فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله نقش پدر در تربیت فرزند

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله نقش پدر در تربیت فرزند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 انسان موجودی متعهد و مسئول است واین مسئولیت او بخاطر بکار گیری عقل است و برای انسان ضروری است که مسئولیت های خود را بشناسد و آنها را به مرحله اجرا و عمل برساند.از جمله مسئولیت هایی که اسلام به آن تأکید دارد مسئولیت پدر و مادر است. در اسلام پدر دارای مقام ارجمند و چهره ای برجسته و مورد احترام است و شأن پدر پس از شأن خدا ذکر شده است. احترامی که برای پدر ذکر شده بخاطر لیاقت او و انجام وظیفه پدری می باشد.پدر در رابطه با فرزند از طریق وراثت و محیط اثر می گذارد و بخاطر اینکه از این دو کانال اثر گذار می باشد باید مراقب رفتار و اعمال خود باشد.
به امید روزی که تمام پدران جامعه اسلامی ، رعایت مواردی را که قبل از انعقاد نطفه ، زمان جنینی و...می باشد را رعایت کرده تا نسلی سالم را تحویل جامعه دهند.
بخش اول : تربیت
فصل اول : معنای تربیت
برای واژه تربیت معانی گوناگونی در فرهنگ لغات ذکر شده است که به چند مورد آن اشاره می کنیم:
تربیت: پروردن، پروراندن ، آداب و اخلاق را به کسی آموختن ، پرورش
تربیت: پروراندن ، پرورش دادن ، ادب و اخلاق را به کسی آموختن و یاد دادن
تربیت: تهذیب ،ادب آنچه که در همه لغت نامه ها و فرهنگ های لغت در معنای تربیت ذکر شده است ، همان پرورانیدن و ادب و اخلاق را به کسی یاد دادن می باشد.
فصل دوم :هدف تربیت
هدف از تربیت ،همان پاک تربیت کردن فرزند است. یعنی کودک را بگونه ای تربیت کنیم تا بتواند به راه صحیح قدم گذاشته و باعث شود برای پدر و مادرش در دنیا و آخرت مفید باشد.اگر فرزند را صحیح تربیت کنیم، برای پدر و مادر نوعی باقیات الصالحات است و چراغ این باقیات هرگز خاموش نمی شود.
فصل سوم : اهمیت فرزند برای خانواده
وجود فرزند برای خانواده نعمتی است که زن و مرد را به هم نزدیک کرده ،کانون گرم خانوادگی را با نشاط و شاد می کند.اختلافات و نابسامانی های خانوادگی را از بین برده و روزهای بلند والدین را به روزهای کوتاه تبدیل می کند.
وجود فرزند سبب تعادل خانواده می شود. البته این تعادل زمانی محسوس می شود که تعداد فرزندان از یک و دو متجاوزنباشد . وجود فرزند ضامن تلاش والدین و مایهء امید و دلگرمی و شور و نشاط آنهاست. اگر فرزند نباشد ، زن و شوهر به چه امیدی تلاش کنند؟ میزان کوشش زن و شوهر ، وقتی فرزندی نداشته باشند به حدی است که تنها خود را شاداب نگه دارند آن هم با حالتی یأس آمیز. هنگامی که فرزند تلاش پدر و مادر را استفاده می کند ، برای والدین اجر و پاداش به حساب می آید.
فصل چهارم : چرا در امر تربیت به خانواده توجه شده است ؟
آدمی در محیطی به نام خانه و خانواده پا به عرصهء وجود می گذارد و در آن محیط در کنار سایر افراد پرورش یافته و بزرگ می شود. از طرف دیگر ثابت شده است که هر فردی دارای ظرفیت و استعداد ذاتی می باشد که از پدر و مادر ارث می برد و تحت تأثیر و نفوذ عوامل مختلف محیطی قرار گرفته و تربیت می شود.
به عبارت دیگر : مجموعه استعدادها و توانائیهای ارثی و تأثیرات تربیتی گرفته شده از محیط، شخصیت فرد را می سازد. در تشکیل شخصیت و تربیت انسان ها، خانواده بزرگترین نقش را ایفا می کند، بخاطر همین در امر تربیت به خانواده توجه شده است.
