فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد اکتشافات مهم ریاضی

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد اکتشافات مهم ریاضی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اکتشافات مهم ریاضی


تحقیق در مورد اکتشافات مهم ریاضی

ک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:8

 

فهرست مطالب

«بسم الله الرحمن الرحیم»

اکتشافات مهم ریاضی

اوگستین گوشی ریاضی دان بزرگ فرانسوی از کودکی مانند گائوس استعدادی فراوان داشت اما سخت پابند مذهب بود به کشفیات فراوانی در ریاضیات نایل گشت تئوری توابعی را که یک متغیر موهوم دارند بیان کرد اکتشافاتی بس بزرگ می باشد کوشی از سال  به بعد مرتباً با اکتشافات حیرت انگیزی موفق شد که آنها را برای آکادمی علوم می فرستاد تا جایی که چاپ کنند .

گزارش های آکادمی او به وحشت زیرا مقالات گوشی بی نهایت زیاد بود و کوشی می خواست مجله ای منتشر سازد که همه ی مقالات خود را در آن درج نماید دو نوجوان نابغه یکی به نام های منریک آبل نروژی و دیگری او اویست گالوآ فرانسوی بود که با اکتشافات خود در ریاضیات تحولی عمیق به وجود آورد .

آبل در خانواده ای فقیر پرورش یافت از کودکی به نبوغش در ریاضی درخشید در آغاز جوانی به برلن آنگاه به پاریس آمد و هر چه کوشید که به قلل رفیع آن روز علم مثل گائوس پو آسون کوشی پیدا کند برایش کند میسر نشده اما سر انجام توانست یادداشتهایی را که حاوی اکتشافات مهم خود بود که به گوشی آن یادداشتها را گم کرد بیچاره آبل به نروژ بازگشت و در نومیدی و فقر در 26 سالگی چشم از جهان فروبست .

چندب بعد کوشی یادداشت های آبل را پیدا کرد و آن را به آکادمی علوم فرانسوی برد و جایزه‌ای بزرگ نصیب اکتشافات آبل و شارل گوستاوژاکوبی هلندی شهر نیز به چند اکتشاف بزرگ نایل گشته بود . گالوآنیز از کودکی نابعه ای بی همتا بود ولی توانست مطالعات و اکتشافات متفرق دانشمندان را ریاضی را بصورت منظمی درآورد و با اکتشاف متعدد و غنی خود بر قروت دانش ریاضی بیفزائید ، گالوآنیز اکتشافات خود را نزد گوشی در آورد که باز مانند یادداشتهای آبل گم شد و گالوآ نیز سخت ناراخت بود تا اینکه بزودی در بستر مرگ فرو افتاد زیرا در سن 20 سالگی در دوگلی شرکت کرد و گلوله ای در بدنش فرو رفت و شب آخرین دوره‌ی زندگی اش تمام اکتشافات خود را به صورت خلاصه در حالی که از درد به خود می پیچید نوشت و به صورت وصیت نامه  برای جهانیان بارث باقی گذاشت این میراث علمی را در شب برشته تحریر درآمد .

به قول یکی از دانشمندان «صدها سال نسل های متعدد ریاضی دانان بزرگ را دچار‌تنگی نفس خواهد کرد گالوآی واضع تئوری گروههای به واسطه‌ی نیامدن پزشک درگذشت»

ریاضیات در راه پیشرفتهای حیرت انگیز :

کاسپارمونژ 1746-1818 فرانسوی در آغاز جوانی یک نقشة جغرافیائی برای موطن خود تهیه کرد که در محل فرمانداری نصب شد بعد از آن بهر مدرسه ای که او را فرستادند برتریش بر معلمان آنجا برودی آشکار می شد .در مدرسه ای باختراع هندسه ترسیمی موفق کشت و به خاطر منافع مملکتی بوی پیشنهاد شد که آنرا مخفی نگهدارد که خارجیان پی به این اختراع بزرگ نبرند .

چون انقلاب کبیر فرانسه درگرفت به صف انقلابیون پیوست در راه اجرای هدف های انقلاب کوششهای فراوان کرد بعد از چند روز موفق به تأسیس مدرسه پلی تکنیک و تدریس در آنجا شد .

ژان ویکتور پونسله یکی از کسانی بود که در هنگام جنگ فرانسه با روسیه در روسیه اسیر و زندانی شد در زندان بود که در ذهن خود به بررسی در دروس مزبور بویژه هندسه مشفول گشت تا اینکه توانست دوستان خود را برای امتحانات پلی تکنیک در صورت مراجعت به فرانسه آماده سازد عاقبت تئوری تبدیل به وسیله‌ی قطب و قطبی نظرش را پیش از همه جلب کرد و هندسه تصویری را به وجود آورد و چون آن را به آکادمی علوم فرانسه تقدیم داشت بدان چندان توجهی نکردند لذا آنرا به آکادمی بروکسل عرضه کرد .

