استاندارد حسابدارى شماره 28
فعالیتهاى بیمه عمومى
(لازمالاجرا برای کلیه صورتهای مالی که دوره مالی آنها از تاریخ اول فروردین 1386 یا بعد از آن شروع میشود)
استاندارد حسابدارى شماره 28
فعالیتهاى بیمه عمومى
فهرست مندرجات
شماره بند
* هدف
1
* دامنه کاربرد
2
* تعاریف
3
* شناخت درآمد حق بیمه
14 - 4
* حق بیمه عاید نشده
19 - 15
* خسارت
28 - 20
* ذخیره تکمیلی
30 - 29
* حق بیمههای اتکایى
37 - 31
* انتقال پرتفوى
40 - 38
* بیمه مشترک
43 - 41
* مخارج تحصیل
45 - 44
* افشا
49 - 46
* تاریخ اجرا
50
* مطابقت با استانداردهای بینالمللی حسابداری
* پیوست شماره 1 : نمونه صورتهای مالی
* پیوست شماره 2 : مبانی نتیجهگیری
استاندارد حسابدارى شماره 28
فعالیتهاى بیمه عمومى
این استاندارد باید باتوجه به ” مقدمهای بر استانداردهاى حسابدارى “
مطالعه و بکار گرفته شود.
هدف
1 . هدف این استاندارد تجویز روشهاى حسابدارى براى حقبیمه، خسارت و مخارج تحصیل بیمههاى عمومى مستقیم و اتکایى و همچنین افشاى اطلاعات این نوع فعالیتها در صورتهاى مالى شرکتها و مؤسسات بیمه است. الزامات سایر استانداردهای حسابداری درصورتی برای فعالیتهای بیمه عمومی کاربرد دارد که توسط این استاندارد جایگزین نشده باشد.
دامنه کاربرد
2 . این استاندارد باید در مورد فعالیتهاى بیمه عمومى و بیمه عمر زمانی بکار گرفته شود و در مورد سایر بیمههای زندگى کاربرد ندارد.
تعاریف
3 . اصطلاحات ذیل در این استاندارد با معانى مشخص زیر بکار رفته است:
• قرارداد بیمه (بیمه نامه) : عقدی است که به موجب آن یک طرف (بیمهگر) متعهد میشود در ازاى دریافت حق بیمه از طرف دیگر (بیمهگذار)، در صورت وقوع حادثه، خسارت وارده به او یا شخص ذینفع را جبران کند یا مبلغ معینی را به وى یا شخص ذینفع بپردازد.
• بیمه زندگی : نوعی بیمه مرتبط با حیات یا فوت انسان است که بیمهگر نسبت به پرداخت وجوهی معین براساس رویداد مشخصی، اطمینان میدهد.
• بیمه عمومى : به بیمههای غیر از بیمه زندگی اطلاق میشود.
• حق بیمه : مبلغی است که بیمهگر در ازای پذیرش خطر طبق قرارداد بیمه از بیمهگذار مطالبه میکند.
• تاریخ شروع پوشش بیمه ای : عبارت است از تاریخ شروع پذیرش خطر توسط بیمهگر طبق قرارداد بیمه.
• بیمه اتکایی : بیمهای است که به موجب آن یک طرف (بیمهگر اتکایی) در ازاى دریافت حق بیمه، جبران تمام یا بخشى از خسارت وارده به طرف دیگر (بیمهگر واگذارنده) را بابت بیمهنامه یا بیمهنامههای صادره و یا قبولى توسط وى، تعهد میکند.
• بیمه اتکایى نسبى : نوعى بیمه اتکایی است که به موجب آن بیمهگر اتکایی در قبال دریافت نسبتى از حق بیمه قرارداد بیمه اولیه، تعهد میکند بههمان نسبت خسارت وارده به بیمهگر واگذارنده را جبران کند.
