بر روی استوانه ای که در آغاز سده اخیر در کندوکاو های بابل (جنوب عراق) پیدا شد و وابسته به سال 539 پیش از مسیح است، کوروش نوشته است:
«من به همه کس آزادی دین دادم که هر خدایی را می خواهند بپرستند و هیچ کس حق مزاحمت و منع دیگری را در این کار ندادم. من اجازه ندادم هیچ خانه ای خراب شود و دارایی هیچ کس از او گرفته شود. خدای بزرگ همه این توفیقات را به من داد. از بابل گرفته تا آسور، شوش، آکاد و فراز فرات. خواست من این بود که همه پرستشگاه های ادیان مختلف از نو رونق گیرد و به آن ها که خانه هاشان خراب شده بود کمک کردم که خانه هاشان را از نو بسازند. من آشتی و آرامش را به همه ارمغان دادم.»
از نظر محتوای حقوق بشر، دین زرتشت بین مذاهب در بالاترین سطح قرار دارد...
الگو های ناپسند رفتاری در گات ها، آن هایی است که حقوق بشر را تهدید می کنند. خشم و کینه توزی، دروغ و بیداد، پشتیبانی از فرمانروایان ستمگر، بی قانون و تبعیض، در گات ها با بیان هایی مختلف، مردود شمرده شده است.
تساوی حقوق زن و مرد شناخته شده است. در گات ها، هر جا اشوزرتشت مردم را برای شنیدن پیامش فرا می خواند، از زن (نایری) و مرد (نا) جداگانه نام می برد. همچنین او، زن و مرد را هنگام اختیار همسر در رده برابر قرار می دهد. او به دختران و پسران اندرز می دهد که، پیش از بستن پیمان زناشویی، با خرد خود رایزنی نمایند، به مهر دل گوش دهند و همسری را برگزینند که در پیش برد راستی و اشا با آنان همگام باشد.
باور به تساوی زن و مرد در سنت زرتشتی، تا آن جا بود که، دانشمندان زرتشتی پس از زرتشت، سه فروزه وهومن، اشا و خشتر را از جهت لغوی در دستور زبان مذکر کردند و سه فروزه دیگر آرمیتی، ه اوروتات و امرتات را مونث نگاه داشتند.
نبودن واژه برده، در گات ها نشانه ای دیگر است که اشوزرتشت چنین بنیادی را قبول نداشته است در حالی که در مذاهب ابراهیمی از برده و بنیاد بردگی سخن به میان آمده است. راست است که همه مذاهب سفارش به آزادی برده کرده اند ولی هیچ کدام بردگی را حرام اعلام نکرده اند و احکامی ناظر به بردگی در آن کتاب ها وجود دارد.
در گات ها، در بندهای گوناگون آمده است که، اشوان نباید از فرمانروای بیدادگر، و دروغکار پیروی کنند. در عین حال اشوان باید در راهنمایی و هدایت گمراهان بکوشند. رهبران دنیایی ممکن است قوی و زورمند بنمایند ولی نیروی راستین را تنها آن رهبرانی دارند که «اشو» باشند و در کارها با خرد رایزنی کنند، و به راستی و داد بگروند. قدرت راستین در اشا است. توان دربرگیرنده اهورامزدا تنها توان سازنده و دادگستر است است. قدرت ویران کنند از دید و سنت زرتشتی، توان راستین نیست.
بازتاب همین باورها بود که کوروش هخامنشی درباره اسرا نیز حقوق بشر را رعایت می کرد و بنابر گل نبشته ها، مزد آنان را به طور کامل می پرداخت. کوروش، مردم کشورهای مفتوحه را در پرستش خدایان خود، آزاد می گذاشت، حتی به معابد آنان می رفت و خدایانشان را نیایش می کرد. از این روست که از کوروش به نام نخستین مولف حقوق بشر نام برده می شود.
آزادی (اختیار)
آزادی جز مهمی از قانون اشا است.
آزادی ارزشمند ترین داده اهورایی است، که در والاترین جلوه خود به صورت آزادی اندیشیدن و آزادی گزینش دین، زیر بنای گات هاست. اهورامزدا آدمی را در اندیشیدن، رایزنی با خرد و قبول یا رد دین، آزاد گذاشته است. و در عین حال از روی دادگری، هشدار داده است. آنان که به بدی گرایند، طبق قانون اشا، دچار اندوه و افسوس خواهند شد و آنان که دنبال خوبی بروند به خوشبختی و شادی می رسند.
خرد رشته ای است که اصول گات ها را به هم پیوند می دهد. آدمی در تصویر اخلاقی اهورامزدا خلق شده است. معنای آن این است که اهورامزدا و آدمی، در فروزهایی مشترک اند یکی از آن ها آزادی و اختیار است.
اهورامزدا خرد است و به همه آدمیان خرد ارزانی کرده است، تا در کارها با آن رایزنی کنند. تقلید و پیروی کورکورانه، در سنت زرتشتی نیست. گات ها، همه جا سفارش می کند که از خرد، در امور چاره جویی شود. از جهت رابطه آفریننده و آفریده، انسان همکار خداوند است و این همکاری از این روست که خداوند است پرتوی از قدرت اخلاقی خود را در آدمیان به ودیعه گذاشته است و آدمی را در تصویر اخلاقی خود خلق کرده است. البته انسان می تواند از همکاری خداوند سرپیچی کند.
در اسلام، انسان عبدالله است. در مسیحیت انسان فرزند خداست. در دین زرتشت انسان همکار خداست و به همین جهت، بین خداوند و انسان به جای حق مالکیت و یا حق ابوت، حق مشارکت وجود دارد. این آزادی به انسان اجازه می دهد که اگر بخواهد طبق قانون اشا در راه پیشرفت جهان به سوی زسایی کار کند، و یا آن که بر خلاف قانون اشا کار کرده، خود را از راستی بیگانه کند و بدبختی ببیند.
شامل 15 صفحه word
دانلود تحقیق زرتشت