فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت رشته حسابداری با عنوان ریسک و بازده مورد انتظار

اختصاصی از فی گوو پاورپوینت رشته حسابداری با عنوان ریسک و بازده مورد انتظار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت رشته حسابداری با عنوان ریسک و بازده مورد انتظار


پاورپوینت رشته حسابداری با عنوان ریسک و بازده مورد انتظار

پاورپوینت رشته حسابداری با عنوان ریسک و بازده مورد انتظار

•" مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای " تئوری جامعی از روابط بین ریسک و بازده در شرایط بازار کامل است . این مدل فرضهایی از قبیل : رفتار منطقی سرمایه گذاران ، وجود رقابت شدید در سرمایه گذاری با توجه به شناخت سرمایه گذاران نسبت به ریسک و بازده مورد انتظار و عدم وجود هزینه ، کمسیون و مالیات ، و عدم وجود ورشکستگی را در نظر می گیرد ، تحت شرایط چنین فرضهایی ، رابطه بین ریسک و بازده با جزییات کامل بسط داده می شود .
•برای رسیدن به این هدف باید بازده مورد انتظار را تحت شرایط بازار ناقص بررسی کرد . تحت شرایط بازار ناقص کلیه اطلاعات شناخته شده نیستند . همه سرمایه گذاران منطقی عمل نمی کنند ، امکان وجود ورشکستگی بطور روزمره وجود دارد . تئوری دارایی سرمایه ای تحت چنین شرایطی چگونه در نظر گرفته می شود در این بخش تئوری دارایی سرمایه ای  در بازارهای ناقص بررسی و بسط داده می شود .
•در ارزیابی و بودجه بندی یک طرح ، شرکت باید امکان رسیدن یا نرسیدن به بازده پیش بینی شده را بررسی کند در فرایند تصمیم گیری ارزیابی این امکان را میزان ریسک می نامند . بعبارت دیگر احتمال اینکه ، بازده واقعی یک سرمایه گذاری کمتر از بازده پیش بینی شده باشد ریسک نامیده می شود و یا میزان تغییر پذیری در بازده حاصل از یک سرمایه گذاری را ریسک می نامند.
•روشهای بسیاری برای اندازه گیری ریسک وجود دارد که معمولاً سه روش ذیل مورد استفاده قرار می گیرد:
•1-     ضریب بتا
•ضریب بتا یک معیار و مقیاس ریاضی است که ریسک یک دارایی را از نقطه نظر اثرات آن روی گروهی از داراییها بررسی و اندازه گیری می کند ، که به آن پورتفولیو[2] می گویند و فقط با ریسک بازار و همچنین با سرمایه گذاری که دارای سهام و اوراق قرضه است ارتباط دارد. این ضریب از طریق محاسبات ریاضی استنتاج می شود . هر چه ضریب بتا بزرگتر باشد نشان دهنده ریسک بالاتری است ، و ضریب پائین تر نشان دهنده سطح ریسک پایین تری می باشد.
•2-     انحراف استاندارد
•انحراف استاندارد در واقع یک مقیاس پراکندگی بازده های پیش بینی شده است ، بطوریکه این بازده ها به توزیع نرمال نزدیکتر می شوند. انحراف استاندارد یک مفهوم آماری است که کاربرد وسیعی در اندازه گیری ریسک سرمایه گذاریها دارد . هر چه مقدار عددی انحراف معیار بیشتر باشد به همان نسبت میزان پراکندگی بازده و در نتیجه ریسک آن طرح نیز بالاتر خواهد بود ، و بالعکس انحراف استاندارد پایین دارای پراکندگی بازده کم و نشانده ریسک کمتر است .
 
 
و...
در 34 اسلاید
قابل ویرایش

دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت رشته حسابداری با عنوان ریسک و بازده مورد انتظار

دانلود مقاله کامل درباره مفهوم و معنی واقعی انتظار امام زمان (عج)

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله کامل درباره مفهوم و معنی واقعی انتظار امام زمان (عج) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره مفهوم و معنی واقعی انتظار امام زمان (عج)


دانلود مقاله کامل درباره مفهوم و معنی واقعی انتظار امام زمان (عج)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :95

 

بخشی از متن مقاله

زندگینامه:

نام:همنام پیامبر(محمد)

پدرومادر:امام حسن عسکری ونرجس

شهرت:مهدی موعود،امام عصر،صاحب الزمان،بقیه الله،قائم،...

کفالت پدر:به طورمخفی بسربرد.

دوران زندگی:درچهاربخش

1-دروران کودکی درپنج سال تحت سرپرستی پدردرپشت پرده خفاء،تا ازگذنددشمنان کحفوظ بماندوهناگامی که درسال 260پدرش شهیدشد،مقام امامت به اومحول گردید.

2-غیبت صغری:از سال260هـ.ق شروع شدودرسال 329که حدود7سال میشودپایان یافت(اقوال دیگزی نیز گفته شده است).

3-غیبت کبری:ازسال 329شروع شد،وتاوقتی که خدابخواهدظهورکند،ادامه یافت.

4-دوران درخشان ظهورآن حضرت وحکومت خهانی او.