• بیمهاتکایى غیرنسبى : نوعى بیمهاتکایى است که در آن بیمهگر اتکایی در قبال دریافت حق بیمه، تعهد میکند تمام یا بخشى از خسارت مازاد بر سقف از پیش تعیین شده را جبران کند.
• خسارت : عبارت است از مبلغ قابل پرداخت در اثر وقوع حوادث تحت پوشش قرارداد بیمه.
شناخت درآمد حق بیمه
4 . درآمد حق بیمه باید از تاریخ شروع پوشش بیمهای و بهمحض اینکه حق بیمه بهگونهاى اتکاپذیر قابل اندازهگیرى باشد، شناسایى شود.
5 . بیمهگر درآمد حق بیمه را در ازاى پذیرش خطر کسب میکند، لذا درآمد حق بیمه از تاریخ شروع پوشش بیمهای، و نه تاریخ صدور، در رابطه با هریک از بیمه نامهها شناسایى میشود. با این وجود، بنابه ملاحظات عملى، بیمهگران معمولاً براى شناسایى درآمد، از مبناهایی استفاده میکنند که براساس آن، تاریخ مزبور بهطور تقریبی تعیین میشود. براى مثال بیمهگر مستقیم ممکن است فرض کند براى تمام بیمهنامههای صادر شده در یک ماه، خطر از اواسط ماه پذیرفته شده است. استفاده از این مفروضات در صورتى قابل پذیرش است که نتیجه حاصل از بکارگیرى آن با شناسایى درآمد از تاریخ شروع پوشش بیمهای هر بیمهنامه در دوره مالی مربوط، تفاوت با اهمیتى نداشته باشد.
6 . چنانچه بیمهگر براساس قوانین و مقررات مبالغى را از جانب سازمانهاى دولتى یا سایر اشخاص ثالث از بیمهگذار دریافت کند و بدون دخل و تصرف آن را به حساب ذینفع واریز کند، این مبالغ درآمد بیمهگر تلقى نمیشود.
7 . درآمد حق بیمه باید به طور یکنواخت در طول دوره بیمهنامه (براى بیمههای مستقیم) یا در طول دوره پذیرش غرامت (براى بیمههای اتکایى) شناسایى شود مگر اینکه الگوى وقوع خطر در طول دوره بیمهنامه یکنواخت نباشد که در اینصورت درآمد حق بیمه متناسب با الگوى وقوع خطر برآوردی، شناسایى میشود.
8 . در بیمههای عمومى، مبلغ حق بیمه در ازاى پوشش خطر براى یک دوره زمانى معین دریافت میشود. این دوره زمانى معمولاً با دوره مالى تحت پوشش صورتهاى مالى متفاوت است و درنتیجه حق بیمه مربوط به بیمهنامههای صادر شده در هر دوره با درآمد حق بیمه برابر نیست. بخشى از حق بیمه که مرتبط با پوشش خطر بعد از پایان دوره مالی میباشد طبق بند 15 زیر حق بیمه عاید نشده محسوب میشود.
9 . در رابطه با بسیارى از بیمههای عمومى، درآمد حق بیمه معمولاً متناسب با گذشت زمان شناسایى میشود. این روش در مواردى مناسب است که خطر وقوع حوادثى که منجر به خسارت میشود در طول دوره بیمهنامه تقریباً یکنواخت باشد.
10 . در بعضى رشتهها همانند بیمه مهندسى، الگوى وقوع خطر در طول دوره بیمهنامه یکنواخت نیست. درمورد بیمههای مهندسى (نظیر سدسازى) در اوایل انجام پروژهها خطرات کمتر است و معمولاً در مراحل پایانى پروژه احتمال وقوع خطر و تحمل خسارت افزایش مىیابد. درآمد حق بیمه این نوع بیمهها متناسب با الگوى وقوع خطر برآوردی شناسایى میشود.