بخش دوم : اقسام تربیت
به عقیدهء علمای تربیت ، دو نوع تربیت داریم:
الف) عمدی ب) غیر عمدی.
الف) تربیت عمدی : در این نوع تربیت فرد یا افرادی شیوهء خاصی از تربیت را دربارهء فردی اعمال می کنند.مثلاً وقتی که مادر دست کودک خود را گرفته و به آرامی به او راه رفتن یاد می دهد، می گویند:مادر او را در امر راه رفتن تربیت کرد.
ب) تربیت غیر عمدی: به تربیتی گفته می شود که بدون طرح و نقشهء قبلی انجام گیرد. مثلاًوقتی که کودک نزاع و درگیری را می بیند به طور ناخواسته تهاجم و پرخاشگری را یاد می گیرد.
برخی از روانشناسان برای تربیت تقسیم دیگری بیان کرده اند ، این گروه تربیت را به دو دستهء تربیت جنسی و تربیت مذهبی تقسیم کرده اند:
الف) تربیت جنسی : چنین به نظر می رسد که غریزهء جنسی مربوط به دوران بلوغ است ،اما در واقع این موضوع از خردسالی همراه با کودک بوده و کودک همواره نیازمند تربیت و هدایت است.گواه این موضوع وجود نوجوانان نابالغی است که به انحرافات جنسی گرایش پیدا کرده اند. رغبت به خودنمایی، لذت بردن از نوازش، لمس اعضای بدن و...همه ازنشانه های غریزهء جنسی در فرد است.
البته اوج این حالت در سن بلوغ است، ولی آغاز آن در سن 6-5 سالگی می باشد.در سن 6-5 سالگی کودک سؤالاتی را نسبت به اعضای بدن خود از پدر و مادر می پرسد و آنها نیز باید جواب قانع کننده ای را به او بدهند و او را با مسائلی که برایش اتفاق می افتد، آشنا سازند.اسلام غریزهء جنسی را پلید نمی داند بلکه آن را عاملی برای استحکام زندگی زناشویی، نعمت و موهبت الهی و بقای نسل آدمی می داند.
حال این سؤال مطرح می شود که والدین چه راهکارهایی را برای تربیت جنسی باید انجام دهند؟
از جمله راهکارهایی که والدین می توانند انجام دهند عبارتند از:
مادران در هنگام نظافت بچه ها به این نکته توجه داشته باشند که در حضور کودک دیگر نباشد.
نباید از زمان کودکی، با اندام های تناسلی و حتی ران های بچه بازی کرد.
نباید کودک را با کودکان دیگر در محیط های خلوت تنها گذاشت.
پدر یا سایر بزرگترها نباید دختر بچه 6ساله به بالا را روی زانوی خود بنشانند.
نباید اندام دختر بچه ها در معرض دیگران عریان باشد.
پس از ذکر مطالب بالا ، محیط نیز در هدایت غریزهء جنسی مؤثر و دارای اهمیت خاصی است.
قران کریم در سورهء عنکبوت آیه45 می فرماید:
« ان الصلوة تنهی عن الفحشاء والمنکر»
قران نمازرا عامل دوری از فحشا و اعمال زشت معرفی می کند.کسی که تربیت جنسی صحیحی داشته باشد، در آینده مشکل ساز نخواهد بود.
ب) تربیت مذهبی : کودکان عناصر پاکی و پذیرش و صمیمیت هستند، خوب و بد را از پدر ومادر یاد می گیرند و به هر راهی که پدر و مادر دعوتشان کنند، به هما ن راه پا می گذارند.اگر آنان را با روحیهء خداترسی پرورش دهیم، طبیعی است در آینده افرادی خیرخواه ، مسالمت جو و مطیع خواهند شد و اگر آنان را رها کنیم ،خام و هرزه بار می آیند.
