دانلود پروژه مونوگرافی روستای بادخور

اختصاصی از فی گوو دانلود پروژه مونوگرافی روستای بادخور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مشخصات این فایل
عنوان: مونوگرافی روستای بادخور
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 103

این مقاله درمورد مونوگرافی روستای بادخور می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله مونوگرافی روستای بادخور می خوانید :

رفتارهای اجتماعی و فرهنگ مردم
در هر جامعه ای و در هر خانواده ای هر یک از افراد دارای یک نقش هستند و گاهی اوقات بعضی از افراد چند نقش را ایفا می کنند. از یک کودک گرفته تا پدر و مادر هر یک دارای نقش خاصی هستند برای مثال فرزند کوچک خانواده که یک کودک 9 ساله است علاوه بر نقش فرزندی نقش یک محصل و یک چوپان را نیز دارد که در کنار نقش فرزندی هم تحصیل می کند و هم بره ها را به چرا می برد.
یا یک زن روستایی علاوه بر ایفای نقش مادری و همسری نقش یک دامدار و کشاورز را نیز ایفا می کند. در واقع زن روستایی اسوه یک زن پر تلاش، صبور و مهربان است و مرد روستایی تکیه گاه و رئیس خانواده است.
مرد روستایی نیز همچنین علاوه بر نقش پدری، همسری، نقش سرپرست و رئیس خانواده و هم نقش یک دامدار و کشاورز را ایفا می کند.
پسران خانواده از همان کودکی می آموزند که چگونه کارهای کشاورزی را انجام دهند و پدر خانواده تمام تجربیاتی که در زمینه کار و زندگی دارد در اختیار پسرش قرار می دهد و از را راهنمایی می کند.
دختر خانواده چون مادر آینده است مادرش تمام کارهای خانه داری و ریزه کارها را به او یاد می دهد یک دختر روستایی بسیاری از کارهای سخت خانه و کشاورزی و دامداری را به راحتی انجام می دهد.
در روستا ستیز نقش ها نیز وجود دارد مثلاً پدر خانواده که در خانواده نقش در فرد سختگیر، مستبد است در بیرون از خانه در نقش یک فرد عامه روستایی فردی مهربان و منفعل است، یا فرزند خانواده که در خانواده فردی بازیگوش است و در مدرسه یک دانش اموز منظم و ساکت را ایفا می کند.
3.    همیاری و تعاون، شامل شیوه های مختلف همیاری در زمینه های اجتماعی، اقتصادی:
زندگی در هر مکانی به صورت گروهی و در کنار هم در هر زمان و در هر مکانی قطعاً نیازمند یکسری ارتباطات متقابل و همیاری هایی می باشد. بنابراین در یک جامعه کوچک روستایی که همه افراد با هم ارتباط تنگاتنگ اجتماعی و خانوادگی دارند و در رفع و رجوع نیازها و امورات خود خواه ناخواه و به یکدیگر نیازمند می باشند، یکسری همیاریها و تعاونی ها را در زمینه های مختلف با یکدیگر بوجود می آورند.
از جمله همیاریهای اقتصادی این روستا در مراسم عروسی است که هر کس بنابر وضعیت مالی خود پولی را به عنوان هدیه در عروسی می گذارد که این باعث کمک به زوج جوان در اوایل زندگی می شود. که این نوع همیاری علاوه بر افتخاری بودن یک نوع همیاری اجتماعی نیز محسوب می شود. از همیاری دیگر اجتماعی این که مردم در مراسم مختلف به یکدیگر کمک می کنند. از جمله همکاری کردن جوانان در کارهای مراسم عروسی یا مراسم عزاداری است.