11 . در مواردى که طبق بیمه نامه ، مبلغ حق بیمه در آینده مشمول تعدیل میباشد، حق بیمه تعدیل شده باید در موارد ممکن به عنوان مبناى شناسایى درآمد حق بیمه مورد استفاده قرار گیرد. اگر نتوان مبلغ تعدیل را بهگونهای اتکاپذیر براورد کرد، مبلغ اولیه حق بیمه که باتوجه به سایر اطلاعات مربوط تعدیل میشود باید به عنوان مبنای شناسایی درآمد حق بیمه استفاده شود.
12 . در بعضى از انواع بیمهها، حق بیمه باتوجه به نتایج رویدادها و اطلاعاتى که تنها در طول دوره بیمه یا پس از آن مشخص مىشود، تعدیل مىگردد. براى مثال، بیمه باربرى دریایی و بیمه آتشسوزى انبارها از انواع بیمههاى قابل تعدیل است که در ابتداى دوره بیمه، مبلغ اولیه حق بیمه توسط بیمهگذار به بیمهگر پرداخت و سپس براساس اعلامیه حمل یا اعلام موجودى، تعدیل میشود.
13 . درآمد حق بیمه مربوط به بیمهنامههای بین راهى باید براساس الزامات بندهاى 4، 7 و 15 شناسایى شود.
14 . بیمهگر ممکن است اطلاعات کافى جهت تشخیص بیمهنامههای صادر شده در اواخر سال مالى که تاریخ شروع پوشش بیمهای آن قبل از تاریخ ترازنامه است، نداشته باشد. این نوع بیمهنامهها را بیمهنامههای بین راهى میگویند. باتوجه به اینکه درآمد حق بیمه از تاریخ شروع پوشش بیمهای شناسایى میشود، مبلغ بیمهنامههای بین راهى براساس تجارب گذشته و رویدادهاى پس از تاریخ ترازنامه براورد میشود و حصه عاید شده آن به عنوان درآمد حق بیمه شناسایى میشود.
حق بیمه عاید نشده
15 . بخشی از حق بیمه مرتبط با بیمهنامههای صادره طی دوره مالی که قابل انتساب به پوشش خطر بعد از پایان دوره مالی است بهعنوان حق بیمه عاید نشده شناسایی میشود.
16 . روشهای برآورد حق بیمه عاید نشده باید بهگونهای انتخاب شود که مبلغ برآوردی تفاوت با اهمیتی با بدهی واقعی در تاریخ ترازنامه نداشته باشد.
17 . درمواردی که الگوی وقوع خطر در طول دوره بیمهنامه تقریباً یکنواخت است برای محاسبه حقبیمه عاید نشده از روش تناسب زمانی استفاده میشود. شیوههای محاسبه حق بیمه عاید نشده در روش تناسب زمانی برای بیمه نامههای سالانه شامل روزانه (365/1)، ماهانه (24/1)،
فصلی (8/1) و سالانه (2/1) است. در شیوه روزانه حق بیمه عاید نشده شامل مجموع حق بیمههای عاید نشدهای است که در پایان دوره مالی باتوجه به مدت منقضی نشده بیمهنامهها محاسبه میشود. در شیوه فصلی فرض میشود که صدور بیمهنامهها در طی فصل بهطور یکنواخت است درصورتی که در شیوه ماهانه فرض بر این است که صدور بیمهنامهها در طول ماه بهطور یکنواخت است. چنانچه صدور بیمهنامهها در طول دوره مالی یکنواخت نباشد هرچه طول دوره مورد نظر برای محاسبه حق بیمه عاید نشده کمتر شود، سطح دقت آن بیشتر میشود.
18 . در مواردى که حق بیمه متناسب با گذشت زمان به عنوان درآمد شناسایى میشود، روش تناسب زمانی باید بهگونهای انتخاب و بکار گرفته شود که دقت آن از روش فصلى (یا روش 8/1)
کمتر نباشد.
