فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رابطه هماهنگی استراتژی‌های سطح کسب‌وکار و استراتژی‌های مالی با عملکرد سازمان

اختصاصی از فی گوو رابطه هماهنگی استراتژی‌های سطح کسب‌وکار و استراتژی‌های مالی با عملکرد سازمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    22صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 

رابطه هماهنگی استراتژی‌های سطح کسب‌وکار و استراتژی‌های مالی با عملکرد سازمان

 

 

 

 

 

 

 


رابطه هماهنگی استراتژی‌های سطح کسب‌وکار و استراتژی‌های مالی با عملکرد سازمان
چکیده:
این تحقیق الگوی ترکیبی را جهت هماهنگی بین استراتژی سطح کسب‌وکار و استراتژی مالی و زیر سیستم‌های آن؛ شامل استراتژی سرمایه‌گذاری، استراتژی تأمین مالی، استراتژی تقسیم سود و استراتژی سرمایة‌ در گردش ارائه می‌دهد. الگوی ترکیبی مبتنی بر نگرش فرایندی به مدیریت استراتژیک است که در آن اجرای استراتژیک تابعی از تدوین (کانون توجه داخلی/خارجی) و کنترل (کم/زیاد) است.
روش این تحقیق بر مبنای نتیجه از نوع توسعه‌ای و بر مبنای هدف از نوع توصیفی – تبیینی و بر مبنای نوع داده‌های مورد استفاده نیز از نوع کیفی و کمّی می‌باشد. از استراتژی تحقیق پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری تعداد 273 شرکت‌ تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد که قبل از سال 1385 به عضویت بورس در آمده‌اند و طی سال 1387 سهام آنها در بورس مورد معامله قرار گرفته‌اند. از کل جامعة آماری، تعداد 67 مورد با طرح تحقیق همکاری نموده‌اند. ابزارهای گردآوری داده‌ها سه روش پرسش‌نامه، مصاحبه و تحلیل صورت‌های مالی می‌باشد. از روش‌های آمار توصیفی جهت تلخیص داده‌ها، از روش‌های آمار تحلیلی پارامتریک و ناپارامتریک نیز جهت تحلیل نتایج استفاده شده است.
نتایج نشان می‌دهد هماهنگی بیرونی (عمودی) میان استراتژی سیستم مالی و استراتژی کسب¬وکار، هماهنگی درونی (عمودی) میان استراتژی سیستم مالی و زیر‌سیستم‌ها یا کارکردهای آن، هماهنگی درونی (افقی) میان زیرسیستم‌ها یا کارکردهای سیستم مالی، هماهنگی بیرونی (عمودی) زیر سیستم‌ها میان زیر سیستم‌های استراتژی مالی با استراتژی کسب¬وکار و اثر تعاملی آنها بر عملکرد (ROA) اثر می‌گذارند و شرکت‌هایی که هماهنگی بالایی دارند نسبت به شرکت‌هایی که هماهنگی متوسط و یا کمی دارند، عملکرد بیشتری دارند.
واژه های کلیدی: استراتژی کسب‌وکار (تجاری)، استراتژی مالی، استراتژی سرمایه‌گذاری، استراتژی تأمین مالی، استراتژی تقسیم سود، استراتژی سرمایة‌ در گردش، هماهنگی.

 

Relationship between business and financial strategies alignment and organizational performance

 

Abstract: This paper aims at studying the strategic alignment among business strategy, financial strategy, investment strategy, financing strategy, dividend strategy, and working capital strategy based on a comprehensive model (based on strategic reference points - SRP's). The comprehensive model is based on process view in strategic management that implementation is a function of control (low or high – SRP1) and formulation (focus internal or external – SRP2).
In this paper at first we identify typologies of business, financial and subsystem strategies based on SRP's, and then study the relationship among these strategies. Survey research strategy used in this study. 273 Tehran Exchange Production Companies is selected for statistical population and 67 Companies included in statistical population have collaborated in this research. Types of business, financial and subsystem strategies calculated for 67 Companies in 2008. Measurement tools are questionnaire, interviewing and financial statements analyses. Descriptive statistical methods are used for data gathering. Analytical statistical methods, parametric and nonparametric are used for data analyses.
The results show that, external (vertical) alignment between financial strategy and business strategy, internal (vertical) alignment between financial and subsystem or functional strategies, internal (horizontal) alignment between financial subsystem strategies and external (vertical) alignment between financial subsystem strategies and business strategy and interaction among these strategies affect the performance (ROA). The results reveal that, those companies with higher rate of alignment enjoy better performance (ROA) than those with average or lower alignment.