از همیاری های دیگر که هم اقتصادی محسوب می شود و هم اجتماعی یاوار است.
یاوار: یاوار از یاوری و همیاری و کمک به یکدیگر می آید یاوار بیشتر در امور زراعی و باغداری دامداری است. یاوار این صورت است فردی که می خواهد محصول گندم خود را برداشت کند یا باغ انگور یا سیب را هرس نماید تعدادی از مردان روستا و فامیل های خود را دعوت می کند که در یک روز معین همه با هم به کمک صاحب یاوار می آیند و محصولات او را جمع می کنند بدین طریق کاری که چندین ماه یا چندین روز طول می کشد در یک روز انجام می شود.
در طول روز صاحب یاوار خود مشغول تهیه و تدارک ناهار و شام می شود زن صاحب یاوار با کمک چند تن از زنان فامیل برای یاوارچیان غذا تهیه می کنند گاهی اوقات برای آن یک گوسفند قربانی می کنند یا غذای محلی روستا که « قتیر مسکه» است را تدراک می بینند که تهیه این غذای محلی بیشتر در هنگام یاوار پشم چینی است.
همسره: یکی دیگر از شیوه های همیاری سنتی است تنها تفاوت آن با یاوار این است که در اینجا همکاری دوجانبه است که فرد با کمک و همیاری انتظار کمک را نیز از فرد طرف مقابل دارد. اما در یاوار این انتظار وجود ندارد در هر دو شیوه تهیه ابزار کار هر فرد بر عهده خود اوست.
سالاری: یک نوع دیگر همیاری در کندن جوی های آب است که در یک روز معین افراد یک مزرعه تصمیمی می گیرند همه با هم جوی های آب را لای روبی کنند که این کار هر بار در فصل بهار و در اواخر فروردین ماه صورت می گیرد و برای نهار  نیز هر کس به خانه خودش می آید.
آلچغ یا شیرواره: یکی از تعاونی های سنتی و دامداری « آلچغ» است که در نقاط مختلف ایران به نامهای مختلفی به چشم می خورد. افرادی که دارای دام شیرده هستند شیر را با هم تبادل می کنند که به این افراد آلچغچی می گویند، بدنی گونه افرادی که دارای دام هستند با هم آلچغ می کنند. این کار باعث می شود از اتلاف وقت جلوگیری شود. هم اینکه شیر بدست آمده زیاده بوده و از آن می توان استفاده مطلوب کرد.
آلچغ به این صورت است که تقسیم و اندازه گیری شیر را با چوبی که ( خط) نام دارد اندازه گیری می کنند. هر آلچغچی به تعداد اعضای عضو تعاونی (خط) نگهداری می کند، اندازه گیری به این صورت است که چوب باریک را داخل شیر می کنند، شیر تا هر جای چوب که بیاید چوب را از آن جا می شکنند و آن را نگهداری می کنند تا بدهی خود را بدهند و اندازه شیر برای پس دادن درست باشد. کسی که اولین شیر گوسفندانش را دوشیده با آلچغ می رود صاحب آلچغ بنابر عرف محل مقداری قند یا شیرینی داخل شیر گذاشته و ظرف را به صاحبش بر می گرداند.
5-    رفتارهای جمعی، کنترل اجتماعی، آسیبهای اجتماعی یا کجروی اجتماعی:
آن چیزی که در میان روستائیان خیلی شایع است و جزء رفتارهای جمعی است احترام به بزرگان و سالمندان است که همه سعی می کنند از سخنان آن پند بگیرند و آنها را آویزه گوششان کنند. در میان اهالی از همان کودکی به دختران خود می آموزند که با رفتار شایسته همیشه زبانزد مردم باشند و کارهایی را که در شان یک دختر است را انجام دهند با همسایه کم رفت و آمد کنند و همیشه چادر داشته باشند و با پسران و جوانان روستا حرف نزنند و موارد دیگری از این قبیل ...