حال این سؤال مطرح می شود که والدین باید چه راهکارهایی رابرای پرورش روحیهء مذهبی کودکان بکار گیرند؟
پدر و مادر باید خود بر اصول استوار دین پایبند باشند.
گر پدر و مادر نسبت به نماز و روزه و حجاب تأکید دارند، به همان نسبت هم به ادب و نرم زبانی نظافت هم تأکید داشته باشند و هیچ گاه افراط نکنند.
محیط خانواده و اجتماع نیز باید همسو باشد، اگر تضادی بین خانواده و اجتماع وجود داشته باشد، تربیت مذهبی طفل ضعیف می شود.
شیوهء فراخوانی نیز باید حساب شده و با برنامه ریزی قبلی باشد.هیچگاه کودک را وادار به انجام کاری نکنیم بلکه اجازه دهیم با میل قلبی اش آن کار را انجام دهد، تا در ذهن فرزند ملکه شود.
در نظر گرفتن روحیات فرزند و استعدادهایش ضروری است و علاوه بر این باید از روش مستقیم جداً پرهیز کرد.
در هر برنامه تربیتی ، تنها فاعلیت کافی نیست بلکه روح پذیرش و قابلیت نیز شرط می باشد.خداوند در سوره تکویر آیه 28 می فرماید:
«لمن شاء منکم ان یستقیم»
قران مایهء بیداری است برای آنها که می خواهند به راه راست بپیوندند.
بخش سوم : عوامل مؤثر در تربیت
عوامل مؤثر در تربیت به دو دسته تقسیم می شوند :
الف) عوامل انسانی ب) عوامل غیر انسانی
فصل اول : عوامل انسانی مؤثر در تربیت عبارتند از :
الف) مادر ب) پدر ج) خواهر و برادر بزرگتر د) معلم و اعضای مدرسه ه) افراد اجتماع و) معاشران ز) خویشان و بستگان ح) رهبران اجتماع
الف ) مادر :
بخاطر اینکه کودک مدت زمان بیشتری را با مادر می گذراند‏، مادر بر روی کودک هم از نظر وراثت و هم محیط تأثیر می گذارد. از طریق وراثت : بعضی از صفات ارثی از طریق ژنهای مادر به کودک منتقل می شود.از طریق محیط : کودک 9 ماه در رحم مادر قرار دارد، حجم رحم ، فشار رحم ، سلامتی یا بیماری مادر ، غذای مادر و...در دوران حمل بر کوک تأثیر گذار است. پس از تولد نیز کودک مدتها در آغوش مادر است و اولین کلمات را مادر به او یاد می دهد.
ب ) پدر :
پدر از نظر کودک مظهر قانون و عدل و انصاف است و می تواند پناهگاه خوبی برای خانواده باشد. مشی پدر،مهر و انصاف او ،ظلم و ستم و قدرت و ضعف پدر در رفتار و آینده اش اثر می گذارد.
ج ) خواهر و برادر بزرگتر :
اگر در خانه ای کودک 4-3 ساله باشد و نوزادی به دنیا آید ، چون توجه پدر و مادر بیشتر به سمت نوزاد است، در کودک این احساس بوجود می آید که بین او و نوزاد تازه متولد شده تبعیض قرار داده اند و این تصور در او اثر سوئی دارد.
د ) معلم و اعضای مدرسه :
مدرسه خانه دوم کودک است. اخلاق و رفتار معلم، طرز فکر او، سطح فرهنگی و... همه در کودک تأثیر گذار است. اگر معلم از نظر دینی و مذهبی دچار مشکل باشد، کودک نیز از او تأثیر گرفته و از مذهب متنفر می شود.
ه ) افراد اجتماع :
در روابطی که کودک (فرزند) با افراد اجتماع دارد، از آنها تأثیر می گیرد و اگر آنها افراد سالمی باشند، تأثیری که کودک می گیرد درست و اگر بالعکس باشد، تأثیر منفی در بر خواهد داشت.
