شاهد بازی در ادبیات فارسی
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:5
فهرست مطالب
«اشکالات و شبهات»
اراده الهى
«حکماى اسلامى و مساله اراده»
شبهه اول - چنانکه علم بارى به نظاماحسن که عین ذات او هم مىباشد، غایت اودر ایجاد باشد - و مىدانیم که علت غایىاقتضاى فاعلیت فاعل را مىکند - لازم مىآیدکه ذات خداى تعالى علت ذات خودشباشد و این محال است.
جواب - اینجا نیز مانند بسیارى از موارد«اقتضا» یا «استلزام» را عنوان کردهاند امامنظور مطلق عدم انفکاک است در حالى کهدر این مقام چنین نیست و هیچ برهانىدلالتبر این نمىکند که «باید غایت و فاعلالبته در حقیقت غیر یکدیگر باشند» بلکهمىتوانند عین یکدیگر نیز باشند چرا کهفاعل افاضه وجود مىکند و غایت چیزىاست که افاضه وجود براى اوست که اینغایت مىتواند هم خود فاعل باشد و همموجودى اعلا و برتر از آن.
در مورد واجب الوجود بالذات نیز کهقائم به خود است، از همین کلام استفادهمىکنیم که چون غایتى قائم به ذات خوداست مىتواند هم فاعل باشد و هم غایت. واز آن جهت که افاضه وجود اشیا را مىکندعلت فاعلى و از آن جهت که افاضه وجودمىکند به سبب علمش به نظام خیر که عینذاتى است که معشوق اوست، علت غایىاست.
شبهه دوم - گفته شده است که غایتبهحسب تصور ماهیت مقدم بر فعل است ولىبه حسب وجود، مؤخر از آن و به این جهتنیز در مورد آن گفته شده که اول الفکر وآخرالعمل مىباشد. با این حساب اگرباریتعالى هم فاعل و هم غایت همهاشیا باشد، لازم مىآید که هم مقدم برآنها باشد و هم مؤخر از آنها و شىءواحد چگونه مىتواند اول الاوایل وآخر الاواخر باشد؟
جواب اول - این تاخر مذکور(غایت تاخر از فعل دارد) مخصوصبه امور واقع در تحت کون است و درشیئى که اعلاى از کون باشد چنینچیزى مطرح نیست. چنانکه درتقسیمات معلول آمده است معلولتقسیم مىشود به: مبدع و کاین. کهغایت در قسم اول هم به حسب وجودو هم به حسب ماهیت، با وجود معلولمقترن است. اما در قسم دوم به حسبوجود متاخر و بر حسب ماهیت متقدماست .
بخشی از متن اصلی :
عشق پدیده ای است که از دیر باز ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. دانشمندان حوزه های گوناگون به نوعی به تحلیل این پدیده در انسان پرداخته اند.مطلبی که در زیر آمده است سعی دارد به طور اجمالی یک سری از فاکتور های روانی را که در ایجاد این حس نقش بازی می کنند را باز شمارد.
معشوق انعکاسی ازعاشق
جستجوی فردی که انعکاسی از ما باشد از شایع ترین تئوری هایی است که به عنوان دلیل انتخاب معشوق بیان می شود. به این مفهوم که در فرد مقابل چیزی که در خودمان نیز وجود دارد، ما را به طرف او جذب می کند. در حقیقت در این نوع عشق انسان در جستجوی "منی دیگر" است. منی که بتواند تصویر مرا چون آیینه در خود انعکاس دهد. منی که برایم آشناست و برایم امنیت به همراه می آورد.
گاهی نیز در جستجوی آیینه ای هستیم که "من ایده آل " را به ما باز گرداند. اگر به عنوان مثال "سخت کوش بودن" جزو ایده آل های ما باشد، اینکه بتوانیم عشق فردی سخت کوش را به خود معطوف کنیم، برایمان تائیدی است از تصویری که می خواهیم از خودمان داشته باشیم.
در حقیقت، ما در این نوع عشق، در جستجوی نگاهی هستیم که ما را در آن تصویری که دوست داریم از خودداشته باشیم تائید کند.هر چه تردید در صحت این تصویراز خود بیشتر باشد، حضور این دیگری به عنوان عاملی اطمینان بخش برای ما حیاتی تر می شود.
البته باید گفت در اغلب عشق ها، به میزانی این بعد به چشم می خورد. هر فردی در رابطه با معشوق تا حدی در جستجوی بازسازی نگاهی است که از خود دارد. نگاه تائید کننده ی دیگری برای ما نمودی است که چقدر با"ایده آل هامان"منطبق هستیم. ولی زمانی که عشق تنها به این جنبه خلاصه شود، می تواند نمودی از شخصیت شکننده فرد عاشق باشد که بدون نگاه مثبت معشوق تمام روانش متزلزل می شود.
یکی دیگر از مشخصاتی که این عشق دارد،ایده آلیزه کردن فرد معشوق است. زیرا که شخص برای اینکه بتواند دیگری را بعنوان آیینه ای که تصویرش را به او باز می گرداند مورد تائید قرار دهد،باید از او در ذهنش شخص "معتبری" بسازد.
معشوق به عنوان موجودی مکمل
در این عشق تفاوت های فرد است که ایجاد کننده ی این احساس کشش بین دو نفر می شود. در اینجا دیگر شخص در جستجوی همتای خود نیست، بلکه در جستجوی کسی است که جایگزین یک سری فقدان های وجودی اش شود. به عنوان مثال فرد منزوی عاشق فردی بسیار اجتماعی می شود.عامل اصلی این کشش یافتن ابعادی است که فرد در خود نمی تواند ایجاد کند.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار
میگیرد.
تعداد صفحات :13