 

Key words: business strategy, financial strategy, investment strategy, financing strategy, dividend strategy, working capital strategy, alignment.
مقدمه
به نظر بسیاری از صاحب‌نظران مالی، مهمترین وظایف مدیریت در حوزۀ مالی، تصمیم‌گیری در مورد چهار موضوع اصلی است؛ تصمیمات سرمایه¬گذاری (بودجه¬بندی سرمایه¬ای)، تصمیمات تأمین مالی، تصمیمات تقسیم سود سهام در شرکت‌های سهامی و تصمیمات مربوط به سرمایه درگردش. این تصمیمات به هم وابسته بوده و باید در جهت حداکثر کردن ارزش شرکت برای صاحبان سهام اتخاذ شوند [6، 14، 37، 41، 43].
بیان مسأله و اهمیت موضوع
از نظر اغلب سرمایه¬گذاران، وضع مالی سازمان به عنوان تنها عامل یا معیار تعیین کننده وضع رقابتی آن محسوب می‌شود و اغلب، عوامل مالی موجب می‌شوند که استراتژی‌های کنونی و برنامه‌های اجرایی تغییر یابند. برای اجرای موفقیت‌آمیز استراتژی‌های سازمان، باید در بارۀ بودجه‌بندی سرمایه‌ای تصمیمات لازم اتخاذ کرد. به هنگام تصمیم‌گیری برای تأمین مالی باید کوشید تا برای سازمان بهترین ساختار سرمایه به بوجود آورد و تصمیمات تقسیم سود باعث می‌شود که سازمان مجبور شود سرمایۀ مورد نیاز را از منابع خارجی تأمین نماید [6]. آن چه که در تصمیمات بودجه‌بندی سرمایه‌ای، نقش کلیدی ایفا می‌کند، هزینۀ سرمایۀ شرکت است؛ زیرا از هزینۀ سرمایه، به عنوان نرخ تنزیل جریان‌های نقدی حاصل از پروژه‌های سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود. بنابر این رد یا قبول پروژه‌های سرمایه‌گذاری پیشنهادی در گرو انتخاب مناسب‌ترین نرخ تنزیل یا همان هزینۀ سرمایه است. این در حالی است که هزینۀ سرمایۀ شرکت، تابعی از ساختار سرمایه، ساختار مالی یا اهرم مالی آن است. بنابراین انتظار می¬رود که تغییر در ترکیب منابع تأمین مالی (ساختار سرمایه) بر هزینۀ سرمایه و متعاقباً بر ارزش شرکت (بواسطۀ رد یا قبول پروژه‌های سرمایه‌گذاری دارای ارزش فعلی خالص مثبت یا منفی) تاثیر گذار باشد. از این جهت تصمیمات سرمایه¬گذاری، تأمین مالی، تقسیم سود سهام و سرمایه درگردش با هم ارتباط بسیار نزدیکی دارند. بنابر این سئوالاتی که مطرح می‌شوند عباتنداز؛ چگونه می‌توان تصمیمات مالی را در تئوری و عمل برای طرح¬ریزی استراتژی¬های مالی شرکت مورد استفاده قرار داد؟، چگونه می‌توان بین استراتژی¬های مالی و استراتژی سازمان ارتباط ایجاد کرد؟ چگونه می‌توان استراتژی¬ مالی و استراتژی سازمان را به سوی ایجاد ارزش برای سهامداران رهنمون کرد؟ در نهایت سئوال مهمی که مطرح می‌شود این است که چگونه می‌توان استراتژی¬های مالی را با چارچوب کلی تصمیم¬گیری استراتژیک هماهنگ کرد؟ بنابراین، مقاله حاضر به این سؤال پاسخ می‌دهد که هر یک از گونه‌های استراتژی‌های مالی و زیر سیستم‌های آن با کدامیک از انواع استراتژی‌های سطح کسب‌وکار هماهنگ‌تر می‌باشد؟ و آیا سازمان‌هایی که ‌این هماهنگی در آنها وجود دارد عملکرد بهتری نسبت به سایرین دارند؟
به عبارت دیگر، در نگرش استراتژیک به تصمیمات مالی، سیستم مالی به عنوان یکی از سیستم‌های اصلی سازمان تلقی می‌شود که هم خود سیستم و هم زیر سیستم‌های آن، متناسب با اهداف و استراتژی‌ها و سایر ابعاد سازمانی می‌توانند از استراتژی‌های متفاوتی برای رسیدن به اهداف اصلی سازمان که همانا بهبود و افزایش عملکرد سازمانی است، استفاده کنند. آنچه که باعث تفاوت در عملکرد سازمانی شرکت‌ها، در بُعد اجرای استراتژی‌های مالی می‌شود، نه فقط ناشی از نوع استراتژی خاصی است که در هر حوزه و هر زیر سیستم از واحد وظیفه‌ای مالی انتخاب می‌شوند، بلکه مهمتر و حیاتی‌تر از نوع استراتژی، هماهنگی بین استراتژی‌هایی است که در مجموعه سیستم واحد وظیفه‌ای مالی در شرکت برگزیده می‌شود. درواقع این پژوهش قصد آن نداشته است که برای انتخاب نوع خاصی از استراتژی‌های مالی ارزش گذاری کند بلکه بیشتر به دنبال این مطلب بوده است که اهمیت هماهنگی و انسجام در انتخاب و گزینش استراتژی‌های مالی را مورد توجه قرار دهد و نشان دهد که اهمیت این مطلب نه تنها کمتر از انتخاب و اجرای استراتژی‌های مالی نیست بلکه فراتر و مهمتر از آن نیز می‌باشد.
امروزه هماهنگی یکی از چالش‌های اساسی شرکت‌ها در سطوح استراتژی‌ها و استراتژی‌های وظیفه‌ای آنها بویژه واحد وظیفه‌ای مالی و زیر سیستم‌های آن می‌باشد. پیش فرض نهفته در طرح موضوع اهمیت و ضرورت هماهنگی، آن است که هماهنگی موجب وحدت‌گرایی و هم‌افزایی می‌شود [2]. این هماهنگی را باید بتوان هم در داخل یک سیستم و هم در ارتباط آن با سایر سیستم‌ها و کل سازمان برقرار کرد. مساله هماهنگی زمانی نمود بیشتری می‌یابد که به ضرورت آن در سطح عملی (عملیات) و سطح نظری (استراتژیک) (که خود دارای سلسله مراتب ویژه‌ای است) توجه شود. در نمودار 1، انواع هماهنگی‌ها و نیز انواع روابط موجود بین استراتژی سیستم مالی با سایر سیستم‌ها نشان داده شده است که هر رابطه خود یک چالش اساسی در این حوزه می‌باشد. این نمودار، هماهنگی استراتژی مالی را با هر یک از واحدهای وظیفه‌ای / کارکردی و با سایر استراتژی‌های سطوح استراتژی در سلسله‌مراتب استراتژیک سازمان نشان می‌دهد:

 


(منبع: بامبرگر و مشولم، 1381؛ مورعی، 1382)
نمودار 1- سطوح هماهنگی در مدیریت استراتژیک مالی

 

سؤال اصلی این است که چگونه می‌توان هماهنگی‌های فوق را برقرار نمود؟ در این طرح تلاش شد تا علاوه بر سنجش و اندازه‌گیری هماهنگی، رابطه یک؛ هماهنگی میان استراتژی سیستم مالی و استراتژی سازمان برای ایجاد هماهنگی بیرونی (عمودی)، رابطه سه؛ هماهنگی میان استراتژی سیستم مالی و زیر‌سیستم‌ها یا کارکردهای آن برای ایجاد هماهنگی درونی (عمودی)، رابطه چهار؛ هماهنگی میان زیرسیستم‌ها یا کارکردهای سیستم مالی برای ایجاد هماهنگی درونی (افقی) و رابطه پنج؛ هماهنگی میان زیر سیستم‌های استراتژی مالی با استراتژی سازمان برای ایجاد هماهنگی بیرونی (عمودی) زیر سیستم‌ها، بر عملکرد سازمانی مورد آزمون قرار گیرد تا مشخص کند هماهنگی‌های فوق در این حوزه چه تأثیری بر عملکرد دارد؟
مرور ادبیات
هماهنگی استراتژیک
مفهوم واژۀ «هماهنگی» ، «یکپارچگی» و «انسجام» ؛ «تناسب» ، «سازگاری» ، « همسویی» ، «وحدت» و «هم‌افزایی» یکی از موضوعات اساسی در رشتۀ مدیریت استراتژیک می¬باشد [45، 46]. این مفهوم ریشه در الگوی بوم¬شناسی جمعیت و تئوری اقتضایی دارد [44] و نقش اساسی را در استفاده از مفاهیم «اقتضایی» در زمینه‌های زیر ایفا نموده است؛ رابطه بین ساختار و تکنولوژی [48]، شیوه‌های رهبری [26]، سازگاری سازمان با محیط [34] و تدوین استراتژی سطح کسب‌وکار [31، 46].
مفهوم واژۀ هماهنگی به کار رفته در مدیریت استراتژیک، به قدر کافی واضح و روشن نیست. نتایح بررسی‌ها نشان می¬دهد که واژۀ هماهنگی در مدیریت استراتژیک دست کم به چهار مفهوم متفاوت به کار رفته است. به عبارت دیگر «هماهنگی» به چهار دلیل اساسی با مدیریت استراتژیک مرتبط می‌باشد: نخست، رشته سیاست کسب‌وکار که به عنوان نقطۀ آغازین پارادایم استراتژی می‌باشد [30]، ریشه در مفهوم «سازگاری» و «همسویی» منابع سازمان با فرصت‌ها و تهدیدهای محیطی دارد [18، 22]. بنابراین، در تداوم مفهوم-سازی استراتژی، بر نیاز به انطباق اجزای گوناگون مرتبط با استراتژی تأکید شده است. دوم، براساس تحقیقات در حوزه‌های نوین، رشتۀ مدیریت استراتژیک، بسیاری از مفاهیم و روش‌های تحقیق را از رشته‌های علمی مرتبط (مانند اقتصاد سازمان صنعتی [39]، رفتار اداری [33] و بازاریابی [21]) اقتباس نموده است و چون مفهوم هماهنگی در این رشته‌ها مهم فرض می¬شود بنابراین، در طول مدت توسعه و آزمون تئوری‌های مدیریت استراتژیک نیز با اهمیت تلقی شده است. سوم، براساس تحقیقاتی که هافر (1975) برمبنای تحقیق تجربی مبتنی بر اقتضاء، انجام داده است، بسیاری از مطالعات استراتژیک، آشکارا یا تلویحاً از مفهوم هماهنگی استفاده نموده‌اند. همچنین مطالعات مربوط به مدیریت استراتژیک، نقش تنوع گوناگون اقتضایی موثر بر تدوین استراتژی را نشان می‌دهند. چهارم، مفهوم هماهنگی توسط مشاوران بسیار زیادی برای برجسته نمودن اهمیت «سازگاری» پیچیده بین عناصر سازمانی در اجرای اثربخش استراتژی انتخاب شده، مورد استفاده قرار گرفته است [46].
