دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته علوم اجتماعی بررسی دیدگاههای افراد مختلف در جامعه نسبت به نقش مددکاران اجتماعی در رابطه با حمایت و جلوگیری از انحراف کودکان بی¬سرپرست با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 130
مقدمه
میان خلق جهان همچو شانه باید بود که خویش را همه وقف گره گشایی کرد اگر نشان طلبی دوستان مخلص را ببین که یاد تو در روز بی¬نوایی کرد موافق¬اند به هم نوع خویش حیوانات ندانم از چه بشر از بشر جدایی کرد صغیر اصفهانی طبیعی است که یکی از ویژگیهای تحول جامعه انسانی بعد از انقلاب صنعتی تکثر و پیچیدگی سازمانها و نهادها است. با صنعتی شدن جامعه حوزه¬های صنعتی و شهرهای صنعتی پدید می آیند و شیوه تازه¬ای در تقسیم کار شکل می گیرد که با شیوه گذشته بسیار متفاوت است از این جهت دورکیم می گوید جامعه صنعتی بر مبنای تقسیم کار ارگانیک شکل گرفته است در حالی که جامعه کشاورزی بر مبنای کار مکانیک. برای اینکه بهتر به نقش مددکاری به عنوان یکی از شیوه های انطباق و سازگاری انسان با محیط پی ببریم لازم است نخست تفاوتهای اساسی این دو جامعه را بشناسیم زیرا نقش اساسی مددکاری حل مشکلات انسانها در رابطه با جامعه پیچیده صنعتی یا جامعه به اصطلاح ارگانیک است. جامعه کشاورزی بطور کلی جامعه¬ای است که بر محور خانواده شکل گرفته و سازمانها در چنین جامعه¬ای بسیار ساده و محدودند. محور زندگی خانواده گسترده است و روابط افراد در زمینه کار تولید در آموزش، پرورش و فرهنگ پذیری در آن شکل می گیرد و در نتیجه جامعه بافت بسیار ساده¬ای دارد و افراد از ابتدا تا زمانی که زنده هستند در این بستر گسترده خانواده زندگی می کنند و خانواده و خویشاوندی به صورت شبکه وسیع تمام این امکانات را برای کار فراهم می کند. به تدریج که صنعت توسعه پیدا می کند تحول عظیمی در بافت و ساخت جامعه پیدا می شود به نحوی که خانواده گسترده بتدریج تجزیه می شود و به خانواده های هسته¬ای تبدیل می شود همراه با آن مقداری از وظایف و کارکردهای آن به سازمانهایی دیگر واگذار می شود. مانند مدرسه، کارخانه، بیمارستان و ... به تدریج جامعه جای اجتماع را می گیرد. یعنی روابط عقلانی در کنار روابط عاطفی رشد می کند و در آئین و مقررات به جای آداب و رسوم این روابط را تنظیم می کند. شرایط ایجاب می کند که انسان برای زندگی در چنین جامعه پیچیده¬ای آماده شود و طبیعی است که آماده شدن به این آسانی¬ها به این آسانی¬ها میسر نمی شود و درنتیجه عدم انطباق و ناسازگاری با شیوه زندگی نوین پدید می آید و حرکت از زندگی در اجتماع به زندگی در جامعه تبدیل می شود. تفاوت بین اجتماع و جامعه بر اساس بیشتر در این است که روابط اجتماع محلی چهره به چهره و بر اساس عواطف و تعلق گروهی شکل گرفته است و در حالی که جامعه روابط دیگری را طلب می کند و دیگر چهره به چهره نیست. انسان در جامعه پیچیده جدید در رابطه با نهادها مشکل دارد برای اینکه این نهادهای تازه را نمی شناسد و قوانین حاکم بر این نهادها را نمی داند از این جهت احتیاج شدیدی به کمک دارد تا بتواند در این دنیای ناشناخته و پیچیده راه خود را بیابد و با افراد غریبه رابطه برقرار کند. بیگانه گریزی که خصلت اصلی جوامع روستایی و محلی است باید جای خود را به آشنایی دائمی با افراد غریبه بدهد، یعنی فرد بتواند به راحتی با افراد غیرخودی هم به همان آسانی ارتباط برقرار کند که با خودی، زیرا مشکلات او در دست افرادی است که دیگر مثل گذشته با او آشنا نیستند شما هر روز با گروه جدیدی برخورد می کنید که همه چهره¬ها برایتان ناشناخته است و در نتیجه باید منش و خوی تازه¬ای در انسان پرورش پیدا کند که بتواند به راحتی با افراد غیر خودی هم ارتباط برقرار بکند و شاید یکی از بزرگ ترین مشکلاتی که در مرحله گذر است همان درآمیختگی گروههای قومی- فرهنگی، زبانی و حتی مذهبی گوناگون در شهرها است. یعنی