 

انتظارچیست؟

یکی از وظایف منتظران راستین ظهور مصلح بزرگ جهانی، این است که هرگونه ابهام و تردید را از دل ناامیدان  و منکران بزدایند و شور و نشاط و امید را جایگزین آن گردانند.

وعده های ظهور امام زمان (عج ) در شعر و کلام اندیشمندان :

وعده های تحقق دولت عدل الهی، انتظار و ثواب منتظران و بعضی از وظایف آنها در دوران پرآشوب و آکنده از ظلم و ستم روزگار غیبت امام زمان علیه السلام در شعر و کلام بعضی اندیشمندان به وضوح دیده می شود که به نوعی امید را در قلوب ایجاد می نمایند. در این مطلب به بعضی از آن موارد اشاره ای گذرا می شود:

  1. خواجه نصیرطوسی، در کتاب کشف المراد آورده است:" غیبت او، مربوط به خود ما است."

یعنی عدم آمادگی ما نسبت به ظهور امام، باعث به تعویق افتادن ظهور حضرت می شود. پس باید هر چه بیشتر  و سریعتر خود را آماده انقلاب امام زمان (عج) بنماییم.

  1. امام خمینی(ره)، در کتاب کوثر:

کسی که عدالت را در تمام دنیا اجرا خواهد کرد، حضرت مهدی است، آن هم نه عدالت در زمین برای رفاه مردم، بلکه عدالت در تمام مراتب انسانیت.

  1. آیة الله طالقانی، در کتاب آینده بشریت از نظر مکتب ما:

آن دینی که پیشوایان حق دستور می دهند که چون اسم صریح" قائم به حق" و موسس دولت حقه اسلام برده می شود همه برپا بایستید و آمادگی خود را برای اجرای تمام اوامر و دستورات، بدین وسیله اعلام نمایید، و خود را همیشه نیرومند و مقتدر برای اقامه حق در برابر بدخواهان نشان دهید، هیچ وقت نخواهد مُرد.

  1. علامه طباطبائی، در تفسیرالمیزان:

حق این است که آیه شریفه(نور/54) جز با اجتماعی که به وسیله ظهور مهدی علیه السلام به زودی منعقد می شود قابل انطباق با هیچ مجتمعی نیست.

  1. علامه جعفری، در ترجمه و تفسیر نهج البلاغه:

در آن روزهای الهی(ظهور)، چهره نورانی آن انسان کامل(حضرت مهدی علیه السلام)، چهره حقیقی قرآن را روشن خواهد ساخت. آرا و نظریات پیش ساخته که بر مبنای آلودگی های مغزی و تمایلات درونی شکل گرفته اند، توانائی رویارویی با آن قیافه نورانی قرآن را از دست خواهند داد...

  1. محمد تقی شریعتی، سقراط خراسان:

عمر طولانی تر از حد طبیعی، نظایر فراوان دارد که در کتب مربوطه نقل شده و به نص قرآن، حضرت نوح نهصد وپنجاه سال در میان قومش درنگ کرد. بنابراین برمبنای هیچ قاعده و به استناد هیچ قانونی، چه عملی، چه عقلی و فلسفی، منکرین حق تخطئه و رد و انکار اعتقاد به ولی عصر(عج) را ندارند.

همه روزه اعمال خیر و شر افراد به نظر مبارکش می رسد، از کارهای زشت شیعیان دلگیر و متاثر می گردد، و اعمال شایسته آنها، او را شادمان می سازد و درباره انجام دهنده اش دعای خیر می کند. اگر فقط یک روز از عمر دنیا بیش نماند، حتما ظهور می فرماید و جهان را پر از عدل و داد می کند پس از آنکه از جور و فساد لبریز شده باشد.

وظیفه شیعه این است که همواره منتظر ظهور باشد و از خدا بخواهد و دعا و ندبه کند. از بزرگترین عبادات همین انتظار است که شب های قدر، بلکه هر شب جمعه، حتی همه شب، این انتظار را داشته و به این امید و نیت به رختخواب رود، و ضمنا خود را آماده یاری آن بزرگوار نماید.

بزرگترین آرزوی شیعه این است که فرج آل محمد(ص) را دریابد و از اصحاب امام زمان علیه السلام باشد، اگر در این آرزو و  در انتظار مرد، به شهادت رسیده و اگر به آن رسید، به سعادت ابدی نائل گشته است.

  1. استاد شهید مرتضی مطهری، در کتاب قیام و انقلاب مهدی(عج):

مهدی موعود(عج) تحقق بخش ایده آل همه انبیا و اولیا و مردان مبارز راه حق است.

  1. دکتر شریعتی، در کتاب انتظار مذهب اعتراض:

" انتظار" ، هم یک اصل فکری اجتماعی و هم یک اصل فطری انسانی است، به این معنا که اساسا انسان موجودی است منتظر و هر که انسان تر، منتظرتر.

"انتظار" به بشر، آینده گرایی و بینش بزرگ می دهد. اما بشر امروز در نظام پلید مصرفی، انتظار را از دست داده و فقط منتظر اتوبوس ایستاده است.