میشل شال «1793-1880» فرانسوی در آغاز دلال بروات بود اما ورشکست شد و به بلژیک رفت و در ساعات فراغت به تفکر پرداخت تا اینکه در سال 1834 کتابی بنام و ماشین مدرسه پلی تکنیک برگزیده شد . شال هر سال با اکتشافات مهمی نایل میآمد از جمله تئوری مشخصات را اختراع کرد .

ژاکوب اشتانیز 1786-1863 آلمانی اکتشافات متعددی درباره منحنیها و سطوح مشکل کرد . لاکرانژ بعد از اینکه پاستادی مدرسه پلی تکنیک برگزیده شد تئوری تحلیلی و پس از چندی دینی 1797 حل معادلات عددی خود را منتشر ساخت و راههائی نو برای آنالیز گشود لاگرانژ در تمام دوران انقلاب و بعد از آن از هر نوع گزندی در امان بود .

«کتاب دایره المعرف»


پیشرفت های ریاضی

بیشتر اکتشافات ریاضی را دانشمندان فیزیک مورد استفاده  قرار دارند و ترقیات فراوانی نصیب علم فیزیک گشت ازخیلی بیش فیزیکدانان معادلات دیفرانسیل را که رابطه ی میان علت و معلول را بیان می کند وارد عالم فیزیک کردند آنگاه معادلات با مشتق جزیی را در نوردیده و در علم ریاضی بکار برده اند پس از آن به بررسی و بکار بستن نمودهائی همت گماشتند که هر کدام تابع بی نهایت علت گوناگون بود معادلات انتگرال نیز در مورد علوم فیزیک به کار بسته شده این اکتشافات را هم که حساب توابع ریاضی نام یافت از آن ویتو لیترا (vito    valterra) 1860 و 1940 این کشفمهم به وسیله چند نفری نیز تعقیب و تکمیل گردید ولی تحولی شگرف و افتخاری عظیم نصیب ریاضی دانان شد .

زیرا مدتها دانشمندان اعداد صحیح را محاسبه میکردند بعد از چندی محاسباتشان به اعداد کسری تصمیم داده شد آنگاه فیثاغورسان اعداد اصم راوارد ریاضیات ساختند وبعد از اعداد منفی وموهوم و سرانجام حساب توابع وارد قلمرو ریاضی شد که نقطه انتهایی و تکامل این علم محسوب می گشت .

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اکتشافات مهم ریاضی

تحقیق در مورد ستفاده از تلویزیون

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد ستفاده از تلویزیون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ستفاده از تلویزیون


تحقیق در مورد ستفاده از تلویزیون

ک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:

 

فهرست مطالب

 

ک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:12

 

فهرست مطالب  ندارد

 

 

 

 

نمودارهای بدست آمده

از طریق پرسش نامه ها

در مورد استفاده از تلویزیون


تحلیل نمودارهای رسم شده:

همانطور که از نمودارها مشخص است تلویزیون در جامعه ما محبوبیتی ندارد و افراد اغلب مقدار کمی از وقت خود را صرف تماشای تلویزیون می کنند و اکثر کسانی که تلویزیون نگاه می کنند در شب ها به دیدن برنامه های ورزشی می پردازند و در کل رابطه‌ی جامعه با تلویزیون را به دلیل سانسور کردن موارد موجود در جامعه توسط تلویزیون مناسب نمی بینند. به همین دلیل تلویزیون در میان افراد جامعه ی ما محبوبیت ندارد و افراد اغلب به جای نگاه کردن برنامه های تلویزیون (ایران) به دیدن برنامه های ماهواره ای آن می پردازند.

به امید آن روز که تلویزیون ما از لحاظ غنی بودن برنامه هایش به حدی برسد که افراد، دیگر به ماهواره ها و ... مراجعه نکنند.

«پایان»


رسم نمودارها:

سؤال 1: شما چند ساعت از وقت روزانه ی خود را صرف تماشای تلویزیون می‌کنید.

   

 

 

دسته ها

 

=گزینه ها

 

1

2

3

4

0

20

2

0

 

نمودار دایره‌ای :

درجه

درجه  درجه

   

 


 سؤال 2: نگاه کردن تلویزیون چه مقدار بر معلومات عمومی شما تأثیر می گذارد.

=گزینه ها

 

دسته ها

 

1

2

3

4

3

1

14

4

 

نمودار دایره ای :

 

 

   

 


سؤال 3: شما چه اوقاتی در روز را صرف تماشای تلویزیون می کنید.

=گزینه ها

 

دسته ها

 

1

2

3

4

0

0

6

16

 

نمودار دایره‌ای :

 

 

   


سؤال 4: شما بیشتر به دیدن چه برنامه هایی از تلویزیون می پردازید.

=گزینه ها

 

دسته ها

 

1

2

3

4

10

1

0

11

 

نمودار دایره‌ای :

درجه

  

   

 


سؤال 5: شما در روز چند بار به اخبار تلویزیون مراجعه می کنید.

=گزینه ها

 

دسته ها

 

1

2

3

4

1

17

3

1

 

نمودار دایره‌ای :

                          

 

 

 


سؤال 6: شما چه مقدار از وقت خود را صرف تماشای برنامه های ورزشی تلویزیون می کنید.

