فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله روانشناسی تربیتی در آموزش و پرورش

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله روانشناسی تربیتی در آموزش و پرورش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله روانشناسی تربیتی در آموزش و پرورش


دانلود مقاله روانشناسی تربیتی در آموزش و پرورش

رسیدن به موفقیت روان شناسی سالمندی تقسیمات روانشناسی بهداشت روانی آموزش پرورش حفظ بهداشت روانی مکانیسم دفاعی اضطراب زا مکانیسم دفاعی روان پریشی مکانیسم‌های کامل و پخته فشار روانی تاثیر بازی در رشد انسان شخصیت نوع A , B و استرس روان شناسی خانواده ازدواج طلاق اختلال در زبان آموزی خشنودی شغلی روانشناسی هیجان کودکیاری تعارض و بهداشت روانی اندازه گیری فشار روانی تاثیر ناکامی بر بهداشت روانی راههای مواجهه با تغییرات اساسی انگیزه‌هایی فیزیولوژیک رشد بزرگسالی بهداشت محیط اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام انعطاف پذیری آرامش ذهنی نظریات آسیب شناسی اجتماعی بهداشت و زیست شناسی نقش اولویت‌بندی در برنامه ریزی نقش محیط کار در سلامت کارکنان نوجوانی و دورانی به نام بلوغ خانه روانشناسی ارتباط استرس با بهداشت روانی چگونه وسواس خود را درمان کنیم؟ انگیزه پیشرفت انگیزه قدرت اوقات فراغت خوشبینی و مثبت اندیشی تکنیکهای آرام سازی روانشناسی نقش بهداشت روانی در ثبات خانواده بهداشت روانی دوران بلوغ خودمیان‌بینی احساس شادکامی و خوشبختی با کودک بدرفتار چه کنیم؟ تقویت خداباوری در کودکان ظهور هوش هیجانی پرورش اعتماد به نفس در کودکان اختلالات روانی طبقه بندی D.M.S از اختلالات روانی ادیان الهی به عنوان یک مکتب روانشناسی اصل پاداش و مجازات از دیدگاه روانشناسی رشد 

بهداشت روانی تربیتی آموزش پرورش (Mental Health)

نگاه کلی

کلمه بهداشت روانی چقدر برای شما آشناست؟

چه ارتباطی بین بهداشت روانی و اختلالات روانی وجود دارد؟

چگونه می‌توانیم بهداشت روانی خود را حفظ کرده یا بهبود ببخشیم؟

واژه بهداشت (Health) و سلامتی همیشه انسان را در طول تاریخ به خود مشغول کرده است. تدوین برنامه‌های تربیتی – بهداشتی برای حفظ سلامتی و مطالعه ، جلوگیری و درمان بیماریها نمونه‌ای از این اقدامات بشری است. بهداشت در یک تقسیم کلی به دو نوع "بهداشت جسمی" و "بهداشت روانی" تقسیم می‌شود. ولی آنها همپوشی‌های زیادی را با هم دارند (بر یکدیگر تاثیر می‌گذارند).

بهداشت روانی از آن جهت که رابطه مستقیمی با "عملکرد فردی – اجتماعی" و آسیب‌های روانی – اجتماعی" دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است و این اهمیت باعث تدوین و اجرای برنامه‌های متعدد بهداشت روانی در سه بعد " پیشگیری ، درمان و توانبخشی" می‌شود این سه بعد در برگیرنده تمام اهداف و فعالیت‌های بهداشت روانی است.

تعاریف بهداشت روانی

تعریف سازمان بهداشت جهانی

سازمان بهداشت جهانی ، بهداشت روانی را اینگونه تعریف می‌کند: "بهداشت روانی تربیتی آموزش پرورش در درون مفهوم کلی بهداشت قرار دارد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقش‌های روانی و جسمی ، بهداشت به معنای نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست."

تعریف انجمن بهداشت روانی( تربیتی آموزش پرورش )کانادا

انجمن بهداشت روانی کانادا در یک دید جامع بهداشت روانی را در سه قسمت "نگرش‌های مربوط به خود ، نگرش‌های مربوط به دیگران و نگرش‌های مربو به زندگی" تعریف می‌کند. از نظر این انجمن بهداشت روانی یعنی : "توانایی سازگاری با دیدگاههای خود ، دیگران و رویارویی با مشکلات روزمره زندگی."