" منتظر" ، انسان معتمدی است که هر لحظه در انتظار انفجار قطعی نام های ضدانسانی است و همواره خود را برای شرکت در چنین انقلاب جهانی؛ که با شمشیر علی و زره پیغمبر و به دست فرزند پیغمبر و علی(علیه السلام) برپا می شود، آماده می کند.

  1. شهید سید محمد باقر صدر، انقلاب مهدی(عج) و پندارها:

" مهدی" اسلام، انسان معینی است که در کنار ما با تمام وجودش زندگی می کند، و برای ما  در همه این دردها، غصه ها و آتش تاخت و تازهای ستمگران... می سوزد. و خود او هم در انتظار آن لحظه ای است که بتواند دستش را به سوی ستمدیده محروم دراز کند و ریشه ستمگران را از بن بکند.

  1. محمدرضا حکیمی، در کتاب خورشید مغرب:

"انتظار"، در درون تاریکی و سردی ها، به دمیدن سپیده دمان چشم داشتن، و به امید طلوع خورشید زیستن!

در جهان آکنده از ستم و بیداد، دست و پا زدن و از شادمانی طلوع طلیعه جهان آکنده از داد و دادگری سرشار بودن!

در برابر کوه مشکلات زمانه قرار گرفتن، و چون کوه مقاوم بودن!

شمشیرها و شهادت ها را پذیرا شدن و خط ها و شهامت ها را پاس داشتن!

این است" انتظار"، شعار شورآور منتظران، مقاومان، پایداران، شیعیان، مهدی طلبان تاریخ.

انتظار، در ماهیت خود، انسان منتظر را متوجه خدای جهان می کند. منتظران، چشم به راه" مهدی"(عج) هستند. مهدی علیه السلام(همان) بنده خدا، که به قدرت خدا زنده است.

توجه به خدا و طلب فرج از درگاه خدا، از مهم ترین اصول این اعتقاد است.

منتظران باید همیشه روی دل به سوی خدا کنند و از پیشگاه لایزال، طلب گشایش و فرج نمایند.

انسان منتظر حکومت علی وار مهدی علیهماالسلام، علاوه بر تدین و تقوی، باید پارسا باشد و خود را چنان که آن پیشوا دوست دارد، بسازد و بدارد، و به او و یاران او شباهت به هم رسانده تا به لطف خدا درشمار آنان به حساب آید.

انسان منتظر باید دارای اخلاق اسلامی باشد، و جامعه منتظر باید مظهر اخلاق اسلامی باشد. شیعه باید با رفتار انسانی، همواره مایه زینت و افتخار ائمه طاهرین علیهم السلام باشد نه مایه ننگ آنان. و این رعایت، در دوران غیبت امام، واجب تر است.

دوران انتظار، دوران تکلیف است. و آن تکلیف، نگهبانی دین خداست در سطح فرد و در سطح اجتماع.

در عصر انتظار، ممکن است شبهه هایی در ذهن برخی به وجود بیاید، یا شیاطین پنهان و یا شیاطین آشکار، به سست کردن پایه های اعتقادی افراد برخیزند. باید در برابر این شبهه ها مقاومت کرد و آنها را از ذهن ها زدود.

نگهبانان میراث قرآنی و فرهنگ تربیتی اسلامی باید در برابر همه این تهاجمات پایداری کنند.

امید که همگی ما، خود را در برابر این مسئولیت خطیر، مسئول بدانیم و لحظه ای از وظیفه خویش در راه دفاع از دین خدا غافل نشویم.

 

امام منتظر و اعلام قیامت

اسماعیلیان گروه دیگری از شیعیان بودند که در مصر، بخش هایی از سوریه و ایران، ابتدا در برابر خلفای عباسی و سپس در برابر ترکان سلجوقی به قدرتی بلامنازع تبدیل شدند. اسماعیلیه ایران اگرچه نتوانستند قلمروی یکپارچه فراهم آورند ولی هسته هایی از دژهای مستحکم در سراسر ایران آن روزگار ایجاد کردند که می توانست خطری بالقوه برای حکومت های سنی مذهب متعصب باشد. دژهای اسماعیلیان در کوههای البرز، در زاگرس و درارتفاعات افغانستان کنونی از قدرتی انکارناپذیر برخورداربودند.

در آن زمان بیشتر جمعیت ایران سنی مذهب بودند" در "کتاب النقص" "نصیرالدین ابوالرشید قزوینی"، که از آثار جدلی شیعه در 560 ق است، کوششی در جهت به دست دادن جغرافیای نحله ای ایران به عمل آمده. مولف اظهار می کند که خراسان و ماوراء النهر و بخشی از عراق( عجم = مرکز ایران و محدود به اصفهان تهران و همدان و مشتمل بر شهرهای اراک(سلطان آباد)،همدان، گلپایگان، اصفهان، ملایر و کرمانشاهان) در کلام حنفی و معتزلی بودند، آذربایجان تا مرزهای آناتولی و همدان، اصفهان، ساوه و قزوین مذهب شافعی داشتند... نواحی لرستان، خوزستان، کرج(ابودلف در نزدیکی اراک)، گلپایگان، بروجرد و نهاوند پر از مشبهه یا مجسمه(اهل تجسم) بود و مازندران، قم، کاشان و آوه پیرو مذهب شیعه بودند."