و ) معاشران :
معاشران گروهی هستند که ممکن است همسن کودک یا بزرگتر از او باشند ولی با او رفت و آمد می کنند، باهم بازی می کنند و در مدرسه کنار هم می نشینند.بررسی ها نشان می دهد که کودکان میتوانند تحت تأثیر معاشران قرار بگیرندو حتی این تأثیر در سه مورد بیشتر از والدین است :
1 ) زمانی که خانواده از محلی به محل دیگر کوچ کنند.
2 ) زمانی که کودک در مرز نوجوانی و بلوغ قرار می گیرد.
3 ) مواقعی که در خانواده آشفتگی و درگیری وجود دارد.
ز ) رهبران اجتماع :
یکی دیگر از عوامل مؤثر در تربیت، رهبران اجتماع هستند. منظور از رهبران اجتماع کسانی هستند که در جامعه نقش مهمی را ایفا می کنند. مانند پلیس.اگر شخصی از یک پلیس تخلفی را ببیند، نسبت به پلیس و جامعه بدبین می شود.
فصل دوم : عوامل غیر انسانی نیز عبارتند از :
عامل غذا، دارو، جغرافیایی، طبیعی، شغلی و...
در این جا به ذکر خاطره ای از دکتر محمد حسین طباطبایی، معجزه قرن می پردازیم: پدر محمد حسین طباطبایی می فرمایند: در سفری که به مشهد داشتیم، تعداد 300 نفر از اساتید قران حضور داشتند. از محمد حسین پرسیدند: به نظر شما مهمترین عامل تربیت کودک چیست؟ ایشان با تأمل جواب دادند:
"فطوعت له نفسه قتل اخیه "یعنی نفس قابیل او را ترغیب یا تشویق به قتل برادرش هابیل کرد. همه سکوت کردند و نتوانستند بین سؤال و جواب ارتباط برقرار کنند.
بعد از لحظاتی مراد ایشان را فهمیدم؛ ایشان می خواستند بگویند که مهمترین عامل تربیت کودک، تشویق است. آن چه از این خاطره فهمیده می شود این است که اگر کودک را مورد تشویق قرار دهیم، اثرات مفید و بهتری در تربیت او خواهد داشت.
آنچه از مطالب بخش سوم بدست می آید این است که تربیت در خانواده نقش مهمی را ایفا می کند و اگر خانواده ای سالم باشند، فرزندان آن خانواده نیز در اجتماع حضوری سالم خواهند داشت.
بخش چهارم : مراحل تربیت
روان شناسان و علمای تعلیم و تربیت دوران عمر را به اقتضای نیازهای جسمی، روانی، عاطفی، اجتماعی و... به دوره های مختلف تقسیم کرده اند ، معروف ترین این مطالب عبارتند از:
1- دوران جنینی – کودکی از تولد تا 11 سالگی
2- دوران نوجوانی 17- 11 سالگی
3- دوران جوانی 25 – 18 سالگی
4- دوران کهولت و پیری
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در کتاب مکارم الاخلاق مراحل تربیت را در سه قسمت بیان کرده اند :
1- دوره سیادت در 7 سال اول سید و آقاست.
2- دوره اطاعت در 7 سال دوم بنده و مطیع است.
3- دوره وزارت در 7 سال سوم وزیر و طرف شور است.
بخش پنجم : شأن و مقام پدر
فصل اول: ارزش تلاش و مجاهدت پدر
زحماتی که هر پدری متقبل می شود، از یک سو وظیفه دینی و از سوی دیگر وظیفه اخلاقی است. از نظر دینی کودکان و همسر برگردن پدر حقی دارند. از نظر اخلاقی نیز کودکان همانند مهمان هایی هستند که به دعوت پدر و مادر در این سفره که همان خانواده است حاضر شده اند. حالا که حضور پیدا کرده اند، پدر وظیفه دارد از این مهمان ها به خوبی و به وجه شایسته و نیک پذیرایی کند.
رسول گرامی اسلام محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
«الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله»
آن کس که برای خانواده اش تلاش کند، همانند مجاهد نستوه و در حال جهاد است.