19 . چنانچه دوره بیمهنامه بیش از یک سال باشد، در اعمال روش تناسب زمانى حقبیمه یکساله در محاسبات مدنظر قرار مىگیرد و حق بیمه مازاد بر یک سال، به طور کامل به عنوان حق بیمه عاید نشده محسوب مىگردد.
خسارت
20 . بدهى بابت خسارت معوق باید براى بیمههای مستقیم و اتکایى شناسایى شود. مبلغ خسارت معوق باید بیانگر براورد معقولی از مخارج لازم براى تسویه تعهد فعلى در تاریخ ترازنامه باشد.
21 . بدهى بابت خسارت معوق باید شامل مبالغ زیر باشد:
الف . خسارت واقع شدهای که گزارش نشده است،
ب . خسارت گزارش شدهای که پرداخت نشده است،
ج . خسارتی که به طور کامل گزارش نشده است و
د . مخارج براوردى تسویه خسارت.
22 . حصول اطمینان نسبت به شناسایى هزینهها و بدهیهای مرتبط با خسارت در دوره مالى مربوط، حائز اهمیت است. خسارت، ناشی از حوادث تحت پوششى است که در طول دوره بیمهنامه اتفاق میافتد. برخى خسارتها در دوره مالى وقوع حادثه به بیمهگر گزارش و در همان دوره تسویه میشود و برخى نیز ممکن است تا پایان دوره مالى تسویه نشود. همچنین، ممکن است حوادثى واقع و منجر به خسارت شود اما تا پایان دوره مالى به بیمهگر گزارش نگردد. اینگونه خسارتها، خسارت واقع شدهایکه گزارش نشده است نامیده میشود. بدهى مربوط به خسارت واقع شدهای که پرداخت نشده است (شامل خسارت گزارش نشده)، باتوجه به تجربیات درمورد خسارت واقع شده در گذشته و آخرین اطلاعات موجود براورد و شناسایى میشود. براى براورد مبلغ خسارت یاد شده، نهتنها تجربیات گذشته بلکه تغییر شرایط از قبیل آخرین حوادث فاجعهآمیز و تغییر در حجم و ترکیب خطرات تحت پوشش بیمه درنظر گرفته میشود.
23 . تشخیص اجزای تشکیل دهنده مخارج نهایى جبران خسارت توسط بیمهگر، براى تعیین هزینههاى خسارت دوره مالى و بدهى خسارت معوق در تاریخ ترازنامه، حائز اهمیت است. این اجزا شامل مبالغ قابل پرداخت بابت خسارت طبق مفاد بیمهنامه و مخارج تعیین و تسویه خسارت است. مخارج تعیین و تسویه خسارت شامل مخارج مستقیم هر خسارت مانند حقالزحمه خدمات کارشناسی و حقوقی و همچنین آندسته از مخارج غیرمستقیمی است که بتوان با هر خسارت مرتبط دانست. در تعیین مخارج نهایی جبران خسارت، مبالغ بازیافتنی از طریق حق جانشینی و یا اقلام اسقاطی از مبلغ خسارت کسر میشود.
24 . بدهى بابت خسارت معوق شامل خسارت پرداخت نشده و مخارج مستقیم و غیرمستقیم تسویه خسارتی میباشد که در دورههای مالی جاری و گذشته واقع شده است، چون این مبالغ بیانگر تعهد فعلى بیمهگر درنتیجه وقوع رویدادهاى گذشته است.
25 . ذخایر لازم براى خسارت معوق باتوجه به خسارت براوردى هر مورد یا طبقهاى از یک رشته (مثلاً در بیمه بدنه براساس مدل و سال تولید) تعیین میشود. علاوهبر این ممکن است براى هر رشته نیز از فرمولهاى ریاضى استفاده شود. انتخاب روش محاسبه به نوع بیمه و قضاوت مدیریت بستگى دارد. روشى که توسط مدیریت انتخاب میشود باید به طور یکنواخت اعمال گردد.
تعداد صفحه :38
دانلود پایان نامه استاندارد حسابدارى