اگرچه اسماعیلیان در اعتقادات و باورها با شیعیان امامیه اختلاف داشتند ولی به خاطر برخی تشابهات در زمره گروه های شیعه قلمداد می شدند، آنان نیز چون شیعیان امامیه معتقد بودند که امام از سوی امام پیشین انتخاب می شود. " اسماعیلیان، اسماعیل پسر امام جعفرصادق (ع) و پسر اسماعیل را امامان منصوص می دانستند. اما تا سال های دراز عقیده داشتند که امامان، غایب وغیر فعال می باشند." ایشان امامان پس از امام جعفر صادق را گمراه می دانستند.

گروه های شیعی در سده های نخستین اسلامی برای در امان ماندن از سخت گیری های خلفای عباسی، در حواشی قلمرو اسلامی به قدرت دست یافتند و حکومت های محلی ای چون ادریسیان(در افریقا) را تاسیس کردند. تلاش های اقلیت شیعه در نهایت در سال 297 ثمر داد و اسماعیلیان از این تاریخ تا 567 سلسله قدرتمندی را در مصر تشکیل دادند که اسماعیلیان سایر مناطق قلمرو اسلامی را به نوعی تحت حمایت خود داشت." اسماعیلیان سراسر ایران، فاطمیان مصر را به عنوان امامان علوی راستین و اخلاف اسماعیل به رسمیت شناختند و در میان کلیه مسلمانان تنها آنان را به عنوان پاسداران میراث روحانی پیامبر شایسته اطاعت و فرمانبرداری دانستند. امام سرانجام با قدرت ظهور کرده بود."  ولی این وحدت چندات دوام نیاورد و دو دستگی در سال 487 پس از درگذشت المستنصر خلیفه فاطمی رخ نمود. " المستنصر خلیفه فاطمی مصر در سال 487 دیده بر جهان فرو بست پسر کهتر المستنصر ... با نام المستعلی به خلافت رسید. اما معروف بود که المستنصر پسر مهتر خود نزار را امام آینده تعیین کرده است. نزار به پشتیبانی گروهی از سپاهیان ... سر به شورش برداشت و تنها دو سال بعد نایره شورش وی فرو نشانده شد...در داخل مصر و یمن بیشترینه اسماعیلیان ... المستعلی را امام راستین شناختند اما در سوریه در میان اسماعیلیان تفرقه شدیدی بروز کرد... اما اسماعیلیان ایران نه در آن هنگام، مداخله فعالی در مصر کردند و نه هیچیک از اخلاف مستعلی را به عنوان مدعی قدرت در مصر به رسمیت شناختند." این اختلاف حتی با مرگ نزار خاتمه نیافت چرا که شایع بود که اسماعیلیان ایران پسر خردسال نزار را در الموت نزد خود نگاه می دارند، اگر چه این شایعه توسط هیچ یک از اسناد به دست آمده تایید نشده است ولی همین احتمال در آن زمان منشا برخی رویدادها شد که مورد بررسی ما است.

روند رو به رشد قدرت اسماعیلیان در ایران با  "حسن صباح" آغاز شد و ادامه یافت. به لطف نوشته های "عطاملک محمد جوینی" در کتاب "تاریخ جهانگشای جوینی" که به فتوحات مغولان در ایران می پردازد، ما هم اینک به برخی اطلاعات موثق درباره اسماعیلیان و حسن صباح و اعقاب او دسترسی داریم. هولاکوخان مغول در سال 652 به تخریب و برچیدن تمام قلاع اسماعیلیه مبادرت ورزید. جوینی که در رکاب وی در این فتوحات شرکت جسته بود، بیان می کند که در ابتدا تصمیم برآن بود که کلیه کتب کتابخانه دژ الموت را در آتش بسوزانند ولی وی از خان مغول درخواست کرد که برخی از کتب را در دسترس وی قرار دهند. از اینجا است که اطلاعاتی از اسماعیلیه از خطر نابودی می رهد. جوینی دراین باره چنین گفته است: " آنچ مصاحف ( جمع صحف- کتاب ها) و نفایس کتاب بود بر منوال "یخرج الحی من المیت" از آن میان استخراج می رفت، مجلدی کتاب یافت مشتمل بر احوال وقایع "حسن صباح" که ایشان آن را "سرگذشت سیدنا" خوانند. آنچ مقصود بود و مناسب لیاقت این تاریخ نقل افتاد."

چنین است که ما از آغاز کار حسن صباح اطلاعاتی به دستی می آوریم. دراین کتاب از قول حسن صباح نقل می شود: " من مذهب آباء خویش، مذهب شیعه اثناعشری داشتم، در ری شخصی بود "امیره ضراب" نام بر مذهب باطنیان مصر و هر وقت ما را با یکدیگر مناظره می بود و او مذهب مرا کسر می کرد و من مسلم نمی داشتم، اما در دل من آن سخن جای گیر بود، در اثنای آن بیماری مخوف صعب روی نمود، با خویش اندیشه کردم که آن مذهب حق است و از غایت تعصب تصدیق آن نکردم."