جهاد کردن فقط در هنگام نبرد و جنگ نمی باشد، بلکه تلاشی که پدر برای کسب لقمه حلال برای خانواده اش انجام می دهد نیز مانند جهاد است و خداوند اجری که به مجاهدین فی سبیل الله می دهد، همان اجر را به پدر نیز می دهد.
یک پدر نمونه، پدری است که بتواند روزی خانواده اش را از راه حلال بدست آورد واین روزی حلال در سرنوشت فرزندان بسیار مؤثر است. اگر دعائی را که فرزندان می کنند، برآورده شود همه اش از روزی حلالی است که پدر برایشان آورده است و فرزندان همیشه باید قدردان چنین پدری باشند.
فصل دوم : روایاتی در مقام پدر
در این جا به ذکر چند روایت از پیامبر و امامان معصوم (صلوات الله علیهم) می پردازیم :
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم :
« احفظ ود ابیک لا تقطعه فیطفی الله نورک»
دوستی پدر خود را حفظ کن و رشته آن را مبر که خداوند متعال نور تو را قطع می کند.
آنچه که بنده از مضمون روایت متوجه شدم این است که آدمی همواره احترام و مودت پدر و مادر را حفظ کند و لحظه ای از احترام و مودت آنها کم نشود. اگر لحظه ای کم شود باعث می شود که خداوند متعال نظر لطف خود را از فرزند برداشته و دیگر نوری برای فرزند نباشد. منظور از نور در اینجا همان فرزندان آدم می باشند.
حضرت یوسف (علیه السلام) در هنگام ملاقات با پدر، چون از روی مرکب خود پایین نیامد خداوند نور نبوت را از او گرفت و در بعضی از منابع آمده است که حضرت یوسف به خاطر همین سهل انگاری کوچک دچار بی اولادی شد و از حضرت یوسف فرزندانی وجود ندارد.
قال الصادق علیه السلام :
« برو ابائکم یبرکم ابنائکم و غضوا عن النساء یغض عن نسائکم»
به پدران خود نیکی کنید تا فرزندان شما هم به این سنت مقدس عمل کنند و به شما نیکی کنند و چشمهایتان را از زنان مردم ببندید تا از زنان شما چشم پوشی کنند.
آنچه که بنده از مضمون این روایت متوجه شدم این است که فرزند همواره باید به پدر خود نیکی کند و طبق آیه قرآن «و بالوالدین احسانا» (به پدر و مادر خوود نیکی کنید) همواره به والدین خود احسان و نیکی داشته باشد.
فصل سوم : اسلام و احترام پدر
اسلام برای پدرانی که وظیفه خود را به درستی انجام می دهند، ارزش و احترم قائل است. این ارزش و احترام به حدی است که در آیات قران پس از انجام وظیفه ، احترام به خدا و اطاعت از فرمانش از احترام به والدین یاد شده است.
در اینجا چند نمونه از موارد ارزش و احترام پدر را ذکر می کنیم :
اصل بر رعایت حکم پدر است و بدون اجازه او‏، جز در واجبات نمی توان گام برداشت.
فرزند وظیفه دارد بال رحمت و عنایت خود را در زیر پای پدر و مادر بگستراند.
فرزند حق اهانت به پدر را ندارد، حتی گفتن ا’ف.
حرمت پدر چون حرمت خداست و نمی توان آبروی پدر را زیر سؤال برد و شخصیت ا و را خدشه دار کرد.
حال این همه احترام برای پدری است که تمرین عظمت و لیاقت کرده باشد، عواملی که سبب بغض و نارسایی در رشد و حیات خود و کودک است از خود دور کند و برای صلاح و فساد فرزندش و جامعه بیندیشد.
بخش ششم : رابطه پدر بافرزند
فصل اول : اهمیت نقش پدر
پدر در جنین از دو لحاظ سهم دارد :
1- وراثت 2- محیط.
