دریاها همیشه در حیات دولتها نقش اساسی داشته اند، زیرا اولاً چه در زمان صلح و چه به هنگام جنگ شاهراههای ارتباطی بوده اند و ثانیاً قسمتی از غذای نوع بشر همیشه از منابع دریایی تأمین می شده است.
رویا رو شدن دولتها در دریاها طی قرون، باعث شده است که به تدریج اصول و قواعدی به صورت رسم و عرف برای تنظیم رفتار متقابل آنها در دریاها به وجود آید. دولتها در طول زمان این اصول و قواعد عرفی را به عنوان قوانین نانوشته اما به رسمیت شناخته شده، در روابط دریایی خود مراعات می کرده اند. بعدها به خصوص در قرن بیستم عهد نامه هایی نیز معتقد و طی آنها اصول و قواعد جدیدی درباره روابط دریایی خود بوجود آورده اند و بیش از پیش حقوق و تکالیف متقابل خود را در دریاها روشن ساخته اند. اکنون همه این اصول و قواعد عرفی و عهد نامه ای را که دولتها به عنوان قوانین بین المللی ملزم به رعایت آنها هستند، حقوق بینالملل دریایی می نامند. با این توضیح می توان حقوق بین المللی دریایی را این طور تعریف کرد:
«حقوق بین الملل دریایی عبارت از مجموعه اصول و قواعد حقوقی عرفی و عهدنامه ای است که رفتار متقابل دولتها را در دریاها و آبراه های جهان تنظیم می کند.»
دولتها عموماً برای حقوق بین الملل دریایی اهمیت فراوانی قائلاند و نسبت بدان حساسیت خاصی دارند. یکی از علل عمده این حساسیت دولتها این است که محتوای حقوق بین الملل دریایی علاوه بر آنچه که گفته شد، با سه مسئله اساسی دیگر، یعنی حاکمیت، صلاحیت و امنیت آنها ارتباط مستقیمی دارد. حقوقدانان شاید به همین دلیل تا همین اواخر، مسائل این شیعه از حقوق را ضمن بحث درباره حاکمیت و صلاحیت دولت مطرح می کردند.
در نیمه دوم قرن بیستم در اثر پیشرفت شگرف تکنولوژی دریایی و تکنولوژی تسلیحات دریایی و به خصوص مطرح شدن استفاده از معادن ذی قیمت کف و زیر کف دریاها از طرفی، و ظهور دولتهای متعدد ساحلی بعد از جنگ دوم جهانی از طرف دیگر، حقوق بین الملل دریایی که خود شعبه مهمی از حقوق بین الملل عمومی است، بیش از پیش گسترش یافت و اغلب قواعد عرفی آن به وسیله کنفرانسهای بین المللی که زیر نظر سازمانملل تشکیل شد، مدوّن گردید. به علاوه این کنفرانسها برحسب ضرورت زمان قواعد جدید و ابتکاری بسیاری بدان افزودند، در نتیجه هم اکنون به صورت یک شیعه مستقل از علم حقوق درآمده است و در کتب دانشگاهی تحت عنوان «حقوق بین الملل دریایی» مورد بحث و تدریس است، و حال آنکه در گذشته های نزدیک بدین صورت نبوده است.
تعریف حقوق بین الملل دریایی و مناطق شش گانه دریاها
تحولات نگرش دولت ها به دریاها
وضعیت حقوقی کشتیهای خصوصی در آبهای داخلی:
صلاحیت قضایی دولت ساحلی
1- صلاحیت مدنی
2- صلاحیت کیفری
وضعیت حقوقی کشتیهای دولتی
1- کشتیهای جنگی
الف: مصونیت مدنی (حقوقی)
ب: مصونیت کیفری
2- سایر کشتی های دولتی
مناطق پنجگانه دریایی
آبهای داخلی
رژیم ورود و توقف در آبهای داخلی
کشتی تجاری در زمان صلح
اعمال صلاحیت بر کشتی تجاری خارجی
در زمان جنگ
کشتی های جنگی و کشتی های دولتی (غیر تجاری)
آبهای داخلی WATERSINTERNAL
حقوق و تکالیف دولت ساحلی در آبهای داخلی
دریای سرزمینی Territorial Sea
حق عبور بی ضرر INNOCENT PASSAGE
مفهوم دولت ساحلی و توسعه صلاحیت های آن
1- بررسی مفهوم:
الف) علل جغرافیایی:
3- توسعه صلاحیت های دولت های ساحلی:
الف) منطقه گرایی آمریکای لاتین:
- دریای موروثی (Partimonial sea) :
- دریای مشترک (Matrimonial sea) :
بند 2: آبهای مجمع الجزایری:
بند 3: دریای سرزمینی
شامل 90 صفحه فایل word
دانلود تحقیق وضعیت حقوقی کشتیها در آبهای داخلی