حسن صباح ازاین طریق به مذهب اسماعیلیه پیوست و مورد وثوق و اطمینان "عبدالملک عطاش" رئیس اسماعیلیان در اصفهان قرارگرفت و پس از وقایعی که در پی جانشینی مستعلی و نزار و مرگ نزار پیش آمد" در مقام برجسته ترین داعیان به عنوان حجت امام شناخته شد. اصطلاح حجت ... به عنوان کسی بود که در سلسله مراتب روحانی آرمانی پس از امام قرار داشت."  بدین ترتیب پایگاه خود را به عنوان رهبر اسماعیلیان ایران تحکیم بخشید و شیوه هایی را به کار گرفت و در آموزه های باطنیان تغیراتی ایجاد کرد. وی خواستار آن بود که جنبشی در میان اسماعیلیان ایجاد کند و این جنبش به تغییر نگرش و تغییر در آموزه ها نیاز داشت. " "حسن صباح" به کلی درِ تعلیم و تربیت دربست و گفت خداشناسی به عقل و نظر نیست به تعلیم امام است چه اکثر خلقِ عالم، عقلا اند و هر کس را در راه دین نظری است، اگر در خداشناسی نظر عقل کافی بودی اهل هیچ مذهب را برغیر خود اعتراض نرسیدی و همگنان متساوی بودندی، چه همه کس به نظر عقل متدین اند، چون سبیل اعتراض و انکار مفتوح است و بعضی را به تقلید بعضی احتیاج است، این خود مذهب تعلیم است که عقل کافی نیست و امامی باید تا در هر دور، مردم به تعلیم او متعلم و متدین باشند."

آموزه تعلیم و مرجعیت تنها به باطنیان اختصاص نداشت و گروه های دیگر شیعه به ویژه امامیه به این آموزه اعتقاد داشتند. دراین آموزه جدید حسن صباح تعلیم و مرجعیت اندکی دگرگون شد " آن امامی راستین است که برای اثبات امامت خویش دلایل عارضی و خارجی نمی آورد، بلکه تنها وجود خود او به عنوان برآورنده نیاز و تنها آن نیاز که تعقل ما می تواند بنمایاند حقانیت وی را تنفیذ می کند. حسن می گفت این امام، امام اسماعیلیان است." حسن صباح از این طریق می خواست موقعیت امام و بالنتیجه موقعیت خود را به عنوان حجت امام تحکیم بخشد و اطاعت مطلق پیروانش را در جنبش جدید همراه خود سازد. اسماعیلیان برای اثبات امامت تنها به تنفیذ امام از سوی امام  پیشین و ادعای امام اکتفا می کردند و دلایلی چون حجت عقلی و افضلیت امام و ارائه معجزه را( که مورد قبول شیعیان امامیه است) نادیده می گرفتند.

 

حسن صباح بسیار متشرع بود و در عمل به دستورات دین با نهایت دقت و سخت گیری عمل می کرد." "حسن صباح" بنیاد کار و ناموس بر زهد و ورع و امرمعروف و نهی منکر نهاده بود. در مدت سی و پنج سال که در الموت ساکن بود هیچ کس در ملک او آشکارا شراب نخورد و در خم نریخت. تا به حدی که شخصی بر قلعه نای زده بود او را بیرون کرد و دیگر بار بر قلعه راه نداد، و پسری داشت "محمد" نام، او را به شراب خوردن متهم کردند، فرمود تا او را بکشتند و قتل هر دو پسر خویشتن را بر آن حمل می کرد که بعد از وفات او کس را خیال نیفتد که دعوت برای ایشان کردست."