از نظر وراثت نیمی از کروموزوم های جنین از پدر و نیمی از مادر است. ممکن است پدر بیماری داشته باشد و از طریق کروموزوم ها به کودک نیز منتقل می شود. رفتار پدر الگو و غرور او کارساز است. شیوه محبت یا خشونت ، اتکای به نفس ، قاطعیت پدر و... همه برای کودک در س و آموزنده می باشد. رابطه پدر با فرزند باید بر اساس انس و تفاهم باشد، براساس اندیشه و تدبر، تحسین و تشویق، بکارگیری شیوه الگویی مناسب و همت گذاشتن برای سازندگی و رشد و شخصیت او باشد.
پدر از لحاظ محیط نیز نقش دارد. اگر پدر فردی پاک، شریف، مؤمن و متعبد باشد کودک از او تأثیر می پذیرد و اگر پدر آلوده باشد ناخواسته کودک نیز آلوده خواهد شد. طرز فکرها، فلسفه ها، ادبیات و هنر، اخلاق و رفتار و جرائم و انحرافات، مواضع سیاسی و اقتصادی همه در کودک مؤثر است و شخصیت کودک را تحت تأثیر قرار می دهد.
بخش هفتم : تصور کودک از پدر
طفل از زمان تولد تا حدود دو ماهگی شدیداً وابسته به مادر است و مادر را مرکز آرزوها و آمال خود می داند. به تدریج که کودک وارد دو ماهگی می شود، پدر وارد زندگی و ذهن و تصور او می شود. کودک این را در می یابد که پدر برای او پناهگاه است، معلم است، رهبر و قانونگذار است.
تصور اینکه پدر از مادر کم اهمیت تر است از جهاتی درست است اما در مواردی نیز نقش پدر مهم تر از مادر می باشد. تجسم عالم شعور، مظهر عقل و دانش در خانواده در قبضه پدران است و طفل پدر را به این گونه می شناسد.
کودک به تدریج که بزگتر می شود تصوراتی از پدر را در ذهن خود پرورش داده و آنها را پروبال می دهد. از جمله تصوراتی که کودک از پدر خود دارد عبارتند از :
الف ) چهره برجسته خانواده ب ) همانندی با پدر ج ) ضامن رفع نیازها د ) عامل تأمین امنیت
ه )مرکز دانایی و اندیشه.
الف ) چهره برجسته خانواده : کودک در سن 3-2 سالگی پدر را بزرگترین شخصیت و عاقل ترین افراد می داند. اگر کسی علیه پدر چیزی بگوید، ا و از پدر خود دفاع می کند. کودک در خانه با پدر رفتاری رسمی دارد و بیشتر اوقات از کانال مادر با پدر ارتباط برقرار می کند.
ب ) همانندی با پدر : از نظر روان شناسان، کودک 6-3 ساله مخصوصاً پسر بچه ها پدر را الگوی خود قرار می دهند. پدر از نظر کودک سمبل قدرت است. ضامن خانواده است و همه آرزوی کودک این است که مثل پدرش باشد.
ج ) ضامن رفع نیازها: پدر از نظر کودک ضامن رفع نیازهاست. هر چیزی را که اعضای خانواده احتیاج دارند ، پدر تهیه می کند، کودک در سایه پدر، نیکو پرورش می یابد. هر چقدر سن کودک بیشتر شود، دید او نسبت به ضمانت پدر بیشتر می شود بطوریکه در سنین نوجوانی مادر را عامل مهر و محبت و پدر را عامل تأمین زندگی و انضباط می داند.
د ) عامل تأمین امنیت : اگر خطری برای کودک پیش آید به پدرش پناه می برد.
ه ) مرکز دانایی و اندیشه: پدر نماینده دنیای خارج کودک است، مرکز دانایی و آگاهی است. کودک گمان داردکه پدرش در همه اصول و قواعد داناست. حتی کودکانی که نسبت به پدر دید منفی دارند باز هم درباره پدر تعصب دارند و عقل و فکر او را تحسین می کنند.
بخش هشتم : مسئولیت تربیت
فصل اول : حق تربیت
خانواده محیطی است که کودک به ناچار باید در آن زندگی کند. ضوابطی که در خانه حکمفرماست بر کودک تحمیل شده و او باید آنها را بپذیرد. تربیت کودک مهمترین حق او در قلمرو زندگی می باشد. پدر در رابطه با تربیت کودک مسئولیت مستقیم دارد. باید فرزند را به گونه ای پرورش دهد که در آینده برای جامع مفید واقع شود.