شهرها دیگر آن یک دستی روستا را ندارد و زندگی در آن به نگرش تازه-ای نیاز دارد که بتوانددر شهرها با این نوع تنوع و تکثر گویشها، خلقیات و فرهنگها و ... زندگی بکند و این مستلزم پیداشدن روحیه مساعد است. مستلزم شکل گرفتن آن چیزی است که به آن یکدلی می گوییم. افراد در جامعه جدید باید نقشهای بسیار زیادی را به عهده بگیرند که اکثر آنها با هم ممکن است در تضاد باشند. ولی مسئله ایفای نقش در جامعه بسیار مهم است و این بدان احتیاج دارد که افراد با ایفای نقش و نقشهای متفاوت آشنا شوند و مهارت پیدا کنند و این امکان ندارد مگر اینکه در آنها همدلی یا یکدلی به وجود آید. یعنی اینکه افراد بتوانند خودشان را در نقشهای متفاوت ببینند و افراد دیگر را در نقشهای متفاوت بفهمند، نقش آنها را بفهمند و با آنان همدلی داشته باشند مثلاً اگر ارباب رجوع یکدلی نداشته باشد به هیچ وجه نمی تواند خودش را در قالب کارمندی که پشت میز نشسته احساس کند و در نتیجه نمی تواند با آن ارتباط و دیالوگ واقعی برقرار کند، نمی تواند مشکلات او را بفهمد و نمی تواند محدودیتهای او را درک کند. در نتیجه جامعه درحال گذار جامعه¬ای است که به شدت دچار تعارض نقشها می شود و همچنین نقشهایی که خود فرد باید ایفا کند. به دلایل تکثرش، به دلیل پیچیدگیش، به دلیل تعارضهایی که بین آنها وجود دارد از ایفای آنها عاجز می شود. اما درباره توسعه اگر بخواهیم توسعه را تعریف کنیم بطور کوتاه می توانیم بگوییم که توسعه فراگردی است که دو روند اصلی بر آن حاکم است یکی روند تکثر و تنوع است یعنی تنوع ساختارها و بافتها و سازمان هاست و دیگری افزایش روزافزون نهادها و سازمان هاست که هر دو اینها باعث می شود که جامعه از حالت ساده به پیچیده گرایش پیدا کند. پس جامعه توسعه نیافته جامعه¬ای است که از نظر ساختها و نقشها و پایگاهها یا موقعیت های اجتماعی بسیار پیچیده است . از این جهت در توسعه با مسائل انسانی زیادی مواجه هستیم زیرا رشته های عاطفی و تعقل خانوادگی و خویشاوندی کم و بیش سست شده و فرد تنها می شود. پیچیدگی دشواریهای امروز بشر و فشارهای روحی و جسمی ناشی از زندگی پرهیاهوی قرن حاضر، حرفه مددکاری را به صورت یک نیاز اجتماعی مطرح کرده است. امروزه نقش مددکاران اجتماعی در تحولات و حمایت از بی¬سرپرستان، بخصوص در جوامع در گذار غیر قابل انکار است.
طرح مسأله
مسأله اصلی در پژوهش حاضر بررسی دیدگاههای افراد مختلف در جامعه نسبت به نقش مددکاران اجتماعی در رابطه با حمایت و جلوگیری از انحراف کودکان بی¬سرپرست است. در سالهای اخیر برای اولین بار انسان با مسائلی مثل کهنسالی، توانبخشی، بی-سرپرستی، مشکلات و معضلات بخش عظیمی از جوانان موجه است. در گذشته در خانواده گسترده امکاناتی برای نگهداری پیران و معلولین و همچنین کودکان بی¬سرپرست فراهم بود ولی در جامعه صنعتی دیگر امکان نگهدای افراد معلول و پیر یا کودکان به اصطلاح عقب مانده وجود ندارد. اینها به تدریج زیر پوشش خدمات مددکاری، بهداشتی و خدمات گوناگونی می روند که جامعه برایشان فراهم می کند. به هر حال به تدریج مسائل پیچیده¬ای پیدا می شود مانند تنهایی، مسئله انطباق با محیط شهر، مسائل روانی که ناشی از استرس ها و تعارضهای نقش به وجود می آید. غالباً در جوامع پیچیده امروز اینها همه باید به کمک نظام فعالی مثل نظام مددکاری حل و فصل شود و از این جهت بدون مددکاری و خدمات آن جامعه نمی تواند این مسیر بسیار ناهموار و بسیار سخت گذار از جامعه کشاورزی با جامعه صنعتی را طی کند. از این جهت مددکاران امروز در تمام حوزه ها چه در حوزه تولید و کار و مشکلاتی که افراد در انطباق خود با شرایط تولید صنعتی و فنی پیچیده دارند چه در حوزه روابط اجتماعی نقش مهمی در حل مشکلات افراد به خصوص بی¬سرپرستان دارند.
پایان نامه رشته علوم اجتماعی بررسی دیدگاههای افراد مختلف در جامعه نسبت به نقش مددکاران اجتماعی در رابطه با حمایت ...