بررسی مطالعات مربوط به استراتژی نشان می‌دهد که عده‌ای «هماهنگی استراتژیک» را هماهنگی بین عناصر سازمان (استراتژی، ساختار، سیستم‌ها، تکنولوژی، فرهنگ و …) با شرایط محیطی می‌دانند- هماهنگی بیرونی- [1، 7، 20، 23، 29، 32، 35، 40] و عده‌ای دیگر هماهنگی استراتژیک را هماهنگی در سطح استراتژیک بین خود عناصر سازمان عنوان نمودند- هماهنگی درونی- [18، 19، 22، 25، 28، 47، 48]. به نظر می‌رسد که محققان استراتژی زمانی‌که به تدوین و توسعۀ استراتژی تمرکز دارند به هماهنگی بیرونی و زمانی‌که به اجرای استراتژی انتخاب شده تمرکز داشتند به هماهنگی درونی و هنگامی‌که همزمان به تدوین و اجرای استراتژی تمرکز داشته¬اند هم به هماهنگی درونی و هم به هماهنگی بیرونی توجه کرده¬اند.
با توجه به موارد فوق، مسأله اصلی برای مدیریت سازمان، ایجاد هماهنگی بین سطوح استراتژیک با محیط خارجی سازمان می‌باشد [5، 10، 16، 36، 38]. براساس بسیاری از تئوری‌های هماهنگی و ترکیب‌بندی سازمان، در سازمان‌هایی که هماهنگی بین عوامل زمینه‌ای، ساختاری و استراتژیک در ترکیب¬بندی آنها بالاست، اثربخشی آنها در حد بالایی قرار دارد [24]. به عنوان مثال در خصوص واحد وظیفه‌ای مالی، باید استراتژی‌های مالی با استراتژی سطح سازمان، استراتژی سطح کسب‌وکار و استراتژی سایر واحدهای وظیفه‌ای (کارکردی) مانند تولید، بازاریابی، منابع انسانی و سیستم‌های اطلاعاتی هماهنگ باشد (هماهنگی بیرونی). از طرف دیگر، استراتژی زیر سیستم‌های مالی (سرمایه‌گذاری، تأمین مالی، تقسیم سود و سرمایه در گردش) نیز با استراتژی‌های واحد وظیفه‌ای مالی هماهنگ باشد ـ هماهنگی درونی. هر یک از هماهنگی‌های درونی و بیرونی می‌توانند به صورت عمودی و افقی نیز در نظر گرفته شوند که چهار نوع هماهنگی حاصل می‌شود؛ هماهنگی¬های بیرونی عمودی، بیرونی افقی، درونی عمودی و درونی افقی.
برای رسیدن به هماهنگی استراتژیک از الگوهای متفاوتی پیروی می‌شود که عبارتند از: 1) الگوی عقلایی 2) الگوی طبیعی و 3) الگوی ترکیبی . در این تحقیق از الگوی ترکیبی استفاده شده است. الگوی ترکیبی (یکپارچه) مبتنی بر فضای دو بُعدی است. مطابق نگرش فرایندی به مدیریت، مدیریت استراتژیک از سه بخش تدوین، اجرا و کنترل تشکیل شده است و اجرای استراتژیک، تابعی است از کنترل (کم/ زیاد - SRP1) و تدوین (کانون توجه، داخل/خارج- SRP2). تدوین استراتژی در محور طولی و کنترل استراتژیک در محور عرضی و اجرای استراتژیک در محتوای آن قرار دارد. مختصات اجرای استراتژیک، از نقاط مرجع محورهای طولی (تدوین) و عرضی (کنترل) حاصل می¬شود که از آن به عنوان «نظریۀ نقاط مرجع استراتژیک» یاد می‌شود که از تلفیق الگوهای عقلایی و طبیعی در تدوین استراتژی حاصل شده است و زیر ساخت منطقی و فلسفی آن در تئوری‌های مدیریت تبیین شده است [1، 2، 4، 27].
نمودار 2 چارچوب نظری این تحقیق را نشان می‌دهد. در این تحقیق «هماهنگی بین استراتژی‌های کسب‌وکار، مالی و زیرسیستم‌های آن» به عنوان متغیر مستقل، «عملکرد سازمان» به عنوان متغیر وابسته، متغیرهای «هماهنگی استراتژی مالی با سایر واحدهای وظیفه¬ای» (مانند بازاریابی، تحقیق¬وتوسعه، تولیدوعملیات، منابع انسانی و سیستم‌های اطلاعاتی) و هماهنگی استراتژی مالی با عناصر سازمان (یعنی«ساختار»، «تکنولوژی»، «فرهنگ» و «شیوۀ مدیریت») به عنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شده است. فرضیه‌ تحقیق بر اساس روابط بین متغیرهای موجود در چارچوب مفهومی عبارتست از:
فرضیه - هماهنگی بین استراتژی سطح کسب‌وکار، استراتژی مالی و زیر سیستم‌های آن موجب افزایش عملکرد سازمان می¬شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