=گزینه ها

 

دسته ها

 

1

2

3

4

1

7

10

4

 

نمودار دایره‌ای :

                          

                       

 


سؤال 7: هدف شما از تماشای تلویزیون چیست:

=گزینه ها

 

دسته ها

 

1

2

3

4

0

13

7

2

 

نمودار دایره‌ای :

                                                  

                       

 


سؤال 8: شما در کل برنامه های تلویزیونی را چگونه ارزیابی می کنید:

=گزینه ها

 

دسته ها

 

1

2

3

4

0

10

9

3

 

نمودار دایره‌ای :

                             

                       

   

 


سؤال 9: شما ارتباط دقیق جامعه با تلویزیون را چگونه ارزیابی می کنید

=گزینه ها

 

دسته ها

 

1

2

3

4

1

9

9

3

 

نمودار دایره‌ای :

                          

                       

   

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ستفاده از تلویزیون

دانلود تحقیق عدالت اجتماعى در حکومت علوى

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق عدالت اجتماعى در حکومت علوى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق عدالت اجتماعى در حکومت علوى


دانلود تحقیق عدالت اجتماعى در حکومت علوى

فرمت فایل: ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 60

مقدمه

بحث عدل از مباحث گسترده و پردامنه در فرهنگ اسلام است، و چرا چنین نباشد که هر چه «هست» وامدار عدل «هستى بخش» است و فراخناى آسمان و محدوده زمین بر پایه عدل قرار گرفته است. «در قرآن از توحید گرفته تا معاد و از نبوت گرفته تا امامت و زعامت و از آرمانهاى فردى گرفته تا هدفهاى اجتماعى، همه بر محور عدل استوار شده است. عدل قرآن همدوش توحید، رکن معاد، هدف تشریع نبوت، فلسفه زعامت و امامت، معیار کمال فرد و مقیاس سلامت اجتماع است».[۱] در یک سخن: تنها واژه اى که بیانگر نوع ربوبیت و حاکمیت و خالقیت و ولایت خداى هستى بر مجموعه هستى مى باشد عدل است. یعنى شیوه ربوبیت و ولایت حق بر اساس عدل و طرز خالقیت و حاکمیت او بر مبناى عدالت است.

اینکه اصل عدل در مجموعه اصول اعتقادى شیعه جاى گرفته است تنها به خاطر بحثهاى کلامى معمول و مدرن نیست بلکه قطعاً معلول هدایتى الهى و به یقین با اشارت ائمه عدل ـ علیهم صلوات الله ـ بوده است، زیرا در عالم هستى پس از نام مبارک حضرت حق که حقیقت عالم است و توحید آن ذات بى مثال، واژه اى به زیبایى و عظمت و سعه عدل و رفتارى دوست داشتنى تر و آرام بخش تر از عدالت وجود ندارد.

در فرهنگ مدون معارف اسلامى آنچه در باره عدل گفته و نوشته شده است تنها در بعد کلامى آن ـ عدل الهى ـ و یا در بعد اخلاقى ـ اعتدال روحى فردى ـ بوده است و با کمال تأسف در زمینه روابط متعادل پدیده هاى طبیعى و تأثیر و تأثر آنها که به منزله عدل در متن طبیعت و کلید تسخیر آن است هیچ قدمى تا کنون ـ البته از منظر معارف اسلامى ـ برداشته نشده است. چه اینکه در زمینه عدالت اجتماعى نیز که باید گفت ثمره و نتیجه مباحث قبل مى باشد جز سخنانى بسیار کوتاه و کلى و یا حداقل چند کتابى کوچک و مختصر، کارى در خور انجام نگرفته است. این است که بسیارى از آیات قرآن و متون حدیثى در این باب همچون رازى سر به مهر ناگشوده مانده و به دلیل عدم تبیین بعد اجتماعى دین، این فرازهاى معجزه گر به دیار متشابهات ره سپرده اند. و بویژه در سیره علمى و عملى حضرت امیرالمؤمنین على(ع) که بحق، جانشین حق در رعایت و مدیریت و ولایت بر اساس حق و عدل است به تحلیل و تبیین این مباحث پرداخته نشده است. در این نوشتار با مرورى به سخنان و برخوردهاى آن تندیس عدالت به سرفصلهایى از مباحث عدالت اجتماعى اشاره نموده، تحقیق دقیق عدالت علوى را توسط اساتید

بزرگوار علوم اجتماعى به انتظار مى نشینیم.