"حسن صباح" در 518 درگذشت و پس از او "بزرگ امید" و سپس" محمدبن بزرگ امید" به ترتیب هر کدام تا سال های 532 و 557 به همان شیوه حسن صباح حکومت کردند. نخستین کس در سلسله اسماعیلیان حسن پسر محمد بن بزرگ امید بود که از راه و رسم حسن صباح تخطی کرد." ولادت "حسن" در سنه عشرین و خمس مائه (520) بود، چون به سن بلوغ نزدیک رسید هوس تحصیل و بحث اقاویل(جمع قول) مذهب حسن صباح واسلاف خویش کرد و سخن دعوت را در آن شیوه صباحی و الزامات او نیک تتبع نمود و در تقریر آن بارع(نیکو- کسی که در فضل و دانش بر همگان برتری دارد) گشت. چون آن نوع کلمات را به مواعظ و نکت (نکته)متصوفه در آمیخته بود و از تخریجات(آموخته ها) خویش به غث و سمین(سخن عالی) درین قالب ریخته، سخن های خطابی و امثال آن که به نظر... عوام و مردم ناتمام اعجابی نمایند... پدرش از این شیوه عاری بود. پسرش بدین تلبیسات و تزویقات(حیله) در جنب او عالمی متفوق می نمود از آن سبب ضلالت اهل جهالت بالا می گرفت و عوام به متابعت او رغبت می کرد و چون از پدرش آن مقالات شنیده بودند در گمان می افتادند که امامی که حسن صباح وعده داده است این است." حسن بن محمد در زمان حیات پدر ادعا می کرد که همان امام غایبی است که اسماعیلیان بدان معتقد اند. ولی پدرش که همچنان بر راه شرع و روش حسن صباح ره می سپرد، در نزد مردم این ادعای پسر را دروغ خواند." محمد(بزرگ امید) چون این حال بشنید و بر ظنون مردم واقف شد... بر پسر انکار بلیغ کرد و مردم را جمع آورد و گفت این حسن پسر من است و من امام نیستم بل از دعاة امام یکی داعی ام و هر کس که این سخن مسموع و مصدق دارد کافر باشد و بی دین. برین موجب قومی را که امامت پسرش را تصدیق کرده بودند به انواع مطالبات و عقوبات مثله می گردانید و به یک نوبت دویست و پنجاه نفس را بر الموت بکشت. ... حسن نیز از تبعه این خایف گشت و از پدر هراسان شد و... بر ابطال این اقوال و اثبات و استحکام مذهب پدر مبالغت ها نمود"محمدبن بزرگ امید جمعی از جوانان را که گرد پسرش جمع شده بودند دستگیر و به شدت مجازات کرد و حسن از بیم، تن به اطاعت پدر داد و منتظر ماند تا مرگ پدر او را به مقصود برساند. حسن پس از مرگ پدر بر جای او بنشست و در آموزه های حسن صباح تغییراتی عظیم پدید آورد"(حسن بن محمد بزرگ امید) در اوایل جلوس به جای پدر به هر وقت رسوم شرعی و قواعد اسلامی را که از عهد حسن صباح التزام آن نمودندی مسخ و فسخ جایز می داشت... و در رمضان سنه تسع و خمسین و خمس مائه(559) بگفت تا در میدانی که به پای الموت است منبری بساختند، چنانک روی به سمت قبله داشت. بر خلاف آنچ قاعده اهل اسلام و چون هفدهم رمضان رسید اهالی ولایات خود را که در آن روزها به الموت استحضار کرده بود فرمود تا در آن میدان مجتمع شدند... او بر منبر رفت و با آن سرگشتگان روز برگشتگان به اغوا... چنان نمود که از نزدیک مقتدی ... امام موهوم که مفقود غیرموجود بود در خفیه نزدیک او کس رسیده است... که امام ایشان درِ رحمت و ابواب رافت خود بر اسلامیان و بریشان نیز گشوده و ایشان را ترحم فرستاد و بندگان خاص گزیده خویش خوانده و آصار و اوزار(دستورات) و رسوم شریعت از ایشان برگرفته و ایشان را به قیامت رسانیده."

منظور از قیامت در باورهای اسماعیلیه قیامت بزرگ و آخرالزمان بود. " این قیامت پایان یک دوره مذهبی و آغاز گسترش روحانی کمال اخلاقی نه جسمانی بود. پایان زندگی زمینی، زوال نمود ظاهری واقعیت، دست کم آنقدر که برخوردار از معنی و مفاد دینی است، و نیز پایان شریعت زمانی فرارسید که معنی باطنی واقعیت مشهود و آشکار گشت و آنچه از آن پس می بایست اهمیت داشته باشد صرفا حیات روحانی حالات باطنی نفس بود

حسن بر سر منبر پس از اعلام قیامت خطبه بلیغی به عربی ایراد کرد که فردی آن را به فارسی ترجمه می کرد و برای مردم می خواند. "مضمون خطبه آن بود که حسن بن محمد بن بزرگ امید خلیفه و حجت و داعی ماست و شیعه ما در امور دینی و دنیاوی مطیع و تابع او باشند و حکم او محکم دانند و قول او قول ما شناسند و بدانند."

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره مفهوم و معنی واقعی انتظار امام زمان (عج)

دانلود تحقیق چرا کارکنان ، کاری را که از آنان انتظار می رود انجام نمی دهند

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق چرا کارکنان ، کاری را که از آنان انتظار می رود انجام نمی دهند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق چرا کارکنان ، کاری را که از آنان انتظار می رود انجام نمی دهند


دانلود تحقیق چرا کارکنان ، کاری را که از آنان انتظار می رود انجام نمی دهند

یکی از مهمترین مسائل مورد علاقة‌مدیران این است که چگونه می توانند کارکنان را به انجام دادن کاری که می‌خواهند، ترغیب کنند. این موضوع به صورت دیگری قابل طرح است و آن اینکه “چرا کارکنان،‌کاری را که از آنان متصور است، انجام نمی دهند؟” بحثهای تئوریک زیادی تاکنون در این زمینه مطرح شده است و لی آنچه از دیدگاه مدیران بیشتر اهمیت دارد، اطلاع و به کارگیری رهنمودهایی است که در عمل بهترین کاربرد را داشته باشد.
در پژوهشی که بوسیلة یکی از مشاوران مدیریت در ایالات متحده در طی مدت پانزده سال از طریق جمع آوری نظرات بیش از بیست هزار تن از مدیران بعمل آمده، کوشش شده است، دلایل این موضوع جست و جو و بررسی شود. همچنین باتوجه به آثار مشخصی که اقدامات مدیر در این جهت داراست،‌شیوه اقدام و عمل او که موجب می شود کارکنان آنچه از آنان متصور است، انجام ندهند و نتیجة عملکرد مطلوب حاصل نشود، مورد توجه قرار گرفته است.
در استنباط از یافته های این پژوهش، دلایل متعددی در پاسخ به سؤال فوق ، گردآوری و دسته بندی شده و همراه با هر مورد، راه حلهایی برای اجتناب از این امر و در نتیجه دستیابی به عملکرد مطلوب به مدیران توصیه گردیده است.
نتایج حاصل از این تحقیق، در کتابی تحت عنوان “چرا کارکنان، کاری را که از آنان انتظار می رود، انجام نمی دهند؟ و در این باره چه باید کرد؟” از سوی “فردیناند، ف. فورنیس” به رشته تحریر درآمده است. از آنجا که یافته ها و راه حلهای ارائه شده، از موضوعات سودمند و کاربردی است، در این نوشته با رعایت اختصار به بیان آنها می پردازیم.