نمودار 2- چارچوب نظری یا مدل مفهومی تحقیق
روش‌ تحقیق
روش این تحقیق بر مبنای نتیجه یا دستاورد از نوع توسعه‌ای و بر مبنای هدف از نوع توصیفی– تبیینی و بر مبنای نوع داده‌های مورد استفاده نیز از نوع کیفی و کمّی می‌باشد. برای اجرای تحقیق از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری تعداد 273 شرکت‌ تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد که قبل از سال 1385 به عضویت بورس در آمده‌اند و طی سال 1387 سهام آنها در بورس مورد معامله قرار گرفته بودند. از کل جامعة آماری، تعداد 70 مورد با طرح تحقیق همکاری نموده‌اند. ابزارهای گردآوری داده‌های تحقیق پرسش‌نامه، مصاحبه و تحلیل صورت‌های مالی حسابرسی شده می‌باشد. از پرسش‌نامه جهت شناسایی و استخراج استراتژی‌های سطح کسب‌و‌کار استفاده شده است و از مصاحبه به عنوان ابزار مکمل پرسش‌نامه استفاده شده است. از تحلیل صورت‌های مالی حسابرسی شدة شرکت‌های نمونه برای شناسایی گونه‌های استراتژی مالی و زیر سیستم‌های آن و از گزارش هیأت مدیره به مجمع عمومی سالیانه جهت شناسایی اهداف سرمایه‌گذاری شرکت‌ها استفاده شده است. از روش‌های آمار توصیفی جهت تلخیص داده‌ها، از روش‌های آمار تحلیلی پارامتریک مانند آزمون تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی LSD، آزمون لِون، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون آن و از روش‌های آمار تحلیلی ناپارامتریک مانند آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شده است.
داده¬های مربوط به نمونه‌های تحقیق از صورت‌های مالی حسابرسی شدۀ پایان دورۀ مالی شرکت‌ها، گزارش هیأت مدیره به مجمع عمومی و بانک‌های اطلاعاتی بورس اوراق بهادار تهران (SEO و کدال) [8، 9، 11] و پرسش¬نامه استخراج شده است.
برای جمع‌آوری داده‌های ثانویه از مطالعات کتابخانه‌ای (شامل بررسی مقالات، پایان‌نامه‌ها و کتب فارسی و لاتین) و همچنین فضای مجازی اینترنت جهت بررسی آخرین مقالات، پایان‌نامه‌ها و کتاب‌های لاتین مرتبط با موضوع تحقیق در داخل و خارج از کشور استفاده شده است. از داده‌های ثانویه جهت استخراج مدل یک‌پارچه و مدل مفهومی تحقیق استفاده شده است.
روش شناسایی گونه‌های استراتژی‌های سطح کسب‌وکار
برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز جهت شناسایی گونه¬های استراتژی سطح کسب‌وکار، با استفاده از منابع علمی موجود و با الگوگیری از پرسش‌نامه¬ها و چک لیست‌های استاندارد کتاب مدیریت استراتژیک دیوید (1384، 73- 366)، هریسون و جان (1382، 7-194) که از راو، میسون و دیکل (1982، 155) استفاده کرده¬اند، پرسشنامه‌ی ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک (SPACE) ، حاوی 18 سئوال توسط محقق طراحی شد و سپس با استفاده از نظرات خبرگان، اصلاحات نهایی در مورد آن انجام شد و پس از بررسی مقدماتی برای تکمیل در اختیار مدیران عامل و اعضای هیأت مدیرة شرکت‌های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران قرار گرفت. سؤالات به صورت یک طیف 6 گزینه‌ای بر مبنای طیف لیکرت تدوین شده بود. بدین صورت که عدد 1 به معنی کمترین‌ اهمیت و 6 به معنی بیشترین‌ اهمیت می‌باشد. جدول 1 قابلیت اطمینان سؤالات پرسش‌نامه را برای 70 شرکت نشان می‌دهد.
جدول 1- قابلیت اطمینان سؤالات پرسشنامه استراتژی‌های سطح کسب‌وکار
متغیرهای مورد سنجش تعداد سؤال ضریب آلفای کرونباخ
توان مالی 4 905/0
توان صنعت 4 836/0
مزیت رقابتی 4 694/0
ثبات محیط 6 825/0
جمع 18 894/0

