مشخصات این فایل
عنوان: جهانی سازى و پایان تاریخ و مهدویت
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 20
این مقاله درمورد جهانی سازى و پایان تاریخ و مهدویت می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله جهانی سازى و پایان تاریخ و مهدویت می خوانید :
گرایش زنان انگلیسى به اسلام
رویکرد غرب به معنا و مهدویت
شمار بىسابقهاى از مردم انگلیس که اکثریت آنان را زنان تشکیل مىدهند در نتیجه شکاف عمیق میان کلیساهاى کاتولیک و پروتستان، هر روزه به اسلام مىگرایند. تعداد چشمگیر افرادى که هر روزه به اسلام روى مىآورند سبب شده تا این دین بهطور سریعى به عنوان مکتب عقیدتى حائز اهمیتى در این کشور به شمار آید. به عقیده »رز کندریک«، یک معلم تعلیمات دینى دبیرستان »هال« در انگلیس و نویسنده کتاب تحلیلى بر قرآن کریم در بیست سال آینده تعداد افرادى که به اسلام گرایش پیدا مىکنند مساوى و یا بالغ بر تعداد مسلمانان مهاجر به کشور انگلیس خواهد بود. وى همچنین بر این عقیده است که: »اسلام همانند مسیحیت، یک دین جهانى است و هیچ ملیتى نمىتواند ادعا کند که اسلام منحصر به اوست«.موج گرویدن به دین اسلام علىرغم ارائه تصویر و تبلیغات سوء در رسانههاى غربى، روز به روز در حال افزایش است. در حقیقت گرایش به دین اسلام، از زمان انتشار کتاب سلمان رشدى، جنگ خلیجفارس و کشتار مسلمانان در بوسنى، شدت بیشترى پیدا کرده است و گرچه در تبلیغات غرب اینگونه وانمود مىشود که دین اسلام حقى را براى زنان قایل نشده و همواره آنان را در محرومیت قرار داده است، تعداد زنانى که روز به روز به اسلام مىگروند نسبت به تعداد مردان، از افزایش بیشترى برخوردار است. به عنوان مثال در ایالات متحده آمریکا، تعداد زنانى که به اسلام گرویدهاند چهار برابر مردانى است که در این کشور اسلام را دین خود قرار دادهاند. بسیارى از تازه مسلمانان انگلیسى از طبقه متوسط جامعه هستند.تحقیقى که مؤسسه اسلامى شهر »لیستر« انگلستان انجام داده، نشان مىدهد که اغلب افرادى که به اسلام گرویدهاند، حدود 30 تا 50 سال سن دارند. البته تعدادى از دانشجویان این کشور نیز به اسلام گرویدهاند که این خود نشان از عقلانیت دین اسلام دارد. »محمد« یکى از تازه مسلمانان انگلیس مىگوید: »خورشید اسلام در غرب طلوع خواهند نمود«. »عالیه حائرى« روانشناس آمریکایى که 15 سال پیش به اسلام گرویده است بر این عقیده است که طلوع این خورشید آغاز شده است. وى که مشاور یک مؤسسه انتشاراتى ادبیات مذهبى است، تصریح مىکند: »غربیان با تحقیق و با چشمان باز به اسلام گرایش پیدا مىکنند«. به عقیده برخى افراد، در نتیجه تقابل و تعامل میان تعالیم مذاهب، افراد در کشورهاى غربى با اسلام و آموزههاى ناب آن آشنایى پیدا کرده و به اسلام روى مىآورند برخى دیگر، موج تبلیغات منفى علیه اسلام در رسانههاى غربى را سبب گرایش غربیان به دین اسلام و هر چه کاملتر نمودن اطلاعات خود نسبت به این دین مىدانند.