واژگان کلیدی: نیروی انسانی ، مدیریت نیروی انسانی ، تشویق و تنبیه ، نظارت و ارزیابی ، برنامه ریزی

1- کارکنان دلایل و ضرورت انجام دادن کار را نمی دانند
گاهی اوقات مدیران می خواهند کارکنان بدون هیچ گونه پرسشی کار خود را انجام دهند. دلایلی هم برای این کار دارند؛ مثلاً اینکه آنها حقوق دریافت می کنند و باید کارشان را انجام دهند یا اینکه مدیر وقت ندارد که به پرسشهای آنها پاسخ بگوید و … در نتیجه کارکنان بر اثر عدم آ؛اهی از علت وجودی و اهمیت کار، آن را انجام نمی دهند. اهمیت کار و بیان علت آن از بعد فواید و مضاری که برای سازمان و همچنین نتایجی که برای کارکنان در بردارد، باید برای آنان به نحو مطلوب توضیح داده شود. اینکه چرا کاری باید انجام شود و نیز اینکه چرا باید فرد خاصی آن را انجام دهد، این نکته باید برای فرد مزبور نیز روشن باشد، در غیر اینصورت عملکرد او نامطلوب خواهد بود.
در بسیاری از موارد ، مدیران از اهمیت کارها آگاهی دارند ولی کارکنان از این موضوع بی اطلاع اند. در نتیجه، ممکن است آن را بی اهمیت بدانند و اقدام نکنند. در چنین مواردی تنها با نظارت شدید ممکن است کارکنان کارها را انجام دهند ولی این وضعیت نمی تواند ادامه داشته باشد و راه حل اساسی آن است که دلیل انجام دادن کار برای کارکنان روشن باشد.

راه حلهای مدیر برای پیشگیری:
الف ) مدیر باید قبل از واگذاری کار، کارکنان را از علت و ضرورت انجام دادن کاری که به خاطر آن به استخدام در آمده اند، آگاه کند. منافع و مضاری که برای سازمان دارد و نحوة ارتباط و تأثیر و تأثر با واحدهای دیگر و همچنین مأموریت سازمان را برای آنان تشریح نماید.
ب) مدیر اگر می خواهد اقدامی در جهت حل مشکل برای بهبود کیفیت کار انجام دهد، باید مسئله را به تفصیل توضیح دهد و اهداف را کاملاً مشخص سازد، راه حلها را مشروحاً مورد بحث قرار دهد و مزایا و مضار مورد انتظار را روشن کند.
ج) هنگامیکه کار دشواری است یا عواقب فوری خوشایندی ندارد، منافع بلندمدت ناشی از انجام دادن آن را تشریح و تبیین نماید.
د) توقع نداشته باشد آنان صرفاً برای حفظ حیثیت و مباهات سازمان کوشش کنند بلکه باید کارکنان را در مقداری از منافع حاصل سهیم گرداند.
هـ) پاداشهایی که بر اثر عملکرد خوب نصیب آنان خواهد شد، از قبیل: حیثیت، دانش افزایی ، موقعیت ، آسایش و امنیت و پاداش مالی را برای آنها توضیح دهد. همچنین تنبیه هایی که در نتیجة عملکرد نامناسب و ضعیف مانند از بین رفتن حیثیت، عدم امنیت شغلی و محرومیت از دریافت وجوه و … متوجه آنان می شود، به روشنی بیان کند تا از عواقب عملکرد خود، آگاهی کامل یابند و برای تنبیه و احیاناً خاتمه کار ،‌اتمام حجتی شده باشد.