روانشناسى تربیتىآموزش پرورش (Educational Psychology)

   از بین تمام روانشناسان کاربردى که مورد حمایت روانشناسى کنشى قرار گرفت، روانشناسى تربیتى از بهترین نمونه‌هاى اولیهٔ آن است. این حرکتى بود که در سال‌هاى ۱۸۸۰ آغاز شد و استانلى هال یکى از پایه‌گذاران بسیار مهم آن بود.  

  البته تاریخ نظریه‌پردازى دربارهٔ فرآیند تربیت، گذشته‌اى بسیار طولانى دارد و ما قادر به بحث تفصیلى در مورد آن نیستیم، گرچه تاریخ روانشناسى تربیتى بخشى از آن است. بخشى که همیشه از کل آن تفکیک‌پذیر نبوده است. در گذشتهٔ دورتر، افرادى مانند کامینیوس (Comenicus) (۱۶۷۰-۱۵۹۲) پستالوزى (Pestalozzi) (۱۸۲۷-۱۷۴۶) بودند. دیدیم که روانشناسى هربارت در سال‌هاى (۱۸۲۴-۱۸۲۵) دکترین تربیتى مناسبى براى اواخر قرن نوزدهم شد. حتى تا سال ۱۹۱۰ نیز در آمریکا له و علیه این نظریه افرادى یافت مى‌شدند، ولى این بخش از تاریخ، مکانى در کتاب حاضر ندارد.  

  بدون تردید، جوّ فرهنگى در آمریکا بیشتر به نفع کنش‌گرائى بود، ولى اروپا نیز از آن بى‌بهره نبود. فیزیولوژیست ویلیام پرایر (William Preyer) در آلمان، علاقه‌مند به روان کودک در سال‌هاى ۱۸۷۰ شد و کتابى در این باب تحت عنوان ”Die Seele Des Kinles“ در سال ۱۸۸۲ منتشر کرد. در آمریکا انجمن ملى تعلیم و تربیت (The National Eduction Association)، بخشى براى مطالعهٔ کودک ایجاد کرد. و آلمان‌ها معادل آن را به‌نام ”Allegemeiner Deutscher Verein Für Schulerform“، در سال ۱۸۸۰ تأسیس کردند. در فرانسه چیزى در این راستا وجود نداشت. علاقهٔ بینه به روان کودکان تا سال ۱۸۹۴ ظهور نکرد.  

  هنگامى که استانلى هال در سال ۱۸۸۰ پس از دو سال از آلمان که در آنجا اولین دانشجوى وونت بود و عملاً ”تأسیس“ آزمایشگاه لایپزیگ را مشاهده کرده بود، بازگشت، افکار مختلفى در سر داشت، ولى فاقد شغل بود. رئیس دانشگاه هاروارد به او پیشنهاد شغل کرد. کار او ایراد سخنرانى در شهر بوستن در مسائل جارى تربیتى بود. سخنرانى‌هاى صبح یکشنبهٔ او به‌قدرى موفقیت‌آمیز بود که سال بعد دانشگاه هاپکینز او را دعوت به همکارى کرد. هال در شهر بوستن، روش پرسشنامه را براى کشف محتواى ذهن کودکان معرفى کرد. وى در واقع، این فکر را از آلمان‌ها کسب کرده بود که توسط پرسشنامهٔ آماری، از دانش کودکان آلمانى در مورد اشیاء و مکان‌هاى عمومى جمع‌آورى شده بود. هال از آموزگاران خواست از دانش‌آموزان دبستان پرسش‌هائى به‌عمل آورد و از این راه، داده‌ها و اطلاعات بسیارى به‌دست آورد. براى مثال، آنها دریافتند که ۸۰% کودکان شش ساله مى‌دانستند که شیر را از گاو مى‌گیرند، ولى فقط ۶% مى‌دانستند که چرم را از حیوانات به‌دست مى‌آورند. ۹۴% این کودکان مى‌دانستند شکم آنها کجا قرار گرفتند، اما فقط ۱۰% از اینکه دنده‌هاى آنها کجا است، اطلاع داشتند. نتیجهٔ اخلاقى اینکه به کودکان اشیاء را نشان دهید، ارتباط آنها را روشن کنید و انتظار اینکه آنان خود به‌خود، معانى لغات و کلمات را بدانند، نداشته باشید. باید به آنها آموخت.  

