب جوانان به تقویت پیوندهای دوستی از دیگر عوامل سازگاری اجتماعی محسوب می شود.
د- سازگاری تحصیلی: بررسی رابطه میان پیشرفت تحصیلی و پیشرفت اخلاقی بیانگر این واقعیت است که چنانچه جوانان به موفقیت هایی در جریان تحصیل نایل شوند این امر در بهبود مناسبات اخلاقی و رفتاری آنان با دیگران تأثیر جدی می گذارد .تحقق سازگاری تحصیلی منوط به رعایت موارد ذیل است:
- کمک به جوانان درجهت موارد برنامه ریزی مناسب درسی برای نیل به موفقیت.
- بیان آثارمطلوب پیشرفت تحصیلی بر جنبه های اخلاقی و رفتاری آنان .
- یاری رساندن به نسل جوان برای انتخاب دقیق و درست رشته تحصیلی.
- ارائه معیارهای مطمئن و علمی برای انتخاب رشته تحصیلی .
- توجه دادن نسل جوان در انتخاب رشته تحصیلی به چهار عامل مشخص استعداد ، علاقه، نیاز اجتماعی و مشاوره و بیان این واقعیت که هر موفقیتی در گروانتخابی علمی و شایسته است.
- انتقال شیوه های علمی و قابل درک به نسل جوان برای مقابل با ناتوانی های یادگیری .
- بیان شمه ای از رمز موفقیت دانشمندان و فاتحان عرصه علم و معرفت برای نسل جوان تا آنان نیز بتوانند در این قلمرو انگیزه هایی قوی داشته باشند.
- تأیید و تشویق پیشرفتهای علمی و تحصیلی جوانان به گونه ای مناسب ، که ای تشویق ها می تواند در تداوم پیروزیهای فکری آنان گام مؤثری محسوب شود.
جوان و ابراز وجود
« به استعداد خودت ایمان داشته باش، همانطور که به خدا ایمان داری . روح تو پاره‎ای ازآن« واحد » بزرگ است نیروهایی که در تو هست، مانند دریای عمیق و بی‎پایان است.»
ویلکو
« هیچ راهی، بهتر از آنکه به مشکلات منتهی می‎گردد، انسان را به سرمنزل احتیاط و مآل‎اندیشی نمی‎رساند، دست توانای مصائب بهتر از انگشتان نیکبختی و اقبال، هر خطا و اشتباهی را به انسان نشان می‎دهد.»
دانیال
از مناسبات انسانی جوانان در زندگی، رابطه آنان با خویشتن خود می‎باشد. و چگونگی این رابطه برارتباطات آنان با جامعه ، خانواده، خدا و هستی، نیز اثری تعیین کننده دارد. رابطه جوان و خویشتن در چند مقوله فرعی‎تر به طور دقیق این‎گونه تبیین می‎شود: (درک) کشف خود ، پذیرش خود ، علاقه به خود(حب ذات) و ابراز خود (ابراز وجود اثبات ذات) با این توضیح که جوان، ابتدا درصد کشف ظرفیتهای پنهان خویش برمی‎آید تا بتواند خود را درک کند و این امر، علاوه برمهارتهای خودشناسی، در پرتو معاشرت سازنده با دیگران، حاصل می‎شود .پس از آن جوان، موجودیت خویش اعم از قابلیتها و نارساییهایش را می‎پذیرد و اصطلاحاً با واقعیات سازگار می‎شود و در مرحله بعد: علاقه به خویشتن، از راه می‎رسد که این علاقه در همه اشخاص، ضرورتاً، درحدی معتدل، تنظیم نمی‎شود بلکه بعضاً حالت افراط یا تفریط نیز به خود می‎گیرد . و در نهایت پس از وصول به این مرحله، موقعیت مناسبی برای ابراز خود یا « ابراز وجود» مهیا می‎شود.
آثار برجسته که در پرتو ابراز وجود، حاصل می‎شود عمدتاً عبارتند از : خود شکوفایی (تحقق خویشتن)، تأمین یک نیاز اساسی روانی، مساعدت در جهت سلامت روحی، تقویت حس خوشبینی، پرورش اعتماد به نفس و بهبود مناسبات انسانی با دیگران، که البته هر یک از مفاهیم مذکور، نیاز بیشتری به توضیح و تبیین دارد که از عهده این بحث خارج است و صرفاً به ذکرآثار اکتفا می‎شود .
در مقابل اگر، فرد نتواند به خوبی نیاز به ابراز وجود را درخویشتن تأمین نماید، ناگریز به واکنشهای دست می‎زند که خالی از نگرانی و مخاطره نیست، به عنوان مثال، جوانی که نمی‎توان

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جوان و تربیت

تحقیق در مورد تعریف واژه تربیت

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد تعریف واژه تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تعریف واژه تربیت


تحقیق در مورد تعریف واژه تربیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه38

 

فهرست مطالب

 

مفهوم و تعریف تربیت

استقلال

استقلال در دوران نوجوانی

د) استقلال عاطفی:

دید و برداشت کلی :

رشد هویت

 

مفهوم خود ...

