دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه52
فهرست مطالب
نابرابری ارث زن و مرد
- در تبیین این موضوع ناچار از ذکر سهمساله هستیم:
- برخی از آنها بدین قرار است:
معیار حکم داوران
- حکمت مورد اشاره الهی
تبیین و رفع شبهه
2 - امتیاز یا تکلیف مشقتآور
۱) عموم آیات قصاص :
- روایات :
- تفاوت دیه بین زن ومرد :
▪ صحیحه حلبی :
- دیه اعضا و جراحات :
- نتیجه گیری :
- در مورد اعضا و جوارح :
در چنین حالتی است که تعارض بین قوانین مربوط به زنان ومردان و قاعده لا ضرر در قانونی موضوعه کشور پدیدار می شود. که محل بحثهای زیادی در این خصوص گردیده است..
(این قاعده مى رساند که در اسلام, هیچ گونه حکمى که در بردارنده زیانى باشد و ضررى, وجود ندارد. با این که ما در اسلام, بسیارى از احکام را مى بینیم که متضمن ضرر و زیانند. مانند: قانون خونبها دادن, مجازات قاتلان, یا پرداخت تاوان, یا زکات و … زیرا در این گونه قوانین, زیانهایى براى قاتل که مجبور به خونبها دادن یا تن دادن به مرگ است, وجود دارد و نیز موجب زیان شخصى است که مال دیگر را تلف کرده و باید تاوان بدهد و موجب زیان فرد توانگرى است که بایستى زکات بپردازد و … ) بله, زیان و ضرر در اسلام وجود دارد, اگر با اندیشه فردگرایانه, قاعده (لا ضرر و لا ضرار) را به بوته بررسى نهیم, ولى اگر از زاویه جمع و جامعه این قاعده را به بوته بررسى نهیم, نمى توانیم قوانین و مقرراتى که از این قاعده به دست مى آید, به زیان و ضرر جامعه و حتى فرد, شمرد.
تعارض در اصطلاح اصولی عبارت است از تنافی مدلول دو دلیل با یکدیگر به نحو تناقض یا به نحو تضاد.
ریشه چنین تعارضها و نا برابریها را باید در فقه اسلامی جستجو کرد و فرهنگ حاکم در جوامع در عهد قدیم.درکشور ما بین « قانون و حقوق» و« فقه و شرع» رابطه تنگاتنگى وجود دارد و از سوى دیگر چالشى همیشگى با هم دارند.
این تبعیضات به دوران قبل از اسلام و جاهلیت بر می گردد . که بعد ها با وجود دین اسلام تعدیل شده و سپس در فقه اسلامی نمودار گردیده. در آن زمان بود که همواره زنان مورد استثمار قرار گرفته و نقش کمی در زندگی اجتماعی ایفا می کردند و این عرف به تدریج با قوانین آمیخته شد تا هم اکنون که ما شاهد چنین نا برابریهایی در حقوق فی مابین زنان و مردان هستیم .
اندیشمندان اسلامی نیز در شکل گیری چنین تفکری نقش عمده ای داشتند . ایشان در پاسخ ایراداتی که بر نابرابری حقوق زن و مرد وارد گردیده بیانات مختلف ابراز نمودند . مثلا ابتدا به صورت مسئله پرداختند و بحث تساوی را از تشابه جدا نموده و عنوان کردند که با توجه به تفاوت ساختاری زن و مرد و خلقت متفاوت ایشان تشابه حقوق وجود ندارد ولی در باطن امر تساوی رعایت شده است.
شهید مطهرى: «آنچه میان طرفداران حقوق اسلامى از یک طرف و طرفداران پیروى از سیستمهاى غربى از طرف دیگر مطرح است مسأله وحدت و تشابه حقوق زن و مرد است نه تساوى حقوق آنها. کلمه «تساوى حقوق» یک مارک تقلبى است که مقلّدان غرب بر روى این رهآورد غربى چسبانیدهاند ... در نهضت عجولانهاى که در کمتر از یک قرن اخیر به نام زن و براى زن در اروپا صورت گرفت، زن کم و بیش حقوقى مشابه با مرد پیدا کرد؛ اما با توجه به وضع طبیعى و احتیاجات جسمى و روحى زن، هرگز حقوق مساوى با مرد پیدا نکرد، زیرا زن اگر بخواهد حقوق مساوى حقوق مرد و سعادتى مساوى سعادت مرد پیدا کند راه منحصرش این است که مشابهت حقوقى را از میان بردارد. براى مرد حقوقى متناسب با مرد و براى زن حقوقى متناسب با خودش قائل شود.»