  قبل از سال‌هاى ۱۸۸۰ هیچ‌گونه بررسى منظمى دربارهٔ زندگى کودک صورت نگرفته بود در سال ۱۸۷۹ بادویچ (H. P. Bowditch) فیزیولوژیست هاروارد، تحقیقى را راجع به اندازه‌گیرى خصوصیات بدنى کودکان پنج تا هشت ساله در مدارس شهر بوستن آغاز کرد. ولى در روانشناسى کودک هال پیشتاز بود. مقاله وى در مورد دروغگوئى کودکان در سال ۱۸۸۲ به چاپ رسید، و پژوهش او درباره محتواى ذهن کودکان، در سال ۱۸۸۳ منتشر شد. به پیشنهاد هال یکى از مدارس ۳۵۰۰۰ پرونده مشاهدات حالات و رفتار کودکان تهیه کرد. در همین احوال، گروه‌هاى تحقیق دربارهٔ کودکان تشکیل شد.  

  در سال ۱۸۹۰، هال در دانشگاه کلارک یک بخش علوم تربیتى ایجاد کرد و برنهام (W, H, Burnham) را که از شاگردان خود در هاپکینز بود، به سرپرستى آن برگزید. در سال ۱۸۹۱ هال مجله‌اى تحت عنوان Pedagogical Seminary به‌وجود آورد، و با این کار خود نشان داد که آن‌قدر مطلب در زمینه تعلیم و تربیت وجود دارد که مى‌توان مجله‌اى نیز براى آن اختصاص داد و سالى پانصد صفحه را پر کرد.  

  هال نتایج سمینارها را با دانشجویان و همکاران خود در این مجله به چاپ مى‌رساند. او در این مورد چنین مى‌نویسد: ”سمینار و آزمایشگاه شاید باارزش‌ترین کلمات در قاموس آموزش عالى باشد“. در سال ۱۸۹۵، کلاس‌هائى در زمینهٔ آموزش و پرورش جدید در ئیل، هاروارد، پرینستون و پنسیلوانیا تدریس مى‌شد. در سال ۱۸۹۶ ویتمر (Witmer) اولین کلینیک روانشناسى (Psychological Clinic) را در پنسیلوانیا تأسیس کرد و نهضت ایجاد مراکز مشاوره و راهنمائى کودکان را آغاز نمود.  

  هال در دانشگاه کلارک، روش پرسشنامه را رایج کرد. البته این روش جدیدى نبود از آن در سال ۱۸۳۸ در انگلستان در مورد اعتصاب‌کنندگان استفاده شده بود و بعدها به‌منظور آمارگیرى در مسائل مختلف مورد بهره‌بردارى قرار گرفته بود. گالتن در پژوهش‌هاى معروف خود در تصویر ذهنى (Imagery) از روش آمار استفاده کرد و هال آن را براى تحقیق در مورد کودکان به‌کار برد. از سال ۱۸۹۴ تا ۱۹۰۳، هال و همکاران وى در کلارک ۱۰۲ پرسشنامه تهیه نمودند. موضوعات مورد بررسى این پرسشنامه‌ها متنوع و گسترده بود و شامل مطالبى مانند: عصبانیت گریه، خنده، بازی، ترس، اخلاقیات و تجارب مذهبى و خودپندارى کودکان، و در بزرگسالان، عواطف و احساسات در مورد پیری، بیمارى و مرگ، مالکیت، شکست، تحصیلات و مذهب مى‌شد.  

  در سال ۱۸۸۹، دانشگاه کلمبیا، دانشکده علوم تربیتى که به کالج معلمان معروف شد به پیشنهاد کتل ایجاد شد و از تورندایک براى اداره و تدریس و تحقیق در آنجا دعوت به‌عمل آمد. در این زمان بود که روانشناسى تربیتى از تعلیم و تربیت و از روانشناسى کودک تفکیک شد. اولین کتاب تورندایک تحت عنوان روانشناسى تربیتى در سال ۱۹۰۳به چاپ رسید و سال بعد، کتاب اندازه‌گیرى اجتماعى و روانى منتشر شد. کتابى که براى نخستین بار روش‌هاى آمارى بیومتریک گالتن پیرسن را در دسترسى عموم قرار داد. نهضت آزمون، همزمان و هم‌ردیف روانشناسى تربیتى به‌راه افتاد و مهمترین ابزار را براى آن تهیه کرد. در رابطه با آزمون، سال‌هاى ۱۸۸۰ دهه گالتن، سال‌هاى ۱۸۹۰ دهه کتل، سال‌هاى ۱۹۰۰ دهه بینه محسوب مى‌شود. 