در بحث تربیت انسان ، مفهوم واژه تربیت بر پرورش دادن استعدادهاى انسانى یعنى فراهم کردن زمینه رشد استعدادهاى آدمى دلالت مى کند. این واژه از ریشه ((ربو)) به معنى زیادت و فزونى و رشد و برآمدن گرفته شده است ؛ و کاربردهاى گوناگون از این ریشه همه همین معنا را در بردارد. ((ربو)) نفس عمیق و بلند را گویند که موجب برآمدن سینه است . ((ربوة )) یعنى سرزمین بلند و مرتفع . ((رابیة )) نیز به همین معناست . و ((ربا)) یعنى افزون شد و نمو کرد که در اصطلاح شرع مخصوص به افزون شدن سرمایه با غیر از سود شرعى است . ((اربیتان )) دو قسمت گوشت بن ران در قسمت کشاله ران را گویند که بالا مى آید و حالت برآمدگى دارد. ((اربى علیه )) یعنى بر او اشراف و احاطه یافت . ((ربیت الولد فربا)) یعنى فرزند را تربیت کردم و او رشد کرد. در قرآن کریم همین معنا یعنى بزرگ کردن در مفهوم رشد جسمى آمده است .

((و قل رب ارحمهما کما ربیانى صغیرا.))

و بگو: پروردگارا، آن دو (پدر و مادر) را رحمت

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تعریف واژه تربیت

پروژه تعلیم و تربیت از دید روان شناسی. doc

اختصاصی از فی گوو پروژه تعلیم و تربیت از دید روان شناسی. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه تعلیم و تربیت از دید روان شناسی. doc


پروژه تعلیم و تربیت از دید روان شناسی. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 40 صفحه

 

مقدمه:

از آنجایی که انسان و جامعه باید به رشد وتکامل برسد نیازمند تعلیم وتربیت است و هدف غایی از تعلیم وتربیت انسان از دیدگاه اسلام رسیدن به فلاح ورستگاری است.

بنابراین در این تحقیق سعی شده با استفاده از کتب و منابع گوناگون دیگر و با استفاده از عقاید علماء وصاحبنظران، تعلیم وتربیت را ازبرخی جنبه ها مورد بررسی قرار دهیم.

امید است این تحقیق وسیله ای باشد تا آموزش وپرورش وتمامی کسانی که در امر تعلیم وتربیت مردم جامعه سهیم هستند، با آگاهی بیشتری به این مهم بپردازند.

 

فهرست مطالب:

مقدمه

تعریف تربیت                                                                           

تعریف تعلیم                                                                             

تفاوت مفهوم تربیت با تعلیم                                                       

ضرورت تعلیم وتربیت                                                              

در معنی  مفهوم تعلیم و تربیت                                                   

عمل تربیت                                                                             

قابلیت تربیت                                                                          

تعاریف تربیت از دیدگاه های مختلف                                          

تربیت به مفهوم وسیع کلمه                                                      

تربیت به مفهوم اختصاری کلمه                                                

اهمیت تربیت                                                                          

تربیت موجب کسب استقلال و آزادی است                                   

اهمیت تربیت از لحاظ روابط انسانی                                           

اهمیت اقتصادی تعلیم وتربیت                                                    

اهمیت  سیاسی تربیت                                                             

جامعه و تعلیم وتربیت                                                            

منابع تعیین هدف های تعلیم وتربیت                                    

روش تعلیم و تربیت در ایران بعد از اسلام                            

مهمترین مراکز تعلیم وتربیت                                               

عقیده چند تن از صاحبنظران ایرانی درباب تعلیم وتربیت           

نظریات جدید در تعلیم و تربیت                                              

اهمیت تعلیم وتربیت                                            

هدف تعلیم وتربیت آدمی                                         

روشهای تربیت دینی کودکان پیش دبستانی                            

چرا باید در امر تعلیم و تربیت مشارکت کنیم؟                

نتیجه گیری

منابع ومأخذ

 

منابع و مأخذ:

  • محسن شکوهی یکتا – تعلیم وتربیت اسلامی (مبانی و روشها ) دورۀ کاردانی تربیت معلّم .
  • محمود نیکزاد - کلیات فلسفه تعلیم وتربیت .
  • مرتضی راوندی – سیر فرهنگ و تاریخ تعلیم و تربیت در ایران و اروپا .
  • دکتر غلامحسین شکوهی - تعلیم وتربیت و مراحل آن
  • مجلۀ پیوند نشریۀ ماهانۀ آموزشی – تربیتی   (اردیبهشت 1385 – شمارۀ 319)   شمارۀ سریال بین المللی : 0993 – 1024.
  • مجلۀ پیوند – مهر 1386 .

دانلود با لینک مستقیم


پروژه تعلیم و تربیت از دید روان شناسی. doc