 

استراتژی‌های سطح کسب‌وکار برای 70 شرکت محاسبه شد اما به علت عدم دسترسی به صورت‌های مالی کامل 3 شرکت، محاسبات 67 شرکت مورد استفاده قرار گرفت که در جدول 2 ارائه شده است. در این جدول گونه‌های استراتژی‌های‌ سطح کسب‌وکار به ترتیب عبارتند از: 1) تدافعی 2) رقابتی ، 3) محافظه¬کارانه و 4) تهاجمی .
روش شناسایی گونه‌های استراتژی‌ مالی
برای شناسایی استرات‍ژی‌های مالی از دو بُعد ریسک کلی و بازده کلی استفاده ‌شد. برای تعیین بازده کلی از متغیر جایگزین یعنی سود خالص تقسیم بر حقوق صاحبان سهام استفاده شده است. برای تعیین ریسک کلی از متغیر جایگزین یعنی اهرم مرکب یا اهرم کلی استفاده شده است. استراتژی‌های مالی با استفاده از صورت‌های مالی حسابرسی شده سال‌ 1387 برای 67 شرکت محاسبه شد که در جدول 2 ارائه شده است. در این جدول گونه‌های استراتژی‌ مالی به ترتیب عبارتند از: 1) استراتژی‌ ریسک‌گریز، 2) استراتژی‌ میانه رو متمایل به ریسک‌گریزی، 3) استراتژی‌ میانه رو متمایل به ریسک‌پذیری و 4) استراتژی‌ ریسک‌پذیر.
استراتژی مالی شامل استراتژی‌های سرمایه¬گذاری، استراتژی‌های تأمین مالی، استراتژی‌های تقسیم سود و استراتژی‌های سرمایه در گردش می¬باشد که نحوة شناسایی هر یک از آنها در زیر توضیح داده شده است.
روش شناسایی گونه¬های استراتژی‌ سرمایه¬ گذاری
برای شناسایی استراتژی‌های سرمایه¬گذاری از حاصل جمع تغییرات در مخارج سرمایه¬ای، مخارج تحقیق و توسعه، مخارج تبلیغات و پیشبرد فروش، و مخارج آموزش ضمن خدمت کارکنان از طریق تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی حسابرسی شده و در دو سال گذشته استفاده شده است. بنابر این از صورت مصارف وجوه برای شناسایی گونه‌ها استفاده شده که در جدول 2 ارائه شده است. برای شناسایی اهداف گونه¬های مختلف سرمایه¬گذاری، از گزارشات هیئت مدیره به مجمع عمومی سالیانه استفاده شده است. گونه‌های استراتژی‌ سرمایه¬گذاری به ترتیب عبارتند از: 1) استراتژی‌ سرمایه¬گذاری در واحدهای وظیفه‌ای به منظور کاهش هزینه، 2) استراتژی‌ سرمایه¬گذاری در واحدهای وظیفه‌ای به منظور توسعه در بازار- محصول فعلی، 3) استراتژی‌ سرمایه¬گذاری در واحدهای وظیفه‌ای به منظور افزایش کیفیت و 4) استراتژی‌ سرمایه¬گذاری در واحدهای وظیفه‌ای به منظور گسترش در بازار- محصول جدید.
روش شناسایی گونه¬های استراتژی‌ تأمین مالی
برای مکان‌یابی گونه‌‌های استراتژی‌های تأمین مالی شرکت‌ها از تغییرات در ترازنامۀ مقایسه¬ای و صورت¬حساب سود و زیان جهت شناسایی گونه¬ها استفاده شد. بنابر این از صورت منابع وجوه برای شناسایی گونه‌ها استفاده شده است.
استراتژی‌های تأمین مالی با استفاده از صورت‌های مالی حسابرسی شده سال‌های 1386 و 1387 برای 67 شرکت بورسی محاسبه شد که در جدول 2 ارائه شده است. گونه‌های استراتژی‌ تأمین مالی به ترتیب عبارتند از: 1) استراتژی‌ تأمین مالی از طریق سود انباشته و استهلاک، 2) استراتژی‌ تأمین مالی از طریق وام، اوراق قرضه و اجاره، 3) استراتژی‌ تأمین مالی از طریق فروش دارایی‌ها و 4) استراتژی‌ تأمین مالی از طریق انتشار سهام عادی/ممتاز.
روش شناسایی گونه¬های استراتژی‌ تقسیم سود
از نسبت یا مبلغ سود سهام پرداختی برای هر سهم در سال گذشته جهت شناسایی گونه¬های استراتژی‌های تقسیم سود استفاده شده است. استراتژی‌های تقسیم سود با استفاده از صورت‌های مالی حسابرسی شده سال‌ 1387 برای 67 شرکت بورسی محاسبه شد که در جدول 2 ارائه شده است. گونه‌های استراتژی‌ تقسیم سود به ترتیب عبارتند از: 1) استراتژی‌ تقسیم سود باقیمانده / میزان تقسیم سود «کم»، 2) استراتژی‌ مبلغ تقسیم سود ثابت / میزان تقسیم سود «زیر متوسط»، 3) استراتژی‌ مبلغ یا نسبت تقسیم سود ثابت بعلاوه سود اضافی / میزان تقسیم سود «بالای متوسط» و 4) استراتژی‌ نسبت تقسیم سود ثابت / میزان تقسیم سود «زیاد».
روش شناسایی گونه¬های استراتژی‌ سرمایه در گردش
جهت گونه‌شناسی استراتژی سرمایه در گردش شرکت‌ها از نسبت دارایی‌های غیر نقدی به دارایی‌های جاری و نسبت بدهی‌های جاری به کل دارایی‌ها استفاده شده است [13]. استراتژی‌های سرمایه در گردش با استفاده از صورت‌های مالی حسابرسی شده سال‌ 1387 برای 67 شرکت محاسبه شد که در جدول 2 ارائه شده است. گونه‌های استراتژی‌ سرمایه در گردش به ترتیب عبارتند از: 1) استراتژی‌ محافظه‌کارانه، 2) استراتژی‌ میانه‌رو متمایل به محافظه‌کاری، 3) استراتژی‌ میانه‌رو متمایل به متهورانه و 4) استراتژی‌ متهورانه.

 

 

 

 

 

جدول 2- گونه‌شناسی استراتژی‌های شرکت‌های نمونه همراه با عملکرد (ROA،Q توبین)

 