 در سال ۱۹۱۰، نهضت آزمون آنقدر پیشرفته شده بود که ویپل (Whipple) کتاب راهنمائى تحت عنوان راهنماى آزمون‌هاى فیزیکى و روانى (Manule of Mentel And Physical Tests) منتشر کرد که شامل بحث درباره ۵۴ آزمون و راهنمائى دقیق جهت اجراء آنها مى‌شد. در آن هنگام، روانشناسى تربیتى به‌صورت روانشناسى عمومى در مباحث یادگیری، انگیزش، عواطف، وراثت و محیط، شخصیت و تفاوت‌هاى فردى درآمده بود. بعضى از این مباحث، برآیند استفاده از آزمون‌ها بود و بقیه از آزمایشگاه روانشناسى وام گرفته شده بود. تست هوش، کشف ویژه این رشته محسوب مى‌شود. در قرن حاضر، روانشناسى تربیتى در ارتباط با تمام مکاتبى که کمک‌کننده براى رسیدن اهداف وى مى‌باشند، قرار گرفته است. مثلاً بازتاب‌شناسى پاولف را به‌علت اهمیت شرطى شدن در یادگیرى پذیرفته است. رفتارگرائى واتسن را نیز به‌همین دلیل و به‌علت اینکه درون‌نگرى مفید نبود، مورد قبول قرار داده است. به روانکاوى با دیده رغبت نگریسته - به دلیل اهمیتى که این دیدگاه براى موضوع‌هائى مانند انگیزه و شخصیت قائل است - و نیز توجهى که به دوران اولیهٔ رشد و تأثیر آن بر زندگى روانى شخصى در بزرگسالى دارد. روانشناسى گشتالت را جدى تلقى نمود، زیرا روانشناسان گشتالت از دیدگاه خود به یادگیرى اهمیت مى‌دادند نظریه تورندایک را نیز بااهمیت تلقى کرد، زیرا کاربرد آن آسان و میسر بود. روانشناسان تربیتى با همه این دیدگاه‌ها ارتباط داشتند، زیرا آنها به داده‌هاى واقعى علاقه‌مند بودند. آنها مى‌خواستند از هر دیدگاه یا روشى آن را انتخاب کنند که عملاً مشکلى را از شاگردان مدرسه حل مى‌نماید.  

  دانشمندان کاربردی، افرادى واقع‌گرا و عمل‌گرا هستند؛ آنها آنچه را که عملکرد مطلوب دارد، مى‌پذیرند. این امر علت این است که چرا روانشناسى کنشی، پس زمینه مناسبى براى روانشناسى تربیتى بود، زیرا دست روانشناس را در مطالعه آنچه به حال جامعه مفید بود و آنچه براى انسان مورد استفاده بود آزاد مى‌گذاشت.   

 جیمز و دیوئى به روانشناسى تربیتی، زمینه فلسفه دادند ولى شخصیت پویاى هال، عامل اساسى در به راه افتادن آن بود. بعد تورندایک و دیگران تداوم این راه را عهده‌دار شدند و خود را بیشتر، مدیون کتل و گالتن دانستند تا هال. نقش داروین در این میان ایجاد انگیزه براى گالتن و هال بود. در حقیقت ما باید بر این باور باشیم که وجود هیچ‌یک از این افراد عاملى اساسى نبود با وجود جوّ فرهنگی، گریزى از این امر نبود که از روش‌ها و داده‌هاى روانشناسى جهت پیشبرد تعلیم و تربیت استفاده شود. فعالیت‌هاى این افراد ابزارى براى رسیدن بود. 

  روانشناسى عملکرد تربیتی

  روانشناسى کنشى را مى‌توان عبارت دانست از ”روانشناسى عملکردهاى روانى در برابر روانشناسى عناصر روانی“. عنصرگرائى هنوز هم قدرت داشت و انجل، کنش‌گرائى را در مقابل آن قرار داد. روانشناسى ساختارى با مفهوم ”چه“ (What) سروکار دارد، در حالى‌که طبق گفتهٔ انجل، روانشناسى کنشى مفاهیم ”چگونه“ (How) و ”چرا“ (Why) را نیز به آن مى‌افزاید. شاید انجل در مورد ”چگونگی“ اشتباه مى‌کرد، زیرا وونت و تیچنر نه تنها معتقد به تجزیهٔ عناصر بودند، بلکه به

شامل 25 صفحه فایل word قابل ویرایش

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله روانشناسی تربیتی در آموزش و پرورش
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.