از طرف دیگر غربیانى که از وضعیت جامعه خود به ستوه آمدهاند - روى آوردن افراد به جرم و جنایت، اختلافات خانوادگى، مواد مخدر و مصرف مشروبات الکلى - اصول و قوانین مدنى اسلام را سرلوحه زندگى خود قرار مىدهند. برخى از مستبصرین که قبلاً مسیحى بودند و در نتیجه اختلاف و شکاف میان کلیساهاى مسیحیت و نامفهوم بودن واژههاى تثلیث و مسیح به عنوان پسر خدا، دچار سرخوردگى شدهاند.برخى از این افراد نیز از طریق تحقیق و عقلگرایى به دین اسلام مشرف شدهاند. »رز کندرلیک« در این زمینه مىگوید: »زمانى که در دانشگاه دانشجوى رشته الهیات بودم، بحثهاى زیادى در رابطه با ادیان الهى مطرح مىشد که این خود عامل گرایش من به اسلام بود«. »مایمونا« که در یک خانواده مسیحى پرورش یافته است، در سن پانزده سالگى به اسلام مشرف شد. وى پس از بحث و تبادل نظر با زنان راهبه کلیسا و تحقیق درباره آموزههاى دین مسیحیت، یهودیت، اسلام و آئین بودا و غیره، دین اسلام را به عنوان مکتب عقیدتى خود پذیرفت. »هدى خطاب« نویسنده کتاب زنان مسلمان که ده سال پیش در زمان تحصیل خود در رشته ادبیات عرب به اسلام گرویده است مىگوید: »مبانى دین مسیحیت همواره در تغییر است و برخى نظرات آن پایه منطقى ندارد؛ اما اسلام همواره در اصول خود همانند به جا آوردن نمازهاى پنجگانه و یومیه، استوار و قاطع است. نماز سبب مىشود که مادام خداوند را در نظر داشته باشیم و ارتباط خود را با او قطع نکنیم«.گفتوگو از »موعود ادیان« و منجى آخرالزمان، گفتوگویى است دیرین، با عمرى به درازاى خلقت انسان و سکناى او در عرصه خاک. این تاریخ بلند از یک سو و اشتراک آن در میان همه اقوام و ملل، از دیگرسو حکایت از ذاتى بودن این معنا در نوع انسان دارد و شاید بتوان به مدد این باور مشترک و انتظارى که مصادیق آن را در میان آراء، اقوال و حتى اساطیر اقوام مختلف ساکن در گستره زمین مىتوان برشمرد انسان را »موجودى منتظر« تعریف کرد.این »موجود منتظر« که اتفاقاً همین تعریف او را از سایر موجودات متمایز ساخته است در گذار از شرایط مختلف تاریخى و فراز و نشیبهاى حیات همواره در تلاش براى گذار از »وضع موجود« و فراهم آوردن »وضعى مطلوب« گونههاى مختلف »فرهنگها« و »تمدنها« را به نمایش گذارده است.
تولد و حیات »تمدنها« انعکاس این تمناى بزرگ است چنانکه رویگردانى بشر از بسیارى از فرهنگها، ایدئولوژیها، نظریهها و... نیز نشان از آن دارد که هیچیک به تمامى قادر به ارضاى انسان و پاسخگویى به تمناى درونى او نبودهاند. به عبارت دیگر، انسان از همه آنچه که حقیقتاً نمىتواند پاسخگوى تمناى دستیابى او به »عدالت«، »آزادگى«، »اخلاق« و بهرهمندى عادلانه از نعمتهاى خدا باشد، دست شسته و بر شاهراه انتظار چشم به آیندهاى برتر دوخته است. جالب توجه آنکه همه مدعیان نجات بشر، سعادتمندى، رفاه و امنیت نیز با اشاره به همین »میل و تمناى« مشترک، امکان ماندن، بهرهکشى و سوء استفاده از طبیعت زلال و صاف انسانها را پیدا کردهاند.
