فرمت فایل: doc ( با ویرایش )
حجم فایل: (در قسمت پایین صفحه درج شده)
تعداد صفحات فایل: 17
روند کلی انتقال کودکان ناتوان در یادگیری به کلاسهای معمولی
روند کلی آن است که دانش آموزان ناتوان در یادگیری ، در کلاسهای عادی ، در کنار دانش آموزان معمولی به تحصیل بپردازند . در بسیاری از مدارس ، چنین روندی کاملاً عادی است . دانش آموزان با توانهای متفاوت ذهنی ، رفتاری ، فراگیری و بدنی یا کمبود توجه در کنار همسالان خود که هیچ گونه مشکل ناتوانی ندارند ، به تحصیل مشغول هستند .[1]
به همین طریق اکثر دانش آموزانی که در یادگیری ناتوان هستند ، در کلاسهای عادی تحت آموزش قرار می گیرند و در عین حال از خدمات پشتیبانی استفاده می کنند . استفاده از مفهوم « محیطی که کمترین میزان محدودکنندگی را دارد » در ارائه مناسب ترین سطح آموزشی برای تمام دانش آموزانی که نیازهای خاص دارند ، از اهمیت زیادی برخوردار است . در این بخش از کتاب ، نکات اصلی در هدایت کردن دانش آموزانی که در یادگیری ناتوان هستند ، به سوی این روند کلی بررسی می شود .
نگرانی های والدین
بعضی از والدین نگران هستند که شاید نیازهای فرزندانشان در کلاسهای عادی تأمین نشود . اما دنبال کردن این روند کلی به آن معنی نیست که دانش آموزان تحت تعلیم آموزش استثنائی ، به یکباره و بدون هدف در کلاسها رها شوند . بلکه توجه خاصی مبذول می گردد تا دانش آموزانی که در کلاسهای عادی عملکرد رضایت بخشی داشته باشند . به عنوان مثال ، ممکن است از « اتاق منبع » استفاده کند . ممکن است او به علت علاقه به موسیقی یا توانایی در فراگرفتن آن در کلاسهای موسیقی قرار بگیرد . آموزگار موسیقی و آموزگار آموزش استثنائی می توانند در مورد پیشرفت این دانش آموز با یکدیگر تشریک مساعی نمایند .
مفهوم روند کلی آن است که دانش آموزانی که مشکل یادگیری ندارند از کلاسهای عادی استفاده کنند و در عین حال از مساعدتهایی در راستای آموزش استثنائی نیز بی نصب نمانند . این مساعدتها شامل تعدیل آموزش ، استفاده از فرصت اضافی یا مشاوره و ارتباط برقرار کردن با آموزگار کلاس عادی می باشد .
والدین همچنین نگران هستند که فرزندشان در کلاس عادی مورد تمسخر و اذیت همکلاسان خود قرار گیرد . چنین پیش آمدی را می توان با یاری گرفتن از کارکنان دلسوز تصحیح کرد . دانش آموزان و کارکنان باید دورة آموزشی را در ارتباط با نیازها و طبیعت کودکان و نوجوانان ناتوان طی کنند تا بتوانند رفتاری همانند دیگران با آنها داشته باشند .
اولیای کودکان عادی اغلب شکایت می کنند که کودکانی که دچار ناتوانی هستند ، کلاس را مختل می نمایند و آموزگار زمان قابل توجهی را صرف آنها می کند . البته این نگرانیها معقول است . چنانچه هر کودکی - توانا یا ناتوان – آنچنان اخلال گر باشد که نظم کلاس را برهم نزند ، لازم است در این مورد مداخله شود . تجربه نشان داده است که چنین دانش آموزانی معمولاً مسیر عادی انتقال به کلاسهای عادی را طی نمی کنند و اگر چنین اتفاقی رخ دهد ، باید برنامة نظارت رفتاری برقرار شود . این گونه اخلالها در هر کلاسی روی می دهد و همان اندازه در مورد دانش آموزان ناتوان در یادگیری متداول است که در مورد دانش آموزان عادی .
1- این موضوع در کشور ما هم جای تحقیق و بررسی دارد تا شاید دانش آموزان ناتوان در یادگیری در این کشور نیز از شانس بهتری برای پیشرفت برخوردار باشند .
رونـــد کلی انــتقـــال کـــودکـــان نـــاتـــوان در یـــادگیــــری به کلاســـهای معــــمولی