فصل دوم : تکلیف و مسئولیت والدین
فرزند، عزیزترین فرد برای پدر و مادر است و مسلماً او را دوست دارند و دلشان می خواهد که در آینده با عزت و شرف به زندگی خود ادامه دهد. در این راستا پدر و مادر کودک عقلاً و اخلاقاً موظف به تربیت او هستند.
بخشش پدر و مادر نباید صرفاً در حد مال و ثروت باشد و یا اینکه قطعه زمینی را به نام فرزند قباله کنند. بلکه طبق فرموده حضرت علی (علیه السلام) بهترین بخشش و تفضل ادب نیک می باشد. و همینطور در روایت دیگری می فرمایند: بهترین میراثی که پدران برای فرزندان باقی می گذارند، ادب و تربیت است. براین اساس نباید آنها را به حال خود واگذاشت. پدر و مادر وظیفه دارند موجبات رشد او را از هر حیث فراهم آورند و نهال شخصیت او را پرورش دهند.
فصل سوم : اصولی که باید والدین در تربیت فرزندان رعایت کنند:

دوران زندگی هر فرد به سه مرحله تقسیم می شود:
مرحله اول دوره سیادت یعنی 7 سال اول زندگی.مرحله دوم : دوره اطاعت و مرحله سوم دوره وزارت.
در دوره سیادت که همان 7 سال اول زندگی است، اصولی باید رعایت شود که این اصول تربیتی عبارتند از:
والدین مظهر عمل باشند نه حرف. والدین باید با گفتارشان هماهنگ باشند و هیچ تناقضی بین رفتارو گفتارشان وجود نداشته باشد. والدین برای ایجاد صفات خوب در فرزندان باید عملاً اقدام کنند و به تذکر و توصیه های شفاهی اکتفا نکنند و معتقد باشند که بنا به گفته شیخ اجل سعدی علیه الرحمه: به عمل کار برآید به سخندانی نیست.
تفاوتهای فردی بین دو فرزند خود رابشناسند و هرگز فرزندان خود را با همدیگر یا دیگران مقایسه نکنند.
اگر در کودک ضعف و ناتوانی مشاهده کردند، کودک را در جمیع جهات، ضعیف و ناتوان نشمارند. والدین دلسوز والدینی هستند که اگر در کودکشان نقطه ضعفی وجود داشته باشد، در صدد این باشند که آن را برطرف کرده و هیچگاه نزد فامیل یا افراد دیگر بازگو نکنند زیرا اثرات سوئی بر روحیه کودک خواهد داشت.
در دوره اطاعت که بین سالهای 14-7 سالگی است، والدین باید اصول زیر را رعایت کنند :
1- عدم تبعیض در خانواده 2- هماهنگی در تربیت 3- همکاری با مدرسه 4- وفای به عهد
5- گفتار نیک 6- انتخاب الگو 7- آزادی 8- تفریحات سالم.
اگر والدین اصولی راکه یادآوری شد بکار گیرند در تربیت فرزندان بسیار مؤثر خواهد بود.
فصل چهارم : مسئولیت پدر خانواده
پدر در خانواده مسئولیتهای مهمی را به عهده دارد که عبارتند از:
مسئول رشد و هدایت و تأمین عوامل سعادت فرزندان و اصلاح وضع آنها.
مسئول جهت دادن فرزندان به سوی خیر و نیکی.
مسئول تهذیب و هدایت اخلاقی.
مسئول ایجاد روحیه مقاومت در برابر شدائد.
هموار کردن راه زندگی.
آموختن ادب و وقار در زندگی.
پرهیز دادن فرزند از انحرافات.
علاوه برمسئولیتهایی که ذکر شد، پدر در تربیت فرزند هدفی را در نظر دارد و آن هدف مسأله رشد و شکفته ساختن کامل ابعاد شخصیتی فرزند و تقویت احترام به حقوق بشر و دستیابی به آزادی های اساسی را در نظر دارد.