»موعود ادیان« نه یک پندار و یا خرافه و نه حاصل و محصول روزگار سخت زندگى و عکسالعملهاى روانى و احساسى بلکه، واقعیتى است که ریشه در جان انسان دارد. از یک سو خرد انسانى و از دیگر سو بیان مشترک همه پیامبران الهى، تمامى حکیمان فرزانه، قدیسان آزاده و ادبیات همه اقوام و ملل این نکته را تأیید کرده و بدان صحه مىگذارد. چه، هیچ انسانى در شرایط طبیعى ضرورت دستیابى به عدالت سلامتى، رفاه، عدالت، امنیت و برخوردارى مشترک از نعمتهاى عالم را منکر نمىشود، هیچ صاحب عقل و خردى نیز ضرورت تجربه کاملترین رتبه و سطح از اینهمه نعمتها را رد نمىکند. چه، بدون ظهور و بروز این درجه از کمال همه مجاهدتهاى انبیا، کوشش مصلحان و رشادت سلحشوران ابتر و رها مىماند و یأس و نومیدى بر تمامى ساحتهاى اخلاقى و روحى سایه مىافکند و انسان به تمام معنى از کارکرد حقیقى دور مىافتد. به آن مىماند که کسى ظهور و بروز »کمال« در ثمرههاى زمین و گیاهان و جانوران را منکر شود و آن را امرى وهمى و غیر واقعى فرض کند. از همینجاست که عرض مىکنم »انتظار فرا رسیدن روز مقدس ظهور موعود ادیان«، انتظار فرا رسیدن روز کمال انسان است. موجودى که برتر و شایستهتر از همه نباتات و جانوران و اشرف آنها خلق شده است. این معنا حامل قوىترین انگیزه و پشتوانه بزرگترین اراده براى زیستن، سالم ماندن، مجاهده و تلاش براى بیرونراندن همه نشانههاى تباهى از ساحت زندگى و مناسبات فردى و اجتماعى است. شاید از همین جهت و به دلیل همین پتانسیل قوى است که همواره دشمنان بشر، استعمارگران و سرمایهداران طالب قدرت و سیطره، سعى در نفى و انکار این ایده و ملوث ساختن آن با مفروضاتى بىپایه کردهاند تا حقیقت و واقعیتى بزرگ و انسانساز را خرافهاى ضعیف جلوهگر سازند و از این طریق امکان ادامه حیات و سیطره خود را فراهم نمایند.جان مایه و »روح« همه آثار ماندگار فرهنگى، همه ادب و ادبیات سترگ و جاودان ملل، همه تابلوهاى نقاشان آرمانگرا و همه داستانهاى مانده از سلحشوران نامآور، مدیون این بخش از حقیقت آدمى است چنانکه همه آثارى که به نوعى اسبابِ ماندن در بىاخلاقى، دنیاپرستى، ابتذال و دورى از معنا و معنویت را فراهم آوردهاند محصول غفلت، غیبت و دورى جستن آگاهانه و ناآگاهانه از این امرند.آیا تقدسزادیى از عالم و آدم، غلبه ماتریالیسم، اصالت یافتن سودپرستى و واماندگى انسان معاصر در بهرهمندیهاى صرفاً مادىِ جسمى و جنسى که جملگى طى چند قرن اخیر موجبات بروز شکافهاى طبقاتى، بحرانهاى زیست محیطى، جنگهاى خانمانسوز، فاصله عمیق میان کشورهاى برخوردار و عقبمانده، توسعه فساد اخلاقى و امثال اینها را فراهم ساخته علتى جز غفلت از این وجه از حقیقت و وجود انسان دارد؟
....
بخشی از فهرست مطالب مقاله جهانی سازى و پایان تاریخ و مهدویت
جهانىسازى، پایان تاریخ و مهدویت
تعابیر بسیار بلندى از همه انبیا
بنیادگرایى
اصولگرایى
ایدئولوژیهاى مقاومت
گرایش زنان انگلیسى به اسلام
رویکرد غرب به معنا و مهدویت
ماتریالیسم
تاریخ غرب
دانلود تحقیق جهانی سازى و پایان تاریخ و مهدویت