 

مفهوم عدل در بیان علوى

حضرت امیر در ضمن تفسیر آیه «انّ الله یأمر بالعدل و الاحسان …»[۲] مى فرماید: «العدل: الانصاف و الاحسان: التفضّل».[۳] و در سخنى دیگر مى فرماید: «العدل انصاف».[۴] گرچه در سخنى دیگر انصاف را از مصادیق عدل قرار داده و فرموده است: «انّ من العدل ان تنصف فى الحکم».[۵] چه اینکه در سخنى دیگر عدل را از مصادیق معروف شمرده و به هنگام تبیین جایگاه امر به معروف و نهى از منکر مى فرماید: «و افضل من ذلک کله کلمة عدل عند امام جائر».[۶] و در موارد بسیارى عدل را همراه با حق ذکر فرموده به نحوى که گویا این دو، کلمه اى مترادف مى باشند. آن حضرت در ردّ عملکرد حکمین مى فرماید:

«و قد سبق استثناؤنا علیهما فى الحکم بالعدل و العمل بالحق سوء رأیهما و جور حکمهما …؛[۷]

پیش از آنکه آن دو تن ـ ابوموسى و عمروعاص ـ رأى نادرست گویند و حکمى ستمکارانه دهند، شرط ما با آنان این بود که حکمشان به عدالت و کارشان به حقیقت باشد.»

و در فرازى دیگر مى فرماید:

«فانّه من استثقل الحق ان یقال له او العدل ان یعرض علیه کان العمل بهما اثقل علیه؛[۸]

آن کس را که شنیدن سخن حق گران آید و عرضه داشتن عدالت بر او دشوار نماید، کار به حق و عدالت کردن بر او دشوارتر باشد.»

و نیز در فرازى مى فرماید:

«اعدل الخلق اقضاهم بالحق؛[۹]

به حق حکم کنندگان، دادگرترین مردمانند.»

به نظر مى رسد تعریف بسیار زیباى حضرت امیر از معناى عدل نیز تأکیدى بر این نکته است که: عدل، مراعات حق و بایسته هاست. زیرا وقتى از آن حضرت تفاوت بین عدل و جود را مى پرسند، مى فرماید:

«العدل یضع الامور مواضعها و الجود یخرجها من جهتها …؛[۱۰]

عدالت، کارها را در آنجایى مى نهد که شایسته است و بخشش، آنها را از جاى خود بیرون مى کند.»

چه اینکه در سخن روشنگر دیگرى عدل مترادف با میزان قرار گرفته است:

«انّ العدل میزان الله سبحانه الذى وضعه فى الخلق و نصبه لاقامة الحق …؛[۱۱]

عدل، ترازوى خداوندى است که در میان خلق و براى اقامه حق قرار داده شده است.»

و نیز در فرازى دیگر مى فرماید:

«العدل ملاک؛[۱۲] عدل، مقیاس و ملاک همه چیز است.»

از سوى دیگر با توجه به اینکه عدل از مفاهیم ارزشى است، به هنگام بیان ضد آن در بیشتر موارد از واژه جور استفاده شده است. در بیانى راهگشا از آن حضرت نقل شده است که فرمود:

«العدل صورة واحدة و الجور صور کثیرة و لهذا سهل ارتکاب الجور و صعب تحرّى العدل و هما یشبهان الاصابة فى الرمایة و الخطاء فیها و انّ الاصابة تحتاج الى ارتیاض و تعهد و الخطاء لا یحتاج الى شى ء من ذلک؛[۱۳]

عدالت چهره اى یگانه دارد و ستم داراى چهره هاى گوناگون است، به همین سبب ستمگرى آسان و دادگرى دشوار است. آن دو همچون تیراندازى مى مانند که در زدنِ به هدف تمرین و ریاضت و توجه لازم است ولى در خطا زدن نیازى به تمرین و تعهد نیست.»

و در حدیث دیگرى مى خوانیم: «استعمل العدل و احذر العسف و الحیف؛[۱۴] عدل را به کار بند و از ناهماهنگى و انحراف بپرهیز.»

نگاهى به معناى لغوى عدل

با مراجعه به کتب لغت در مفردات راغب مى خوانیم: العدالة و المعادلة لفظ یقتضى المساواة و یستعمل باعتبار المضایقة … فالعدل هو التقسیط على سواء …؛ عدالت و معادله داراى معناى برابرى است و به همین خاطر همواره در مقایسه بین اشیاء کاربرد دارد. عدل همان تقسیم به دو نیم مساوى و هماهنگ است.

و ابن منظور مى نویسد: العدل ما قام فى النفوس انه مستقیم و هو ضد الجور … و فى اسماء الله سبحانه: العدل، هو الذى لا یمیل به الهوى فیجور فى الحکم … و العدل: الحکم بالحق. یقال: هو یقضى بالحق و یعدل …؛ عدل هر آن چیزى که فطرت انسان حکم به استقامت آن نماید و … .

 

فهرست مطالب

مقدمه    ۴
مفهوم عدل در بیان علوى    ۶
نگاهى به معناى لغوى عدل    ۹
مفهوم اصطلاحى عدل    ۱۲
جایگاه عدل در بیان علوى    ۱۵
الف: در باورها و بینشها    ۱۵
ب: در نظام سیاسى    ۱۶
عوامل تحقق عدالت    ۱۸
موانع اجراى عدالت    ۲۲
الف: تبعیض    ۲۴
ب: سودجویى    ۲۶
ج: امتیازطلبى    ۲۹
د: ضعف نفس    ۳۲
گستره عدالت در حکومت دینى    ۳۵
سرآغاز بى عدالتى ها در تاریخ سیاسى اسلام    ۳۶
جلوه هاى عدالت در سیره علوى    ۳۷
ستیز با عدالت گریزان    ۴۰
عدالت علوى در سیاست و اقتصاد    ۴۴
پى نوشت ها    ۵۵


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق عدالت اجتماعى در حکومت علوى

دانلود تحقیق نظریات فلسفی ارسطو

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق نظریات فلسفی ارسطو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق نظریات فلسفی ارسطو


دانلود تحقیق نظریات فلسفی ارسطو

فرمت فایل: ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 176

زندگی ارسطو

ارسطو در 384 پ.م ، در شهر کوچک استاگیرا ، استاوروی جدید، در ساحل شمال شرقی شبه جزیره ی خاکیده یک متولد شد. گاهی کوشیده اند رگه ای غیر یونانی در منش او بیابند، و آن را به شمالی بودنش نسبت دهند. اما استاگیرا کاملا شهری یونانی بود، که از آندروس و خالکیس به آن جا کوچ کرده بودند و دارای گونه ای از گویش ایونی بودند پدرش ، نیکوماخوس ، به فرقه یا صنف آسکلیپاد تعلق داشت و محتمل است که خانواده ی او در سهده هشتم یا هفتم از مسنیا مهاجرت کرده  باشند. خانواده ی مادرش، فایستیس ، به خالکیس متعلق بود، جایی که ارسطو در روزهای آخر عمرش، از دست دشمنانش به آن جا پناه برد. پدرش طبیب، و با آمونتاس دوم پادشاه مقدونی، دوست بود، و ممکن است که بخشی از کودکی ارسطو در دربار سلطنتی سپری شده باشد. معقول است که علاقه ی ارسطو به علوم طبیعی و بیش از همه به زیست شناسی را حاصل تعلقش به نسل خانواده ی پزشکی بدانیم. گالینوس ( جالینوس) به ما می گوید که خانواده های اسکلپیاد به پسران تشریح را می آموختند، و محتمل است که ارسطو بعضی از اینگونه تعلیمات را دیده باشد، علاوه بر آن، ممکن است او پدرش را در اعمال جراحی کمک کرده باشد، و احتمالاً منشا داستانی که او را پزشکی قلابی معرفی می کند همین موضوع است. خانواده اش، زمانی که او پسر کوچکی بود، در گذشتند، و او تحت قیمومت خویشاوندی به نام پروکسنوس درآمد، که ارسطو بعدها پسر او نیکانور را به فرزندی پذیرفت.

او در هیجده سالگی وارد مدرسه ی افلاطون در آتن شد، و نوزده سال ، تامرگ افلاطون، در آن جا بود. لازم نیست که فرض کنیم کشش خاصی به زندگی فلسفی وجود داشته است که او را به آکادمی کشانده است، او صرفاً در صدد دیدن بهترین تعلیمی بود که یونان می توانست در اختیار او بگذارد. انگیزه ی او در پیوستن به مدرسه هر چه باشد، روشن است که در فلسفه ی افلاطون مهم ترین تاثیر زندگی اش را یافت. غیر ممکن بود که ذهنی این چنین قدرتمند مستلزمات همه ی آموزه های افلاطون را بپذیرد. اختلافات بزرگی در باب موضوعات مهم به تدریج برای ارسطو اشکارتر شدند. اما بر خلاف آثار علمی اش، هیچ برگی از آثار فلسفی اش نیست که اثری از افلاطون گرایی نداشته باشد .

 حتی هنگامی که با برخی آموزه های افلاطونی برخورد می کند خودش را در جرگه ی کسانی قرار می دهد که به نقد آنها مشغول است و اصول مشترک شان را خاطر نشان می کند. او نیز مانند هر مرد بزرگی در قدیم، افترا زنندگانی داشت او بعدها به گستاخی نسبت به افلاطون متهم شد. زمانی به شدت طرفدار افلاطون بود، و افلاطون او را « دانشجو» ئی تمام عیار و « مغز مدرسه» می نامید . بعدها زمانی که دیدگاه های خود را متمایز تر شد، روابط آنها صمیمیت قبل را نداشت. اما تا زمانی که افلاطون زنده بود، ارسطو عنصر وفادار مدرسه باقی ماند. او در فقره ی معروفی از وظیفه ی ناخوشایند نقد کسانی سخن می گوید که به عنوان مدرسه ی افلاطونی برایش عزیزند.

با این حال ، نباید فرض کنیم که او در خلال این بیست سال صرفا شاگرد بوده است. مکاتعب قدیم فلسفه از مردانی تشکیل شده بودند که رویه ی مشترک و دیدگاه های بنیادین واحدی به آنها وحدت بخشیده بود، اما هر کدام به طور مستقل به پژوهش های خویش مشغول بود. به ویژه، میتوان فرض کرد که ارسطو در خلال این سال ها مطالعاتش را در علم طبیعی به جایی رساند که افلاطون یا هیچ کدام از اعضای مدرسه نمی توانست بدان دست یابد. به نظر می رسد که او تدریس نیز می کرده است، اما شاید فقط درباره ی خطابه، و در مخالفت  باایسوکراتس، به نظر می رسد که تحت نظر ایسوکراتس درس نخوانده است، اما حتی سبک اسان و دقیق و بی حشو و زوایدش، و استعدادش برای صعود به مقامی موثر، بیشتر  مدیون « این مرد فصیح قدیم » است که تاثیرش در سبک یونانی و لاتین بسیار بزرگ است. در خطابه از هیچ نویسنده ای ( به جز هومر) تا این اندازه نقل نمی کند. اما در سرزنش فقر اندیشه ی ایسوکراتس، و ستایش موفقیت های خطیبانه ی او با افلاطون هم عقیده است، و این امر موجب است که ارسطو در روزهای جوانی اش خطابه را، آن چنان که مکتب ایسوکراتی حفظ کرده بود، به نقد کشد. احتمالاً چند اثر مفقود شده اش به این دوره متعلق هستند، اثاری که وی در آن ها کم و بیش به صورت عامیانه بحث کرده است نه به صورت فلسفی اصیل. همچنین به نظر می رسد که بعضی از اثار موجودش در این دوره شروع شده باشند.

هنگامی که در 7-348 پ. م اسپوسیپوس جانشین افلاطون شد و گرایش های افلاطون گرایی ای را که ارسطو آن ناراضی بود- به ویژه تمایل به « برگرداندن فلسفه به ریاضیات» عرضه کرد، ارسطو نسبت به ماندن در مدرسه بی میل شد اما ظاهراً قصد نداشت که مدرسه ای از آن خودش تاسیس کند. هم چنین این نیز ممکن است که طغیان احساس ضد مقدونی در آتن در نتیجه ی شکست الینتوس و نابودی اتحاد یونانی اتن را برای اقامت بیگانه ای دارای ارتباط های مقدومی ناامن ساخته باشد اما این دلیل به سختی می توانست کسنو کراتس را تحت تاثیر قرار دهد کسی که عضو اکادمی بود وارسطو را در مهاجرت از اتن همراهی کرد دلایل ارسطو هر چه باشد به هر حال او دعوت یکی از شاگردان قدیمی آکادمی یعنی هرمیاس  را کسی که از بردگی به رهبری اتارنئوس و آسوس در موسیا رسیده پذیرفت و حلقه ی افلاطونی کوچکی در اطراف خویش به وجود اورده بود او با پوتیاس ازدواج کرد، که زیبا و دختر خوانده ی هرمیاس بود، و او دختری به همین نام به دنیا آورد و ظاهراً در خلال اقامت بعدی ارسطو در اتن در گذشت. پس از درگذشت او، ارسطو با زنی از استاگیرا با نام هرپولیس پیوند دائمی و عاشقانه، هر چند غیر قانونی ، بست و از او پسری داشت به نان نیکوماخوس، که اخلاق نیوکاخوسی به نام اوست.

در پایان این سه سال، ارسطو به میتولنه در جزیره ی مجاور لسبوس رفت. نمی دانیم چه چیزی او را به آن جا کشاند، اما محتمل است که تئوفراستوس ، بومی جزره و کسی که ارسطو قبلا با او به عنوان عضو اکادمی آشنایی داشت، آن جا را در نظر ارسطو برای اقامت، مناسب ساخته باشد. بسیاری از پژوهش های او در زیست شناسی به اقامتش در اسوس و بیشتر از آن به اقامتش در میتولنه متعلق است در این اثار غالبا به پدیده های مربوط به تاریخ طبیعی مشاهده شد و در آن حول و حوش، و به ویژه در تالاب پورها اشاراتی شده است.

اشاره ی ایستوکراتس ، تقریباً در این تاریخ ، به فیلسوفان تازه کاری را که در لوکیوم گرد آمدند و او را چند محترم نداشتند، عموماً اشاره به ارسطو و دیگران دانسته اند، اگر چنین باشد، پس  ارسطو باید دوره از آتن دیدار کره باشد، زندگی نامه نویسان قدیم درباره ی این دیدار چیزی نمی دانند اما به نظر می رسد که این حدس بی مبناست .

در 2- 343  فیلیپ مقدونی که احتمالا ارسطو را آنگاه که نوجوانی هم سن او بوده است می شناخت و قطعا از هر میاس درباره ی  او چیزهایی شنیده بود از او دعوت کرد که آموزش و پرورش اسکندر را که در ان زمان سیزده سال داشت بر عهده بگیرد ارسطو که مایل بود پیوند قدیم با دربار مقدونیه را تجدید کند و چنانکه از سیاست بر می اید به تربیت قرمانروایان آینده اهمیت بسیار قایل بود این دعوت را پذیرفت  این موقعیت به نقوذ ارسطو در درباره منتهی شد و او راقادر ساخت تا به نفع استاگیرا و آتن و ارسوس شهر آبا و اجدادی تئوفراستوس که همراه ارسطو به پلا رفت با موفقیت پادرمیانی کند درباره ی آنچه او به این شاگرد برجسته یاد داد چیز اندکی می دانند یا اصلا چیزی نمی دانند احتمالا موضوع اصلی تعلیم او هومر و درام نویسان بوده است که رشته ی اصلی آموزش و پرورش یونانی بوده است می گویند ارسطو متن ایلیاد را برای اسکندر تجدید نظر کرده است اما شاگردان او به سنی رسیده بود که بتواند از آموزش پیش رفته تر ببیند به ویژه مسلم است که ارسطو باید با او درباب وظایف رهبران و هنر فرمانروایی بحث کرده باشد ارسطو برای او کتابی در باب مونارشی و کتابی درباب مستعمرات تصنیف کرد، که موصوع هر دو برای کسی که بزرگ ترین پادشاه یونانی و بزرگ ترین استعمارگر جالب بود.

می توان فرض کرد که در خلال اقامت وی با اسکندر نخست در پلا و سپس در قصر سلطنتی میزا در حومه ی آن شهر بود که توجه ارسطو  مخصوصا به موضوعات سیاسی جلب  شد و ایده اش در باب مجموعه ی بزرگ قوانین اساسی را شکل داد نبوغ و هوش اسکندر او را به زندگی عملی سوق داد نه به زندگی علمی – به استیلا بر آسیا که ارسطو بر ضد این اندیشه ی اسکندر فیلیپ را در جریان گذاشت و به کوشش برای ادغام تمدن شرقی با یونانی کاری که البته با عقیده ی ارسطو در باب برتری بی چون و چرای یونانی بر غیر یونانی ناسازگار بود به نظر می رسد که رابطه ی این  دو مرد هرگز به کلی گسسته نشده است اما نشانی از صمیمیت واقعی بین آن دو پس از پایان یافتن دوره ی شاگردی اسکندر با انتخاب شدن اش به مقام ولیعهدی پدرش در 340 در دست نیست احتمالا ارسطو از این پس در استاگیرا مستقر شد تردید نیست ارسطو در دوره ای که با اسکندر بود پایدارترین دوستان مقدونی اش را پیدا کرد و از جمله با آنتیپاتر دوست شد کسی که به زودی در طول غیبت اسکندر در آسیا گمارده ی او شد  و به این ترتیب مهم ترین یونان گردید .

ارسطو در 4-335 اندکی پس از مرگ فیلیپ به آتن بازگشت و پر ثمرترین دوره ی حیات او از این جا آغاز می شود در شمال شرقی خارج شهر احتمالا بین کوه لوکابتوس و ایلیسوس باغی قرار داشت که به آپولون و لوکئیوس و موساها وقف شده بود و قبلا پاتوق دلخواه سقراط بود ارسطو در این جا چند  ساختمان اجاره کرد او چون غریبه و بیگانه بود حق خریدن آنها را نداشت و مدرسه اش را بنیاد گذاشت او در این جا هر بامداد با شاگردانش در لوگیه یا میان درختان قدم می زد و درباره ی انتزاعی ترین مسایل فلسفه بحث می کرد و هر شامگاه مسایل کمتر مشکل را برای تعداد زیادتری از شنوندگان تبیین می کرد از این روی روایتی کهن بین گفتارهای آکرواماتیک یا پیشرفته و گفتارهای عمومی فرق می گذارد بی تردید این تمایز درست است اما برخلاف تصور بعضی ها هیچ نکته ی مرموزی در گفتارهای آکرواماتیک نیست یا در گفتارهای عمومی به هیچ وجه در گفتن حقایق مضایقه نشده است موضوعات انتزاعی تر منطق طبیعات مابعد الطبیعه مستلزم بررسی دقیق و برای تعداد اندکی جالب است در حالی که موضوعاتی مانند خطابه مغلطه یا سیاست به خواسته ها و نیازهای وسیع تری پاسخ می دهند و می توان آنها را برای عموم توضیح داد.

همچنین احتمالاً ارسطو در این جا صدها نسخه های دست نویس جمع آوری کرد یعنی اولین کتابخانه ی بزرگ را بنا نهاد که الگوی کتاب خانه های اسکندریه و پرگامون گردید نیز تعدادی نقشه و همچنین موزه ای از اشیا برای وضوح بخشیدن به سخنرانی هایش ، به ویژه سخنرانی های تاریخ طبیعی، تهیه کرد. می گویند اسکندر 800 قنطار به او داد تا بتواند این مجموعه را درست کند،  و به همه ی شکارچیان و شکار کنندگان پرندگان و صیادان ماهیان امپراتوری مقدونیه دستور داد که همه ی موضوعات جالبی را که در می یابند به ارسطو گزارش کنند. بی تردید همه ی این سخنان اغراق آمیز است و دانش ارسطو در باب نقاط دور دست  امپراتوری به گونه ای نیست که بتوان از اینگونه دستورات انتظار داشت اما در این داستان شاید حقیقتی وجود داشته باشد. می گویند ارسطو در مدرسه قانونی وضع کرده بود که بر اساس آن، فی المثل، اعضا موظف بودند مدرسه را به نوبت ده روز  « اداره کنند» که ممکن است از جمله  به این معنا باشد که شخص در خلال این مدت با ذکر کردن بر نهادها در برابر همه ی تازه  واردها سهمی در مدیریت داشته باشد، و این شیوه ای بود که در دانگشاه های قرون وسطایی متعارف شد. همچنین در باب غذا خوردن های دسته جمعی و مهمانی های ماهانه، که ارسطو  بر آن قواعدی وضع کرده بود، سخنانی گفته اند. اما اطلاعات ما در مورد کار مدرسه و تقسیم وظایف در اندرون ان بسیار ناچیز است . درس هایی که آثار موجود ارسطو یادداشت های انهاست، احتملاً به دوازده یا سیزده سال اصلی ریاست او بر لوکیوم متعلق هستند. واندیشه و پژوهشی که این درس ها  در خود گنجانده اند، حتی اگر فرض کنیم که بعضی از آثار را شاگردانش برایش فراهم آورده اند، متضمن نیروی ذهنی ای است که شاید بی همتا باشد ارسطو در خلال این مدت طرح های اصلی طبقه بندی علوم را به صورتی که هنوز هم باقی می مانند وضع کرده، و بعضی از علوم را به نقطه ای بسیار فراتر از آنچه  تا آن زمان رسیده بودند رساند در بعضی از آنها، مانند منطق، به درستی می تواند ادعا کند که هیچ سلفی نداشته است، و سده ها هیچ خلف ارزش مندی نیز نداشت . و در عین حال مدرسه، به سبب علاقه ی او به موضوعات عملی مانند اخلاق و سیاست، تاثیری در زندگی عملی گذاشت که با تاثیر سقراط و افلاطون سنجیدنی است و بیشتر است از تاثیر شاگردان گوشه نشین اکادمی آن عصر.

به هنگام مرگ اسکندر در 323 آتن دوباره مرکز احساسات ضد مقدونی گردید و ارتباطات ارسطو با مقدونیه او را در مظان اتهام قرار داد. ممکن است. خصومت مکاتب افلاطونی و ایسوکراتی احساسات سیاسی بر ضد او را افزوده باشد. در هر حال، بر اساس سرود و سنگ نوشته ای که او درباره ی هرمیاس نوشته بود، او را به اتهام پوچ بی دینی متهم کردند. برای آنکه اجازه ندهد آتنیان « دوباره بر ضد فلسفه گناه کنند» ، مدرسه را به تئوفراستوس سپرد، و خودش به خالکیس، پایگاه محکم مقدونی ، رفت. او در این جا به سال 322 در اثر بیماری ای که مدت ها به آن مبتلا بود در گذشت. دیوگنس وصتی نامه اش را برای ما حفظ کرده است که در ان برای خویشانس به دقت آینده نگری می کند، و بردگانش را از افروخته شدن ایمن می سازد و یکی از مستلزمات سیاست را با آزاد کردن چند تن از آنان عملی می سازد. ما گاهی می خواهیم او را فقط تجسم عقل بدانیم، اما وصیت نامه اش شاهدی گویا بر طبیعیت مهربان و قدر دان اوست.

درباره ی قیافه یا شیوه ی زندگی اش چیز اندکی می دانیم. روایتی معتبر اوراتاس نازک اندام، با چشمانی کوچک، و دچار لکنت زبان، و خوش پوش توصیف می کند. دشمنان بدخواه او را این گونه معرفی می کنند که فردی تن آسای بود و در زندگی حالت زنانگی داشت آنچه بر اساس آراء موجودش، می توانیم به آن باور داشته باشیم این است که او عادات زاهدانه نداشت. دیگر اینکه گفته اند طبع استهزاء داشت که خود را در نوشته های او نشان می دهد و سخنانی هست که نشان سرعت انتقال اوست که دیگونس لائرتیوس آنها را نقل کرده است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق نظریات فلسفی ارسطو

دانلود تحقیق پاورپوینت سیمای اعتیاد و خانواده

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق پاورپوینت سیمای اعتیاد و خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق پاورپوینت سیمای اعتیاد و خانواده


دانلود تحقیق پاورپوینت   سیمای اعتیاد و خانواده

پاورپوینت - سیمای اعتیاد و خانواده

98 اسلایدر

¨کمک کنید نقاط ضعف و قدرت خود را بشناسد و آن را بپذیرد .باید یاد بگیرد نقاط ضعف اش را ببیند، آن را پنهان نکند،توانمندی هایش را هم بشناسد.وقتی از توانمندی هایش می گویید غلو نکنید ،چون باعث می شود نتواند خودش را خوب ارزیابی کند، بعدها ممکن است آسیب ببیند.

دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق پاورپوینت سیمای اعتیاد و خانواده