فصل پنجم : وظایف اساسی پدر
یک پدر نمونه و شایسته دارای وظایف اساسی است که در اینجا به سه وظیفه اشاره می کنیم:
مدیریت زندگی و تعیین مشی و نظام آن.
تأمین نیازها.
مسئولیت تربیت.
مدیریت زندگی و تعیین مشی و نظام آن:
یکی از وظایف اساسی پدر، مطلب بالا می باشد. پدر رهبر یک خانواده است و کارهایی که یک پدر در خانواده انجام می دهد عبارتند از :الف ) سازمان دهی تقسیم وظایف ب ) تعیین برنامه برای زندگی
ج ) تنظیم اوقات د ) صیانت و مراقبت ه ) تعیین قواعد انضباطی و...
تأمین نیازها :
دومین وظیفه پدر تأمین نیازهاست. رئیس خانواده مدیر و مدبر خانه است. او با اندیشه و آگاهی خود موجبات سعادت و نیکبختی افراد را فراهم کرده و امکانات و رفاه و آرامش را برای همه مهیا می سازد. البته مادران در رفع نیازمندیهای کودک، سعی و تلاش می کنند، ولی طفل در اکثر اوقات چشم به دست پدر و اقدامات او دارد.
مسئولیت تربیت :
پدر در رابطه با تربیت کودک ارتباط مستقیمی دارد؛ برای مطالعه بیشتر به اول فصل دوم از بخش پنجم مراجعه شود.
بخش نهم: حقوق کودک
فصل اول: حق فرزند برگردن پدر
امام سجاد (علیه السلام) در مورد حق فرزند بر پدر می فرمایند:
بدان که او پاره ای از وجود تو است.
در دوران حیات در رابطه با خیر و شرش، تو باید از او مراقبت کنی.
تو مسئول ادب و تربیت نیکویش هستی.
تو باید او را به سوی پروردگارش جهت دهی.
این تو هستی که باید او را کمک کنی تا به اطاعت خدا بپردازد.
اگر درباره اش احسان کنی، پاداش می بری.
اگر درباره اش بدی کنی، معاقب و مورد کیفر واقع می شوی.
فصل دوم: اساس و دامنه حقوق کودک
پدر در رابطه با کودک مسئول است. مسئول سلامت جسم، روان، ذهن و... باید او را نیکو پرورش دهد، نیکو ادبش کند و هیچ بخششی بهتر از ادب و تربیت نیست.
در دامنه و اساس حقوق کودک می توان موارد زیر را نام برد:
1- حق آموزش 2- حق پرورش 3- و سایر حقوق...
دامنه پرورش نیز بسیار وسیع و شامل همه ابعاد وجودی انسان است و شامل موارد زیر است:
1- در جنبه بدن 2- در جنبه ذهن 3- در پرورش روان
در جنبه بدن: والدین وظیفه رشد و پرورش بدن فرزند، تقویت عضلات و ماهیچه ها، حفظ کردن فرزند از بیماریها و... را به عهده دارند.
در جنبه ذهن: والدین وظیفه پرورش ذهن، تخیل، هوش فرزند را به عهده دارند. این مسأله پرورش، با خرید کتابهایی در مورد هوش آزمایی کودک صورت می گیرد.
در پرورش روان: والدین وظیفه دارند که مسائل مربوط به اندیشه های عالی مثل ایثار، عدالت و... را به کودک یاد دهند. یکی دیگر از مسائلی که پدران در پرورش فرزندان باید به آن توجه کنند، زمینه سازی برای هدفداری هاست. اصولاً در اسلام همه کارها بر اساس نیت و هدف مشخصی می باشد که این اهداف خود باید مبتنی بر فلسفه حیات باشد.
باید پدران به فرزندان این نکته را بیاموزند که انسانها کیستند و چرا زنده اند. چرا کار می کنند، چرا می میرند و راز و رمز زندگی در چیست.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   28 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش پدر در تربیت فرزند
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.