در گذشته مرد خانواده فرزندش را در مقابل پدرش به آغوش نمی گرفت، یا زن خانواده در مقابل پدرش به فرزند خود شیر نمی داد. زیرا این کار برای آنها یک رفتار اجتماعی نادرست تلقی می شد. یکی دیگر از رفتارهای اجتماعی در گذشته این بود که وقتی دختری عروس می شد هنگامی که به فامیل های داماد می رسید صورت خود را با چادر می گرفت این مسائل اکنون با بالا رفتن سطح آگاهی مردم بر طرف شده است.
کنترل اجتماعی در میان روستائیان خیلی شدید است مثلاً دوری کردن از افراد خلاف کار و مجرم، طرد آن از جامعه، دوری کردن دختران از یک دختر جلف و سبک سر به طور کلی اگر در روستای فردی رفتار غیر متعارف داشته باشد مردم با نگاهها و طرز برخورد خود باعث کنترل اجتماعی می شوند و اگر رفتارش تغییر نکرد بزرگان، شوراها و ریش سفیدان با او برخورد می کنند و مانع انجام رفتار اجتماعی او می شوند.
یکی از آسیب ها و کجرویهای اجتماعی اعتیاد است که بسیاری از جوانان روستا را در کام خود فرو برده است و بسیاری از خانواده ها از این مسئله خانمان سوز رنج می برند و به گفته اهالی روستا اعتیاد در فرد باعث بی غیرتی، بی شخصیتی و بدون تعصب شدن می شود.
از جمله کجرویهای اجتماعی دیگر عدم پایبندی به اخلاقیات و دین اسلام، دروغ گفتن، دزدی کردن، که این نوع کجرویها به دلیل مستحکم بودن اعتقادات اهالی روستا به ندرت اتفاق می افتد.
5. تمایلات، آرزوها، خواسته ها
این امری طبیعی است که هر انسانی در زندگی خویش یکسری اهداف و مقاصدی برای خود و برای خانواده اش در نظر می گیرد و دارای ایده هایی می بشاد که جهت رسیدن به آنها، افکار و رفتار خود را به آن متوجه می کند. دعوامل و دلایل مختلفی باعث به وجود آمدن نوع خاصی از ایده آل ها و آرزوها در ذهن هر انسانی می شود. 1. وجود مشکلات فراوان، 2. کمبود امکانات و نداشتن یک چیز که باعث می شود به آرزو تبدیل شود. مثل آرزوی داشتن ماشین مدل بالا.
از تمایلات و آرزوهای مردم این روستا می توان این چنین گفت که پدر و مادر آرزو دارند فرزندانشان تحصیل کنند و به مدارج بالا برسیند تا مایه افتخاری برای آنها و روستا محسوب شوند و مسئله بیماری جوانان نیز حل شود.
از آرزوهای دیگر مردم این است که مشکلان روستا مثل عدم امکانات بهداشتی و خانه بهداشت، حمام و غیره حل شود و از همه امکانات برخوردار شوند و در راحتی و آسایش زندگی کنند.
یکی دیگر از خواست های آنان این است که محصولاتشان از آفتها و بلایای طبیعی دور بماند و آسیب و خسارت نبیند و ضرر نکنند.
ضرب المثل ها، ترانه ها، افسانه ها.
1.    سلمانی شدن را از سرکچل یاد گرفتی: کنایه از این است کسی که استاد نیست و می خواهد استادی نماید.
2.    3 ده ساله مرد، 3 پنج ساله اسب: یعنی انسان تا 30 سال ترقی دارد و اسب تا 15 سال
3.    بچه اول، مال کلاغه: چون بیماری بسیار بوده و بچه ها می مردند این را برای دلخوشی می گفتند.
4.    شاخ بز در کمرم خیال خنجر کردم، مگسهای دوروبرم را خیال لشکر کردم: کنایه از این که با اندک نفر و امکانات فکر می کردم سلاحهای پیشرفته و لشکری بزرگ دارم.
5.    بخور و بخواب کارم خدا نگهدارم: کنایه از تنبلی
6.    اگر به کپک تنگ شود از تازی زیاد فرار می نماید: کنایه از انسانهایی که مثل کپک سبک و کوچک هستند و تا سخنی می بینند از دست صیاد و خیلی زود فرار می کنند.
7.    سالی که نکوست از بهارش پیداست: سالی که خوب باشد از همان ابتدا مشخص است.
8.    اگر بگوید ماست سفید است هم قبول نمی کنند: کنایه از فرد دروغگو
9.    زمین که زور باشد گاو از گاو می بیند: کنایه از مقصر پیدا کردن یعنی کاری که سخت شد هر فرد آن را گردن فرد دیگر می اندازد و او را مقصر می داند.
10.    کوه به کوه نمی رسد آدم به آدم می رسد: کنایه از اینکه وقتی یک فرد در خواست فرد دیگر را رد می کند بار دیگر نیز گذرشان به هم می خورد.