2- کارکنان چگونگی انجام دادن کار را نمی دانند.
در بعضی از موارد کارکنان تصور می کنند چنانچه در مورد نحوة انجام دادن کار از مدیر خود پرسش کنند، دلیل ضعف آنان خواهد بود یا اینکه سرزنش خواهند شد و یا به پاسخ مطلوب دست نخواهند یافت. از سوی دیگر، تعدادی از مدیران فکر می کنند چون به کارکنان در ازای انجام دادن کار حقوق پرداخت می شود، نباید به آنها در مورد انجام دادن کار توضیح داد یا فکر می کنند چنانچه به آنان توضیح دهند، در واقع به جای آنها فکر کرده اند و یا کار آنان را انجام داده اند یا اینکه تنگی وقت اجازه چنین کاری را نمی دهد. نتیجه این می شود که کارکنان ندانند چگونه کار را انجام دهند.
 عوامل اصلی مرتبط با مدیران که موجب این امر میشود، میتوان بدین ترتیب برشمرد:
مدیران فرض می کنند کارکنان نحوة انجام دادن کار را بلد هستند.
مدیران فکر می کنند که نحوة انجام دادن کار را آموزش می دهند، در حالیکه که تنها به گفتن اکتفا می کنند.
مدیران تصمیم می گیرند که وقت را دربارة آموزش تلف نکنند (این کار را تلف کردن کردن وقت می دانند)
مدیران ترجیح می دهند کارکنان جدیدالاستخدام زودتر به کار مشغول شوند اما نمی دانند که بعداً به دلیل عملکرد نامطلوب و کیفیت و کمیت پایین کار و … متضرر خواهند شد.

 

 

 

شاملا 165 صفحه Word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق چرا کارکنان ، کاری را که از آنان انتظار می رود انجام نمی دهند

تحقیق دگر گونی اجتماعی و مسأله انتظار 19 ص - ورد

اختصاصی از فی گوو تحقیق دگر گونی اجتماعی و مسأله انتظار 19 ص - ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق دگر گونی اجتماعی و مسأله انتظار 19 ص - ورد


تحقیق دگر گونی اجتماعی و مسأله انتظار 19 ص - ورد

دگرگونی اجتماعی از مسائلی است که همواره ذهن دانشمندان را به خود جلب کرده است و هر کدام به فراخور وسع علمی خویش در این باره اظهار نظر کرده و علل و عوامل آن را با توجه به دیدگاه خود شرح و بسط داده‌اند.
در این پژوهش با استفاده از سخنان بزرگانی همانند استاد مطهری، (به عنوان عالمی روشن اندیش که نسبت به جایگاه مسأله واقف بوده است) به بحث وبررسی درباره این موضوع خواهیم پرداخت و نیز نظریه‌هایی را که در این باره مطرح شده است نقد و ارزیابی می‌کنیم. در پایان نظر خود را طرح کرده و به تفصیل درباره آن سخن خواهیم گفت.
این که چه علل و عواملی باعث دگرگونی‌های اجتماعی است، سؤال اصلی و محوری این نوشتار را تشکیل می‌دهد و با توجه به بضاعت علمی و منابع موجود به آن پاسخ داده خواهد شد.
فرضیه‌ای که در صدد بررسی آن هستیم این است که محتوای باطنی انسان (اندیشه، عقیده و ایدئولوژی) بویژه فطرت کمال جویی و تجدد خواهی انسان علت اکثر دگرگونی‌های اجتماعی است. این فرضیه با توجه به این اصل بررسی می‌شود که فرد و جامعه هر دو اصیل‌اند. و به تعبیری دیگر این انسان است که اصالت دارد، به عنوان یک موجود با شعور، آگاه، دین‌خواه و عقل‌گرا با فطرتی که طالب کمال و تعالی است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق دگر گونی اجتماعی و مسأله انتظار 19 ص - ورد

انتظار بشر از دین

اختصاصی از فی گوو انتظار بشر از دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

انتظار بشر از دین


انتظار بشر از دین

انتظار بشر از دین

25 صفحه

آیا باید پرسید: “انتظار بشر از دین چیست؟” یا: “انتظار دین از بشر چیست؟” چرا؟

استاد ملکیان دو پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” و “انتظار دین از بشر چیست؟” مانعةالجمع نیستند، تا سؤال کنیم که کدامیک از آن دو را باید پرسید .هر دو پرسش پرسیدنی‌اند و می‌توان آنها را با هم پرسید.

در همین جا و قبل از این که به جواب سایر سؤالات بپردازم، تذکار این نکته را لازم می‌بینم که، با توجه به این که همه سؤالات دوازده‌گانه شما حول محور “دین” می‌چرخد، ضرورت دارد که مراد از لفظ “دین” را تعیین کنیم .قصد ندارم که دین را تعریف کنم، که، از سویی، کاری است بسیار دشوار، بل مُحال، و، از سوی دیگر، کاری است غیرضروری، بیفایده، و حتی بیمعنا .اما عدول از تعریف دین، هر وجهی داشته باشد، به هیچ روی، ما را مُجاز نمی‌دارد که مراد خود را از لفظ “دین” تعیین نکنیم؛ چرا که این کار دوم، یعنی تعیین مراد، اگر صورت نپذیرد گفت‌وگو و دادوستد فکری ما در فضایی غبارآلود و مِه‌گرفته انجام می‌گیرد، که در آن نه هیچ اختلافِ‌نظرِ ظاهری‌ای دلالت بر اختلاف‌نظرِ واقعی دارد و نه هیچ اتفاق‌نظرِ ظاهری‌ای دال بر اتفاق‌نظرِ واقعی است؛ یعنی اصلاً گفت‌وگو و دادوستدی در میان نیست.


دانلود با لینک مستقیم


انتظار بشر از دین