ردیف
نماد شرکت گونه استراتژی
کسب‌وکار گونه استراتژی
مالی گونه استراتژی
سرمایه‌گذاری گونه
استراتژی
تأمین مالی گونه استراتژی
تقسیم سود گونه
استراتژی
سرمایه در گردش عملکرد در سال 1387
ROA Tobin's Q
1 بترانس 2 1 4 1 2 4 09/0 07/1
2 بسوئیچ 3 1 4 4 3 4 12/0 76/0
3 پاسا 1 1 1 1 1 4 07/0 88/0
4 پشاهین 1 2 1 4 1 4 03/0 15/1
5 پتکو 1 1 1 1 4 4 03/0 96/0
6 تکمبا 1 1 1 1 1 4 08/0- 24/1
7 خبهمن 1 1 4 1 2 4 11/0 78/0
8 خریخت 3 1 3 1 3 4 07/0 13/1
9 خرینگ 1 1 3 1 4 4 08/0 87/0
10 خزامیا 3 1 4 3 4 4 16/0 89/0
11 خساپا 4 1 4 2 3 4 11/0 96/0
12 خکمک 1 2 1 1 3 4 03/0 04/1
13 خلنت 1 1 3 1 3 2 13/0 89/0
14 خمحرکه 1 1 4 1 3 4 09/0 87/0
15 دابور 1 1 2 1 4 4 11/0 51/1
16 دارو 3 1 3 1 4 4 13/0 41/1
17 داسوه 4 1 4 1 3 2 26/0 61/2
18 دالبر 4 1 4 1 4 4 26/0 72/1
19 دامین 1 1 4 1 2 4 12/0 16/1
20 دپارس 4 1 2 1 4 4 09/0 04/1
21 دتماد 1 1 1 4 4 4 16/0 21/1
22 دتهران 3 1 4 1 1 4 04/0 07/1
23 ددام 3 1 4 1 4 4 16/0 73/1
24 درازک 3 1 4 1 4 4 17/0 35/1
25 دزهراوی 4 1 4 4 4 2 29/0 44/2
26 دشیمی 1 1 4 1 4 4 12/0 46/1
27 دفرا 1 1 2 1 3 4 15/0 42/1
28 دلر 4 1 4 2 4 4 12/0 06/2
29 سارابیل 2 1 3 1 4 2 39/0 62/3
30 ساروم 4 1 4 2 4 2 19/0 72/1
31 سبجنو 4 1 2 2 3 3 08/0 48/1
32 سصوفی 3 1 4 1 3 1 13/0 80/0
33 سفارود 3 1 1 1 4 3 14/0 86/0
34 سمازن 4 1 1 1 3 3 12/0 64/1
35 سنیر 3 1 4 1 4 2 32/0 85/1
36 شبهران 3 1 1 2 1 4 11/0 51/1
37 شدوس 1 1 1 1 1 4 03/0- 22/1
38 شسینا 3 1 4 1 3 2 18/0 23/1
39 شکربن 1 1 1 1 1 4 04/0- 95/0
40 شنفت 1 1 2 1 4 4 05/0 49/1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ادامه جدول 2

 


ردیف
نماد شرکت گونه استراتژی
کسب‌وکار گونه استراتژی
مالی گونه استراتژی
سرمایه‌گذاری گونه
استراتژی
تأمین مالی گونه استراتژی
تقسیم سود گونه
استراتژی
سرمایه در گردش عملکرد در سال 1387
ROA Tobin's Q
41 غبهنوش 4 1 4 1 4 4 22/0 23/1
42 غنوش 3 1 2 3 4 4 04/0 13/1
43 فارک 1 2 3 1 1 4 02/0 06/1
44 فالوم 1 1 1 1 4 4 05/0 76/1
45 فاما 1 1 4 1 2 2 27/0 13/1
46 فبیرا 1 4 1 1 2 2 24/0 06/1
47 فجام 1 2 1 1 1 2 02/0 20/1
48 فجر 1 1 3 1 1 2 06/0 04/1
49 فمراد 1 3 1 1 4 2 13/0 99/1
50 فنورد 1 1 1 2 1 4 05/0 46/1
51 قپیرا 1 1 1 1 3 4 07/0 18/1
52 قزوین 1 1 1 1 1 4 02/0- 00/1
53 قشیرین 3 1 1 1 1 4 12/0- 16/1
54 قشیر 1 1 1 1 1 4 15/0- 35/1
55 قصفها 1 1 3 1 2 4 03/0 22/1
56 قلرست 1 1 1 1 4 2 10/0 91/0
57 قنقش 3 1 4 1 4 4 16/0 13/1
58 کبافق 3 1 1 1 1 2 25/0- 99/0
59 کترام 3 1 4 2 1 4 03/0- 93/0
60 کروی 1 1 3 2 1 2 13/0- 37/1
61 کساپا 3 1 3 1 4 2 05/0 90/0
62 کسعدی 2 1 3 1 1 2 15/0 33/1
63 کفپارس 1 1 1 4 1 4 08/0- 42/1
64 کگل 3 3 4 2 4 2 32/0 86/3
65 کهمدا 3 1 1 3 3 4 05/0 94/0
66 لابسا 3 1 1 1 3 4 07/0 83/0
67 لبوتان 3 2 4 2 2 4 08/0 06/1

 

از گونه‌شناسی استراتژی سطح کسب‌وکار، استراتژی‌های مالی و زیر سیستم‌های آن بر مبنای نقاط مرجع استراتژیک، مدل یکپارچة هماهنگ حاصل شده است که در نمودار 3 نشان داده شده است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    22صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


رابطه هماهنگی استراتژی‌های سطح کسب‌وکار و استراتژی‌های مالی با عملکرد سازمان