ترانه های محلی:
چومه چیان، چیان سارکر
به کوه رفتم کوه سرد شد
هاتمه مالان مالان بارکر
به کنار منزل های کوچ نشینان آمدم کوچ نشینان کوچ کردند.
غریبی له من کارکر
ندا آمد به پیامبر که ای رسول عزیز برای خود یک جانشین تعیین کن. حضرت محمد وصیت نمود به اصحاب خاص و عامش که بعد از من دامادم علی جانشین من است.
افسانه ها:
آن طور از بزرگان این روستا و در میان سخنانشان شنیده شد این طور استنباط شد آنها افسانه های زیاد نداشتند فقط یک افسانه داشتند و آن هم این است که یک روز دشمن به روستا حمله می کند و روستا را مورد تاراج قرار می دهد و 40 دختر با هم به طرف دامنه کوه فرار می کنند وقتی که می بینند دشمن دارد به آنها نزدیک می شود برای اینکه دست دشمنان به آنها نرسد از خداوند می خواهند که آنها را در همان جا به سنگ تبدیل کند و آنها به سنگ تبدیل می شوند که این مکان هنوز در روستا وجود دارد هیچ از این داستان که واقعی است یا تخلیلی اطلاعاتی ندارد و بزرگان روستا نیز از بزرگان خود و از قدیمی ترها شنیده اند.
عقاید عامیانه:
1.    در شب خانه را جارو نمی کنند زیرا آن را بد می دانند.
2.    در شب چهارشنبه ناخن ها را نمی گیرند و به حمام نمی روند و آب داغ را نیز بیرون نمی ریزند.
3.    استکان وارونه پیش مهمان بردن را بد می دانند.
4.    اگر هنگام جارو کردن خانه جارو به کسی بخورد یک شاخه از آن را می کنند و می اندازند.
5.    به سگ آب نمی پاشند زیرا بد یمن است.
6.    لباس نوزاد را هنگام غروب بیرون پهن نمی کنند.
•    اگر کلاغ قارقار کند اعتقاد دارند خبری برایشان می رسد.
•    اگر توفاله چای روی چای بیابید معتقدند میهمان می آید.
•    اگر تکه ای نان روی سفره بنشیند معتقدند میهمان می آید.
•    اگر کتاب به صورت باز رها شود می گویند شیطان آن را می خواند.
•    در شب چهارشنبه و یکشنبه دفن کردن مردن را بد می دانند.

بخشی از فهرست مطالب مقاله مونوگرافی روستای بادخور

شناسایی محیط روستا:
الف) شناسایی محیط جغرافیایی:
1.    اقلیم آب و هوا:
رطوبت نسبی:
ب. تاریخچه ده
سیمای ده:
1.    مسکن و تسهیلات زندگی:
وضع بهداشتی محیط مسکونی:
توزیع سنی و جنسی جمعیت (هرم سنی)
جمعیت شناسی ده
جمعیت شاغل:
توزیع جمعیت روستا بر حسب شغل (به تفکیک سن و جنس):
ساخت و نظام اجتماعی روستا
روابط عمومی مانند رابطه مالک با روستائیان در گذشته هرم قدرت:
روابط افقی روستائیان، گروههای اجتماعی
روابط اجتماعی در حال حاضر (رابطه روستائیان با دیگران)
مالکیت و تحول آن
سابقه مالکیت در روستا
مالکیت عوامل تولید تا اصلاحات اراضی:
نسق بندی در روستا:
چگونگی اجرای قوانین اراضی در روستا
وضع فعلی مالکیت اراضی و عوامل تولید
نهادهای اجتماعی
ساخت خانواده:
موقعیت اجتماعی افراد در داخل خانواده: (مرد، زن، فرزندان)
 روابط همسایگی (در داخل محلات ده، ده و روستاهای دیگر):
انواع ازدواج ها:
ب) تعلیم و تربیت:
1. تعلیم و تربیت در خانواده:
ج) مراسم مذهبی:
1.    چگونگی شرکت در مراسم مذهبی:
د) گذراندن اوقات فراغت
1.    بازیها و سرگرمیهای کودکان:
ساخت اقتصادی ده
دامداری:
فرآورده های دامی:
باغداری: (انواع درختان میوه، مساحت باغها، میزان تولید، نحوه تبدیل)
صنایع دستی:
ج) شیوه مبادلاتی
شیوه های بهره برداری
سازمانها و تاسیسات روستا
سازمان و تاسیسات روستا:
1.    شرکت تعاونی روستایی:
رفتارهای اجتماعی و فرهنگ مردم
ضرب المثل ها، ترانه ها، افسانه ها.
افسانه ها:
عقاید عامیانه: